کارگاه

Collapse
این تاپیک بسته شد.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #5956
    پاسخ : کارگاه

    در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
    برای اندیشه
    ـــــــــــــــــــ
    سامانه ی فروش متناسب با دوره ی سامانه ی خرید
    ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــ


    هم اخیرا و هم در قدیم خیلی در ارتباط با کف مطلق و کف نسبی و این که حواسمان از اول (حتی پیش از طراحی سامانه) به دوره ای که می خواهیم در آن کار کنیم باشد، گفته بودیم. (هنگام طراحی باید بدانیم از سامانه مان چند درصد پاداش می خواهیم در چه زمانی و با چه احتمالی و چه میزان خطری)

    گمان کنم جمع بندی حرف ها در تصویر زیر کاملا روشن باشد:




    می دانید مشکل چیست؟
    مشکل این است که نمی توانیم دقیق تنظیم کنیم که سامانه روی چه دوره ای کار کند!
    خیلی از مشکلات سامانه ی خرید را مرتفع کردیم... ولی متاسفانه نتوانستیم کاری کنیم که
    کف های نسبی از کف های مطلق متمایز شود.
    شرح مشکل: در سامانه ی خرید (حتی سامانه ای با قدرت بالایی مثلا بالای 75 درصد احتمال پیشبینی درست) پیشنهادهای خریدی که ارائه شود برخی در نزدیکی کف بلند مدت (کف مطلق) هستند... برخی دقیقا در آخرین نقطه ی کف مطلق هستند (یعنی از فردایی که شما خریدی طوری قیمت رشد می کند! جوری که خودت هم تعجب می کنی) و برخی در انتهای (یا نزدیک به انتهای) یک کف کوتاه مدت (کف نسبی) ظاهر می شوند!

    پس شد
    چهار حالت و این چهار حالت از هم تفکیک نیستند! و شما باید در مورد هر کدام از آنها یک سیاست داشته باشید... و تفاوت این چهار حالت هم در مدت نگهداری و
    1. در مورد یکی شما باید دو روز میانگین گیری کنید و روز سوم نگهداری کنید و روز چهارم بفروشید!
    2. در مورد یکی شما باید دو ماه میانگین گیری کنید و دو ماه نگهداری کنید. و بعد بفروشید.
    3. در مورد یکی شما باید بخرید و بدون میانگین گیری فردای آن روز بفروشید.
    4. در مورد یکی شما باید بخرید و همین جور دو ماه رشد تقریبا بی وقفه ی نماد را مشاهده کنید و سپس با 100 درصد سود بفروشید! (این تقریبا که گفتم خیلی مهم است و اگر رشد کاملا بی وقفه بود نیمی از غم های ما از بین می رفت در سامانه ی فروش)

    تفاوت این موارد در همان تصویر بالا موجود است... آنجا دو حالت نشان داده شده... (دو حالت دیگر هم اگر خواستید در جای دیگر نشان دهم) یکی از دو مورد، بلافاصله پس از پیشنهاد خرید رشد بی وقفه ی یک ماهه داشته و راحت (گمان کنم مثلا) 30 درصد داده... دیگری هم بلافاصله پس از پیشنهاد خرید رشد داشته... ولی 5 درصد! (دو حالت دیگری که نشان نداده ام هم مربوط رشد پس از یک افت می باشد که نیاز به میانگین گیری دارد.)

    اما راهکارهای ما چیست؟
    • یک راهکار این است که بیاییم یک سناریویی بنویسیم برای سامانه ی فروشمان که هر چهار حالت را در بر بگیرد و بتواند از دل هر چهار مورد سود بیرون بکشد.

    • یک راه کار می تواند این باشد که ما چه بلند مدت خرید کردیم و چه کوتاه مدت، کوتاه مدت بفروشیم!
    • یکی از راه کار ها بلند مدت کار کردن است... (روی سامانه ی خرید)
    • یک راه کار این است که اصلا تمرکزمان را از سامانه ی فروش ببریم به سمت سامانه ی خرید. به این نحو که باز هم دقت سامانه ی خرید را ببریم بالا... به گونه ای که احتمال وقوع خطایش کم شود یا پیشنهادهایش دیگر نیاز به میانگین گیری نداشته باشد. (این مورد و مورد بالا شاید یکی حساب شوند بهتر باشد)
    • (یک نیمچه راه حل هم این است که ما همیشه میانگین گیری کنیم.)


    پس شد چهار حالت و چهار راه کار...
    حالا برویم در بحر این چهار راه کار ببینیم از دل اینها می توانیم چیزی در بیاوریم به دردمان بخورد یا نه؟
    (در حال حاضر به راحتی به خاطر نقص سامانه ی فروش (راننده) به راحتی بازدهی کلی سامانه ی خرید و فروش به زیر صفر (زیان) می رسد، در حالی که سامانه ی خرید (ساخت خودرو) در جایگاه خود عملکرد فوق العاده ای ممکن است داشته باشد!)
    برای اندیشه
    _________
    راهکار میانگین گیری
    _______________

    خوب...
    در مورد این هم، ابتدا توضیح می دهم:
    ما همیشه میانگین گیری می کنیم. یعنی چه پیشنهاد خرید ما بلند مدت از آب در آمد و چه کوتاه مدت، چه افت اولیه داشت و چه نداشت و بلافاصله بالا رفت، در مورد تمام این چهار حالت (و البته به علاوه حالت پنجم که کلا پیشنهاد اشتباه است) ما می آییم و میانگین گیری می کنیم.
    طبیعی است که در جاهایی که افت اولیه داریم کار درست است و در جاهایی که بلافاصله رشد داریم هم چیزی خراب نمی شود و باز با سود بیرون می آییم...
    تنها مسئله این است که اینجا چون ما نمی دانیم پیشنهادی که داده شده بلند مدت است یا کوتاه مدت یک مقدار مشکل به وجود می آید...
    یک بار مرور کنیم: پیشنهاد خرید می آید، ما نمی دانیم این پیشنهاد خرید کدام یک از پنج حالت است، می خریم، اگر بلا فاصله رشد کرد می فروشیم. اگر افت کوتاه مدت کرد میانگین کم می کنیم، اگر رشد بلند مدت کرد باز دوباره تند می فروشیم (چون فرقش را با کوتاه مدت که نمی دانیم) اگر افت بلند مدت کرد از همان ابتدای افت شروع می کنیم به میانگین کم کردن... و بعدا که رشد کرد می فروشیم...
    ولی نه!
    اینجا عملا من خودم را و شما را گول زده ام!
    یکی دو مطلب بود که نگفتم! و آن فرق کوتاه مدت و بلند مدت بود. و مسئله ی بد دیگر سنگین شدن زیان در خطاهای سامانه ی خرید بود. و البته یک مورد دیگر هم هست که بد نیست ولی یک خوبی را کاهش می دهد و آن همان فروش کوتاه مدت داشتن در تمام حالات بود که رشد های بزرگ را از بین می برد و فقط سودهای کوچک را نگه می دارد و همین می تواند باعث شود زیان های سامانه خودش را بدتر و بیشتر نشان دهد!
    توضیح: هر سامانه ای خطا دارد... این از این... اگر ما گیر یکی از خطاهای سامانه بیافتیم ابتدا (که نمی دانیم خطا است!) گمان می کنیم رشد کوتاه مدت و یا بلند مدت بلافاصله است... می خریم... یک افت می کند... گمان می کنیم این افت موقت کوتاه مدت است و میانگین کم می کنیم. باز هم افت می کند، باز هم گمان را بر این می گذاریم که یک افت موقت بلند مدت است و میانگین کم می کنیم، باز هم افت می کند و باز هم میانگین کم می کنیم... خلاصه این قدر میانگین کم می کنیم که نگو و نپرس! و آنجا تازه گمان را بر این می گذاریم که این خرید احتمالا یکی از اشتباه های سامانه ی خرید باید بوده باشد! در حالت عادی یک واحد زیان می کنیم! ولی در این گونه از پیشنهادهای اشتباه به ازای هر یک بار که میانگین کم می کنیم یک بار به زیان هایمان اضافه می شود! یعنی در این روش زیان ها خودشان را چندین برابر بزرگتر می کنند و به آدم نشان می دهند! شما فرض کنید که سامانه ی خرید شما در بهترین حالت (سنجش حالت ایده آل که در باره اش به اندازه ی کافی صحبت کردیم) قرار است 70 درصد پیشنهاد درست بدهد. این یعنی اینکه 30 درصد از پیشنهادهای شما قرار است اشتباه از آب در بیاید! با این راه کار قرار شد یک کاری کنیم که تمام آن 70 درصد واقعا به سود تبدیل شود (اگر بشود... که هنوز بحثش را نکرده ایم) ولی با این راهکار عملا آن 30 درصد زیان را چندین برابر کرده ایم! اگر بیشینه پله های خرید ما چهار تا باشد، (تازه اگر همه ی پله ها یک اندازه باشند و توان 2 (مارتینگل) نباشند) ، این 30 درصد زیان خودش را در موارد اشتباه 4 برابر می کند و به ما نشان می دهد!!! و این یعنی کابوس! یعنی عملا نسبت 30-70 می تواند به 50-50 یا بدتر تغییر کند! (این 50 هم فقط در حالتی است که ما دو پله میانگین گیری داشته باشیم)
    (نمی دانم مطلبم را رساندم یا نه؟)
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #5957
      پاسخ : کارگاه

