سینــــــما

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • behnam
    عضو فعال
    • May 2011
    • 9603

    #406
    جمشید هاشمپور: روی جلد تمام نشریات از تصاویر گلزار پر شده است / مگر سینمایی هم برای ما مانده که من پرکار باشم؟




    جمشید هاشمپور بازیگری که در دهه شصت و تا حدودی هم هفتاد با ایفای نقشهای ابرقهرمانانه در فیلمهای اکشن مخاطبان بسیاری را به ویژه در شهرستانها به سینماها میکشاند، مدتی است کم کار شده و اغلب نقشهای کوتاه آثاری را بازی میکند که در اکران هم چندان توجهی به آنها نمیشود. آخرین بازی هاشمپور را در درام جنگی «گلوگاه شیطان» در نقش یک شکارچی کوسه دیدیم.

    ادامه خبر ...

    افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
    (کوروش بزرگ)

    نظر

    • behnam
      عضو فعال
      • May 2011
      • 9603

      #407
      کلاه قرمزی مورچه بود، پسرخاله لاک پشت / روایت حمید جبلی و ایرج طهماسب از شکلگیری عروسکها




      ایرج طهماسب و حمید جبلی دو همراه هنرمندی هستند که کار با کودک را از کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان آموختند.

      ادامه خبر ...

      افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
      (کوروش بزرگ)

      نظر

      • کیان
        کاربر فعال
        • May 2012
        • 634

        #408
        در اصل توسط behnam پست شده است View Post
        جمشید هاشمپور: روی جلد تمام نشریات از تصاویر گلزار پر شده است / مگر سینمایی هم برای ما مانده که من پرکار باشم؟




        جمشید هاشمپور بازیگری که در دهه شصت و تا حدودی هم هفتاد با ایفای نقشهای ابرقهرمانانه در فیلمهای اکشن مخاطبان بسیاری را به ویژه در شهرستانها به سینماها میکشاند، مدتی است کم کار شده و اغلب نقشهای کوتاه آثاری را بازی میکند که در اکران هم چندان توجهی به آنها نمیشود. آخرین بازی هاشمپور را در درام جنگی «گلوگاه شیطان» در نقش یک شکارچی کوسه دیدیم.

        ادامه خبر ...

        http://www.khabaronline.ir/detail/237411/culture/cinema

        اون موقع جمشید اریا بود،، خداییش چه حالی میکردیم باهاش،، یادش بخیر،، هرجا هست خدا پشت و پناهش
        علت بروز مشکلات نادانی افراد نیست، بلکه بیشتر دانسته هایی هست که حقیقت ندارند!

        نظر

        • behnam
          عضو فعال
          • May 2011
          • 9603

          #409
          رقابت ستاره های سینمای ایران در در کوه و جنگل و رودخانه / «رالی ایرانی» به شبکه نمایش خانگی میآید

          آرش معیریان کارگردان سینما، فیلم ـ مسابقه «رالی ایرانی» را برای اولین بار در ایران با حضور بازیگران چهره، در شبکه نمایش خانگی کلید میزند.

          ادامه خبر ...

          افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
          (کوروش بزرگ)

          نظر

          • آمن خادمی
            مدیر
            • Jan 2011
            • 5243

            #410
            توضیح مهران رجبی درباره درخواست 500 میلیونی خود


            روایت مهران رجبی از جزییات دیدار سینماگران با رییس جمهور، پیشنهاد 500 میلیونی و خاطره ای که وی برای رییس جمهور تعریف کرد.

            به گزارش الف، وی گفت: من یکی دو خاطره برای رییس جمهور تعریف کردم و این خاطرات هم زمینه ای بود برای اینکه رییس جمهور را در جریان پیشنهاد 500 میلیونی قرار دهم. دیگران راجع به مالیات و بحث بیمه سینماگران صحبت کردند و من هم بهتر از هر چیزی سعی کردم درباره اوضاع مسکن سینماگران صحبت کنم...خاطره ام مربوط به زمانی بود که به عنوان مجری در مراسم جشن خیرین مدرسه ساز حضور داشتم. در این مراسم هر کدام از خیرین روی سن آمده و مبلغی را برای کمک به مدرسه سازی اختصاص می داد و در این بین یکی از خیرین هم که کنار من نشسته بود از همان ابتدا به من گفت منتظر است ببیند بالاترین رقم اهدا شده چقدر است تا او بیشترین رقم را واریز کند. از ابتدای جلسه خیرین به تدریج کمکهایی از 100 میلیون تومان گرفته تا 200 و 300 میلیون را اهدا کردند و در نهایت بالاترین رقم 500 میلیون تومان بود. در اینجا آن خیری که کنار من نشسته بود گفت بالاترین رقم چقدر بوده من هم که می خواستم درستی گفته او را محک بزنم به شوخی گفتم 900 میلیون!!! ایشان هم نه گذاشت و نه برداشت، چکی نوشت با عدد 135 رویش و یک عالمه صفر در جلوی آن؛ بعد که دقت کردم دیدم ایشان 1 میلیارد و 350 میلیون تومان برای مدرسه سازی کمک کرده است.
            to continue, please follow me on my page

            نظر

            • ماهور
              عضو فعال
              • Feb 2011
              • 1239

              #411
              علی مصفا در فیلم جدید اصغر فرهادی

              تهیهکننده پروژه جدید اصغر فرهادی از نهایی شدن فهرست بازیگران اصلی فیلم بعدی این کارگردان ایرانی خبر داد.

