کارگاه اندیشه ?

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • mhjboursy
    ستاره‌دار (۱۳)
    • Jul 2013
    • 18270

    #76
    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

    در اصل توسط sooroosh1315 پست شده است View Post
    جانس (به انگلیسی: Jounce) یا اسنپ در فیزیک عبارت است مشتق چهارم بردار مکان نسبت به زمان یا نرخ تغییرات جرک نسبت به زمان. جانس با معادلات زیر توصیف می‌شود.

    ی وقت نشستی تو ماشین می خوای شروع کنی به حرکت، یک تا صد ماشین، 100 ثانیه طول میکشه و چه لذتی هم میده وقتی شتاب رو به جلو هست و پشت کمرت تکیه گاه صندلی هست، 100 ثانیه تک تک مهره های کمرت لذت می برن،
    بعد سرعت میرسه به 100، یک لحظه ی ترمز میگیری، سرعت میرسه به 50، یعنی هنوزم داری با ی سرعت خوب رو به جلو میری و اصلا متوقف نشدی، فقط ی لحظه، یک شتاب منفی رو تحمل کردی،

    نمی دونم چرا اینا رو گفتم ������
    ولی احساس افسردگی بدی دارم:/

    ی وقت توقع داری سهم منفی پنج بخوره و منفی3 میخوره، کلی خوشحال میشی با اینکه ضرر کردی!

    ی وقتم توقع داری 20 درصد بگیری، فقط 7 درصد گرفتی، با اینکه تو سودی، ولی حالت خوب نیست.

    آدمیزاد (حال و احوالش) چیز جالبیه، خودآگاهم با مشتق مشکل داره هنوز که هنوزه، نمی دونم این ناخودآگاه مشتق و انتگرال از کجا یاد گرفته.������

    بهمن ماه، مبارک.

    (مقدمه،
    در پرانتز:
    در فلسفه بحثی هست تحت عنوان علت و معلول.
    یکی از خوبی‌های آن در تقابل قرار دادن آن با بحث زمان است.
    ما معمولا همه چیز را زمانی می‌بینیم. (زمانی/مکانی)
    به عبارتی دید ما سطحی است. افقی است.
    ولی در فلسفه ما این بحث یاد می‌گیریم که عمودی نگاه کنیم. کلی نگاه کنیم.
    این‌قدر به خود زمان دقت نکنیم بلکه به یک پله قبل از زمان نگاه کنیم و قبل از زمان هم «زمانی» نیست.
    )
    ======================
    مشتق خودش نباید به تنهایی بررسی شود. بلکه باید در راستای مرتبه/مرتبه‌های بالاتر از خودش دیده و بررسی شود.
    شبیه امواج الیوت. که ما از بالاترین درجه آغاز باید بکنیم به شمارش. و اگر این کار را نکنیم یک وقت موج سی و موج سه را با هم اشتباه می‌گیریم.
    چون می‌دانم در جستار درباره‌اش توضیح دادم دیگر زیاده‌گویی نمی‌کنم.
    آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2020/01/21, 06:58.
    «محمد حسین» هستم.
    امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

    نظر

    • مرشد
      عضو فعال
      • Mar 2012
      • 683

      #77
      پاسخ : کارگاه اندیشه ?

      روزی روزگاری نه در زمان های دور در همین حوالی مردی زندگی می کرد که همیشه از زندگی خود گله مند بود و ادعا می کرد بخت با من یار نیست تا وقتی بخت من خواب است زندگی من بهبود نمی یابد.
      پیر خردمندی وی را پند داد تا برای بیدار کردن بخت خود به فلان کشور نزد جادوگری توانا برود. او رفت و رفت تا در جنگلی سرسبز به گرگی رسید. گرگ پرسید: ای مرد کجا می روی؟
      مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست! گرگ گفت: می شود از او بپرسی که چرا من هر روز گرفتار سر دردهای وحشتناک می شوم؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.
      او رفت و رفت تا به مزرعه ای وسیع رسید که دهقانانی بسیار در آن سخت کار می کردند. یکی از کشاورزها جلو آمد و گفت: ای مرد کجا می روی؟ مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!
      کشاورز گفت: می شود از او بپرسی که چرا پدرم وصیت کرده است من این زمین را از دست ندهم زیرا ثروتی بسیار در انتظارم خواهد بود، در صورتی که در این زمین هیچ گیاهی رشد نمی کند و حاصل زحمات من بعد از پنج سال سرخوردگی و بدهکاری است ؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.

      او رفت و رفت تا به شهری رسید که مردم آن همگی در هیئت نظامیان بودند و گویا همیشه آماده برای جنگ. شاه آن شهر او را خواست و پرسید: ای مرد به کجا می روی ؟ مرد جواب داد: می روم نزد جادوگر تا برایم بختم را بیدار کند، زیرا او جادوگری بس تواناست!
      شاه گفت: آیا می شود از او بپرسی که چرا من همیشه در وحشت دشمنان به سر می برم و ترس از دست دادن تاج و تختم را دارم، با ثروت بسیار و سربازان شجاع تاکنون در هیچ جنگی پیروز نگردیده ام ؟ مرد قبول کرد و به راه خود ادامه داد.

      پس از راه پیمایی بسیار بالاخره جادوگری را که در پی اش راه ها پیموده بود را یافت و ماجراهای سفر را برایش تعریف کرد. جادوگر بر چهره مرد مدتی نگریست سپس رازها را با وی در میان گذاشت و گفت: از امروز بخت تو بیدار شده است برو و از آن لذت ببر! و مرد با بختی بیدار باز گشت. به شاه شهر نظامیان گفت: تو رازی داری که وحشت برملا شدنش آزارت می دهد، با مردم خود یک رنگ نبوده ای، در هیچ جنگی شرکت نمی کنی، از جنگیدن هیچ نمی دانی، زیرا تو یک زن هستی و چون مردم تو زنان را به پادشاهی نمی شناسند، ترس از دست دادن قدرت تو را می آزارد. و اما چاره کار تو ازدواج است، تو باید با مردی ازدواج کنی تا تو را غم خوار باشد و همراز، مردی که در جنگ ها فرماندهی کند و بر دشمنانت بدون احساس ترس بتازد. شاه اندیشید و سپس گفت :حالا که تو راز مرا و نیاز مرا دانستی با من ازدواج کن تا با هم کشوری آباد بسازیم. مرد خنده ای کرد و گفت: بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر تو نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت…

      به دهقان گفت: وصیت پدرت درست بوده است، شما باید در زیر زمین بدنبال ثروت باشی نه بر روی آن، در زیر این زمین گنجی نهفته است، که با وجود آن نه تنها تو که خاندانت تا هفت پشت ثروتمند خواهند زیست. کشاورز گفت: پس اگر چنین است تو را هم از این گنج نصیبی است، بیا باهم شریک شویم که نصف این گنج از آن تو می باشد. مرد خنده ای کرد و گفت: بخت من تازه بیدار شده است، نمی توانم خود را اسیر گنج نمایم، من باید بروم و بخت خود را بیازمایم، می خواهم ببینم چه چیز برایم جفت و جور کرده است! و رفت…

      سپس به گرگ رسید و تمام ماجرا را برایش تعریف کرد و سپس گفت: سردردهای تو از یکنواختی خوراک است اگر بتوانی مغز یک انسان کودن و تهی مغز را بخوری دیگر سر درد نخواهی داشت! شما اگر جای گرگ بودید چکار می کردید ؟ بله. درست است! گرگ هم همان کاری را کرد که شاید شما هم می کردید، مرد بیدار بخت قصه ی ما را به جرم غفلت از بخت بیدارش درید و مغز او را خورد.
      آخرین ویرایش توسط مرشد؛ 2020/01/21, 12:25.

