دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #271
    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

    دو جور نوشته‌ها را معمولا نمی‌خوانم یا دیر می‌خوانم... به خصوص در مورد همین بورس... یکی نوشته‌هایی که پشیزی ارزش نداشته باشد و بدانم یا صاحب نوشته کلا قدرت خوبی در بورس ندارد یا اینکه قدرت خوبی دارد و فعلا در آن نوشته چیز خاصی گیرم نمی‌آید... یکی هم نوشته‌هایی که خیلی ارزش داشته باشند! اینها را هم می‌گذارم یک وقتی که قشنگ حوصله داشتم بنشینم بخوانم و در موردش مقداری فکر کنم... :d که متاسفانه همین‌جوری خیلی وقت‌ها اصلا نوشته یا بیات می‌شود و از دست می‌رود یا فراموش می‌شود یا تلمبار می‌شود و این قدر حجمشان زیاد می‌شود که خودم ولش می‌کنم...
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • mhjboursy
      ستاره‌دار (۱۳)
      • Jul 2013
      • 18270

      #272
      پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

      این قدر این ور و آن ور خرده‌نوشته و نکته‌های آموزشی مهم جمع‌آوری کرده‌ام و نوشته‌ام که نمی‌دانم کی فرصت می‌شود اینها را مرور کنم...
      در طی جستار کارگاه که داشتم هر روز تقریبا یک ایده‌ی بکر و زیبا به ذهنم می‌رسید که دنبال کردن هر کدام به تنهایی کار بسیار عالی و زیبایی می‌باشد... خیلی زیاد شد آن ایده‌ها... شاید بالغ بر صد ایده... که مطمئنا هیچ‌گاه نخواهم توانست همه‌ی آنها را دنبال کنم... نکته‌ی نخستش این که: هیف... هیف که نمی‌شود آن‌همه موضوعات جذاب را دنبال کرد و روی همه‌ی آنها کار پژوهشی انجام داد و آنها را به ثمر رساند (چون می‌دانم همه‌ی آنها تقریبا می‌توانند ثمر بدهند... از چیزهایی مانند الگوهای هارمونیک و پیدا کردن ضربان سینوسی نمودارها بگیر تا مواردی که خاص خودم است و بخشی از کارهایم است و هنوز برایشان نامی انتخاب نکرده‌ام...) هیف که این همه کار زیبا باید رها شوند... نکته‌ی دومش هم این که: باید انتخاب کرد... در زندگی (در این دنیا) باید حتما انتخاب کرد... اینجا نمی‌توان سه تا هندوانه برداشت چرا که این دست‌های مادی ما دو تا بیشتر نیستند... پس باید انتخاب کرد... عمر ما محدود است. نمی‌توان همه‌چیز را با هم داشت و کمال‌طلبی در دنیا معنایی ندارد. پس باید چند مورد را انتخاب کرد و تنها به همان‌ها بسنده کرد. یعنی قناعت! اما کدام را انتخاب کنم و چه کار کنم... چه چیزی ارزش پی‌گیری دارد؟ زمان را اگر روی چه چیزی بگذاریم فردا افسوس نمی‌خوریم؟
      «محمد حسین» هستم.
      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #273
        پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

