فلسفه سیاسی

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • )(شاخص کل جعل علی)
    ستاره‌دار(1)
    • Sep 2020
    • 2057

    #91
    پاسخ : فلسفه سیاسی

    در اصل توسط )(شاخص کل جعل علی) پست شده است View Post
    نگرفتم
    نکته اصلی چیه
    میخوام بدونم شوهر دخترت و نوه ونتیجه ونبیره وندیدهات/:.yead.:/
    چه حرکاتی زدند برای گرداندن جزیره :D
    روحت دوباره کی میایی ببینی اخریه دقیقا کجاست
    چکار اصغر فرهادی دارم
    یا زنگ موبایلت
    اخوی
    دیگه خواب ندیدی
    منتظر حکومت نوه نتیجه ندیدهاتیم/:.yead.:/
    مخصوصا اون غیب شده اخریlaughingsmiley
    ثشرق-ثپردیس-ثباغ-اس پ -ثشاهد-ثتران-ثجوان-حخزر-کاسبین-درهاور دکپسول-انتی بیوتیک -کسرا-دیران-شلعاب--کروی-کمنگنز-واعتبارکلوند و و ختراک و سابیک وپسهند پکرمان دتوزیع جوین فباهنر-.پتایر-

    نظر

    • EHSANI
      ستاره‌دار(3)
      • Sep 2020
      • 2222

      #92
      پاسخ : فلسفه سیاسی

      در اصل توسط EHSANI پست شده است View Post
      نگاهی کوتاه به فیلم «راشومون» و تأثیر آن در علم حقوق و روانشناسی


      وکلاپرس- فیلم سینمایی راشومون (Rashomon)، ساخته سینمای ژاپن در دهه ۵۰ قرن ۲۰ است که منجر به ایجاد اثر راشومون (تفاوت نقطه نظرات مردم نسبت به یک واقعه) در حقوق شد. به گزارش وکلاپرس، فیلم سینمایی « Rashomon» را می توان یکی از مهم ترین فیلم های دادگاهی تاریخ سینما دانست. این فیلم که شاهکار خلاقانه آکیرا کروساواست (Akira Kurosawa)؛ مخاطب را با هوشمندی تمام در صندلی قضاوت نشانده و بیش از اینکه به دنبال حل معمای قتل موضوع فیلم باشد؛ تلاش دارد تا بیننده را درگیر چالشی دشوار و جالب توجه به نام
      «قضاوت» در میان حقایق نسبی پرشمار کند.


      دادگاه رسیدگی به قتل یک سامورایی و روایات شهود آن

      موضوع «راشومون» که فیلمی بسیار خوش ساخت بود و با وجود امکانات محدود دهه پنجاه سینمای ژاپن، از لحاظ تدوین، نور پردازی و غیره، در زمره آثار شاخص سینمای کلاسیک قرار می گیرد، در رابطه با دادگاه رسیدگی به قتل یک سامورایی و روایات شهود آن است.


      «صدور رای» بر عهده مخاطب فیلم (یا همان قاضی) قرار گرفته است

      هوشمندانه ترین و شاید جذاب ترین اتفاق این فیلم را می توان وحدت زاویه دوربین و زاویه نگاه قاضی (که تصویر یا صدایی از او در هیچ سکانسی نیست) قلمداد کرد که بعدها بارها منشا الگوی سینماگران دیگر نیز بوده است.این امر بدین معناست که در طول فیلم، گویی تماشاگر در کرسی قضاوت نشسته و باید روایات، شهادات و اقرارهای متفاوت و متناقض را در خصوص قتل رخ داده بشنود؛ به گونه ای که حتی در پایان بندی امیدبخش فیلم نیز تعمدا از نتیجه گیری اجتناب شده است؛ گویی که «صدور رای» بر عهده مخاطب فیلم (یا همان قاضی) قرار گرفته است


      پیام اصلی و هشدارآمیز فیلم؛ «نسبی بودن حقیقت»


      در راشومون، مخاطب در مقام استماع گواهی شهود؛ چهار روایت مختلف را می بیند و می شنوند. در حالی که این چهار روایت دست اول و ظاهرا صحیح که هرکدام حاوی حقایق مهمی نیز هستند؛ در اصل ماجرا با یکدیگر تعارض اساسی دارند. اینجاست که پیام اصلی و هشدارآمیز فیلم، یعنی
      «نسبی بودن حقیقت» تماشاگر را در تعلیق آمیز ترین و هنرمندانه ترین شیوه ممکن غافلگیر می کند.


