تکنیکال ( بهرام و رفقا )

[سهامدار خرد]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

جناب همسفر سلام
چه زیبا مسیر ودی رو ترسیم کردید
امسال بیمه ها در صدر پربازده ترینها هستند
واز بیمه ها ودی از جنس دیگریست

[توپ4گوش]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

وقتی میبینیم یه سهم صف خرید میشود نباید هیجانزده بشویم!!! دیروز بیشتر فرصت خرید سهام در منفیهای 5و6بود نه خرید در صف خرید در مثبت 5و6

سعی کنیم تحلیلی سیگنالی چیزی هست در نقاط منفی و حد اقل تعادلی و صفر تابلو بیان کنیم.....با عجب پدیده هایی روبرو هستیم

[همسفر]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

آیا هنوز وقت آن نرسیده تا پرهیزگار باشید...از 480 دارم بشارت میدم ...

امام علی (علیهالسلام) فرمود: «فرصت مانند ابر از افق زندگی میگذرد، مواقعی که فرصتهای خیری پیش میآید غنیمت بشمارید و از آنها استفاده کنید»

بخورید و بیاشامید ولی اصراف نکنید...نوش جان گوارای وجود.

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

تکنیکال هم وزن :

بدون شرح ...

آپدیت :

ما باید چشم از شاخص هم وزن بر نداریم ...

رییس جمهور دیشب سوخت لازم برای عبور شاخص هم وزن از مقاومت سنگین و بسیار مهم 432,000 واحد را تامین کرد ...

اگر این مقاومت شکسته شود سهام کوچک و متوسط رالی دیگری را آغاز خواهند کرد ...

[EURASIA]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

خیانت طبقه متوسط ایرانی به طبقه پایین

می دانستید طبقه متوسط ایرانی همیشه مورد سو استفاده طبقه بالا برای زدن طبقه پایین بودن اند

مثلا همین یارانه که دولت فعلی داره به فقرا می دهد
در همین تالار بورسی ( که اکثرا طبقه متوسط اند )
با ظاهر روشنفکری می گفتند اقا یارانه ندهید پوپولیست است
نقدینگی اضافه می شود ( که همش دروغ است نه نقدینگی اضاف میشه و نه عوام گرایی است)

اما طبقه متوسط
وقتی یارانه به سوخت هواپیما داده میشه ( که طبقه بالا بیشترش استفاده می کنند) سکوت می کنند
یارانه به بنزین باز به نفع طبقه بالا

به صورت کلی طبقه متوسط ایرانی شریف نبوده
اخلاق گرا نبوده

به همین دلیل نتونسته طبقات پایین را با خود همراه کند
حتی در جنبش دی 96 و ابان 98 گذشته که بیشترشون فقرا بودند
باز سکوت کرده

موفق باشید

[Bourse-Plan]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

خیانت طبقه متوسط ایرانی به طبقه پایین

می دانستید طبقه متوسط ایرانی همیشه مورد سو استفاده طبقه بالا برای زدن طبقه پایین بودن اند

مثلا همین یارانه که دولت فعلی داره به فقرا می دهد
در همین تالار بورسی ( که اکثرا طبقه متوسط اند )
با ظاهر روشنفکری می گفتند اقا یارانه ندهید پوپولیست است
نقدینگی اضافه می شود ( که همش دروغ است نه نقدینگی اضاف میشه و نه عوام گرایی است)

اما طبقه متوسط
وقتی یارانه به سوخت هواپیما داده میشه ( که طبقه بالا بیشترش استفاده می کنند) سکوت می کنند
یارانه به بنزین باز به نفع طبقه بالا

به صورت کلی طبقه متوسط ایرانی شریف نبوده
اخلاق گرا نبوده

به همین دلیل نتونسته طبقات پایین را با خود همراه کند
حتی در جنبش دی 96 و ابان 98 گذشته که بیشترشون فقرا بودند
باز سکوت کرده

