کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
مرجان شیرمحمدی همسر بهروز افخمی کارگردان شناخته شده سینمای ایران قصد دارد به زودی نخستین فیلم خود در مقام کارگردان را جلوی دوربین ببرد.
به گزارش شبکه ایران، مرجان شیرمحمدی همسر بهروز افخمی کارگردان شناخته شده سینمای ایران قصد دارد به زودی نخستین فیلم خود در مقام کارگردان را جلوی دوربین ببرد.
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...
گلشیفته فراهانی: فاجعه بود, خانواده ام را گروگان می گیرند, در سینمای ایران بدتر از سگ با تو رفتار میکنند
سایت فردا می نویسد :
گلشیفته فراهانی در تازه ترین اظهارات خود درباره حرکت غیر اخلاقی اش توضیحاتی عجیب و البته متناقض و ایضا مضحک ابراز کرده است. او در گفتگویی با روزنامه گاردین به بیان نظرات خاص و شاذ خود درباره ایران و فضای اجتماعی آن و هم چنین سینما پرداخته است و از سینمای ایران به عنوان شکنجه گاه یاد کرده است.
روایت روزنامه گاردین از عمل وی اما اینچنین آغاز می شود ؛« فراهانی در ویدئویی سیاه و سفید همراه با «امیدهای جوان» سینمای فرانسه، که تعدادشان به 30 نفر میرسید، حاضر شد تا «سزارز» را تبلیغ کند. سزارز «اسکار فرانسویها» است و او در این مراسم بازی نقشی که در کمدی موفق «سیتو موئق، ژتتو» (اگر بمیری میکشمت!) داشت، نامزد دریافت جایزه شده بود. در این تبلیغ از هر یک از هنرپیشگان خواسته شد یکی از لباسهای خود را از تن خارج کنند تا «جسماً و روحاً» هنر خود را به نمایش بگذارند. فراهانی تصمیم گرفت (....)را در معرض نمایش قرار دهد و در این حال گفت: «من به رویاهای شما تجسم میبخشم.» اما آنچه پس از این حادثه در ایران اتفاق افتاد مشابه زلزلهای فرهنگی بود.»
گاردین در توصیف وضعیت فراهانی پس از نقل این امر نوشته است:« او در حالی که سرش را در دستانش گرفته بود گفت: «فاجعه بود! دقیقاً نمیدانم چند میلیون نفر فردای آن روز نام مرا در گوگل تایپ کردند، نمیخواهم بدانم...»
فراهانی در این مصاحبه با فرافکنی خاصی گفته است که هرگز قصد شوکه کردن ایرانیان یا تحریک آنها را نداشته است. او گفت: «من از سیاست متنفرم. این کار من نیست. همیشه همینطور است کاری میکنی و ناگهان سیاسی میشود. میدانستم مشکل است. اما من اکنون در فرانسه زندگی میکنم و باید اینجا فعالیت کنم. بالاخره یا در اینجا هستم یا نیستم. این مساله برای من و خانوادهام و کل جامعه ایران شوکآور بود. مساله خوب! این است که بحثی به راه افتاد که در غیر این صورت هرگز پیش نمیآمد. من دیدم افرادی به من توهین میکردند، بعضی پاسخ آنها را میدادند و بعضی از من دفاع میکردند و بعضی دوباره به من توهین میکردند. درگیریهای زیادی بین خانوادهها ایجاد شد....» و سپس حال و روز خانواده اش را چنین توصیف می کند:« خیلی بد بود. این اولین باری بودکه آنها نتوانستند از من دفاع کنند. آتش چنان گسترده بود که دامن آنها را نیز گرفت. من باید بیشتر محتاط باشم. چون میدانم آنها را گروگان! میگیرند... اما پس از مدتی به دلیل پیشینه پدرم ـ که خود را از طبقات پایین جامعه بالا کشید ـ احساسات آنها تغییر کرد. پدرم میترسید من حمایت مردم را از دست بدهم. زیرا مردم برای او بسیار مهم بودند. او همه زندگیاش را برای مردم جنگید و همه چیز را فردای آنها کرد. اما پس از یکی دو ماه متوجه شد مردم بیشتر به من احترام میگذارند و خوشحال شد!!! ...من افتخار میکنم که یک ایرانی هستم. به ویژه زن ایرانی!!!»