        دستاورد-مسابقه
        ___________

        من را ول کنی تا صبح می‌خواهم همین‌جور سخن بگویم... :-@
        بگذار بگویم...
        خرج که ندارد...
        (می‌خواستم در جستار دستاورد این را درج کنم ولی بگذار در جستار از هر دری دری‌وری‌ای درجش کنم که با پیکره‌بندی آنجا هم بیشتر هماهنگی دارد...)
        هفته‌ی گذشته اولین بار در مسابقات از پیشنهادهای سامانه استفاده کردم... دلقما را انتخاب کردم اگر اشتباه نکنم... بد نبود... خوشم آمد... دلقما اگر اشتباه نکنم پیشنهاد خرید ضعیف بود (یعنی احتمال برگشتش زیاد نیست) ولی در مسابقه خوب عمل کرد... چسبید...
        روی این حساب این هفته هم برداشتم دو سه تا دیگر از پیشنهادهای خرید ضعیف را (که خودم هم قصد خریدشان را داشتم) در مسابقه شرکت دادم... فعلا این یک روزه که با وجود گند بزرگ کشرق وضعشان بد نیست... تا ببینیم در آینده چه می‌شود... البته نمی‌شود همیشه برای مسابقه این جور نمادها را انتخاب کرد... چون ۱- احتمالا حالت معمولش این است که در هفته یک پیشنهاد خرید بیاید... (حالا استثنائا این آخر هفته وضع پُر باری داشتیم...) آن هم معلوم نیست اول هفته بیاید آخر هفته بیاید... وسط هفته بیاید... اصلا نیاید... معلوم نیست... این یک، و بعد اینکه ۲- این پیشنهادهای خرید ما بر اساس قدرت رشد در آینده تنظیم نشده بلکه بر اساس درصد احتمال وقوع تنظیم شده... که چون دوستان می‌دانند منظورم چیست زیاد توضیح نمی‌دهم (یعنی به جای اینکه دنبال یک رشد ۱۰۰۰ درصدی با احتمال وقوع ۶۰ درصد بگردیم... بیشتر دنبال رشدهای ۳ درصدی با احتمال وقوع بالای ۷۵ درصد گشته‌ایم...) حالا این خودش را در مسابقه کجا نشان می‌دهد؟ اینجا که یک نمادی را که ما معرفی می‌کنیم ممکن است روز نخست پنج درصد بالا برود و پس از آن همین جور هر روز پنج درصد منفی بخورد... این را در واقعیت می‌توان سر به سر یا با زیان یکی دو درصد خارج شد... ولی در مسابقه همین‌جور منفی‌هاست که پشت سر هم ثبت می‌شود...
        به هر روی...
        ما که حالا دو بار از پیشنهادهای سامانه استفاده کردیم... تا ببینیم چه می‌شود و خدا چه می‌خواهد...
        من همواره گمان می‌کردم برای مسابقه (چون پنج روزه است) باید حتما نمادهایی انتخاب شوند که در روند قرار دارند. در میانه‌ی یک روند پر قدرت... ولی گویا با انتخاب کف‌ها هم می‌شود کار کرد...
        خیلی دوست دارم بالاخره یک زمانی بگذارم روی مسابقه و قشـــــــــــنگ بنشینم رویش کار کنم و تلاش کنم همواره در آن جزء نفرات برتر باشم... ولی چه می‌شود کرد... زمان و عمر ما محدود است دیگر...


        پی‌نوشت: این چند وقته خیلی حرف زدم... احساس می‌کنم بیش از اندازه کوپنم را مصرف کردم و بهتر است مدتی کمتر بزنم... حتی کمتر نوشته‌های بورسی را بخوانم... ببینم می‌توانم یکی دو روز روزه‌ی سکوت بگیرم...
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #274
          پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

          قول محی الدین عربی

          عشق اولش غیرت داره و روی خودش رو به اغیار نشون نمیده

          ولی وقتی ما بهش دل بدیم اونم بما روی خودش رو نشون میده
          این جمله خیلی من را به خودش جلب کرد... لذت بردم... دست نویسنده‌اش (جناب نوام‌چامسکی) درد نکند.
          نوام جان اگر اینجا را دیدی و توانستی اصلش را (یا متن یا یک پیوندی از آن) هم قرار بده.
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • نوام چامسکی
            عضو فعال
            • Apr 2014
            • 3369

            #275
            پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

            در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
            این جمله خیلی من را به خودش جلب کرد... لذت بردم... دست نویسنده‌اش (جناب نوام‌چامسکی) درد نکند.
            نوام جان اگر اینجا را دیدی و توانستی اصلش را (یا متن یا یک پیوندی از آن) هم قرار بده.

