حرکت در بازار سرمایه با مهربان

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • مهربان
    عضو فعال
    • Mar 2011
    • 1675

    #526
    ...محمد...دوست خوب من...
    ...والده بنده حفظها الله...بازنشسته سازمانیه که زمانی عظیم ترین نهاد تصمیم گیری و بودجه ریزی کشور بودکه به همت دکتر متلاشی شد و الان از اون دبدبه و کبکبه فقط یادی به افسوس مونده....
    ...امروز ایشون رفته بود کانون بازنشستگان کشوری به جهت انجام پاره ای امور....وقتی برگشت و بنده به دوزانوی ادب روبروی ایشون قرار گرفتم حدیث دردی گفت که مو به تنم سیخ شد و برگی دیگه از مردمانمون جلوی چشمم ورق خورد...
    ...ایشون میگفت وقتی اونجا بودم در درب ورودی کانون خانم شیک پوش و موجهی رو دیدم که رو زمین نشسته....برای رفع خستگی که به پله تکیه دادم برگشت روبهمن و همراهم کردو گفت اگه صدقه ای دارید به من بدید...خانما...خیلی محتاجم...میگفت باور نمیکردم...
    ...وقتی به قسمت وام مراجعه کردن و در مورد وام ضروری بازنشستگان سوال میکنه متصدی وام اقایی رو نشون میده و میگه مادرم....این اقا رو میبینی...برای شیمی درمانی این بار سومه که وام بهشون تعلق گرفته ...درمان ایشون ادامه داره و متاسفانه امکان دریافت مجدد وام رو نداره....
    ....والده بنده میگفت در همین اثنا خانمی مراجعه کرد از مشهد الرضا که با کمی گفتگو و التماسهایی که مسوول پرداخت وام کرد و حال و روز بدش در انتها کاشف بعمل امد که این خانم مادرش 3 روز هست که فوت کرده و در سردخانه مشهد هنوز دفن نشده چون ایشون پول کفن و دفن مادر خودشو نداشته و برای این امر درخواست وام کرده....
    ....والده بنده میگفت تا این چند مورد رو دیدم از درخواست وام پشیمون شدم و بیرون امدم....
    ...خدایا...این قهقهرا تا بکجا ادامه خواهد داشت ....
    [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

    نظر

    • خودشکوفا
      عضو فعال
      • Jul 2025
      • 1134

      #527
      یاللعجب! مهرداد جان. تو که جامع علوم معقول و منقولی چرا؟
      خب عزیزم تاریخ به صد لباس میاد و میره اما همیشه خود خودشه..
      ایراد از ما ایرانیانه که اصلا چیزی به نام حافظه تاریخی نداریم و از یک سوراخ صد بار گزیده می شیم و هنوز آماده تکراریم...
      اتفاقات مذکور هم بارها رخ داد و کسی عبرت نگرفت و این شد که شد...
      تا روزی که ما در ایام انتخابات معیارهای سنگینی داریم مثه سادات بودن... فحش خورده بنده خدا گریه کرده دل ما هم سوخته... همشهری و همنژاده... آخرش شوت ترینمون میشه مصدر امور و برو تا ته خط...
      البته که من غصه نمی خورم.... همه این دردها میره و درسش می مونه... امیدوارم این بار حافظه تاریخیه کار کنه...
      یونگ کبیر می فرمود:
      هر اتفاقی که منو از پا در نیاره قوی ترم می کنه...
      .حالا ما هم داریم قوی میشیم...
      آی خدا مردیم از قدرت... یه چند تا پیزوری مثه امریکا و انگلیس و روسیه بده بترکونیم حالی کنیم....;)
      "سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
      (نيچه)

