دورهمی چند نفره

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

اما کائنات چیزی خارج از زندگی شخص است که فکر می کنم هر کسی بسته به ارتعاشاتش ازش دریافت می کنه
یکی ارتعاشات منفی داره پس منفی ها رو ازش دریافت می کنه
یکی ارتعاشاتش مثبت هست و مثبت ها رو دریافت می کنه.

فکر می کنم بخواییم بیاریمش توی دین
مثه این می مونه که یکی پیام های شیطان رو قبول می کنه و طبق اون عمل می کنه (گاهی شیطان خیلی قشنگ و حرفه ای وارد عمل میشه و یه چیز بد رو خوب جلوه میده جوری که نمی فهمی پیام شیطان بوده)
و یکی پیام های خدا رو دریافت می کنه و طبق اون عمل می کنه...
پیام شیطان و خدا خیلی میتونه شبیه هم باشه... توی یه سری چیزا واضح هستا
اما منظورم توی تصمیماتمون هست
این که فرد به درجه ای از معنویت رسیده باشه که الهاماتش الهامات الهی باشه نه شیطانی
توی مواردی دارم میگم که بحث گناه و ثواب نیستا...
مثلا شما میخوای یه سفر بری.... به دلت میوفته این سفر و برو .... خیلی مهمه در نهایت کی به دلت انداخته
شاید اون سفر و بری و وارد یه مسیر بدی توی زندگیت بشی با یه شخص بد مثلا آشنا شی و زندگیت نابود بشه
شاید اون سفر و بری و با یه شخص خیلی خوب آشنا بشی و بازم مسیر زندگیت در جهت خوب عوض بشه.
منظورم این جور چیزاستا

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

یکشنبه که پالایش مثبت شد در گروه به دوستان گفتم بخرن :D دیروز و امروز عکس فرستادن که حقوق 2 ماه کارمندیشون رو ضرر دادن تو پالایش ، برا سر منم جایزه گذاشتن ، /:.ph34r-smiley.:/ بهشون میگم بازار بر میگرده باور نمی کنن :|

وبصادر و تجارت دارا یکم هم احتمالا خوب باشه (رو همون حسابی که پالایشی خوب بود /:.tonguesmiley:./ )

بقول امام قولی خان مرگ بر زالو صفتان بازارگردان :D



پ.ن:کاش فردا مسابقه شاخص برنده بشم./.:blushsmiley:./ اگه برنده نشم بفنا رفتیم :|

[roya123]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

آهان...
این را میخواستم بگویم...
نمیدانم جریانش چیست که همیشه (تقریبا همیشه) این بد شدن بازار با حال بد من همراه میشود. گمان میکردم حال بدم باید از بدی حال بازار باید باشد ولی بعدا دیدم گاهی حالم زودتر خراب میشود! (احتمالا بدی حال بازار به خاطر بدی حال من است! /.:blushsmiley:./:->:p:D)
یعنی تقریبا همیشه همین است... حالا نمیدانم جریانش چیست؟ ولی همیشه همین است که : سهپلشت آید و زن زاید و مهمان عزیزی برسد...! #:-S حال بدنی و حال روحی و کارهای پژوهشی و وضع بازار همیشه با هم به هم میریزند.
بگذریم...
(گاهی آدم یک چیزی را میداند خرافات است. ولی دوست دارد باور کند! این هم از همانها است. :D ما میخواهیم نتیجه را به گردن نگیریم... اینگونه توجیه میکنیم... شما هم به روی ما نیاورید... بگویید آری خرافات تو درست است.)

میگم پس از حالا به بعد یه لطفی کنید همون روزی که حالتون بد شد یه ندا بدید که ما کامل نقد کنیم که کلا از ریزش بازار در امان بمونیم :D

[عابد - زاهد]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام وعرض ادب
ترجیع بند از سعدی

فکرم به همه جهان بگردید
وز گوشهٔ صبر بهترم نیست

با بخت جدل نمیتوان کرد
اکنون که طریق دیگرم نیست

بنشینم و صبر پیش گیرم
دنبالهٔ کار خویش گیرم

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

مچ دستم صاف شد :| تمام نماد ها را بررسی کردم :|

بهترین شاخص ، شاخصی 30 شرکت برتر بازار اول

فلزات قوی گروه تکنیکالی همشون خوبن بجز چنتا دونشون ( که نام نمی برم)

خودرویی ها بد بودن همه (خرینگ حباب ) (یدونه خاذین یکم خوب بود )

نکته جالب اینکه زراعتی ها هم خوب بودن ! یکی از بهتریناشون زفکا ، (و البته سیمرغ سوپر حباب)

غذایی در هم بودن هم خوب داشتن هم بد ، غزر شاید یکم خوب باشه

سیمانی ها سمازن را دارن

حاسآ حباب !

