ازدواج ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #1

    ازدواج ?






    وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ.

    و از آیات او است این که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید، که در کنار او آرامش یابید، /:.Heart.:/ و میان شما دوستی و مهربانی قرار داد، /:.Heart.:/ که در این حقیقت نشانه هایی است برای مردمی که می اندیشند.
    سوره روم، آیه 21
    56
    ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج کنید.
    0%
    26
    ازدواج کرده ام و پیشنهاد می کنم ازدواج نکنید.
    0%
    8
    همسر ندارم و دوست دارم ازدواج کنم.
    0%
    16
    همسر ندارم و دوست دارم همین جور بمانم.
    0%
    6
    سایر (اگر این را انتخاب می کنید توضیح دهید.)
    0%
    0
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #2
    پاسخ : ازدواج!

    سلام...
    پیش تر این موضوع در کارگاه مطرح شده بود...
    انصافا خیلی هم هوادار دارد... (خودم یکی از طرفداران این مبحث هستم. :x )
    اصلا کیست که در مورد این موضوع حرفی برای گفتن نداشته باشد؟؟؟؟؟
    خیلی ها ازدواج کرده اند و تا به آدم می رسند می گویند تو از این کارها (غلط ها! :d) یک وقت نکنی ها!!!!
    برخی از ازدواجشان راضی اند.
    برخی هم که ازدواج کرده اند می گویند زن گل ماتم است... خار و گل با هم است... و خانه ی بی بلا؟؟؟؟ :d
    عموم جوانان که ازدواج نکرده اند (چه دختر چه پسر) تمایل دارند ازدواج کنند...
    البته دیده ام جوانان ِ پسری که دوست دخترهایی داشته اند/دارند و تمایل دارند همین جوری تا آخر عمر زندگی کنند... (اروپایی... به قول خودشان... البته در خود اروپا هم نرخ ازدواج همچین پایین نیست! ازدواج رسمی را هم می گویم...) البته همان طور که گفتم در پسر ها دیده ام... وگرنه دخترهایی که دوست پسر دارند آن طور که دیده ام باز به هر حال تمایل به ازدواج دارند...


    حالا یواش یواش ان شاء الله در این جستار مطلب بگذاریم و از خودمان و تجربیاتمان و دیدگاه هایمان و افق هایمان بگوییم.

    یا علی @};-
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #3
      پاسخ : ازدواج!

      خوب شد برایش یک جستار جدید ایجاد کردم...
      آنجا هم جسته گریخته می شد و حرف ها نصفه نیمه می ماند و مدام باید چند صفحه می رفتی عقب و جلو...
      و هم اینکه جلوی (نظم) نوشته های اصلی را می گرفت...
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #4
        پاسخ : ازدواج!

        دانلود سخنرانی دکتر شاهین فرهنگ با موضوع ازدواج موفق - 208 مگابایت



        این پیوند برای پیش از ازدواج است. مطالبی که به خاطر دارم در آن گفته شد: خواستگاری، روش های شناخت پیدا کردن از همسر، تحقیق خواستگاری، من چه روحیاتی دارم و باید دنبال چه همسری بگردم؟، سن ازدواج و ...
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #5
          پاسخ : ازدواج!

          یک پرسش:

          از چه راهی باید همسر پیدا کرد؟

          در بالا (آن پیوندی که ارائه کردم) که خیلی محکم می گفت شما تمام چیزهایی که می خواهید در همسر آینده تان داشته باشید را از خدا بخواهید، خدا عینا همان را به شما می دهد!

          البته من به خدا اعتقاد دارم و مطمئنم که همه چیز دست او است... ولی... از طرف دیگر می گویند از تو حرکت که از خدا برکت... (با توکل زانوی اشتر ببند...)

          ===========================

          در ایران متاسفانه سایت همسریابی نیست. (هست؟ معرفی کنید.)

          برخی می روند خواستگاری و آنجا تازه آشنا می شوند... (درست است؟ من گمان کنم خواستگاری مال زمانی است که شما می خواهید (خواست) یعنی آشنا شده اید... نه اینکه می روید تازه ببینید عروس خانم چه شکلی است!!!)

          در مورد خودم به شخصه تو چند وقت اخیر خیلی مورد برایم معرفی شده است... ولی هیچ کدام را نپسندیدم... (از فامیل و دوست خانوادگی و غریبه و ... توسط دوستان و اقوام...)

