سینــــــما

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • کیمیاگر
    عضو عادی
    • Apr 2011
    • 298

    #811
    پاسخ : سینــــــما

    Dark آنقدر که شلوغش کردند، به نظر من سریال خوبی نیامد.
    از سیزن دوم به بعد، شروع کرد به کش دار کردن بیخودی موضوع
    وگرنه همان فصل یک خیلی خوب میتوانست موضوع را جمع کند و در سیزن های دیگر تعلیق های بهتری ایجاد کند
    کش دار شد از این جهت که خیلی حالات رفت و برگشتی زیاد از حد و دل زننده در اون گنجانده شده بود
    یک بار سیاه میگوید حق با من است، بعد میفهمیم یک سفید هم هست که میگوید حق با من است، تا اینجا جذاب است. اما اینکه هی این جریان همینطور بدون هدف تکرار شود دل زننده میشود.
    خیلی تلاش کرده بود از تعلیق گذاری های Lost کپی کند. و علاقه سازندگان به تشبیه کردن بعضی اتفاقات به ماتریکس. اما موفق نبود.
    موضوعش خوب بود، میتوانست بهره گیری بهتری داشته باشد از مفاهیم ماتریکس + تعلیق های لاست
    اما هزار فامیل کردن موضوع، غیر از گیج کردن بیننده فایده دیگری ندارد. هنر نیست که بیننده را با تدوین و روابط تو در توی فامیلی گیج کنیم. بلکه هدف این باید باشد که اگر هم گیجش میکنیم در یک چهارم نهایی سریال شروع کنیم به باز کردن گره ها. وگرنه همینطور گره روی گره زدن تا لحظات آخر چه فایده دارد؟ چه مفهومی را به بیننده منتقل میکند؟

    نظر

    • کاوه.
      عضو جدید
      • Apr 2011
      • 14

      #812
      پاسخ : سینــــــما

      بسیار عالی که بعد از مدتها تاپیک را بالا آوردید و آپدیت کردید.@};-
      حرف برای گفتن بسیار است، از فیلم هایی که آنقدر در موردش تبلیغات و مانور رسانه ای بود که بسا اکثراً یا همه آنها ضعیف بودن.
      متاسفانه باید این حقیقت تلخ پذیرفت که سطح سلیقه فیلمسازان و مخاطبان و تماشاگران این دوران و عصر حاضر افول کرده. این افت هم شامل داخلی ها میشود و هم خارجی ها.
      درسته در تکنیک پیشرفت قابل توجه و خوبی داشتیم، اما در اصل ماجرا یعنی ساختار هنری، ادبی، سینمایی اثر به شدت نزول داشتیم.
      به نظرم شخصی این روزها فیلم و سریال ایرانی و خارجی را پیگیری و تماشا نکند، چیز زیادی از دست نداده که بعدها حسرت آن را بخورد.
      اگر فرصت شود در ادامه در موردش بحث میکنیم و چند اثر به عنوان نمونه ذکر میکنیم.

      -----------------------------------------------------------------------------------------------

      شیر معروف فیلم‌های کمپانی MGM
      غرش شیری که در ابتدای فیلم‌های کمپانی مترو گلدوین مایر میبینیم، در سال ۱۹۲۴ اینگونه فیملبرداری شد.


      نظر

      • کیمیاگر
        عضو عادی
        • Apr 2011
        • 298

        #813
        پاسخ : سینــــــما

        عجب... پس ایشون اند! راستش همین آقای شیر محترم، چندباری بد منو ترسونده. فکر کن هدفون تو گوشته، چایی رو آوردی که بخوری روی فیلم اینتر میزنی، حواست به چاییه... یه دفعه بدون هیچ پیش درآمدی صدای غرش ایشون رو با صدای بلند و طبیعی میشنوی در حالیکه هیچ آمادگی براش نداری... چایی هم که داااغ...
        لااقل قبلش یه موزیکی، یه چیزی...

        از سریالهای اخیر ایرانی، فقط هم گناه رو دیدم. به خاطر مصطفی کیایی و سوپر استار دهه خودمان هدیه تهرانی
        بد نبود. غیر از یک سری ضعفهای فیلمنامه، خوب بود در مجموع.

        برای سرگرمی و چالش ذهنی برای دوستان، بدون گوگل کردن میتونید بگید این جمله مربوط به کدوم سریاله؟
        He walks Among Us, But he is not one of us

        و : البته این خیلی سخته، این دیالوگ تکرار شونده مربوط به یه لحظه خاص یک سریاله. اگه کسی بتونه اینو بگه معلومه خیلی سریال بازه:
        7:52 , 7:52 , 7:52 , seven fifty two

        نظر

        • کاوه.
          عضو جدید
          • Apr 2011
          • 14

          #814
          پاسخ : سینــــــما

          فیلم چاقوکشی (۲۰۱۹)

          Knives Out 2019

          Knives Out (2019) - IMDb

          Knives Out - Wikipedia

          فیلم با تحسین منتقدان همراه بوده و در گیشه فروش بالایی داشته است و در گلدن کلوب و اسکار نامزد چند رشته جوایز بود. در مجموع موفقیت خوبی از هر جهت کسب کرده است.
          در پی موفقیت فیلم، سازندگان به دنبال نسخه های دنباله 2 و 3 هستند و در خبرهای معتبر هفته قبل اعلام شد که کمپانی نتفلیکس حقوق ساخت ادامه فیلم را به مبلغ 420 میلیون دلار خریداری کرده که بالاترین مبلغ در هالیوود است.
          اما من به شخصه از دیدن فیلم عصبانی شدم که چرا مثلا بهترین فیلم از نگاه آنها ، یک عقبگرد 40 و 50 ساله نسبت به گذشته دارد.
          فیلم حال و هوای معمایی دارد و بطور شدید یادآور داستانهایی آگاتا کریستی.
          من به شخصه با دلایل فراوان، معتقد هستم یکی از قسمت های سریال هرکول پوآرو، خانم مارپل، شرلوک هلمز، و سریال معمایی آلفرد هیچکاک تقدیم میکند از فیلم چاقوکشی بهتر است.
          فیلم معمایی و کارآگاهی باید پر از ترفند بکر و ناب باشد تا تماشاگر برای کشف حقیقت تا پایان فیلم همراه شود. اما ترفندهای فیلم خیلی پیش پا افتاده و دم دستی است.
          خب همه میدانیم در چنین فیلم هایی، یک طرف ماجرا حقیقت را نمیگوید و مخفی میکند و دروغ میگوید. طبیعتاً کارآگاه داستان به دنبال کشف حقیقت و برملا کردن دروغ قاتل یا خلافکار است.
          اما فیلم چاقوکشی به ساده ترین ترفند متوسل میشود و در ابتدای فیلم، نشان میدهد که یکی از شخصیت های محوری و اصلی فیلم نمیتواند دروغ بگوید و به محض اینکه دروغ بگوید، حالت تهوع به خود میگیرد و بالا میآورد.
          آیا ترفندی از این ساده تر و ابتدایی تر وجود ندارد؟ خب با این ترفند دم دستی 80 درصد ماجرا حل است.
          همه چیز شده ساده انگاری و دم دستی. فیلم چاقوکشی چند جایی گاف دارد.
          متاسفانه نسل امروز کتاب خوب، داستان خوب، فیلم خوب ندیده و نخوانده است. و حال و حوصله تورق آثار خوب گذشته را ندارد.
          حال با همه این تفاسیر باید قبول کنیم، فیلم های امروز بنا بر جادوی تصویر و افکت های پیشرفته تصویری، آب و رنگ ، زرق و برق و تکنیک دارند و اکثراً خوش ساخت هستند. اما همانطور که عرض شد از لحاظ هنری، ادبی، داستانی، سینمایی، افت و عقبگرد تاسف باری دارند.

