ازدواج ?
Collapse
X
-
از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی میشوند که، خدایی کردن نمیدانند!
وَ شما در آخر میشوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!
-
پاسخ : ازدواج ?
در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Postبه شخصه...
اگر منظور از زن قدرتمند یک همچنین چیزی باشد:
یا
https://www.strongatall.com/wp-content/uploads/2019/10/Nataliya-Kuznetsova-Amazonka.jpg
یا
https://novinatlas.com/wp-content/themes/amnyar/timthumb.php?src=https://novinatlas.com/wp-content/uploads/2018/01/%D8%B2%D9%86_-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%AA%DB%8C-2.jpg&h=200&w=200&zc=1
من نمیپسندم.
شاید بعضی اینجور زندگی داشته باشند و بگویند راضی هستیم... ولی من باور نمیکنم.
===========================
اما نکتهی جالب در مورد خود خانمهاست. سخنرانی یک روانشناسی را گوش میدادم حرف قشنگی میزد. میگفت خود خانمها هم خیلی وقتها یک بازی را آغاز میکنند...
بازی اینکه چه کسی مدیر خانه است... چه کسی نفر نخست است... چه کسی حرف آخر را میزند... چه کسی برتر است...
ولی دقیقا زمانی که در این نبرد به پیروزی میرسند و حسابی آن مرد را سر جایش مینشانند دچار افسردگی یا دلزدگی از آن زندگی میشوند!
میگفت بررسیهایی که کردهایم دیدهایم چرا اینگونه میشود؟
میگفت به خاطر این است که زن همواره دوست دارد یک پشتوانه و یک مایهی قدرت و یک تکیهگاه کنار خودش داشته باشد.
زمانی که این مسابقه شکل میگیرد و برنده میشود این حالت از مرد گرفته میشود و یکباره زن احساس میکند اصلا شوهر ندارد. یک «مرد» کنار خودش ندارد... احساس خلاء یک شوهر میکند در زندگیاش. و از همانجا است که خودش هم از این نبود تکیهگاه آسیب میبیند و در هم میشکند.
.
.
.
حرف قشنگی میزد... میگفت مدیریت نهایی خانه باید با مرد باشد. ولی نه سلطنت. در خانه نباید سلطه و حکومت داشته باشیم. نباید مرد سالاری یا زن سالاری یا بچهسالاری (که این روزها مد شده) داشته باشیم.
========================
اصلا یکی از کابوسهایم این است که زنی گیرم بیاید که غر بزند به جانم یا (بیش از اندازه) اهل انتقاد از همسر باشد یا به جای ظرافت و زیبایی و نرمی (در اخلاق بیشتر منظورم است) دارای قدرت و درشتی (درشتخویی) و خشونت و زمختی باشد.
========================
خیلی برایم مهم است که زنم در آینده دارای هوش فراوان، عقل زیاد، علم زیاد، فهم زیاد، درک بالا، بیان زیبا باشد. یک چیزی که آدم بتواند به آن در جامعه و در خلوت خودش (با خدای خودش) افتخار کند... حال کند...
ولی احساس میکنم این موارد اگر بخواهد ایجاد استقلال کند... اصلا ازدواج صورت نگیرد بهتر است. استقلال اصلا منافی ازدواج است. «دوستپسری-دوستدختری» را با استقلال میتوان جمع کرد ولی ازدواج را نه.«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر
-
پاسخ : یادآوری?
دوستان اگر میشود ادامهی بحث را اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684
یا اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618
ادامه بدهیم.«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر
-
پاسخ : یادآوری?
در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Postدوستان اگر میشود ادامهی بحث را اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=3754&page=5&p=789684#post789684
یا اینجا: http://forums.boursy.com/showthread.php?t=4013&page=116&p=789618#post789618
ادامه بدهیم.از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
در مورد تغییر حالات زنان و مردان...
واقعا جامعه عوض شده... (حالا ته این نوشته یک چیز بامزه بگویم خدمتتان...)
من نمیپسندم.
پسران سوسول و دختران آزاد شده (اگر اسمش را بتوانیم آزادی بگذاریم)...
من خیلی بدم میآید...
پسرها هیچ کدام مرد نیستند.
الکی هستند.
الکی.
دیگر دنبال ازدواج هم (بیشتر) نیستند ....
