شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • تکنیکالیست
    عضو فعال
    • May 2012
    • 1101

    #1921
    پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

    امروز خیلی ها با شک و تردید به بازار نگاه میکردند در صورتی که کاملا مشخص بود از بازار قصد حمایت دارند و در اکثر سهمها با قدرت حقوقی ها خرید میکردند. راه بعضی سهمها مثله شبندر را باید از بازار جدا .

    به نظر از فردا صف خرید سهمها سنگین تر خواهد بود. کافی کمی اعتماد به بازار برگردد این قیمت ها انقدر جذاب هستند که خوده بازار حتی بدون حمایت هم سهمها را جمع خواهد کرد.
    بازار امروز واقعا عالی و امیدوار کننده پیش رفت
    ......

    نظر

    • صولت الدوله قشقایی
      عضو فعال
      • Dec 2013
      • 839

      #1922
      پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

      با سلام و درود بر همه دوستان و تشکر ویژه از جناب بهزادی بابت تحلیل های مفید و موثرشون

      یه نکته خدمت دوستان عرض کنم :
      زیبایی تحلیل جناب بهزادی همان دید کلی ایشان است

      همه میبینن که این اصلاح از الگوی دقیقی پیروی نکرد
      پس نباید دنبال جزئیات باشیم

      در این اصلاح تا این نقطه شاخص 3 بار جهشی مثبت داشت
      بار اول: قرار شد حقوقی حمایت کنه
      بار دوم: محدودیت فروش
      بار سوم: برداشتن محدودیت فروش

      پس هیچکدوم از جهش ها بواسطه عرضه و تقاضا به وجود نیامد
      چس نباید انتظار داشته باشیم یه الگوی خوبی از توش در آمده باشه

      فقط باید کلی ببینیم که شاخص از 89 هزار تا 73 هزار اصلاح کرده تا اینجای کار

      نظر

      • aravil
        عضو عادی
        • Sep 2012
        • 234

        #1923
        پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

        در اصل توسط تکنیکالیست پست شده است View Post
        امروز خیلی ها با شک و تردید به بازار نگاه میکردند در صورتی که کاملا مشخص بود از بازار قصد حمایت دارند و در اکثر سهمها با قدرت حقوقی ها خرید میکردند. راه بعضی سهمها مثله شبندر را باید از بازار جدا .

        به نظر از فردا صف خرید سهمها سنگین تر خواهد بود. کافی کمی اعتماد به بازار برگردد این قیمت ها انقدر جذاب هستند که خوده بازار حتی بدون حمایت هم سهمها را جمع خواهد کرد.
        بازار امروز واقعا عالی و امیدوار کننده پیش رفت
        شدیدا موافقم

        نظر

        • سرمایه گذار
          عضو فعال
          • Jun 2013
          • 1925

          #1924
          پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

          در تایید سخنان همه دوستان گرامی در زمینه شرایط مساعد رشد مجدد بورس : امروز اگر سخنان وزیر اقتصاد را در خبر دوستان شنیده باشند ایشان این پالس مثبت حمایت از بازار را خود شخصا دادند نه از سوی مسولین بورس یا بانک مرکزی و آن این بود که بورس رشد خواهد کرد (نزول شدید نخواهد داشت)و دیگران که خارج شده اند از این سود آوری که در آینده نزدیک خواهیم داشت محروم خواهند شد البته باید منتظرباشیم که علاوه بر این پارامتر دیگر عناصر تاثیر گذار به طور موازی آن را تایید و تثبیت می کنند؟ چرا که همه می دانیم بورس معجونی از شرایط اقتصادی ،اجتماعی و سیاسی است .
          آنقدر که خرید به موقع مهم است، خرید ارزان مهم نیست.

          نظر

          • anahita
            عضو فعال
            • Jan 2013
            • 769

            #1925
            پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

            اگر شاخص تا چند روز مثبت و بعد از اون منفی شد به احتمال خیلی زیاد موج Z از سری کمپلکس در موج a از 4بزرگ و بعد از اون موج b از 4 بزرگ شروع بشه و شاخص رو به حوالی 78000 و بعد از اون آخرین ریزش به حوالی 70000 رو دریم و اماده برای شروع موج 5 بزرگ میشویم . به لحاظ زمانی حدسم رو 2 ماه است برای شروع موج 5 اصلی .

            با تشکر
            *** هرچه در جستن آنی ، آنی ***

            نظر

            • ابشار
              عضو فعال
              • Apr 2013
              • 1426

              #1926
              پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

              بازار فعلا بالای زیادی نداره حداکثر 10تا 15درصد وبازار افزایشی از تیرماه وبعد توافق

              نظر

              • ali30
                عضو فعال
                • Aug 2013
                • 1940

                #1927
                پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                سلام وشب خوش دوستان...........................خواستم بدین وسیله از نظرات کارشناسی وتحلیل دوستان عزیز تقدیر وتشکر بکنم..................امید وارم در آینده نزدیک همگی دوستان بسلامتی سود خوبی بکنند./:.grlim:./
                تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                نظر

                • بهزاد بهزادی
                  عضو فعال
                  • Jun 2013
                  • 494

                  #1928
                  پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                  شب همه دوستان بخیر،

                  کمتر کسی برای فردا و روزهای آتی بازاری نزولی رو پیش بینی می کنه. تحلیل های دوستان رو که می خواندم وحدت نظری رو میشه در همه اونها مشاهده کرد. تصور می کنم سیگنال های صعودی شدن بازار بعد از گذشت یکی دو روز چنان پررنگ شده که همه رو بر احتمال صعودی بودن بازار متفق القول کرده است.

                  در هر حال صعود پیش رو بدون توجه به اینکه یک اصلاح بزرگ باشد یا یک موج جنبشی، ارزش ورود و سرمایه گزاری رو دارد. تقریبا مشخص هست که پتانسیل های کاهنده بازار به شدت کم شده و پتانسیل های مثبت به شدت افزایش یافته است. در اخبار امروز، تاکید مستقیم وزیر بر کاهش نرخ سود بانکی هم که نشان از عزم دولتمردان برای حمایت بازار داره به کمک بیشتر بازار فردا خواهد آمد و میشه متصور بود که فردا صعودی به مراتب شارپ تر از امروز رو تجربه کنیم.

                  سخن رو در همین جا خلاصه می کنم چراکه گفتنی ها رو سایر عزیزان گفته اند و هرچه گویم تکرار مکررات است....