فراهانی در عین حال اعترافاتی خاص از نحوه برخورد با وی در غرب و ابزاری بودنش را بیان داشته است . او می گوید :« تبعید مانند مرگ است. به عمق آن نمیتوان پی برد تا زمانی که دچارش شوی. تمام دنیا میخواهد تو را در نقش قربانی ببیند و تو را به آن سو میکشاند زیرا دوست دارد بدبختی تو را نظاره کند. به همین دلیل است که فرانسویها در مورد حوادثی چون سوریه بسیار حساس هستند. مانند تماشای فیلم مستهجنی است که در تو این احساس را ایجاد میکند که از آنها خوشبختتری، اما در واقع به آنها اهمیتی نمیدهند. آنها میگویند: «بیایید، ما از شما مراقبت میکنیم، سپس از شما سوءاستفاده میکنند و به شما پاسپورت نمیدهند. من تنها یک هنرپیشه هستم و میخواهم فعالیت کنم.»
نکته تاسف آور دیگر در این گفتگو نگاه شیفته وار فراهانی به پاریس به عنوان یک شهر بی قید و بند است. او از زندگی بی قید در پاریس خشنود است و آن را اینچنین ابراز می کند:« برای اولین بار در زندگی خوشحالم که زن هستم!پاریس شما را از هر گناهی که فکر میکنید به خاطر زن بودن مرتکب شدهاید رها میسازد! شما را پاک میکند و احساس آزادی میکنید!!» او به روسری سفیدش اشاره می کند و میگوید: «این دوست قدیمی من است، بزرگترین مشکل هنرپیشگان زن ایرانی، دولت نیست بلکه دنیای بیرون است که تصور میکند ما با روسری از شکم مادر زاییده میشویم!! به لیلا حاتمی نگاه کنید. معمولاً پس از برنده شدن در مراسم اسکار (برای فیلم جدایی فرهادی) پیشنهادهای کار زیادی به یک هنرپیشه ارایه میشود، اما پیشنهادی به او نشده است در حالی که او قادر است به چهار زبان صحبت کند.»
اما اوچ این گفتگو در جایی است که فراهانی به همه گذشته خود و حتی سینمای ایرا پشت پا می زند و با الفاظی خاص از آن یاد می کند . او کار در سینمای ایران شکنجه شدن به شمار آورده و با بیانی خاص در خصوص عملکرد فرهادی کنایه ها و طعنه هایی صریحی را به زبان می آورد.فراهانی از فیلمبرداری فیلم درباره الی میگوید و این که فرهادی او را «شکنجه» میکرد و او را مجبور میکرد نیم ساعت در ساحل دریای خزر داد بزند و صبحانه آرد نخود بخورد تا صدایش در فیلمبرداری گرفته شود. به دلیل ضربهای که بازیگر دیگر در خلال فیلم به او وارد کرد، پرده گوشش سوراخ شد اما کارگردان اجازه نداد تا انتهای روز بعد و پایان فیلمبرداری به بیمارستان برود. آنها دیگر از آن زمان با هم صحبت نکردند. فرهانی میگوید: «او دوست من است اما نمیتواند با من صحبت کند. او از ایران خارج میشود و دوباره برمیگردد. اما من الان شیطان هستم. شک یکی از ابزار کنترل آنهاست.» او میگوید: «من از هر فیلمی که بازی کردم زخمی در بدن دارم.» و آستین و شلوارش را بالا میزند تا آنها را نشان دهد و می گوید آنها بدتر از سگ با تو رفتار میکنند. تو باید مانند برده کار کنی تا آنها را خشنود کنی. اوضاع باید این گونه باشد. باید در هر فیلمی احساس کنی که کار آخر توست.»