دارویی ها ، خوب و بد داشتن ، دتماد تقریبا اصلاحش باید تموم بشه



در کل فردا چنتا فلزات بذارین واچ

ان شاءالله بازار فلزات مثبت بشه.

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام

این متن مکن است حاوی بار منفی باشد!
این داستانی که جناب تیدی پیور در قسمت کرونا گذاشتن، در مورد کنترل(کاهش)جمعیت، بنظرم مطلب مهمی هست، حالا اینکه واکسن خوبه یا بد رو نمی دونم، اما بحث کنترل جمعیت (حذف افرادی که بالایی ها بهشون نیازی ندارن) صورت میگیره،

در ساختار طبقاتی اجتماعی، یک نفر بالاترین طبقه اس، بذارین شکل بذارم






اگر اون طبقه بالایی، خودش به وسیله اتوماسیون بتونه نیاز های خودشو تامین کنه، دیگه نیازی به رعیت ها نیست، در واقع چون نیاز طبقه بالا رفع شده از همون طبقه زیرین، طبقه بالا شروع می کنن به حذف کردن،

البته این حذف کردن باید خیلی هوشمندانه باشه، جوری که طبقه زیرین، بالاترین طبقه، بر علیه طبقه بالایی خودش نتونه حرکتی بزنه،


نمی دونم توضیح این لازم هست یا نه، فرض کنیم من ارباب هستم 10 نفر هم زن و بچه دارم مجموعا 11 نفریم، بالاترین طبقه، نیاز داریم به گندم، خودمون هم که نمی ریم کار کنیم، هر کشاورز(رعیت) در ازای یکسال کشاورزی، 1.5 پیمانه گندم تولید میکنه، یک پیمانه اش که برای خودشه که زنده بمونه سال بعد هم کار کنه، 0.5 پیمانه رو مالیات میده به من، من 11 نفرم، در نتیجه 22 تا رعیت که داشته باشم، سر به سر میشم، البته من که وقت ندارم به کار رعیت نظارت کنم، مثلا برا 20 تا 30 تا رعیت، 3 تا تفگدار هم لازم دارم، در واقع، طبقه من+ نگهبانام میشیم 14 نفر، در نتیجه 28 نفر رعیت لازم دارم حداقل، ( هرچی هم رعیت بیشتر، بهتر، تو این سیستم، )

حالا فرض کنید من به اتوماسیون برسم، تراکتور هوشمند بیارم، کشت داشت و برداشت حراست و... خود تراکتور انجام بده، نهایت، دوتا تکنسین می خوام که به تراکتورم رسیدگی کنن، و اون حداقل 28 رعیت +2 نگهبان، اضافی هستن، فقط در مصرف اکسیژن های هوا دارن با من خان، ارباب، رقابت می کنن، بهتره که حذف بشن.

نظرتان؟

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

سلام

این متن مکن است حاوی بار منفی باشد!
این داستانی که جناب تیدی پیور در قسمت کرونا گذاشتن، در مورد کنترل(کاهش)جمعیت، بنظرم مطلب مهمی هست، حالا اینکه واکسن خوبه یا بد رو نمی دونم، اما بحث کنترل جمعیت (حذف افرادی که بالایی ها بهشون نیازی ندارن) صورت میگیره،

در ساختار طبقاتی اجتماعی، یک نفر بالاترین طبقه اس، بذارین شکل بذارم






اگر اون طبقه بالایی، خودش به وسیله اتوماسیون بتونه نیاز های خودشو تامین کنه، دیگه نیازی به رعیت ها نیست، در واقع چون نیاز طبقه بالا رفع شده از همون طبقه زیرین، طبقه بالا شروع می کنن به حذف کردن،

البته این حذف کردن باید خیلی هوشمندانه باشه، جوری که طبقه زیرین، بالاترین طبقه، بر علیه طبقه بالایی خودش نتونه حرکتی بزنه،


