اخبار

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • وحید 20
    ستاره‌دار(98)
    • Mar 2011
    • 29911

    #18256
    نرخ بلیت قطار تا 20 درصد افزایش یافت



    نرخ بلیت قطار حداقل 15 تا 20 درصد در مسیرهای مختلف افزایش یافت.



    به گزارش خبرنگار راه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از امروز در فروش بلیت قطار افزایش قیمت نسبت به گذشته اعمال شده است.


    این افزایش در مسیرهای مختلف میزان متفاوتی را دارد که با توجه به نوع قطار و طول مسیر متغییر است.


    اما آنچه مدیر عامل شرکت مهتاب سیرجم به ایسنا گفت: افزایش بین 15 تا 20 درصد است.


    سیدحسن موسوینژاد اظهار کرد: این شرکت در چهار مسیر تهران - خرمشهر، تهران - اندیمشک، اهواز - مشهد و تهران - شیراز قطار دارد که نرخ بلیت این قطارها 15 تا 20 درصد افزایش یافته است.


    از طرفی یکی از مسوولان شرکت قطارهای مسافری رجاء به ایسنا گفت: قیمت تعدادی از مسیرهای محلی این شرکت نیز افزایش یافته است، اما هنوز مسیرها و میزان افزایش مشخص نیست.

    اعمال افزایش نرخ بلیت در صورتی در سایتهای فروش بلیت دیده میشود که اعلام قبلی در این زمینه صورت نگرفته است.
    درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

    توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

    نظر

    • rad
      عضو فعال
      • Dec 2011
      • 557

      #18257
      ده نمکی خطاب به احمدی نژاد: منتظر روزی هستم که قربتا الی الله به رویت تیغ بکشند!
      شاید تعبیر «ماکیاولی» در وصف جامعهی سیاسی امروز ما تطبیق پیدا کند که یا باید در اردوگاه شیران باشی یا اردوگاه روباهها که اگر مکر روباهان تو را تهدید کرد قدرت شیران به دادت برسد و اگر قدرت شیران تو را تهدید کرد مکر روباهان!! عدالتخواهی پا بر روی دم شیران و روباهان است.

      به گزارش معیار متن کامل نامه مسعود ده نمکی به دکتر احمدی نژاد در روز 18 مرداد 1384 را می خوانید:

      بسمالله الرحمن الرحیم

      جناب آقای دکتر احمدینژاد

      سلام علیکم
      گرچه میدانم هرچه به جلوتر میرویم، علیالظاهر دوران غربت شما در راهی که در پیش گرفتهاید کمرنگتر میشود و نباید با زیادهگویی موجبات تصدیع اوقات را فراهم کرد، اما برای یک بار و آخرین بار قبل از این که رسما بر جایگاه مسوولیت خود تکیه زنید از باب وظیفه! نکاتی هرچند به ظاهر ناخوشایند را با وجودی که علم و درایت آن بزرگوار بر حقیر پوشیده نیست معروض میدارم. البته این جسارت را در پاکوبیدنهای زمین صبحگاه دوکوهه و ... از شیرمردانی چون شما یاد گرفتهام و چه بسا امروز این خلق و خو را برخی از همان شیرمردان دیروز و قدرتمندان امروز از ما نمیپسندند.

      برادر بزرگوار!
      به صراحت بگویم، گرچه توان خود را برای حصول نتیجه در انتخابات صرف کردم اما در ته دل امید داشتم که با همهی ترفندهای بدخواهان، نتیجه از آن دیگران باشد و ما همچنان در موضع نقد و طلبکاری بمانیم! چون از امتحان به شدت میترسیدم؛ چرا که قدرت به تعبیر مولا «مزامیرالرجال»_است، ولی بر حسب روایات قشر مثل مایی نیز برای اثبات اینکه «فقط او میتواند» باید امتحان دهد. [بحارالانوار – جلد 52 – ص 246 حدیثی از امام صادق(ع)] به شرط اینکه این انتظار مثبت و هدایت شده به سمت «الیس الصبح بقریب» همراه باشد.

      برادر گرامی!
      از کسانی که با صراحت تمام در اردوگاه دیگران و به طرفداری از آنها در عرصهی انتخابات اعلام موضع کردند نگرانی نداشته باشید؛ چرا که حداقل صداقت آنها در بیان شفاف مواضعشان بر نفاق برخی مدعیان جبههی خودی ارجحیت دارد و برخلاف اینها اسلام و انقلاب و اصولش از آن طیف آسیب جدی ندیده است که قابل جبران نباشد.
      در آیندهای نزدیک مشکل شما با کسانی خواهد بود که سالهاست یاد گرفتهاند دیگران را نقد کنند و خود نقد نشوند و خود را پشت سر ولایت و انقلاب و ارزشها مخفی کنند و نقد خود را مخالفت با اسلام و انقلاب و ولایت قلمداد کنند. نمود این دوستان مدعی کممایه در همهی عرصهها مشهود است.
      مدیریتهای اجرایی و فرهنگی در عرصههای رسانهای و هنر منسوب به آنها که قشرینگری و مونولوگ از آن میبارد.
      جمود و تحجر و کممایگی از بزرگترین آفتهای قشر متاسفانه خودی است که صد متاسفانه این آسیب عمومیت پیدا کرده تا آنجا که عقبماندگی آنها از تحولات زمانه باعث هزینههای سنگینی به نظام و انقلاب شده است.
      آنها که خود را معیار حق میدانند و بر طبل «هرکه با ما نیست بر ماست» میکوبند از دایرهی کلام گهربار «اشداء علی الکفار رحماء بینهم» خارج شدند و بدین ترتیب با اتهام و انگ زدن به عناصر دلسوزی که سالها پیش از دیگران متوجه این آسیبها میشدند، موجب بریدگی، طرد و انزوای این افراد را فراهم کردهاند.

      برادرم!
      گفتمان عدالت که شعار غالب شما در انتخابات بود با هزینهی آبروی بسیاری از این افراد فراگیر و در افکار عمومی جایگاه پیدا کرد وگرنه حضرتعالی نیز تصدیق مینمایید که صرفا با یک دوره تبلیغات این پذیرش همگانی حاصل نمیشد.
      جنگ عدالتخواهی برخلاف دفاع مقدس هزینههایی به سربازان گمنام خود تحمیل کرد که جز حضرت حق را بهای این هزینهها نیست با این تفاوت که بر زخمهای دفاع مقدس با تعیین درصد و سهمیه ارزشگذاری کردهایم ولی بر زخمهای سربازان جهاد عدالتخواهی، مرهمی نمیگذاریم که هیچ، حتی با خوشنام نخواندن آنها از این طیف پرهیز میکنیم.
      این خصلت شاید در فیلم سرگذشت «زاپاتا» به خوبی نشان داده شده، آنجا که خود او که از شورشیان بر حاکم زمان خود بود و با حاضرجوابی و شجاعت، توجه آن حاکم را جلب کرد و وقتی نامش را پرسید و او در جواب با لحن خاص مکزیکی گفت «امیلیانو زاپاتا» و وقتی خود به قدرت رسید و فریادهای مردم در برابر تظلمخواهی آنها از برادرش و سر و صدا و شجاعت یکی از معترضین نسل جدید و پرسیدن نامش، او را به یاد روز اول قیام خود انداخت و به خود آمد و برادرش را تأدیب کرد.
      امروز به جای پرهیز از آن مجاهدان باید به دنبال دلجویی از آنها باشیم که عدالت در این است و کاری را که دیگران با ما بعد از اتمام جنگ هشت ساله و با سر کار گذاشتن و طرد و نفی نسل جبهه و خون داده به بهانهی شاداب کردن مردم و پایان تاریخ مصرف خون دادنها انجام دادند به اسمهای مختلف با اینها نکنیم.

      آقای احمدینژاد!

      تحولگرایی مورد ارادهی شما با مقاومت سخت در جبههی خودی مواجه خواهد شد؛ آنها که از درک شرایط زمانه خود به نظر بنده یک دهه عقب هستند. گرایش این قشر به فعالیتهای سیاسی و فرهنگی سازمانیافته از سال 78 به بعد نشاندهندهی غفلت ده ساله آنها از سال 68 تا 78 است و جالب این است که با قدرنشناسی از خط شکنان این عرصهها پا در جای پای اسلاف مدیریتی خود گذاشتند.
      اینها زیر بار حرف زور نمیروند [مگر اینکه زورش خیلی پرزور باشد] و این اقتضائات زمانه بود که آنها را وادار به پذیرش جوانگرایی و کار رسانهای و حزبی و تشکیلاتی کرد وگرنه در لیستهای انتخاباتی چند دورهی گذشته روند چهرههای تکراری و ثابت همچنان ادامه داشت. البته حتی تاکید بر برخی مصادیق و مواضع در انتخابات اخیر نشان داد که چرخشهای آنها تاکتیکی بوده نه اصولی و مواضع همین دوستان در انتخابات نشان داد که چقدر پایبند اصولاند!!! و تا کجا حاضرند تغییر قیافه دهند و پوستاندازی کنند و حرفهایی بزنند که دیگران را به پای همین اتهامات حذف و بیآبرو کردند.
      اینها حتی در دفاع خود از ارزشها و همین مقولهی عدالت، مصلحتاندیش هستند نه اصولگرا. یادم میآید در سال 79 وقتی نامهای برای آقای هاشمی نوشتم و از جایگاه ایشان نزد افکار عمومی برایش گفتم در آن زمان همین منتقدین امروز هاشمی او را رکن نظام میخوانند و برای منافع خود آرزو میکردند که او رییس مجلس ششم شود، این نامه را متهم به افراطگرایی و حتی نفوذی بودن میدانستند. اما امروز خود بیمحابا حتی آنچه را که سزاوار نبود گفتند. راستی این چیزی جز منفعتطلبی و و به تعبیر امام علی (ع) عقب بودن از زمانهی خود است!

