جک بگیم ... بخندیم

[nahamya]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

ﮊﺍﭘﻨﯿﻪ برای تست انعکاس صدا ﻣﯿﺮﻩ ﺟﻠﻮﯼ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﻣﯿﺰﻧﻪ:
ﭘﯿﮋﺍﻧﻠﯿﻮﮐﺎﺭﯾﭙﻨﺪﻭﺍ ﺍﻭﮐﻮﻣﯿﻨﺪﺭﯾﻪ
.
.
.
.
.
.
.
.
ﮐﻮﻫﻪ ﻣﯿﮕﻪ ﺩﻫﻨﺖ ﺳﺮﻭﯾﺲ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﮕﻮ !!!!!!!

Knowing is not enough we should do what we know

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

پدره با دستگاه دروغ سنج میاد خونه
پدر：کجابودی
پسر：تو کوچه
دستگاه بوووق
پسر: ببخشید خونه دوستم
：چیکار میکردی
：درس میخوندیم
بووووق
نه فیلم خاکبرسی میدیدیم
پدر：خجالت بکش من سن تو بودم نمیدونستم این چیزها چی هست
بوووق
مادر باخنده: بچه ی خودته دیگه
بووووق
من حرفی ندارم میرم ذکر بگم

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

1
2
3
4
5
6
7
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
18
19
20
21
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31
32
33
34
35
36
37
38
39
40
41
42
43
44
45
46
47
48
49
50
51
52
53
54
55
56
57
58
59
60
61
62
63
64
65
66
67
68
69
70
71
72
73
74
75
76
77
78
79
80
81
82
83
84
85
86
87
89
90
91
92
93
94
95
96
97
98
99
100
درسته آقا، ممنون!
.
.
.
دکتر شریعتی در حال شمردن اسکناس در بانک :))

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

پسر با ناراحتی از دختر پرسید آیا منوفراموش میکنی؟؟

دختر با بغض جواب داد:
.
.
.
.
.
.
.
.
چگونه تورو فراموش کنم وقتی اسمت تو پسورد ایمیل منه؟!
چشمان پسر پر از اشک شد
پسرک سریع به خانه برگشت و ایمیل دختر را دزدید و با دوستانش دوست شد
عمه هم نداشت :|

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

یه بار اومدم یه اسکناس پاره به یه راننده تاکسی بدم ،اینقد استرس داشتم نفهمه
.
.
.
.
. گفتم ببخشید آقا من همینجا پاره میشم

[afshar]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

يكي از فانتزیام اينه كه يه شب باروني وقتي دارم از دوس دخدرم جدا ميشم، ماشين بزنه به دوس دخدرم بعد من اون صحنه ي دلخراش رو ببينم سريع برسم سر تصادف ببينم كشته شده بعد همينطور كه دو زانو رو زمين نشستم دوس دخدره هم رو دستامه سرمو بگيرم سمت آسمون بارون هم بخوره تو صورتم داد بزنم خدااااااااااا!!! لا مصب خعلي كلاس داره! بعد محل رو ترك كنم به خوبي و خوشي با بقيه دوس دخدرام خوش بگذرونم...!!!laughingsmiley

[afshar]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

دیروز کیبوردمو باز کردم داشتم درستش میکردم .بچه خواهرم سه سالشه اومد کنارم ازم پرسید این چیه؟
میگم :کیبورد
میگه: من نبردم!
میگم :کیبورد
میگه :من نبردم :
میگم کیبورد
با گریه پا شد رفت پیش مامانش گفت :
مامان بخدا من نبردم......
یعنی کیبوردو کوبوندم تو سرم!
مامانم اومده میگه : صدای چی بود؟
میگم :کیبورد.
مامانم میگه : بس کن دیگه خجالت بکش. نه اون بچه نبرده؛ نه من ؛ نه کس دیگه ای.
خودت گمش کردی توهمین اتاق پاشو خوب بگیرد!
هیچی دیگه از ظهرتاحالا یه تیم تجسس حرفه ای دارن دنبالش میگردن !

[afshar]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

تا حالا دقت کردین وقتی می خوایم یقه لباس یا روی سینه رو نیگاه کنیم لب و لوچه آدم کج میشه! همین الان امتحان اگه کن باورت نمیشه...!!!

[afshar]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

سه تا بهترین خوابیدن های دنیا:
.
.
.
.
.
.
.
.
.
1. خوابیدن رو پای مامان وقتی کلی خسته ای
2. خوابیدن رو شونه ی عشقت وقتی کلی تنهایی
3. خوابیدن با چشمای باز وقتی استاد داره درس میده/:.ph34r-smiley.:/

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

مورد داشتیم دختره رفته امتحان رانندگی بده افسر پرسیده آینه کجاست ؟
دختره گفته تو کیفمه ... بدمش ؟

وایسا دنیا ......
من میخوام پیاده شم

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﯾﻪ ﮐﻮﭼﻪ ﻣﯿﺮﻓﺘﻢ ﯾﻬﻮ
ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﭼﺎﻗﻮ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭘﺸﺖ ﮐﻤﺮﻡ ﮔﻔﺖ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺘﻮ ﺑﺪﻩ
ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ: 093675…
ﺑﻨﺪﻩ ﺧﺪﺍ ﮔﺮﯾﺶ ﮔﺮﻓﺖ ﺳﺮﺷﻮ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﺭﻓﺖ
ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﻢ ﭼﺮﺍ

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

مردی توی کوپه قطار با یک خانم غریبه همسفر بوده، شب خانمه میره تخت بالایی میخوابه و مرده تخت پایینی، نصفه شب خانمه میگه: سردمه، کاش شما میتونستی میرفتی از مأمور قطار برام پتو میگرفتی! مرده میگه: میخوای خانم امشب فرض کنیم زن و شوهر هستیم تا هر دوتامون گرم شیم؟!
خانمه که همچین بگی نگی از پیشنهاد بدش نیومده بوده میگه: باشه حاضرم! مرده میگه: پس پاشو خودت برو پتو بگیر، برای منم یه چایی بیار...!
.
شادی روح آدم منحرف صلوات...-

[(حیدری)]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

سلامتی دختری ...که سه نصف شب زنگ زد به عشقش...
.
.
.
.
دید اشغاله ..نه ناراحت شد ن غصه خورد..

زنگ زد اون یکی عشقش..!!!

والاااااااا

عصر عصر ارتباطاته..

الان تسببیحم دیجیتالی شده:|:|:|:|

[امیر بهرامی]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

آقایون و خانم ها دمتون گرم

خیلی خندیدم

بخدا از بس پای این سیستم نشستما کل ستون فقراتم درد میاد...گردنمو نمیتونم تکون بدم...خیلی خوب بود مرسی...


گازوئیل چیست؟

نام برادر جبرئیل است که مسئولیت سوخت رسانی به جهنم را دارد


laughingsmiley

[nahamya]

پاسخ : جک بگیم ... بخندیم

صبح رفتم واسه صبحونه پنير بخرم...به يارو ميگم دو تومن پنير ميخوام. يه کم انداخت رو ترازو..گذاشتم دهنم.گفتم بدک نيست ؛از همين بدين...
برگشته ميگه: همين بود ديگه خورديش!!!!!
خداياااا اين ارزوني رو از ما نگير

Knowing is not enough we should do what we know