تحلیل های اقتصادی کلان از بازار های جهانی و داخل

[eco777]

پاسخ : تحلیل های اقتصادی کلان از بازار های جهانی و داخل

درود ؛
نوروز بر همه دوستان فرخنده باد @};-/:.Heart.:/

رهبری پیام نوروزی داد و به نظرم از روی ناچاری امسال رو سال سرمایه گذاری برای تولید نامگذاری کرد . خواستم چند پاراگراف در نقد این نام گذاری و جهت گیری بنویسم، اما حیفِ وقت، که برای این حرفهای تکراری و منفصل از واقعیت های جامعه و اقتصاد کشور صرف بشه .

[eco777]

پاسخ : تحلیل های اقتصادی کلان از بازار های جهانی و داخل

از چند هوش مصنوعی خواستم؛ سه وظیفه اصلی دولتها در خصوص اقتصاد کلان را نام ببرند.
این هم پاسخ ها :

copilot :

دولت ها در مدیریت اقتصاد کلان مسئولیت های حیاتی دارند. در اینجا سه وظیفه اصلی وجود دارد:


تثبیت اقتصاد: دولت ها از سیاست های مالی و پولی برای حفظ ثبات اقتصادی استفاده می کنند و موضوعاتی مانند تورم، بیکاری و رشد اقتصادی را هدف قرار می دهند. هدف آنها کاهش نوسانات اقتصادی و جلوگیری از رکود یا اقتصادهای بیش از حد گرم است.


ترویج رشد اقتصادی: دولت ها از طریق سرمایه گذاری در زیرساخت ها، تحقیقات، آموزش و نوآوری برای افزایش بهره وری و تضمین رشد اقتصادی بلندمدت و پایدار تلاش می کنند.


تضمین توزیع عادلانه ثروت: دولت ها برای رفع نابرابری درآمد از طریق مالیات، برنامه های رفاه اجتماعی و خدمات عمومی تلاش می کنند و فرصت های عادلانه و ثبات اجتماعی را تضمین می کنند.

grok :

به طور کلی سه وظیفه اصلی دولت ها در اقتصاد کلان عبارتند از:
رشد اقتصادی: هدف دولت ها ترویج رشد اقتصادی پایدار با ایجاد شرایطی است که سرمایه گذاری، نوآوری و بهره وری را تشویق می کند. این شامل سیاست هایی مانند توسعه زیرساخت، آموزش و حمایت از تحقیق و توسعه است.
ثبات قیمت: حفظ ثبات قیمت ها، معمولاً از طریق کنترل تورم، یکی دیگر از وظایف کلیدی است. دولتها، اغلب از طریق بانکهای مرکزی، از سیاستهای پولی و مالی برای جلوگیری از تورم یا کاهش تورم بیش از حد استفاده میکنند و از ثابت ماندن قدرت خرید پول اطمینان میدهند.
اشتغال کامل: دولت ها برای دستیابی و حفظ نرخ های پایین بیکاری تلاش می کنند و تضمین می کنند که تا حد امکان افرادی که مایل به کار هستند می توانند شغل پیدا کنند. این شامل سیاست های بازار کار، برنامه های ایجاد شغل و مدیریت چرخه های اقتصادی برای به حداقل رساندن رکود است.
این وظایف به هم پیوسته اند و دولت ها اغلب بر اساس زمینه اقتصادی و اولویت ها بین آنها تعادل برقرار می کنند.

deepseek :

سه وظیفه اصلی دولت ها در قبال **اقتصاد کلان** عبارتند از:


1. **تثبیت اقتصاد**:
دولت ها از **سیاست مالی** (تعدیل مالیات و هزینه ها) و **سیاست پولی** (که توسط بانک های مرکزی مدیریت می شود، به عنوان مثال، نرخ بهره، عرضه پول) استفاده می کنند:
- کنترل تورم و کاهش تورم
- کاهش بیکاری
- هموار کردن چرخه های تجاری (رونق و رکود).
مثال: محرک هزینه ها در طول رکود یا افزایش نرخ بهره برای مهار تورم.


