جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • tom cruise
    عضو فعال
    • Mar 2012
    • 4756

    #1621
    پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

    روسها مدعی هستند نفت را پایین کشیدند تا انها را ورشکست کنند
    ایران نیز گفته توطئه کردند نفت را بخاطر ما کم کردند
    عده ای دیگر انرا توطئه علیه نفت شل امریکا میدانند توسط سعودیها
    یحتمل داخل عربستان انرا توطئه غرب و عراق میدانند برای کاهش نقش عربستان ....و برانداز ی وهابیت ....زمانی از درامدهای سرشار نفت محمد رضا میلیاردها دلار سرمایه خرید در اروپا....بعد انقلاب جنگ شد همه اش را فروختند خرج جنگ کردند ....
    الان هم عربستان صدها میلیارد ذخیره دارد یا با جنگ باید این ذخایر را ازاد میکرد یا با کاهش قیمت نفت ...الان شاید مجبور باشد این ذخایر را تقدیم غرب کند
    از انجا که القاعده و وهابیت دشمن تاریخی غرب بوده و بیشترین بحرانهای اقتصادی غرب ناشی از همین عربستان بوده این توطئه برای عربها قابل قبول است در بحران نفتی دهه70 فهد با بستن شیر نفت نفت راتا35دلار برد....و بن لادن با11سپتامبر بحران دیگری افرید که به2008ختم شد....هم اکنون عین شیر القاعده از پاریس تا جولان و موصل تکریت افغانستان نیجریه یمن ...با غرب شرق میجنگد.....
    این 3یا بیشتر گروه هرکدام دیگری متهم به توطئه میکنند و دلایل هر یک هم در نگاه اول جالب است
    https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
    tom cruise in face book

    نظر

    • tom cruise
      عضو فعال
      • Mar 2012
      • 4756

      #1622
      پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

      القاعده یمن مسئولیت حمله به شارلی‌ابدو را به عهده گرفت
      11 دقیقه پیش
      به اشتراک گذاری
      القاعده یمن رسما مسئولیت حمله هفته گذشته به دفتر مجله فرانسوی شارلی ابدو را به عهده گرفت.
      رهبر این گروه در پیامی ویدئویی اعلام کرده است که مهاجمان به شارلی ابدو دستور داشتند که به خاطر "توهین به پیامبر اسلام" به دفتر این مجله حمله کنند.
      در حمله هفته گذشته برادران کواشی به دفتر شارلی ابدو ۱۲ نفر کشته شدند. پیشتر اخباری از ارتباط این دو با شاخه القاعده در یمن منتشر شده بود.
      https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
      tom cruise in face book

      نظر

      • tom cruise
        عضو فعال
        • Mar 2012
        • 4756

        #1623
        پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

        شاخص کل در ار اس ای همچنان در حال بک است...نمودارش قبلا زدم ....اگر نتواند با مثبتهای هفته بعد رد شود انتظار بی سابقه ای در جلویش است ....
        اول بهمن کنگره قرار است در مورد ایران تصمیم بگیرد نفت پتروشیمی و..بماند که زا قدیم گفتم
        آخرین ویرایش توسط tom cruise؛ 2015/01/14, 13:47.
        https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
        tom cruise in face book

        نظر

        • tom cruise
          عضو فعال
          • Mar 2012
          • 4756

          #1624
          پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

          در اصل توسط tom cruise پست شده است View Post
          نخست وزیر ترکیه جنبش "پگیدا" را "قرون وسطایی" دانست
          نخست‌وزیر ترکیه جنبش ضد اسلام‌گرایی "پگیدا" در آلمان را با گروه تروریستی "دولت اسلامی" مقایسه کرد. به اعتقاد او "پگیدا" تهدیدی برای خود آلمان است. مفتی ترکیه هم از بی‌عملی جهان در قبال "قتل عام" مسلمانان انتقاد کرد
          یکی از دلایل عقب ماندگی عربها بربرهای عثمانی بوده این وحشیها از روز اول که شیعه کشی کردند زمان سلطان سلیم و مدام به اروپا حمله و برده میگرفتند اخر کارشان هم به ارامنه کش یو قتل عام عظیم1.5میلیونی انها ختم شد
          اینها عربها را مستعمره و غارت میکردند این عربها هم عقب مانده بودند بدتر شدند شاید اگر شاه اسماعیل نبود و ایران را سلطان سلیم فتح میکرد ایران نیز شبیه عربستان عقب مانده بود و به مشروطه نمی انجامید....
          حال این دولت خودش بانی تاریخی القاعده و داعش و عقب ماندگی عربها است....دیگران را متهم به قرون وسطایی شدن میکند
          https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
          tom cruise in face book

          نظر

          • tom cruise
            عضو فعال
            • Mar 2012
            • 4756

            #1625
            پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

            نسخه‌های شارلی ابدو به سرعت به فروش رفت
            1 ساعت پیش
            به اشتراک گذاری

            در برخی نقاط پاریس صف‌های طولانی در برابر مراکز توزیع شارلی ابدو تشکیل شد
            نخستین شماره نشریه فکاهی شارلی ابدو پس از حملات خونین هفته گذشته توزیع شده و به سرعت به فروش رفته است. در ایران، یک رسانه دولتی از محتوای آخرین شماره این نشریه به شدت انتقاد کرده است.
            روز چهارشنبه، ۲۴ دی (۱۴ ژانویه)، شماره جدید نشریه فرانسوی شارلی ابدو در تیراژ سه میلیون نسخه در سراسر فرانسه پخش شد در حالیکه به گزارش منابع خبری، پیشاپیش صف‌های طولانی خریداران در برابر برخی محل‌های توزیع نشریه تشکیل شده بود.
            این اولین شماره شارلی ابدو از زمان حمله مسلحانه اسلامگرایان تندرو به دفتر این روزنامه در چهارشنبه هفته گذشته است که به کشته شدن دوازده نفر از جمله تعدادی از کارکنان تحریریه نشریه منجر شد. طی دو روز پس از آن نیز، حملات دیگری در پاریس روی داد که پنج کشته دیگر برجای نهاد. این حملات سرانجام با کشته شدن مهاجمان خاتمه یافت.
            مهاجمان به دفتر نشریه دلیل اقدام خود را انتقام‌گیری از نشر کاریکاتورهایی از پیغمبر اسلام در شماره های قبلی شارلی ابدو عنوان کرده بودند.
            حملات هفته گذشته واکنش تندی را نه تنها در فرانسه بلکه در بسیاری دیگر از کشورهای جهان در پی آورد و مقامات دولتی و شخصیت‌های فرهنگی و اجتماعی در سطح جهان، ضمن ابراز انزجار از این حملات، مراتب همدردی خود را با بازماندگان قربانیان و ملت فرانسه ابراز داشتند. شماری از آنان نیز بر حق این نشریه در برخورداری از آزادی بیان و انتشار عقاید بدون توجه به محتوای آن تاکید نهادند.
            روی جلد شماره امروز این نشریه با عنوان "همه چیز عفو شده" شامل کاریکاتوری از پیامبر اسلام با حالتی متاثر است که همراه با جمله "من شارلی هستم" چاپ شده است. این شعار همبستگی با کارکنان این نشریه و نشانه حمایت از حق آزادی بیان بوده است.

