تدبیر✘ و امید☹

[نوام چامسکی]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

امریکا و اسراییل و عربستان و فطر


بدتر اشتباه تاریخ رو در سوریه کردن

الان هم برای 50سال توازن رو بنفع ایران و روسیه بر هم زدن


الان قرارداد 50ساله داره روسیه و سوریه

و بعد ار ساقط شدن جت اسراییلی

بر خلاف معمول همیشه اسراییل یک پرواز در اسمان سوریه دیکه نکرده


چرا

پوتین اعلام کرد

هر حمله به هم پیمانان من تو هر سطحی پاسخ متقابل خواهد داشت

به سوریه نمیتون دیگه حمله کنن

حتی امریکا داره از عفرین میره

انوقت میان با ایران چنگ کنن

چنگی که بین 2 کشور نخواهد بود کل دنیا درگیرش خواهد بود

/////////

ترامپ با شعار ضد جنگ اومده و میگه ما اشتباه کردیم که درگیر سوریه و عراق شدیم

اونوقت میاد با ایران بجنگه

100درصد بعیده

به ایران حمله کنن

برن یک پرواز بر فراز اسمان سوریه بکنن الان

ببین واکنش چه خواهد بود
////////

منطقه خاورمیانه 2000سال ما اقایی کردیم بیایم بدیم به عربستان و اسراییل


معلومه ما دست بالا رو داریم


مگر کل غرب تو سوریه نبودن

مگر قرار نبود سوریه شکست بخوره و بشار اسد رو بردارن

پس چی شد /چرا نشد

چون ایران قدرت برتر منطقه هست

اینهمه مذاکرات صلح گذاشتن برایسوریه بدونه ایران بود

پیش نرفت و عملا تعطیل شده

جالا بیان با ایران بچنگن

زهی خیال باطل

//////////

پناتگون تا به حال 100درصد با مواضع ترامپ مخالفت کرده

چون میدونه ساده نیست چنگ با ایران

اعراب هم باید بسازن و بسورن

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

ریال حتما کاهش خواهد یافت.
______________________
این یک موضوعی است که احتمالش بالا است... حتی اگر دلار بالا نرود باز ریال کاهش خواهد یافت! (همزمان یعنی هم دلار بیاید پایین و هم ریال... یعنی یورو و طلا و کالاها بروند بالا)

مسئله ی اصلی کجاست؟ مسئله ی اصلی نه در بحث جنگ و نظامی است و نه در مسائل سیاسی و نه حتی مسائل اقتصادی بین المللی و تحریم...
مسئله ی اصلی بازار پول داخلی است.
همان گونه که بارها عرض کردم در بانک ها تورم پنهان شده.
در بانک ها در این پنج سال آقای روحانی به شدت تورم تولید شده و مخفی شده.
اگر یک روز درب بانک ها را باز کنند پول بدون پشتوانه ای که آنجا چاپ شده {1} به هر کجا بریزد آن جا را سیل می برد...
کما اینکه دیدیم چه طور شد!
یک روز درب بانک ها را باز کردند و دلار بیش از 20 درصد گران شد... که دوباره مجبور شدند نرخ بهره ی 20 درصدی یک ساله درست کنند و یک سال مشکلشان را به تاخیر بیاندازند...

ولی آخر چه؟ آخر که بالاخره باید این سیل رها شود! تا ابد که نمی توانند بانک ها زیان بسازند و سود پرداخت کنند!

از طرف دیگر هم دولت هر بار دارد به این دستاوردش در زمینه ی پایین نگه داشتن تورم تاکید می کند... و می گوید باز هم قرار است تورم پایین نگه داشته شود... از آن طرف هم تنها راه پایین ماندن تورم در کنار این سیل پول درون بانک این است که بانک ها ورشکست شوند و سپرده ها خورده... که می بینیم کلی پول خرج کرده اند تا بانک ها ورشکست نشوند. به هر حال یک پیچیدگی (Conflict) اینجا وجود دارد...
نزدیک ترین و بهترین راه حل این پیچیدگی هم تورم است.

پس به احتمال بسیار بالا ریال خواهد ریخت.
اما تدریجی یا یک باره؟ اگر یک باره بریزد باید از بازار سهام دوری کرد... ولی اگر تدریجی بریزد شاید بازار سهام بهتر هم باشد.
_____________________________
پا نویس:
{1} این چاپ پول مجازی و دروغ است در برابر چاپ پول بانک مرکزی که آن هم در حقیقت دروغی است غیر مجازی!

تورم مخفی... آری؟ یا نه؟
__________________
چند روز پیش داشتیم با یکی از فامیل های نزدیکمان در همین مورد صحبت می کردیم (اقتصاد می داند. در بورس هم زیاد فعالیت داشته)
برای من خیلی مسلم بود که در بانک ها تورم ایجاد شده و خوابیده ولی ایشان یک باره یک شک وارد کردند که من خودم هم راستش یک لحظه ماندم و به حرف خودم شک کردم... گفتم نکند فقط این گمانه زنی شخصی ام است و نکند حرفم اشتباه باشد...
آنجا یک کوچولو برای آن فامیلمان توضیح دادم... اینجا هم بگذار یک مقدار برای خودم توضیح بدهم ببینم حرفم درست است یا اینکه این گوری که داریم سرش گریه می کنیم مرده ای تویش نخوابیده...

• تورم در زمان آقای روحانی زیر 9 درصد نگه داشته شده دیگر درست است یا نه؟ انصافا تورم واقعی هم پایین آمده...
  
• در بانک های کشور ما در این 5 ساله سود بالای 20 درصد روی سپرده ها آمده یا نه؟ این هم انصافا درست است دیگر...
• این سودهایی که تعلق گرفته مجازی و موهوم و دروغ و کذب بوده یا نبوده؟ خوب برای ما بورسی ها از روز هم روشن تر است که آن سودها دروغ بوده و بانک ها وصولی مطالبات از وام های بالای 25 درصد نداشته اند که سودهای 25 درصد به سپرده ها بدهند! (دیگر 2-3 درصد اختلاف این مابین را عرض نمی کنم) اصلا بگیر 20 درصد. اصلا بگیر صفر درصد! حتی زیر صفر درصد هم بانک ها وصول مطالبات نداشته اند! یعنی ذخیره مطالبات مشکوک الوصول گرفته اند! یعنی دیگر آن مطالبات هم اصلش و هم فرعش مشکوک شده وصولش! بانک ها خودشان می گویند که به وام گیرنده ها گفته اند جریمه ی دیرکرد فدای سرتان، فقط شما همان اصل پول و بهره ی یک سالش را بیارید پرداخت کنید... و کسی پرداخت نمی کند...
  
  • خوب... تا اینجای کار این شد که دست کم 10 درصد اختلاف بین تورم و سود بانکی بوده و نیز اینکه بانک ها به سپرده ها سود داده اند (مجازی) ولی از آن طرف از وام هایشان چیزی دریافت نکرده اند... اینجا چند حالت پیش می آید... یا اینکه دولت می گذارد بانک ها ورشکست شوند که این یک بحران اجتماعی به وجود خواهد آورد (شک نکنید!)
    
