رفتار شناسی بازار سهام

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Mishow
    عضو عادی
    • Apr 2012
    • 43

    #16
    رفتارشناسي بازار سهام (Behavioral Finance):

    قسمت دهم:

    «حسابداری ذهنی»

    فرض کنید شما هزار سهم شرکت «الف» را به قیمت هر سهم 1000 ریال خریداری کرده‌اید. پس از خرید، قیمت سهم رو به کاهش می‌گذارد و تا سطح 750 ریال افت می‌کند،اما شما با توجه به اینکه به تحلیل خود اعتقاد دارید، هزار سهم دیگر در این قیمت خریداری می‌کنید. مدتي بعد قیمت سهم به 850 ریال افزایش می‌یابد. در چنین شرایطی ...
    در چنین شرایطی برای خرید یا فروش سهم خود کدام یک از تصمیمات زیر را اتخاذ می‌کنید؟
    1- هزار سهمی را که به قیمت 750 ریال خریده‌اید، می‌فروشید و 100 ریال سود به ازای آن شناسایی می‌کنید. اما هزار سهم خریداری شده به قیمت 1000 ریال را تا زمانی که به آن قیمت برسد نگاه می‌دارید.
    2- هزار سهم خریداری شده به قیمت 1000 ریال را می‌فروشید و سهام ارزان تر را نگهداری می‌کنید.

    نتايج بررسي‌ها نشان مي‌دهد كه افراد معمولا در برخورد اولیه با این مساله، گزینه اول را عاقلانه‌تر می‌پندارند و از آن احساس رضایت بیشتری می‌کنند.
    اما واقعیت این است که هزار سهم خریداری شده در مرحله اول یا دوم از نظر ماهیت هیچ تفاوت یا مزیتی نسبت به یکدیگر ندارند. در حقیقت در اینجا تنها قیمت میانگین خرید (875 ريال به ازای هر سهم) اهمیت دارد و واگذاری هزار سهم اول یا دوم از نظر سود و زیان هیچ‌گونه تفاوتی برای سرمایه‌گذار ایجاد نمی‌کند.
    در این مثال، نظر علم فاینانس کاملا متفاوت است و براساس آن تصمیم فروش سهام تنها باید بر اساس مقایسه ارزش ذاتی و قیمت فعلی اتخاذ شود و قیمت خرید، هیچ‌گونه تاثیری بر تصمیم فروش سهم ندارد. این در حالی است که تحقیقات رفتار شناسی مالی نشان داده است که سهامداران در برابر فروش سهام به قیمت کمتر از بهای خرید خود مقاومت زیادی دارند و در حقیقت، نقطه مرجع ذهنی آنها قیمت خرید سهم است.
    فاینانس رفتاری نظایر این پدیده را تحت عنوان «حسابداری ذهنی» (Mental Accounting) تعریف مي‌كند. براساس این ویژگی، سرمایه‌گذاران به جای در نظر گرفتن تغییرات مجموع ارزش دارایی خود، آن را به اجزای مختلف یا اصطلاحاَ حساب‌های ذهنی (Mental Accounts) جداگانه تقسیم و به طور مجزا بررسی می‌کنند. بدین معنا که اشخاص عمدتا دارایی‌ها و درآمدهای خود را در دو حساب ذهنی جداگانه منظور مي‌كنند و بین حساب درآمدی (Income Account) و حساب ثروت (Wealth Account) تمایز قائل می‌شوند.
    یک مثال جالب در این خصوص را می‌توان در نگاه متفاوت افراد نسبت به سود نقدی (Dividend) و رشد قیمت سهام (Capital Gain) یافت. در واقع سرمایه‌گذاران، سود نقدی را در ذهنشان در حساب درآمد طبقه‌بندی می‌کنند اما رشد قیمت سهام به حساب ثروت (دارایی) منتقل می‌شود.
    در حقیقت، از آنجا که افراد در مقابل هزینه کردن از حساب ثروت برای تامین مخارج روزمره مقاومت زیادی می‌کنند، پرداخت سود نقدی به آنها این امکان را می‌دهد تا به خود اجازه دهند که عواید آن را برای مخارج روزمره به کار گیرند. به همین دلیل است که شرکت‌ها اغلب سعی می‌کنند به سرمایه‌گذاران اطمینان بدهند که سود نقدی منظمی را طی سالیان آینده پرداخت خواهند کرد.
    در بازار ایران نیز می‌توان علاوه بر اصرار سهامداران به توزیع حداکثر سود نقدی در مجامع سالانه شرکت‌ها به دو مصداق بارز حاکی از وجود حسابداری ذهنی در بین افراد اشاره کرد:
    1- برخی شرکت‌ها در مجامع خود به طور همزمان سود نقدی را توزیع و افزایش سرمایه از محل آورده نقدی و مطالبات را مورد تصویب قرار می‌دهند.
    از منظر اقتصادی این خروج و ورود مجدد نقدینگی به شرکت حداقل از لحاظ هزینه‌های اجرایی توجیه منطقی نخواهد داشت؛ اما از آنجا که سرمایه‌گذاران این دو اقدام را در ذهن خویش جداگانه دسته بندی می‌کنند حتی اگر تمامی سود توزیع شده را صرف شرکت در افزایش سرمایه كنند باز هم احساس رضایت بیشتری نسبت به عدم تقسیم سود و اجرای افزایش سرمایه از محل سود تقسیم نشده به دست می‌آورند.
    2- مدیران صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک احتمالا تاکنون با این سوال سرمایه‌گذاران مواجه شده‌اند که «برای سود سهام نقدی موجود در صندوق چه اتفاقی می‌افتد؟» اما بعضي از افراد پس از ارائه پاسخ و آگاه شدن از محاسبه سود نقدی در خالص ارزش دارایی‌های صندوق (NAV) باز هم چندان خرسند به نظر نمی رسند و دریافت سود نقدی را فارغ از رشد NAV بسیار جذاب تصور می‌کنند.
    این در حالی است که سرمایه‌گذاران همواره می‌توانند به جای دریافت سود نقدی، با فروش چند واحد سرمایه‌گذاری به همان میزان نقدینگی دست یابند اما دقیقا به دلیل امتناع از کاهش حساب ثروت خود به آن راغب نیستند! با توجه به موارد مطرح شده علم فاینانس رفتاری به سرمایه‌گذاران پیشنهاد می‌کند از طبقه بندی نادرست دارایی‌ها در ذهن خود اجتناب کرده و با عبور از تله «حسابداری ذهنی» تصمیمات سرمايه‌گذاري را بر اساس منطق اقتصادی اتخاذ کنند.
    [I][B]زندگی زیباست ای زیبا پسند****زیبا پسندان به زیبایی رسند[/B][/I]

    نظر

    • Mishow
      عضو عادی
      • Apr 2012
      • 43

      #17


      رفتارشناسي بازار سهام (Behavioral Finance):

      قسمت یازدهم: و پایانی
      «جمع‌بندی»