          نظر

          • Inspired
            عضو فعال
            • May 2016
            • 494

            #815
            پاسخ : سینــــــما

            در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
            فیلم چاقوکشی (۲۰۱۹)

            Knives Out 2019

            Knives Out (2019) - IMDb

            Knives Out - Wikipedia

            فیلم با تحسین منتقدان همراه بوده و در گیشه فروش بالایی داشته است و در گلدن کلوب و اسکار نامزد چند رشته جوایز بود. در مجموع موفقیت خوبی از هر جهت کسب کرده است.
            در پی موفقیت فیلم، سازندگان به دنبال نسخه های دنباله 2 و 3 هستند و در خبرهای معتبر هفته قبل اعلام شد که کمپانی نتفلیکس حقوق ساخت ادامه فیلم را به مبلغ 420 میلیون دلار خریداری کرده که بالاترین مبلغ در هالیوود است.
            اما من به شخصه از دیدن فیلم عصبانی شدم که چرا مثلا بهترین فیلم از نگاه آنها ، یک عقبگرد 40 و 50 ساله نسبت به گذشته دارد.
            فیلم حال و هوای معمایی دارد و بطور شدید یادآور داستانهایی آگاتا کریستی.
            من به شخصه با دلایل فراوان، معتقد هستم یکی از قسمت های سریال هرکول پوآرو، خانم مارپل، شرلوک هلمز، و سریال معمایی آلفرد هیچکاک تقدیم میکند از فیلم چاقوکشی بهتر است.
            فیلم معمایی و کارآگاهی باید پر از ترفند بکر و ناب باشد تا تماشاگر برای کشف حقیقت تا پایان فیلم همراه شود. اما ترفندهای فیلم خیلی پیش پا افتاده و دم دستی است.
            خب همه میدانیم در چنین فیلم هایی، یک طرف ماجرا حقیقت را نمیگوید و مخفی میکند و دروغ میگوید. طبیعتاً کارآگاه داستان به دنبال کشف حقیقت و برملا کردن دروغ قاتل یا خلافکار است.
            اما فیلم چاقوکشی به ساده ترین ترفند متوسل میشود و در ابتدای فیلم، نشان میدهد که یکی از شخصیت های محوری و اصلی فیلم نمیتواند دروغ بگوید و به محض اینکه دروغ بگوید، حالت تهوع به خود میگیرد و بالا میآورد.
            آیا ترفندی از این ساده تر و ابتدایی تر وجود ندارد؟ خب با این ترفند دم دستی 80 درصد ماجرا حل است.
            همه چیز شده ساده انگاری و دم دستی. فیلم چاقوکشی چند جایی گاف دارد.
            متاسفانه نسل امروز کتاب خوب، داستان خوب، فیلم خوب ندیده و نخوانده است. و حال و حوصله تورق آثار خوب گذشته را ندارد.
            حال با همه این تفاسیر باید قبول کنیم، فیلم های امروز بنا بر جادوی تصویر و افکت های پیشرفته تصویری، آب و رنگ ، زرق و برق و تکنیک دارند و اکثراً خوش ساخت هستند. اما همانطور که عرض شد از لحاظ هنری، ادبی، داستانی، سینمایی، افت و عقبگرد تاسف باری دارند.
            درود

            اسم این فیلم هم با کج سلیقگی و از روی بیسوادی ترجمه شده

            پس یک اشکال هم وارد میشه به منتقدانی که در برگردان عنوان فیلم از انگلیسی به فارسی، ایرادی ندیده اند

            چطور منتقدی، میتونه فیلمی رو نقد کنه که اسمش درست ترجمه نشده؟
            آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2021/04/05, 23:14.
            در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
            نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

            نظر

            • Inspired
              عضو فعال
              • May 2016
              • 494

              #816
              پاسخ : سینــــــما

              ببر سفید
              رو به شدت پیشنهاد میکنم ببینند

              نکات بسیار قابل تاملی داره این فیلم که میتونه برای اهلش (معنی گرا) مفید و آموزنده باشه

              ;) وقتی این پست رو ریکوت کنید متوجه میشید اسم فیلم چیه. البته به ستینگ برازر هم ربط داره


              در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
              نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

              نظر

              • کاوه.
                عضو جدید
                • Apr 2011
                • 14

                #817
                پاسخ : سینــــــما

                در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
                درود

                اسم این فیلم هم با کج سلیقگی و از روی بیسوادی ترجمه شده

                پس یک اشکال هم وارد میشه به منتقدانی که در برگردان عنوان فیلم از انگلیسی به فارسی، ایرادی ندیده اند