  • یا اینکه دولت می آید این بازی را همین جور ادامه می دهد... یعنی پول ها را در بانک ها نگه می دارد (با بهره ی 20 درصد) که این کار هم یک حماقتی است شبیه همین کاری که تا امروز کرده اند... و بهره ی بانکی را 10 درصد بیشتر از تورم نگه داشته اند... و باعث می شود ورشکست شدن تدریجی بانک ها ادامه داشته باشد.
    
  • یا اینکه دولت می آید با رانت و پول بانک ها را پشتیبانی می کند. کما اینکه (همان فامیلمان می گفت) تا الان چند صد هزار ریال کمک کرده اند به بانک ها!!! که باز این دو حالت دارد:
    
    • یا این کار از طریق درآمد های معمولی دولت انجام می گیرد... مانند پول نفت و پول سرمایه گذاری های بلند مدت و عمران و پول بیت المال... که با این کار رکود نه تنها درمان نخواهد شد بلکه سخت تر ادامه خواهد یافت.
      
    • یا اینکه می آید پول چاپ می کند و می دهد دست بانک ها! که این می شود تورم.
      

در میان راه هایی که عرض کردم این آخری از همه راحت تر است. هم اجرایش. و هم تبعاتش. در حقیقت عاقلانه ترین گزینه در این شرایط بحرانی است که هر سال هم دارد بحرانی تر می شود. این همان تورمی است که عرض کردم در بانک ها قایم شده!
یعنی بهره ی بدون پشتوانه ای که در بانک ها روی سپرده ها «فرض» شده (ولی در واقعیت وجود ندارد) و برای خلاص شدن از شرش باید دولت آن را به صورت واقعی چاپ کند و به دست مردم بدهد... و مردم هم با خرید دلار و طلا و کالا با این پول «ریال» را کم ارزش کنند.
این تنها راه است در غیر این صورت دولت باید با بحران اجتماعی ای که زمینه اش را در 5 سال گذشته می ساخته مواجه شود!

یک روش بهتر و البته موزیانه تر هم هست و البته خطرناک تر... که البته از دولت تدبیر! و امید! بعید می دانم... این که پول موجود در بانک ها را که الکی رشد کرده خرد خرد بکشند بیرون و به آن حمله کنند! این گونه که یک بار ابتدا قیمت دلار را ببرند بالا و این پول را بکشند بیرون و تشویق کنند که برود دلار بخرد و بعد دلار را بکشند پایین و صاحبان پول بخشی از پولشان را از دست بدهند... یک بار ملک را بکشد بالا و تا این پول رفت سراغش ملک را بکشند پایین... یک بار بورس... یک بار طلا... خلاصه اینکه پول درون بانک ها را به این شیوه کم کند!
البته این کار چندین مشکل دارد...

1. نخست اینکه این پول عموما مال بچه های کف بازار است! آن رانت دارانی که با خود دولت دست در دست هستند! آنهایی که هنوز وزیر اقتصاد نقشه نکشیده می دانند قرار است چه بشود و چه نشود!
   
2. دیگر اینکه اگر پول در نیامد چه؟ یا اگر پول در آمد ولی به جهتی که دولت خواست نرفت چه؟
3. سوم اینکه دولت دوباره این گونه بد نام می شود! شاید اگر تورم را حسابی افزایش دهد کمتر بدنام شود تا اینکه مردم بفهمند دولت دارد پول آنها را با کلک از دستشان در می آورد!
4. چهارم اینکه اصلا ممکن است دولت قدرتش نرسد! یعنی زور آن پول درون بانک ها آن قدر زیاد است که شاید بتواند کل بورس را چند بار بخرد و بفروشد! البته باز اینجا ابزار مدیریت نرخ بهره هست... که هر گاه دولت دید مسئله ای دارد ایجاد می شود می تواند دوباره نرخ بهره را زیاد کند (مانند همین 20 درصدی که سر قضیه ی دلار ایجاد کرد) و با این کار دوباره بخشی از پول را که نتوانسته مدیریت کند به بانک بازگرداند. ولی باز همین هم مسئله است... (مدت سپرده! اذیتی که این سپرده های 20 درصدی در آینده ایجاد می کنند! بالاتر بودن بهره از بهره ی قدیم! وجهه ی عمومی!)
   
5. پنجم اینکه دریایی که مواج شد جمع کردنش سخت است! یعنی شما اگر یک موج راه انداختی در دلار و طلا و بورس و ملک و ... قیمت ها را بالا بردی و پایین آوردی... مردم می فهمند و عادت می کنند و شروع می کنند جریان های سفته بازانه و موج های جدید ایجاد کردن! به خصوص در جامعه ی کنونی ما که پول زیاد است و اشتغال کم!
   

خلاصه هم اینکه بهترین و تنها راه انگار تورم است. در حقیقت همین اکنون هم تورم وجود دارد! ولی مجازی و درون بانک ها است و به محض اینکه یک روز تصمیم بگیرد از بانک خارج شود یا باید بانک را ورشکسته کند و بحران اجتماعی ایجاد کند یا باید تبدیل به تورم واقعی شود و خودش را نشان دهد...
در مورد ابعاد این تورم پنهان هم... دو تا معیار ما داریم یکی اختلاف بهره با تورم که 10 درصد حساب می کنیم. (13 منهای 3) یکی هم اختلاف وصولی های بانک ها با پرداختی های بانک ها. که این دومی برای سنجش درست تر است و از لحاظ ابزار سنجش سخت تر است و از نگر اندازه هم خیلی بیشتر از آن سالی 10 درصد است!

(اگر قانع نشدید این گونه حساب کنید که در این مدت پنج ساله سالی 10 درصد روی جنس ها آمده ولی سالی 20 درصد روی سپرده ها آمده!)

به هر حال... هر جور حساب کنیم دست کم به اندازه ی 5 تا 10 درصد (پنج سال سالی ده درصد که به عبارتی می کند 50%) باید تورم نهفته درون بانک ها داشته باشیم که آماده ی خروج است و هر سال که بگذرد رقمش بیشتر هم می شود!


(احمدی نژاد قیمت دلار را ثابت نگه داشته بود و اینها هم بهره ی بانکی و تورم را! هر دو تایش هم اشتباه بود... خوب... آخر مملکت داشت با آن تورم 20 - 30 درصدی می چرخید دیگر... چه احتیاجی بود که آن را در بانک ها قایم کنید که هم رکود بیاید و هم تورم پنهان و جمع شود؟؟؟ یا قیمت دلار زیاد می شد... چه اشکالی داشت؟ چرا رهایش نکردی؟ که کارخانه های ما هم رشد کنند؟ و با این کار باعث شدی وارد کننده ها رشد کنند؟)

پس جمع بندی این شد کهمن با این حساب کتاب مطمئن شدم که دست کم 50 درصد تورم نهفته درون بانک ها وجود دارد. که دولت (که خودش مسبب آن است) باید یک راهکاری پیدا کند آن را به بهترین شیوه مرتفع کند. (عامیانه اش: یک غلطی بکند این گندی که زده را جمع کند و ماست مالی اش کند.)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

⁠ (http://storage.toolgramcdn.com//Post...)⁣واکنش سیف به عبور دلار از مرز ۵۰۰۰ تومان

رییس کل بانک مرکزی در کانال تلگرامی خود نوشت:

? آن چه مشهود است، تراز ارزی کشور در وضعیت مناسبی است و بر مبنای روند متغیرهای بنیادین، مسیر بلندمدت بازار دچار عدم تعادل و کسری نخواهد بود. اما همه تقاضای امروز بازار ناشی از مصارف واقعی نبوده و انتظارات نقش مهمی ایفا میکند؛ لذا حساسیت زیادی به تحولات غیراقتصادی وجود دارد و عملا نوسانات کوتاه مدت بازار را این بخش از تقاضا شکل می دهد.