          حالا گمان کنم دو راهکار برایم مانده... یا بروم در این دنیای مجازی بگردم دنبال یک نفر... یا اینکه بروم تو خیابان شماره بدهم... که زیاد از این راهکارها خوشم نمی آید... بعدا وقت شد عرض می کنم چرا.... نگر شما چیست؟
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • mhjboursy
            ستاره‌دار (۱۳)
            • Jul 2013
            • 18270

            #6
            پاسخ : ازدواج!

            قناعت = رضایت
            =========


            می دانید حرف من چیست؟
            من می گویم آدم باید پیش از ازدواج تا جایی که می تواند چشمش را باز کند...
            پس از ازدواج هم کلا چشمش را ببندد. یعنی اگر چیزی هم دید سعی کند نادیده بگیرد.
            پیش از ازدواج چشمهایت را باز کن و پس از آن ببند.

            (البته نمی گویم آدم حواسش به زندگی اش و حفظ زندگی اش نباشد ها! نه. ولی در مواردی مانند کنکاش گذشته و شخصیت طرف و ... چشمش را ببندد. آدمی که به گذشته ی طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند. آدمی که به ظاهر طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند. آدمی که به روحیات طرف مقابلش (پس از ازدواج) گیر می دهد اشتباه می کند.)

            بگذارید این جوری بگویم...
            آدم از زندگی اش چه می خواهد؟
            من مطمئنا بهترین دختر دنیا را نمی توانم پیدا کنم که (از نگر عاطفی و ظاهر و ...) بیشترین سازش را با من داشته باشد و خیلی به هم بخوریم و فلان و بهمان...

            چرا؟؟؟
            چون انتخاب هایم محدود است...
            مطمئنا خیلی خیلی خیلی زور بزنم 30-40 نفر را بیشتر نمی توانم از نزدیک ببینم (بروم خواستگاری/با هم صحبت کنیم و از هم کسب اطلاع کنیم و...)
            برای دختر ها هم همین است... دیگر تاپ ترینشان هم باشد 30-40 تا خواستگار بیشتر ندارند... (حالا بماند که برخی اوقات این عدد به 1 تا 2 هم محدود می شود! ;) :d )

            پس:
            مطمئنا هر چه من انتخاب کنم نقص های زیادی خواهد داشت!
            مطمئنا!
            مطمئنا کسی که آخر سر گیرم می آید سازگارترین انسان روی این زمین با من نیست! مطمئنا! مطمئنا این وسط یک مقدار خیلی زیادی عدم تفاهم ها و سوء تفاهم ها و برخوردها به وجود خواهد آمد...
            پس باید تلاش کنم با همان کسی که پیدا می کنم بیشترین حال را ببرم و از در کنار او بودن و با او زندگی کردن بیشترین لذت و آرامش را ببرم...

            دقیقا مانند سایر مسائل دنیا...
            مطمئنا من پولدار ترین و مرفه ترین آدم دنیا نیستم و بهترین کار را ندارم و بهترین درآمد را ندارم و بهترین خانواده را ندارم و بهترین خوراک و پوشاک و مسکن و ... را ندارم...
            حالا چه؟
            بیایم عزا بگیرم که فلان ندارم و بهمان ندارم؟
            نه!
            بیایم حال دنیا را ببرم...
            با هر آن چه که دارم!
            اگر پرادو دارم از داشتنش لذت ببرم.
            اگر پرایدیو دارم از داشتنش لذت ببرم...
            اگر با اتوبوس این ور و آن ور می روم از همین لذت ببرم!
            اگر برای تفریح می روم پاریس و بر می گردم ازش لذت ببرم... اگر می روم بوستان ِ سر کوچه ازش لذت ببرم...
            «محمد حسین» هستم.
            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

            نظر

            • mhjboursy
              ستاره‌دار (۱۳)
              • Jul 2013
              • 18270

              #7
              پاسخ : ازدواج!