      در این نوشتار به تعدادی از ویژگی‌های روانشناختی اصلی سرمایه‌گذاران که نقش تعیین‌کننده‌ای در رفتار و تصمیم‌گیری آنان دارد، اشاره شد.
      خصوصیات مزبور عبارتند از: زیان گریزی، اعتماد به نفس کاذب، ظاهربینی، درک نادرست از رابطه ریسک و بازده، پشیمانی، عدم کنترل خویشتن، تنوع بخشی نادرست و حسابداری ذهنی. این ویژگی‌ها بیان می‌کنند که افراد، تصمیم‌گیری در خصوص سرمایه‌گذاری‌های خود را، بيشتر براساس تئوری‌های علمی فاینانس انجام نمی‌دهند، بلکه عوامل احساسی و روانشناختی، نقش به‌سزایی در این زمینه دارند. (Lopez 1987) مطرح می‌کند که سرمایه‌گذاران تحت تاثیر سه نیروی اساسی به شرح زیر تصمیم‌گیری می‌کنند:
      1- امنیت اصل پول (Principal security): بر مبنای این ویژگی، افراد در درجه اول در سرمایه‌گذاری‌ها اهمیت زیادی به حفظ اصل پول می‌دهند. (شاید یکی از دلایل محبوبیت سرمایه‌گذاری در املاک و مستغلات به خصوص در ایران به همین مساله مربوط باشد.)
      2- پتانسیل درآمدی (income generating potential): برای سرمایه‌گذاران مهم است که بتوانند از محل سرمایه‌گذاری خود درآمدی مستمر کسب کنند.
      3- دستیابی به آرزوها (Aspiration): افراد دوست دارند بتوانند از طریق سرمایه‌گذاری به رویاهای خود نظیر خرید خانه، یک سفر پر هزینه، خرید ماشین گران قیمت و ... تحقق بخشند.
      براساس این سه ویژگی، اشخاص سبد سرمایه‌گذاری‌شان را به سه دسته تقسیم می‌کنند:
      1- اوراق بدون ریسک و پس انداز بانکی: این گروه از سرمایه‌گذاری‌ها به نیاز اول یعنی حفظ اصل پول پاسخ می‌دهند.
      2- سهام شرکت‌های کم ریسک و دارای سود نقدی (dividend) بالا: این بخش از سرمایه‌گذاری‌ها نیاز به کسب درآمد مستمر (Yield) را تامین می‌کنند. در حقیقت برای سرمایه‌گذاران بسیار مهم است که مخارج زندگی خود را از محل سود سهام، سود سپرده بانکی و اوراق مشارکت (و نه از محل فروش اصل دارایی‌ها) تحصیل کنند.
      3- سهام شرکت‌های پر‌ریسک و پر‌بازده: این گونه سرمایه‌گذاری‌ها بيشتر با ایجاد امید در سرمایه‌گذاران، امکان دستیابی به آرزوهای بزرگ را فراهم می‌کند. در حقیقت، این آرزوها با کسب درآمدهای عادی قابل دستیابی نیستند. در نتیجه، افراد سعی می‌کنند با افزایش ریسک سرمایه‌گذاری‌ها، امکان تحقق درآمدهای فوق‌العاده را فراهم آورند. از سوی دیگر، تحقیقات روانشناسی (Pope 1983) اثبات کرده است که این‌گونه سرمایه‌گذاری‌ها به‌رغم ریسک بالا، از ارزش روانشناختی قابل‌توجهی برخوردارند، زیرا افراد را در طول زندگی همواره امیدوار و دلخوش به آینده نگاه می‌دارند که برای انسان‌ها یک نیاز ضروری است.
      بر اساس سه اصل مزبور، رفتار شناسی مالی به سرمایه‌گذاران توصیه می‌کند که به جای نظریه کلاسیک ریسک و بازده (که شالوده اصلی فاینانس را تشکیل می‌دهد) به سمت تئوری‌های جایگزین حرکت کنند که مهم‌ترین آنها تئوری سبد رفتاری یا Behavioral portfolio theory است که توسط Shefrin & Statman (1999) ارائه شده است. در این تئوری، به جای بیشینه کردن بازده مورد انتظار و کمینه کردن همزمان ریسک
      (مطابق نظریه مارکوویتز در علم فاینانس) سرمایه‌گذاران سبد خود را به گونه‌ای انتخاب می‌کنند که ثروت مورد انتظار (Expected wealth) را به حداکثر برسانند و احتمال کاهش ثروت از یک میزان مشخص را به حداقل کاهش دهند. به‌این‌ترتیب فاینانس رفتاری به سرمایه‌گذاران پیشنهاد می‌دهد تا بر اساس شرایط خود، منابع سرمایه‌ای را به نسبت مشخص بین سه گروه مورد اشاره (دارايی‌های بدون‌ریسک، کم ریسک و پرریسک) تقسیم كنند. بدیهی است میزان اختصاص منابع به هریک از سرمایه‌گذاری‌های مزبور به ویژگی خاص هر سرمایه‌گذار و میزان اهمیت هر یک از عوامل سه گانه (امنیت اصل پول، پتانسیل درآمدی و دستیابی به آرزوها) برای وی بستگی خواهد داشت. /
      پایان
      علي ابراهيم نژاد- شروين شهرياري
      دنیای اقتصاد

      [I][B]زندگی زیباست ای زیبا پسند****زیبا پسندان به زیبایی رسند[/B][/I]

      نظر

      • ali30
        عضو فعال
        • Aug 2013
        • 1940

        #18
        پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

        نکات طلائی در تشخیص زمان مناسب فروش سهام



        توضیحات دسته: آموزش بورس ایران بازدید: 35
        خرید سهام مناسب تنها یک طرف معامله به حساب می آید و فروش به موقع آن سهم نیز دارای اهمیتی به سزا در موفقیت آمیز بودن سرمایه گذاری میباشد.اصول طلائی در فروش سهم

        به دنبال آن هستیم که درصورتی که به هر دلیلی در انتخاب سهام و یا زمان خرید ، اشتباه کردیم، چگونه زیان خودمان را به حداقل برسانیم و دیگر اینکه به دنبال آن هستیم که در کدام نقطه و در چه قیمتی به فروش سهم اقدام کنیم تا بدین وسیله بتوانیم سود ضررمان را حداکثر نماییم. این مباحث بر اساس سالها تجربه و مطالعه در بازار بدست آمده است و شامل اصول ساده ای است که اجرای آنها می تواند در بلند مدت تضمین سود آوری شما در بورس باشد.

        ۱) فروش سهام برای جلوگیری از زیانهای بیشتر

        تقریباً تمامی سرمایه گذاران باید انتظار تجربه زیان را داشته باشند . اما سرمایه گذاران موفق کسانی هستند که زیانهای خود را حداقل می کنند.
        موفیقت در بورس همانقدر که به انتخاب دقیق سهام برنده بستگی دارد ، به محدود نمودن زیانها مرتبط می باشد. یک استراتژی سرمایه گذاری مشخص و صریح می تواند شما را از زیانهای سنگین حفظ کند.

        ۲) بدانیم که چه زمانی باید جلوی زیان را بگیریم.

        هیچ کس همیشه در بورس درست انتخاب نمی کند، حتی حرفه ای ترین سرمایه گذاران بازار. اما اگر شخصی از هر ۱۰ بار خرید سهام ، ۴ بار آن را درست انتخاب کرده باشد و در صورتیکه بداند چه زمانی باید اقدام به فروش سهام خود بکند ، می تواند به عنوان یک سرمایه گذار موفق، بازدهی مناسبی را تجربه نماید.
        روند منفی سهام قسمتی از زندگی روزانه بورس می باشد و هر کس بارها آنرا تجربه خواهد کرد. اگر انتخاب زمان و قیمت خرید سهام شما به هر دلیلی اشتباه از کار درآمد بدون فوت وقت و بدون آنکه درگیر غرور و اطمینان بیش از حد بشوید ، باید سریعاً وارد عمل شوید.
        جلوی زیان را بگیرید و به سرمایه گذاری خود در سهام برنده ادامه دهید.
        اشتباهی که بسیار در بورس ایران شایع می باشد آن است که بسیاری از سرمایه گذاران هنگامی که با ضرر و زیان در خرید یک سهم مواجه می شوند ، منتظر می شوند که روند بازار مثبت شود و آن سهم به جای اولش برگردد.
        مثلاً فرض کنید ۱ میلیون تومان از سهام شرکت الف را خریده ایم و در حال حاضر این سرمایه گذاری ۱۰ درصد زیان داده است و پول ما به مبلغ ۹۰۰ هزار تومان رسیده است.
        به جای آنکه منتظر شویم تا سهم الف که دارای جو مثبتیی نیست دوباره ۱۰ درصد رشد کند، بهتر است با فروش این سهام ، سهم ب را خریداری کنیم که هم اکنون دارای جو مثبتی است و در حال رشد می باشد.
        در این صورت توانسته ایم به جای انتظار بیهوده از زمان بهترین استفاده را ببریم. در هر حال اگر جو بازار نسبت به سهام الف مثبت شد ، می توان دوباره از این سهام خرید کرد.

        نکته مهم این است که وقتی از ۵۰ یا ۶۰ درصد سود صحبت می کنیم ، این میزان بازدهی را در یک محدوده زمانی مشخص تعریف می کنیم . مثلاً فرض می کنیم که سهم الف و ب ، ۳۰ درصد سود می دهند اگر محدوده زمانی این دوره سرمایه گذاری با هم برابر نباشند امکان مقایسه ایندو وجود ندارد چرا که ممکن است سهم الف در یکسال ۳۰ درصد سود بدهد در حالیکه سهم ب تنها در دو هفته ۳۰ درصد بازدهی برای خریداران بگذارد.

        بنابراین همیشه بدانیم که آن سرمایه گذاری بهتر است که در مدت کوتاهتری همان میزان بازدهی را داشته باشد ولی به عبارت دیگر در مدت مشخصی مثلاً دو هفته بازدهی بالاتری داشته باشد.

        لذا می بینیم که سهامی که انتخاب کرده ایم و در حال حاضر با جو مثبت روبرو نمی باشد . اگر چه سهام خوبی است ولی چون مدت طولانی طول می کشد تا رشد قیمت خود را شروع کند ، پس بهتر است به سراغ دیگر سهم هایی برویم که هم اکنون دارای جو مثبت هستند و سریعتر به ما سود خواهند داد. و بدانیم که هرگز نباید زمان را برای توجیه کردن خریدمان از دست بدهیم. دارایی ها در بورس را به صورت پول نقد ببینیم و نه سهام و بنابراین آنجایی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنیم که پولمان رشد بیشتری داشته باشد.

        ۳) « ماهی را هر وقت از آب بگیرید تازه است »

        اولین قانون برای فروختن هر سهمی، فروش آن سهم در صورتی است که قیمت آن سهم بیش از ۸ درصد نسبت به قیمت خرید شما کاهش بیابد.
        یعنی اگر سهامی را ۱۰۰ خریدیم و به دلیل جو منفی بازار قیمت آن به ۹۲ تومان رسید و روند بازار آن سهم نیز همچنان منفی بود آن سهم را بفروشید.
        چرا ۸ درصد ، به این دلیل که تجربه و امکانات نشان می دهند که سهامی که به خوبی و بر اساس مطالعه دقیق چه از نظر بنیادی ( سود، رشد، فروش و … ) و چه از نظر تکنیکی ( جو بازار ) انتخاب شده اند و در زمان و قیمت مناسب خریدار شده اند ، به ندرت با کاهش درحد ۸ درصد مواحه می شوند بنا بر این هر گاه سهام شما بیش از ۸ درصد از قیمت خرید خود را از دست داد بدانید در چیزی اشتباه کرده اید.