              به گزارش ایسنا، شرکت فرانسوی ممنتو فیلمز اعلام کرد، در این فیلم، برنیس بژو، طاهار رحیم و علی مصفا به ایفای نقشهای اصلی خواهند پرداخت.
              چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
              گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

              نظر

              • بابک 52
                ستاره‌دار (27)
                • Mar 2011
                • 17028

                #412
                داریوش ارجمند: بوتاکس لب و دماغ سربالا، شرط اول بازیگری است!

                داریوش ارجمند گفت: در سینمای ما دماغ سر بالا، چشم سبز، موی صاف، گونه برجسته، لب بوتاکس شده و زیر ابرو برداشتن جزو شرایط اولیه بازیگری شده است
                این بازیگر در بخشهای دیگری از گفتگوی خود با سوره سینما گفت:
                - میشود به من بگویید که زیبایی آقای انتظامی کجاست؟ آل پاچینو واقعا زیباست؟ مارلون براندو با آن دماغ عقابی و چشمهای ته؟ یا داستین هافمن با آن قد کوتاه و یا مورگان فریمن سیاه پوست و تام هنکس. همه اینها اصلا زیبایی چهره ندارند، این ها درون زیبایی دارند، هنرمند سایه روحش به چهره اش میافتد، به گفته استاد بیضایی هر بازیگری که خوب بازی کند زیبا میشود، زیبایی بسیاری از بازیگران را در زیبایی بازیگریشان می بینید که این سایه بر روی صورتشان می افتد و شما آن را زیبا می بینید از همین مارلون براندویی که در مورد چهره اش گفتیم حالا وقتی بازیگری اش را می بینیم چه می گوییم؟ وقتی آتش فشان بازیاش فوران میکند بدون اینکه کوچکترین حرکت اضافی بکند تمام جهان را سرشار از انرژی میکند، چون با انرژی بازی میکند، با ادا و اصول بازی نمیکند!
                - هنر ولنگاری و بی بند و باری نیست، هنر بیمنطقی نیست، هنر نفس منطق است، هنر نفس بند و بار است، هنر بی تعهدی و هر چه بادا باد نیست، هنر نفس تعهد است، نفس مسئولیت است، بار سنگینی بر روی دوش هنرمند است. چه در نفس و چه در نماد بیرونی خودش، به این خاطر که در آگاهی ها ارزش جاسوسی خداوند را پیدا کنی و در نفس بیرونی این است که کسانی که تو را می بینند تو سرمشق وعبرتی برای آن ها باشی. چه در شکل ظاهر، چه در رفتار، چه در آموزههای رفتاری، چه در سواد و شناخت و اعتقاد و ایمان.
                - آن کسانی که می گویند بازیگر سینما باید بازیگر سینما باشد به این خاطر هست که نمی توانند بازیگر تئاتر باشند، اتفاق هم افتاده، از گنده لات های بازیگر سینما روی صحنه تئاتر نتوانسته بگویند: ماست! تا همین نوجوان های مدعی که هستند و آمدند نیمه کاره رها کردند، بازیگری بازیگری است، در تجربه ای که من از کار با این دوستان داشتم آن هایی که از تئاتر آمده اند من با آن ها راحت تر بودم، هرگز مجبور نبودم صبر کنم تا بازیگر تئاتری متنش را حفظ کند یا اینکه پشت دوربین کسی ایستاده است و از پشت دیالوگ ها را به او برساند و مثل طوطی تکرار کند، البته این موضوعات در مورد سینما اتفاق میافتد و برای بازیگران سینمایی بیشتر، ممکن است شدنی باشد اما منی که پارتنر آن بازیگر هستم از آن لحظات رنج میبرم ، کسی که از تئاتر آمده است انضباط تئاتری دارد که خود انضباط زندگی است.
                - شما وقتی سینمای آمریکا را میبینید آن ها با 4-5 تا هفت تیر کش و سرخپوست پیشینه و فرهنگ برای خود درست کردند آن وقت ما ده هزار سال تاریخ داریم که سراغش نرفتیم. قادر به ساخت فیلم های معاصر خودمان هم نیستیم برای اینکه نگاه به شدت سیاسی به فرهنگ داریم؛ آن چیزی را که در فرهنگ ما با سیاست امروز ما نمیخواند حذف می کنیم، تا کی می توانیم حذف کنیم؟ سیاست یک پدیده مواج است، یک تخته روی امواج است، نگاه ما با بالا و پایین رفتن دلار تغییر میکند اما حافط و فردوسی ما نه، اصل فرهنگ ما ریشه اش در این خاک است و ثابت است ما پدیده های عمیق فرهنگی را نمی توانیم با مسائل سیاسی امروزمان متر بزنیم و بعد بعضیهایش را دور بریزیم، باید بپذیریم که آن ها پدیده های ثابتی هستند، ریشه عمیقی که این فرهنگ دارد و در خاک ماست نمیشود این را من با سیاست امروز بالا، پایینش کنم.

