دورهمی چند نفره

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خساپا خیلی خشک شده. ولی من اصلا به آن فکر هم نمیکنم. خاطرهی بد دارم ازش.
یک چیزی بگویم بین خودمان بماند... /:.ph34r-smiley.:/ داشتم سبد یکی از عزیزانی که سبدش دستم هست را نگاه میکردم دیشب پریشب... دیدم خساپا توی سبدش هست و یادم رفته بوده برایش بفروشم! /:.ohno-smiley.://:.ohno-smiley.://:.ohno-smiley.://.:blinksmiley.://:.negaran.:/:O:((#:-S درصد زیادی هم داشت بندهخدا... گمان کنم ۲۰ - ۲۵ درصد سبد.../:.yead.:/
هیچ چیز دیگر... فقط خدا کند یک مدت سر به تارنمای کارگزاریاش نزند.../:.ph34r-smiley.:/

خساپا هم خراب شد! دقت کردید! انگار منتظر بودند...
.
.
.
نکن دادااااااااااااااش! نکن!

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خوب...
الحمد لله...
دیگر در جستار چیهمهچی هم نمینویسم...
انگار منتظر حرف من بودند بزنند پدرش را در بیاورند.
اصلا من دیگر نمینویسم. /:.offtopic.:/
/:.rolleyessmileyani

:D

سلام
با اینکه به بازار امیدوارم ترجیح دادم مقدار زیادی نقد کنم /:.ph34r-smiley.:/ ، (کاش همان هفته ی قبل دکمه ی فروش را زده بودم /:.negaran.:/ )

شکست های کوچک مقدمه پیروزهای بزرگ آتی /:.grlim:./

>:D<
الهی به امید تو ،

================================
پر بحث ترین تاپیک های سهامیاب



تو همه ی این نمادها پول مردم رو خوردن ، دیگه کسی پول نداره و بازار ساید و نزولی میشه تا پول اینا ازاد بشه

============================
رفتم از رو دست ی عزیز سهام بخرم دیدم صف خرید شده :| (کاش زودتر اعلام کرده بودن )

شما کاما دارین آقا محمد حسین؟/:.rolleyessmileyani

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

شما هم مثه من کاراتون و دقیقه ای نودی انجام میدین؟؟؟
نمی دونم کی من اصلاح میشم.
همه کارام همینجوری میشه همیشه.
مثلا من دو سال پیش کارای تسویه حسابم و انجام دادم خانومه که مسئول آموزش بود گفت حالا برو یه درخواست ارسال غیرحضوری مدرک و ثبت کن توی سیستم که مدرکت و برات ارسال کنیم.
منم گفتم مدرک میخوام چی کار حالا
یه نگاهی توی سایت کردم اونجایی که باید ثبت می کردم و ندیدم گفتم ولش کن.
حالا مدرکم و لازم دارم و تایم هم خیلی مهمه برام. و باید تو اوج کارام این و هم انجام بدم هر روز هم یه گرهی میخوره.
و دقیقا همین الان باید پروانه نظامم رو هم ارتقا بدم از پایه سه به دو
و اونم فوری فوتی باید تو کلاساش ثبت نام کنم. گیر ثبت نام اونم هستم.
که همین ارتقا پایه رو هم از پارسال تا حالا میتونستی انجام بدی اما حالا که رسیده به اخر سال و به پایه دو نیاز داری توی دقیقه نود داری اقدام می کنی
و نمی دونی در نهایت به موقع مدرک پایه دو ات به دستت میرسه یا نه.
چون فقط کلاساش نیست که.... بعدش هم روند اداریش هم هست... باید تا برج 12 مدرکم بشه پایه دو که بتونم پول پایه دو رو بگیرم.... /.:biggrinsmiley.:/
و از اون طرف همین روزا قضیه ثبت نام داداشم اینا توی سجام و احراز هویتشون هم پیش میاد و اونم باید انجام بدم.
و دقیقا همین روزا به شب یلدا هم میخوریم و کلی کار هم واسه شب یلدا باید انجام بشه. و همین زمان پیج هم داری و باید کلیپ شب یلدا هم درست کنی
و دقیقاا یه سری چیزا هم واسه ساخت کلیپت بلد نیستی که باید دقیقا توی روز قبلش یاد بگیری و داری اونا رو هم یاد میگیری که کلیپت و به موقع برسونی (اندر احوالات دیروزم بود )
و دقیقا همون موقع خواهرت هم میخواد توی سایت تعویض پلاک ثبت نام کنه و نوبت بکیره... و از تو میخواد که براش انجام بدی....
خلاصه اینجوری میشه که همه چی تو هم گیر می کنه.
البته اخرش در نهایت همیشه همش درست میشه. (اما ببخشید ببخشید دهن آدم صاف میشه.... اینجور مواقع بخوام یه اصطلاح مودبانه تر استفاده کنم چی باید بگم؟؟؟؟ فک کنم موجود نمی باشد... /.:biggrinsmiley.:/)
یکی از دوستام همیشه از این اخلاق من که یهویی یه خروار کار می ریزه رو سرم و وقت سر خاروندن ندارم تعجب می کنه میگه تو چرا همه کارات و با هم و قاطی و پاتی انجام میدی؟؟؟؟

