سینــــــما

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Davar
    عضو فعال
    • May 2017
    • 3124

    #781
    پاسخ : سینــــــما

    Scent Of A Woman
    "عطرخوش زن" رو دیدم عالی بود
    آل پاچینو میگه: توی دنیا دو کلمه هست که بسیار زیبا و دوست داشتنی هست
    که حتما باید بهش برسی، زن و ماشین فراری!!
    وقتی به مراد اولی میرسه .....
    ببینید قشنگه.
    ********************************
    توی فیلم کلماتی هست که نمیشه با خانواده دید.
    .

    نظر

    • کاوه.
      عضو جدید
      • Apr 2011
      • 14

      #782
      پاسخ : سینــــــما

      گویا طبق آخرین خبرهای رسمی تایید شده، Daniel Craig آخرین نقش خود را در جیمزباند ایفا کرده است و از این به بعد نقش جیمزباند به بازیگر دیگری سپرده میشود. از حالا یکی از گزینه ها را " تام هاردی " و " تام کروز " می دانند.
      به نظر شما جیمزباند بعدی سینما کیست؟
      بنده از چند سال پیش نظرم روی یک شخص دیگری است. از همان ابتدا این بازیگر را در قامت رسمی کت و شلوار و نوع رفتار و گفتار و راه رفتن و چهره و میمیک صورت دیدم، مامور مخفی 007 جیمزباند برایم تداعی شد.
      بله از نظر من Henry Cavill شاید بهترین انتخاب و گزینه برای جیمزباند باشد.
      نظر شما دوستان چیست؟ دوست دارم در این مورد صحبتهای سایرین را بدانم و به نظر شما در بین بازیگران، کدام گزینه بهترین انتخاب برای نقش جیمزباند بعدی سینما است.

      نظر

      • Bourse-Plan
        عضو فعال
        • Jun 2020
        • 491

        #783
        پاسخ : سینــــــما

        در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
        گویا طبق آخرین خبرهای رسمی تایید شده، Daniel Craig آخرین نقش خود را در جیمزباند ایفا کرده است و از این به بعد نقش جیمزباند به بازیگر دیگری سپرده میشود. از حالا یکی از گزینه ها را " تام هاردی " و " تام کروز " می دانند.
        به نظر شما جیمزباند بعدی سینما کیست؟
        بنده از چند سال پیش نظرم روی یک شخص دیگری است. از همان ابتدا این بازیگر را در قامت رسمی کت و شلوار و نوع رفتار و گفتار و راه رفتن و چهره و میمیک صورت دیدم، مامور مخفی 007 جیمزباند برایم تداعی شد.
        بله از نظر من Henry Cavill شاید بهترین انتخاب و گزینه برای جیمزباند باشد.
        نظر شما دوستان چیست؟ دوست دارم در این مورد صحبتهای سایرین را بدانم و به نظر شما در بین بازیگران، کدام گزینه بهترین انتخاب برای نقش جیمزباند بعدی سینما است.
        دانیل کرگ برای نقش جیمز باند امدادی الهی بود! کاریزماتیک، سرد و با صلابت و همۀ آنچه که از این کاراکتر انتظار میره رو داره. به عنوان جایگزین هنری کویل فیزیک مناسب رو داره. چهره اش اندکی پختگی و پیچیدگی بیشتری طلب میکنه! چیزی مثل شون کانری یا همین دانیل کرگ. زمانی صحبت از باندِ مونث و یا جیمز باندِ سیاهپوست (با حضور ادریس آلبا بازیگر سریال «لوتر») هم بود. در مجموع ای کاش علی الحساب همین دانیل کرگ ادامه میداد ولی ظاهرا دیگه قصدی نداره.

        نظر

        • Bourse-Plan
          عضو فعال
          • Jun 2020
          • 491

          #784
          پاسخ : سینــــــما



          افسوس که همین امروز صبح از شون کانری و جیمز باند حرف زدیم و الان خبر اومد که در 90 سالگی درگذشته...

          نظر

          • ریچارد
            Banned
            • Feb 2016
            • 72

            #785
            پاسخ : سینــــــما

            در اصل توسط علیرضا حسنی پست شده است View Post
            فیلمی که این اواخر دیدم و به نظرم بسیار زیبا بود فیلم her با بازی یوآخیم فینیکس که روایتی ست از پیچیدگی های روابط عاشقانه انسانی در دنیای مدرن. هر چند شاید تجربه مشترک خلا عاطفی و تجربیات احساسی نقش اصلی فیلم برای افرادی که تجربه یک شکست عشقی و یا طلاق داشته باشن بسیار ملموس تر و دلپذیر تر باشه
            .
            یه سکانس جالب داره اونجایی که فینیکس متوجه تغییر رفتار دوست دختر مجازی اش میشه و ازش دلیل اش رو می پرسه و دوست دخترش می گه که همزمان وارد رابطه با 400 تا ربات و کامپیوتر شده و برای همین وقت کافی برای اون نداره !!

            در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
            به نظر من 50% از گیرایی این فیلمِ فوق العاده، مدیون همان صدای خاص و گرفته اسکارلت جوهانسون است.
            .
            فیلم Lucy از جوهانسون هم دیدنی است.