? خصیصه تقاضای مذکور، موقتی بودن آن است و همانطور که در سال ۱۳۹۲، قیمت ارز با برچیده شدن این تقاضا افت کرد، انتظار میرود با بهبود شرایط این امر تکرار شود چرا که این تحولات از طرف عوامل بنیادین اقتصادی پشتیبانی نمی شوند.

?با ابلاغ مقررات ارزی به شبکه بانکی، بستر لازم برای استفاده از ارزهایی که به واسطه تقاضای احتیاطی توسط افراد نگهداری میشود، مهیا شده است و بانکها ملزم هستند با همان ارز سپرده گیری شده در هنگام افتتاح حساب، در زمان برداشت وجوه به مشتریان خود پاسخ دهند. بدین شکل نظام بانکی قادر است منابعی را که در چرخه مالی کشور و خلق ارزش افزوده قرار ندارند، برای تولید و ایجاد رفاه بیشتر در جامعه تجهیز کند.

?از سوی دیگر توجه به این نکته لازم است که با سیاست های انضباط گرایانه مالی و پولی، حتی با وجود تعدیلهای اخیر در نرخ ارز، کماکان تورم در سطوح پایین و تک رقمی قرار داشته و بدین شکل، از قدرت خرید پول ملی همچنان صیانت شده است، امری که برای مثال در تحولات ارزی سال های ۹۰ و ۹۱ روی نداد.

در بالا صحبت های آقای سیف بود...
در آخرین نکته از صحبت های سیف آمده که با وجود بالا رفتن دلار، تورم زیاد نشده!!!!!!
این چگونه ممکن است؟
یعنی چرت و پرت گفته؟ یا واقعا یک ساز و کاری وجود داشته که با این که دلار رفته بالا ولی کالاها پایین مانده اند؟

اگر واقعا تورم را همزمان پایین نگه داشته باشند خیلی کار عجیبی کرده اند...

الحق و الانصاف هم نگاه کنیم خیلی از مواد همچنان قیمت های پایینی را تجربه می کنند... به عنوان مثال پوشاک را من نگاه می کردم... (من همیشه می روم چهارراه ولی عصر و رودکی و میرداماد و هفت تیر و به قیمت ها هم توجه می کنم...) از سال 92 بعید می دانم پوشاک گران تر شده باشند! ای بسا ارزان تر هم شده باشند!
در مورد خوردنی ها هم همین طور... بستنی و شیر و پنیر و ... تغییر چندانی نکرده اند...
در مورد نان و سایر خوراکی ها هم همین گونه...
در مورد مسکن هم می توانم بگویم از سال 92 چیزی گران نشده.

البته این را هم بگویم که دلار هم تا همین چند وقت پیش رشد زیادی نداشت... اگر سال 92 دلار 38000 ریال بود تا همین اواخر (یپش زا سال 2018) در همین حدود مانده بود...
پس با این حساب احتمالا حرف های آقای سیف همین جوری (بلوف، چرت و پرت) بوده.

http://i63.tinypic.com/2lmwduh.jpg

اصولا خیلی بعید است که نسبت ارز بالا برود و تورم بالا نرود... خیلی بعید است. خیلی سخت است.

بگذار این موضوع را بشکافیم...
آیا ممکن است؟ اگر ممکن است پس هنگامی که ارزش پول ملی دارد افت می کند باید قیمت کالاهای معمول (مصرفی های لازم (مایحتاج و ملزومات زندگی مانند خوراک) و پوشاک و مسکن و انرژی و خدمات) ثابت بماند.
این برای یک کشوری مانند چین (یا آمریکا یا هند...) که تقریبا همه چیز تولید می کنند می تواند اتفاق بیافتد و موضوع محتملی است.
ولی برای ایران بعید است.
چگونه ممکن است ارز برود بالا ولی کالاهای وارداتی نروند بالا... و چگونه ممکن است کالاهای وارداتی که بخش بسیار بسیار بسیار زیادی از خرید های مردم را هم تشکیل می دهند بروند بالا ولی تورم بالا نرفته باشد؟ اگر ما 70 درصد مصرفی هایمان را تولیدات داخلی مان تشکیل می داد می گفتیم این ممکن است... ولی وقتی ماشین لباس شویی و ظرف شویی و یخچال فریزرمان، وقتی تلویزیون و رایانه و لب تاپ و گوشی مان، وقتی نیم بیشتر خودروهایمان و حتی لباس تنمان خارجی است چگونه ممکن است ارز بالا برود و قیمت اینها ثابت بماند؟

خیلی بعید است...
مگر اینکه سود دلالان و وارد کنندگان کم شده باشد... به این نحو که دولت با رکودی که ایجاد کرده است قدرت خرید مردم را کاهش داده باشد و این کاهش قدرت خرید باعث شده باشد که مردم کمتر بخرند و بین وارد کنندگان و دلالان رقابت شدید ایجاد شده باشد و آنها هم مجبور به کاهش سود خودشان شده باشند. (که عملا می بینیم این کار شده است...) ولی این موضوع چند درصد می تواند تاثیر بگذارد و تا کی؟ مطمئنا سود واردکنندگان و دلالان به صفر که نخواهد رسید! (وگرنه این کار را می بوسند می روند سراغ یک کار دیگر) بالاخره باید به یک کمینه ای برسد و آنجا ثابت بماند.
جناب محمد حسین ادیب می گفت 30 درصد سود واردکنندگان و دلالان است (اگر اشتباه نکنم) خوب... با این رشد دلار (از 38000 ریال به 50000 ریال) اگر قیمت ها همچنان ثابت بماند یعنی عملا به آن کمینه ای که گفتیم رسیده ایم... و از این به بعد کاملا باید قیمت کالاهای وارداتی با نرخ ارز همبستگی داشته باشد. (باز هم تاکید می کنم که در ایران واردات بسیار زیاد است و این رشد قیمت را باید در همه جا ببینیم. از خودرو و لوازم خانگی گرفته تا حتی کره! چون مایه و اسانس کره هم از خارج می آید! و یک مدت که وارداتش متوقف شده بود کره ای در ایران نبود! این را من که کره خور حرفه ای هستم می دانم ;) )

آیا بانک مرکزی راهکار دیگری دارد؟ آیا مکانیزم دیگری این وسط وجود دارد که با اطلاع از آن بانک مرکزی بداند/بتواند هنگام بالا بردن ارز تورم را کنترل کند؟

مسئله ی بانک ها هم هست... همان گونه که گفتم این موضوع آتش زیر خاکستر است و اگر درب بانک ها باز شود یک تورم دست کم 50-60 درصدی آزاد می شود...
البته شاید بتوان گفت که با این جهش 11 درصدی ارز (5000 ریال از 45000 ریال) بخشی از آن از بین رفت. ولی دست کم 60 درصد کجا و 11 درصد کجا؟ باید دست کم هر دلار 70 هزار ریال بشود تا اثر آن کاملا از بین برود...

