تکنیکال ( بهرام و رفقا )
Collapse
X
-
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
خیره به کهکشان آندرومدا
تا چه مسافتی را میتوانید ببینید؟ کهکشان آندرومدا با فاصلۀ ۲.۵ میلیون سال نوری دورترین چیزی است که به راحتی با چشم غیرمسلح دیده میشود. بیشتر ساکنین آشکار آسمان شب – ستارگان، خوشهها و سحابیها – معمولاً در فاصلۀ چند صد سال نوری تا چند هزار سال نوری درون کهکشان راه شیری قرار گرفتهاند. با توجه به فاصلۀ کهکشان آندرومدا، نور از آن احتمالاً قدیمیترین نوری است که میتوانید با چشم غیرمسلح ببینید، زیرا نور این کهکشان ۲.۵ میلیون سال در سفر بوده تا به چشمان ما برسد. کهکشان آندرومدا که با نام M31 نیز شناخته میشود در مرکز این تصویر برجسته و بزرگنمایی شده قرار دارد. این عکس از تپههای شنی باهیا، پاتاگونیا، در جنوب آرژانتین گرفته شده است.
این عکس ترکیبی زیبا از ۴۵ تصویر پس زمینه با یک تصویر پیش زمینه ساخته شده است – البته همه با یک دوربین و از یک مکان در طی ۹۰ دقیقه ثبت شدهاند. کهکشان اقماری M110 که به دور آندرومدا میچرخد، در پایین -سمت چپ دیده میشود. دیدن این کهکشان همسایه به اندازۀ دیدن کهکشان راه شیری با چشمان خودتان جالب است. نوردهیهای طولانی دوربین میتوانند بسیاری از جزئیات ضعیف و نفس گیر را ثبت کنند. دادههای اخیر نشان میدهد در طی چند میلیارد سال آینده، کهکشان راه شیری با کهکشان آندرومدابرخورد خواهد کرد و این دو کهکشان با هم ادغام خواهند شد ...
.
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post11 مورد از معروفترین صفات ژاپنیها :
۱- ادب
میتوان گفت ژاپنیها مودبترین ملت دنیا هستند. چیزی که باید به آن دقت کنیم این است که مفهوم «ادب» در کشورهای مختلف متفاوت است. منظور از «ادب» در این مقاله به فلسفه آسیای شرقی از کنفوسیوس، هارمونی اجتماعی، برمیگردد.
کنفوسیوس میگوید:
«دولت وجود دارد، وقتی که شاهزاده، شاهزاده است، وزیر وزیر است، وقتی پدر پدر است و وقتی پسر پسر است.»
آموزش هارمونی اجتماعی به خوبی در جامعه ژاپنی بهتر از هر کشور آسیای شرقی دیگر، حفظ شده است (کره نیز هارمونی اجتماعی بسیار قوی دارد اما کمی با ژاپن متفاوت است).
۲- وقتشناسی
۳- مهربانی
خیلیها ژاپنیها را بخاطر رفتار دوستانه، ملاحظهکار بودن و مهربان بودنشان تحسین میکنند. ژاپنیها همیشه حواسشان قبل از خودشان به دیگران است و از همه مراقبت میکنند.
حتی در دنیای آکادمیک فلسفه، طرز تفکر ژاپنی (جمعگرایی) درمقابل طرزفکر امریکایی (فردگرایی) قرار میگیرد.
۴- سختکوشی
ژاپن ازلحاظ طولانی بودن ساعات کاری در رده دوازدهم جهان قرار دارد. درواقع، اضافهکاریهایی هم در بین ژاپنیها وجود دارد که در اسناد رسمی قید نمیشود. ژاپنیها همیشه نماد سختکوشی بودهاند.
۵- احترام
ژاپنیها یک هنجار اجتماعی “内と外” (روابط داخلی و بیرونی) دارند. آنها سعی میکنند در برخورد با روابط بیرونی خود (غریبهها) همیشه با احترام و ادب رفتار کنند. حتی در روابط داخلی (خواهر و برادرها و دوستان) باز با احترام رفتار میکنند.