            منو وادار میکنی


            فارغ ار بورس هم بیام نظر بدم


            محی الدین عربی بزرگترین عارف اسلامی هست که هم در عرفان نظری هم در مقامات و مکاشفات خیلی بزرگ بوده


            اصلا عرفان اسلامی یعنی محی الدین عربی


            از نظر صورت بندی و مفاهیم و غیره


            عارف بزرگ ریاد داریم ولی بیاد اون رو مدون کنه نداریم


            فتوحات مکیه .و فصوص الحکم اون معروفترین کتاب اون هست و مهترین کتاب


            محی الدین ادمی بوده که شعر هم میگفته


            البته نه درحد شعرهای که ابن فارض داره


            ابن فارض

            شعرهای عرفانی عمیقی داره و بنوعی حافظ جهان عرب هست

            البته عرفای ما که در نجف تحصیل میکردن هم بسیار ار ابن فارض گفتن و استفاده کردن


            محی الدین

            اومده خود کعبه رو که روش پرده سیاه کشیدن رو تعبیر به این کرده که

            مثل رنان که فبلا روبنده و نفاب میزدن و غیره محارم نمیتونستن ببین


            خود کعبه هم دارای غیرت هست و اجاره نمیده اون گوهر و حقیقتش دست هر نامحرمی بیفته


            اسم کتاب محی الدین

            ترجمان الاشواق


            هست //من خونه نیستم تا به کتابخونم سر بزنم عین شعرش رو برات بذارم

            ولی برات این دوتا لینک رو میذارم
            https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A7...B1%D8%A8%DB%8C






            حاقظ هم گفته


            عکس روي تو چو در آينه جام افتاد
            عارف از خنده مي در طمع خام افتاد

            حسن روي تو به يک جلوه که در آينه کرد
            اين همه نقش در آيينه اوهام افتاد

            اين همه عکس مي و نقش نگارين که نمود
            يک فروغ رخ ساقيست که در جام افتاد

            غيرت عشق زبان همه خاصان ببريد
            کز کجا سر غمش در دهن عام افتاد

            من ز مسجد به خرابات نه خود افتادم
            اينم از عهد ازل حاصل فرجام افتاد

            چه کند کز پي دوران نرود چون پرگار
            هر که در دايره گردش ايام افتاد

            در خم زلف تو آويخت دل از چاه زنخ
            آه کز چاه برون آمد و در دام افتاد

            آن شد اي خواجه که در صومعه بازم بيني
            کار ما با رخ ساقي و لب جام افتاد

            زير شمشير غمش رقص کنان بايد رفت
            کان که شد کشته او نيک سرانجام افتاد

            هر دمش با من دلسوخته لطفي دگر است
            اين گدا بين که چه شايسته انعام افتاد

            صوفيان جمله حريفند و نظرباز ولي
            زين ميان حافظ دلسوخته بدنام افتاد


            آخرین ویرایش توسط نوام چامسکی؛ 2018/11/12, 08:11.

            http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

            نظر

            • نوام چامسکی
              عضو فعال
              • Apr 2014
              • 3369

              #276
              پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

              شخصا انسانی که ذوق نداشته باشه انسان نمیدونم


              بورس باری که هنر رو دوس نداشته باشه و دم خور نباشه با یکی هنرها7گانه



              اون رو بورس باز قهار نمیدونم









              ////////////////


              زندگی یک استعاره هست و هنر هم بیان کننده استعاره


              و بورس استعاره در استعاره


              اینم نظر فلیسوفانه من /:.tonguesmiley:./

              http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

              نظر

              • نوام چامسکی
                عضو فعال
                • Apr 2014
                • 3369

                #277
                پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)