امکان این هست که دولت روحانی بخواهد همان کار احمدی نژاد را بکند و ابتدا قیمت دلار را کشیده بالا تا مردم بیایند بخرند و بعد خالی کند... (یعنی همان راه کاری که در یکی دو ارسال پیش در باره اش صحبت کردیم!) ولی تنها جایی هم که دولت می تواند آن تورم مخفی درون بانک را از بین ببرد در مسکن و بورس (سهام) است که دست دولت باز است و در هنگام عرضه حرف ها برای گفتن دارد... ولی در مورد طلا و ارز مطمئنا دولت کم می آورد و نمی تواند پاسخگوی سیل سپرده های متورم شده باشد!

جمع بندی حرف ها هم این شد که: بیشتر از این امکان واگرایی میان نرخ ارز و تورم وجود ندارد و از این به بعد اگر دلار گران شود کالاها هم باید گران شوند. و نیز اینکه آن تورم 60 درصدی که در بانک ها بود 11 درصدش با این حرکت دولت خنثی شد و 50 درصد دیگرش مانده. و طبق پیشبینی های پیشین (حالت زرنگی) امکان دارد دولت به صورت فرسایشی دلار را پایین بیاورد و دوباره یک رشد 15 درصدی به آن بدهد. و البته بهتر از طلا و دلار برای این کار بازار بورس و مسکن است.

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

در بالا صحبت های آقای سیف بود...
در آخرین نکته از صحبت های سیف آمده که با وجود بالا رفتن دلار، تورم زیاد نشده!!!!!!
این چگونه ممکن است؟
یعنی چرت و پرت گفته؟ یا واقعا یک ساز و کاری وجود داشته که با این که دلار رفته بالا ولی کالاها پایین مانده اند؟

اگر واقعا تورم را همزمان پایین نگه داشته باشند خیلی کار عجیبی کرده اند...

الحق و الانصاف هم نگاه کنیم خیلی از مواد همچنان قیمت های پایینی را تجربه می کنند... به عنوان مثال پوشاک را من نگاه می کردم... (من همیشه می روم چهارراه ولی عصر و رودکی و میرداماد و هفت تیر و به قیمت ها هم توجه می کنم...) از سال 92 بعید می دانم پوشاک گران تر شده باشند! ای بسا ارزان تر هم شده باشند!
در مورد خوردنی ها هم همین طور... بستنی و شیر و پنیر و ... تغییر چندانی نکرده اند...
در مورد نان و سایر خوراکی ها هم همین گونه...
در مورد مسکن هم می توانم بگویم از سال 92 چیزی گران نشده.

البته این را هم بگویم که دلار هم تا همین چند وقت پیش رشد زیادی نداشت... اگر سال 92 دلار 38000 ریال بود تا همین اواخر (یپش زا سال 2018) در همین حدود مانده بود...
پس با این حساب احتمالا حرف های آقای سیف همین جوری (بلوف، چرت و پرت) بوده.

http://i63.tinypic.com/2lmwduh.jpg

اصولا خیلی بعید است که نسبت ارز بالا برود و تورم بالا نرود... خیلی بعید است. خیلی سخت است.

بگذار این موضوع را بشکافیم...
آیا ممکن است؟ اگر ممکن است پس هنگامی که ارزش پول ملی دارد افت می کند باید قیمت کالاهای معمول (مصرفی های لازم (مایحتاج و ملزومات زندگی مانند خوراک) و پوشاک و مسکن و انرژی و خدمات) ثابت بماند.
این برای یک کشوری مانند چین (یا آمریکا یا هند...) که تقریبا همه چیز تولید می کنند می تواند اتفاق بیافتد و موضوع محتملی است.
ولی برای ایران بعید است.
چگونه ممکن است ارز برود بالا ولی کالاهای وارداتی نروند بالا... و چگونه ممکن است کالاهای وارداتی که بخش بسیار بسیار بسیار زیادی از خرید های مردم را هم تشکیل می دهند بروند بالا ولی تورم بالا نرفته باشد؟ اگر ما 70 درصد مصرفی هایمان را تولیدات داخلی مان تشکیل می داد می گفتیم این ممکن است... ولی وقتی ماشین لباس شویی و ظرف شویی و یخچال فریزرمان، وقتی تلویزیون و رایانه و لب تاپ و گوشی مان، وقتی نیم بیشتر خودروهایمان و حتی لباس تنمان خارجی است چگونه ممکن است ارز بالا برود و قیمت اینها ثابت بماند؟

خیلی بعید است...
مگر اینکه سود دلالان و وارد کنندگان کم شده باشد... به این نحو که دولت با رکودی که ایجاد کرده است قدرت خرید مردم را کاهش داده باشد و این کاهش قدرت خرید باعث شده باشد که مردم کمتر بخرند و بین وارد کنندگان و دلالان رقابت شدید ایجاد شده باشد و آنها هم مجبور به کاهش سود خودشان شده باشند. (که عملا می بینیم این کار شده است...) ولی این موضوع چند درصد می تواند تاثیر بگذارد و تا کی؟ مطمئنا سود واردکنندگان و دلالان به صفر که نخواهد رسید! (وگرنه این کار را می بوسند می روند سراغ یک کار دیگر) بالاخره باید به یک کمینه ای برسد و آنجا ثابت بماند.
جناب محمد حسین ادیب می گفت 30 درصد سود واردکنندگان و دلالان است (اگر اشتباه نکنم) خوب... با این رشد دلار (از 38000 ریال به 50000 ریال) اگر قیمت ها همچنان ثابت بماند یعنی عملا به آن کمینه ای که گفتیم رسیده ایم... و از این به بعد کاملا باید قیمت کالاهای وارداتی با نرخ ارز همبستگی داشته باشد. (باز هم تاکید می کنم که در ایران واردات بسیار زیاد است و این رشد قیمت را باید در همه جا ببینیم. از خودرو و لوازم خانگی گرفته تا حتی کره! چون مایه و اسانس کره هم از خارج می آید! و یک مدت که وارداتش متوقف شده بود کره ای در ایران نبود! این را من که کره خور حرفه ای هستم می دانم ;) )

آیا بانک مرکزی راهکار دیگری دارد؟ آیا مکانیزم دیگری این وسط وجود دارد که با اطلاع از آن بانک مرکزی بداند/بتواند هنگام بالا بردن ارز تورم را کنترل کند؟

مسئله ی بانک ها هم هست... همان گونه که گفتم این موضوع آتش زیر خاکستر است و اگر درب بانک ها باز شود یک تورم دست کم 50-60 درصدی آزاد می شود...
البته شاید بتوان گفت که با این جهش 11 درصدی ارز (5000 ریال از 45000 ریال) بخشی از آن از بین رفت. ولی دست کم 60 درصد کجا و 11 درصد کجا؟ باید دست کم هر دلار 70 هزار ریال بشود تا اثر آن کاملا از بین برود...

