تکنیکال ( بهرام و رفقا )

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بهرام خان حانان
    ستاره‌دار(4)
    • Sep 2020
    • 769

    #11581
    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

    تمایل به فروش دارم
    اما روحا به ان وابسته ام
    قیمت پیشنهادی شما شاید شاید وشاید این بند را بگسلاند



    قیمت پیشنهادی

    پایه یک میلیارد تامام

    نظر

    • بهرام خان حانان
      ستاره‌دار(4)
      • Sep 2020
      • 769

      #11582
      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

      سلام؛ صدافسوس که سایت های فارکسی همه پرپرشدند اگه الآن فعال بودند چی میشد؟؟!!! نقاط ورودم بالای 70% همه ناز و مامانی هستند.ولی هنوز استراتژی ثابت و روشنی برای خروج پیدا نکردم.(ولی در تلاشم)

      بعد از 14سال تلاش و زحمت و دربه دری و در آویختن با تمام ابزارهای تحلیلی رسیدم به کف به کف و سقف به سقفی که با دوتا خط و خطوط و سطوح فیبوناچی باهاشون ارتباط برقرار می کنم.

      یاد یافتم یافتم ارشمیدس افتادم.!!!خب بسه به قول مولوی:محرم این هوش جز بی هوش نیست........مر زبان را مشتری جز گوش نیست.

      از همه دوستانی هم که پای پست هام تشکر می گذارند بسیار ممنون هستم.این فروم بورس نشینان و بورس بازان قدری داره که برای فارکس تره هم خرد نمی کنند.

      و راست کارشون نیست. باز حیف ((قیمت ها)) با تمام برو بچه های گل و نازنینش ساسان خان گرامی؟رامین جان عزیز با اون لحجه شیرین مشهدیش و....... بسیار خوبانی دیگر

      نظر

      • بهرام خان حانان
        ستاره‌دار(4)
        • Sep 2020
        • 769

        #11583
        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

        به امید خدا طبق نقشه پیش بره

        حد ضرر بلند مدتی شکست کف قبلی در 170 ( البته این حد ضرر برای بلند مدت و بالای یک ساله است)

        [/IMG]





        [IMG][/IMG]

        نظر

        • seraj
          ستاره دار(2)
          • Feb 2012
          • 2064

          #11584
          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

          درود بر بهرام خان ( استاد گرامی )

          قبلا هم بارها عرض کرده ام که تولید محتوا کار بسیار دشواری است که دوستان بزرگواری مانند جنابعالی زحمت این کار را تقبل فرموده اند . احساس من اینست که تحلیلگر عاشق کارش هست و نیاز به تشکر و قدر دانی هم ندارد اما همان طور که ارزشمندی محتوای پست های اینستاگرام با نرخ تعامل ( Engagement Rate ) که فاکتورهایی مانند لایک / سیو / شیر و کامنت در محاسبات آن دخیل است سنجیده میشود ( نرخ بالا نشان دهنده ارزش بالای محتوای پستها هست ) اینجا هم تحلیلگر اگر پست هایش تعامل کمی داشته باشد احساسش این هست که تولید محتوای خوبی نداشته و کم کم به این نتیجه میرسد که این پست ها برای کسی مفید نیست و از این کار صرف نظر میکند . آرزوی تندرستی و موفقیت برای تمامی عزیزان اعم از تکنیکالیستها بنیادی کاران و سایرین دارم . قدر این دورهمی را بدانید .
          آخرین ویرایش توسط seraj؛ 2024/01/12, 12:43.
          نظرات شخصی است . ابدا مبنای خرید و فروش نیست .

          نظر

          • بهرام خان حانان
            ستاره‌دار(4)
            • Sep 2020
            • 769

            #11585
            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

            در اصل توسط seraj پست شده است View Post
            درود بر بهرام خان ( استاد گرامی )