      بررسی دیده بان و شاخص ها
      _______________________


      همچنان گمان می کنم وضع گروه های انبوه سازی و سیمان خوب و مطمئن باشد.
      بیمه و بازنشستگی هم اخیرا برای میان مدت و بلند مدت دارد خوب می شود.
      منتظر رشد کوچک در گروه لاستیک و افت کوچک در گروه کاشی و سرامیک هم هستیم. برای تصمیم گیری برای ورود.


      بهپاک دوباره کف است و اگر یک رشد کوچک بکند برای خرید خوب است. هم کوتاه مدت و هم میان مدت و هم بلند مدت.
      تاپیکو خوب نیست. با اینکه بنیادش عالی است ولی نامعلوم و رو به بد است.
      ثاژن و ثتران نامعلوم و رو به خوب هستند (منتظر یک اشاره هستند بروند بالا).
      ثغرب پیشنهاد نگهداری و حتی شاید اضافه کردن.
      ثمسکن کاملا نامعلوم. از دیده بان خارجش می کنیم.
      حپارسا نامعلوم ولی منتظر رشد. (توضیحش زیاد می شود و صرف نگر می کنم و خلاصه اش این می شود که در کوتاه مدت همین جا بماند و بالا/پایین نرود خوب است.)
      حبندر هم نامعلوم است و دوره ی کوتاه مدتش باید تمام شود.
      خساپا تقریبا دیگر دارد آماده می شود و از همین روزها می توان خرید گروه خساپا را آغاز کرد.
      خودرو وضعش زیاد معلوم و جالب نیست. احتمالا در میان مدت افت می کند و از دیده بان اخراجش می کنیم.
      دسانکو واگرایی خوب داده و دوره ی کوتاه مدتش تمام شود می توان برای خرید اقدام کرد.
      سپاها عالی است و پیشنهاد خرید است. (نگهداری)
      ستران عالی است و پیشنهاد خرید است.
      سدور دو سه روز باید بگذرد بعد خرید.
      سشرق هم در اواخر روند کاهشی است و با اولین رشد کوچک پیشنهاد خرید است.
      سفارس پیشنهاد خرید است. (اگر خاطرتان باشد در تابلو خوانی دیروز هم سفارس را داشتیم که یک نفر با یک سرمایه کم خیلی عالی خرید و صف خرید کرد! (گمان کنم 500 میلیون ریال خرج کرد کلا...)
      سکرد زیر 800 ریال پیشنهاد خرید است.
      فاراک پیشنهاد خرید میان مدت/بلند مدت است. پله ای میان گین گیری.
      فرابورس نامعلوم.
      ونفت نامعلوم.
      ثاباد پیشنهاد خرید کوتاه مدت! پیشنهادش هم خیلی خوب است.
      ثپردیس پیشنهاد خرید با احتیاط است.
      ثرود پیشنهاد نگهداری ولی خرید نه! اگر در کوتاه مدت افت داشت و خواست دوباره رشد کند پیشنهاد خرید است.
      ثشرق پیشنهاد خرید است.
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #5958
        پاسخ : کارگاه

        در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post



        اما راهکارهای ما چیست؟
        • یک راهکار این است که بیاییم یک سناریویی بنویسیم برای سامانه ی فروشمان که هر چهار حالت را در بر بگیرد و بتواند از دل هر چهار مورد سود بیرون بکشد.

        • یک راه کار می تواند این باشد که ما چه بلند مدت خرید کردیم و چه کوتاه مدت، کوتاه مدت بفروشیم!
        • یکی از راه کار ها بلند مدت کار کردن است... (روی سامانه ی خرید)
        • یک راه کار این است که اصلا تمرکزمان را از سامانه ی فروش ببریم به سمت سامانه ی خرید. به این نحو که باز هم دقت سامانه ی خرید را ببریم بالا... به گونه ای که احتمال وقوع خطایش کم شود یا پیشنهادهایش دیگر نیاز به میانگین گیری نداشته باشد. (این مورد و مورد بالا شاید یکی حساب شوند بهتر باشد)
        • (یک نیمچه راه حل هم این است که ما همیشه میانگین گیری کنیم.)
        برای اندیشه
        _________
        راهکار اتخاذ تصمیم متناسب با هر چهار/پنج حالت
        _____________________________________

        خوب...
        حالا که تقریبا تمام راهکارها را گفتیم می رسیم به راهکار اصلی که در حقیقت جمع بندی راهکارهای گذشته است... یک جورهایی می خواهیم خلاصه نویسی و نتیجه گیری داشته باشیم.
        باید چه کار کنیم؟ باید
        عرض پیشنهادها را (یعنی میزان افت پس از پیشنهاد اولیه را) کاهش دهیم و هزینه ای هم که در قبال این می دهیم شمار پیشنهادها است که زیاد مهم نیست.
        همین طور باید باز هم با پرداخت بخش دیگری از شمار پیشنهادها بیاییم و
        پیشنهادها را اندکی بلند مدت تر کنیم. (اندکی)
        این دو راه کار در حقیقت به ما می گویند با سامانه ی خرید چه کنیم، این دو راه کار به ما می گوید پیشنهادهای خرید را مطمئن تر کنیم. این دو تا پیش فرض ما هستند... اما در ادامه...
        هر جور حساب کنیم مشکل با دست کاری سامانه ی خرید کاهش پیدا می کند ولی از بین نمی رود... (مانند مسابقات خودرو که بالاخره هر کاری کنی باید یک راننده با خطای کم پیدا کنی... حالا هر چقدر هم خودرو ات پیشرفته باشد و خطای کمی داشته باشد...)
        باید ببینیم می شود کاری کرد که در یک جاهایی میانگین گیری کرد و در یک جاهایی نکرد... آیا می توان کاری کرد که از همه حالات سود بگیریم؟
        بحث مهمی که در نوشته ی پیش باید به آن اشاره می کردم و نمی دانم توضیح دادم یا نه؟ موضوع تفاوت پیشنهادهای کوتاه مدت و بلند مدت بود در هنگام میانگین گیری بود. (ابتدا پیش از این کار باید یک سنجش دقیق انجام داد)
        پیشنهادهای کوتاه مدت اگر در کوتاه مدت فروخته نشوند در بلند مدت به درد نمی خورند و باعث زیان می شوند. (به همان عکس نقل قول هم نگاه کنید می بینید.) بنابر این جایگاه های کوتاه مدت باید سریع تبدیل به ریال شوند. حالا در ارتباط با مواردی که افت اولیه دارند این کار سخت تر می شود. یعنی جاهایی که نیاز به میانگین گیری داریم. یعنی ما پیشنهادهای خرید کوتاه مدت که ابتدا افت دارند را با پیشنهادهای خرید بلند مدت که ابتدا یک افت دارند را اشتباه می گیریم و بدتر از اینها آمیختگی اینها با موارد اشتباه است. موارد اشتباه یعنی اینکه افت انجام می شود در کوتاه مدت ولی در کوتاه مدت رشد چندانی نداریم، دوباره افت انجام می شود در بلند مدت ولی باز آنجا هم رشد چندانی نداریم. و همان گونه که عرض کردم اگر در این مورد آخر میانگین گیری انجام شود زیان را بسیار بیشتر می کند.

        بگذارید ایده آل خودمان را نسبت به پنج حالت خلاصه کنیم:
        در بلند مدت هایی که ابتدا افت دارند دوست داریم یک ماه میانگین گیری کنیم،
        در بلند مدت هایی که بلافاصله رشد می کنند خرید اولیه انجام دهیم و دوماه بعد بفروشیم.
        در کوتاه مدت هایی که افت اولیه دارند دوست داریم چند روز میانگین گیری کنیم.
        در کوتاه مدت هایی که بلافاصله رشد می کنند دوست داریم خرید اولیه داشته باشیم و چند روز بعد بفروشیم.
        در حالات و موارد خطای سامانه هم ایده آل این است که با آستانه زیان (و با کمترین زیان) خارج شویم.


