پاسخ : سهام طلايي (استراتژي هاي سودآور در بازار سهام)
به نقل از سعید درخشانی:
اقتصاد ایران در حال حاضر پس از طی دوره رکود تورمی 2 الی 3 ساله دوران احمدی نژاد در رکود به سر می برد.اصولا سیکلهای اقتصادی از رونق به رکود و از رکود به رکود تورمی و یا بالعکس است.جهش از رونق به رکود تورمی و یا بالعکس در اقتصاد بی معنیست.ظاهرا این موضوع علمی را تیم اقتصادی روحانی خوب فهمیده اند.بنابراین در حدود 6 ماه است که کشور را در رکود فرو برده اند.اعمال سختگیری برای افزایش قیمتها در حالیکه داده های تولید گرانتر شده اند یکی از مهمترین علامتهای این امر است.صدالبته هدف ورود به این بخش مهار تورم بوده است و مهمترین ابزارش کنترل نقدینگی ، کاهش ثروت عمومی مردم و جلوگیری از افزایش رشد پول و حتی گردش آن بوده است.
اما یک نکته بسیاربسیار فنی اقتصادی وجود دارد که امیدوارم تیم اقتصادی ایشان این را هم بلد باشند-البته به نظرم قطعا می دانند.- و آن اینکه اصولا حرکت در جهت از رونق به رکود و از رکود به رکود تورمی خواست عمومی دولتها نیست و در واقع با اشتباهات و ندانم کاریها به آنجا می رسند.بنابراین ممکن است شما چند سال در رکود و سپس بدلایل پیچیده اقتصادی -که مجالش اینجا نیست و یک کلاس 8 ساعته می طلبد- شما وارد رکود تورمی شوید و چند سال هم آنجا و حتی شاید منجر به انقلاب و ... شود.
اما در برگشت از رکود تورمی به رکود و سپس رونق همیشه این حرکت با خواست و برنامه ریزی دولتها امکان پذیر هست.از آنجا که دولتها با خواست خود و برای بسترسازی و ایجاد فضای اقتصادی برای گذار به دوره رونق رکود را ایجاد می کنند این تصمیم همواره یک تصمیم شکننده و ضدپوپولیستی و سخت می باشد و به واقع سخت ترین بخش از این جراحی اقتصادی می باشد.به لحاظ استاتیکی هم اصولا بدلیل میل به آنتروپی در همه پدیده ها اساسا رکود پس از رکود تورمی بسیار غیر ایستاست.یک وضعیت بینابینی فوق العاده خطرناک.چرا که شما با ایجاد رکود مصنوعی و طولانی کردن آن کم کم تولیدکننده را ناامید می کنید.اگرچه مدت کوتاهی مردم از ثبات قیمتها خوشحال می شوند اما با کم شدن تولیدکنندگان دوباره عرضه بشدت کم خواهد شد و حتی با کاهش تولید تورم ایجاد می گردد و فورا به فاز رکود تورمی باز خواهید گشت.این فوت کوزه گری این دوره حساس است.بنابراین در این شرایط باید با کاتالیزورهایی به سرعت از این دوره و البته به سلامت گذر کرد زیرا با توجه به میزان اطلاعات مردم در کشورهای در حال توسعه از اقتصاد و سطح اعتمادشان به دولتمردان ورود دوباره به فاز رکود تورمی ممکن است حتی این بار منجر به شرایط پیچیده اجتماعی سیاسی شود.