      آقای احمدینژاد!
      میدانم امروز شاید این حرفها را جدی نگیرید اما دور نیست آیندهای که از این قشر، خون دلها بخورید و پشیمان از این شوید که چرا در همین اول کار تکلیف خود را با این مدعیان کممایه و به تعبیر امام «مارهای خوش خط و خال ظاهرگرا» معلوم نکردهاید.
      طلیعهها و رگههای این خودبزرگبینی دوستان را در کلام و بیانات به ظاهر هوادارانه و متکبرانه به وضوح میبینم «ما شما را رییسجمهور کردیم که فلان کنید ...» ای کاش یکی به اینها میگفت شما اگر قادر بودید کسی را رییسجمهور کنید، همان دوم خرداد هفتاد و شش این کار را کرده بودید.
      چند سال پیش در مصاحبه با «ایسنا» گفتم که ما برای نجات انقلاب، نیاز به انقلاب در انقلاب داریم. ارادهی رهبری سالهاست که بر عدالتخواهی استوار است اما دوستان ناآگاه همانهایی که امر به معروف را سطحی کردند، همانهایی که مبارزه با تهاجم فرهنگی را سطحی کردند، عدالتخواهی را هم سطحی کردند و در سال امام علی (ع) فقط نهجالبلاغه نفیس چاپ کردند و در میلاد امام زمان(عج) برایش کیک پنج تنی پختند، کسانی که برای کنفرانس برلین و مبارزه با بیحجابی حنجره پاره میکردند و تحصن برپا میکردند اما برای عدالتخواهی که رهبری سالهاست فریاد میزند احتیاط شرعی میکردند!
      امروز ارادهی مردم (قاعده هرم) با ارادهی رهبری (راس هرم) توسط انتخاب شما پیوند برقرار کرده. مردم از شما توقع «انقلاب» دارند نه «رفرم». تسلیم فشار «ماستیها» که هرچه میکشیم از این «غضنفریهایی» که به جای «مارادونا» گل در دروازهی خودی میزنند! نشوید. آنها امتحان خود را پس دادهاند. (البته تکلیف دیگران معلوم است به همین دلیل نامی از آنها نمیبرم چرا که آنها حذف تاریخی شدهاند) شما تافتهی جدابافته از مرزبندیهای سیاسی برانگیخته شدهاید. خود را با سرنوشت محتوم آنها که عدم اقبال و اعتماد مردم است پیوند نزنید، همانگونه که در عکس تاریخی روزنامه «شرق» نبودید و رای آوردید و اگر در آن عکس بودید شاید کسی این حرفها را از شما هم باور نمیکرد. جامعه ایرانی امروز از هر دو جناح این حرفها را باور نمیکرد و مشی مستقل شما بود که اعتماد عمومی را جلب کرد.

      آقای احمدینژاد!
      من بر این باورم علیرغم اینکه همه عدالت را فریاد میزنند اما جامعه امروز ما تحمل عدالت را ندارد، همانگونه که جامعه بیست و پنج سال بعد از پیامبر (ص) نیز برای علی (ع) این تحمل را نداشت تا جایی که برادر او به اردوگاه معاویه رفت و بسیاری از نزدیکانش از او رنجیدند. کسانی که برای او و در کنار او شمشیر زده بودند در هنگام تقسیم قدرت توقع یک استانداری ناقابل! را داشتند اما علی (ع) از روی عدالت از آنها دریغ کرد. امروز بسیاری از همسنگران من و شما غرق در دنیاپرستی شدهاند، دیگران که جای خود دارد. شکمها برآمده و چرب و شیرین دنیا زیر زبان آنها مزه کرده است گرچه دوستدار انقلاب و مفتخر به جبهه و زندان و گذشتهی خود هستند. خیلی از همین عزیزان خواص انقلاب، بچههایشان در اروپا و آمریکا مشغول تحصیل هستند. خیلی از همینها در غقلب بنیادها و موسسات فرهنگی و ... صاحب سهام شرکتهای گوناگون هستند گرچه سهم آنها از تکنوکراتهای چپنما کمتر است اما به تعبیر آقا «با دستمال کثیف نمیشود شیشه را پاک کرد». من آن اطرافیان علی (ع) را به مراتب شفافتر از خیلی از این دوستان میدانم؛ چرا که اینها نه در جبههی عدالتخواهی شمشیر زدهاند و نه آبرو دادهاند، و فقط در نهایت پس از اطمینان از احتمال پیروزی شما سرکی کشیدهاند و خود را به شما چسباندهاند اما همه طلبکارند و به کمتر از وزارتخانه و غیره هم رضایت نمیدهند، باز انصاف طلحه و زبیر که به استانداری قانع بودند!
      میدانم از این سخنان میرنجید و میرنجند! اما این برادر کوچک خود را ببخشید، چنان از این دوستان ملولم که خواستم قبل از اینکه شما در این خیزش عدالتخواهی که امروز علمدار آن شدهاید قربانی شوید هر آنچه را که در دل دارم بیان کنم تا شاید عذاب وجدان نداشته باشم.
      اگر بخواهید عدالت را اجرا کنید، باید آن را از اقربا شروع کرد. اقربای من و شما با کممایگی و بحران تقوا همراه هستند [البته خودم از همه بدتر] به راحتی دیگران را تکفیر و همدیگر را نفی میکنند، امروز در جبهه خودی چند نفر را میشناسیم که همدیگر را قبول داشته باشند؟ البته بعضی وقتها برای پز روشنفکری «اشداء علی الکفار» ما با «رحماء بینهم» جابهجا میشود. دیگران آزادانه هرچه میخواهند میگویند و تمام امکانات نظام صرف تامین امنیت و امکانات آنها میشود تا ثابت کنیم که بله ما طرفدار دموکراسی و آزادی بیان هستیم ولی کوچکترین نقد را از درون جبههی خودی برنمیتابیم.

      برادرم!
      دایرهی اصولگرایی و عدالتخواهی را در چند نفر اطرافیانی که شاید امروز دایرهی آنها مقداری وسیعتر شده و کسانی را که تا قبل از پیروزی چشم دیدن همین شعارهای عدالتخواهی را نداشتند خلاصه نکنیم.
      انحصارطلبی آفت هر دو جریان عمده کشور است. همین انحصارطلبی است که چشم حضرات را بر واقعیتهای جامعهی ما بست و تا روز انتخابات نمیتوانستند باور کنند که مردم، چشم و گوش بسته در خدمت فرمان و بیانیه و نظرسازی! ببخشید نظرسنجیهای آنها نیستند.
      روزی در دوران بحران 78 در روزنامهی کیهان جلسهی همدلی مطبوعات خودی برقرار شده بود، من در آنجا گفتم این جلسه همدلی نیست بلکه جلسه باجناقهاست! و صد البته باجناقهای سیاسی همدل نمیشوند، صرفا این منافع و تهدید مشترک است که امروز ما و شما را کنار هم نشانده، نه تکلیف و تقوای سیاسی!
      نمود این باجناقها در انتخابات عیانتر شد و فردا در تشکیل دولت و سهمخواهیها در بین این عزیزان واضحتر خواهد شد.
      خود اجتهادی این جماعت کار را به جایی میرساند که حتی اجتهاد در مقابل نص میکنند، فرامین رهبری در باب عدالتخواهی و پرسشگری از مسوولین را خطکشی کرده و منحصر در انتقاد از طیف مقابل میکنند.
      بعد از تعطیلی نشریه «شلمچه» توسط دولت، عرض من به عزیزی! این بود «همه به ما فحش میدهند هم چپ و هم راست حتی مثلا برخی حزبالهیها» ایشان فرمود «این خوب است این یعنی استقلال!» اما عجب دردی دارد این استقلال که حتی منسوبین به ایشان هم از آن خوششان نمیآید چرا که ...
      راستی همین استقلال است که باعث میشود تا مرغ عزا و عروسی شویم و نشریه «جبهه» را هم همراه پایگاههای دشمن برای ایجاد توازن ببندند. امروز حتی نمیشود نظر آقا را برای خودیها گفت! چرا که همه برای خودشان آقا شدهاند و صاحب اجتهاد [البته یقینا این حرفها را تا به حال علیرغم تمام فشارها از من کسی نشنیده چرا که معتقدم ما باید سنگر ولایت باشیم نه اینکه ایشان را سپر بلای خود کنیم].