      نظر

      • مهربان
        عضو فعال
        • Mar 2011
        • 1675

        #528
        در اصل توسط خودشکوفائی پست شده است View Post
        یاللعجب! مهرداد جان. تو که جامع علوم معقول و منقولی چرا؟
        خب عزیزم تاریخ به صد لباس میاد و میره اما همیشه خود خودشه..
        ایراد از ما ایرانیانه که اصلا چیزی به نام حافظه تاریخی نداریم و از یک سوراخ صد بار گزیده می شیم و هنوز آماده تکراریم...
        اتفاقات مذکور هم بارها رخ داد و کسی عبرت نگرفت و این شد که شد...
        تا روزی که ما در ایام انتخابات معیارهای سنگینی داریم مثه سادات بودن... فحش خورده بنده خدا گریه کرده دل ما هم سوخته... همشهری و همنژاده... آخرش شوت ترینمون میشه مصدر امور و برو تا ته خط...
        البته که من غصه نمی خورم.... همه این دردها میره و درسش می مونه... امیدوارم این بار حافظه تاریخیه کار کنه...
        یونگ کبیر می فرمود:
        هر اتفاقی که منو از پا در نیاره قوی ترم می کنه...
        .حالا ما هم داریم قوی میشیم...
        آی خدا مردیم از قدرت... یه چند تا پیزوری مثه امریکا و انگلیس و روسیه بده بترکونیم حالی کنیم....;)
        ....من جامع علوم شنگولو منگولم...:d
        ....بقدري متن زيبا و عميقي نوشتي كه تنها بخوندنش اكتفا ميكنم و پاسخي زيبنده اش نميبينم...
        ...اون ادمايي كه با يه رستاخيز عمومي انقلابي رو رقم زدن كه به نظر من باد نماي مسير تاريخ خاور ميانه رو عوض كرد و هنوزم ابستن حوادث عظيميه بسرعت بعد از انقلاب تغيير ماهيت دادن و ازهمه ارمانها و طرحهايي كه ميخواستن بر مبناش مدينه فاضله افلاطون رو پي ريزي كنن عقب نشيني كردن....
        ...انقلاب مثل اژدهايي چند سر بچه هاي خودشو خورد و در اين آش شله قلم كار سنگين وزنا و باارزشا ته نشين شدن و خس وخاشاك هاي واقعي وبي مايه ها رو امدنو خودي نشون دادن...
        ...عاقبت اين عرابه با همه سرنشيناش ته دره است...
        [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

        نظر

        • مهربان
          عضو فعال
          • Mar 2011
          • 1675

          #529
          ...اقاي ناظر من الان يه پست در جواب دوستم محمد نوشتم چرا پستاي من مديريت ميشه...؟؟؟ميشه بفرماييد علتش چيه...؟؟؟...اگر جاي كسي رو تنگ كرديم بفرماييد رفع زحمت كنيم...
          [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

          نظر

          • مهربان
            عضو فعال
            • Mar 2011
            • 1675

            #530
            ...جناب ناظر عزيز....بنده يه پست وزين و سنگين در جواب دوستم نوشتم به چه عللتت شما پست بنده رو مديريت كرديد وتا الان در تاپيك بنده نگذاشتيد...اون پست من كجاست برادر عزيز....آقا پست من كجاست....x-(:(
            [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

            نظر

            • شاهین محلوجی
              عضو فعال
              • Jun 2011
              • 2050

              #531
              دکتر جدی نگیر سایت منفک زده شما کوتاه بیا:d
              جهــــان هــر کــــس بـــه وســــعت فــــــکر اوســـت...

              نظر

              • مهربان
                عضو فعال
                • Mar 2011
                • 1675

                #532
                در اصل توسط شاهین محلوجی پست شده است View Post
                دکتر جدی نگیر سایت قاط زده شما کوتاه بیا:d
                ...آقا ...نوشته شده بود پست من قراره كارشناسي بشه...بابا...پست من كجاست...شاهين بيا ببينم ...دستتو ببينم...دستاتو باز كن...تو جيباتو ببينم(شرمنده ولي همه در مظان اتهام هستن)...بابا ...من 7 خط پست نوشته بودم كلي فكرو انرژي گذاشته بودم..پول من كجاست...بابا پولاي من كجاست...گذاشته بودم رو كتابخونه....شاهيينن...
                [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                نظر

                • مهربان
                  عضو فعال
                  • Mar 2011
                  • 1675