امکان این هست که دولت روحانی بخواهد همان کار احمدی نژاد را بکند و ابتدا قیمت دلار را کشیده بالا تا مردم بیایند بخرند و بعد خالی کند... (یعنی همان راه کاری که در یکی دو ارسال پیش در باره اش صحبت کردیم!) ولی تنها جایی هم که دولت می تواند آن تورم مخفی درون بانک را از بین ببرد در مسکن و بورس (سهام) است که دست دولت باز است و در هنگام عرضه حرف ها برای گفتن دارد... ولی در مورد طلا و ارز مطمئنا دولت کم می آورد و نمی تواند پاسخگوی سیل سپرده های متورم شده باشد!

جمع بندی حرف ها هم این شد که: بیشتر از این امکان واگرایی میان نرخ ارز و تورم وجود ندارد و از این به بعد اگر دلار گران شود کالاها هم باید گران شوند. و نیز اینکه آن تورم 60 درصدی که در بانک ها بود 11 درصدش با این حرکت دولت خنثی شد و 50 درصد دیگرش مانده. و طبق پیشبینی های پیشین (حالت زرنگی) امکان دارد دولت به صورت فرسایشی دلار را پایین بیاورد و دوباره یک رشد 15 درصدی به آن بدهد. و البته بهتر از طلا و دلار برای این کار بازار بورس و مسکن است.

وزیر اقتصاد: بانک ها بایستی تا خرداد ماه اموال مازاد خود را بفروشند
/ نتوانند، ٢٠ تا ۵٠ درصد مالیات خواهند داد، طبق قانون وزیر اقتصاد در
گفتگویی با اشاره به اینکه بر اساس مهلتی که دولت برای بانک ها تعیین
کرده است، آنها حداکثر باید تا خرداد ماه سال ١٣٩٧ اموال مازاد خود را
به فروش برسانند، گفت: طبق قانون در صورتی که بانکی نتواند این اموال
را بفروشد به صورت پلکانی از ٢٠ تا ۵٠ درصد باید مالیات به سازمان امور
مالیاتی بپردازد و...

*بورس۲۴ :***وزیر اقتصاد در گفتگویی با اشاره به
اینکه بر اساس مهلتی که دولت برای بانک ها تعیین کرده است، آنها حداکثر
باید تا خرداد ماه سال 1397 اموال مازاد خود را به فروش برسانند، گفت: طبق
قانون در صورتی که بانکی نتواند این اموال را بفروشد به صورت پلکانی از 20
تا 50 درصد باید مالیات به سازمان امور مالیاتی بپردازد.

مسعود کرباسیان ادامه داد: بدین ترتیب فروش اموال مازاد به نفع شبکه بانکی
هم هست، چرا که با فروش آن و تبدیل اموال به پول نقد ضمن افزایش سرمایه در
ازای اعطای تسهیلات سود دریافت می کنند، اما در غیر این صورت باید جریمه
مالیاتی بپردازند.

*منبع: فردا نیوز *



_____________________
نقل قول از مهدی ساسانی:

ابتدا کمی رونق به بازار مسکن دادند
یعنی به نوعی بر اساس آمار های اعلامی مشخص بود حجم معاملات مسکن به نسبت سال گذشته کمی رشد کرده بود این چند ماه

حالا در طرف دیگر امارهای بانک مرکزی نشان میداد قیمت ملک نیز به طور متوسط 26 تا 27 درصد رشد کرد در این جریانات

که البته با توجه به رشد قیمت دلار و تورم موجود این 26 تا27 درصد زیاد هم غیر منطقی نیست

حالا طرح ضربتی برای بانکها گذاشتند که باید اموال خود را نقد کنند

این موضوع هم نکته خوب دارد هم بد

♦️از نکات خوبش میشه به اینها اشاره کرد که :
اول اینکه با این کار بانکها از بنگاهداری خارج و به سمت بانکداری هدایت می شوند(البته در ظاهر)
دوم اینکه اگر تقاضایی در بازار مسکن ایجاد شده که این تقاضا باعث افزایش قیمت مسکن شده الان با افزایش سطح عرضه کمی کنترل می شود

♦️اما نکات منفی هم اینکه :

باید دید املاک بانکها با چندین درصد زیر قیمت بازار (به خاطر فوریت سه ماهه) به کدام ژن های خوب انتقال پیدا میکند و این وسط چه اشخاصی باز ذینفعان اصلی خواهند بود

(چیزی شبیه بازی ژن های خوب در بحث سپرده و ارز)

دوم اینکه بازار مسکنی که قرار است تازه از رکود خارج شود شاید با اینکار اگر درست مدیریت نشود بار دیگر به رکود فرو برود

?پی نوشت:
آنقدر از این بازی ها در این مملکت دیده ایم که تا یک طرحی داده می شود مجبوریم دنبال ذینفعان ان طرح باشیم که همیشه منفعت ملت آخرین بوده است

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

عناوین اخبار مهم این مدت + بررسی وضعیت آمریکا و منطقه و چین و روسیه
__________________________________________________ _______

سلام
اخبار موثر و بزرگ این مدت:

1. جنگ تجاری چین و آمریکا که ابتدا با تعرفه ی واردات فولاد آمریکا نسبت به کل دنیا آغاز شد و سپس با کاهش دامنه ی این تعرفه ها و قلم خوردن اتحادیه ی اروپا! و کشورهای آمریکایی! و خلاصه تقریبا تمام کشورها، این دامنه به چین و چند کشور دیگر (من جمله ترکیه!) ختم شد و در مقابل هم چین روی چندین قلم از کالاهای آمریکایی (به جز ذرت!) تعرفه بست. چین یک بازار نفت هم ایجاد کرده که در آن تجارت با یوان انجام می شود! و به همین راحتی در همین چند روزه حجم داد و ستدهایش از برنت بیشتر شده!!! و احتمال این می رود که سایر کالاها نیز به این قلم اضافه شوند!
   

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

2- خبر دیگر مسائل سوریه بود که تقریبا ماهی به دم خودش رسیده و ترکیه دارد آنجا پاکسازی های نهایی را انجام می دهد و پ.ک.ک (که بیشتر از همه تهدید ایران است! را سرکوب می کند!) و بن سلمان هم گفته اشکال ندارد، بشار اسد در قدرت بماند! و ترامپ هم گفته ما از سوریه می رویم ( و البته بلافاصله زیردستانش حرفش را پس گرفته اند...) (یادتان هست چه زمانی ما در این جستار پیشبینی کردیم کار چگونه پیش خواهد رفت؟؟؟ اگر خاطرتان باشد زمانی که ناو آمریکا خورد گفتیم تحلیل ها تثبیت شد... و همین طور از آن زمان تثبیت های دیگر را هم گرفتیم تا اینجا... الان هم هنوز دوستان هستند که می گویند ائتلاف عربی/غربی سوریه را چند روز دیگر خواهد گرفت... ولی آن زمان هم اشتباه می کردند... من جمله آن یکی که آمده بود در این جستار به ما می خندید! :)) )