                The greater the risk ، The greater the reward

                هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                نظر

                • بابک 52
                  ستاره‌دار (27)
                  • Mar 2011
                  • 17028

                  #413
                  شخصیت عروسکی جیگر ممنوع التصویر شد

                  "جیگر" یکی از شخصیت های مجموعه تلویزیونی جدید کلاه قرمزی بود که در مدت کوتاهی از محبوبیت زیادی برخوردار شد
                  "جیگر"یکی از شخصیت های عروسکی که در مجموعه جدید کلاه قرمزی در نوروز ۹۱ از تلویزیون پخش شد، ممنوع التصویر شد.
                  به گزارش خبرگزاری میراث فرهنگی، روابط عمومی شبکه دو اعلام کرده است که مدیران نظارتی تلویزیون این کاراکتر را به دلیل "بدآموزی های رفتاری" از جمع شخصیت های مجموعه کلاه قرمزی کنار گذاشته اند.
                  جیگر، نام الاغ عروسکی بود که در آخرین مجموعه کلاه قرمزی به عروسک های این مجموعه اضافه شد و در مدت کوتاهی به یکی از شخصیت های محبوب تلویزیونی تبدیل شد.
                  در قسمت های جدید مجموعه کلاه قرمزی که اخیرا از تلویزیون پخش شد، از این شخصیت عروسکی خبری نبود.
                  همچنین در بازپخش این مجموعه از شبکه های جام جم و نمایش، جیگر سانسور شده بود.
                  کلاه قرمزی و پسر خاله و اطرافیانشان که از عید نوروز امسال به تعدادشان اضافه شده، در مناسبت ها و اعیاد مختلف مانند نوروز و عید فطر در قالب برنامه های تلویزیونی در این رسانه ظاهر می شوند. این برنامه ها معمولا از پر بیننده ترین برنامه های تلویزیون ایران هستند.
                  فیلم "کلاه قرمزی و بچه ننه" در حال اکران در سینماهای ایران است و پیش بینی می شود به پرفروش ترین فیلم امسال سینمای ایران تبدیل شود.

                  The greater the risk ، The greater the reward

                  هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                  نظر

                  • بابک 52
                    ستاره‌دار (27)
                    • Mar 2011
                    • 17028

                    #414
                    در قالب نامهاي به «بانيفيلم» مطرح شد:
                    خداحافظي لادن طباطبايي با بازيگري

                    روز گذشته مطلبي با عنوان «آشپزي، بهانهاي براي نمايش ثروت و تجمل» در نقد سري جديد «شام ايراني» به نقل از سايت شبكه ايران در صفحه 10 «بانيفيلم» به چاپ رسيد كه متأسفانه موجبات آزردگي خاطر لادن طباطبايي از بازيگران هنرمند سينما و تلويزيون كشورمان را فراهم كرد.

                    به گزارش مشرق، روز گذشته مطلبي با عنوان «آشپزي، بهانهاي براي نمايش ثروت و تجمل» در نقد سري جديد «شام ايراني» به نقل از سايت شبكه ايران در صفحه 10 «بانيفيلم» به چاپ رسيد كه متأسفانه موجبات آزردگي خاطر لادن طباطبايي از بازيگران هنرمند سينما و تلويزيون كشورمان را فراهم كرد. حال آنكه بخشهاي زيادي از نوشته مذكور به جهت رويكرد غيرمحترمانه و بعضاً توهينآميز آن در چاپ حذف شد و حتي تيتر آن را نيز تغيير داديم. علت اصلي درج مطالب يادشده، صرفاً عنايت به بحث تكثر آرا بود و نه تأييد كامل آن. با اين وصف، همين نسخه چاپشده نيز موجب دلخوري شديد لادن طباطبايي، به عنوان يكي از چهرههاي اصلي حاضر در برنامه شام ايراني شد و او طي يادداشتي كه ديروز براي «بانيفيلم» فرستاد، اعلام كرد از بازيگري خداحافظي خواهد كرد. با ابراز اميدواري نسبت به اينكه تصميم مزبور تنها واكنشي مقطعي و برآمده از عواطف حساس يك هنرمند به مطلب چاپشده باشد و دلگيري اين بازيگر از روزنامه به درازا نكشد، نوشته او در ادامه از نظرتان ميگذرد.

