پاسخ : صنعتي دريايي ايران ( خصدرا )
عرض ادب
من صبح حال سهامداران صدرا را به پرنده ی قفسی تشبیه کردم .
رفتم بالکن دیدم یک مرغ عشق آبی رنگ که کاکل هم داشت آمده توی بالکن .
رفتم نزدیک ، دیدم نشسته و پر نمیزنه !
گفتم ، لابد این هم پناه آورده به من که چرا سهامش منفی است .
خواستم یک نامه بنویسم بدم دستش ، زیرش هم بنویسم حمایت از حقوق پرندگان خانگی بسیار مهم می باشد .
دیدم نع! از انصاف بدور است ، باید دست کنم جیبم سهمش را بخرم .
رفتم یک مقدار گندم حلیم جور کردم ، یک ظرف آب هم براش گذاشتم و آمدم .
یکی دوساعت بعد رفتم دیدم گندم را خورده ، یک لبی هم به آب زده و نشسته منتظر که بیاندازمش داخل قفس .
گفتم گیر بد کسی افتادی ، من با قفس مخالفم . باید مسئولیت خودت را خودت تقبل کنی .
خلاصه برداشتم پرش دادم رفت .
حالا دیگه نمیدونم خوراک گربه بشود یا جای دیگه قفس بهش بدهند .
ولی حال و روز خوبی نداشت .
درست مثل ما سهامداران صدرا .
ارادت
عرض ادب
من صبح حال سهامداران صدرا را به پرنده ی قفسی تشبیه کردم .
رفتم بالکن دیدم یک مرغ عشق آبی رنگ که کاکل هم داشت آمده توی بالکن .
رفتم نزدیک ، دیدم نشسته و پر نمیزنه !
گفتم ، لابد این هم پناه آورده به من که چرا سهامش منفی است .
خواستم یک نامه بنویسم بدم دستش ، زیرش هم بنویسم حمایت از حقوق پرندگان خانگی بسیار مهم می باشد .
دیدم نع! از انصاف بدور است ، باید دست کنم جیبم سهمش را بخرم .
رفتم یک مقدار گندم حلیم جور کردم ، یک ظرف آب هم براش گذاشتم و آمدم .
یکی دوساعت بعد رفتم دیدم گندم را خورده ، یک لبی هم به آب زده و نشسته منتظر که بیاندازمش داخل قفس .
گفتم گیر بد کسی افتادی ، من با قفس مخالفم . باید مسئولیت خودت را خودت تقبل کنی .
خلاصه برداشتم پرش دادم رفت .
حالا دیگه نمیدونم خوراک گربه بشود یا جای دیگه قفس بهش بدهند .
ولی حال و روز خوبی نداشت .
درست مثل ما سهامداران صدرا .
ارادت
نظر