        راهکار ِ «میانگین گیری در تمام شرایط» به صورت کامل آن چهار حالت را پوشش می دهد ولی زیان را آن قدر زیاد می کند که می تواند با آن چهار حالت برابری کند! و یا حتی کفه ی ترازو را به سمت زیان متمایل کند.
        ما می توانیم دو کار انجام دهیم. کلا بی خیال حالت چهارم -یعنی رشد بلند مدت پس از افت اولیه- شویم یا اینکه یک جوری حالت خطا را از سایر حالات جدا و شناسایی کنیم...
        در مورد اینکه حالت چهارم را رها کنیم این را بگویم که حالت چهارم یعنی افت بیش از 10 درصد... (حدودا) و ما

        البته همان گونه که گفتم اینها صرفا پیشنهادهای فروش بدون توجه به نشانگر خرید بود و همان گونه که از اول گفتیم یک راه کار خیلی عالی این است که پیشنهادهای فروش را با توجه به پیشنهادهای خرید روی همان نشانگری که پیشنهاد خرید داده ایم بدهیم و گفتیم کدام بهتر و کدام بدتر است... البته دو نکته: 1- این تحقیقات اخیر حالت جامعیت دارد، یعنی اینکه شما با هر روشی سامانه ی خرید را نوشته باشید با این می توانید بفروشید... مانند این می ماند که بگوییم شما یک راننده تربیت می کنید که با هر خودرویی می تواند براند... شورلت و پیکان و فراری و کامیون و هواپیما! فرق نمی کند... و نیز اینکه 2- در هنگامی که شما سامانه ی خریدتان را با استفاده از شمار زیادی نشانگر ایجاد کرده اید خیلی سخت است اگر بخواهید برای پیشنهاد خرید آنجا پیشنهاد فروش ایجاد کنید! خیلی سخت است! چون همان گونه که گفتم ایجاد Short کاری ندارد و فقط همان Buy را برعکس کنید و یک مقدار تنظیمش کنید می شود Short ولی نوشتن Sell روی آن پیشنهادهای خرید خیلی فرق می کند!

        یک راه هم البته می تواند این باشد که بیاییم و به اینها توجه نکنیم و صرفا هر پیشنهاد خریدی که دوره اش تمام شد بفروشیم.
        آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/03/29, 22:32.
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • orumbourse
          ستاره دار (1)
          • Nov 2011
          • 10191

          #5959
          پاسخ : کارگاه

          در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
          یکی از عزیزان بود می گفت فروش مهم نیست و خرید خیلی مهم است...
          با توجه به نوشته های بالا این تنها در صورتی درست است که پیشینی های ما 100 درصد درست باشد... در غیر این صورت اهمیت سامانه ی فروش بسیار بسیار بسیار زیاد می شود.

          مانند این می ماند که بگوییم مهم ساخت خودرو است و راننده خیلی مهم نیست... بلی! اگر ما خودرویی ساختیم که 100 درصد مطمئن بودیم که به هیچ مانعی نمی خورد این حرف درست است... ولی!
          درود

          از نظر من نه فروش مهمه نه خرید بلکه چیزی که مهمه ایمان به معامله هست.
          هر چقدر ایمان به معامله قوی باشه هر چالشی سهم داشته باشه سهامدار میتونه ازش سربلند بیرون بیاد و آخرکار با سود خوب خارج بشه و همینطور در خرید اگر به قیمت خرید مطمئن هستی و اطمینان داری که سهم در این قمیت ها ارزشمند هست بدون اینکه اردر خرید بذاری ،میتونی یه رنج مثبت بزنی و تعداد مورد نظر رو بخری.
          در پستی از شما دیدم که نوشتید پالایشی ها رو در کف خریدم و با سود 10 درصدی خارج شدم حال آنکه اکنون بالای 50 درصد رشد داشته اند،دقیقا مشکل اینجاست که شما به سهم خودتان ایمان نداشتید،ولی اگر به ترید خود اطمینان داشتید و تردید به معامله نداشتید اکنون سهامدار و سودهای بالای 50 درصد داشتید.چه فرقی داره که من سهمی رو 10 درصد یا 15 درصد در سود بفروشم وقتی بعد از فروش من بالای 50 درصد بالا میره،اینجا دیگه مشکل در قیمت فروش نیست بلکه مشکل در اینه که شما به سهمتون به اندازه سود 10 درصدی ایمان داشتید نه سود 60-70 درصدی.
          حال دیگه هر چقدر اندیکاتور و کندل و ابزار تکنیکال روی نمودار قرار بدید جواب نمیده،چون ایمان سسته.
          آخرین ویرایش توسط orumbourse؛ 2018/03/29, 22:39.
          "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #5960
            پاسخ : کارگاه

            در اصل توسط orumbourse پست شده است View Post
            درود

            از نظر من نه فروش مهمه نه خرید بلکه چیزی که مهمه ایمان به معامله هست.
            هر چقدر ایمان به معامله قوی باشه هر چالشی سهم داشته باشه سهامدار میتونه ازش سربلند بیرون بیاد و آخرکار با سود خوب خارج بشه و همینطور در خرید اگر به قیمت خرید مطمئن هستی و اطمینان داری که سهم در این قمیت ها ارزشمند هست بدون اینکه اردر خرید بذاری ،میتونی یه رنج مثبت بزنی و تعداد مورد نظر رو بخری.
            در پستی از شما دیدم که نوشتید پالایشی ها رو در کف خریدم و با سود 10 درصدی خارج شدم حال آنکه اکنون بالای 50 درصد رشد داشته اند،دقیقا مشکل اینجاست که شما به سهم خودتان ایمان نداشتید،ولی اگر به ترید خود اطمینان داشتید و تردید به معامله نداشتید اکنون سهامدار و سودهای بالای 50 درصد داشتید.چه فرقی داره که من سهمی رو 10 درصد یا 15 درصد در سود بفروشم وقتی بعد از فروش من بالای 50 درصد بالا میره،اینجا دیگه مشکل در قیمت فروش نیست بلکه مشکل در اینه که شما به سهمتون به اندازه سود 10 درصدی ایمان داشتید نه سود 60-70 درصدی.
            حال دیگه هر چقدر اندیکاتور و کندل و ابزار تکنیکال روی نمودار قرار بدید جواب نمیده،چون ایمان سسته.
            سلام سجاد جان؛
            من خیلی تشکر می کنم از شما و همچنین از نوام عزیز و همچنین از سایر دوستانی که بنده را مورد الطفات خودشان قرار می دهند و هر از گاهی آموخته هایشان را با این بنده به اشتراک می گذارند. @};-
            همچنین بار دیگر سال نو و میلاد حضرت مولی علی(ع) و روز مرد را هم خدمت شما و دوستان تبریک عرض می کنم. @};-@};-@};-

            در مورد ایمان و پالایشگاهی ها:
            خوب... زیاد تو کارهایی که من می کنم ایمان تعریف ندارد...
            من دو تا کار می کنم، کار جنبی ام ماهیگیری است، یعنی خرید و فروش سهام. و کار اصلی ام قلاب های گیری سازی است، یعنی طراحی (اختراع) سامانه های خرید و فروش خودکار.
            قضیه ی ایمان توی آن کار جنبی ام تعریف می شود... که خوب... بله... درست است... باید آدم به کارهایش ایمان داشته باشد (البته نه ایمان پیش از تعقل، یا به دور از تعقل، بلکه ایمان پس از تعقل و همواره همراه با تعقل) که حالا گاهی دارم، گاهی ندارم، زیاد برایم اهمیت ندارد... چون کلا خرید و فروش سهام زیاد برایم اهمیت ندارد... شاید حتی کسب تجربه از خرید و فروش ها و تطابق دادن شرایط نموداری (نرم افزاری/مجازی/رایانه ای) با واقعیت (خرید و فروش ها و سود و زیان ها و مسائلی که در واقعیت خودشان را نشان می دهند) برایم مهمتر باشد از خود خرید و فروش و سود و زیان.