                چطور منتقدی، میتونه فیلمی رو نقد کنه که اسمش درست ترجمه نشده؟
                دوست عزیز، ترجمه و برگردان نام فارسی و معادل برای فیلم، همیشه از قدیم الایام مورد مناقشه و بحث بوده است و مختص امروز و دیروز نیست. این شامل نام کتاب و سایر موارد دیگر هم میشود.
                یک چیزی در ترجمه و برگردان نام فیلم هست بنام فراوانی و پذیرش و مقبولیت در میان عموم و راحتی و سلیس بودن کلمه و اسم.
                وگرنه میشود نام فیلم مورد نظر را چاقوهای بیرون آمده و یا چاقو از غلاف خارج شده و چاقوهای بی‌غلاف هم ترجمه کرد.
                اما توجه کنید در کدام مجله و روزنامه و محفل عمومی و تخصصی و رسانه ای به این نام خوانده میشود؟ تقریباً هیج.
                عرض کردم این مربوط به الان نیست. از قدیم الایام مرسوم بوده است.
                در ایران فیلم پاپیون ۱۹۷۳ بسیار معروف و مشهور است و همه آن را به این نام میشناسند، اما نام اصلی فیلم پروانه است.
                پاپیون در زبان فرانسه به معنی پروانه است و شخصیت اصلی فیلم تصویر پروانه را در سینه خود خالکوبی کرده است.
                اما در ایران چند نفر فیلم را بنام پروانه میشناسند!؟
                یا فیلم پرواز بر فراز آشیانهٔ فاخته ۱۹۷۵ که در ایران بنام دیوانه از قفس پرید معروف است و حتی در جلسات تخصصی به همین نام خوانده میشود.
                مثال در این مورد فراوان است، چه بسا نام برخی فیلم ها به معنی دقیق قابل ترجمه و برگردان به فارسی نیستند و حس و حال اصلی به خوبی انتقال داده نمیشود و ترجیح میدهند با همان اصلی و اورژینال نام ببرند.
                همه جای دنیا این امر صادق است. در کشورهای دیگر هم برخی از فیلم های اصغر فرهادی و شهرام مکری و رخشان بنی اعتماد با نام دیگری و بکل متفاوت با نام اصلی خوانده میشوند.
                یک سوال از خدمت شما؟ البته سوال راحتی هست.
                الان شما این دو فیلم زیر را با چه نامی میشناسید؟
                Eyes Wide Shut 1999
                The Departed 2006
                هر جوری ترجمه کنید و نام ببرید، هم کاملاً غلط است و هم کاملاٌ درست.

                در ضمن، متوجه نشدم منظور شما از منتقد چه کسی و چه شخصی است!
                اما بنده صادقانه و بدون هیچ تعارف و ادا و اطوار میگم، کوچکترین ادعایی در این زمینه ندارم و با اطمینان جزء کم سواد و کم اطلاع ترین فرد در این گروه هستم.
                هر چه نوشتم، حاصل تراوشات ذهنی است که قطعاً از تخصص و تبحر و مطالعه به دور است.

                موفق باشید.

                نظر

                • Inspired
                  عضو فعال
                  • May 2016
                  • 494

                  #818
                  پاسخ : سینــــــما

                  در اصل توسط کاوه. پست شده است View Post
                  دوست عزیز، ترجمه و برگردان نام فارسی و معادل برای فیلم، همیشه از قدیم الایام مورد مناقشه و بحث بوده است و مختص امروز و دیروز نیست. این شامل نام کتاب و سایر موارد دیگر هم میشود.
                  یک چیزی در ترجمه و برگردان نام فیلم هست بنام فراوانی و پذیرش و مقبولیت در میان عموم و راحتی و سلیس بودن کلمه و اسم.
                  وگرنه میشود نام فیلم مورد نظر را چاقوهای بیرون آمده و یا چاقو از غلاف خارج شده و چاقوهای بی‌غلاف هم ترجمه کرد.
                  اما توجه کنید در کدام مجله و روزنامه و محفل عمومی و تخصصی و رسانه ای به این نام خوانده میشود؟ تقریباً هیج.
                  عرض کردم این مربوط به الان نیست. از قدیم الایام مرسوم بوده است.
                  در ایران فیلم پاپیون ۱۹۷۳ بسیار معروف و مشهور است و همه آن را به این نام میشناسند، اما نام اصلی فیلم پروانه است.
                  پاپیون در زبان فرانسه به معنی پروانه است و شخصیت اصلی فیلم تصویر پروانه را در سینه خود خالکوبی کرده است.
                  اما در ایران چند نفر فیلم را بنام پروانه میشناسند!؟
                  یا فیلم پرواز بر فراز آشیانهٔ فاخته ۱۹۷۵ که در ایران بنام دیوانه از قفس پرید معروف است و حتی در جلسات تخصصی به همین نام خوانده میشود.
                  مثال در این مورد فراوان است، چه بسا نام برخی فیلم ها به معنی دقیق قابل ترجمه و برگردان به فارسی نیستند و حس و حال اصلی به خوبی انتقال داده نمیشود و ترجیح میدهند با همان اصلی و اورژینال نام ببرند.
                  همه جای دنیا این امر صادق است. در کشورهای دیگر هم برخی از فیلم های اصغر فرهادی و شهرام مکری و رخشان بنی اعتماد با نام دیگری و بکل متفاوت با نام اصلی خوانده میشوند.
                  یک سوال از خدمت شما؟ البته سوال راحتی هست.
                  الان شما این دو فیلم زیر را با چه نامی میشناسید؟
                  Eyes Wide Shut 1999
                  The Departed 2006
                  هر جوری ترجمه کنید و نام ببرید، هم کاملاً غلط است و هم کاملاٌ درست.

                  در ضمن، متوجه نشدم منظور شما از منتقد چه کسی و چه شخصی است!
                  اما بنده صادقانه و بدون هیچ تعارف و ادا و اطوار میگم، کوچکترین ادعایی در این زمینه ندارم و با اطمینان جزء کم سواد و کم اطلاع ترین فرد در این گروه هستم.
                  هر چه نوشتم، حاصل تراوشات ذهنی است که قطعاً از تخصص و تبحر و مطالعه به دور است.

                  موفق باشید.
                  درود

                  من بر این باورم که جزء جزء هر فیلمی، باید با وسواس و دقت انتخاب بشه تا یک اثر فاخر و موثر از آب در بیاد و سازندگان و تهیه کنندگان و نویسندگان هر فیلمی، از همه بیشتر این وسواس رو به خرج میدن، چرا که اول از همه دوست دارند کارشون مورد پسند واقع بشه، دوم توی گیشه هم از خجالت سرمایه گذاران در بیان و سوم اینکه از زیر تیغ منتقدان هم به سلامت بلند بشن. بگذریم که اندک فیلم سازانی هم هستند که برای دل خودشون فیلم میسازند یا بهتره بگیم یا کسی رو قبول ندارند یا سعی میکنند بدون تاثیر پذیری از آراء دیگران یک اثر مستقل و تماماً شخصی شده، کارشون از آب در بیاد تا کمتر با کسی تو موفقیت (معمولا) اثر با کسی شریک باشند.