      نظر

      • mhjboursy
        ستاره‌دار (۱۳)
        • Jul 2013
        • 18270

        #78
        پاسخ : کارگاه اندیشه ?

        بررسی دو نمودار نسبت به هم
        ==================
        روش‌ها:
        ۱- تقسیم کردن دو نمودار (یکی بر دیگری).
        ۲- کنار هم رسم کردن دو نمودار.
        الف) هر دو از یک جا آغاز شوند.
        ب) مهمترین دره یا قله‌ی هر دو روی هم منطبق شود.
        ج) بخش زیادی از نمودارها روی هم بیافتد و بیشترین تماس را داشته باشند.
        ۳- ایجاد یک نشانگر با خاصیت محدود شده از هر دو و مقایسه‌ی نشانگرهای مشتقه (به جای اصل نمودارها). (بیشتر حالت درصدی در آوردن و بیشتر تفریق کردن.)
        ۴- تفریق کردن دو نمودار از هم (اینجا هم در حقیقت به صورت یک نشانگر در می‌آیند تقریبا: به صورت نمودار درصدی)



        دوستان (قدیمی بیشتر) بیشتر از این گونه‌ی شماره‌ی یک استفاده می‌کنند. یعنی دو نمودار را بر هم تقسیم می‌کنند و می‌گویند فلان چیز نسبت به فلان چیز.
        من این کار را نمی‌کنم. من بیشتر مدل شماره‌ی سه را می‌پسندم. یعنی یک نشانگر از هر دو می‌سازم بعد این دو را با هم مقایسه می‌کنم. برای اینکه ذهنم بیشتر این‌گونه بار آمده (آورده‌ام‌اش).

        توضیح: دو صدا را که شما می‌شنوی... نمی‌توان به آسانی آنها را با هم مقایسه کرد. باید یک مولفه‌ی مشترک از هر دو استخراج کنی بعد این عامل مشتقه را مورد بررسی قرار دهی. چیزی مانند بسامد و بلندا و فاز و لحن! و معنا (و دیگر خصوصیات معنا مانند ژرفای معنا و درستی معنا و زیبایی) و ... ولی همین‌جوری اگر بخواهی دو صدا را با هم مقایسه کنی؟؟؟ معنی نمی‌دهد.
        پس از این توضیح (و به خاطر اینکه اینجا جستار اندیشه است) می‌گوییم که همان مورد شماره‌ی یکم هم در حقیقت زیرمجموعه‌ی مورد شماره‌ی سوم است به شرطی که خودش یک مولفه‌ی مشتقه مشترکه باشد (و هست). ولی باز با این حال ما علاقه داریم که دوباره از آن موارد جزئی‌تری مشتق کنیم.
        «محمد حسین» هستم.
        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

        نظر

        • mhjboursy
          ستاره‌دار (۱۳)
          • Jul 2013
          • 18270

          #79
          پاسخ : کارگاه اندیشه ?

          یک چیزی را چندین بار گفته‌ام و باز هم می‌خواهم بگویم و آن متناسب بودن راهبردها برای دوره‌های متفاوت (از بازار) است.
          همین.


          توضیح بیشتر اینکه شما مثلا دارید روی یک راهبرد سرمایه‌گذاری می‌کنید و کاملا به آن واقف شده‌اید... بعد از مدتی که از آن جواب گرفتید می‌بینید که دیگر آن کارایی سابق را ندارد و ای بسا واکنش معکوس می‌دهد و باعث کاهش بازده شما شده است.
          این را زمانی فهمیدم که عملکرد سامانه‌های داد و ستدی خودکارم را بررسی می‌کردم و تراز سالانه‌اش را می‌سنجیدم. (چندین سال پیش در جستار «کارگاه» هم منعکس کردم.) خیلی عجیب بود... یک راهبرد که در یک دوره بازدهی عجیب و عالی داشت در دوره دیگر زیان‌ده بود. یک زیان‌ده وحشتناک!
          نمونه‌ای ملموس اگر بخواهم برایتان بیاورم سال ۹۷ و ۹۸ است. که سال ۹۷ هر کسی راهبرد بنیادی داشت برد کرده بود و همین کسانی که در آن سال بنیادی خرید و فروش می‌کردند باید بالکل راهبردشان را در سال بعد می‌انداختند دور. شرکت‌های زیان‌ده یا با سود بسیار کم در سال ۹۸ می‌آمدند و رشدهایی افسانه‌ای می‌کردند و شرکت‌های بزرگ بنیادی در جا می‌زدند. همان شرکت‌هایی که سال‌ها در اوج بودند.

          چگونگی‌اش زیاد مهم نیست ولی برای کسانی که به کارهای پژوهشی و فلسفی علاقه دارند می‌گویم. داستان وجود چرخه‌ها و امواج بزرگتر است. بزرگتر از مقیاسی که داریم معمولا در آن کار می‌کنیم. کسی که در امواج ریز (زیر) مستغرق شده حواسش به چرخه‌های بزرگتر نیست. برای همین سر در نمی‌آورد چه شد و چه نشد. بار هفتم و هشتم و نهم یک پدیده را می‌بیند و (تجربه می‌کند و) یاد می‌گیرد و بار دهم و یازدهم از دانشش استفاده می‌کند و همه‌جوره این راهبرد/راهکار را مسلط می‌شود و بار دوازدهم می‌بیند روش کارایی ندارد. هر چقدر می‌اندیشد سر در نمی‌آورد. بار سیزدهم هم باز کارایی ندارد. بار چهاردهم کارایی دارد. بار پانزدهم باز کارایی ندارد.
          همیشه باید از کلی‌ترین حالت آغاز کرد و به سمت جزئیات آمد.
          چرخه‌هایی مانند ترسالی و خشک‌سالی... دوره‌های ریاست‌جمهوری... حاکمیت مذاهب و اندیشه‌ها و مکاتب فکری... حاکمیت و سلطه‌های نظامی سیاسی کلی (امپراطوری‌ها) در جهان... (مثلا اگر آمریکا جایش را در جهان به چین بدهد یک سری از روال‌ها و روندها در چه می‌دانم... حتی... در بغالی‌های ایران هم ممکن است تغییر کند!) تغییرات عظیم و بزرگ فناوری (مانند اینترنت یا هسته‌ای یا ماشین‌ها (روبات‌ها)
          البته! ما که توانایی دید همه چیز را نداریم... توانایی‌های هر کسی و هر مجموعه‌ای محدود است و نمی‌تواند در مورد تمام مسائل تخمینی درست داشته باشد... ولی صرفا منظور از این نوشته این بود که... اگر یک مدت با یک ابزار داشتیم یک کاری را انجام می‌دادیم و بعد دیدیدم که ابزار کارایی ندارد بدانیم جریان چیست و بازی از کجا آب می‌خورد و بتوانیم بهتر و تندتر جستجو کنیم که چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد...
          «محمد حسین» هستم.
          امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

          نظر

          • sooroosh1315
            ستاره‌دار (۲)
            • Oct 2019
            • 5358

            #80
            پاسخ : کارگاه اندیشه ?

            در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
            یک چیزی را چندین بار گفته‌ام و باز هم می‌خواهم بگویم و آن متناسب بودن راهبردها برای دوره‌های متفاوت (از بازار) است.
            همین.