            نظر

            • کیمیاگر
              عضو عادی
              • Apr 2011
              • 298

              #786
              پاسخ : سینــــــما

              در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
              ....
              ....
              ....
              فکر کنم اولین مرتبه که فیلمی از شارلیز ترون دیدم، فیلم وکیل مدافع شیطان در کنار آل پاچینو و کیانو ریوز بود، با اینکه جزء اولین بازی هایش بود و خیلی جوان، آنجا هم خیلی قوی و خوب ظاهر شد.
              دو سال پیش فیلم کمدی وسترن A Million Ways to Die in the West - یک میلیون راه برای مردن در غرب - از شارلیز ترون دیدم، با اینکه از نظر سینمایی فاقد ارزش هنری است و پر از حرفهای درجه R+، اما دو ساعت خندیدم. اگر این فیلم کمدی سیاه را ندیدید به شما پیشنهاد میکنم ببینید، به عنوان یه تفریح چند ساعته....
              2- چه اشاره ای داشتید به برگمان، آنتونیونی و...........یادش بخیر یک دورانی داشتم که فقط به دنبال تماشای فیلم های فلسفی و عرفانی و هنری بودم ، آنهم در سنین کم......عیب از خود من بود در مورد فیلم و فیلم دیدن خیلی زود بزرگ شدم. یعنی در فیلم دیدن کودکی نکردم که این درست نبود. هنوز نوجوان بودم که عاشق فیلم های آندری تارکوفسکی - کریشتوف کیشلوفسکی - اینگمار برگمان- آندری وایدا- آنتونیونی بودم...... راستش را بخواهید بعضی وقتها آنقدر مفاهیم فیلم ها سنگین و عمیق بود که بعضی جاها از فیلم را متوجه نمیشدم.....12 سالم بود که فیلم مهره هفتم را 7 الی 8 مرتبه دیدم، خواننده همیشگی مجله فیلم و مجله کایه دو سینما فرانسه بودم که چیزی ازش نمیفهمیدم....مثلا یه سالی فیلم سکوت بره ها جایزه اسکار گرفت و من نوجوان که اخبار سینمایی را دنبال میکردم، کل تهران و ایران را گشتم تا مثلا نسخه ای از این فیلم پیدا کنم، نه آنزمان سی دی و دی وی دی و ماهواره ای بود نه سایت و اینترنتی که بشود فراهم کرد.... دیدن این فیلم برای من آرزو شده بود.....چند سال بعد یه آشنایی که ساکن آمریکا بود ، نخسه VHS را برایم آورد که در فرودگاه و حراست تحت شدیدترین کنترل ها بازبینی شد.
              میگویند که مثلا دوران پسا کرونا ، دوران پسا مدرن و یا دوران پسا خیلی چیزها...........آقا من راحت بگم، من خیلی وقت و خیلی سال است که از این دوران و از این ذهنیت عبور کردم. الان فیلم دیدن برای من مثل خوردن یه راحت الحلقوم است. اصلا دیگر دنبال دیدن فیلم های عمیق و چند لایه و سنگین نیستم.
              شاید این برگرده به سن و سال و شرایط ذهنی و زیستی و محیطی آدم که دیگه مثل گذشته سختگیر و کمال گرا و ایده ال گرا نیست. الان خیلی راحت با مسایل کنار میآیم و از خیلی چیزها که قبلا خوشم نمی آمد، الان راحت می پذیرم.
              مثلا چند سال پیش فیلم Baywatch‎ ، تمشک طلایی بدترین فیلم سال را گرفت. اتفاقا من این فیلم را دیدم و لذت بردم. درسته از نظر سینمایی و هنری فاقد ارزش است. اما دیدن این فیلم برای من به عنوان 2 ساعت شادی و تفریح و سرگرمی جذاب بود.
              در شرایط فعلی من از دیدن فیلم های کمدی درام ، فانتزی بیشتر لذت می برم تا دیدن فیلم های عمق چند لایه.
              این موضوع شاید برای خیلی از ما رخ دهد، یادم می آید چند سال پیش از داریوش مهرجویی پرسیدن که چرا دیگه از شاهکارهای گذشته خودتون خبری نیست و فیلم هایی به مانند ( سارا ، بانو ، پری ، لیلا ، درخت گلابی ) نمیسازید. ایشون گفتن که آن فیلم ها حاصل یه دوره از زندگی من بود. دیگه نه الان آن حال و هوای گذشته را دارم و نه حوصله. ذهنیت من و جامعه و مردم امروز با آن دوران فرق کرده.
              ....
              .
              سلام به دوستان

              در 12 سالگی و مهره هفتم برگمان! پس خیلی زود خودتون رو درگیر سینمای هنری اروپا کرده اید. از یه لحاظهایی خوبه در اون سن و سالها، چون دیدن این فیلمها ذهن آدم رو کاوشگر و در جستجوی معنا بار میاره. از یه لحاظهایی هم سطح توقع رو بالا میبره هم ممکنه از دیدن ژانرهای دیگر اون لذتی که باید ببره رو نبره و از دیدن فیلمهای روز و خوب سینما، جا بمونه.
              در مورد حس و حال، بنده هم مانند شما خیلی از حس و حالها و ذائقه هایم درخصوص فیلم دیدن عوض شده که فکر کنم مقتضای زمان و سن باشد. خیلی وقتها، فقط میخواهم در یک فرصتی که پیدا میشه یه فیلم خوش ریتم و با ضرباهنگ بالا و نفس گیر ببینم، بلکه یه دو ساعتی از این دنیا فارغ بشم.

              فیلمهای کمدی خوش ساخت هم خستگی ذهنی رو واقعا برطرف میکنن.
              حالا که حرفش شد، فیلم The Hustle 2019 رو پیشنهاد میکنم که فیلم کمدی پر موقعیتی هست با بازی آن هاتوی و ربل ویلسون. دو تا خانم اند که در کلاهبرداری از مردان با هم رقابت میکنن. خیلی خندیدم از دست مخصوصا ربل ویلسون. فکر نمیکردم یه روزی از بازیش خوشم بیاد!

              از داریوش مهرجویی گفتید. چه خوبه که دوستان در مورد فیلمهای خوب چند ساله اخیر سینمای ایران هم بنویسند. از فیلمهای آخری که دیدم، فیلم قسم فیلم خوبی بود .

              نظر

              • کیمیاگر
                عضو عادی
                • Apr 2011
                • 298

                #787
                پاسخ : سینــــــما

                در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                من هم مانند شما این فیلم را اولین بار همان حوالی دیدم. اساسا در سینمای دهه های 60 و 70 میلادی یک مجموعه فیلم عالی با محوریت رفاقت یک زوج مردانه (تاکید بر مرد بودن هر دو طرف است) ساخته شد که در ایران به «فیلم های رفاقتی» هم معروف است و «پاپیون» هم به نوعی در همین دسته قرار میگیرد. نمونه های دیگرش «بوچ کسدی و ساندیس کید» به سال 1969 یا «دو نفر با هم تاختند» به سال 1961. چنین فیلم هایی در روزگار فعلی کمتر ساخته میشود شاید به خاطر کمرنگ شدن مفهوم رفاقتِ غیرجنسیِ مردانه، میان دو همجنس (که بر پایه رفاقت است و ربطی به مسائل جنسی ندارد) و دیگری کمبود بازیگران کاریزماتیکی که بتوانند شیمی و اتمسفر دو نفره را خلق کنند. همین فیلم «پاپیون» دو سه سال پیش با بودجه 10 میلیون دلاری بازسازی شد ولی توفیقی کسب نکرد. نام «پاپیون» را که میشنوم همیشه ابتدا موسیقی متن معروف آن در ذهنم جاری میشود و سپس پلان پایانی که آنری شاریر ملقب به پاپیون (استیو مک کوئین) سوار بر امواج دریا بالاخره موفق به فرار میشود و فریاد میزند «آهای حرومزاده ها، من هنوز زنده ام» و البته بعدش ترانه ای زیبا به فرانسوی هم پخش میشود که در نسخۀ پخش شده از تلویزیون ایران سانسور شده بود. این پایانبندی، یک سویۀ هولناک کمتر لمس شده هم دارد: لویی دگایی (داستین هافمن) که در جزیره شیطان میماند چون میترسد بپرد و تا ابد محبوس خواهد ماند. منطقا همه ما در زندگی عادی و روزمره لویی دگا هستیم و از آزادی حقیقی ترس داریم و حاضر نیستیم بهای آن را بپردازیم، و شاید زیبایی چنین فیلم هایی در همین باشد که ما برای ساعتی با دیدن آنها غرق در دنیای دیگری میشویم، دنیایی که میدانیم در واقعیت از آن ما نیست!
                ....
                سلام.
                من هم با کاوه جان هم نظرم. شما دید و درک خوبی از سینما دارید و حتما شیرین خواهد بود خواندن تحلیلهای شما...
                نکته فیلمهای رفاقتی که گفتید منو به فکر برد. سرچ میکردم تو ذهنم که چه فیلمهایی اخیرا از این تیپ دیده ام...