موفق باشید

طبقهی متوسط شهری در دو مقطع یعنی 78 و 88 نشان داد «تنها» طبقهایست که اتفاقاً قابلیت ایجاد تغییری بنیادین را دارد. اما افسوس که دست بر قضا دو طبقۀ دیگر همراهی نکردند و راه به جایی نبرد. اگر 78 مساله «آزادی بیان» بود و 88 هم «تعرض به حقوق سیاسی»، 96 و 98 جنبهای «معیشتی» داشتند (یکی تخممرغ و دیگری بنزین) و در مورد اول هم اعتراضات به خاطر تظاهرات سازمانیافتۀ حاکم مشهد علیه دولت روحانی شروع شد، عدو شود سبب خیر، و در ادامه بازی میرفت که از دست حکومت خارج شود. آزادی بیان > حقوق اولیۀ سیاسی > معیشت، چه سقوط رقتانگیزی. در نتیجه برخلاف گفتۀ شما، اصلاً طبقۀ متوسط (در پرانتز عرض کنم نظام کلاسیک سهگانۀ طبقاتی مدتهاست در ایران کارکردی ندارد ولی به هر حال مجبوریم مستمسکی کنیم برای پیشبرد بحث) نقش محوری در 96 و 98 نداشته که حالا بخواهد طبقۀ پایین را با خود همراه کند یا نکند. ابتدا احمدینژاد و حالا رئیسی، پوپولیستترین و عقبافتادهترین دولتمردان 44 سال اخیر، تیشه به ریشۀ این طبقۀ اصیل زده و میزنند و نتیجهاش را هم میشود لمس کرد. به نظر میرسد سیستم مطلوب و یا حداقل مورد اشارۀ شما بیشتر از نوع کمونیستی باشد و احتمالاً شعار کودکانه و غیرعملی «عدالت برای همه» را که دو دولت فوقالذکر هم به آن در کلام ادای احترام و در عمل تجاوز کردهاند را مد نظر دارید. اگر شدنی بود، دستکم 150 کشور پیش از ما انجام داده بودند. البته راه و روش دارد و انجام هم میدهند، ولی نه به این شکل. در ضمن در گفتههای شما پارادوکسهای غریبی نفهته است؛ مثلاً یارانۀ بنزین را متعلق به طبقۀ متوسط و بالا دانستهاید و از طرفی اعتراضات 98 که به خاطر بنزین سه هزار تومانی رقم خورده را به طبقۀ ضعیف نسبت میدهید. این معادله نمیخواند و گزارۀ کلی، مانند نقشی که برای طبقۀ متوسط لحاظ کردید، از پایه ایراد دارد. بالاخره دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟

به قول استاد هاشم پسران «اگر تورم طبقه متوسط را نابود کند سقف بر سر حکومت خراب میشود. طبقه متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمیماند تا حامل ارزشهای دموکراتیک و فرهنگ باشد. در شرایط حاضر، جامعه ایران بشدت پتانسیل گرفتار شدن در این آسیب و مبدل شدن به جامعهای دو قطبی را دارد. جامعهای دارای دو طبقه اقلیت فرادستان و اکثریت فرودستان. دو جبهه مشخص و عموما متخاصم! در چنین شرایطی به نظر میرسد که وقوع منازعه قطعی باشد. این بسیار خطرناک است. اوّلی را غرور کور کرده است، دوّمی را کینه و عقده.» پس میبینید که برخلاف گفتۀ جنابعالی، طبقۀ متوسط رابط است، نه فاصل. متاسفانه منازعۀ مورد اشارۀ استاد، ناگزیر، دیر یا زود، رخ خواهد داد.

در مورد صدقهی دو ماههی دولت فعلی که البته حکم نوعی رشوه برای کوتاه آمدن مردم از اعتراضات و جلوگیری از منفور شدن بیشتر رئیسجمهور دارد هم کافیست یک حساب دو دو تا چهار تا بکنید و ببینید 1. میزان یارانۀ نقدی پرداختی دولت چقدر خواهد بود 2. میزان ارز ترجیحی اختصاص داده شدۀ اولیه چقدر بوده 3. فاصلۀ ترجیحی و نیمایی چقدر است 4. نتیجۀ نهایی را از هم کسر کنید و ببینید چه عددی حاصل خواهد شد. قرار است بقیهاش از کجا تامین شود؟ البته جای دور نروید، نتیجهاش را در همین کمتر از 24 ساعتی که از گفتگوی درخشان عسطاد در صدا و سیما میگذرد میتوانید رصد کنید: دلار در کانال 29 هزار تومان، تداوم افزایش قیمت خودرو، کمیاب شدن اقلامی از جمله ماکارونی حتی با وجود سه الی چهار برابر شدن قیمت، روغن، انواع دارو و... خلاصۀ مطلب آنکه سیستم گداپروردی دیگر کار نمیکند و فقط در میان الی بلند مدت چرخههای تورمی وحشتناکتری خلق میکند. اگر 45 هزار تومان احمدینژاد جواب داد، یارانۀ رئیسی، که تازه فقط دو ماه نقدیست، هم جواب میدهد. ایراد جای دیگریست. «به عقب برمیگردیم، با تمام قدرت، سلام بر کوپن!»

