آثار توافق هسته اي ايران و 5+1

[arak_bourse]

روسیه می خواهد پل پیوند
مذاکرات مستقیم ایران و امریکا شود





روزنامه فایننشال تایمز، در تازه ترین شماره خود مصاحبه ای را منتشر کرد که با معاون وزارت خارجه روسیه "سرگئی ریابکوف" انجام داده است. همین روزنامه از قول معاون وزیر امور خارجه روسیه نوشت که روسیه از جمهوری اسلامی و امریکا خواسته تا بصورت مستقیم با یکدیگر وارد مذاکره شوند و مسئله اتمی را حل کنند و پیشنهاد یک کانال مستقیم میان ایران و امریکا را داده است که ظاهرا اشاره به نقش روسیه دراین زمینه است!

معاون وزارت امور خارجه روسیه به فایننشال تایمز گفت: مسکو مایل است واشنگتن و تهران وارد مذاکرات مستقیم دیپلماتیک شوند تا طرح حمله اسرائیل به ایران را خنثی شود.

ریابکوف که نماینده روسیه در مذاکرات گروه 1+5 و ایران است افزود: مسکو امیدوار است از محتوای مذاکرات آگاه شود.

البته درحال حاضر تماسهای غیررسمی میان ایران و آمریکا برقرار است اما مذاکرات مستقیم هم ممکن است و ما با آن مشکلی نداریم و مخالف آن نیستیم. آنچه در مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا اتفاق بیافتد در مذاکرات گروه 1+5 با ایران باید ادامه یابد. در مذاکرات ترکیه نتایجی حاصل شد که بی سابقه بود و این نباید از دست برود.

[بابک 52]

» ادامه سکوت حاکمیت درباره دیدار ولایتی با مشاور ارشد اوباما

پیگیری گسترده بحث مذاکره با آمریکا از سوی نزدیکان رهبری؛ ولایتی تنها نیست


چکیده :به نظر می رسد نزدیکان رهبری در داخل کشور قصد دارند زمینه سازی و ایجاد فضا برای توجیه این مذاکرات برای افکار عمومی را آغاز کنند. دست کم از صحبتهای اخیر صفوی، طائب، رضایی، متکی، شیخ الاسلام و صالحی که اینطور بر می آید. ظاهرا صحبت از انجام مذاکره، عادی شده و تکذیب ها و تهدیدها به سرعت فراموش می شود. موضوعی که تا همین چند ماه پیش، سخن گفتن در مورد آن نیز جزو گناهان کبیره محسوب می شد....

ظاهرا قفل رابطه ایران با آمریکا در حال شکستن است، صحبت از انجام مذاکره برای نزدیکان رهبری عادی شده و تکذیب ها و تهدیدها به سرعت فراموش می شود. موضوعی که تا همین چند ماه پیش سخن گفتن در مورد آن نیز جزو گناهان کبیره محسوب می شد و گوینده به انواع جرائم امنیتی و اتهامات سیاسی متهم می شد، اکنون نقل محافل سران حکومت و وابستگانشان است.

این روزها سیاستمداران وابسته به حاکمیت، از وزیر امور خارجه تا فرماندهان سابق سپاه پاسداران، به هر بهانه ای در مورد مذاکره با آمریکا سخن می گویند، آن هم در حالی که – همان گونه که پیشتر کلمه اعلام کرد – تلاش برای زمینه چینی مذاکرات مستقیم با آمریکا پیشتر توسط علی اکبر ولایتی و دیگر افراد نزدیک به بیت رهبری انجام شده و البته چندان هم کامروا نبوده است.

اکنون با توجه به مجموعه اظهارنظرها، که اتفاقا در دو سه روز اخیر هم شدت گرفته، به نظر می رسد نزدیکان رهبری در داخل کشور قصد دارند زمینه سازی و ایجاد فضا برای توجیه این مذاکرات برای افکار عمومی را آغاز کنند. اما همچنان چندین سوالی که در مطالب پیشین کلمه در این باره مطرح شد، باقی است و از سوی حاکمیت بی پاسخ مانده و به خصوص درباره ملاقات علی اکبر ولایتی با والری جارت، مشاور ارشد اوباما، در خاک آمریکا هنوز توضیحی به مردم ارائه نشده است. آیا حاکمیت قصد دارد باز هم مردم را در موضوعی که به طور مستقیم با سرنوشت آنها مرتبط است، غیر خودی محسوب کند؟ و آیا باز شهروندان عادی قرار است آخرین کسانی باشند که از گفت و گوها و دیدارهای پشت پرده سران ایران و آمریکا با خبر می شوند؟


سرنوشت مذاکره پنهانی و بدون اطلاع ملت، چیزی جز باج دادن نخواهد بود
حاکمیت شفاف سازی کند؛ علی اکبر ولایتی در آمریکا چه می کند؟


از سورپرایز اکتبر تا حضور ولایتی در خاک ایالات متحده؛ ماجرا جیست؟
جزئیاتی از آخرین تلاشها برای زمینهچینی مذاکره مستقیم ایران و آمریکا


فرافکنی رسانه های امنیتی و هشدار روزنامه دولت درباره تکرار ماجرای مک فارلین


آقای ولایتی! اگر قصد مذاکره نداشتید، در آمریکا چه می کردید؟


سکوت ادامهدار حاکمیت درباره مذاکرات ولایتی با والری جارت، مشاور اوباما


قائم مقام ولایتی در زمان وزارت خارجه؛ آماده مذاکره با آمریکا حتی در قعر جهنم!


در خبرهای دو روز گذشته، خط خبری عادی سازی دوباره موضوع مذاکره با آمریکا آشکار بود؛ آن هم پس از دو هفته حملات لفظی نظامیان سیاست پیشه ای که از تلاش جریان انحرافی و فته گران برای مذاکره با آمریکا می گفتند! و آنها را تهدید می کردند.


حسین شیخ الاسلام، مشاور امور بین الملل علی لاریجانی رئیس مجلس، ۲۰ آبان در دانشگاه رشت گفت: هرجا که مذاکره با آمریکا به مصلحت نظام باشد مذاکره میکنیم.


در همان روز منوچهر متکی وزیر سابق امورخارجه که به گفته بسیاری از تحلیلگران، وزیر امور خارجه بیت رهبری بود و نه دولت، و ماجرای برکناری او به دعوایی طولانی میان منصوبان رهبری و احمدی نژاد تبدیل شد، در نشستی با موضوع «بررسی مسایل سیاسی روز» در دانشگاه علوم کشاورزی گرگان گفت: موضوع ایران و آمریکا موضوعی حزبی نیست بلکه پروژه ای ملی است. وی ضمن اشاره به سخنان رهبری در شیراز گفت: براساس بیانات مقام معظم رهبری در شیراز، عدم رابطه ما و آمریکا تا ابد نیست و این نشان می دهد که این رابطه نیازمند بررسی است.


متکی اعتراف کرد: پس از انقلاب، موضع گیری هر حزب (اعم از چپ و راست) در جهت مناسبات ایران و آمریکا با افشاگری حزب رقیب نیمه تمام به پایان می رسید. متکی به زمینه سازی برای بازسازی رابطه با آمریکا اشاره کرد و گفت: دو کشور ایران و آمریکا دو پرونده قطور(۳۴ و ۳۷ ساله ) دارند و بازسازی رابطه این دو کشور نیاز به زمینه سازی دارد.


باز در همان روز خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد که دولت اوباما در حال بررسی رویکرد جدیدی در گفتوگوها با ایران است که تحریمهای اقتصادی را سریعتر از رویکردی که پیشتر به تهران پیشنهاد شده بود، رفع میکند.


آسوشیتدپرس با اعلام این خبر به نقل از مقامات آمریکایی گزارش داد که این پیشنهاد یکی از چند گزینهای است که پیش از آغاز دور بعدی مذاکرات ۱+۵ و ایران دربارهٔ آن مذاکره میشود. این گزارش حاکی است که هدف آمریکا تلاش برای پیشگیری از شکست دور بعدی مذاکرات با ایران است. این خبرگزاری افزود که تدوین این استراتژی در بحبوحه افزایش فعالیتهای دیپلماتیک انجام میگیرد.