                  اما ما اینجا با یک پارامتر دیگه بنام زبان هم مواجه هستیم که اشکال اصلی به کسانی است که خودشون رو موجه می بینند و این فیلم ها رو دوبله میکنند و برای عناوینشون، برگردانی معین میکنند که گاه مثل همین فیلم Knives Out نه تنها با مسمی نیست بلکه گمراه کننده هم هست، اون هم فیلمی که خودش تشنه کلیده برای حل معما. و اتفاقا تو پوسترهای فلیم، کلیدهایی هم وجود داره و شما پیشاپیش میدونید که باید انتظار چه چیزی رو بکشید.

                  اینو زیادتر نمیخوام بهش ورود کنم، بذارید با مثالهایی که زدید، نظرم رو بهتر براتون باز کنم

                  کسی مخالف وجود اختلاف فرهنگی و ترجمه ناپذیری عنواین نیست. بلکه اتفاقا باید کسی که ترجمه ای رو بعهده میگیره، نفس امانت داری را رعایت کرده و حداکثر قرابت فرهنگی رو این وسط لحاظ کنه تا خیانتی به امانتی(از طرف خوانندگان و بینندگان وکیل شده برای بازگو کردن داستان) که بهش محول شده، نکرده باشه.


                  برای همین، باید کاملا مسلط به فرهنگ مبدا، زبان مبدا و زبان مقصد و فرهنگ مقصد باشه تا این امانت داری به بهترین شکل صورت بپذیره


                  مثال:
                  من فیلم Eyes wide shut رو ندیدم، بنابراین نمیتونم با قاطعیت این عنوان رو ترجمه کنم. پلات فیلم رو جستجو کردم و به نظرم واژه غیرت یا تعصب برای ترجمه، واژه مناسبی باشه. چرا که فردی که غیرت داره یا تعصب داره، با وجودی که چشمانش بازه و میبینه، اما انگار اون تعصب و غیرت، چشمانش رو کور کرده و بدیهیات از نظرش مغفوله.
                  یا چشمانش به خاطر اون پیش فرضها و ارزش آفرینی ها، اونی که باید ببینه رو با وجود اینکه برای خیلی ها قابل رویته، اما به خاطر اون بایس و تمایلاتی که داره، فیلتر میکنه و براش اهمیتی نداره که دیگران چی میگن. درست مثل عشقی که کوره!!!

                  The Departed رو خیلی وقت پیش دیدم ولی به نظرم عنوان نابود شده یا گم شده حتی براش خوب باشه هر چند بار فرهنگی این کلمه رو نمیدونم. مثلا ما میگیم متوفی و بار ارزشی بیشتری از فوت شده داره. یا میگیم خدا بیامرز. در حالیکه درگذشته هم مفهوم محترمانه ای میرسونه، اما خدا بیامرز از همه محترمانه و نوعی سمپاتی هم برقرار میکنه. متوفی خیلی رسمی است.

                  اینو توی دیپارتد هم داریم و من حسی ندارم که تو فرهنگ آمریکایی، دیپارتد چه بار فرهنگی یا مفهومی به صورت عام داره که تو طبقه بندی کلمات بشه اولویت بندیش کرد

                  اینجا مجبوریم فیلم رو ببینیم تا بفهیمم چی تو سر فیلمساز بود از انتخاب این کلمه

                  سراسر فیلم داریم می بینیم که یک سری افراد دارند با هویت های جعلی برای نفوذ، ایفای نقش میکنند. حتی دیکاپریو که رسما، هویتش دزدیده میشه و به گروگان گرفته میشه تا ماموریت محوله رو درست انجام بده.

                  پس اینجا هویت نقش محوری تو داستان رو داره و از اونجایی که داستان حول خلافکاری و نفوذ پلیس برای کشف جرم و جنایته، کشف هویت هم خطرناک (لو رفتن هویت واقعی مساوی است با مرگ) و از طرفی به خاطر جنبه های مختلف ماجرا، این هویت چندان هم نباید مخفی بمونه، چون زندگی ما اونوقت پوچ میشه و بدون افتخار(اینجا منظور زندگی واقعی دیکاپریو که دنبال پاک کردن گذشته ناپاکش بوده)

                  یعنی اسم افراد، لکه دار نباید بشه، وقتی با هویت واقعی هستیم. و دیدیم که لو رفتن واقعی هویت شما تو یک شغل موجه مثل پلیس مبارزه با جرایم، باز میتونه خطر مرگ و نیستی به همراه داشته باشه که خود مت دیمن دیدیم که گفت منو بکش، چون لو رفتن هویت مساوی بود با مرگ

                  پس چه ما هویتمون جعلی باشه و چه واقعی، اسراری داریم که فاش شدنش مساوی است با مرگ.

                  اینجا مرگ نوعی عدم و نابودی تلقی میشه. برای همین من میتونم فراموش شده رو هم بعنوان اسمی مناسب برای فیلم، در نظر بگیرم که خیلی با مسمی میشه.


                  چرا که سعدی 700 سال پیش گفته

                  سعدیا، مرد نکو نام نمیرد هرگز

                  مرده آنست که نامش به نکویی نبری


                  این اهمیت نام نیک رو نشون میده و در اشل کلان داره آقای کارگردان به جامعه هشدار میده، آخر و عاقبت تبه کاری، تباه سازی نه تنها زندگی ات (چون بالاخره ماه از پشت ابر در میاد)، بلکه آخرت شما هم هست. یعنی برای همیشه تباه و نابود و فراموش میشی. میری به دیار فراموش شدگان

                  پس اسم فیلم شد، فراموش شده یا فراموش شدگان

                  یعنی نام نیک از خود به جای بگذارید تا هیچ وقت فراموش نشوید

                  بدنامی، نابودی و تباه سازی است و برای همیشه، فراموش شدن


                  و فیلم جک نیکلوسون رو هم باز خیلی وقته دیدم و اون موقع دیدی که الان به زندگی دارم رو نداشتم ولی ترجمه فیلم بدک نیست و یه جورایی بار فرهنگی منتقل شده

                  اینجا، لانه کوکو به قفس تشبیه شده و قبلش باید بدونیم خصوصیت پرنده کوکو چیه.

                  کوکو از زمره پرندگان انگلی است.

                  جک نیکلوسون یک آنتی سوشال بود که داشت با روش انگلی زندگی میگذروند. یعنی خودشو زده بود به دیوانگی تا بره تو تیمارستان و اونجا ازش پرستاری کنند و نیاز نداشته باشه به خلافکاری و افتادن تو زندان و ....