                  ارادتمند- بهزاد

                  نظر

                  • mehrdad70
                    عضو عادی
                    • Feb 2014
                    • 50

                    #1929
                    پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                    در اصل توسط بهزاد بهزادی پست شده است View Post
                    خیر

                    هرچه چارت رو ساده تر نگاه کنید بهتره... دنبال الگوهای پیچیده نباشید... شمارش گذاری یک امر ذهنی هست.... بگذارید خیلی ساده بگم:

                    بازار تا 89700 واحد صعود کرد و بعد ریزشی چند ماهه داشت که اگر این ریزش در 73700 واحد به پایان رسیده باشه، تمایل بازار به این هست که حداقل نیمی از مسیر قبلی خود رو اصلاح کنه...بنابراین بازار تا حوالی 81700 واحد صعودی خواهد بود... این در شرایطی هست که موج صعودی فعلی یک موج اصلاحی باشه...

                    اگر موج 5 باشه که تارگت های اون در محدوده 94 هزار واحد تا 100 هزار واحد در اولین مرحله است که البته برای بررسی چنین موضوعی فعلا زود هست...

                    ارادتمند- بهزاد


                    سلام خدمت استاد گرامی جناب بهزادی و با تشکر از زحماتی که میکشید
                    خیلی مشتاقم برای اینکه بتونم عکس شما رو ببینم خیلی کنجکاوم بدونم چهره ی شما چگونه است
                    اگر برایتان مقدور است عکسی از خود در این تاپیک قرار دهید فکر کنم که این فقط خواسته ی من نیست و خیلی از افراد در این تالار هستند که دوست دارند چهره ی شما را ببینند
                    البته اگر برایتان مقدور هست

                    با سپاس فراوان



                    =====================

                    مدیر نظارت:

                    تقاضا میشود مطالب غیربورسی را در پیام خصوصی و چنانچه فاقد این سرویس هستید در صفحه شخصی مطرح فرمایید.

                    نظر

                    • arminfar
                      عضو فعال
                      • Mar 2014
                      • 479

                      #1930
                      پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                      با درود خدمت تمام عزیزان
                      استاد که آواتار جناب الیوت رو برای خودشون انتخاب کردند ، یه روزی هم بشه ما با اجازه استاد عکس ایشون رو برای آواتارمون جایگزین کنیم.
                      در هر صورت علم و دانش شما و یک سری از عزیزان در تکنیکال همچون آقایان آزادی ، پشتون ، شریعت ، محلوجی و خیلی از دوستان واساتید دیگر باعث شده که مطالبشان را لحظه به لحظه دنبال کنم ، که از هر کلاسی آموزنده ترند
                      ایرانیان به توانمندی انسان که بر اثر تلاش و تعلیم بدست آمده باشد ، فره میگفتند

                      نظر

                      • nostradamus
                        عضو جدید
                        • Apr 2014
                        • 9

                        #1931
                        پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                        در اصل توسط بهزاد بهزادی پست شده است View Post
                        شب همه دوستان بخیر،

                        کمتر کسی برای فردا و روزهای آتی بازاری نزولی رو پیش بینی می کنه. تحلیل های دوستان رو که می خواندم وحدت نظری رو میشه در همه اونها مشاهده کرد. تصور می کنم سیگنال های صعودی شدن بازار بعد از گذشت یکی دو روز چنان پررنگ شده که همه رو بر احتمال صعودی بودن بازار متفق القول کرده است.

                        در هر حال صعود پیش رو بدون توجه به اینکه یک اصلاح بزرگ باشد یا یک موج جنبشی، ارزش ورود و سرمایه گزاری رو دارد. تقریبا مشخص هست که پتانسیل های کاهنده بازار به شدت کم شده و پتانسیل های مثبت به شدت افزایش یافته است. در اخبار امروز، تاکید مستقیم وزیر بر کاهش نرخ سود بانکی هم که نشان از عزم دولتمردان برای حمایت بازار داره به کمک بیشتر بازار فردا خواهد آمد و میشه متصور بود که فردا صعودی به مراتب شارپ تر از امروز رو تجربه کنیم.

                        سخن رو در همین جا خلاصه می کنم چراکه گفتنی ها رو سایر عزیزان گفته اند و هرچه گویم تکرار مکررات است....

                        ارادتمند- بهزاد
                        سلام و عرض ادب
                        مستحضر هستید که تاپیکو امروز بسته شد و اگر چه بازار می داند که در سود سال 1392، حدود 40 تومان مربوط به فروش شپنا بوده لیکن پس از اینکه سود سال منتهی به اردیبهشت ماه 1394 اعلام شد ( که بنا به اعلام امور سهام بین 50 تا 60 تومان خواهد بود) لیکن بعید به نظر می رسد بازار استقبال خوبیی از این سهم بکند. عده ای می گویند همین الان وپترو و حلیج فارس هم با پی بر ای های بالائی معامله می شوند. لیکن سوال بنده این است چرا پارسان و پترول هم که هلدینگ هستند پی بر ای بالائی ندارند. ؟ غرض بنده از این مطالب این است که چه بازگشائی را برای تاپیکو متصور هستید و آیا فکر نمی کنید با بازگشائی این سهم، بازار افت بسیار زیادی بکند ؟

                        نظر

                        • بهزاد بهزادی
                          عضو فعال
                          • Jun 2013
                          • 494

                          #1932
                          پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                          صبح همه عزیزان بخیر

                          دو، سه نفر از دوستان با توجه به یکی از پست های ارسالی بنده خواستار اطلاعات بیشتری در مورد جریان پول و نحوه شناسایی اون در مقاطع گوناگون شده بودند.... بر همین اساس بنده توضیحاتی مختصر و ساده شده از این موضوع رو در یک اقتصاد سالم توضیح می دهم و امیدوارم کلیت موضوع برای دوستانی که این موضوع براشون مورد سوال بود جا بیفته....

                          به عنوان یک تحلیلگر مهمترین چیزی که باید بدانید اینه که مسیر بعدی سرمایه ها و پول های جامعه به کدام سمت است. این مورد نه تنها برای تحلیلگران جذاب هست بلکه به عنوان یکی از مهمترین مواردی است که توسط دولت ها و بانک های مرکزی همواره مانیتور میشه و بر اساس جریان جاری پول تصمیمات کلان اقتصادی برای آینده اون کشور گرفته میشه...

                          اگر شما هم بتونید همگام با ارگان های اقتصادی، این اطلاعات رو رصد کنید بدین مفهوم هست که تا حدودی قادر به شناسایی گام بعدی دولت و بانک مرکزی هستید که به منظور جریان دهی به جریان جاری پول می باشد...