دنبال گرفتن دوست دختر هستند که نیازهایشان را برطرف کنند...
(آنهایی هم که بعد از دوستی ازدواج میکنند در بین خودشان رایج است که میگویند: پخمه! گیر افتاد! یعنی این هم از اول میخواسته استفادهاش را ببرد و خداحافظی... ولی چون دختره اینکاره بوده و بلد بوده گیرش انداخته...)
من اینجور پسرها را دوست ندارم...
از آن ور دخترها هم یک جوری شدهاند...
روابط نامحرمی انگار برایشان مهم نیست...
خیلی ببخشید میگویم... تماس فیزیکی یا هر جور صحبت کردن (لاس وگاس) با هر کس و ناکسی یا بیرون رفتن دوستانه... مهم نیست انگار برایشان...
چقدر زیاد شدهاند دخترانی که سیگار میکشند! (این را آزادی میدانند!)
یا شلوارهایشان پاره است یا جاهای دیگر لباسشان... (این هم بخشی از آزادی است...)
یک بخشیاش که در مورد ازدواج مهم است این است که دختران امروزی (دختران لش و هرزه و ... را نمیگویم... دختران معمولی را میگویم) در خانهی پدر خیلی بها دارند... خیلی عزت احترام دارند... خیلی رفاه دارند... از سوی دیگر تفکرشان هم نسبت به ازدواج این است که باید از یک جای «راحت» بروند یک جای راحتتر! و نگاهشان هم به «شوهر» نگاه «کیفپول» و تامین کنندهی رفاه است...
این میشود که ازدواج نمیکنند... یعنی از یک طرف چون پاک هستند به خواستگارهای دزد جواب مثبت نمیدهند و از سوی دیگر هم هیچ خواستگار پاکی پیدا نمیشود که سنش از پدرشان کمتر باشد و پولش بیشتر.
اما چیزی که میخواستم خدمتتان تعریف کنم...
بگذار نوشتهی بعدی...«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
خیلی عالی.
درست است.
البته من هم گفتم در آغاز سخنم... «اگر» معنی زن قدرتمند فلان باشد...«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
جناب محمدحسین فقط از این خوشم میاد ما از هر چیزی که صحبت می کنیم شما قبلاً تاپیکش را راه اندازی کردید. چه بورسی چه غیر بورسی.
به قول فردوسی پور خدابیامرز /.:biggrinsmiley.:/ چقدر خوبی شما!/.:biggrinsmiley.:/سلام
نظر
-
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
با کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوزآخرین ویرایش توسط کریس گاردنر؛ 2019/12/10, 17:57.از آدم ها بُت نسازید، این خیانت است!هم به خودتان، هم به خودشان.خدایی میشوند که، خدایی کردن نمیدانند!
وَ شما در آخر میشوید، سر تا پا کافرِ خدایِ خود ساخته...!
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
در اصل توسط کریس گاردنر پست شده است View Postبا کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوز
مهمترین موضوع در ازدواج توافقات قبل از ازدواج و هزار البته پایبندی به شروطی است که مورد توافق قرار گرفته است . ریشه همه مشکلات در زمان ازدواج دقیقا به همین موضوع برمی گردد. در واقع قبل از ازدواج وقتی دو طرف با هم به توافق می رسند دارند حد و حدودها و حریمها را مشخص می کنند یا به عبارتی مشغول تدوین قانون اساسی برای زندگی مشترک هستند . اما مشکل پس از ازدواج چرا رخ می دهد ؟ به چند دلیل :
۱- یکی از طرفین یا هر دو در بیان شرایط و خواسته هایشان صداقت نداشته است
۲- یکی یا هر دو اصلا متوجه بار مسئولیت پذیرش شرایط طرف مقابل نبوده است و بدون فکر کردن به شزایط طرف مقابل بله را گفته است .
۳- ازدواج بایستی برمبنای ارزشهای مشترک شکل بگیرد نه براساس دوست داشتن!!!!! ممکن است دو طرف به دلایلی کاملا متفاوت از همدیگر خوششان ییاید چه بسا این دلایل کاملا در تضاد با هم باشد .