[EURASIA]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

طبقهی متوسط شهری در دو مقطع یعنی 78 و 88 نشان داد «تنها» طبقهایست که اتفاقاً قابلیت ایجاد تغییری بنیادین را دارد. اما افسوس که دست بر قضا دو طبقۀ دیگر همراهی نکردند و راه به جایی نبرد. اگر 78 مساله «آزادی بیان» بود و 88 هم «تعرض به حقوق سیاسی»، 96 و 98 جنبهای «معیشتی» داشتند (یکی تخممرغ و دیگری بنزین) و در مورد اول هم اعتراضات به خاطر تظاهرات سازمانیافتۀ حاکم مشهد علیه دولت روحانی شروع شد، عدو شود سبب خیر، و در ادامه بازی میرفت که از دست حکومت خارج شود. آزادی بیان > حقوق اولیۀ سیاسی > معیشت، چه سقوط رقتانگیزی. در نتیجه برخلاف گفتۀ شما، اصلاً طبقۀ متوسط (در پرانتز عرض کنم نظام کلاسیک سهگانۀ طبقاتی مدتهاست در ایران کارکردی ندارد ولی به هر حال مجبوریم مستمسکی کنیم برای پیشبرد بحث) نقش محوری در 96 و 98 نداشته که حالا بخواهد طبقۀ پایین را با خود همراه کند یا نکند. ابتدا احمدینژاد و حالا رئیسی، پوپولیستترین و عقبافتادهترین دولتمردان 44 سال اخیر، تیشه به ریشۀ این طبقۀ اصیل زده و میزنند و نتیجهاش را هم میشود لمس کرد. به نظر میرسد سیستم مطلوب و یا حداقل مورد اشارۀ شما بیشتر از نوع کمونیستی باشد و احتمالاً شعار کودکانه و غیرعملی «عدالت برای همه» را که دو دولت فوقالذکر هم به آن در کلام ادای احترام و در عمل تجاوز کردهاند را مد نظر دارید. اگر شدنی بود، دستکم 150 کشور پیش از ما انجام داده بودند. البته راه و روش دارد و انجام هم میدهند، ولی نه به این شکل. در ضمن در گفتههای شما پارادوکسهای غریبی نفهته است؛ مثلاً یارانۀ بنزین را متعلق به طبقۀ متوسط و بالا دانستهاید و از طرفی اعتراضات 98 که به خاطر بنزین سه هزار تومانی رقم خورده را به طبقۀ ضعیف نسبت میدهید. این معادله نمیخواند و گزارۀ کلی، مانند نقشی که برای طبقۀ متوسط لحاظ کردید، از پایه ایراد دارد. بالاخره دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟

به قول استاد هاشم پسران «اگر تورم طبقه متوسط را نابود کند سقف بر سر حکومت خراب میشود. طبقه متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمیماند تا حامل ارزشهای دموکراتیک و فرهنگ باشد. در شرایط حاضر، جامعه ایران بشدت پتانسیل گرفتار شدن در این آسیب و مبدل شدن به جامعهای دو قطبی را دارد. جامعهای دارای دو طبقه اقلیت فرادستان و اکثریت فرودستان. دو جبهه مشخص و عموما متخاصم! در چنین شرایطی به نظر میرسد که وقوع منازعه قطعی باشد. این بسیار خطرناک است. اوّلی را غرور کور کرده است، دوّمی را کینه و عقده.» پس میبینید که برخلاف گفتۀ جنابعالی، طبقۀ متوسط رابط است، نه فاصل. متاسفانه منازعۀ مورد اشارۀ استاد، ناگزیر، دیر یا زود، رخ خواهد داد.