                          از این مقدمه که بگذرم، مستقیما برم سر اصل موضوع... مهمترین ابزار در دست اختیار دولت ها نرخ بهره بانکی هست که معمولا در نشست های بانک مرکزی کشورها در مورد اون تصمیم گیری میشه...

                          اگر دولت از افزایش تورم در جامعه نگرانی داشته باشه اولین کاری که می کنه نرخ بهره بانکی رو افزایش میده.... این موضوع دو کمک به دولت میکنه:

                          1- کاهش درخواست های وام بانکی که منجر به عدم افزایش نقدینگی در بازار میشه که همه می دونیم نقدینگی عامل اصلی تورم هست...

                          2- افزایش سپرده گذاری های بانکی که منجر به کاهش نقدینگی موجود در بازار میشه...

                          در یک جامعه پیشرفته زمانی که نرخ بهره بانکی بالا میره سرمایه گزاران تمایل به سپرده گزاری در اون بانک پیدا می کنند و این موضوع باعث میشه تقاضای سرمایه های خارج از کشور برای خرید ارز اون کشوری که دارای سود بانکی بالایی هست زیاد بشه. فرضا اگر بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره بانکی دلار رو افزایش بده این موضوع به مفهوم افزایش تقاضا برای خرید دلار در سطح جهان به منظور سپرده گذاری دلاری است. این افزایش تقاضا باعث تقویت پول اون کشور میشه...

                          پس در حالت کلی هرچه نرخ بهره بانکی بالاتر بره باعث تقویت پول ملی اون کشور میشه.... اما این فقط یک طرف ماجراست چرا که افزایش ارزش پول همواره مطلوب نیست...

                          اگر پول ملی به صورت مداوم در برابر سایر ارزها تقویت بشه این به مفهوم کاهش صادرات و افزایش واردات هست....حتما در ایران خاطرتون هست که سالها دلار رو نزدیک به 1000 تومان نگه داشتند که این موضوع با توجه به افزایش تورم در ایران به مفهوم تقویت ارزش ریال بود و عملا به نقطه ای رسیدند که صادرکنندگان ورشکست شدند...

                          کاهش صادرات و افزایش واردات به دلیل تقویت پول ملی باعث کاهش تراز تجاری کشور و احتمالا کسری تجاری خواهد شد که امری بد برای اقتصاد است...

                          از طرفی افزایش نرخ بهره بانکی عملا باعث کاهش مصرف و کاهش تولید می گردد و در نتیجه تمایل برای سرمایه گذاری در شرکت ها و کارخانجات به دلیل کاهش عرضه و تقاضای کالا در سطح جامعه پایین می اید که به مفهوم کاهش قیمت سهام هست... این مورد رو دوستان به صورت ملموس در چند ماه گذشته تجربه کردند...

                          بنابراین در یک اقتصاد با نرخ بهره بانکی عملا شاهد مشکلات عدیده ای هستیم مانند افزایش واردات و بهم خوردن بالانس تجاری، کاهش تولید و مصرف در سطح جامعه و کاهش ریسک پذیری اقتصادی در سطح کلان و ....

                          شاید سوال بشه پس به چه دلیل نرخ بهره بانکی رو بالا ببریم؟ جواب فقط در یک کلمه نهفته است کنترل تورم

                          در حالت نرمال تورم بالای 4 درصد نشان از بیماری اقتصادی اون کشور داره و بهترین رنج برای تورم عددی بین 1 تا 3 هست.... تورم منفی هم مشکلات زیادی داره که ژاپن سالها درگیرش بود...

                          در دنیا یک جنگی داریم به نام جنگ ارزی که دولت ها با ابزار تعیین نرخ بهره عملا با یکدیگر می جنگند.... به طور مثال زمانی این جنگ بین ین ژاپن و دلار آمریکا شکل گرفته بود و هر دو کشور با تغییر و کاهش نرخ بهره سعی در افزایش صادرات خود و برتری بر دیگری داشتند... اما همین دیدگاه می تونه باعث خروج سرمایه های بزرگ از ارزهای کم بازده به ارزهای پربازده (نرخ بهره بالا) بشه مانند تمایلی که در سالیان اخیر به خرید دلار استرالیا در دنیا وجود داشته...

                          توجه کنید که افزایش و کاهش نرخ بهره مزایل و معایب رو به صورت تواما دارند...

                          برگریدیم سر اصل موضوع کاهش نرخ بهره کی اتفاق می افتد و چه اثاری دارد؟

                          همانطور که اشاره کردم افزایش نرخ بهره پویایی اقتصادی رو از بین میبره اما دولت ها به منظور کنترل تورم مجبور به انجام این مهم می شوند. پس اگر تورم کنترل در بیاید کاهش نرخ بهره امری مطلوب برای اقتصاد یک کشور هست...

                          حتما به آمارهای ماهیانه تورم که دولت و بانک مرکزی می دهند توجه کرده اید... در چند ماه اخیر شاهد یک روند نزولی در تورم بودیم که پیش بینی میشه با تحقق خواسته های سیاسی این تورم تا پایان سال باز هم کاهش پیدا کنه... اگرچه دولت سطح 25 درصدی رو برای تورم امسال هدفگذاری کرده اما بانک جهانی حتی معتقد به تورمی پایین تر برای ایران در سال جاری است...

                          همین سمت و سوی کاهشی تورم از 40 درصد سال گذشته به 25 درصد مد نظر دولت به مفهوم این موضوع هست که امکان کاهش نرخ بهره بانکی وجود داره.... دولت در سال گذشته می دانست که با ورود به سال جدید به صورت عرف تورم در جامعه افزایش پیدا میکنه و از سویی اجرای هدفمندی ها خود عاملی تورم زاست... بنابراین چند ماه مانده به سال جدید سیاست افزایش نرخ بهره رو پیاده کرد تا همان دو عاملی که در اول اشاره شد رو ایجاد کنه... اول کاهش وامگیری و افزایش وامدهی مردم به بانکها که هر دو منجر به کاهش نقدینگی و تورم میشه...

                          سال جدید سپری شده و هدفمندی در نقطه شروع هست و دولت معتقد هست اثر هدفمندی بر تورم رو در کنترل گرفته است بر همین اساس نرخ بهره رو پایین میاره تا بدینوسیله پول در سطح جامعه جاری بشه... اما چه سودی عاید کشور میشه:

                          1- کاهش نرخ سود بانکی باعث ورود سرمایه ها به تولید میشه که این امر افزایش تولید و مصرف رو در پی داره و نهایتا منجر به افزایش تقاضای خرید سهام اون شرکت میشه

                          2- افزایش وامگیری توسط واحدهای تولید کننده از بانک ها و رونق اقتصادی

                          3- کاهش ارزش پول ملی به دلیل عدم تمایل سرمایه گزاران خارجی به سپرده گذاری در ایران که باعث کاهش تقاضای ریال میشه... البته در ایران به دلیل ریسک کلان سیاسی این مورد کمتر احساس میشه...

