نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Inspired
    عضو فعال
    • May 2016
    • 494

    #4006
    پاسخ : نبض سیاست

    سلام جناب Inspired

    انسان موجودی کاملا پارادوکسیکاله
    چرا؟
    چون انسان لذت گراست(اپیکوریسم)
    چون منفعت طلبه(یوتیلیتاریانیسم)
    چون مدار جهانی انسان بر محور خودپسندی وخود شیفتگی( نارسیسیسم )،سلطه و مالکیت و اراده معطوف به قدرت می چرخه(نیچه)
    چون انسان داری منطق+احساسات است/نقاب های یونگ/خود ،ناخود،نیمه فروید/و....(روانشناسی)
    و.............
    نتیجه گیری با خود شما

    قبلا این بحث رو در همین نبض سیاست داشتیم ،می توانید مطالعه بفرمایید.
    ته اش برای من این بود که بهترین گزینه در دسترس همان نسبی گرایی +اخلاق گرایی انسانی(مدل تولستوی یا اپیکوریان یا...)است.

    شما اگر چیز بیشتری دستگیرتان شده،در میان بگذارید.

    در مورد آواتارم و آیدیدم:اگر از دیدگاه ماشینیسم نگاه کنید هر دوی انها بنوعی ماشین هستند چه انسان و چه ربات وچه حیات و...مکانیسم هاو سیستم(اجزایی با کارکرد مشخص و اتوماتیک) منظم
    ضمن اینکه ربات ها فکر می کنند و خیلی بهتر از انسان
    پروژه ای در این باره بوده که تا 2001 در اینترنت آپدیتش می کردند و بعد دیگر نه.برای اخرین بار این سیستم خودش بدون نیاز به کاربر اتووار روشن می شد و به تحقیق و جستجوی اطراف خود می پرداخت/الگوریتم هایی که در گنبد آهنین نیز بکار رفته نیز از همین نوع است
    برخی می گویند که حتی اسرائیل آن جنگ 33 روزه را راه انداخت تا گنبد باهوشتر شود و نواقص خودش را بشناسه(دقیقا مثله سریال person of interest)
    در مورد الگوریتم ها تد چند تا برنامه ی خیلی خوب داره

    اما در کل هدفم از این عکس این بود که به خودم یاد اوری کنم ،موقع خواندن یا نوشتن بایستی مثله یک ربات عمل کرد ،بدون احساس و تعصب
    درود و سپاس

    ولی انسان اینهایی که شما میگویید نیست!

    انسان همونیه که ژنشه و ژن فقط تا حدی بر پایه محیط، قابلیت مهار شدن داره و نه بیشتر! این چیزیه که دستگیرم شده!

    انسان حس داره، انسان احساس داره، انسان تعقل میکنه و انسان شهود داره (Think-Emotion-Sensation-Intuition) که قطعاً شما بهتر میدونید این پیشنهاد یونگ بوده! مجموعه ی اینها، میشه انسان که از بدو تولد باهاشه. بعد به فراخور ترکیب این چهار پارامتر که در هر کسی میزانش فرق داره، ما دارای تیپ های شخصیتی خاصی میشیم که در حقیقت کمپالسوری یا همون جبری میشیم.

    در حقیقت همه چیز جبر مطلقه (ودیعه نهاده شده در DNA) و چیزی که به نظر نسبی میاد، تعامل و تعادل بین این نیروها و کمپالس هاست که اون هم ناشی از پویایی و زندگی است. یعنی in- take های ما out- take ها رو ایجاد میکنند و بعبارتی، ما همانی هستیم که میخوریم، نه همانی که می اندیشیم (بقول شعرا و عرفا و فلاسفه که مولوی گفته، ای برادر تو همه اندیشه ای، یا من فکر میکنم، پس هستم- کانت، یا من تعصب ندارم چون هیچ چیز قطعی نیست، سارتر (حاضر نیستم برای عقایدم بمیرم)

    در حالیکه، ما به فراخور in-take هامون، متفاوت به نظر میرسیم، که اسم این به اشتباه، نسبی بودن گذاشته شده، در حالیکه هر انسانی ذاتی داره (BIOS) و این ذات به واسطه ی همون ژنتیکش، به سختی قابل تغییره، اما نکته جالبش اینه که، بالاخره قابل تغییره و انسان در مسیر شکل گیریش، نهایت به مسیر رشد و تکامل میافته!

    اگر درست برداشت کرده باشم از سخنان شما، اینطور به نظر میاد که با کامپیوتر آشنایی داشته باشید. پس معنای BIOS رو قطعاً میدونید. غرایز، همون BIOS در انسانه که به شکل خودش، در کامپیوتر با یک آی - سی شبیه سازی کرده!

    حالا نکته ای که تو سخنان شما من پیدا کردم اینه که، وقتی ما موجودی به این هوشمندی و کاملی چون انسان داریم که قطعاً خالقی داشته (حال شما اسمش رو میخواهی هر چی بذارید، خدا یا سیر تکاملی طبیعیت یا evolution)، چرا شما رو آورده اید بهالگو برداری از ربات؟

    اگر بحث عقل سلیم هست، چرا ما از یک موجود کاملتر الگو برداری نکنیم و به مخلوقِ مخلوق، تاسی کنیم؟

    چرا بدون احساس؟ اما تعصب با احساس فرق داره و این دو کلمه با هم، سنخیتی ندارند! چون تعصب ناشی از ذهن و فکر کردنه و بر اساس آموخته، ثابت، نه احساسی که متغیره، با توجه به شرایط و in-take ها!

    بنابراین، دیدگاه شما که همه چیز رو ماشین میدونید، جای خود (الان مورد مناقشه نیست) ولی بحث سر اینه که چقدر این دیدگاه ها (در این جا فرضاً دیدگاه ماشینی شما) credit داره و از اون بالاتر، ایم کردیت رو کی ساپورت میکنه!


    ببینید، اینجا میرسیم به بحث نظم.

    یعنی شما بجای اینکه به یک سیتسم منظم و هوشمندی چون کائنات و طبیعت تکیه کنید، دارید به مخلوقِ موجودِ erratic مثل انسان، یعنی ربات، متوسل میشید و یه جورایی براتون شده بت یا ایده آل!

    بعد این ایده آل گرایی، چه سنخیتی یا نسبتی با اخلاق گرایی ایپکوریستی و تولستوی داره؟

    آیا صرف اینکه به ادعای خودتون (باوری که بهش رسیده اید یا لااقل ساپورت میکنید) انسان موجودی پارادوکسکاله، آیا ما باید پارادوکس داشته باشیم؟

    عقل چی میگه؟

    حقیقت کدومه؟

    انتهای این رشد، به کجا میرسه؟

    یعنی شما واقعاً فکر میکنید که با فکر خوانی و فکر نویسی دیگران، میتوانید راه خودتون رو پیدا کنید (بعنوان ذات انسانی و کمالگرا)؟ که تازه، بت و نماد شما یک ربات باشه که یادآوری کنه بهتون که از جاده صلاح خارج نشید؟ حالا کی گفته ربات مظهر ثبات، درستی و حقانیته که به باران هم ربط داشته باشه که مظهر حیاته؟

    انسان به واسطه ی همین احساسات و قوه ی تعقل، انسانه و بعد ما ازش احساس رو بگیریم، ربات بسازیم، آیا موجود برتری داریم؟

    یعنی الگوریتمی بسازیم که موجودی رو هدایت کنه که در نهایت منتهی بشه به نابودی خودمون (مگه انسانیت، به جهود و مسلمون بودن ربط داره که بخواهیم همدیگه رو حذف کنیم و سپر دفاعی یا سامانه تهاجمی علیه همدیگه بسازیم؟)؟ آیا اسم این هوشمندی و درایته؟


    و در این جا هم رسیدیم به دین یا همون ایدئولوژی! چیزی که در person of interest میخواسته روش تاکید بشه!

    پس ما دوباره با حقانیت سر و کار پیدا کردیم و سیستم قضایی برتر!

