دورهمی چند نفره

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

صبر خیلی مهمه ، صبر به معنای نا امید نشدن و ادامه دادن راه ، حتی وقتی که ی حسی میگه فایده نداره اشتباهه و....


بنظرم ادم تو هر صفی که وایسه حتما بهش میرسه فقط صبر می خواد (جای بدش هم اینجاس که فقط تو ی صف گاها میشه وایسد ، نمیشه به طرف بگی جام را نگهدار من برم اون یکی صف هم جا بگرم و بیام/:.ph34r-smiley.:/

راز موفقیت ادامه دادن کار هست ،

[تیدی آلفا]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

صبر خیلی مهمه ، صبر به معنای نا امید نشدن و ادامه دادن راه ، حتی وقتی که ی حسی میگه فایده نداره اشتباهه و....


بنظرم ادم تو هر صفی که وایسه حتما بهش میرسه فقط صبر می خواد (جای بدش هم اینجاس که فقط تو ی صف گاها میشه وایسد ، نمیشه به طرف بگی جام را نگهدار من برم اون یکی صف هم جا بگرم و بیام/:.ph34r-smiley.:/

راز موفقیت ادامه دادن کار هست ،

یادمه از 5 سالگی تو صف بودیم


ی روز صف شیر

ی روزی نون

ی روزی چای زرد کوپنی

ی روز صف کپسول

همیشه ما رو کله صبح میزاشتند اول صف


بعد که موقع خرید میشد می رفتیم آخر صف

چطوری ؟

یکی میومد میگفت من سبد گذاشته بودم

یکی میگفت من این سنگ ریزه هستم

خلاصه هر چی بفکرت برسه

طرف میگفت من اونم که فقط خودش جا کنه جلوی ما


چه دورانی بود

تلخ و شیرین


شما با جمله ت من بردی تو همون زمان

آدم تو هر صفی که وایسه حتما بهش میرسه

الان هم دوست دارم بعضی سهام سر خطی بزنم بر م اول صف


ولی همیشه خواب میمونم

ساعت 11 تازه از خواب بلند میشم


دیگه کسی مجبورمون نمیکنه مثل بچگیمون سحر خیز باشیم


خوبی بورس به همینه

والا

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

یادمه از 5 سالگی تو صف بودیم


ی روز صف شیر

ی روزی نون

ی روزی چای زرد کوپنی

ی روز صف کپسول

همیشه ما رو کله صبح میزاشتند اول صف


بعد که موقع خرید میشد می رفتیم آخر صف

چطوری ؟

یکی میومد میگفت من سبد گذاشته بودم

یکی میگفت من این سنگ ریزه هستم

خلاصه هر چی بفکرت برسه

طرف میگفت من اونم که فقط خودش جا کنه جلوی ما


چه دورانی بود

تلخ و شیرین


شما با جمله ت من بردی تو همون زمان

آدم تو هر صفی که وایسه حتما بهش میرسه

الان هم دوست دارم بعضی سهام سر خطی بزنم بر م اول صف


ولی همیشه خواب میمونم

ساعت 11 تازه از خواب بلند میشم


دیگه کسی مجبورمون نمیکنه مثل بچگیمون سحر خیز باشیم


خوبی بورس به همینه

والا

از صف شیر متنفرم.
همیشه هم نامرد یک سری را از درب پشتی راه میداد و جلو جلو راه میانداخت و میگفت اینها از قبل اینجا بودهاند!

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بررسی برای فردا :

گروه خوب :

چند رشته ای
شیمیایی

نمادها:

پترول
پیزد
امید (می خواستم پاکش کنم چون سنگینه ولی حالا اینم باشه تو لیست )
بزاگرس
تلیسه
تملت :| (اینو حتما چک کنم ، نرم افزار میگه خوبه ، نظر خودم میگه بد هست)
حفاری
دی (دیگه صد در صد فرداباید برگرده :| اگر بر نگشت مشخصه تکنیکال مفتش گرونه تو بازار سفته بازی)
زقیام
غشان
فایرا ()
قشرین
قشیر
(نوین تو لیست نیست اما دفعه قبل از مثبت کامل به منفی اومد فرداش از منفی به مثبت کامل رفت و بعدم رشد کرد)
های وب B-)
واحیا پایین ترین قیمت 6 ماه گذشته اس
وخاور (مثل تملت)

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

بین خودمان باشد امروز میخواستم شستا را منفی کامل اول صبح بردارم و مثبت پنج بفروشم! نکردم! به جایش رفتم یک چیزی را مثبت پنج خریدم بلافاصله شد منفی پنج و همانجا هم گیر کرد.
:D
با تچکر.
(این را میگویم که دوستانی که احساس شکست میکنند احیانا یک مقدار امیدوار شوند!)