                    ميخواستم مثل خانم جميله شيخي باشم

                    با سلام خدمت سردبير محترم تنها روزنامه تخصصی سينمای ايران، «بانیفيلم»

                    سردبير محترم بخش تلويزيون و خوانندگان عزيزی که توقع خواندن مسائل تخصصی را دارند، عادت کردهايم که به مطالبی که در اين روزنامه چاپ میشود اطمينان کنيم. اينجانب بهشخصه، هميشه با فراغبال و اعتماد به کادر تخصصی اين روزنامه، در هر بخشی که درخواست شد، همکاری کردهام. برای من بسيار عجيب و شوکهکننده بود که در بخش نگاه ديگران با نقدی در مورد (بفرمایید شام ایرانی) مواجه شدم که جمله به جمله از روی يک سايت خبری برداشته شده بود، اين نقد توسط شخصی که مطلقاً بیاطلاع از کوچکترين و بديهیترين مسائل جاری در تلويزيون و سينماست، نوشته شده است. البته دوستان گرامی در «بانیفيلم» لطف کردهاند و فحاشیها و توهينهای اين شخص نسبت به من را حذف کردهاند.
                    اجازه میخواهم که برای اولين و آخرين بار در طی دوران حرفهايام به مطلبی که بخشی از آن در مورد شخص من نوشته و چاپ شده است اعتراض کنم و در مورد اين قضاوت نادرست و مغرضانه درددل کنم.
                    دفاع و يا توضيح در باب ساختار برنامه، وظيفه من نيست. کارگردان و تهيهکننده بايد پاسخگو باشند. ولی چيزی که میدانم اين است که اگر اين شخص منتقد فقط کمی تحقيق میکرد، متوجه میشد که اين برنامه در انحصار هيچ شخص و شبکه و گروهی نيست و اولين بار در دهه 1970 در اروپا تولید و پخش آن شروع شد و پس از آن تا به امروز اکثر کشورها به سبک و سياق خود آن را ساختهاند و در اغلب آنها هم يک نفر روی تصوير حرف میزند. اسم اين برنامه هم معمولاً ترجمه همين جمله استCome and dine with me و در آخر اين جمله اسم کشور میآيد. اين است که حرص و جوش و جوسازی در مورد تقليد از چه و چه، به نظر بیمورد میرسد.
                    در عين حال عاملی که باعث شد من در منزلم را برای اولين بار روی ديگران باز کنم، همين بود. اين فکر را که ما هم «بفرماييد شام» خودمان را داشته باشيم پسنديدم. سالهای دراز فکر جدا کردن زندگی خصوصیام از حرفه را کنار گذاشتم و دل به دريا زدم. فکر کردم چه اشکالی دارد؟ بهتر است که بينندگان ببينند که ما هم زندگی عادی خودمان را داريم. خانواده، بچه، دغدغه والدين و.... ببينند که ما هم با هم شوخی میکنيم و برخلاف توقع منتقد سختگير کذايی (که انتظار بحثهای وزين و سنگين را داشت) نه فيلسوف هستيم و نه اديب و نه سخنران.... میخواستم جوابی باشد برای خيلی از عزيزان که در صف نانوايی میپرسند: ا، شما هم تو صف نونوايی وامیستین؟
                    و با لبخند جواب میدهی: بله، آخه بچهها سنگک دوست دارن!!
                    بله، ما هم گاهی خالهزنک میشويم... بله، غمگين میشويم، شاد میشويم، گريه ميکنيم، زار میزنيم، قهقهه میزنيم. بله ما هم برای همسران و فرزندانمان آشپزی میکنيم، لباس میشوريم، مريض میشويم، بيمارستان میرويم و... يادم هست يکبار زمانی که دخترم را باردار بودم، خانمی باتعجب از من پرسيد: ا... شما بارداريد؟ حميد فرخنژاد وقتی شنيد با طنز خاص خودش گفت: آخه بعضیها فکر میکنن بازيگرها مثل آميب از وسط نصف میشن!!!!
                    يک چيز ديگر که همه اين سالها برای من آزاردهنده بود، اين است که: حتی اطرافيان ما اغلب بروز احساساتمان را نوعی نقش بازی کردن میدانند!! با ديالوگ: بازيگره ديگه، داره بازی میکنه... و اين جمله بشدت گروتسک است، متناقض است، ايهام دارد، طنزيست تلخ، من را ياد کافکا میاندازد. هيچوقت نفهميدم تعريف است يا توهين (البته فقط همين يک مورد را. درمورد حرفهای منتقد کذايی مطمئنم توهين است!)... بله، خلاصه، ما 4 زن بازيگر، با جسارت تمام پيشقدم شديم. هر چهار نفر فکر کرديم که چيزی برای پنهان کردن نداريم... صاف و صادق و شاد جلوی دوربين رفتيم. چه میدانستيم صداقتمان دروغ، صافیمان، ادا و شاديمان، کودکانه تعبير میشود!!
                    بسيار جالب بود که اين شخص، منزل مرا مجلل و مرا ثروتمند معرفی کرده است. دوستانی که مرا میشناسند، میدانند که من بعد از سالها دوندگی آپارتمانی 80 متری را با مصالح پيش ساخته، بر بام منزل پدريام ساختهام و تراسی که آنقدر چشم ايشان را گرفته است، در واقع پشت بام منزل پدرم است!!