            اما در کار اصلی ام... ایمان زیاد معنی پیدا نمی کند، یا شاید بهتر باشد بگویم همواره ایمان صد در صدی باید داشته باشم. یعنی اکنون من در مقام طراح می نشینم می سنجم ببینم راهبردها و روش ها و سامانه هایم چگونه پیش می روند و اگر به نتیجه برسند (به صورت برآوردی و تقریبی) چند درصد سود می دهند... اگر به نتیجه رسید، بعدا در مقام مجری می نشینم پشت رایانه و هر چه رایانه گفت بدون چون و چرا انجام می دهم... بدون هیچ گونه شک و تردیدی... و بدون دخالت انسانی/احساسی... گفت امروز ثرود بخر می خرم، گفت همین فردا ثرود را با زیان بفروش می فروشم... دیگر در کار رایانه دخالت هم حتی نمی کنم، چون می دانم اگر صد در صد به حرف های رایانه گوش کنم (تقریبا) قرار است به فلان درصد از سود سالیانه برسم.

            لطیفه:
            می گویند به یک نفر گفتند تو می توانی روزی یک نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
            گفتند دو تا چطور؟؟؟ می توانی روزی دو تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
            گفتند 3تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 3 تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
            گفتند 10 تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 10تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
            گفتند 20 تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 20تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و ... اینها هم رفتند دنبالش ببینند این طرف کجا می رود؟ دیدند بنده خدا رفته نشسته دارد نان می خورد... بنده خدا دانه دانه هر بار که بهش می گفتند می توانی؟ می رفته آزمایش می کرده ببیند می تواند یا نه؟ /:.hmmsmiley.://:.sadsmiley.://:.happysmiley:.//:.happysmiley:.//:.happysmiley:./

            حالا این حکم ماست... بنده هم سامانه هایم را آزمایش می کنم ببینم چگونه هستند... اگر خوب بودند در عمل به کارشان می گیرم و دیگر صد در صد به آنها تکیه می کنم و روی کارشان دخالت نمی کنم. (اگر بخواهم دخالت کنم در مقام طراح ِ سامانه دخالت می کنم و تجربیاتم را در قالب برنامه می سنجم و اگر خوب بود اضافه می کنم...)

            الان این مثلا نمونه ای از خلاصه ی نتیجه ی یکی از آخرین سامانه هایم است:

            سال مربوطه
            سود سال
            1380 0.23
            1381 8.05
            1382 12.18
            1383 14.68
            1384 -2.32
            1385 18.29
            1386 -8.26
            1387 59.56
            1388 30.98
            1389 19.11
            1390 18.33
            1391 29.72
            1392 22.21
            1393 29.43
            1394 56.69
            1395 13.55
            1396 25.23
            1397 -15.45
            یا مثلا این:
            خلاصه
            سود 16 ساله: 1581.60
            سود سالانه واقعی با روش توان: 19
            تخمین سود سالانه با روش قدیم: 3.93
            میانگین سود سالانه: 20.45
            بهترین سود سال: 59.56
            بدترین سود سال: -8.26
            واریانس سود سالانه: 3.32
            میانگین سود ماهانه: 1.73
            بهترین سود ماه: 39.19
            بدترین سود ماه: -8.22
            واریانس سود ماهانه: 27.46
            میانگین سود در هر تراکنش: 6.98
            میانگین سود روزانه: 1.34
            میانگین روزهای نگهداری: 127.18
            اولین تراکنش: 13801030
            آخرین تراکنش: 13970108
            تعداد سال ها: 16
            شمار کل پیشنهادهای این سامانه: 952
            شمار متوسط روزهای نگهداری سهام و شمار نمادهایی که باید در سبد باشد: 127.2
            شمار متوسط تراکنش های روزانه: 0.5
            ضریب تاثیر هر تراکنش: 0.050
            بودجه لازم برای هر خرید با 1M می شود : 29K

            (خلاصه است، وگرنه به تفکیک روز و ماه هم جزئیاتش وجود دارد.)

            (بین خودمان بماند، گمان می کردم می تواند بترکاند! ولی ترکید! :( گند زد :( )

            ________________________________________

            البته این فرمایش شما در مورد کار اصلی من هم صدق می کند... به نحوی دیگر... یعنی من باید بیشتر به سامانه های خودم ایمان و اعتقاد داشته باشم... به چیزهایی که نوشته ام و دارم می نویسم... که متاسفانه این ایمان من کم و کمرنگ است و همین شاید باعث شده که نتوانم به صورت عملی از آنها کسب درآمد داشته باشم... :(
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • orumbourse
              ستاره دار (1)
              • Nov 2011
              • 10191

              #5961
              پاسخ : کارگاه

              در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
              سلام سجاد جان؛
              من خیلی تشکر می کنم از شما و همچنین از نوام عزیز و همچنین از سایر دوستانی که بنده را مورد الطفات خودشان قرار می دهند و هر از گاهی آموخته هایشان را با این بنده به اشتراک می گذارند. @};-
              همچنین بار دیگر سال نو و میلاد حضرت مولی علی(ع) و روز مرد را هم خدمت شما و دوستان تبریک عرض می کنم. @};-@};-@};-

              در مورد ایمان و پالایشگاهی ها:
              خوب... زیاد تو کارهایی که من می کنم ایمان تعریف ندارد...
              من دو تا کار می کنم، کار جنبی ام ماهیگیری است، یعنی خرید و فروش سهام. و کار اصلی ام قلاب های گیری سازی است، یعنی طراحی (اختراع) سامانه های خرید و فروش خودکار.
              قضیه ی ایمان توی آن کار جنبی ام تعریف می شود... که خوب... بله... درست است... باید آدم به کارهایش ایمان داشته باشد (البته نه ایمان پیش از تعقل، یا به دور از تعقل، بلکه ایمان پس از تعقل و همواره همراه با تعقل) که حالا گاهی دارم، گاهی ندارم، زیاد برایم اهمیت ندارد... چون کلا خرید و فروش سهام زیاد برایم اهمیت ندارد... شاید حتی کسب تجربه از خرید و فروش ها و تطابق دادن شرایط نموداری (نرم افزاری/مجازی/رایانه ای) با واقعیت (خرید و فروش ها و سود و زیان ها و مسائلی که در واقعیت خودشان را نشان می دهند) برایم مهمتر باشد از خود خرید و فروش و سود و زیان.

              اما در کار اصلی ام... ایمان زیاد معنی پیدا نمی کند، یا شاید بهتر باشد بگویم همواره ایمان صد در صدی باید داشته باشم. یعنی اکنون من در مقام طراح می نشینم می سنجم ببینم راهبردها و روش ها و سامانه هایم چگونه پیش می روند و اگر به نتیجه برسند (به صورت برآوردی و تقریبی) چند درصد سود می دهند... اگر به نتیجه رسید، بعدا در مقام مجری می نشینم پشت رایانه و هر چه رایانه گفت بدون چون و چرا انجام می دهم... بدون هیچ گونه شک و تردیدی... و بدون دخالت انسانی/احساسی... گفت امروز ثرود بخر می خرم، گفت همین فردا ثرود را با زیان بفروش می فروشم... دیگر در کار رایانه دخالت هم حتی نمی کنم، چون می دانم اگر صد در صد به حرف های رایانه گوش کنم (تقریبا) قرار است به فلان درصد از سود سالیانه برسم.

              لطیفه:
              می گویند به یک نفر گفتند تو می توانی روزی یک نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
              گفتند دو تا چطور؟؟؟ می توانی روزی دو تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
              گفتند 3تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 3 تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
              گفتند 10 تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 10تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و برگشت و گفت آری.
              گفتند 20 تا چطور؟؟؟ می توانی روزی 20تا نان بخوری؟ گفت یک لحظه... رفت و ... اینها هم رفتند دنبالش ببینند این طرف کجا می رود؟ دیدند بنده خدا رفته نشسته دارد نان می خورد... بنده خدا دانه دانه هر بار که بهش می گفتند می توانی؟ می رفته آزمایش می کرده ببیند می تواند یا نه؟ /:.hmmsmiley.://:.sadsmiley.://:.happysmiley:.//:.happysmiley:.//:.happysmiley:./

              حالا این حکم ماست... بنده هم سامانه هایم را آزمایش می کنم ببینم چگونه هستند... اگر خوب بودند در عمل به کارشان می گیرم و دیگر صد در صد به آنها تکیه می کنم و روی کارشان دخالت نمی کنم. (اگر بخواهم دخالت کنم در مقام طراح ِ سامانه دخالت می کنم و تجربیاتم را در قالب برنامه می سنجم و اگر خوب بود اضافه می کنم...)

              الان این مثلا نمونه ای از خلاصه ی نتیجه ی یکی از آخرین سامانه هایم است:



              یا مثلا این:

              (خلاصه است، وگرنه به تفکیک روز و ماه هم جزئیاتش وجود دارد.)