      ایجاد اصطلاحی در رشته حقوق و روانشناسی به نام «اثر راشومون»

      تاثیر فیلم راشومون که در سال ۱۹۵۲ برنده اسکار بهترین فیلم خارجی زبان نیز شد، به قدری در حوزه حقوقی و روانشناسی قابل توجه بود که منجر به تعریف پدیده ای به نام «اثر راشومون» شده است.این پدیده بیانگر وضعیتی است که چند نفر به عینه شاهد و ناظر واقعه ای هستند ولی در مقام گواهی، روایت های مختلفی را از واقعه واحد بیان می کنند که ممکن است با یکدیگر تفاوت و تعارض اساسی نیز داشته باشند؛
      در حالی که لزوما دلیل این تفاوت و تعارض، دروغ گویی و اظهارات نادرست شهود نیست. همانطور که آکیرا کروساوا در فیلم راشومون بیان می دارد که تفاوت نقطه نظرات و شخصیت افراد و همچنین «تعارض منافع»، می تواند منجر به وضعیتی شود که اجرای صحیح قانون و برقراری عدالت با مخاطره همراه باشد.


      چالش اعتبار مطلق دلیل «شهادت»

      با این توصیف، تماشای «راشومون» را می توان به مثابه دو واحد درسی، برای تمامی حقوق خوانان و حقوق دانان لازم دانست؛ چه بسا که دقت نظر در پدیده مورد بحث که اعتبار مطلق دلیل «شهادت» را با چالش همراه می سازد، می تواند قدمی موثر برای قضات و وکلا، در تشخیص سره از ناسره باشد.


      آثار ایرانی برگرفته از راشومون


      پدیده اثر راشومون بارها دستمایه فیلمسازان خارجی و داخلی بوده و آثار متعددی در این خصوص ساخته شده است. از جمله این آثار داخلی می توان به فیلم «رخ دیوانه»، اثر پرفروش ابوالحسن داوودی و یا فیلم «چه کسی امیر را کشت» اشاره کرد که مورد اخیر را می توان اقتباسی جالب توجه از شاهکار کلاسیک کروساوا دانست.
      منفعت شخصی


      پیام این فیلم میتونه از زوایای زیادی مورد بحث قرار بگیره
      من امروز نمیخوام فیلم رو نقد کنم چون سواد نقد فیلم رو ندارم
      فقط میخوام از فیلم کمک بگیرم و در مورد منفعت شخصی بحث کنم

      یادمه در دهه 60 و 70 فیلمها و سریالهای پلیسی و کارآگاهی مثل پوارو و هلمز و ...
      دایالوگ ثابت همه اونها این بود که :
      « چه کسی از مرگ مقتول سود میبره ؟! »
      ولی تصریح نمیکردند که منظور از سود ، چیه ؟
      اما عموماً سود میتونه یک منفعت مالی ، ارث و... بود
      که امنیت یا معیشت قاتل رو تهدید میکرد

      اما « سود» میتونه خیلی موارد دیگه هم باشه

      پس از این به بعد به جای سود از عبارت منفعت شخصی استفاده میکنیم

      البته راشومون با اون دوتای دیگه "رخ دیوانه" و "چه‌کسی‌امیرراکشت" قابل مقایسه نیست
      در این دوتا ، بازیگر برا مخاطب فیلم اعتراف میکنه
      یعنی خیالش راحته که به دام نمی افته
      وگرنه محال بود جلوی قاضی اعتراف کنه

      اما در راشومون :
      راهزن میگه من میدونم که سوای این قتل ، به خاطر راهزنی گردنم قطع میشه ، پس دلیلی نداره که دروغ بگم

      زن میگه بهم تجاوز شده و همسرم مرده و آبروم رفته و دیگه چیزی برای از دست دادن ندارم
      و میخواستم خودمو تو مرداب غرق کنم پس برام مهم نیست که محکوم بشم

      و اما روح ... راهب میگه یک روح هرگز دروغ نمیگه !

      آخه چه منفعتی بزرگتر از حب ذات ؟!
      وقتی شخصی قتل رو گردن میگره ،
      چه منفعتی عزیزتر از جونش میتونه داشته باشه ؟!

      جالب اینجاست که هر سه نفر به راحتی میتونند قتل رو انکار کنند
      اما مخاطب فیلم که در جایگاه قاضی نشسته
      معمولاً مفهوم سود و منفعت رو ، جانی (امنیت) و مالی (معیشت) فرض میکنه
      کسی که قتل رو گردن میگیره از اساسی ترین نیاز خودش
      یعنی امنیت و معیشت (قاعده هرم مازلو) عبور کرده
      پس به مخاطب این اطمینان رو میده که :

      « دلیلی نداره که من بخواهم دروغ بگم »

      اما قاضی خوب میدونه که آدمها ممکنه
      دلایل مهمتری هم برای دروغ گفتن داشته باشند
      و اون تا حد زیادی بستگی به شرایط قضیه داره

      شرایط ، برای هرکس ، منفعت خاص خودشو تعریف میکنه


      1 - راهزن
      راهزن ، در بین راهزنها خیلی معروف بوده و کسی نمیتونسته اونو دستگیر کنه
      یک جور کلاس کاری برای خودش گذاشته که ظاهراً غرور و ابهتش از جونش مهمتره