بخندین... کار درست و شما می کنید.
ولی بی پولی من و به شدت افسرده می کنه.
من واقعا این روزا افسرده و پرخاشگر و بی مصرف شدم.
اصلا تحمل هیچی و ندارم.
امروز یکی از مزخرف ترین روزای زندگیم بود
سهامم که کلا صف فروش.... اون بماند (قابل توجه جناب سروش من پترول و دی و های وب دارم. از سهامی که واسه فردا پیشنهاد دادین. باشد که رستگار شوم)
نتم هم قطع شده بود
زنگ زدم کارشناسه هم یه خانم نابغه بود نابغه تر از خودم
گفت مودمت و ریست کن
مودم و ریست کردم دیگه چراغ ای دی اس الم روشن نمی شد
دوباره همه بند و بساطم و بردم تو حال از سر خط وصل کردم
منتظر موندم تا از پشتیبانی بهم زنگ بزنن که تنظیمات مودم و دوباره انجام بدم
ساعت 4 هم کلاس انلاین داشتم
دوساعت کنار بخاری خوابیدم. 5 دقیقه ای یه بار مامانم صدام میزد از پشتیبانی زنگ نزدن. پاشو خودت دوباره زنگ بزن ...
خلاصه ....
تو دقیقه نود نتم وصل شد و به کلاس رسیدم
آینه ام هم شکست
سر بچه ی داداشم هم داد زدم
از اینکه مجبور بودم بشینم توی کلاس مباحث اجرایی عمران که هیچ تجربه ای هم ندارم حالم به هم میخورد
احساس بدی داشتم که شش سال یه رشته (البته هفت سال ... چون من تزم خیلی طول کشید) رو خوندم و هیچ استفاده ای هم ازش نکردم
استاده هم هی میگه همه مشارکت کنین. اخه منی که اصلا کار اجرایی نکردم چمیدونم چی به چیه که مشارکت کنم؟؟؟؟
خلاصه امروز روز گندی بود.... نحسی گرفته بود من و

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

از صف شیر متنفرم.
همیشه هم نامرد یک سری را از درب پشتی راه میداد و جلو جلو راه میانداخت و میگفت اینها از قبل اینجا بودهاند!

من هم از صف نانوایی متنفرم...البته قبلا کم بود...دیگر به لطف آزاد پزها... وفور نانوایی هست...
الا الخصوص زمستان ها که سوز و سرما به استخوان میرسید....میرفتم صف..میدیدم جلوتر از من هفت هشت نفر وایستاده...حساب میکردم 40 تا بربری...هر کدام میانگین چهار پنج تا بگیرن.....به من هم میرسه...نفراول و یا دوم میگفت 20 تا یا 15 تا....پشت سری ها قبض روح میشدند...نمیشد چیزی گفت..بچه بودیم...می باسیت نیم ساعت صبر میکردیم تا تنور بعدی....
چه روزهایی داشتیم...الان دو نفر جلوتر باشند...آدم بی قرار میشه...

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام و عرض ادب و احترام

راهکار دارم درجه یک (پرداخت صدقه ) تا می تونید راه به راه صدقه بدین ، ی مدت بعدش یهو احساس خوشبختی می کنید (دلتون خود به خود شاد میشه ) مطمن هم هست نه مث پترول و دی و های وب بگیر و نگیر دار.

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

من هم از صف نانوایی متنفرم...البته قبلا کم بود...دیگر به لطف آزاد پزها... وفور نانوایی هست...
الا الخصوص زمستان ها که سوز و سرما به استخوان میرسید....میرفتم صف..میدیدم جلوتر از من هفت هشت نفر وایستاده...حساب میکردم 40 تا بربری...هر کدام میانگین چهار پنج تا بگیرن.....به من هم میرسه...نفراول و یا دوم میگفت 20 تا یا 15 تا....پشت سری ها قبض روح میشدند...نمیشد چیزی گفت..بچه بودیم...می باسیت نیم ساعت صبر میکردیم تا تنور بعدی....
چه روزهایی داشتیم...الان دو نفر جلوتر باشند...آدم بی قرار میشه...

جهت عدم سوء استفاده افراد سودجو یا بی جنبه ادیت شد.:D

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

ولی بی پولی من و به شدت افسرده می کنه.

رویا خانم..
نمیدانم منظورتان از بی پولی چی هست!...
شب یلدا رفته بودم...زیتون بخرم..یک جوانی آمد..گفت 2 تومان سیگار بده...5 تومان هم پول...کارت داد که فروشنده بکشه....کشید و گفت عدم موجودی...بیچاره گفت پس 5 تومان بکش...پول رو گرفت و یه نفس یا آه از ته دل کشید و رفت...
خیلی حالم گرفته شد...خواستم کمک کنم...گفتم به غرورش برمیخوره...
حساب کن..شب یلدا...2 هزار تومان نداشته باشی/:.sadsmiley.://:.sadsmiley.:/

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

رویا خانم..
نمیدانم منظورتان از بی پولی چی هست!...
شب یلدا رفته بودم...زیتون بخرم..یک جوانی آمد..گفت 2 تومان سیگار بده...5 تومان هم پول...کارت داد که فروشنده بکشه....کشید و گفت عدم موجودی...بیچاره گفت پس 5 تومان بکش...پول رو گرفت و یه نفس یا آه از ته دل کشید و رفت...
خیلی حالم گرفته شد...خواستم کمک کنم...گفتم به غرورش برمیخوره...
حساب کن..شب یلدا...2 هزار تومان نداشته باشی/:.sadsmiley.://:.sadsmiley.:/

چی بگم
فقط میتونم بگم شرمنده شدم از ناشکری هام
خدا به همه کمک کنه.