            گردهمایی مسلمانان آلمان در حمایت از شارلی ابدو
            در حالیکه تیراژ معمولی شارلی ابدو شصت هزار نسخه است، شماره روز چهارشنبه این هفته با تیراژ سه میلیون نسخه منتشر شده و نسخه‌هایی از آن به زبان های انگلیسی، عربی، اسپانیولی، ترکی و ایتالیایی نیز انتشار یافته است.
            به گزارش منابع خبری، در مراکز توزیع نشریات در برخی نقاط پاریس تمامی شماره‌های شارلی ابدو ظرف چند دقیقه به فروش رفت در حالیکه در مواردی، از ساعاتی قبل، صف‌های طولانی خریداران در برابر محل‌های توزیع نشریه تشکیل شده بود. این شماره توسط کارکنان باقیمانده نشریه در دفتر روزنامه لیبراسیون تهیه شده بود.
            در خبر دیگری در مورد شارلی ابدو، خبرگزاری آسوشیتدپرس از ترکیه گزارش کرده که روزنامه جمهوریت، از نشریه‌های طرفدار افکار لائیک در این کشور، ویژه نامه‌ای شامل تعدادی از کاریکاتورهای شارلی ابدو را را در حمایت از نشریه فرانسوی منتشر کرده است. به گفته کارکنان جمهوریت، ماموران پلیس پس از بررسی محتوای این ویژه‌نامه و حصول اطمینان از اینکه حاوی کاریکاتورهایی از پیغمبر اسلام نیست، اجازه توزیع آن را دادند.

            مهاجمان مسلح ظاهرا برای انتقام از چاپ کاریکاتورهای پیغمبر اسلام کارکنان شارلی ابدو را به قتل رساندند
            در شماری از کشورهای جهان، بعضی از نشریه‌ها و شبکه‌های تلویزیونی با چاپ یا نشان دادن کاریکاتور روی جلد شماره روز چهارشنبه شارلی ابدو، حمایت خود را از این نشریه ابراز داشته‌اند در حالیکه برخی دیگر، با وجود محکوم دانستن کاربرد خشونت و اقدام در سلب حق آزادی بیان و ضمن حمایت از نشریه فرانسوی، بنا بر ملاحظاتی در مورد سلیقه یا واکنش مخاطبان خود، از نشر یا نشان دادن این کاریکاتور خودداری ورزیده‌اند.
            در ایران، واحد مرکزی خبر، وابسته به سازمان رادیو و تلویزیون جمهوری اسلامی، در مطلبی تحت عنوان "شارلی ابدو، توهین داعش را تکمیل کرد" به انتقاد از روی جلد شماره جدید شارلی ابدو پرداخته است. مقاله واحد مرکزی خبر حاوی کاریکاتوری از حمله افراد مسلح به دفتر شارلی ابدو است در حالیکه گلوله آنان از این دفتر عبور کرده و به ساختمان یک مسجد اصابت می‌کند.
            بسیاری از رسانه‌های داخلی جمهوری اسلامی طرفداران گروه موسوم به دولت اسلامی - داعش - را مسئول این حمله معرفی کرده و آن را واکنشی نسبت به انتشار کاریکاتوری از ابوبکر البغدادی، رهبر دولت اسلامی دانسته‌اند.
            واحد مرکزی خبر در اشاره به چاپ کاریکاتوری از پیغمبر اسلام روی جلد شماره شارلی ابدو نوشته است که "اقدام تروریست‌های وابسته به داعش یا القاعده یمن، واکنش به چاپ کاریکاتوری از ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش بود. اما اقدام جدید شارلی ابدو و حمایت دولتمردان غربی، تقویت چرخه خشونت و اسلام هراسی است، جریانی که از یک سو کاریکاتورهای توهین آمیز منتشر می‌کند و از سوی دیگر، از تروریست ها در خاورمیانه حمایت می‌کند."
            برخی رسانه ها و مقامات جمهوری اسلامی کشورهای غربی و دولت های طرفدار غرب در منطقه را به شکل دادن و حمایت از اسلامگرایان تندرو در منطقه و به خصوص گروه دولت اسلامی متهم می‌کنن
            https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
            tom cruise in face book

            نظر

            • tom cruise
              عضو فعال
              • Mar 2012
              • 4756

              #1626
              پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

              مسخره ترین چیز مثبت بودن گروه پتروشیمی است ....
              https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
              tom cruise in face book

              نظر

              • tom cruise
                عضو فعال
                • Mar 2012
                • 4756

                #1627
                پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                از وقتی اوباما سخنرانی کرد مبنی بر رشد نفت علارغم ریزش نفت به زیر خط روند نبرد ادامه دارد که انرا بر گردانند بالا....و الگوی شمع همر بسازند تا اخر جمعه نتیجه جنگ عیان میشود .....
                https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                tom cruise in face book

                نظر

                • tom cruise
                  عضو فعال
                  • Mar 2012
                  • 4756

                  #1628
                  پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                  این قیمت پروپان است تازه تا دسامبر کف قیمت2008 را شکسته ....انوقت امروز پتروهای بورس ایران مثبت بودند
                  https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                  tom cruise in face book

                  نظر

                  • tom cruise
                    عضو فعال
                    • Mar 2012
                    • 4756

                    #1629
                    پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                    در اصل توسط tom cruise پست شده است View Post
                    اچشم‌انداز اقتصاد جهان در سال ۲۰۱۵

                    چشم‌انداز اقتصاد جهان در سال جدید میلادی چگونه است؟
                    اگر بخواهیم پرسش بالا را در یک کلمه – و بر مبنای پیش‌بینی‌های متعدد کارشناسان – پاسخ دهیم، می‌توانیم بگوییم "بد نیست". البته بدیهی است خطراتی هم پیش رو خواهد بود، که گاه جدی هم هست.
                    به‌عنوان نمونه، صندوق بین‌المللی پول نرخ رشد اقتصادی جهان را برای سال جاری ۳.۸ درصد پیش‌بینی کرده، که این میزان بیشتر از ۳.۳ درصد در سال گذشته میلادی است. چنین رشدی البته با دوره‌های شکوفایی اقتصادی فاصله دارد، اما بالاترین رقم از سال ۲۰۱۱ خواهد بود.
                    اغلب پیش‌بینی‌های اقتصادی با یک "اما" همراه هستند. پیش‌بینی امسال هم استثناء نیست، و از قضا چند "اما" دارد.
                    یکی از این "اما" ها مربوط به شاخصی‌ است که از قضا ممکن است به اقتصاد بیشتر کشورهای جهان کمک کند: قیمت نفت خام، که از ماه ژوئن سال گذشته که بالاترین رقم را داشت تقریبا نصف شده است.
                    کاهش قیمت نفت باعث می‌شود مردم پول بیشتری برای خرج کردن داشته باشند و هزینه‌های کسب‌وکارهای مختلف هم پایین بیاید. بدیهی‌ است که این کاهش به ضرر صادرکنندگان نفت است – از جمله روسیه، که تا همین‌جا هم ضربه‌ای جدی خورده است.
                    قدرت ایالات متحده آمریکا

