Tweet
پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها
دارم کتاب میخوانم...
تعریف آقای درمییر از دست ضعیف (انگار چشمبسته به کانالهای تلگرامی نگاه کرده!) :
Weak Hands
Weak hands consist mostly of traders and retail investors. Weak
hands are frequently referred to as the public or the crowd. Weak
hands are generally not well capitalized. The assets they have invested
are needed to provide income either now or at some point down the
road. This reality causes these investors habitually to react emotionally as opposed to rationally. They are not well informed and often
find themselves caught up in the hoopla of society’s latest sentiments.
Unabated greed and fear drive weak-handed investors. Glimpsing at a
weak holder’s realized gain-loss statistics, you might perceive these
investors to be geniuses. However, reading their unrealized holdings
would quickly change that perception. This is due to weak holders
being highly impulsive, selling profits quickly for minimal gains. However, when their position moves against them, they are reluctant to
sell as pride keeps them from realizing their mistakes.
آن قسمتی که قرمز کردهام... دقیقا یاد کانالهای تلگرامی میافتم که همهاش دیدیگفتم از خودشان در میکنند...
در انجمنهای بورسی همیشه همه در حال سود کردن هستند!
پس زیانها را چه کسی میکند؟
همه جوری نشان میدهند که انگار سهامدار درصدی صد تا شرکت هستند! آن هم نه نمادهای در پیت و دوزاری که کلا سر تا پایش اندازهی دو تا خانهی گران هم نمیارزد... نه! سهامدار درصدی صد تا شرکت بزرگ هستند!
و با این سودهای عجیب و رویاییای که میکنند انگار ماهی یک میلیارد به جیب میزنند. بدون زیان!
پس چگونه است که محتاج دو قران فروش پیشنهاد (سیگنال) هستند؟ یا همزمان به عنوان معلم هم فعالیت میکنند؟ یا کلا یک شغل دومی هم دارند؟
احتمالا به خاطر این تدریس میکنند که به شغل انبیاء «علاقه» دارند! (آری؟ پس چرا از داشنجویانت پول میگیری؟)
آقای درمییر خیلی قشنگ تعریفشان کرد.
دارم کتاب میخوانم...
تعریف آقای درمییر از دست ضعیف (انگار چشمبسته به کانالهای تلگرامی نگاه کرده!) :
Weak Hands
Weak hands consist mostly of traders and retail investors. Weak
hands are frequently referred to as the public or the crowd. Weak
hands are generally not well capitalized. The assets they have invested
are needed to provide income either now or at some point down the
road. This reality causes these investors habitually to react emotionally as opposed to rationally. They are not well informed and often
find themselves caught up in the hoopla of society’s latest sentiments.
Unabated greed and fear drive weak-handed investors. Glimpsing at a
weak holder’s realized gain-loss statistics, you might perceive these
investors to be geniuses. However, reading their unrealized holdings
would quickly change that perception. This is due to weak holders
being highly impulsive, selling profits quickly for minimal gains. However, when their position moves against them, they are reluctant to
sell as pride keeps them from realizing their mistakes.
آن قسمتی که قرمز کردهام... دقیقا یاد کانالهای تلگرامی میافتم که همهاش دیدیگفتم از خودشان در میکنند...
در انجمنهای بورسی همیشه همه در حال سود کردن هستند!
پس زیانها را چه کسی میکند؟
همه جوری نشان میدهند که انگار سهامدار درصدی صد تا شرکت هستند! آن هم نه نمادهای در پیت و دوزاری که کلا سر تا پایش اندازهی دو تا خانهی گران هم نمیارزد... نه! سهامدار درصدی صد تا شرکت بزرگ هستند!
و با این سودهای عجیب و رویاییای که میکنند انگار ماهی یک میلیارد به جیب میزنند. بدون زیان!
پس چگونه است که محتاج دو قران فروش پیشنهاد (سیگنال) هستند؟ یا همزمان به عنوان معلم هم فعالیت میکنند؟ یا کلا یک شغل دومی هم دارند؟
احتمالا به خاطر این تدریس میکنند که به شغل انبیاء «علاقه» دارند! (آری؟ پس چرا از داشنجویانت پول میگیری؟)
آقای درمییر خیلی قشنگ تعریفشان کرد.
نظر