پاسخ : سهام طلايي (استراتژي هاي سودآور در بازار سهام)
استاد با صحبتهایتان یاد داستانی از کلیله و دمنه افتادم! آوردهاند که جماعتي از بوزنگان در کوهي بودند، چون شاه سيارگان به افق مغربي خراميد و جمال جهان آراي را به نقاب ظلام بپوشانيد سپاه زنگ به غيبت او بر لشگر روم چيره گشت و شبي چون کار عاصي روز محشر درآمد. باد شمال عنان گشاده و رکاب گران کرده بر بوزنگان شبيخون آورد. بيچارگان از سرما رنجور شدند. پناهي ميجستند، ناگاه يراعهاي (کرم شبتاب) ديدند در طرفي افگنده، گمان بردند که آتش است، هيزم بر آن نهادند و ميدميدند...
برابر ايشان مرغي بود بر درخت بانگ ميکرد که: آن آتش نيست. البته بدو التفات نمينمود. در اين ميان مردي آن جا رسيد، مرغ را گفت: رنج مبر که به گفتار تو يار نباشند و تو رنجور گردي، ودر تو تقديم و تهذيب چنين کسان سعي پيوستن همچنان است که کسي شمشير بر سنگ آزمايد و شکر در زير آب پنهان کند.! مرغ سخن وي نشنود و از درخت فرود آمد تا بوزنگان را حديث يراعه بهتر معلوم کند، بگرفتند و سرش جدا کردند.
و کار تو همين مزاج دارد و هرگز پند نپذيري، و عظت (پند دادن و نصیحت کردن) ناصحان در گوش نگذاري. و هر آينه در سر اين استبداد و اصرار شوي و از اين زرق و شعوذه وقتي پشيمان گردي که بيش سود ندارد و زبان خرد در گوش تو خواند که «ترکت الراي بالري.» (رأی درست را در شهر ری واگذاشتی). :-?
در اصل توسط شفاف سازی پست شده است
View Post
برابر ايشان مرغي بود بر درخت بانگ ميکرد که: آن آتش نيست. البته بدو التفات نمينمود. در اين ميان مردي آن جا رسيد، مرغ را گفت: رنج مبر که به گفتار تو يار نباشند و تو رنجور گردي، ودر تو تقديم و تهذيب چنين کسان سعي پيوستن همچنان است که کسي شمشير بر سنگ آزمايد و شکر در زير آب پنهان کند.! مرغ سخن وي نشنود و از درخت فرود آمد تا بوزنگان را حديث يراعه بهتر معلوم کند، بگرفتند و سرش جدا کردند.
و کار تو همين مزاج دارد و هرگز پند نپذيري، و عظت (پند دادن و نصیحت کردن) ناصحان در گوش نگذاري. و هر آينه در سر اين استبداد و اصرار شوي و از اين زرق و شعوذه وقتي پشيمان گردي که بيش سود ندارد و زبان خرد در گوش تو خواند که «ترکت الراي بالري.» (رأی درست را در شهر ری واگذاشتی). :-?
نظر