                          در انتها اینگونه اشاره کنم که کاهش و افزایش بهره بانکی بر اساس مانیتور کردن تورم صورت می گیره... زمانی که تورم بالا میره دولت ها مجبور به اجرای سیاست های انقباضی مانند افزایش نرخ بهره می شوند... زمانی که شرایط تورمی به کنترل در میاد باز هم سیاست های انبساطی به منظور رشد اقتصادی در دستور کار قرار میگیره اما همین افزایش تولید و مصرف مجددا به تدریج باعث افزایش تورم میشه که باز این چرخه با افزایش نرخ بهره بانکی اجرا میشه...

                          بنابراین این موضوع یک سیکل دایمی هست و اصولا در همه کشورها نرخ بهره ابزاری در دست دولت و بانک به منظور هدایت جریان نقدینگی است.

                          در شرایط فعلی ایران در حال حاضر همه چیز گواه این موضوع است که سیاست های انبساطی مجددا و از هفته پیش در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار گرفته است که برای اونهایی که در بورس فعال هستند به منزله یک رشد اقتصادی دیگر است تا زمانی که باز دولت بر اساس مانیتور کرده داده ها تصمیم به تغییر سیاست کلان خود نماید...

                          ببخشید که کمی طولانی و احتمالا جسته گریخته شد...

                          واقعیت امر اینه که اگر بخواهیم روی این موضوع صحبت کنیم به راحتی میشه کتابی بالغ بر 100 صفحه رو تدوین کرد و فقط به صورت خلاصه روند کلی رو خدمت دوستان عرض کردم...

                          ارادتمند- بهزاد

                          نظر

                          • ali30
                            عضو فعال
                            • Aug 2013
                            • 1940

                            #1933
                            پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                            در اصل توسط بهزاد بهزادی پست شده است View Post
                            صبح همه عزیزان بخیر

                            دو، سه نفر از دوستان با توجه به یکی از پست های ارسالی بنده خواستار اطلاعات بیشتری در مورد جریان پول و نحوه شناسایی اون در مقاطع گوناگون شده بودند.... بر همین اساس بنده توضیحاتی مختصر و ساده شده از این موضوع رو در یک اقتصاد سالم توضیح می دهم و امیدوارم کلیت موضوع برای دوستانی که این موضوع براشون مورد سوال بود جا بیفته....

                            به عنوان یک تحلیلگر مهمترین چیزی که باید بدانید اینه که مسیر بعدی سرمایه ها و پول های جامعه به کدام سمت است. این مورد نه تنها برای تحلیلگران جذاب هست بلکه به عنوان یکی از مهمترین مواردی است که توسط دولت ها و بانک های مرکزی همواره مانیتور میشه و بر اساس جریان جاری پول تصمیمات کلان اقتصادی برای آینده اون کشور گرفته میشه...

                            اگر شما هم بتونید همگام با ارگان های اقتصادی، این اطلاعات رو رصد کنید بدین مفهوم هست که تا حدودی قادر به شناسایی گام بعدی دولت و بانک مرکزی هستید که به منظور جریان دهی به جریان جاری پول می باشد...

                            از این مقدمه که بگذرم، مستقیما برم سر اصل موضوع... مهمترین ابزار در دست اختیار دولت ها نرخ بهره بانکی هست که معمولا در نشست های بانک مرکزی کشورها در مورد اون تصمیم گیری میشه...

                            اگر دولت از افزایش تورم در جامعه نگرانی داشته باشه اولین کاری که می کنه نرخ بهره بانکی رو افزایش میده.... این موضوع دو کمک به دولت میکنه:

                            1- کاهش درخواست های وام بانکی که منجر به عدم افزایش نقدینگی در بازار میشه که همه می دونیم نقدینگی عامل اصلی تورم هست...

                            2- افزایش سپرده گذاری های بانکی که منجر به کاهش نقدینگی موجود در بازار میشه...

                            در یک جامعه پیشرفته زمانی که نرخ بهره بانکی بالا میره سرمایه گزاران تمایل به سپرده گزاری در اون بانک پیدا می کنند و این موضوع باعث میشه تقاضای سرمایه های خارج از کشور برای خرید ارز اون کشوری که دارای سود بانکی بالایی هست زیاد بشه. فرضا اگر بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره بانکی دلار رو افزایش بده این موضوع به مفهوم افزایش تقاضا برای خرید دلار در سطح جهان به منظور سپرده گذاری دلاری است. این افزایش تقاضا باعث تقویت پول اون کشور میشه...

                            پس در حالت کلی هرچه نرخ بهره بانکی بالاتر بره باعث تقویت پول ملی اون کشور میشه.... اما این فقط یک طرف ماجراست چرا که افزایش ارزش پول همواره مطلوب نیست...

                            اگر پول ملی به صورت مداوم در برابر سایر ارزها تقویت بشه این به مفهوم کاهش صادرات و افزایش واردات هست....حتما در ایران خاطرتون هست که سالها دلار رو نزدیک به 1000 تومان نگه داشتند که این موضوع با توجه به افزایش تورم در ایران به مفهوم تقویت ارزش ریال بود و عملا به نقطه ای رسیدند که صادرکنندگان ورشکست شدند...

                            کاهش صادرات و افزایش واردات به دلیل تقویت پول ملی باعث کاهش تراز تجاری کشور و احتمالا کسری تجاری خواهد شد که امری بد برای اقتصاد است...

                            از طرفی افزایش نرخ بهره بانکی عملا باعث کاهش مصرف و کاهش تولید می گردد و در نتیجه تمایل برای سرمایه گذاری در شرکت ها و کارخانجات به دلیل کاهش عرضه و تقاضای کالا در سطح جامعه پایین می اید که به مفهوم کاهش قیمت سهام هست... این مورد رو دوستان به صورت ملموس در چند ماه گذشته تجربه کردند...

                            بنابراین در یک اقتصاد با نرخ بهره بانکی عملا شاهد مشکلات عدیده ای هستیم مانند افزایش واردات و بهم خوردن بالانس تجاری، کاهش تولید و مصرف در سطح جامعه و کاهش ریسک پذیری اقتصادی در سطح کلان و ....