                پاپیون فیلم موندگاری بود. فیلمی برای همه اعصار. با موسیقی به یاد ماندنی اش.
                با هربار دیدنش، من در دقایق آخرش همیشه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته ام.

                یک فیلم خیلی خیلی خوبی که در رنج پاپیون است، فیلم The Count of Monte Cristo (2002) است. براساس همین رمان از الکساندر دوما. فیلم حکایت رکب خوردن و به زندان افتادن و فرار و خودسازی است و درنهایت انتقام... انتقامی که خیلی جالب گرفته میشود.
                خیلی من این فیلم رو دوست داشتم و دارم. خصوصا آن مراحل خودسازی اش که در زندان اتفاق میافتد. یک جورهایی حکایت چگونگی ثروتمند خودساخته شدن است.

                زمان فیلم طولانی است اما واقعا ارزش دیدن دارد.

                The Count of Monte Cristo (2002) - IMDb

                نظر

                • کاوه.
                  عضو جدید
                  • Apr 2011
                  • 14

                  #788
                  پاسخ : سینــــــما

                  در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
                  سلااام بر دوست قدیمی و بزرگوار کاوه عزیز ...
                  باور نمیکنید چقدر خوشحال شدم از دیدنتون

                  یادم رفت... بله . شارلیز ترون ... دیدید شما bombshell رو؟ فیلم خیلی خوبی بود به نظر من. خوش ریتم و خوش ساخت. دو تا فیلم اخیرا از شارلیز ترون دیدم هر دو عالی بودند. یکی این و یکی old guard
                  سلام،عرض ادب
                  فیلم bombshell را دیدم. فیلم خوبی بود و خط روایی داستان به خوبی در قالب سینمایی رعایت میشد. خوبی فیلم میدونید چی بود!؟ همه چیز فیلم اندازه و به جا بود. میشد به فیلم خیلی شاخ و برگ اضافه کرد و برخی جاها گل درشت و اغراق بشه که خدا را شکر فیلم در این دام نیفتاد. کارگردان میتوانست در خیلی جاها زیاده روی کنه و حس تعلیق و یا حس نفرت و مثبت و منفی فیلم را زیاد کنه که به درستی توازن و تعادل حفظ کرد.
                  ریتم فیلم خوب بود و فیلم تا آخر سرپا بود و کشش و جاذبه 2 ساعت تماشا را داشت. بازی شارلیز ترون در فیلم فوق العاده است......جوری گریم شده که چند سال به سن واقعی خودش اضافه بشه و نقش زن پخته و جا افتاده را به خوبی ایفا کنه.
                  من همیشه به بعضی از فیلم بین های حرفه ای و عاشقان سینما این مطلب میگم که در فیلم خوب و بازی خوب، قرار نیست فیلمساز و بازیگر دست به کاری بزرگ و عیجب بزنه و فیل هوا کنه.
                  بعضی ها فکر میکنن که مثلا بازیگری خوب است که در نقش های روانی، چند شخصیتی، معتاد، دیوانه، کور و کر و لال، بازی های عجیب و غریب انجام بده و شاهد رفتار و گفتار مبالغه آمیز و گل درشت باشیم.
                  خیر، اینها نشان های فیلم خوب و بازی خوب نیستند.
                  بعد از ماجرای رسوایی هاروی واینستین تهیه کننده سینما و راجر ایلز مدیر اجرایی شبکه فاکس نیوز، معمولا شاهد موج چنین فیلم هایی هستیم. یک موردی که قابل توجه است، اینکه خیلی راحت و با آزادی در مورد این موضاعات فیلم ساخته میشه و حتی مستقیم به شخص مورد نظر و شبکه تلویزیونی پرقدرت اشاره میشه و هیچ مشکلی و ممانعتی ایجاد نمیشه......حالا شما مقایسه کنید با کشور خودمون که بازیگر فیلم لهجه فلان منطقه را دارد، از نماینده مجلس و مردم آن منطقه اعتراض میکنند و خواستار عذرخواهی کارگردان و عدم پخش سریال را دارند و یا مثلا در فیلم شوکران، بخاطر اینکه بازیگر زنش پرستار بود، شاهد اعتراض و تعصن جامعه پرستاری بودیم.

                  در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                  چه پیشنهادهای جذابی. «همه چیز درباره ایو» البته شگفت انگیز است و پیشروتر از زمان. در سال 1950 دو فیلم به فاصله ای اندک اکران میشوند: یکی همین فیلم و دیگری «سانست بولوار/Sunset Boulevard» و وجه اشتراک هر دو، دهن کجی به سیستم و نظام نمایش است. اولی در عالم تئاتر و دومی سینما. در هر دو فیلم ستاره ای رو به افول و در مرز فراموشی، با چنگ و دندان سعی می کند جایگاه خود را حفظ کند ولی چرخ دنده های سیستم چنین اجازه ای به او نمیدهد. چنین مضمونی برای هالیوود کلاسیک غیرمنتظره بود و جالب آنکه در نهایت اکثر اسکارهای آن سال شامل فیلم، فیلمنامه، داستان، کارگردانی، مرد مکمل، موسیقی متن، ضبط صدا، طراحی صحنه و طراحی لباس را این دو فیلم مشترکا درو کردند و تعجب آور آنکه اسکار بهترین بازیگر زن نه به گلوریا سوانسونِ «سانست بولوار» (که به اعتفاده بنده بهترین فیلم تاریخ سینماست) رسید و نه بتی دیویسِ جادوییِ «همه چیز درباره ایو»!

                  در مورد «شاهدی برای تعقیب/Witness for the Prosecution» ممکن است ریتم فیلم تماشاگر امروزی را اذیت کند ولی بنده کمتر نمونه ای را در تاریخ سینما به یاد دارم که چرخش و پیچش داستانی و رودست زدن به مخاطب را در 3 پله و در ظرف چند دقیقه پایانی رونمایی کند! درست لحظه ای که شما تصور میکنید همه چیز حل و فصل و مجرم شناخته شده، ورق بر میگردد و پشت سرش یک پیچش دیگر که اصلا انتظارش را نداشته اید! همچنین بازی چارلز لاتون، به مانند همیشه، در اینجا در نقش وکیل مدافع پرونده ستودنی است.