      ماموری که اونو دستگیر کرده میگه : من اونو دستگیر کردم
      این یک منفعت ، امتیاز و افتخار برا ماموره که تونسته چنین راهزنی رو دستگیر کنه

      اما راهزن به شدت به مامور پرخاش میکنه که
      اگه از آب چشمه سمی نمیخوردم و دل درد نمیگرفتم ، هیچکس هرگز نمیتونست منو دستگیر کنه
      آیا راهزن با دست بسته و توی دادگاه هم غرور و ابهتش رو به جونش ترجیح میده ؟؟؟!!!
      البته که نه ... اما الان دیگه گیر افتاده دیگه نمیتونه به حفظ جونش امید داشته باشه
      مخصوصاً که قبلاً هم سوابق پلیدی در راهزنی داشته و مطمئناً اعدام خواهد شد
      پس سعی میکنه « روغنِ ریخته رو نذر امامزاده کنه » !
      حالا جون که رفته ، کاریش نمیشه کرد ،
      پس حداقل بیام آبرو و ابهت و غرور و کلاس کاری راهزنی رو حفظ کنم !!!
      راهزن میگه سامورایی خیلی قوی بود ، این یعنی من از اون قوی تر بودم !
      با افتخار و در یک نبرد شرافتمندانه اونو کشته
      « دقیقاً یادمه 23 ضربه زد ، هیچکس تا حالا نتونسته بود بیشتر از 20 ضربه جلو من دوام بیاره ... زن هم با خنجر بهم حمله کرد... »

      2 - زن
      زن میگه من بیگناه بودم و تحمل نگاه های شوهر رو نداشتم
      تلویحاً میگه من زن پاکی بودم و به شوهرم وفادار بودم
      اصلاً در مورد خیانت و قبول پیشنهاد راهزن و... حرفی نمیزنه
      این هم به نوعی روغن ریخته رو نذر امامزاده کرد !
      مامورها اونو توی معبد پیدا کرده بودند ، خودش نیومده بود
      یه جورایی میگه کشتمش چون چاره دیگه ای نداشتم !
      در واقع داره قضیه تجاوز و خیانت رو لاپوشانی میکنه
      من زن خوبی بودم و هیچ خطایی نکردم و کاری که درست بود و در حد توانم بود رو به نحو احسن انجام دادم

      3 - روح
      این یکی برای زمانه ما خیلی باحال بود ، ولی زمان خودش مقبول بوده !
      راهب میگه یک مرده هیچ وقت دروغ نمیگه
      چون اصولاً منفعتی در دروغگویی نداره
      نه از کسی میترسه و نه به کسی امید داره
      قضیه امنیت و معیشتش هم که بعد از مرگ ، به کل ، منتفی شده
      اما بعداً میگن یک روح شیطانی توی معبد دیده شده !
      پس معلوم میشه که روح هم میتونه دروغ بگه !
      اما منفعت روح از دروغ گویی چی بوده ؟!
      مقتول یک سامورایی بوده و باید طبق آئین و باورهای خودش رفتار میکرده که نکرده
      مبارزه رو قبول نکرد ، از راهزن فریب خورد و شکست خورد ،
      زنش بهش خیانت کرده و اونو بی عرضه خطاب کرده و جذب مرد دیگری شده...
      پس باید طبق آئین سامورایی ، خودکشی میکرد
      در غیر این صورت حیثیتش به باد میرفت
      اتفاقاً روح هم روغن ریخته رو نذر امامزاده کرد!
      اون نمیخواست این اتفاقات بیفته ولی افتاد دیگه کار از کار گذشته
      حالا که افتاد ، پس حداقل طوری صحنه سازی کنم از حیثیتم دفاع کرده باشم
      بگم اگه نتونستم وظایف سامورایی رو درست انجام بدم ، پس باید خودکشی میکردم
      اینجوری آبرومندانه تر از اینه که بگم با ذلت مُردم...


      .
      نگرش ، همه چیز است .

      نظر

      • )(شاخص کل جعل علی)
        ستاره‌دار(1)
        • Sep 2020
        • 2057

        #93
        پاسخ : فلسفه سیاسی

        خوابگزار اعظم/:.yead.:/
        جناب احسانی
        نظرت چیه
        در تمام ادیان از موسی جهود تا
        همه داستانهای حقه بازی هست
        فلسفه سیاسی اش چیه
        شما که محقق هستید و...