            توضیح بیشتر اینکه شما مثلا دارید روی یک راهبرد سرمایه‌گذاری می‌کنید و کاملا به آن واقف شده‌اید... بعد از مدتی که از آن جواب گرفتید می‌بینید که دیگر آن کارایی سابق را ندارد و ای بسا واکنش معکوس می‌دهد و باعث کاهش بازده شما شده است.
            این را زمانی فهمیدم که عملکرد سامانه‌های داد و ستدی خودکارم را بررسی می‌کردم و تراز سالانه‌اش را می‌سنجیدم. (چندین سال پیش در جستار «کارگاه» هم منعکس کردم.) خیلی عجیب بود... یک راهبرد که در یک دوره بازدهی عجیب و عالی داشت در دوره دیگر زیان‌ده بود. یک زیان‌ده وحشتناک!
            نمونه‌ای ملموس اگر بخواهم برایتان بیاورم سال ۹۷ و ۹۸ است. که سال ۹۷ هر کسی راهبرد بنیادی داشت برد کرده بود و همین کسانی که در آن سال بنیادی خرید و فروش می‌کردند باید بالکل راهبردشان را در سال بعد می‌انداختند دور. شرکت‌های زیان‌ده یا با سود بسیار کم در سال ۹۸ می‌آمدند و رشدهایی افسانه‌ای می‌کردند و شرکت‌های بزرگ بنیادی در جا می‌زدند. همان شرکت‌هایی که سال‌ها در اوج بودند.

            چگونگی‌اش زیاد مهم نیست ولی برای کسانی که به کارهای پژوهشی و فلسفی علاقه دارند می‌گویم. داستان وجود چرخه‌ها و امواج بزرگتر است. بزرگتر از مقیاسی که داریم معمولا در آن کار می‌کنیم. کسی که در امواج ریز (زیر) مستغرق شده حواسش به چرخه‌های بزرگتر نیست. برای همین سر در نمی‌آورد چه شد و چه نشد. بار هفتم و هشتم و نهم یک پدیده را می‌بیند و (تجربه می‌کند و) یاد می‌گیرد و بار دهم و یازدهم از دانشش استفاده می‌کند و همه‌جوره این راهبرد/راهکار را مسلط می‌شود و بار دوازدهم می‌بیند روش کارایی ندارد. هر چقدر می‌اندیشد سر در نمی‌آورد. بار سیزدهم هم باز کارایی ندارد. بار چهاردهم کارایی دارد. بار پانزدهم باز کارایی ندارد.
            همیشه باید از کلی‌ترین حالت آغاز کرد و به سمت جزئیات آمد.
            چرخه‌هایی مانند ترسالی و خشک‌سالی... دوره‌های ریاست‌جمهوری... حاکمیت مذاهب و اندیشه‌ها و مکاتب فکری... حاکمیت و سلطه‌های نظامی سیاسی کلی (امپراطوری‌ها) در جهان... (مثلا اگر آمریکا جایش را در جهان به چین بدهد یک سری از روال‌ها و روندها در چه می‌دانم... حتی... در بغالی‌های ایران هم ممکن است تغییر کند!) تغییرات عظیم و بزرگ فناوری (مانند اینترنت یا هسته‌ای یا ماشین‌ها (روبات‌ها)
            البته! ما که توانایی دید همه چیز را نداریم... توانایی‌های هر کسی و هر مجموعه‌ای محدود است و نمی‌تواند در مورد تمام مسائل تخمینی درست داشته باشد... ولی صرفا منظور از این نوشته این بود که... اگر یک مدت با یک ابزار داشتیم یک کاری را انجام می‌دادیم و بعد دیدیدم که ابزار کارایی ندارد بدانیم جریان چیست و بازی از کجا آب می‌خورد و بتوانیم بهتر و تندتر جستجو کنیم که چه کسی پنیر مرا جابه‌جا کرد...
            شبیه به مکعب روبیک می ماند، نهایت یک طرفش را می شود درست کرد

            مگر اینکه الگوریتم حلش را بلد باشی، با کامپیوتر در کسری از ثانیه درستش می کنند،

            یک وجه اش کف یابیس
            یک وجه اش اکبرآقاها هستن
            یک وجه اش و....

            تا حالا مکعب روبیک حل کردین؟
            از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

            نظر

            • mhjboursy
              ستاره‌دار (۱۳)
              • Jul 2013
              • 18270

              #81
              پاسخ : کارگاه اندیشه ?

              در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
              بارها اندکی در موردش خوانده‌ام ولی هیچ وقت به آن قشنگ نپرداخته‌ام...
              دو تا موضوع انگار در این هست:
              (اصلا شاید هم نباشد... ولی با دیدن این عنوان این دو موضوع به ذهنم رسید که بد نیست درباره‌اش بیاندیشیم...)
              ۱- حالت روانشناسی. که حرف درستی هم هست. نقل قول می‌کنم از یکی از بزرگان بورس دنیا که خیلی خلاصه و مفید گفته: در بورس ما با ارزش (سهام) کار نداریم. بلکه با نگاه مردم به ارزش سهام کار داریم. (این مهم نیست که فلان شرکت چقدر می‌ارزد... مهم این است که در دید مردم چقدر می‌ارزد.) (البته در بلند مدت زمانی که بحث از سود نقدی می‌آید این موضوع صادق نیست. ولی در کشورهای پیشرفته تقریبا سود نقدی جایگاهی ندارد. فلذا کلا می‌شود نگاه مردم!)
              ۲- حالت آشوب. خلاصه: آیا می‌توان کاری کرد که از یک حالت کاملا تصادفی پول در آورد؟ فرض بفرمایید بدون هیچ منطقی (چه روانشناسی و چه خبری و چه بنیادی و چه نموداری) یک سری قیمت (قیمت سهام) دارند تغییر می‌کنند... آیا می‌توان برنامه‌ای نوشت که بیاید از دل همین تغییرات کاملا تصادفی (آشوب‌گونه) پول در بیارد؟
              برای این حالت آشوب من به شخصه پاسخ دارم:
              قطعا می‌توان.

              اگر بخواهم از دنیای فیزیک مثال بزنم: فرض کنید یک چرخ‌دنده‌ای هست که یک مقدار ساعت‌گرد و یک مقدار پادساعت‌گرد حرکت می‌کند... و این حرکات هم کاملا تصادفی است و معلوم نیست چه زمانی چند درجه سمت راست می‌رود و چه زمانی چند درجه سمت چپ... آیا ما می‌توانیم چرخ‌دنده‌ی خودمان را به گونه‌ای به این متصل کنیم که در خروجی یک حرکت یک سویه (نه دو سویه. نه تصادفی) داشته باشیم؟
              آری!
              این پیچ‌گوشتی‌هایی (یا آچار باکس‌ها یا آچارهای دیگری) که فقط یک طرفه کار می‌کنند را دیده‌اید؟ از یک سو که بچرخانی‌شان در جا می‌زنند...
              دقیقا همین منظور است.
              پس پاسخ من به آن پرسش «قطعا آری» است.

              اما آیا در بازار سرمایه چنین مکانیزم‌هایی می‌توان پیاده کرد؟
              من به این هم اندیشده‌ام...
              قطعا آری!
              و حتی چنین مواردی هست در عمل! به عنوان مثال مکانیزم اینکه «زیانت را ببر و به سودت اجازه بده پیش برود». (توجه شود که این مکانیزم در اصل خودش بی‌نقص یا کم‌نقص است. و مشکلاتی که از آن ناشی می‌شود ناشی از حواشی موضوعات متفرقه مانند کارمزد و مالیات و تاخیر در داد و ستد و وجود روندهای یک سویه کلی و بسیار بلند مدت در هر بازاری (به خاطر تورم) است. ولی خود این اصل مشکلی ندارد. و چون خود اصل مشکل ندارد قابلیت این را دارد که مشکلاتش (مشکلات ناشی از عوارض و متفرقات و فرعیاتش) از آن زدوده شوند.)
              مکانیزم‌های دیگری هم هست...و البته اینکه بازار کاملا تصادفی هم نیست!