اما این کاتالیزور کدام است که دولت دست به چنین ریسک بزرگ و پذیرش این مسوولیت خطیر یعنی جراحی بزرگ زد؟
بلی.درست است.توافق بزرگ.قطعا این توافق انجام شدنیست.مهم قطعیتش است.مهم این است که در طی نهایی شدن توافق هم با گشایش های ارزی پیش آمده هرچند کم دولت موفق به پیاده سازی برنامه هایش می شود.من می بینم عده ای روی زمان توافق بحث می کنند و آن را بزرگ و بزرگ می کنند.البته با توجه به سطح عمومی و متاسفانه حتی اختصاصی دانش در جامعه (نمونه های زیادی از آن در همین سایت هم وجود دارند)هیچ تعجبی نمی کنم.این افراد حتی به چشمشان هم اعتماد ندارند.وقتی می بینند که دولت به چه راحتی دلار را در 3300 در سخت ترین روزهای خبری مهار می کند باید از خود بپرسند که چرا قبلا این اتفاق نمی افتاد؟ وقتی در قیمت طلا خلا 2 ماهه می بینند باید از خود بپرسند چرا مردم و بازار خلاهای قبلی را دو هفته ای پر می کرد؟
بگذریم و به اقتصاد برگردیم.
نشانه های عبور از دوره رکود و رسیدن به رونق چیست؟
به ترتیب:
1- ثبات در نرخ سود بانکی
2-کنترل نرخ ارز بعنوان مهمترین پارامتر تورم زا
3-کاهش تورم در چند دوره در گزارشهای ماهانه( این روند می تواند بین 6 تا 12 دوره برای اقتصادیون به اثبات برسد که تورم مهار شده است)
نتیجه سه عامل بالا می شود ایجاد رکود خودساخته در همه بازارهای کالایی و سرمایه گذاری و سفته بازی و سپس حرکت پولهای سرگردان و مستاصل و حتی زیان دیده به سمت بانک با کلی منت
اتفاقی که در 6 ماه اخیرمی بینیم.مسکن زیان داده بورس زیان داده دلار زیان داده طلا زیان داده فقط بانک سود داده.
4- پس از اجرای 3 عامل بالا تیر خلاص می شود کاهش پلکانی نرخ سود بانکی.
این یکی هنوز رخ نداده و البته اعلان عمومی ورود به دوره رونق است.چرا؟
وقتی دولت اقتدارش را در مهار تورم نشان دهد و در دوره رکود خودساخته از همه زهر چشم بگیرد با کاهش(پلکانی) نرخ سود بانکی دو راه بیشتر پیش روی مردم نیست.اول اینکه بسیاری از مردم هنوز هم ترجیح می دهند تن به سود پایینتر بدهند چون هنوز ضرر دوران رکود پیش چشمشان هست.البته با حس کردن کاهش تورم کم کم به سود پایینتر عادت هم می کنند.بنابراین مهار نقدینگی اتفاق می افتد و بانکها هم منابع بسیار زیاد ارزانتر به تولید اختصاص می دهند و خود تقویت کننده شدید تولید است.و یا دوم کسانی هستند که قطعا توان ریسک دارند و پول را از بانک بیرون برده یا مستقیما به تولید می برند و یا در بازارهای سرمایه سرمایه گذاری می کنند. اینجاست که همان اتفاق بزرگ می افتد.بازار چه بخواهی چه نخواهی خوب و بد پی به ای می گیرد.
اگر از بنده حقیر نظر شخصی ام راجع به زمان این رویداد را بپرسید می گویم با توجه به گذشت 6 ماه از دوره رکود می توان هر آن امیدوار بود اما این را به شما مطمئنا می گویم اولین تغییر در نرخ سود بانکی در دورترین زمان ممکنه از ابتدای سال 94 کاهش خواهد یافت.توجه کنید دورترین زمان را گفتم یعنی حتی شاید در نیمه دوم امسال هم اتفاق بیفتد.و این روند در طول دوره رونق دائما و مستمرا کاهشی خواهد بود.
حالا اضافه کنید آتی نگری بورس را. اینکه چند ماه زودتر می خواهد این موضوع حیاتی را بفهمد بستگی به حجم پول و میزان دانش بازار دارد.شاید 2 ماه شاید هم 6 ماه.شاید هم همین شنبه.
ظاهرا اقتصاددانان بزرگ هم اعتقاد دارند تورم حداکثر تا 4 سال آینده تک رقمی خواهد شد.