۴- وقتی پسری یا دختری به طرف مقابلش اظهار علاقه و دوستن داشتن می کند به نظرم کمترین لطفی در حق اون نکرده است چون در روابط دختر و پسری این نوع دوست داشتن از جنس دوست داشتن (به نعبیر من جوجه کبابی) است یعنی وقتی ما جوجه کباب دوست داریم نه تنها کمترین لطفی در حق جوجه نگون بخت نیست بلکه داریم نابودش می کنیم . خیلی از عشق های قبل از ازدواج دقیقا همین است .
۵- اگر بخواهم بنویسم فکر کنم بتوانم کتابی در خصوص ازدواج و شرایط آن بنویسم !! به دوست داشتن طرف مقابل زیاد دلخوش نباشید چون این دوست داشتن برای دل خودش است . اگر می خواهید دوست داشتن واقعی را بشناسید . دوست داشتن پدر و مادر است . آنها شما را دوست دارند به خاطر خودتان . آنها همه خوبیها را می خواهند برای شما . از همه خوشیهایشان می گذرند برای شما.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
در اصل توسط کریس گاردنر پست شده است View Postبا کلی تحقیق به اصرار مادر رفتم برای صحبت با دختر خانمی که مادر برایم پیدا کرده بود
حق الانصاف خانواده خوب و اصیلی هم بودند..
در یک اتاق نشستیم..دختر خانم گفت شرطی دارید..گفتم بنده شروع کننده خوبی نیستم اما ادامه دهنده بدی هم نیستم..
شروع به صحبت کرد..
1_بعد ازدواج دوست دارم با دوستانم ارتباط داشته باشم
2_من دوست دارم خاله و دایی و عمو دارم در شهرستان شوهرم منو ببرد خانه اقوامم
3-ما یک جمع دوستانه تلگرامی داریم و دوری از دوستانم برام غیر قابل تحمل هست
4_وضعیت خرج کردنتان چجوری هست..خسیس هستید یا نه؟
5_دختر خاله ام مهریه اش 300 سکه هست..البته برام اصلا مهم نیست..ولی دوست دارم توی جمع حرف از مهریه شد بگم مال من 500 تاست
دیگه به حرف هایش گوش ندادم..یک عدد پرتقال و یک عدد سیب میل کردم..مابقی شرطش هم اصلا نفهمیدم چی بود..آخرش گفت شما شرطتان چیست..گفتم شرطی ندارم
بعد از خانه شان آمدم بیرون و پشت سرم را هم نگاه نکردم..
این شد شرط؟!
اصلا چنین دختری به بلوغ ازدواج هم نرسیده بود
شکر خدا مجرد مانده ام هنوز
اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.
اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.
مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Postازدواج بسیار عالی و لازمه. اخلاقیات و معنویات و فرهنگ که خب میبایست نزدیک باشه در اون بحثی نیست.
اما به نظرم مهمترین چالشی که در ازدواج وجود داره بحث مهریه ست. عددش مهم نیست مهم اینه که شما باور داشته باشید اون خانوم حتما در مقطعی از زندگی یا مهریه و یا معادلش رو از شما طلب میکنه و باید بدید و از نظر قانونی حقش هم هست.
اگه دارید مبلغ مهریه رو که پرداخت کنید ۱۰۰ سکه ۵۰۰ سکه فرقی نمیکنه اما اگه ندارید به این امید که کی داده کی گرفته دلخوش نکنید، حتما میگیرن و اگه نداشته باشید دینتون رو ادا کنید مطمئن باشید زندگیتون نابود میشه.
مجرد ماندن که حتما خوب نیست ولی خب از چاله به چاه افتادن هم استراتژی عاقلانه ای به نظر نمیرسه.به نظرم مهریه بالای ۱۰۰ سکه خیلی معقول و منطقی نیست با توجه به معدل دارایی خانواده ها و جوونهای ما.
همین که فلانی ۳ سکه... پس من ۳۰ سکه...
یا اینکه فلانی جهیزیهاش یک میلیون ریال... پس من جهیزیهام باید باشد دو میلیون ریال...
اینکه فلانی رفته در فلانجا عروسی گرفته... من در بهمان جا بگیرم...
که یک وقت مردم پشت سرم حرف در نیاورند...
ای مردشور حرف مردم.