              در حقیقت اصلا تصادف واقعیت ندارد!
              تصادفی در عالم نیست.
              هر چه هست علم است و قانون!
              شانس - بخت - اقبال - تصادف - تاریکی - آشوب - ناپیدایی - نادانی - تاری - ابهام - ناآشکاری... اینها اصالت ندارند. یعنی وجود ندارند. وجودشان نسبی است. وجود مطلق ندارند. دانش (و قانون) مطلق است ولی نادانی (و آشوب) مطلق نیست. ابتر است.
              «محمد حسین» هستم.
              امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

              نظر

              • mhjboursy
                ستاره‌دار (۱۳)
                • Jul 2013
                • 18270

                #82
                پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                Division ? RateOfChanges
                ---------------------------------
                تقسیم بهتر است در بلند مدت به خصوص با داده‌های ایران که خراب زیاد دارد و باید یک ساعت برنامه بنویسی برای ماست‌مالی خراب‌کاری‌ها که عموما باز هم مشکل ادامه خواهد داشت...
                در کوتاه مدت نرخ تغییرات بهتر است برای اینکه معمولا این را در بازه یک روزه می‌سنجیم. (البته سنجه‌های دیگر هم امکان‌پذیر هستند... ولی هیچ فرقی نمی‌کند که شما بیایی یک روزه بسنجی و بعد میانگین‌گیری کنی یا کلا از آغاز بیایی هفده روزه مثلا بسنجی...)

                تقسیم روی نمودار (ساده) بهتر جواب می‌دهد...
                نرخ تغییرات روی نشانگر بهتر جواب می‌دهد.

                به خاطر خطاها (که باز عموما از خطاهای داده‌های سازمان بورس تقریبا محترم در ایران به وجود می‌آید) باید نشانگرهایی که بر مبنای ROC ساخته می‌شوند یک دور غلط‌گیری نهایی هم بشوند.

                (این نوشته را شاید در آینده ادامه دادم.)
                «محمد حسین» هستم.
                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                نظر

                • mhjboursy
                  ستاره‌دار (۱۳)
                  • Jul 2013
                  • 18270

                  #83
                  پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                  جمع‌بندی روزانه بازار (بخش یک)
                  -----------------

                  جناب سروش عزیز،
                  (با توجه به این نمودار صف خرید و فروشی که شما قرار می‌دهید...)
                  به نگر شما چه آماری را باید از بازار (از کل بازار - روزانه یا حتی ساعتی) گرفت و بررسی کرد؟
                  و اینکه اینها را باید دستی بررسی کرد یا خودکار؟

                  فهرست می‌کنم:
                  ۱- اندازه سفارش (صف) خرید و فروش به ریال (در هر نماد - گروه صنعتی - کل بازار و مقایسه نمادها و گروه‌ها با بازار و نیز نمادهای کوچک در برابر نمادهای بزرگ - کلا کلیه چیزهایی که اینجا فهرست می‌کنم باید این‌گونه سنجیده شود. و البته باید یک بار خریدار بررسی شود یک بار فروشنده و یک بار تفریق اینها. نمایش نموداری.) {۲}
                  ۲- اندازه داد و ستدها
                  ۳- شمار خریدار و فروشنده
                  ۴- سرانه خریدار و فروشنده
                  ۵- انتقال از حقیقی به حقوقی (یا تنها خرید و فروش حقوقی)

                  این مرحله دریافت داده‌ها بود. پس از این می‌رسیم به تجزیه تحلیل داده‌ها... {۱}
                  در تجزیه تحلیل داده‌ها باید ببینیم دنبال چه هستیم؟ دنبال جمع‌بندی و نتیجه‌گیری؟ دنبال پیدا کردن نمادهای خوب از دل نمادهای بزرگ؟ دنبال پیدا کردن روند (بازار - گروه صنعتی - نماد)؟ و متناسب با آن داده‌ها را بالا پایین کنیم...
                  (ادامه دارد...)


                  ----------------------------------
                  {۱} ببخشید که چند وقتی است کمتر از واژه‌های پارسی استفاده می‌کنم... حوصله‌اش را زیاد ندارم... کلا حوصله‌ام هر سال اندکی کمتر می‌شود...
                  {۲} این را هم بیافزایم که در نمونه‌هایی ممکن است از ده نماد در یک گروه نه نماد مثبت باشند و یک نماد منفی ولی از دید ریالی که نگاه می‌کنیم آن یک نماد به خاطر بالا بودن بسیار زیاد ارزش داد و ستدهایش گروه را منفی کرده باشد... در چنین شرایطی پژوهشگر باید مشخص کند دقیقا چه می‌خواهد؟ ۱- داده‌های تعدادی را؟ ۲- داده‌های ارزشی (ارزش ریالی) را؟ ۳- هر دوی اینها را و بعد مقایسه این دو با هم؟ (که البته حتما این مورد سوم را... ولی چگونه؟)
                  آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2020/06/01, 12:22.
                  «محمد حسین» هستم.
                  امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                  نظر

                  • sooroosh1315
                    ستاره‌دار (۲)
                    • Oct 2019
                    • 5358

                    #84
                    پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                    در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                    جمع‌بندی روزانه بازار (بخش یک)
                    -----------------

                    جناب سروش عزیز،
                    (با توجه به این نمودار صف خرید و فروشی که شما قرار می‌دهید...)
                    به نگر شما چه آماری را باید از بازار (از کل بازار - روزانه یا حتی ساعتی) گرفت و بررسی کرد؟
                    و اینکه اینها را باید دستی بررسی کرد یا خودکار؟

                    فهرست می‌کنم:
                    ۱- اندازه سفارش (صف) خرید و فروش به ریال (در هر نماد - گروه صنعتی - کل بازار و مقایسه نمادها و گروه‌ها با بازار و نیز نمادهای کوچک در برابر نمادهای بزرگ - کلا کلیه چیزهایی که اینجا فهرست می‌کنم باید این‌گونه سنجیده شود. و البته باید یک بار خریدار بررسی شود یک بار فروشنده و یک بار تفریق اینها. نمایش نموداری.) {۲}
                    ۲- اندازه داد و ستدها
                    ۳- شمار خریدار و فروشنده
                    ۴- سرانه خریدار و فروشنده
                    ۵- انتقال از حقیقی به حقوقی (یا تنها خرید و فروش حقوقی)

                    این مرحله دریافت داده‌ها بود. پس از این می‌رسیم به تجزیه تحلیل داده‌ها... {۱}
                    در تجزیه تحلیل داده‌ها باید ببینیم دنبال چه هستیم؟ دنبال جمع‌بندی و نتیجه‌گیری؟ دنبال پیدا کردن نمادهای خوب از دل نمادهای بزرگ؟ دنبال پیدا کردن روند (بازار - گروه صنعتی - نماد)؟ و متناسب با آن داده‌ها را بالا پایین کنیم...
                    (ادامه دارد...)