                    این که پشت بام تبديل به تراس شده است، فکر اينجانب بود، چرا که میخواستم دخترم بهراحتی در آن بازی کند. گلدانهای بزرگ پلاستيکی را لب ديوار چيدم که بچه از لبه آن پايين نيفتد. شمشادها را با عرض معذرت خريدم، باقی گلها را يا از حياط دوستان قلمه زدم يا کادو گرفتم و بعد از يکسال حاصل آن شد چيزی که اين دوست محترم ما را عصبی کرده است!! تازه، يکی از گلدانها را هم سبزی خوردن میکارم. نديدند که حرص بخورند!
                    کليه اثاثی که در منزل ديده میشود، همگی دست دوم هستند و تنها بازسازی و مرمت شدهاند، باعث افتخار است که هنر و سليقه اينجانب و توانايیام در استفاده مناسب از وسايلی که با صرف ساعتها وقت از سمساريهای مناطق جنوب تهران خريدهام و بازسازی کردهام و کنار هم قرار دادهام به نظر ايشان نشانه ثروت و تجمل میآيد. يک باربيکيو ساده به چشمشان آمده و آنقدر بیادب هستند که به خانم همراه من توهين ميکنند و او را کلفت خطاب میکنند. خانمی که زمانهايی که من سر کار هستم، برای خانوادهام غذا میپزند. منتقد کذايی نگران نباشند، چون بندرت سر کار میروم، شايد در سال جمعاً ايشان 60 روز برايمان غذا بپزند!! باقی وقتها خودم غذا میپزم و آشپز خوبی هم هستم. ايشان تا اندازهای مشکل دارند که تلفظ باربيکيوی مرا مسخره میکنند و لابد سکته میکنند اگر بفهمند من چهار زبان ديگر غير از فارسی بلدم!! خب چاره چيست؟ هميشه به ياد گرفتن زبان علاقه داشتم و وقتم را با غيبت کردن از ديگران و تهمت زدن تلف نمیکردم!!! بابت استعدادم در آموختن زبان و لهجههای مختلف، اين منتقد بسيار باسواد و مؤدب، بايد مرا ببخشند. اين شخص که اين مطالب را بهعنوان نقد نوشته است چه چيزی از زندگی من میداند که با لحنی توهينآميز مرا متهم میکند؟ چطور میفرمايد که ما چهار نفر نه آشپزی بلديم نه خانهداری میدانيم؟ مگر خانهمان آمده؟ یا دستپخت ما را خورده؟ به نظر ميآيد که ايشان فقط فيلمهای هيچکاک و برگمان و... میبينند که در يک برنامه مفرح مسابقهاي دنبال تعليق میگردند. البته که باز هم دست مسئول اين صفحه در بانیفيلم درد نکند که حداقل فحاشیهای اين شخص را حذف کردهاند. درعين حال تعجب میکنم از مسئول اين صفحه... آيا اصولاً هر چيزي را چاپ میکند و با تيتر نگاه ديگران، مسئوليت را از سر خود باز میکند؟
                    ابراز ناراحتی من برای خودم نيست. دختر 18 ساله نيستم که منتظر تعريف و تمجيد ديگران باشم، همه میدانند که 20 سال است کار حرفهای میکنم. هرگز نه شکايت کردم، نه وارد حاشيهها شدم و نه رنجيدم. برای من در زندگی از هر چيزی مهمتر احترام و اعتماد است. دارم میبينم که لحن نقد سينمای ما روز به روز مبتذلتر میشود. هر مطلب خالهزنکی و توهينآميزی چاپ میشود چرا که به نظر جسورانه ميآيد. دوستان: بين جسارت و بیادبی، تنها يک خط باريک است. و هر انسان بیادبی، جسور محسوب نمیشود.
                    تا آنجايی که شنيدهايم و ديدهايم و خواندهايم، خبرنگار، يعنی کسی که خبرها را گردآوری میکند و به همراه ملزومات آن (عکس، فيلم و...) تحويل میدهد تا چاپ شود. روزنامهنگار: عقايد شخصی و تحليل خود را برپايه دانشی که بايد بسيار عميقتر از موضوع مورد بحث باشد، مینگارد. آن هم چاپ میشود. و اما منتقد، آن هم از نوع سينمايیاش.... چه عرض کنم؟... مختصر اينکه شلوغ کردن و توهين کردن را به عنوان نقد به رسانهها خوراندن هم، خودش هنر میخواهد!
                    قبل از بازی در سريال «راز پنهان» تصميم خودم را جهت خداحافظی با دنيای بازيگری گرفته بودم و راز پنهان آخرين بازيگری من در مقابل دوربين بود. بازيگری هميشه عشق من بوده و هست... کنکاشی بود برای به تعالی رسيدن...
                    سعی بر انسان بهتري بودن. از اساتيدم، از کارگردانها و بازيگران همکارم و از تک به تک عوامل هر صحنهای، بسيار آموختم. اميدوارم که بتوانم آموختههايم را در جهتی ديگر، به سود ديگران بهکار ببندم.
                    در اين مدت طولانی، دلخوشی من، توجه و حمايت هموطنانم بود و تمام سعیام را کردم که در لحظات حضور بر پرده سينما يا صفحه تلويزيون، وقت گرانقدرشان را ارج بنهم.
                    زمانی که بازيگری را شروع کردم، تصميم داشتم مثل نازنينم، خانم جميله شيخی باشم. زمانی که ايشان فوت کردند، روحشان شاد، گفتم من هم مثل او تا آخرين روزهای زندگی بر صحنه میمانم. اما، زمان انسانی دايرهوار نمیگذرد. وقتی حرفی برای گفتن نداری، بايد بروی ... شاد و پيروز باشيد.