۶- خجالت
ژاپنیها گاهی اوقات افرادی خجالتی خوانده میشوند. این میتواند بخاطر فرهنگ «هارمونی اجتماعی» آنها باشد. البته ژاپنیهای زیادی هم هستند که با غریبهها خجالتی نیستند اما اکثریت آنها اینطور میباشند.
۷- هوش
از دیدگاه غربیها، آسیاییها باهوش خوانده میشوند. بعنوان مثال، آنها در ریاضیات، زبان، بیزنس و امثال آن بسیار خوب هستند.
یکی از دلایل باهوش خوانده شدن ژاپنیها مهارت شنیداری آنهاست. ژاپنیها قبل از اینکه حرف خودشان را بزنند، بسیار با دقت به حرفهای دیگران گوش میدهند. فرایند گوش دادن باعث میشود حرف خودشان بسیار جامعتر و کاملتر باشد.
۸- کار گروهی
اولویت ژاپنیها گروه است نه فرد. به عبارت دیگر، ژاپن نماد بسیار خوبی از جمعگرایی است که از جنبههای بسیاری با کشورهای فردگرا متفاوت است.
۹- رسمی بودن
ژاپنیها بخاطر هنجار هارمونی اجتماعی در روابط اجتماعی خود بسیار رسمی برخورد میکنند.
۱۰- پاکیزگی
به سختی میتوانید تکه آشغالی کنار خیابان ببینید زیرا هیچکس در ژاپن زبالههای خود را در خیابان نمیاندازد.
۱۱- بی علاقگی به قدرت و تمایل زیاد به خدمت
ژاپنی ها دغدغه رسیدن به قدرت ندارند و هیچگاه از قدرت برای رسیدن به منافع شخصی و کسب ثروت سوء استفاده نمی کنند و اگر احساس کنند پست و مقامی که به آنها داده شده است از عهده و توانایشان خارج است به سرعت استعفا داده و بخاطر قصور و اشتباهاتشان در کمال خضوع و خشوع عذر خواهی می کنند
تحقیقات این مقاله نشان میدهد که مردم دنیا تصویر بسیار خوبی از ژاپنیها دارند. در کنار صفاتی که در بالا عنوان شد، میتوانیم به صفات «صادق» و «جدی» بودن نیز از خصوصیات ژاپنیها اشاره کنیم ...
عدم خلاقیت
انها نژاد باهوشی هستند اما خلاق نیستند
این را خود غربی ها هم به انها نسبت می دهند
چون خلاقیت از تفاوت و نگاه خارج از سیستم به وجود می اید
و چون انها سیستمی کار می کنند دشمن خلاقیت می شود
اگر هم نگاه کنید در این 100 سالی که ژاپن به توسعه رسیده ( توسعه انها از 1900 شروع شد )
اما اختراع یا ابداع زیادی نداشتندزنده باد ازادی حقیقت دانش و سپس پیش به سوی پیشرفت
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
ستارگان کهکشان راه شیری بر فراز آتشفشان شیلی
گاهی اوقات آسمان از زمین تقلید می کند. پس زمینۀ این عکسِ برجسته که در ماه می سال ۲۰۱۷ از کویر آتاکاما در شیلی گرفته شده لبۀ دهانه یک آتشفشانِ منقرض شده را نشان می دهد. در وصف شاعرانه می توان گفت که این دهانه در پایین در واقع کمان ستارگان ِ کهکشان راه شیری مان در بالا است.
شمایل معروف زیادی این چشم انداز شبانۀ جنوبی را ایجاد می کنند، از جمله مرکز کهکشان راه شیری مان در سمت چپ، ستاره نارنجی روشن آنتارس در سمت چپ، صورت فلکی صلیب جنوبی در نزدیکی بالای این کمان و سحابی صمغ قرمز رنگ در سمت راست. درست در بالای افق و در میان دو قله آتشفشانی در نزدیکی مرکز عکس ابر ماژلانی بزرگ – بزرگترین کهکشان ماهواره ای که به دور کهکشان راه شیری می چرخد – قرار دارد.