        حضرت موسی به عروسی دو جوان مومن و نیک سرشت قومش دعوت شده بود، آخر شب در هنگام خداحافظی عزرائیل را بر بالای خانه بخت و حجله عروس و داماد دید!!! از او پرسید تو اینجا چه میکنی؟ عزراییل گفت امشب آخرین شب زندگی این عروس داماد است ماری سمی در میان بستر این دو جوان خوابیده و من باید در زمان ورود و آنها در این حجله جان هر دو را به امر پروردگار در اثر نیش مار بگیرم موسی با اندوه از ناکامی و مرگ این دو جوان نیکوکار و مومن قومش رفته و صبحگاهان برای برگذاری مراسم دعا و دفن آن دو بازگشت اما در کمال تعجب و خوشحالی عروس و داماد زنده و خندان از دیدن پیامبر خدا در حال بیرون انداختن جسد ماری سیاه دید!!! از خدا دلیل دادن این وقت و عمر اضافه به ایشان را پرسید جبرییل نازل شد و گفت دلیل را خود با سوال از اعمال شب قبل ایشان خواهی یافت. موسی از داماد سوال کرد دیشب قبل ورود به حجله چه کردند؟ جوان گفت وقتی همه رفتند سائلی (گدا) در زد و گفت من خبر عروسی شما را در روستای مجاور دیر شنیدم و تمام بعدازظهر و شب را برای خوردن و بردن یک شکم سیر از غذای شما برای خود و همسر بیمارم در راه بودم لطفا به من هم از طعام جشنتان بدهید بداخل آمدم و جز غذای خودم و همسرم نیافتم غذای خود را به آن مرد گرسنه دادم خورد برایم دعای طول عمر کرد و گفت : برای همسرم هم غذا بدهید او نیز چون من سه روز است غذای مناسبی نخورده است. با خجالت قصد ورود و بستن در را داشتم که همسرم با رویی خندان غذای خودش را به مرد داد و او در هنگام رفتن برای هر دوی ما دعای طول عمر ،رفع بلا و شگون مصاحبت با پیامبر خدا در اولین روز زندگی مشترک‌مان را کرد و رفت. وقتی قصد ورود به حجله را داشتیم مجمعه (سینی بزرگ و سنگین غذا از جنس مس ) غذا از دست همسرم بر روی رختخواب افتاد و باعث مرگ این مار سمی که در رختخواب ما بود گشت، پس ما هر دو دیشب را تا اکنون به عبادت گذارندیم و العجب شادی ما از این ست که دعای آن مرد بر شگون مصاحبت با شما نیز به اجابت رسید. جبرییل (ع) فرمود : ای موسی بدان صدقه و انفاق باعث رفع بلا و طول عمر شده این بر ایشان بیاموز و داستان‌شان بر همگان باز گو باشد که چراغی گردد بر خلق ما برای نیکی به دیگران و مصاحبت پیامبرانی چون تو در جنت. .
        ثشرق-ثپردیس-ثباغ-اس پ -ثشاهد-ثتران-ثجوان-حخزر-کاسبین-درهاور دکپسول-انتی بیوتیک -کسرا-دیران-شلعاب--کروی-کمنگنز-واعتبارکلوند و و ختراک و سابیک وپسهند پکرمان دتوزیع جوین فباهنر-.پتایر-

        نظر

        • EHSANI
          ستاره‌دار(3)
          • Sep 2020
          • 2222

          #94
          پاسخ : فلسفه سیاسی

          در اصل توسط )(شاخص کل جعل علی) پست شده است View Post
          اخوی
          دیگه خواب ندیدی
          منتظر حکومت نوه نتیجه ندیدهاتیم/:.yead.:/
          مخصوصا اون غیب شده اخریlaughingsmiley
          در اصل توسط Davar پست شده است View Post
          قدیما دور کرسی می نشستند و واسه هم شعر میخوندن

          این گرد هم آیی به واژه زیبایی تبدیل شد به نام کرسی شعر
          داستانِ "داستانک"

          قدیما که هنوز این صنایع متنوع امروزی نبود ، صنعت غالب جهان دامداری و کشاورزی بود
          بیش از 90% مردم از طریق این دو شغل امرار معاش میکردند
          در زمستون کشاورزی تعطیل میشد ، دامها هم توی آغل ، جُو و علوفه خشک میخوردند
          در نتیجه مردم وقت آزاد بسیار زیادی داشتند
          تفریحات زمستانی امروزی نبود ، دزد و گرگ هم زیاد بود
          در نتیجه اکثر تایم شون رو توی خونه می گذشت.
          هوا سرد بود و شوفاژ و بخاری هم نبود ، از کرسی برای گرم کردن خودشون استفاده میکردند.