      جناب آقای احمدینژاد!
      شاید حامل نامه بهترین شاهدی باشد که این حرفها را برای شما تصدیق کند اما من با دلی شکسته از گذشتهای تلخ برایتان نوشتم تا شاید کمکی باشد برای اطلاع از آیندهای سخت که در انتظار است.
      چهقدر از دوستان خودی را سراغ دارید که در باب عدالت جرأت ورود در حوزه مصادیق را داشته باشند و این کار را کرده باشند و به همین نسبت توقع همرزمی از آنها داشته باشید، وگرنه رای و حمایت و بیانیه خرجی ندارد؛ بگذار شیپور جنگ نواخته شود ...
      میترسم از اینکه همینها فردا مدیران عرصهِی فرهنگ و هنر و سیاست شوند و در مدار بسته مثلا خودیهای هممحفل به نام شما عرصه را بر دیگران تنگ کنند.
      میترسم از کسانی که از دین فقط ظاهر و قشر آن را گرفته و «العدل اساس الاحکام» را نادیده گرفتهاند.
      سینما و هنر را فقط در «سجاده» و «نماز» و «ریش» و جنگ را در «حاجی» که «سیداش» را کشتهاند خلاصه کنند. همانگونه که کردند و از سر تفریط و حدیث نفس عشقهای مثلثی را به جبهه و جنگ نسبت دهند که داده و میدهند!

      برادرم!
      وقتی دیدم برای نماز جمعه به «چهارراه لشگر» دانشگاه آمدی اشک شوق ریختم گرچه میدانم شمشیرها در کمینات نشستهاند. اما فکر میکنم اینها این بار به جای کشتن رجایی و اسطوره شدناش به دنبال ترور شخصیت و بیاعتبار کردن او و ناکارآمد جلوه دادن دولت و کارگزارانش هستند.
      وقتی دیدم شعار «پاک باش و خدمتگزار» را بر روی پوستر تبلیغاتی شما زدهاند شباهت بین شعار شما و مرحوم ابوترابی مرا به فکر واداشت، او که قدرش مجهول ماند و اگر بود تنها گزینهی پیشنهادی من برای دولت حضرتعالی بود، او که حتی دشمن بعثی و صلیبیها در تمجید او به زبان آمدند اما دو جناح عمده کشور در انتخابات با ترفند نام او را در لیست نگنجاندند، او که سید آزادگان بود و از بسیاری مسوولین فعلی ما مردتر در پایبندی به مرام و مسلک امام و عامل به این شعارها اما وقتی وارد عرصهی اجرا شد با سوء رفتار برخی کار به جایی کشید که گروهی از همین اسرا در مقابل ستاد آزادگان شعار مرگ بر ... سر دادند!!

      من از این فردا میترسم. فردایی که اگر بیاید توسط دشمن رقم نخواهد خورد!
      دوستانی که خود از بیتالمال خرج میلیاردی برای ساخت فیلمهای بیخطر کممایه تاریخی میکنند و هنر دینی مورد نظر امام هنر متعهد و فریادگر «جنگ فقر و غنا» و نقد قدرتمندان را نادیده گرفتهاند.

      برادرم!
      با یک گل بهار نمیشود!
      در شهرداری دیدید که چگونه بسیاری از دوستان که وارد سیستم شدند تغییر رنگ دادند .این سیستم تخریبگر است باید آن را تخریب کرد. اما یقین دارم مجاهدت شما حتی اگر نتیجه ندهد شما مأجور هستید. همانطور که آمدنت خرق عادت بود، به عنایت همو کارت نیز خرق عادت خواهد بود انشاءالله.

      برادرم!
      مردم و جوانان و نخبگان همه تشنهی محبت هستند، برخوردهای دگم دوستان، بسیاری را در معرض خروج و قهر از دامن انقلاب قرار داد. بسیاری از سر لجاجت با این طیف در موضع مخالف هستند. من در هر دانشگاهی که برای صحبت وارد شدهام این را به عیان دیدهام. این لبخند قشنگتان را از ما و مردم و حتی مخالفین دریغ نکنید.
      نگذارید به اسم شما با مردم و نخبگان هنری تندی و تنگنظری کنند. اگر دیدید بسیاری از خودیها مثل «حاتمیکیاها» بیانیه حمایت از دیگری دادند نه از سر شناخت «احمدینژاد» بلکه از ترس کسانی است که به اسم احمدینژادها و امثال بچههای جبهه و جنگ به آنها سخت گرفته و حتی ظلم کردهاند وگرنه مگر میشود از امثال «حاج کاظم» «آژانس شیشهای» ترسید!!!
      در این واپسین ساعات انتقال قدرت به برادری که از فردا دیگر باید در موضع پاسخگویی باید باشد، به برادری که اگر دیگر فهمید خلخال از پای پیرزن یهودی کنده شده، جا دارد دق کند، عرض میکنم که همانگونه که در فیلم قبلی نشان دادم نه تنها اینکه خلخال از پای مردم کنده میشود که نوامیس خلقالله برای لقمه نانی به تاراج میروند و آنچه در این فیلم آوردم به شرافتم سوگند راست است و ثواب دفاع از آن به قول برخی دوستان «فواحش»، به ثواب همه سوابق جبهه و جنگ و خون دادنهایم میارزد و در فیلم بعدی هم که در باب عدالت است به نام «کدام استقلال؟ کدام پیروزی؟» نشان دادهام که چگونه دو جناح! ببخشید دو تیم فوتبال در کنار همهی جنگ و دعواهای خود در یکجا به هم میرسند و دیگران میفهمند که سر کارند، میگویم که یکجایی آبی و قرمزهای سیاسی و اقتصادی به هم میرسند و آن هم منافع مشترک است!!! همانطور که فرامین آقا در باب مبارزه با مفاسد اقتصادی و تحملگرایی تعطیل میگذارند شما را هم ...
      شاید تعبیر «ماکیاولی» در وصف جامعهی سیاسی امروز ما تطبیق پیدا کند که یا باید در اردوگاه شیران باشی یا اردوگاه روباهها که اگر مکر روباهان تو را تهدید کرد قدرت شیران به دادت برسد و اگر قدرت شیران تو را تهدید کرد مکر روباهان!! عدالتخواهی پا بر روی دم شیران و روباهان است.
      منتظر روزی هستم که قربتا الی الله به رویت تیغ بکشند، البته اگر اینگونه بمانی!!

      دیباچه!
      بندهی خدایی در اربعین امام خواب دید که گروهی از دوستان در کنار شیشهای که جنازهی امام در آن قرار داشت در حال دعوا هستند خوب که نگاه کرد دید همه دارند بر سر لنگه کفشی دعوا میکنند تا بپوشند. وقتی اعتراض کرد که چرا در این شرایط دعوا میکنید او را هم قاطی دعوا کردند. امام به او گفت خودت را وارد دعوای لنگه کفش نکن! وقتی وارد جام شد امام به او لطف فراوان کرد ولی یک چیز دیگر به او گفت «من نتوانستم که اینها را ...» هرچه به ساعت رحلت نزدیکتر میشد جسم امام کوچکتر و کوچکتر میشد و همه در کنار سفرهی ولیمه منتظر بودند، با پیراهنهای مشکی!!
      این لنگه کفش (قدرت) به تعبیر امام علی وقتی ارزش دارد که برای دفاع از حقوق مردم و عدالت باشد و امروز که در دست شماست اگر جز در این راه صرف شود فقط شما را گرفتار دعوایی کرده که هیچ خیری ندارد جز کتککاری سیاسی که تا چهار یا هشت سال طول دارد.
      از این به بعد اگر چیزی بنویسم و چیزی بسازم از باب تکلیف است بسان چشمی که باز است تا عیبیابی کند و این را بزرگترین خدمت به کسی که دوست دارم میدانم گرچه میدانم برای ما هم دورهی سختی خواهد بود.

      دوستدار و دعاگوی شما
      مسعود دهنمکی

      نظر

      • وحید 20
        ستاره‌دار(98)
        • Mar 2011
        • 29911

        #18258
        نجار گفت نقشی در تغییر استانداران ندارد!

        گروه سياسي: عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با اعلام اینکه به گفته وزیر کشور در جلسه این کمیسیون، تغییر استانداران ادامه خواهد یافت، گفت: زمانی رسیدگی مجلس به تغییرات استانداران اهمیت پیدا ميکند که وزیر کشور عنوان ميکند من نقشی در این جا به جاییها ندارم!

        عوض حیدرپور در گفتگو با مهر، با اشاره به محورهای سئوالات خود از وزیر کشور مبنی بر تغییرات آتی در بدنه استانداری ها، نارضایتی نمایندگان مجلس از تغییر برخی استانداران و به کارگیری افرادی که پیشتر برای حضور در انتخابات مجلس نهم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده اند، به عنوان استاندار، اظهارکرد: بنده در کمیسیون از پاسخ آقای نجار قانع نشدم و منتظر تصمیم کمیسیون و در نهایت هیات رئیسه برای پاسخگویی وزیر کشور در صحن علنی مجلس هستم.
        وی افزود: اگرچه جا به جایی در دولت و استانداریها جزو وظایف قانونی و از حقوق دولت است، اما انجام این تغییرات در آستانه انتخابات و همراه کردن مسائل حاشیهای با آن، شائبه هایی را در جامعه ایجاد ميکند که مسئولان امر باید نسبت به آن پاسخگو باشند.

        عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با بیان این که جابه جایی استانداران زمانی که با نارضایتی نمایندگان استان همراه ميشود، وجیه نیست، تصریح کرد: متاسفانه اکنون درباره تغییرات برخی از استانداران یک نارضایتی که از مسائل حاشیه ای نشأت ميگیرد، در بین نمایندگان به وجود آمده است. این جابه جایی وقتی به حدی زیاد ميشود که شائبه های انتخاباتی را بروز داده و تقویت ميکند، آیا نباید مورد بررسی قرار گیرد؟

        حیدرپور در پاسخ به این سئوال که مگر غیر از جابه جایی های صورت گرفته در استانداری ها، تغییرات دیگری صورت خواهد گرفت، عنوان کرد: بنا به آنچه ما اطلاع یافته ایم و پاسخ هایی که وزیر کشور به سئوالات بنده در کمیسیون داد، جابه جایی های دیگری در استانداریها در راه است.
        وی یادآور شد: زمانی رسیدگی مجلس به تغییرات استانداران اهمیت پیدا ميکند که وزیر کشور عنوان ميکند من نقشی در این جا به جاییها ندارم و بخش اعظمی از آن بر اساس تصمیماتی است که خارج از وزارتخانه گرفته ميشود.
        نماینده شهرضا ادامه داد: جای تاسف است که برخی از استاندارانی که امروز در راس امور استانهای مختلف کشور قرار ميگیرند، افرادی هستند که در انتخابات مجلس نهم از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده اند اما بهتر است فعلا از آنها نامی برده نشود!
        درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

        توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

        نظر

        • وحید 20
          ستاره‌دار(98)
          • Mar 2011
          • 29911

          #18259
          موسوی وکروبی مانند برادران یوسف،هروقت برگردند،آغوش نظام رویشان باز است

          برای این گفتم نامزدهای سال 88 را اهل فتنه نمی دانم که آنها به خود بیایند و بپذیرند شیاطین بین ما و آنها فاصله انداخته اند.

          حبیب الله عسگر اولادی رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری با اشاره به تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی و زحمات امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی گفت: نباید اجازه دهیم شیاطین، تاریخ انقلاب اسلامی را مشوش نشان دهند.

          به گزارش روابط عمومی حزب موتلفه اسلامی، وی با اشاره به عملکرد روسای جمهوری اسلامی و صاحب منصبان انقلاب طی سه دهه گذشته اظهار داشت: دولت های گذشته هر کدام خدماتی به انقلاب اسلامی داشته اند. نباید قدر و منزلت دولت ها را به خاطر خطاهای برخی روسای آن نادیده بگیریم یا انکار کنیم.

          عسگر اولادی تصریح کرد: بنده کسی هستم که با شش رئیس جمهور از بنی صدر گرفته تا احمدی نژاد همراه بوده ام و همه نقاط مثبت و ضعف داشته اند و برجسته کردن خدمات یک دولت و نادیده گرفتن خدمات دیگر دولت ها را خلاف انصاف می دانم.


          عضو شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی ادامه داد: کسی که سابقه روشنی در انقلاب ندارد می گوید خدماتی که در این دولت شده با تمام تاریخ معاصر برابری می کند. بزرگ نمایی خدمات دولت فعلی و کوچک نمایی خدمات دولت های گذشته به چه منظوری صورت می گیرد، چرا می خواهید گذشته را منفی جلوه دهید.

          وی با اشاره به قصد حضرت یوسف(ع) در قرآن کریم بیان داشت: آموزه های قرآنی به ما می گویند ما باید شکر نعمات الهی را در هر حال داشته باشیم. حضرت یوسف (ع) با تمام دردها و رنجهایی که از سوی برادران دیده بود در تفسیر ظلم هایی که به او شده بود می فرماید شیطان بین من و برادرانم آشوب کرد. آن ستم های جانسوز را به شیطان نسبت می دهد.

          وی افزود: حضرت یوسف می خواد داستان انقلاب بدون خونریزی در شمال آفریقا را روایت کند. رنج ها، سختی ها و شکنجه ها و نا مهربانی های برادران را آشوب شیطان می داند.


          عسگر اولادی در ادامه گفت: شیاطین طی سه دهه گذشته کاری کردند که ما نتوانیم تاریخ آبرومندی بنویسیم. روی عملکرد روسای جمهور، روسای مجلس و نخست وزیر 8 سال دفاع مقدس علامت سوال گذاشتند.

          وی افزود: اینکه چندی پیش گفتم نامزدهای سال 88 را اهل فتنه نمی دانم بلکه معتقدم اهل فتنه آنها را محاصره کرده اند، برای این بود که آنها به خود بیایند و بپذیرند شیاطین بین ما و آنها فاصله انداخته اند. آنها مانند برادران حضرت یوسف(ع) هر وقت برگردند با آغوش باز جمهوری اسلامی و نظام روبرو خواهند شد، به شرطی که فعل شیطانی تفرقه بین ملت را تخطئه کنند و از شیاطین و در راس آن آمریکا فاصله بگیرند.

          رئیس جبهه پیروان خط امام و رهبری در پایان اظهار داشت: آنها می خواهند در تاریخ انقلاب اسلامی به نیکی یاد شوند. نباید اجازه دهند شیاطین، تاریخ پر افتخار جمهوری اسلامی را مشوش و همه چیز را منفی جلوه دهند تا خداوند به آنها فرصت داده آنرا غنیمت بشمارند. به دامن ملت برگردند و اجازه ندهند نام آنها در تاریخ ایران به سیاهی و تلخی برده شود.
          درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

          توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

          نظر

          • وحید 20
            ستاره‌دار(98)
            • Mar 2011
            • 29911

            #18260
            فرمانده مرزبانی ناجا خبر داد:
            فرمانده مرزبانی ناجا از کشف بزرگترین محموله قاچاق که در دوران بعد از انقلاب بی نظیر بوده در استان سیستان و بلوچستان خبر داد.

            به گزارش خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، ظهر امروز در ستاد فرماندهی مرزبانی سردار ذوالفقاری در جمع خبرنگاران ضمن اشاره به کشف 11 تن مواد مخدر گفت: با اقدامات عملیاتی و اطلاعاتی که صورت گرفته بود طی یک عملیات 18 روزه در راستای توقیف این محموله بزرگ مواد مخدر ماموران در سه قسمت از راههای کشور توانستند به صورت کمین قاچاقچیان را غافلگیر کرده و آنان را محاصره کنند.
            وی افزود: ماموران مرزبانی جکی گور با تلاشها و شجاعتهای خود در مبارزه با قاچاقچیان توانستند آنان را به فرار وادار نمایند و محموله آنان را ضبط کنند.این مقام ارشد خاطر نشان کرد: ماموران در نهایت در بازرسی از 7 دستگاه توقیفی در محل درگیری توانستند قریب به 11 تن مواد مخدر که شامل تریاک و مقداری حشیش کشف و ضبط کنند که در پاکسازی از محل متوجه به هلاکت رسیدن یک تن از اشرار شدند./ف
            درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

            توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

            نظر

            • وحید 20
              ستاره‌دار(98)
              • Mar 2011
              • 29911

              #18261
              معارفه ملک زاده باحضوراحمدینژاد و چهره های درخشان/دنیا در چشم احمدینژاد و مشایی کوچک است

              در این مراسم، حجتالاسلام امیریفر، بهبهانی مشاور رییسجمهور، مرتضوی رییس سازمان تامین اجتماعی، تمدن استاندار تهران و احمدزاده رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی حضور داشتند.

              مراسم تودیع و معارفه روسای پیشین و جدید سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری با حضور رییس دولت برگزار شد.

              به گزارش ایسنا، در این مراسم که در موزه ملی ایران برگزار شده است، برخی معاونان و دستاندرکاران سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری حضور دارند.

              در این مراسم، حجتالاسلام امیریفر، بهبهانی مشاور رییسجمهور، مرتضوی رییس سازمان تامین اجتماعی، تمدن استاندار تهران و احمدزاده رییس اسبق سازمان میراث فرهنگی حضور داشتند.

              به گزارش ایسنا، هفته پیش رییسجمهور طی حکمی، سیدحسن موسوی رییس سابق سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را به عنوان رییسدفتر خود منصوب و محمد شریف ملکزاده را جانشین موسوی در سازمان میراث فرهنگی کرد.

              میر حسن موسوی: دنیا با تمام بزرگیاش در چشم احمدینژاد و مشایی کوچک است

              رئیس دفتر رئیسجمهور گفت: دنیا با تمام بزرگی در چشم احمدینژاد و مشایی کوچک است.

              به گزارش فارس سیدحسن موسوی ظهر امروز در مراسم تودیع و معارفه رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری که در محل موزه ملی ایران برگزار شد، اظهار داشت: این نشست در اصل برای دعای خیر و آرزوی توفیق برای برادر عزیزم ملکزاده برگزار شده است از خدا طلب میکنم که حضور ایشان را در این جایگاه مبارک کند و تلاش ایشان را مؤثر و قرین خیر نماید.

              وی ادامه داد: موضوع میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همواره برای دولت حائز اهمیت فراوان بوده و است و حضور برادر بزرگوار مشایی در این جایگاه در سالهای آغازین دولت احمدینژاد نشانگر جایگاه رفیعی است که رئیس جمهور عزیز برای این مسئولیت قائل بوده است.