                  از طرفی تیمارستان خودش یه جور قفسه که رهایی ازش تقریبا غیرممکنه، درست مثل لانه کوکو که میزبان رو نابود میکنه برای ارتزاق بچه های خودش

                  پس معنای شخصی (اینجا دیوانه ای) از قفس پرید (نجات پیدا کرد) به نظر من ترجمه زیبایی است

                  چون بالاخره همه ما، با مردن، از زندگی خسته کننده امون، نجات پیدا می کنیم.

                  البته به طریق اولی، چه بهتر که با نیک نامی

                  ولی برای یک فرد دیسفانکشنال، آیا نام اهمیتی داره؟؟؟؟

                  این بود انشای من درباره ترجمه و امانت داری


                  شما هم موفق باشید
                  در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                  نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                  نظر

                  • Bourse-Plan
                    عضو فعال
                    • Jun 2020
                    • 491

                    #819
                    پاسخ : سینــــــما

                    در اصل توسط Inspired پست شده است View Post
                    درود

                    من بر این باورم که جزء جزء هر فیلمی، باید با وسواس و دقت انتخاب بشه تا یک اثر فاخر و موثر از آب در بیاد و سازندگان و تهیه کنندگان و نویسندگان هر فیلمی، از همه بیشتر این وسواس رو به خرج میدن، چرا که اول از همه دوست دارند کارشون مورد پسند واقع بشه، دوم توی گیشه هم از خجالت سرمایه گذاران در بیان و سوم اینکه از زیر تیغ منتقدان هم به سلامت بلند بشن. بگذریم که اندک فیلم سازانی هم هستند که برای دل خودشون فیلم میسازند یا بهتره بگیم یا کسی رو قبول ندارند یا سعی میکنند بدون تاثیر پذیری از آراء دیگران یک اثر مستقل و تماماً شخصی شده، کارشون از آب در بیاد تا کمتر با کسی تو موفقیت (معمولا) اثر با کسی شریک باشند.

                    اما ما اینجا با یک پارامتر دیگه بنام زبان هم مواجه هستیم که اشکال اصلی به کسانی است که خودشون رو موجه می بینند و این فیلم ها رو دوبله میکنند و برای عناوینشون، برگردانی معین میکنند که گاه مثل همین فیلم Knives Out نه تنها با مسمی نیست بلکه گمراه کننده هم هست، اون هم فیلمی که خودش تشنه کلیده برای حل معما. و اتفاقا تو پوسترهای فلیم، کلیدهایی هم وجود داره و شما پیشاپیش میدونید که باید انتظار چه چیزی رو بکشید.

                    اینو زیادتر نمیخوام بهش ورود کنم، بذارید با مثالهایی که زدید، نظرم رو بهتر براتون باز کنم

                    کسی مخالف وجود اختلاف فرهنگی و ترجمه ناپذیری عنواین نیست. بلکه اتفاقا باید کسی که ترجمه ای رو بعهده میگیره، نفس امانت داری را رعایت کرده و حداکثر قرابت فرهنگی رو این وسط لحاظ کنه تا خیانتی به امانتی(از طرف خوانندگان و بینندگان وکیل شده برای بازگو کردن داستان) که بهش محول شده، نکرده باشه.


                    برای همین، باید کاملا مسلط به فرهنگ مبدا، زبان مبدا و زبان مقصد و فرهنگ مقصد باشه تا این امانت داری به بهترین شکل صورت بپذیره


                    مثال:
                    من فیلم Eyes wide shut رو ندیدم، بنابراین نمیتونم با قاطعیت این عنوان رو ترجمه کنم. پلات فیلم رو جستجو کردم و به نظرم واژه غیرت یا تعصب برای ترجمه، واژه مناسبی باشه. چرا که فردی که غیرت داره یا تعصب داره، با وجودی که چشمانش بازه و میبینه، اما انگار اون تعصب و غیرت، چشمانش رو کور کرده و بدیهیات از نظرش مغفوله.
                    یا چشمانش به خاطر اون پیش فرضها و ارزش آفرینی ها، اونی که باید ببینه رو با وجود اینکه برای خیلی ها قابل رویته، اما به خاطر اون بایس و تمایلاتی که داره، فیلتر میکنه و براش اهمیتی نداره که دیگران چی میگن. درست مثل عشقی که کوره!!!

                    The Departed رو خیلی وقت پیش دیدم ولی به نظرم عنوان نابود شده یا گم شده حتی براش خوب باشه هر چند بار فرهنگی این کلمه رو نمیدونم. مثلا ما میگیم متوفی و بار ارزشی بیشتری از فوت شده داره. یا میگیم خدا بیامرز. در حالیکه درگذشته هم مفهوم محترمانه ای میرسونه، اما خدا بیامرز از همه محترمانه و نوعی سمپاتی هم برقرار میکنه. متوفی خیلی رسمی است.

                    اینو توی دیپارتد هم داریم و من حسی ندارم که تو فرهنگ آمریکایی، دیپارتد چه بار فرهنگی یا مفهومی به صورت عام داره که تو طبقه بندی کلمات بشه اولویت بندیش کرد

                    اینجا مجبوریم فیلم رو ببینیم تا بفهیمم چی تو سر فیلمساز بود از انتخاب این کلمه

                    سراسر فیلم داریم می بینیم که یک سری افراد دارند با هویت های جعلی برای نفوذ، ایفای نقش میکنند. حتی دیکاپریو که رسما، هویتش دزدیده میشه و به گروگان گرفته میشه تا ماموریت محوله رو درست انجام بده.

                    پس اینجا هویت نقش محوری تو داستان رو داره و از اونجایی که داستان حول خلافکاری و نفوذ پلیس برای کشف جرم و جنایته، کشف هویت هم خطرناک (لو رفتن هویت واقعی مساوی است با مرگ) و از طرفی به خاطر جنبه های مختلف ماجرا، این هویت چندان هم نباید مخفی بمونه، چون زندگی ما اونوقت پوچ میشه و بدون افتخار(اینجا منظور زندگی واقعی دیکاپریو که دنبال پاک کردن گذشته ناپاکش بوده)

                    یعنی اسم افراد، لکه دار نباید بشه، وقتی با هویت واقعی هستیم. و دیدیم که لو رفتن واقعی هویت شما تو یک شغل موجه مثل پلیس مبارزه با جرایم، باز میتونه خطر مرگ و نیستی به همراه داشته باشه که خود مت دیمن دیدیم که گفت منو بکش، چون لو رفتن هویت مساوی بود با مرگ

                    پس چه ما هویتمون جعلی باشه و چه واقعی، اسراری داریم که فاش شدنش مساوی است با مرگ.

                    اینجا مرگ نوعی عدم و نابودی تلقی میشه. برای همین من میتونم فراموش شده رو هم بعنوان اسمی مناسب برای فیلم، در نظر بگیرم که خیلی با مسمی میشه.