در همان روز، آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز اعلام کرد که گفتوگوهایش با ایران را ماه دسامبر در تهران انجام خواهد داد. بر اساس این گزارش یک مقام غربی گفت که مذاکره کننده ارشد آمریکا، انگلیس، چین، فرانسه، آلمان و روسیه توافق کردهاند ۲۱ نوامبر (اول آذر) در بروکسل با یکدیگر به عنوان مقدمهای برای ازسرگیری احتمالی مذاکرات با ایران در اوایل سال آینده دیدار کنند.


تنها یک روز بعد، یعنی در ۲۱ آبان، محسن رضایی فرمانده سابق سپاه پاسداران و دبیر مجمع تشخیص مصلحت به مقاله آسوشیتدپرس واکنش نشان داد و گفت: پیش از مذاکره با آمریکا باید با ۱+۵ به نتیجه رسید. او افزود: ما باید توجه داشته باشیم اگر سرنوشت کشور با هرکدام از ابرقدرتها را بدون تعامل با دیگر قدرتهای جهانی پیوند دهیم، به طور ناخواسته وارد دعوای بین ابرقدرتها خواهیم شد.


منظور محسن رضایی از دیگر قدرتهای جهانی قطعا روسیه و چین است و ظاهرا دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام نگران آن هستند که مذاکره مستقیم ایران و آمریکا به مذاق دوستان روسی و چینی خوش نیاید.


اما یک روز طول نکشید که معاون وزیر امور خارجه روسیه به این نگرانی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام پاسخ داد و ضمن اشاره به اینکه روسیه از تماسهای غیررسمی بین ایران و آمریکا مطلع است گفت: مسکو مایل است که واشنگتن و تهران وارد مذاکرات مستقیم دیپلماتیک شوند تا طرح حمله اسرائیل به ایران را خنثی کنند.


سرگئی ریابکوف، معاون وزیر خارجه روسیه گفت: درحال حاضر تماسهای غیررسمی میان ایران و آمریکا برقرار است اما مذاکرات مستقیم هم ممکن است و ایجاد چنین ترتیباتی به هیچ وجه برای ما مشکل درست نمیکند و با آن مخالف نیستیم.


روسیه در حالی وجود مراودات غیر رسمی بین ایران و آمریکا را تایید کرد که رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه و مشاور ویژه رهبری، در همین روز در حاشیه مراسم سالگرد شهید تهرانی مقدم خبر داد که پیشنهاد برقراری خط مستقیم قرمز تلفنی بین ایران و آمریکا مطرح بوده، اما گفت که ایران این پیشنهاد را رد کرده است.


اما روزنامه فایننشال تایمز با انتشار موضع جدید روسیه، نوشت که دولت روسیه برای اولین بار به صورت آشکار ایران و آمریکا را تشویق به آغاز مذاکرات مستقیم و رودررو درباره موضوع هسته ای این کشور کرده است.


ریابکوف که نماینده روسیه در مذاکرات گروه ۱+۵ و ایران نیز است در مصاحبه با فایننشال تایمز گفته است: ما هیچ بحثی راجع به این موضوع نداریم اما مسکو امیدوار است که از محتوای مذاکرات آگاه باشد.


بلافاصله علی اکبر صالحی، وزیر امور خارجه، در واکنش به سخنان سرگئی ریابکوف در مورد تماس های غیر رسمی ایران و آمریکا و برای توجیه سخنان او گفت: ما قبلا نیز با آمریکا گفتوگوهای موضوعی داشتهایم، درباره عراق و افغانستان مذاکراتی صورت گرفته است.


صالحی در ادامه در پاسخ به این پرسش که معاون وزیر خارجه روسیه و نماینده این کشور در ۱+۵ گفته است از گفتوگوی مستقیم تهران واشنگتن برای حل مساله هستهیی استقبال میکنیم، گفت: گفتوگوی مستقیم بین ایران و آمریکا درباره مسائل موضوعی قبلا بوده است مثلا در بحث افغانستان و عراق ما گفتوگوهایی انجام دادهایم، الان نیز درباره پرونده هستهیی تقریبا میتوان گفت به صورت غیرمستقیم با آمریکا گفتوگو در چارچوب ۱+۵ انجام میشود زیرا نماینده آمریکا در آنجا حضور دارد بنابراین گفتوگوی موضوعی با گفتوگوی شامل دوجانبه سیاسی که بخواهد در برگیرنده همه مسائل سیاسی باشد فرق میکند زیرا تصمیم چنین گفتوگوی جامع و شاملی که ابعاد سیاسی را بین دو کشور بخواهد در بر بگیرد با مقام معظم رهبری است.


در همین حال، پاتریک سیل نویسنده انگلیسی و تحلیلگر مسایل بین المللی در مقاله ای در روزنامه الحیات به بررسی عامل مصیبت های کنونی منطقه پرداخته است، وی در بخشی از این مقاله خواستار آشتی شیعه و سنی از سوی رهبران عرب شد و تاکید کرد که این تفاهم می طلبد که آنها با ایران نیز تفاهم داشته باشند. سیل تاکید کرد که ایران شریک کشورهای عربی است و نه دشمن آنها، آمریکا نیز باید به دنبال مذاکره با ایران بر اساس معامله برد- برد باشد و این عامل میتواند چالش و خطر را از منطقه دور کند.


الیوت آبرامز نیز در تحلیلی که در پایگاه تحلیلی «نشنال ریویو» منتشر کرد، به انتخاب انتخاب «والری جارت»، مشاور ارشد اوباما، به عنوان فرد مذاکره کننده با ایران اشاره کرد. او با انتقاد از اینکه اوباما راه تعامل با ایران را انتخاب کرده، نوشت: به نظر می رسد که اوباما بیشتر خواستار مذاکره با ایران است و آغاز مذاکرات دوجانبه میان آمریکا و ایران موضوعی است که نهایتاً به ضرر آمریکا تمام خواهد شد.


در مقابل، راجر کوهن نویسنده باسابقه نیویورک تایمز در یادداشتی در این روزنامه، خواستار ایجاد خط مستقیم تماس بین آمریکا و ایران شد و با تاکید بر اینکه مردم آمریکا در انتخابات اخیر، به صلح رای دادند؛ نوشت: ما از ایران چه میخواهیم؟ صدور اجازه بازدید از تمام تاسیسات هستهای، خلاص شدن از شر اورانیوم ۲۰درصد غنی شده، پایان دادن به تهدیدات علیه اسرائیل، پایان دادن به موارد نقض حقوق بشر، تغییر سیاستها در قبال حماس و حزبالله و در پیش گرفتن روشی سازنده در قبال سوریه. اما ما چه چیز به آنها ارائه میدهیم؟ برداشتن برخی از تحریمها، پایان دادن به مجموعهای از اقدامات مخفیانه، کنار گذاشتن بحث تغییر نظام، روی میز آوردن گزینه غنیسازی محدود اورانیوم (تا سقف ۵درصد)، و در نظر گرفتن نقش منطقهای ایران.


ستون نویس نیویورک تایمز ادامه داد: یک دیپلمات خلاق میتواند موارد فوق را رفع و رجوع کند و با رد و بدلهای فاز به فاز برای دو طرف اعتمادسازی کند. اما، پیش از هر چیز، اوباما باید از تفکرات معمول در قبال ایران فراتر رود، بزرگ فکر کند، جسورانه عمل کند، به افراد متنفر از ایران بیتوجه باشد و از این باور که فشار آوردن به تنهایی میتواند پاسخ باشد، دست بردارد.


حتی یوکیو آمانو نیز که همیشه در مورد پرونده هسته ای ایران و گفتوگوها، با نا امیدی و بدبینی اظهار نظر می کرد، در سخنان اخیر خود گفته است: دلایل قانع کنندهای دارم که نشان میدهد ایران در مذاکرات آتی با آژانس همکاری خواهد کرد.


مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی اتمی در بغداد در یک کنفرانس مطبوعاتی ادعا کرد که ایران در پایگاه نظامی پارچین مشغول جمع آوری و تخریب آثار فعالیتهای گذشته اتمی خویش است. اگر چه در حال حاضر نمیتوانم درباره جزئیات این خبر اطلاعاتی در اختیارتان بگذارم، ولی میتوانم بگویم که فعالیت ایران بقصد جمع آوری و تخریب آثار و علائم فعالیتهای اتمی گذشته هماکنون در جریان است. او اعلام کرد: دلایل قانع کنندهای در دست دارم که نشان میدهد ایران در مذاکرات آتی با آژانس که روز١٣ دسامبر در تهران انجام خواهد گرفت، با مذاکرهکنندگان همکاری خواهد کرد.


اما از همه این نشانه ها قابل تامل تر، مصاحبه مهدی طائب برادر فرمانده اطلاعات سپاه با روزنامه اعتماد بود که در همین روز از مذاکره با آمریکا گفت و تاکید کرد که هنوز هیچ کاری خارج از اصول! انجام نشده است. رئیس قرارگاه موسوم به عماریون که به نظرم می رسد به اندازه برادرش تجربه و منش اطلاعاتی ندارد، در برابر سؤال خبرنگار که از او پرسید “آقای طائب تاکید موکد آقای احمدینژاد برای مذاکره با امریکا چیست؟” پاسخ داد: “آقای احمدینژاد هرگز تاکیدی برای رابطه با امریکا نداشتند و این حرفها القای شماست.”


چند جمله از ادامه این گفت و گو، می تواند نشانه هایی از واقعیت را از لابهلای سخنان برادر فرمانده اطلاعات سپاه بیرون بکشد:


اما ایشان در جریان آخرین سفری که به نیویورک داشتند بیش از پنج بار درباره مذاکره با امریکا صحبت کردند.


اصلا اینطور نیست…. شما شرط هایی که آقای احمدینژاد گذاشتند ببینید، بنده هم رابطه را قبول دارم.


نامههایی که آقای احمدینژاد برای اوباما ارسال کرد.


نه! آن نامهها خوب بود. نامه آقای احمدینژاد خلع سلاح اوباما بود. آقای اوباما به گونهای رفتار کرد که به همه دنیا القا بکند که این ایران است که اهل جنگ و دعواست و ما طرفدار صلحیم. آقای احمدینژاد در آن نامه ثابت کرد که نه! ما مشت آهنین را زیر دستکش مخملی میبینیم. این را همه باید به همه بگوییم که ما رابطهمان را با امریکا قطع نکردیم، بلکه امریکاییها بودند که با ما قطع رابطه کردند.


یعنی هیچ تلاشی از سوی دولت برای برقراری رابطه با امریکا صورت نگرفته است؟


خارج از اصول نه.


خارج از اصول یعنی چه؟ یعنی اینکه دیدارهایی غیررسمی بوده است؟


منظورم خارج از اصول مذاکره است. امریکاییها اگر از شروطشان دست بردارند جمهوری اسلامی حاضر است مذاکره کند.


من از شما که میفرمایید شخص مطلعی هستید این سوال را پرسیدم و دوباره میپرسم آیا درخواست رسمیای از سوی دولت ایران برای مذاکره با امریکا شده است؟


خارج از اصول مذاکره هیچ درخواستی نبوده است.


هیچ دیداری هم بین مقامات دولت با امریکاییها در این چند ساله نبوده است؟


هرگز نبوده است.

[arak_bourse]

وقتی که محمود احمدی نژاد در جریان سفر کوتاه خود به خود به نیویورک در پنج مناسبت مختلف از گفتگو میان تهران و واشنگتن پشتیبانی کرد، خیلی از تحلیلگران را به این نتیجه رساند که فارغ از میزان هماهنگی یا عدم هماهنگی این رویکرد با آیت الله خامنه ای، اهمیت بحث 'مذاکره با آمریکا' در سطح حکومت ایران به حدی برجسته شده که رئیس جمهور ایران متقاعد شده که نباید در اعلام طرفداری از این مذاکره تردیدی به خود راه بدهد"

[بابک 52]

آسوشیتدپرس گزارش داد
طرح دفاع موشکی برای آمریکاییها مقدس است

باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، زمانی به رهبران روسیه تضمین داده بود که در صورت انتخاب دوباره به عنوان رئیس جمهور، انعطاف بیشتری در برابر موضوع سپر دفاع موشکی اروپا نشان خواهد داد؛ اما اکنون که وی دوباره برگزیده شده، انتظار پیشرفت اندکی در این حوزه و دیگر حوزههای مطرح میان دو کشور هست.


باراک اوباما، رئیس جمهوری آمریکا، زمانی به رهبران روسیه تضمین داده بود که در صورت انتخاب دوباره به عنوان رئیس جمهور، انعطاف بیشتری در برابر موضوع سپر دفاع موشکی اروپا نشان خواهد داد؛ اما اکنون که وی دوباره برگزیده شده، انتظار پیشرفت اندکی در این حوزه و دیگر حوزههای مطرح میان دو کشور هست.


به گزارش «تابناک»، خبرگزاری «آسوشیتدپرس» با انتشار تحلیلی به بررسی چشم انداز روابط روسیه و آمریکا در دوره دوم ریاست جمهوری اوباما پرداخته است. در این تحلیل با اشاره به چالشهای فراوان موجود در روابط دو کشور، بهبودی چشمگیر در روابط آنها محتمل دانسته نشده است.


در این تحلیل آمده است:


تنشها میان ایالات متحده و روسیه در حال افزایش بوده است. این دو کشور بر سر موضوع جنگ داخلی در سوریه، برنامه هستهای ایران و نوع برخورد روسیه با مخالفان داخلی، در تقابل با یکدیگر بودهاند. مقامات آمریکایی نسبت به آنچه سیاست خارجی قاطعانه و انعطاف ناپذیر ولادیمیر پوتین میدانند، احساس خوشایندی ندارند.


آنچه دیگر خبری از آن نیست، موضوع «آغاز دوباره» است؛ یعنی سیاست اوباما برای بهبود روابط با مسکو پس از تخریب روابط دو کشور در دوره ریاست جمهوری جورج بوش. در معدود حوزههایی هم که اوباما در آنها خواهان روابط نزدیک بوده، از جمله حوزه تجارت، با مخالفت کنگرهای عمیقاً متشتت روبهرو شده است.


بیگمان مسکو از اینکه اوباما، میت رامنی، کاندیدای جمهوری خواه – که روسیه را دشمن شماره یک آمریکا میخواند – شکست داده، خرسند است. یک مقام روس روز پنجشنبه گفت دولتش از اوباما انتظار دارد به تعهدات خود برای نشان دادن انعطاف بیشتر در موضوع سپر موشکی عمل کند.


اما تصور اینکه این امر در اوضاع کنونی رخ دهد، دشوار است.


«کلیف کوپچان»، تحلیلگر روسیه در در گروه اوراسیا در این رابطه میگوید: «از زمان بازگشت پوتین به ریاست جمهوری، اوضاع پیچیدهتر از گذشته شده است». وی روابط دو کشور را کارکردی، اما در عین حال، پرتنش میخواند.


سیاست «آغاز دوباره»، بیگمان در سالهای اولیه دولت اوباما موجب بالا بردن همکاریها میان واشنگتن و مسکو شد و هر دو طرف، منافع آن از جمله امضای پیمان کنترل تسلیحات هستهای و موافقت آمریکا با ورود روسیه به سازمان تجارت جهانی را دیدند.


اما در آن دوره و در پی تصمیم اوباما برای تغییر طرح سپر موشکی اروپای شرقی جورج بوش، تنشها بر سر دفاع موشکی میان دو کشور فروکش کرد. مسکو که با عصبانیت معتقد بود طرح بوش، به تواناییاش در استفاده از موشکهای هستهای دوربرد برای دفع اولیه حملات آسیب میرساند، از این تغییر استقبال کرد؛ اما به تازژی کرملین انتقادات خود را افزایش داده و اظهار میدارد که مراحل نهایی طرح اوباما نیز میتواند موشکهای مسکو را تهدید کند.