    حالا شما چطور میخواهید این همه خورده پارچه (پارامتر) رو به هم وصله-پینه کنید و ازش برای خودتون، یک لباس فاخر (در حقیقت یک چهل تکه، مثل coat of many color) بنام خوشبختی بدوزید؟

    چرا باید اصولاً ما جرمی مرتکب بشیم که نیاز داشته باشیم به یک سیستم هوشمند برای جلوگیر از ارتکابش؟

    آیا سیستم استراق سمع پیشرفته سریال مزبور، همون ندای وجدان و درون ما نیست؟

    آیا وقتی ما خودمون رو بخوبی بشناسیم، نیازی وجود داره که مدام برای تقابل و تعامل دیگران تاکتیک یاد بگیریم و کلاس بذاریم و موقعیت خلق کنیم؟ مگر نه اینکه همگی انسانیم و از یک پیکر و گوهر در آفرینش؟

    آیا به نظر شما، سعادت بشر، در گرو این نیست که همدیگر رو بشناسیم و درک کنیم و وقتی به اون سطح از درک متقابل رسیدیم، نیاز به این همه مکانیسم، خود بخود از بین رفته؟

    من هم یه چیزایی دستگیرم شده که گیر داده ام به این تناقضات، همونطور که گاندی دستگیرش شده بود و تنها چند روز پیش از ترورش به نوه اش این نوشته رو میراث میذاره:

    گاندی چی گفت؟

    7 مورد بدون در نظر گرفتن 7 مورد دیگه، فاجعه ی زندگی ملالت بارِ بشر، بوده، هست و خواهد بود

    ۱-ثروت بدون زحمت
    ۲-دانش بدون شخصیت
    ۳-علم بدون انسانیت
    ۴-سیاست بدون شرافت
    ۵-لذت بدون وجدان
    ۶-تجارت بدون اخلاق
    ۷-عبادت بدون ایثار

    به نظر شما، کدوم رباتی میتونه به این درجه از کمال و درایت برسه که گاندی رسیده بود؟ و عاقلانه است که ما از این دست الگوها بسیار داریم (از ارسطو بگیر تا لوتر کینگ و ماندلا)، بقولی چرخ اختراع شده، و باز دنبال اختراع مجدد چرخ (از نوع معنوی و روحانی) باشیم؟

    آیا با داشتن چنین تاریخی، صحبت از پارادوکس، قدری نابخردانه نیست؟ آیا عذر و بهانه نیست؟

    آیا این خودش به مثابه افتادن به جاده ی ضلال نیست؟

    تو فیلم هفت هم، از 7 گناه مرگبار (کبیره) سخن میگه، درست مثل 7 گانه گاندی

    1- شکم بارگی
    2- تنبلی
    3- حرص
    4- شهوت
    5- خشم
    6- تکبر
    7- حسادت

    در واقع اگه بخوام تو یک کلمه بشر رو خلاصه کنم، مخصوصاً همین مورد آخره که از همه خطرناک تره، یعنی حسادت که منجر میشه به بسیاری از گناهان دیگر و اون کلمه چیزی نیست جز نادانی که تمامی ناراحتی های بشر ازش زاده میشه. بقول مولوی، سخت گیری و تعصب، خامی است و انسان ناقص رو به کودک (خام) نازاده تشبیه کرده که، تا جنینی کار خون آشامی است!

    درست مثل انسان امروزین که تکتیکال، فقط دنبال حذفه (خون آشامی)

    حالا کدوم مکتب، برای این معضلات و تناقضات بشر، راه حل جامع و کاملی داره و به بالندگی حداکثری رسیده؟


    ارادتمند ،
    Inspired

    ++++++++++++++++

    شعار تد، ایده هایی که ارزش انتشار دارند، است. یعنی اندیشه هایی مثل حافظ و مولوی و سعدی و نظامی، ارزش منتشر شدن نداره! چه ایده ای بهتر و بالاتر از

    درخت دوستی بنشان که کام دل ببار آرد، نهال دشمنی برکن که رنج بی شمار آرد

    آیا الگوریتم سپر موشکی اسرائیل بهتره که به رخ جهانیان کشیده بشه، یا آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است

    با دوستان مروت
    با دشمنان مدارا
    آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/28, 08:17.
    در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
    نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

    نظر

    • B A R A N
      عضو فعال
      • Mar 2015
      • 677

      #4007
      پاسخ : نبض سیاست

      سلام دوست عزیز

      نوشته های شما 3 خصوصیت اصلی دارد
      1-اطناب و زیاده نویسی
      2-در هم آمیزی نظرگاه های مختلف از اخلاقی-مذهبی-علمی-هنری-فلسفی-روانشناسانه وعلم کامپیوتر،...که باعث مورد 3 می شود.
      3-ابهام و سردرگمی

      در حالیکه یک نقاد بایستی بداند از کدام نظرگاه می خواهد به قضییه نگاه کند ،چرا که معمولا هر کدام به یک نتیجه گیری خاص می رسند که گاها کاملا ناقض یکدیگر هستند.

      بنابراین 1- مشخص کنید با کدام نظرگاه می خواهیدطی طریق کنید؟اخلاقی یا علمی یا....
      2- مشخص کنید دیدگاهتان و مثال هایتان مربوط به مردم منطقه ای خاص (مثلا ایران یا هر نقطه ی)است یا جهانی ؟
      3- سوال هایتان را از دیگران کاملا بصورت مشخص و دقیق بپرسید(فکرکنید دیگران کر و کور هستند)


      .

      نظر

      • B A R A N
        عضو فعال
        • Mar 2015
        • 677

        #4008
        پاسخ : نبض سیاست

        نامه سر گشاده امیرسرتیپ اسدالله حیدری خطاب به حسن عباسی

        ۰۷ مرداد ۱۳۹۵

        بِسم الله الرَحمنِ الرَحیم

        وَیل لِکُلِ هُمَزَه لُمَزه

        جناب آقای حسن عباسی

        - اخیراً کلیپی از سخنان جنابعالی با مضمونی مبهم و ناصواب درباره ارتش ج.ا.ا ، در فضای مجازی منتشر گردیده که علی رغم تأسف بار بودن آن ، تاکنون نیز خبری دال بر تکذیب و یا اصلاح از سویِ شما انتشار نیافته است و با توجه به اعتراضات گسترده و رو به تزایدِ آحاد کارکنان ارتش ج.ا.ا و عصبانیت مردم قدرشناس کشورمان از اینگونهیاوه سرایی ها ، لازم است مواردی به شما گوشزد گردد:

        - به یقین ملت بزرگ و شریف ایران با استناد به تاریخ کشور و تجاربی که از عملکرد تمامی خدمتگزارانشان دارند، به خوبی از اهمیت ، جایگاه و شأن ارتش ج.ا.ا در نزد ملت ایران، کشورهای همسایه و قدرتهای بزرگ نظامی در سطح جهان آگاهی داشته وبر خلاف سخنان منتشرۀ جنابعالی ، نه تنها ارتشِ محبوب کشورشان را به خواب رفته نمی بینند !!…، بلکه خواب آرام و راحت خود را نیز مدیون بیداری سربازان فداکاری می دانند که در کمال مظلومیت و محرومیتاز امتیازات و مصونیت هایی که شامل امــثال شما می باشد، برابر وظیفه ایکه در قانون اساسی برای آنها دیده شده است به حراست و حفاظت از حدود و ثغور میهن عزیزمان مشغولند و قطعاً عرصۀ این سیمرغ ، جولانگه مگسی نخواهد بود که برابر ذات خویش فرودگاه سخنش، تنها بدبینی و تفرقه افکنی است!

        - بدیهی است واقعیت غیرقابل انکار تقدیم ده ها هزار شهید و جانباز و آزاده و ترورهای متعدد فرماندهان ارتش از سوی عوامل استکباری ، و همگامی و همراهی ارتشیان در حفاظت از منافع و مصالح جمهوری اسلامی ایران در پیروزی انقلاب ،دفاع مقدس و اقتدار نظام اسلامی ایران بر کسی پوشیده نیست و از سویی هم جنابعالی نیز در جایگاهی قرار ندارید که برای طرف این گفتگو از ظرفیت و اندازه لازم برخوردار بوده و نیازی به شرح و بسط دلایل باشد.

        - لیکن بهتر است شما که در چنین مواردی ،فاقد صلاحیت و اطلاعات لازم راجع به تفکیک وظایف نیروهای مسلح ج.ا.ا بوده و آشکارا نیز نسبت به آحاد ارتشیان مؤمن ، پاکدست و ولایتمدار و خانواده های محترم ایشان، شناخت دقیق و درستی ندارید، ورود پیدا نکرده وبا سخنان کودکانه و ناپخته، بیش از این موجب سر افکندگی خود نگردید ، (سخنانی که ، گویندۀ آن باید قبل از سخن پراکنی، قد و اندازه خود را در آینۀ خونین ۴۸۰۰۰ شهید ارتش مشاهده می نمود)…. و آگاه باشید که این همان ارتشی است که امام راحل (ره) تضعیف آنرا حرام شمرده و اولین شهید پس از پیروزی انقلاب، رئیس ستاد مشترک آن بوده و در همین راستا نیز در دوران دفاع مقدس ،۲ رئیس ستاد مشترک ،۲فرماندهی نیرو و ۲ وزیر دفاع شهید نیز تقدیم امُت اسلامی کرده است.

        - انتظار می رود در شرایط کنونی کشور، مسئولین محترم نظام برای اینگونه یاوه سرایی ها، چاره ای اندیشیده تا برخی مانند جنابعالی با طرح چنین سخنان باطلی، موجبات بروز تفرقه و تنش در صفوف یاران انقلاب را پدید نیاورده و ذهن جوانان عزیزمان را به ناحق سر در گم ننمایند، زیرا دامن زدن بر شبهات ِاختلاف، نه تنها حمایت از نهاد مقدسی چون سپاه پاسداران جان بر کف انقلاب و بسیجیان همیشه سر افراز و دلاور میهن اسلامی و بازوی امین و قدرتمند نیروهای مسلح ج.ا.ا نیست، بلکه موجی از تخریب و تضعیف را به سوی این عزیزان گسیل خواهد داشت.