        در این رابطه باید بدانیم که نباید در مورد این قانون هیچ استثنایی قائل شد و در همین حال سهام مناسب حتماً فرصتهای بعدی در اختیار شما قرار خواهند داد لذا اکنون آنها را رها کنید.

        سهام هر گاه با کاهش شدید در قیمت مواجه می شوند ، به دلیل آنکه انتظارات مثبت در رابطه با آنها در بازار از بین می رود ، به سختی می تواند به سطح اول خود برگردند و هر چه شدت این کاهش بیشتر باشد ، سختی بازگشت نیز بیشتر می باشد.
        به هر حال ممکن است استثناهایی نیز در مورد قانون ۸درصد مشاهده کنید ولی به هر حال به آن پایبند باشید چرا که این قانون شمارا در مقابل زیان بیش از ۸ درصد بیمه می کند. در عین حال دقت در هنگام خرید تقریباً نیمی از مشکلات زمان فروش شما را خواهد کرد.

        ـ نکته :قانون ۸ درصد فقط برای زیان نسبت به قیمت خرید صادق است
        چیزی که باید آنرا در هنگام بکارگیری قانون ۸ درصدی در ذهن داشته باشیم آنست که این قانون فقط در مورد کاهش ۸ درصدی قیمت سهم نسبت به قیمت خرید می باشد و نه هنگامی که قیمت سهام شما در مجموع رشد کرده است.
        تقریباً در بیش از ۳۰ درصد مواقع، سهام برنده برای ۲ تا ۳ روز به سطح قیمتهای اولیه خود برمی گردند که در این نقاط انرژی را برای رشد جمع می کنند. در این حالت باید سهام را همچنان نگه داریم و تنها اگر از قیمت اولیه خود ۸درصد پایین آمد ، آنگاه باید اقدام به فروش نماییم.
        در دوران پس از خرید سهام، بسیار مهم است که رفتار سهم را نسبت به کل بازار و صنعت مورد بررسی قرار داد.

        مثلاً اگر کل بازار در حال رشد است ولی سهام شما همچنان در جای اول خود مانده است این می تواند یک هشدار باشد.

        در بازار مثبت، سهام برنده ، بیشترین اقبال را خواهند داشت. بنابراین اگر رشد سهام شما در مقایسه با رشد بازار ناچیز است باید سهام را بار دیگر مورد مطالعه قرار داد ، حتی زمانی که ۸ درصد از قیمت خرید خود پایین تر نیامده باشد.
        همچنین این را هم در نظر داشته باشیم که برخی از سهام که از همه نظر مناسب می باشند دارای نوسانهای زیادی هستند . در مورد سهام با نوسان بسیار زیاد هم استفاده از قانون ۸ درصدی تا حدودی سخت گیرانه می باشد و باید با دید دسیعتری به آن سهم نظر داشت.
        نکاتی که باید به خاطر سپرد.

        ـ اولین قانون فروش سهامی است که ۸ درصد از قیمت اولیه خود پایین تر آمده است.
        ـ اجرای این قانون ، صرف نظر از پیش بینی شخصی که در مورد رشد آتی قیمت سهام دارید ، همیشه توصیه می شود بازار با هوش تر از همه کارشناسان است پس بر اساس قوانین بازار کار کنیم و نه صرفاً نظرات شخصی.
        ـ هر چه قدر کاهش قیمت بیشتر باشد انتظارات منفی نسبت به آن سهم بیشتر می شود و زمان لازم برای بازگشت قیمت طولانی تر می شود.
        ـ سهام برنده ، گاهی اوقات برای مدتی به سطح اولیه قیمت خود نزدیک می شوند که این به معنی فروش آن سهام نیست.

        ۴) چگونه برای سود آوری سهام بفروشیم؟

        یاد گرفتن این نکته که بهترین فرصت برای فروش سهام به منظور سودگیری چه زمانی است، ا مهمترین نکات در سرمایه گذاری در بورس می باشد.
        برای بررسی و تشخیص نقطه فروش سهام ، استفاده از نمودارها یک ضرورت است.
        سؤال اصلی این است که چگونه می توان مطمئن شد که قیمت سهم به بالاترین حد خود رسیده است؟

        ۵) چه زمانی باید سود گیری کرد؟

        منظور از سودگیری ، فروش سهامی است که قیمت آن بالاتر از قیمت خرید ماست. به عبارت دیگر با سرمایه گذاری بر روی آن سهم سود بدست آورده ایم. ولی باید بدانیم تا زمانی که به فروش سهم اقدام نکرده ایم سود ما قطعی محسوب نمی شود . چرا که هر آن ممکن است قیمت سهم کاهش بیاید. به همین دلیل فروش سهام برنده را در قیمتهای مناسب سودگیری می گویند.
        فرض کنیم ما سهام الف را خریده ایم و شاهد رشد قیمت آن بوده ایم، حال در چه زمانی باید این سهم را به فروش برسانیم؟
        در این مورد روشهایی وجود دارد که به ما کمک می کند ، نقطه مناسب برای سودگیری را پیش بینی کنیم . اول از همه ، با توجه به روند گذشته سهم و مطالعه متغیر های مختلف بازار همانند حجم معاملات ، تعداد خریداران ، عرضه و تقاضا و … می توان الگوهایی را بدست آورد که آن سهم خالص بر اساس آنها بالا و پایین می رود.

        معمولاً سهام پس از شروع رشد قیمتی خود، در سطحی از قیمت متوقف می شوند و برای مدتی در آن سطح قیمتی نوسان می کنند.
        یک استراتژی این است که سهام خود را پس از رسیدن و تثبیت در سطح قیمتی جدید به فروش برسانیم . این یک روش محافظه کارانه برای سرمایه گذاری در بورس می باشد.
        این روش اگر چه شما را از برخی فرصتهای بورس محروم می کند ولی در بلند مدت می توان مطمئن بود که سود معقولی از سرمایه گذاری خود از بورس بدست آورده اید.
        در این هنگام می توان با مرور مجدد وضعیت سهم از نظر اقبال بازار و انرژی برای صعود برای نگهداری سهم و با خرید مجدد برنامه ریزی نمود.

        ۶) استفاده از کلید حجم معاملات

        هر گاه قیمت سهامی در حالیکه با حجم بالایی مورد معامله قرار می گرفت شروع به ریزش نمود، می توان از این موضوع به عنوان نشانه ای برای پیش بینی روند منفی سهم استفاده کرد.
        معمولاً افزایش حجم معامله در زمانی که روند سهم منفی است ، بیانگر آن است که سرمایه گذاران حرفه ای شروع به فروش سهام نموده اند که این امر هر گونه افزایش قیمتی را با مشکل مواجه خواهد نمود ( سرمایه گذاران حرفه ای معمولاً دارای حجم بالای سرمایه هستند که خروج آنها از یک سهم ، انرژی سهم برای رشد را کاهش زیادی می دهد).
        یک نشانه دیگر می تواند افزایش قیمت در حالیکه حجم معاملات کاهش یافته است باشد. که این بدین معنی است که در این سطح قیمت سرمایه گذاران حرفه ای دیگر اقدام به خرید نمی کنند.

        ۷) استفاده از کلید قیمت سهم

        تعداد روزهای متوالی که قیمت رنود نزولی دارد، نسبت به تعداد روزهای متوالی که قیمت روند صعودی دارد ، در هنگامی که قیمت سهم در حال تغییر جهت می باشد افزایش می یابد.

        تعداد روزهای متوالی کاهش قیمت
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــ
        تعداد روزهای متوالی افزایش قیمت

        هر گاه Nr افزایش یافت این بدان معنی است که روند رو به رشد قیمت در حال متوقف شدن است و روند منفی به زودی آغاز خواهد شد.

        ۸) در جا زدن قیمت

        پس از یک دوره رشد قیمت هنگامیکه سهم با حجم بالایی مورد معامله قرار می گیرد قیمت سهم رشدی ندارد و قیمت در حال تغییر جهت می باشد.
        بزبان ساده حجم بالا بدون رشد قیمت علا مت مهمی است.

        ۹) قدرت نسبی

        استفاده از خط قدرت نسبی یا RSI نیز یکی دیگر ار روشهای تشخیص زمان تغییر جهت قیمت است. در واقع پس از یکدوره رشد قیمت هر گاه قیمت به یک رکود تازه دست پیدا کرد در حالیکه RSI کاهش یافت ، این بدان معناست که سهام در حال تغییر جهت می باشد.
        این بدان معناست که در حالیکه قیمت به یک نقطه رکود دست بافته است اما قدرت نسبی سهم برای افزایش بیشتر کاهش یافته است و بنابراین قیمت به زودی تغییر خواهد یافت.

