دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بامبو
    عضو فعال
    • Feb 2015
    • 467

    #631
    پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

    بالاخره یک نفر باید گردن سرنوشت را بشکند؛
    اگر هر از گاهی یک‌نفر به سرنوشت دهن‌کجی نمی‌کرد، انسان هنوز روی شاخه‌های درخت زندگی می‌کرد.

    جان اشتاین بک

    نظر

    • بامبو
      عضو فعال
      • Feb 2015
      • 467

      #632
      پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

      سه نفر محكوم به اعدام با گیوتین شدند؛
      یک کشیش، یک وکیل دادگستری و یک فیزیکدان

      در هنگام اعدام؛ کشیش پیش قدم شد ، سرش را زیر گیوتین گذاشتند و از او سؤال شد: حرف آخرت چیست ؟
      گفت : خدا ... خدا...خدا...
      او مرا نجات خواهد داد،
      وقتی تیغ گیوتین را پایین آوردند ، نزدیک گردن او متوقف شد.
      مردم تعجب کردند؛ و فریاد زدند: آزادش کنید!
      خدا حرفش را زده! و به این ترتیب نجات یافت

      نوبت به وکیل دادگستری رسید؛
      از او سؤال شد: آخرین حرفی که می خواهی بگویی چیست؟
      گفت : من مثل کشیش خدا را نمی شناسم اما درباره عدالت میدانم؛
      عدالت ... عدالت ...عدالت...
      گیوتین پایین رفت ،اما نزدیک گردنش ایستاد.
      مردم متعجب، گفتند :آزادش کنید، عدالت حرف خودش را زده! وکیل هم آزاد شد

      آخر کار نوبت به فیزیکدان رسید؛
      سؤال شد: آخرین حرفت را بزن
      گفت :من نه کشیشم که خدا را بشناسم، و نه وکیلم که عدالت را بدانم
      اما می دانم که روی طناب گیوتین گره ای است که مانع پایین آمدن تیغه می شود
      با نگاه به طناب دریافتند و گره را باز کردند،
      تیغ بر گردن فیزیکدان فرود آمده و سر او را از تن جدا کرد

      چه فرجام تلخی دارند آنان که واقعیت را میگویند و به «گره ها» اشاره مى كنند!

      نظر

      • وحید 20
        ستاره‌دار(98)
        • Mar 2011
        • 29911

        #633
        پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

        در اصل توسط وحید 20 پست شده است View Post
        درخت هرچه پربارتر افتاده تر@};-

        توصیه ای به خرید/فروش/نگهداری ندارم.

        نظر

        • roya123
          ستاره‌دار(3)
          • Apr 2014
          • 5587

          #634
          پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

          آرام بـاش
          آنجــا کـه دگــر راهــی نیست
          خـــدا راه مـی گشـــاید
          آخرین ویرایش توسط roya123؛ 2024/04/26, 01:38.
          اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
          شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"

          نظر

          • roya123
            ستاره‌دار(3)
            • Apr 2014
            • 5587

            #635
            پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

            اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
            شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"

            نظر

            • roya123
              ستاره‌دار(3)
              • Apr 2014
              • 5587

              #636
              پاسخ : دلخوشی‌ها و دلتنگی‌ها (از هر دری، سخنی) ?

              وقتی توو بحران های زندگی نمی دونم دقیقا باید چیکار کنم
              و حس می کنم هیچی نمی دونم و هیچی بلد نیستم این بدجوری آرومم می کنه
              .


              اگر اشتیاق شما برای موفق شدن بیشتر از ترس شما از شکست خوردن باشد
              شما حتما موفق خواهید شد. "آلبرت انیشتین"

              نظر

              • بامبو
                عضو فعال
                • Feb 2015
                • 467

                #637
                به ساعت نگاه کردم،

                شش و بیست دقیقه صبح بود.

                دوباره خوابیدم.
                بعد پاشدم.
                به ساعت نگاه کردم.
                شش و بیست دقیقه صبح بود.

                فکر کردم: هوا که هنوز تاریکه، حتماً دفعه ی اول اشتباه دیده ام.
                خوابیدم وقتی پاشدم هوا روشن بود ولی ساعت باز هم شش و بیست دقیقه صبح بود.

                سراسیمه پا شدم، باورم نمی‌شد که ساعت مرده باشد.
                به این کارها عادت نداشت. من هم توقع نداشتم.
                آدم‌ها هم مثل ساعت‌ها هستند.

                بعضی‌ها کنارمان هستند مثل ساعت، مرتب، همیشگی. آنقدر صبور دورت می‌چرخند که چرخیدنشان را حس نمی‌کنی.

                بودنشان برایت بی اهمیت می‌شود، همینطور بی ادعا می‌چرخند، بی آنکه بگویند باطری شان دارد تمام می‌شود بعد یکهو روشنی روز خبر می‌دهد که او دیگر نیست.

                قدر این آدم ها را باید بدانیم

                قبل از شش و بیست دقیقه...!

                نظر

                در حال کار...
                X