در مورد صدقهی دو ماههی دولت فعلی که البته حکم نوعی رشوه برای کوتاه آمدن مردم از اعتراضات و جلوگیری از منفور شدن بیشتر رئیسجمهور دارد هم کافیست یک حساب دو دو تا چهار تا بکنید و ببینید 1. میزان یارانۀ نقدی پرداختی دولت چقدر خواهد بود 2. میزان ارز ترجیحی اختصاص داده شدۀ اولیه چقدر بوده 3. فاصلۀ ترجیحی و نیمایی چقدر است 4. نتیجۀ نهایی را از هم کسر کنید و ببینید چه عددی حاصل خواهد شد. قرار است بقیهاش از کجا تامین شود؟ البته جای دور نروید، نتیجهاش را در همین کمتر از 24 ساعتی که از گفتگوی درخشان عسطاد در صدا و سیما میگذرد میتوانید رصد کنید: دلار در کانال 29 هزار تومان، تداوم افزایش قیمت خودرو، کمیاب شدن اقلامی از جمله ماکارونی حتی با وجود سه الی چهار برابر شدن قیمت، روغن، انواع دارو و... خلاصۀ مطلب آنکه سیستم گداپروردی دیگر کار نمیکند و فقط در میان الی بلند مدت چرخههای تورمی وحشتناکتری خلق میکند. اگر 45 هزار تومان احمدینژاد جواب داد، یارانۀ رئیسی، که تازه فقط دو ماه نقدیست، هم جواب میدهد. ایراد جای دیگریست. «به عقب برمیگردیم، با تمام قدرت، سلام بر کوپن!»

چقدر نوشتید هموطن گرامی
صحبتهای شما تضادی با منظور من نداشت
منظور در بحث برویم سمت کمونیست نبوده
من خودم لیبرال ام
منظور این بوده که در مباحث اقتصادی طبقه متوسط هوای طبقه پایین را نداره
در حالی که انتظار است که ما ها در طیقه متوسط با انها مهربان باشیم
این طبقه متوسط در سالهای 76 و 88 جنبش داشتند
برای منافع طبقه خودشون بوده ( یعنی ازادی اساسا کالای طبقه متوسط است)

که بیشتر کالای فرهنگی ( مثل دموکراسی و ازادی)

بحث کلی این بوده که طبقه متوسط در سیاستگذاری
و فشار بر حکومت نباید اینقدر خودخواه باشه

ضمنا احمدی نژاد هم به هر حال کارهایی برای فقرا انجام داد
مثل سهام عدالت
مسکن مهر
یارانه نقدی
بله به تمام کارهای دیگرش می تونید گیر بدهید
مثل حیف و میل پولها
700 میلیارد پول نفت که سرمایه گذاری نشد و نه معلومه چی شد

اما کارهای خوبش یرای طبقات پایین بایستی یاد کرد

من شخصا سکولار ام
به حکومت دینی اعتقاد ندارم


همین منظور بوده

[Bourse-Plan]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

چقدر نوشتید هموطن گرامی
صحبتهای شما تضادی با منظور من نداشت
منظور در بحث برویم سمت کمونیست نبوده
من خودم لیبرال ام
منظور این بوده که در مباحث اقتصادی طبقه متوسط هوای طبقه پایین را نداره
در حالی که انتظار است که ما ها در طیقه متوسط با انها مهربان باشیم
این طبقه متوسط در سالهای 76 و 88 جنبش داشتند
برای منافع طبقه خودشون بوده ( یعنی ازادی اساسا کالای طبقه متوسط است)

که بیشتر کالای فرهنگی ( مثل دموکراسی و ازادی)

بحث کلی این بوده که طبقه متوسط در سیاستگذاری
و فشار بر حکومت نباید اینقدر خودخواه باشه

ضمنا احمدی نژاد هم به هر حال کارهایی برای فقرا انجام داد
مثل سهام عدالت
مسکن مهر
یارانه نقدی
بله به تمام کارهای دیگرش می تونید گیر بدهید
مثل حیف و میل پولها
700 میلیارد پول نفت که سرمایه گذاری نشد و نه معلومه چی شد

اما کارهای خوبش یرای طبقات پایین بایستی یاد کرد

من شخصا سکولار ام
به حکومت دینی اعتقاد ندارم


همین منظور بوده

کاش این فروم امکان «تشکر حد وسط» داشت تا برای قسمتهای سبز like و برای قسمتهای قرمز dislike میزدیم . البته عجالتاً ما like را زدیم!

