يعني تو صدرا خبري هست و يه عده زودتر فهميدن؟به نظر من اين صفو ميدن
پیشنهاد خرید
Collapse
X
-
-
در اصل توسط کيانوش پست شده است View Postهمچنان پيشنهاد خريد شفن را دارم .سهم از مقاومت 1080 تومان با قدرت و حجم بالا رد شد.1080 تومان مقاومت تاريخي سهم بود.
در ادامه يک نيم نگاهي هم به شاراک داشته باشيم عبور شاراک از 600 تومان رسيدن به 1000 تومان را نويد مي دهد.
هر دو سهم هم براي سال 90 و هم براي سال 91 با تعديل مثبت روبرو هستند.
پيشنهاد خريد فاراک دارم.
فاذر از بند صدرا پريد فاراک هم امروز راهش را جدا مي کند.فاراک خريدم.
نظر
-
در اصل توسط کيانوش پست شده است View Postمنتظر حرکت شفن هستم.
پيشنهاد خريد فاراک دارم.
فاذر از بند صدرا پريد فاراک هم امروز راهش را جدا مي کند.فاراک خريدم.مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست
نظر
-
بعضي از دوستان از گروه سنگ آهن ميپرسن خدمتتون عرض كنم كه اين گروه گروه ارزنده اي هست اما به نظر شما با اين نقدينگي كه بازار داره ميتونه اينطور سهما رو تكون جدي بده؟شايد نوساناتي بدن...از طرف ديگه به خاطر مسايل پيش اومده حولو حوش اينا بازار يكم زمان ميبره تا رو اينا زوم بكنه...ضمن اينكه در مورد كگل حق استفاده نشدش خيلي مهمهمرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست
نظر
-
-
سخت آژند--- ثاژن
سهمی که بنظر میرسد میخواهد راه سامان گستر اصفهان را طی کند دوستان معاملات سهم را در این هفته زیر نظر بگیرد هر روز ۲۰ الی ۳۰ برابر حجم مبنا معامله شده و حقوقی های شخصی سهامداران عمده سهم انرا جمع میکردند و امروز از فروشنده تخلیه شده بود و حجم معاملات ان هم پایین بود و باید از روز شنبه سهم را زیر نظر داشت که احتمال اینکه سامان گستر دومی باشد زیاد می باشد دوستان خودتان هم ی بررسی بکنید
نظر
-
اگه خواستيد يكم بدنتون بلرزه و مو به تنتون سيخ بشه اين داستانو بخونيد
روزها گذشت و کبوتر با خدا هيچ نگفت...
فرشتگان سراغش را مي گرفتند و هربار ندايي مي آمد:
او مي آيد چرا که من تنها گوشي هستم که دردهايش را مي شنوم...
و سرآنجام کبوتر روي شاخه اي از درخت دنيا نشست، همه فرشتگان منتظر بودند که چيزي بگويد، اما هيچ نگفت،
ندايي آسماني فرمود:
با من بگو هر آن چه که در سينه ات سنگيني مي کند!
کبوتر گفت:
لانه کوچکي داشتم، آرامگاه خستگي ام بود و سرپناه بي کسي ام، تو آن را از من گرفتي، اين طوفان بي موقع چه بود؟
چه مي خواستي از لانه محقرم؟ کجاي دنيايت را گرفته بود؟
آن گاه ديگر نتوانست چيزي بگويد. سنگيني بغض راه گلويش را بست.
سکوتي سنگين در عرش کبريا طنين انداز گشت...
آنگاه نداي آرامش بخش آسماني فرمود :
ماري در راه لانه ات بود، خواب بودي، باد را گفتم بوزد تا لانه ات واژگون شود و تو از کمين مار پرگشايي...
کبوتر خيره در كار خداي خود ماند!
.................................................. .....................
نداي آسماني اضافه كرد:
چه بسيار بلاهايي که به واسطه محبتم از تو دور کردم و تو ندانسته به دشمني ام برخاستي!؟
اشک در ديدگان کبوتر نشسته بود
و ناگاه صداي هاي هاي گريه هايش ملکوت خدا را پر کرد...مرا گر دولت عالم ببخشند .... برابر با نگاه مادرم نيست
نظر
نظر