              (بین خودمان بماند، گمان می کردم می تواند بترکاند! ولی ترکید! :( گند زد :( )

              ________________________________________

              البته این فرمایش شما در مورد کار اصلی من هم صدق می کند... به نحوی دیگر... یعنی من باید بیشتر به سامانه های خودم ایمان و اعتقاد داشته باشم... به چیزهایی که نوشته ام و دارم می نویسم... که متاسفانه این ایمان من کم و کمرنگ است و همین شاید باعث شده که نتوانم به صورت عملی از آنها کسب درآمد داشته باشم... :(
              درود
              ببخشید من یه چند کلمه به پست قبلیم اضافه کنم،در مورد ایمان به معامله من منظورم این هست که اگر من تریدی میکنم که مطمنم سهم از اینجا 100درصد رشد میکنه دیگه پس از ده درصد سود با یه منفی نترسم و نفروشم یا اگر بر اساس یه سیستم معالاتی خرید و فروش میکنم و اون سیستم معاملاتی میگه که بخر از اینجا مثلا 50درصد بالا میره،دیگه پس از 10درصد رشد با یه منفی و سیگنال اشتباه،نفروشم.ضمن اینکه بگمان من این میتونه اشتباه باشه که یه سیستم معاملاتی همیشه ادرس درست بده و انتظار داشته باشیم خطا نکنه،قطع به یقین هر سیستمی خطایی خواهد داشت.خیلی وقت ها شده من دیدم تکنیکال سیگنال اشتباه فروش در روند صعودی داده طوریکه این سیگنال فروش فقط 5یا10درصد اصلاح به سهم وارد کرده ولی پس از اون 50درصد رشد داشته،این جور جاها کسیکه از تکنیکال یا سیستم معاملاتی استفاده میکنه باید از تجربه خود و بازارخوانی استفاده کنه و به یک سیستم متکی نباشه.
              "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

              نظر

              • iligal
                مدیر(ستاره دار 11)
                • Sep 2012
                • 4103

                #5962
                پاسخ : کارگاه

                خرید و فروش سهام مثه رانندگی تو مسیر جاده هست و رسیدن به یک مقصد خاص!!!
                محمد حسین سعی داره که ماشین خودش رو خاص کنه و ۱۰۰‎٪ و کامل و بدون نقص ،اما رانندگی فقط ماشین نیس به شرایط مختلفی بستگی داره به مسیر اون جاده به ترافیک جاده و خیلی چیزای دیگه ،البته تجربه و آشنا بودن به مسیر هم تاثیر بالایی داره!!!!
                بازار بورسم همینه خرید و فروش کردن از رو سامانه وسیگنال گرفتن تنها راه رسیدن به خوشبختی نیس،جو بازار و اوضاع اقتصادی مملکت و تحرکات رخ داده تو بازار تاثیر داره روی خرید و فروش،البته بعضی وقتها بعضی از تک سهمها راهشون رو جدا میکنن
                یا اصلا چرا ره دوری بریم در مورد دلار با توجه به روند چن سالش تمام پیش بینیها حاکی از شروع حرکت از تیر ۹۶ تو قیمت ۳/۲۰۰ بود و قله دی ماه ۴۰۰۰ تومن و بعدش دوباره افت اما پیش بینیها این نشد و اگه طبق سامانه بخواست آدم جلو بره باید رو ۴۰۰۰ میفروخت اما جو بازار غیر قابل پیشبینی هست و دیدیم‌که دلار تا ۵۲۰۰ هم رشد قیمتی رو تجربه کرد و باید آدم روزانه و قدم به قدم تا نقطه انتهایی فروش جلو بره!!!
                و.در آخر به نظر شخصی خودم آدم باید خرید و فروشهاش رو تلفیق کنه :به این شرح که ۳۰تا ۴۰ درصد تکنیکال ۲۰ درصد بنیاد سهم و ۵۰ تا ۶۰ درصد جو بازار و جو حاکم بر سهم
                بخشنده باش و افتاده و با داشته های خودت فخر نفروش!

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #5963
                  پاسخ : کارگاه

                  در اصل توسط orumbourse پست شده است View Post
                  درود
                  ببخشید من یه چند کلمه به پست قبلیم اضافه کنم،در مورد ایمان به معامله من منظورم این هست که اگر من تریدی میکنم که مطمنم سهم از اینجا 100درصد رشد میکنه دیگه پس از ده درصد سود با یه منفی نترسم و نفروشم یا اگر بر اساس یه سیستم معالاتی خرید و فروش میکنم و اون سیستم معاملاتی میگه که بخر از اینجا مثلا 50درصد بالا میره،دیگه پس از 10درصد رشد با یه منفی و سیگنال اشتباه،نفروشم.ضمن اینکه بگمان من این میتونه اشتباه باشه که یه سیستم معاملاتی همیشه ادرس درست بده و انتظار داشته خطا نکنه،قطع به یقین هر سیستمی خطایی خواهد داشت.خیلی وقت ها شده من دیدم تکنیکال سیگنال اشتباه فروش در روند صعودی داده طوریکه این سیگنال فروش فقط 5یا10درصد اصلاح به سهم وارد کرده ولی پس از اون 50درصد رشد داشته،این جور جاها کسیکه از تکنیکال یا سیستم معاملاتی استفاده میکنه باید از تجربه خود و بازارخوانی استفاده کنه و به یک سیستم متکی نباشه.
                  احسنت؛ حرف شما درست است. ولی البته نتیجه گیری تان را قبول ندارم. ببینید... سامانه ی داد و ستدی آدم هر چه باشد باز جای خطا دارد... در این شکی نیست... ولی از آن طرف هم احساسات آدمی (یا ناخودآگاهش یا دانش ها و تجربیات ضمنی اش... کلا پشت پرده ی آدم) هم اشتباه می کند! نمی کند؟
                  کسی هست در کل جهان که معتقد باشد 100 درصد از روی الهامات شخصی اش خرید و فروش می کند و 100 درصد هم درست عمل می کند؟
                  این در مورد احساسات و الهامات و حس ششم و ناخودآگاه بود...
                  ولی اگر منظور تجربیات ضمنی و بازارخوانی و تابلوخوانی باشد... خوب در این صورت باز دوباره این موارد را می توانیم مکتوب و مدون کنیم و به سامانه ی داد و ستدی مان وارد کنیم و باز در عمل بسنجیم ببینیم چند درصد درست است...
                  این کار البته سخت است و هر کسی هم نمی تواند این کار را انجام دهد (یعنی آنچه که در لایه های درونی تصوراتش و سایه روشن های ذهنش اتفاق می افتد را به عیان و زبان بیاورد و بتواند مشاهدات خودش را مشاهده کند و روی افکارش فکر کند...) ولی باید تلاش کرد...
                  اینها هم صد در صد درست نیستند و کسی تا به حال مدعی نشده که ناخودآگاه او صد در صد درست باشد. آمیخته ای از غلط و صحیح هستند... و برای اینکه بتوان درست و اشتباهشان را از هم تمیز داد باید ابتدا آنها را دید، و مشخص و مدونشان کرد.
                  به عنوان مثال مسائلی مانند «به خاطر دارم خریدهای شستا همیشه بد بوده» یا «در نماد ثاژن حقوقی همیشه در میانه ی روند از کدهای حقیقی اش سهم جمع می کرده» یا «نسبت حقیقی با حجم بالا در فلان گروه...»، اینها به نگر من باید بیاید داخل سامانه! (حالا چه خودکار و کدنویسی شده درون رایانه و چه دستی و روی کاغذ... مهم نیست ولی به هر حال باید بیاید درون سامانه) و رویش سنجش انجام گیرد. و پس از سنجش و مشخص شدن اینکه در چه حالاتی این نظریه ها چند درصد موفقیت آمیز بودند و آوردن موارد دلخواه از اینها در سامانه، آنگاه با صد در صد اطمینان (ایمان) با آن سامانه همراه شد.
                  اینجا هم ایمان به سامانه منظور این نیست که سامانه 2000 درصد سود بدهد یا اینکه همواره با سود از هر داد و ستدی بیرون بیاییم... بلکه منظور این است که ایمان داریم خرید و فروش با این سامانه بهترین کاری است که ما می توانیم انجام دهیم.
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #5964
                    پاسخ : کارگاه