                    ----------------------------------
                    {۱} ببخشید که چند وقتی است کمتر از واژه‌های پارسی استفاده می‌کنم... حوصله‌اش را زیاد ندارم... کلا حوصله‌ام هر سال اندکی کمتر می‌شود...
                    {۲} این را هم بیافزایم که در نمونه‌هایی ممکن است از ده نماد در یک گروه نه نماد مثبت باشند و یک نماد منفی ولی از دید ریالی که نگاه می‌کنیم آن یک نماد به خاطر بالا بودن بسیار زیاد ارزش داد و ستدهایش گروه را منفی کرده باشد... در چنین شرایطی پژوهشگر باید مشخص کند دقیقا چه می‌خواهد؟ ۱- داده‌های تعدادی را؟ ۲- داده‌های ارزشی (ارزش ریالی) را؟ ۳- هر دوی اینها را و بعد مقایسه این دو با هم؟ (که البته حتما این مورد سوم را... ولی چگونه؟)
                    سلام آقا محمد حسین عزیز
                    خودتان توضیح دادید
                    فکر می کنم از 10 خرداد پارسال بود که شروع کردم به جمع آوری داده ها .... هربار یک چیز جدیدی پیدا کنم و به اطلاعات و داده های قبلی اضاف می کنم .... مثلا الان قصد دارم برای سهام یک قیمت پایانی در بازه بلند مدت تر درست کنم و اثر حجم را بیارم داخل قیمت ببینم بدرد می خورد یا نه

                    اوایل که داده جمع می کردم قصد داشتم سهامی که در 14 روز گذشته هر روز خریدار قدرتمند داشتنو قیمتشان بالا نرفته پیدا کنم .... که متاسفانه روش سود دهی نبود و از یک دوره از رشد بازار هم عقب ماندم

                    جمع آوری داده ها به این شکل اصلا فایده نداشت ....مهم بنظرم امضایی هست که اینجا دارم (پسند الان بازار ) و از داده و ها و اطلاعات سعی می کنم پسند بازار را پیدا کنم

                    پسند بازار هم تقریبا با سرانه خرید و فروش تعداد بیننده تعداد خریدار وجود حقوقی خریدار و روند چند ماهه و روند 7 روز گذشته سهم بدس میارم

                    مثلا سهمی که نمادش پر بیننده میشه ... نگاه می کنم ببینم پسندم هست ؟ (بقیه ام مثل من . یا پسندشون هست یا نیست ) میخرم ،هرجا که شل کنه سهم میفروشم...چون تعداد خریدار ها زیاد بوده شبیه به یک جمعیتی که گرگ بهشون حمله کرده هر کدام دنبال نجات دادن جون خودشون هستن و پراکنده میشن و در کوتاه مدت حداقل میریزه

                    حقوقی خریدار یکجورایی حکم چوپان یا بزرگتر جمع رو داره که وقتی گرگ حمله میکنه اگر بیدار باشه میاد حمایت و حمایتش باعث میشه ترس کمتر بشه (البته چوپان ها محض رضای خدا موش نمی گیرند.... چاق و فربه که بشیم خودشون ذبح می کنن )


                    دیگه اینکه جو کلی بازار خیلی مهمه که با برنامه حساب می کنم اونم به این شکل هست تقریبا که میاد کل پول بازار (ارزش معاملات) (همین رقم ارزش معاملات پول نقد تو حساب افراد هست دیگه ... مگر اینکه در جا فروخته باشن و ی سهم دیگه باهاش خریده باشن .... شبیه قضیه وام دادن بانک ها که پولی که وام میدن باز بر میگرده دس خودشون ) رو حساب می کنه از اون طرفم حساب می کنی ببینی چقدر پول لازم هست برای برگشت این بازار ... ی سری اعداد بدس میاد

                    کلا ارزش معاملات خیلی مهمه .... یکی از اطلاعاتی هست که برای نقد شدن و وارد دن به بازار مهمه .... بدون ارزش معاملات (حجم) فقط می بینی یک سهم یا بازار سبز شد یا قرمز شد... ترجمه سبز قرمزش با ارزش معاملات هست

                    لیدر بازار هم خیلی مهمه.... لیدر بازار سهم پر ارزشی هست که بیشترین بیننده رو داره .... و رصدش از رصد سهام خودمونم بیشتره ....

                    چندبار تا حالا تلاش کردم ی برنامه جامع بسازم که بازار رو تفسیر کنه و خروجی راحت بده .... ولی هربار بازار ی چیز جدیدی یاد میده ... که برای شنیدنش باید جو بازار باشی .... مثلا سهمی که بازگشایی شد و منی خورد ... قبلا رسم اینجوری نبود ... یا سهمی که افشا مثبت میداد صف فروش نمیشد

                    باید ی موجود هوشمند پای سیستم باشه با چشم ببینه به شگفت بیاد و از شگفتی درس بگیره ... متاسفانه برنامه هایی که می نویسم به شگفت نمیان .... نمی فهمن یک اتفاق متفاوت داره رخ میده

                    راستی مطالب کارگاه حجم واقعا ارزشمندی زیادی دارن .... از محدود آموزش های واجب و رایگانی هست که در سطح نت پیدا میشه و البته تا حالا فکر نکنم کسی روش مطلب زده باشه و بکر هست
                    آخرین ویرایش توسط sooroosh1315؛ 2020/06/01, 15:44.
                    از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

                    نظر

                    • mhjboursy
                      ستاره‌دار (۱۳)
                      • Jul 2013
                      • 18270

                      #85
                      پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                      در اصل توسط mhjboursy پست شده است View Post
                      جمع‌بندی روزانه بازار (بخش یک)
                      -----------------

                      جناب سروش عزیز،
                      (با توجه به این نمودار صف خرید و فروشی که شما قرار می‌دهید...)
                      به نگر شما چه آماری را باید از بازار (از کل بازار - روزانه یا حتی ساعتی) گرفت و بررسی کرد؟
                      و اینکه اینها را باید دستی بررسی کرد یا خودکار؟

                      فهرست می‌کنم:
                      ۱- اندازه سفارش (صف) خرید و فروش به ریال (در هر نماد - گروه صنعتی - کل بازار و مقایسه نمادها و گروه‌ها با بازار و نیز نمادهای کوچک در برابر نمادهای بزرگ - کلا کلیه چیزهایی که اینجا فهرست می‌کنم باید این‌گونه سنجیده شود. و البته باید یک بار خریدار بررسی شود یک بار فروشنده و یک بار تفریق اینها. نمایش نموداری.) {۲}
                      ۲- اندازه داد و ستدها
                      ۳- شمار خریدار و فروشنده
                      ۴- سرانه خریدار و فروشنده
                      ۵- انتقال از حقیقی به حقوقی (یا تنها خرید و فروش حقوقی)

                      این مرحله دریافت داده‌ها بود. پس از این می‌رسیم به تجزیه تحلیل داده‌ها... {۱}
                      در تجزیه تحلیل داده‌ها باید ببینیم دنبال چه هستیم؟ دنبال جمع‌بندی و نتیجه‌گیری؟ دنبال پیدا کردن نمادهای خوب از دل نمادهای بزرگ؟ دنبال پیدا کردن روند (بازار - گروه صنعتی - نماد)؟ و متناسب با آن داده‌ها را بالا پایین کنیم...
                      (ادامه دارد...)