2. ** ترویج رشد اقتصادی پایدار **:
دولت ها رشد بلندمدت را از طریق:
- سرمایه گذاری در زیرساخت ها، آموزش و فناوری.
- تشویق نوآوری و بهرهوری از طریق سیاستها (مثلاً مشوقهای تحقیق و توسعه).
- پرداختن به مسائل ساختاری مانند ناکارآمدی بازار کار یا نابرابری درآمد.
مثال: تامین مالی پروژه های انرژی تجدیدپذیر برای هدایت رشد سبز.


3. **مدیریت مالیه عمومی و بدهی**:
دولت ها پایداری مالی را از طریق:
- متعادل کردن بودجه یا مدیریت مسئولانه کسری ها.
- کنترل سطح بدهی ملی برای جلوگیری از بحران.
- تخصیص کارآمد منابع (به عنوان مثال، اولویت دادن به هزینه های مراقبت های بهداشتی یا دفاعی).
مثال: اجرای اصلاحات مالیاتی برای افزایش درآمد بدون سرکوب فعالیت اقتصادی.


این وظایف بر حفظ ثبات اقتصاد کلان، تقویت رفاه و محافظت از اقتصاد در برابر خطرات سیستمیک متمرکز است.

qwen:

سه وظیفه اصلی دولت ها در قبال **اقتصاد کلان** عبارتند از:


1. **حفظ ثبات اقتصادی**: دولت ها با مدیریت متغیرهای کلیدی اقتصاد کلان مانند تورم، بیکاری و رشد اقتصادی، به دنبال ثبات اقتصاد هستند. این معمولاً از طریق **سیاست مالی** (هزینه های دولتی و مالیات) و **سیاست پولی** (نرخ بهره و عرضه پول که اغلب توسط بانک های مرکزی مدیریت می شود) انجام می شود. هدف این است که از نوسانات شدید در چرخه تجاری، مانند رکود یا تورم بیش از حد جلوگیری شود و رشد بلندمدت پایدار را ترویج کند.


2. **ترویج اشتغال کامل**: یکی از اهداف اولیه سیاست های کلان اقتصادی دستیابی و حفظ **اشتغال کامل** است که در آن هرکسی که می خواهد کار کند می تواند شغل پیدا کند. دولتها از ابزارهای مختلفی مانند برنامههای کارهای عمومی، طرحهای آموزشی و مشوقهایی برای کسبوکارها برای کاهش بیکاری استفاده میکنند. سطوح بالای بیکاری می تواند منجر به مشکلات اجتماعی و اقتصادی شود، بنابراین اطمینان از عملکرد کارآمد بازار کار یک مسئولیت کلیدی است.


3. **مدیریت تقاضا و عرضه کل**: دولت ها و بانک های مرکزی بر سطح کلی **تقاضای کل** (مجموع هزینه ها در اقتصاد) و **عرضه کل** (کل تولید) تأثیر می گذارند تا اطمینان حاصل کنند که اقتصاد با پتانسیل خود عمل می کند. در دورههای تقاضای کم (رکود)، دولتها ممکن است هزینهها را افزایش دهند یا مالیاتها را کاهش دهند تا اقتصاد را تحریک کنند. برعکس، در دورههای تقاضای بالا (فشارهای تورمی)، ممکن است هزینهها را کاهش دهند یا مالیاتها را برای خنک کردن اقتصاد افزایش دهند. علاوه بر این، سیاستهایی که بهرهوری، نوآوری و زیرساختها را بهبود میبخشند میتوانند به افزایش عرضه کل در بلندمدت کمک کنند.


با تمرکز بر این سه وظیفه، دولت ها به دنبال ایجاد یک محیط اقتصاد کلان با ثبات هستند که باعث رشد، کاهش بیکاری و کنترل تورم می شود.





**************************

همشون تاکید بر ثبات اقتصادی ( کنترل تورم و کاهش نرخ بیکاری و ... ) و رشد اقتصادی دارند . هیچ کدوم نگفتند کنترل تورم و کاهش نرخ بیکاری رو رها کن و دنبال تامین ارز مفت برای رانتخواران مفت خور باش.