.
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
در کتاب تلمود Talmud آمده است که:
خداوند از تو خواهد پرسید: من این همه فرصت برای شاد بودن به تو دادم؛ چرا آنها را از دست دادی؟
او نخواهد پرسید
چه گناهانی کردهای؟ بلکه از تو میپرسد:چه فرصتهایی را برای خوشبختی ازدست دادی؟
برای آنها مسئول هستی
این واقعاً بسیار زیباست:
فقط برای فرصتهایی که در اختیار داشتی و آنها را از دست دادهای مسئول خواهی بود.
به خودت وفادار بمان ــ این تنها وفاداری مورد نیاز است ــ و همه چیز خوب خواهد بود.
اگر به خودت وفادار باشی، همیشه یک شریک، یک شریک زندگی خوب پیدا خواهی کرد که با تو رشد کند.
وگرنه شریکت را عوض کن.
هیچ اشکالی در این نیست.
برای آن شریک نیز خوب است، زیرا اگر رشد نکنی، انتقام خواهی گرفت.
این کاری است که هر زن و هر شوهری انجام میدهد.
فقط یک خیانت وجود داردو آن خیانت کردن به زندگی خود است.
خیانت دیگری وجود ندارد.
اگر یک زن یا شوهری که احساس مالکیت نسبت به هم دارند و همیشه غر میزنند به زندگی ادامه بدهند، بدون هیچ عشق؛ فرصت زندگیکردن خودشان را نابود میکنند.
(اوشو ).
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
"هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد."
هر کدام از ما گویا در پازل هستی یک خانه اختصاصی برای خودمان داریم.
باید بگردیم و آن خانه را پیدا کنیم و در خانه خودمان قرار بگیریم.
اگر در خانه خودمان قرار نگیریم و خودمان را در خانه دیگری جای دهیم باید دائماً چسب و قیچی دستمان باشد و جاهایی که انحنا داریم را گوشهدار کنیم، یک جاهایی را ببریم و جاهایی را اضافه کنیم تا در آن خانه جا بگیریم.
اضطراب داریم و هر چقدر هم وصله کنیم در نهایت این قطعه در خانهای بهغیر از خانه خودش جا نمیافتد.
به جای وصله کردن باید بگردیم خانه خودمان را پیدا کنیم.
این چیزی است که به آن
کالینگ میگویند.
معمولاً در الهیات و در فلسفه باستان به آن رسالت یا mission میگفتند.
هر کسی رسالتی در زندگی دارد که اگر آن را بفهمد، آرامش مییابد.
کالینگ یک ندای درونی است که مشخص میکند چه روشی را باید در زندگی در پیش بگیریم. در انتخاب رشته تحصیلی،شغل و حرفه و حتی در انتخاب رایگانبخشیها.
نیچه بزرگترین فیلسوفی بود که بر اینکه رسالت خود را بیابیم تأکید میکرد.
دو آزمایش خیالی و فکری را برای یافتن رسالتمان نیچه پیشنهاد داده، یکی از آزمایشها این است که فرض کنید عزرائیل میخواهد شما را قبض روح کند ولی به شما فرصت میدهد که محتوای سنگ قبرتان را خودتان بنویسید
به این صورت که در اینجا کسی آرمیده است که میخواست ایکس باشد اما ایگرگ شد، میخواست ای باشد اما بی شد.
در یک ستون آرزوها و در ستون دیگر واقعیتها را بنویسید.
