اخبار

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • وحید 20
    ستاره‌دار(98)
    • Mar 2011
    • 29911

    #33031
    پاسخ : اخبار

    برای دیدار با کره جنوبی؛
    اسامی بازیکنان تیم ملی فوتبال اعلام شد

    اسامی بازیکنان تیم ملی فوتبال ایران برای برگزاری دیدار تدارکاتی با کره جنوبی از سوی سرمربی این تیم اعلام شد.

    به گزارش خبرگزاری مهر و به نقل از سایت فدراسیون فوتبال، کارلوس کی روش اسامی بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی را به شرح زیر اعلام کرد:

    دروازه بانان:
    علیرضا حقیقی- سوشا مکانی - محسن فروزان

    مدافعان:
    وریا غفوری - پژمان منتظری - هاشم بیک زاده -سید جلال حسینی - محمدرضا خانزاده - امیر حسین صادقی - مرتضی پور علی گنجی - احسان حاج صفی - حبیب گردانی

    هافبک ها:
    جواد نکونام -آندارنیک تیموریان - امید ابراهیمی -شاهین ثاقبی - محمد نوری - احمد عبدالله زاده

    مهاجمان:
    اشکان دژاگه - خسرو حیدری - کریم انصاری فرد - مسعود شجاعی - علیرضا جهانبخش - سروش رفیعی - سردار آزمون - رضا قوچان نژاد

    گفتنی است، بازیکنان باید روز یکشنبه 18 آبانماه راس ساعت 12:00 خود را به کادر فنی در هتل آزادی معرفی کنند.

    ضمن اینکه طبق اعلام کادرفنی احمد عبدالله زاده و شاهین ثاقبی برای حضور در اردوی تیم ملی امیددر کشور قطر، در اختیار این تیم قرار می گیرند.

    در میان بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی دو بازیکنی که مشکل سربازی داشتند حضور ندارند. حسین ماهینی و مهرداد پولادی دو بازیکنی هستند که در جام جهانی همراه تیم ملی بودند اما به خاطر مشکل سربازی نمی توانند از این پس برای تیم ملی بازی کنند. رحمتی هم که بعد از جام جهانی یک بار نامش در بین دعوت شدگان دیده شد، بازهم به اردو دعوت نشده است.

    دیدار تدارکاتی تیم ملی فوتبال ایران و کره جنوبی قرار است روز 27 آبان ماه در ورزشگاه ازادی تهران برگزار شود.
    درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

    توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

    نظر

    • وحید 20
      ستاره‌دار(98)
      • Mar 2011
      • 29911

      #33032
      پاسخ : اخبار

      صادق خرازی سفیر پیشین ایران در لندن و سازمان ملل در مطلبی که در صفحه فیسبوک منتشر کرده نقل قولی از اوباما و جان کری رئیس جمهور و وزیر خارجه آمریکا درباره قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس آورده است که متن این یادداشت را می خوانید:

      بنام خدا
      خواستم امروز در مورد وجودی عزیز و دُرِّ یگانه ای بنویسم.

      باخود گفتم اورا با عنوان "سردار" خطاب کنم ، دیدم سپاهیان "قدرتمند" و باصلابت وشایسته برخوردار از این عنوان کم نیستند.خواستم برایش از پیشوند "آقا " استفاده کنم ،دودل شدم چرا که بازهم هستند فرزانگانی که زیبنده آنند.

      عنوان دیگری جستم.با خود گفتم او کسی است که بسیاری از "سیاست پیشگان" و"سیاست سازان"در حوزه پیرامونی مان از او دراندیشه ولرزانند. امروزه او بسیاری از مرزهای عالم اسلام یعنی از یمن گرفته تا دشت قبچاق وسرزمین اویغورها، از مدیترانه و دجله و وفرات هلال خصیب تا رود سند و کشمیر ، وبا عشق به ایران و ایرانیت،اسلام و ائمه اطهار سلیمان وار بر قالیچه باور و شهادت و جهاد سوار، وهفت اقلیم را در می نوردد.

      بقول ملک الشعرای بهار:

      وز پس اسلام رو وانگه ببینی بی خلاف // "کز حلب تا کاشغر میدان سلطان سنجر است"
      این همان ملک است کاندر باستان بینی در او // داریوش از مصرتا پنجاب فرمان گستر است
      از خدا غافل مشو یک لحظه در هر کارکرد // چون تو باشی با خدا هرجا خدایت یاور است

      او همان كسي است كه اوباما ريس جمهور ايالات متحده درباره او به العبادي نخست وزير جديد عراق گفته است:" او دشمن من است ولي من براي او احترام ويژه اي قايل هستم".یااینکه جان کری وزیرخارجه امریکا به دکتر جواد ظریف وزیرامورخارجه ایران اسلامی گفته است که اگر برای یکبارهم شده مایل است او را به بیند.

      ولی با همه این اوصاف این سرباز وطن اسلامی خود را "سیاستمدار" نمیداند.

      او روستا زاده ای نجیب و مهربان ودرد کشیده ای ازطبقات فرودست خطه کرمان است.با اینکه عنوان رسمی او "سردار سرلشگر قاسم سلیمانی " است و موجب عزت جمهوري اسلامي ایران نیز هست، ولی مردم کوچه و بازار و همرزمانش اورا بنام "حاج قاسم " میشناسند.چرا که او انسان "مخلص "و "مردمی" است.ولی خوب در این دور و زمانه تعداد"حاجیان" هم کم نیستند.

      پس چه کنم؟ چه بنامم اورا ؟ با چه صفاتی و چگونه خطابش کنم؟... ولی مثل اینکه زیاد هم مشکل لاینحلی نیست. بگذارید صفات اور اکه بر شمردم ردیف کنم.او "قوی وقدر"است.او "آقا"است.او "سردار" و "سپهسالار" ودر عین حال "سیاستمدار"است.او "مخلص" و "مردمی" است.اگر حروف اول این صفات را که او متصف به آن است سرهم کنم مشکل حل میشود.
      آری قاسم قاسم است.به عنوان و لقب و صفت نیاز ندارد.

      قاسم محسنات بسیار زیادتری هم دارد. او به هیچ خط و سیاستی وابسته نیست.انسانی مستقل وهوشمند و کامل است.چون او در سایه خانواده دهقانی پرورش یافته بخوبی رمز و راز پیوند و قلمه زدن و تکثیر نهال و درخت را میداند. اکنون او خود را تکثیر کرده است.بدان معنی که هزاران هزار نهال قاسم سربدار در زیر دست او بدرختان تنومندی بدل گشته اند که امروزه در جهان اسلام آماده جانفشانی هستند. سلامتي و عزت و موفقيت او ارزوی همه انسان هاي فرهيخته و دلسوز عالم است .

      نام او در كانون سياست و قدرت و درجهان اسلام، اميخته با رشادت و ازاديبخشي و رهايي بخشي است . قاسم سرمايه جاودانه جهان اسلام و هديه بي نظير خداوند به همه ایرانیان و محرومان جهان اسلام است.
      پس سلام بر قاسم.خدا نگهدارت قاسم
      درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

      توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

      نظر

      • negarminavi
        عضو فعال
        • May 2013
        • 35715

        #33033
        پاسخ : اخبار

        نمایی از نظام بانکی در سال ۹۲
        ۱۶بانک کفایت سرمایه ۸ درصدی را ندارند/ عبور ۱۳ بانک از نسبت ۴۰ درصدی بنگاه‌داری+نمودار

        وضعیت سیستم بانکی در پایان سال گذشته نشان می‌دهد ۱۶ بانک نسبت ۸ درصدی کفایت سرمایه را رعایت نکرده‌اند و در بخش بنگاه‌داری هم 13 بانک از نسبت 40 درصد تعیین شده عبور کرده‌اند.

        به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، وضعیت بانک‌ها از لحاظ کفایت سرمایه، نسبت تسهیلات کلان به کل تسهیلات، مطالبات معوق و میزان بنگاه‌داری در اوایل سال جاری در قالب نماگر‌هایی تدوین شد.

        یکی از این نماگرها نسبت کفایت سرمایه بانک‌ها تا پایان سال 92 است. بر اساس این نمودار 16 بانک حداقل درصد کفایت سرمایه که باید 8 درصد باشد را رعایت نکرده‌اند.

        بر اساس این گزارش بانک‌های گردشگری، ایران زمین، حکمت ایرانیان، دی، سینا، خاورمیانه، پاسارگاد، کارآفرین، رفاه کارگران، توسعه تعاون، توسعه صادرات، صنعت و معدن نسبت تعیین شده درصد را رعایت کرده و همانطور که در جدول زیر مشخص است، برخی بانک‌ها بسیار بیشتر از این نسبت هم، کفایت سرمایه دارند.

        لازم به تاکید است که این نماگر‌ها مربوط به وضعیت بانک‌ها در « پایان سال 92 » و قبل از برگزاری مجامع و تصویب صورت‌های مالی است و ممکن است برخی اعداد و ارقام در این فاصله زمانی کمی دستخوش تغییر شده باشد.


        نسبت تسهیلات کلان به کل تسهیلات

        این نسبت در واقع میزان تسهیلات پرداختی کلان را با کل تسهیلات پرداختی مقایسه می‌کند. براساس مصوبه شورای پول و اعتبار یک بانک می‌تواند 8 برابر سرمایه و اندوخته را صرف پرداخت تسهیلات کلان کند.

        البته طبق نماگرهای زیر به نظر می‌رسد برخی بانک‌ها بسیار بیشتر از حدود تعیین شده، تسهیلات کلان پرداخت کرده‌اند.