                  در مورد «منشی همه کاره او/His Girl Friday» که در بین 100 فیلم محبوب عمر اینجانب هم جا دارد بسیار نوشته اند. ریتم و ضرباهنگ مافوق سریع آن در تاریخ سینما کمتر تکرار شده. نمیدانم بازسازی آن را که بیلی وایلدر (کارگردان فیلم بالایی) با نام «صفحه اول/The Front Page» در دهۀ 70 ساخته دیده اید یا نه. البته آنجا تاکید بر روی تیم دو نفره جک لمون/والتر ماتا بنا شده و از لطافت و زنانگی دلنشینی که به لطف حضور روزالیند راسل در نسخۀ اصلی نصیب مخاطب میشود خبر خاصی نیست. در مجموع این زیرگونه ژانر کمدی که اسکروبال/Screwball یا خل و چل بازی نامیده میشود در دوران پسا-رکود اقتصادی آمریکا در دهه های 30 و 40 بسیار مطرح و محبوب بود و نمونه های بسیار عالی دیگری مثل «بزرگ کردن بِیبی/Bringing Up Baby» (بِیبی نام یک قلاده پلنگ است!) و «در یک شب اتفاق افتاد/It Happened in One Night» را میتوان نام برد که هر دو مفرح و خوش ساخت هستند.

                  فیلم «فروشگاه کنار خیابان/The Shop Around the Corner» از آن کمدی-رمانتیک های خاص و لطیف است که دنیای پرخاشگر امروز نه طلب میکند و نه تحملش را دارد. سال ها پیش نسخه ای بازسازی با حضور تام هنکس و مگ رایان با عنوان «نامه داری/You've Got Mail» از روی آن ساختند که دست بر قضا فیلم بدی هم نیست. البته آنجا کمی ماجرا پیشرفته تر شده و از طریق ایمیل با یکدیگر در تماس هستند!
                  شما عالی هستید. شما خود سینما هستید.

                  «سانست بولوار/Sunset Boulevard» یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در تاریخ سینما.
                  شاید شما هم به افراد علاقمند به سینما برخورد کرده باشید که دنبال فیلم خوب و فیلم های برتر هستند. خب میشه صدها فیلم و دهها کارگردان نام برد. خیلی ها حال و حوصله و وقت دیدن این فیلم ها و شناختن این کارگردانان و بازیگران را ندارن.
                  از نظر من اگر شخصی علاقمند پرشور و شوق سینما هست و فرصت و وقت و زمان دیدن این آثار ارزشمند را ندارند. میشود 2 کارگردان را معرفی کرد که به واقع عصاره و چکیده تمام فیلم های خوب هستند و اکثر کارهای آنان دیدنی است. 1- بیلی وایلدر در خارجی ها 2- داریوش مهرجویی در ایرانی ها.

                  فیلم «منشی همه کاره او/His Girl Friday» یکی از محبوب ترین فیلم های من است. همانطور که به درستی اشاره کردید، ریتم و ضرباهنگ فیلم فوق العاده سریع است، و تماشاگر اگر ذره ای حواسش پرت شود از فیلم جا می ماند.
                  فیلم «منشی همه کاره او/His Girl Friday» ، یک بدعت گذاری در تاریخ سینما داشت. اولین فیلمی است که بازیگران آن در حرف هم می پرن، بدون اینکه جملات نامفهوم شود. هنوز حرف بازیگر اول تمام نشده، بازیگر دوم بلافاصله در اواخر جمله بازیگر اول، دیالوگش را شروع میکنه.
                  این فیلم یکی از پر دیالوگ ترین و پر گفتار ترین فیلم های تاریخ سینما است که از این منظر شاهکار است. فیلم ذره ای آروم و قرار نداره.

                  فیلم «صفحه اول/The Front Page» را ندیدم، از این زوج هنری جک لمون/والتر ماتا فیلم " شیرینی شانس " را دیدم.
                  دو فیلم «بزرگ کردن بِیبی/Bringing Up Baby» و «در یک شب اتفاق افتاد/It Happened in One Night» را دیدم، فوق العاده خوب......سینما برای من در سینمای کلاسیک تعریف شده است.....همیشه دوست داشتم در سالهای بین 1920 الی 1960 زندگی میکردم.:););;)

                  دوست عزیز، با هم اشتراکات سینمایی فراوانی داریم.
                  آخرین ویرایش توسط کاوه.؛ 2020/11/02, 20:39.

                  نظر

                  • سقراط حکیم
                    عضو عادی
                    • Sep 2020
                    • 79

                    #789
                    پاسخ : سینــــــما

                    با سلام؛ آقا دقت کردید 5روزه که از جان خبری نیست!!! چی به خورده بنده خدا دادید؟؟؟؟!!!!/.:biggrinsmiley.:/ یه عالمه فیلم ریختید سرش! فکر کنم تا آخر هفته نشسته همشون رو ببینه

                    و کلا" بیخیال بازار و فروم شده؟؟!!!امیدوارم مشکلی نباشه و در حال ریکاوری باشند.
                    [SIZE=3][COLOR=#800080][I][B]حماقت بشر را کرانی نیست..... [/B][/I][/COLOR][/SIZE]

                    نظر

                    • Bourse-Plan
                      عضو فعال
                      • Jun 2020
                      • 491

                      #790
                      پاسخ : سینــــــما

                      در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
                      سلام.
                      من هم با کاوه جان هم نظرم. شما دید و درک خوبی از سینما دارید و حتما شیرین خواهد بود خواندن تحلیلهای شما...
                      نکته فیلمهای رفاقتی که گفتید منو به فکر برد. سرچ میکردم تو ذهنم که چه فیلمهایی اخیرا از این تیپ دیده ام...

                      پاپیون فیلم موندگاری بود. فیلمی برای همه اعصار. با موسیقی به یاد ماندنی اش.
                      با هربار دیدنش، من در دقایق آخرش همیشه به شدت تحت تاثیر قرار گرفته ام.

                      یک فیلم خیلی خیلی خوبی که در رنج پاپیون است، فیلم The Count of Monte Cristo (2002) است. براساس همین رمان از الکساندر دوما. فیلم حکایت رکب خوردن و به زندان افتادن و فرار و خودسازی است و درنهایت انتقام... انتقامی که خیلی جالب گرفته میشود.
                      خیلی من این فیلم رو دوست داشتم و دارم. خصوصا آن مراحل خودسازی اش که در زندان اتفاق میافتد. یک جورهایی حکایت چگونگی ثروتمند خودساخته شدن است.

                      زمان فیلم طولانی است اما واقعا ارزش دیدن دارد.

                      The Count of Monte Cristo (2002) - IMDb
                      ممنونم شما لطف دارید. متاسفانه این اقتباس کنت مونت کریستو را ندیده‌ام ولی رمان را در کودکی خوانده‌ام. البته کتاب اصلی دو جلدی و حدود 1500 صفحه است. کتابی که برای ما آن زمان گرفته بودند نسخه خلاصه شده کودکان و نوجوانان بود. شاید چیزی در حد 70-80 صفحه. این فیلم را حتما خواهم دید.