نمی دونم توضیح این لازم هست یا نه، فرض کنیم من ارباب هستم 10 نفر هم زن و بچه دارم مجموعا 11 نفریم، بالاترین طبقه، نیاز داریم به گندم، خودمون هم که نمی ریم کار کنیم، هر کشاورز(رعیت) در ازای یکسال کشاورزی، 1.5 پیمانه گندم تولید میکنه، یک پیمانه اش که برای خودشه که زنده بمونه سال بعد هم کار کنه، 0.5 پیمانه رو مالیات میده به من، من 11 نفرم، در نتیجه 22 تا رعیت که داشته باشم، سر به سر میشم، البته من که وقت ندارم به کار رعیت نظارت کنم، مثلا برا 20 تا 30 تا رعیت، 3 تا تفگدار هم لازم دارم، در واقع، طبقه من+ نگهبانام میشیم 14 نفر، در نتیجه 28 نفر رعیت لازم دارم حداقل، ( هرچی هم رعیت بیشتر، بهتر، تو این سیستم، )

حالا فرض کنید من به اتوماسیون برسم، تراکتور هوشمند بیارم، کشت داشت و برداشت حراست و... خود تراکتور انجام بده، نهایت، دوتا تکنسین می خوام که به تراکتورم رسیدگی کنن، و اون حداقل 28 رعیت +2 نگهبان، اضافی هستن، فقط در مصرف اکسیژن های هوا دارن با من خان، ارباب، رقابت می کنن، بهتره که حذف بشن.

نظرتان؟

فعلا که کسی جای کسی را تنگ نکرده. خدا را شکر.
این برای زمانی است که ماشین قشنگ جای انسان را بگیرد. و ثروتمندان دچار تضاد منافع با فقیران بشوند.
اکنون هم همین هست ولی به صورت استثمار (نه حذف). یعنی همیشه در طول تاریخ نفراتی که میروند بالا تلاش میکنند مانند انگل خون آن پایینیها را بخورند و گندهتر بشوند. (در همین بورس هم میبینیم دیگر. اینقدر لوکوموتیو بورس وجود دارد که... در جهان هم همین است. همیشه هم بوده.)
به عبارت دیگر: خدا را شکر که اغنیاء احساس نیاز به حذف فقرا نکردهاند. ???????

[mhjboursy]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

فعلا که کسی جای کسی را تنگ نکرده. خدا را شکر.
این برای زمانی است که ماشین قشنگ جای انسان را بگیرد. و ثروتمندان دچار تضاد منافع با فقیران بشوند.
اکنون هم همین هست ولی به صورت استثمار (نه حذف). یعنی همیشه در طول تاریخ نفراتی که میروند بالا تلاش میکنند مانند انگل خون آن پایینیها را بخورند و گندهتر بشوند. (در همین بورس هم میبینیم دیگر. اینقدر لوکوموتیو بورس وجود دارد که... در جهان هم همین است. همیشه هم بوده.)
به عبارت دیگر: خدا را شکر که اغنیاء احساس نیاز به حذف فقرا نکردهاند. ������������������������������������������

البته... تنها این احساس عدم نیاز به دیگران در مورد بعد پولی نیست!
ببینید... چرا اکنون خیلیها میآیند دم از حفظ محیط زیست و حفظ گونههای جانوری میزنند؟ دلشان برای آن جانوران میسوزد؟ نه! میخواهند خودشان بعدا دو تا جانور داشته باشند ببینند!
جامعه فقیر هم همین است (مانند همین گونههای جانوری در حال انقراض ?).
تنها موضوع اکسیژن و پول و ... نیست.
من غنی، اگر فقیر نباشد، به که بروم پز بدهم؟
نسبت به وضع که بروم دلخوش باشم؟
اصلا همین که یک بخش پایینی جامعه هست... این خودش مهم است. اگر این حذف شود بخش پایینی جامعه (یا به کل حذف میشود) یا میشود همینجا که من اکنون نشستهام!
?
یعنی اگر فقیرها را حذف کنم خودم میشوم همان بخش پایینی جامعه. یا این که به کل جامعه حذف میشود. و این بخشی از نیاز من است.