              رئیس دفتر جدید احمدینژاد تصریح کرد: در مسیر خدمتگذاری به ملت شریف ایران برایم مایه کمال افتخار است که گام جای پای بزرگواری گذاشته و میگذارم که زبانم در توصیف آن قاصر است و نمیتوانم رساتر از رئیس جمهور بگویم که خطاب به ایشان فرمودند: «اینجانب جنابعالی را انسانی موحد، مؤمن، پاک، صبور و دارای اندیشهای زلال و عاشق و دلبسته به ارزشهای الهی و آحاد مردم جهان، عارف و متعهد به آرمان مهدوی، حاکمیت جهانی توحید، عدالت، عشق و آزادی و مدیریت مشترک ملتها، فردی شایسته، مدیر، مدبر، امین و از جهات گوناگون توانمند میشناسم آشنایی و همکاری با شما را برای خود هدیه الهی و افتخاری بزرگ میدانم.»

              رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ادامه داد: این نشانگر جایگاه ممتاز و متمایز ایشان است. در چشم هر دوی این بزرگواران دنیا با همه بزرگیاش کوچک مینماید و من از این بزرگواران که در نظام جمهوری اسلامی ایران صاحبان روح بزرگ هستند آموختهام که هیچ جایگاه بلندی نباید موجب دوری از مردم و غرور و کبر شود.

              موسوی افزود: نباید از مردم فاصله گرفت زیرا شرافت مقام و مسئولیت در این نظام در تواضع و مهربانی و با مردم بودن است.

              وی تأکید کرد: جایگاه خدمت در جمهوری اسلامی ایران از آن جهت رفیع و خطیر است که آحاد مردم در سایه چتر عدالت به آسایش برسند.

              وی ادامه داد: آموختهام کسانی از مردم فاصله میگیرند که میهراسند در نزدیکی مردم کوچکی آنها نمایان شود. چنین افرادی عیوب و نواقص خود را در پوشش تکبر پنهان میکنند.

              رئیس سابق سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تصریح کرد: من از این بزرگان فرا گرفتهام که بزرگترین شرافت، پوشیدن لباس خدمت به مردم و در میان آنان بودن است و از خداوند بزرگ طلب میکنم که مقام بندگی خود را آنگونه که شایسته میداند به ما عطا فرمایند.

              موسوی تأکید کرد: پرکردن جای برادرم مهندس مشایی در این جایگاه جدید برایم بس دشوار و بلکه ناشدنی است.
              درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

              توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

              نظر

              • وحید 20
                ستاره‌دار(98)
                • Mar 2011
                • 29911

                #18262
                دختر دانشجویی خود را دار زد

                خانم( س . م) برای بار دوم اقدام به خودکشی می کند. که اینبار متاسفانه موفق شد و با طنابی که تهیه دیده بود خود را حلق آویز کرد.

                یکی از دانشجویان دختر دانشگاه شهید بهشتی خود را دار زد.

                به گزارش بازتاب خانم س . م دانشجوی ترم دوم دندانپزشکی شعبه بین الملل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی صبح پنج شنبه گذشته در خوابگاه دانشجویی خود را حلق آویز کرد. .

                یکی از دانشجویان این مرکز در گفتگو با خبرنگار بازتاب اظهار داشت که چند روز قبل از حادثه نیز این دانشجو اقدام به خودکشی با مصرف قرص کرده بود. مسنولین خوابگاه ، دانشجویی دیگری را جهت کنترل او در اتاقش اسکان داده بودندو صبح پنجشنبه پس از خروج دانشجوی میهمان ، خانم( س . م) برای بار دوم اقدام به خودکشی می کند. که اینبار متاسفانه موفق شد و با طنابی که تهیه دیده بود خود را حلق آویز کرد.

                جای سوال است که چرا این دانشجو با آنکه یکبار اقدام به خودکشی نمود تحت مراقبت های لازم قرار نگرفت.

                گفتنی است شعبه بین الملل دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی در قشم مستقر است.
                درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                نظر

                • وحید 20
                  ستاره‌دار(98)
                  • Mar 2011
                  • 29911

                  #18263
                  یارانه 45500 تومانی امشب ساعت ۲۴ واریز و فردا قابل برداشت است

                  خبرگزاری فارس: یارانه نقدی مرحله 22 به ازای هر نفر 455 هزار ریال از فردا یکشنبه 19 آذرماه قابل برداشت است.

                  به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یارانه نقدی مرحله بیست و دوم امروز 18 آذرماه ساعت 24 واریز و از صبح یکشنبه 19 آذر قابل برداشت است.

                  میزان یارانه نقدی همانند گذشته به ازای هر نفر ماهانه 455 هزار ریال است که از روز یکشنبه ۱۹ آذر ۹۱ قابل برداشت است.
                  درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                  توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                  نظر

                  • وحید 20
                    ستاره‌دار(98)
                    • Mar 2011
                    • 29911

                    #18264
                    علی مطهری :مشکل اصلی آقای رئیسجمهور !

                    سخنان آقای احمدینژاد در همایش ملی جایگاه قوه مجریه در حقوق اساسی جمهوری اسلامی ایران، نشان داد که مشکل اصلی ایشان و ریشه بسیاری از اختلافات میان قوای سه گانه، نوع برداشتی است که رئیس جمهور از برخی اصول قانون اساسی دارد. ایشان میگوید: «بر اساس قانون اساسی رئیس جمهور تنها مقامی است که نماینده و نماد تحرک و شکل گیری اراده ملی است».

                    همچنین میگوید: «رئیس جمهور نمایندگی کل ملت را در اختیار دارد وبالاترین سطح نمایندگی بر اساس قانون اساسی برعهده اوست.» از این جملهها ایشان نتیجه میگیرد که باید منویات رئیس جمهور در حوزهها ی اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی و به طور کلی در همه امور کشور اجرا شود.

                    اشکال، درست در همین جاست. اگر همه آن مقدمات را هم درست فرض کنیم، نتیجه این است که رئیس جمهور نمایندگی ملت را در اختیار دارد برای اجرای سیاستهای کلی نظام ومصوبات مجلس، نه اجرای نظریات و خواستههای خودش. همچنان که دیدیم که تصمیمات شخصی رئیس جمهور در مسائل ارزی کشور مشکلاتی ایجاد کرد و یا نوع بینش ایشان در امور فرهنگی مثل فیلمهای سینمایی یا مسئله پوشش اسلامی مشکلاتی برای کشور ایجاد کرده است.

                    به بیان دیگر، ایشان تصور میکند که مردم به رئیس جمهور رأی میدهند که آنچه را که خودش صلاح میداند در عرصه اقتصاد، فرهنگ و سیاست خارجی عمل کند و هیچ ریل گذاری و چارچوبی برای اجرا و حرکت مجری وجود ندارد. در این صورت چه فرقی است میان چنین حکومتی وحکومت استبدادی؟ جایگاه مجلس در چنین حکومتی کجاست؟

                    بشر به تجربه دریافته است که قدرت در دولت متمرکز شده و قدرت متمرکز همیشه فساد آور است. پس علمای سیاست، نهادی به نام مجلس را برای قانونگذاری و نظارت بر عملکرد دولت پیش بینی کردند تا از استبداد جلوگیری شود.

                    به دلیل همین نگاه است که آقای احمدینژاد جایگاه مناسبی برای مجلس قائل نیست و حتی ابائی ندارد، از این که بگوید «نمایندگان مجلس نماینده اقلیت مردمند و اگر نهادهایی که نماینده اقلیت هستند اجازه حکمرانی پیدا کنند در آن موقع ما به مشکل برمیخوریم» و یا میگوید: «برخی فکر میکنند هم اکنون زمان حکومت قاجار است وملت تمام تلاش خود را کردند تا تنها یک مجلس برپا شود».

                    قبلا نیز ایشان این اعتقاد خود را به شکل دیگری بیان کرده بود؛ آنجا که گفت: «مجلس در رأس امور نیست بلکه دولت در رأس امور است. زمانی مجلس در رأس امور بود که نخست وزیر انتخاب میکرد اما بعد از بازنگری قانون اساسی که رئیس جمهور مستقیم توسط مردم انتخاب میشود، دیگر مجلس در رأس امور نیست».

                    حتی ایشان با همین نگاه، تفسیر قانون اساسی توسط شورای نگهبان را زیر سؤال میبرد و میگوید: «تفسیر باید با اصل قانون اساسی مطابق باشد، یعنی اکثریت قاطع مردم این تفسیر را درست بدانند، چرا که اصل قانون اساسی به خاطر رأی مردم است، اگر مردم رأی نمیدادند این قانون اجازه اجرا پیدا نمیکرد».

                    به ایشان باید گفت، مردم با رأی دادن به قانون اساسی، از جمله به این اصل رأی دادند که تفسیر قانون اساسی با شورای نگهبان است و دیگر نیازی نیست برای تفسیر هر اصلی از قانون اساسی از مردم رأیگیری شود.

                    همچنین رئیس جمهور در اعتراض به طرح مجلس در خصوص اصلاح قانون انتخابات ریاست جمهوری میگوید «انتخابات آزاد حق مردم است و این که بر خلاف قانون اساسی صلاحیت بالاترین مقام اجرایی کشور به نظر عدهای که ملت هیچ رایی به آنها نداده است بند شود درست نیست».

                    قطع نظر از درستی یا نادرستی ماده ۷ طرح مذکور، اگر این استدلال آقای رئیس جمهور درست باشد، تأیید صلاحیت کاندیداهای ریاست جمهوری به شکل فعلی یعنی توسط شورای نگهبان نیز درست نیست چون مردم مستقیما به فقهای شورای نگهبان رأی ندادهاند.