        ۱۰) خط میانگین متحرک

        خط میانگین متحرک همان قیمت سهام است اما به جای آنکه قیمت را در یک لحظه نشان دهد آنرا در یک دوره زمانی نشان می دهد . میانگین متحرک ، میانگین قیمت سهم در یک دوره زمانی است. مثلاً میانگین متحرک ۱۳ روزه ، میانگین قیمت سهام در ۱۳ روز گذشته می باشد . میانگین متحرک ۲۶ روزه معمولاً به عنوان خطی که بیانگر حداقل قیمت سهم و نقطه حمایت قیمت می باشد ، تلقی می گردد
        هرگاه قیمت سهم این کف قیمتی را می شکند ویا پایین تر می آید بیانگر آنست که بازار دیگر رقبتی به این سهم ندارد.

        ۱۱) یاد بگیریم که بازار را تحلیل کنیم نه یک سهم را

        یکی از مهمترین روشهای یافتن نقطه فروش تحلیل کل بازار است و نه یک سهم خاص. به این معنی که در مواقعی که جو عمومی بازار مناسب نیست بازار به سمت جو منفی حرکت می کند ، اهدی برای پیش بینی کاهش قیمت تمام سهامها داریم.

        در واقع حتی اگر سهام مناسبی را هم خریداری کرده باشیم اگر جو عمومی بازار منفی باشد در این صورت نمی توان انتظار سود چندانی از سهم انتخاب شده داشت و جو روانی منفی بازار تاثیر منفی بر جو روانی سهم مورد نظر ما خواهد گذاشت.
        لذا توجه به جو عمومی بازار می تواند خود به عنوان یک تحلیل جانبی پیش بینی مناسبی از قیمتهای آتی و جهت حرکت قیمت سهام خاص به ما ارائه دهد.
        در این بین بررسی جو روانی صنعت نیز توصیه می شود.
        معمولاً جو طبیعی بازار بعد از چند روز افزایش حجم معاملات در حالیکه شاخص در حول و حوش سطح قبلی در حال نوسان است و یا حتی کاهش می یابد ، نشاندهنده تغییر جهت بازار می باشد.
        معمولاً در شرایط چرخش و تغییر جهت بازار، سهام پر رونق بازار شروع به افزایش و نقصان قدرت و انرژی می شوند.

        به خاطر بسپارید:

        ـ فروش سهام در سطح جدید قیمت که در آن قیمت سهام تثبیت می شود یک روش محافظه کارانه برای سودگیری محسوب می شود.
        ـ استفاده از نمودارهای قیمتی می تواند ابزار مناسبی برای تعیین جهت چرخش و پیش بینی روند آتی قیمت باشد.
        ـ علاوه بر خود سهم ، کل بازار نیز می تواند در تعیین نقطه سودگیری تعیین کننده باشد.
        ـ سهامی که از نظر بنیادی دچار افت شده اند را بفروشیم . همانند نشانه های ضعف در فروش محصولات شرکت و یا رشد سودآوری.
        ـ همیشه مراقب وضعیت صنعت باشیم و با اولین نشانه های ضعف در روند سودآوری صنعت و با افت شاخص صنعت به دنبال فروش سهم شرکت باشیم.
        ـ اگر به اخباری مبنی بر فروش یک سهام خاص از طرف سرمایه گذاران نهادی دست یافتید شما نیز به دنبال فروش سهم خود باشید.
        ـ افزایش سرمایه های زیاد می تواند باعث رقیق شدن و ضعف سهم شود
        تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

        نظر

        • ali30
          عضو فعال
          • Aug 2013
          • 1940

          #19
          پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

          بهترین روش انتخاب زمان صحیح خرید فروش



          توضیحات دسته: پرسش و پاسخ های بورسی بازدید: 439
          سوال: اگه میشه به صورت مختصر یه توضیحی در مورد زمان مناسب خرید و فروش سهام در بورس در اختیار ما بزارید . من خودم با بورس اشنایی دارم ولی هنوز یه مقدار زمان مناسب خرید و فروش مخصوصا فروش دستم نیست اگه به طور ساده یه توضیحی بدین ممنون میشم .

          پاسخ:
          دوست عزیز راههای زیادی برای اطلاع از زمان خرید یا فروش سهام وجود دارد. هر چند هیچ کدام به صورت صد در صد قابل اعمال و تعمیم به موارد دیگر نیستند. ولی به طور کلی استفاده از تحلیل ها بهترین راه و صحییح ترین روش برای انتخاب زمان خرید و فروش شما می باشد.
          اگاها با استفاده از اخبار و یا مسائل سیاسی پیش رو نیز می توان زمان خرید را انتخاب کرد که آن هم در قالب تحلیل ها گنجانیده می شود. ولی اینکه بر اساس شانس و یا احساس درونی و یا تعصب یا اینکه مثلا: "یک سهم افت زیادی کرده و حالا باید خرید کرد و یا رشد کرده و حالا باید فروخت" و راههای دیگر زیاد منطقی و درست نیست هر چند امکان دارد در مواردی نیز نتیجه بگیرید.
          اما بهترین روش استفاده از تحلیل های بنیادی و همچنین تکنیکال می باشد. بخصوص این روزها که بسیاری از فعالان بازار به سمت یادگیری تحلیلها به ویژه تکنیکال پیش میروند اگر این راه صحیح خرید و فروش را نیاموزید جا خواهید ماند.
          البته به نظر بنده موثرترین روش استفاده از هر دو تحلیل توام با همدیگر هست قطعا این روش مطمئن ترین و بهترین راه برای انتخاب زمان درست خرید و فروش می باشد. پس تحلیل را بیاموزید و یک روش که مناسب با اخلاق و روحیه شما باشد را انتخاب کرده و به آن پایبند باشید و با هر بار خرید و فروش بدون تعصب در صدد اصلاح و ارتقاع روش خاص خود اقدام نمایید.
          تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

          نظر

          • ali30
            عضو فعال
            • Aug 2013
            • 1940

            #20
            پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

            جلسه دوم - روانشناسی سرمایه گذاران در بازار سرمایه



            توضیحات دسته: مدیریت و روانشناسی در بازار بورس بازدید: 445
            بازار سرمایه، نمونه ای از جوامع انسانی به حساب می آید، بنابراین می توان برخی از مراحل معاملات خرید و فروش احساسی، تاثیر جو روانی بازار و پیروی محض از شایعات بازار را با مراحل تبدیل یك پدیده جدید به هنجار و پذیرش و پیروی عامه از آن در جامعه،به عنوان بخشی از رفتار انسانی مورد مقایسه و مطالعه قرار داد. راجرز جامعه شناس آمریكایی در تحقیقات خود اعضای جامعه را در زمینه پذیرش تدریجی یك پدیده، به پنج دسته، نوآورها inovators، زود پذیرها early adopters، اكثریت زود early majority، اكثریت دیرlate majority و دیر پذیرها یا عقب مانده ها laggards تقسیم می كند. در این تقسیم بندی بیشترین تعداد شامل افراد اكثریت زود است. در واقع بعد از شروع حركت هنجاری ابتدا، زود پذیرها و سپس اكثریت زود، «استراتژی اطمینان» را در پیش می گیرند و برای عقب نماندن از پدیده ای كه می رود به زودی هنجار شود، پیروی می كنند. در این الگو موتور حركت زود پذیرها هستند. با نگاهی عمیق به بازار سرمایه و نحوه تصمیم گیری سرمایه گذاران در هنگام معامله می توان این الگو را مشاهده كرد. سفته بازان در بازار سرمایه نقش زود پذیر ها را بازی می كنند، در واقع موتور حركت در بازار سرمایه آنان هستند. سفته بازان پس از شناسایی صنایع پیشرو و یا بعضا با سفته بازی در سهام، فعالیت خود را عملیاتی می نمایند و به دنبال آنان اكثریت زود اقدام به معامله سهام می كنند. با گذشت تدریجی زمان و با تاخیر در چند نقطه در دامنه تغییرات حجم مبنا، اكثریت دیر و سپس با تاخیر بعدی دیر پذیرها یا عقب مانده ها وارد معاملات می شوند. عموما ورود دیر پذیرها و عقب مانده ها در بازار سرمایه هنگامی صورت می گیرد كه نوآورها و زود پذیرها در حال خروج از بازار هستند و با كسب بازده مورد انتظار، ریسك را به تازه واردان منتقل می كنند. در این شرایط نسبت قیمت به درآمد p/e سهام به مرور افزایش یافته و ریسك خرید و نگهداری سهام افزایش می یابد. به طور مثال می توان به وضعیت سهام شركت های سیمانی در چند سال گذشته اشاره كرد. بنابراین به نظر می رسد شخصیت سرمایه گذاران با انتخاب رویكرد و زمان ورود آنان در معاملات سهام رابطه مثبت داشته باشد. بدین ترتیب سرمایه گذاران می توانند با درك مناسبی از شرایط جدید نسبت به افزایش قابلیت های خود بیفزایند و تصمیمات خود را مورد ارزیابی قرار دهند.به طور كلی اتخاذ استراتژی سرمایه گذاری در بازار سهام، با اهداف سه گانه كوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت و میزان سهم هر یك از آنان در سبد سرمایه گذاری تبیین می شود و با شخصیت روانی سرمایه گذاران مرتبط است.در یك الگوی تحلیلی، شخصیت سرمایه گذاران و رفتار آنان در بازار سرمایه را می توان با الگوی راجرز در زمینه دسته بندی افراد در مواجهه با تغییر ارزش ها مطابقت داد:▪نوآورها: نوآورها صنایع پیشرو را مورد شناسایی قرار می دهند. این سرمایه گذاران، عموما سرمایه خود را به دو قسمت كوتاه مدت و میان مدت تقسیم می كنند و برای آنان سرمایه گذاری بلند مدت جاذبه ای ندارد. سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی بالایی برخوردار است.
            ▪زود پذیرها: این افراد هنگامی كه پارادایم جاری در بازار سرمایه تغییر می كند و فرصت جدیدی برای بهره برداری به وجود می آید، فعالانه بخش قابل توجهی از استراتژی را بر محوریت نوآورها استوار می سازند. در نتیجه چیدمان سبد مالی آنان از ریسك و نیز بازدهی نسبتا بالایی برخوردار است.▪اكثریت زود: این دسته از سرمایه گذاران فرصت های جدید را شناسایی كرده و آن را در قواعد پارادایم جاری می پذیرند و میزان سرمایه گذاری میان مدت بیشترین درصد را در سبد مالی آنان تشكیل می دهد. سبد مالی آنان از بازدهی و نیز ریسك متوسطی برخوردار است.▪اكثریت دیر: این افراد حداقل درصد سرمایه را به سرمایه گذاری كوتاه مدت تخصیص می دهند، استراتژی آنان فاقد برتری است و منجر به تحول اساسی در بازده مورد انتظار نمی شود و سبد مالی آنان با حداقل ریسك و نیز بازدهی همراه است.▪دیر پذیرها و عقب مانده ها: این افراد استراتژی سبد سهام خود را براساس جو روانی بازار و با تاخیر زمانی تشكیل می دهند. بنابراین سبد مالی آنان با بازدهی كم و ریسك بسیار تشكیل می شود. این طبقه بندی به ما كمك می كند تا درك روشنی از سرمایه گذاری خود داشته باشیم و چنانچه انتظارات خود را از حضور در این بازار، تحقق نیافته می بینیم تغییرات لازم را برای دستیابی به نتایج مورد انتظار در رفتار سرمایه گذاری خود بدهیم. بنابراین تعیین میزان هر یك از اهداف سه گانه سرمایه گذاری همیشه تابعی از ریسك و بازده است. با توجه به اهمیت ریسك پذیری در بازار سرمایه، بدیهی است كه میزان موفقیت سرمایه گذاران علاوه بر دانش و اطلاعات عمیق نسبت به بازار، تا حدود زیادی بستگی به خصوصیات شخصیتی سرمایه گذاران دارد.
            تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