        عبور 13 بانک از نسبت 40 درصدی سرمایه‌گذاری مستقیم و بنگاه‌داری

        براساس این گزارش، در پایان سال گذشته، 13 بانک از نسبت تعیین شده برای سرمایه‌گذاری مستقیم فراتر رفته‌اند که البته برخی بانک‌ها مانند پست بانک، ملت، گردشگری و صادرات فاصله کمی با نسبت مشخص شده دارند.

        در این بین بانک آینده به دلیل نامشخصی 380 درصد سرمایه پایه را سرمایه‌گذاری مستقیم در سهام شرکت‌ها کرده است.


        سهم منابع درگیر بانک‌ها در شرکت‌ها به کل دارایی

        طبق این نمودار، 7 بانک بیش از 5 درصد کل منابع خود که شامل سرمایه و سپرده می‌شود را صرف خرید سهام بنگاه‌ کرده‌اند. بانک‌های حکمت ایرانیان، آینده و سینا با فاصله زیادی از مرز تعیین شده قرار گرفته‌اند و بانک‌های ایران زمین، پاسارگاد، تجارت و کارآفرین حدود 6 تا 7 درصد منابع را در بخش شرکت‌داری درگیر کرده‌اند.


        نظر

        • احمدخان
          عضو فعال
          • Jan 2011
          • 2032

          #33034
          پاسخ : اخبار

          این علم هدی نفسش از جای گرم بلند میشه بیاد مثل مردم گرفتار زندگی کنه .ببینیم از این حرفها میزنه؟

          نظر

          • احمدخان
            عضو فعال
            • Jan 2011
            • 2032

            #33035
            پاسخ : اخبار

            نسخه چاپيارسال به دوستان
            صبح امروز
            گردشگران لهستانی از قبرستان «کلدان کاتولیک» اهواز بازدید کردند

            صبح امروز گردشگران لهستانی از قبرستان کلدان کاتولیک شهر اهواز دیدن کرده و به مقام سربازان دفن شده در این قبرستان ادای احترام کردند.
            خبرگزاری فارس: گردشگران لهستانی از قبرستان «کلدان کاتولیک» اهواز بازدید کردند

            - See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php....QCOaj27V.dpuf

            نظر

            • PETROLEUM
              Banned
              • May 2014
              • 853

              #33036
              پاسخ : اخبار

              با حكم مقام معظم رهبری صورت گرفت؛
              انتصاب رئیس جدید سازمان صدا و سیما

              رهبر معظم انقلاب، "محمد سرافراز" را به ریاست سازمان صدا و سیمامنصوب كردند. در این حکم آمده است: «عزم ملّی و ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» آحاد جامعه در مسیر اهداف بلند نظام اسلامی، در گرو آگاهی و معرفت عمیق و گسترده‌عمومی و نیازمند پیوند با سرچشمه‌های تولید فکر ناب دینی و خیل دلبستگان فرهیخته و پرانگیزه انقلاب اسلامی است.
              رهبر معظم انقلاب اسلامی در حکمی "محمد سرافراز" برای یک دوره 5 ساله به ریاست سازمان صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران منصوب کردند.
              رهبر معظم انقلاب اسلامی در این حکم با اشاره به مسئولیت تاریخی رسانه ملی در حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی تاکید کردند: سازمان صدا و سیما با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی، وظیفه گسترش دین، اخلاق، امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را بر عهده داشته و به عنوان موتور محرک و مشوق پیشرفت کشور، وظیفه پشتیبانی رسانه ای همه جانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملّت و نیز کمک به مدیریت های اجرایی در جهت تأمین اهداف و اجرای سیاست های کلان نظام و تحقق سند چشم انداز کشور را بر دوش دارد.

              متن حکم رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:

              بسم الله الرحمن الرحیم

              جناب آقای محمّد سرافراز دام توفیقه
              با پایان یافتن دوره ی مسئولیت جناب آقای مهندس سیّد عزت الله ضرغامی که با تلاش و کوششی خستگی ناپذیر و دلسوزانه و مبتکرانه همراه بود، جنابعالی را با توجه به صلاحیتهایی که بحمدالله از آن برخوردارید و با آگاهی از تجربه طولانی مدیریتی تان در رسانه ملّی و آشنایی های گسترده تان با این مجموعه ی بزرگ و مهمّ برای یک دوره ی پنج ساله به ریاست سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران منصوب می کنم.

              سازمان صدا و سیما با مأموریت خطیر «هدایت و مدیریت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» به مثابه دانشگاه عمومی، با تکیه بر فعالیت ها و برنامه های حرفه ئی پیشرفته و عمیق رسانه ای، وظیفه گسترش دین و اخلاق و امید و آگاهی و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی در میان آحاد ملّت را بر عهده دارد. مسئولیت تاریخی رسانه ملّی در مقطع کنونی، حفظ و ارتقای استقلال فرهنگی و هویت انقلاب ایران اسلامی است. «عزم ملّی و ابتهاج معنوی و نشاط انقلابی» آحاد جامعه در مسیر اهداف بلند نظام اسلامی، در گرو آگاهی و معرفت عمیق و گسترده ی عمومی و نیازمند پیوند با سرچشمه های تولید فکر ناب دینی و خیل دلبستگان فرهیخته و پرانگیزه ی انقلاب اسلامی است. سازمان صدا و سیما همچنین به عنوان موتور محرک و مشوق پیشرفت کشور، وظیفه پشتیبانی رسانه ای همه جانبه و مبتکرانه در امر بسیج عمومی ملّت و نیز کمک به مدیریت های اجرایی در جهت تأمین اهداف و اجرای سیاست های کلان نظام و تحقق سند چشم انداز کشور را بر دوش دارد. اهمّ راهبردهائی که ان‌شاء الله خواهد توانست رسانه ملّی را در اجرای این مسئولیت بزرگ یاری رساند، به پیوست ابلاغ می شود.


              در پایان لازم می دانم از جناب آقای مهندس ضرغامی و همکاران ایشان که توانستند رسانه ی ملّی را در دوره‌ی مسئولیت خود به پیشرفتی چشمگیر برسانند که بتواند در عرصه های گوناگون سیاسی، اجتماعی و فرهنگی نقشی مؤثر ایفاء کند، صمیمانه تشکر کنم.


              از درگاه خداوند منان توفیق جناب عالی را که مفتخر به انتساب به خانواده ی شهیدان معزّز انقلاب اسلامی می باشید در انجام این مأموریت خطیر و حساس با تکیه بر عنایات الهی خواستارم و برای شما و همکاران محترمتان دعا می کنم.

              نظر

              • negarminavi
                عضو فعال
                • May 2013
                • 35715

                #33037
                پاسخ : اخبار

                فارس خبر می‌دهد
                احتمال تغییر مدیریت صندوق توسعه بازار سرمایه/ زمزمه حضور زیرمجموعه ارکان سازمان بورس

                تغییر مدیریت صندوق توسعه بازار سرمایه طبق پیشنهاد مطرح شده در جلسه امروز مجمع مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت که یکی از گزینه‌های مطرح زیرمجموعه ارکان سازمان بورس است.

                به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، اخیراً زمزمه‌هایی مبنی بر تغییر مدیریت پرحاشیه‌ترین صندوق بازارگردانی بازار سهام (صندوق توسعه بازار سرمایه) شنیده می‌شود، به طوری که احتمالاً با موافقت اعضا مدیریت آن به نماینده مرکز مالی ایران داده شود.

                بر اساس این گزارش، مرکز مالی ایران توسط ارکان بازار سرمایه تشکیل شده که گزینه مدیریت صندوق توسعه بازار است و به گفته برخی فعالان بازار این شائبه را ایجاد می‌کند که نحوه بازارگردانی آن و خرید و فروش‌ها بر اساس صلاح دید متولیان بازار باشد.

                مرکز مالی ایران در حالی یکی از گزینه‌های مدیریت صندوق توسعه بازار سرمایه مطرح شده که عمده فعالیت‌ آن در حوزه خدمات آموزشی و پژوهش‌های مالی و اقتصادی به اشخاص حقیقی و حقوقی، برگزاری همایش‌هاست‎های مختلف علمی، انتشار کتب و مطالب است.

                اکنون مدیریت صندوق در اختیار مجموعه تامین سرمایه امین است و با گذشت چندین سال مدیریت آن در مجمع امروز مورد بحث و بررسی قرار خواهد گرفت.

                به گزارش فارس، پیش از این سنگینیان بارها پیشنهاد تغییر مدیریت را به مجمع صندوق توسعه بازار سرمایه داده بود، اما با آن موافقت نشد.

                در این باره سنگینیان با تأیید این خبر به خبرنگار فارس گفت: در جلسه امروز مجمع صندوق توسعه بازار تغییر مدیریت به رأی گذاشته خواهد شد.

                نظر

                • negarminavi
                  عضو فعال
                  • May 2013
                  • 35715

                  #33038
                  پاسخ : اخبار

                  رشد نقدینگی از متوسط ۸ سال اخیر فراتر رفت

                  دولت بهار: بررسی آمارها نشان می‌دهد رشد پایه پولی در یک سال منتهی به مرداد امسال ۱۷ درصد و رشد خالص نقدینگی 27.5 درصد بوده در حالی که متوسط رشد پایه پولی در چهار سال ۹۱-۸۸ معادل 16.5 درصد و متوسط نقدینگی ۲۵ درصد بوده است؛ متوسط رشد نقدینگی در سال‌های ۸۴ تا ۹۱ نیز 27.1 درصد بوده است.