به این ترتیب، هنگامی که در ماه مارس، روشن بودن میکروفن اتاق کنفرانس، موجب افشای سخنان اوباما با دیمیتری مدودیف، رئیس جمهور وقت روسیه شد ـ که در آن اوباما وعده میداد پس از انتخاب دوباره انعطاف بیشتری در مقابل روسیه نشان میدهد ـ این گونه تفسیر گشت که شاید وی مایل به مصالحه باشد.


اما ناگفته نماند، هر حرکتی از سوی کاخ سفید برای محدود کردن برنامه دفاع موشکی، سبب برانگیخته شدن انتقادات جمهوری خواهان خواهد شد که در انتخابات هفته گذشته، کنترل مجلس نمایندگان را بر عهده گرفتند.


در واقع، در روسیه نسبت به اینکه آیا اوباما اصولاً از انعطاف پذیری برخوردار باشد، بدبینی وجود دارد.


«فیودور لوکیانف»، سردبیر نشریه «روسیه در امور جهانی» میگوید: «رؤسای جمهور آمریکا، چه بخواهند و چه نخواهند، نمیتوانند طرح سامانه دفاع موشکی را رها کنند، چرا که این امر در آمریکا همچون یک مذهب است».


به نظر میرسد، موضوع دفاع موشکی همچون مانعی بر سر راه تلاش اوباما برای مذاکره درباره کنترل تسلیحاتی بیشتر با روسیه است، زیرا مسکو این دو موضوع را به یکدیگر مرتبط میداند.


با این حال، سپر دفاع موشکی تنها موضوع مشکلزا نیست. اوباما برای حمایت بیشتر از شورشیان سوری در جنگ داخلی این کشور در فشار است؛ در حالی که روسیه از دولت کنونی سوریه حمایت میکند. مسکو همچنین در موضوع تلاش غرب برای وضع تحریمهای بیشتر علیه ایران، در تقابل با واشنگتن است.


حتی پیش از اینکه اوباما دوره دوم خود را در ماه ژانویه آغاز کند، کنگره میتواند روابط را تیره نماید. اوباما در تلاش برای برداشتن تحریمهای بازمانده از دوران جنگ سرد است که شرکتهای آمریکایی را از برخورداری از منافع کامل پیوستن روسیه به سازمان تجارت جهانی، منع میکنند.


قانونگذاران آمریکایی، از جمله بسیاری از نمایندگان حزب دمکرات، در تلاش برای رفع این محدودیتها هستند؛ اما تصمیم دارند لایحه جدیدی برای اعمال تحریمهای مالی علیه شماری از مقامات روس به تصویب برسانند که آنها را در موضوعات حقوق بشری متهم به شمار میآورند.


در همین حال، کرملین گفته که در مقابل این تحریمها انتقامگیری خواهد کرد. این امر میتواند ورود روسیه به سازمان تجارت جهانی را که یکی از نقاط روشن «شروع دوباره» است، به نقطه تقابل دو کشور تبدیل کند.


بنابراین، اوباما ناچار خواهد بود تنشها را محتاطانه مدیریت کند، زیرا در شماری از مهمترین موضوعات سیاست خارجی ـ که با آنها روبهرو خواهد بود ـ نیازمند همکاری روسیه است. از موضوعات سوریه و ایران که بگذریم، یک راه مهم برای خروج از افغانستان، از روسیه میگذرد. ایالات متحده برای انتقال میلیونها تن تجهیزات به بیرون از افغانستان تا سال ۲۰۱۴، به مسکو متکی خواهد بود.

[مجيد رادمنش]

موافقت مشروط ایران با بازدید آژانس از «پارچین»

بازتاب برگزاری رزمایش بزرگ «ولایت ۴» در ایران، ضرورت مذاکره ایران و آمریکا در شرایط کنونی، موافقت ایران با بازدید بازرسان آژانس از پارچین در صورت دستیابی به یک چهارچوب مشخص، بازتاب سفر نخست وزیر اقلیم کردستان عراق به ایران و اعلام رسمی شکایت عربستان از ایران، از جمله مهمترین مطالب امروز مطبوعات جهان درباره ایران است.

[مات]

آیالون: نیازی به حمله به ایران نیست
وی در ادامه تاکید کرد : ایران آسیب پذیر است و من معتقدم که اگر ما اراده فعلی خود را همچنان ادامه بدهیم ایران فعالیت خود را بدون آنکه نیازی به حمله به این کشور باشد متوقف می کند.


معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در سفر به انگلیس اعلام کرد که با توجه به آنکه تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی، روی ایران تاثیر گذاشته دیگری نیازی به حمله نظامی به این کشور نیست.

به گزارش مهر به ای.ال دات کام، "دنی آیالون" در سفر به انگلیس گفت : تحریم ها و فشارهای دیپلماتیک ادامه دار علیه ایران در حال تاثیر گذاشتن بر روی این کشور هستند و ادامه این روند می تواند ما را در رسیدن به اهداف خود که جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح اتمی است کمک کند.

معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در ادامه افزود اگر ما به خوبی با هم همکاری کنیم. آنها ( ایران ) نمی توانند سلاح اتمی تولید کنند . ما این فرصت را داریم که ظرف ماه های آینده این کار را انجام دهیم.

آیالون با تاکید بر ادامه فشار بر ایران گفت : اگر آمریکا و دیگران فشارهای دیپلماتیک خود را بر ایران ادامه بدهند ممکن است دیگر نیازی به حمله نباشد.

وی در ادامه تاکید کرد : ایران آسیب پذیر است و من معتقدم که اگر ما اراده فعلی خود را همچنان ادامه بدهیم ایران فعالیت خود را بدون آنکه نیازی به حمله به این کشور باشد متوقف می کند.

آیالون این سخنان را عصر روز گذشته در بیرمنگهام و در جمع خبرنگاران ایراد کرد. وی برای شرکت در مراسمی که توسط "انجمن آموزشی آمریکا- اسرائیل" ترتیب داده شده به انگلیس سفر کرده است.

"رابرت آدرهالت" از اعضای جمهوریخواه مجلس نمانیدگان آمریکا نیز در مراسم روز گذشته حضور داشت و خطاب به ایالون گفت : آمریکا و اسرائیل روابط بسیار ویژه ای دارند و این به دلیل تاریخچه مسیحی-یهودی آمریکائیهاست.

آیالون نیز در ادامه با تمجید از روابط واشنگتن-تل آویو صحبت هایی را در خصوص روابط تجاری آمریکا با اسرائیل ایراد کرد.

[mohsen68]

آیالون: نیازی به حمله به ایران نیست
وی در ادامه تاکید کرد : ایران آسیب پذیر است و من معتقدم که اگر ما اراده فعلی خود را همچنان ادامه بدهیم ایران فعالیت خود را بدون آنکه نیازی به حمله به این کشور باشد متوقف می کند.


معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در سفر به انگلیس اعلام کرد که با توجه به آنکه تحریم های اعمال شده علیه جمهوری اسلامی، روی ایران تاثیر گذاشته دیگری نیازی به حمله نظامی به این کشور نیست.

به گزارش مهر به ای.ال دات کام، "دنی آیالون" در سفر به انگلیس گفت : تحریم ها و فشارهای دیپلماتیک ادامه دار علیه ایران در حال تاثیر گذاشتن بر روی این کشور هستند و ادامه این روند می تواند ما را در رسیدن به اهداف خود که جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح اتمی است کمک کند.

معاون وزیر خارجه رژیم صهیونیستی در ادامه افزود اگر ما به خوبی با هم همکاری کنیم. آنها ( ایران ) نمی توانند سلاح اتمی تولید کنند . ما این فرصت را داریم که ظرف ماه های آینده این کار را انجام دهیم.

آیالون با تاکید بر ادامه فشار بر ایران گفت : اگر آمریکا و دیگران فشارهای دیپلماتیک خود را بر ایران ادامه بدهند ممکن است دیگر نیازی به حمله نباشد.