                    در جای دیگر ایشان قوانینی را که مجلس به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال و مجمع تصویب میکند، غیر قابل قبول و خلاف قانون اساسی معرفی میکند، در حالی که این راه را خود قانون اساسی برای تصویب قوانین اضطراری برای یک مصلحت ملزمه باز کرده است و به عبارت دیگر با اصل ۱۱۲ قانون اساسی این قانون در شرایط خاصی انعطاف پذیر شده است واین یک نقطه مثبت برای قانون اساسی ماست. قانون تسهیلات ارزی برای متروی تهران و کلان شهرها را رئیس جمهور با همین استدلال اجرا نکرد.

                    گرچه نگارنده برداشت رئیسجمهور از اصل ۱۱۳ قانون اساسی در خصوص مسئولیت رئیس جمهور در اجرای قانون اساسی را بیشتر از برداشت مقابل میپسندد، اما به طور کلی نگاه آقای احمدینژاد به قانون اساسی به گونهای است که اگر در سال ۸۴ این نگاه خود را آشکار میکرد، بعید بود که شورای نگهبان صلاحیت ایشان برای کاندیداتوری ریاست جمهوری راتایید میکرد.

                    از گذشته عبرت بگیریم و دقت کنیم که کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری خرداد ۹۲ چگونه برداشتی از اصول مختلف قانون اساسی دارند، مبادا بعد از سوار شدن بر مرکب قدرت، ناگاه متوجه شویم که او نیز رأی مردم را به این معنی میداند که باید نظریات رئیس جمهور منتخب در حوزه اقتصاد، فرهنگ وسیاست خارجی بدون توجه به سیاستهای کلی نظام که در جای خود تدوین شده و بدون توجه به مصوبات مجلس اجرا شود و بار دیگر دعوای مجلس و دولت آغاز شود.

                    ریشه بسیاری از اختلافات مجلس و دولت در هفت سال گذشته همین برداشت خاص آقای رئیس جمهور از برخی اصول قانون اساسی بوده است که لاجرم به تکروی و استبداد منجر میشود و به دنبال آن مجلس مجبور است تذکر بدهد و فریاد بزند و این یعنی آغاز تنش در فضای سیاسی کشور که مورد پسند اکثریت جامعه نیست، اما همیشه شروع کننده مقصر است و طرف دیگر، پاسخ دهنده و بیتقصیر.
                    درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                    توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                    نظر

                    • وحید 20
                      ستاره‌دار(98)
                      • Mar 2011
                      • 29911

                      #18265
                      عقل دختران زیر 40 سال کامل نشده است؟

                      درپی تصویب ضرورت موافقت ولی قهری یا حاکم شرع برای صدور گذرنامه برای دختران زیر ۴۰ سال درکمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، معاون امور خانواده مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، گفت: همانگونه که زن حتی در سن ۴۰ – ۵۰ سالگی باید با اجازه همسر خود گذرنامه دریافت کند، دختر نیز باید با اذن پدراین کار را انجام دهد.

                      زهرا سجادی افزود: درحال حاضر دختران ۱۸ ساله میتوانند بدون اذن پدر گذرنامه بگیرند، این در حالی است که در اسلام پدر بر دختر ولایت دارد و در موارد متعدد مانند ازدواج دختر با اذن ولی میتواند این کار را انجام دهد، اما قانونی تصویب میشود که همین دختر بدون اذن ولی میتواند از کشور خارج شود و چنین قانونی اجازه شرع ندارد.

                      وی در عین حال اظهارکرد: اگر دختری به سن ۴۰ سالگی برسد، چون سن عقلی او کامل شده است، میتواند خودش برای خروج از کشور برای مواردی مانند فرصتهای مطالعاتی و اخذ تخصص تحصیلی تصمیم بگیرد، اما دختران زیر ۴۰ سال از نظر شرعی نیز مجاز نیستند که بدون اذن ولی گذرنامه دریافت و از کشور خارج شوند.

                      سجادی در پایان درباره این نکته که دختران حتی بدون اذن ولی و با حکم دادگاه میتوانند ازدواج کنند، گفت: در شرایط خاص و هنگامی که ولی شرایط لازم را نداشته باشد، این حکم صادر میشود.
                      درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                      توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                      نظر

                      • وحید 20
                        ستاره‌دار(98)
                        • Mar 2011
                        • 29911

                        #18266
                        نامه سیب زمینی کاران به احمدی نژاد: انتخابات نزدیک است

                        در ابتدای نامه اتحادیه فراگیر ملی تخصصی تولیدی کشاورزی سیب زمینی کاران کشور به رئیس جمهور آمده است: از سال ۸۷ که بر اساس تصمیم دولت سیب زمینی تولید کشاورزان در راستای خرید تضمینی خریداری شد و برای ایجاد فضای باز سیاسی در معابر عمومی و جلوی مساجد و مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی و نظامی به طور رایگان توزیع شد و دولت محترم از مفاد قرارداد تنظیمی با کشاورزان سر باز زده و ۱۰ میلیارد تومان حق انبارداری محصول مورد قرارداد را به کشاورزان پرداخت ننموده است.


                        اتحادیه فراگیر ملی تخصصی تولیدی کشاورزی سیب زمینی کاران کشور به دلیل وجود مشکلاتی در این بخش، نامهای سرگشاده خطاب به محمود احمدی نژاد رئیس جمهور نوشتند.

                        به گزارش مهر، در ابتدای نامه اتحادیه فراگیر ملی تخصصی تولیدی کشاورزی سیب زمینی کاران کشور به رئیس جمهور آمده است: از سال ۸۷ که بر اساس تصمیم دولت سیب زمینی تولید کشاورزان در راستای خرید تضمینی خریداری شد و برای ایجاد فضای باز سیاسی در معابر عمومی و جلوی مساجد و مدارس و دانشگاهها و مراکز آموزشی و نظامی به طور رایگان توزیع شد و دولت محترم از مفاد قرارداد تنظیمی با کشاورزان سر باز زده و ۱۰ میلیارد تومان حق انبارداری محصول مورد قرارداد را به کشاورزان پرداخت ننموده است.

                        در ادامه این نامه می خوانیم: اکنون که چند ماهی از دوران ۴ ساله ریاست جمهوری باقی نمانده است و به دوران طلایی مرحله دیگری از انتخابات ریاست جمهوری نزدیک می شویم این محصول بی رگ علاوه بر نقش تخریبگری اش در بحران آبهای زیر زمینی و به هم ریختن الگوی کشت ریشه بیش از ۵۰ هزار بهره بردار تولیدکننده کشاورز را هدف گرفته است و تنها کالایی است که با نجابت تمام در مقابل تحریم های خارجی و سیاستهای متزلزل داخلی همچنان قیمتش را به قیمت خودکشی تولید کننده از دست سلف خرها و دیون بانکها پائین نگاه داشته است.

                        دربخش دیگری از این نامه آمده است: درحال حاضر ۲۷ میلیون نفر جمعیت روستایی از تغذیه صحیح محصولات خود بی نصیبند. سوء تغذیه امید به زندگی و مرگ و میر عدم بهداشت تعریف شده عدم تامین درمان و تامین اجتماعی و مسکن مهاجرت ترک تحصیل و در کل مدارا با وضعیت موجود نمی توان افتخاری را نصیب صاحبان مملکت بنماید و از حجم تولیداتی که ۳۰ درصد آن کاملا فاسد شده و به زباله تبدیلی و عوارض زیست محیطی خاص خود را دارد.

                        در ادامه این نامه از رئیس جمهور پرسیده شده است: آیا می دانید قیمت کود شیمیایی اوره از کیسه ای ۲۵۰۰ به ۴۰۰۰۰ تومان، فسفات آمونیوم از ۳۰۰۰ به ۷۰۰۰۰ تومان، تراکتور چهار سیلندر از ۱۰ میلیون به ۲۴ میلیون تومان، کیسه پریپلین از ۱۰۰ به ۴۰۰ تومان، گازوئیل از ۱۶ به ۳۵۰ تومان، چای که چاشنی رفع خستگی کشاورزان است از ۸۰۰۰ به ۳۰۰۰۰ تومان، تیرآهن ۲۷ از ۴۰۰۰۰۰ به ۱۶۰۰۰۰۰ تومان و پراید از ۷ میلیون به ۱۴ میلیون تومان و دلار از ۱۰۰۰ به ۳۷۰۰ تومان رسیده است ولی سیب زمینی که قیمت تمام شده آن در سر مزرعه ۳۲۰ تومان و به ازاء هر ماه انبار داری ۳۰ تومان به قیمت آن افزوده شده اکنون از کیلویی ۵۰ تومان تا ۲۰۰ تومان رسیده است.

                        در بخش پایانی نامه می خوانیم: از آن مقام که در طول دوران ریاست جمهوری اقدامات ماندگار و تعیین کننده و اساسی در سرنوشت و آینده اقتصاد و اجرای قوانین مملکت داشته انتظار داریم در یک اقدام خداپسندانه و انسانی تصمیم عاجل برای جبران خسارت وارده در طول ۳ سال زراعی گذشته بر سیب زمینی کاران کشور اتخاذ فرماید.
                        درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                        توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                        نظر

                        • وحید 20
                          ستاره‌دار(98)
                          • Mar 2011
                          • 29911

                          #18267
                          مرعشی: موسوی و کروبی ظرفیت نظام هستند

                          پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : روزنامه اعتماد در ویژهنامه جستجوی خود، گفتگویی با سیدحسین مرعشی انجام داده است

                          به گزارش انتخاب ؛ بخش هایی از این مصاحبه در پی می آید:

                          ***

                          * شما جزو آن كساني بوديد كه معتقد بوديد مهدي بايد بازگردد؟ يا اين بازگشت او را به صلاح نميدانستيد؟

                          من معتقد بودم كه بايد برگردد. در مشورتهايي كه با من هم انجام گرفت نظرم اين بود كه بايد بازگردد.