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام.
من هم همهاش اینگونه میشوم.
ولی باید غلبه کرد.
باید پذیرفت این کار هیجانش (خطرش/اعصابخردیاش) بالا است. و باید راهکار غلبه بر احساسات ناشی از این حالها را دانست.
تاکید میکنم که این حال خوش است که سود و زیان آتی را میسازد. (بخشی از کار این حال خوش است. این فکر باز و این خیال آسوده.) (اگر نتوانیم در روانشناسی شخصی موفق بشویم بازدهیمان کمتر میشود.)
حالا هر کسی روشی دارد...

• یکی میرود با خدا راز و نیاز میکند...
• یکی میرود موسیقی گوش میکند.
• یکی میرود یک دور میزند (اصطلاحا نمایشگر رایانه را خاموش میکند)...
• یکی مانند آن بنده خدا میآید به دو نفر در انجمنهای مجازی فحش میدهد (کارش هم خرابتر میشود)... (اینها همانهایی هستند که در گذشته از سر کار که کتک میخوردند میرفتند خانه زن و بچهشان را میزدند!/:.zzzzzz.:/)
• یکی میخوابد...
• یکی با خنده و شوخی فضا را عوض میکند.
• یکی خودش را مدیریت میکند و خودش را جمع میکند و دوباره سکان را به دست میگیرد...
• یکی میگوید گور بابایش... زیر سبیلی در میکند و بیخیالی طی میکند...
• یکی میگوید شکست بدنهی پیروزی است! و اصلا با این شکست (به عنوان گامی به سوی پیروزی) حال هم میکند!!! (این را خیلی دوست دارم. این خوشبینی درست است. اگر بتوانم این را در خودم نهادینه کنم عالی میشود!) در این حال اصلا شکستی دیگر وجود ندارد! شری نیست. همهاش مقدمهی خیر است. (از دید فلسفی/عرفانی هم درست است و حرف چرتی نیست. کسی که به خدا معتقد باشد (به خدای دادگر مهربان) تمام بدیها را هم خوبی میبیند. و هر چه از دوست رسد را نیکو میبیند.)

میدونید جناب محمدحسین؟؟؟
داشتم بیشتر فکر می کردم که چمه
اما بیشتر که فکر کردم شاید تنها دلیلش سبدم نباشه.
سبدم بدک هم نیست. یکی در میان سبزه. بخوام دقیق بگم دوتا در میون قرمزه. دوتا سبزه یکی قرمزه... اینجوری (به قول بچه داداشم ایجوجو)
اما حس می کنم ادم بعضی وقتا خودش هم نمی دونه چشه
یهویی این حس میاد سراغت که من هیچ کار خاصی نکردم توی زندگیم
حس پوچی و بی ارزشی می کنی
میگی من واسه اینجور زندگی ساخته نشدم.
دلت میخواد یه کار مهم انجام بدی
اما نمی دونی اون کار مهمه چیه یا میدونی چیه اما انجامش ندادی
نمی دونم کسایی هستن توی این دنیا که همیشه حالشون خوب باشه و احساس رضایت از خودشون داشته باشن
مثلا فک کنم بازیگرا وقتی توی اوج هستن هر لحظه دارن این حس خوب و تجربه می کنن
اما خب اونا هم یه زمانی دورشون تموم میشه آیا این حس میاد سراغشون؟؟؟؟
یا مثلا بعضیای دیگه که کارای بزرگ می کنن... مثلا کارای خیر بزرگ...
شاید اونا هم همیشه حسشون خوب باشه...
خلاصه امروز از اون روزاست که کلا به خودم گیر میدم و میگم تو هیچ کاری تو زندگیت نکردی...
بیخیال... این روزا هم میگذره....
فک کنم اینم بخشی از زندگیه دیگه....