            نظر

            • ali30
              عضو فعال
              • Aug 2013
              • 1940

              #21
              پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

              جلسه چهار - مدیریت سرمایه و روانشناسی



              توضیحات دسته: مدیریت و روانشناسی در بازار بورس بازدید: 429
              برای ورود به هر بازار و تجارتی مهم ترین انگیزه و دلیل برای اغلب افراد کسب درآمد می باشد حال آنکه شرایط گوناگون شخصی، اجتماعی و بازده درآمد می تواند در انتخاب مسیر و نوع کار یا سرمایه گذاری تاثیر گذار باشد.

              اگر بخواهیم بی پرده با اغلب کسانی که می خواهند وارد بورس های با فراریت بالا مانند(فارکس، طلا، نقره، نفت و غیره) صحبت داشته باشیم باید اذعان کنیم که شرایط ورودی و سرمایه گذاری در این بورس ها بسیار آسان می باشد و با توجه به ریسک موجود نیز بازده سرمایه میتواند تا ده ها و صد ها برابر باشد اما از یاد نبریم که ماهیت فرار و بازیگران زیاد این بورس ها باعث به وجود آمدن ضوابط خاص شده است که این ضوابط از قوه تشخیص بسیاری افراد پنهان می باشد. بیشتر از آن که در این بورس ها فرد در حال رقابت با بازیگران دیگر باشد در حال رقابت با خود و محک زدن دانش، تجربه و شرایط روحی روانی خویش در بورس می باشد. برای موفقیت در بورس های این چنینی سه عامل مهم در موفقیت فرد نقش دارد.

              الف: دانش و تجربه
              ب: مدیریت سرمایه

              ج: نگرش و روانشناسی
              در صورتی که سرمایه گذار هر یک از عوامل فوق را نادیده بگیرد و یا در اجرای اصول کوتاهی نماید مستقیما باعث زیان خود شده و قسمت قابل توجهی از سرمایه خود را از دست خواهد داد. تجربه نشان داده است افرادی که از دانش و تجربه کافی برخوردار نبوده و یا مدیریت ریسک و سرمایه را جدی نمی گیرند و افرادی که نگرش صحیحی به معاملات نداشته و بر خود تسلط کافی ندارند، سرمایه خود را در زمانی کوتاه از دست می دهند.
              توجه داشته باشید که این بخش، قسمتی کوچک از کل دوره می باشد ولی با این وجود رعایت، تسلط و بکارگیری تمامی دستورات و پیشنهادهای این قسمت به طور مستقیم با ماندگاری و سودآوری سرمایه گذاری نسبت مستقیم دارد. بنابراین توجه و تمرکز فراوان شما نسبت به این قسمت برای موفقیت امری واجب و ضروری است.
              تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

              نظر

              • ali30
                عضو فعال
                • Aug 2013
                • 1940

                #22
                پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                Back شما اینجا هستید: Home تالار بورس مقالات و ویدئوهای آموزشی بورسمدیریت و روانشناسی در بازار بورس جلسه پنجم - شناسایی و استفاده از اصول احتمالات در معاملات

                blog ekm


                download theme


                bet365



                جلسه پنجم - شناسایی و استفاده از اصول احتمالات در معاملات


                توضیحات دسته: مدیریت و روانشناسی در بازار بورس بازدید: 417
                پیش بینی ریاضی، فرآیند بسیار مهمی در ترید است. شما میتوانید این علم رابه نفع خودتان بکار ببرید و یا اجازه دهید بازار از آن به نفع خویش استفاده کند.همانطور که قبلا گفته شد برای موفقیت در بازار و کسب سود مداوم به سه عامل کلی نیاز داریم، نقش و اهمیت سه عامل ذکر شده در پست قبل تا حدی می باشد که ایراد در اجرای هر کدام از آنها منجر به از دست رفتن کل حساب خواهد شد. به عنوان مثال در صورتی که تریدر به دو عامل “دانش و تجربه” و “نگرش و روانشناسی” تسلط کافی داشته باشد ولی اصول مدیریت سرمایه را برای تعیین حجم معاملات در نظر نگیرد، پس از مدت کوتاهی سرمایه اش را از دست خواهد داد.عامل دیگری که شانس کسب در آمد و افزایش حساب را برای معامله گران کمتر می کند میزان کارمزد و تفاوت نرخ خرید و فروش می باشد. اگر شما به صورت کاملا اتفاقی در بازی شیر یا خط شرکت کنید شانس پیروزی و بخت شما کاملا برابر و 50 درصد می باشد حال آنکه در بازار های مالی شما شانسی برابر 50 در صد ندارید و بابت هر معامله مبلغی را به عنوان کارمزد (اسپرد) به کارگزار خود می پردازید. در این صورت حتی اگر شانس موفقیت سیستم تحلیل و پیش بینی شما 50 در صد باشد باز هم در بلند مدت شما بازنده خواهید بود چرا که به مرور سرمایه شما تحلیل می رود. بنابراین باید سیستمی را پیدا کنید که شانس موفقیت تان را به بیش از 50 در صد برساند. مساله دیگر میزان سرمایه ای می باشد که بر اساس آن معامله می کنید. دوباره به مثال شیر یا خط بر میگردیم من 1 دلار و شما 10 دلار دارید با هر شیر من یک سنت برنده و با هر خط یک سنت می بازم در صورتی من کل پولم را از دست می دهم که شما 100 خط متوالی بیاورید و شما در صورتی می بازید که من 1000 خط متوالی بیاورم. در صورتی که بین ما کسی مانند کارگزار ،کارمزد نگیرد!!! حال اگر هر شیر 25 سنت مرا برنده و هر خط 25 سنت مرا بازنده کند چه اتفاقی روی می دهد؟ بعد از چهار خط متوالی من سرمایه ام را از دست می دهم و بعد از 40 شیر متوالی شما سرمایه خود را از دست می دهید، شانس چهار احتمال متوالی بیشتر است یا 40 احتمال متوالی؟ کاملا معلوم است که احتمال از دست رفتن سرمایه من 10 برابر احتمال سرمایه شما می باشد. احتمالات این بازی در بازار بورس و سهام کاملا عینیت دارد و در صورت انجام معامله بدون مدیریت سرمایه احتمال بازنده شدن و از دست رفتن سرمایه بسیار زیاد می باشد. برای این منظور غیر از تلاش برای افزایش شانس موفقیت در معاملات، با مدیریت سرمایه وارد بازار شوید تا احتمال بازنده شدن شما در مقابل بازار کاهش یابد.
                تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                نظر

                • ali30
                  عضو فعال
                  • Aug 2013
                  • 1940

                  #23
                  پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                  جلسه نهم - آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی ( بخش 1 )