          امنیت و معیشت ، تابع مستقیم تعداد افراد بود ، عموماً بچه زیاد داشتند
          علاوه بر اون ارتباطات فامیلی و قبیله ای بسیار بیشتر از امروز بود
          در منانسبتها مثل شب یلدا این کرسی ها شلوغ تر هم میشد
          رادیو و تلویزیون و موبایل و... هم که نبود ، خب حوصله شون سر میرفت...
          در نتیجه کل تایم دورهمی به سخنرانی و سخن پرانی و گپ و گفت و خاطره و شعر و... میگذشت
          افراد کهنسال از تجربیات ، دیده ها و شنیده های خودش برای جوون ترها صحبت میکردند
          (البته کهنسال هم این چیزها رو از دیگران شنیده بود ، اعتبار منابع خیلی زیاد نبود)
          در این میان افرادی هم بودند که استعدادِ داستان‌سرایی داشتند
          فقط کافی بود موضوع رو بدی ، فوراً یک داستان قابل پذیرش در سطح عقلی اون جمع درست میکردند
          این افراد اگه فقط چند کلاس سواد هم داشته باشند دیگه حرفشون حجت میشد
          در حالی که خودوشون هم خوب میدونستند که کل داستان ، ساخته و پرداخته ذهنی خودشونه
          داستانها ، منابع که نداشت ، اصالت هم نداشت
          فقط چون طرف مقابل بی سواد بودند ، هر حرف آدم های باسواد رو به راحتی می پذیرفتند

          جوانترها از دلیل انجام بعضی امور رایج یا فلسفه وجود چیزی سوال میکردند
          و اینها هم براش داستان میساختند یا داستانهای رایج رو بازگو میکردند


          من به این نوع داستانها میگم "داستانک"



          پی‌نوشت :
          طبق این داستانی که در توضیح ریشه داستانک نقل شد
          پس این پست هم ، خودش هم یک داستانک است !
          چون الزاماً منحصر به کرسی و زمستون نیست
          بلکه میشه در هر جمعی و هر فصلی از این داستان‌سرایی‌ها انجام داد




          .
          نگرش ، همه چیز است .

          نظر

          • EHSANI
            ستاره‌دار(3)
            • Sep 2020
            • 2222

            #95
            پاسخ : فلسفه سیاسی

            بعضی رسم و رسوم و آئین ها از پدران ما به ما رسیده اند
            نوروز ، سیزده به در ، یلدا ، چهارشنبه سوری و...
            اما در گذشته اینطوری بود که در هر شهر و روستا
            داستانهای مختلفی برای این آئینها نقل میکردند
            بعضی از اینها واقعاً صحیح بود و توسط پیشینیان سینه به سینه نقل قول شده بود
            اما در این بین داستانهای تحریف شده بسیاری هم پدید اومد
            مشکل ما وجود داستانها ساختگی نیست
            بلکه مشکل اینه که معیار مطمئن و دقیقی برای جدایش داستان ساختگی با واقعیت وجود نداره

            ما مردم امروزی فکر میکنیم از علل و فلسفه وجودی اینها اطلاع دقیق داریم
            خیلی هم روی صحت منابع و البته اعتبار منابع خودمون تعصب داریم !
            فرضاً اگه خیلی هم مو رو از ماست بیرون بکشیم
            تهش به این میرسیم که در یک کتاب قدیمی ، نویسنده از قول شخص دیگری نقل کرده است
            این دیگه تَه اعتبارش بود

            البته با روشهای تحلیلی و... میشه این مطالب رو راستی آزمایی کرد
            ولی این راستی آزمایی هم خودش ممکنه منجر به ساخت یک داستان جدید بشه
            چون تجربه نشون داده وقتی ما یک مقوله قدیمی را با عقل و منطق امروزی بشر راستی آزمایی میکنیم
            ممکنه به نتیجه ای معکوس برسیم ،
            یعنی بعضی حقایق را مردود و بعضی داستانهای ساختگی را تایید کنیم

            افسانه یا حقیقت ؟
            چند وقت پیش برنامه ای از تلویزیون پخش میشد که
            دو ویدئو کوتاه پخش میکرد و از بینندگان میپرسید که کدوم واقعی هستند
            گاهی داستان منطقی و معقول ، دروغ از آب در می آمد
            و برعکس ، داستان محیرالعقول ، اتفاقاً واقعی بود
            همینجا تاکید کنم من به دلیلی که در بالا شرح دادم نمیتونم صحت ادعای فیلمساز رو تایید کنم !

            اما میخوام بگم گاهی حقایقی هستند که به عقل امروز ما ، غیرمنطقی به نظر میرسه
            و برعکس ، دروغهایی هستند که آنقدر ماهرانه ساخته و پرداخته شده اند ، منطقی به نظر میرسه
            اینها از اونجا نشأت گرفته که فردِ داستانسرا تسلط خوبی بر شیوه کار ذهن آدم داره

            همین مسئله در سطوح بالاتر در سیاست کاربرد وسیعی دارد
            در سیاست برای همراه کردن افکار عمومی باید بتونیم اذهان عمومی رو مدیریت کنیم
            که البته باید قبلش اطلاع دقیقی از شیوه مدیریت اذهان عمومی داشته باشیم

            در گذشته بعضی کشیش ها و روحانیون و راهب ها به این علم مسلط بودند
            و در دست راست حاکم بهش مشاوره میدادند
            که چطوری بدون دردسر و مزاحمت برنامه های مستبدانه خودشو پیش ببره
            در زمانه ما این قشر توسط رقیب شون رسوا شدند و دستشون رو شده
            اما اصل عمل هنوز به قوت خود باقی و ساری و جاریست

            رقیب این قشر در زمانه ما رسانه ها هستند
            نگرش ، همه چیز است .

