جک بگیم ... بخندیم

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • ATP
    عضو عادی
    • Oct 2011
    • 154

    #301
    یارو میره آمریکا .ازش می پرسن اسمت چیه؟ می گه : Power god new days
    می پرسن معنیش چیه؟ می گه: قدرت الله نوروزی!
    .................................................. .................................................. ..............................
    معلم از دانشجویان رشته زیست شناسی پرسید: اگر خون (گودرز) را با خون (نازیلا) که هر دو از دو گروه خونی هستند، مخلوط کنیم چه خونی به دست می آید؟ غضنفرگفت: گودزیلا
    .................................................. .................................................. .................................................. ...............
    دوست دختر غضنفر بهش میگه اگه می خواهی زنت بشیم باید خیلی خرجم کنیغضنفر هم از فرداش شروع می کنه به خر جمع کرد......:)).!!!
    /:.Heart.:/[SIZE=4] اوست خدای بزرگی که به هر کس که بخواهد بدون حساب روزی دهد!! [/SIZE]/:.Heart.:/

    نظر

    • آمن خادمی
      مدیر
      • Jan 2011
      • 5243

      #302
      فقط یه ایرانی میتونه
      شامپو رو تو یه هفته تموم کنه
      و تهش رو با آب قاطی کنه
      و یک ماه بیشتر استفاده کنه ... !!!!
      to continue, please follow me on my page

      نظر

      • kh25
        عضو فعال
        • Jan 2011
        • 694

        #303
        يه روز سه تا سياه يك چراغ جادو پيدا ميكنند

        غول چراغ ميگه هر كدام يك ارزو بگه تا براوده بشه

        اولي: منو سفيد كن
        غول:بفرما
        دومي: منم سفيد كن
        غول:بفرما

        سومي:اون دوتا رو سياه كن
        غول:بفرما

        نظر

        • kh25
          عضو فعال
          • Jan 2011
          • 694

          #304
          اولی:امروز فیلم دیدم خیلی حال کردم

          دومی:مگه چی دیدی؟؟؟؟

          اولی: زنم حلقه شو در اورد و با همون ماشینی که اومده بود رفت خونه باباش!!!

          دومی:بازم قرصتو نخوردی؟؟؟؟؟ فیلمو چپه دیدی!!!!

          نظر

          • sirwan
            ستاره دار (1)
            • Jun 2011
            • 330

            #305
            مردی به جمع صوفیان پیوست ومرید مراد خود گشت بعد از مدتها ریاضت وعبادت و.... روزی مراد به مرید گفت امروز به تو کرامت راه رفتن بر دریا را خواهم اموخت.چون به دریا رسیدند .مراد گفت من روی اب می گویم "یاحق" وتو جا به جاپی می گذاری ومی گویی"یادرویش".مراد می گفت "یاحق"ومرید در پی وی می گفت "یادرویش"وروی دریا می رفتتند.ناگهان مرید به فکرش رسیدکه او هم مستقیم بگوید "یاحق" وچه نیازی به مراد دارد . به محض گفتن یاحق در اب فرو رفت.داشت خفه می شد که مراد وی را از اب بیرون کشید وگفت"تو خالا خالاها باید بگویی یا درویش وبه من اقتدا کنی" این حکایت معاملات من در بورس است تاگفتم یا درویش حسابی ضرر کردم=))
            گفت اسانگیر بر خود کارها که از روی طبع سخت میگردد حهان بر مردمان سخت کوش

            نظر

            • شهرام
              عضو عادی
              • Jan 2011
              • 113

              #306
              هیچ وقت کار امروز رو به فردا ننداز...
              فردا یه عالمه کار داری،
              قشنگ بندازش واسه دو سه هفته دیگه که خیالــــــــــــــتم راحت باشه
              هیچ کدام از ما ,همه چیز را در اختیار نداریم پس به هم نیازمندیم.برای بر اوردن نیازهایمان, باید به ادب میدان دهیم.[ارد بزرگ]

              نظر

              • سپه
                كاربر فعال
                • Dec 2010
                • 790

                #307
                پس از مرگ از شخصي پرسيدند :
                جواني خود را چگونه گذراندي ؟
                ندايي از عرش برآمد که :
                بدبخت ايرانيه ،
                ولش کنين ،
                برين سراغ سوال بعدي....
                هرچه مطابق میل وارزوهای باطنی ماست ، به نظر ما حقیقت محض میرسد

                نظر

                • آمن خادمی
                  مدیر
                  • Jan 2011
                  • 5243

                  #308
                  فقط یک اصفهانی میتواند یک جمله با 20 فعل بسازد:
                  داشتم می رفتم برم دیدم گرفت نشست گفتم بذار بپرسم بیبینم میاد نیمیاد دیدم میگد نیمیخوام بیام بذار برم بیگیرم بخوابم
                  to continue, please follow me on my page

                  نظر

                  • ماهور
                    عضو فعال
                    • Feb 2011
                    • 1239

                    #309
                    *به دخترعموم که 5 سالشه میگم: دخترا موشن مثه خرگوشن

                    میگه پ ن پ همه مثل شما پسرا گاو گوساله ایم

                    اصلا یه وضعی شده به خدا!
                    چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
                    گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

                    نظر

                    • ماهور
                      عضو فعال
                      • Feb 2011
                      • 1239

                      #310
                      *یارو میره سردخونه میگه: بی زحمت جسد پدربزرگمو تحویل بدین.