              دوست شدن: آری؟ یا نه؟
              ==============


              من مخالفم.
              خلاصه نگرهایم:
              • اگر دوست آدم همسر آینده اش شود به او مشکوک می شود. (مطمئنا طرفم که با من این گونه رابطه ای را آغاز کرده از این بابت هیچ منعی نداشته. نه منع دینی داشته و نه منع خانوادگی و نه منع دیگری... حالا اگر ما دو تا با هم رابطه مان کم رنگ شود، آیا او نمی تواند دوباره همین کار را انجام دهد؟؟؟)
              • اگر دوست آدم همسر آینده اش نشود طعم دو تا عشق متفاوت را انسان می چشد و آدم نمی تواند به همسرش تمام عشقش را هدیه کند. (یک مقدار عشق و خاطرات زیبای پیشین بخواهی نخواهی در ناخودآگاه آدم هست. البته ممکن است خاطرات بد زیاد باشد ولی مطمئنا خاطرات شیرین هم هست...) (آدم یک جورهایی مانند انسان طلاق گرفته می شود.)
              • معمولا روابط دوستی پنهانی است. (البته از جنبه ای شاید هیجان و زیبایی اش را همین پنهانی بودن افزایش دهد ولی) پنهانی بودن باعث ایجاد استرس می شود. پنهانی بودن، راحتی و آرامش و لذت را کاهش می دهد. (پنهان بودن از یک جنبه خوب است و از یک جنبه بد. از این جنبه که یواشکی و خصوصی و دو نفره و راز مانند است زیبا است و از این جنبه که باید مواظب باشی کسی بویی نبرد یا جایی پیدا کنی که کسی نباشد و... استرس زا و کاهش دهنده ی لذت است. به خصوص در بلند مدت)
              • در دوستی هیچ تعهدی نیست. پس مسئولیتی هم نیست. (خیلی راحت من می توانم فردا رابطه ام را با طرفم قطع (Cut) کنم. حتی مطمئنا او به پدر مادرش هم نمی گوید.) این خودش استرس زا است. (البته معمولا مرد ها از این عدم مسئولیت بیشتر استفاده هم می کنند تا اینکه ناراحت باشند! و دختر ها اذیت می شوند... ولی مرد های بی مسئولیت هم در بلند مدت این مسئله برایشان اذیت کننده است... دقیقا مانند کار کردن... در کوتاه مدت ممکن است آدم از کار نکردن خوشحال می شود... ولی آدم بی کار در بلند مدت خودش اذیت می شود...)
              • آدم تنوع طلب می شود. (آیا آدمی که تنوع طلب شده می تواند به یک نفر راضی شود؟ آیا آدم تنوع طلب می تواند راحت ازدواج کند و تشکیل خانواده دهد؟) (یکی از دوستانم که دیگر خیلی این کاره بود و همزمان با چند نفر دوست بود می گفتهر گلی یک بویی دارد... @};- بعد مادر پدرش که نمی دانستند دنبال زن هم بودند برایش... نمی دانم... آیا می تواند او با یک نفر برود زیر یک سقف؟ پس هر گلی یک بویی دارد چه می شود؟ یا اینکه تا آخر عمرش می خواهد همین جور هر گلی یک بویی دارد باشد و تشکیل خانواده ندهد و فرزند دار نشود و... نمی دانم...)
              • و...
              «محمد حسین» هستم.
              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

              نظر

              • امام قلی خان
                عضو فعال
                • Aug 2015
                • 1542

                #8
                پاسخ : ازدواج!

                محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
                با تشکر
                نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند
                از هم ندوشیم.
                با هم بنوشیم.

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #9
                  پاسخ : ازدواج!

                  در اصل توسط امام قلی خان پست شده است View Post
                  محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
                  با تشکر
                  سلام بر قلی خان عزیز و دوست داشتنی؛

                  (در نظرسنجی شرکت نکردید؟ پیش از نوشته ی شما 8 نفر شرکت کرده بودند الان هم 8 است... از طرف دیگر انتظار داشتم شما لا اقل گزینه ی «ازدواج کردم و پیشنهاد می کنم نکنید» را بزنید...)

                  ببین... آش کشک خاله است...
                  بخوری پایت است...
                  نخوری هم باز پایت است...

                  حرف هایت یک سری حرف حساب هست ها... قبول دارم... ولی از آن طرف، شدنی نیست...
                  زن نگیر که اعصابت و پول هایت می رود در حکم این حرف است که یک نفر بگوید غذا نخور که شکم درد نگیری و دل پیچه نشوی...
                  مگر می شود؟ مگر می شود آدم غذا نخورد؟ خوب حالا ما تلاش می کنیم شکم درد نگیریم، ولی حتی اگر شکم درد هم بگیریم و مطمئن باشیم که می گیریم باز غذا خوردن باید سر جایش باشد...

                  حالا شما گفتی راه های دیگر...

                  راه دیگر فقط یکی است و آن هم دوست شدن (حالا شرعی اش هم می شود ازدواج موقت) است.
                  ما در بالا بررسی کردیم که دوست شدن (یا حتی ازدواج های موقت) خلا های عاطفی و روحی آدم را کامل بر طرف نمی کند و آن آرامش و لذت توامان که آدم مد نگرش است را هم نمی تواند به صورت کامل برای آدم به همراه بیاورد...