            قبلا هم بارها عرض کرده ام که تولید محتوا کار بسیار دشواری است که دوستان بزرگواری مانند جنابعالی زحمت این کار را تقبل فرموده اند . احساس من اینست که تحلیلگر عاشق کارش هست و نیاز به تشکر و قدر دانی هم ندارد اما همان طور که ارزشمندی محتوای پست های اینستاگرام با نرخ تعامل ( Engagement Rate ) که فاکتورهایی مانند لایک / سیو / شیر و کامنت در محاسبات آن دخیل است سنجیده میشود ( نرخ بالا نشان دهنده ارزش بالای محتوای پستها هست ) اینجا هم تحلیلگر اگر پست هایش تعامل کمی داشته باشد احساسش این هست که تولید محتوای خوبی نداشته و کم کم به این نتیجه میرسد که این پست ها برای کسی مفید نیست و از این کار صرف نظر میکند . آرزوی تندرستی و موفقیت برای تمامی عزیزان اعم از تکنیکالیستها بنیادی کاران و سایرین دارم . قدر این دورهمی را بدانید .
            درود
            فرمایش شما کاملا متین است
            امید سلامتی و به روزی
            ارادتمند

            نظر

            • بهرام نامدار
              عضو فعال
              • Oct 2020
              • 9392

              #11586
              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

              در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post
              توی گروهها شاخص سرمایه گذاری ها را جذاب دیدم ... ( وخارزم و شهر و وبیمه و وصنا و اعتلا و و الماس الی آخر ... ))

              هر روز می زنند زیر یکی از سهام این گروه
              مثلا امروز زدند زیر وآوا





              .

              نظر

              • بهرام نامدار
                عضو فعال
                • Oct 2020
                • 9392

                #11587
                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                حرف بر سر چیست؟ جنگ بر سر چیست؟ در یک کلمه می‌توان گفت بر سر آزادی و اسارت. جان و جوهرِ تراژدیِ رستم را «مقاومت» تشکیل می‌دهد، نظیر همان مقاومتی که "پرومتئوس"ِ یونانی در برابرِ زئوس به خرج داد؛ هر دو «نه» می‌گویند تا آنچه را که اصل و گوهرِ زندگی می‌دانند، محفوظ بماند.
                مردِ آزاد چه راهی باید در پیش گیرد؟ آیا زندگی را به هر قیمت که بود بپذیرد و یا خود در تعیینِ بهای آن دست داشته باشد؟ اگر رستم برای پاسخ دادن به این سؤال انتخاب شده است برای آنست که تواناترین و ناموَرترین فردِ دنیای شاهنامه است؛ چنانکه از قول فردوسی در تاریخ سیستان آمده: «خدای تعالی خویشتن را هیچ بنده چون رستم نیافرید.»
                امّا توانایی و ناموَریِ او در آن است که نماینده‌ی مردم است؛ پرورده‌ی تخیّلِ هزاران هزار آدمیزاد است که در طیّ زمان‌های دراز، او را به عنوان کسی که باید تجسّمی از رؤیاها و آرزوهایشان باشد، آفریده‌اند.
                اسفندیار که نماینده‌ی اتّحادِ دین و دولت است، او را بر سرِ این دوراهی می‌نهد:
                یا دست به بنده بده و آسوده بچر، یا آزادی را برگزین و نابود شو!
                ولی قضیّه به همین سادگی تمام نمی‌شود روزگار که بازیگر است، راهِ سومی نیز در آستین دارد، و آن این است که شکارگرِ آزادی، خود نخست در دامی که نهاده بیفتد، تا سپس نوبت به گزیننده‌ی آزادی برسد؛ کسی که آزادی را پذیرفت وقتی دست‌بسته نمُرد، در هر حال فاتح است، زیرا آنچه را که خواسته به دست آورده، ولو به بهای زندگیِ خود.