                    چرا که سعدی 700 سال پیش گفته

                    سعدیا، مرد نکو نام نمیرد هرگز

                    مرده آنست که نامش به نکویی نبری


                    این اهمیت نام نیک رو نشون میده و در اشل کلان داره آقای کارگردان به جامعه هشدار میده، آخر و عاقبت تبه کاری، تباه سازی نه تنها زندگی ات (چون بالاخره ماه از پشت ابر در میاد)، بلکه آخرت شما هم هست. یعنی برای همیشه تباه و نابود و فراموش میشی. میری به دیار فراموش شدگان

                    پس اسم فیلم شد، فراموش شده یا فراموش شدگان

                    یعنی نام نیک از خود به جای بگذارید تا هیچ وقت فراموش نشوید

                    بدنامی، نابودی و تباه سازی است و برای همیشه، فراموش شدن


                    و فیلم جک نیکلوسون رو هم باز خیلی وقته دیدم و اون موقع دیدی که الان به زندگی دارم رو نداشتم ولی ترجمه فیلم بدک نیست و یه جورایی بار فرهنگی منتقل شده

                    اینجا، لانه کوکو به قفس تشبیه شده و قبلش باید بدونیم خصوصیت پرنده کوکو چیه.

                    کوکو از زمره پرندگان انگلی است.

                    جک نیکلوسون یک آنتی سوشال بود که داشت با روش انگلی زندگی میگذروند. یعنی خودشو زده بود به دیوانگی تا بره تو تیمارستان و اونجا ازش پرستاری کنند و نیاز نداشته باشه به خلافکاری و افتادن تو زندان و ....

                    از طرفی تیمارستان خودش یه جور قفسه که رهایی ازش تقریبا غیرممکنه، درست مثل لانه کوکو که میزبان رو نابود میکنه برای ارتزاق بچه های خودش

                    پس معنای شخصی (اینجا دیوانه ای) از قفس پرید (نجات پیدا کرد) به نظر من ترجمه زیبایی است

                    چون بالاخره همه ما، با مردن، از زندگی خسته کننده امون، نجات پیدا می کنیم.

                    البته به طریق اولی، چه بهتر که با نیک نامی

                    ولی برای یک فرد دیسفانکشنال، آیا نام اهمیتی داره؟؟؟؟

                    این بود انشای من درباره ترجمه و امانت داری


                    شما هم موفق باشید
                    سلام. بنده هم روی اسامی فیلم‌ها و کتاب‌های ترجمه شده وسواس و دقت نظر دارم و استفاده از واژه‌ها و عبارت‌های نامرتبط رو نمی‌پسندم. ولی با جناب کاوه هم‌عقیده‌ام که «فراوانی و پذیرش و مقبولیت در میان عموم و راحتی و سلیس بودن کلمه و اسم» شرطی لازم و چه بسا کافی به حساب می‌آد. در نظر بگیرید اگر همین فیلم کوبریک رو می‌خواستیم مطابق پیشنهاد، «تعصب» بنامیم چه مشکلاتی که پدید نمی‌اومد! نه تنها معنای کلی عنوان و سویۀ تغزلی-کنایی‌اش در باب بیداری در خواب (یا خواب در بیداری؟) از دست می‌رفت، که ذهن مخاطب بعد از شنیدن عبارت «فیلم تعصب» احتمالا اول به سمت و سوی «تعصب» گریفیث و بعد هم «تعصب» تقی مختار که فردین بازی می‌کنه هدایت می‌شد!

                    در مورد فیلم «Knives Out» تقریبا می‌شه گفت هیچ معادل مناسبی که در یکی دو کلمه معنا رو برسونه وجود نداره. برای همین «چاقوکشی»، «چاقوها بیرون» [ترجمۀ فیلم‌نامه در مجلۀ فیلم‌نگار با این عنوان صورت پذیرفته] و «چاقوهای تیزکرده» رو به کار می‌برند. البته سومی اگرچه عنوانی «دراماتیک و سینمایی» نیست ولی مضمون رو بیشتر می‌رسونه. چرا که اصل این عبارت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن گروهی به دنبال شماتت دیگری و یافتن مقصر هستند، به نحوی که خودشون رو بی‌تقصیر و موجه نشون بدن.

                    در مورد «پرواز بر فراز آشیانۀ فاخته» به نظرم برگردان «دیوانه از قفس پرید» هوشمندانه و به نوعی حتی می‌شه گفت استادانه صورت پذیرفته. در ایران معمولا خیلی روی قضیۀ فاخته (Cuckoo) مانور می‌دن وخصلت این پرنده رو مرتبط با عنوان می‌دونن. البته که ایرادی وارد نیست و درسته، ولی برای خود آمریکایی عبارت «Cuckoo» پیش از هرچیز «خل و چل» و «دیوانه» معنی می‌ده و در نتیجه «Cuckoo’s Nest» اگرچه «آشیانۀ فاخته» هم هست، ولی وجه سلبی‌اش به معنی محل نگهداری (Nest) بیماران روانی پررنگ‌تره.
                    آخرین ویرایش توسط Bourse-Plan؛ 2021/04/06, 12:10.

                    نظر

                    • Inspired
                      عضو فعال
                      • May 2016
                      • 494

                      #820
                      پاسخ : سینــــــما

                      در اصل توسط Bourse-Plan پست شده است View Post
                      سلام. بنده هم روی اسامی فیلم‌ها و کتاب‌های ترجمه شده وسواس و دقت نظر دارم و استفاده از واژه‌ها و عبارت‌های نامرتبط رو نمی‌پسندم. ولی با جناب کاوه هم‌عقیده‌ام که «فراوانی و پذیرش و مقبولیت در میان عموم و راحتی و سلیس بودن کلمه و اسم» شرطی لازم و چه بسا کافی به حساب می‌آد. در نظر بگیرید اگر همین فیلم کوبریک رو می‌خواستیم مطابق پیشنهاد، «تعصب» بنامیم چه مشکلاتی که پدید نمی‌اومد! نه تنها معنای کلی عنوان و سویۀ تغزلی-کنایی‌اش در باب بیداری در خواب (یا خواب در بیداری؟) از دست می‌رفت، که ذهن مخاطب بعد از شنیدن عبارت «فیلم تعصب» احتمالا اول به سمت و سوی «تعصب» گریفیث و بعد هم «تعصب» تقی مختار که فردین بازی می‌کنه هدایت می‌شد!