                            شاید سوال بشه پس به چه دلیل نرخ بهره بانکی رو بالا ببریم؟ جواب فقط در یک کلمه نهفته است کنترل تورم

                            در حالت نرمال تورم بالای 4 درصد نشان از بیماری اقتصادی اون کشور داره و بهترین رنج برای تورم عددی بین 1 تا 3 هست.... تورم منفی هم مشکلات زیادی داره که ژاپن سالها درگیرش بود...

                            در دنیا یک جنگی داریم به نام جنگ ارزی که دولت ها با ابزار تعیین نرخ بهره عملا با یکدیگر می جنگند.... به طور مثال زمانی این جنگ بین ین ژاپن و دلار آمریکا شکل گرفته بود و هر دو کشور با تغییر و کاهش نرخ بهره سعی در افزایش صادرات خود و برتری بر دیگری داشتند... اما همین دیدگاه می تونه باعث خروج سرمایه های بزرگ از ارزهای کم بازده به ارزهای پربازده (نرخ بهره بالا) بشه مانند تمایلی که در سالیان اخیر به خرید دلار استرالیا در دنیا وجود داشته...

                            توجه کنید که افزایش و کاهش نرخ بهره مزایل و معایب رو به صورت تواما دارند...

                            برگریدیم سر اصل موضوع کاهش نرخ بهره کی اتفاق می افتد و چه اثاری دارد؟

                            همانطور که اشاره کردم افزایش نرخ بهره پویایی اقتصادی رو از بین میبره اما دولت ها به منظور کنترل تورم مجبور به انجام این مهم می شوند. پس اگر تورم کنترل در بیاید کاهش نرخ بهره امری مطلوب برای اقتصاد یک کشور هست...

                            حتما به آمارهای ماهیانه تورم که دولت و بانک مرکزی می دهند توجه کرده اید... در چند ماه اخیر شاهد یک روند نزولی در تورم بودیم که پیش بینی میشه با تحقق خواسته های سیاسی این تورم تا پایان سال باز هم کاهش پیدا کنه... اگرچه دولت سطح 25 درصدی رو برای تورم امسال هدفگذاری کرده اما بانک جهانی حتی معتقد به تورمی پایین تر برای ایران در سال جاری است...

                            همین سمت و سوی کاهشی تورم از 40 درصد سال گذشته به 25 درصد مد نظر دولت به مفهوم این موضوع هست که امکان کاهش نرخ بهره بانکی وجود داره.... دولت در سال گذشته می دانست که با ورود به سال جدید به صورت عرف تورم در جامعه افزایش پیدا میکنه و از سویی اجرای هدفمندی ها خود عاملی تورم زاست... بنابراین چند ماه مانده به سال جدید سیاست افزایش نرخ بهره رو پیاده کرد تا همان دو عاملی که در اول اشاره شد رو ایجاد کنه... اول کاهش وامگیری و افزایش وامدهی مردم به بانکها که هر دو منجر به کاهش نقدینگی و تورم میشه...

                            سال جدید سپری شده و هدفمندی در نقطه شروع هست و دولت معتقد هست اثر هدفمندی بر تورم رو در کنترل گرفته است بر همین اساس نرخ بهره رو پایین میاره تا بدینوسیله پول در سطح جامعه جاری بشه... اما چه سودی عاید کشور میشه:

                            1- کاهش نرخ سود بانکی باعث ورود سرمایه ها به تولید میشه که این امر افزایش تولید و مصرف رو در پی داره و نهایتا منجر به افزایش تقاضای خرید سهام اون شرکت میشه

                            2- افزایش وامگیری توسط واحدهای تولید کننده از بانک ها و رونق اقتصادی

                            3- کاهش ارزش پول ملی به دلیل عدم تمایل سرمایه گزاران خارجی به سپرده گذاری در ایران که باعث کاهش تقاضای ریال میشه... البته در ایران به دلیل ریسک کلان سیاسی این مورد کمتر احساس میشه...

                            در انتها اینگونه اشاره کنم که کاهش و افزایش بهره بانکی بر اساس مانیتور کردن تورم صورت می گیره... زمانی که تورم بالا میره دولت ها مجبور به اجرای سیاست های انقباضی مانند افزایش نرخ بهره می شوند... زمانی که شرایط تورمی به کنترل در میاد باز هم سیاست های انبساطی به منظور رشد اقتصادی در دستور کار قرار میگیره اما همین افزایش تولید و مصرف مجددا به تدریج باعث افزایش تورم میشه که باز این چرخه با افزایش نرخ بهره بانکی اجرا میشه...

                            بنابراین این موضوع یک سیکل دایمی هست و اصولا در همه کشورها نرخ بهره ابزاری در دست دولت و بانک به منظور هدایت جریان نقدینگی است.

                            در شرایط فعلی ایران در حال حاضر همه چیز گواه این موضوع است که سیاست های انبساطی مجددا و از هفته پیش در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار گرفته است که برای اونهایی که در بورس فعال هستند به منزله یک رشد اقتصادی دیگر است تا زمانی که باز دولت بر اساس مانیتور کرده داده ها تصمیم به تغییر سیاست کلان خود نماید...

                            ببخشید که کمی طولانی و احتمالا جسته گریخته شد...

                            واقعیت امر اینه که اگر بخواهیم روی این موضوع صحبت کنیم به راحتی میشه کتابی بالغ بر 100 صفحه رو تدوین کرد و فقط به صورت خلاصه روند کلی رو خدمت دوستان عرض کردم...

                            ارادتمند- بهزاد
                            بسیار عالی بود..........استاد بهزادی متشکراز زحمت شما
                            تمام ناتمام من با تو تمام ميشود...../:.Heart.:/

                            نظر

                            • ائلشن
                              عضو فعال
                              • Oct 2012
                              • 993

                              #1934
                              پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                              در اصل توسط بهزاد بهزادی پست شده است View Post
                              صبح همه عزیزان بخیر

                              دو، سه نفر از دوستان با توجه به یکی از پست های ارسالی بنده خواستار اطلاعات بیشتری در مورد جریان پول و نحوه شناسایی اون در مقاطع گوناگون شده بودند.... بر همین اساس بنده توضیحاتی مختصر و ساده شده از این موضوع رو در یک اقتصاد سالم توضیح می دهم و امیدوارم کلیت موضوع برای دوستانی که این موضوع براشون مورد سوال بود جا بیفته....