وی در ادامه تاکید کرد : ایران آسیب پذیر است و من معتقدم که اگر ما اراده فعلی خود را همچنان ادامه بدهیم ایران فعالیت خود را بدون آنکه نیازی به حمله به این کشور باشد متوقف می کند.

آیالون این سخنان را عصر روز گذشته در بیرمنگهام و در جمع خبرنگاران ایراد کرد. وی برای شرکت در مراسمی که توسط "انجمن آموزشی آمریکا- اسرائیل" ترتیب داده شده به انگلیس سفر کرده است.

"رابرت آدرهالت" از اعضای جمهوریخواه مجلس نمانیدگان آمریکا نیز در مراسم روز گذشته حضور داشت و خطاب به ایالون گفت : آمریکا و اسرائیل روابط بسیار ویژه ای دارند و این به دلیل تاریخچه مسیحی-یهودی آمریکائیهاست.

آیالون نیز در ادامه با تمجید از روابط واشنگتن-تل آویو صحبت هایی را در خصوص روابط تجاری آمریکا با اسرائیل ایراد کرد.

تیتر بزن ملتی که خودش را خفه کرد!

[بابک 52]

رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی


هر گونه اقدام نظامی علیه ایران "دیوانگی محض" است/ بايد جلوي "جنون" نتانياهو را گرفت


مقام ارشد رژیم صهیونیستی هر گونه عملیات نظامی علیه ایران را دیوانگی محض دانست و نخست وزير اين رژيم را بخاطر تحريک ديگر کشورها براي انجام اين کار "مجنون" خواند.


به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از الانصار، "دان حالوتس" رئیس سابق ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی حمله نظامی به ایران را دیوانگی محض دانست و ابراز امیدواری کرد که جنون نتانیاهو باعث اجرای این اشتباه بزرگ نشود.


"حالوتس" هرگونه عملیان نظامی علیه ایران را دیوانگی محض خواند و ابراز امیدواری کرد که جنون بنیامین نتانیاهو را احاطه نکرده نباشد که دست به چنين کاري بزند.


وی گفت: اگر نتانیاهو کمی سلامت عقلی داشته باشد نباید هرگز به فکر حمله به ایران بیافتد، و من امیدوارم که جنون این شخص منجر به اقدام نظامی علیه ایران نشود.


"حالوتس" همچنین تاکید کرد که بهتر است خط قرمز رژیم صهیونیستی در قبال مسئله هسته ای ایران ناشناخته باقی بماند، که مبادا اعلام آن باعث ایجاد تنش و حمله نظامی علیه ایران شود که این دیوانگی محض است.

[بابک 52]

نماینده مجلس ایران: چارهای جز کاهش سهم نفت در بودجه نداریم

تحریم های نفتی، باعث کاهش چشمگیر صادرات نفت خام ایران و افت درآمدهای این کشور شده است

یک نماینده مجلس ایران با اشاره به تحریم صنایع نفت و گاز ایران از سوی آمریکا و اتحادیه اروپا و کاهش درآمدهای نفتی این کشور، گفته است که کاهش سهم نفت در بودجه سال ۱۳۹۲ خورشیدی "اجباری است."

ایرج ندیمی، عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ایران به ایرنا خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی گفته است که "به دلیل تحریم ها امکان تامین درآمد نفتی لازم را نداریم."

لایحه بودجه کل در ایران مطابق قوانین این کشور باید تا حدود ۵ هفته دیگر به مجلس ارائه شود.

آقای ندیمی گفته "با توجه به این که دولت منابع مالی سال های گذشته را که از درآمدهای نفتی حاصل می شد در اختیار ندارد، دیگر نمی تواند مانند گذشته بودجه را تدوین کند."

عمده درآمدهای دولت ایران حاصل از صادرات نفت خام است.

اوایل سال جاری خورشیدی میزان صادرات نفت ایران در حدود ۲ میلیون ۵۰۰ هزار بشکه در روز بود، اما مقام های رسمی اعلام کرده اند که همزمان با اجرای تحریم های نفتی که اوایل تابستان شروع شد، میزان صادرات نفت ایران به ۸۰۰ هزار بشکه در روز رسید.

آقای ندیمی گفته است که راه حل مدیریت بودجه سال آینده ایران پایین آوردن هزینههای غیرضروری و افزایش درآمدهای مالیاتی است.

نماینده مجلس ایران پیشنهاد کرده که برای پایین آوردن هزینه های غیرضروری "کمک به اشخاص حقیقی و حقوقی در بودجه حذف شود."

به نظر می رسد اشاره آقای ندیمی از کمک دولت به اشخاض حقیقی و حقوقی، بودجه ای باشد که دولت ایران هر ساله در اختیار شرکت های دولتی و موسسات نیمه خصوصی قرار می دهد.

او در عین حال از کاهش صادرات نفت خام استقبال کرده و گفته "می توانیم این منبع ارزشمند را که ذخیره و به جای صادرات نفت خام، صادرات فرآورده های نفتی را جایگزین کنیم."

ایران در سال های اخیر تلاش کرده بود تا محصولات پتروشیمی و صنایع پایین دستی را جایگزین میزانی از صادرات نفت خام کند اما تحریم صنعت پتروشیمی ایران در بیش از یک سال گذشته مانع دیگری در این راه شده است.

تحریم های اعمال شده بر ایران به دنبال خودداری این کشور از اجرای قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل است که خواستار توقف غنی سازی اورانیوم شده است.

مقام های ایرانی برخلاف تبلیغات پیشین این کشور، اخیرا تاثیر تحریم های اعمال شده بر این کشور را تایید می کنند.

آیت الله علی خامنه ای تحریم ها را "غیرمنصفانه و وحشیانه" خوانده و محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران گفته که پرونده اتمی ایران از یک موضوع حقوقی به یک موضوع سیاسی تبدیل شده و باید میان ایران و آمریکا حل و فصل شود.

[بابک 52]

هنگکنگ مجوز استفاده از پرچم خود برای نفتکش ایرانی را لغو میکند


در ادامه روند تشدید تحریمها بر جمهوری اسلامی ایران، هنگ کنگ اعلام کرده اجازه فعالیت ۱۹ کشتی مرتبط با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران با استفاده از پرچم این کشور را لغو خواهد کرد.


خبرگزاری رویترز روز دوشنبه، ۲۲ آبان گزارش کرد که بخش امور دریایی دولت هنگ کنگ با صدور نامهای در تاریخ روز جمعه ۱۹ آبان به صاحبان این کشتیها اطلاع داده که بهمدت ۹۰ روز، ثبت این کشتیها لغو خواهد شد.

به نوشته رویترز، علیرغم این تصمیم، دولت چین همچنان بزرگترین خریدار نفت ایران باقی خواهد ماند.

به دنبال تشدید تحریمهای اقتصادی اتحادیه اروپا و آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران، بسیاری از شرکتهای خارجی فعالیت اقتصادی خود در ایران را از ترس از دست دادن بازار آمریکا رها کردهاند.

همچنین بر اساس این تحریمها، هیچ شرکت بیمه اروپایی حق ندارد که برای کشتیهای حامل نفت ایران بیمهنامه صادر کند.

در میان شرکتهایی که ایران را ترک کردهاند، ۱۳ شرکت معتبر بینالمللی، از جمله شرکت «ثبت حمل و نقل کره» قرار دارند که برای کشتیهای تجاری، گواهی بیمه و مجوز دسترسی به بندرهای تجاری صادر میکنند.

بخش امور دریایی دولت هنگ کنگ در نامهای که منتشر کرده، با اشاره به توقف همکاری این شرکتها با شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی ایران گفته است: با توجه به اینکه شرکت ثبت حمل و نقل کره عملا خدمات و حمایت خود را به این شرکت در اداره کشتیهای هنگ کنگ متوقف کرده، بخش امور دریایی هنگ کنگ نگرانیهایی در مورد کیفیت و امنیت این کشتیها دارد.

یک سخنگوی بخش امور دریایی هنگ کنگ نیز روز دوشنبه در مورد تلاش این کشور برای پیروی از تحریمهای اقتصادی گفت: هنگ کنگ همواره به وظایف خود در زمینه اعمال تحریمهای سازمان ملل متعهد بوده، و به تلاشهای خود برای لغو مجوز کشتیها و شرکتهای مورد تحریم ادامه خواهد داد.