                  #533
                  در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                  ....من جامع علوم شنگولو منگولم...:d
                  ....بقدري متن زيبا و عميقي نوشتي كه تنها بخوندنش اكتفا ميكنم و پاسخي زيبنده اش نميبينم...
                  ...اون ادمايي كه با يه رستاخيز عمومي انقلابي رو رقم زدن كه به نظر من باد نماي مسير تاريخ خاور ميانه رو عوض كرد و هنوزم ابستن حوادث عظيميه بسرعت بعد از انقلاب تغيير ماهيت دادن و ازهمه ارمانها و طرحهايي كه ميخواستن بر مبناش مدينه فاضله افلاطون رو پي ريزي كنن عقب نشيني كردن....
                  ...انقلاب مثل اژدهايي چند سر بچه هاي خودشو خورد و در اين آش شله قلم كار سنگين وزنا و باارزشا ته نشين شدن و خس وخاشاك هاي واقعي وبي مايه ها رو امدنو خودي نشون دادن...
                  ...عاقبت اين عرابه با همه سرنشيناش ته دره است...
                  ...آآآخ جيگرشو بررمم...خودشه اينجاست گفتم گم نميشه...كجا بودي پسرم نگران شدم چرا دير رسيدي...كتكت نزدن...؟؟؟كهريزك بودي....
                  [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                  نظر

                  • مهربان
                    عضو فعال
                    • Mar 2011
                    • 1675

                    #534
                    ...تازه كار زير پست من تشكر زده بود ديد اوضا قمر در عقريه تشكرو برداشت....من آمار همه چيز تاپيكم دستمه هااا...زود بزار سر جاش تازه كار....بدوو...
                    [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                    نظر

                    • Brother
                      عضو عادی
                      • Dec 2010
                      • 193

                      #535
                      در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                      ...تازه كار زير پست من تشكر زده بود ديد اوضا قمر در عقريه تشكرو برداشت....من آمار همه چيز تاپيكم دستمه هااا...زود بزار سر جاش تازه كار....بدوو...
                      بنظر من پست های شما بی برو برگرد و ندید ، جای تشکر داره و من تعجب می کنم از اونهائی که می خونند و تشکر نمیکنند.من اگر جای مدیران اینجا بودم "تشکر زدن"زیر پست های شما را اجباری می کردم =))=))
                      طوری زندگی کنیم که وقتی فرزندان مان به [COLOR="#008000"]انصاف[/COLOR] ، [COLOR="#008000"]عدالت[/COLOR] ، [COLOR="#008000"]مسئولیت[/COLOR] و [COLOR="#008000"]شرافت[/COLOR] فکر می کنند ما را به خاطر بیاورند

                      نظر

                      • تازه کار
                        كاربر فعال
                        • Jul 2025
                        • 121

                        #536
                        در اصل توسط مهربان پست شده است View Post
                        ...تازه كار زير پست من تشكر زده بود ديد اوضا قمر در عقريه تشكرو برداشت....من آمار همه چيز تاپيكم دستمه هااا...زود بزار سر جاش تازه كار....بدوو...
                        سلام همصنفی عزیز@};-...
                        واا... من وضعم خرابتر از اینه که از ثبت دو تا تشکر بترسم!
                        قبلترها برای برخی جراید مطلب مینوشتم. تعریف از خود نباشد حتی برای برخی آقایان مینوشتم و پول میگرفتم!
                        الان هر چه مینویسم, چاپ نمیشود! میگویند باید فلان جا و فلان جمله حذف شود و فلان مطلب را مستقیم و غیرمستقیم اشاره کنی!

                        پستهای این صفحه را تشکر زده بودم, رفتم پستهای صفحه فبل را بخوانم که نمیدانم چطور شد از کل سایت انداختنم بیرون!
                        دوباره که برگشتم میبینم تشکرهایم حذف شده اند.:(

                        راستی دکتر جان, یک بحث حاشیه ای هم دارم.
                        نظرت روی داروییها چیه؟ خوب خورده اند به کف قیمت...
                        ببخشید موضوع سوال بورسی است و کلا مغایر با روند تاپیک!!!;)
                        آخرین ویرایش توسط تازه کار؛ 2012/12/23, 01:39.