                  توضیحات دسته: مدیریت و روانشناسی در بازار بورس بازدید: 402
                  1- کمبود دانش: یکی از اصلی ترین دلایل معاملات زیان آور، کمبود یا نداشتن دانش و آگاهی لازم نسبت به شرایط و واقعیات بازار می باشد. معامله در بازار فارکس نیز مانند هر حرفه دیگر، نیازمند دانش و تجربه کافی است.
                  2- معاملات احساسی: این مورد آسیب رسان ترین دلیل برای از بین رفتن حساب می باشد. معاملاتی که برگرفته از برنامه و روش معاملاتی نیست با احساس تریدر سرو کار دارد و به علت اینکه برای این معاملات از تفکر و تعقل استفاده نشده عموما زیان آور هستند. احساسات گوناگونی می تواند در معاملات دخیل باشد اما یک نکته در تمام احساسات معامله گران یکسان است، تمامی معاملات احساسی منجر به ضرر میگردند. احساس غالب، در اکثر موارد طمع برای کسب سود بیشتر است. در حالی که جلوگیری از ضرر نکته مهم تری است. احساسات خود را بشناسید و در زمان ترید کردن تا حد امکان آنها را کنترل کنید.3- معاملات زیاد: معاملات زیاد (over trading) معمولا به این دلیل انجام می شود که معامله گرتمایل دارد تمام حرکت های بازار را بدون کم و کاست شکار کند. این امر تقریبا محال است و بزرگترین تحلیل گران و معامله گران دنیا نیز این کار را انجام نمی دهند.4- معامله با حجم زیاد: حجم زیاد معاملات، ریسک سرمایه گذار و آسیب پذیری سرمایه را افزایش می دهد. هنگامی که یک معامله گر با حجم بالا معامله می کند، با تعداد کمی معامله ضررده می تواند کل حساب خود را از دست بدهد.5- اعتماد به پیش بینی دیگران: از معاملات دیگران برداشت و الگوبرداری نکنید، شرایط حساب، دیدگاه و دلایل افراد با یکدیگر برای حضور در بازار متفاوت است. هر کسی حتی در صورت استفاده از پیش بینی دیگران مسئول حساب خویش است ، مگر آنکه کل مدیریت حساب خویش را به تریدری دیگر بدهد. تا حد امکان از تحلیل خود پیروی کنید.6- نداشتن حد ضرر (استاپ لاس): نداشتن استاپ لاس به معنی این است که معامله گر حدی برای اشتباه خویش متصور نیست، هر انسانی امکان اشتباه دارد و حد ضرر امکانی برای جلوگیری از فاجعه بار بودن اشتباهات می باشد. قبل از آغاز معامله حد ضرر خود را بشناسید. در زمان معامله اغلب معامله گران تحت تاثیر ترید خود قرار می گیرند و از لحاظ روانی برایشان سخت است که حد ضررشان را بپذیرند. در زمان معامله تغییر حد ضرر عموما منجر به زیان های بیشتر می شود. هیچ زمانی حد ضرر خود را خلاف جهت معامله خود تغییر ندهید. یعنی مقدار حد ضرر خود را بیشتر نکنید.7- معامله در ساعات نامناسب: آشنایی نداشتن با میزان نوسان بازار در ساعات متفاوت می تواند باعث تخمین های اشتباه معامله گران شود.
                  8- معامله خلاف روند: عموما بیشتر برنامه ها و روش های معاملاتی برای استفاده از جهت حرکت بازار استفاده می شوند. هم جهتی معاملات با روند اصلی، امکان سود بیشتر و ریسک کمتر را به همراه دارد. تا زمانی که برنامه و روش امتحان شده شما معاملات خلاف جهت را تایید نکرده است از معامله در خلاف روند اصلی بازار بپرهیزید.9-نداشتن سیستم معاملاتی: نداشتن برنامه، روش یا سیستم معاملاتی از اصلی ترین دلایل زیان می باشد. نداشتن برنامه و روش عموما باعث معاملات احساسی می شود در حالی که روش معاملاتی به تریدر دیدگاهی برای تفسیر تمامی قیمت های بازار می دهد. شاید برنامه و روش مکانیزه و کامپیتری نباشد اما حتما باید وجود داشته باشد. برنامه باید قابلیت تفسیر بازار، بازدهی در گذشته و همخوانی با شرایط تریدر را داشته باشد. نقصان در هر کدام از این شرایط، باعث معیوب بودن برنامه و پیرو آن از دست رفتن بخش قابل توجهی از سرمایه می شود.
                  تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                  نظر

                  • ali30
                    عضو فعال
                    • Aug 2013
                    • 1940

                    #24
                    پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                    جلسه دهم - آشنایی با اشتباهات رایج معاملگران مبتدی ( بخش 2 )



                    توضیحات دسته: مدیریت و روانشناسی در بازار بورس بازدید: 386
                    10- خروج های بی برنامه (خروج از معاملات به خاطر ترس): معامله گر مبتدی عموما با سود و یا ضرر های کم، از ترس زیان های بیشتر از معامله خود خارج می شود و برنامه ای غیر از سیستم معاملاتی خود را در پیش می گیرد. در اغلب موارد پتانسیل سود خود را با سود کم یا زیان از دست می دهد و پس از حرکت بازار خود را نکوهش می کند که این امر می تواند عواقب منفی دیگری برای حساب داشته باشد.
                    11- معاملات با اهداف کوچک: کسانی که برای اهداف کوچک وارد می شوند حد ضرر و سود کوچکی در نظر می گیرند (اسکالپر ها) در اغلب موارد، حد ضررشان بیشتر از حد سودشان است و به این نکته توجه نمی کنند که بازار در کوتاه مدت، تحت تاثیر معاملات لحظه ای می تواند جهاتی خارج از جهت اصلی خود ایجاد کند و همین تغییر جهت کوچک می تواند موجب زیان آنها شود. معاملات با اهداف کوچک ریسک حد سود را نسبت به اسپرد افزایش می دهد. اگر یک معامله گر برای معامله ای 10 پیپ حد سود و حد ضرر را در نظر بگیرد با احتساب اسپرد، تنها با 7 پیپ حرکت بازار در خلاف جهت، ضرر می کند در حالی که برای رسیدن قیمت به حد سود، باید بازار 13 پیپ به نفع شما حرکت کند. به نظر شما کدام قیمت نزدیکتر است و به احتمال زیاد دیده خواهد شد؟

                    12- معامله در قله ها و دره ها: افرادی که برای استفاده از تمامی یک روند تلاش می کنند زیان های بسیاری را متحمل می شوند. افراد کمال طلب تنها به دنبال قله ها و دره ها هستند در حالی که قله ها و دره ها در بازارهای دو جهته نسبی بوده و هر زمانی امکان اینکه بازار دره ها و قله های جدیدی بسازد وجود دارد. این مساله را برای خود حل کنید که نمیتوان از تمام حرکات بازار استفاده کرد. شما اگر با رعایت اصول، قسمتی از حرکت مفید بازار را هم شکار کنید، در دراز مدت سود خوبی به دست می آورید.

                    13- ساده انگاری بیش از حد: اینکه روشهای ساده، اصولی و کاربردی عموما بازده خوبی دارند بر هیچ کس پوشیده نیست اما ساده انگاشتن بیش از حد معاملات، عموما منجر به زیان می گردد. باید توجه داشت بازار با شرایط و دلایل گوناگونی به حرکت در می آید. ساده انگاری و بی توجهی به عوامل تاثیر گذار بازار عموما موجب زیان می گردد. نسبت به آنها آگاه باشید.

                    14- معامله نزدیکی خبر: معامله در نزدیکی زمان اعلام اخبار مهم اقتصادی بیشتر مواقع برای ارضای احساس سود گرفتن می باشد. حرکات سریع و ناگهانی قیمت ها در زمان اعلام خبر می تواند هر تریدر آماتوری را وسوسه کند اما آیا نتیجه این معاملات برای وی قابل تصور است؟ در صورت نداشتن تجربه و اشراف کامل نسبت به خبر و موضوع آن، از معامله در زمانهایی که بازار تحت تاثیر خبر است اجتناب کنید.

                    15- اطمینان به روش اشتباه: بسیار دیده شده که معامله گران با سودهای کم تعداد و کوچک تحت تاثیر روشی قرار میگیرند و حتی در صورت زیان آور بودن، آن را تغییر نمی دهند یا بهینه نمی سازند. دائمابا خوشبینی بی مورد به خود امید واهی می دهند در حالی که روش یا کارایی خود را از دست داده یا حتی امتحانی کامل و درست پس نداده تا به نتیجه برسد. روش خود را بشناسید و در صورت مشکل داشتن یا آنرا بهینه کنید و یا کلا تغییر دهید.

                    16- پایبند نبودن به حد ضرر : تریدرهای مبتدی با توجیحات و دلایل گوناگون ممکن است دستور توقف زیان خود را مشخص نکنند. بدین صورت معامله خود را برای زیانهای بزرگ به نوعی بیمه کرده اید.