این تصمیم در حالی گرفته شده که در چند ماه گذشته، گزارشهایی در این باره منتشر شده که کشتیهای متعلق به شرکت کشتیرانی جمهوری اسلامی برای دور زدن تحریمهای اقتصاد، از پرچمهای کشورهای دیگر استفاده میکردهاند.

براساس گزارش رویترز، تصمیم هنگ کنگ مبنی بر لغو مجوز ۱۹ کشتی برای استفاده از پرچم این کشور، در اثر فشار یک گروه لابی آمریکایی به نام «اتحاد علیه ایران هستهای» صورت گرفته است.

این گروه لابی در ستایش اقدام بخش امور دریایی هنگ کنگ اعلام کرده است: ما از هنگ کنگ به دلیل این تصمیم مسئولانه تقدیر و تشکر میکنیم. با توجه به خطرات و هزینههای موجود، هیچ کشوری نباید پرچم خود را در اختیار کشتیهای ایرانی قرار دهد.

فشارهای اقتصادی متوجه جمهوری اسلامی ایران در ادامه مناقشه هستهای این کشور با غرب صورت میگیرد.

کشور های غربی سالهاست ایران را متهم به ترغیب سلاحهای هستهای تحت پوشش برنامه صلح آمیز هستهای میکنند، اتهامی که ایران همواره رد کرده است.

[بابک 52]

آژانس بینالمللی انرژی: صادرات نفت ایران ماه گذشته افزایش یافت


آژانس بینالمللی انرژی در تازهترین ارزیابی خود که روز سهشنبه، ۲۳ آبان ماه منتشر کرد، از افزایش تولید و صادرات نفت ایران در ماه اکتبر خبر دادهاست.


بر اساس این گزارش، صادرات نفت ایران در ماه اکتبر به یک میلیون و ۳۰۰ هزار بشکه در روز افزایش پیدا کردهاست، در حالی که این رقم طی دو ماه قبل از آن، روزانه یک میلیون بشکه بود.


با این وجود، این نهاد معتبر بینالمللی میگوید که آسیب تحریمهای غرب علیه برنامه هستهای ایران، بر اقتصاد این کشور بیشتر خواهد شد.


آژانس بینالمللی انرژی که به کشورهای مصرفکننده نفت خدمات مشاورهای ارائه میکند، بر این عقیده است که ظاهرا چین و کره جنوبی بیشترین سهم را در افزایش خرید نفت از ایران طی ماه اکتبر داشتهاند.


این گزارش در مورد تولید نفت ایران نیز میافزاید که این تولیدات در ماه اکتبر به دو میلیون و ۷۰۰ هزار بشکه در روز رسیدهاست که نسبت به ماه پیش از خود روزانه ۷۰ هزار بشکه افزایش نشان میدهد.


خبرگزاری رویترز نیز مینویسد که افزایش ۳۰۰ هزار بشکهای صادرات نفت ایران در ماه گذشته با احتساب قیمت ۱۰۰ دلار برای هر بشکه نفت، حدود ۹۰۰ میلیون دلار بر درآمدهای جمهوری اسلامی از بابت صادرات نفت طی ماه اکتبر افزودهاست.


پس از اجرای تحریمهای آمریکا در ۲۸ ژوئن و اتحادیه اروپا در اول ژوئیه، صادرات نفت ایران به شدت تحت تاثیر قرار گرفت و سال گذشته، تا نصف کاهش یافت. موضوعی که باعث کاهش چشمگیر ارزش ریال، افزایش تورم و تضعیف بودجه کشور شد.


آژانس بینالمللی انرژی همچنین میگوید که شواهد حاکی از کاهش ۵۰ درصدی نفت انبار شده ایران در تانکرهای لنگر انداخته در خلیج فارس است.


قبلا ارزیابیها حاکی از ذخیره ۲۵ تا ۳۰ میلیون بشکهای نفت روی آب ایران در ماه آوریل بود که بخاطر عدم فروش در تانکرها انبار شده بود، اما بهگفته آژانس انرژی، حجم نفت روی آب ایران در ماه گذشته به ۱۳ میلیون بشکه رسیدهاست، چرا که اخیرا شرکتهای کشتیرانی ایرانی بصورت فزایندهای نفت خام این کشور را به خریدارانی که به خاطر مشکلات بیمه قادر به دریافت نفت ایران نبودند، حمل میکند.


بر اساس تحریمهای اتحادیه اروپا، پوشش بیمه نفتکشهای حامل نفت ایران برای شرکتهای این اتحادیه ممنوع اعلام شدهاست، شرکتهایی که ۹۵ درصد از بیمهنامه کشتیهای جهان را ارائه میکنند.


آژانس بینالمللی انرژی، روز ۲۲ آبان نیز طی گزارشی درباره چشمانداز میانمدت و بلندمدت تولید نفت در جهان، اشارهای به چشمانداز تولید نفت ایران در سالهای آینده داشت.


بر پایه این گزارش، تولید نفت ایران که سال گذشته میلادی ۴٫۲ میلیون بشکه در روز بود، به مقدار زیادی افت کرده و به خاطر کمبود منابع مالی و فناوری، تولید نفت ایران تا سال ۲۰۱۵ تنها به ۳٫۲ میلیون بشکه، تا سال ۲۰۲۵ به ۳٫۶ میلیون بشکه و در سال ۲۰۳۵ به ۴٫۵ میلیون بشکه در روز خواهد رسید.

[arak_bourse]

بعضی جاها دیدم از مذاکره مستقیم بین نماینده رهبری و آمریکا در دبی گفتند

[بابک 52]

دکتر امير محبيان:مذاکره با آمريکا ذاتاً نه خوب است و نه بد



خبرگزاري آريا -دکتر امير محبيان تاکيد ميکند که براي مذاکره پالسهايي دريافت شده است ولي مذاکره موانعي دارد که آن را پيچيده ميسازد.
به گزارش خبرگزاري آريا ، مشروح گفتگوي مديرعامل خبرگزاري آريا با روزنامه آرمان به شرح ذيل مي باشد :

آيا اکنون که باراک اوباما در انتخابات به پيروزي رسيده است، ميتوان گفت انتخاب وي به نفع ايران است؟

با تحليل هدف آمريکاييها در دودوره حاکميت جمهوريخواهان و دموکراتها ميتوان گفت که تفاوت جدي در ميان اهداف اين دو حزب در قبال ايران نيست ولي البته در روش و نحوه برخورد آنها تفاوتهاي جدي وجود دارد.

روش جمهوريخواهان خشن ولي فاقد توان لازم براي ايجاد همراهي ميان متحدان آمريکاست؛ از همينرو مجبورند به سراغ يکجانبهگرايي بروند. اما دموکراتها از قوه اقناعي بالاتري برخوردارند و ميتوانند متحدان اروپايي خود را همراه کرده و با اتخاذ سياست چندجانبهگرايي فشارهايي را بر ايران وارد کنند.

اما به گمانم اين سوال که «پيروزي اوباما به نفع ايران است يا رامني؟» اساسا غلط است.

فرمول قدرت در جهان کنوني بر اساس قدرت و منافع است. اگر قدرت در وجوه مختلف آن را داشته باشيد، ميتوانيد احترام و منفعت بهدست آوريد ولي اگر نداشته باشيد، انتظار رعايت منافع از هيچ کشوري را نميتوانيد داشته باشيد.

بهعبارتي اگر قدرت بهويژه اقتصادي و سياسي و دفاع از خود را داشته باشيد؛ ابرقدرتها هم شما را رعايت ميکنند والا ضعيفترين کشور همسايه هم نه شما را محترم ميشمارد و نه منافع شما را رعايت ميکند.

اين فرمول جهان مادي است و قصد تاييد آن را نداريم ولي متاسفانه همين است. پس منفعت ما در پيروزي اوباما نيست منفعت ما در گرو اقتدار اقتصادي و سياسي و... البته در پرتو عقلانيت و چارچوب ارزشهاي اعتقادي است.