The greater the risk ، The greater the reward
هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری
کارگردان گشت ارشاد: هیچ وقت نگفتند کجای فیلم مشکل دارد
وزارت ارشاد اعلام کرد تمام نسخههای فیلم "گشت ارشاد" به دلیل "تخلف" باید از شبکه خانگی جمعآوری شود.گفتوگویی با سعید سهیلی، کارگردان فیلم "گشت ارشاد" در باره روند سانسور این فیلم از زمان ساخت تا امروز. در حالی که تنها چند روز از توزیع فیلم "گشت ارشاد" در شبکه خانگی میگذرد، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی روز شنبه ۱۸ مرداد اعلام کرده است به دلیل "تخلفاتی" در نسخه نهایی فیلم سینمایی "گشت ارشاد"، تمام دی وی دیها، پوسترها و کالاهای این فیلم در تهران و شهرستانها جمعآوری میشود. آنطور که سعید جابری انصاری دبیر "ستاد حمایت و صیانت از محصولات فرهنگی" گفته است برای جمعآوری فیلم "گشتارشاد" اگر هم جایی نیاز به کمک نیروی انتظامی باشد، اقدامات لازم انجام خواهد شد.
سعید سهیلی کارگردان فیلم سینمایی "گشت ارشاد" در گفتوگو با دویچه وله اعلام کرد: «نیازی به تهدید کردن برای جمعاوری فیلم نیست چون با فشار وزارت ارشاد از دو روز قبل پخشکننده فیلم آن را به کل از سطح شهر جمع کرده است.»
"گشت ارشاد" داستان سه جوان فقیر از جنوب شهر تهران است که برای به دست آوردن پول، خود را بهعنوان ماموران "گشت ارشاد" جا میزنند و از این طریق اخاذی میکنند. با آغاز اکران فیلم " گشتارشاد" در هفتهی پایانی سال ۹۰، انصار حزبالله با انتشار بیانیه و برگزاری تجمع، به اکران این فیلم و فیلم "زندگی خصوصی" اعتراض کرد و هر دو فیلم را مصداق "توهین به نظام جمهوری اسلامی" و مروج "ابتذال و شهوت" توصیف کرد.
انتقادها و اعتراضها به این دو فیلم محدود به گروه انصار حزبالله نبود، احمد خاتمی و علمالهدی، امامان جمعه تهران و مشهد، نیز این دو فیلم را "مستهجن، مبتذل و غیر اخلاقی" خواندند و گفتند باید هرچه زودتر جلوی اکران آنها گرفته شود.
سعید سهیلی پس از توقیف اکران فیلم "گشت ارشاد" در نامه اعتراضی اعلام کرد تمامی کپیهای فیلم و پولهایی که از این راه کسب شده را مقابل وزارت ارشاد به آتش میکشد.
بشنوید: گفتوگو با سعید سهیلی کارگردان فیلم "گشت ارشاد"
دویچه وله: وزارت ارشاد اعلام کرده است که همه دی وی دی ها و پوسترها و سایر تبلیغات فیلم گشت ارشاد به دلیل اینکه صحنههایی از فیلم هنوز حذف نشده است، از سطح شهر تهران و شهرستانها جمعاوری خواهد شد. این فیلم بعد از اینکه از اکران سینماها پائین کشیده شد تا مرحلهای که به توزیع نمایش خانگی رسید چه مسیری را طی کرد و چه صحنههایی از فیلم حذف شد؟
سعید سهیلی: کلا وقتی فیلم ساخته شد برای ورود به جشنواره، یک سری اصلاحیه به ما دادند که آن اصلاحیات را انجام دادیم و فیلم وارد جشنواره شد. بعد از جشنواره، برای اکران عمومی، دوباره یک لیست بلندبالای اصلاحیه دادند که آن موارد هم اجبارا انجام شد تا برای اکران عمومی مجوز نمایش گرفت. اما متاسفانه فیلم بهطور کامل اکران عمومی نشد. یعنی در شهرستانها به هیچوجه اکران نشد و در تهران هم حدود بیست و چند روز بیشتر اکران نشد. برای نمایش خانگی باز دوباره یک لیست بلندبالای اصلاحیه دادند که آن موارد اصلاحیه هم انجام شد.