                  دوستی... و تشکیل خانواده ندادن (ازدواج نکردن، فرزند دار نشدن) علاج نیست! مسکّن است! مسکنی که کار را بدتر می کند! می آید ابرویش را درست کند می زند چشمش را هم کور می کند... مانند کسانی که به خاطر مشکلات و غم ها و استرس هایشان به مواد مخدر پناه می برند... که در کوتاه مدت غمشان از بین می رود... ولی در بلند مدت یک غم هم به غم هایشان اضافه می شود... (نمی دانم، شما هم دور و اطرافتان پیر پسرهایی که همین جور با دوستی سر کرده اند را دیده ای؟ یا نه؟ آنهایی که من دیده ام به هیچ وجه به نگر نمی رسید در آرامش و لذت باشند...)
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #10
                    پاسخ : ازدواج!

                    در اصل توسط امام قلی خان پست شده است View Post
                    محمد حسین خان تاپیک ازدواج به ماچه؟چرا میخواهی خودت و چند نفر آدمی را بدبخت بنمایی؟اگر یک طوری ات می گردد و اذیت میباشی راه های دیگر و مناسب تر می باشد که خودت را خلاص بنمایی.اما ار کله ات به تیر برق بتونی برخورد نموده است و بر تصمیمت پافشار می باشی بدان که همین چندرغاز که در بورس پس انداز نموده ای را باید بدهی به زنت تا برود بعدا. زن برای من و تو چه می شود؟اگر هم اختلاف نگردد بعد مثل من عذاب خواهی کشید. مجردی خیلی خوب می باشد. همه آنها که می گویند زن بگیر حسود و مغرضند.پدر و مادرها هم از خودخواهیشان می باشد و در ناخوداکاه میخواهند نوه داشته باشند تا یک جوری نسلشان بماند.همین موفقیت که داری که قبلا گفتی چه و چه می سازی و درس که خوانده ای و کذا و کذا کرده ای و یک جوری تکنیکال یاد گرفته ای و شب ها بیدار می باشی و کسی حساب کشی نمی نماید همه اش از مجردی می باشد. چرا کفران نعمت می نمایی؟ آن هم آمده ای فکر نموده ای بورس می باشد و اینجا باید تحلیل بنمایی. بدان و آگاه باش که آخرش با اینکه با مغز به تیر برق خورده ای با تریلی از رویت رد خواهد گشت ازدواج.آنها که چه میگویند آنها که از ازدواج میگویند حرفهایشان کودکانه می باشد و همه اش شعر است.یک جوری نکن که بعد نتوانی خلافش بکنی.زن گرفتن را همه بلدند اما مجرد بودن را همه بلدنیستند. اگر نیت خیر داری از این افکار پایت را بیرون بگذار و در همین بورس نصرت بکن. اینها را من از سر خیرخواهی به تو بازگو نمودم حالا می خواهی خودت را نابود بنمایی برو جلو
                    با تشکر
                    واقعا آدم باید بترسد...
                    من که ازدواج نکرده ام واقعا از این وحشت دارم که فردا روزی یک زن غرغرو یا اعصاب خرد کن یا لجبار را خدا بگذارد تو کاسه ام... /:.zzzzzz.:/ /:.sadsmiley.:/
                    یعنی یک کابوسی می شود که نمی شود هیچ کاری اش هم کرد... :(
                    مثل یک سری سهم آشغال می شود تو سبدت!
                    که می دانی خودت مضخرف و آشغال است! ولی نمی توانی آن سهم ها را طلاقشان بدهی برود...
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #11
                      پاسخ : ازدواج!

                      معیار ازدواج
                      ======

                      یکی از معیار های ازدواج برای من -البته ممکن است برای شما عجیب باشد- این است که طرفم خوش انرژی باشد. هم از این جهت که هاله اش به هاله ی من بخورد. (هاله -> روحیاتش) هم از این جهت که آدم افسرده و غمگین و بی حالی نباشد.
                      من معتقدم زن قلب خانه است... یعنی انرژی و شور و حرارت و زندگی را به سایر اعضای خانواده می بخشد... اگر این قلب خودش بی انرژی و افسرده باشد، چگونه می خواهد به بقیه هم حال بدهد؟ (زندگی کل آن خانواده می شود ضد حال!)

