تکنیکال ( بهرام و رفقا )

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • بهرام خان حانان
    ستاره‌دار(4)
    • Sep 2020
    • 769

    #13996
    عمریست که میبازم و یک برد ندارم اما چه کنم عاشق این کهنه قمارم
    ای دوست مزن زخم زبان جای نصیحت بگذار ببارد به سرم سنگ مصیبت

    من در به در عشقم و رسوای جهانم چون سایه به دنبال سر عشق روانم
    او کهنه حریف من و من کهنه حریفش سرگرم قماریم من و او بر سر جانم
    باید که ببازم با درد بسازم در مذهب رندان این است نمازم

    نظر

    • dornaa
      عضو فعال
      • Sep 2020
      • 1467

      #13997
      در اصل توسط همیشه گمراه پست شده است View Post
      توافق نیست
      همش شو دو طرفه
      ترامپ میخواهد مثل لیبی و قزافی بشه و تمام
      ای جوووووووووونم
      شو نیست گلم
      دو طرف دارند از بازارهاشون نوسان میگیرن
      بااین حرفاشون

      از اونس وبیت کوین وسهام و قراردادها باعربهاووو

      افتاد

      نظر

      • shahin
        عضو فعال
        • May 2011
        • 2170

        #13998
        در اصل توسط سهامدار خرد پست شده است View Post
        پاسخ : هدف شاخص : 2,100,000 واحد

        سلام
        یه عده دلواپس ونان به نرخ روز خور ومخالف بورس دوباره یه توطئه کثیف با اسم رمز پی به ایی دارن اجرا میکنند
        اگه بموقع باهاشون مقابله نشه دوباره ملت وحقیقی هارو میتارونن
        وقت بخیر
        این جماعت روسوفیل و انگلوفیلی که سالهاست منبع درآمدهای مولتی میلیون دلاریشان از دلالی بین بانکی و آشوب های لحظه به لحظه در ایران و خاورمیانه و از بازارهای مخرب تامین میشود ، اگر اندکی از این درآمدهای کثیفشون صرف نظر می کردند ، باید منتقد نرخ بهره فضایی بانک تروریستی مرکزی نظام ا.ا.ا. و بانکهای مافیاییش می شدند .
        کارگر و مهندس ایرانی الان ارزان ترین در دنیاست . غالبا حتی نصف هندی ها هم درآمد ندارند.
        پ به ای شرکتهای ایرانی هم حتی در همین شرایط وحشتناکی که الان کار می کنند به نسبت سایر کشورهای دنیا فوق العاده هم هست.

        نظر

        • بهرام خان حانان
          ستاره‌دار(4)
          • Sep 2020
          • 769

          #13999
          در خیالات خودم در زیر بارانی که نیست
          می رسم با تو به خانه،از خیابانی که نیست
          می نشینی روبه رویم خستگی در میکنی
          چای می ریزم برایت توی فنجانی که نیست
          باز میخندی و میپرسی که حالت بهتر است؟
          باز میخندم که خیلی...!گرچه میدانی که نیست
          شعر میخوانم برایت واژه ها گل می کنند
          یاس و مریم می گذارم توی گلدانی که نیست
          چشم می دوزم به چشمت،می شود آیا کمی
          دست هایم را بگیری بین دستانی که نیست؟
          وقت رفتن می شود با بغض می گویم نرو
          پشت پایت اشک می ریزم در ایوانی که نیست
          میروی و خانه لبریز از نبودت میشود
          باز تنها میشوم با یاد مهمانی که نیست



          رفته ای و بعد تو این کار هر روز من است

          باورم اینکه نباشی کار آسانی که نیست

          نظر

          • طيب
            عضو فعال
            • Nov 2010
            • 3021

            #14000
            خانم پرفسور مجتهد زاده پس از سالها خدمت صادقانه درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهر سوربون فرانسه درگذشت...



            این بخشی از زندگینامه ی این بانوی بزرگ و پر افتخار ایران زمین است :


            ,«« من در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
            تا ۱۵ سالگی علاقه به ادامه تحصیل در موسیقی بودم

            ۱۵ ساله بودم که یک شب به عزیز گفتم :
            عزیز جون من بزرگ شده ام و شبها نمیترسم تنها بخوابم شما باید در اتاق پدر بخوابید
            در قدیم اعیان به مادرشان عزیز میگفتند و افراد پایین شهر ننه میگفتند...
            شب بعد عزیز یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت و به صورتش چسباند و گفت: فری جان من افتخار میکنم که عزیز تو باشم ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد و من کلفت شما هستم و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام ...