            نظر

            • EHSANI
              ستاره‌دار(3)
              • Sep 2020
              • 2222

              #96
              پاسخ : فلسفه سیاسی

              در اصل توسط )(شاخص کل جعل علی) پست شده است View Post
              جناب احسانی
              نظرت چیه
              در تمام ادیان از موسی جهود تا
              همه داستانهای حقه بازی هست
              فلسفه سیاسی اش چیه
              نه الزاماً همه‌اش هم فریب نبود
              البته به جز اون قسمتی که در جهت خدمت به دستگاه قدرت برای سواری گرفتن از مردم بود.

              در جهان باستان و دنیای قدیم ، باید بدون هیچ یک از امکانات فعلی ، از طریق کشاورزی و دامداری غذای خودتو تهیه میکردی
              کشاورزی و دامداری حتی با امکانات فعلی هم شغل بسیار سختی هست

              خیلی افراد توانایی اینو نداشتند که غذای خودشون رو تهیه کنند
              و برای زنده موندن نیازمند کمک دیگران داشتند.

              اگه بزرگترها و راهب‌ها به کسی بگویند غذایی که با مشقت فراوان به دست آورده ای ، به دیگری ببخش ، مطمئناً کسی زیر بار نمیرفت.

              اینجا بود که راهبها با ساخت این داستانکها ، مردم رو تشویق میکردند در ازای جلب رحمت و مغفرت الهی ، مقداری از غذای خود را به فقرا بدهند.
              این یک معامله کالا به کالا بود

              میشه گفت مردم رو فریب دادند ولی خب ، خیر عمومی جامعه در این بود که فریب بخورند !!! چون اون فقرا هم در مواقعی مثل جنگ و دفاع که نیاز به نیروی انسانی زیادی بود ، به کار می‌آمدند .

              هنر پیشوایان در این بود که برای آموزش این مضامین ، داستان درست کنند...
              اصلاً نظام آموزش عمومی مردم در قدیم بر همین داستانها استوار بودند.

              معابد ، دانشکده‌های علوم انسانیِ جهان باستان بودند
              نگرش ، همه چیز است .

              نظر

              • EHSANI
                ستاره‌دار(3)
                • Sep 2020
                • 2222

                #97
                پاسخ : فلسفه سیاسی

                .........................
                آخرین ویرایش توسط EHSANI؛ 2023/10/07, 14:07.
                نگرش ، همه چیز است .

                نظر

                • EHSANI
                  ستاره‌دار(3)
                  • Sep 2020
                  • 2222

                  #98
                  پاسخ : فلسفه سیاسی





                  سقیفه چیست ؟


                  سقیفه = سایبان = آلاچیق = پرگولا (Pergola)

                  یک سازه چوبی مشتمل بر چند ستون و یک سقف (بدون دیوار )

                  مردم عربستان 1400 سال قبل برای استراحت نیاز به مکانی داشتند که
                  از تابش آفتاب در امان باشه ولی چون کولر نداشتند ، فاقد دیوار باشه که با جریان هوا خنک بشه .
                  معمولاً ستونها از ساقه نخل و سقف آن از پوست بز و شاخه درختان ساخته میشد.
                  در دوران جاهلیت ، از این مکان برگزاری جلسات مهم و تصمیم گیری های بزرگ خودشون استفاده میکردند

                  بعد از وفات پیامبر ، بزرگان در سقیفه ای که متعلق به قبلیه بنی ساعده بود جمع شدند
                  که برای بعد از پیامبر تصمیم گیری کنند
                  این جلسه به انتخاب ابوبکر بن ابی قحافه به عنوان پادشاه دوم عربستان منجر شد.

                  در حکومتهای دینی ، مکان یا مجلسی وجود دارد که بعد وفات رهبر سیاسی کشور
                  بزرگان حکومتِ دینی در آن جمع میشوند و برای تعیین رهبر بعدی تصمیم گیری میکنند.

                  با توجه به شباهت و کاربرد این دو مکان ، من از این به بعد

                  لغت « سقیفه » را به استعاره از « مجلس خبرگان رهبری » به کار میبرم.


                  .
                  نگرش ، همه چیز است .