                      حالا این معیار من است... دیگر...
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • امام قلی خان
                        عضو فعال
                        • Aug 2015
                        • 1542

                        #12
                        پاسخ : ازدواج!

                        محمدحسین خان سلام
                        همین الان که رفتم و آمدم زنم آمد و کلی بحث و حرف مزخرف و کذا و کذا. که رفتم و دوباره آمدم.
                        من از تجربه خودم فقط نمی گویم. آنچه تو در اینه میبینی من در خشت خام می بینم. عمرم تمام است و غرض ندارم.
                        چه ضمانتی می باشد که با ازدواج به آرامش برسی؟حتما می پرسی به مجردی چه ضمانتی می باشد.اما لااقل شناخته شده می باشد و سالها با آن بوده ای و داری کنار می آیی. چه آش کشک خاله ای؟ که گفته است باید حتما زن بگیری؟ گشنگی چه ربطی به زن دارد؟ مغلطه ننما. گشنگی می کشد اما دیده ای کسی از بی زنی مرده باشد؟ پس منطقی باش. چرا شدنی نمی باشد؟ چه دوستان مجردی که دارم و حالا پیر شده اند و برخی پشیمانند ولی من میبینم آنها حالشان بهتر می باشد در جمع.به آن جوانی و عشق و حالهایش منگر. به این بنگر که 50 سال باید کله ات را بغل یک نفر آدمی بگذاری.حتی اگر نخواهی اش. دیگر در پیری آن جذابیت ها نمی باشد. من اگر جوان بودم حاضر نبودم 50 سال باز با همین زنم باشم. تازه میگویند زن من خوب می باشد. اما من که خیر ندیدم.جون که بود خوشگل بود و ای کاش گول خوشگلی و خوش حرفی اش را نمیخوردم.بوعلی سینا یک زن هم نگرفت. روی چه حسابی باید یک نفر آدمی که با تو متفاوت می باشد را 50 سال حمل بنمایی؟هیچ دو آدمی مانند هم نمی باشند.گفتن ها زیاد است.من هرچه میخواهی توجیه بیاوری میدانم خودم. اینها شعر است.آن رفیق زنجانی ام که اینجا می باشد و زنش تازه مرده و هر روز میرویم پارک هر روز عاقلتر و شنگول تر میگردد. اولش ناراحت بود حالا اما حالش خوب گشته است. حتی هفته پیش گفت میخواهد در تلگرام برای پیرمرها کانال بزند. فیلسوفها را بنگر که یا زن نگرفته اند یا طلاق داده اند و بعدش نفس راحت کشیده اند. هر چیزی خوبش خوب می باشد اما وقتی 99 درصد بد می باشد خیلی بعید است آن یک درصد گیر تو بیفتد.الان در فامیل خودم از هر 10 نفر 5 تا طلاق گرفته اند و 4 تا حسرت آن 5 نفر را میخورند. اما وای بحال یک جوان اگر اینها ببینندش. هی میگویند چرا زن نمیگیری.گول عوام را مخور.بخاطر چند بار عشق بازی دستت را دراز نکن و خودت را بدبخت ننما.الباقی اش شعر است. 99 درصد برای عشق و حال زن میگیرند. آنها که چه میگویند دروغ میگویند.همین داماد من هم آمریکایی می باشد وگرنه اگر فارسی درست می فهمید با دخترم نمی ساخت. اینها بافتشان فرق میکند همین که می بیند زنش بچه هایش را بزرگ می نماید و غذا میپزد و وفا دار می باشد برایش بس می باشد چون ندیده اند. اما اگر می دید که این زن با این که یک نفر جراح می باشد هر روز با ننه اش چرت و پرت می گویند خودش را نجات می داد.
                        با تشکر
                        نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند
                        از هم ندوشیم.
                        با هم بنوشیم.

                        نظر

                        • امام قلی خان
                          عضو فعال
                          • Aug 2015
                          • 1542

                          #13
                          پاسخ : ازدواج!

                          در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                          معیار ازدواج
                          ======

                          یکی از معیار های ازدواج برای من -البته ممکن است برای شما عجیب باشد- این است که طرفم خوش انرژی باشد. هم از این جهت که هاله اش به هاله ی من بخورد. (هاله -> روحیاتش) هم از این جهت که آدم افسرده و غمگین و بی حالی نباشد.
                          من معتقدم زن قلب خانه است... یعنی انرژی و شور و حرارت و زندگی را به سایر اعضای خانواده می بخشد... اگر این قلب خودش بی انرژی و افسرده باشد، چگونه می خواهد به بقیه هم حال بدهد؟ (زندگی کل آن خانواده می شود ضد حال!)