                      میگن: می خوای خاکش کنی؟

                      پ ن پ میخواهم تا گارانتیش تموم نشده ببرم عوضش کنم.
                      چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
                      گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

                      نظر

                      • ماهور
                        عضو فعال
                        • Feb 2011
                        • 1239

                        #311
                        *خوابیدم تو آفتاب دوستم اومده میگه داری آفتاب می گیری؟

                        پ ن پ دارم فتوسنتز می کنم!!
                        چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
                        گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

                        نظر

                        • سپه
                          كاربر فعال
                          • Dec 2010
                          • 790

                          #312
                          با کلی ذوق و شوق رفتم خونه
                          میگم پدر جان استادمون گفت بین همه کلاس ها
                          من بالاترین نمره رو گرفتم
                          میگه:
                          ببین دیگه بقیه چقدر خنگن!!
                          هرچه مطابق میل وارزوهای باطنی ماست ، به نظر ما حقیقت محض میرسد

                          نظر

                          • سپه
                            كاربر فعال
                            • Dec 2010
                            • 790

                            #313
                            اسبه زنگ میرنه سیرک میگه آقا شما برا سیرکتون اسب نمی خواین؟

                            یارو میگه هنرت چیه؟

                            اسبه میگه احمق دارم حرف میزنم!
                            هرچه مطابق میل وارزوهای باطنی ماست ، به نظر ما حقیقت محض میرسد

                            نظر

                            • آمن خادمی
                              مدیر
                              • Jan 2011
                              • 5243

                              #314
                              غضنفر اسکانس تقلبی چاپ می کنه و زود لو میره
                              رئیس کلانتری بهش می گه آخه ....امام خمینی کی عینک دودی می زد؟!=))
                              to continue, please follow me on my page

                              نظر

                              • آمن خادمی
                                مدیر
                                • Jan 2011
                                • 5243

                                #315
                                جدیدترین پ نه پ ها را اینجا بخوانید!

                                *رفتم عابربانک، یارو داره جون میکنه با دستگاه کلنجار میره بعد ده دقیقه برمی گرده میگه شما هم کار داری؟ پ ن پ پیک موتوری ام وایسادم نامه اداری تونو تایپ کنین ببرم.

                                *رفیقم اسم خانومم رو توی شناسنامه دیده. میگه: زنته؟ میگم: پ ن پ دختر همسایمونه اسمش تو شناسنامه باباش جا نشده اینجا زدن گم نشه!

                                *امروز هوا خیلی سرد بود، رفتم چسبیدم به شوفاژ کلاس، یکی از رفیق هام اومده میگه: شوفاژ روشنه؟ جواب دادم: پ ن پ خاموشه، دارم خورم رو بهش می مالم تا گرم بشه یه وقت خدایی نکرده شما سرما نخورید!

                                *داریم راه می ریم با دوستام، پام پیچ خورد، خوردم زمین میگه کمک می خوای؟ میگم پ ن پ شماها خودتون رو نجات بدین من اینجا می مونم مقاومت می کنم.

                                *میگم مکانیک سیالات 9 شدم، میگه: یعنی افتادی؟ میگم پ ن پ استاد گفت دست و بالم تنگه این 9 رو بگیر حالا بقیش رو هم سر ماه میدم!

                                *رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری های نر و مادتون کدومان؟ میگه می خوای بخری؟ پ ن پ، مامور منکراتم اومدم ببینم قفس شون یه وقت مختلط نباشه!

                                *وسط خیابون ماشین محکم زده بهم، پخش شدم رو زمین، میگه تصادف کردی؟ پ ن پ، تو محوطه جریمه خودم رو انداختم زمین از داور پنالتی بگیرم! میگه زنگ بزنم اورژانس؟ پ ن پ زنگ بزن برنامه نود فردوسی پور ببین پنالتی بود یا نه.

                                *رفتیم غار علیصدر. به رفیقم خفاش نشون دادم. میگه وای خفاشه! پ ن پ بتمن بود. اجاره خونه گرونه اینجا سکوت دارن فعلا.

                                *هفته پیش مریض شدم، رفتم آمپول بزنم. آمپول ها رو دادم به پرستاره. میگه آمپول بزنم؟ پ ن پ توش آب پر کن تفنگ بازی کنیم!

                                *به دوستم میگم فهمیدی مریم جدا شد؟ میگه از شوهرش؟ پ ن پ، چسبیده بود کف ماهیتانه کفگیر زدم جدا شد...

                                *تو تاکسی تنها نشستم می خوام کرایه حساب کنم طرف میگه 1 نفر؟ میگم پ ن پ 2 نفر حساب کن خورزوخان هم هست!

                                *یارو اومده خونه رو ببینه واسه خرید. تا طبقه سوم با پله اومده میگه پس اینجا کلا آسانسور نداره؟ پ ن پ آسانسور داره ولی از طبقه چهارم شروع می شه!

                                *تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟ پ ن پ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم!

                                *مامانم سفره پهن کرده بود، بهش گفتم می خوای شام بیاری؟ گفت: پ ن پ میخوام گلای سفره رو آب بدم!

                                *رفتم داروخونه کرم ترک پا بگیرم میگه واسه پا میخواین؟ پ ن پ میخوام در جهت ازبین بردن ترک های کویر لوت گامی برداشته باشم!

                                *تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پ ن پ، شیشه نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین!

                                *در پارکینگ رو باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟ پ ن پ در رو باز کردم هوای کوچه عوض شه...

                                *داشتم تلویزیون می دیدم. بعد مادر بزرگم اومده کانال رو عوض کرده بعد به من میگه داشتی می دیدی؟! گفتم پ ن پ داشتم گرمش می کردم تا شما بیای ببینی!
                                to continue, please follow me on my page

                                نظر

                                در حال کار...
                                X