                              به عنوان یک تحلیلگر مهمترین چیزی که باید بدانید اینه که مسیر بعدی سرمایه ها و پول های جامعه به کدام سمت است. این مورد نه تنها برای تحلیلگران جذاب هست بلکه به عنوان یکی از مهمترین مواردی است که توسط دولت ها و بانک های مرکزی همواره مانیتور میشه و بر اساس جریان جاری پول تصمیمات کلان اقتصادی برای آینده اون کشور گرفته میشه...

                              اگر شما هم بتونید همگام با ارگان های اقتصادی، این اطلاعات رو رصد کنید بدین مفهوم هست که تا حدودی قادر به شناسایی گام بعدی دولت و بانک مرکزی هستید که به منظور جریان دهی به جریان جاری پول می باشد...

                              از این مقدمه که بگذرم، مستقیما برم سر اصل موضوع... مهمترین ابزار در دست اختیار دولت ها نرخ بهره بانکی هست که معمولا در نشست های بانک مرکزی کشورها در مورد اون تصمیم گیری میشه...

                              اگر دولت از افزایش تورم در جامعه نگرانی داشته باشه اولین کاری که می کنه نرخ بهره بانکی رو افزایش میده.... این موضوع دو کمک به دولت میکنه:

                              1- کاهش درخواست های وام بانکی که منجر به عدم افزایش نقدینگی در بازار میشه که همه می دونیم نقدینگی عامل اصلی تورم هست...

                              2- افزایش سپرده گذاری های بانکی که منجر به کاهش نقدینگی موجود در بازار میشه...

                              در یک جامعه پیشرفته زمانی که نرخ بهره بانکی بالا میره سرمایه گزاران تمایل به سپرده گزاری در اون بانک پیدا می کنند و این موضوع باعث میشه تقاضای سرمایه های خارج از کشور برای خرید ارز اون کشوری که دارای سود بانکی بالایی هست زیاد بشه. فرضا اگر بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره بانکی دلار رو افزایش بده این موضوع به مفهوم افزایش تقاضا برای خرید دلار در سطح جهان به منظور سپرده گذاری دلاری است. این افزایش تقاضا باعث تقویت پول اون کشور میشه...

                              پس در حالت کلی هرچه نرخ بهره بانکی بالاتر بره باعث تقویت پول ملی اون کشور میشه.... اما این فقط یک طرف ماجراست چرا که افزایش ارزش پول همواره مطلوب نیست...

                              اگر پول ملی به صورت مداوم در برابر سایر ارزها تقویت بشه این به مفهوم کاهش صادرات و افزایش واردات هست....حتما در ایران خاطرتون هست که سالها دلار رو نزدیک به 1000 تومان نگه داشتند که این موضوع با توجه به افزایش تورم در ایران به مفهوم تقویت ارزش ریال بود و عملا به نقطه ای رسیدند که صادرکنندگان ورشکست شدند...

                              کاهش صادرات و افزایش واردات به دلیل تقویت پول ملی باعث کاهش تراز تجاری کشور و احتمالا کسری تجاری خواهد شد که امری بد برای اقتصاد است...

                              از طرفی افزایش نرخ بهره بانکی عملا باعث کاهش مصرف و کاهش تولید می گردد و در نتیجه تمایل برای سرمایه گذاری در شرکت ها و کارخانجات به دلیل کاهش عرضه و تقاضای کالا در سطح جامعه پایین می اید که به مفهوم کاهش قیمت سهام هست... این مورد رو دوستان به صورت ملموس در چند ماه گذشته تجربه کردند...

                              بنابراین در یک اقتصاد با نرخ بهره بانکی عملا شاهد مشکلات عدیده ای هستیم مانند افزایش واردات و بهم خوردن بالانس تجاری، کاهش تولید و مصرف در سطح جامعه و کاهش ریسک پذیری اقتصادی در سطح کلان و ....

                              شاید سوال بشه پس به چه دلیل نرخ بهره بانکی رو بالا ببریم؟ جواب فقط در یک کلمه نهفته است کنترل تورم

                              در حالت نرمال تورم بالای 4 درصد نشان از بیماری اقتصادی اون کشور داره و بهترین رنج برای تورم عددی بین 1 تا 3 هست.... تورم منفی هم مشکلات زیادی داره که ژاپن سالها درگیرش بود...

                              در دنیا یک جنگی داریم به نام جنگ ارزی که دولت ها با ابزار تعیین نرخ بهره عملا با یکدیگر می جنگند.... به طور مثال زمانی این جنگ بین ین ژاپن و دلار آمریکا شکل گرفته بود و هر دو کشور با تغییر و کاهش نرخ بهره سعی در افزایش صادرات خود و برتری بر دیگری داشتند... اما همین دیدگاه می تونه باعث خروج سرمایه های بزرگ از ارزهای کم بازده به ارزهای پربازده (نرخ بهره بالا) بشه مانند تمایلی که در سالیان اخیر به خرید دلار استرالیا در دنیا وجود داشته...

                              توجه کنید که افزایش و کاهش نرخ بهره مزایل و معایب رو به صورت تواما دارند...

                              برگریدیم سر اصل موضوع کاهش نرخ بهره کی اتفاق می افتد و چه اثاری دارد؟

                              همانطور که اشاره کردم افزایش نرخ بهره پویایی اقتصادی رو از بین میبره اما دولت ها به منظور کنترل تورم مجبور به انجام این مهم می شوند. پس اگر تورم کنترل در بیاید کاهش نرخ بهره امری مطلوب برای اقتصاد یک کشور هست...

                              حتما به آمارهای ماهیانه تورم که دولت و بانک مرکزی می دهند توجه کرده اید... در چند ماه اخیر شاهد یک روند نزولی در تورم بودیم که پیش بینی میشه با تحقق خواسته های سیاسی این تورم تا پایان سال باز هم کاهش پیدا کنه... اگرچه دولت سطح 25 درصدی رو برای تورم امسال هدفگذاری کرده اما بانک جهانی حتی معتقد به تورمی پایین تر برای ایران در سال جاری است...

                              همین سمت و سوی کاهشی تورم از 40 درصد سال گذشته به 25 درصد مد نظر دولت به مفهوم این موضوع هست که امکان کاهش نرخ بهره بانکی وجود داره.... دولت در سال گذشته می دانست که با ورود به سال جدید به صورت عرف تورم در جامعه افزایش پیدا میکنه و از سویی اجرای هدفمندی ها خود عاملی تورم زاست... بنابراین چند ماه مانده به سال جدید سیاست افزایش نرخ بهره رو پیاده کرد تا همان دو عاملی که در اول اشاره شد رو ایجاد کنه... اول کاهش وامگیری و افزایش وامدهی مردم به بانکها که هر دو منجر به کاهش نقدینگی و تورم میشه...