                وقتی میخوام ببینم دنیا چطوری داره فکر میکنه


                به این سایت سر میزنم


                خیلی متنوع هست

                به احتمال زیاد، عجیب‌ترین خل‌بازی‌هایتان را دقیقاً در ۲۹سالگی درمی‌آورید
                هر نقطۀ پایان به ما انگیزه و نیرو می‌دهد تا وضعمان را ارزیابی کنیم و برای نداشته‌هایمان بکوشیم

                http://forums.boursy.com/showthread.php?t=2936

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #278
                  پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                  شعر بسیار زیبایی از قیصر امین پور:

                  گاهي گمان نميکني ولي خوب ميشود // گاهي نميشود که نميشود که نميشود
                  گاهي بساط عيش خودش جور ميشود // گاهي دگر تهيه بدستور ميشود
                  گه جور ميشود خود آن بي مقدمه // گه با دو صد مقدمه ناجور ميشود

                  گاهي هزار دوره دعا بي اجابت است // گاهي نگفته قرعه به نام تو ميشود
                  گاهي گداي گدايي و بخت با تو يار نيست // گاهي تمام شهر گداي تو ميشود
                  گاهي براي خنده دلم تنگ ميشود // گاهي دلم تراشه اي از سنگ ميشود
                  گاهي تمام آبي اين آسمان ما // يکباره تيره گشته و بي رنگ ميشود
                  گاهي نفس به تيزي شمشير ميشود // از هرچه زندگيست دلت سير ميشود
                  گويي به خواب بود جواني مان گذشت // گاهي چه زود فرصتمان دير ميشود

                  کاري ندارم کجايي چه ميکني // بي عشق سر مکن که دلت پير ميشود

                  آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2018/11/13, 02:42.
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • mhjboursy
                    ستاره‌دار (۱۳)
                    • Jul 2013
                    • 18270

                    #279
                    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                    یک سری حدیث هست که در مرز فهمم است... یعنی نمی‌توانم دقیق بفهممشان و در عین حال یک چیزهایی از آن می‌فهمم و فهمم را هر بار ارتقاء می‌دهد... کلا حال می‌کنم با آنها...
                    یکی‌اش حدیث عنوان بصری بود... یکی‌اش همینی است که در زیر می‌آورم... یکی‌اش هم حدیثی است که ضمن آن امام صادق(ع) می‌فرمایند اراده حادث است...

                    الإمامُ عليٌّ عليه السلام : عَرفْتُ اللّه َ سُبحانَهُ بفَسْخِ العَزائمِ ، و حَلِّ العُقودِ ، و نَقْضِ الهِمَمِ .امام على عليه السلام : من خداوند سبحان را به درهم شكستن عزمها و فرو ريختن تصميمها و برهم خوردن اراده ها و خواستها شناختم .
                    «محمد حسین» هستم.
                    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #280
                      پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                      یکی از زیباترین نقاشی‌ها... به دید من...

                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #281
                        پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                        در ادامه‌ی آن حدیث که از در هم شکستن اراده‌ها در آن گفته شده بود...