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

جناب سروش و جناب محمدحسین چطوری توی برنامه اپن افیس فایلم رو به فایل پی دی اف تبدیل کنم؟؟؟
توی وورد قبلا این کار و راحت انجام میدادم. اما الان نمی دونم یادم رفته یا اپن افیس فرق داره.
من فک کنم اونجا از گزینه کنترل پی استفاده می کردم و بعد به صورت پی دی اف سیو می کردم. یادم نمیاد البته
شایدم از سیو از و بعد فرمت پی دی اف هم داشت.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

جناب سروش و جناب محمدحسین چطوری توی برنامه اپن افیس فایلم رو به فایل پی دی اف تبدیل کنم؟؟؟
توی وورد قبلا این کار و راحت انجام میدادم. اما الان نمی دونم یادم رفته یا اپن افیس فرق داره.
من فک کنم اونجا از گزینه کنترل پی استفاده می کردم و بعد به صورت پی دی اف سیو می کردم. یادم نمیاد البته
شایدم از سیو از و بعد فرمت پی دی اف هم داشت.

پیدا کردم. خودش export as pdf داشت.
چشام هم کور شده /.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

:D

سلام
با اینکه به بازار امیدوارم ترجیح دادم مقدار زیادی نقد کنم /:.ph34r-smiley.:/ ، (کاش همان هفته ی قبل دکمه ی فروش را زده بودم /:.negaran.:/ )

انشاءالله که خیری در آن بوده باشد.

شکست های کوچک مقدمه پیروزهای بزرگ آتی /:.grlim:./

>:D<
الهی به امید تو ،

عالی.
البته دو وجه دارد (من در خودم هر دو را دیدهام).
گاهی آدم این کار را که میکند عالی میشود... شکست را واقعا بخشی از ساختار و ساختمان و جغرافیای پیروزی میبیند! ?????
گاهی هم آدم که میخواهد این کار را بکند اوضاع را لوث و لوس و هردمبیل میکند. میرود تو کار خرید و فروشهای آزمایشی و بدون پشتوانه. که این اشتباه است. (یادم باشد در جستار یادآوری چند بار این را یادآوری کنم. نقطه ضعف من است.)

================================
پر بحث ترین تاپیک های سهامیاب



تو همه ی این نمادها پول مردم رو خوردن ، دیگه کسی پول نداره و بازار ساید و نزولی میشه تا پول اینا ازاد بشه

============================

/:.ohno-smiley.:/

رفتم از رو دست ی عزیز سهام بخرم دیدم صف خرید شده :| (کاش زودتر اعلام کرده بودن )

دقت کردید؟ هر وقت از روی دست کسی کاری کنی خراب میشود.
من اصلا به این افزایش سرمایه و این جور چیزها کاری نداشتم در عمرم! یک بار فهمیدم فسرب افزایش سرمایه میخواهد بدهد رفتم خریدم... آقایی که شما باشی...
الـــــفااااااااتـِـحـَـــــــه.../:.yead.:/
(بعد که فروختم رفت بالا!/.:biggrinsmiley.:/)
(نکن داداش! د نکن! تو هم بازیات گرفتهها!!! :D)

/:.rolleyessmileyani

صدایش را در نیاورید. آری. خر شدم در بالاترین نقطه یکی از پسرهایم درآمد به من گفت یکم بخر من هم حرفش را گوش دادم. حالا احتمالا فردا باید صف خرید باشد تا یر به یر شوم. /:.ph34r-smiley.:/ (پینوشت: پس از این که خریدم رفتم دیدم یارو خالی کرده تا جایی که در توانش بوده!!! /:.yead.:/ عین این دزدهایی که خانه را جوری خالی میکنند که تهش برایت هیچ چیز نماند! /:.happysmiley:./ یک درود به یارو فرستادم و یک لعنت بر پسرم. پسر بیادب و بیهنرم...)

امروز نفهمیدیم خاور و بنو چه شدند؟ باز شدند؟ بسته شدند؟ اینها را هم باز میخواستم چیز شوم بخرم... خدا را شکر مسئولین سازمان بورس بستندنشان. (بستندشان؟ بستندهشان؟ بستندندندشان؟ بستاندنشان؟ به هر روی... بستنش!:Dهر جفتشان را بستند.)