                              سال جدید سپری شده و هدفمندی در نقطه شروع هست و دولت معتقد هست اثر هدفمندی بر تورم رو در کنترل گرفته است بر همین اساس نرخ بهره رو پایین میاره تا بدینوسیله پول در سطح جامعه جاری بشه... اما چه سودی عاید کشور میشه:

                              1- کاهش نرخ سود بانکی باعث ورود سرمایه ها به تولید میشه که این امر افزایش تولید و مصرف رو در پی داره و نهایتا منجر به افزایش تقاضای خرید سهام اون شرکت میشه

                              2- افزایش وامگیری توسط واحدهای تولید کننده از بانک ها و رونق اقتصادی

                              3- کاهش ارزش پول ملی به دلیل عدم تمایل سرمایه گزاران خارجی به سپرده گذاری در ایران که باعث کاهش تقاضای ریال میشه... البته در ایران به دلیل ریسک کلان سیاسی این مورد کمتر احساس میشه...

                              در انتها اینگونه اشاره کنم که کاهش و افزایش بهره بانکی بر اساس مانیتور کردن تورم صورت می گیره... زمانی که تورم بالا میره دولت ها مجبور به اجرای سیاست های انقباضی مانند افزایش نرخ بهره می شوند... زمانی که شرایط تورمی به کنترل در میاد باز هم سیاست های انبساطی به منظور رشد اقتصادی در دستور کار قرار میگیره اما همین افزایش تولید و مصرف مجددا به تدریج باعث افزایش تورم میشه که باز این چرخه با افزایش نرخ بهره بانکی اجرا میشه...

                              بنابراین این موضوع یک سیکل دایمی هست و اصولا در همه کشورها نرخ بهره ابزاری در دست دولت و بانک به منظور هدایت جریان نقدینگی است.

                              در شرایط فعلی ایران در حال حاضر همه چیز گواه این موضوع است که سیاست های انبساطی مجددا و از هفته پیش در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار گرفته است که برای اونهایی که در بورس فعال هستند به منزله یک رشد اقتصادی دیگر است تا زمانی که باز دولت بر اساس مانیتور کرده داده ها تصمیم به تغییر سیاست کلان خود نماید...

                              ببخشید که کمی طولانی و احتمالا جسته گریخته شد...

                              واقعیت امر اینه که اگر بخواهیم روی این موضوع صحبت کنیم به راحتی میشه کتابی بالغ بر 100 صفحه رو تدوین کرد و فقط به صورت خلاصه روند کلی رو خدمت دوستان عرض کردم...

                              ارادتمند- بهزاد

                              ممنون از تحلیلهای زیباتون

                              خیلی آموزنده بود

                              نظر

                              • بابک پناهی
                                عضو فعال
                                • Dec 2010
                                • 3208

                                #1935
                                پاسخ : شاخص ( شاخص کل و شاخص سایر گروهها .. )

                                در اصل توسط بهزاد بهزادی پست شده است View Post
                                صبح همه عزیزان بخیر

                                دو، سه نفر از دوستان با توجه به یکی از پست های ارسالی بنده خواستار اطلاعات بیشتری در مورد جریان پول و نحوه شناسایی اون در مقاطع گوناگون شده بودند.... بر همین اساس بنده توضیحاتی مختصر و ساده شده از این موضوع رو در یک اقتصاد سالم توضیح می دهم و امیدوارم کلیت موضوع برای دوستانی که این موضوع براشون مورد سوال بود جا بیفته....

                                به عنوان یک تحلیلگر مهمترین چیزی که باید بدانید اینه که مسیر بعدی سرمایه ها و پول های جامعه به کدام سمت است. این مورد نه تنها برای تحلیلگران جذاب هست بلکه به عنوان یکی از مهمترین مواردی است که توسط دولت ها و بانک های مرکزی همواره مانیتور میشه و بر اساس جریان جاری پول تصمیمات کلان اقتصادی برای آینده اون کشور گرفته میشه...

                                اگر شما هم بتونید همگام با ارگان های اقتصادی، این اطلاعات رو رصد کنید بدین مفهوم هست که تا حدودی قادر به شناسایی گام بعدی دولت و بانک مرکزی هستید که به منظور جریان دهی به جریان جاری پول می باشد...

                                از این مقدمه که بگذرم، مستقیما برم سر اصل موضوع... مهمترین ابزار در دست اختیار دولت ها نرخ بهره بانکی هست که معمولا در نشست های بانک مرکزی کشورها در مورد اون تصمیم گیری میشه...

                                اگر دولت از افزایش تورم در جامعه نگرانی داشته باشه اولین کاری که می کنه نرخ بهره بانکی رو افزایش میده.... این موضوع دو کمک به دولت میکنه:

                                1- کاهش درخواست های وام بانکی که منجر به عدم افزایش نقدینگی در بازار میشه که همه می دونیم نقدینگی عامل اصلی تورم هست...

                                2- افزایش سپرده گذاری های بانکی که منجر به کاهش نقدینگی موجود در بازار میشه...

                                در یک جامعه پیشرفته زمانی که نرخ بهره بانکی بالا میره سرمایه گزاران تمایل به سپرده گزاری در اون بانک پیدا می کنند و این موضوع باعث میشه تقاضای سرمایه های خارج از کشور برای خرید ارز اون کشوری که دارای سود بانکی بالایی هست زیاد بشه. فرضا اگر بانک مرکزی آمریکا نرخ بهره بانکی دلار رو افزایش بده این موضوع به مفهوم افزایش تقاضا برای خرید دلار در سطح جهان به منظور سپرده گذاری دلاری است. این افزایش تقاضا باعث تقویت پول اون کشور میشه...

                                پس در حالت کلی هرچه نرخ بهره بانکی بالاتر بره باعث تقویت پول ملی اون کشور میشه.... اما این فقط یک طرف ماجراست چرا که افزایش ارزش پول همواره مطلوب نیست...

                                اگر پول ملی به صورت مداوم در برابر سایر ارزها تقویت بشه این به مفهوم کاهش صادرات و افزایش واردات هست....حتما در ایران خاطرتون هست که سالها دلار رو نزدیک به 1000 تومان نگه داشتند که این موضوع با توجه به افزایش تورم در ایران به مفهوم تقویت ارزش ریال بود و عملا به نقطه ای رسیدند که صادرکنندگان ورشکست شدند...