                      در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
                      از داریوش مهرجویی گفتید. چه خوبه که دوستان در مورد فیلمهای خوب چند ساله اخیر سینمای ایران هم بنویسند. از فیلمهای آخری که دیدم، فیلم قسم فیلم خوبی بود .
                      اگر ملاک را چند سال اخیر و به طور مشخص دهه 90 بگذاریم، اینها 10 فیلم ایرانی مورد علاقه بنده هستند:

                      در دنیای تو ساعت چند است؟ (صفی یزدانیان)
                      جدایی نادر از سیمین (اصغر فرهادی)
                      ماهی و گربه (شهرام مکری)
                      خواب تلخ (محسن امیریوسفی)
                      پرویز (مجید برزگر)
                      بیخود و بیجهت (عبدالرضا کاهانی)
                      اژدها وارد می‌شود! (مانی حقیقی)
                      شمارۀ 17، سهیلا (محمود غفاری)
                      این یک فیلم نیست (جعفر پناهی)
                      پوست (برادران ارک - هنوز اکران عمومی نشده)

                      و اگر بخواهم فیلم‌های مستند را هم به این لیستِ داستانی اضافه کنم قطعا انتخاب‌های اولم راننده و روباه (آرش لاهوتی)، من می‌خوام شاه بشم (مهدی گنجی) و فی‌فی از خوشحالی زوزه می‌کشد! (میترا فراهانی) خواهند بود. و اگر ملاک را سینمای بعد از انقلاب به طور کلی بگیریم، بعید نیست کل فهرست را کیارستمی پُر کند! از سه‌گانۀ کوکر (خانۀ دوست کجاست؟ - زندگی و دیگر هیچ - زیر درختان زیتون) گرفته تا کلوزآپ، مشق شب، اولی‌ها، طعم گیلاس، باد ما را خواهد برد و قضیه شکل اول شکل دوم. همچنین آینه‌ی پناهی، هامونِ مهرجویی، سربِ کیمیایی، سگ‌کشیِ بیضایی، حاجی واشنگتنِ حاتمی، نقطه‌ضعفِ اعلامی و دربارۀ الیِ فرهادی.

                      در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
                      شما عالی هستید. شما خود سینما هستید.

                      «سانست بولوار/Sunset Boulevard» یکی از بهترین فیلم های ساخته شده در تاریخ سینما.
                      شاید شما هم به افراد علاقمند به سینما برخورد کرده باشید که دنبال فیلم خوب و فیلم های برتر هستند. خب میشه صدها فیلم و دهها کارگردان نام برد. خیلی ها حال و حوصله و وقت دیدن این فیلم ها و شناختن این کارگردانان و بازیگران را ندارن.
                      از نظر من اگر شخصی علاقمند پرشور و شوق سینما هست و فرصت و وقت و زمان دیدن این آثار ارزشمند را ندارند. میشود 2 کارگردان را معرفی کرد که به واقع عصاره و چکیده تمام فیلم های خوب هستند و اکثر کارهای آنان دیدنی است. 1- بیلی وایلدر در خارجی ها 2- داریوش مهرجویی در ایرانی ها.

                      فیلم «منشی همه کاره او/His Girl Friday» یکی از محبوب ترین فیلم های من است. همانطور که به درستی اشاره کردید، ریتم و ضرباهنگ فیلم فوق العاده سریع است، و تماشاگر اگر ذره ای حواسش پرت شود از فیلم جا می ماند.
                      فیلم «منشی همه کاره او/His Girl Friday» ، یک بدعت گذاری در تاریخ سینما داشت. اولین فیلمی است که بازیگران آن در حرف هم می پرن، بدون اینکه جملات نامفهوم شود. هنوز حرف بازیگر اول تمام نشده، بازیگر دوم بلافاصله در اواخر جمله بازیگر اول، دیالوگش را شروع میکنه.
                      این فیلم یکی از پر دیالوگ ترین و پر گفتار ترین فیلم های تاریخ سینما است که از این منظر شاهکار است. فیلم ذره ای آروم و قرار نداره.

                      فیلم «صفحه اول/The Front Page» را ندیدم، از این زوج هنری جک لمون/والتر ماتا فیلم " شیرینی شانس " را دیدم.
                      دو فیلم «بزرگ کردن بِیبی/Bringing Up Baby» و «در یک شب اتفاق افتاد/It Happened in One Night» را دیدم، فوق العاده خوب......سینما برای من در سینمای کلاسیک تعریف شده است.....همیشه دوست داشتم در سالهای بین 1920 الی 1960 زندگی میکردم.:););;)

                      دوست عزیز، با هم اشتراکات سینمایی فراوانی داریم.
                      ممنونم شرمنده‌ام می‌کنید. با شما هم عقیده‌ام؛ به خصوص در مورد بیلی وایلدر که دست بر قضا برای هر سلیقه‌ای هم فیلمی دارد. نوآر، کمدی، جنایی، ملودارم، حتی شبه-جنگی. از محبوب‌ترین کتاب‌هایی سینمای بنده «گفت و گو با بیلی وایلدر» است که گلی امامی مترجم توانا سال‌ها پیش ترجمه و نشر پنجره منتشرش کرده. در این کتاب وایلدر راجع به تک‌تک فیلم‌هایی که کارگردانی کرده یا نوشته توضیح می‌دهد و چاشنی طنز و بذله‌گویی‌های همیشگی‌اش نیز به راه است. از بین سه فیلمی که این زوج (جک لمون و والتر ماتا) برای بیلی وایلدر بازی کرده‌اند نخست همین «صفحه اول»، سپس «شیرینی شانس» و در نهایت «بادی بادی» را می‌پسندم. این آخری در زمان اکران به قدری با بی‌مهری مواجه شد (و از حق هم نگذریم فیلم قابل توجهی نیست) که وایلدرِ 75 ساله دیگر فیلمی نساخت و البته 21 سال دیگر هم عمر کرد. در همان کتاب فوق‌الذکر شرح می‌دهد که «فهرست شیندلر» که در نهایت توسط اسپیلبرگ ساخته شد و به شهرتی جهانی رسید را می‌خواسته کارگردانی کند که به هر ترتیب نشد... و البته با توجه به عقبه‌اش - یهودیِ لهستانی‌الاصل - نتیجه کار ممکن بود متفاوت شود. با شما کاملا موافقم که دیالوگ‌های فیلم «منشی همه‌کارۀ او» به شکلی دیوانه‌وار و جذاب شلوغ، مسلسل‌وار و غیرمنتظره است. این فیلم از هر نظر شاهکار است.