                  نظر

                  • EHSANI
                    ستاره‌دار(3)
                    • Sep 2020
                    • 2222

                    #99
                    پاسخ : فلسفه سیاسی

                    در اصل توسط گنجشک پست شده است View Post
                    اگر مردم سوار اتوبوس و مترو باشند ! رونالدو ، کیم کارداشیان ، جو بایدن ، باراک اوباما ، حسن خودمون ، مموتی ، کارگر خسته شهردار ، معلم دلسوز ، کارمند شریف مملکت ، پیر بازنشسته که جفت پاش تو گچ هست ، زن باردار 9 ماهه که هر لحظه ممکنه بزاد و... همزمان سوار اتوبوس بشن ، فقط یک صندلی خالی باشه که مردم روش نشستن ، مردم صندلی را به چه کسی خواهند داد ؟ آها یادم رفت چندتا سوپر نخبه علوم انسانی و فنی مهندسی و پزشکی شهید بهشتی هم بذارید کنارشون ( از قلم افتادن ) صندلی را به کی میدن ؟
                    گنجشک اگر نشسته باشه صندلی رو به هیچ کس دیگه واگذار نخواهد کرد ! بقول شاپور خان من مرغ طوفانم جام هم راحته ، بقیه ی فکری برا خودشون بکنن

                    البته تجربه زیسته گنجشک میگه صندلی مطابق خواست شما ! توسط نخبه ایرانی تصاحب خواهد شد !

                    احتمالا دانشجوی علوم انسانی ! نطق میره که همه به دانشجوی پزشکی شهید بهشتی نیاز دارند ،

                    اگر پزشک نباشه چه کسی زن زاوو رو بزازوعونه
                    اگر پزشک نباشه چه کسی گچ پای پیر بازنشسته رو باز کنه
                    اگر پزشک نباشه چه کسی پماد بزنه به دست های پینه بسته کارگر شهرداری
                    خوب که اذهان رو آماده کرد ، ی زد و بند می کنه با پزشکیه
                    میگه تو رو بشین من در سایه کنارت میشینم
                    مملکت این شکلیه دیگه
                    وقتیم نشست دیگه با لیفتراک و کاردکم نمی تونی بلندش کنی

                    مهم اینه که بشینی ، زن زائو هم ترکید دیگه ترکیده مشیت الهی بوده ، تو دیگه نشستی بر خر قدرت ، خرت هم میره
                    2 ریال هم میذاری کف دست رونالدو بزنه تو گوش کیم کارداشیان ،
                    دیگه ملت زن زائو و همه چیو فراموش می کنند ، میشینن دور هم عمل قبیح رونالدو رو بررسی می کنند
                    با تشکر از جناب گنجشک عزیز که با قلم فصیح خودش کار ما رو راحت کرد
                    من اگه میخواستم اینو بگم باید 4 صفحه سیاه میکردم تا منظورمو بگم :D
                    ولی جالبه که تجربه من هم عین تجربه شماست ...

                    این مثال صندلی اتوبوس ، یک پرسش رایج در مباحث علوم اجتماعی هست
                    افراد به تناسب اقتضای شرایط زمانه و احوالات خودشون ممکنه پاسخهای مختلفی بدهند
                    ولی چیزی که در همه ثابت هست ، وجود سوپر نخبه های سیاست و علوم انسانی هست
                    مهم نیست که مردم چی فکر میکند ،
                    مهم اینه که شما بتونی اذهان عمومی مردم رو هدفمند جهت دهی کنید
                    و این اصل مطلبه
                    نگرش ، همه چیز است .

                    نظر

                    • )(شاخص کل جعل علی)
                      ستاره‌دار(1)
                      • Sep 2020
                      • 2057

                      #100
                      پاسخ : فلسفه سیاسی

                      خان
                      قدرت ماهواره که باعث ارتباط جهانی شده
                      معجزه اسا است
                      اینجا نشستی میتونی اون طرف دنیا رو ببینی
                      ایا این دلیل قدرت نیست
                      واین قدرت ناشی از کیست
                      وخالق این قدرت کیست
                      به نظرت سزاوار پرستش است
                      ماهواره را سجده کرد یا خالق ماهواره
                      یا .........................
                      فلسفه سیاسی اش چیست
                      وقت کردی تفکر کن وبشکاف
                      ثشرق-ثپردیس-ثباغ-اس پ -ثشاهد-ثتران-ثجوان-حخزر-کاسبین-درهاور دکپسول-انتی بیوتیک -کسرا-دیران-شلعاب--کروی-کمنگنز-واعتبارکلوند و و ختراک و سابیک وپسهند پکرمان دتوزیع جوین فباهنر-.پتایر-

                      نظر

                      • )(شاخص کل جعل علی)
                        ستاره‌دار(1)
                        • Sep 2020
                        • 2057

                        #101
                        پاسخ : فلسفه سیاسی

                        خان
                        بعدش فرصت داشتی
                        میخوام
                        فلسفه النکاح وسنتی رو زیر ذره بین ببری
                        این سنت چه بود
                        چه اهدافی داشت
                        جز گرفتاری برای من وشما پدر ومادر چه دستاوردی داشت
                        ایا لذت النکاح تا پایان عمر باقی است
                        جنگ میراث بر سر کیست
                        وچرا به اینجا رسیدید
                        ثشرق-ثپردیس-ثباغ-اس پ -ثشاهد-ثتران-ثجوان-حخزر-کاسبین-درهاور دکپسول-انتی بیوتیک -کسرا-دیران-شلعاب--کروی-کمنگنز-واعتبارکلوند و و ختراک و سابیک وپسهند پکرمان دتوزیع جوین فباهنر-.پتایر-