                    اقتصاد آمریکا سریع‌تر از آن‌چه پیش‌بینی شده بود رشد کرده
                    بیشتر ناظران وضعیت مثبت اقتصاد جهان را بر مبنای وضعیت مطلوب اقتصاد آمریکا پیش‌بینی کرده‌اند.
                    صندوق بین‌المللی پول پیش‌بینی کرده رشد اقتصاد آمریکا حدود یک درصد بیش از سال ۲۰۱۳ باشد. کارشناسان این نهاد بین‌المللی می‌گویند رونق بازار خانه و سرمایه‌گذاری نشانه این است که دوره رکود احتمالا پشت‌ سر گذاشته شده و این نکته‌ای است که از مهم‌ترین مسائل ماه‌های آینده خواهد بود.
                    اگر بهبود وضعیت اقتصاد آمریکا ادامه پیدا کند، بانک مرکزی این کشور احتمالا نرخ پایه بهره را که در شش سال گذشته نزدیک صفر بوده بالا می‌برد.
                    رشد اقتصادی مطلوب و بالا رفتن قدرت خرید مردم معمولا تورم می‌آورد. بالا بردن نرخ بهره در واقع راهی برای مهار این تورم است.
                    بیل دادلی، از مقام‌های ارشد بانک مرکزی آمریکا، اخیرا اذعان کرد که چنین تغییری "بی‌تردید با مقداری تلاطم بازار همراه خواهد بود."
                    به‌عنوان مثال،‌ اگر نرخ بهره در آمریکا بالا برود، بازارهای این کشور برای سرمایه‌گذاران جذاب‌تر می‌شود. بنابراین می‌توان انتظار داشت که کسانی سرمایه‌شان را از کشورهای دیگر – به‌ویژه کشورهای در حال توسعه – بیرون بکشند و به آمریکا ببرند.
                    چنین تحولی اگر مدیریت نشود می‌تواند خطرناک باشد، می‌تواند به افت سریع ارزش پول، تورم بالا، و گران شدن استقراض در کشورهای در حال توسعه شود، چه برای دولت‌ها چه برای کسب‌وکارها.
                    البته آقای دادلی می‌گوید اقتصادهای در حال توسعه برای اقدام احتمالی بانک مرکزی آمریکا آماده‌اند و بهتر از قبل عمل خواهند کرد.
                    کندی رشد اقتصاد چین

                    ناظران معتقدند دوران رشد خارق‌العاده اقتصاد چین به‌سر آمده
                    عامل تعیین‌کننده دیگر چین است. افت نرخ رشد اقتصادی این کشور به احتمال زیاد ادامه پیدا خواهد کرد. این چیزی‌ است که تقریبا همه معتقدند دیر یا زود اتفاق خواهد افتاد.
                    نیروی پیش‌برنده اقتصاد چین در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری و صادرات بوده که تا ابد نمی‌تواند به همین شکل ادامه پیدا کند.
                    نکته این‌جاست که کنار آمدن با کند شدن رشد اقتصادی چین مشکل کشورهای دیگر هم هست. کشورهایی که نیازهای صنایع چین را تأمین می‌کنند – از جمله کشورهای آفریقایی صادرکننده مواد خام.
                    یان هاتزیوس، اقتصاددان ارشد بانک سرمایه‌گذاری گلدمن‌ساکس می‌گوید اقتصاد چین "سال‌ها افت نرخ رشد" خواهد داشت.
                    گذشته از این‌ها وضع اقتصاد اروپا هم به‌خاطر انتخابات زودرس در یونان مبهم است. پیش از این هم تحولات سیاسی یونان بازارهای مالی کشورهای اروپایی دیگر را که به‌لحاظ اقتصادی تحت فشارند متلاطم کرده – به‌عنوان مثال ایتالیا و اسپانیا.
                    ممکن است این بار هم بی‌ثباتی جدی مالی در یونان به کشورهای دیگر هم سرایت کند، هرچند که ناظران این خطر را کمتر از دوران اوج بحران مالی می‌دانند.
                    کشور دیگری که بحران سیاسی‌اش می‌تواند مشکلات اقتصادی بین‌المللی ایجاد کند، اوکراین است. و البته خاورمیانه را نباید فراموش کرد. هر رویداد احتمالی که تولید نفت را مختل کند باعث می‌شود قیمت نفت دوباره بالا برود.
                    روی‌هم‌رفته نکاتی که ممکن است در این سال جدید میلادی دردسرساز بشوند کم نیستند. واقعیت این است که کسی انتظار رشد چشم‌گیر اقتصادی هم ندارد. با این حال می‌توان انتظار داشت ۲۰۱۵ هم دست‌کم مثل ۲۰۱۴ دوران نقاهت پس از بحران باشد......
                    گفته رشد اقتصادی سال اتی بیشتر است
                    بیشتر این رشد هم مرهون رشد امریکاست...
                    کشورهای نفتی مثل روسیه نفله میشوند و رشدشان کاهش
                    کاهش ققیمت نفت سبب کاهش هزینه ها دستمزد می شود(البته این خودش رشد اقتصادی را شتاب میدهد)
                    و مهمتر اینکه رشد اقتصادی چین به نفس افتاده است
                    https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                    tom cruise in face book

                    نظر

                    • tom cruise
                      عضو فعال
                      • Mar 2012
                      • 4756

                      #1630
                      پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                      انس طلا و مقاومتش
                      حوالی1287 و1310است
                      آخرین ویرایش توسط tom cruise؛ 2015/01/16, 00:48.
                      https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                      tom cruise in face book

                      نظر

                      • tom cruise
                        عضو فعال
                        • Mar 2012
                        • 4756

                        #1631
                        پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                        ریزش امروز نفت همزمان شده با رشد دلار و ریزش یورو...شاید علت ریزش این باشد تا عرضه تقاضا .....یورو دارد به خط روند اخری یعنی1.12نزدیک میشود اخرین حمایت روندی
                        https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                        tom cruise in face book

                        نظر

                        • tom cruise
                          عضو فعال
                          • Mar 2012
                          • 4756