            آن شب من و عزیز شکوه خانم خیلی گریه کردیم و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم و خانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود
            در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم.


            در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه با بورسیه به فرانسه اعزام شدم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.


            پسرها برای تحصیل در مهندسی به اتریش می رفتند و دختران برای طب به فرانسه می رفتند .
            ۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم..


            سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم
            پدرم نظامی بود و کلنل عالیرتبه ای بود و سخت بیمار شده بود مجبور شدم به تهران برگردم و او را در مریضخانه ملک تاج خانم نجم السلطنه بستری کنم
            پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ، فوت نمود و در گورستان ظهیرالدوله دفن شد ....


            من ماندم و عزیزشکوه که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد. یک خانمی را استخدام کردم
            من به استخدام وزارت علوم درآمدم و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم و چهل سال هم طبابت کردم.....


            عزیز شکوه ،نامادریم، که به رحمت خدا رفت من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد...
            مطب من پس از بازنشستگی در جنوب شهر تهران منطقه جوادیه بود و اغلب زن های ولگرد که بیماریهای مقاربتی داشتند به من مراجعه میکردند....


            منزل ما یک باغ بزرگ در خیابان سلطنت آباد بود
            طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم که شبها زنهای ولگرد می آمدند که اغلب بیمار هم بودند...

            چون من هرگز ازدواج نکردم و تنها فرزند بودم و از طرفی خانواده پدربزرگم که مومن بودند و نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند ، هرگز با من رفت و آمد نمی کردند...


            تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۱۳۷۰ منزلمان را در خیابان سلطنت آباد، یا خیابان پاسداران فعلی، وقف کردم و اسمش را گذاشتم *«بنیادنیکوکاری دکتر مجتهدی»*
            و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد نیکوکاری فوق دادم و از ایران رفتم.
            در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم......


            امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا از خدا تشکر میکنم که به من افتخار خدمت به انسانیت را داد و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند....


            *««امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود»»*


            امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم ....

            *زندگی پر بار و با ارزشی داشتم و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت...*🍀


            او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.

            عرض تسلیت به بانوان قدرتمند و مستقل ایران...

            *روحش شاد، نامش تا ابد ماندگار....*


            🪴



            *کوچکترین کاری که میتوانیم برای این استاد افتخار ایران زمین بکنیم این مطلب را نشر دهیم همه ملت ایران این بانوی بزرگ را بشناسند .*
            🌹 ☘☘☘☘☘

            روح شریفش شاد و قرین رحمت خداوند مهربان باد


            واما در مورد روند شاخص باید عرض کنم که با توجه به ریز موج ها و تثبیت کف ها روند صعودی ادامه دار خواهد بود حتی بیشتر از از ارقام ارائه شده

            نظر

            • اسد-ص
              ستاره دار(5)
              • Feb 2011
              • 663

              #14001
              در اصل توسط طيب پست شده است View Post
              خانم پرفسور مجتهد زاده پس از سالها خدمت صادقانه درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهر سوربون فرانسه درگذشت...



              این بخشی از زندگینامه ی این بانوی بزرگ و پر افتخار ایران زمین است :


              ,«« من در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
              تا ۱۵ سالگی علاقه به ادامه تحصیل در موسیقی بودم

              ۱۵ ساله بودم که یک شب به عزیز گفتم :
              عزیز جون من بزرگ شده ام و شبها نمیترسم تنها بخوابم شما باید در اتاق پدر بخوابید
              در قدیم اعیان به مادرشان عزیز میگفتند و افراد پایین شهر ننه میگفتند...
              شب بعد عزیز یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت و به صورتش چسباند و گفت: فری جان من افتخار میکنم که عزیز تو باشم ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد و من کلفت شما هستم و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام ...


              آن شب من و عزیز شکوه خانم خیلی گریه کردیم و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم و خانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود
              در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم.


              در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه با بورسیه به فرانسه اعزام شدم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.