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

میدونید جناب محمدحسین؟؟؟
داشتم بیشتر فکر می کردم که چمه
اما بیشتر که فکر کردم شاید تنها دلیلش سبدم نباشه.
سبدم بدک هم نیست. یکی در میان سبزه. بخوام دقیق بگم دوتا در میون قرمزه. دوتا سبزه یکی قرمزه... اینجوری (به قول بچه داداشم ایجوجو)
اما حس می کنم ادم بعضی وقتا خودش هم نمی دونه چشه
یهویی این حس میاد سراغت که من هیچ کار خاصی نکردم توی زندگیم
حس پوچی و بی ارزشی می کنی
میگی من واسه اینجور زندگی ساخته نشدم.
دلت میخواد یه کار مهم انجام بدی
اما نمی دونی اون کار مهمه چیه یا میدونی چیه اما انجامش ندادی
نمی دونم کسایی هستن توی این دنیا که همیشه حالشون خوب باشه و احساس رضایت از خودشون داشته باشن
مثلا فک کنم بازیگرا وقتی توی اوج هستن هر لحظه دارن این حس خوب و تجربه می کنن
اما خب اونا هم یه زمانی دورشون تموم میشه آیا این حس میاد سراغشون؟؟؟؟
یا مثلا بعضیای دیگه که کارای بزرگ می کنن... مثلا کارای خیر بزرگ...
شاید اونا هم همیشه حسشون خوب باشه...
خلاصه امروز از اون روزاست که کلا به خودم گیر میدم و میگم تو هیچ کاری تو زندگیت نکردی...
بیخیال... این روزا هم میگذره....
فک کنم اینم بخشی از زندگیه دیگه....

بازیگرها نه! ولی بندگان (واقعی) خدا آری.
به نگر من. البته.
بازیگری در بهترین حالت شبیه کار ما است که با آدرنالین بالا بعضی وقتها گل میکند کارمان و هم هیجان داریم و هم سود. (بازیگرها هم گاهی آدرنالین دارند و معروفیت و ... ولی گاهی...) این حالت هم احساس درست لذت نیست...
احساس درست لذت اصلا با آدرنالین نیست. (درست دارم میگویم؟ آدرنالین بود دیگر؟ آری؟)
احساس درست لذت، لذت همراه با آرامش است. که یک ناآرامی خفیف هم در خودش داشته باشد. مانند دریا که هم ساکن است و هم متحرک.

من گاهی شکستها و استرسها و کلا وقایع بد اینقدرررررررر برایم لذت بخش بوده و اصطلاحا بهم چسبیده که نگو... برای این که با خدا بودم... یعنی با خدایی هر دو روی سکهاش لذت بخش است. هم پایین زندگی و هم بالای زندگی. یعنی اصلا دیگر زندگی بالا پایین ندارد وقتی با خدایی. من هم گاهی در زندگیام با خدا بودهام... (به طور مشخص چند ماه از مثلا بیست و چند سالگیام...)
الان که دارم میگویم آب از دهانم راه افتاد... ?????? چقدر خوب است آدم دنیا را بی خیال شود و با خدا حال کند... (مستلزم همان تقوا است که گفتم.... کاش بشود... آرزو میکنم دوباره مانند آن زمان برای خدا باشم.)
کسی که فکرش از این دنیا بیرون میآید... دیگر برایش شکست و پیروزی معنی ندارد...

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

نمیشه فکر این دنیا رو نکرد
اصلا نمیشه
اصلا نمیشه
یعنی هر جوری فکرش و می کنم نمیشه
خواستم این کارو کنم
خودتم که بیخیال شی
یه سری مسئولیت ها روی دوشت حس می کنی
برای خودت هم که بیخیال شی برای اطرافیانت نمی تونی بیخیال شی
نمیشه نمیشه نمیشه
اما میشه با خدا بود...
من این حس رو زیاد تجربه می کنم. اما کوتاهه
به چندین ماه نمیکشه
مثلا شاید یه ماه پیوسته باشه اما چند ماه پیوسته نمیشه
ادمی زاده بالاخره حسش یه وقتایی خراب میشه
پیغمبر نیستیم که