ولی به هر ترتیب، این بحث قبلتر هم در تاپیک دیگری انجام شده، برخی، از جمله بنده، معتقدند آن قسمتهای قرمز رنگ (مسکن مهر و یارانه) خودشان از جمله متهمان اصلی بدبختی امروز ایران هستند و برخی، عمدتاً با فراموش کردن مجموع اتفاقات 15 سال اخیر و ضربهای که چنین پروژههایی اتفاقاً در نهایت به همان طبقۀ آسیبپذیر زد، میگویند: «خدا پدر احمدینژاد را بیامرزد که حداقل در این شرایط سخت، سرپناه و پولتوجیبی به مردم داد.» حال سوال اینجاست که آیا بخش عمدهای از «این شرایط سخت» زائیدۀ همان دو پروژه نبوده است؟ مرور تاریخی سالهای پایانی دهۀ هشتاد گواهی بر این موضوع است. نگاه اول میگوید مشکل از همانجا شروع شد، نگاه دوم معتقد است گذشته را ول کن، ببین حالا چه سرپناهی در این بدبختی جور شده است و این را بچسب. به هر حال به نظر میرسد تقریباً، به غیر از قضیۀ احمدینژاد، همنظریم و برای به حاشیه نرفتن تاپیک بهرامخان، بحث را تمام کنیم بهتر است. به امید دیدن پستهای بیشتری از شما در تاپیک «سینما» که از موضوعات مورد علاقۀ بنده است.

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

چقدر نوشتید هموطن گرامی
صحبتهای شما تضادی با منظور من نداشت
منظور در بحث برویم سمت کمونیست نبوده
من خودم لیبرال ام
منظور این بوده که در مباحث اقتصادی طبقه متوسط هوای طبقه پایین را نداره
در حالی که انتظار است که ما ها در طیقه متوسط با انها مهربان باشیم
این طبقه متوسط در سالهای 76 و 88 جنبش داشتند
برای منافع طبقه خودشون بوده ( یعنی ازادی اساسا کالای طبقه متوسط است)

که بیشتر کالای فرهنگی ( مثل دموکراسی و ازادی)

بحث کلی این بوده که طبقه متوسط در سیاستگذاری
و فشار بر حکومت نباید اینقدر خودخواه باشه

ضمنا احمدی نژاد هم به هر حال کارهایی برای فقرا انجام داد
مثل سهام عدالت
مسکن مهر
یارانه نقدی
بله به تمام کارهای دیگرش می تونید گیر بدهید
مثل حیف و میل پولها
700 میلیارد پول نفت که سرمایه گذاری نشد و نه معلومه چی شد

اما کارهای خوبش یرای طبقات پایین بایستی یاد کرد

من شخصا سکولار ام
به حکومت دینی اعتقاد ندارم


همین منظور بوده

یک جامعه شناس: طبقه متوسط در ایران تبخیر شد/ هر سال ۵ درصد به آمار اقدام به خودکشی اضافه میشود

احمد بخارایی:


طبقه متوسط دیگر آن اثرگذاری را ندارد.هرچه خط فقر افزایش پیدا کند و درآمد آدمها ثابت باشد افراد بیشتری به زیر خط فقر میروند، بنابراین دیگر طبقه متوسط معنا ندارد.


یک زمانی میگفتند اعضای هیأت علمی دانشگاهها جزو طبقه متوسط هستند، اما الان این وضعیت کمرنگ شده است.


در این وضعیت شما دیگر مشارکت اجتماعی و مشارکت سیاسی بهعنوان بخشی از سرمایه اجتماعی را نمیبینید، طی ۳ سال گذشته دو تا انتخابات در مجلس و ریاستجمهوری داشتیم، برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی میزان مشارکتها رفت زیر ۵۰ درصد.


طبق آمار رسمی در انتخابات مجلس حدود ۴۲ درصد و در انتخابات ریاست جمهوری حدود ۴۷ درصد مشارکت بود، حالا بگذریم که در پایتخت ۲۹ نماینده از ۳۰ نماینده حدود ۷ درصد رأی واجدین اعطای رآی را به خود اختصاص دادند و این یک پدیده ویژه و فاجعه بار است ...