                        يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ وَ يَا مَنْ يُفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ اى آن‏كه گرفتاريهاى سخت تنها به وسيله او بازگردد،اى آن‏كه تيزى تيغ دشواري ها به او درهم شكسته شود، وَ يَا مَنْ يُلْتَمَسُ مِنْهُ المَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ و اى آن‏كه بيرون آمدن از رنجها و راه يافتن به‏ سوى عرصه گشايش تنها از او درخواست گردد،
                        ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ
                        در برابر توانايى‏ات سختيها رام شد، و به لطفت اسباب (راهکارها و چاره‌ها) فراهم گشت،
                        وَ جَرَى بِقُدْرَتِكَ الْقَضَاءُ وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْيَاءُ و به نيرويت قضا جارى شد،و امور براساس اراده ‏ات گذرد،
                        فَهِيَ بِمَشِيَّتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْيِكَ مُنْزَجِرَةٌ پس اشياء تنها نه به گفتارت‏ بلكه به اراده‏‌ات فرمان پذيرند، و تنها به اراده‌‏ات قبل از نهى كردنت باز داشته ‏اند،
                        أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِي الْمُلِمَّاتِ تنها تو براى رفع گرفتاريها خوانده شدى،و در بلاهاى سخت پناهگاهى،
                        لا يَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلا مَا دَفَعْتَ وَ لا يَنْكَشِفُ مِنْهَا إِلا مَا كَشَفْتَ چيزى از آن بلاهاى سخت دفع نگردد جز آنچه تو دفع كردى، و چيزى از آن گشوده‏ نشود مگر آنچه تو گشودى
                        وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ پروردگارم مشكلى به من رسيده كه سنگينى ‏اش مرا به زحمت انداخته است، و دشوارى بر من فرود آمده كه به دوش كشيدنش مرا گرانبار نموده ‏است‏
                        وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ و آن را تو به قدرت خويش بر من فرود آوردى، و با نيرويت متوجّه من ساختى،
                        فَلا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ وَ لا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ وَ لا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ پس از آنچه مرا در آن وارد كردى بيرون كننده ‏اى نيست و از آنچه متوجه من نمودى بازگرداننده ‏اى وجود ندارد و از آنچه تو بستى گشاينده‏ اى نمى ‏باشد
                        وَ لا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ وَ لا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ وَ لا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ و از آنچه تو گشودى كسى را ياراى بستن نيست و بر آنچه تو سخت گرفتى آسان‏ كننده‏ اى وجود ندارد و براى آن‏كه تو از يارى‏ اش دريغ ورزيدى ياورى نيست،
                        فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ
                        بر محمّد و خاندانش درود فرست،
                        وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ ،وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ و گشايش را پروردگارا به كرم و فضلت‏ به روى من بگشا، و چيرگى اندوه را به نيروت از من برگير،
                        وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا شَكَوْتُ وَ أَذِقْنِي حَلاوَةَ الصُّنْعِ فِيمَا سَأَلْتُ و مرا در آنچه از آن به تو شكايت نمودم خوش‏بينى عطا فرما،و شيرينى رفتارت را نسبت به آنچه از تو خواستم به من بچشان،
                        وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجا هَنِيئا وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجا وَحِيّا و از پيشگاه خود مهر و گشايش گوارايى به من ببخش،از نزد خود را نجات فورى برايم قرار ده،
                        وَ لا تَشْغَلْنِي بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ وَ اسْتِعْمَالِ سُنَنِكَ [سُنَّتِكَ‏] و از محافظت در انجام واجبات، و به كار گرفتن احكامت‏ در زندگى مرا غافل مساز
                        فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِي
                        يَا رَبِّ ذَرْعا وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَيَّ هَمّا پروردگارا از مشكلى كه بر من فرود آمده سخت به تنگ آمدم، و وجودم را به خاطر حادثه‏اى كه برايم رخ داده اندوه فرا گرفته است،
                        وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِيتُ بِهِ وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِيهِ تنها تو توانايى براى برطرف ساختن آنچه به آن دچار شدم و دفع آنچه در آن افتادم،
                        فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ پس به فضل خويش‏ آن را برايم به انجام برسان، هرچند خود را سزاوار آن از سوى تو نمى‏ دانم، اى صاحب عرش بزرگ،
                        [وَ ذَا الْمَنِّ الْكَرِيمِ فَأَنْتَ قَادِرٌ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ‏] و داراى نعمت‏ كريمانه، پس نیرومند تویی، اى مهربانترين مهربانان، دعايم را اجابت كن اى پروردگار جهانيان.
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • mhjboursy
                          ستاره‌دار (۱۳)
                          • Jul 2013
                          • 18270