========================
البته یک روانشناسی یک حرفی میزد... میگفت خیلی از خانوادهها به مهریه به چشم پابند کردن مرد نگاه میکنند... که اگر مهریه سنگین باشد شوهر از ترس پرداخت مهریه طلاق نمیدهد و پای دخترشان میماند...
========================
میگفت برخی خانوادهها هم تلاش میکنند تا آنجا که میتوانند خرج بتراشند... برای اینکه (در ناخودآگاهشان) گمان میکنند هرچقدر بیشتر خرج بکند پسر بیشتر پابند میشود: ۱- دوباره به سرش نمیزند از این کارها بکند (یعنی طلاق بدهد و دوباره ازدواج کند) و ۲- پسر احساس نمیکند دختر را آسان به دست آورده که آسان از دست بدهد!
========================
برخی خانمها هم (من واقعا در اطرافیانمان دیدهام) تلاش میکنند پس از ازدواج همواره پر خرج باشند...
که شلوار شوهرشان دو تا نشود...
(البته متاسفانه در مورد آن اطرافیانمان درست هم بود... طرف مایهاش را داشت که برود دنبال این و آن... و احتمالا اگر پول هم میداشت حتما یک حرکتی میزد!)«محمد حسین» هستم.
امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
البته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.
به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)
مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شمارو بخواد و در واقعیت بتونه شما رو تحمل کنه. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر
خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.
نظر
-
پاسخ : ازدواج ?
در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Postالبته عنایت بفرمایید مردان این تالار جزو اقلیت مردان فرهیخته، تحصیلکرده و احتمالا متمول جامعه هستن، وضعیت به مراتب در بیرون از چیزی که اینجا میبینید بغرنج تره. از نظر تفکر زندگی و مرد سالاری و غیره عرض میکنم.
به عنوان یه مرد خدمتتون عرض میکنم هیچ مردی از زن ثروتمند و قوی فراری نیست به دو شرط.
اول اینکه اون زن واقعا ثروتمند و قوی باشه نه اینکه ادای ثروتمند ها و ادای قوی ها رو در بیاره. یعنی طرف بره تو دل جامعه و شخم بزنه نه اینکه بره تو دل جامعه شخمش بزنن بعد گریه و زاری و افسردگی و معضلاتش رو ور داره بیاره واسه شوهرش (این تجربه شخصی خودم از ازدواج ناموفق قبلیم هست در حالی که من فکر میکنم شاید از نظر فرهنگی و امثالهم هم ۹۰ درصد به هم نزدیک بودیم و تقریبا میشه گفت مشکل مادی هم نداشتیم اگه قناعت پیشه میکردیم)
مورد دوم اینه که زن شما ثروتمند و قوی باشه و شنارو بخواد. در واقع میشه گفت شما میبایست در اون شرایط سوپر ثروتمند و سوپر قوی باشید چراکه حتما همسر شما اگه ثروتمند و قوی باشه به دنبال بالاتر از خودش میگرده و یا حداقل همسطحی که دیگه هیچ مشکلی براش ایجاد نکنه از هیچ نظر
خب این دو تا عامل باعث میشه یکم واقعیت بره به اون سمت که طرف ترجیح بده از ابتدا بیخیال ازدواج با زنی بشه که همچین رویاهایی داره چون ۹۰ درصد شرط اول رو نمیتونن پاس کنن مابقی هم شرط دوم رو.
البته این ها نباید بیان بشن بنظرم آقای حسنی، کلا چیزی که نا امیدی بیاره نباید عنوان بشه ، نا امیدی ها باید تجربه بشن توسط هر فردی تا خود فرد بتونه براشون راه حل پیدا کنه
مثلا برادرم میگه بورس همش کلک هس دون میپاشن ، جیب ملت رو بزنن (خیلی از دوستا و همکاراش تمام دارایشونو از دست دادن تو بورس ، اونایی هم که به جایی رسیدن که دیگه رفتن ندیدتشون )
نباید نا امید کرد باید بذاری همه بیان تو بورس ضرر کنن بعد بتونن ضررشونو مدیریت کنن به سود و راه حل درست براش پیدا کنن
باید بذاریم جاهایی که ما جواب درستشو بلد نیسیم بقیه امتحان کنن شاید اونا توانستن جواب درستشو پیدا کنن
نمی دونم تونستم منظورمو برسونم یا نهاز دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،
نظر
نظر