آزمایش دیگر نیچه این است که وقتی یک فیلم سینمایی میسازند، بازیگرانی که خیلی قوی هستند به کارگردان و تهیه کننده میگویند آن صحنههایی که من در آنها بودهام به من نشان دهید، اینها را میبیند و مثلا میگوید اینجا در نقش یک معتاد فلان حرکتم سریع بود یا آهسته بود، اگر خیلی حرفشان برو داشته باشد از کارگردان میخواهند که برخی صحنهها را دوباره بازی کنند
نیچه میگوید فرض کنید کل زندگی شما را به شما نشان دهند، آیا صحنهای هست که بگویید این را اگر هزار بار میخواستم بازی کنم عیناً همینطور بازی میکردم و بدون عیب است، چه چیزی شما را در آن صحنه جذب کرده، آنها جزو مؤلفههای رویای زندگی شما هستند.
وقتی از متفکران قدیم میپرسیدیم از کجا بفهمیم رسالتمان چیست، و کجا آرامش داریم میگفتند به درونت رجوع کن ببین مهر چه کاری در دلت افتاده است.
به تعبیر مولانا هرکسی را بهر کاری ساختهاند، مهر آن را در دلش انداختند.
جاذبههای اجتماعی نگذاشته به دنبال آنچه علاقه دارید بروید. به شما گفته این کار درآمد ندارد و آتیه ندارد.
به ما گفتهاند که شما نباید به گفته یونگیها به دنبال رویای خودتان بروید، چون گدا میشوید.
باید به دنبال کاری بروید که آتیه شغلی و درآمد و پرستیژ و ... دارد.
با پشت کردن به رویای خودتان فقط برای خودتان یک مرکز اضطراب درست میکنید. حتی اگر به آن ثروت و شهرت و حیثیت برسم که به خاطرش به رویای خودم پشت کرده بودم اما باز در درون خودم اضطراب دارم.
به دلیل اینکه به زبان حال به ثروت بهدستآمدهام میگویم تو خوبی ولی برای من گران تمام شدهای. چیزی که در ارزیابیهای شخصیتان پی ببرید برای شما گران تمام شده، از آن کام نمیگیرید.
من زمانی به دوستان میگفتم که الگوهای روابط عاشقانهتان را از ادبیات قدیم ما نگیرید.
در ادبیات قدیم دختر تا میتوانست ناز میکرد.
میان عاشق و معشوق فرق بسیار است، چو یار ناز نماید شما نیاز کنید.
این الگو را در پیش نگیرید. عاشق ناز شما را میکشد اما تا یک حدی.
اگر احساس کند دارد برایش گران تمام میشود ول میکند و میرود.
یونگیها میگویند هر کسی رویایی دارد و نباید به رویای خودش پشت کند.
روانشناسان انسانگرا و فراشخصی تعبیر رویا را به کار نمیبرند، میگویند به خودت وفادار باش
به خودت خیانت نکن
ما معمولاً به خاطر جاذبههای اجتماعی به خودمان پشت میکنیم.
(سخنرانی استاد مصطفی ملکیان ).
نظر
-
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
نگرانی ...
افراد زیادی بدون اينكه دلیلی مشخص
برای نگرانی داشته باشند، اين ايگو را
در درون دارند.
گاهی افراد
نگرانِ از دست دادن شغلشان هستند،
گاهي
نگران از دست دادن معشوق شان،
گاهی
نگران از دست دادن ثروتشان،
گاهی
نگران از دست دادن فرزندشان،
گاهي
نگران از دست دادن پدر و مادرشان،
و هميشه چيزی برای نگرانی وجود دارد.
در بيشتر مواقع فقط خودِ حالت نگرانی،
در درونِ ما وجود دارد و هرگز در جهانِ بيرونی،اتفاق نمیافتد.
فقط انرژی حياتی ما را میگيرد و مصرف میكند.
نگراني ميتواند ما را به انجام كارهايي كه
در تحتِ كنترلِ ما نيستند، وادار كند.
اغلب كارهايي كه ما
تحت تاثير نگراني انجام ميدهيم،
كارهايي عجولانه
و از رويِ ايگويِ نگراني است
و برنامه مشخص
و چرايي انجام كار،
براي خودمان مشخص نيست.