        ‼️ آقای حسن عباسی !

        - شما از رشادتهای شهید بابائی و دوران و … پیروزمندان عملیات مروارید، حماسه های ۳۴ روزه دانشجویان دانشگاه افسری امام علی (ع) و تکاوران نیروی دریائی در خرمشهر ، فداکاریهای رزمندگان نیروی زمینی در بیش از ۱۵۰ عملیات شبانه و حراست از فضای کشور توسط نیروی هوایی و پدافند و سقوط ده ها هواپیمای دشمن (مانند ۷۷ هواپیما در عملیات والفجر هشت) چه در خاطر دارید ؟!… جداً باید از گفته های خویش شرمسار گشته و در پیشگاه خدا و ملّت ایران ،پاسخگوی اهانت به این قشر شریف ،کم توقع ،صادق و خالص باشید.

        ===================================
        چند سال پیش هم cd ای بیرون داده شد که در آن سهم ارتش در جنگ را بسیار ناچیز شمرده بودند و اکثرعملیات های موفق را منتسب به سپاه و بسیج کرده بودند که البته همان موقع بعضی فرماند هان ارتش اعتراض کردند.
        در حالیکه در واقعیت اکثر کشته های ایران به خاطر کمبود و نواقص عدیده در دانش و اطلاعات جنگ فرماندهان سپاه و در لشکر های مرتبط با انها به وقوع پیوست.

        گویا الکساندر دوما این جمله ی معروفش را برای حسن عباسی ها به یادگار گذاشته است.
        هرکس هر قدر هم خوب صحبت کند ،اگر زیاد حرف بزند پرت و پلا خواهد گفت.


        .
        .

        نظر

        • Inspired
          عضو فعال
          • May 2016
          • 494

          #4009
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
          سلام دوست عزیز

          نوشته های شما 3 خصوصیت اصلی دارد
          1-اطناب و زیاده نویسی
          2-در هم آمیزی نظرگاه های مختلف از اخلاقی-مذهبی-علمی-هنری-فلسفی-روانشناسانه وعلم کامپیوتر،...که باعث مورد 3 می شود.
          3-ابهام و سردرگمی

          در حالیکه یک نقاد بایستی بداند از کدام نظرگاه می خواهد به قضییه نگاه کند ،چرا که معمولا هر کدام به یک نتیجه گیری خاص می رسند که گاها کاملا ناقض یکدیگر هستند.

          بنابراین 1- مشخص کنید با کدام نظرگاه می خواهیدطی طریق کنید؟اخلاقی یا علمی یا....
          2- مشخص کنید دیدگاهتان و مثال هایتان مربوط به مردم منطقه ای خاص (مثلا ایران یا هر نقطه ی)است یا جهانی ؟
          3- سوال هایتان را از دیگران کاملا بصورت مشخص و دقیق بپرسید(فکرکنید دیگران کر و کور هستند)


          .
          سلام

          جناب باران،

          بذارید اینطور بپرسم تا خدای نکرده بیشتر باعث سردرگمی شما نشم و اگر توضیح مفصل میدم، برای اینه که منظورم اشتباه برداشت نشه!

          تا اینجای کار، شما فرمودید، B A R A N، یعنی عامل حیات در مدل حباب (که نمیدونم مدل حباب چی هست) اما همینکه فهمیدم آیدی شما همان باران، مایه حیات، آبه، برام کفایت داشت (فضای خالی بین حروف برام جلب توجه کرد)

          در ضمن، ربات رو برای این انتخاب کردید بعنوان آواتار، چون که احساسات و تعصب رو تو خواندن و نوشتن به شما یاد آوری کنه تا ازش بری و دور بمانید

          سئوال بعدی من اینه، آیا کامپیوتر را خوب میشناسید (یعنی هم برنامه نویسی بلد باشید و هم سخت افزاری بخوبی از اجزای یک کامپیوتر آگاه باشید)

          من اصلا قصد نقد چیزی رو نداشتم، فقط Intuitional ترغیب شدم که از شما این سئوالات رو بپرسم و تا اینجای کار، تناقضات بسیاری تو همین 2 مورد برام پیدا شده که اولش اصلاً بهش توجه هم نداشتم

          اول آیدیتون برام جلب توجه کرد

          بعد دیدم آواتارتون همخونی نداره باهاش

          الان هم دیدم توضیحاتتون دارای انسجام منطقی نیست

          مخصوصاً که خود شما بیشتر از من زدید به صحرای کربلا، یعنی سخن گفتن از الگوریتم سپر موشکی اسرائیل و هوش مصنوعی و تد و سریالی که تا حالا اسمش رو نشنیده بودم و بسیاری دیگه از اسامی که برای بار اول بود باهاشون مواجه میشدم، اما رفتم یه سرچ کوچولو کردم و قدری اومدم تو باغ تا بتونم باهاتون بهتر ارتباط بر قرار کنم

          مطمئن باشید قصدم نقد شما نبود، اما خب، توضیحات شما با ساختار ذهنی من که به کلمات حساسه، تطابق نداشت و برای همین، به نظرم اومد که مسئله ای که ذهنم رو درگیر کرده (گیرایی نیمه هوشیار آیدی و آواتار)، ریشه ای تره و باید تو لایه های بیشتری ورود کنم تا جواب این همه تناقض رو بگیرم

          دیدگاه خاصی ندارم تو این زمینه و نظراتم کاملاً شخصی و خودبخودی است (یهویی) و با اتکا به تجربه کلامی و تخصص لغوی، دارم به موضوع، منطقی (سینتکس و سیمانتیک) برخورد میکنم! همین
          آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2016/07/28, 16:47.
          در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
          نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

          نظر

          • B A R A N
            عضو فعال
            • Mar 2015
            • 677

            #4010
            پاسخ : نبض سیاست

            در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
            سلام

            جناب باران،

            بذارید اینطور بپرسم تا خدای نکرده بیشتر باعث سردرگمی شما نشم و اگر توضیح مفصل میدم، برای اینه که منظورم اشتباه برداشت نشه!

            تا اینجای کار، شما فرمودید، B A R A N، یعنی عامل حیات در مدل حباب (که نمیدونم مدل حباب چی هست) اما همینکه فهمیدم آیدی شما همان باران، مایه حیات، آبه، برام کفایت داشت (فضای خالی بین حروف برام جلب توجه کرد)

            در ضمن، ربات رو برای این انتخاب کردید بعنوان آواتار، چون که احساسات و تعصب رو تو خواندن و نوشتن به شما یاد آوری کنه تا ازش بری و دور بمانید

            سئوال بعدی من اینه، آیا کامپیوتر را خوب میشناسید (یعنی هم برنامه نویسی بلد باشید و هم سخت افزاری بخوبی از اجزای یک کامپیوتر آگاه باشید)

            من اصلا قصد نقد چیزی رو نداشتم، فقط Intuitional ترغیب شدم که از شما این سئوالات رو بپرسم و تا اینجای کار، تناقضات بسیاری تو همین 2 مورد برام پیدا شده که اولش اصلاً بهش توجه هم نداشتم

            اول آیدیتون برام جلب توجه کرد

            بعد دیدم آواتارتون همخونی نداره باهاش

            الان هم دیدم توضیحاتتون دارای انسجام منطقی نیست

            مخصوصاً که خود شما بیشتر از من زدید به صحرای کربلا، یعنی سخن گفتن از الگوریتم سپر موشکی اسرائیل و هوش مصنوعی و تد و سریالی که تا حالا اسمش رو نشنیده بودم و بسیاری دیگه از اسامی که برای بار اول بود باهاشون مواجه میشدم، اما رفتم یه سرچ کوچولو کردم و قدری اومدم تو باغ تا بتونم باهاتون بهتر ارتباط بر قرار کنم

            مطمئن باشید قصدم نقد شما نبود، اما خب، توضیحات شما با ساختار ذهنی من که به کلمات حساسه، تطابق نداشت و برای همین، به نظرم اومد که مسئله ای که ذهنم رو درگیر کرده (گیرایی نیمه هوشیار آیدی و آواتار)، ریشه ای تره و باید تو لایه های بیشتری ورود کنم تا جواب این همه تناقض رو بگیرم

            دیدگاه خاصی ندارم تو این زمینه و نظراتم کاملاً شخصی و خودبخودی است (یهویی) و با اتکا به تجربه کلامی و تخصص لغوی، دارم به موضوع، منطقی (سینتکس و سیمانتیک) برخورد میکنم! همین
            درود

            1-توضیح مفصل:بایستی کاربردی و روشن کننده باشد
            2-مدل حباب:کمی زیست مطالعه بفرمایید .اینها دانش ابتدایی هستند به خصوص برای کسی مثله شما که به مبحث انسان و ذات و داروین و ژن و... علاقمنداست.
            3-سخت افزار

            4-دوست عزیز تا نقد نکنی یا نشوی که متوجه خطاها نمی شوی.ایرادی بر نقد نیست.اما چگونگی نقد کردن مهم است.اگر شما مثلا در یک نقد ادبی در جمع فیزیکی قرار گیرید، وقتی از ریل نقد تاریخی مارکسیسمی به یکباره بپرید بروی ریل نقد روانشناسانه یااخلاق گرایی یا نقد خود نویسنده با خنده ی حضار روبه رو می شوید.