                    The greater the risk ، The greater the reward

                    هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                    نظر

                    • ماهور
                      عضو فعال
                      • Feb 2011
                      • 1239

                      #415
                      مایکل داگلاس نقش رونالد ریگان را بازی میکند

                      بازیگر و تهیه کننده برنده اسکار در فیلم مستقل «ریکیاویک» به نقش چهلمین رئیس جمهور ایالات متحده ظاهر میشود.





                      به گزارش خبرآنلاین، مایک نیوئل کارگردان فیلم «هری پاتر و جام آتش» برای کارگردانی «ریکیاویک» در حال مذاکره است. زمانی قرار بود ریدلی اسکات این پروژه را مقابل دوربین ببرد.
                      چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
                      گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

                      نظر

                      • behnam
                        عضو فعال
                        • May 2011
                        • 9603

                        #416
                        فیلم جدید کارگردان ایرانی مقیم آمریکا در جشنواره ونیز روی پرده رفت



                        فیلم سینمایی «به هر قیمت» به کارگردانی رامین بحرانی در بخش مسابقه بینالملل شصت و نهمین دوره جشنواره فیلم ونیز به نمایش درآمد.

                        ادامه خبر ...

                        افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                        (کوروش بزرگ)

                        نظر

                        • behnam
                          عضو فعال
                          • May 2011
                          • 9603

                          #417
                          کارگردانان زن چه جایگاهی در دنیای سینما دارند؟


                          از 52 فیلم حاضر در شصت و نهمین دوره جشنواره فیلم ونیز 21 فیلم را زنان ساخته اند.

                          به گزارش خبرآنلاین، برگزارکنندگان جشنواره ونیز میگویند بالاخره وقت آن شده که نقش کارگردانان زن در دنیای سینما مورد توجه قرار بگیرد.

                          ادامه خبر ...

                          افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                          (کوروش بزرگ)

                          نظر

                          • behnam
                            عضو فعال
                            • May 2011
                            • 9603

                            #418
                            گیشههای فروش در تسخیر یک فیلم ترسناک / فیلمی که در ۲۱۶۰ سینما تنها ۴۴۸ هزار دلار فروخت + عکس و جدول


                            فیلم ترسناک «تسخیر» که با الهام از «جنگیر» ساخته شده در هفته اول اکران در صدر جدول فروش فیلمها در آمریکای شمالی قرار گرفت.

                            ادامه خبر ...