                      نظر

                      • کاوه.
                        عضو جدید
                        • Apr 2011
                        • 14

                        #791
                        پاسخ : سینــــــما

                        سلام و عرض ادب. فکر کنم این تاپیک چند هفته است بالا نیامده. انتخابات آمریکا تمام شد و خیلی ها سرگرم این موضوع بودن. کاری به نتایج و اثرات آن نداریم. اما برای من یک سوال باقی مانده است!؟ یعنی در کشوری به این بزرگی و با سبقه علمی و فرهنگی و اقتصادی و نظامی قابل توجه و پیشرفت در همه زمینه ها ، شخصی بهتر از دونالد ترامپ و جو بایدن وجود ندارد!؟
                        اجازه بدهید، واضح تر شرح دهم. اگر تاریخ 100 الی 200 ساله اخیر و یا دوران معاصر را نگاه کنیم،اگر مبالغه نکنیم همه و یا اکثر اختراعات و اکتشافات در کشور آمریکا رخ داده است، بهترین دانشمندان و اندیشمندان و بهترین افراد متخصص و کاربلد و اساتید در این کشور جمع هستند، بهترین مراکز علمی و دانشگاهی و بهترین نخبه ها در این کشور هستند. در بیشتر زمینه ها از جمله علم ، فرهنگ، پزشکی، اقتصاد ، ورزش ، هنر ، نظامی ، فناوری های جدید و مدرن، آمریکا حرف اول را در جهان میزند.
                        بین این همه افراد درست و حسابی و در واقع دانشمند و اندیشمند، آیا اشخاص بهتری از ترامپ و بایدن وجود نداشتن، که حتی از هر نظر از سطح متوسط جامعه آنها پایین تر هستند!؟.......حال فساد مالی و اقتصادی و اخلاقی آنها به کنار........
                        درسته در هیچ جای دنیا از جمله ایران ، افراد به واقع کاربلد و شایسته به جایگاه مدیریت و ریاست جمهوری نمیرسند، اما دیگه خداییش برای کشوری به مانند آمریکا که در خیلی چیزها برای کل دنیا الگو است، انتخاب دونالد ترامپ و جو بایدن در حد فاجعه و افتضاح است.
                        یک سوال ساده و ابتدایی و اما مهم !؟ چرا در کشوری به مانند آمریکا که به قول یکی از برندگان جایزه نوبل که فکر کنم ژاپنی بود که گفته بود، نهایت زندگی بشر ، نوع زندگی آمریکایی است......(البته من این حرف را قبول ندارم)......چرا هر چی آدم پیر و از کار افتاده و رو به مرگ است، برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا میشود؟ که به چرت زنی و خواب آلو بودن مشهور هستند. یعنی کشوری که خود را الگو سایر کشورها قرار میدهد، نمیشود و یا سیستم حاکمیتی اجازه نمیدهد که مثلا یه جوان و یا شخص میانسال رئیس جمهور شود ، مثلا به مانند کشورهای نظیر کانادا و اتریش و چند کشور حوزه اسکاندیناوی......

                        در زمان انتخابات، جوک و لطیفه ای بین عموم مردم باب شده بود که طرف فرق " بیرجند ، بجنورد ، بروجرد ، بروجن " را هنوز تشخیص نمیدهد، اما اسامی تک تک ایالتهای آمریکا را میداند.:)

                        آخرین ویرایش توسط کاوه.؛ 2020/11/19, 14:50.

                        نظر

                        • کیمیاگر
                          عضو عادی
                          • Apr 2011
                          • 298

                          #792
                          پاسخ : سینــــــما

                          دنیای تصویر آنلاین: نخستین تریلر از نسخه جدید «پدرخوانده 3» به کارگردانی فرانسیس فورد کاپولا منتشر شد.

                          نوید داده شده که این نسخه به نگاه ماریو پوزو، نویسنده کتاب و فرانسیس فورد کاپولا نزدیک باشد. این نسخه نامش «پدرخوانده ی ماریو پوزو، کد:مرگ مایکل کورلئونه» است. کاپولا درباره این عنوان گفته است:« [این] عنوان مورد تایید ماریو و عنوان دلخواه من و هدف اصلی ما برای ساخته شدن پدرخوانده قسمت سوم است. "



                          ----------------

                          30 حقیقت خواندنی درباره سه‌گانه پدرخوانده ساخته جاودانه فرانسیس فوردکاپولا که جالب است بدانید
                          سرویس فرهنگی مستقل‌آنلاین:

                          1.دیالوگ مشهور «اسلحه رو بذار باشه، شیرینی رو بردار» در فیلم پدرخوانده بداهه بود.

                          بر اساس فیلم‌نامه، کلمنزای ریچارد کاستلانو باید به آدمکشی که یک خبرچین را از میان برداشته بود می‌گفت: «اسلحه رو بذار باشه». او «شیرینی رو بردار» فوق‌العاده هوشمندانه را در ادامه بدیهه‌گویی کرد و یک دیالوگ افسانه‌ای زاده شد.

                          2.استودیو پارامونت مخالف حضور مارلون براندو در فیلم پدرخوانده بود

                          3.آل پاچینو اولین انتخاب سازندگان فیلم پدرخوانده برای بازی در نقش مایکل کورلئونه نبود.

                          درست است که شخصیت جذاب مایکل با بازی پاچینو تبدیل به یکی از مهم‌ترین جذابیت‌های سه‌گانه پدرخوانده شد اما کمپانی پارامونت بازیگران دیگری همچون رابرت ردفورد، جک نیکلسون، داستین هافمن، یا وارن بیتی را برای این نقش در نظر داشت. جیمز کان نیز برای این نقش تست بازیگری داد و همچنین مارتین شین؛ اما درنهایت پاچینوی جوان نقش را گرفت.

                          4.در فیلم پدرخوانده آن سر بریده‌ی اسب در رختخواب واقعی بود

                          5.در ابتدا قرار بود داستان فیلم پدرخوانده در دهه‌ی هفتاد اتفاق بیفتد

                          6.مارلون براندو در فیلم پدرخوانده از روی کارت دیالوگ‌هایش را می‌خواند

                          7.کلمات مافیا یا سازمان تبهکاری در طول فیلم پدرخوانده شنیده نمی‌شود

                          واقعیتی وجود دارد که با شنیدن آن بعضی افراد سرشان را در ناباوری تکان می‌دهند — اما کلماتی چون «مافیا»، «سازمان خلافکاری»، برای دل‌جویی از اعضای باشگاه حقوق مدنی شهروندان ایتالیایی-آمریکایی، از فیلم‌نامه حذف شده بود تا تصویر بدی را که از کلیشه‌ی ایتالیایی‌های خلاف‌کار در میان مردم آمریکا ساخته شده بود، تغییر دهد.

                          8.مارلون براندو اسکار خود برای فیلم پدرخوانده را به شکلی جنجالی نپذیرفت

                          9.تعدادی از بازیگران فیلم پدرخوانده از خلاف‌کاران واقعی برای نقش خود مشورت گرفتند

                          10.کاپولا کارگردان فیلم پدرخوانده با مدیران کمپانی پارامونت اختلاف داشت

                          11.مارلون براندو از سگ بولداگ برای نقشش الهام گرفت

                          مارلون براندو می‌خواست که دون کورلئونه شبیه سگ نژاد بولداگ باشد بنابراین در هنگام تست، داخل دهانش پنبه گذاشت تا زیر گونه‌هایش برجسته‌تر شود. او در هنگام فیلم‌برداری از یک دندان‌گیر ویژه که توسط دندان‌پزشک طراحی شده بود استفاده کرد. این دندان‌گیر در حال حاضر در موزه‌ای در شهر نیویورک نگهداری می‌شود.