صرفا جهت استحضارتان اگر نرخ سود بانکی در آن ایام 8% باشد آنگاه بازار براحتی می تواند پی به ای متوسط 10 بگیرد یعنی رشد حدود 80% شاخص
به نقل از سعید درخشانی:
اقتصاد ایران در حال حاضر پس از طی دوره رکود تورمی 2 الی 3 ساله دوران احمدی نژاد در رکود به سر می برد.اصولا سیکلهای اقتصادی از رونق به رکود و از رکود به رکود تورمی و یا بالعکس است.جهش از رونق به رکود تورمی و یا بالعکس در اقتصاد بی معنیست.ظاهرا این موضوع علمی را تیم اقتصادی روحانی خوب فهمیده اند.بنابراین در حدود 6 ماه است که کشور را در رکود فرو برده اند.اعمال سختگیری برای افزایش قیمتها در حالیکه داده های تولید گرانتر شده اند یکی از مهمترین علامتهای این امر است.صدالبته هدف ورود به این بخش مهار تورم بوده است و مهمترین ابزارش کنترل نقدینگی ، کاهش ثروت عمومی مردم و جلوگیری از افزایش رشد پول و حتی گردش آن بوده است.
اما یک نکته بسیاربسیار فنی اقتصادی وجود دارد که امیدوارم تیم اقتصادی ایشان این را هم بلد باشند-البته به نظرم قطعا می دانند.- و آن اینکه اصولا حرکت در جهت از رونق به رکود و از رکود به رکود تورمی خواست عمومی دولتها نیست و در واقع با اشتباهات و ندانم کاریها به آنجا می رسند.بنابراین ممکن است شما چند سال در رکود و سپس بدلایل پیچیده اقتصادی -که مجالش اینجا نیست و یک کلاس 8 ساعته می طلبد- شما وارد رکود تورمی شوید و چند سال هم آنجا و حتی شاید منجر به انقلاب و ... شود.
اما در برگشت از رکود تورمی به رکود و سپس رونق همیشه این حرکت با خواست و برنامه ریزی دولتها امکان پذیر هست.از آنجا که دولتها با خواست خود و برای بسترسازی و ایجاد فضای اقتصادی برای گذار به دوره رونق رکود را ایجاد می کنند این تصمیم همواره یک تصمیم شکننده و ضدپوپولیستی و سخت می باشد و به واقع سخت ترین بخش از این جراحی اقتصادی می باشد.به لحاظ استاتیکی هم اصولا بدلیل میل به آنتروپی در همه پدیده ها اساسا رکود پس از رکود تورمی بسیار غیر ایستاست.یک وضعیت بینابینی فوق العاده خطرناک.چرا که شما با ایجاد رکود مصنوعی و طولانی کردن آن کم کم تولیدکننده را ناامید می کنید.اگرچه مدت کوتاهی مردم از ثبات قیمتها خوشحال می شوند اما با کم شدن تولیدکنندگان دوباره عرضه بشدت کم خواهد شد و حتی با کاهش تولید تورم ایجاد می گردد و فورا به فاز رکود تورمی باز خواهید گشت.این فوت کوزه گری این دوره حساس است.بنابراین در این شرایط باید با کاتالیزورهایی به سرعت از این دوره و البته به سلامت گذر کرد زیرا با توجه به میزان اطلاعات مردم در کشورهای در حال توسعه از اقتصاد و سطح اعتمادشان به دولتمردان ورود دوباره به فاز رکود تورمی ممکن است حتی این بار منجر به شرایط پیچیده اجتماعی سیاسی شود.
اما این کاتالیزور کدام است که دولت دست به چنین ریسک بزرگ و پذیرش این مسوولیت خطیر یعنی جراحی بزرگ زد؟
بلی.درست است.توافق بزرگ.قطعا این توافق انجام شدنیست.مهم قطعیتش است.مهم این است که در طی نهایی شدن توافق هم با گشایش های ارزی پیش آمده هرچند کم دولت موفق به پیاده سازی برنامه هایش می شود.من می بینم عده ای روی زمان توافق بحث می کنند و آن را بزرگ و بزرگ می کنند.البته با توجه به سطح عمومی و متاسفانه حتی اختصاصی دانش در جامعه (نمونه های زیادی از آن در همین سایت هم وجود دارند)هیچ تعجبی نمی کنم.این افراد حتی به چشمشان هم اعتماد ندارند.وقتی می بینند که دولت به چه راحتی دلار را در 3300 در سخت ترین روزهای خبری مهار می کند باید از خود بپرسند که چرا قبلا این اتفاق نمی افتاد؟ وقتی در قیمت طلا خلا 2 ماهه می بینند باید از خود بپرسند چرا مردم و بازار خلاهای قبلی را دو هفته ای پر می کرد؟
بگذریم و به اقتصاد برگردیم.