                      ----------------------------------
                      {۱} ببخشید که چند وقتی است کمتر از واژه‌های پارسی استفاده می‌کنم... حوصله‌اش را زیاد ندارم... کلا حوصله‌ام هر سال اندکی کمتر می‌شود...
                      {۲} این را هم بیافزایم که در نمونه‌هایی ممکن است از ده نماد در یک گروه نه نماد مثبت باشند و یک نماد منفی ولی از دید ریالی که نگاه می‌کنیم آن یک نماد به خاطر بالا بودن بسیار زیاد ارزش داد و ستدهایش گروه را منفی کرده باشد... در چنین شرایطی پژوهشگر باید مشخص کند دقیقا چه می‌خواهد؟ ۱- داده‌های تعدادی را؟ ۲- داده‌های ارزشی (ارزش ریالی) را؟ ۳- هر دوی اینها را و بعد مقایسه این دو با هم؟ (که البته حتما این مورد سوم را... ولی چگونه؟)
                      جمع‌بندی روزانه بازار (بخش دوم)
                      ---------------------
                      می‌خواهیم هر روز مشخص کنیم:
                      ۱- اکنون روند بازار در میان‌مدت چگونه است؟ {۱}
                      ۲- اکنون روند بازار در کوتاه‌مدت چگونه است؟
                      ۳- در بین گروه‌های صنعتی کدام روند دارند و رهبر هستند.
                      ۴- کدام گروه‌ها بیشترین رشد آینده را خواهند داشت. {۲}
                      ۵- نمادهای شاخ و مخالف و رهبر هر گروه را شناسایی کنیم. به عبارت دیگر به هر نماد یک ضریب بتا اختصاص بدهیم.{۳} {۴} {۵}
                      ۶- اتفاقات خاص بازار را دریافت کنیم. {۶}
                      ۷- تک‌نمادهای خاص بازار را بشناسیم. {۷}
                      -----------------------------------------
                      توضیح تکمیلی و نکته:
                      کلا باید یک نمودار جلوی ما هر روز ترسیم شود که به ما بگویم امروز حال بازار چگونه است و باید خرید یا فروخت و در کجاها خطر کمتر و پاداش بیشتر است. یک نقشه راه کلی بازار.
                      با همین نقشه راه هم حتی می‌توان خرید و فروش انجام داد... ولی بهتر است به عنوان مکمل باشد.

                      جالب است که به آسانی با هزار و یک نشانگر و متغیر و روش و در کل با چیزهای بسیار بسیار ساده می‌توان فهمید تقریبا بازار وضعش چگونه است و چگونه خواهد بود (از جمله همان حجمی که جناب سروش عزیز اشاره داشتند)... و از سوی دیگر این موضوع بسیار حیاتی هم هست! ولی ما به آن زیاد توجه نمی‌کنیم...
                      -----------------------------------------
                      پانویس:

                      {۱} اکنون روند چگونه است که... اشتباه است... باید بگویم پیشبینی دوره میان‌مدت آینده چگونه است... چون فرض بر این است که معمولا روندها ادامه پیدا می‌کنند ما عامیانه نوشتیم «اکنون چگونه است»... ولی حواسمان باشد... ما دنبال آینده هستیم نه اکنون...
                      {۲} در حقیقت «بیشترین» گزینه سوم است. گزینه‌های پیش از آن: محتمل‌ترین و مطمئن‌ترین هستند. اینها نکات فلسفی است! : ) یک نفر که در اندیشه خودش و در اندیشیدن زیاد نیاندیشیده باشد متوجه این چیزها زیاد نیست... این دو عامل پنهان و محذوف هستند در حالی که اصلی‌ترند. اشکالی هم ندارد... در بیان خیلی جاها پنهان می‌کنیم چون خیلی بدیهی است. نیازی نیست گفته شود... ولی بعدا که می‌خواهیم طبق آنچه که نوشته‌ایم عمل کنیم با یک جای خالی روبرو می‌شویم که یادمان می‌رود باید به آن سر می‌زدیم... چون صرفا می‌خواهیم با انضباط پیش برویم و از روی نوشته عمل کنیم... (اگر هم که بخواهیم انضباط را بیاندازیم دور که... واویلا...)
                      {۳} نمادهای با بتای منفی هم خوب و مهم هستند و می‌توان به آنها هم توجه کرد چرا که در بازار منفی به درد می‌خورند.
                      {۴} توجه کنیم که ضریب بتا (ضریبی که با این عملیات به آنها می‌رسیم) : ۱- روزانه نیستند و تاریخی به دست می‌آیند (در جمع‌آوری و به‌کارگیری داده‌ها حواسمان به این باشد) و ۲- هرچند تاریخی هستند ولی بلندمدت نباید بررسی شوند! و باید در بازه‌هایی تغییر پیدا کنند. (میزان این بازه‌ها را نمی‌دانم ولی چیز زیاد خاص و سختی نیست... ) (در کل زمان سنجش و تغییر ضریب بتا را می‌توان در طی یک ماه گذشته سنجید و روز به روز تغییر داد.
                      {۵} ضریب بتای رهبر چند است؟ یک کم بیشتر از یک! نه خیلی! چون اگر زیاد با یک فاصله داشته باشد دیگر رهبر نیست! گروه به حرفش معلوم است که گوش نمی‌دهند! البته باز باید دید ضریب را چگونه اندازه می‌خواهیم بگیریم... اگر این‌گونه به ضریب نگاه کنیم که فاصله زمانی حرکت رهبر/مادر از گروه/بچه‌ها چقدر است همین می‌شود که گفتم... ولی از دید اندازه رشد... آری... رهبر بایست یک هوا بیشتر از گروه تغییرات داشته باشد... (مثلا در حال حاضر شپنا رهبر گروه پالایشی شده... ما باید حرف‌هایمان را به‌گونه‌ای تنظیم کنیم که با شپنا در این گروه جور در بیاید...(نه برعکس!)) و اینکه در گروه چند نماد باید/شاید ضریب بالاتر از رهبر داشته باشند. می‌توانند این نمادها باشند و می‌توانند نباشند. هر چقدر گروه از دید شمار بزرگتر باشد (مانند گروه خودرویی) و نیز از دید روند، روند بلند مدت‌تر باشد احتمال وجود چنین نمادهایی (که من به آنها پیش‌قراول می‌گویم) بیشنر است. یکی از نکات پیدا کردن رهبر قطعا حجم است. اما اینکه حجم را چند وقته در نگر بگیریم... به این برمی‌گردد که از آغاز می‌خواستیم روند را و ضریب بتا را و دیگر چیزها را چند روزه در نگر بگیریم!؟؟... دارم می‌اندیشم... احتمالا حتی روزانه هم بشود این کار را کرد... چون تا زمانی که حجم بالاست تاثیرگذاری از رهبر به پیروان وجود دارد... و اصلا دلیل اثرگذاری هم همین است! پس شاید بتوان خیلی خشک و ساده (بدون هیچ‌گونه میان‌گین‌گیری و دوره سنجی) این سنجش را انجام داد.
                      {۶} مانند هشدارهایی که از حجم و تغییرات قیمتی می‌گیریم. اینها عموما ناشی از اخبار و وقایع (سیاسی/اقتصادی) هستند. و هم می‌توان بلافاصله نسبت به آنها واکنش نشان داد (خرید و فروش) و هم می‌توان با دریافت این هشدارها اخبار آن بازار/گروه/نماد را دنبال کرد تا به تصمیم خرید و فروش منجر شود.
                      {۷} مثلا اکنون وگردش یک نماد خوب و خاص است. اگر خارج (یعنی یک کشور دیگر) بود یک نوکی به آن می‌زدیم... البته در همین ایران هم... در بازارهای بسیار بد می‌توان خرید کرد. هم تک‌نمادهای خوب را بایست شناسایی کرد و هم نمادهای بد را... این نمادها زیاد ربطی به گروه و بازار ندارند... کار خودشان را می‌کنند. یا حتی اگر از بازار تاثیر بگیرند در حد یک تاثیرگیری بسیار کوچک است.
                      «محمد حسین» هستم.
                      امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                      نظر

                      • mhjboursy
                        ستاره‌دار (۱۳)
                        • Jul 2013
                        • 18270

                        #86
                        پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                        جمع‌بندی روزانه بازار (بخش سوم) (شیوه‌های توجه به نقشه (نقشه‌خوانی)(به‌کارگیری نقشه))
                        ---------------------
                        بخش نخست را گذاشتیم گردآوری داده‌ها... بخش دوم را گذاشتیم تجزیه‌تحلیل اولیه و ایجاد یک نقشه... این بخش حالا می‌شود به‌کارگیری نقشه...
                        چون بلد نیستم و یک چیز کلی در ذهنم است احتمالا متن منظم نمی‌تواند باشد... (به خوبی خودتان ببخشید.)