                          #282
                          پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                          شاید مهمتر از اینکه چه کار بکنیم این باشد که چه کار نکنیم... چه نخوانیم... کجا نرویم...
                          بیشتر بورس را می‌گویم... و عمرمان...
                          اگر در طی روز ۲۴ ساعت هم وقت بگذاریم باز نمی‌توان خیلی از کارهای لازم را در مورد بورس انجام داد و مطالب لازم را خواند...
                          باید حتما دست به انتخاب زد... باید اهم را چسبید و مهم را متاسفانه رها کرد...
                          خیلی از مطالب را (حتی اگر تقریبا خوب و مفید هم باشند) نباید خواند...
                          خیلی از بررسی‌ها را نباید انجام داد...
                          موضوع چندان دلچسبی نیست... :( (به خصوص برای من که پیوسته مانند یک تشنه دوست دارم داده‌ها را ببلعم...) ولی واقعیتی است که باید پذیرفت...


                          ولی متاسفانه نمی‌دانم دقیقا چه کار باید کرد... هیچ کدام را نمی‌توانم ترک کنم...
                          نه بررسی‌های کلان اقتصادی خودم و دیگران را...
                          نه اخبار روزانه را...
                          نه رصد بازار (۴ ساعت صبح تا ظهر) را...
                          نه بررسی‌های نموداری را...
                          نه پژوهش را...
                          نمی‌توانم هیچ کدام را حذف یا کاهش بدهم... در حقیقت نمی‌دانم کجایش را باید کاهش دهم... (حالا خدا را شکر بررسی بنیادی ندارم...)


                          گمان کنم باید:
                          اخبار را کلا حذف کنم. (بررسی نصفه‌نیمه با عدم بررسی هیچ فرقی ندارد... نمی‌توانم اکنون اخبار را دنبال کنم که بانک ملت بانک سرمایه را برداشت بدبخت شد... بعد فردا که تکذیبیه‌اش می‌آید اخبار را دنبال نکرده باشم... نمی‌شود...)
                          خواندن مطالب بورسی دیگر عزیزان را حذف کنم. (مگر چقدر استفاده می‌کنم؟ فقط باعث می‌شود به واسطه‌ی آمیختگی با ذهنیات خودم یک ملغمه‌ای آشفته ازش در بیاید که گیجم کند...)
                          خودم بررسی کلان نداشته باشم و به اندیشه در سخنان آقای محمد حسین ادیب اکتفا کنم.
                          رصد بازار و بررسی‌های نموداری را جوری تنظیم کنم که مجموعا کمتر از ۴ ساعت از من زمان بگیرند.
                          و از سوی دیگر پژوهش را قطع که نکنم هیچ افزایش بدهم. (چون علاقه‌مندی‌ام هم هست.)
                          «محمد حسین» هستم.
                          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                          نظر

                          • mhjboursy
                            ستاره‌دار (۱۳)
                            • Jul 2013
                            • 18270

                            #283
                            پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                            آهنگ زیبا که از تلویزیون هم سال‌ها پیش پخش می‌شد:


                            اهنگ خشایار اعتمادی به نام من و تو ودرخت و باران

                            ♫♫ من بهارم تو زمین
                            من زمینم تو درخت
                            من درختم تو بهار
                            ناز انگشتای بارون تو باغم می‌کنه
                            میون جنگلا طاقم می‌کنه
                            تو بزرگی مثل شب
                            اگه مهتاب باشه یا نه
                            تو بزرگی مثل شب
                            خود مهتابی تو اصلا خود مهتاب
                            مثل شب گود و بزرگی مثل شب
                            اگه روزم که بیاد
                            تو تمیزی مثل شبنم مثل صبح
                            تو مثل مخمل ابری مثل بوی علفی
                            مثل اون ململ مه نازکی اون ململ مه
                            که رو عطر علفا هاج و واج مونده مردد
                            میون موندن و رفتن میون مرگ و حیات
                            مثل برفایی تو
                            اگه آبم که بشن برفا و عریون بشه کوه
                            تو همون قله مغرور و بلندی
                            که به ابرای سیاهی و به بادای بدی می‌خندی ♫♫


                            دانلود اهنگ با کیفیت 128Download Now! - 4:58 - 2.84 MBدانلود اهنگ - لینک کمکیلینک کمکیمرورگر شما پخش آنلاین را پشتیبانی نمی کند