[eco777]

چند سالی هست که این بحث در کشورمون شکل گرفته که آیا حاکمیت دچار فساد سیستمی شده یا خیر . از چت جی پی تی پرسیدم که منظور از فساد سیستمی در حاکمیت چیست ؟ قضاوت باشما :

فساد سیستماتیک در دولت به وضعیتی اشاره دارد که در آن فساد صرفاً نتیجهی چند عامل بد نیست، بلکه عمیقاً در نهادها، سیاستها و رویههای خود دولت ریشه دوانده است. این فساد به بخشی عادی و مورد انتظار از نحوهی عملکرد سیستم تبدیل میشود.


ویژگیهای کلیدی فساد سیستماتیک:


فراگیر: فساد در تمام سطوح رخ میدهد - از رهبری سیاسی ارشد گرفته تا مقامات محلی.


نهادینه شده: قوانین، مقررات یا شبکههای غیررسمی از رفتار فاسد حمایت یا آن را تحمل میکنند.


خودپایدار: سیستم از طریق پاسخگویی ضعیف، اجرای قانون به خطر افتاده یا جانبداری سیاسی از افراد فاسد محافظت میکند.


اصلاح دشوار: تلاشها برای مبارزه با فساد اغلب توسط کسانی که از سیستم سود میبرند، مسدود یا تضعیف میشود.


مثالها:

قراردادهای عمومی به طور معمول از طریق رشوه یا خویشاوندسالاری اعطا میشوند.


ترفیعات در خدمات ملکی بر اساس وفاداری یا پرداختها است، نه شایستگی.


نیروی انتظامی چشم خود را بر روی جرایم مقامات قدرتمند یا متحدان تجاری میبندد.


سیاستمداران از منابع دولتی برای منافع شخصی یا حزبی استفاده میکنند (مثلاً خرید رأی، اختلاس).


پیامدها:


فرسایش اعتماد عمومی.


خدمات عمومی ضعیف.


ناکارآمدی اقتصادی و نابرابری.


نهادهای دموکراتیک ضعیف.


به طور خلاصه، فساد سیستماتیک فقط مربوط به افرادی نیست که قوانین را زیر پا میگذارند - بلکه مربوط به سیستمی است که در آن فساد به قانون تبدیل میشود.

[eco777]

متاسفانه من فکر نمیکنم حتی این جنگ 12 روزه ی ویرانگر هم باعث بیدار شدن حاکمیت کشورمان شود .
احتمالا سیستم های چابک ، هوشمند و کارآمد کشور های غربی به سرعت دنبال ارزیابی برنامه های قبلی و برنامه ریزی های جدید میروند .
اما وضعیت حکمرانی در کشور ما احتمالا به شکل سابق خواهد بود . هر عمل و حرفی با انگیزه ی بلعیدن بخشی از امکانات و منابع و بودجه و رانت خواهد بود .
هر چند بسیاری از منابع از جمله آب و نفت و گاز و دلار های وارداتی ته کشیده اند، اما رانتخواران مفتخور برای ته دیگ این منابع هم چنگ و دندان تیز کرده اند .
دوباره فصل تقسیم رانت فرا میرسد .
رانت ارز ترجیحی
رانت وام بانکی با سود واقعی منفی
رانت واردات
رانت صادرات
رانت مجوزهای گوناگون
دوباره فصل تخصیص بودجه های هنگفت به عنوان ها و افراد و گروههای تکراری شروع میشود .
بودجه برای اعتلا این و اعتلا اون
بودجه برای حمایت از این و حمایت از اون
بودجه برای دستگاههای نظارتی جدید
بودجه برای جشن 9 کیلومتری و عذای 11 کیلومتری
بودجه برای چای دبش و نهاده های دامی و ...
بودجه برای تحقیق در مورد نقش هوش مصنوعی در اقامه نماز در سیاره ی زحل

با توجه به اوضاع منطقه ای و نظامی و تحریمها و مکانیزم ماشه و حاکمیت فشل و فاسد و اوضاع اقتصاد و تولید که احتمالا تا دوسال دیگه به گِل مینشیند ، باید منتظر شرایط سخت تری نسبت به گذشته باشیم .

به قول فرخی یزدی :
با این افق تیره خدا داند و بس
کین مملکت خراب چون خواهد شد