                اسفندیار چون پرورده‌ی تعبّد است، نمی‌تواند مشکلِ رستم را دریابد. متعجّب است که چرا دست به بند نمی‌دهد. چه کاری از این طبیعی‌تر؟ شهریار فرمان داده، شهریار برگزیده‌ی یزدان است، پس می‌شود فرمانِ خدا. آن را بپذیرد و جانِ خود را خلاص کند. گذشته از این، دورانِ این بستگی کوتاه‌تر از آن است که ارزشِ این همه چون و چرا داشته باشد: فاصله‌ی از سیستان تا بلخ، سیصد و بیست فرسخ، چهل روز راه، کمتر یا بیشتر؛ چه، یقین دارد که به محض ورود به پایتخت، پادشاه اجازه خواهد داد که بند از دستش بردارند، مهم این است که رستم با «پالهنگ» واردِ بارگاهِ گشتاسب گردد تا مایه‌ی عبرتِ دیگران شود؛ باید او که نمونه‌ی قدرتِ مردمِ گمنام است، به زانو درآید تا بعد از آن هیچ بنده‌ی خدایی جرأت نکند که توی روی خداوندگار بایستد! بندِ رستم برای گشتاسبی‌ها مفهومِ کنایه‌ای دارد و آن این است که دستی بالاتر از دستِ شهریار باقی نماند، این به جای خود، ولی برای رستم نیز مفهومِ کنایه‌ای در کار است: قبولِ بند، ولو یک لحظه، به معنای اسارتِ ابدیِ اوست، همین که بند بر دستش نهاده شد، کار تمام است، مرگِ روحی بر او عارض گردیده که بدتر از مرگِ جسمی است. بند، انکارِ گوهرِ پهلوانیِ اوست؛ پشت پا زدن است به همه‌ی آنچه او در راهش شمشیر زده و جان بر کف نهاده، خودش و نیاکانش.
                جنگ‌هایی که او در زندگیِ خود کرده، یا ناظر به کسبِ «نام» بوده، یا به «دفعِ ننگ»، خلاصه برای آن بوده است که خوبی را بر بدی چیره نگاه دارد.
                «نام» شیشه‌ی عمرِ آزاده است؛ اگر بر خاک افتاد، این عمر خود‌به‌خود به سر آمده؛ رستم که سراسرِ زندگی، در رزم، "دفاعِ آزادگان" را بر عهده داشته، و در بزم، به یادِ «مردانِ آزاده» جام نوشیده، اکنون چگونه به همه‌ی آنها پشتِ پا بزند؟ او که هیچ، پهلوانانی هم که از او خیلی کوچک‌تر بودند، زیرِ بارِ ننگ نرفتند ...


                (دکتر محمّد‌علی نُدوشن)
                .

                نظر

                • بهرام نامدار
                  عضو فعال
                  • Oct 2020
                  • 9392

                  #11588
                  پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                  جهانگیری: در سال 95 که برجام داشتیم 80 میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد بین المللی امضا شد/حیف مردم ایران است که حسرت بخورند کشورهای حوزه خلیج فارس پیشرفته شدند و ما نشدیم

                  ◀️ ما می گوییم مسائل مان را طوری با دنیا حل کنیم که چین و روسیه و اروپا با ما کار بکنند

                  ◀️ ما به چند صد میلیارد دلار منابع نیاز داریم، این منابع باید از دنیا تامین شود

                  ◀️ در سال 95 که برجام داشتیم 80 میلیارد دلار تفاهمنامه و قرارداد بین المللی امضا شد.

                  ◀️ حیف مردم ایران است که حسرت بخورند کشورهای حوزه خلیج فارس پیشرفته شدند و ما نشدیم؛ یک زمانی ما خودمان را با اروپا مقایسه می کردیم ...
                  .

                  نظر

                  • بهرام نامدار
                    عضو فعال
                    • Oct 2020
                    • 9392

                    #11589
                    پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                    در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post
                    تکنیکال غگیلا :

                    مجددا جذاب شده با
                    فرار قیمت از کنج مثلث رسم شده ...

                    این نوشته ها توصیه به خرید یا فروش نیست

                    خواهشمندم هرکسی خرید و فروش داره خودش ( فقط خودش ) ریسک معاملات را به عهده بگیره
                    @};-



                    در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post


                    .

                    نظر

                    • بهرام نامدار
                      عضو فعال
                      • Oct 2020
                      • 9392

                      #11590
                      پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                      در اصل توسط بهرام نامدار پست شده است View Post
                      امروز 2 سیکنال مثبت در چارت مشاهده کردیم :

                      1. خروج از ابرهای سیاه کومو

                      2. بازگشت مجدد به کانال صعودی که روز گذشته با یک
                      شکست فیک
                      از آن خارج شده بود ...









                      آپدیت :

                      همچنان در
                      کف های تکنیکالی
                      پرسه می زنه ...




                      .

                      نظر

                      • بهرام نامدار
                        عضو فعال
                        • Oct 2020
                        • 9392

                        #11591
                        پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                        قانون ۱۵ دقیقه چیست؟

                        این قانون به قدرت تغییرات کوچک اشاره دارد!

                        ساموئل اسمایلز ، مولف کتاب اخلاق و اعتماد به نفس، بر این اعتقادست که تکرار کارهای کوچک نه تنها شخصیت انسان را میسازد بلکه شخصیت ملت ها را تعیین می کند.