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

همین الان هم خیلیا هستن که هیچ منفعتی برای سیستم ندارن، و بنظرم سیستم در پی حذفشون هست (البته بشرطی که حذفشان هزینه ای نداشته باشد، )

اتفاق جالبی هست بنظرم، مثلا اینکه بشه 2-3 میلیارد جمعیت را چند نفر قلیل، مجاب کنن که تو خونه هاشون بمونن و بیرون نیان، یا فلان عمل رو بهشون دیکته کنن، و اونا هم اعتراض نکنن و مطیع باشن،

در واقع به معنای کامل، کنترل کردن جمعیت،

هر چند همین الان هم این اتفاق میوفته، ولی پشتش داستان چند هزار ساله هست، منظور بحث مشروعیت هست، اینکه ایا خانه ی من واقعا مال من هست؟

مورچه های خونه ی ما که میگن ما قبول نداریم ? اومدن تو خونه ی ما برا خودشون خونه ساختن، هرچی هم میکشیمشون، کوتاه نمیان، و سهم می خوان

ولی مثلا کارتن خواب ها مشروعیت ما رو بر این خونه پذیرفتن، مثلا حمله نمی کنن بیان بگن مال ماست. این مشروعیته در طی هزاران سال بوجود اومده


حالا خیلی برام جالبه که اینا چطور می خوان یک از سری از نفرات رو حذف کنن، در صورتی که خودشون قلیل هستن.

ی چیزایی شبیه داستان فرعون و نمرود و... که دادن همه نوزادان ذکور رو کشتن.

کار جالبیه

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

البته... تنها این احساس عدم نیاز به دیگران در مورد بعد پولی نیست!
ببینید... چرا اکنون خیلیها میآیند دم از حفظ محیط زیست و حفظ گونههای جانوری میزنند؟ دلشان برای آن جانوران میسوزد؟ نه! میخواهند خودشان بعدا دو تا جانور داشته باشند ببینند!
جامعه فقیر هم همین است (مانند همین گونههای جانوری در حال انقراض ?).
تنها موضوع اکسیژن و پول و ... نیست.
من غنی، اگر فقیر نباشد، به که بروم پز بدهم؟
نسبت به وضع که بروم دلخوش باشم؟
اصلا همین که یک بخش پایینی جامعه هست... این خودش مهم است. اگر این حذف شود بخش پایینی جامعه (یا به کل حذف میشود) یا میشود همینجا که من اکنون نشستهام!
?
یعنی اگر فقیرها را حذف کنم خودم میشوم همان بخش پایینی جامعه. یا این که به کل جامعه حذف میشود. و این بخشی از نیاز من است.

اگر ده قسمت باشن، قسمت اول 90 درصد ثروت را دارن، 4 قسمت بعد که طبقه متوسط هستن 8 درصد ثروت، و 50 درصد باقی جمعیت هم جز طبقه پایین هستن با 2 درصد ثروت

جمع طبقه متوسط و غنی برابر با 50 درصد جمعیت هست، و


با استناد به الگوی توزیع ثروت بین طبقات سه گانه، توزیع ثروت در سطح جامعه به قدری نابرابر است که اگر بازتوزیع کامل ثروت انجام شود، نه تنها طبقه پایین، بلکه طبقه متوسط نیز از نظر اقتصادی منتفع خواهد شد و تنها طبقه بالا (دهک ثروتمند جامعه) متضرر خواهد شد. طبقه متوسط بدین علت از بازتوزیع ثروت منتفع می گردد که در شرایط کنونی، سهم کمتری از ثروت جامعه را در تناسب با سهم جمعیتی خود در اختیار دارد. به عبارتی دیگر، طبقه متوسط بر اساس الگوی تقسیم بندی طبقاتی در نظریه پارادوکس منافع، 40 درصد از جمعیت جامعه را به خود اختصاص داده است، اما ثروت این طبقه در مجموع تنها بین 11 تا 23 درصد است. لذا انتظار می رود که طبقه متوسط حامی سیاست های بازتوزیعی در جامعه باشد تا سهم بیشتری از توزیع ثروت در اختیار بگیرد؛ اما بر اساس مطالعات پیمایشی، طبقه متوسط عمدتاً نه تنها موافق سیاست های بازتوزیعی در سطح جامعه نیست، بلکه اکثریت آنها مخالف اعمال این سیاست ها هستند. از جمله دلایلی که برای این پارادوکس رفتاری در طبقه متوسط مطرح شده، تضاد منافع اقتصادی این طبقه با منافع سیاسی و اجتماعی آن است. به عبارتی دیگر، گرچه بازتوزیع ثروت می تواند ثروت بیشتری را برای طبقه متوسط به ارمغان بیاورد، اما برتری سیاسی و اجتماعی این طبقه را بر طبقه پایین (50 درصد جامعه) از بین می برد. لذا طبقه متوسط، عموما برای حفظ موقعیت برتر خود، از سیاست های بازتوزیعی حمایت نمی کند. مقصود از پارادوکس منافع در این نظریه، وجود تضاد در پیگیریِ همزمانِ منافع اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسط طبقات جامعه و به خصوص طبقه متوسط است.[۳]