[EURASIA]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

ضمنا
طبقه متوسط
دو دیدگاه وجود دارد

1- دیدگاه لیبرالی

2- دیدگاه چپ

1- دیدگاه لیبرالی:
طبقه متوسط طبق تعریف ماکس وبر
کسانی هستند که در بدنه بروکراسی کشور نقش دارند و مهمترین ویژگی انها نه ثروت اقتصادی بلکه منزلت اجتماعی است
اما از نظر جامعه شناس امریکایی گیلبرت
طبقه متوسط کسانی هستند که او انها را حرفه ایی نامید
یعنی شغلهای به عهده دارند که تخصصی است مثل مدیران و پزشکان و .....
و از نظر او خیلی از افرادی که فکر می کنند طبقه متوسط اند در اساس طبقه کارگر هستند نه متوسط ( در خود امریکا منظور است در ایران که اوضاع داغون است)

2- طبقه متوسط در مکاتب چپ

در مکاتب چپ طبقه متوسط تعریفش جالب است
تعریفش این است
اساسا طبقه متوسط در هیچ کجای جهان وجود ندارد
چرا؟
انها تعریف فیلسوف مشهور کارل مارکس دارند
که دو طبقه بیشتر نداریم

الف طبق بورژوا یا همان سرمایه دار

ب طبقه کارگر

پس طبقه متوسط اساسا وجود نداره
یا پول داری دیگران برایت کار می کنند
و یا پول نداری باید برای دیگران کار کنی

فعلا تعریف لیبرال ها ارتدوکس است
اما تعریف چپ ها هم قدرتمند است

[EURASIA]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد



نوشته اصلی توسط عليرضا جمالی




دیروز جناب مدیر سایت نقل قولی از فیلسوف مشهور هانا ارنت گذاشتند و من نکاتی را دنباله ان نوشتم دیدم ان تاپیک زیاد مراجعه کنند نداره گفتم در تا تاپیک اقای بهرام کوپی اش کنم

جناب جمالی عزیز خوشحال شدم شما هم در کنار بازار سرمایه به فلسفه سیاسی هم علاقه مند هستید
اما چند نکته

هانا ارنت یکی از 8 فیلسوف بزرگ قرن بیستم است
7 نفر دیگر که عبارت اند از ایزا برلین- یورگن هابرماس- جان رالز- رابرت نوزیک- فردریک هایک- کارل پوپر- مارکو هامر

اما در مورد مطلبی که شما به نقل از هانا ارنت گذاشتید
مطالبی را من بگویم

هانا ارنت یک زن یهودی المانی بوده که شاگرد سابق همسرش بوده مهمترین مباحث ایشون از نظر من اینها هستند

1- او عشق را با دوست داشتن متفاوت می دانست و اعتقاد داشت عشق به نظام توتالیتر می انجامد
چرا؟
چون عشق حل شدن نابود شدن در طرف مقابل است که در حکومتهای تمامیت خواه همین می خواهند و دوست داشتن خودخواهی در کنار دیگر خواهی است که به دموکراسی نزدیک تر است ( در فرهنگ ایران عرفان هم همین نقش ذوب شدن در دیگری است)
2- ارنت ریشه تکامل انسان را اینطور خلاصه می کند
الف - حیوان زحمتکش ( فکرش فقط معاش است)
ب- انسان خلاق ( به سازندگی می پردازد )
ج- سیاست ( مشارکت فعال در حیطه اجتماعی دارد)

3 - او عادی شدن زشتیها و پلیدیها را ریشه تمامیت خواهی می داند (عادی شدن شر)

4- او می پرسد چرا طبقه فقیر المان در 1933 به حزب کمونیست رای ندادند بلکه به نازی ها رای دادند
( در عرف علوم سیاسی فقرا به احزاب چپ گرایش دارند نه راست و هانا ارنت از این رویکرد تعجب می کند )
بعد پاسخ می دهد:
چون که طبقه فقیر المانی بی پناه شده بودند و علت بی پناهی شون این بوده که از ساختار قدیم که بر اساس حمایتهای خانوادگی بوده محروم بودند ( چون المان دیگر کشور سنتی نبود) و در عین حال ساختار مدرن دموکراسی و حمایتهای مدرن هم نداشتند در نتیجه این بی پناهی به احزاب راست افراطی روی اوردند

انتقاد از ارنت :


1- او یهودی بوده پس طبیعی است از نازیسم خوشش نیاید

2- او پیشرفت های بزرگ المان نازی در اقتصاد صنعت و حتی فرهنگ را نادیده می گیرد در حالی که در نظام قبل از هیتلر المان ها در حکومت معروف به جمهوری وایمار در فلاکت بودند