ما فقط كاری نامشخص انجام میدهيم،
تا حالت نگرانی را برطرف كنيم.
نگرانی وادارمان میكند بر طبقِ آنچه او میخواهد، عمل كنيم.
ايگوی نگرانی
از زيرشاخههای ايگویِ بزرگتری
به نام وابستگی میباشد.
و ما بهخاطر چيزهايی كه داريم
و گاهی چيزهايی كه حتی نداريم،
نگران میشويم.
(اکهارت تله ).
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
گفتوگو با لطفالله میثمی: الگوی مصدق برای آینده ایران مناسب است
✍️ احسان مالکیپور
? دوره مصدق، دورۀ جامعه بدون حذف بود. همه نیروها در چرخه مدیریت بودند، حزب و فعالیت و روزنامه داشتند. هیچ کسی محدود نبود. من مدل مطلوب آیندۀ ایران را جامعۀ بدون حذف و الگوی مصدق میدانم. جامعهای که قانونی باشد و حق شهروندی در آن اولویت داشته باشد. اگر کودتایی شکل نگرفته و دخالت خارجی انجام نشده بود، ما از ژاپن جلوتر بودیم.
? سرلوحه کار مصدق احیای قانون اساسی بود و نهضت ملی را هم در این راستا میدانست. من اسمش را گذاشتهام «گفتمان مصدق» که به کمک احیای قانون اساسی مملکت را اداره کند. قانون اساسی مشروطه بهترین برداشت و قرائت از اسلام بود.
? در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نسلی حذف شدند، در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نسل دوم حذف شدند و با تاسیس حزب رستاخیز نسل سوم حذف شدند. اگر تمام مراحل دیکتاتوری شاه را دنبال کنیم، گروهها مرتب حذف شدند. مردم دیدند دیگر راهی نیست و به دنبال این رفتند که قدرت را از طریق فعالیت مسلحانه ساقط کنند..
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
و کودتایی که امسال ۷۰ ساله می شود!
...دور از ذهن نمی نماید که بتوان خط ممتدی از نقطه ی آغاز عملیات آژاکس [عملیات براندازی دولت ملی دکتر مصدق] تا رژیم سرکوبگر شاه و انقلاب اسلامی و تا گردونه های آتشینی که مرکز تجارت جهانی در نیویورک را به کام خود کشیدند، ترسیم کرد. جهان بهای سنگینی برای فقدان دموکراسی در بخش بزرگی از خاورمیانه پرداخته است. عملیات آژاکس به خودکامگان و کسانی که در آنجا سودای استبداد در سر دارند آموخت که قدرتمندترین دولتهای جهان، ظلم و استبداد بی حد و مرز آنها را مادام که دوست دولت های غربی و شرکت های آنها باقی بمانند تحمل می کنند. این خود به برهم زدن تعادل سیاسی در یک منطقه ی وسیع، دور کردن آن از آزادی و پیش رفتن به سوی دیکتاتوری کمک کرد.