نشانه های عبور از دوره رکود و رسیدن به رونق چیست؟
به ترتیب:
1- ثبات در نرخ سود بانکی
2-کنترل نرخ ارز بعنوان مهمترین پارامتر تورم زا
3-کاهش تورم در چند دوره در گزارشهای ماهانه( این روند می تواند بین 6 تا 12 دوره برای اقتصادیون به اثبات برسد که تورم مهار شده است)
نتیجه سه عامل بالا می شود ایجاد رکود خودساخته در همه بازارهای کالایی و سرمایه گذاری و سفته بازی و سپس حرکت پولهای سرگردان و مستاصل و حتی زیان دیده به سمت بانک با کلی منت
اتفاقی که در 6 ماه اخیرمی بینیم.مسکن زیان داده بورس زیان داده دلار زیان داده طلا زیان داده فقط بانک سود داده.
4- پس از اجرای 3 عامل بالا تیر خلاص می شود کاهش پلکانی نرخ سود بانکی.
این یکی هنوز رخ نداده و البته اعلان عمومی ورود به دوره رونق است.چرا؟
وقتی دولت اقتدارش را در مهار تورم نشان دهد و در دوره رکود خودساخته از همه زهر چشم بگیرد با کاهش(پلکانی) نرخ سود بانکی دو راه بیشتر پیش روی مردم نیست.اول اینکه بسیاری از مردم هنوز هم ترجیح می دهند تن به سود پایینتر بدهند چون هنوز ضرر دوران رکود پیش چشمشان هست.البته با حس کردن کاهش تورم کم کم به سود پایینتر عادت هم می کنند.بنابراین مهار نقدینگی اتفاق می افتد و بانکها هم منابع بسیار زیاد ارزانتر به تولید اختصاص می دهند و خود تقویت کننده شدید تولید است.و یا دوم کسانی هستند که قطعا توان ریسک دارند و پول را از بانک بیرون برده یا مستقیما به تولید می برند و یا در بازارهای سرمایه سرمایه گذاری می کنند. اینجاست که همان اتفاق بزرگ می افتد.بازار چه بخواهی چه نخواهی خوب و بد پی به ای می گیرد.
اگر از بنده حقیر نظر شخصی ام راجع به زمان این رویداد را بپرسید می گویم با توجه به گذشت 6 ماه از دوره رکود می توان هر آن امیدوار بود اما این را به شما مطمئنا می گویم اولین تغییر در نرخ سود بانکی در دورترین زمان ممکنه از ابتدای سال 94 کاهش خواهد یافت.توجه کنید دورترین زمان را گفتم یعنی حتی شاید در نیمه دوم امسال هم اتفاق بیفتد.و این روند در طول دوره رونق دائما و مستمرا کاهشی خواهد بود.
حالا اضافه کنید آتی نگری بورس را. اینکه چند ماه زودتر می خواهد این موضوع حیاتی را بفهمد بستگی به حجم پول و میزان دانش بازار دارد.شاید 2 ماه شاید هم 6 ماه.شاید هم همین شنبه.
ظاهرا اقتصاددانان بزرگ هم اعتقاد دارند تورم حداکثر تا 4 سال آینده تک رقمی خواهد شد.
صرفا جهت استحضارتان اگر نرخ سود بانکی در آن ایام 8% باشد آنگاه بازار براحتی می تواند پی به ای متوسط 10 بگیرد یعنی رشد حدود 80% شاخص
نظر