                          12.دعوای سانی و شوهر خواهرش در فیلم پدرخوانده واقعی بود

                          فیلم‌برداری صحنه‌ای که سانی (جیمز کان) شوهر خواهرش (جیانی روسو) را در خیابان دنبال کرده و کتک می‌زند چهار روز به طول انجامید و به ۷۰۰ برداشت رسید. در این صحنه استفاده‌ی سانی از درب سطل آشغال برای کتک‌کاری کاملاً بداهه بود.

                          13.اضطراب لنی مونتانا از بازی در مقابل براندو در فیلم پدرخوانده

                          14.آل پاچینو مدتی مراسم اسکار را به خاطر فیلم پدرخوانده تحریم کرد

                          15.اورسون ولز دوست داشت نقش ویتو کورلئونه در پدرخوانده ر ا بازی کند

                          پیش از آغاز ساخت فیلم، اورسون ولز آمادگی‌اش را برای ایفای نقش ویتو کورلئونه اعلام کرده بود. او حتی برای رسیدن به این نقش، یک پیشنهاد خوب دیگر را رد کرد؛ اما کاپولا که خود از طرفداران ولز بود به وی گفت براندو تنها کسی است که او برای بازی در این نقش در نظر دارد.

                          16.صحنه شکستن دوربین خبرنگار در فیلم پدرخوانده بداهه بود

                          17.گربه مارلون براندو در فیلم پدرخوانده یک گربه ولگرد بود

                          18.نقش جانی فونتین بر اساس شخصیت فرانک سیناترا نوشته شده بود

                          باوجوداینکه ماریو پوزو این موضوع را تکذیب کرده که شخصیت جانی فونتین را بر اساس شخصیت فرانک سیناترا نوشته، ولی همه بعد از دیدن فیلم متوجه شباهت‌های شخصیتی فونتین و سیناترا شدند. پس از نمایش فیلم روزی سیناترا پوزو را در رستورانی می‌بیند و از شدت عصبانیت ضمن تهدید او، رکیک‌ترین فحش‌ها را نثار وی می‌کند.

                          19.نسخه ابتدایی فیلم پدرخوانده 50 دقیقه کوتاه‌تر بود

                          20.بازیگر نقش همسر ویتو کورلئونه در فیلم پدرخوانده یک خواننده جز بود

                          21.حضور اعضای واقعی مافیا در فیلم پدرخوانده

                          22.انتخاب جمله مشهور فیلم پدرخوانده به‌عنوان دومین دیالوگ برتر تاریخ سینما

                          جمله‌ی مشهور مارلون براندو در فیلم «پیشنهادی بهش می‌دم که نتونه رد کنه» به انتخاب موسسه‌ی فیلم آمریکا به‌عنوان دومین دیالوگ برتر تاریخ سینما انتخاب شد.

                          23.کمپانی پارامونت ابتدا با تاریک بودن فیلم پدرخوانده مشکل داشت.

                          24.جانی روسو بازیگر فیلم پدرخوانده یک گانگستر واقعی بود

                          جانی روسو از طریق روابط نزدیک خود با سران مافیا و حمایت‌های آن‌ها به نقش کارلو ریزی، داماد خانواده‌ی کورلئونه دست یافت. پس از گرفتن تست از روسو، مارلون براندو اعلام کرد که به دلیل نداشتن تجربه‌ی بازیگری، با حضور وی در فیلم مخالف است. روسو نیز که از این مخالفت خشمگین بود درحرکتی متقابل او را با انواع و اقسام چیزها تهدید کرد. براندو که بی‌پروایی و خشونت روسو را دید از او خوشش آمد و به حضورش رضایت داد.

                          25.سیلوستر استالونه هم قرار بود در فیلم پدرخوانده بازی کند

                          سیلوستر استالونه برای نقش‌های کارلو ریزی و پائولی گتو تست داد ولی درنهایت پذیرفته نشد. او سال‌ها بعد برای ایفای یکی از نقش‌های مهم قسمت سوم پدرخوانده انتخاب شده بود ولی ترجیح داد به‌جای آن در فیلم راکی ۵ حضور یابد.

                          26.تالیا شایر بازیگر نقش کانی کورلئونه خواهر کاپولا کارگردان فیلم بود

                          27.کاپولا کارگردانی فیلم پدرخوانده را پذیرفت چون بدهکار بود

                          یکی از دلایلی که کاپولا کارگردانی فیلم را پذیرفت، بدهی ۴۰۰ هزار دلاری او و جورج لوکاس به کمپانی برادران وارنر بود.

                          28.ابتدا قرار بود سرجیو لئونه فیلم پدرخوانده را بسازد

                          زمانی که بحث ساخت پدرخوانده مطرح شد، پارامونت کارگردانی فیلم را به سرجیو لئونه پیشنهاد داد اما لئونه آن را به خاطر جالب نبودن فیلم‌نامه رد کرد. کاری که بعدها باعث پشیمانی‌اش شد. او چند سال بعد فیلم گانگستری تحسین‌شده‌ی روزی روزگاری در آمریکا (Once Upon a Time in America) را ساخت.

                          29.مافیا سعی کرد جلوی ساخت فیلم پدرخوانده را بگیرد

                          جوزف کلمبو، رئیس مافیا و سازمان تبهکاری‌اش، نهایت تلاش خود را برای متوقف کردن ساخت «پدرخوانده» به کار بستند. آن‌ها رابرت ایوانز، یکی از تهیه‌کنندگان فیلم را تهدید کردند که در صورت ساخت فیلم، خانواده‌اش را سر به نیست خواهند کرد. در آن زمان نامه‌های اعتراضی زیادی از اشخاص ایتالیایی – آمریکایی، خصوصاً سیاست‌مداران به پارامونت می‌رسید. آن‌ها معتقد بودند که «پدرخوانده» درواقع اثری ضد ایتالیایی است و تهدید می‌کردند که در روند ساخت فیلم مشکل ایجاد خواهند کرد و فیلم‌برداری را به هم خواهند زد. کلمبو در دیداری که با آلبرت رودی، یکی از تهیه‌کنندگان فیلم داشت خواستار عدم استفاده از عبارت‌های مافیا و کوسا نوسترا (مافیای سیسیل) در فیلم شد. همچنین کلمبو در ادامه با رودی این‌چنین به توافق رسید که فیلم‌نامه را زیر نظر داشته باشد تا در صورت تمایل، بتواند بعضی از قسمت‌های آن را تغییر دهد و از افراد او نیز به‌عنوان مشاور یا بازیگر استفاده شود. پس‌ازاین توافق، روند نامه‌های اعتراض‌آمیز هم به‌طور کامل متوقف شد. چارلی بلادورن، مالک پارامونت بعد از شنیدن ماجرا از شدت خشم بلافاصله رودی را اخراج کرد و قید ساخت فیلم را زد اما در ادامه ایوانز، بلادورن را متقاعد کرد که این توافق برای فیلم مفید است و درنهایت رودی دوباره به‌عنوان مجری پروژه به کار بازگشت.