با به صحنه آمدن یک نسل پسا - انقلابی در ایران، روشنفکران ایرانی دست به کار ارزیابی آثار بلند مدت کودتای ۱۳۳۲ شدند. چندین مقاله ی اندیشمندانه منتشر شد که در آنها پرسشهای بسیار جالبی را مطرح کردند. یکی از آنها که در فصلنامه ی سیاست خارجی آمریکاه منتشر شد، چنین نتیجه گیری می کند:
"این استدلال معقولی است که اگر به خاطر کودتا نبود، ایران [اکنون] از یک دموکراسی بالغ و رسیده برخوردار بود. میراث کودتا چنان تلخ و فراموش ناشدنی بود که وقتی شاه سرانجام در ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) کنار رفت بسیاری از ایرانیان در هراس از تکرار وقایع ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) بودند که این خود یکی از انگیزه های دانشجویان ایرانی برای تصرف سفارت آمریکا محسوب می شد. بحران گروگان گیری به نوبه ی خود حمله ی عراق به ایران را موجب شد در حالی که وقوع انقلاب اسلامی در تصمیم شوروی به اشغال افغانستان نقش داشت. خلاصه آن که حوادث تاریخی زیادی از آن یک هفته ی تهران فرا رویید... کودتای ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) و پیامدهایش نقطه ی شروع صف بندی سیاسی در خاورمیانه و آسیای مرکزی است. با نگاهی به گذشته آیا کسی می تواند بگوید که انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ (۱۳۵۷) اجتناب ناپذیر بود؟ یا وقوع آن فقط زمانی میسر شد که آرزوها و آمال مردم ایران در سال ۱۹۵۳ (۱۳۳۲) موقتاً به محاق رفت؟"آخرین ویرایش توسط بهرام نامدار؛ 2023/08/10, 15:06..
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
شاه میباید سلطنت کند نه حکومت ...
در مجلس چهاردهم به نمایندگی مردم تهران وارد مجلس شدم چون دیگر محظوری نبود به اعلی حضرت همایون محمدرضاشاه پهلوی قسم یاد کردم و تا آخرین ساعتی که گرفتار نشده بودم، وفادار ماندم و اختلاف من با دربار روی این اصل نبود که دولت میخواست سلطنت مشروطه را به جمهوری دموکراتیک یا هر رقم جمهوری دیگری تبدیل کند. بلکه روی این اصل بود که «شاه میباید سلطنت کند نه حکومت» و این همان اصلی است که در ممالک مشروطه درجه اول دنیا مجرا و معمول شده است.
شخصیت شاه در این نیست که هر کار خواست بکند و مسئول هم نباشد، بلکه عظمت پادشاه در این است که به قانون احترام کند و جز مقررات قانون چیزی در نظر نگیرد. هیچ شنیده نشده است در ممالکی مانند انگلستان و یا سوئد پادشاه دراین صدد برآید که اختیارات خود را زیاد کند و مسئول هم نباشد. این قبیل هوا و هوس بیشتر در ممالکی روی میدهد که ملت به حق خود عارف نیستند و شاهان هم به آن درجه از تمدن نرسیدهاند که ملت خود را به به پایه ملل درجه اول برسانند و در مقابل سیاست خارجی منافع ملت را حفظ نمایند ....
(خاطرات و تالمات دکتر مصدق به قلم دکتر محمد مصدق- به کوشش ایرج افشار ص ۲۲۸).
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
تودهایها: مصدق فرمان اربابان امپریالیستش را اجرا کرد!
ملی شدن صنعت ماهی و شیلات ایران، یکی از وقایع مهم تاریخ معاصر ایران است که در روز ۱۲ بهمن ماه سال ۱۳۳۱ خورشیدی، و در دوران زمامداری دکتر محمد مصدق به انجام رسید. این واقعه که در راستای سیاست موازنه منفی دولت مصدق ارزیابی میشود.
در دی ماه ۱۳۳۱ از جانب شوروی در مورد تجدید نظر امتیاز انحصار کشتیرانی شوروی در دریای خزر و شیلات در اطراف بندرهای ایرانی این دریاچه به دولت مصدق پیشنهادهایی شد. این امتیاز، در گذشته (در زمان محمد شاه قاجار) ابتدا به یک تبعه روس تزاری به نام لیانازوف داده شده بود و مدت آن در ۱۳۰۳ به سر میآمد. رضاشاه موافقت کرد امتیاز مزبور برای ۲۵ سال دیگر به شوروی انتقال یابد. توافقنامه شیلات که توسط رضاشاه در ۱۳۰۶/۱۹۲۷ امضا شده بود، نفعی برای ایران نداشت زیرا به قول فرهاد دیبا پرداخت پولها به روبل انجام میشد و شوروی تعیین نرخ و فروش را کنترل میکرد و تمام حساب و کتابها را در اختیار خود داشت. این وضع چارهای جز قبول هر آنچه شوروی میخواست برای ایران نمیگذاشت. مصدق در همان زمان در مجلس با این تمدید امتیاز مخالفت ورزید.