                    17- توجه نکردن به معاملات باز: توجه نکردن به معاملات و دستورات باز میتواند یکی از دلایل از بین رفتن سرمایه باشد. همه می دانیم ترید و تمرکز مداوم روی قیمتها امری کسالت آور و خسته کننده است اما غفلت و بی توجهی نیز میتواند عواقب بدی برای موجودی حساب داشته باشد. در صورت داشتن معاملات باز بر اساس روش خود شرایط بازار را زیر نظر بگیرید خود را درگیر معاملات متعدد نکنید چرا که با اینکار تمرکز را از بعضی از معاملات خود می گیرید. چه بسا آن معاملات سود بیشتری داشته اند یا امکانش بوده که در ضرر کمتر متوقفشان کرد. در صورتی که احساسات بر شما قالب نمی شوند از معاملات خود غافل نشوید و آنها را ترک نکنید.


                    18- تفسیر نادرست اخبار: تفسیر نادرست اخبار شاید نشات گرفته از کمبود دانش باشد اما موارد بسیاری نیز وجود دارد که دانش شما به حد کافی است اما تجربه عکس العمل بازار نسبت به آن خبر را ندارید. فرضیات شما برای خبر میتواند کاملا درست باشد اما نقش تجربه و بینش برای تفسیر خبرها بسیار مهمتر و حیاتی تر از دانش می باشد. تا زمانی که تجربه لازم روی اخبار ندارید از معامله بر اساس آنها اجتناب کنید.

                    19- سپردن معاملات به شانس: سپردن معاملات به اما و اگر برگرفته از رفتار قماربازان می باشد. معاملات خود را مدیریت کنید، برای بهبود آنها تلاش کنید و آنها را زیر نظر بگیرید. مطمئن باشید با شانس نمیتوان در بازار های مالی موفق شد. دانش، تجربه و مدیریت معاملات از مهم ترین عوامل موفقیت در معاملات می باشند. سرمایه خود را به بخت و اقبال نسپارید.

                    20- تاثیرپذیری از نوسانات قیمت: بسیار دیده شده معامله گران تحت تاثیر نوسانات، روش و برنامه خود را فراموش می کنند. این تفکر در زمانهایی که بازار حرکات شدیدتری دارد شیوع بیشتری پیدا می کند. افراد در این زمان ها با این تصور که “بازار حرکات شدیدی دارد. چرا من استفاده نکنم” از روش خود پیروی نکرده و ناخواسته موجب زیان حسابشان می شوند. تنها بعد از قبول ضرر است که فرد می فهمد که حرکتش کاملا اشتباه بوده است.

                    نظر خود را اضافه کنید.
                    تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                    نظر

                    • ali30
                      عضو فعال
                      • Aug 2013
                      • 1940

                      #25
                      پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                      شاخص‌هاي بورس (1)، شاخص کل بيانگر چيست؟



                      توضیحات دسته: الفبای بورس بازدید: 439
                      حتما شما هم تاکنون، بارها و بارها، در صدا و سيما و ساير رسانه‌ها، شنيده‌ايد که مثلا شاخص بورس امروز با 50 واحد رشد، به عدد 32 هزار واحد رسيد. همچنين گاهي اوقات رسانه‌ها از کاهش شاخص بورس خبر مي‌دهند. اما تا به حال به اين موضوع فکر کرده‌ايد که شاخص بورس، بيانگر چيست و چرا افزايش يا کاهش آن، اهميت دارد؟ اساس نوسانات شاخص چه مفهومي دارد؟ در اين برنامه، قصد داريم درباره شاخص‌هاي بورس و انواع آنها صحبت کنيم.

                      شاخص چيست؟
                      شاخص، در مفهوم کلي، معياري است که براساس آن مي‌توان چيـزي را تشخيص داد. در بورس هم شاخص‌ها، در واقع معيارهاي مهمي هستند که با بررسي و تحليل آنها، مي‌توان وضعيت گذشته و حال بورس را از جنبه‌هاي مختلف، ارزيابي و حتي روند آينده بورس را پيش‌بيني کرد، بنابراين، طبيعتا باتوجه به نقش بسيار مهمي که شاخص‌هاي بورس، در تصميم‌گيري سرمايه‌گذاران ايفا مي‌کنند، نوسانات شاخص‌ها نيز براي سرمايه‌گذاران بسيار حائز اهميت است. شاخص‌ها بورس، انواع مختلفي دارند که هر کدام، وضعيت بورس را از جنبه‌ خاصي نشان مي‌دهد، بنابراين سرمايه‌گذاران در تحليل شاخص‌هاي بورس بايد به کارکرد هر شاخص توجه کافي داشته باشند. در ادامه، مهمترين شاخص‌هاي بورس را به شما معرفي مي‌کنيم.

                      شاخص کل
                      شاخص کـل که به آن شاخص قيمت و بازده نقدي هم مي‌گويند، بيانگر سطح عمومي قيمت و سود سهام شرکت‌هاي پذيرفته شده در بورس است، به بيان ساده‌تر، "تغييرات شاخص کل در واقع بيانگر ميانگين بازدهي سرمايه‌گذاران در بورس است".
                      لازم است در اين خصوص مقداري توضيح دهيم. اگر به خاطر داشته باشيد، در برنامه‌هاي گذشته گفتيم که بازدهي سرمايه‌گذاران در بورس از دو طريق بدست مي‌آيد. اول دريافت سود نقدي ساليانه و دوم، تغيير قيمت سهم در طول دوره سرمايه‌گذاري. براي مثال، فردي را درنظر بگيريد که سهام شرکت الف را در ابتداي سال، با قيمت 150 تومان خريداري مي‌کند. اگر قيمت سهام اين فرد در پايان سال، به 180 تومان افزايش يابد و شرکت، در پايان سال نيز 15 تومان به عنوان سود نقدي، به ازاي هر سهم توزيـع کند، اين فرد مجموعا 45 تومان سود از محل افزايش قيمت سهم و دريافت سود نقدي بدست آورده است و بنابراين، بازدهي وي در پايان سال، 30 درصد خواهد بود، زيرا سرمايه وي از 150 تومان به 195 تومان افزايش يافته است.
                      تغييرات شاخص کل نيز دقيقا بيانگر ميانگين بازدهي بورس است، بنابراين، اگر به عنوان مثال، شاخص کل بورس در ابتداي سال، 20 هزار واحد باشد و در پايان سال، با 10 هزار واحد افزايش، به 30 هزار واحد برسد، به اين معناست که ميانگين بازدهي بورس از محل افزايش قيمت سهام شرکت‌ها و تقسيم سود نقدي بين سرمايه‌گذاران در آن سال، 50 درصد بوده است:
                      (ميزان رشد شاخص در طول سال) 10000 = 50 % × 20000
                      دو نکته قابل توجه درخصوص شاخص کل مي‌بايست مدنظر سرمايه‌گذاران باشد:
                      نکتـه اول اينکه افزايش شاخص کل، لزومـا به معناي سودآوري سهام همه شرکت‌هاي حاضر در بورس نيست، همانطور که کاهش شاخص کل نيز لزوما به معناي ضرردهي سهام همه شرکت‌ها در بورس نيست، زيرا همانگونه که گفته شد، شاخص کل، بيانگر ميانگين بازدهي بورس است و چه بسا، در برخـي موارد، عليرغم رشد قابل توجه شاخص کل بورس، برخي سهام با افت قيمت مواجه شده و سهامداران خود را با زيان مواجه سازنـد و يا در شرايطي که شاخص کل با کاهش مواجه است، برخي سرمايه‌گذاران که سهام ارزنده‌اي را در سبد سهام خود دارند، سود قابل قبولي بدست مي‌آورند. بنابراين، سرمايه‌گذاران نبايد صرفا با اتکا به اخبار رشد شاخص کل و بدون بررسي کامل درخصوص ارزش ذاتي سهام، اقدام به سرمايه‌گذاري در بورس کنند و حتي در شرايط رشد مستمر شاخص‌ کل نيز در انتخاب سهام، کاملا دقت نمايند.

                      نکته دوم ارتباط بيـن شاخص کل و سبد سهام است. حتما به خاطر داريد که يکي از اصول بسيار مهم سرمايه‌گذاري در بورس، تشکيل سبد سهام متنـوع است. هر اندازه سبد سهام يک سرمايه‌گذار، متنوع‌تر و به ترکيب سهام شرکت‌هاي موجود در بورس نزديک‌تر باشد، بازدهي آن سرمايه‌گذار نيز به متوسط بازدهي کل بورس که توسط شاخص کل نشان داده مي‌شود، نزديک‌تر خواهد بود، تا آنجا که اگر فردي بتواند ترکيب سهام موجود در سبد سهـام خود را بطور کامل، منطبق بر ترکيب تمامي سهام حاضر در بورس نمايـد، بازدهي وي نيز بطور کامل منطبق بر نوسانات شاخص کل بورس خواهد بود و مثلا با رشد 30 درصدي شاخص، وي نيـز حدودا 30 درصد سـود بدست خواهد آورد.
                      در اين برنامه، با مفهوم شاخص کل بورس آشنا شديد. لازم به ذکر است اطلاعات مربوط به شاخص‌هاي بورس بصورت لحظه‌اي در پايگاه اطلاع‌رساني بورس اوراق بهادار تهران به نشاني www.irbourse.com (خوانده شود آي آر بورس نقطه کام) و پايگاه اطلاع‌رساني شرکت مديريت فناوري بورس تهران به نشاني www.tsetmc.com (خوانده شود تي اس اي تي ام سي نقطه کام) قابل مشاهده است.
                      تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                      نظر

                      • ali30
                        عضو فعال
                        • Aug 2013
                        • 1940

                        #26
                        پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                        تفاوت افراد ریسک‌پذیر و ریسک‌گریز



                        توضیحات دسته: الفبای بورس بازدید: 311
                        دانشکده اموزش بورس و ارز - هم
                        انطور که قبلا توضیح دادیم، افراد بايد قبل از شروع سرمايه‌گذاري در بورس، ارزيابي كنند كه تا چه اندازه توانايي پذيرش ريسك يا اصطلاحا عدم موفقيت را دارند. سپس در قالب يك نمودار توضيح داديم كه يك سرمايه‌گذار، هر اندازه كه ريسك بيشتري بپذيرد، انتظار دارد بازده بيشتري را به عنوان پاداش ريسكي كه متحمل شده است، دريافت كند.