                          #1632
                          پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                          'تکبر' نگذاشت اوباما به پاریس برود؟
                          آ
                          یکشنبه، وقتی بیش از یک میلیون نفر در خیابا‌های پاریس راهپیمایی کردند و رهبران ۴۴ کشور جهان در خیابان ولتر دست به دست هم دادند، جای یک نفر مهم خالی بود.
                          این غیبت از چشم خیلی از منتقدان باراک اوباما پنهان نماند و با اشاره به آن، او را به خاطر حضور نداشتن در راهپیمایی وحدت فرانسه که در پی حمله به مجله فکاهی شارلی ابدو برگزار شد، سرزنش کردند.
                          جِیک تَپِر، مجری تلویزیون سی‌ان‌ان، گفت از این‌که آقای اوباما، معاونش جو بایدن یا هر مقام "بلندپایه" دیگری در کنار رهبران بریتانیا، اسرائیل، دولت خودگردان فلسطینی، آلمان و اردن نایستاده، "شرم‌زده" است.
                          او می‌نویسد: "التفات دارم که رئیس‌جمهور به سفارت فرانسه در واشینگتن رفته بود و جان کری، وزیر خارجه، هم به فرانسوی صحبت کرده بود، و هیچ شکی ندارم که تعهد آمریکا به امنیت اروپا از هر کشور دیگری بیشتر است. اما، با کمال احترام، داریم درباره یک سری سیاستمداری حرف می‌زنیم که کارشان خرج کردن پول دیگران و دادن ماموریت به سربازانی است که شخصا نمی‌شناسند."
                          در عین حال، عدم استفاده جمهوری‌خواه‌های برجسته از این موقعیت برای اعلام حمایت علنی هم برای او برجسته و محل سوال است.
                          او در ادامه می‌نویسد: "امیدوارم این ناشی از تکبر آمریکایی نباشد؛ این اعتقاد که وقتی اتفاق بدی برای ما می‌افتد احساسات همه باید لکه‌دار شود ولی وقتی لهجه قربانیان برای ما قابل فهم نباشد، حضور در یک تجمع بین‌المللی حتی به اندازه خریدن بلیت برای تماشای بازی گرین بِی پَکِرز هم ارزش ندارد."
                          از این‌که آقای اوباما، معاونش جو بایدن یا هر مقام "بلندپایه" دیگری در کنار رهبران بریتانیا، اسرائیل، دولت خودگردان فلسطینی، آلمان و اردن نایستاده، "شرم‌زده" است
                          جِیک تَپِر، مجری تلویزیون سی‌ان‌ان
                          در جریان یک کنفرانس خبری که بعدازظهر دوشنبه برگزار شد، جاش اِرنِست، سخنگوی کاخ سفید، گفت آقای اوباما خیلی علاقه داشت که در برنامه شرکت کند ولی در ۳۶ ساعتی که از زمان مطلع شدن کاخ سفید وقت داشتیم امکان فراهم کردن تدابیر امنیتی "مهم و طاقت‌فرسای" لازم برای یک سفر در سطح ریاست‌جمهوری وجود نداشت.
                          با این حال، او اضافه کرد: "منصفانه است اگر بگوییم باید مقام بلندپایه‌تری می‌فرستادیم."
                          آقای کری، که برای دیدار با نارِندرا مُدی، نخست‌وزیر هند، به آن کشور سفر کرده، گفت "ایالات متحده از زمان وقوع این حادثه از نزدیک با مردم فرانسه در ارتباط بوده" و اضافه کرد که در ادامه هفته به پاریس خواهد رفت.
                          ولی برای ادوارد-ایساک دِوِر، گزارشگر پولیتیکو، ملاحظات امنیتی توجیه خیلی خوبی نیست.
                          به نوشته او "قاعده کلی این است که سرویس مخفی به اوباما یا بایدن اجازه نمی‌دهد که در محل‌های سربازی که از پیش مورد بازدید امنیتی قرار نگرفته‌اند حاضر شوند، و کاخ سفید هم علاقه چندانی به تحت‌الشعاع قرار دادن برنامه‌های عمومی با تدابیر امنیتی ندارد. اما رئیس‌جمهور اگر بخواهد در ملاء عام علیه تروریسم موضع بگیرد می‌تواند این قواعد را زیر پا بگذارد".

                          بلندپایه‌ترین مقام آمریکای حاضر در راهپیمایی وحدت فرانسه در روز یک‌شنبه جِین هارتلی، سفیر ایالات متحده در فرانسه، بود
                          همچنین، برزو درگاهی، خبرنگار روزنامه فایننشیال تایمز، در توییتی توضیح می‌دهد که رهبران جهانی واقعا پیشاپیش راهپیمایان در پیچ و خم‌ خیابان‌های پاریس که حفظ امنیتشان سخت است حرکت نکردند و تنها برای "گرفتن عکس در یک خیابان خالی و حفاظت‌شده" دست به دست هم دادند.
                          به اعتقاد جیم هُفت، وبلاگ‌نویس محافظه‌کار، موضوع اصلی اولویت مسائل است.
                          "دولت اوباما سه نماینده به مراسم تدفین مایکل براون در فرگوسن، ایالت میسوری، فرستاد. ولی تنها کسی که در راهپمایی تاریخی امروز علیه تروریسم در پاریس حاضر بود خانم سفیر بود."
                          روزنامه نیویورک دِیلی نیوز هم در سرمقاله خود علیه اوباما موضع گرفت و در تیتر صفحه اول خود نوشت "تو دنیا را ناامید کردی".
                          به نوشته مایک لوپیکا، نویسنده این روزنامه، "امروز روز حضور و ایستادگی بود. روز شرکت در راهپیمایی دفاع از آزادی، شجاعت و اصولی که همیشه در این کشور از باقی کشورها مهم‌تر بوده. اصیل‌ترین و بهترین راهپیمایی‌های ما در واشینگتن باید تصاویر مشابهی را در چشم جهانیان خلق کرده باشد."
                          آقای اوباما خیلی علاقه داشت که در برنامه شرکت کند ولی در ۳۶ ساعتی که از زمان مطلع شدن کاخ سفید وقت داشتیم امکان فراهم کردن تدابیر امنیتی "مهم و طاقت‌فرسای" لازم برای یک سفر در سطح ریاست‌جمهوری وجود نداشت
                          جاش اِرنِست، سخنگوی کاخ سفید
                          لوپیکا نوشته‌اش را با اشاره به رابطه "پیچیده" آمریکا با فرانسه خاتمه می‌دهد.
                          "شکی نیست که رهبران فرانسه می‌توانستند در مواقع مشخصی رفتار بهتری با ما داشته باشند. ما هم می‌توانستیم در روز یک‌شنبه رفتار بهتری با آن‌ها داشته باشیم."
                          این احتمالا اشاره‌ای است به بروز خصومت‌‌ها در سیاست و رسانه‌های آمریکا در پی همکاری نکردن فرانسه در روزهای منتهی به جنگ عراق در سال ۲۰۰۳. خیلی از منتقدان محافظه‌کار آقای اوباما که حالا به خاطر عدم اظهار همبستگی با فرانسه به او سرکوفت می‌زنند، در آن زمان فرانسوی‌ها را به خاطر بزدلی مورد تمسخر قرار می‌دادند و کلمه "فرانسوی" را در منوی کافه کنگره با "آزادی" عوض می‌کردند.
                          البته دوازده سال زمان زیادی در سیاست است و حالا دولت اوباما با انتقادهای فراوانی روبه‌رو است؛ انتقادهایی که لزوما همگی از جناح راست نیستند.
                          ریک اونگار در مجله فوربز می‌نویسد: "من در حمایت‌هایم از سیاست‌های دولت اوباما نسبتا ثابت‌قدم بوده‌ام. ولی عدم تمایل اوباما به حضور در راهپیمایی پاریس یک قصور شخصی از جانب او است که به غرور و روح ملتی که رهبری می‌کند صدمه می‌زند."
                          همان‌طور که جِفری گُلدبِرگ، نویسنده مجله آتلانتیک، توییت کرده: "کاشکی کشوری که در زمان تولد فرانسه را مثل یک قابله در کنار خود داشت، امروز رهبرش را برای ایستادن در کنار فرانسه فرستاده بود."
                          به نوشته جاش راگین، نویسنده بلومبِرگ، با این‌که نیت کاخ سفید شاید خوب باشد ولی این هم یک نمونه دیگر از تصمیمات غلط این دولت در بزنگاه‌هایی است که "یک تصمیم کوچک می‌تواند کمک بزرگی به ابقاء روابط و اثبات احترام بکند".
                          او این‌گونه جمع‌بندی می‌کند که "کاخ سفید اغلب فرصت‌ها را از دست می‌دهد و می‌گذارد ضعف بصری مانعی در برابر ایفای نقش مثبت شود".
                          دیپلماسی در عمل چیزی نیست جز اجتناب کردن از همین خطاهای ساده شخصی.
                          https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                          tom cruise in face book

                          نظر

                          • tom cruise
                            عضو فعال
                            • Mar 2012
                            • 4756