در کل میدونی چجوری میشه که حسم خراب میشه
بخوام ملموسش کنم اینجوری باید بگم
وقتی عشق می ورزی ... عشق می ورزی ... عشق می ورزی و این عشق ورزیدن و دوس داری
دوس داری بی چشمداشت فقط عشق بورزی
اما یهویی می بینی که دلت میخواد عشق دریافت کنی و دریافت نمی کنی
اینجاست که یهویی خالی می کنی... افسرده می شی و دلت میخواد همه کارات و رها کنی و فقط بخوابی
خدا گاهی اینجوری میکنه باهات... چراش و نمی دونم....=((
حس می کنی صدات و نمیشنوه=((


راستی: آدرنالین هم آره درست بود.../.:biggrinsmiley.:/

من برم بخوابم. امروز هم واسه ارسال درخواست مدرک از دانشگاه به مشکل برخوردم.
نمی دونم فقط من توی بعضی کارای اینترنتی گیر می کنم یا همه... گاهی هم واقعا اشکال از سایته به نظرم.:-s

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بازیگرها نه! ولی بندگان (واقعی) خدا آری.
به نگر من. البته.
بازیگری در بهترین حالت شبیه کار ما است که با آدرنالین بالا بعضی وقتها گل میکند کارمان و هم هیجان داریم و هم سود. (بازیگرها هم گاهی آدرنالین دارند و معروفیت و ... ولی گاهی...) این حالت هم احساس درست لذت نیست...
احساس درست لذت اصلا با آدرنالین نیست. (درست دارم میگویم؟ آدرنالین بود دیگر؟ آری؟)
احساس درست لذت، لذت همراه با آرامش است. که یک ناآرامی خفیف هم در خودش داشته باشد. مانند دریا که هم ساکن است و هم متحرک.

من گاهی شکستها و استرسها و کلا وقایع بد اینقدرررررررر برایم لذت بخش بوده و اصطلاحا بهم چسبیده که نگو... برای این که با خدا بودم... یعنی با خدایی هر دو روی سکهاش لذت بخش است. هم پایین زندگی و هم بالای زندگی. یعنی اصلا دیگر زندگی بالا پایین ندارد وقتی با خدایی. من هم گاهی در زندگیام با خدا بودهام... (به طور مشخص چند ماه از مثلا بیست و چند سالگیام...)
الان که دارم میگویم آب از دهانم راه افتاد... ������������������������������������ چقدر خوب است آدم دنیا را بی خیال شود و با خدا حال کند... (مستلزم همان تقوا است که گفتم.... کاش بشود... آرزو میکنم دوباره مانند آن زمان برای خدا باشم.)
کسی که فکرش از این دنیا بیرون میآید... دیگر برایش شکست و پیروزی معنی ندارد...

بازیگر منظورتان کدام بازیگر بود؟
من فکر کردم هنرپیشه را میگویید... الان نگاه کردم دیدم در نوشتهتان منظور، بازیگر سهام هم میتواند باشد. به هر روی... فرقی نمیکند. آن هم همین است.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بازیگر منظورتان کدام بازیگر بود؟
من فکر کردم هنرپیشه را میگویید... الان نگاه کردم دیدم در نوشتهتان منظور، بازیگر سهام هم میتواند باشد. به هر روی... فرقی نمیکند. آن هم همین است.

نه. منظورم همون هنرپیشه بود
اما تو ذهنم هنرپیشه هایی که خیلی محبوبن بود. که آرامش دارن و بی حاشیه ان
وگرنه که همونا هم بعضیا شون حالشون بده. معلومه قشنگ
ولی کلا مثال بچگانه ای زدم.
بهتره اینجوری بگم
هر کسی یه هدفی داره. اونایی که تو مسیر هدفشون هستن و به قسمت اعظمی از هدفشون رسیدن احساس رضایت دارن...
حالا این هدف هر چیزی میتونه باشه
میتونه هنرپیشه ای باشه که مشهور و محبوب شده
میشه مهندسی باشه که تو کارش حرفی واسع گفتن داره
میتونه معلمی باشه که یه روش خاص تدریس و ابداع کرده و برند شده
میتونه اصلا یه خانوم خانه داری باشه که احساس خوشبختی و رضایت از زندگیش داره
نمیدونم... مهم اون حس رضایته هست... اون حس شادی و آرامش درونیه هست...
مهم اینه چی از زندگی میخوای و الان کجای اون چیزایی که میخوای هستی