                        ۱- اگر روزی ۱۵ دقیقه را صرف خودسازی کنید در پایان یک سال، تغییر ایجاد شده در خویش را به خوبی احساس خواهید کرد.

                        ۲-اگر روزی ۱۵ دقیقه از کارهای بی اهمیت خویش بکاهید، ظرف چند سال موفقیت نصیبتان خواهد شد.

                        ۳- اگر روزی ۱۵ دقیقه را به فراگیری زبان اختصاص دهید از هفته ای یک بار کلاس زبان رفتن بهتر است.

                        ۴- اگر روزی 15دقیقه را به پیاده روی سریع اختصاص دهید از هفته ای چند بار به باشگاه ورزشی رفتن، نتیجه ی بهتری خواهید گرفت.

                        ۵- اگر روزی ۱۵ دقیقه مطالعه و سلول های خاکستری خویش را درگیر کنید؛ به پیشرفت های عظیم یادگیری دست خواهید یافت.

                        زیبایی روش یا قانون ۱۵ دقیقه در این است که آنقدر کوتاهست که هیچ وقت به بهانه ی این که وقت ندارید آن را به تاخیر نمی اندازید.

                        جالبتر اینکه، کشور ژاپن امروزه موفقیت خود را مدیون این قانون است
                        .

                        نظر

                        • بهرام نامدار
                          عضو فعال
                          • Oct 2020
                          • 9392

                          #11592
                          پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                          شما و تمام کسانی که دوست‌شان دارید،
                          روزی خواهید مُرد...

                          تنها بخش کوچکی از چیزهایی که گفته‌اید یا کارهایی که انجام داده‌اید برای تعداد کمی از مردم، اهمیت خواهند داشت، آن هم صرفاً برای یک مدت کوتاه. این حقیقتِ ناخوشایندِ زندگی‌ست. تمام مسائلی که به آن‌ها فکر می‌کنید یا کارهایی که انجام می‌دهید، تنها گریزِ استادانه‌ای از این حقیقت‌اند.
                          ما غبارهای کیهانی بی‌اهمیتی هستیم که در یک نقطه‌ی‌ آبی پرسه می‌زنیم و به هم برخورد می‌کنیم. عظمتی برای خودمان تجسم می‌کنیم و اهدافی برای خودمان می‌سازیم. اما راستش را بخواهید، ما هیچ نیستیم.
                          پس از قهوه‌ی لعنتی‌تان لذت ببرید!


                          ( مارک منسن )
                          .

                          نظر

                          • بهرام نامدار
                            عضو فعال
                            • Oct 2020
                            • 9392

                            #11593
                            پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                            ما پادشاه را کشتیم، سعی کردیم دنیا را تغییر بدهیم.
                            حالا تنها چیزی که گیرمان آمده، یک پادشاه جدید است که از قبلی بهتر نیست. اینجا سرزمینی‌ست که برای آزادی جنگیدیم ولی حالا برای نان می‌جنگیم.
                            نکته‌ی عدالت این است که همه وقتی برابر می‌شوند که مُرده‌اند ...


                            (ویکتور‌هوگو )
                            .

                            نظر

                            • بهرام نامدار
                              عضو فعال
                              • Oct 2020
                              • 9392

                              #11594
                              پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )

                              بستنی ...