در مجموع برای جشنواره حدود سه دقیقه، بعد از جشنواره برای اکران عمومی چهار دقیقه و برای نمایش خانگی حدود هشت دقیقه از فیلم کوتاه شد. اما بعد هم که وارد نمایش خانگی شد، یک روز پس از پخش فیلم شروع به جمعآوری آن کردند. یعنی ما فقط یک روز فیلم را در شبکه خانگی پخش کردیم و از روز دوم با فشار ارشاد، پخش کننده فیلم همه عوامل و نیروهایش را بسیج کرد و فیلم را در جاهایی که پخش کرده بود، جمع کرد.
اینکه الان تهدید میکنند ما از شنبه یا یکشنبه فیلم را در سطح شهر جمع میکنیم، نیازی به این کار نیست. زحمت زیادی نکشند! چون به پخشکننده فیلم فشار آوردهاند و پخش کننده، دو سه روز است که فیلم را از کل سوپرمارکتها جمع کرده و الان فیلم در تهران و شهرستانها وجود ندارد.
اگر شما صحنههایی از فیلم "گشت ارشاد" را حذف کردید تا مجوز توزیع در شبکه خانگی را به فیلم بدهند پس چهطور دوباره وزارت ارشاد اعلام کرده است که دی وی دی این فیلم باید جمعآوری شود؟
فیلم را جهت بازبینی حدود بیست روز الی یک ماه به وزارت ارشاد دادیم. الان که فیلم بیرون آمده، میگویند صحنههایی باید حذف میشده که حذف نشده است. من به این دوستان میگویم این بیست روز، یک ماهی که فیلم در اختیار شما بوده، باید به ما اعلام میکردید. آنها اعلام نکردند و مجوز را صادر کردند. حالا که فیلم وارد نمایش خانگی شده، اعلام میکنند که دوباره بایستی این صحنهها حذف میشده است.
ظاهرا نسخهای از فیلم که حدود بیست روز تا یک ماه در اختیارشان بوده را یا درست و دقیق ندیدهاند یا بعد از اینکه فیلم وارد نمایش خانگی شده، بازخوردها، انعکاسها، اعتراضهایی دیدهاند که احساس کردهاند کارشان اشتباه بوده است. به هر صورت، ما طبق قانون پیش رفتیم و فیلم را در اختیار آنان قرار دادیم و فیلم برای بیست روز الی یک ماه هم برای بازبینی در اختیار وزارت ارشاد بوده است.
شما علاوه بر کارگردانی، تهیه کنندگی فیلم "گشت ارشاد" را هم بر عهده داشتهاید. ولی اسپانسر این فیلم چه سازمانی بوده است؟ آیا هزینه ساخت این فیلم را نهادی دولتی تامین کرده است؟
نه؛ تهیهکننده، سرمایهگذار، کارگردان و نویسنده فیلم خودم هستم. من یک شریک بخش خصوصی دارم که ۵۰ درصد شریک است و هیچ ربطی به بخش دولتی یا اسپانسر دولتی یا اسپانسر غیردولتی ندارد و هیچ کمکی از هیچ جا به این فیلم نشده است. ۵۰ درصد خودم سرمایهگذاری کردم، ۵۰ درصد هم یکی از اهالی سینما به عنوان شریک سرمایهگذاری کرد.
صحنهای از فیلم «گشت ارشاد»
به طور خلاصه داستان فیلم "گشت ارشاد"، درباره چند جوان است که به دروغ خود را مامور نیروی انتظامی معرفی میکنند و از مردم اخاذی میکنند. انتقاد برخی از امامان جمعه یا مثلا انصار حزبالله و مقامات سینمایی، در زمان اکران، دقیقا چه بود؟ با این موضوع که چند جوان در لباس مامور نیروی انتظامی اخاذی میکنند مشکل دارند؟
همیشه اعتراض کردهاند، همیشه انتقاد کردهاند، همیشه خواستار جلوگیری از نمایش فیلم شدهاند، ولی هیچ وقت به مورد خاصی اشاره نکردهاند که مثلا فلان قسمت فیلم ایراد دارد یا فلان قسمت فیلم اشکال دارد یا ما نسبت به فلان سکانس فیلم معترض هستیم. هیچ اشارهای به هیچ قسمت، هیچ سکانس، هیچ دیالوگ و هیچ پلان فیلم نکردهاند. فقط در مجموع میگفتند که این فیلم، فیلم خوبی نیست و ما نپسندیدیم.