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

دیدین بعضی آدما رو که حس میکنی خیلی از زندگیش رضایت داره
بعد با خودت که مقایسه اش میکنی میگی خدایا هیچچچچی هم نداره که
چرا پس اینقدر حس میکنه خوشبخته؟؟؟
می بینی یه زندگی معمولی داره... یه همسر معمولی رو به پایین حتی یه زندگی معمولی رو به پایین هم تونسته واسش بسازه
از نظر اینکه بگم عشق خاصی هم بینشون هست که حالشون و خوب کرده می بینی نه....
همسرش تو ابراز احساسات هم مشکل داره حتی و خشکه
اما میبینی خانومه حس خوشحالی و رضایت و گاها حتی غرور و فخرفروشی داره
با خودم این لحظه ها میگم هر چقدر کمتر از زندگی بخوای از دنیا از خدا از پول از عشق از همه چی هر چی کمتر بخوای انگار حالت بهتره که
اما نمیتونی هم کم بخوای
این بلندپروازی هات و هم دوس داری و هم اذیتت میکنن
دوسشون داری چون بهت انگیزه ی تلاش میدن
اذیتت میکنن چون نمیتونی به کم قانع باشی و کما رو نمی پذیری و بهت فشار میاد...
در کل بخوای چرتکه بندازی از خیلی ها خیلی بیشتر داری اما اندازه ی اون حالت خوب نیست.
البته اونا هم شاید یه روزی یه جایی به یه طریقی با دنیایی بزرگتر از اون دنیاش آشنا میشه و اون جاست که فک کنم فرو میریزه و یهویی دیگه خیلی گند میزنه... بعضیاشون هم نه... شاید همیشه خوشحال بمونن

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

خداااااایااااا
این اینترنت اذیت میکند. این سازمان بورس و قوانین مندرآوردیاش اذیت میکند. این کندی و بدی کارگزاری اذیت میکند.
ولی در نهایت راضیام ازت.
/:.rolleyessmileyani/.:biggrinsmiley.:/ @};-
----------------------
این دیگر چه مدل نمودار میانروزی است؟

مال تماوند است.

مردم این روزها چه میزنند؟
?

پینوشت: عکس ۳۵ کیلوبایتی بالا ده بار خودش و ما را کشت تا بارگزاری شود!
/:.offtopic.:/

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

اقای محمدحسین؟ من امروز توی نت دنبال یه عکسی می گشتم که نهایت داد و فریادم به خدا رو برسونم.
اما چیزی پیدا نکردم.
ولی کلا میخوام به خدا بگم:
خدایاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ااااااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ بسه دیگه... این بورس و مثبت کن. دیوونه شدم دیگهههههههههههههههههههههه~X(~X(~X(
دوستان میان میگن مگه بورس باید همیشه مثبت باشه
مگه باید همیشه 5 درصدی باشه
اخه بعد از 4 ماه ریزش و یک ماه روند ساید باید دیگه یه رشد شارپی داشته باشیم. نباید؟؟؟؟؟ عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خدایا میخوام یه اخطاری بهت بدم /:.offtopic.://:.offtopic.://:.offtopic.:/هر کی و اندازه ظرفیتش امتحان کن خداااااااااااااااا~X(~X(~X( موهامو بکشم دلت خنک میشه خدا؟

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

دوستان...
من واقعا اعصابم خرد میشود پای تابلو...
شماها احیانا راهکاری ندارید؟
خیلی استرس دارد. خیلی اعصابخردی دارد... خیلی انرژی میبرد...
من گاهی بعد از بازار میافتم اصلا...
دیگر هیچ کاری ازم بر نمیآید...
باید یک راست بروم رختخواب و دست کم نیم ساعتی استراحت کنم...
اووووووففففففف....
#:-S
هم روزهای خوب و هم روزهای بد...
اصلا اینمدلی نمیشود زندگی کرد...
باید حتما یک مقدار کارهایم را بلند مدتتر کنم...
یک کاری کنم که پای تابلو نباشم.

یا این که یک راهکاری برای منظمتر کردن کارهایم پیدا کنم.

یا این که بخشی از کار را ماشینی کنم.

به هر روی... اینجوری نمیشود.
این دو تا شوید سیاهی هم که برایمان مانده (این مدلی اگر بخواهم پیش بروم) رو به سپیدی میگراید... (میگراید؟ میگرود؟ میگردد؟ گردومیگیرد؟)

کار زیاد نیستها! ولی انرژی زیاد میگذارم. الکی هولم!