برخي از کارشناسان بر اين باورند که ميتوان از شکاف دو حزب موجود در ايالات متحده درجهت منافع ملي استفاده کرد. آيا اساسا ميتوان چنين نقشآفريني و تاثيرگذاري را تصور کرد؟

اهداف آنها مشترک است ولي تفاوت در روشهاست. آنها آنقدر تجربه دارند که فضايي براي استفاده ديگران ايجاد نکنند. ما اساسا بايد مدل نگاه خودمان را از حالت انفعالي به حالت فعال تغيير دهيم. در ميان موافقان و مخالفان مذاکره تفکر انفعالي غالب است. شاخصه تفکر انفعالي آن است که تصور ميشود مذاکره بر مشکلات ما ميافزايد يا از آن ميکاهد. هر دو غلط است. بروزمشکلات يا حل مشکلات اساسا به توانايي ما برميگردد.


آيا شما اساسا مذاکره بين ايران و آمريکا را شدني ميدانيد؟

مذاکره با آمريکا ذاتا نه خوب است و نه بد. نه مشکل ما را حل ميکند و نه بر مشکل ما ميافزايد. اين بستگي به ما دارد که از شرايط چگونه بهره گيريم. ما اگر افراد ذينفع از مذاکره يا عدم مذاکره را کنار بگذاريم و تنها استدلال عقلي را معيار سنجش بگيريم، ميتوانيم بگوييم که هم در مذاکره و هم در عدم مذاکره خطراتي وجود دارد. ضمن آنکه در هر دو منافعي هم هست. از طرف ديگر هرچند تحريمها مشکلاتي را فراروي ما قرار داده ولي باعث شکلگيري روحيه اتکا به خود و پارهاي از پيشرفتهاي غرورآفرين هم شده است.


با توجه به نقشآفريني متفاوت دو کشور در عرصه بينالملل آيا حجم تاثيرگذاري هر يک از طرفين بر اتمسفر جهاني، شرايط را براي نشستن برابر پاي ميز مذاکره فراهم ميسازد؟

براي مذاکره پالسهايي دريافت شده است ولي مذاکره موانعي دارد که آن را پيچيده ميسازد. مهمترين مساله مانع ذهني است. وقتي که اختلاف و جدايي طولاني شد، طبعا نزديک شدن به همديگر سخت ميشود.

ببينيد آمريکاييها دريافتهاند که بهدلايلي اعم از: «نفوذ ايران در منطقه خاورميانه»، «توان جلوگيري از اجراي پروژههاي آمريکا در اين منطقه توسط ايران» و «جلوگيري از ادامه برنامه هستهاي ايران» ضرورت دارد با ايران وارد مذاکره شوند.

در کنار اين مسائل واقعيتهايي مهم هم وجود دارد و آن اينکه ايران مزاياي منحصر بهفردي دراختيار دارد.

ايران تنها يک درصد جمعيت کل جهان است، اما 10درصد ذخاير نفت دنيا را دراختيار داشته و چهارمين توليدکننده نفت است.

ايران 16درصد ذخاير گاز طبيعي جهان را نيز در اختيار دارد که اين کشور را تبديل به دومين توليدکننده گاز طبيعي جهان پس از روسيه کرده است.

از آنجا که ايران روزانه 2/6 ميليون بشکه نفت توليد کرده و 6/3 ميليون بشکه از آن را مصرف ميکند، ميتواند 6/2 ميليون بشکه در روز نفت صادر نمايد.

ايران ميتواند سطح کنوني توليد روزانه خود را در طول 40 سال آينده ثابت نگه دارد، زيرا برآورد ميشود که ذخاير اين کشور حدود 130ميليارد بشکه باشد. همچنين ايران ميتواند براي مدت 55 سال، روزانه 500 ميليارد متر مکعب گاز توليد کند.


بهنظر شما مذاکره ايران با آمريکا در چه سطحي از نظام سياسي طرفين قابل تحقق است؟

بدون ترديد بهدليل اهميت موضوع و تصميماتي که بايد اتخاذ شود اگر قرار بر مذاکرهاي شود؛ اين مذاکرات بايد زير نظر عاليترين مقامات دو کشور صورت گيرد. اما شرايطي بايد محقق شود مثلا رفتار آمريکا نشان داده که نميخواهد دست از دشمني با ايران بردارد که نمود آن را در تحريمها ميبينيم. بهنظر ميرسد ابتدا بايد احترام به حق ايران مبني بر دسترسي نامحدود به فنآوري صلحآميز هستهاي (مانند ژاپن) را رسما اعلام کنند.

تصديق منافع امنيتي ايران در منطقه (و تاييد نقش منطقهاي ايران)، احترام به «منافع ملي ايران» در عراق و افغانستان، ضمنا مبالغ بلوکه شده ايران در آمريکا نيز بايد آزاد شود البته مانع بزرگ ديگري هم هست که آمريکا بايد آن را بردارد والا هر مذاکرهاي به بنبست خواهد خورد و آن جدايي روابط ميان ايران و آمريکا از چالش ميان ايران و اسرائيل است.


آيا طرح مساله مذاکره با آمريکا در برخي سطوح مياني بهمثابه راهکاري براي کاهش فشار تحريمها و يا تندرويهاي بينالمللي عليه جمهوري اسلامي نيست؟

بهنظرم مذاکرات 1+5 همواره حاشيهاي و ابتر بوده است. هيچ حرف ناگفتهاي وجود ندارد. ايران فضا را کاملا شفاف کرده است و از لحاظ فني جز بهانههاي بيهوده همه مسائل حل شده؛ بزرگترين مانع آمريکاست که سرنخ مانعتراشيها را در دست دارد.

اگر مذاکرهاي فرضا با آمريکا صورت بگيرد پرسشهايي فراروي مذاکرات با 1+5 قرار ميگيرد. مثلا آيا مذاکرات دوجانبه قرار است جايگزين 1+5 شود و يا به موازات آن انجام شود؟ در صورت وقوع هر دوي اين مذاکرات، اختيارات نسبي آنها چه خواهد بود؟ اگر اين گفتوگو جايگزين قالب 1+5 شود، چه فرقي با يکديگر خواهند داشت؟ آيا فقط درمورد موضوع اتمي صحبت خواهد شد و يا موضوعات ديگر نيز در اين مقطع روي ميز خواهند بود؟ اگر قرار باشد درمورد موضوعات زيادي گفتوگو شود، نقش موضوع اتمي چه خواهد بود؟ آيا اين موضوع همانطور که ايران ميخواهد به يک توافق منطقهاي گره زده خواهد شد؟ اگر اين چنين است، نقش ديگر بازيگران منطقهاي چه خواهد بود؟ تکليف شرکاي آمريکا در 1+5 چه ميشود؟ اينها پرسشهايي است که هم طرف ايراني و هم آمريکايي به آن فکر خواهند کرد.

[arak_bourse]

نقل قول از آراد سرمایه: دو دلیلی که برای ریزش امروز ذکر میشه موافقت صادراکنندگان برای عرضه ارز به نرخ مبادلاتی (که هنوز تایید قطعی آن نیامده) و مذاکرات پنهانی با آمریکاست. دلیل اول که نمیتواند چندان تاثیری در بازار آزاد داشته باشد میماند دلیل دوم که نمیدانم چقدر میتوان روی آن حساب کرد. اگر درست باشد بیش از این هم ریزش خواهیم داشت.
اما حضور رییس جمهور در مجلس هم یک پارامتر مهم است. اگر تزریقی به بازار صورت گرفته باشد میتوان با اطمینان گفت این عامل نقش اصلی رو بازی میکند تا رییس جمهور با دست پر به مجلس برود.

[ایرج اکبری]

نیویورکتایمز: ایران و آمریکا باید مذاکره کنند
خبرگزاری فارس: روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز حل موضوع هستهای ایران را اولویت اول دستگاه سیاست خارجی آمریکا دانسته و نوشته است اوباما باید خط ارتباطی مستقیمی با تهران ایجاد کند.