                        یکی از جاهای بسیار عالی برای خرید پس از اصلاح‌های بازار است.
                        در بازار به آسانی (همان‌گونه که گفتم) می‌توان متوجه هشدارهای فروش و زنگ‌خطرها شد و می‌توان تقریبا فهمید کجاها خطر بیشتر شده و احتمال سقوط وجود دارد... بد نیست در آن مکان‌ها مقداری ما هم (سر کیسه) سبدمان را شل کنیم و نمادهای پرخطرتر و با احتمال و اطمینان کمتر را رد کنیم بروند و اصطلاحا «سبک کنیم». و دقیقا زمانی که بازار دوباره داشت قدرت پیدا می‌کرد دوباره سنگین و صد در صد باشیم. {۱}

                        یکی از کارهایی که با نقشه می‌توانیم بکنیم این است که مثلا در فلان حالت بازار از این روش و در حالت دیگر بازار از آن روش استفاده کنیم. {۲}

                        یکی از کارها این است که در بازار/گروه/نماد گاوی بخریم و تمام که شد بفروشیم.

                        یکی از کارها این است که نقشه را ورودی‌ای قرار دهیم برای سنجش و بررسی اصلی. (مثلا من بنیادی کار می‌کنم... یک حجم عجیب که دیدم می‌روم بنیاد آن شرکت را تا فردا صبح بررسی می‌کنم ببینم جریانش چه بوده و اگر مورد خاصی دیدم وارد می‌شوم.)

                        همان‌گونه که گفتم یکی از کارها سنجش میزان خطر کلی بازار است. (مثلا سنجش پایان بازی با توجه به زمان‌بندی گذشته.)

                        و البته روند بازار. (روند نماد نسبت به روند بازار، شبیه روند کوتاه‌مدت است به بلند مدت! اگر کوتاه‌مدت یک روندی خوب باشد حالا هرچقدر هم که خوب باشد ولی اگر در یک روند کلی بلند مدت کاهشی قرار گرفته باشد باز هم خطر زیادی دارد و هم اینکه اندازه‌اش و زمانش کوچک می‌شود... نماد خوب در بازار بد هم همین است. باید آن را چشید ولی باید خیلی ترسید. از آن سو در بازار گاوی... قشنـــــــــگ... به سودهایت اجازه بده رشد کنند...) {۳}

                        یکی از کاربردهای نقشه این است که به تو ایده بدهد. فرض کنیم در گروه پالایشی پیش از این هیچ خبری نبود... یک باره چند روزی است که یک خبرهایی شده... خوب؟ بعدا با داده‌های دیگری که داری (مثلا چیزهایی که از این ور و آن ور شنیده‌ای) می‌توانی برای خودت یک داستان سر هم کنی. (به قول آن کارگزار قدیم بورس تهران: ما در بورس داستان خرید و فروش می‌کردیم/می‌کنیم.)
                        ------------------------------------------------------------------------------
                        پانویس:
                        {۱} باز دوباره: این کار را هم می‌توان کوتاه‌مدت انجام داد و هم بلند مدت... مثلا اکنون در یک روند بسیار بزرگ افزایشی هستیم... روندی که یک سال و نیم طول کشیده و معلوم نیست چقدر دیگر طول می‌کشد... پس از سال‌ها خشک‌سالی که تقریبا از آغاز دولت آقای روحانی (کابینه اقتصادی روحانی یعنی آغاز به کار آقای نیلی و طیب‌نیا با اندیشه‌های اقتصادی خاص‌شان) آغاز شده بود... یک نفر می‌تواند این‌گونه بسنجد... از سوی دیگر اکنون تازه از یک روند اصلاحی کوتاه‌مدت رها شده‌ایم... روندی که یک ماه طول کشیده بود... پس از یک ماه رشد عالی یک ماه در جا زدن داشتیم و تازه دو سه روزی است دوباره روند افزایشی آغاز شده... یک نفر هم می‌تواند این‌گونه هم بسنجد... پس تعیین دوره کاری بیشتر به خود آدم برمی‌گردد (و البته به بازار) و بعد از اینکه آدم تعیین کرد در چه دوره‌ای می‌خواهد کار کند باقی دوره‌ها را باید با همین دوره هماهنگ کند. این‌جور نباشد که اینجا بنیاد کار را روی دوره‌های کوتاه‌مدت بگذارد و در جای دیگر نشانگری که دارد می‌نویسد را بلند مدت برنامه‌ریزی کرده باشد!؟؟؟؟ : D

                        {۲} برای نمونه من در بازار نوسانی و رکودی ترجیح می‌دهم در کف‌های کوتاه‌مدت بخرم و سریع بفروشم... نوسان‌گیری کنم. و البته این کار تخصصی من هم هست... ولی مدت‌هاست این کار را نکرده‌ام... چون می‌دانم در این بازار زیاد به درد نمی‌خورد. مانند این می‌ماند که آدم یک جعبه‌آچار داشته باشد... یا چند ابزار در جیبش داشته باشد... به هر مشکلی که خورد یکی از آن ابزارها را از جیبش در بیاورد... یک جا که کاغذ دید از جیبش قیچی بیرون بیاورد یک جا پیچ‌گوشتی یک جا آهن‌ربا یک جا چکش...

                        {۳} نمی‌دانم آشپزی کرده‌اید/می‌کنید یا نه؟ (من زیاد علاقه خاصی ندارم و البته بدم هم نمی‌آید... ولی گاهی آشپزی می‌کنم... گاهی...) این چیزی که گفتم شبیه شعله زیر قابلمه غذا است... زمانی که حرارت زیر پیاز داغ را زیاد می‌کنی باید چهارچشمی مراقبش باشی... باید پیازهایت قشنگ یک دست باشند و کوچک و بزرگ نباشند. باید روغن زیاد باشد و ... ولی زمانی که حرارت را کشیده‌ای پایین تقریبا هیچ‌چیز مهم نیست. پیازهایت یکی یک وجب باشد و یکی هم یک ریزه حقیقتش زیاد فرق نمی‌کند... همه با هم ان‌شاءالله طلایی می‌شوند. : d (بین خودمان باشد اگر تنبلی درش را هم بذار! حتی یک مقدار خیلی کم آب هم بریز ; ) ) نتیجه‌گیری اینکه زمانی که زیرش بالاست پیازهای کوچک سریع می‌سوزند و بزرگ‌ها نپخته می‌شوند. اگر فهمیدی زیرش بالاست و فهمیدی اینکه به آن دل بسته‌ای کوچک است سریع ولش کن برود... سامانه‌ای (Systematic - خودکار) یا غیر سامانه‌ای... هر چه...
                        «محمد حسین» هستم.
                        امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                        نظر