                    در اصل توسط iligal پست شده است View Post
                    خرید و فروش سهام مثه رانندگی تو مسیر جاده هست و رسیدن به یک مقصد خاص!!!
                    محمد حسین سعی داره که ماشین خودش رو خاص کنه و ۱۰۰‎٪ و کامل و بدون نقص ،اما رانندگی فقط ماشین نیس به شرایط مختلفی بستگی داره به مسیر اون جاده به ترافیک جاده و خیلی چیزای دیگه ،البته تجربه و آشنا بودن به مسیر هم تاثیر بالایی داره!!!!
                    بازار بورسم همینه خرید و فروش کردن از رو سامانه وسیگنال گرفتن تنها راه رسیدن به خوشبختی نیس،جو بازار و اوضاع اقتصادی مملکت و تحرکات رخ داده تو بازار تاثیر داره روی خرید و فروش،البته بعضی وقتها بعضی از تک سهمها راهشون رو جدا میکنن
                    یا اصلا چرا ره دوری بریم در مورد دلار با توجه به روند چن سالش تمام پیش بینیها حاکی از شروع حرکت از تیر ۹۶ تو قیمت ۳/۲۰۰ بود و قله دی ماه ۴۰۰۰ تومن و بعدش دوباره افت اما پیش بینیها این نشد و اگه طبق سامانه بخواست آدم جلو بره باید رو ۴۰۰۰ میفروخت اما جو بازار غیر قابل پیشبینی هست و دیدیم‌که دلار تا ۵۲۰۰ هم رشد قیمتی رو تجربه کرد و باید آدم روزانه و قدم به قدم تا نقطه انتهایی فروش جلو بره!!!
                    و.در آخر به نظر شخصی خودم آدم باید خرید و فروشهاش رو تلفیق کنه :به این شرح که ۳۰تا ۴۰ درصد تکنیکال ۲۰ درصد بنیاد سهم و ۵۰ تا ۶۰ درصد جو بازار و جو حاکم بر سهم
                    سلام داداش؛
                    بلی... من دارم خیلی خاص کار می کنم... و البته شاید یک مقدار هم دارم اشتباه می کنم... ولی مسیرم را مشخص کرده ام و چیزی است که می خواهم.

                    دیشب داشتیم با یکی از دوستان (ایشان هم الکترونیک خوانده اند) در همین موارد صحبت می کردیم... کار کشید به خودروهای بدون سرنشین... و اینکه آینده ی دنیا مطمئنا اینها خواهد بود... (می دانید که؟ کار من دقیقا یک چیزی است در همین مایه ها... یعنی اگر دوستان یک سری می روند سراغ رانندگی یاد گرفتن و برخی می روند دنبال ساخت ماشین و برخی دنبال هر دو... ولی بنده دنبال ساخت ماشین بدون سر نشین هستم...)
                    بلی... دیشب داشتیم در همین مورد صحبت می کردیم که گفتم خبر دارید؟ انگار یکی از شرکت های مطرح جهانی هم یک خودروی بدون سرنشین درست کرده و واقعا دارد در عمل از آن استفاده هم می کند! آن بنده خدا هم نه گذاشت و نه برداشت و گفت بلی، مال شرکت اوبر بوده! یک نفر را هم زیر گرفته و کشته و از آن به بعد هم کلا این موضوع را متوقف کرده اند!
                    هیچ چیز دیگر... بعد از این که این را گفت کلا سعی کردم بیشتر بحث ها را در مسیر همان آب و هوا و ترامپ و دیپلمات های روسی هدایت کنم... /:.mellowsmiley.://:.hmmsmiley.://.:blushsmiley:./

                    ولی از این بگذریم... چه بخواهیم و چه نخواهیم آینده ی جهان خودروهای بدون سرنشین هست و باید باشد.

                    _______________________________________

                    در مورد اینکه گفتید آدم باید تلفیقی کار کند هم... من می گویم هر چه می خواهیم تلفیق کنیم را بیاوریم درون همان سامانه.
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #5965
                      پاسخ : کارگاه

                      پایان جستار
                      _________

                      سلام
                      دوستان تصمیم دارم در
                      برگه 600 این جستار را خاتمه دهم. احساس می کنم مطالبی که گفته شده هم برای خودم و هم برای عزیزانی که دوست دارند راه بنده را بروند کافی است و دیگر نیازی نیست که پیرامون مسائل مختلف صحبت شود.
                      البته این کارگاه و کار ما در این کارگاه تمام می شود ولی اصل کار ما قطعا تمام نمی شود...
                      حالا شاید در جستار/جستارهای دیگری خدمت دوستان بودیم یا شاید کلا در خدمت دوستان نبودیم... تا ببینیم خدا چه می خواهد... به هر حال... احساس می کنم گفتنی ها گفته شده و کاری که باید در کارگاه انجام می دادیم انجام شده و دیگر نیازی نیست این جستار را ادامه دهیم.



                      آموزشی
                      ________
                      برنامه نویسی-رابطه بین sell و short
                      ____________________________

                      خلاصه اش می کنم: sell باید بزرگتر از short باشد. به عبارت دیگر باید کل دایره ی آن را در بر بگیرد. به عبارت دیگر باید تمام چیزهایی که آن دارد را داشته باشد به همراه یک سری چیز دیگر از خودش. به عبارت دیگر باید مساوی short باشد که با یک چیز دیگر Or (یای منطقی) شود.


                      آموزشی
                      ________
                      فشرده سازی و تناسب گاز و سرعت
                      __________________________

                      گفتیم که مکدی یک مقدار تغییر فاز دارد با نمودار اصلی و از آن تشبیه به گاز و سرعت در خودرو کردیم. با بهنجار کردن نمودار به وسیله ی یکی از روش هایی که در این جستار آموزش دادیم (پیرامون آن پژوهش کردیم) (مانند فشرده سازی) می توان این اختلاف فاز را جبران کرد یا به کمینه اش (به حداقل ممکن) رساند.

                      آموزشی
                      _______
                      بازگشت از بهنجارسازی
                      ___________________

                      پس از اینکه کلا آمدیم و صورت مسئله را تغییر دادیم و نمودارمان را بهنجار کردیم، باید از آن حالت بازگشت... البته خود نمودار که لازم نیست بازگردد چون نمودار ما به صورت اولیه هم موجود است و مثلا با فراخوانی متغیر C (Close) هر وقت بخواهیم در دسترس است، ولی منظور دستاوردهایی است که آنجا روی نمودار جدید ایجاد کرده ایم. برای این کار باید تمام عملیات بهنجار سازی را به صورت معکوس انجام دهیم یا به عبارت بهتر: دوباره عملیات بهنجار سازی را انجام دهیم و این بار جابه جایی را معکوس انجام دهیم. یعنی این گونه که اگر یک حلقه نوشته بودیم که هر گاه به موقعیت الف می رسید آرایه ی پنجم از نمودار اصلی را وارد آرایه ی دوم از نمودار جدید می کرد... حال این بار هم همان کار را می کنیم و همان حلقه و برنامه را می نویسیم! عینا! فقط وقتی داریم روی «نمودار» آرایه ی پنجم از نمودار اصلی را به جای آرایه ی دوم از نمودار بهنجار شده می گذاریم، از این طرف هم روی «دستاورد» آرایه ی دوم را از دستاورد بهنجار شده روی آرایه ی پنجم از دستاورد اصلی می گذاریم. (در حقیقت کار را برعکس انجام نمی دهیم! به هیچ وجه! چون اگر کار برعکس انجام گیرد می شود کار حضرت فیل! اینجا کار را فقط دوباره مستقیم انجام می دهیم!)
                      توجه هم داشته باشیم که هر چیزی را نمی توان به این روش منتقل کرد... مثلا شما نمی توانید کلا یک سری را مانند یک نشانگر مانند مکدی منتقل کنید... چون وسطش خالی می شود! بهترین کار این است که پیشنهادهای خرید و فروش را تنها با این روش منتقل کنید.
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • نوام چامسکی
                        عضو فعال
                        • Apr 2014
                        • 3369

                        #5966
                        پاسخ : کارگاه

                        در اصل توسط نوام چامسکی پست شده است View Post



                        آرزوی تو دستور توست


                        قبل ار عید گفتم یک عیدی خدمت دوستان ارایه یدم

                        البته من معرفی دارم میکنم و تو تولید و ترجمه اش کسی دیگری زحمت کشه

                        من هم چون خودم فایلها رو دوست داشتم به دوستان ارایه دادم


                        راستش نوشتم عیدی تا دوستان نظرشون جلب بشه و دانلود کنن و استفاده کنن

                        یکسری فایل هست از دوره امورشی کوین ترودو


                        کوین ترودو کسی هست تو گروه فراماسونی تو امریکا بوده و بعد میاد

                        امورشهای سری انها رو بصورت عمومی اشاعه میده


                        خود کوین ترودو یکی از افراد ثروتمند امریکا هست و تو دوره اش هم میگه

                        من اومدم ثروتمند شدم و بعد امدم امورش ها رو شروع کردم

                        اون گروه کوین رو محکوم کردن و کوین هم به 10سال رندان محکوم شد و الان هم داره اب خنک میخوره