                  به گزارش فارس، در دوره سال‌های 84 تا نیمه اول سال 92 محور اصلی انتقادات به سیاست‌های اقتصادی از سوی رسانه‌ها و کارشناسان اقتصادی که در برخی مواقع خط و خطوط سیاسی‌ هم داشتند، رشد بالای نقدینگی،‌ وابستگی بودجه به نفت بود و معمولا علت تورم‌ در اقتصاد ایران را این مسائل می‌دانستند.

                  استفاده از پول پرقدرت بانک مرکزی یا همان پایه پولی در چند ماه اول، توسط وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و سخنگوی دولت معاون برنامه‌ریزی و نظارت راهبردی بارها و بارها محور انتقادات نسبت به سیاست‌های اقتصادی گذشته بود.

                  سهم 40 درصدی مسکن مهر از کل پایه پولی و چند برابر شدن حجم کل نقدینگی در سال‌های گذشته همواره شاه‌کلید سخنرانی‌ها بود تا جایی که شنونده این صحبت‌ها این گونه برداشت می‌کرد که رشد بالای نقدینگی و پایه پولی به نوعی گناه نابخشودنی است که تنها در چند سال گذشته رخ داده است.

                  کار تا جایی پیش رفت که اجرای طرح مسکن مهر کند شد که از منظر اقتصاد کلان به دلیل عدم منابع مالی مناسب و اتکاء به منابع بانک مرکزی اقدامی مثبت تلقی می‌شد.

                  شاید با گذشت بیش از یک سال از مدیریت جدید اقتصاد ایران، بتوان عملکرد سیاست‌های پولی و مالی را بررسی کرد.

                  نقدینگی در 12 ماه منتهی به مرداد ماه امسال 30.2 درصد و بدون احتساب آمار موسساتی که به تازگی ارقام نقدینگی آنها به آمارهای بانک مرکزی اضافه شده، نقدینگی حدود 27.5 درصد رشد داشته است.

                  حجم نقدینگی در پایان مرداد ماه سال گذشته 491 هزار و 824 میلیارد تومان بوده و این عدد در مرداد ماه امسال به 460 هزار و 700 میلیارد تومان رسیده که 148 هزار میلیارد تومان رشد را نشان می‌دهد.

                  در واقع در مدت یک سال 27.5 درصد بدون احتساب آمار جدید موسسات پولی، به کل نقدینگی موجود در اقتصاد ایران افزوده شده است.

                  در صورتی که فکری برای رشد فزآینده کنونی نشود و سال آینده هم به همین نسبت، یعنی 27 درصد نقدینگی به اقتصاد تزریق شود، حجم کل نقدینگی به 877 هزار و 759 میلیارد تومان خواهد رسید که بیانگر رشد 81 درصدی نقدینگی در مدت 2 سال است.

                  این در حالی است که متوسط رشد نقدینگی در 15 سال 77 تا 91 26.7 درصد بوده است.همچنین در طول سال‌های 84 تا 91 متوسط رشد نقدینگی 27.1 درصد و متوسط نقدینگی چهار ساله 88 تا 91 حدود 25 درصد بوده است.

                  در بخش پایه پولی هم متوسط رشد این متغیر در چهار ساله 88 تا 91 بالغ بر 16.5 درصد بوده اما رشد پایه پولی در پایان اسفند سال گذشته حدود 18 درصد رسیده است. حجم پایه پولی از مرداد ماه 92 تا مرداد ماه امسال 16 هزار میلیارد تومان رشد کرده که رشد 17 درصدی را نشان می‌دهد.

                  بنابراین رشد پایه پولی در 12 ماه منتهی به مرداد امسال حدود نیم درصد از متوسط رشد این متغیر در چهار سال گذشته 88-91 بیشتر بوده است.

                  با وجود اینکه نقدهایی به درستی و با تحلیل‌های منطقی علمی به عملکرد سیاست‌گذاران پولی می‌شد، تیم اقتصادی دولت یازدهم همان راه را طی کرده و حتی در برخی بخش‌ها پا را فراتر گذاشته است.

                  نظر

                  • negarminavi
                    عضو فعال
                    • May 2013
                    • 35715

                    #33039
                    پاسخ : اخبار

                    تحریم مجدد چهار فرد و موسسه ایرانی توسط اتحادیه اروپا
                    اتحادیه اروپا روز جمعه اعلام کرد سه موسسه بانکی و آموزشی، یک سرمایه دار ایرانی را وارد لیست تحریم های خود کرده است.

                    به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از خبرگزاری دولتی عربستان سعودی، اتحادیه اروپا در تصمیم جدید خود که مورد تایید وزرای خزانه داری و دارایی کشورهای این اتحادیه در نشست دیروز در بروکسل قرار گرفت سه موسسه و یک سرمایه دار ایرانی را بار دیگر وارد لیست تحریم های اروپایی و توقیف حساب های مالی آنها و ممنوعیت ورودشان به کشورهای عضو اتحادیه اروپا کرد.

                    در همین ارتباط یک منبع مطلع اروپایی در بروکسل با اعلام این خبر گفت این سه موسسه بانکی و آموزشی و سرمایه دار مذکور قبلا هم در لیست سیاه اروپا قرار داشتند اما به دلایل اداری و حقوقی و بنا به درخواست دادگاه اروپا ، چند ماه قبل از این لیست خارج شدند .اما پس از بررسی های صورت گرفته درباره این موسسات و فرد ایرانی و ارزیابی و بررسی تحریم انها براساس قوانین اروپا ، بار دیگر وارد لیست سیاه شدند.

                    شایان ذکراست بانک سینا، دانشگاه صنعتی شریف، بابک زنجانی، و نیز موسسه "سورینت -ترست – بانکرز" تحت مدیریت بابک زنجانی افراد و موسساتی هستند که از سوی اتحادیه اروپا وارد لیست تحریم‌ها شده‌اند.

                    نظر

                    • وحید 20
                      ستاره‌دار(98)
                      • Mar 2011
                      • 29911

                      #33040
                      پاسخ : اخبار

                      پاسخ علی مطهری به نامه حائری شیرازی:
                      اجازه دفاع به معترضان، مسائل 88 را حل می‌کند/ اشتباهات برخی مسئولان به فتنه دامن زد