                            افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                            (کوروش بزرگ)

                            نظر

                            • بابک 52
                              ستاره‌دار (27)
                              • Mar 2011
                              • 17028

                              #419
                              مایکل دانکن، "غول" هالیوود درگذشت


                              مایکل کلارک دانکن، بازیگر آمریکایی که دوستداران سینما از فیلم «مسیر سبز» با چهرهی او آشنا هستند، در سن ۵۴ سالگی درگذشت. «بیباک» و «سیارهی میمونها» از دیگر فیلمهایی هستند که او در آنها ایفای نقش کرده بود.
                              دانکن در ماه ژوئیه سال جاری میلادی دچار سکتهی قلبی شده و اگر چه از این حمله جان سالم به در برده بود، اما نتوانست سلامتی خود را کاملا بازیابد. او شامگاه دوشنبه (۳ سپتامبر) در بیمارستانی در لسآنجلس درگذشت.
                              در نقش یک زندانی محکوم به مرگ در فیلم بهیادماندنی «مسیر سبز» بود که مایکل کلارک دانکن، هنرپیشهی تنومند آمریکایی توانست هالیوود را فتح کند. بازیگری درخشان او در این فیلم سبب شد که دانکن در سال ۲۰۰۰ در صف نامزدان دریافت جایزه اسکار قرار گیرد.
                              مایکل دانکن در یکی از شوهای تلویزیونی در سال ۲۰۰۹

                              فیلم «مسیر سبز» که در آن تام هنکس، هنرپیشهی پرآوازهی هالیوود نیز نقشآفرینی کرده، بر اساس رمانی از استفان کینگ ساخته شده است. تام هنکس در این فیلم نقش زندانبانی را بازی میکند که زندانیان را تا به اجرای مجازات مرگ همراهی میکند.
                              مایکل دانکن، ایفاگر نقش «کافی» در «مسیر سبز» است. این شخصیت از روحیهای کودکانه و تواناییهای خارقالعاده برخوردار است و از این رو تام هنکس (در نقش زندانبان) در مورد آیا او واقعا مرتکب جنایت شده و مستحق مجازات مرگ است، شک دارد. اگر چه در پایان فیلم مجازات مرگ در مورد «کافی» به اجرا گذارده میشود.
                              به گزارش نشریهی لسآنجلس تایمز مایکل دانکن فعالیتهای خود در هالیوود را از دههی نود میلادی آغاز کرد، البته نه به عنوان بازیگر، بلکه به عنوان محافظ ستارگانی بزرگ چون مارتین لورنس و ویل اسمیت.
                              در سال ۱۹۹۸ و در فیلم «آرماگدون» بود که نخستین نقش درخور توجه نصیب دانکن شد. او که هیکلی بزرگ و نزدیک به دو متر قد داشت، بیشتر در نقش یک محافظ یا جنگجو در صحنه ظاهر میشد. «شاه عقرب»، «سیاره میمونها» و «شهر گناه» از دیگر فیلمهایی هستند که دانکن در آنها نقشآفرینی کرده بود. این هنرپیشهی آمریکایی ۵۴ سال بیش عمر نکرد

                              The greater the risk ، The greater the reward

                              هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                              نظر

                              • بابک 52
                                ستاره‌دار (27)
                                • Mar 2011
                                • 17028

                                #420
                                شايعه بازداشت هديه تهراني

                                پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :


                                دومين مزايده نمايشگاه عكسهاي هديه تهراني 20 شهريورماه برپا خواهد شد و اين در شرايطي است كه اخيرا شايعاتي مبني بر اينكه تهراني اين روزها در زندان اوين ديده شده است، منتشر شده بود.

                                تهراني ستاره سالهاي نه چندان دور سينماي ايران به اتهام صدور چك بلامحل و پرداخت نكردن حقالزحمه بهزاد فراهانيپور، سازنده قابهاي عكس نمايشگاه «آبان گان»، محكوم شده بود و همچنان پرونده او براساس اعلام علي فرزانفرد، وكيل در دست بررسي است. گويا در زمان برگزاري نمايشگاه نيز تهراني از اين قابها نارضايتي داشته كه همين موضوع به عنوان دليل پرداخت نشدن حقالزحمه فراهانيپور اعلام شد.

                                فرزانفرد در گفتوگو با «اعتماد» درباره ادامه روند بررسي اين پرونده اظهار داشت: «تاريخ برگزاري دومين مزايده كارهاي خانم تهراني 20 شهريورماه است. اين پرونده تا وصول تمامي مطالبات ادامه خواهد داشت.»

                                او در پاسخ به اين پرسش كه پس از برگزاري اين مزايده روند بررسي پرونده به چه ترتيب خواهد بود، اظهار داشت: «اگر تابلوها فروش بروند پول از سوي افرادي كه آنها را خريداري كردهاند به حساب دادگستري واريز ميشود و تا وصول ديون صبر ميكنيم.

                                در غير اين صورت اگر فروشي اتفاق نيفتد، از طريق ديگري بايد اين پول فراهم شود.» فرزانفرد اظهار اميدواري كرد پرونده به اين ترتيب به پايان برسد.

                                او در پاسخ به اين پرسش كه شنيدهها حكايت از حضور تهراني در زندان دارد، آيا اين موضوع صحت دارد و مربوط به پرونده شكايت موكل او ميشود، گفت: «اين موضوع را كاملا تكذيب ميكنم و خانم تهراني براي شكايت ما به هيچ عنوان دستگير و زنداني نشدهاند.»