                      در مورد فیلم «Knives Out» تقریبا می‌شه گفت هیچ معادل مناسبی که در یکی دو کلمه معنا رو برسونه وجود نداره. برای همین «چاقوکشی»، «چاقوها بیرون» [ترجمۀ فیلم‌نامه در مجلۀ فیلم‌نگار با این عنوان صورت پذیرفته] و «چاقوهای تیزکرده» رو به کار می‌برند. البته سومی اگرچه عنوانی «دراماتیک و سینمایی» نیست ولی مضمون رو بیشتر می‌رسونه. چرا که اصل این عبارت به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن گروهی به دنبال شماتت دیگری و یافتن مقصر هستند، به نحوی که خودشون رو بی‌تقصیر و موجه نشون بدن.

                      در مورد «پرواز بر فراز آشیانۀ فاخته» به نظرم برگردان «دیوانه از قفس پرید» هوشمندانه و به نوعی حتی می‌شه گفت استادانه صورت پذیرفته. در ایران معمولا خیلی روی قضیۀ فاخته (Cuckoo) مانور می‌دن وخصلت این پرنده رو مرتبط با عنوان می‌دونن. البته که ایرادی وارد نیست و درسته، ولی برای خود آمریکایی عبارت «Cuckoo» پیش از هرچیز «خل و چل» و «دیوانه» معنی می‌ده و در نتیجه «Cuckoo’s Nest» اگرچه «آشیانۀ فاخته» هم هست، ولی وجه سلبی‌اش به معنی محل نگهداری (Nest) بیماران روانی پررنگ‌تره.
                      درود و مرسی بابت روشنگری در باب معنای کوکو که خل و چل معنی میده

                      یاد فیلم The Human stain افتادم. تو خود فیلم، استاد دانشگاه سر یکی از کلاسهای حضور غیاب میگه فلانی شبحه (Spook) که هیچ وقت حضور نداره؟

                      سر همین ماجرا ریاست دانشگاه و هیات امنا بازخواستش میکنند چرا نژاد پرستانه حرف زدی سر کلاس

                      گفت یعنی چی؟ از کی تا حالا شبح شده نژاد پرستی؟

                      گفتند برای اینکه طرف سیاه پوست بوده و یکی از کنایه های اسپوک، میشه کاکا سیاه.

                      (دارم قریب به مضمون میگم و عین عبارات نیست)


                      میخوام بگم، اونها که خودشون اول از همه همزبان بودن و در ثانی اسکالر، چنین سوتی هایی میدن، وای به حال دو زبانه و دو فرهنگی بودن

                      اما در ابتدا هم عرض کردم، دانستن فرهنگ مقصد هم لازمه برای ترجمه و گاه باید اسم رو با توجه به محتوی ترجمه کرد. یعنی شما هیچ اثری از عنوان فیلم به صورت کلامی و حتی تصویری نمی بینید، اما فضای حاکم بر فیلم، کاملا معنای اسم فیلم رو میرسونه


                      برای همین من در مورد Eyes wide shut که تحت الفظیش میشه چشمان کاملا بسته، عرض کردم تا فیلم رو نبینم نمی تونم با قاطعیت در موردش نظر بدم، ولی تعصب یا غیرت نزدیکه یا حتی بگیم، عشق کور. چون عاشق هم میبنه، ولی فقط خوبی ها رو و فیلتر میکنه. از طرفی میشه زیر سیبیلی هم در نظر گرفت. چرا که تو فرهنگ ما، زیر سیبلی یعنی خود را به ندیدن زدن که البته آگاهانه است و نه از روی عشق، بلکه از روی منفعت یا ترس یا سایر ملاحظات. پس میتونیم هنری ترش کنیم و بگیم، نادیده انگاشتن! یا معادل سازی های دیگه مثل خود فریبی.

                      کلا آیز واید شات به معنای نادیده گرفتن تعبیر میشه از روی ساده لوحی یا عقلی که به چشمه، ولی چشمی که اونقدر موشکافانه مسائل رو درک نمیکنه. می بینه، ولی درکی نداره.

                      در مورد نایوز آوت هم حق با شماست و یک اصطلاح نسبتا پیچیده است که نمیشه تو دو کلمه ترجمه اش کرد و باید معادل فرهنگی براش پیدا کرد،

                      دقت کنید داستان حول یک خانواده دیسفانکشنال میگشت که تو تحقیقات اولیه، دنیل کرگ، متوجه شد همه میتونند مظنون باشند بابت این به ظاهر خودکشی(که کارشناسان پزشکی قانونی گفتند خودکشی بوده) و هر کسی انگیزه ای داشته برای کشتن هارلن (تو پوستر فیلم هم اشاره شده)

                      اما اونقد نکته انحرافی داره داستان که حتی چاقوهای دکوراتیو هم ربطی به موضوع داستان ندارند و کل ماجرا استعاری بود

                      استعاره از اینکه همه اعضای خانواده به دیگر اعضای خانواده انتقاد داشتند، و جلوی بازپرس، با شمشیر های آخته یا کاردهای آخته، بیرحمانه دیگری رو مقصر جلوه میدادند (با یاد آوری خاطرات و شنیده ها و برخوردها تو مناسبتهای مختلف). که خود هارلن همه اینها رو میدید و زجر میکشید و از خانواده خودش ناراضی بود، اما چه میشه کرد، خانواده بودند.

                      صحنه آخر هم جالب بود که روی ماگ حک شده بود خانه من و مارتا با لبخندی موذیانه، نمک به زخم خانواده هارلن می پاشید و اگر کارد میزدی به ناظرین، خونشون در نمیامد و با خشم (شمشیرهای آخته، یا تیغ انتقاد) منتظر تکه تکه کردنش بودند، اما قانونا کاری از دستشون بر نمیامد و کار از کار گذشته بود. این دیسفانکشنال بودن خانواده رو هم تداعی میکرد که خود هارلن با حک کردن این عبارت (یکی از سه عبارت مثل قوانبن من و سومیش خونده نمیشد) روی ماگ، میخواسته به اعضای خانواده بگه شما همگی اینجا مهمانید و هیچ حقی ندارید. یعنی پیشاپیش میشد اوج نفرتش رو از خانواده استنباط کرد (مثل ماجرای خیانت دامادش به دخترش اگه اشتباه نکنم، یا بدگویی هایی که پشت سرش میشد و .... خلاصه ریزه کاری هایی که آزارش میداد)


                      ولی واقعا چاقو کشی که خیلی مسخره است و چاقو ها بیرون هم اصلا معنی نمیده. چون اصلا بار فرهنگیش برای ما نامانوسه و تو کل داستان هم ندیدیم کسی چاقو کشی کنه غیر از صحنه آخر که چاقوی دکوراسیون رو بر میداره، ولی چاقوش نمایشی بود که نمیتونه اشاره درستی به معنای اسم فیلم داشته باشه

                      من یه نموره فکر میکنم تعبیر به خون هم تشنه رو شاید بشه به داستان ارتباط داد. همه اعضای خانواده به خون هم تشنه بودند و دنبال تلکه کردن هارلن. به قول ما، هنوز کفنش خشک نشده بود، داشتند سر ارث و میراث همدیگه رو جر میدادند.