بعد از توقف اکران فیلم، شما بیانیهای منتشر کردید و این اقدام را "توهینی به مخاطبان خود و ملت ایران" عنوان کردید. گفته بودید قصد دارید در پاسخ به این توهین، تمام کپیهای فیلم "گشت ارشاد" و پولهایی که از این راه کسب شده را مقابل وزارت ارشاد به آتش بکشید. اعتراض شما درباره توقف اکران این فیلم به کجا کشید؟
من آن زمان که فیلم را از پرده سینما پایین کشیدند، گفتم بعد از اینکه نمایش فیلم تمام شود، کلیه کپیها و درآمدی که از اکران عمومی داشته، همه را جلوی وزارت ارشاد آتش میزنم. اما بعدا دوستان توصیه کردند که نمایش خانگی فیلم را وارد بازار کنیم. دیدم پیشنهاد خوبی است و با زلزلهای که در آذربایجان اتفاق افتاده بود، تصمیم گرفتیم این فیلم را وارد نمایش خانگی کنیم و کل درآمد فیلم، هم درآمد اکران عمومی در سینما و هم درآمد نمایش خانگی را به زلزلهزدههای آذربایجان شرقی اختصاص دهیم. متاسفانه باز هم جلوی فیلم را گرفتند و این امکان و این اتفاق نیفتاد.
در روزهای گذشته، در سایت یوتیوب و دیگر شبکههای اجتماعی، صحنههایی از فیلم "گشت ارشاد"، با عنوان "صحنههای حذف شدهی فیلم گشت ارشاد" منتشر شده است. شما این صحنهها را دیدهاید؟ آیا این صحنهها، همان صحنههای حذف شده فیلم اصلی هستند؟
این سکانسها، سکانسهایی نیست که ارشاد در سه مرحله ممیزی داده است. سکانسهایی هستند که در مرحلهی تدوین، به دلیل تایم طولانی فیلم و به دلایل ریتم و مسائل دیگر، توسط خودم و قبل از اینکه فیلم وارد جشنواره شود و اکران عمومی شود و وارد شبکه خانگی شود، به صلاحدید و تشخیص خودم، از فیلم حذف شده بودند. هیچ کدام این سکانسها، سکانسهای مورد اشاره وزارت ارشاد و سکانسهای ممیزی شدهای که توسط ارشاد اعمال شده، نیست. سکانسهایی است که فقط به دلیل تایم و ریتم از فیلم حذف شدند.
گفته شده فیلم "گشت ارشاد" در همان حدود یک ماه، بیش از یک و نیم میلیارد تومان فروش داشته است. این رقم برای فروش فیلم در زمان اکران درست است؟
در مورد فروش فقط این را میگویم که آخرین روزی که از پردهی سینما پایین کشیده شد، روز چهارشنبه بود. روز چهارشنبه معمولا روز خوبی برای فروش سینمای ایران نیست. به دلیل اینکه سهشنبهها بلیطهای سینما نیمهبها هستند و فردای آن روز یعنی چهارشنبه مردم ترجیح میدهند به سینما نروند. مردم ترجیح میدهند پنجشنبه جمعه که تعطیل هستند و فراغت بیشتری دارند، به سینما بروند. معمولا سینمای ایران در روز چهارشنبه فروش خوبی ندارد.