                          * شما يكبار كارگزاران را حزب «ليبرال دموكرات مسلمان» دانستيد. اين تعبير هنوز هم درست است؟ قبولش داريد؟

                          بله درست است.


                          *از کی شما فکر کردید که سیاستهای توسعهای که دنبال میکنید، به مفهوم لیبرالیسم نزدیکتر است؟

                          از نظر من ليبرال دموكراسي اسلامي متن انقلاب اسلامي بوده، بحرانهايي كه در سالهاي استقرار نظام از سوي گروههاي تندرو ايجاد و نيز ضرورتهاي دوران جنگ سبب شد تا از متن اصلي فاصله بگيريم.


                          * از آقای هاشمی در آن سالها یک مقدار دلخور نبودید؟ چون کابینه دولت دوم او به نسبت دولت اول یک پسروی به نظر میرسید؟

                          گلايهها را داشتيم اما محدوديتهاي آقاي هاشمي را درك ميكرديم و البته نقطه اتكايي هم جز آقاي هاشمي نداشتيم. درباره آقاي هاشمي من ديدگاهي فراتر از ديدگاه معمول دارم؛ آقاي هاشمي در عرصه سياسي كشور نقش بالانسكننده قدرت در سطح كلي نظام را بر عهده داشت. چه جناح چپ كه اول شروع كرد، جناح راست كه ادامه داد و بعد كه جناح چپ، كار خودش را تكميل كرد همه آنچه كه مجموعا در چند رفت و برگشت جناح چپ و راست عليه آقاي هاشمي انجام دادند در حقيقت عليه خودشان انجام دادند. چون در نبود قدرتمند آقاي هاشمي در عرصه و ضعيف شده ايشان، فضا براي حركت جناحهاي چپ و راست محدود شد.


                          (سوال) چقدر این دیدگاهتان وابسته به علاقههای شخصی است؟
                          هيچي، ارتباطي ندارد. من يك وقتي به آقاي هاشمي گفتم كه من اگر خويشاوند شما نبودم راحتتر ميتوانستم از شما دفاع كنم. تاكيد ميكنم كه در عرصه سياسي ايران لازم نيست كسي آقاي هاشمي را به شكل كامل قبول داشته يا از ايشان خوشش بيايد، اگر جناحهاي سياسي اصولگرا و اصلاحطلب خودشان را دوست داشته باشند كه البته دوست ميدارند بايد توجه ميداشتند كه حضور چنين كسي در عرصه قدرت، بالانس و توازن به وجود ميآورد. ما چه بخواهيم و چه نخواهيم تنها كسي كه در جغرافياي سياسي جمهوري اسلامي ميتوانست و هنوز هم ميتواند بالانس قدرت باشد آقاي هاشمي است و با بالانس قدرت امكان حضور پررنگ و معنيدار جناحهاي سياسي ممكن ميشود. لازم نبود مواضع آقاي هاشمي مورد قبول جناحهاي سياسي باشد فقط كافي بود به مفيد بودن و منحصر بودن نقش آقاي هاشمي توجه ميشد.


                          * امروز روز انتقاد از آقاي هاشمي نيست، امروز از نظر من روز جلب همكاري آقاي هاشمي است. به نظر من امروز در اين بحبوحه مشكلات داخلي و خارجي تنها كسي كه ميتواند به نظام، رهبري، مردم و جناحهاي سياسي كمك كند هاشمي است.


                          * در موضوع آقاي كرباسچي چرا آقاي هاشمي قدمي برنداشت يا اگر برداشت موثر نبود؟ آن زمان فكر نكرديد كه ممكن است همين اتفاق براي خودتان بيفتد؟

                          بالاخره اين گلايه در تاريخ از آقاي هاشمي مانده است ولی سهم بیشتر این گلایه از آقای خاتمی است.


                          * من روز اولي كه مجلس ششم تشكيل شد در مصاحبهيي گفتم: «چراغ گوشهنشينان مدام ميسوزد.» من در تمام دوران مجلس ششم گوشهنشين بودم و دليلش اين بود كه آنچنان گرايشهاي راديكال حاكم شده بود كه نه ميتوانستم در مسابقه راديكاليسم شركت كنم و نه مخالفت با اين جريان ثمري دربرداشت.


                          *زندان به شما چگونه گذشت؟
                          به من خیلی خوش گذشت.


                          *فكر ميكنيد كه امروز آقاي هاشمي ميتواند به عنوان يك شخصيت سياسي كشور را از مشكلات بيرون بياورد؟

                          آقاي هاشمي از ظرفيتهاي بزرگ نظام و كشور است. نه تنها ايشان، من معتقدم كه نظام ظرفيتهاي زيادي دارد و بايد اين ظرفيتها را به رسميت شناخته و آنها را باور كند. آقاي خاتمي، آقاي ناطق، آقاي موسوي، آقاي كروبي، جناحهاي سياسي، نهادهايي مثل روحانيون مبارز، روحانيت مبارز اينها همه ظرفيتهاي نظام هستند، نظام نبايد اين ظرفيتها را ناديده بگيرد. كشور با اتكا به اين نهادها ميتواند مشكلات را پشت سر بگذارد.


                          *پيشنهاد پراگماتيكتان(عملگرایانه) براي انتخابات آتي چيست؟ چيزي كه عملي باشد؛ ورود آقاي هاشمي؟

                          خير، تصور من اين است كه نظام ميتواند با استفاده از فرصت انتخابات فضاي سياسي داخلي را بازسازي و مردم به معني وسيع كلمه را وارد صحنه كند و بر شاخصهاي روابط بينالملل هم اثر بگذارد، اما با اين هدف فاصله داريم و به نظر ميرسد كه انتخابات آينده، انتخاباتي مديريت شده باشد. براي همين هم من از دوستاني كه انتخابات را مديريت ميكنند، خواهش اكيد دارم كه دستكم عنصري را بياورند كه كشور را از خطرهاي واقعي دور كند.


                          *آقاي هاشمي از نظر من از ظرفيتهايي است كه ميتواند به حل مشكلات كشور كمك كند. هم به عزت رهبري و هم به عزت ملت.


                          *شما فكر ميكنيد صحنه سياسي كشور در چند ماه آتي به سمتي برود كه آقاي هاشمي مجاب شود در انتخابات كانديدا شود؟

                          نه، به نظر من آقاي هاشمي به اين موضوع فكر نميكند، مجلس هم با قانوني كه در دست تصويب دارد با منظور كردن حداقل سن 45 سال، حسن آقاي خميني و با حداكثر 75 سال، آقاي هاشمي را از ورود به انتخابات منع ميكنند.
                          درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                          توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                          نظر

                          • وحید 20
                            ستاره‌دار(98)
                            • Mar 2011
                            • 29911

                            #18268
                            پاسخگو نبودن مسئولان تا به كجا؟ دريغ از يك عذرخواهی ساده!
                            اين حوادث در ژاپن رخ بدهد وزیر خودکشی میکند

                            گروه جامعه: نماینده ساری و میاندرود در مجلس، در نامهای سرگشاده از پاسخگو نبودن مسئولان وزارت آموزش و پرورش در حادثه آتشسوزی در مدرسه دخترانه روستای شین آباد پیرانشهر انتقاد کرد. متن کامل نامه محمد دامادی، به شرح زیر است:

                            فاجعه صبح روز چهارشنبه گذشته تنی چند از معصوم ترین فرزندان این خاک را در آتش بی خردی و بی مسئولیتی برخی به اصطلاح مدیران سوزانده آن چنان است که دل هر انسانی از دیدن چهره امروزشان بر تخت بیمارستان به درد ميآید، دردی که لاجرم باید عرق شرم بر پیشانی همه دستاندرکاران این ماجرا بشاند. شرم از رخدادن فاجعه ای که جبران آن ممکن نیست. جای تعجب اما اینجاست که به رغم فاجعه رخ داده، وزیر مربوطه از یک عذر خواهی ساده دریغ کرده است. این در شرایطی ست که در همین سال جاری حوادث ناگوار دیگری نیز رخ داده و خانواده های بسیاری را داغدار جوانان و نوجوانان شان کرده است اما ظاهرا تکرار فجایع نیز سبب شرمندگی مسئولان نیست.
                            اگر معترضین به اتفاقات پیشین به مخالفت با مکتب شهدا، غرب زدگی و… متهم ميشدند این بار مساله آن قدر شفاف و گویاست که نیازی به اتهام زنیهای مشابه نیست.
                            مساله این است که با گذشت بیش از سه دهه از پیروزی انقلاب اسلامی، هنوز در این کشور هستند کسانی که در محرومیت مطلق بسر ميبرند؛ آن چنان که یک بخاری نفتی در کلاس درس آتش ميگیرد اما کهنگی تجهیزات مدرسه تا آنجاست که دستگیره شکسته در کلاس،در را به روی شاگردان بسته و آنها را علی الظاهر درآتش بخاری اما در حقیقت در آتش بی کفایتی مدیران ميسوزاند. شک نکنید که اگر اتفاقی مشابه در کشوری دیگر همچون کره،ژاپن و… رخ ميداد وزیر مربوطه قطعا تا امروز یا خودکشی کرده بود و یا استعفا داده و کنار رفته بود اما در این سرا حکایت وارونه است. چرا؟
                            به این دلیل که در این کشور فرزندان فلان وزیر،بنده وکیل و دیگر مسئولان به همان مدارسی نمی روند که فرزندان سایر ملت در آن به تحصیل علم مشغولند. بنابر این وقتی درد مشترک نداریم انتظار فریاد مشترک نیز بیهوده است.