                      اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟

                      علی مطهری نماینده مردم تهران در نامه ای به حائری شیرازی پاسخ نامه اخیر وی را داد و اعلام کرد که بسیاری از مسائل سال 88 با دادن اجازه دفاع به معترضان آن انتخابات قابل حل است اما اگر لجاجت به خرج داده شود شرایط تغییر می کند و این موضوع به یک غده چرکین تبدیل خواهد شد. به گزارش ایلنا، متن این نامه به شرح زیر است:
                      بسم الله الرحمن الرحیم
                      آیت الله حائری شیرازی دامت برکاته
                      سلام علیکم
                      نامه جنابعالی را در رسانه‌ها دیدم و به دقت مطالعه کردم. از حسن توجه شما به عنوان یک عالم روشن‌بین اسلامی به مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی، که معمولا اقران حضرت عالی از ورود به آن‌ها پرهیز می‌کنند و احیانا آن را در شأن خود نمی‌دانند، خرسند و مسرور شدم گرچه این امر مسبوق به سابقه است و قبلا نیز مطالب ارزشمندی در موضوع نظام خانوادگی اسلام برای رفع مشکلات جامعه خصوصا جوانان فرموده‌اید و البته این، روش علمای ربانی است که صرفا از روی نصح و خیرخواهی و انجام وظیفه دینی خود وارد این میدانها می شوند و از ملامت ملامت کنندگان نمی ترسند. ورود علمای منصف و خوش سابقه‌ای مانند حضرت عالی به موضوع فتنه سال 88 میتواند آن را از بن بست خارج کند و وحدت و همدلی را به جامعه بازگرداند.
                      در تعلیل نوشتن نامه به اینجانب فرموده اید: «دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال 88 دفاع می‌کنید» و سپس آن را با توجه به شرایط جامعه ما خلاف عقل اجتماعی دانسته‌اید.
                      من به یاد ندارم که در مصاحبه‌ای یا نامه‌ای و یا نطقی از دعوت مردم به خیابان در آن ایام دفاع کرده باشم بلکه همیشه خلاف آن را گفته ام اما همواره تأکید کرده‌ام که اگر مردمی به طور طبیعی و خودجوش به موضوعی اعتراض داشته باشند باید بتوانند حرف خود را در قالب تجمع یا راه پیمایی بزنند و صداوسیما و سایر رسانه‌ها وظیفه دارند آن را منعکس کنند. اصل بیست و هفتم قانون اساسی می‌گوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»
                      پس از انتخابات سال 88 به دلیل نوع رفتار یکی از کاندیداها از چند ماه قبل خصوصا رفتارش در مناظره کذایی و نیز نوع اعلام نتیجه انتخابات و همچنین ادعای پیروزی کاندیدای دیگر، عده قابل توجهی از مردم اعتقاد به تقلب پیدا کردند و اعتراضاتی صورت گرفت. ما به جای آن‌که این آتش را مهار کنیم و درجه هیجان طبیعی برآمده از رقابت‌های انتخاباتی را پایین بیاوریم، برای پیروز انتخابات جشن ملی گرفتیم و در آن جشن کاندیدای پیروز حضور پیدا کرد و سخنان تحریک آمیز به زبان آورد. گویی برنامه‌ای بود برای آن‌که معترضان تحریک شوند. روز بعد مردم معترض برای پاسخگویی به آن جشن ملی به طور طبیعی و بدون آنکه دستوری دریافت کرده باشند.
                      - گرچه ممکن است کاندیداهای معترض به اصرار مردم سخنی گفته باشند - راه پیمایی آرام کردند که البته در پایان آن و زمانی که راه پیمایان متفرق می شدند اتفاق تلخی افتاد که منجر به کشته شدن چند نفر شد. در این‌جا طرفین یکدیگر را متهم می‌کنند.
                      از جنابعالی سوال می کنم: اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟
                      پس نباید اقدامات طرف مقابل را نادیده گرفت و اشکال را در عدم رشد اجتماعی و سیاسی مردم دانست و گفت: «دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است چون آنجا خاورمیانه نیست. مردم قرنها با حقوق اجتماعی خود زندگی می کنند.»
                      من این مطلب را قبول ندارم. معتقدم مردم ایران پس از انقلاب اسلامی رشد قابل توجه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و دعوت مردم به راه پیمایی آرام نه تنها در پاریس و لندن بلکه در تهران و سایر شهرهای ایران نیز با عقل اجتماعی سازگار است، به شرط آنکه ما هر اعتراض مدنی را براندازی نظام معرفی نکنیم و بلافاصله منتسب به آمریکا و انگلیس و اسرائیل ننماییم بلکه آن را نشانه آزادی بیان و پیروی از سیره علی علیه‌السلام در نقد حاکمان بدانیم. تا زمانی که ما نظام را مانند یک نهال لرزان و متزلزل تصور می‌کنیم که با هر نسیم اعتراضی به این سو و آن سو می‌رود و در نتیجه از هرتجمع و راه پیمایی هراس داریم، مطلب همان است که جنابعالی می فرمایید یعنی دعوت مردم به راه پیمایی آرام در ایران با عقل اجتماعی سازگار نیست، با این تفاوت که شما می گویید علت آن این است که مردم رشد کافی اجتماعی پیدا نکرده اند و من می گویم علت این است که برخی مسئولان تحلیل درستی از جامعه ایران ندارند و از قوت و استحکام نظام جمهوری اسلامی بی خبرند؛ لذا هر اعتراض مدنی را نقشه ای برای براندازی نظام می دانند.
                      ریشه نظام جمهوری اسلامی در ایمان اسلامی مردم ماست و این ایمان چیزی نیست که به آسانی سست شود. همان مردمی که انتقادهای فراوان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دارند آنجا که پای دفاع از نظام اسلامی به میان می آید وارد میدان می شوند و آماده فداکاری هستند چون معتقدند این نظام از هر نظام دیگری بهتر است گرچه نیاز به اصلاح دارد.
                      فرموده اید: «با توجه به حادثه حزب جمهوری اسلامی چه توقعی دارید که در یک راهپیمایی میلیونی به وسیله عوامل نفوذی خسارت‌های جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی می گوید این کار درست نیست.»
                      با این منطق، در جمهوری اسلامی اساسا هرگونه تجمع و راه پیمایی و اعتراض امکان پذیر نیست چون ممکن است منافقین یا گروه های معاند دیگر حادثه بیافرینند، و اصل بیست و هفتم قانون اساسی نیز یک حشو زاید بوده و صرفا برای نمایش دموکراسی است و قابل اجرا نیست.
                      اولا شرایط اول انقلاب را که منافقین مسلح در خیابانها رفت و آمد می کردند نباید به امروز تسری بخشید و به این وسیله حقی از حقوق مردم را که در قانون اساسی و شرع مقدس و سیره اولیاء دین به رسمیت شناخته شده است، یعنی حق نقد و انتقاد و نصیحت ائمه مسلمین به صورت آشکار را از آنها سلب کرد. ثانیا حفظ امنیت در اجتماعات و راه پیمایی ها اگر طرفین بخواهند، کار ساده ای است. مسئله این است که یک طرف نمی خواهد موضوع اعتراض و انتقاد آرام پا بگیرد.
                      فرموده اید: «مسئله ای که باید با حضور کارشناسان حل شود (شبهه تقلب) وقتی به مردم واگذار شود مصیبت بار خواهد بود.» حرف درستی است اما وقتی به جای موکول کردن موضوع به نظر شورای نگهبان، اعلام جشن ملی می شود، به این معنی است که مسئله تمام شده و نظر شورای نگهبان نیز معلوم است. پس معترضان به کجا پناه ببرند؟ در این شرایط، اعتراض آنها مسموع و فرمان عقل اجتماعی است.

                      اما عامل اصلی و حلقه مفقوده ای که باعث تداوم و پایان نیافتن مسئله فتنه سال 88 و موجب اظهارنظرهای شاذ شده است که یکی غیرمنصفانه سران معترضان را به موسولینی تشبیه می‌کند و جنابعالی حکیمانه به عقل اجتماعی متوسل می‌شوید این است که ما نمی‌خواهیم اعتراف کنیم که در این واقعه خطاهایی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفته است و این مبتنی بر آن است که ما جمهوری اسلامی را در هاله‌ای از قدس و در عالم ملکوت فرض می‌کنیم که نمی‌توان خطایی را به آن نسبت داد. گرچه هر چیزی که رابطه و نسبتی با اسلام پیدا می کند از قداست برخوردار می شود اما مقدس بودن به معنی خطا ناپذیر بودن و نقد ناپذیری نیست. این امر خلاف عقل و خلاف سیره علی علیه السلام است که منادی نقد پنهان و آشکار حکومت بود و خلاف نظر امام خمینی(ره) و شهید آیت الله مطهری و رهبر گرامی انقلاب است.
                      پس بیاییم ضمن آنکه کاندیداهای معترض را در اصرار بر ادامه اعتراضات مقصر معرفی می کنیم که باید زودتر تکلیف مسئله را روشن می کردند تا موجب سوءاستفاده دشمنان خارجی نشود، قبول کنیم که اشتباهاتی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفت که معد و زمینه‌ساز و دامن زننده به فتنه شد. با این نگاه مسئله قابل حل است چون عدالت و انصاف حاکم است و هرکس به حق خود می رسد اما اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.
                      بنابراین در این که دعوت به استمرار اعتراض نوعی پذیرش تفریق است با شما همداستانم؛ گرچه سران معترضان برآنند که پس از سخنان مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد سعی وافری برای لغو راه پیمایی 30 خرداد مبذول داشته اند که به دلیل فرصت کم به طور کامل موفق نشده اند. به هرحال بسیاری از این مسائل با گفت و گو و اجازه دفاع دادن به متهمان قابل حل است به شرط آنکه صراحت به خرج دهیم و از مصانعه و ملاحظه کاری و رودربایستی پرهیز نماییم چنانکه امام علی علیه السلام فرمود: انما یقیم امرالله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع.
                      مطلب آخر این که فرموده اید: «وقتی دیدم امام صادق علیه السلام می گوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: یا اخی أنا الظالم حتی یقطع التهاجر (برادرم! من ظالم هستم، تا کدورت از بین برود) برایم سنگین بود اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما می آمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق می دهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟» و بعد استناد به رفتار هارون علیه السلام و امام علی علیه السلام در گذشت از برخی مسائل به خاطر وحدت امت فرموده اید خصوصاکه آنجا بحث حق و باطل مطرح بوده و اینجا چنین نیست و به طریق اولی باید وحدت را حفظ کرد.

                      ظاهرا نصیحت حضرتعالی متوجه هردو گروه است که به خاطر موضوع مهمتر یعنی وحدت و عدم تفرق در مقابل دشمنان خارجی باید از حق خود گذشت، که نصیحت درستی است اما به نظر می رسد حدیث امام صادق علیه السلام ناظر به حقوق فرد است نه حقوق اجتماع و حق الناس، و این دو با هم خلط شده اند. سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین نیز همین را تأیید می کند. آنها در مسائل فردی نرمش داشتند و از حقوق خود می گذشتند اما در مسائل اجتماعی صلابت داشتند و از حقوق اجتماع نمی گذشتند. گاهی کوتاه آمدن در مقابل ظالم به تجری او و ادامه ظلم منتهی می شود. امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا قدرت برای دفاع از حقوق اجتماع و در مقابل، توانایی برای نیکی کردن به کسانی که به او بدی کرده‌اند می خواهد، یعنی حوزه حقوق اجتماع و حقوق فرد از یکدیگر تفکیک شده است.
                      در پایان بار دیگر از توجه حضرتعالی به مسائل اجتماعی و دغدغه نسبت به سرنوشت جامعه و آینده انقلاب اسلامی و نامه روشنگر و راه گشای آن عالم دلسوز و مصلح تشکر می‌کنم.
                      اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟
                      درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                      توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                      نظر

                      • وحید 20
                        ستاره‌دار(98)
                        • Mar 2011
                        • 29911

                        #33041
                        پاسخ : اخبار

                        پرفسور محمود آخوندی خطاب به طراحان جرم سیاسی:
                        بین شما کسی نبود با مفهوم جرم سیاسی آشنایی داشته باشد؟

                        یك استاد جزا و جرم شناسی دانشگاه با اشاره به ایرادات طرح جرم سیاسی، گفت: کنار گذاشتن حدود فعالیت منتقدان سیاسی یک افترای حقوقی تلقی می‌شود و اساسا به همین خاطر است که در دنیای امروزی جرم سیاسی تعریف نمی‌شود چون هرگاه این اتفاق رخ داد و جرم سیاسی تعریف شد، دولت‌های خودکامه شکل گرفتند اگرنه دولت‌های آزاد و دموکرات جهان، جرم سیاسی را تعریف نمی‌کنند.