کمکش می کردین یه جوری خب...:(

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

جهت عدم سوء استفاده افراد سودجو یا بی جنبه ادیت شد.:D

خوب شد یادم انداختی....
همیشه تو صف نانوایی به خانم ها حسودیم میشد....20 نفر آفا این طرف...دو تا خانم اون طرف...قانون نانوایی هم یک آقا یک خانم بود...خانم ها دو دقیقه نمی شد میرفتند..منم توی صف دو رقمی بودم...

[کریس گاردنر]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

چی بگم
فقط میتونم بگم شرمنده شدم از ناشکری هام
خدا به همه کمک کنه.

کمکش می کردین یه جوری خب...:(

یکی دو تا نیستند که...واجب تر از این ها خیلی هستند...کمک باید جوری باشد که طرف احساس شرمندگی نکند...
دوست ندارم بگویم...اما چون وضع وخیم را بدانید خدمتت عرض میکنم...یک خانم سالخورده و مریض ...با 4 تا دختر...حتی حمام هم نداشتند...چند نفری مشارکت کردند..حمام ساختند..
خدا خیرش بده آن کسی که این حمام را ساخت...به یک نفری گفت اینها خیلی کمبود دارند....من هم تا توانم میرسید کمک کردم....این یک نفر هم دوستم بود....چند نفری مشارکت کردیم...بخاری گرفتیم..دیدیم اجاق گاز ندارند...اجاق را گرفتیم...دیدیم یخچالشان از تابستان خرابه...(البته یکی از دوستان هم زحمت تعمیر یخچال را کشید...دیروز هم برد تحویل داد)...
چه خانمهای مومنی بودند..
یکی شبها بخاطر نبود بخاری در سوز و سرما میخوابه...یکی هم آنقدر داره...که سالی یکبار مدل دماغش را عوض میکند...

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

یکی دو تا نیستند که...واجب تر از این ها خیلی هستند...کمک باید جوری باشد که طرف احساس شرمندگی نکند...
دوست ندارم بگویم...اما چون وضع وخیم را بدانید خدمتت عرض میکنم...یک خانم سالخورده و مریض ...با 4 تا دختر...حتی حمام هم نداشتند...چند نفری مشارکت کردند..حمام ساختند..
خدا خیرش بده آن کسی که این حمام را ساخت...به یک نفری گفت اینها خیلی کمبود دارند....من هم تا توانم میرسید کمک کردم....این یک نفر هم دوستم بود....چند نفری مشارکت کردیم...بخاری گرفتیم..دیدیم اجاق گاز ندارند...اجاق را گرفتیم...دیدیم یخچالشان از تابستان خرابه...(البته یکی از دوستان هم زحمت تعمیر یخچال را کشید...دیروز هم برد تحویل داد)...
چه خانمهای مومنی بودند..
یکی شبها بخاطر نبود بخاری در سوز و سرما میخوابه...یکی هم آنقدر داره...که سالی یکبار مدل دماغش را عوض میکند...

ولی من دوس دارم اونقدری پول داشته باشم که بتونم اینجور افراد و هم شناسایی کنم و کمک کنم
البته دارم شعار میدم
یکی و می شناسم که خودش به فکر تجملات و اینا نیست
خیلی هم خوب پول در میاره اما خیلی خیلی کمک می کنه
جوری کمک می کنه که من حس می کنم زیاده از حد دل رحمه و داره خودش و اذیت می کنه
از دماغ گفتید یادم افتاد باز
من الان دو ساله که میخوام عمل کنم اما هر بار به خاطر مخالفت بابام و ترس خودم جا میزنم.
تا حالا سه بار نوبت عمل گرفتم کنسل کردم.
دو روز قبل عمل کنسل می کنم. /.:biggrinsmiley.:/

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها


در مورد پکویر هم دو به شک هستم که تو منفی بفروشم برود؟ یا نگه دارم. تو کانال کوتاهمدت کف است.
ولی دارد گیج میزند... حال رشد هم ندارد.... به بیان بهتر: کسی پشت فرمان نیست.


احتمالا صبر کنم ببینم اگر آمد روی صفر آنجا بفروشم.

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

باز دوباره رفتهام به آن زمان که ششصدتا نماد در سبدم نگهداری میکردم... (البته نمیشد... مجبور بودم... ولی باز دوباره باید درستش کنم.)