              پسرها برای تحصیل در مهندسی به اتریش می رفتند و دختران برای طب به فرانسه می رفتند .
              ۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم..


              سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم
              پدرم نظامی بود و کلنل عالیرتبه ای بود و سخت بیمار شده بود مجبور شدم به تهران برگردم و او را در مریضخانه ملک تاج خانم نجم السلطنه بستری کنم
              پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ، فوت نمود و در گورستان ظهیرالدوله دفن شد ....


              من ماندم و عزیزشکوه که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد. یک خانمی را استخدام کردم
              من به استخدام وزارت علوم درآمدم و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم و چهل سال هم طبابت کردم.....


              عزیز شکوه ،نامادریم، که به رحمت خدا رفت من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد...
              مطب من پس از بازنشستگی در جنوب شهر تهران منطقه جوادیه بود و اغلب زن های ولگرد که بیماریهای مقاربتی داشتند به من مراجعه میکردند....


              منزل ما یک باغ بزرگ در خیابان سلطنت آباد بود
              طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم که شبها زنهای ولگرد می آمدند که اغلب بیمار هم بودند...

              چون من هرگز ازدواج نکردم و تنها فرزند بودم و از طرفی خانواده پدربزرگم که مومن بودند و نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند ، هرگز با من رفت و آمد نمی کردند...


              تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۱۳۷۰ منزلمان را در خیابان سلطنت آباد، یا خیابان پاسداران فعلی، وقف کردم و اسمش را گذاشتم *«بنیادنیکوکاری دکتر مجتهدی»*
              و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد نیکوکاری فوق دادم و از ایران رفتم.
              در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم......


              امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا از خدا تشکر میکنم که به من افتخار خدمت به انسانیت را داد و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند....


              *««امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود»»*


              امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم ....

              *زندگی پر بار و با ارزشی داشتم و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت...*🍀


              او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.

              عرض تسلیت به بانوان قدرتمند و مستقل ایران...

              *روحش شاد، نامش تا ابد ماندگار....*


              🪴



              *کوچکترین کاری که میتوانیم برای این استاد افتخار ایران زمین بکنیم این مطلب را نشر دهیم همه ملت ایران این بانوی بزرگ را بشناسند .*
              🌹 ☘☘☘☘☘

              روح شریفش شاد و قرین رحمت خداوند مهربان باد


              واما در مورد روند شاخص باید عرض کنم که با توجه به ریز موج ها و تثبیت کف ها روند صعودی ادامه دار خواهد بود حتی بیشتر از از ارقام ارائه شده
              چه ربطی به تکنیکال وبورس داره ؟

              نظر

              • طيب
                عضو فعال
                • Nov 2010
                • 3021

                #14002
                در اصل توسط اسد-ص پست شده است View Post

                چه ربطی به تکنیکال وبورس داره ؟
                سلام آقا اسد

                در این تاپیک بنده دو نوع روند ها را نشان میدهم هم روند شاخص و هم روندهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی ووو

                ودر بعضی مواقع تلفیقی است

                صرف روند شاخص را در تاپیک جو بازار عرض کرده ام

                و چون از نظر بنده انواع روند ها در تمامی عرصه ها با هم بنوعی متصل هستند وبتبع آن تلفیقی از آنرا در این تاپیک می‌نویسم

                وهر زمان صاحب تاپیک و یا ناظرین محترم با این نوع نوشتار بنده مخالفت کنند حتما این تاپیک را ترک خواهم کرد

                ارادت

                نظر

                • بهرام خان حانان
                  ستاره‌دار(4)
                  • Sep 2020
                  • 769

                  #14003
                  در اصل توسط طيب پست شده است View Post
                  خانم پرفسور مجتهد زاده پس از سالها خدمت صادقانه درپانسیون ویژه اساتید بازنشسته شهر سوربون فرانسه درگذشت...