                        پروفسور محمود آخوندی در گفت و گو با خبرنگار ایلنا درباره طرح جرم سیاسی و مفاد آن به ویژه حقوق زندانیان سیاسی، گفت: مطالبی که در این طرح گردآوری شده است، جرم سیاسی را از جایگاه اجتماعی و معنا و مفهوم سنتی و واقعی خود دور می‌کند. چون اساسا آنچه که در این طرح به عنوان جرم سیاسی اطلاق شده، جرم سیاسی نیست.

                        این حقوقدان در ادامه بیان کرد: طراحان جرم سیاسی خواسته‌اند تحت عنوان جرم سیاسی، دولتمردان و مسئولان را در برابر جرائم سیاسی بیمه کنند یا به عبارتی دیگر جرم سیاسی را از بیخ و بن بسوزانند. در حالیکه ماهیت جرم سیاسی اساسا چنین نیست.

                        این استاد جزا و جرم شناسی دانشگاه با اشاره به طرح جرم سیاسی در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس شورای اسلامی، گفت: با این تعریف، جرم سیاسی را از بیخ و بن سوزانده اند و باید از طراحان این طرح سوال شود آیا در بین شما کسی نبود که آشنایی دقیق و کامل با مفهوم جرم سیاسی داشته باشد تا اقدام به تدوین چنین طرحی انجام نشود؟

                        به گفته‌ این حقوقدان، هیچکدام از مطالب و تعاریفی که در این خصوص مطرح شده، اساسا جرم سیاسی نیست و تنها با این تعاریف دلایل سیاسی را به کل از بین می‌برند و ریشه‌ آن را خشک می‌کنند چون تمام مواد و مفاد آن علیه جرائم سیاسی است. به بیانی صریح‌تر در طرح جرم سیاسی تمام تلاش قانون‌گذار آن است تا امنیت دولتمردان و مسئولان را در برابر منتقدان تامین کند و اجازه ندهد آنان در معرض انتقاد قرار گرفته و در نهایت جایگاه منتقدان از بین برود تا در نهایت حقوق منتقدان در برابر تصمیمات سیاسی نایدیده گرفته شود.

                        آخوندی با تاکید بر این که طرح جرم سیاسی، بخش عمده‌ای از انتقادات سیاسی و فعالیت‌های سیاسی را کنار خواهد گذاشت، تصریح کرد: کنار گذاشتن حدود فعالیت منتقدان سیاسی یک افترای حقوقی تلقی می‌شود و اساسا به همین خاطر است که در دنیای امروزی جرم سیاسی تعریف نمی‌شود چون هرگاه این اتفاق رخ داد و جرم سیاسی تعریف شد، دولت‌های خودکامه شکل گرفتند اگرنه دولت‌های آزاد و دموکرات جهان، جرم سیاسی را تعریف نمی‌کنند.

                        آخوندی در ادامه به تلاش برخی کشورها برای تعریف جرم سیاسی اشاره کرده و افزود: آلمان‌های نازی در دوره هیتلر، ایتالیای فاشیسم در دوره موسولینی، عراق در دوره صدام و همچنین لیبی در دوره معمر قذافی، اقدام به تعریف جرم سیاسی بنا بر نظرات خودشان کردند. همه می دانیم نتیجه این اقدامات و رفتار‌ها چه شد. لذا این تعریف‌ها هیچ دردی را درمان نخواهد کرد.
                        این حقوق‌دان با تاکید بر متن طرح جرم سیاسی، خاطرنشان کرد: متاسفانه در این طرح اقداماتی که اساسا نباید جرم تلقی شوند، به عنوان جرم شناخته شده است که البته فراتر از این تعاریف اشکالات دیگری نیز به این طرح وارد است؛ ایراداتی که انصافا وجود آن در طرح دور از منطق است.

                        این استاد جرم شناسی دانشگاه در پاسخ به این سوال که آیا طرح جرم سیاسی توانایی احیای حقوق زندانیان سیاسی چون خدمات درمانی، دسترسی یا عدم دسترسی به وسیله های ارتباطی و مسائلی از ایندست را دارد، اذعان داشت: جدای از فراهم نبودن زیر‌ساخت‌های لازم برای احیای حقوق زندانیان سیاسی، شعارهایی که در طرح جرم سیاسی به عنوان ویترین نمایشی مطرح می‌شود، در آیین نامه‌های زندان‌ها ثبت شده است بنابراین آمدن این طرح با عنوان احیای حقوق زندانیان سیاسی معنایی ندارد.
                        درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                        توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                        نظر

                        • وحید 20
                          ستاره‌دار(98)
                          • Mar 2011
                          • 29911

                          #33042
                          پاسخ : اخبار

                          نامه زیباکلام به آیت الله حائری شیرازی

                          صادق زیباکلام در نامه‌ای به آیت‌الله حائری شیرازی، چالش‌هایی را درباره برخی نکاتی از نامه اخیر وی به علی مطهری درباره حوادث پس از انتخابات سال 1388 مطرح کرده است.

                          در این نامه که خبرآنلاین آن را منتشر کرده، آمده است:

                          «بسمه تعالی

                          حضرت آیت‌الله محی‌الدین حائری شیرازی

                          نماینده معزز مجلس خبرگان رهبری دامت افاضاته

                          با سلام و تحیات پاسخ حضرتعالی را در رسانه‌ها به آقای دکتر علی مطهری در خصوص "فتنه 88" خواندم. به دو دلیل تصمیم گرفتم جسارت نموده و عرایضی در خصوص پاسختان به آقای مطهری معروض دارم. نخست ارادت شخصی که به شما دارم و جنابتان را مجتهدی پارسا، خداترس و عادل می‌دانم. ثانیاً اینکه در پاسختان به آقای مطهری دست به دامان ادبیات موسوم به "فتنه" نشده‌اید. از دید بنده اتفاقاً ارزشمندترین نکته پاسختان به آقای مطهری دوری گزیدن از آن ادبیات می‌باشد. متجاوز از پنج سال است که یک جناح سیاسی شبانه‌روز این ادبیات را برای قلع و قمع منتقدینش بکار می‌برد. دریغ از آنکه در این پنج سال پنج دقیقه به "متهمین فتنه" اجازه دفاع داده باشد. نفس اینکه جنابعالی در نامه‌تان حتی یکبار هم لغت "فتنه" را بکار نبرده‌اید از نظر بنده مبین آنست که پس خیلی هم به آن باور ندارید. از این بابت که سواره بر نشسته نتاخته‌اید در خور احترام هستید.

                          اگرچه که جنابعالی اعتراضاتی که پس از اعلام نتایج انتخابات 22 خرداد 88 اتفاق افتاد را "فتنه" خطاب نکرده‌اید اما و در عین حال هم با آن اعتراضات صراحتاً مخالفت کرده‌اید. محض اطلاع عزیزانی که از مضمون نامه حضرتعالی به آقای مطهری آگاهی ندارند، بعرضشان بایستی برسانم که جنابعالی اساساً با نفس دعوت به راهپیمایی به منظور اعتراض به نتایج انتخابات 88 مخالفت نموده‌اید. اساس استدلالتان هم تکیه بر روی مقوله‌ای بنام "عقل اجتماعی" است. معتقدید که برخلاف جوامع توسعه‌یافته، مثلاً لندن یا پاریس که در آنها راهپیمایی‌های اعتراضی با "عقل اجتماعی" سازگار است (چون برخلاف خاورمیانه، مردم در این جوامع قرن‌هاست که با آزادی و حقوق اجتماعی آشنایی دارند)، در جامعه خودمان قدمت آزادی به بهمن 57 می‌رسد بنابراین "عقل اجتماعی" حکم می‌کند که ما از راهپیمایی‌های اعتراضی برای رسیدن به خواسته‌های مدنی سیاسی‌مان استفاده نکنیم. چون در جامعه ما (بزعم آیت‌الله حائری شیرازی) همواره خطر نفوذ و سوءاستفاده عناصر نفوذی در تجمعات سیاسی عمومی وجود دارد و آنها (دشمنان) از چنین اجتماعاتی بنفع مقاصدشان می‌توانند سوءاستفاده نمایند. (و مثال‌هایی هم در تأیید نظرشان می‌آورند از جمله انفجار حزب جمهوری اسلامی در 7 تیر سال 60 و کشته شدن افرادی در راهپیمایی‌های اعتراضی سال 88). ایشان بدون نام بردن از آقایان مهندس موسوی و حجت‌الاسلام کروبی نتیجه‌گیری می‌کنند که دعوت آنان از مردم بمنظور برگزاری راهپیمایی اعتراضی به نتیجه انتخابات کار نادرستی بوده چون بواسطه فراهم نبودن شرایط اجتماعی (یا همان "عقل اجتماعی") در ایران برای این دست اعتراضات، عوامل نفوذی دشمن توانستند از آن راهپمایی‌ها بهره‌برداری نموده و عده‌ای از هموطنانمان کشته شدند. ایشان معتقدند که بجای دعوت به راهپیمایی، آن آقایان می‌بایستی از طرق دیگر در جهت تحقق خواسته‌هایشان برمی‌آمدند.