                              کمی از ظهر گذشته بود که پسر جوانی همراه با دو دختر نوجوان وارد محوطه‌ی بستنی فروشی شدند.
                              هر سه لباس‌‌های عجیبی که جلب توجه می‌کرد پوشیده بودن، شلوار پسر که چیزی نمانده بود از پایش بیفتد و دختران هم با آرایشی غلیظ و کلاه لبه دار و بلوز و مانتویی تنگ و شلوار زاپ دار، پشت پسرک لِخ لِخ کنان راه می‌‌رفتند.
                              بعد از سفارش بستنی به سمت میزی سه نفره که سایبان داشت و زیر درختی بزرگ قرار گرفته بود می‌روند.
                              اما پشت میز و روی یکی از صندلی‌ها پیرمردی نشسته که کلاه آفتاب گیرش را تا روی ابروهایش پایین کشیده و سخت مشغول مطالعه روزنامه است.
                              پسر در حالی که سیگار می‌کشد به بالای سر پیرمرد می‌رسد و بی مقدمه می‌گوید:
                              -هووی عمو پاشو برو اون ور ما سه تا اینجا بشینیم!
                              پیرمرد بدون آن که کوچکترین حرکتی بکند و انگار اصلا چیزی نشنیده، ساکت بر جای خود باقی می‌ماند.
                              پسر اما کمی جاخورده و جلوی دخترها احساس خجالت می‌کند به همین خاطر این بار با عصبانیت و در حالی که شانه های پیرمرد را تکان می‌دهد می‌گوید:
                              اوهوی عمو با تواما با دیوار که حرف نمیزنم، اینجا جای همیشگی ماست، پاشو برو اونور بشین.
                              پیرمرد این بار کمی لبه‌ی کلاهش را بالا می‌دهد و از پشت عینک طبی‌اش نگاه ملتمسانه‌ای به پسرک می‌کند و می‌گوید:
                              نمیشه همینجا بشینم؟ من پام درد میکنه نمی تونم...
                              پسر سیگارش را به زیرپایش می‌اندازد و به میان حرف پیرمرد می‌دود و می‌گوید:
                              نه نمیشه، پاشو یالا...
                              و بعد یقه‌ای پیرمرد را می‌گیرد تا او را کشان کشان از جا بلند کند. درست در همان لحظه پیرمرد که قد بلندی نیز دارد از جا بر‌می‌خیزد و با دست چپش ضربه‌ی مشت سنگینی به صورت پسر می‌زند به طوری که او با همان یک ضربه کف خیابان پهن می‌شود و خون از لب و بینی‌اش جاری می‌شود.
                              دخترها که از عکس العمل سریع و برق‌آسای پیرمرد شوکه شده بودن جیغ بلندی می‌کشند و چند قدم به عقب می‌روند.
                              پیرمرد که حالا کاملا قد راست کرده درست بالای سر پسر می‌ایستد و می‌گوید:
                              این مشت رو واسه این نزدم که بلد نیستی به بزرگترت احترام بذاری
                              واسه اینم نزدم که منو داشتی میکشیدی و هول میدادی
                              به خاطر اینم نزدم که داشتی بغل دست من سیگار می‌کشیدی
                              فقط واسه این زدم که درخواستت رو مودبانه و مثل آدم نگفتی
                              باید این مشت رو میخوردی تا حساب کار دستت بیاد که چطوری باید با مردم حرف بزنی. مردم غلام زر خرید تو نیستن گُل پسر. یه زنجیر انداختی دور گردنتو چند تا خال کوبی کردی فکر کردی رستم دستانی؟
                              بقول خودت اوهوی، میدونی من کی‌ام؟
                              بچه جون من سن تو بودم تو بوکس قهرمان آسیا شدم.
                              اگه تو دو تا دختر رنگ کرده دنبال خودت راه انداختی هوا برت نداره ، من ده تا خانم درست و حسابی عاشقم بودن و تازه خانم جمیله سر هر میزی بودم برام می‌رقصید.
                              در این لحظه پيرمرد با چهره‌ای عبوس و جدی نگاه نافذی به دختران می‌اندازد و می‌گوید:
                              - جمعش کنید این شازده رو از کف خیابون، آفتاب واسه پوستش ضرر داره
                              یکی از دختران به سمت پسر که از درد به خود می‌پیچد می‌رود و بازوی او را می‌گیرد و سعی می‌کند او را بلند کند ولی پسر بی‌حال نای تکان خوردن ندارد و دختر پس از کمی تلاش دست او را ول می‌کند و به دوستش می‌گوید:
                              بیا بریم شیوا، این تن لش بی بخار رو ولش. بریم پیش سهیل اینا، اونا پارک چهاربانده هستن بریم اونجا
                              دخترها می روند و پيرمرد هم در حالی که روزنامه اش را تا می‌کند، آنرا زیر بغلش می‌زند و از سمت مخالف راه می‌افتد.
                              پسر اما همچنان از درد به خود می‌پیچد ...
                              .

                              نظر

                              • sajjad 53
                                Banned
                                • Jun 2019
                                • 21

                                #11595
                                پاسخ : تکنیکال ( بهرام و رفقا )



                                ای دل چو زمانه می کند غمناکت

                                ناگه برود ز تن روان پاکت

                                بر سبزه نشین و خوش بزی روزی چند

                                زآن پیش که سبزه بر دمد از خاکت

                                نظر

                                در حال کار...
                                X