                        //////////


                        خواستم یک کانال مجرا برای این فایلها بزنم و به دوستان لینک کانال رو ارایه بدم


                        بعد دیدم بهتره بدم تو یک کانالی که امورشهای بورسی هم داره


                        ارایه بشه

                        تا دوستانی که به امورشهای بورسی هم علافممند هست از اون کانال استفاده کنن

                        هر چند هدف من

                        اشنایی دوستان با دوره کوین ترودو بوده

                        //////////

                        هر سوالی بود تو رمینه فایلها

                        در حد توانم و تجربه شخصی ام

                        در خدمت دوستان خواهم بود

                        /////

                        امیدوارم شاهد موفقیت دوستان باشم


                        @bourselibrary_ir






                        عید بر همه دوستان مبارک باشه


                        سالی توام با شادکامی و موفقیت و سلامتی در کنار خانواده هاشون داشته باشن




                        ////////////////

                        اصل این فایل رو اکادمی موفقیت ترجمه و تولید کرده و دوراش هم پولی هست


                        من لینک اون کانال اصلی رو هم میذارم


                        دوستانی که علاقمند تر شدن میتون به فایلهای صوتی رایگان اونجا هم رجوع کنن



                        http://t.me/itdmcbot?start=parvaresheafkar

                        http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #5967
                          پاسخ : کارگاه

                          همین جوری
                          _________

                          سلام
                          دیشب داشتم صحبت های آقای هلالات و آقای پایدار را گوش می کردم... همچنین چندجای دیگر هم که بررسی های نسبتا بنیادی را نگاه می کردم متوجه این شدم که اکثر اینها در قیمت های بالا پیشنهاد خرید می دهند...
                          خوب این اصلا خوب نیست...
                          دست کم برای من که روحیه ی خرید در کف قیمتی را دارم اصلا خوب نیست.
                          خیلی گشتم تو نوشته ها و صحبت های این عزیزان که چیزی پیدا کنم که کف باشد تا برای بررسی خودم انتخابش کنم... ولی همه قیمت های بالا بود!
                          نمادهایی مانند شفن و وغدیر و وامید و کچاد (یادتان هست کجا ما کچاد را گفتیم؟) و کنور و کبافق و ارفع و فولاد و فخوز و ....
                          اصلا حال نکردم.
                          حالا من به این عزیزان گمان بد نمی برم... (یعنی گمان نکنم اینها از روی سفته بازی و غالب کردن سهم به مردم این نظرات را داده باشند.) ولی به هیچ وجه هم نمی پسندم یک نفر در «بالا» به من (یا به هر کس دیگر) پیشنهاد خرید بدهد...
                          حالا از تحلیلگران نموداری زیاد انتظاری نیست... تحلیلگران نموداری معمولا مشتاق به پیدا کردن روند یا بهتر است بگویم «میانه ی روند» هستند و در کتب درسی شان هم حتی به آنها گفته می شود و آنها را تشویق می کنند که در میانه ی راه خرید کنند...
                          ولی از تحلیلگران بنیادی بعید است... تحلیلگر بنیادی باید پیش از آغاز یک روند آینده را پیشبینی کند... دیگر تحلیلگر بنیادی نباید بیایید بگوید ما فعلا در فلان روند هستیم...
                          اکنون یادش افتادم... جناب سپاهی @};- در 1500-1700 ریال فولاد را به بنده معرفی کرد... دمش گرم... و البته از خیلی قبل هم خودش داشت جمع می کرد. خوب این درست است... ولی معرفی فولاد در این جا!؟!؟!؟!؟؟؟؟؟ چه بگویم... ممکن است فولاد از همین جا ده برابر هم بشود ولی کلا «اینجا» درست نیست فولاد معرفی کنیم.
                          آهان... جناب محمد حسین ادیب هم هست... ایشان هم اگر خاطرتان باشد از خیلی وقت پیش ریزش سهام آمریکا را پیشبینی کرده بود! این درست است... یعنی پیش از یک واقعه آن را پیشبینی کنیم! وگرنه تقریبا هر کسی می داند در شرایط حاضر وضع چگونه است... و این برای سرمایه گذاری مناسب نیست... چون سرمایه گذاری به «آینده» مربوط است، نه به «حال». (حتی این عزیزانی که نموداری با توجه به «روند کنونی» خرید و فروش می کنند هم باز در حقیقت دارند آینده نگری می کنند! اگر خو نگاه کنید.)
                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #5968
                            پاسخ : کارگاه

                            همین جوری + برای اندیشه
                            ____________________
                            موارد درست و اشتباه در کف سنجی
                            ___________________________

                            یک نکته ی بسیار جالب وجود دارد... اینکه در این تاب بازی ها، زمانش که برسد دقیقا نمودارها شروغ می کنند به واکنش نشان دادن!
                            حتی اخبار و مسائل بنیادی هم در این زمان دقیقا سر وقت می رسند! جوری که آدم تعجب می کند...
                            حتی در موارد خطا هم این اتفاقات می افتد!!! منتها فرق موارد خطا با موارد درست در این است که در موارد خطا انگار یک حالت خفگی و خفقان و اختناق برایش به وجود می آید... اگر حالت صد در صد درست را به تیری که از تفنگ شلیک می شود تشبیه کنم، حالت صد در صد خطا به مانند تیری است که در زیر آب شلیک شود، آن هم با صدا_خفه_کن.
                            در موارد عالی روی نمودار می بینیم که یک رشد عجیب وجود دارد که هم از حیث زمان و هم از حیث دامنه (و هم از حیث رشد روزانه) برتر از حالات معمولی است. (مثلا 30 روز، 50 درصد (روزی 1.36 درصد))
                            در موارد مضخرف دقیقا برعکس، هم دامنه ی رشد کاهش می یابد و هم زمان رشد... (مثلا دو روز روزی نیم درصد) به گونه ای که ممکن است احساس کنیم چیزی اتفاق نیافتاده... ولی در حقیقت کاملا مشخص است که چیزی اتفاق افتاده... مثلا اگر تا پیش از این حالت یک افت بیست روزه و چهل درصدی داشته ایم، به اینجا که می رسد دو روز در جا می زند و باز دوباره پس از این هم یک افت بیست روزه و بیست درصدی دیگر را خواهیم داشت. (مجموعا 50 درصد افت) که نشان می دهد واقعا یک چیزی اتفاق افتاده... یک چیزی دقیقا در مایه های همان شلیک زیر آب و با صدا خفه کن که خدمتتان عرض کردم...
                            این خیلی عجیب است... /:.ph34r-smiley.:/ از یک طرف می بینیم همه چیز روی نظم دارد اتفاق می افتد! چیزهایی که به هم ربط ندارند! (مثلا در یک نماد بسیار کوچک یک بنده خدایی می آید فقط 20 میلیون ریال خرید می کند و با همان پول کم رنج می کشد! و آن 0.5 درصد رشد پایانی آن روز را رقم می زند! یا در آن روز یک خبر در رسانه ها پخش می شود! پی آن هم خریدار قوی ای نمی آید که بگوییم رسانه با کسی هماهنگ بوده و گاوبازی و شانتاژ است و از این جور حرف ها...)
                            از طرف دیگر هم باید دید در چه مواردی موارد درست از آب در می آیند و در چه مواردی اشتباه... (بنیاد را هم فعلا کار نداریم)

                            دوستانی که طرفدار نظریه ی «بالا بخر و بالاتر بفروش» هستند و پیرامون آن پژوهش می کنند این موارد را نمی بینند... (دلشان بسوزد /:.tonguesmiley:./ :D ) ولی کسانی که برنامه نویسی می کنند و کف سنجی انجام می دهند و ماشین (رایانه) برایشان نقاط خرید و فروش را رسم می کند، به عینه چیزهایی که خدمتتان عرض کردم را می بینند... و تعجب از خودشان در می کنند... /:.ohno-smiley.:/
                            این جور بگویم خدمتتان که... در کف سنجی شما موارد درست و اشتباهتان تعریفش فرق می کند... موارد صحیح آنهایی هستند که درست شلیک می شوند و موارد خطا آنهایی هستند که دچار خفقان می شوند.
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #5969
                              پاسخ : کارگاه