اما ایا افکار ارنت برای ما مردم ایران زمین به درد می خورد؟

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

ضمنا
طبقه متوسط
دو دیدگاه وجود دارد

1- دیدگاه لیبرالی

2- دیدگاه چپ

1- دیدگاه لیبرالی:
طبقه متوسط طبق تعریف ماکس وبر
کسانی هستند که در بدنه بروکراسی کشور نقش دارند و مهمترین ویژگی انها نه ثروت اقتصادی بلکه منزلت اجتماعی است
اما از نظر جامعه شناس امریکایی گیلبرت
طبقه متوسط کسانی هستند که او انها را حرفه ایی نامید
یعنی شغلهای به عهده دارند که تخصصی است مثل مدیران و پزشکان و .....
و از نظر او خیلی از افرادی که فکر می کنند طبقه متوسط اند در اساس طبقه کارگر هستند نه متوسط ( در خود امریکا منظور است در ایران که اوضاع داغون است)

2- طبقه متوسط در مکاتب چپ

در مکاتب چپ طبقه متوسط تعریفش جالب است
تعریفش این است
اساسا طبقه متوسط در هیچ کجای جهان وجود ندارد
چرا؟
انها تعریف فیلسوف مشهور کارل مارکس دارند
که دو طبقه بیشتر نداریم

الف طبق بورژوا یا همان سرمایه دار

ب طبقه کارگر

پس طبقه متوسط اساسا وجود نداره
یا پول داری دیگران برایت کار می کنند
و یا پول نداری باید برای دیگران کار کنی

فعلا تعریف لیبرال ها ارتدوکس است
اما تعریف چپ ها هم قدرتمند است

طبق معمول ، عالی و آموزنده

براوو ...

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

طبقهی متوسط شهری در دو مقطع یعنی 78 و 88 نشان داد «تنها» طبقهایست که اتفاقاً قابلیت ایجاد تغییری بنیادین را دارد. اما افسوس که دست بر قضا دو طبقۀ دیگر همراهی نکردند و راه به جایی نبرد. اگر 78 مساله «آزادی بیان» بود و 88 هم «تعرض به حقوق سیاسی»، 96 و 98 جنبهای «معیشتی» داشتند (یکی تخممرغ و دیگری بنزین) و در مورد اول هم اعتراضات به خاطر تظاهرات سازمانیافتۀ حاکم مشهد علیه دولت روحانی شروع شد، عدو شود سبب خیر، و در ادامه بازی میرفت که از دست حکومت خارج شود. آزادی بیان > حقوق اولیۀ سیاسی > معیشت، چه سقوط رقتانگیزی. در نتیجه برخلاف گفتۀ شما، اصلاً طبقۀ متوسط (در پرانتز عرض کنم نظام کلاسیک سهگانۀ طبقاتی مدتهاست در ایران کارکردی ندارد ولی به هر حال مجبوریم مستمسکی کنیم برای پیشبرد بحث) نقش محوری در 96 و 98 نداشته که حالا بخواهد طبقۀ پایین را با خود همراه کند یا نکند. ابتدا احمدینژاد و حالا رئیسی، پوپولیستترین و عقبافتادهترین دولتمردان 44 سال اخیر، تیشه به ریشۀ این طبقۀ اصیل زده و میزنند و نتیجهاش را هم میشود لمس کرد. به نظر میرسد سیستم مطلوب و یا حداقل مورد اشارۀ شما بیشتر از نوع کمونیستی باشد و احتمالاً شعار کودکانه و غیرعملی «عدالت برای همه» را که دو دولت فوقالذکر هم به آن در کلام ادای احترام و در عمل تجاوز کردهاند را مد نظر دارید. اگر شدنی بود، دستکم 150 کشور پیش از ما انجام داده بودند. البته راه و روش دارد و انجام هم میدهند، ولی نه به این شکل. در ضمن در گفتههای شما پارادوکسهای غریبی نفهته است؛ مثلاً یارانۀ بنزین را متعلق به طبقۀ متوسط و بالا دانستهاید و از طرفی اعتراضات 98 که به خاطر بنزین سه هزار تومانی رقم خورده را به طبقۀ ضعیف نسبت میدهید. این معادله نمیخواند و گزارۀ کلی، مانند نقشی که برای طبقۀ متوسط لحاظ کردید، از پایه ایراد دارد. بالاخره دم خروس را باور کنیم یا قسم حضرت عباس را؟