                            #1633
                            پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                            همانطور که گفتیم داعش واکنش به کنش است
                            عرب سنی را نباید با فتنه گر88قیاس کرد اینها بسیار حساسند به کشورشان
                            چه وقتی معترضان سور یدر حلب در زندان مورد تجاوز گرفتند کل سوریه ویران شد...چه عراق وقتی مالکی ارشتیهای سنی را باز نشسته کرد و مسکن زمین به شیعیان برای برهم زدن ساختار جمعیتی بغداد انجام داد
                            در اصل توسط tom cruise پست شده است View Post
                            'چگونه می‌توان دولت اسلامی را شکست داد؟
                            فواز جرجیس- تحلیگر مسائل خاورمیانه
                            5 ساعت پیش
                            به اشتراک گذاری

                            دولت اسلامی بخش‌های وسیعی از عراق و سوریه را در اختیار دارد
                            برای این‌که ظهور ناگهانی دولت اسلامی و گسترش قلمرو اش در عراق و سوریه را بهتر بفهمیم، لازم است این سازمان را در چارچوبی بزرگ‌تر، یعنی جنبش جهادی در همه‌جای جهان، نگاه کنیم.
                            به‌طور مشخص باید نسبت‌ دولت اسلامی را با سازمانی که از دل‌ آن برآمده بررسی کنیم: یعنی القاعده بین‌النهرین، یا آن‌طور که خیلی‌ها می‌شناسند، القاعده عراق.
                            سال ۲۰۰۳ میلادی نیروهای تحت رهبری آمریکا عراق را اشغال کردند. بلافاصله حزب حاکم بعث و ارتش عراق منحل شد. نتیجه خلاء قدرت و مقاومت مسلحانه بود، که کنار هم بستری مناسب شدند برای رشد القاعده عراق و نفوذش به ساختار سیاسی شکننده این کشور.‌
                            البته رشد سریع القاعده عراق بدون مشکل هم نبود. دو اتفاق به طور خاص گسترش‌ آن را به خطر انداخت.
                            اول، درگیری این گروه سلفی-جهادی با سران قبایل سنی عرب در سال ۲۰۰۶ میلادی بود. سران قبایل که از سلطه افراط‌گرایی و وحشت‌پراکنی در سرزمین‌های‌شان به خشم آمده بودند، جنگی داخلی راه انداختند که در نهایت به همکاری رسمی قبیله‌ها با آمریکایی‌ها انجامید.
                            دوم، کشته شدن ابو مصعب زرقاوی، بنیان‌گذار و رهبر القاعده عراق، به دست آمریکایی‌ها بود. این اتفاق هم در همان سال ۲۰۰۶ رخ داد و نقطه عطفی بود که به تضعیف و افول این سازمان افراطی انجامید.
                            بعد از حدود چهار سال دوران گذار، در سال ۲۰۱۰ ابوبکر بغدادی به‌عنوان رهبر القاعده عراق معرفی شد.
                            تجربه نظامی
                            بی‌رحمی دولت اسلامی آینه تمام‌نمای چند دهه حکم‌رانی بعثی‌هاست. دورانی که پیوندهای اجتماعی را در عراق گسست، و زخم‌هایی آفرید که هنوز چرکین‌اند
                            به قدرت رسیدن بغدادی هم‌زمان بود با قطبی شدن بیش از پیش فضای سیاسی عراق، فضایی که در آن سیاست‌های دولت مرکزی جمعیت سنی کشور را تضعیف کرده و به حاشیه رانده بود.
                            باور عمومی این بود که سیاست‌های فرقه‌ای نوری مالکی، نخست‌وزیر وقت، از ایران دیکته می‌شود. بغدادی از این نکته استفاده کرد و سازمان‌اش را به‌عنوان پرچم‌دار سنی‌ها در جنگ با رژیم شیعه در بغداد معرفی کرد.
                            تحت فرماندهی بغدادی، شیوه‌های عملیاتی سازمان در سطوح مختلف تغییر کرد.
                            او ساختار نیروی نظامی تحت فرمانش را به‌طور کامل تغییر داد و افسران باتجربه و کاردان ارتش منحل‌شده صدام، به‌خصوص گارد جمهوری، را جذب کرد. همین‌ها بودند که از دولت اسلامی یک نیروی جنگی حرفه‌ای ساختند، یک ماشین آدم‌کشی.
                            به گفته یک منبع آگاه عراقی، بغدادی به یک شورای نظامی متشکل از ۸ تا ۱۳ افسر سابق ارتش عراق متکی است.
                            بغدادی یکی از انگشت‌شمار چهره‌های مهم جهادی بود که از همان آغاز اهمیت بحران سوریه را درک کرد. او خیلی زود فهمید از آب گل‌آلود سیاست سوریه ماهی‌های بزرگی می‌شود گرفت. در نهایت همین درگیری‌های عراق و سوریه بود که کمک کرد بغدادی القاعده عراق را به قدرتی که امروز می‌بینیم بدل کند.
                            ابوبکر بغدادی: رهبر رمزآلود