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

3- مسئله ی دیگر این است که نبرد بعدی ایران و آمریکا دارد به دو کشور افغانستان و پاکستان می رسد. (لیبی فعلا حرفش نیست.) الان زمان بررسی ندارم ولی کوتاه سخن اینکه آمریکا دیگر آن آمریکای زمان بوش نیست! البته آن زمان هم خیلی بی مهابا عمل نمی کرد ولی از زمان اوباما کمی محتاط تر شد و در زمان ترامپ دیگر کاملا حالت منفعلانه و ترس به خودش گرفته و ضربه ها و تکانه های بزرگش به دیگر کشورها از عمل به سمت حرف منعطف شده... (توجه کنید که این برررسی ها را ما تلاش می کنیم بدون جانبداری انجام دهیم و از شما هم می خواهیم که بدون جانبداری و فقط از سر صدق و فهم اینها را بخوانید.) (توجه کنید که حرف مهم نیست و در عمل ترامپ به مراتب محتاط تر از اوباما و بوش و پیشینیانش عمل می کند.) اگر این طور پیش برود به زودی (یعنی چندین سال دیگر) افغانستان و پاکستان هم مانند عراق و سوریه از مرزهای آمریکا دور خواهند شد و به ایران ملحق خواهند شد! (باز هم اگر تعجب کردید باید صبر کنید...)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

4- مسئله ی دیگر تنش هایی بود که چندی پیش به ایران وارد شد و بلافاصله اثر نظامی اش را در مرزهای رژیم صهیونیستی و سعودی دیدیم. من جمله چندین موشک که از یمن پرتاب شد و نیز یک پهباد رژیم اشغالی که افتاد (سرنگون شد؟) و البته بلافاصله یک پهباد دیگر آمد و آن را منهدم کرد... و در ادامه تظاهرات گسترده ای از غزه هم چند روز پیش به وجود آمد که 1500 نفر! مجروح و 15 نفر شهید داشت! و احتمالا این آخر داستان نخواهد بود... و از سمت دیگر هم یکی از سعودی ها گفته با چهارتا موشک دانگ فنگ اگر بخواهیم تهران را نابود می کنیم. یادمان باشد که بن سلمان یکی دو بار دیگر به آمریکا حال داده! و اصطلاحا شیرش را دوشیدند... که خودش می گفت یکی از آنها حاصل همان جمع کردن شاهزاده ها بوده که اگر اشتباه نکنم گفته بود 100 میلیارد دلار از همان بازداشت ها جمع کرده بوده! برای ترامپ! اگر خاطرتان باشد ما پادشاهی بن سلمان را با اواخر پادشاهی محمد رضا پهلوی در ایران مقایسه کرده بودیم که شروع کرده بود به اصلاحات! و غرب داشت در آن دوره ی آخر وضع اقتصادی/سیاسی/اجتماعی داخل ایران را به صورت نسبی بهبود ببخشد و همزمان شیر ایران را هم بیشتر از همیشه می دوشید و تسلیحات خوبی هم به ایران می فروخت! به هر حال... چندین بار اگر خاطرتان باشد در چند سال اخیر تا موضوع ایران جدی شده در مرزهای رژیم صهیونیستی و سعودی درگیری ها به شدت و به سرعت زیاد شده! اخیرا هم انگار یمنی ها حمله به آرامکو را شدت بخشیده اند! این (برای من) یعنی اینکه ایران خوب دارد بازی می کند! و جوانب امر را خوب سنجیده و مهره ها را خوب برداشته! تا اینجای کار... به خصوص اینکه تمام جنگ های اخیر را به درازا کشانده! و نشان داده می تواند حسابی در جنگ ها هزینه های طرف را (و البته هزینه های خودش را!) بالا ببرد! و می تواند حسابی جنگ های فرسایشی و چریکی انجام دهد! این را می توانید در لبنان آباد، سوریه ی ویران، غزه ی کاملا محاصره شده، عراق گرفتار داعش (که خودش اصل چریک و فرسایشی بود) و از همه مهمتر، به وضوح در یمن (که چندین نوبت جای جایش زیر و رو شده! ولی هنوز سر موقع موشک می زند) بینید! این درگیری ها یک پیام روشن برای طرف های جهانی و ابرقدرت ها دارد... اینکه حتی اگر شما تهران را یا کل ایران را با بمب اتمی بزنید امکان این هست که خودتان را درگیر یک جنگ فرسایشی/چریکی بکنید که پس از ده سال در کمال ناباوری جمهوری اسلامی برنده ی آن باشد!!! این امکان هست که اگر به طور کامل جمهوری اسلامی را در ایران از بین ببرید فردا در آفریقا یا حتی در خود آمریکا با شما مواجه شود! و به نگر من این تهدید ها دست کمی از (تهدید ِ ) داشتن بمب اتم کم نیست! و ای بسا از بمب اتم هم بدتر باشد... چرا که شما اگر همزمان به تمام نقاط کشور مقابل که بمب اتم در آن هست حمله کنید احتمالا دیگر کاملا نابود خواهد شد و شما به سرعت پیروز نبرد خواهید بود... (چند بار هم گفتیم در این جستار که به نگر ما ایران به جز خاورمیانه در نقاط دیگر جهان هم کارهایی کرده... من جمله چند کشور آفریقایی و آمریکایی و آسیایی، حتی داخل چین و روسیه و ایالات متحده!)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

5-مسئله ی دیگر دوره ی بن سلمان (ولیعهد یا بهتر است بگوییم پادشاه سعودی) بود در آمریکا و چند کشور دیگر که یک کمک 1 میلیارد دلاری به سازمان ملل کرد و سازمان ملل هم بلافاصله یک بحثی راجع به ارسال موشک از ایران به یمن داشت (که این خبر چندان قوی نیست.) و از طرف دیگر با داماد ترامپ (که می گویند نفوذ دارد) صحبت کرد و با بیل گیتس صحبت کرد و با چند نفر از لابی صهیونیستی صحبت کرد و (آن چه که برای من بسیار مهم است این است که) در انتها گفت اگر ایران به کارهای خودش در منطقه ادامه دهد در 10 تا 15 سال آینده با ایران جنگ خواهیم کرد! این که گفته 10 تا 15 سال برای من خیلی اهمیت دارد و به نگرم نشان از این است که از سمت آمریکایی ها حمایت نشده! و بالکل احتمال درگیری ایران/سعودی را از بین می برد و احتمالا جنگ یمن هم به پایان خودش دارد نزدیک می شود! (فقط با استفاده از همین خبر ِ به ظاهر نه چندان با اهمیت، بنده به راحتی وزن این احتمال را این قدر حاضرم بالا ببرم! البته وزن این احتمال از پیش زیاد بود و اگر دوستان خاطرشان باشد پیش تر روی این مسئله کار کرده بودیم)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