                                کاهش صادرات و افزایش واردات به دلیل تقویت پول ملی باعث کاهش تراز تجاری کشور و احتمالا کسری تجاری خواهد شد که امری بد برای اقتصاد است...

                                از طرفی افزایش نرخ بهره بانکی عملا باعث کاهش مصرف و کاهش تولید می گردد و در نتیجه تمایل برای سرمایه گذاری در شرکت ها و کارخانجات به دلیل کاهش عرضه و تقاضای کالا در سطح جامعه پایین می اید که به مفهوم کاهش قیمت سهام هست... این مورد رو دوستان به صورت ملموس در چند ماه گذشته تجربه کردند...

                                بنابراین در یک اقتصاد با نرخ بهره بانکی عملا شاهد مشکلات عدیده ای هستیم مانند افزایش واردات و بهم خوردن بالانس تجاری، کاهش تولید و مصرف در سطح جامعه و کاهش ریسک پذیری اقتصادی در سطح کلان و ....

                                شاید سوال بشه پس به چه دلیل نرخ بهره بانکی رو بالا ببریم؟ جواب فقط در یک کلمه نهفته است کنترل تورم

                                در حالت نرمال تورم بالای 4 درصد نشان از بیماری اقتصادی اون کشور داره و بهترین رنج برای تورم عددی بین 1 تا 3 هست.... تورم منفی هم مشکلات زیادی داره که ژاپن سالها درگیرش بود...

                                در دنیا یک جنگی داریم به نام جنگ ارزی که دولت ها با ابزار تعیین نرخ بهره عملا با یکدیگر می جنگند.... به طور مثال زمانی این جنگ بین ین ژاپن و دلار آمریکا شکل گرفته بود و هر دو کشور با تغییر و کاهش نرخ بهره سعی در افزایش صادرات خود و برتری بر دیگری داشتند... اما همین دیدگاه می تونه باعث خروج سرمایه های بزرگ از ارزهای کم بازده به ارزهای پربازده (نرخ بهره بالا) بشه مانند تمایلی که در سالیان اخیر به خرید دلار استرالیا در دنیا وجود داشته...

                                توجه کنید که افزایش و کاهش نرخ بهره مزایل و معایب رو به صورت تواما دارند...

                                برگریدیم سر اصل موضوع کاهش نرخ بهره کی اتفاق می افتد و چه اثاری دارد؟

                                همانطور که اشاره کردم افزایش نرخ بهره پویایی اقتصادی رو از بین میبره اما دولت ها به منظور کنترل تورم مجبور به انجام این مهم می شوند. پس اگر تورم کنترل در بیاید کاهش نرخ بهره امری مطلوب برای اقتصاد یک کشور هست...

                                حتما به آمارهای ماهیانه تورم که دولت و بانک مرکزی می دهند توجه کرده اید... در چند ماه اخیر شاهد یک روند نزولی در تورم بودیم که پیش بینی میشه با تحقق خواسته های سیاسی این تورم تا پایان سال باز هم کاهش پیدا کنه... اگرچه دولت سطح 25 درصدی رو برای تورم امسال هدفگذاری کرده اما بانک جهانی حتی معتقد به تورمی پایین تر برای ایران در سال جاری است...

                                همین سمت و سوی کاهشی تورم از 40 درصد سال گذشته به 25 درصد مد نظر دولت به مفهوم این موضوع هست که امکان کاهش نرخ بهره بانکی وجود داره.... دولت در سال گذشته می دانست که با ورود به سال جدید به صورت عرف تورم در جامعه افزایش پیدا میکنه و از سویی اجرای هدفمندی ها خود عاملی تورم زاست... بنابراین چند ماه مانده به سال جدید سیاست افزایش نرخ بهره رو پیاده کرد تا همان دو عاملی که در اول اشاره شد رو ایجاد کنه... اول کاهش وامگیری و افزایش وامدهی مردم به بانکها که هر دو منجر به کاهش نقدینگی و تورم میشه...

                                سال جدید سپری شده و هدفمندی در نقطه شروع هست و دولت معتقد هست اثر هدفمندی بر تورم رو در کنترل گرفته است بر همین اساس نرخ بهره رو پایین میاره تا بدینوسیله پول در سطح جامعه جاری بشه... اما چه سودی عاید کشور میشه:

                                1- کاهش نرخ سود بانکی باعث ورود سرمایه ها به تولید میشه که این امر افزایش تولید و مصرف رو در پی داره و نهایتا منجر به افزایش تقاضای خرید سهام اون شرکت میشه

                                2- افزایش وامگیری توسط واحدهای تولید کننده از بانک ها و رونق اقتصادی

                                3- کاهش ارزش پول ملی به دلیل عدم تمایل سرمایه گزاران خارجی به سپرده گذاری در ایران که باعث کاهش تقاضای ریال میشه... البته در ایران به دلیل ریسک کلان سیاسی این مورد کمتر احساس میشه...

                                در انتها اینگونه اشاره کنم که کاهش و افزایش بهره بانکی بر اساس مانیتور کردن تورم صورت می گیره... زمانی که تورم بالا میره دولت ها مجبور به اجرای سیاست های انقباضی مانند افزایش نرخ بهره می شوند... زمانی که شرایط تورمی به کنترل در میاد باز هم سیاست های انبساطی به منظور رشد اقتصادی در دستور کار قرار میگیره اما همین افزایش تولید و مصرف مجددا به تدریج باعث افزایش تورم میشه که باز این چرخه با افزایش نرخ بهره بانکی اجرا میشه...

                                بنابراین این موضوع یک سیکل دایمی هست و اصولا در همه کشورها نرخ بهره ابزاری در دست دولت و بانک به منظور هدایت جریان نقدینگی است.

                                در شرایط فعلی ایران در حال حاضر همه چیز گواه این موضوع است که سیاست های انبساطی مجددا و از هفته پیش در دستور کار دولت و بانک مرکزی قرار گرفته است که برای اونهایی که در بورس فعال هستند به منزله یک رشد اقتصادی دیگر است تا زمانی که باز دولت بر اساس مانیتور کرده داده ها تصمیم به تغییر سیاست کلان خود نماید...

                                ببخشید که کمی طولانی و احتمالا جسته گریخته شد...

                                واقعیت امر اینه که اگر بخواهیم روی این موضوع صحبت کنیم به راحتی میشه کتابی بالغ بر 100 صفحه رو تدوین کرد و فقط به صورت خلاصه روند کلی رو خدمت دوستان عرض کردم...

                                ارادتمند- بهزاد
                                سلام

                                ممنون بابت مطالب مفیدتون

                                نظر

                                در حال کار...
                                X