                        • sooroosh1315
                          ستاره‌دار (۲)
                          • Oct 2019
                          • 5358

                          #87
                          پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                          سلام و وقت بخیر (چند خط پیام بازرگانی تا آقا محمد حسین ادامه بحث رو پی بگیرد)

                          روند صعودی که شاهدش بودیم از شنبه 1398/08/04 شروع شد و تا یکشنبه 1399/02/21 ادامه داشت مال 129 روز بورسی و 197روز عادی


                          شاخص هم وزن 248000 واحد رشـــد برابر با 310 درصد به شاخص هم وزن افزوده شد
                          شاخص کل بورس 741110 واحد رشد برابر با 244 درصد به شاخص کل افزوده شد

                          از تاریخ 1398/12/25 تا 1399/02/21
                          شاخص کل 113 درصد افزوده شده
                          شاخص هم وزن 90 درصد افزوده شده



                          تصویر دیگری از رشد 900 درصدی شا​خص هم وزن در مقابل رشد 450 درصدی شاخص کل ( در این 1.5 سال سرعت رشد شاخص هم وزن دو برابر سرعت رشد شاخص کل بوده است)

                          https://rahavard365.com/analysis/12130167/image

                          ادامه دارد....

                          این هم نموداری از طلا که شاید بدون در نظر گرفتن ریزه کاریاش (مث حباب صندوق و انس جهانی و...) بشه گفت دلیل اصلی رشد.... تورم بوده که کمی از خودشو در بورس و طلا و.... نشان داده

                          طلا در تاریخ اول 188 درصد
                          طلا در تاریخ دوم 63 درصد




                          هر سه رشد داشتن..... اما رشدهای متفاوت ....



                          اگر تورم 1398/12/25 تا 1399/02/21 برابر با 30 درصد باشد (21 درصد اعلام کردن .... ما برای خودمون 30 در نظر میگیریم چون شفاف اعلام نکردن)

                          ضریب طلا 2
                          ضریب هموزن 3
                          ضریب شاخص کل 4

                          جالبه که دلار فقط 17 درصد رشد داشته و ضریب 0.5


                          (دلار هم بنظر میاد تا انتخابات آمریکا حداقل (شایدم آخر سال) آرام باشه و نهایت 15 درصد رشد کنه ....)

                          آقا محمد حسین امکان هست لیستی از رشد سهام( 1398/08/04 و 1398/12/25 ) تا 1399/02/21 ارایه بدین
                          آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2020/06/06, 11:40.
                          از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

                          نظر

                          • sooroosh1315
                            ستاره‌دار (۲)
                            • Oct 2019
                            • 5358

                            #88
                            پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                            فکر کنم فایل خوبی باشه سعی کردم تعدیل شده باشه درصد رشد.(رشد سهام در 2 تاریخ فوق تا 21 اردیبهشت 1399)

                            از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

                            نظر

                            • sooroosh1315
                              ستاره‌دار (۲)
                              • Oct 2019
                              • 5358

                              #89
                              پاسخ : کارگاه اندیشه ?

                              از دی که گذشت هیچ ازو یاد مَکن،فردا که نیامده ست فریاد مَکن،بر نامده و گذشته بنیاد مکن،حالی خوش باش و عمر بر باد مَکن،

                              نظر

                              • mhjboursy
                                ستاره‌دار (۱۳)
                                • Jul 2013
                                • 18270

                                #90
                                پاسخ : نوشته‌های غیر بورسی ما بورسی‌ها

                                جناب سروش، یک پرسشی داشتم... (شما اندازه‌گیری کرده‌اید که) چند درصد حجم معمول روی نمادهای بازار در ساعات مختلف فعالیتشان می‌خورد؟
                                یعنی معمولا ساعت ۹ و ۱ دقیقه چند درصد حجم کل را در بازار شاهد هستیم؟ ساعت ۹ و نیم چطور؟ ساعت ۱۰ چه؟ همین‌جور: ۱۰:۳۰ و ۱۱:۰۰ و ۱۱:۳۰ و ۱۲:۰۰. (واضح است که ساعت ۹ صفر درصد و ۱۲:۳۰ هم صد درصد است.)
                                من همین‌جوری (تجربی) یک ملاک‌هایی برای سنجش وضع بازار در ساعات مختلف دارم... ولی (همان‌گونه که گفتم) علمی نیست و گمان‌هایی است که از تجربیات این سال‌ها (پشت رایانه نشستن) (همین‌جوری) در ذهنم نقش بسته...
                                که مثلا بیشتر ارزش بازار روی ساعت ۱۰:۳۰ است. (گردش یا تثبیت روند) و نیز اینکه تا ۹:۱۰ بازار جو الکی زیاد دارد. و بخش اصلی روند تا ساعت ۱۲ (بلکه ۱۱:۳۰) تثبیت شده است و ...
                                --------------------------
                                در مورد آن پرونده اکسل هم... چون خودتان تهیه کردید دیگر من تهیه نکردم. (یا اینکه می‌خواهید یکی هم من درست کنم و برایتان بفرستم؟) من اگر می‌خواستم تهیه کنم از همین داده‌های معمولی TesClient که اشتباه هم کم ندارد استفاده می‌کردم. (خودم قبلا داده می‌گرفتم و افزایش‌سرمایه‌ها را هم اعمال می‌کردم ولی یک جای خودکار برای گرفتن افزایش‌سرمایه‌های تاریخی (مثلا از آغاز کار بورس تا امروز) وجود نداشت... من هم ولش کردم...
                                تنها این را بگویم که من زمانی که می‌خواهم داده‌ها را نسبت به افزایش سرمایه تعدیل کنم تنها قیمت را تعدیل نمی‌کنم! بلکه حجم را هم تعدیل می‌کنم. و حجم را معکوس (به نسبت قیمت)، به میزانی تعدیل می‌کنم که ضریب این دو (یعنی ارزش داد و ستدها) قبل از تعدیل و بعد از تعدیل یکی در بیاید!
                                --------------------------
                                در مورد اختلاف شاخص هم‌وزن و شاخص‌کل... این روزها می‌توان میزان رشد شاخص هم‌وزن را «حباب» این شاخص دانست!
                                یک زمانی دقیقا برعکس این بود و شاخص کل الکی رشد می‌کرد... و حباب داشت... البته شاخص کل کمتر حباب گونه تفسیر می‌شود... چرا که دست دولتی‌ها و شرکتی‌ها (حقوقی‌ها) و بنیادی‌کارها و صندوق‌ها و غیره است بیشتر... و سهام پدر مادر دار در آن بیشتر شرکت دارند... پس در آن زمان که شاخص هم‌وزن عقب افتاده بود می‌توانستیم بگوییم حباب منفی دارد... مانند اکنون که حباب مثبت دارد...
                                --------------------------
                                پی‌نوشت: کاش در عالم افزایش سرمایه و تعدیل و تورم نداشتیم! خیلی کارها را به هم می‌ریزند! پیچیدگی هم کم ندارند. بیشتر تورم را می‌گویم البته.
                                آخرین ویرایش توسط mhjboursy؛ 2020/06/06, 18:29.
                                «محمد حسین» هستم.
                                امیرالمومنین(ع):برای دنیایت چنان کار کن که گویا همیشه زندگی خواهی کرد و برای آخرتت چنان که گویا فردا خواهی مرد.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X