6- مسئله ی بسیار بسیار بسیار بسیار با اهمیت این روزها (در کنار جنگ تجاری چین/آمریکا) قضیه ی جنگ سیاسی آمریکا با روسیه است که این کار را کاملا غیر مستقیم و با استفاده از انگلیس و اتحادیه ی اروپا و دیگر متحدانش دارد انجام می دهد. این موضوع فووووووق العاده با اهمیت است. شمار زیادی از دیپلمات های روس توسط آمریکا و اتحادیه ی اروپا اخراج شدند! گمان نکنم این موضوع را پوتین در خواب هم پیشبینی کرده باشد! خیلی جالب بود... بگذار یک بررسی خلاصه از وضعیت کنونی آمریکا و منطقه همین جا ارائه بدهم: روسیه سال به سال دارد بزرگتر و قوی تر می شود و این موفقیت هایش را مدیون تلاش های چندین ساله ی پوتین است... ولی پایش را هم دارد از حدش فراتر می گذارد... گرجستان... اوکراین (و یک جای دیگر که یادم نمی آید) و از همه بدتر سوریه که تقریبا با گروه ایران هم بسیار نزدیک شد... فراموش نکنیم که روسیه یک زمانی گرجستان بوده... هرچند اکنون نیست ولی باز دارد قدرتمند می شود! و از طرف دیگر کشورهای CIS را هم هنوز نصفه نیمه دارد... از طرف دیگر چین هم دارد قدرتمند می شود و ایران هم که کاملا با آمریکا مشکل دارد و با اروپایی ها نصفه نیمه مشکل دارد، دارد به آنها نزدیک می شود! پس روسیه خطرناک است! سر قضیه ی اوکراین روسیه خودش را نشان داد... و خواستش را هم تحمیل کرد! جایی که از یک طرف کل کشورهای اروپایی و آمریکا ایستاده بودند و یک طرف روسیه... (در گرجستان نصفه نیمه آمریکا بود و اروپا نبود) حتی در بحث نظامی هم اروپایی ها به شدت پشت طرف ِ اوکراین جدید را گرفتند... و از آن هم فراتر رفتند و آمریکا و اروپا کلا روسیه را تحریم کردند! و نتوانستند! چون اکنون روسیه دیگر نقطه ضعف شوروی سابق را هم کمتر دارد... و از دید اقتصادی خودش را بسته! حالا این روسیه در سوریه هم کار را تمام کرده و حرفی که زده را به انتها رسانده! هر چند آمریکا به صورت صریح و قاطع بر خلاف روسیه گام نهاد! (باز هم اشاره دارم به آن لشکرکشی گسترده ی آمریکا به سوریه در زمان اوباما که حتی آن ناوگان به نزدیکی سوریه هم نرسید! این را در کنار آن ضعف اخیر آمریکا که گفتم و بررسی های پیشین از احتمال نابودی آمریکا در 10-20 سال آینده که گفته بودم قرار بدهید!) حالا همه ی اینها را با هم در کنار جنگ اقتصادی چین/آمریکا و نبرد آینده ولی کاملا نزدیک و نیابتی ایران/آمریکا در آینده در افغانستان و پاکستان و لیبی بگذارید... کاملا احمقانه است که یک کشور (حتی به بزرگی آمریکا) بیاید و همزمان چندین موضوع برای خودش بتراشد... (کره ی شمالی هم هست... ولی کلا ما آن را جدی نمی گیریم... بیشتر یک کارت درون دست چین است تا یک تهدید مستقل!... اخیرا هم «اون» قرار شده با «ترامپ» دیدار کند... که این هم مهم نیست! کلا خیلی از حرف ها و کارهای ترامپ و اون و بن سلمان و امثالهم زیاد مهم نیست... آمار چرت و پرت زیاد می دهند... انحراف معیارشان بالا است!) (مطمئن باشید جنگی که اکنون آمریکا با چین دارد به مراتب بزرگتر و مهمتر از جریان ایران یا روسیه یا کره ی شمالی است!!!) خلاصه اینکه کار آمریکا الان سخت است... هیچ انسان دانایی چند جنگ گسترده را با هم آغاز نمی کند... البته احتمال این هم هست که چین و ایران و روسیه از مدت ها پیش با هم هماهنگ کرده بودند و این مسائل را دارند بسیار هماهنگ شده پیش می برند... (البته احتمالش زیاد نیست.) یعنی آمریکا این کار را نکرده، تو دام افتاده و همین جور در باتلاق دارد فرو می رود... ولی به هر حال... هر چه بوده و هر چه هست... انتظار چیزی به نام جنگ جهانی را نداریم... به خصوص با وضعیت نرمی که آمریکا و اروپا اخیرا پیدا کرده اند... و اگر باشد جنگ های نیابتی و یا مستقیم ولی ضعیف مانند جنگ عراق و سوریه خواهد بود... و تعیین کننده ی مهم هم اینجا اروپا خواهد بود... (مانند جنگ جهانی!) به خصوص انگلیس و کشورهای بریتانیا... و پس از آن فرانسه و چند کشور همراهش. (باز آلمان اینجا تقریبا بی تاثیر است... با اینکه همیشه در رسانه ها همپا و همتای انگلیس و فرانسه می آمده... ولی تقریبا می شود گفت از دید جهانی وزنی ندارد! هیچ!) احتمال اینکه آلمان و فرانسه مقداری به سمت ایران/چین/روسیه بچرخند هم هست! چون همان گونه که گفتم (هر چند اروپا با آمریکا راحت تر است و از چین و روسیه و ایران هر سه بیزار است... ولی) طرف آمریکا می تواند طرف بازنده باشد! این را هم به تمام بررسی ها اضافه کنم که چرا آمریکا ضعیف است و ضعیف تر می شود: خلاصه می کنم: به خاطر ساختار اجتماعی، نبود باور، نبود دستاویز اتحاد، نبود سیاستمداران تعیین کننده (مانند رئیس جمهور چین و روسیه یا کسی مانند چرچیل)، به خاطر ضعف ریشه ای اقتصادی و در لبه ی پرتگاه قرار گرفتن از آن دید. کلا فروپاشی آمریکا در ده بیست سال آینده برای من هر روز روشن و روشن تر می شود و گمان کنم این هم از آن موارد پیشبینی هایی بشود که اکنون تعجب می کنید و یک روز به یادش خواهید افتاد. مسئله ی بسیار مهم که رویش تاکید می کنم سیاستمداران اصلی آمریکا هستند... در آمریکا چیزی به نام «آرمان» یا «ارق (عرق) ملی» یا «میهن دوستی» وجود ندارد... (حالا کار به عموم نداریم ولی) شما اگر یک سیاستمدار اصلی و تعیین کننده بودید که در آمریکا بودید که بین دو احتمال قرار گرفته بودید کدام را انتخاب می کردید؟ 1- ایجاد جنگی که 10 درصد احتمال دارد در آن جنگ جان شما هم در آمریکا به خطر بیافتد. (حالا چه ترور چه ایجاد چیزی به نام داعش و یا جنگ هسته ای) و یا 2- نرمش و تهدید و جنگ های غیر ضربتی و غیر گسترده؟ کدام را انتخاب می کردید؟ موضوع این است... علاوه بر اینها بحث اقتصادی چین و یا حتی اتحادیه ی اروپا هم به موضوعات اضافه می شود... آمریکا تراز تجاری درستی ندارد... از طرف دیگر با یکی دو ضربه ی معمول دیگر مانند بحرانی که در چند سال پیش به وجود آمد و از مسکن آغاز شد ممکن است به راحتی اقتصاد آمریکا از بین برود! حال اگر شما بودید با این وضع یک جنگ تمام عیار را آغاز می کردید؟ یا نه؟

