مشت خاشاکی، کجا بندد ره سیلاب را؟
پایداری پیش اشکم، کار دامن نیست، نیست.
آنقدر بنشین، که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز ِ من، هنگام رفتن نیست، نیست
پایداری پیش اشکم، کار دامن نیست، نیست.
آنقدر بنشین، که برخیزد غبار از خاطرم
پای تا سر ناز ِ من، هنگام رفتن نیست، نیست
رهی معیری
نظر