به گزارش فارس، با انتشار شایعاتی مبنی بر تلاش آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران بر سر موضوع هستهای، رسانههای مختلف تحلیلهای گوناگونی را در مورد میزان احتمال این مذاکرات و منافعی که این مذاکرات دارد، ارائه کردهاند. روزنامه نیویورکتایمز هم روز دوشنبه با انتشار یادداشتی به قلم «راجر کوهن» ستون نویس با سابقه خود، بر ضرورت برقراری مذاکرات میان آمریکا و ایران تاکید کرده و نوشته است که مردم آمریکا در انتخابات اخیر، به صلح رای دادند.

کوهن در ابتدای این یادداشت آورده است: «میت رامنی» (نامزد جمهوریخواهان در انتخابات ریاستجمهوری) در آخرین مناظره انتخاباتی بیش از 10 بار از واژه «صلح» و «صلحآمیز» استفاده کرد، گویی که روح «جان لنون» یا «ماهاتما گاندی» در او دمیده شده بود. اما مردم آمریکا فریب نخوردند. آنها در انتخاب مجدد باراک اوباما به صلح رای دادند و با به راه انداختن جنگی دیگر در کمی بیش از 10 سال در یک کشور اسلامی دیگر، مخالفت کردند.

آمریکاییها از جنگهای تریلیون دلاری خسته شدهاند. نظرسنجی اخیری که شورای امور خارجی شیکاگو انجام داده، 67درصد آمریکاییها بر این عقیده بودهاند که جنگ عراق ارزش نداشته و 69درصد نیز گفتهاند که آمریکا از زمان پیش از حمله به افغانستان در برابر تروریست امنتر نشده و 71درصد هم اعلام کردهاند که تجربه عراق باید به آمریکا بیاموزد که از این به بعد در استفاده از نیروی نظامی، محتاطتر باشد.

رامنی را جنگطلبانی چون «جان بولتون» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل احاطه کرده بودند، و مدیون میلیاردرهایی چون «شلدون آدلسون» بود و به علاوه فردی مثل «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل او را تحریک میکردند، و به همین جهت روی کار آمدن او خطری واقعی بود و این احتمال وجود داشت که آمریکا را به جنگ با ایران بکشاند. در این صورت، قطعا هرگونه راهکار دیپلماتیک برای حل بحران پرونده هستهای ایران تا مدتها به تعویق میافتاد.

کوهن در ادامه با اشاره به اینکه اسرائیل در برابر برنامه هستهای ایران و ادامه غنیسازی اورانیوم ناشکیباست، نوشته است که اوباما قول داده است که به هر ترتیب از دستیابی ایران به تسلیحات هستهای جلوگیری کند و همین امر موجب شده تا احتمال درگیری نظامی همچنان وجود داشته باشد.

او در ادامه نوشته است: این سوال که تلاش برای برقراری صلح میان اسرائیلیها فلسطینیان اولویت دیپلماتیک اوباما است یا حل مسئله ایران، به نظر بیپاسخ میآید. اما، بله، ایران آن اولویت است. در حال حاضر هیچ گزینه خوبی برای حل مشکل سوریه و اکثر دیگر بخشهای خاورمیانه وجود ندارد و عدم ارتباط آمریکا با ایران هم غیرسازنده است. معمولا نقش سازنده ایران در سال 2001 در کنفرانس بن با موضوع افغانستان نادیده گرفته شده است.

جنگ با ایران تبعات مخربی هم خواهد بود، هم برای خاورمیانه در حال انتقال، هم برای منافع آمریکا در افغانستان تا مصر، و همینطور برای اقتصاد جهان. زمان برای دفع کردن احتمال این درگیری، محدود است. اما در مقابل، هرچند که مسئله اسرائیل و فلسطین یک مسئله مداوم است، اما این پتانسیل را ندارد که بتواند جرقهای برای بروز یک درگیری باشد، همچنین هیچ المان دلگرمکنندهای هم در آن نیست، و همینطور به نظر نمیرسد که بنیامین نتانیاهو در صورت انتخاب مجدد در سال آینده، از پرداختن به موضوع ایران برای منحرف کردن اذهان از موضوع اصلی و نپرداختن به تعامل جدی با فلسطینیان، دست بردارد. طرفینی که اختلافاتی جدی با هم دارند و نسبت به برطرف کردن این اختلافات نیز بیمیل هستند.

اما راه جدیدی برای روبرو شدن با ایران وجود دارد؟ آیا هیچ فضای سیاسی برای این کار وجود دارد؟ در طول دوره اول اوباما، روشهای جمهوریخواهان در بسیاری از جبههها همچنان ادامه یافته بود. لفاظیها برای دشمنسازی از ایران همواره ادامه داشته و دموکراتها هم در این زمینه خیلی عقبتر از جمهوریخواهان نیستند.

کوهن در ادامه مینویسد که در حال حاضر بیش از هر زمان دیگر نیاز به دیپلماسی است و آن را به هنری گمشده تشبیه میکند. او سپس به صحبتهای «ویلیام لوئرز» سفیر سابق آمریکا در ونزوئلا و مدیر پروژه ایران و همچنین «استفان هینتز» رئیس بنیاد برادران راکفلر اشاره میکند که گفتهاند از به کار بردن عبارت «راهکار دیپلماتیک» برای ایران خودداری میکنند و به جای آن از عبارت «راهکار سیاسی» استفاده میکنند.

نویسنده نیویورکتایمز در این مورد میگوید: اما همانطور که آنها هم میدانند، دیپلماسی با ایران لازم است. دیپلماسی به معنی پذیرش این است که اگر میخواهید چیزی به دست آورید، باید چیزی بدهید. سوال کلیدی این است که «چه چیزی را میخواهم از حریفم بگیرم و چه چیزی را در قبال آن میدهم؟».

فشار به تنهایی، آن هم در قالب تحریمها، نمیتواند برنامه هستهای ایران را متوقف کند. گاهی اوقات، آنطور که نیکسون در موضوع چین و در برابر معترضان خشمگین به رابطه با چین (دقیقا معترضانی چون آیپک (کمیته عمومی روابط آمریکا و اسرائیل) به رابطه با ایران) انجام داد، راهکار این است که از خود بپرسیم «ما چه میخواهیم، آنها چه میخواهند، جفت ما چه میخواهیم»، و سپس منافع مشترک شناسایی شود.

این امر نیازمند جرات بیشتری از سوی اوباما است و همچنین درک بالاتر جمهوری اسلامی که تحت تحریم اقتصادی قرار دارد. اوباما حالا در دوره دوم ریاستجمهوری قرار دارد. او حالا آزاد است. او باید از طریق یک نماینده ویژه، خط ارتباط مستقیمی با تهران ایجاد کند. درگیری آمریکاییها و ایرانیها که چند دهه است به طول انجامیده، از بحران اتمی تفکیکپذیر نیست.

ما از ایران چه میخواهیم؟ صدور اجازه بازدید از تمام تاسیسات هستهای، خلاص شدن از شر اورانیوم 20درصد غنی شده، پایان دادن به تهدیدات علیه اسرائیل، پایان دادن به موارد نقض حقوق بشر، تغییر سیاستها در قبال حماس و حزبالله و در پیش گرفتن روشی سازنده در قبال سوریه. اما ما چه چیز به آنها ارائه میدهیم؟ برداشتن برخی از تحریمها، پایان دادن به مجموعهای از اقدامات مخفیانه، کنار گذاشتن بحث تغییر نظام، روی میز آوردن گزینه غنیسازی محدود اورانیوم (تا سقف 5درصد)، و در نظر گرفتن نقش منطقهای ایران.

یک دیپلمات خلاق میتواند موارد فوق را رفع و رجوع کند و با رد و بدلهای فاز به فاز برای دو طرف اعتمادسازی کند. اما، پیش از هر چیز، اوباما باید از تفکرات معمول در قبال ایران فراتر رود، بزرگ فکر کند، جسورانه عمل کند، به افراد متنفر از ایران بیتوجه باشد و از این باور که فشار آوردن به تنهایی میتواند پاسخ باشد، دست بردارد.

انتهای پیام/ق.ص