اما پیش از پایان آمدن مهلت امتیاز، در دی ماه ۱۳۳۱، دولت شوروی خواهان تمدید قرارداد برای مدتی دیگر شد. مصدق درخواست شوروی را رد کرد و به سفیر شوروی گفت از ایران در حالی که امتیاز نفت انگلیس را(که هنوز چند دهه به پایان آن مانده است) لغو میکند، نباید انتظار داشت امتیاز واگذار شده به دولت روسیه را تمدید نماید.
در ۱۴ بهمن ۱۳۳۱ «به سوی آینده»( روز نامه حزب توده) نوشت: «واقعیت امر این است که دولت ایران نماینده فئودال ها، زمینداران بزرگ و سرمایه داران عمدهای است که وابسته به امپریالیسماند. به همین جهت نمیتواند با سیاست دولت شوروی همراه شود، سیاستی که تامین صلح، آزادی و خوشبختی تودههای تمامی مردم جهان را بر عهده دارد.»
«به سوی آینده» و «شهباز»(دو روز نامه حزب توده) ابتدا منکر این شدند که دولت شوروی خواهان تمدید امتیاز شیلات بوده است، اما به دنبال اعلام این مطلب از سوی خبرگزاری تاس، آنها نیز حرفشان را پس گرفتند. "مردم" (ارگان رسمی حزب توده) در ۲۳ بهمن، نظر رسمی حزب را در این مورد به شرح زیر بیان کرد: «روز اول بهمن ماه ۱۳۳۱ به سبب توقف عملیات شرکت شیلات ایران! دولت شوروی به دولت ایران پیشنهاد تمدید فعالیتهای شرکت را برای مدت بیشتری داد. این پیشنهاد کاملا به نفع مردم ما و کشور ما بود. با وجود این، و به رغم این همه حقایق بدیهی، دولت مصدق بر خلاف منافع مردم ما و کشور ما و در راستای اجرای فرامین اربابان خارجیاش، رسما به پیشنهاد اتحاد شوروی پاسخ داد و اعلام کرد دولت او قصد تمدید فعالیت شرکت مشترک ایران و شوروی را ندارد. مردم ایران این اقدام ضد ملی مصدق را عمل زشتی تلقی میکنند و معتقدند که انگیزه این اقدام دشمنی با منافع مردم و پیروی از اربابان امپریالیست کسانی است که سر رشته سیاست کنونی ایران را در دست دارند.»
(مصدق و نبرد قدرت- همایون کاتوزیان، ص ۲۵۳-۲۵۵
فرهاد دیبا، محمد مصدق، ص ۱۶۷ ).
نظر
-
پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )
اَمرداد نماد جاودانگیاَمرداد یا اَمِرتات به معنی بیمرگی و جاودانگی است. نام پنجمین ماه گاهشماری ایران از نام ماه پنجم گاهشماری اوستایی برگرفته شدهاست، که در اسطوره های باستانی ایران هم نام ایزد امشاسپندبانو اَمِرتات است. این ایزدبانو یکی از شش امشاسپند اساطیری ایران است که به آنها نامیرایان نیکوکار می گویند. او سرور گیاهان است، گیاهان را میرویاند و رمهی گوسفندان را بیفزاید. او به کمک امشاسپند خرداد گوهر تن زرتشت را ساختند و سرچشمهی زندگی و رویش هستند.
عملی اگر کاشتید، عادتی درو خواهید کرد. عادتی اگر کاشتید، اخلاقی درو خواهید کرد. اخلاقی اگر کاشتید، سرنوشتی درو خواهید کرد.
نظر
-
نظر
-
نظر
نظر