                            در جنگ درون‌جهادی دولت اسلامی با جبهه نصرت هزاران نفر کشته شدند
                            در مورد ابوبکر بغدادی، رهبر دولت اسلامی، چیز زیادی نمی‌دانیم. جدا کردن واقعیت از افسانه در مورد او کار آسانی نیست.
                            پیروان‌اش ادعا می‌کنند از دانشگاه اسلامی بغداد دکترا گرفته و تحقیق‌اش در حوزه فرهنگ اسلامی، تاریخ، شرع و فقه بوده است. به این ترتیب او را مردی عالم در امور دینی معرفی می‌کنند که عبای خلافت و رهبری امت اسلامی به تنش برازنده است.
                            تبلیغات‌چی‌های بغدادی گاه تا آن‌جا پیش می‌روند که می‌گویند رهبرشان از نوجوانی مؤمن و اهل یادگیری بوده و مقدر بوده جایگاهی رفیع پیدا کند.
                            اما کسانی که از قبل او را می‌شناخته‌اند تصویری کاملا متفاوت ارائه می‌کنند، تصویر یک آدم عادی، متولد شهر سامره در منطقه معروف به "مثلث سنی" در شمال بغداد، پرخاش‌جو و عصبی، و مدام در حال تغییر موضع بین ایدئولوژی‌های مختلف.
                            داستان زندگی بغدادی هرچه که باشد، یک چیز قطعی است: این‌که گام گذاشتن‌اش در مسیر افراط‌گرایی و نظامی‌گری مربوط به دورانی‌ست که آمریکایی‌ها عراق را اشغال کردند و او به زندان افتاد.
                            آمریکایی‌ها او را به جرم این‌که "پیاده نظام" سنی‌ها بوده دستگیر کردند و به کمپ بوکا نزدیک ام قصر بردند. او بین سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ میلادی در این قرارگاه در جنوب عراق بود. در بوکا جهادی‌های القاعده در عراق را دید و توانست شبکه‌‌ای از تندروهای مذهبی هم‌فکرش بسازد. در همین دوران با افسران ارتش منحل‌شده صدام هم آشنا شد. در واقعا پیوند نامیمون جهادی‌ها و افسران پیشین حزب بعث همان‌جا شکل گرفت.
                            دولت اسلامی برای جذب سرباز و نیروی پلیس سراغ محروم‌ترین محله‌های موصل و رقه رفته که بین شهرهای تحت کنترل‌اش در عراق و سوریه از همه پرجمعیت‌تر اند. افرادی که به دولت اسلام می‌پیوندند اسلحه و حقوق می‌گیرند
                            سال ۲۰۱۱ میلادی که آمریکایی‌ها از عراق عقب‌نشینی کردند، القاعده عراق حداکثر چند صد نفر آدم داشت. حالا ارتش فرقه‌گرای دولت اسلامی بین ۱۷۰۰۰ تا ۳۲۰۰۰ نفر نیرو دارد.
                            این در حالی‌ است که در دهه نود میلادی، زمانی که القاعده مرکزی در اوج قدرتش بود، چیزی بین ۱۰۰۰ تا ۳۰۰۰ پیکارجو داشت – واقعیتی که نشان می‌دهد جهادگرایی فرامرزی در مقایسه با "دشمن بیخ‌گوش" یا همان جهادگرایی محلی چقدر محدود است.
                            جنگ درون‌جهادی
                            سال ۲۰۱۱، بغدادی یکی از نیروهایش به نام ابومحمد جولانی را به سوریه فرستاد تا در آن سرزمین جنگ‌زده حلقه‌های جهادی بسازد. از دل همین مأموریت بود که جبهه نصرت، بازوی القاعده مرکزی در سوریه، بیرون آمد.
                            سوریه برای تأمین تسلیحات و نفرات و دیگر منابع مکان مناسبی بود. علاوه بر این چون تار و پود جامعه و نظام سیاسی‌اش از هم گسیخته بود، جهادی‌های دولت اسلامی آن‌جا انگیزه بیشتری برای فعالیت داشتند.
                            اما سال ۲۰۱۳ اختلاف‌ رهبران گروه بالا گرفت.
                            بغدادی می‌خواست القاعده عراق و جبهه نصرت زیر پرچم موجودیتی جدید به نام دولت اسلامی عراق و شام (داعش) متحد شوند. جولانی با این یکی شدن مخالف بود. الظواهری، رهبر القاعده، هم از او حمایت می‌کرد. دست آخر جولانی با ظواهری بیعت کرد.
                            جنگ داخلی جهادی‌ها آغاز شد. دولت اسلامی یک طرف، جبهه نصرت یک طرف. هزاران پیکارجوی آموزش‌دیده کشته شدند و نبرد قدرت بغدادی و استاد پیشین‌اش ظواهری علنی شد.
                            در حال حاضر دولت اسلامی عملا رهبری عملیاتی جریان جهانی جهادگرایی را در دست گرفته و سازمان مادر را زیر سایه برده است.
                            شدت و ابعاد خشونت دولت اسلامی – که ریشه در تاریخ خون‌بار معاصر عراق دارد – به مراتب بیشتر از دو موج جهادگرایی دهه‌های اخیر است.
                            بی‌رحمی دولت اسلامی آینه تمام‌نمای چند دهه حکم‌رانی بعثی‌هاست. دورانی که پیوندهای اجتماعی را در عراق گسست، و زخم‌هایی آفرید که هنوز چرکین‌اند.

                            موصل یکی از مراکز جذب نیرو برای دولت اسلامی است
                            میراث دیگر آن دوران، روستایی شدن موج سوم جهادگرایی است. در دو موج قبلی جهادگرایی رهبران از نخبگان اجتماعی بودند و نیروها عموما تحصیل‌کردگان طبقه زیر متوسط شهری. اما بدنه اصلی دولت اسلامی غیرشهری‌ست. اکثر نیروهایش به لحاظ فکری یا دانش دینی حرفی برای گفتن ندارند.
                            زوال اجتماعی
                            دولت اسلامی توانسته با سنی‌های روستایی و محروم قاطی شود و پایگاه اجتماعی درخور توجهی بسازد. این مناطق محروم قلب تپنده درگیری‌اند. دهه‌ها زوال اجتماعی و فساد دولتی جوان‌های این مناطق را به‌طور کامل از ساختار سیاسی زده کرده است.
                            به‌عنوان مثال دولت اسلامی برای جذب سرباز و نیروی پلیس سراغ محروم‌ترین محله‌های موصل و رقه رفته – که بین شهرهای تحت کنترل‌اش در عراق و سوریه از همه پرجمعیت‌تر اند. افرادی که به دولت اسلام می‌پیوندند اسلحه و حقوق می‌گیرند. دولت اسلامی حتی در قالب نیروی "نگهبانی" به آنها اختیار هم می‌دهد.
                            پیش‌روی‌ سریع و پیروزی‌های نظامی این گروه دو دلیل دارد: یکی ترساندن دشمن و دیگر همراه کردن جمعیت محروم سنی – که به شیوه‌های مختلف انجام می‌شود، از وعده‌های مالی گرفته تا پارتی‌بازی و سوداگری، یا تضمین امنیت قاچاق و سهم‌دهی از تجارت و قاچاق نفت در شرق سوریه.
                            از خیلی جهات می‌توان گفت آنچه می‌بینیم فراتر از فرقه‌گرایی و خصومت شیعه و سنی، و به‌نوعی جنگی اقتصادی-اجتماعی است. خیزش طبقات محروم شهری و روستایی در حقیقت در بطن جریانی‌ست که به بهار عربی معروف شده است.
                            یکی از نقاط قوت دولت اسلامی این است که می‌داند چطور آسیب‌پذیرترین بخش‌های جامعه را هدف بگیرد و خشم‌شان را به سوی نظامی که از پاسخ‌گویی به بدیهی‌ترین نیازهای شهروندانش عاجز است، هدایت کند.
                            سیل پیکارجوهای خارجی که از جهان عرب و ورای آن به دولت اسلامی پیوسته‌اند، نشان می‌دهد روایت متفاوت دولت اسلامی چقدر تأثیرگذار بوده و توانسته از سیاهی‌لشکرها آدم‌کشانی تمام‌عیار و وفادار بسازد، مردانی که حاضرند جان‌شان را برای گروه بدهند.
                            تبلیغات گسترده و چندلایه دولت اسلامی می‌تواند جوان‌های سرخورده سنی را هرجای جهان که باشند جذب کند. در این تبلیغات دولت اسلامی خود را جنبشی پیشرو معرفی می‌کند که در نبردها پیروز است و راه رستگاری می‌رود. به این ترتیب به مخاطبان جوانش هم جهان‌بینی آرمان‌گرایانه می‌دهد هم پروژه‌ای سیاسی – یعنی احیای خلافت.