                            صدایش اصلا یک جوری است... مخملی است... گرم و دلچسب... بسیار زیباست...
                            یک آهنگ فوووووووووق‌العاده هم در مدح مولی‌علی(ع) خوانده که آن هم بسیار بسیار زیباست...
                            یک آهنگ هم با همراهی رضا صادقی خوانده به نام «نمی دونی و می دونم» که ریتمش تند است... بد نیست... ولی هیچ کدام همین
                            من و تو ودرخت و باران نمی‌شود.
                            «محمد حسین» هستم.
                            امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                            نظر

                            • mhjboursy
                              ستاره‌دار (۱۳)
                              • Jul 2013
                              • 18270

                              #284
                              پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                              برای چه معرفت نفس به معرف رب می‌انجامد؟ برای اینکه انسان از دو حال خارج نیست... یا مستقل است که در این صورت خودش خداست... که عاقلانه نیست قطعه‌ای گوشت یا خرده‌ای خرد گمان کند آغازگری کامل باشد... یا اینکه وابسته است... یعنی از یک جایی دارد می‌آید... و اگر بتواند به گونه‌ای برگردد و دورن خودش را و آغاز خودش را بتواند بنگرد می‌تواند مبدا وابستگی‌اش را نگاه کند و آنکه دارد می‌پروراندش را بشناسد. ولی پرسش اینجاست که آیا انسان اصلا می‌تواند چنین کاری بکند؟ آیا می‌تواند به درون خود برگردد و آغاز خود را ببیند؟ (به خصوص مایی که از سن هفت سالگی به آن ورمان را هم یادمان نمی‌آید و در زمان هم نمی‌توانیم پیش برویم چگونه ممکن است در بعدی دیگر حرکت کنیم؟) و اگر بتوانیم برگردیم آیا چیزی می‌توان دید؟ (زمانی که موسی(ع) با آن چشمان نافذ ندید و افتاد... جایی که عقاب پر بریزد... از پشه لاغری چه خیزد؟) اصلا نیرومندترین چشمان... آیا عقلی به کمال رسیده توانایی دیدن بزرگتر از خویش را دارد؟ آیا اصلا توانایی شناخت و دیدنی وجود دارد؟ به نگر من... توانایی دیدن هست... منتها هیچ چشمی (دنیوی و غیر دنیوی) مسلما نمی‌تواند عظمتی بزرگتر از خویش را در خویش جای دهد... لاجرم او باید خودش ببیند و گمان کنم از همین‌جا است که پیشوایان عزیز ما (ع) به ما آن گونه دستور خودکشی داده‌اند... (خودکشی که... بلکه فهم مرگ...) یعنی معرفت منسوب به این چشم‌های کوچک نیست... بلکه او خودش می‌شناسد... و لاجرم ما معرفت نفس به معرفت رب انجامیدن را هم این‌گونه تفسیر می‌کنیم که انسان با شناسایی خویش می‌فهمد که مرده یا هیچ (عدم-نیستی) است و با رها کردن ابزارهایی که تا کنون گمان می‌کرده آنهاست استفاده کننده از آن ابزارها را می‌یابد یعنی جایی که از آنجا می‌آید... که در آنجا نه مردگی هست و نه نیستی. ولی... حرکت... نیازمند ایمان است. باوری شدید... که به نشانه و آیه نیاز دارد...

                              «محمد حسین» هستم.
                              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #285
                                پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی)

                                دستاورد و مسابقه
                                ـــــــــــــــــــــــ
                                آن فرض ما اشتباه بود... در مسابقه جزء یکی از آخرین‌ها شدم... البته باز هم می‌خواهم آزمایش کنم... چون ممکن است بار گذشته به خاطر این نتایجم مطلوب نبوده که چندتا از تاریخ مصرف گذشته‌ها را در مسابقه شرکت دادم...
                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X