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

7- مسئله ی دیگر مقداری درگیری در اهواز بود که زیاد گسترده و مهم نبوده و بیشتر بی بی سی آن را پی گیری کرده. (درگیری در تهران بسیار مهم است که دوستان می گفتند احتمالا دوباره به وجود خواهد آمد! و البته در بررسی ها هم گفتیم که اگر وضعیت بانک ها درست نشود قطعا یک مسائل عظیم و جدی برای کل مملکت به وجود خواهد آمد! و اهیمت این موضوع فوووووووق العاده بالا است... و نمی دانم دقیقا این تدبیر و امیدی ها می خواهند چه کنند...)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

8- مسئله ی دیگر بهود اوضاع اقتصادی داخل آمریکا بود. نرخ اشتغال و بهره و ... خوب... من زیاد در این زمینه متخصص نیستم... نه از بعد سیاسی اش و نه از بعد اقتصادی اش... ولی در کل می گویند بهبود وضع اقتصادی آمریکا و چین خوب است! (برای اینکه نفت و سایر کالاها را بیشتر مصرف می کنند و از سوی دیگر موجب رونق سایر شرکت ها در کشورهای دیگر هم می شوند... چه از دید مصرف داخلی آنها و چه از دید مشارکت شرکت ها در تولید و در جریان افتادن امور و وابسته بودن اقتصادها به هم ولی اینکه چقدر این قضیه به ایران می تواند مرتبط باشد... را نمی توانم دقیق ارزیابی کنم.)

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

9- آهان! مسئله ی فوق مهم دیگر اشتباه دیگر مسئولان تدبیر و امید بود که آمدند و جلوی خرید و فروش دلار را گرفتند و کلی طلا حراج کردند! که با این کار عملا به جای از بین بردن اشتباه پیشینشان (که اصل اشتباه را همان گونه که گفتیم در بانک خودشان به وجود آوردند) آمدند اینها یک قوز بالای قوز قبلی خودشان (و البته ما) گذاشتند! و بدتر از اینها این که یک شبه در میانه ی تعطیلی ها و عید سال نو دلار را 5000 ریال (معادل 11 درصد) گران کردند! و باز هم از این بدتر اینکه شب قبلش رئیس دولت تدبیر و امید هم آمد در تلویزیون به مردم گفت که مردم خیالشان از دلار راحت باشد... (اگر خاطرتان باشد اصلا به خاطر حرفی مشابه همین در مورد بورس ما این جستار را باز کردیم!) این خیلی روی مردم تاثیر می گذارد! ابتدا اینکه اعتمادشان نسبت به دولت کاملا سلب می شود و از این به بعد بیشتر احتمال می دهند اگر دولت به سمت چپ اشاره کرد، اوضاع به سمت راست برود! و از طرف دیگر هم باعث می شود اصل مسئله مانند آتش زیر خاکستر شعله ور بماند (اصل مسئله سپرده ها است که دارد گنده تر می شود) و زبانه های این آتش (چنانچه پیشتر هم پیشبینی کرده ایم) از جاهای دیگری و به شکل بدتری بیرون خواهد زد! این خیلی مهم است... چون دلار دو سه جور روی بورس تاثیر می گذارد خیلی مهم است که روی این قضیه تمرکز کنیم. (1- دلار که برود بالا سودهای بورسی همه بی اثر می شود و مانند این است که یک زیان گسترده روی تمام چیزهایی که ریالی بوده اند حساب شود! یعنی تمام سرمایه های ما در بورس 11 درصد در چند روز پیش افت کرد! این یک زیان بود! 2- در کوتاه مدت با رشد دلار سرمایه ها خیلی راحت و سریع از بورس خارج می شوند و می روند در بازار ارز 3- با رشد میان مدت/بلند مدت دلار یک سری صنایع منتفع و یک سری دیگر متضرر می شوند و بعدها اگر افزایش نرخ بگیرند دوباره باید بررسی شوند.) در مورد دلار بنده احتمال بیشتر را به این می دهم که دولت تصمیم دارد (به توصیه ی آقای محمد حسین ادیب!) تکانه هایی به دلار بدهد و هر چند وقت یک بار دلار را یک باره گران کند و سپس آهسته آهسته مقداری از آن رشد را اصلاح کند...

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

10-می گویند اوبر بانک از ایران رفته، و احتمال اتمام برجام هم هست... نمی دانم... زیاد برایم معلوم نیست... نامعلوم و گنگ است برایم. (باید یک بررسی در این خصوص داشته باشم) به هر حال... من باز هم در این مورد خوش بینم... نه از این لحاظ که می دانم برجام خواهد ماند یا چه... بلکه از این لحاظ که قیمت خیلی از نمادها در کف است! و وقتی قیمت ها در کف باشد زیاد خبر بد برایش تاثیر ندارد! :) (البته این هم باز نسبی است و گاهی در کف هم می تواند برخی خبرهای بد تاثیر داشته باشد! آن هم چه تاثیری! و البته تا چه کفی باشد و چه خبری؟! و این خبر برجام به دید من پیشخور شده! :) و بازار منتظر خبر خوب است! نه بد!)

مسئله ی دیگر در کل امسال، نرخ کالاها بود... که پارسال رشد خیره کننده ای داشتند همه ی اینها... بررسی نکردم ولی هر رشدی باید یک اصلاحی داشته باشد... البته یادم می آید از زمانی که نفت 30 دلار بود ما 80 دلار را برای آن پیشبینی کرده بودیم و هنوز هم گمان کنم در بلند مدت جای رشد دارد... ولی در چند ماه آینده شاید افت داشته باشیم! دست کم نمودار برخی از فولادی ها و پالایشگاهی ها و کلا صنایع وابسته به کالاها را که نگاه می کنم به نگرم می آید که باید یک افت داشته باشیم... یک اصلاح... هر چند این اصلاح اندازه ی ریالی/دلاری زیادی نداشته باشد ولی از دید زمانی نمودارهای اینها منتظر یک اصلاح هستند. و می دانیم که کالاها در ایران هم بر روی شرکت هایی که مستقیما با کالاها کار می کنند تاثیر می گذارند و هم بر روی شاخص بورس (و سایر نمادها).

[mhjboursy]

پاسخ : تدبیر✘ و امید☹

* جمع بندی مطالب:
در بلند مدت چشم انداز خیلی خوب است. احتمال به ثمر نشستن اقدامات بسیار بلند مدت ایران در حوزه های سیاسی/نظامی بسیار زیاد است. (بازه ی دو سال تا ده سال آینده) (اقداماتی که احتمالا از همان 40 سال پیش آغاز شده بودند!)
در میان مدت بسیار اوضاع نامعلوم و نگران کننده است. افزایش شدید قیمت دلار و تورم. مسئله ی بسیار وخیم بانک ها. احتمال ایجاد اغتشاش و سوء مدیریت دولت تدبیر و امید تهدیدات جدی ای هستند.
در کوتاه مدت بسیار اوضاع نامعلوم است ولی بد نیست. برجام و در کف بودن یک سری از قیمت سهام.