                        نظر

                        • خودشکوفا
                          عضو فعال
                          • Jul 2025
                          • 1134

                          #537
                          جا داره همینجا یه تشکر جانانه ای از یاران بورسی کنم. پیرو مطلب دیروزم با تم مرغ ها و تخم ها و اعتراض به چندجایی نگاری... خیل عظیمی از دوستان با پیامک و ایمیل و پی ام مکان دقیق ت.م هاشون رو به بنده اعلام کردند تا مشکلی پیش نیاد...
                          دست همه رو به گرمی می فشارم....:d

                          مهربان جان تو هم شتاب صفرتاصد تبدیل احساس خشمت به رفتار عصبانیت بسیار کوتاهه ماشالله... جوون در هر موقعیت چالشی با یه دید فلسفی قضیه رو ماست مالی کن بره...
                          من باب مثال قضیه فحش عمه....
                          یا عمه جان بنده و شما بلههه... که دیگه اونوقت نسبتی که شنیده شده عین حقیقته و جای اعتراض نداره یا که کذب محضه و تازه جای خوشحالی هم هست که ایشون سلامت تشریف دارن...
                          این حکایت رو واست میگم تا به خودت بیای!!!!

                          روزی شخصی به امام پنجم شیعیان گفت بقر...
                          اطرافیان غیرتی شدن و خواستند همونجا طرف رو بخوابونن و اعمال قانون کنن اما جواب امام ساده و گویا بود..
                          من باقرم نه بقر...


                          جگرگوشه جواب هر رفتار خطا یا بخششه یا رفتاری مساوی اون.. شما فحش خوردی فوقش میگی خودتی... دیگه کتک کاری چرا؟؟؟

                          یادمه اوایل که اتومبیل خریده بودم و طبعا راننده افتضاحی هم بودم هر شب با محبوب آن زمانم:-> بیرون می رفتیم... چیزی که براش سوال بود این بود که چرا مردم انقد برام بوق می زنن!!
                          بنده هم با خونسردی عرض می کردم بیشتر مردم آشنا هستن و با بوق دارن عرض ادب می کنن....;)
                          "سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
                          (نيچه)

                          نظر

                          • alman
                            عضو عادی
                            • Nov 2011
                            • 85

                            #538
                            فروغ فرخزاد،‎
                            به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
                            _____________________________
                            به آفتاب سلامی دوباره خواهم داد
                            به جویبار که در من جاری بود
                            به ابرها که فکرهای طویلم بودند
                            به رشد دردناک سپیدارهای باغ که با من
                            از فصل های خشک گذر می کردند
                            به دسته های کلاغان
                            که عطر مزرعه های شبانه را
                            برای من به هدیه می آوردند
                            به مادرم که در آینه زندگی می کرد
                            و شکل پیری من بود
                            و به زمین که شهوت تکرار من درون ملتهبش را
                            از تخمه های سبز می انباشت سلامی دوباره خواهم داد
                            می آیم می آیم می آیم
                            با گیسویم : ادامه بوهای زیر خاک
                            با چشمهایم : تجربه های غلیظ تاریکی
                            با بوته ها که چیده ام از بیشه های آن سوی دیوار
                            می آیم می آیم می آیم
                            و آستانه پر از عشق می شود
                            و من در آستانه به آنها که دوست می دارند
                            و دختری که هنوز آنجا
                            در آستانه پرعشق ایستاده سلامی دوباره خواهم داد

                            نظر

                            • خودشکوفا
                              عضو فعال
                              • Jul 2025
                              • 1134

                              #539
                              عالی بود...
                              دمت گرم آلمان جان..
                              شما غربی هستی یا شرقی؟:x
                              "سياستمدار انسانها را به دو دسته تقسيم مي كند: ابزار و دشمن؛ يعني تنها يك طبقه را مي شناسند و آن هم دشمن است."
                              (نيچه)

                              نظر

                              • alman
                                عضو عادی
                                • Nov 2011
                                • 85

                                #540
                                مخلصیم
                                نوشته های شما و دکتر مهربان عزیز همیشه جالب و دوست داشتنی هستش منم از شما به خاطر مطالب خوبتون تشکر میکنم. نه شرقی هستم و نه غربی ;)

                                نظر

                                در حال کار...
                                X