                        نظر

                        • شیخ مسعودخان خانان
                          ستاره‌دار(1)
                          • Sep 2020
                          • 1969

                          #102
                          پاسخ : فلسفه سیاسی

                          چاکریم

                          صاحبخانه
                          اوس گنجشک خان گل چند وقتیه نیست کجاست این گل بسر
                          بنویس داداش
                          [URL]https://s3.amazonaws.com/psiphon/web/yqeg-8x4w-6cha/ar/download.html#direct[/URL]

                          نظر

                          • EURASIA
                            عضو فعال
                            • Jan 2022
                            • 1253

                            #103
                            پاسخ : فلسفه سیاسی

                            توماس رابرت مالتوس

                            فیلسوف و کشیش وجمعیت شناس و اقتصادان انگلیسی

                            متولد فوریه 1766

                            پدر علم جمعیت شناسی

                            متفکر بدبین

                            توماس ماتوس احتمالا از نام اورترین متفکران قرن 19 در نظر گرفته شده و حتی شاید مشهورتر از کارل مارکس باشد

                            در زمانی که انگلستان حدود 50 سال بوده که انقلاب صنعتی را اغاز کرده و در مراحل اولیه رفاه را به ارمغان اورد.
                            اما دیری نپایید که جمعیت انگلستان بیش از 3 برابر شد و ترس از افزایش جمعیت را در کشور گسترش داد

                            در دهه 1820 مناطره های شدید و هیجان انگیز با دیوید ریکارد دیگ متفکر و اقتصاددان انگلیسی داشت ( ریکاردو همونی است که مزیت نسبی را مطرح کرد )

                            هم مالتوس و هم ریکاردو هر دوی انها ادام اسمیت را یامبر خود می دانستند

                            جمله بسیار مشهور غذا رشد حسابی دارد و جمعیت رشد هندسی از همین مالتوس است

                            امروز افکار مالتوس به نظر درست در نیامده است چرا که غذا بیش از جمعیت فزونی داشته است

                            اما نه نباید گول خورد

                            افکار وی درست است

                            فقط ایشون نتونست تغییرات تکنولوژی را پیش بینی کند

                            چرا تکنولوژی غذا را به قیمت اسیب شدید به طبیعت افزون کرده است

                            مالتوس در مقاله خود در سال 1798 استدلال کرد که رشد جمعیت عموماً در زمان‌ها و مناطق فراوان گسترش می‌یابد تا اینکه اندازه جمعیت نسبت به منابع اولیه باعث ناراحتی شود:

                            با این حال، در همه جوامع، حتی در جوامعی که بدتر از همه هستند، تمایل به وابستگی نیکو [یعنی ازدواج] چنان قوی است که تلاش دائمی برای افزایش جمعیت وجود دارد. این تلاش مستمر به طور مستمر تمایل دارد تا طبقات پایین جامعه را در معرض پریشانی قرار دهد و از بهبود دائمی شدید وضعیت آنها جلوگیری شود.





                            آخرین ویرایش توسط EURASIA؛ 2023/10/24, 01:36.
                            زنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت

                            نظر

                            • شیخ مسعودخان خانان
                              ستاره‌دار(1)
                              • Sep 2020
                              • 1969

                              #104
                              پاسخ : فلسفه سیاسی

                              چاکریم
                              گنجشک خان پیداش نیست
                              نیافتاده باشه تو حوض نقاشی
                              دلمون واسش تنگه
                              بچه خوبی بود خدایی
                              [URL]https://s3.amazonaws.com/psiphon/web/yqeg-8x4w-6cha/ar/download.html#direct[/URL]

                              نظر

                              • گنجشک
                                ستاره‌دار(3)
                                • Jun 2022
                                • 1325

                                #105
                                پاسخ : فلسفه سیاسی

                                [QUOTE=ملا ابرام;1066876]چاکریم
                                گنجشک خان پیداش نیست
                                نیافتاده باشه تو حوض نقاشی
                                دلمون واسش تنگه
                                بچه خوبی بود خدایی
                                [/QUOT
                                ارادت ملا ابرام

                                بازار پوکیده
                                مشکلات مختلف از هر طرف روی سرمان آوار میشن

                                هیچکس هم پاسخگو نیست ، تریبون و بیان مشکلات فقط برای غزه است

                                مردم داخل دشواری ندارند

                                ...

                                حالم خوب نیست ملا ،
                                قرص ها را هم میخورم ولی فایده ای نداره ...

                                ====
                                خودت چطوری ملا ؟


                                فلسفه سیاسی اینکه مردم داخل نباید حالشون خوب باشه چیه ؟

                                نظر

                                در حال کار...
                                X