همواره این تقسیم بندی می تونه ساخته بشه، چه با 10 میلیارد جمعیت، چه با 10 نفر جمعیت،

مشکل اینجاس که تعداد اغنیا، به نسبت بقیه بسیار اندک هست، و هرچه جلوتر می رویم، تعداد اغنیا کمتر می شود،

در واقعا فرض کنیم هر غنی، توان جذب 360 نفر را دارد، ظرفیت یک ادم برای وز دادن محدود هست، نیست؟

اگر نسبت 1 غنی به 360 غیر غنی رشد کند مشکلی نیست، مثلا 10 غنی، 3600 غیر غنی

ولی اگر نسبت بهم بخورد مشکل پیش میاد، مثلا 3600 غیر غنی به 5 غنی

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

چیزی که به ذهنم میرسه اینه که خود 5 تا غنی، برای حفظ ثبات، عدم هرگونه رویداد یا رخداد پیشبینی نشده، بیاد به تعداد غیر غنی ها، غنی مجازی (غیر واقعی، پوشالی) بسازه، تا ساختار بهم نخوره، ، یا اینکه غیر غنی های، بیخودی، رو حذف کنن، برای اینکه ثبات سیستم، متلاطم نشه.

[manmehdiam]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

چیزی که به ذهنم میرسه اینه که خود 5 تا غنی، برای حفظ ثبات، عدم هرگونه رویداد یا رخداد پیشبینی نشده، بیاد به تعداد غیر غنی ها، غنی مجازی (غیر واقعی، پوشالی) بسازه، تا ساختار بهم نخوره، ، یا اینکه غیر غنی های، بیخودی، رو حذف کنن، برای اینکه ثبات سیستم، متلاطم نشه.

شما همان به مچ تان زحمت بدهید و اندکی سهم تحلیل کنید به ثواب نزدیک تر است! کما اینکه پست قبلی گفتید فلزات اساسی مناسب هستند تحلیل درستی بود. و چرخش صعودی این گروه طی روز اخر بازار نشانگر و تاییدی بر اقبال بازار به این گروه بود. این رو ای ول!
ولی این تحلیلهای اقتصادی اجتماعی کاپیتالیستی تان خیلی ثقیل است! مناسبات جامعه پیچیده تر از این حرفهاست که شما با دو دوتا کردن به این سادگی دو دسته تعریف کردی..اینها غنی..اینها بی استفاده!!!
مارکسیست های در به در! هم به این سادگی قضایا را تحلیل نمیکردند که شما کردید. تازه آنها هم تحلیلشان غلط از آب درامد و کمونیسم آبرو و اعتباری برای خودش ندارد این روزها!
این تصورات مبتنی بر تئوری توطئه تحلیل علمی و درستی به دست نمیدهد. اینکه نهادهای اقتصادی و شرکتهای سرمایه داری از بزرگ و کوچک دنبال منافع هستند و کارهایی هم میکنند درست! ولی نه اینکه گویی طبقه پرولتاریا! مثلا یک جمع متحد خاصی باشد که برنامه میریزید و آدمها را میکشد! یا حذف میکند که نفس نکشند! و خرج روی دست آنها نگذارند!
سرمایه داری صرف یک چهره خشن دارد و معمولا کارگران ساده در این سیستمهای زیان میبینند و بهره کمتری از مواهب جامعه میبرند. ولی نه اینکه کشت و کشتاری در کار باشد! این آسیب سرمایه داری را هم با قوانین جمایتی در جوامع سرمایه داری حل کرده اند. مثل کشورهای اسکاندیناوی که سرمایه داری هستند ولی نظام حمایت اجتماعی بسیار قوی هم در کنارش هست که کارگر زیر چرخهای سرمایه دار خرد نشود.