                          حالا این معیار من است... دیگر...
                          حالا که نوشته ای معیار من از ازدواج معلوم می باشد دیگر تصمیمت را گرفته ای و حرف زدن فایده ای ندارد.دیگر نمی شود بیدارت کرد چون سحر و جادو گشته ای و باید مدتی بگذرد تا یک چوب در فرقت بخورد تا بیدار گردی.اما بدان دو سه ماه اول همه چیز خوب می باشد و دو سه سال اول معمولی و بعدش دیگر کسالت و گرفتاری می باشد. برای یک قابلمه جهت سوپ خوردن کارخانه قابلمه سازی را نمیخرند و قابلمه ساز نمی گردند. دنیا عوض گشته است.محمدحسین خان بیدار بگرد. کقزوی را می توان فروخت. زن را نمی شود راحت تمام نمود. اگر زن من اوراق بها دار بود میان مدتی از شرش راحت می شدم و با نقد می گشتم و دیگر در این بازار سهم نمی خریدم.
                          نه محقق بود نه دانشمند چارپایی بر او کتابی چند
                          از هم ندوشیم.
                          با هم بنوشیم.

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #14
                            پاسخ : ازدواج!

                            مغلطه نیست.

                            شما گمان کردی وجه تشبیهی که در آن مثال گرفتم مرگ و حیات است. که نتیجه گرفتی قیاس مع الفارق است. نه. این گونه نیست.
                            وجه تشبیه اصلی یا فرعی بودن است.

                            بگذار اصلا مثال های دیگر بزنم که وجه تشبیه کامل مشخص شود:

                            نمی توان به خاطر اینکه راه سفر دراز است اصلا سفر نکرد.
                            نمی توان به این بهانه که مردم عموما حسود هستند و پشت سر آدم حرف می زنند روابط اجتماعی با کسی نداشت! و کلا مردم را گذاشت کنار...
                            نمی توان چون خودرو آلودگی تولید می کند دیگر از خودرو استفاده نکرد.

                            اینها همه مسائل فرعی است نسبت به یک مسئله ی اصلی.
                            این وجه تشبیه است. نسبت به مثال اصلی که عرض کردم:
                            نمی شود گفت زن نگیریم چون زن معمولا اعصاب آدم را خرد می کند.
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • Mehdi1400
                              ستاره دار(19)
                              • Jul 2013
                              • 2938

                              #15
                              پاسخ : ازدواج!

                              سلام محمد حسین

                              پیش فرض های امام قلی خان همه اشتباه است
                              خام نشوی
                              برو ازدواج کن
                              همانطور که تو دنبال زن خوب میگردی باید خودت هم خوب باشی و
                              قرار نیست تو زن بگیری. زن گرفتنی نیست. زن را باید یافت و با او بخش عمده ای از زندگی را به اشتراک گذاشت.
                              نیاز به جستجو دارد و توکل

                              مرد زن را حمل نمیکند. این چه حرفی است آخر
                              یعنی مرد را در حد حمال و زن را در حد بار پایین اورد این امام قلی خان
                              زندگی کردن از جنس حمل کردن نیست بسیار فاصله است بین این دو

                              به نظرم اگر در زندگی منطق و احساس حاکم شود لذت بخش است
                              80 درصد منطق و 20 درصد احساس
                              مثلا همین دعوای امام قلی در سن 80 سالگی با همسرش
                              به نظرم گفتگو بین اینها به صفر میل کرده است
                              یا بارها بر سر مسئله ای تکراری بحث کرده اند و به راه حل نرسیده اند و حوصله ادامه را ندارند
                              ولی اگر بحث بشود و منطق حاکم شود و از یک مسئله عبور کنند و به مسئله بعد و بعد و بعد
                              آنگاه زندگی شیرین میشود


                              امام قلی خان خودش تجربه نا موفقی داشته تازه آن هم در پیری، آنگاه یک تجربه نا موفق را تعمیم میدهد به کل
                              شاید هم در پیری کمی معرکه گیری کرده زنش حالش را گرفته چه میدانم
                              بنده ازدواج کرده ام و تجارب بسیار موفقی دارم از ازدواجم
                              وقت کردم مینویسم

                              مغزت را در اختیار امام قلی خان نگذار
                              بدبخت میشوی

                              نظر

                              در حال کار...
                              X