اما آخرین روزی که این فیلم روی پردهی سینما بود، روز چهارشنبه بود که در تهران، ۹۶ میلیون تومان فروخت. این یعنی فروشی بسیار خوب و فروشی که هیچ کس تصور نمیکرد و فکر میکنم که اگر اجازه میدادند، این فیلم، پرفروشترین فیلم تاریخ سینمای ایران میشد. اما دوستان دوست نداشتند که رکورد "اخراجیها" زده شود، دوست نداشتند که فیلمی در کنار فیلم "قلادههای طلا" اکران شود. به نظرم، فیلم گشت ارشاد میتوانست در تهران تا ۴ یا ۵ میلیارد تومان بفروشد. در شهرستانها هم چیزی نزدیک به همین رقم میتوانست بفروشد.
The greater the risk ، The greater the reward
هر چقدر ریسک بزرگتری کنی ، پاداش بزرگتری بدست میاری
نابغه بازیگری سینما در نقش یک افسر ارتش سرخ به پرده سینماهای جهان می آید.
سرانجام پس از مذاکرات طولانی با "آل پاچینو"، بازیگر برجسته و شناخته شده سینمای جهان برای ایفای نقش در فیلم حماسی "لنینگراد" (Leningrad) به کارگردانی "جوزپه تورناتوره" فیلمساز نامآشنای ایتالیایی، سازندگان این فیلم با این بازیگر مطرح به توافق رسیدند و فیلمبرداری این پروژه سینمایی به زودی آغاز میشود.
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...
سایت روزنامه القدس العربی خبر داد: بازیگر سوری نقش عمرخطاب تصریح کرده است که بازی نقش عمر به طور تصادفی به او رسیده و او توقع داشت هر نقشی را در این فیلم به عهده گیرد جز نقش عمر خطاب اما تصمیم کارگردان بر این شد که او این نقش را ایفا نماید.
به گزارش جام، این بازیگر سوری خبر داد که پس از پایان سریال از سوی یک گروه سلفی افراطی تهدید به مرگ شده است که در این مورد به دستگاه های امنیتی گزارش داده است .
بازی بازیگر "جدایی نادر از سیمین" در نقش یک پاکستانی
پیمان معادی بازیگر فیلم «جدایی نادر از سیمین» در سریال «عدالت کیفری» نقش یک پاکستانی را بازی میکند.
«عدالت کیفری» براساس سریال بریتانیایی شبکه بیبیسی به همین نام نوشته پیتر مفات (نویسنده سریال «شرلوک») که برنده جایزه بفتا شده، ساخته میشود با این تفاوت که محل وقوع ماجراهای سریال نیویورک است.
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...
آنجلینا جولی ایفاگر نقش جادوگر شیطان صفت در سفید برفی شد.
به گزارش توتال فیلم، "رابرت استرامبرگ" کارگردان فیلم " زیبای خفته" برای نقش نامادری شرور و شیطان صفت "زیبای خفته" از بازی هنرمند معروف هالیوود "آنجلینا جولی" بهره گرفته است. اولین تصاویر منتشر شده از این فیلم " آنجلینا جولی" را در لباس جادوگر شیطان صفت این فیلم نشان می دهد.
چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...
مهدی باقربیگی بازیگری که با ایفای نقش نوجوانی بانشاط و پرشر و شور در سریال دیدنی «قصه های مجید» توانسته بود در نوجوانی شهرتی همپای بازیگران بزرگسال عرصه سینما پیدا کند هرچند بعد از آن مجموعه هم در چند فیلم با محوریت «مجید» ایفای نقش کرد اما این روزها هم که کارمند سازمان فرهنگی-هنری اصفهان است باز هم بیشتر از نام خودش که مهدی است به نام مجید شناخته می شود. او ازدواج کرده و دارای یک فرزند هم هست.
حسام نواب صفوی بازیگر سینما و تلویزیون پروانه وکالت گرفت.
به گزارش ایسنا، این بازیگر سینما در این مراسم که در مجتمع شهید بهشتی برگزار شده بود، جزو وکلایی است که در آزمون وکالت این مرکز پذیرفته شده و با گذراندن دوره کارآموزی، موفق به اخذ پروانه وکالت شده است.
نظر