                          حضرت آیت‌الله حائری شیرازی، من وارد کم و کیف نتایج انتخابات 88، پی‌آمدهای بعد از اعلام نتایج آن انتخابات، رویکرد آقایان مهندس موسوی و جناب حجت‌الاسلام کروبی و بالاخره واکنش مسئولین به آن اعتراضات نمی‌شوم. بالاخره روزی جریانات سال 88 مورد رسیدگی قرار خواهند گرفت. آنچه که برایم عجیب بود و در حقیقت اسباب نوشتن این نامه شد بکارگیری یا تکیه جنابعالی بر روی مقوله‌ای بنام "عقل اجتماعی" در مخالفت با آقایان موسوی و کروبی بود. اولاً جنابعالی فرض گرفته‌اید که میلیون‌ها نفری که به نتایج آن انتخابات اعتراض داشتند از خود اراده و نظری نداشته و چشم و گوششان به آقایان موسوی و کروبی بود و به دعوت این آقایان بود که راهپیمایی اعتراضی موسوم به سکوت در عصر روز دوشنبه 25 خرداد را براه انداختند. این فرضتان کاملاً مورد مناقشه است. ثانیاً، این انتقادتان که ایشان و سایر معترضین می‌بایستی به نهاد رسمی برگزارکننده انتخابات مراجعه می‌کردند هم با توجه به تمایل و جانبداری آشکار شورای محترم نگهبان از یک طرف منازعه و بیطرف نبودن این نهاد توقع‌تان خیلی واقع‌بینانه و منصفانه نمی‌باشد. معترضین سال 88 به کنار، آیا خود جنابعالی شورای محترم نگهبان را بعنوان یک "داور منصف و بیطرف" تعریف می‌کنید؟

                          اما استدلال "عقل اجتماعی" جنابعالی از جهات دیگری هم برایم شگفت‌انگیز بود. حسب تعریف جنابعالی از "عقل اجتماعی"، اگر یک کنش سیاسی مثلاً یک راهپیمایی یا یک گردهمایی سیاسی به خیر و خوشی برگزار شود مطابق "عقل اجتماعی" می‌بوده اما اگر گرفتاری‌ها و اتفاقات ناخوشایندی در جریان تحقق آن اتفاق بیافتاد در آنصورت مطابق "عقل اجتماعی" نمی‌شود. به بیان ساده‌تر، از پیش نمی‌توان درستی یک کنش سیاسی را تعیین نمود و ما ملاک و معیاری برای "عقل اجتماعی" نداریم. جنابعالی می‌فرمایید که چون در راهپیمایی اعتراضی سال 88، خطر سوءاستفاده دشمنان بوده (و در عمل هم می‌فرمایید استفاده کردند)، لذا از همان ابتدا معترضین نمی‌بایستی بسمت آن شیوه برای بیان اعتراضاتشان می‌رفتند. فرض بگیریم که عناصر نفوذی از آن راهپیمایی سوءاستفاده نمی‌توانستند بنمایند و بقول شما جامعه ما هم مثل جوامع پاریس یا لندن می‌بود، آیا در آنصورت از نظر جنابعالی آن راهپیمایی درست می‌بود؟ تبعات نظریه "عقل اجتماعی" بعنوان شاخص تعیین‌کننده درستی یا نادرستی کنش‌های سیاسی، معلوم نیست بکجا ختم خواهد شد. اگر ملاک "عقل اجتماعی" این باشد که در جریان یک راهپمایی حادثه ناگواری اتفاق نیفتاد، در آنصورت در ایران تنها راهپیمایی‌هایی که منطبق بر "عقل اجتماعی" می‌شوند راهپمایی‌های رسمی دولتی هستند چون در این دست راهپیمایی‌ها و تجمعات هیچ حادثه ناگواری اتفاق نمی‌افتاد. اما این همه مشکل نیست. بسیاری از کنش‌های سیاسی تاریخی با این ضابطه به زیر سوال می‌روند. راهپیمایی 17 شهریور سال 57 هم که منجر به کشته و مجروح شدن صدها نفر شد درست نبوده. راهپیمایی‌های تاریخی تاسوعا و عاشورا سال 57 هم به زیر سوال می‌روند چون ممکن بود که بخش‌هایی از نیروهای نظامی و امنیتی رژیم شاه به سمت مردم تیراندازی می‌کردند (همچنانکه در بسیاری از راهپیمایی‌ها این اتفاق افتاد)، اعتراضات 14 و 15 خرداد سال 42، قیام 30 تیر سال 31 بنفع مرحوم دکتر مصدق و ... جملگی در عبور از چارچوب ضابطه "عقل اجتماعی" جنابعالی معلوم نیست چه سرنوشتی پیدا می‌کردند.

                          استدلال دیگرتان در دفاع از "عقل اجتماعی" مبنی بر اینکه برخلاف جوامع اروپایی ما از بهمن 57 با مفهوم آزادی آشنا شده‌ایم هم ایضاً با دشواری‌های زیادی روبرست. ما در حقیقت از اواخر قرن نوزدهم و نهضت مشروطه با مدرنیته سیاسی و مفاهیمی همچون آزادی، آزادی بیان، آزادی اندیشه، حاکمیت قانون، حکومت منتخب مردم و... آشنا شده‌ایم. اینکه پس مشکل و گره کار پس از یک قرن در کجاست، بازمی‌گردد به شرایط تاریخی جامعه‌مان. در پایان باز هم ادب و ارادتم را به محضر بزرگوارتان معروض می‌دارم.

                          ایام بکام باد

                          صادق زیباکلام
                          درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

                          توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

                          نظر

                          • Hessam
                            عضو فعال
                            • Aug 2012
                            • 1240

                            #33043
                            پاسخ : اخبار


                            ادعای تماس تلفنی احمدی نژاد با خاتمی

                            عضو بنیاد باران گفت: اخیرا تلاش هایی از سوی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان به منظور برقراری ارتباط تلفنی و دیداری با شخصیت ها و چهره های شاخص جریان رقیب یعنی اصلاح طلبی صورت گرفته که می توان به نمونه دیدارش با آیت الله سید حسن خمینی در مرقد بنیانگذار انقلاب اسلامی اشاره داشت.
                            کد خبر: ۴۴۷۷۲۶
                            تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۴ - 08 November 2014
                            عضو بنیاد باران گفت: اخیرا تلاش هایی از سوی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان به منظور برقراری ارتباط تلفنی و دیداری با شخصیت ها و چهره های شاخص جریان رقیب یعنی اصلاح طلبی صورت گرفته که می توان به نمونه دیدارش با آیت الله سید حسن خمینی در مرقد بنیانگذار انقلاب اسلامی اشاره داشت.

                            به گزارش ایسکانیوز عضو بنیاد امید ایرانیان درباره دیدارها و ارائه درخواست از سوی احمدی نژاد با برخی شخصیت های سیاسی اصلاح طلب برای انتخابات آینده اظهار داشت: وی شخصا و یا با واسطه به برخی چهره های اجتماعی و فرهنگی اصلاح طلب تماس گرفته و از آنها درخواست کرده تا در انتخابات آینده در لیست انتخاباتی وی قرار گیرند.

                            رسولی گفت: جریان سیاسی اصلاح طلبان و شخصیت های شاخص این جریان همچون حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی، عارف و... هوشمندتر از آنند که بازیگر چنین کارگردانی شوند و هیچگاه تلاش های احمدی نژاد در زمینه جلب نظر جریان اصلاح طلب به سوی خود به سرانجام نخواهد رسید و شاید طیف های کوچک، بی نام و نشان و مدعی این جریان سیاسی جذب عناصری با جاذبه های مالی- انتخاباتی احمدی نژاد شوند اما استراتژی همگرایی وی با اصلاح طلبان یک سرنوشت منتهی به شکست است.

                            عضو بنیاد باران به تماس های اخیر احمدی نژاد با چهره های شاخص جریان اصلاح طلب اشاره و خاطرنشان کرد: دفتر وی تماسی را با دفتر حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی لیدر اصلاح طلبان داشته اما هیچ حساسیت و واکنشی نسبت به این تماس ها از طرفین نشان داده نشده است.

                            اخیرا تلاش هایی از سوی محمود احمدی نژاد رئیس جمهور سابق کشورمان به منظور برقراری ارتباط تلفنی و دیداری با شخصیت ها و چهره های شاخص جریان رقیب یعنی اصلاح طلبی صورت گرفته که می توان به نمونه دیدارش با آیت الله سید حسن خمینی در مرقد بنیانگذار انقلاب اسلامی اشاره داشت.

                            نظر

                            • Hessam
                              عضو فعال
                              • Aug 2012
                              • 1240

                              #33044
                              پاسخ : اخبار

                              پاسخ علی مطهری به نامه آیت الله حائری شیرازی
                              کد خبر: ۴۴۷۷۲۲
                              تاریخ انتشار: ۱۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۲:۱۴ - 08 November 2014
                              علی مطهری در پاسخ به نامه اخیر آیت الله حائری شیرازی با تاکید بر لزوم پذیرش برخی اشتباهات در حوادث بعد از انتخابات 88، برخی از این اشتباهات را زمینه‌ساز این حوادث دانست و گفت که اگر عدالت و انصاف حاکم باشد هرکس به حق خود می‌رسد در حالی که اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.