                      و اما اگر خط بالایی پست رو 3 بار کلیک کنید، اسم فیلم رویت میشه یا ریکوت کردن پست به خاطر رنگ پس زمینه/:.smilingsmiley.:/

                      باز هم سپاس بابت روشنگری اصطلاح کوکو

                      موفق باشید
                      آخرین ویرایش توسط Inspired؛ 2021/04/06, 13:52.
                      در بیان این سه کم جنبان لبت ... از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
                      نا برده رنج، گنج میسر نمی‌شود! مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد

                      نظر

                      • کیمیاگر
                        عضو عادی
                        • Apr 2011
                        • 298

                        #821
                        پاسخ : سینــــــما

                        کاوه جان (و دیگر دوستان) در مورد Lost کمی صحبت کنید. نظر و دیدگاه تان در موردش چیه؟
                        واقعیتش در ایام عید نشستم و برای ششمین بار این سریال رو دیدم. و همچنان برایم تازگی داشت و همچنان با اینکه تمام داستان را میدانستم، باز هم سورپرایز میشدم و از تماشا لذت میبردم!
                        حالا نمیدونم عیب از منه! یا واقعا حرفهای زیادی برای گفتن داره این سریال...

                        هربار به مفاهیم جدیدی در لایه های پنهان این مجموعه پی میبرم ولی از آنطرف دوباره یکسری علامت سوالهای فلسفی دیگری در ذهنم ایجاد میشوند که برای پاسخشون احساس میکنم باید دوباره سریال رو ببینم!

                        نظر

                        • QARTAL
                          Banned
                          • Sep 2020
                          • 544

                          #822
                          پاسخ : سینــــــما


                          خلاصه‌ داستان: سال ۱۹۵۰ که کره شمالی به کره جنوبی حمله می‌کند، سازمان مللی ارتشی متشکل از چند ملیت را برای کمک به کره جنوبی به آن کشور می‌فرستد که در میان آن‌ها سربازان ترک هم حضور دارند. گروهبان سلیمان یکی از این سربازان است که خانواده و نامزدش را به قصد خدمت رها می‌کند و وارد کارزار می‌شود. پیدا کردن یک دختر کوچک کره‌ای که پدر و مادرش را از دست داده، سلیمان را وارد رابطه‌ای عاطفی با دختر کوچک می‌کند و تا سال‌ها بعد هم اثر آن در روح سلیمان باقی می‌ماند…

                          نظر

                          • کیمیاگر
                            عضو عادی
                            • Apr 2011
                            • 298

                            #823
                            پاسخ : سینــــــما

                            این فیلم خوبی بود .

                            Into the Labyrinth (2019)
                            L'''uomo del labirinto (2019) - IMDb



                            فیلم محصول ایتالیا است. با تم معمایی-جنایی و ضرباهنگی آرام. دیشب برای بار دوم دیدمش چون بار اول نتوانسته بودم کامل بفهمم موضوع رو. اما در نهایت مجبور شدم راجع بهش مطلب بخونم تا سر از دو سه تا ریزه کاری کلیدی اش در بیاورم. نکاتی که کارگردان با ظرافت، توانسته بود چیدمان اونها رو با هم جابجا کنه...

                            اگر دیدید و خواستید بهتر داستان رو بفهمید این تحلیل، تحلیل جامع و راهگشایی بود :

                            نظر

                            • کیمیاگر
                              عضو عادی
                              • Apr 2011
                              • 298

                              #824
                              پاسخ : سینــــــما

                              فیلم سینمایی «قهرمان» به کارگردانی اصغر فرهادی، روز ۱۳ جولای (۲۲ تیر) در فستیوال کن به روی پرده رفت.

                              در پایان اولین نمایش فیلم قهرمان در جشنواره کن، تماشاگران حاضر در سالن بیش از 5 دقیقه آن را تشویق کردند.



                              این فیلم پس از رونمایی در جشنواره کن با بازخورد مثبت منتقدان رو به رو شد و برخی آن را بهترین فیلم این کارگردان از زمان ساخت «جدایی» توصیف کردند.

                              «دوید ارلیش» از مجله «ایندی وایر» در بخشی از نقدش درباره فیلم «قهرمان» نوشته: «این فیلم به اندازه «جدایی» غیرقابل پیش بینی و غم انگیز است.




                              «لی مارشال» منتقد نشریه اسکرین نیز در یادداشتی درباره نماینده سینمای ایران در بخش رقابتی کن آورده است: «در عصر رسانه های اجتماعی، قهرمان واقعی بودن چگونه است؟ اگر میدانید کار درست را انجام داده اید آیا می توان حقیقت را پیچاند و با نقش بازی کردن دیگران را متقاعد کرد که شما یک نابغه هستید؟ اگر دفاع از حیثیت آنان به معنای بی آبرو کردن دیگری باشد، چه می کنید؟ اصغر فرهادی کارگردانی ایرانی در درام جدیدش این موضوعات و دیگر پرسش های اخلاقی را گنجانده است، درامی به واقع قدرتمند که با بازی چشمگیر و مرکزی امیر جدیدی در نقش اصلی (رحیم) همراه شده است».

                              نظر

                              • کیمیاگر
                                عضو عادی
                                • Apr 2011
                                • 298

                                #825
                                پاسخ : سینــــــما

                                پیشنهاد برای این آخر هفته:
                                دو فيلم خوب و خوش ساخت با بازي اثرگذار Jessica Chastain به فاصله يکسال
                                Miss Sloane (2016) با محوريت سياست و لابی گری های سیاسی (فیلم پر دیالوگی است)
                                Molly`s Game (2017) با محوريت پوکر و زن باهوشی که چند بار زمین میخورد و دوباره بیزینس موفقی راه می اندازد.

                                فیلم بسیار زیبای Castaway on the Moon (2009)
                                محصول کره جنوبی. با امتیاز 8.1 از imdb و 93% از rotten tomatoes
                                موضوع مردی است که در جزیره ای محصور میشود و برای بقا تلاش میکند.

                                .. .

                                نظر

                                در حال کار...
                                X