                            دولت اسلامی از نومیدی عمیق سنی‌های سرخورده برای پیش‌برد اهدافش استفاده کرده
                            دولت اسلامی از نظریه جنگ تمام‌عیار پیروی می‌کند، بدون قید و بند. از هرگونه ریش‌سفیدی و مصالحه بیزار است، حتی با اسلام‌گرایان سنی رقیب. برعکس القاعده مرکزی، برای توجیه اعمال‌اش به الهیات متوسل نمی‌شود و تا کنون لازم ندیده یک مرام‌نامه مذهبی منتشر کند.
                            واقعیت این است که بدون اینها هم عملا خلافت تأسیس کرده و بر سرزمین‌هایی وسیع در سوریه و عراق حکم می‌راند – سرزمین‌هایی حدودا به اندازه بریتانیا، با حدود پنج میلیون نفر جمعیت.
                            احساس نومیدی
                            با این همه، دولت اسلامی به‌مراتب شکننده‌تر از آن است که بغدادی دوست دارد نشان بدهد.
                            از جمع واعظان جهادگرای سرشناس یا رهبران سازمان‌های سیاسی اسلام‌گرا هیچ‌کس دعوت‌اش را پاسخ نگفته. علمای اسلامی هم – از جمله سرشناس‌ترین روحانی‌های سلفی – خلافت او را بی‌ارزش و باطل خوانده‌اند.
                            دولت اسلامی تا زمانی که در نبردها پیروز می‌شود می‌تواند به‌رغم همه ضعف‌های نظری و مخالفت‌های گسترده در جوامع مسلمان به فعالیتش ادامه بدهد. آن‌چه وعده آرمان‌شهر این گروه را پذیرفتنی می‌کند، پیروزی است.
                            مشکل این‌جاست که به‌محض توقف پیشروی، نبود یک ایدئولوژی منسجم خودش را نشان خواهد داد و زوال اجتماعی این گروه را تسریع خواهد کرد.
                            یکی از نقاط قوت دولت اسلامی این است که می‌داند چطور آسیب‌پذیرترین بخش‌های جامعه را هدف بگیرد و خشم‌شان را به سوی نظامی که از پاسخ‌گویی به بدیهی‌ترین نیازهای شهروندانش عاجز است، هدایت کند
                            خیلی از سران قبایل عراقی معترف‌اند که پسرهای‌شان نه به‌خاطر ایدئولوژی اسلام‌گرایی، که برای مقاومت برابر حکومت مرکزی فرقه‌گرا در بغداد و حامی منطقه‌ای‌اش ایران، به کاروان دولت اسلامی پیوسته‌اند.
                            تسخیر برق‌آسای منطقه موسوم به "مثلث سنی"، بمب‌گذاری‌های انتحاری – به‌ویژه علیه شیعیان – و ادبیات ضد آمریکایی، از عواملی است که جوان‌های سنی را که احساس می‌کنند آمریکا – با کمک ایران – کشورشان را استعمار و تحقیر کرده، جذب می‌کند.

                            تعجبی ندارد که هزاران عراقی سنی بدون آن‌که از ایدئولوژی اسلام‌گرایی افراطی پیروی کنند، زیر پرچم دولت اسلامی می‌جنگند.
                            شاید یکی از نگران‌کننده‌ترین جنبه‌های سیاست دولت اسلامی در مواجهه با سنی‌های محروم و و بی‌صدا این است که به حس نومیدی و یأس عمیق موجود در منطقه دامن می‌زند. همان حسی که بین سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۲ میلادی قیام‌های مردمی جهان عرب را برانگیخت.
                            دهه‌هاست که مردم عادی خاورمیانه برای آزادی، حقوق انسانی و حق حاکمیت بر سرنوشت‌شان بی‌خشونت مبارزه کرده‌اند.
                            دولت اسلامی می‌خواهد نشان بدهد وحشی‌گری به‌عنوان ابزاری برای بسیج توده‌ها مؤثرتر است تا مقاومت مدنی علیه حاکمان محلی و استعمار خارجی. اما با این کار در واقع همان کار دیکتاتوری‌های منطقه را می‌کند: یعنی مشروعیت‌بخشی به استبداد به نام اصالت.
                            از طرف دیگر با ادعای این‌که تنها گزینه موجود علیه نظام‌های سیاسی فاسد است، عملا عاملیت مردم را هم ازشان می‌گیرد.
                            دست آخر این‌که گروه‌هایی مثل دولت اسلامی و جبهه نصرت با انکار قدرت و نقش محوری جنبش‌های مدنی در دگرگونی جوامع، در واقع روایتی می‌سازند که در آن مقاومت یعنی خشونت بی‌رحمانه و کور، و دیگر هیچ.
                            میراث ماندگار
                            از این منظر یکی از بزرگ‌ترین آسیب‌های دولت اسلامی که اثرش تا سال‌ها باقی خواهد ماند، خنثی کردن و از بین بردن رویکردهای مدنی است که می‌تواند مایه دگرگونی یک کشور یا کل منطقه باشد.
                            در نتیجه راه تضعیف دولت اسلامی همکاری نزدیک با سنی‌هایی‌ست که او را برگزیده‌اند. البته چنین رویکرد از پایین به بالا سرمایه‌گذاری قابل‌توجه فکری و مادی می‌طلبد.
                            مؤثرترین راه ضربه زدن به دولت اسلامی از بین بردن پایگاه اجتماعی‌اش است – از راه جلب اعتماد حامیان‌اش – و البته تمام کردن درگیری در سوریه – که منبع و انگیزه و پناهگاه – دولت اسلامی است.
                            صدالبته پاک کردن خاورمیانه از دولت اسلامی راه حل ساده یا سریع ندازد. چراکه این گروه در حقیقت نشانه ویرانی نهادهای حکومتی، شرایط اسف‌بار اجتماعی-اقتصادی و گسترش آتش فرقه‌ای در منطقه است.
                            دولت اسلامی برآمده از سرخوردگی‌های انباشته است، نتیجه قطبی شدن و بسیج اجتماعی و ایدئولوژیکی که از یک دهه پیش آغاز شده است..
                            https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                            tom cruise in face book

                            نظر

                            • tom cruise
                              عضو فعال
                              • Mar 2012
                              • 4756