                              به گزارش ایسنا متن کامل این نامه که علی مطهری آن را در اختیار خبرنگار پارلمانی ایسنا قرار داده به شرح زیر است:

                              «بسم الله الرحمن الرحیم

                              آیت الله حائری شیرازی دامت برکاته

                              سلام علیکم

                              نامه جنابعالی را در رسانه‌ها دیدم و به دقت مطالعه کردم. از حسن توجه شما به عنوان یک عالم روشن‌بین اسلامی به مسائل و معضلات اجتماعی و سیاسی، که معمولا اقران حضرت عالی از ورود به آن‌ها پرهیز می‌کنند و احیانا آن را در شأن خود نمی‌دانند، خرسند و مسرور شدم گرچه این امر مسبوق به سابقه است و قبلا نیز مطالب ارزشمندی در موضوع نظام خانوادگی اسلام برای رفع مشکلات جامعه خصوصا جوانان فرموده‌اید و البته این، روش علمای ربانی است که صرفا از روی نصح و خیرخواهی و انجام وظیفه دینی خود وارد این میدانها می شوند و از ملامت ملامت کنندگان نمی ترسند. ورود علمای منصف و خوش سابقه‌ای مانند حضرت عالی به موضوع فتنه سال 88 میتواند آن را از بن بست خارج کند و وحدت و همدلی را به جامعه بازگرداند.

                              در تعلیل نوشتن نامه به اینجانب فرموده اید: «دیدم شما از دعوت مردم به خیابان در سال 88 دفاع می‌کنید» و سپس آن را با توجه به شرایط جامعه ما خلاف عقل اجتماعی دانسته‌اید.

                              من به یاد ندارم که در مصاحبه‌ای یا نامه‌ای و یا نطقی از دعوت مردم به خیابان در آن ایام دفاع کرده باشم بلکه همیشه خلاف آن را گفته ام اما همواره تأکید کرده‌ام که اگر مردمی به طور طبیعی و خودجوش به موضوعی اعتراض داشته باشند باید بتوانند حرف خود را در قالب تجمع یا راه پیمایی بزنند و صداوسیما و سایر رسانه‌ها وظیفه دارند آن را منعکس کنند. اصل بیست و هفتم قانون اساسی می‌گوید: «تشکیل اجتماعات و راهپیمایی‌ها بدون حمل سلاح به شرط آنکه مخل به مبانی اسلام نباشد آزاد است.»

                              پس از انتخابات سال 88 به دلیل نوع رفتار یکی از کاندیداها از چند ماه قبل خصوصا رفتارش در مناظره کذایی و نیز نوع اعلام نتیجه انتخابات و همچنین ادعای پیروزی کاندیدای دیگر، عده قابل توجهی از مردم اعتقاد به تقلب پیدا کردند و اعتراضاتی صورت گرفت. ما به جای آن‌که این آتش را مهار کنیم و درجه هیجان طبیعی برآمده از رقابت‌های انتخاباتی را پایین بیاوریم، برای پیروز انتخابات جشن ملی گرفتیم و در آن جشن کاندیدای پیروز حضور پیدا کرد و سخنان تحریک آمیز به زبان آورد. گویی برنامه‌ای بود برای آن‌که معترضان تحریک شوند. روز بعد مردم معترض برای پاسخگویی به آن جشن ملی به طور طبیعی و بدون آنکه دستوری دریافت کرده باشند.

                              - گرچه ممکن است کاندیداهای معترض به اصرار مردم سخنی گفته باشند - راه پیمایی آرام کردند که البته در پایان آن و زمانی که راه پیمایان متفرق می شدند اتفاق تلخی افتاد که منجر به کشته شدن چند نفر شد. در این‌جا طرفین یکدیگر را متهم می‌کنند.

                              از جنابعالی سوال می کنم: اگر بعد از آن مناظره کذایی عکس‌العمل مقتضی و قانونی از طرف مسئولان امر مانند شورای نگهبان نشان داده می شد و پس از شروع اعتراضات نیز به جای اعلام جشن ملی برای کاندیدای پیروز، موضوع منازعه به نظر شورای نگهبان موکول می‌گردید تا در فاصله زمانی مقرر هیجانها فروکش کند آیا اساسا فتنه‌ای با این وسعت اتفاق می افتاد؟

                              پس نباید اقدامات طرف مقابل را نادیده گرفت و اشکال را در عدم رشد اجتماعی و سیاسی مردم دانست و گفت: «دعوت مردم به راهپیمایی آرام در پاریس و لندن با عقل اجتماعی سازگار است چون آنجا خاورمیانه نیست. مردم قرنها با حقوق اجتماعی خود زندگی می کنند.»

                              من این مطلب را قبول ندارم. معتقدم مردم ایران پس از انقلاب اسلامی رشد قابل توجه اجتماعی و سیاسی پیدا کرده‌اند و دعوت مردم به راه پیمایی آرام نه تنها در پاریس و لندن بلکه در تهران و سایر شهرهای ایران نیز با عقل اجتماعی سازگار است، به شرط آنکه ما هر اعتراض مدنی را براندازی نظام معرفی نکنیم و بلافاصله منتسب به آمریکا و انگلیس و اسرائیل ننماییم بلکه آن را نشانه آزادی بیان و پیروی از سیره علی علیه‌السلام در نقد حاکمان بدانیم. تا زمانی که ما نظام را مانند یک نهال لرزان و متزلزل تصور می‌کنیم که با هر نسیم اعتراضی به این سو و آن سو می‌رود و در نتیجه از هرتجمع و راه پیمایی هراس داریم، مطلب همان است که جنابعالی می فرمایید یعنی دعوت مردم به راه پیمایی آرام در ایران با عقل اجتماعی سازگار نیست، با این تفاوت که شما می گویید علت آن این است که مردم رشد کافی اجتماعی پیدا نکرده اند و من می گویم علت این است که برخی مسئولان تحلیل درستی از جامعه ایران ندارند و از قوت و استحکام نظام جمهوری اسلامی بی خبرند؛ لذا هر اعتراض مدنی را نقشه ای برای براندازی نظام می دانند.

                              ریشه نظام جمهوری اسلامی در ایمان اسلامی مردم ماست و این ایمان چیزی نیست که به آسانی سست شود. همان مردمی که انتقادهای فراوان اقتصادی و فرهنگی و سیاسی دارند آنجا که پای دفاع از نظام اسلامی به میان می آید وارد میدان می شوند و آماده فداکاری هستند چون معتقدند این نظام از هر نظام دیگری بهتر است گرچه نیاز به اصلاح دارد.

                              فرموده اید: «با توجه به حادثه حزب جمهوری اسلامی چه توقعی دارید که در یک راهپیمایی میلیونی به وسیله عوامل نفوذی خسارت‌های جانی و مالی پیش نیاید؟ عقل اجتماعی می گوید این کار درست نیست.»

                              با این منطق، در جمهوری اسلامی اساسا هرگونه تجمع و راه پیمایی و اعتراض امکان پذیر نیست چون ممکن است منافقین یا گروه های معاند دیگر حادثه بیافرینند، و اصل بیست و هفتم قانون اساسی نیز یک حشو زاید بوده و صرفا برای نمایش دموکراسی است و قابل اجرا نیست.

                              اولا شرایط اول انقلاب را که منافقین مسلح در خیابانها رفت و آمد می کردند نباید به امروز تسری بخشید و به این وسیله حقی از حقوق مردم را که در قانون اساسی و شرع مقدس و سیره اولیاء دین به رسمیت شناخته شده است، یعنی حق نقد و انتقاد و نصیحت ائمه مسلمین به صورت آشکار را از آنها سلب کرد. ثانیا حفظ امنیت در اجتماعات و راه پیمایی ها اگر طرفین بخواهند، کار ساده ای است. مسئله این است که یک طرف نمی خواهد موضوع اعتراض و انتقاد آرام پا بگیرد.

                              فرموده اید: «مسئله ای که باید با حضور کارشناسان حل شود (شبهه تقلب) وقتی به مردم واگذار شود مصیبت بار خواهد بود.» حرف درستی است اما وقتی به جای موکول کردن موضوع به نظر شورای نگهبان، اعلام جشن ملی می شود، به این معنی است که مسئله تمام شده و نظر شورای نگهبان نیز معلوم است. پس معترضان به کجا پناه ببرند؟ در این شرایط، اعتراض آنها مسموع و فرمان عقل اجتماعی است.

                              اما عامل اصلی و حلقه مفقوده ای که باعث تداوم و پایان نیافتن مسئله فتنه سال 88 و موجب اظهارنظرهای شاذ شده است که یکی غیرمنصفانه سران معترضان را به موسولینی تشبیه می‌کند و جنابعالی حکیمانه به عقل اجتماعی متوسل می‌شوید این است که ما نمی‌خواهیم اعتراف کنیم که در این واقعه خطاهایی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفته است و این مبتنی بر آن است که ما جمهوری اسلامی را در هاله‌ای از قدس و در عالم ملکوت فرض می‌کنیم که نمی‌توان خطایی را به آن نسبت داد. گرچه هر چیزی که رابطه و نسبتی با اسلام پیدا می کند از قداست برخوردار می شود اما مقدس بودن به معنی خطا ناپذیر بودن و نقد ناپذیری نیست. این امر خلاف عقل و خلاف سیره علی علیه السلام است که منادی نقد پنهان و آشکار حکومت بود و خلاف نظر امام خمینی(ره) و شهید آیت الله مطهری و رهبر گرامی انقلاب است.

                              پس بیاییم ضمن آنکه کاندیداهای معترض را در اصرار بر ادامه اعتراضات مقصر معرفی می کنیم که باید زودتر تکلیف مسئله را روشن می کردند تا موجب سوءاستفاده دشمنان خارجی نشود، قبول کنیم که اشتباهاتی نیز از طرف برخی مسئولان صورت گرفت که معد و زمینه‌ساز و دامن زننده به فتنه شد. با این نگاه مسئله قابل حل است چون عدالت و انصاف حاکم است و هرکس به حق خود می رسد اما اگر لجاجت و خودخواهی حاکم باشد این موضوع به یک غده چرکین برای جمهوری اسلامی تبدیل خواهد شد.