            5-دوست عزیز من فقط فکت های مهم از علوم مختلف(فلسفه-علم-روانشناسی و...) را به شما ارایه کردم تا ازتان فیدبک بگیرم دوست دارید بنده کدام مسیر را دنبال کنم و اینکه سطح دانش خودتان چقدر است تا موازی با آن حرکت کنم.ضمن اینکه من گفتم که نسبی گرا هستم.به نظرتان معنیش چیست؟

            6-تناقضات ذهنی شما نیز از همین جا ناشی می شود،اگر می خواهید حقیقتا به حقیقت دست یابید بایستی شک گرا باشید به خصوص اول به عقاید خودتون (چونکه با آن فیلتر ها به جهان نگاه می کنید)و دوما به دیگران.نه اینکه با لیوانی پر که هیچ جای خالی ندارد بدنبال اب بیشتری باشید.

            7-شما بهتر می دانید که با یک ایدی و اواتار نمی شود به ذهن پیچیده ی هیچ انسانی پی برد ،همانطور که نمیشود از آزمون رورشاخ و نوع امضا و نقاشی و نوع خط و ...کسی او را شناخت.

            مثله این می ماند که بنده بگویم چون جناب Inspired در اکثر نوشتارش همواره چند کلمه ی انگلیسی بکار می برد بنابراین عقده ی حقارت ادلری دارد
            چرا؟
            *- چون فقط مدرک دیپلم دارد و نه بالاتر وبنابراین با فخر فروشی در نوشتارش می خواهد احساس حقارت خودش را از بین ببرد.
            **-ممکن است در کودکی یا در خانواده یا ...مورد تمسخر واقع شده باشد که بی سواد است
            ***-ممکن است در برخورد های مختلف با افراد مختلف این فیدبک را گرفته باشد که هر قدر کلمات قلنبه سلنبه ی بیشتری بکار برم بیشتر به من توجه می شود(تنبیهه و پاداش اسکنری)و...
            اصلا شما با خودتان یکبار هم فکر کردید که ممکن است اسم واقعی ام هم باران باشد؟

            8-هم محتوا مهم است و هم فرم.و ترجیحا بنده محتوا را در الویت قرار می دهم .
            مخصوصا که نسبی گرا هم هستم به قواعد و دستور زبان به عنوان مطلقیات نگاه نمی کنم.
            (شما با سینتکس نمی توانید کسی را بشناسید.)


            .

            نظر

            • fanos
              ستاره دار(1)
              • Jul 2013
              • 209

              #4011
              پاسخ : نبض سیاست

              طبق آمار گمرک:
              واردات 120 تن سنجاق قفلی !؟

              طبق آمار گمرک در 3 ماه منتهی به خرداد سال 95, 120تن سنجاق قفلی وارد کشور شده است.
              به گزارشخبرنگارصنعت, تجارت و کشاورزیگروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، طبق آمار گمرک در 3 ماه منتهی به خرداد سال 95, 120 تن سنجاق قفلی وارد کشور شده است.

              گفتنی است که این تعداد به ارزش دلاری 204,916و ارزش ریالی6,213,091,358وارد کشور شده است.


              ماه کشورطرف معامله وزن(کیلوگرم) ارزش ریالی ارزش دلاری
              1 چين 1,210 73,484,372 2,435
              1 چين 1,374 82,995,096 2,748
              1 چين 11,262 657,108,174 21,762
              1 چين 368 22,222,048 736
              2 چين 47,642 2,303,298,778 75,982
              2 چين 2,407 156,818,766 5,174
              2 چين 1,156 70,116,024 2,312
              2 چين 1,130 69,014,288 2,278
              3 چين 650 56,978,500 1,880
              3 چين 50,361 2,630,402,602 86,629
              3 چين 814 37,302,210 1,230
              3 ترکيه 1,000 53,350,500 1,750


              انتهای پیام/

              عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.

              نظر

              • Inspired
                عضو فعال
                • May 2016
                • 494

                #4012
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
                درود


                1-توضیح مفصل:بایستی کاربردی و روشن کننده باشد
                2-مدل حباب:کمی زیست مطالعه بفرمایید .اینها دانش ابتدایی هستند به خصوص برای کسی مثله شما که به مبحث انسان و ذات و داروین و ژن و... علاقمنداست.
                3-سخت افزار


                4-دوست عزیز تا نقد نکنی یا نشوی که متوجه خطاها نمی شوی.ایرادی بر نقد نیست.اما چگونگی نقد کردن مهم است.اگر شما مثلا در یک نقد ادبی در جمع فیزیکی قرار گیرید، وقتی از ریل نقد تاریخی مارکسیسمی به یکباره بپرید بروی ریل نقد روانشناسانه یااخلاق گرایی یا نقد خود نویسنده با خنده ی حضار روبه رو می شوید.


                5-دوست عزیز من فقط فکت های مهم از علوم مختلف(فلسفه-علم-روانشناسی و...) را به شما ارایه کردم تا ازتان فیدبک بگیرم دوست دارید بنده کدام مسیر را دنبال کنم و اینکه سطح دانش خودتان چقدر است تا موازی با آن حرکت کنم.ضمن اینکه من گفتم که نسبی گرا هستم.به نظرتان معنیش چیست؟


                6-تناقضات ذهنی شما نیز از همین جا ناشی می شود،اگر می خواهید حقیقتا به حقیقت دست یابید بایستی شک گرا باشید به خصوص اول به عقاید خودتون (چونکه با آن فیلتر ها به جهان نگاه می کنید)و دوما به دیگران.نه اینکه با لیوانی پر که هیچ جای خالی ندارد بدنبال اب بیشتری باشید.


                7-شما بهتر می دانید که با یک ایدی و اواتار نمی شود به ذهن پیچیده ی هیچ انسانی پی برد ،همانطور که نمیشود از آزمون رورشاخ و نوع امضا و نقاشی و نوع خط و ...کسی او را شناخت.


                مثله این می ماند که بنده بگویم چون جناب Inspired در اکثر نوشتارش همواره چند کلمه ی انگلیسی بکار می برد بنابراین عقده ی حقارت ادلری دارد
                چرا؟
                *- چون فقط مدرک دیپلم دارد و نه بالاتر وبنابراین با فخر فروشی در نوشتارش می خواهد احساس حقارت خودش را از بین ببرد.
                **-ممکن است در کودکی یا در خانواده یا ...مورد تمسخر واقع شده باشد که بی سواد است
                ***-ممکن است در برخورد های مختلف با افراد مختلف این فیدبک را گرفته باشد که هر قدر کلمات قلنبه سلنبه ی بیشتری بکار برم بیشتر به من توجه می شود(تنبیهه و پاداش اسکنری)و...
                اصلا شما با خودتان یکبار هم فکر کردید که ممکن است اسم واقعی ام هم باران باشد؟


                8-هم محتوا مهم است و هم فرم.و ترجیحا بنده محتوا را در الویت قرار می دهم .
                مخصوصا که نسبی گرا هم هستم به قواعد و دستور زبان به عنوان مطلقیات نگاه نمی کنم.
                (شما با سینتکس نمی توانید کسی را بشناسید.)




                .