                            به راستی سکوت امروز ما هم در همین فاصله ای که از ملت گرفته شده معنی پیدا ميکند.فاصله ای که تنها در مواقعی خاص کم ميشود.
                            شک نکنید که اگر اتفاقی مشابه در کشوری دیگر همچون کره،ژاپن و… رخ ميداد وزیر مربوطه قطعا تا امروز یا خودکشی کرده بود و یا استعفا داده و کنار رفته بود اما در این سرا حکایت وارونه است. چرا؟
                            این است که ملت به رغم همه شعارها، حق دارند اگر از رونق ملک نا امید باشند.
                            حق دارند. ندارند؟ حق ندارند از ما به عنوان مسئول نا امید باشند،وقتی فرزند من و یا نوه او به فلان مدرسه لوکس ميرود که علاوه بر چیلر و هواساز،چندین زبان زنده دنیا در آن تدریس ميشود اما در جایی دیگر در همین سرزمین عده ای از داشتن حتی یک کپسول آتش نشانی در مدرسه محرومند؟ شاید اگر چند ماه قبل سخن منتقدین به حادثه ماجرای مربوط به کاروان راهیان نور را که نه به محتوای سفر بلکه به شکل اجرای آن انتقاد ميکردند شنیده ميشد،امروز عزادار چنین بی آبرویی عظیمی نبودیم. دردا از این دردها که پدرانی در این سرزمین تنها به دلیل نداشتن موقعیت سیاسی یا اقتصادی آن چنانی فریاد مظلومیت شان شنیده نمی شود.

                            دردا از این دردها که در این کشور پرداخت حقوق کارگران چندین ماه به تاخیر بیفتد اما فریاد رسی نداشته باشند.
                            دردا از این دردها که مسئول باشیم اما تعهدمان نسبت به مسئولیت در حد نامه ای باشد که در آن حتی قصورمان عذرخواهی نکنیم و دردا از این دردها که همه اینها حاصل بی تدبیری عده ای به اصطلاح مسئول باشد. این همان بی تدبیری مورد اشاره رهبری ست که بارها نسبت به آن هشدار داده و تاکید کرده بودند و شک نکنید بی توجهی به آن قطعا ملت را در بی تابی نسبت به فردای نظام بی تفاوت خواهد کرد. به یقین این بار دیگر مصلحت در سکوت نیست. این بار اتفاقا شرایط حساس کشور ميطلبد که برای دفاع از حق ملت،حفظ آبروی نظام و ثبات در بهداشت روانی جامعه یقه مسئولی گرفته شود،وزیر وادار به پاسخگویی و عذرخواهی – این دو واژه گمشده در رویه سیاستمدارانمان گردد تا اعتماد عمومی بیش از این خدشه دار نشود و سر سایر خدمتگزاران کشور بدلیل کوتاهی عده ای اندک پایین نیاید.

                            این بار مساله برای ما طرح استیضاح نیست. مساله فراتر از این حرف هاست. حرف از این است که باید همچنان در این کشور کسانی باشند که رگ غیرتشان برای بی کفایتی هایی نظیر این بیرون بزند.هنوز باید کسانی باشند که این تبعیضهای به غیرت شان بر بخورد. هنوز باید مردمانی در این سرزمین باشند که به ما به عنوان نماینده ملت امیدوار بوده و انتظار داشته باشند که بپرسیم در این کشور آموزش و پرورش و تجهیزات و نوسازی مدارس چه ميکنند ؟ که پاسخ به این پرسش ميتواند زمینه ساز تحقیقات متعددی در آینده گردد.
                            بنده بدین وسیله اعلام ميکنم که اگر مجلس نخواهد در نخستین جلسه علنی اش نسبت به ابن ماجرا واکنش نشان دهد و از وزیر توضیح بخواهد،اینجانب با حضور در دادگاهی صالحه از مسئولان ماجرا شکایت کرده و تا حصول نتیجه پیگیر آن خواهم بود و هشدار میدهم که کوتاه آمدن از حقوق مسلم ملت،دردی را به سوی بی تفاوتی گشوده که دیگر بسته نخواهد شد و اثرات سوءآن به اشکال مختلف خود را نشان خواهد داد.
                            درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                            توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                            نظر

                            • وحید 20
                              ستاره‌دار(98)
                              • Mar 2011
                              • 29911

                              #18269
                              جهت یاد اوری:تاریخ خبر 27 ابان/ارتباطش با خبر بالایی هم با خودتون
                              ================
                              هدیه ۴۰ میلیون دلاری وزارت نیرو به لبنان

                              گروه اقتصادي: ایران با کمک بلاعوض ۴۰ میلیون دلاری به لبنان، هزینه ساخت یک سد در این کشور را می پردازد.

                              به گزارش عصرايران و به نقل از روزنامه الدیار و سایت الانتقاد لبنان "مجید نامجو" وزیر نیرو ایران و همتای لبنانی اش، با امضای توافقنامه ای در بیروت، ساخت سد در منطقه "بلعا"ی لبنان با کمک بلاعوض ۴۰ میلیون دلاری ایران را رسمیت بخشیدند. براساس این توافقنامه، یک سد به همراه تاسیسات تصفیه آب در منطقه بلعای لبنان توسط شرکت پیمانکار از این کشور ساخته می شود. شرکت ایرانی از طرف وزارت نیرو نیز طراحی و نظارت بر ساخت این سد را برعهده خواهد داشت.

                              وزیر آب و برق لبنان در مراسم امضای این توافقنامه افزود: هزینه این پروژه نه یک قرض بلکه هبه (هدیه) است و توسط شرکت ها و کارگران لبنانی انجام خواهد شد. این مقام لبنانی درباره انتقادات وارده به ساخت این سد هم گفت: هر کاری که انجام بدهیم، این اعتراضات وجود دارند. کسی که معترض می شود برای همه شناخته شده است. او می خواهد مردم لبنان را از آب، برق و گاز محروم کند. وی درباره پیشنهاد ایران برای صادرات برق به لبنان هم گفت: لبنان به شدت نیازمند این برق است. نمی توان این پیشنهاد ایران را رد کرد به ویژه که این پیشنهاد به سود منافع بیروت است، البته برای مناسب تر شدن قیمت برق وارداتی باید مذاکرات بیشتری انجام شود.

                              آمریکا قبل از این به لبنان درباره واردات برق از ایران هشدار داده بود. وزیر نیروی ایران هم در این مراسم گفت: تهران ده ها سال تاکید کرده که منافع عالی ملت لبنان برایش اهمیت دارد. ایران همه امکانات مهندسی و فنی پیشرفته خود را در اختیار برادرانش از جمله لبنان قرار می دهد. نامجو درباره اعتراضات به اجرای پروژه سد بلعا توسط ایران هم گفت: برای ما تصمیمات دولت لبنان، اساس است. دولت لبنان هر تصمیمی را اتخاذ کند ما آماده انجام هر طرح عمرانی یا توسعه ای در لبنان هستیم. این چهارمین سفر نامجو وزیر نیرو ایران به لبنان است.
                              درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                              توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                              نظر

                              • بابک 52
                                ستاره‌دار (27)
                                • Mar 2011
                                • 17028

                                #18270
                                نرخ مواد اولیه تولید شکلات، شیرینی و بیسکویت تا 50 درصد افزایش یافته است
                                به گزارش فود نا و به نقل از باشگاه خبرنگاران ؛جمشید مغازه ای رئیس انجمن شکلات و شیرینی با بیان مطلب بالا گفت: نرخ مواد اولیه شکلات و شیرینی اعم از آرد، شک، روغن، پودرکاکائو و شیرخشک 30 الی 50 درصد از ابتدای سالجاری افزایش یافته است.

                                وی افزود: موادی چون آرد، شکر و روغن مورد نیاز برای تولید شکلات و شیرینی عموما از بازار داخل و با قیمت های بالایی تهیه می شود.

                                وی با اشاره به اینکه پودرکاکائو و شیرخشک مورد نیاز باری تهیه شکلات و شیرینی به طور کامل از کشورهای اروپایی، ترکیه و آسیای جنوب شرقی وارد می شود اظهار داشت: به خاطر عدم گشایش lc، هم اکنون قیمت مواد اولیه وارداتی شکلات و شیرینی بالاتر از قیمت های جهانی برای تولیدکننده ایرانی تمام می شود.

                                وی ادامه داد: از طرف دیگر نوسانات ارزی، در چند ماه گذشته موجب شده تا نرخ مواد اولیه متغیر بوده و تولیدکننده وطنی نتواند برای یک مدت 6 ماه برای خرج و دخل تولید خود برنامه ریزی کند.
                                The greater the risk ، The greater the reward

                                هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                                نظر

                                در حال کار...
                                X