                              برای اندیشه
                              __________
                              ستاره شناسی. آری؟ یا نه؟ بررسی فلسفی.
                              _________________________________

                              در مورد ستاره شناسی و پیشبینی حوادث روی زمین از روی وضعیت ستارگان...
                              همان گونه که خدمتتان عرض کردم
                              روش ما کلا «فلسفه» است... همیشه بوده و به این روش هم افتخار می کنیم و از این پس هم خواهد بود ان شاء الله...
                              و همین روش کلی ما باعث می شود که سراغ ستاره شناسی نرویم...
                              (کاری هم به این
                              روایت که از حضرت امیر(ع) نقل شده نداریم که پیش از جنگ یک منجم/رمال به او گفت وضع ستارگان مخالف ماست و ایشان هم رفت و پیروز هم شد... کاری نداریم چون حتی اگر صد در صد روایت درست هم باشد (که انگار هست) باز دلیل نمی شود...)
                              (بد نیست عرض کنم چرا من خواستم در این مورد بررسی فلسفی داشته باشم... به خاطر اینکه دو تن از عزیزان یعنی جناب
                              فرشید یوسف پور @};- و جناب نیما آزادی @};- دارند روی این قضیه کار می کنند و همین نفس فعالیت این عزیزان نشان دهنده ی این است که چیز مهم و قابل تامل و قابل بررسی ای است!)

                              اما چرا ما با ستاره شناسی مخالفیم:
                              (ابتدا عرض کنم که...
                              خیلی هم موافقیم... از یک جنبه کاملا هم موافقیم... مطمئنا وقتی وضع ماه روی جزر و مد تاثیر دارد، وقتی در یک روزهایی می بینیم مردم خوشحال یا غمگین یا عصبانی هستند... وقتی می دانیم در روزهایی اشعه های کیهانی و امواج الکترومغناطیسی خورشیدی بیشتر بر زمین و مردمش وارد می شود... چرا مخالف باشیم؟؟؟ موافقیم. ولی...)
                              (باز هم در پرانتز عرض کنم که: عذرخواهی می کنم... باید این موارد را در پانویس می آوردم... نه در پرانتز... ولی حوصله نداشتم! :d و این گونه شد که آن گونه شد... و باز هم معذرت می خواهم اگر متن به هم ریخته است...)
                              1- مهمترین دلیل مخالفت ما این است که
                              ستاره شناسی یک امر کلی است! شما می خواهید روی نماد خنصیر یا سباقر بررسی انجام دهید با حجم روزانه ی صد میلیون ریال! ولی ستاره شناسی کلیات را به شما می دهد... (از دید فلسفی دارم عرض می کنم وگرنه بنده در کنه قضیه نرفته ام ببینم) ستاره شناسی (از دید فلسفی) نهایتا به ما می تواند بگوید وضع روانی/اقتصادی مردم کره ی زمین، یا مردم یک قاره یا نهایتا مردم یک کشور در دوره ی نیم ماهه چگونه خواهد بود... ولی ما زیاد مایل نیستیم این را بدانیم... ما می خواهیم بدانیم تو یک ماه آینده خنصیر افزایشی است یا کاهشی؟؟؟ حالا برایمان مهم نیست که در این مدت فلز طلا بالا می رود یا پایین... دلار به ریال کاهش می یابد یا افزایش... حتی شاخص کل می خواهد بریزد یا می خواهد اوج بگیرد... اصلا شاخص خودرو هم برایمان مهم نیست!!! ای بسا شاخص کل و حتی شاخص خودرو هر دو کاهشی باشند در این مدت ولی خنصیر ما افزایشی! (حتی این وضع در مورد نمادهای بسیار بزرگ گروه ها هم امکان دارد پیش بیایید! یعنی خساپا بر خلاف گروهش حرکت کند...) پس تا زمانی که مولتی میلیاردر (آن هم به دلار) نشده ایم برایمان مهم نیست تاثیر کواکب بر زندگی مردم چگونه است... ما به دنبال امور کلی نیستیم... ما دنبال امور جزئی تر هستیم.
                              2-
                              ستاره شناسی به روانشناسی اشاره دارد و ما اقتصاد می خواهیم! ستاره شناسی (با دید فلسفی) به ما می تواند بگوید که امروز مردم ناراحت هستند یا خوشحال، عصبی هستند یا در آرامش ولی نمی تواند بگوید آیا امروز هر کسی خنصیر بخرد زیان کرده یا سود... ممکن است امروز یک نفر خیلی ناراحت و افسرده و غمگین و عصبی هم باشد... ولی بیاید خنصیر بخرد و قیمت سهام ما بالا برود... دلیلی ندارد... از طرف دیگر مناسبت های بازرگانی/اقتصادی عموما از پیش تنظیم شده هستند و ربطی به حالات روحی کارمندان و بازرگانان ندارند... فرض کنید یک شورا با هم می نشینند در دولت می گویند شاخص کل را به این روش بالا ببریم و بعد به حقوقی های حکشتی و فارس و همراه می گویند هر وقت شاخص فلان قدر ریخت شما بزنید/بکشید زیرش! حقوقی هم به کارمندش می گوید... دیگر در آن روز وضع روحی آن کارمند یا حتی مدیرش خوب باشد یا بد... تاثیری ندارد! می خواهد اختران در آن روز عصبانی اش کرده باشند یا شاد و آرام... مهم نیست! (بخش بزرگی از اقتصاد به مسائل انسانی بر می گردد... ولی نه این گونه! این گونه هیچ تاثیری ندارد...). یا فرض بفرمایید یک مدیر مالی در یک بخش خصوصی تصمیم می گیرد اگر تا یک ماه دیگر قیمت خنصیر رسید به فلان قدر خرید کند... یا اصلا به کارگزارش دستور می دهد در یک دوره اگر قیمت به فلان قدر رسید (یا اصلا اگر نرسید هم) همین جوری به میزان فلان قدر برایش بخرد... این دیگر به شرایط روحی آن فرد یا کارگزارش در آن روز بستگی ندارد که... دارد؟
                              3.5- پیرو مطالب بالا...
                              هر چقدر در آینده به داد و ستدهای الگوریتمی و ماشین محور نزدیک شویم تاثیر این گونه موارد هم کمتر و کمرنگ تر خواهد شد. (مگر اینکه بگوییم حالات روحی برنامه نویس هم به رایانه منتقل می شود!!! یا خود رایانه هم با تغییر نجوم حالی به حالی می شوند! که نمی شوند.)
                              3-
                              ستاره شناسی در نهایت به زمان سنجی و زمان بندی می رسد و این را می توان از طرق دیگر با قدرت بهتر و بیشتر تخمین زد. (که همین نوشته ی پیشین را اگر نگاه کنید منظورم را درک می کنید)
                              4-
                              ستاره شناسی برای ما در عمل اثبات شده نیست... یک نفر گن بوده که کارش درست بوده و در کتابش نوشته با ستاره شناسی این کار را کردم... آن هم پانصد میلیون سال پیش... حالا آیا واقعا با ستاره شناسی آن کار را کرده؟ اصلا آیا خود او خالق آن پیشبینی معروف بوده؟ نکند اصلا قضیه برعکس باشد... یعنی یک گروه برداشته اند و سوار بر موج ایشان شده اند و به جای اینکه او درست پیشبینی کند یک سری دارند تلاش می کردند پیشبینی او را درست کنند! اصلا آیا آن پیشبینی منتسب به او، واقعا مال او بوده؟ آیا فقط همان پیشبینی اش درست بوده؟ (البته من در جایی خواندم که در حضور خبرنگاران بیست جایگاه اتخاذ کرد که 85 درصد آنها به سود ختم شد... ولی همین امر احتمال استفاده ی ایشان از روش های دیگر (و دروغ گفتن ایشان در مورد استفاده از ستاره شناسی برای پیشبینی) را بالا می برد! (به خاطر همان مورد یکمی که گفتیم) حالا بگذارید ببینیم آن دو عزیز که رفته اند تو کار ستاره شناسی چقدر موفق می شوند و به کجا می رسند... اگر خوب بود ما هم می رویم...
                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #5970
                                پاسخ : کارگاه

                                یادآوری
                                _______

                                از جناب محمد حسین ادیب: در دوره ی رونق ارزش ها باید متناسب با دارایی ها و کالاهای سرمایه ای باشد (سنجیده شوند/می شوند)
                                و در دوران رکود ارزش ها باید متناسب با درآمد ها باشد!
                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X