[2FAN]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

چندتا سوال پرسیده بودم
اما نه سواله یادمه
نه اتاقش یادمه
نه یادم میاد چی و از کی پرسیدم
اگه کسی جواب داده دوباره بگذارد من که چیزی ندیدم
قرار بود یه اتاق تازه درست کنم درخواست دادم نمیدونم کاری واسم کردند یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[2FAN]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

اهان یادم اومد
اتاق تجدید ازریابی داده بودم
چی شد الان یه هفته یا دو هفته شده؟؟
بچه ها خبر دارین ؟؟/

[sooroosh1315]

پاسخ : نوشتههای غیر بورسی ما بورسیها

شما همان به مچ تان زحمت بدهید و اندکی سهم تحلیل کنید به ثواب نزدیک تر است! کما اینکه پست قبلی گفتید فلزات اساسی مناسب هستند تحلیل درستی بود. و چرخش صعودی این گروه طی روز اخر بازار نشانگر و تاییدی بر اقبال بازار به این گروه بود. این رو ای ول!
ولی این تحلیلهای اقتصادی اجتماعی کاپیتالیستی تان خیلی ثقیل است! مناسبات جامعه پیچیده تر از این حرفهاست که شما با دو دوتا کردن به این سادگی دو دسته تعریف کردی..اینها غنی..اینها بی استفاده!!!
مارکسیست های در به در! هم به این سادگی قضایا را تحلیل نمیکردند که شما کردید. تازه آنها هم تحلیلشان غلط از آب درامد و کمونیسم آبرو و اعتباری برای خودش ندارد این روزها!
این تصورات مبتنی بر تئوری توطئه تحلیل علمی و درستی به دست نمیدهد. اینکه نهادهای اقتصادی و شرکتهای سرمایه داری از بزرگ و کوچک دنبال منافع هستند و کارهایی هم میکنند درست! ولی نه اینکه گویی طبقه پرولتاریا! مثلا یک جمع متحد خاصی باشد که برنامه میریزید و آدمها را میکشد! یا حذف میکند که نفس نکشند! و خرج روی دست آنها نگذارند!
سرمایه داری صرف یک چهره خشن دارد و معمولا کارگران ساده در این سیستمهای زیان میبینند و بهره کمتری از مواهب جامعه میبرند. ولی نه اینکه کشت و کشتاری در کار باشد! این آسیب سرمایه داری را هم با قوانین جمایتی در جوامع سرمایه داری حل کرده اند. مثل کشورهای اسکاندیناوی که سرمایه داری هستند ولی نظام حمایت اجتماعی بسیار قوی هم در کنارش هست که کارگر زیر چرخهای سرمایه دار خرد نشود.

سلام، عرض ادب و تشکر بابت همراهی

منظورم به مارکسیست ها و توده ها و یا نظام های سوسیالیستی نیست،
منظورم حتی نظام سرمایه داری، دارای چارچاب هم نیست،

منظورم افرادی هستند که انقدر ثروت و قدرت جمع کردن، که فرا تر از سیستم ها شدند، هرچند درک اینکه چطور یک نفر می تونه فرا تر از سیستم بشه درکش سخته، ولی بنظرم می تونه اتفاق بیوفته،
(راستی نظر شما در مورد مشروعیت چیست؟، مشروعیت چطور حاصل میشه؟ )

ی قسمتی از بحث تاپیک فلسفی، جناب کیمیاگر را هم وارد بحث کنیم، (از دید کمونیستی بهش نگاه نکنید، صرفا بحث مشروعیت هست) من با فلان سرمایه میام ی معدن زغال سنگ را می خرم، یا حتی نمی خرم، پیدا می کنم! بعد یکسری معدن چی می برم که معدن را استخراج کنند، اون معدن چی ها دهنشون صاف میشه، زغال سنگ میارن بیرون و دو دستی به من تقدیم می کنند
سوال اول:
اینکه چرا معدنچی ها من را بر حق و صاحب معدن میدونن؟ چون مثلا من جای معدن را پیدا کردم؟ خوب الان انها هم جای معدن را بلدن، خودشونم که استخراج می کنند، دیگه نیازی به من ندارن :|چرا نمیزنن زیر میز بازی؟
سوال دوم: چه وقت میشه زد زیر میز بازی؟ سوال مهمی هست این، سایر دوستان هم پاسخ بدن.
سوال سوم: سوال جناب کیمیاگر، معدنچی این همه تلاش میکنه، بعد خودش حاصلش رو میاد میده به من (براساس باور مشروعیت که من صاحب هستم اون هیچی نیست) بعد خود معدنچی میرسه به پارادکس که خداوند به هرکس بخواهد بی حساب می بخشد، کار و تلاش خودشم هیچی به هیچی،

البته،احتمالا خداوند به اون طرف مشروعیت داده،