                سلام


                1- احساسم میگه شما رو اذیت کرده ام، وگرنه دقیقاً فیدبک به سئوالات شما بوده توضیحاتم و نه گمراه کننده. پس فقط ممکنه احساسم غلط کرده باشه!
                2- خودتون بهتر میدونید تمامی شاخه های علم، بیکران و بی انتهاست، انتظار ندارید که بحر العلوم باشم؟
                3- ممنون، با احساسم تطابق داشت، فقط قدری منو به شک انداختید، برای همین مستقیم پرسیدم.
                4- قصدم نقد نبود، از اول هم گفتم که وارد مسائل ایدئولوژیک نمیشم، اما خب، متاسفانه معنی ایدئولوژی رو انگار درست نفهمیده ام خودم، برای همین دچار سو تفاهم میشیم. من برای مشورت اومدم اینجا، اما بعد از یه مرور سطحی، متوجه شدم که تو یک کوچه ی بن بست گیر کرده ام، میخواستم احساس بقیه رو هم جویا بشم، بدون اینکه مستقیم با اعقتاداتشون درگیر بشم!
                5- عین بند 2، هر کلمه هم خودش دنیایی است. برای هر فکتی، گاه یک دانشمند یک عمر گذاشته و گاه قرنها مورد مناقشه و بحث خیل دانشمندان بوده تا اثبات بشه، همینطور الکی نمیشه با الفاظ بازی کرد، چیزی که شاید با توجه عمومیتش حتی، ارزش چندانی هم نداشته باشه، اما من حوزه ی تخصصی خودم رو هم اولش کاملاً مشخص کردم و نوشتم که بنده در حوزه ی کلام و منطق گفتاری، تخصص دارم!
                6- من در حال مرور نوشته ها بودم، یهو یه چیزهایی توجهم رو جلب کرد و به سئوال کردن واداشت، شاید از نظر شما، ریخت و لباس و طرز حرف زدن، مهم باشه یا نباشه، اما در دنیای مجازی، غیر از همین آواتار و آیدی و امضا، چیز بیشتری در اختیار نداریم تا طرف مقابلمون رو تجسم و درک کنیم. من با نوشته ها ارتباط برقرار میکنم و فیدبک احساسی میگیرم. اما گاه برای اطمینان از برداشت درست، باید تاییدیه گرفت، مثل سر تکون دادن و زبان رفتاری و بدنی که توی دنیای مجازی فاقد این تبادل معنایی هستیم. پس چطور اصلاً شک کنم، در حالیکه اصولاً صداقتی قابل درک نیست و دروغی؟ آیا این دیگه بر نمیگرده به تجربه و توانایی طرف، تا سره رو از ناسره تشخیص بده و مهارت فردی محسوب میشه، نه قاعده ی کلی و عام؟
                7- خب این نقض ادعای اولیه شماست که فرمودید از روی سئوالات فرد، میشه طرف رو شناخت. در بند قبلی توضیح دادم، این یک مهارت فردی است و شاید شخصی به این توانایی رسیده باشه که با کوچکترین اشارات، به پنهان ترین رازها دست پیدا کنه!


                *. ممکنه

                **. این هم ممکنه، کدوم آدمی رو سراغ دارید که کودکی بدون آسیبی داشته؟ من که حتی یک مورد هم سراغ ندارم!
                ***. شاید. اما اینهم یک مهارت فردیه که با سایر علائم، میشه اعتبار تشخیصی بالاتری بهش داد. مسئله قدری فرهنگی هم هست، چیزی که برای فرهنگ ما مثلاً تابو حساب میشه، شاید از دید فرهنگ دیگری بهش نگاه بشه، کاملاً عادی و با وجهه ی بالای اجتماعی همراه باشه که شناخت بیشتری میطلبه تا انگ زدن! طبق فرمایش خودتون، باید اول ریل رو مشخص کرد و ما وقتی بیخبر وارد یک محیط میشیم، همیشه پیش فرضمون، اونیه که بیشتر باهاش اخت هستیم و زمانی طول میکشه تا به حس درستی از فضایی که درش هستیم پی ببریم. میشه از این منظر هم بهش نگاه کرد پس!


                اتفاقاً احتمالش رو داده بودم، اما خب، چرا به انگلیسی و با اسپیس بین حروف. آیا منظور خاصی قابل استنتاج و استخراج نباید باشه وقتی کسی تاکید داره تا اسمش به شکل خاصی نگاشته میشه تا چیزی رو به دیگری القا کنه؟ فحوای چیزی رو برسونه؟ وگرنه چرا همون اول، باران نذاریم؟ پس ruled Out, logically


                8- اینکه کسی نمیتونه از روی سینتکس یا سیمانتیک، به پس ذهن افراد و شخصیتشون پی ببره، دلیل نمیشه دیگری نتونه. گاه با یک ویرگول و نقطه، میشه معنای مخالف القا کرد و تنها کسی میتونه از این ریزه کاری ها سر در بیاره که متخصصش باشه. به شکل اعجاب آوری به زعم من، بین تمامی علوم، رابطه های خاص و ظریفی وجود داره که با علم به هر کدوم، شما میتونید با زحمت کمتری به دیگری پی ببرید. چون پایه ها یکی است، مثل وجود اتم در تمامی مواد، پس فقط کافیه که شما روابط را درک و کشف کنید، باقی ماجرا حل میشه! من هم این توانایی رو دارم که از پس نوشته ها، دیگران رو حس کنم و تو این کار هم، تبحر خاص خودم رو دارم، دلیل نمیشه که چون فرضاً شما به این توانایی نرسیده اید، دیگری را نفی کنید! برای همینه که اینقدر در فضاهای واقعی حتی، ما دچار سو تفاهم ها هستیم، وای به حال دنیای مجازی که از سایر مشخصه های فردی، محرومیم. از بو و لحن و ظاهر گرفته، تا استرس کلمات و تک واژه ها و سایر ریزه کاری های فرهنگی که برای دونستن هر کدومش، شاید سالها وقت ببره، اما برای یک متخصص، فقط یک اشاره کافیه تا به کنه ماجرا پی ببره! پس بهتره ناتوانی های خودمون رو با وجود کوآلیفیکیشن های بالا و متمایز، به دیگران تعمیم و تسری ندیم. هر شخصی ممکنه در درون خودش، دنیایی باشه یا اصطلاحاً خدایی باشه، اما غیر قابل درک و فهم، برای عمده ی مردم، حتی اگر به ظاهر خرد و حقیر و ناتوان، نمود کنه و مدرک هم نداشته باشه تا مدعاش رو اثبات کنه، چه دیپلم و سیکل، چه حتی دکترا، نشون دهنده هیچ چیزی جز سطح عمومی آگاهی های نورم تا تخصص نیست! پس کسی که بیسواده حتی (خوندن و نوشتن بلد نیست، ممکنه در چیزی تخصص داشته باشه که یک پزشک فرضاً، قادر به انجام نباشه. چرا؟ به همون دلیل اولی، ما بحرالعلوم نیستیم و علم هم فقط این علومی که قابل عرضه در دانشگاه ها، هست، نیست!




                به هر جهت، از مصاحبت با شما خوشمان آمد و ممنونم که به این بنده ی حقیرِ سراپا تقصیر، التفات فرمودید!


                به حق همین شب جمعه ی عزیز، از خدا هر چی میخوای نصیبت بشه. الهی آمین


                بیشتر از این نمیخوام مصدع اوقات بشم، وقت خوش و اگر هم اذیت شدید، پوزش


                ارادتمند،
                Inspired


                __________________________

                درد دل:

                چونکه بی رنگی اسیر رنگ شد
                موسئی با موسئی در جنگ شد

                چون به بی رنگی رسی کان داشتی
                موسی و فرعون دارند آشتی


                واقعاً هنوز برام هضمش خیلی سخته، چطور میتونیم به شناخت و درک والایی از خودمون و دیگران برسیم و واقعی لمسشون کنیم، نه حقیقی بسازیمشون

                این عجب کین رنگ از بی‌رنگ خاست
                رنگ با بی‌رنگ چون در جنگ خاست
                در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                نظر

                • Inspired
                  عضو فعال
                  • May 2016
                  • 494

                  #4013
                  پاسخ : نبض سیاست

                  هیلاری کلینتون زن سیاستمداری است که در سی سال گذشته تجربه فعالیت سیاسی در ایالات متحده آمریکا را داشته است. او در مسند نمایندگی کنگره آمریکا، بانوی اول این کشور و وزیر امور خارجه آمریکا قرار داشته؛ با اینهمه چرا در رقابت‌های انتخاباتی،‌ رقیب جمهوری‌خواه او که سابقه سیاسی هم ندارد همطراز با او پیش می‌رود؟

                  نیره توحیدی جامعه‌شناس مقیم آمریکا این موضوع را بحث جامعه‌شناختی و نه سیاسی می‌داند:
                  «مردسالاری یک ایدئولوژی است که بخش زیادی از آن ناخودآگاه است. مثلاً می‌گویند "من از هیلاری بدم می‌آید. نمی‌توانم بهش اعتماد کنم". بیشتر این واکنش‌ها به این دلیل است که هیلاری یک زن است. حتی زن‌ها هم از زن قوی، جاه‌طلب و یا زنی که قدرت سیاسی دارد خوش‌شان نمی‌آید و ناخودآگاه نسبت به او مقاومت نشان می‌دهند.به همین دلیل است که نفرت وحشتناکی به خصوص در مردان سفید و بخشی از زنان علیه خانم کلینتون وجود دارد.

                  اگر به کنوانسیون اخیر جمهوری‌خواهان نگاه کنید که یک کنوانسیون بسیار نامتحد و آشفته بود، تنها چیزی که آنها را متحد می‌کرد شعارها و فحش‌ها و تهدیدهایشان علیه خانم کلینتون بود. به نظر من این نفرت و کینه‌ای که علیه خانم کلینتون وجود دارد، از لحاظ سیاسی قابل توضیح نیست. فقط باید از نظر روانشانسی توضیح داد.»
                  زن سیاستمدار، زن جادوگربه گفته نیره توحیدی، مسئولیت‌های سیاسی هیلاری کلینتون سبب شده تا او به شدت زیر ذره‌بین باشد.