                          30.براندو از یک رئیس مافیا برای بازی‌اش در فیلم مشورت می‌گرفت

                          نظر

                          • ایرانی
                            ستاره دار(1)
                            • Jun 2011
                            • 2579

                            #793
                            پاسخ : سینــــــما

                            در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
                            سلام مجدد به کیمیاگر بزرگ، خیلی مخلصم....من هم دقیقاً حال و هوای شما را دارم....بسیار خوشحالم و از همنشینی با شما همیشه بهره مند هستم......از دوستان قدیمی کم و بیش بااطلاع هستم.
                            سلام و درود
                            به به آقا کاوه. خیلی وقت بود خبری از شما نداشتیم. یادش بخیر بورکس ، ایران تحلیل. چه تحلیل های بنیادی خوبی از شرکتها ارائه میکردید. من به شخصه از شما ممنون هستم. بهترین سودها را از تحلیل های شما بردم. دلم لک زده برای چند تحلیل بنیادی از سهم های که معرفی میکنید.

                            نظر

                            • جان اسنو.
                              ستاره دار (1)
                              • Jul 2020
                              • 1992

                              #794
                              پاسخ : سینــــــما

                              در اصل توسط جان اسنو. پست شده است View Post
                              سلام


                              کسی فیلم یا سریالی پیشنهاد داره برای این چند روز تعطیل

                              بیشتر معمایی دوست دارم :">
                              در اصل توسط سقراط حکیم پست شده است View Post
                              سلام بر جان جانان، تو چه رده سنی باشه؟؟؟!!!! نوشابه سالاد با نون اضافه داشته باشه؟؟؟!!!

                              ((مزنونان همیشگی)) - ((بازی)) - ((سون)) - ((هویت))- ((شاتر آیلند)) - ((حافظه)) - ((سرقت بزرگ)) - ((جاسوس بازی)) - ((مهمان نامریی)) و...... این فیلم ها رو پسندیدم .البته سلیقه ها متفاوت هست.


                              در اصل توسط Mehdi1400 پست شده است View Post
                              Unhinged 2020


                              سلام
                              نتیجه ی یک لحظه خشم و عصبانیت رو میخواهید متوجه شوید این فیلم رو نگاه کنید
                              برای فروم نویس‌ها که با اندک نا ملایمتی از کوره در میرن و دست به جنایت میزنند هم بد نیست.



                              در اصل توسط "Midas" پست شده است View Post
                              درود،




                              یک فیلم کمتر دیده شده، اما خوش ساخت، مرموز و معمایی


                              محصول: 1975






                              در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                              اگر از بین آثار متاخر میخواهید گزینه ای بهتر از «Knives Out» که دوستمون گفتن پیدا نمیکنید. اگر ملاک رو قرن حاضر بگذاریم فیلم های مطرحی مثل «ممنتو» کریستوفر نولان، «خاطرات یک قتل» بونگ جو-هو، «Gone Girl» دیوید فینچر، در حوزۀ مینی-سریال کوتاه «The Night of» و اگر ترکیب کمدی و معمایی بخواید «Game Night». اگر هم ملاک رو تاریخ سینما بگذاریم فیلم های معمایی خوبی از جمله «پنجره عقبی» و «سرگیجه» هر دو از هیچکاک، «شاهین مالت» و «محله چینی ها» هر دو از جان هیوستون گزینه های پیشنهادی بنده هستند.





                              در اصل توسط کیمیاگر پست شده است View Post
                              سلام. اتفاقا دیشب دیدم این فیلم رو. راسل کرو چقدر تغییر کرده... حالا نمیدونم برای این فیلم اینطور شده بود یا کلا بدنش افت کرده اینطور...
                              knives out هم که اشاره کردید فیلم خیلی قشنگ و مرموزیه.


                              من قویا به دوستانی که اهل اندیشیدن در لایه های پنهان فیلمها هستند، فیلم Platform 2019 رو پیشنهاد میکنم. موضوع فیلم یک زندان عمودی است که در هر طبقه دو نفر هستند و غذا از طبقه های بالا به طبقه های پایین روی یک میزی حرکت میکنه. افراد هر ماه به صورت رندوم در یک طبقه میافتند. ممکنه یکی که قبلا در طبقات بالا بوده ماه بعدی بیافته در طبقات پایین و خیلی موارد دیگه که گفتنش اسپویل میکنه فیلم رو ... خیلی نکات روانشناختی و جامعه شناختی جالبی میشه از فیلم برداشت کرد.
                              البته ناگفته نماند صحنه های خشن و گاهی چندش آور دارد این فیلم.


                              El hoyo (2019) - IMDb


                              بعد 5 سال این تایپک رو بالا اوردم فک نمبیکردم اینهمه طرفدار داشته باشه


                              عالی عالیییی


                              حالا یه فیلمی پیشنهاد میدم که همین الان نگاش کردم


                              فوالعاده بود حتماااا ببینید


                              ولی تنها ببینید :p


                              after.life


                              2009


                              راز الود


                              زنی هستش که بر اثر تصادف میمیره و قاضی کشیک حکم فوت رو صادر میکنه ولی نمرده و تو سرخونه زنده میشه منتهی میافته دست مرده شور، مرده شوری که روح و روان زن نگون بخت رو به چالش میکشه و بهش القا میکنه که تو مردی در صورتی که نمرده یا شایدم مرده !

                              کلا فیلم پر از نکاتی هست که آدمو مدت ها به فکر میبره که چی شد آیا واقعا مردنی درکار هست تو این دنیا ؟ یا اصلا نکنه ما همین الانم مردیم!

                              بقیشو خودتون ببینید واقعا عالیه
                              @};-@};-@};-...Helping hands are more valuable than praying lips

                              نظر

                              • جان اسنو.
                                ستاره دار (1)
                                • Jul 2020
                                • 1992

                                #795
                                پاسخ : سینــــــما

                                در اصل توسط سقراط حکیم پست شده است View Post
                                با سلام؛ آقا دقت کردید 5روزه که از جان خبری نیست!!! چی به خورده بنده خدا دادید؟؟؟؟!!!!/.:biggrinsmiley.:/ یه عالمه فیلم ریختید سرش! فکر کنم تا آخر هفته نشسته همشون رو ببینه

                                و کلا" بیخیال بازار و فروم شده؟؟!!!امیدوارم مشکلی نباشه و در حال ریکاوری باشند.
                                :))

                                فیلمی که پیشنهاد دادم رو حتما ببین
                                @};-@};-@};-...Helping hands are more valuable than praying lips

                                نظر

                                در حال کار...
                                X