                              #1634
                              پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                              امریکا به اندازه کافی معتقد است خرج کرده عراق انموقع که اروپا ساکت بود الان می گوید مشکل خودتان است...همین فرانسه حامی صدام بود انموقع و امرکیا را تنها گذاشت
                              لذا برای همین نمی رود
                              در اصل توسط tom cruise پست شده است View Post
                              'تکبر' نگذاشت اوباما به پاریس برود؟
                              آ
                              یکشنبه، وقتی بیش از یک میلیون نفر در خیابا‌های پاریس راهپیمایی کردند و رهبران ۴۴ کشور جهان در خیابان ولتر دست به دست هم دادند، جای یک نفر مهم خالی بود.
                              این غیبت از چشم خیلی از منتقدان باراک اوباما پنهان نماند و با اشاره به آن، او را به خاطر حضور نداشتن در راهپیمایی وحدت فرانسه که در پی حمله به مجله فکاهی شارلی ابدو برگزار شد، سرزنش کردند.
                              جِیک تَپِر، مجری تلویزیون سی‌ان‌ان، گفت از این‌که آقای اوباما، معاونش جو بایدن یا هر مقام "بلندپایه" دیگری در کنار رهبران بریتانیا، اسرائیل، دولت خودگردان فلسطینی، آلمان و اردن نایستاده، "شرم‌زده" است.
                              او می‌نویسد: "التفات دارم که رئیس‌جمهور به سفارت فرانسه در واشینگتن رفته بود و جان کری، وزیر خارجه، هم به فرانسوی صحبت کرده بود، و هیچ شکی ندارم که تعهد آمریکا به امنیت اروپا از هر کشور دیگری بیشتر است. اما، با کمال احترام، داریم درباره یک سری سیاستمداری حرف می‌زنیم که کارشان خرج کردن پول دیگران و دادن ماموریت به سربازانی است که شخصا نمی‌شناسند."
                              در عین حال، عدم استفاده جمهوری‌خواه‌های برجسته از این موقعیت برای اعلام حمایت علنی هم برای او برجسته و محل سوال است.
                              او در ادامه می‌نویسد: "امیدوارم این ناشی از تکبر آمریکایی نباشد؛ این اعتقاد که وقتی اتفاق بدی برای ما می‌افتد احساسات همه باید لکه‌دار شود ولی وقتی لهجه قربانیان برای ما قابل فهم نباشد، حضور در یک تجمع بین‌المللی حتی به اندازه خریدن بلیت برای تماشای بازی گرین بِی پَکِرز هم ارزش ندارد."
                              از این‌که آقای اوباما، معاونش جو بایدن یا هر مقام "بلندپایه" دیگری در کنار رهبران بریتانیا، اسرائیل، دولت خودگردان فلسطینی، آلمان و اردن نایستاده، "شرم‌زده" است
                              جِیک تَپِر، مجری تلویزیون سی‌ان‌ان
                              در جریان یک کنفرانس خبری که بعدازظهر دوشنبه برگزار شد، جاش اِرنِست، سخنگوی کاخ سفید، گفت آقای اوباما خیلی علاقه داشت که در برنامه شرکت کند ولی در ۳۶ ساعتی که از زمان مطلع شدن کاخ سفید وقت داشتیم امکان فراهم کردن تدابیر امنیتی "مهم و طاقت‌فرسای" لازم برای یک سفر در سطح ریاست‌جمهوری وجود نداشت.
                              با این حال، او اضافه کرد: "منصفانه است اگر بگوییم باید مقام بلندپایه‌تری می‌فرستادیم."
                              آقای کری، که برای دیدار با نارِندرا مُدی، نخست‌وزیر هند، به آن کشور سفر کرده، گفت "ایالات متحده از زمان وقوع این حادثه از نزدیک با مردم فرانسه در ارتباط بوده" و اضافه کرد که در ادامه هفته به پاریس خواهد رفت.
                              ولی برای ادوارد-ایساک دِوِر، گزارشگر پولیتیکو، ملاحظات امنیتی توجیه خیلی خوبی نیست.
                              به نوشته او "قاعده کلی این است که سرویس مخفی به اوباما یا بایدن اجازه نمی‌دهد که در محل‌های سربازی که از پیش مورد بازدید امنیتی قرار نگرفته‌اند حاضر شوند، و کاخ سفید هم علاقه چندانی به تحت‌الشعاع قرار دادن برنامه‌های عمومی با تدابیر امنیتی ندارد. اما رئیس‌جمهور اگر بخواهد در ملاء عام علیه تروریسم موضع بگیرد می‌تواند این قواعد را زیر پا بگذارد".

                              بلندپایه‌ترین مقام آمریکای حاضر در راهپیمایی وحدت فرانسه در روز یک‌شنبه جِین هارتلی، سفیر ایالات متحده در فرانسه، بود
                              همچنین، برزو درگاهی، خبرنگار روزنامه فایننشیال تایمز، در توییتی توضیح می‌دهد که رهبران جهانی واقعا پیشاپیش راهپیمایان در پیچ و خم‌ خیابان‌های پاریس که حفظ امنیتشان سخت است حرکت نکردند و تنها برای "گرفتن عکس در یک خیابان خالی و حفاظت‌شده" دست به دست هم دادند.
                              به اعتقاد جیم هُفت، وبلاگ‌نویس محافظه‌کار، موضوع اصلی اولویت مسائل است.
                              "دولت اوباما سه نماینده به مراسم تدفین مایکل براون در فرگوسن، ایالت میسوری، فرستاد. ولی تنها کسی که در راهپمایی تاریخی امروز علیه تروریسم در پاریس حاضر بود خانم سفیر بود."
                              روزنامه نیویورک دِیلی نیوز هم در سرمقاله خود علیه اوباما موضع گرفت و در تیتر صفحه اول خود نوشت "تو دنیا را ناامید کردی".
                              به نوشته مایک لوپیکا، نویسنده این روزنامه، "امروز روز حضور و ایستادگی بود. روز شرکت در راهپیمایی دفاع از آزادی، شجاعت و اصولی که همیشه در این کشور از باقی کشورها مهم‌تر بوده. اصیل‌ترین و بهترین راهپیمایی‌های ما در واشینگتن باید تصاویر مشابهی را در چشم جهانیان خلق کرده باشد."
                              آقای اوباما خیلی علاقه داشت که در برنامه شرکت کند ولی در ۳۶ ساعتی که از زمان مطلع شدن کاخ سفید وقت داشتیم امکان فراهم کردن تدابیر امنیتی "مهم و طاقت‌فرسای" لازم برای یک سفر در سطح ریاست‌جمهوری وجود نداشت
                              جاش اِرنِست، سخنگوی کاخ سفید
                              لوپیکا نوشته‌اش را با اشاره به رابطه "پیچیده" آمریکا با فرانسه خاتمه می‌دهد.
                              "شکی نیست که رهبران فرانسه می‌توانستند در مواقع مشخصی رفتار بهتری با ما داشته باشند. ما هم می‌توانستیم در روز یک‌شنبه رفتار بهتری با آن‌ها داشته باشیم."
                              این احتمالا اشاره‌ای است به بروز خصومت‌‌ها در سیاست و رسانه‌های آمریکا در پی همکاری نکردن فرانسه در روزهای منتهی به جنگ عراق در سال ۲۰۰۳. خیلی از منتقدان محافظه‌کار آقای اوباما که حالا به خاطر عدم اظهار همبستگی با فرانسه به او سرکوفت می‌زنند، در آن زمان فرانسوی‌ها را به خاطر بزدلی مورد تمسخر قرار می‌دادند و کلمه "فرانسوی" را در منوی کافه کنگره با "آزادی" عوض می‌کردند.
                              البته دوازده سال زمان زیادی در سیاست است و حالا دولت اوباما با انتقادهای فراوانی روبه‌رو است؛ انتقادهایی که لزوما همگی از جناح راست نیستند.
                              ریک اونگار در مجله فوربز می‌نویسد: "من در حمایت‌هایم از سیاست‌های دولت اوباما نسبتا ثابت‌قدم بوده‌ام. ولی عدم تمایل اوباما به حضور در راهپیمایی پاریس یک قصور شخصی از جانب او است که به غرور و روح ملتی که رهبری می‌کند صدمه می‌زند."
                              همان‌طور که جِفری گُلدبِرگ، نویسنده مجله آتلانتیک، توییت کرده: "کاشکی کشوری که در زمان تولد فرانسه را مثل یک قابله در کنار خود داشت، امروز رهبرش را برای ایستادن در کنار فرانسه فرستاده بود."
                              به نوشته جاش راگین، نویسنده بلومبِرگ، با این‌که نیت کاخ سفید شاید خوب باشد ولی این هم یک نمونه دیگر از تصمیمات غلط این دولت در بزنگاه‌هایی است که "یک تصمیم کوچک می‌تواند کمک بزرگی به ابقاء روابط و اثبات احترام بکند".
                              او این‌گونه جمع‌بندی می‌کند که "کاخ سفید اغلب فرصت‌ها را از دست می‌دهد و می‌گذارد ضعف بصری مانعی در برابر ایفای نقش مثبت شود".
                              دیپلماسی در عمل چیزی نیست جز اجتناب کردن از همین خطاهای ساده شخصی.
                              https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                              tom cruise in face book

                              نظر

                              • tom cruise
                                عضو فعال
                                • Mar 2012
                                • 4756

                                #1635
                                پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران

                                ktjنفت.....
                                https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
                                tom cruise in face book

                                نظر

                                در حال کار...
                                X