                  خانم توحیدی می‌گوید:
                  «ببینید او به خاطر زن بودن، چند بار محاکمه شده است؟ پرونده‌ او در مورد بن‌غازی را در مجلس یازده ساعت بررسی کردند و نتوانستند هیچ چیز را ثابت کنند اما هنوز هم می‌گویند او جنایت کرده و دستهایش به خون دیپلمات‌های بن‌غازی آلوده است. یا در کنوانسیون جمهوری‌خواهان، در مورد این اشتباه و اهمال بدی که در مورد ایمیل‌هایش کرد، مانند آنچه در ایران رخ می‌دهد، فریاد می‌زدند و می‌گفتند: "هیلاری اعدام باید گردد" و بعضی‌ها می‌گفتند: "از طناب آویزانش کنید". عده‌ای هم درخواست زندانی کردن او را مطرح می‌کردند. فضای کنوانسیون بیشتر شبیه دادگاه‌های جادوگران بود. این مسئله رسماً هم مطرح شد. بن کارسون- از کاندیداهای ریاست جمهوری- گفت خانم کلینتون تحت نفوذ ابلیس جن‌زده است. یعنی همان جادوگر است و البته تا همین یک قرن پیش در آمریکا هزاران زن را به جرم جادوگری سوزاندند.»

                  زن جنگ‌طلب، زن صلح‌دوست

                  یکی از مهم‌ترین انتقاداتی که علیه هیلاری کلینتون مطرح شده معرفی او به عنوان زنی جنگ‌‌طلب است. گلناز اسفندیاری در پاسخ به این سؤال که این اتهام «جنگ‌طلبی» سیاست‌های فردی خانم کلینتون است یا سیاست‌های حزب دموکرات آمریکاست؟ می‌گوید:«فکر می‌کنم بیشتر به مواضع خود خانم کلینتون برمی‌گردد. عده‌ای معتقدند خانم کلینتون مواضع تندتری نسبت به باراک اوباما دارد و البته عده‌ای معتقدند که باراک اوباما در جایگاه ریاست جمهوری قوی عمل نکرده است. مهم‌ترین انتقاد هم در مورد سوریه است که بحران بیش از پنج سال ادامه داشته وبیش از۲۰۰ هزار نفر کشته شده‌اند و آقای اوباما باقدرت عمل نکرده و نتوانسته این بحران را حل کند

                  .
                  با این همه نمی‌شود انتظار داشت که به محض انتخاب خانم کلینتون، جنگ آغاز شود. هیچ رئیس‌جمهوری نمی‌خواهد که کار خود را با جنگ آغاز کند. هیلاری کلینتون هم می‌داند که مسئله اصلی مردم آمریکا هم مثل سایر نقط جهان، مسائل اقتصادی است و بسیار تلاش خواهد کرد اگر انتخاب شود سیاستی معقول داشته باشد و مسایل اقتصادی یا مسائلی را که مورد توجه مردم است، حل کند.»

                  زن خوب، رئیس‌جمهور خوب

                  نیره توحیدی اما ریشه منفی بودن جنگ‌طلبی برای هیلاری کلینتون را ناساز بودن لباس ریاست جمهوری بر بدن زنان در جامعه مردسالار می‌داند و می‌گوید:«خانم کلینتون به عنوان یک زن، با یک وضعیت بغرنج مواجه است. او در برابر دو توقع متناقض قرار دارد که هر کدام را انجام دهد، به ضرر دیگری است. به این معنا که مرد خوب بودن، رئیس‌جمهور خوب بودن یا رهبر خوب بودن در فرهنگ آمریکایی می‌تواند با همدیگر جمع شود و تناقضی ندارد. ولی یک زن خوب نباید این خصوصیات را داشته باشد. یعنی نباید قاطع، سختگیر و جاه‌طلب باشد.
                  حالا اگر هیلاری کلینتون بگوید که در عین حال که مثلاً معتقد به مذاکره با ایران است؛‌ بدیل جنگ را هم کنار نمی‌گذارد، می‌گویند عجب زن خشن و جنگ‌طلبی است. در حالی که اگر مثلا آقای ترامپ این حرف را بزند، می‌گویند بله وظیفه یک رهبر همین است. او باید محکم جلوی تهدیدهای ایران علیه آمریکا و مرگ بر آمریکا گفتن‌ها و تهدید علیه اسرائیل و غیره بایستد.خانم کلینتون ده سال است که می‌خواهد رییس جمهور شود و در دوره قبل هم در مبارزات ریاست جمهوری شرکت کرده بود؛ می‌گویند این زن قدرت طلب است، جاه‌طلب است و فوراً از آن چهره‌ای که برای زن انتظار دارند دور می‌شود و بسیاری نسبت به او نگاهی منفی پیدا می‌کنند.در حالی که مردان هم به دلیل جاه‌طلبی به دنبال رئیس‌جمهور شدن می‌روند و این به نظر دیگران کاملاً طبیعی است! همه این موارد سبب می‌شود که بیشتر ایرادهایی که خیلی‌وقتها به خانم کلینتون یا به زن‌های سیاستمدار می‌گیرند در حد لباس و قیافه و ظاهرباقی می‌ماند.»

                  الگویی برای همه دختران جهان

                  با این همه گلناز اسفندیاری معتقد است همه تجربیات تلخ هیلاری کلینتون در مبارزه با مردسالاری او را برای حضور در قامت ریاست جمهوری آماده‌تر کرده است:«ما هم زن هستیم و می‌دانیم زنها با چه مسایل و چالش‌هایی مواجه می‌شوند و صد در صد خانم کلینتون هم در جامعه آمریکا با این چالش‌ها و سکسیم مواجه بوده و علی‌رغم آنها توانسته در زندگی حرفه‌ای خود این‌قدر پیشرفت کند. در نتیجه من فکر می‌کنم اگر خانم کلینتون رئیس‌جمهور شود، بخشی از تلاش‌هایش بر مسائل زنان خواهد بود. همانطور که به عنوان وزیر امور خارجه آمریکا در این زمینه تلاش کرد. دو سال پیش خانم کلینتون کتاب خاطراتش را به نام گزینه‌های دشوار Hard Choices منتشر کرد. در آن کتاب یک بخش درباره مسائل زنان و حقوق بشر است. او در این کتاب در مورد فعالیت‌ها و گفت‌و گوهایش با رهبران جهان نوشته و این این سؤال را مطرح کرده که چرا زنان نقش بیشتری در مذاکرات صلح ندارند؟یکی دیگر از کارهای هیلاری کلینتون در دوران وزارت امور خارجه، پررنگ کردن دفتر "مسائل جهانی زنان" بود. او از این دفتر خواست تا گزارش‌ها را مستقیم به خود او ارائه دهد و تا حدی باعث شد که مسایل زنان به بخش مهمی از سیاست‌های آمریکا تبدیل شود. خانم کلینتون پیش از این گفته است که "آن چیزی که برای زنان خوب است برای آمریکا خوب است".

                  من فکر می‌کنم که هیلاری کلینتون اگر رئیس‌جمهور شود، رئیس‌جمهور زنان آمریکا نخواهد بود. همانطور که باراک اوباما رئیس‌جمهور سیاهان آمریکا نیست. بلکه رئیس‌جمهور همه مردم آمریکا خواهد بود. اما این انتخاب از لحاظ سمبولیک برای زنان بسیار مهم خواهد بود. زیرا دختربچه‌ها این الگو را خواهند داشت که اگر بخواهند می‌توانند حتی به مقام قدرتمندترین فرد در آمریکا و جهان برسند، رئیس‌جمهور آمریکا شوند و هیچ چیز نمی‌تواند آنها را متوقف کند.»


                  ______________________________________


                  من خیلی دوست دارم بدونم و یکی بیاد کلمه ی پوپولیسم رو تعریف کنه! چرا باید پوپولیسم فقط برای کشوری مثل ایران وجهان سوم کاربرد داشته باشه و آمریکا نه!
                  در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                  نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                  نظر

                  • iligal
                    مدیر(ستاره دار 11)
                    • Sep 2012
                    • 4103

                    #4014
                    پاسخ : نبض سیاست

                    خواهشاٌ از بحث کردن نا مربوط و بحث هایی که باعث ایجاد درگیری می گردد خودداری فرمایید

                    درود

                    کاربران گرامی،

                    تقاضا میشود اخبار رسمی پیرامون اوضاع سیاسی کشور و جهان را در این تاپیک درج فرمایید.

                    ضمنأ یادآور میشود علی رغم اهتمام مدیریت انجمن بورسی نسبت به بازتاب تمامی دیدگاهها، درج نظراتی که حاوی توهین، تهمت و اسائه ادب به اشخاص حقیقی و حقوقی باشند و یا هدفشان
                    اخلال در وحدت ملی و ايجاد اختلاف مابين اقشار جامعه
                    و سیاه نمایی های مغرضانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد میسر نمی باشد.