به قول استاد هاشم پسران «اگر تورم طبقه متوسط را نابود کند سقف بر سر حکومت خراب میشود. طبقه متوسط که نابود شود، همه چیز فرو خواهد ریخت و طبقه متوسطی دیگر باقی نمیماند تا حامل ارزشهای دموکراتیک و فرهنگ باشد. در شرایط حاضر، جامعه ایران بشدت پتانسیل گرفتار شدن در این آسیب و مبدل شدن به جامعهای دو قطبی را دارد. جامعهای دارای دو طبقه اقلیت فرادستان و اکثریت فرودستان. دو جبهه مشخص و عموما متخاصم! در چنین شرایطی به نظر میرسد که وقوع منازعه قطعی باشد. این بسیار خطرناک است. اوّلی را غرور کور کرده است، دوّمی را کینه و عقده.» پس میبینید که برخلاف گفتۀ جنابعالی، طبقۀ متوسط رابط است، نه فاصل. متاسفانه منازعۀ مورد اشارۀ استاد، ناگزیر، دیر یا زود، رخ خواهد داد.

در مورد صدقهی دو ماههی دولت فعلی که البته حکم نوعی رشوه برای کوتاه آمدن مردم از اعتراضات و جلوگیری از منفور شدن بیشتر رئیسجمهور دارد هم کافیست یک حساب دو دو تا چهار تا بکنید و ببینید 1. میزان یارانۀ نقدی پرداختی دولت چقدر خواهد بود 2. میزان ارز ترجیحی اختصاص داده شدۀ اولیه چقدر بوده 3. فاصلۀ ترجیحی و نیمایی چقدر است 4. نتیجۀ نهایی را از هم کسر کنید و ببینید چه عددی حاصل خواهد شد. قرار است بقیهاش از کجا تامین شود؟ البته جای دور نروید، نتیجهاش را در همین کمتر از 24 ساعتی که از گفتگوی درخشان عسطاد در صدا و سیما میگذرد میتوانید رصد کنید: دلار در کانال 29 هزار تومان، تداوم افزایش قیمت خودرو، کمیاب شدن اقلامی از جمله ماکارونی حتی با وجود سه الی چهار برابر شدن قیمت، روغن، انواع دارو و... خلاصۀ مطلب آنکه سیستم گداپروردی دیگر کار نمیکند و فقط در میان الی بلند مدت چرخههای تورمی وحشتناکتری خلق میکند. اگر 45 هزار تومان احمدینژاد جواب داد، یارانۀ رئیسی، که تازه فقط دو ماه نقدیست، هم جواب میدهد. ایراد جای دیگریست. «به عقب برمیگردیم، با تمام قدرت، سلام بر کوپن!»

درود...

دولت بسیار چاق عامل اصلی تورم هست و ظاهرا هیچ راه حلی هم وجود نداره ...

شما تا به حال دیده اید بانکی یا شرکتی در ایران ورشکسته بشه

دولت با چاپ پول حمایت کرده و تورم را بر کل جامعه تحمیل کرده ...

نمونه اش موسسات ورشکسته مثل آرمان و ثامن و حتی همین بانک های بورسی !!

هرکجا اعتراضی شده پول چاپ شده نمونه اش نیشکر هفت تپه

نمونه بسیار هست بسیار ....

[EURASIA]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

طبق معمول ، عالی و آموزنده

براوو ...

خواهش می کنم


در سالهای گذشته بیشتر در مورد اقتصاد می نوشتم
اما الان چون می بینم دانش اقتصادی افراد به نسبت بالاتر رفته
کمتر در مورد اقتصاد می نویسم و سایر موضوعات از جامعه شناسی تا فلسفه
از سینما تا طالع بینی می نویسم

[بهرام نامدار]

پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

وقتی کسی رو که خیلی وقته داره شمارو اذیت میکنه ترک میکنید؛ اسمش رها کردن و بیمعرفتی نیست، محافظت کردن از خوده!

شما مجبور نیستید بخاطر عشق یا وفاداری و معرفت زیر بار هر رفتاری و هر توهینی و هر آسیبی برید.
آدم تا یه جایی و یه نقطهای باید تلاش کنه که رابطه رو درست کنه و با خودش و طرف مقابلش بجنگه!
اما از یه جایی به بعد شما فقط خودتون دشمن خودتون میشید...