                        برخي از آنها ريسك‌پذيرند، برخي ريسك‌گريز و برخي هم بي‌تفاوت نسبت به ريسك.
                        افراد ريسك‌پذیربه دليل بالابودن ميزان بازدهي موردانتظارشان، معمولا به سرمايه‌گذاري‌هايي مثل سپرده‌هاي بانكي، خريد اوراق مشاركت و ... تمايل ندارند. اين دسته از افراد عموما سرمايه‌گذاري در بورس را ترجیح مي‌دهند، بنابراین تجزیه و تحلیل و تعیین ریسک سرمايه‌گذاري برای این گروه از سرمایه‌گذاران بسیار اهميت دارد.در مقابل، افراد ريسك‌گريز بیشتر علاقه‌مند به سرمايه‌گذاري در سپرده های بانکی یا خرید اوراق مشارکت هستند، چون اين‌گونه سرمايه‌گذاري‌ها تقريبا هيچ‌گونه ريسكي را متوجه آنها نمي‌كند و بازدهي‌اش، تضمين شده است.گروه سوم هم افراد بی‌تفاوت به ریسک هستند، افرادي که به دلايل مختلف، هیچ عكس‌العملي نسبت به فرصت هاي سرمايه‌گذاري و ريسك‌هاي مترتب بر آن از خود نشان نمي‌دهند.

                        همانطور كه اشاره شد، نخستين گام براي سرمايه‌گذاري، آن است كه از ميزان تحمل ريسك خود مطلع شويد. بد نيست شما هم نمودار ميزان ريسك‌پذيري خود را ترسيم كنيد تا مشخص شود تا چه اندازه، حاضر به پذيرش ريسك در ازاي دريافت بازدهـي مشخصي خواهيد بود. براي اين كار در نظر بگيريد كه اوراق مشاركت، سود سالانه 20 درصدي را تضمين مي‌كند؛ حال اگر تصميم بگيريد بجاي اوراق مشاركت، سهام خريداري كنيد، اين اقدام بايد چه مقدار سود بيشتر از سود اوراق مشاركت نصيب شما كند تا حاضر شويد ريسك خريد سهام را بپذيريد؟
                        اطمينان داشته باشيد چه ريسك‌پذير باشيد و چه ريسك‌گريز، امكان سرمايه‌گذاري در بورس براي شما وجود خواهد داشت. كافيست سرمايه‌گذاري شما با ميزان ريسك‌پذيري شما همخواني داشته باشد.
                        تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                        نظر

                        • ali30
                          عضو فعال
                          • Aug 2013
                          • 1940

                          #27
                          پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                          اهمیت ارزیابی میزان ریسک‌پذیری، قبل از ورود به بورس



                          توضیحات دسته: الفبای بورس بازدید: 344
                          دانشکده اموزش بورس و ارز - پیشتر، مفهوم ريسك و بازده را توضيح داديم و با بيان يك مثال ساده، گفتيم كه بين ريسك و بازده، رابطه مستقيمي وجود دارد، به اين معنی كه پذيرش ريسك بيشتر از سوي يك سرمايه‌گذار، به معناي انتظار وي براي كسب بازدهي بالاتر است و در مقابل، پذيرش ريسك كمتر از سوي سرمايه‌گذار، به معناي آن است
                          همیت ارزیابی میزان ریسک‌پذیری، قبل از ورود به بورسپیشتر، مفهوم ريسك و بازده را توضيح داديم و با بيان يك مثال ساده، گفتيم كه بين ريسك و بازده، رابطه مستقيمي وجود دارد، به اين معنا كه پذيرش ريسك بيشتر از سوي يك سرمايه‌گذار، به معناي انتظار وي براي كسب بازدهي بالاتر است و در مقابل، پذيرش ريسك كمتر از سوي سرمايه‌گذار، به معناي آن است كه وي، به كسب بازدهي پايين‌تر نيـز رضايت دارد.توجه داشته باشيد كه همه تصميمات سرمايه‌گذاري براساس روابط ميان ريسك و بازده صورت مي‌گيرد؛ زيرا از يك‌سو سرمايه‌گذاران به‌دنبـال حداكثـر ‌كردن بازده خوداز سرمايه‌گذاري هستند و از سوي ديگر، به ‌علت شرايط عدم اطمينـان كه بر بخش عمده‌اي از فضاي سرمايه‌گذاري حاكم است، با ريسك مواجه‌اند.با اين اوصاف، آنچه كه بسيار اهميت دارد، اين است كه سرمايه‌گذار براساس ميزان ريسك‌پذيري خود، گزينه‌هاي مناسب براي سرمايه‌گذاري را انتخاب كند. افرادي كه تحمل پذيرش ريسك را دارند، مي‌توانند مستقيما اقدام به خريد سهام كنند ولي به كساني كه تحمل پذيرش ريسك ندارد، توصيـه نمي‌شود كه مستقيما سهام بخرد، چون قيمت سهام همواره در حال نوسان است و سود تضمين شده‌اي به آن تعلق نمي‌گيرد. براي چنين افرادي سرمايه‌گذاري بدون ريسك مناسب است كه نمونه آن مي‌تواند خريد اوراق مشاركت باشد. سود اوراق مشاركت به فرد پرداخت مي‌شود و هيچ‌گونه ريسكي نسبت به كاهش سود يا از دست رفتن اصل سرمايه وجود ندارد.بنابراين شايد بتـوان گفت اولين و مهمترين گام براي سرمايه‌گذاري در بورس، شناخت كافي از ويژگي‌هاي فردي و تصميم‌گيري براساس اين ويژگـي‌هاست. دايره سبـز، بيانگر زماني است كه اين سرمايه‌گذار، تمايل به پذيرش هيچ ميزان ريسكي ندارد. اين نمودار نشان مي‌دهد كه فرد مذكور در شرايط عدم پذيرش ريسك، انتظار دارد حداقل 20 درصد بازدهي به دست آورد. فرد در اين حالت ممكن است به خريد اوراق مشاركت روي بيـاورد.دايره نارنجي، شرايطي را نشان مي‌دهد كه فرد مذكور، حاضر به پذيرش مقداري ريسك شده‌ است، در اين حالت، وي انتظار خواهد داشت كه حداقل 40 درصد بازدهي، بدست آورد، يعني 20 درصد بازدهي بيشتر از حالتي كه هيچگونه ريسكي متحمل نشده بـود.اما دايره قرمز، بيانگر شرايطي است كه فرد مذكور حاضر شده است ريسك بسيار بيشتري را بپذيرد، در چنين شرايطي، وي انتظار دارد پاداش مناسبي در ازاي پذيرش اين ميزان ريسك دريافت كند، بنابراين حداقل بازدهي مورد انتظار وي، عددي مثل 60 درصد خواهد بود. اين نمودار به خوبي نشان مي‌دهد كه چگونه افراد پس از درك كامل و واقع‌بينانه نسبت به ويژگي‌هاي فردي و ميزان ريسك‌پذيري خود، مي‌توانند شيوه مناسب براي سرمايه‌گذاري را انتخاب كنند.نكته‌اي كه بايد به آن اشاره شـود، اين است كه امروز خوشبختانه در بورس براي همه افراد، با سطوح مختلف ريسك‌پذيري، امكان سرمايه‌گذاري وجود دارد، يعني حتي افراد بسيار ريسك‌گريز، افراد بسيار ريسك‌پذير و افرادي‌كه در بين اين طيف سطوح ريسك‌پذيري متفاوتي دارند، همگي مي‌توانند با انتخاب شيوه مطلوب خود، اقدام به سرمايه‌گذاري در بورس نمايند؛ سرمايه‌گذاري‌اي كه بطور كامل منطبق بر ويژگي‌هاي فردي آنها باشد.البته بايد توجه داشت كه راه‌هاي بسيار زيادي نيز براي كاهش ريسك سرمايه‌گذاري در بورس وجود دارد .
                          تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                          نظر

                          • sahebdelan
                            عضو جدید
                            • Nov 2014
                            • 9

                            #28
                            پاسخ : رفتار شناسی بازار سهام

                            با تشکر از آقای مصطفی سیمابی مطالب ارایه شده آموزند ه بود لطفا ادامه دهید .

                            نظر

                            در حال کار...
                            X