                    با سپاس ..
                    بخشنده باش و افتاده و با داشته های خودت فخر نفروش!

                    نظر

                    • Inspired
                      عضو فعال
                      • May 2016
                      • 494

                      #4015
                      پاسخ : نبض سیاست، یا مستراح عقده های حقارت! (اعلام برائت از لایک های رودل)

                      در اصل توسط orumbourse پست شده است
                      شرمنده
                      ولی دلیلی بر عذرخواهی نمیبینم .وقتی خود شما بازی رو شروع میکنید و یهویی هر چی از دهنتون در میاد برای یه نفر دیگه حواله میکنید، انتظار نداشته باشید ایشون هم مودبانه با شما رفتار کنه.
                      اما بجای اون اون کردن بهتر بود برای همه حرف های خودتون دلیل میاوردید،ولی بدون دلیل اوردن فقط کوبیدید.پس انتظار نداشته باشید ایشون هم بیاد مودبانه با شما صحبت کنه.
                      در مورد اون پورن استار هم بیشتر خبرگزاریها خبر رو پخش کرده اند و ایشون هم خبر رو از اونا گرفته ولی شما منبع خبر کذب رو نفرمودید و فقط یه سری جملات نامربوط حوالی ایشون کردید.
                      این که شما دخالت کردید وسط بحثی که برای شما نفعی استنباط نمیشه، آیا دلیل بر اینه که بنده بدون دلیل، بحثی رو شروع کردم

                      چوب رو که برداری، گربه دزده حساب کار خودش رو میکنه و بابت تمامی اون، اون اون کردن ها، پست مسجل و سند مدلل وجود داره

                      شما وارد بحثی شدید که حتی یک دونه از پست ها رو نخونده اید احتمالا که کجاها ایشون این خطاها رو مرتکب شده، همگی تو صفحات 380 به بعد همین تاپیک موجوده و اصلا دوست ندارم برگردم به اون پست ها، چون قبلش از ایشون سلب امید کرده بودم که در جاده ی صلاح گام برداره


                      ولی شما منبع خبر کذب رو نفرمودید و فقط یه سری جملات نامربوط حوالی ایشون کردید.
                      کاربر محترم جناب اروم بورس

                      شما از بنده عذر خواهی نکنید، این بر میگرده به وجدان شما

                      اما اسم این تاپیک، نبض سیاسته

                      این خبر هم گیریم که سیاسی

                      اما یه جو عقل که داریم
                      ؟
                      مگه در سیاست میشه دائماً با مدرک این ور و اون ور رفت، پس عقل چی میشه؟ شعور سیاسی کجا رفته؟


                      این خبر به دلایل عقلی که گفتم، کذب محضه

                      مگر اینکه با سرکار علیه، بانوی مکرمه، کندی خانم چارمز که حتماً هم خیلی چارمه، مصاحبه بشه از یک کانال معتبر و لایو، تا ایشون تایید بفرمایند که چنین سیر تفریحی - تشویقی رو پیموده و رفته

                      در غیر اینصورت، از رسانه هایی که همگی میتونند کذب باشند، نباید انتظار خبر موثق داشت


                      توصیه میکنم توی TED دنبال مطلب چگونه سره را از ناسره تشخیص بدیم در اینترنت، سرج کنید، تا متوجه بشید هر خزعبلی که حتی توی رسانه های نسبتاً معتبر هم چاپ شد، لزوماً راست نیست و میتونیم اگر واقعاً انصاف داشته باشیم، اشتباه سهوی و شباهت کلامی و ظاهری هم توش بعنوان احتمال اشتباهاتموم و سهویات، بگنجونیم


                      اولین آلارم کذب بودن، همینکه هیچ سندی مبنی بر اینستاگرام و توئیتر موجود نیست و ادعا میشه که توسط صاحب اکانت، پاک شده که میتونه حتی هک شده باشه

                      وانگهی، کدوم آدم عاقلی مغز خر خورده که بره تو کشوری که حکم سنگسار داره، با دکترایی که جامعه ی آمریکا، قبولش ندارند، بره مهمترین قسمتی که تو شغلش مهمه، بده جراحی کنند!


                      یعنی خریت از این بالاتر؟ اون هم توسط یک آمریکایی که به کل دنیا میگن، پیف پیف بو میدید، ما از همه ی شما برتریم؟

                      اینو کجای شعور سیاسی دلم بذارم؟


                      چطور همه بر این باورند که سال 88، تقلب شد، اما کسی نتونست مدرک ارائه بده، اون شعور سیاسیه، اما اینجا دنبال تکذیبیه میگردید؟

                      این بانوی محترمه مکرمه که اصلا بعیده بدونه ایران کجای دنیاست
                      در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                      نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                      نظر

                      • orumbourse
                        ستاره دار (1)
                        • Nov 2011
                        • 10185

                        #4016
                        پاسخ : نبض سیاست، یا مستراح عقده های حقارت! (اعلام برائت از لایک های رودل)

                        در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
                        این که شما دخالت کردید وسط بحثی که برای شما نفعی استنباط نمیشه، آیا دلیل بر اینه که بنده بدون دلیل، بحثی رو شروع کردم

                        چوب رو که برداری، گربه دزده حساب کار خودش رو میکنه و بابت تمامی اون، اون اون کردن ها، پست مسجل و سند مدلل وجود داره

                        شما وارد بحثی شدید که حتی یک دونه از پست ها رو نخونده اید احتمالا که کجاها ایشون این خطاها رو مرتکب شده، همگی تو صفحات 380 به بعد همین تاپیک موجوده و اصلا دوست ندارم برگردم به اون پست ها، چون قبلش از ایشون سلب امید کرده بودم که در جاده ی صلاح گام برداره



                        کاربر محترم جناب اروم بورس

                        شما از بنده عذر خواهی نکنید، این بر میگرده به وجدان شما

                        اما اسم این تاپیک، نبض سیاسته

                        این خبر هم گیریم که سیاسی

                        اما یه جو عقل که داریم
                        ؟
                        مگه در سیاست میشه دائماً با مدرک این ور و اون ور رفت، پس عقل چی میشه؟ شعور سیاسی کجا رفته؟


                        این خبر به دلایل عقلی که گفتم، کذب محضه

                        مگر اینکه با سرکار علیه، بانوی مکرمه، کندی خانم چارمز که حتماً هم خیلی چارمه، مصاحبه بشه از یک کانال معتبر و لایو، تا ایشون تایید بفرمایند که چنین سیر تفریحی - تشویقی رو پیموده و رفته

                        در غیر اینصورت، از رسانه هایی که همگی میتونند کذب باشند، نباید انتظار خبر موثق داشت


                        توصیه میکنم توی TED دنبال مطلب چگونه سره را از ناسره تشخیص بدیم در اینترنت، سرج کنید، تا متوجه بشید هر خزعبلی که حتی توی رسانه های نسبتاً معتبر هم چاپ شد، لزوماً راست نیست و میتونیم اگر واقعاً انصاف داشته باشیم، اشتباه سهوی و شباهت کلامی و ظاهری هم توش بعنوان احتمال اشتباهاتموم و سهویات، بگنجونیم


                        اولین آلارم کذب بودن، همینکه هیچ سندی مبنی بر اینستاگرام و توئیتر موجود نیست و ادعا میشه که توسط صاحب اکانت، پاک شده که میتونه حتی هک شده باشه

                        وانگهی، کدوم آدم عاقلی مغز خر خورده که بره تو کشوری که حکم سنگسار داره، با دکترایی که جامعه ی آمریکا، قبولش ندارند، بره مهمترین قسمتی که تو شغلش مهمه، بده جراحی کنند!


                        یعنی خریت از این بالاتر؟ اون هم توسط یک آمریکایی که به کل دنیا میگن، پیف پیف بو میدید، ما از همه ی شما برتریم؟

                        اینو کجای شعور سیاسی دلم بذارم؟


                        چطور همه بر این باورند که سال 88، تقلب شد، اما کسی نتونست مدرک ارائه بده، اون شعور سیاسیه، اما اینجا دنبال تکذیبیه میگردید؟

                        این بانوی محترمه مکرمه که اصلا بعیده بدونه ایران کجای دنیاست
                        خانوم یا اقای محترم

                        من دخالتی در بحث نداشتم،علاقه ای هم ندارم دخالت کنم. در اون پستم، هم روی سخنم با کاربر دیگه ای بود نه جنابعالی.
                        ولی عزیز من ،شما که از شنیدین برخی کلمات ناراحت میشید پس لطفا خودتون هم در پست هاتون از اون کلمات استفاده نکنید اینکه به یه نفر از کلمات "متوهم" و "جانی" و "دارای شعور کم اجتماعی "استفاده کنید ولی در جوابش یه کلمه بشنوید ،ناراحت بشید و به همه حمله کنید ،این درست نیست.اول به خودتون یه سوزن بعد به دیگران یه جوالدوز.
                        در مورد دلایل عقلی هم باید عرض کنم که در ایران خیلی اتفاقات میفته که با عقل سلیم نمیشه باورشون کرد ولی واقعیه و اتفاق میفته مثل اختلاس های هزاران میلیارد تومنی،گم شدن دکل های نفتی 80 میلیون دلاری و ...
                        "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

                        نظر

                        • Inspired
                          عضو فعال
                          • May 2016
                          • 494

                          #4017
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط iligal پست شده است View Post
                          خواهشاٌ از بحث کردن نا مربوط و بحث هایی که باعث ایجاد درگیری می گردد خودداری فرمایید

                          درود

                          کاربران گرامی،

                          تقاضا میشود اخبار رسمی پیرامون اوضاع سیاسی کشور و جهان را در این تاپیک درج فرمایید.