                                اما همهچيز درباره اين اتفاقات از نمايشگاه عكس «آبانگان» در آذرماه سال 1388 آغاز شد، نمايشگاهي كه خيلي زود با موضعگيريهاي تند عكاسان، روزنامهنگاران و روشنفكران مواجه شد كه هر كدام از منظري به برگزاري اين نمايشگاه اعتراض كردند. تهراني كه از اندكي پيش از برگزاري نمايشگاه ميكوشيد در قامت يك گرتا گاربوي وطني ظاهر شود، به تدريج از مجامع عمومي غايب ميشد و كمتر بازي در فيلمي را ميپذيرفت.

                                در همان سالها بود كه سندرم قديمي هنرمنداني كه ميخواستند روشنفكر هم باشند دامن هديه تهراني را هم گرفت. فعاليتهاي عباس كيارستمي در تمامي شكلهاي هنري آرامآرام ديگر ستارگان بزرگ بهخصوص سينمايي را نيز وسوسه ميكرد تا به عرصه ديگر هنرها قدم بگذارند؛ هرچه كيارستمي موفقتر ميشد ديگر هنرمندان هم مصرتر ميشدند تا بخت خود را در شاخههاي ديگر هنري بيازمايند.

                                عكاسان كه از ناملايمات شاكي بودند، همه خشم خود را سر ستارگان سينما خالي كردند، نمايشگاه عكسهاي رضا كيانيان، نمايشگاه عكسهاي حامد بهداد، نمايشگاه عكسهاي نيكي كريمي و... همگي با انتقادهاي تند اهالي عكاسي مواجه شد، چنانچه گاه آنقدر موضوع را جدي گرفتند كه كار به صدور بيانيه هم كشيد.

                                به اين ترتيب تهراني در بحبوحه موضعگيريهاي تند عليه حضور ستارگان سينما در ديگر عرصههاي هنري نمايشگاه «آبانگان» را در تمامي نگارخانهها و راهروهاي خانه هنرمندان تهران برگزار كرد تا پيشاپيش به جنگ كساني برود كه بيتوجه به عكسها آماده دفاع از جايگاه نامعين صنفي خود بودند. خانم تهراني كه برخلاف ديگر همكاران خود هيچگاه محبوبِ رسانهها نبود در حمايت خبرنگاران از نمايشگاهاش هم اشتباه كرد؛ انزواي و گوشهنشيني او و كوشش براي دوري از رسانهها در منظر اهالي رسانه به ژست برج آجنشيني تعبير شد و او در دوراني كه بهشدت به حمايت مطبوعات نيازمند بود، علنا رسانهها را در مقابل خود ديد.

                                در همان زمان اخباري مشكوك درباره كمكهاي مالي به اين نمايشگاه در احوا ميچرخيد و در دوراني كه بازار شايعات به همه رنگ داغ بود، شايعات كمكهاي مالي و رقم اين كمكها نيز دهان به دهان ميچرخيد و مخالفان را جريتر و منتقدان را صريحتر ميكرد.

                                نمايشگاه كه بدون فروش رفتن حتي يك اثر به پايان رسيد، تازه اخبار جديدتري شنيده شد. اخبار مربوط به مشكلات مالي به تدريج حتي منتقدان را هم نرمتر كرد؛ سكوت خود تهراني در تمام اين مدت نيز تنها بر شايعات ميافزود، هرچند تهراني هيچ گاه سخنور خوبي نبود-نشست خبري نمايشگاه در خانه هنرمندان اين گفته را تاييد ميكند-و به همين دليل هيچ گاه نتوانست يا نخواست پاسخ منتقدان خود را بدهد؛ منتقداني كه در طول تمام اين دو سال و اخبار مشكلات مالي، خبر را با ترديد تاييد ميكردند كه مگر هديه تهراني 42 ميليون تومان براي پرداخت هزينههاي نمايشگاهاش ندارد؟ پاسخ اين سوال هنوز مسكوت است و نه تهراني و نه سخنگو يا وكيلش هيچ گاه توضيحي در باب اين مساله ندادند.

                                تهراني كه، از نيمه دهه 1370 يكي از بزرگترين ستارگان سينماي ايران بود، آرامآرام رو به زوال رفت. او كه ميكوشيد با دوري از رسانهها هالهيي دور خود بتند و در قامت يك گرتا گاربوي

                                وطني در مجامع ظاهر نشود در انتخاب كسوت خود و با تكرار اشتباهاتش رو به زوال رفت. او همچون نياي تمام ستارگان زن تاريخ سينما نميخواست تنها باشد ولي تنها رها شد.
                                The greater the risk ، The greater the reward

                                هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری

                                نظر

                                در حال کار...
                                X