                              بنابراین در این که دعوت به استمرار اعتراض نوعی پذیرش تفریق است با شما همداستانم؛ گرچه سران معترضان برآنند که پس از سخنان مقام رهبری در نماز جمعه 29 خرداد سعی وافری برای لغو راه پیمایی 30 خرداد مبذول داشته اند که به دلیل فرصت کم به طور کامل موفق نشده اند. به هرحال بسیاری از این مسائل با گفت و گو و اجازه دفاع دادن به متهمان قابل حل است به شرط آنکه صراحت به خرج دهیم و از مصانعه و ملاحظه کاری و رودربایستی پرهیز نماییم چنانکه امام علی علیه السلام فرمود: انما یقیم امرالله من لا یصانع و لایضارع و لا یتبع المطامع.

                              مطلب آخر این که فرموده اید: «وقتی دیدم امام صادق علیه السلام می گوید انتظار دارم از دوست مظلومم که به دوست ظالمم بگوید: یا اخی أنا الظالم حتی یقطع التهاجر (برادرم! من ظالم هستم، تا کدورت از بین برود) برایم سنگین بود اما وقتی دیدم ماشینی در خط ما می آمد و راننده حق خود را به او داد و راه را به او واگذار کرد تا تصادف نشود، معنای مطلب آن حضرت را فهمیدم. آیا همین عقل اجتماعی که رانندگان خبر دارند و راه را به ناحق می دهند تا تصادف نشود، نباید الگوی ما در رفتار با طرف ما در میدان سیاست باشد؟» و بعد استناد به رفتار هارون علیه السلام و امام علی علیه السلام در گذشت از برخی مسائل به خاطر وحدت امت فرموده اید خصوصاکه آنجا بحث حق و باطل مطرح بوده و اینجا چنین نیست و به طریق اولی باید وحدت را حفظ کرد.

                              ظاهرا نصیحت حضرتعالی متوجه هردو گروه است که به خاطر موضوع مهمتر یعنی وحدت و عدم تفرق در مقابل دشمنان خارجی باید از حق خود گذشت، که نصیحت درستی است اما به نظر می رسد حدیث امام صادق علیه السلام ناظر به حقوق فرد است نه حقوق اجتماع و حق الناس، و این دو با هم خلط شده اند. سیره پیامبر اسلام و امیرالمؤمنین نیز همین را تأیید می کند. آنها در مسائل فردی نرمش داشتند و از حقوق خود می گذشتند اما در مسائل اجتماعی صلابت داشتند و از حقوق اجتماع نمی گذشتند. گاهی کوتاه آمدن در مقابل ظالم به تجری او و ادامه ظلم منتهی می شود. امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق از خدا قدرت برای دفاع از حقوق اجتماع و در مقابل، توانایی برای نیکی کردن به کسانی که به او بدی کرده‌اند می خواهد، یعنی حوزه حقوق اجتماع و حقوق فرد از یکدیگر تفکیک شده است.

                              در پایان بار دیگر از توجه حضرتعالی به مسائل اجتماعی و دغدغه نسبت به سرنوشت جامعه و آینده انقلاب اسلامی و نامه روشنگر و راه گشای آن عالم دلسوز و مصلح تشکر می‌کنم.

                              نظر

                              • مخبرالدوله
                                عضو فعال
                                • May 2012
                                • 5228

                                #33045
                                پاسخ : اخبار

                                بلومبرگ بررسی کرد
                                چرا قیمت نفت افزایش خواهد یافت
                                کد خبر: ۲۱۳۰۳۲
                                ۱۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۷:۳۴

                                فرارو- پیش بینی های قیمت از سوی سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) هرگز معتبر نبوده، و به همین خاطر رد پیش بینی اخیر این سازمان-قیمت اسمی ثبات 110 دلار در هر بشکه تا پایان دهه جاری و 177 دلار تا 2040- چندان سخت نیست. با این حال زمانیکه عبدالله البدری، دبیرکل اوپک می گوید دلالان نقش مهمی در افت قابل توجه قیمت نفت دارند و قیمت ها طی سال آینده بار دیگر افزایش خواهد یافت، باید صحبت هایش را جدی گرفت.


                                به گزارش سرویس بین الملل فرارو به نقل از بلومبرگ، اوپک از سال 2007 دورنمای نفت جهانی خود را منتشر می کند. نخستین گزارش این سازمان قیمت هر بشکه نفت اوپک تا سال 2030 را بین 50 تا 60 دلار پیش بینی کرده بود. پس از آن قیمت ها به 141 دلار در هر بشکه رسید و در سال 2008 پس از وقوع بحران مالی جهان، ناگهان به 33 دلار سقوط کرد. اوپک در سال 2010 سطح قیمت نفت تا سال 2020 را 70 تا 80 دلار پیش بینی کرد اما آن پیش بینی اعتباری نداشت؛ طی چهار سال گذشته میانگین قیمت نفت بالاتر از 100 دلار بوده است.


                                واگیت الکپروف، رئیس شرکت عظیم نفتی لوک اویل یکبار گفته بود: «قیمت از سوی خدا است.» عوامل بسیار زیادی بر عرضه و تقاضا موثر هستند و اکثر کارشناسان برای ارائه یک الگوی معتبر آنها را بررسی می کنند. بر اساس گزارش های اوپک، تقاضای جهانی نفت تا سال 2019 دست کم روزانه یک میلیون بشکه افزایش خواهد داشت. سال آینده، تقاضا در خارج از کشورهای بسیار توسعه یافته—اعضای سازمان همکاری و توسعه اقتصادی—برای نخستین بار از این سطح بالاتر خواهد بود.


                                فرض اساسی این سناریو این است که با وجود آنکه جهان توسعه یافته از انرژی پایدار بیشتر و خودروهایی که بنزین کمتری مصرف می کنند استفاده می کند، اشتهای اقتصادهای نوظهور برای نفت با سرعت بیشتری نسبت به روند کاهش آن در کشورهای توسعه یافته، رشد خواهد داشت. در شرایطی که اوپک انتظار دارد میانگین استفاده نفت برای هر خودروی سواری یا کامیون سالانه 2.2 درصد کاهش بیابد، افزایش استفاده از خودروها در چین، هند و دیگر بازارهای نوظهور- بیش از یک میلیارد دستگاه خودروی اضافی تا سال 2040- بیش از رقم جبران این کاهش خواهد بود.


                                شرکت های نفتی برای تامین تقاضای رو به افزایش نیازمند حفظ سطح بالای سرمایه گذاری هستند. اوپک پیش بینی می کند که اعضای این سازمان تا پایان دهه جاری سالانه 40 میلیارد دلار سرمایه گذاری خواهند داشت، کشورهای غیرعضو سالانه 300 میلیارد دلار را صرف حفظ و گسترش تولیدات خواهند کرد.


                                البدری می گوید: «شرایط افت قیمت نمی تواند تداوم داشته باشد چراکه در این صورت اکثر سرمایه گذاری ها متوقف خواهد شد.» در نگاه نخست، این اظهارنظر نشان می دهد که دبیرکل اوپک علت و معلول با هم اشتباه گرفته است. به هر حال قیمت نفت به دلیل رشد کند اقتصادی و کاهش سرمایه گذاری باید کاهش بیابد. دورنمای نفت جهانی تاکید دارد که «رشد اقتصادی نه تنها یکی از عوامل کلیدی محرک تقاضای نفت است، بلکه منبع اصلی بی اعتمادی نسبت به حجم مورد نیاز برای سرمایه گذاری است.»


                                با این حال نمی توان بحث البدری را گمراهانه دانست. تقاضای نفت نسبتا با ثبات است. سناریوی پایه اوپک مبتنی بر میانگین سالانه 3.5درصدی رشد اقتصادی جهان طی سال های 2014 تا 2040 است. تجدیدنظر در مورد این رقم و کاهش آن به 3.1 درصد در سال، تنها طی سال 2015 تقاضا را روزانه 300 هزار بشکه، تا سال 2020 روزانه دو میلیون بشکه کاهش می دهد.


                                در مقابل، عرضه نوسان بیشتری خواهد داشت، نه تنها به دلیل اینکه بیشتر تحت تاثیر شوک های ژئوپلیتیک قرار می گیرد. سخت نیست تصور اینکه سرمایه گذاری ناکافی باعث افت شدید عرضه خواهد شد. اکثر پیش بینی های مربوط به رشد بازده به موفقیت پروژه های سرمایه بر بستگی دارند. اگر این عوامل کنار گذاشته شوند، حتی با رشد اقتصادی اندک نیز نفت کمیاب خواهد شد و قیمت ها افزایش خواهد یافت.


                                مشکل تصمیمات سرمایه گذاری این است که توسط انسان طراحی می شود و انسان در زمان حال زندگی می کند. احساسات یک مدیر اجرایی در واکنش به اخباری دیگر و پیش بینی افت قیمت نفت در دراز مدت نمی تواند عاقلانه باشد اما بر عرضه تاثیر خواهد گذاشت. و همانطور که البدری اشاره می کند، قیمت نفت به دلیل دلالان و همچنین عرضه و تقاضا است که تغییر می کند. دبیرکل نخواست گمانه زنی خود در مورد اینکه چرا دلالان خواهان افت قیمت نفت هستند را مطرح کند.



                                مردم میپرسند که ا.ن را چه کسانی حمایت میکنند؟؟؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X