                          ضمنأ یادآور میشود علی رغم اهتمام مدیریت انجمن بورسی نسبت به بازتاب تمامی دیدگاهها، درج نظراتی که حاوی توهین، تهمت و اسائه ادب به اشخاص حقیقی و حقوقی باشند و یا هدفشان
                          اخلال در وحدت ملی و ايجاد اختلاف مابين اقشار جامعه
                          و سیاه نمایی های مغرضانه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران باشد میسر نمی باشد.


                          با سپاس ..

                          جناب Illegal

                          واقعاً هدف شما از ایجاد چنین تاپیکی با این ضوابطی چیه؟


                          این تاپیک از دید عموم پنهانه و نهایت کاربراین همین سایت میتونند رویتش کنند

                          کاربرای این سایت هم که معمولاً 3 جبهه بیشتر نیستند

                          2 جناح عمده مخالف و یک جناح کم اهمیت حزب باد و منفعل

                          من تازه واردم تو این سایت، فکر کردم با پیدا کردن این تاپیک، به یک گنج نهان رسیدم، اما کلنگ حقیقت یاب، خیلی زود خورد به زمین سخت نابخردی و شکست

                          شما هم که قلم رو شکستید و نذاشتید از حق و عقلانیت دفاع کنم

                          اگر این تاپیک تا همین قدر هم فانکشن نداره که کاربران بتونند تو این کوچه ی تنگ و باریک و بن بست که به دنیای بیرون راه نداره و هم با هم آشنا هستند، از حق خودشون و نظراتشون دفاع کنند، واقعاً باید به عقل موسسین و بانیان چنین تاپیکی صد آفرین گفت بابت احداث این کوچه بن بست!


                          واقعاً اسم این سانسور رو چی میذارید؟ مگه قراره از این تاپیک بن بست، خبری به بیرون درز کنه که با قیچی پست ها رو پاره و پوره میکنید؟

                          مگه اصلا این تاپیک جهت هم داره که کسی بتونه به انحراف بکشوندش. مگه اصلاً عمقی داره که کسی توش غرق بشه و گم و گور بشه توی پیچاپیچ تعقل و تغافل؟

                          وقتی تا این کاربران این تاپیک بیسواد و نا آگاه هستند که کوچکترین دلایل عقلی رو توی تحلیل هاشون نمیارند، بهتر نیست اسم این تاپیک باشه محل استراحت، توقف و عقده گشایی حقارت های زندگی؟
                          در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                          نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                          نظر

                          • Inspired
                            عضو فعال
                            • May 2016
                            • 494

                            #4018
                            پاسخ : نبض سیاست، یا مستراح عقده های حقارت! (اعلام برائت از لایک های رودل)

                            در اصل توسط orumbourse پست شده است View Post
                            خانوم یا اقای محترم

                            من دخالتی در بحث نداشتم،علاقه ای هم ندارم دخالت کنم. در اون پستم، هم روی سخنم با کاربر دیگه ای بود نه جنابعالی.
                            ولی عزیز من ،شما که از شنیدین برخی کلمات ناراحت میشید پس لطفا خودتون هم در پست هاتون از اون کلمات استفاده نکنید اینکه به یه نفر از کلمات "متوهم" و "جانی" و "دارای شعور کم اجتماعی "استفاده کنید ولی در جوابش یه کلمه بشنوید ،ناراحت بشید و به همه حمله کنید ،این درست نیست.اول به خودتون یه سوزن بعد به دیگران یه جوالدوز.
                            در مورد دلایل عقلی هم باید عرض کنم که در ایران خیلی اتفاقات میفته که با عقل سلیم نمیشه باورشون کرد ولی واقعیه و اتفاق میفته مثل اختلاس های هزاران میلیارد تومنی،گم شدن دکل های نفتی 80 میلیون دلاری و ...
                            شما وسط بحثی پریدید که اصلاً از عقبه اش خبر نداشتید

                            به شما چه ربطی داشت؟ مگر شما وکیل وصی ایشون بودید؟

                            شما میدونید رودل اسم کیه؟

                            رودل یک خلبان قسی القلب آلمانی تو جنگ جهانی دومه که حتماً میدونید که هیتلر هم آغاز گر جنگ بود و چه جنایت هایی بابت نژاد پرستی نکرد

                            بعد شما آمده اید پای پست ایشون که به بنده توهین آشکار کرده، تشکر زده اید


                            دیگه اینقدر منطق دارید این دعوا اصلا به شما ربطی نداشت و اینقدر که شعور دارید که کسی که از توهین دیگری تشکر کنه، دقیقاً به مثابه توهین مستقیم محسوب میشه؟


                            ایشون اگر شعور سیاسی داره، یا نداره، به شما چه ارتباطی داره که دخالت کردید؟

                            شما هم گودرز رو به شقیقه ربط ندهید


                            دلیل عقلی بنده کاملاً واضح بیان شد، و چون کم آورده اید، دیگه نمیخواد ماستمالی کنی خطایی که کردی و توهینی که به بنده کردید

                            الان هم بیشتر از این مستراح رو هم نزنید، بنده نیاز به عذرخواهی شما یا تشکر کسی ندارم


                            برای من همین پست شما، سندی بر عدم وجود وجدان بیدار و آگاه و نفس لوامه است که حداقل ها حتی توی روابط اجتماعی رو رعایت نکردید!
                            در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                            نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                            نظر

                            • orumbourse
                              ستاره دار (1)
                              • Nov 2011
                              • 10185

                              #4019
                              پاسخ : نبض سیاست

                              ...........
                              آخرین ویرایش توسط orumbourse؛ 2016/07/31, 12:45.
                              "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

                              نظر

                              • Rudel
                                عضو فعال
                                • Apr 2014
                                • 2164

                                #4020
                                پاسخ : نبض سیاست

                                این که نام کاربری بنده یا دیگران چه معنی میده یا اسم کی هست یک انتخاب کاملا شخصی است و هر گونه برداشت ازش یا سئوال این طوری که در خیلی از فروم ها مرسوم هست مصداق تفتیش عقاید و فضولی است

                                معمولا برداشت احمقانه و بدون مطالعه باعث دردسره بنده قبلا هم نوشتم نظامی بوده ام و از این خلبان آلمانی به خاطر موفقیت های نظامی اش که در دنیا دست نیافتنی است خوشم می آید و در ضمن هیچ جنایت جنگی توسط ایشان در هیچ کجا ثبت نشده و بنده هم گفتم این علاقه صرف نظر از اندیشه های سیاسی این خلبان بوده است. این که من از این آقا خوشم می آید دلیل بر این نیست که مسئولیت کارهایش به من هم مربوطه این رو باید یه جوری به برخی موجودات حالی کرد که کاری از دست هیچ کس در این زمینه بر نمی آد.

                                اگر می خواستم وارد مجادله احمقانه با آدم بی سواد بشم قطعا در مورد طرح کودکانه CNG که بسی مایه خنده هست می نوشتم.

                                بنده به خاطر لایک ایشون ننوشتم که لایک های من رو می شمارد /.:blinksmiley.:/

                                بنده نظر شخصی و آماتوری خودمو نوشتم قبلا هم گفتم به صورت آماتوری و جهت هم اندیشی در مورد مسایل سیاسی روز و اثر اون روی بورس می نویسیم.

                                بنده به کسی توهین نکردم تا زمانی که خودش منو مخاطب قرار داده و این اقا از همون موقعی که شروع کرد به گیر دادن به اسم کاربری من در بلاک لیست قرارش دادم که مانع به حاشیه رفتن بشه ولی گویا خودشون اصرار دارند ولی بنده وارد این مجادله نخواهم شد.

                                از مدیریت تاپیک هم معذرت می خواهم اگر در بعضی پست های من زیاده روی شده. کلا دیگه نخواهم نوشت چون نیازی هم نیست و اگر نظارت بنده مفید هم باشه سعی می کنم برای خودم نگه دارم و کمتر حرف بزنم


                                نظر

                                در حال کار...
                                X