                  این بخشی از زندگینامه ی این بانوی بزرگ و پر افتخار ایران زمین است :


                  ,«« من در سال ۱۳۰۳ در تهران در خانواده ای با وضع مالی نسبتا خوب به دنیا آمدم
                  تا ۱۵ سالگی علاقه به ادامه تحصیل در موسیقی بودم

                  ۱۵ ساله بودم که یک شب به عزیز گفتم :
                  عزیز جون من بزرگ شده ام و شبها نمیترسم تنها بخوابم شما باید در اتاق پدر بخوابید
                  در قدیم اعیان به مادرشان عزیز میگفتند و افراد پایین شهر ننه میگفتند...
                  شب بعد عزیز یک صندلی گرفت و کنارم نشست و دستم را گرفت و به صورتش چسباند و گفت: فری جان من افتخار میکنم که عزیز تو باشم ولی مادر تو هنگامیکه دو ماهه بودی مرد و من کلفت شما هستم و تو را مانند دختر خودم بزرگ کرده ام ...


                  آن شب من و عزیز شکوه خانم خیلی گریه کردیم و تصمیم گرفتم طب بانوان بخوانم و خانم ها را معالجه کنم تا هیچ کودکی بی مادر بزرگ نشود
                  در سیکل دوم طبیعی خواندم و دیپلم گرفتم و یکسال آلیانس رفتم و زبان فرانسه آموختم.


                  در سال ۱۳۲۲ به دستور شاه با بورسیه به فرانسه اعزام شدم تا بعد به کشورم برگردم و خدمت کنم.


                  پسرها برای تحصیل در مهندسی به اتریش می رفتند و دختران برای طب به فرانسه می رفتند .
                  ۷ سال طب عمومی خواندم و طب تخصصی زنان را در سه سال پاس کردم و در سوربون تحصیلات فوق تخصصی نازایی را دو ساله به معدل ++Aتمام کرده و رزیدنت سینیوریتا انکولوژی شدم..


                  سه سال بعد دیپلم پروفسوری سرطان شناسی بانوان را اخذ کردم و همزمان تدریس در بخش انکولوژی بیمارستان دانشگاه را بعهده گرفتم
                  پدرم نظامی بود و کلنل عالیرتبه ای بود و سخت بیمار شده بود مجبور شدم به تهران برگردم و او را در مریضخانه ملک تاج خانم نجم السلطنه بستری کنم
                  پدرم به دلیل عوارض ناشی از مصرف الکل ، فوت نمود و در گورستان ظهیرالدوله دفن شد ....


                  من ماندم و عزیزشکوه که دیگر خیلی پیرشده بود و از عهده کارهای منزل بر نمی آمد. یک خانمی را استخدام کردم
                  من به استخدام وزارت علوم درآمدم و سی سال در دانشگاه تهران تدریس کردم و چهل سال هم طبابت کردم.....


                  عزیز شکوه ،نامادریم، که به رحمت خدا رفت من به حدی تنها شدم که هیچ چیز خوشحالم نمیکرد...
                  مطب من پس از بازنشستگی در جنوب شهر تهران منطقه جوادیه بود و اغلب زن های ولگرد که بیماریهای مقاربتی داشتند به من مراجعه میکردند....


                  منزل ما یک باغ بزرگ در خیابان سلطنت آباد بود
                  طبقه پایین را سی تا تخت خواب گذاشتم که شبها زنهای ولگرد می آمدند که اغلب بیمار هم بودند...

                  چون من هرگز ازدواج نکردم و تنها فرزند بودم و از طرفی خانواده پدربزرگم که مومن بودند و نان ما را به دلیل نظامی بودن پدرم و بی حجابی و .... حرام میدانستند ، هرگز با من رفت و آمد نمی کردند...


                  تنهایی آنقدر به من فشار آورد که اوایل دهه ۱۳۷۰ منزلمان را در خیابان سلطنت آباد، یا خیابان پاسداران فعلی، وقف کردم و اسمش را گذاشتم *«بنیادنیکوکاری دکتر مجتهدی»*
                  و یک میلیون دلار که همه دارایی من بود را به بنیاد نیکوکاری فوق دادم و از ایران رفتم.
                  در ابتدا در بیمارستان به عنوان پروفسور ارشد مشغول بکار شدم و وظیفه آموزش پزشکان متخصص که کورس انکولوژی را میگذراندند بعهده گرفتم و عضو پیوسته دپارتمان سرطان شناسی فرانسه شدم......


                  امروز که نگاهی به گذشته میکنم ، عمیقا از خدا تشکر میکنم که به من افتخار خدمت به انسانیت را داد و از صمیم قلب خوشحال میشوم که خانمی را معالجه کنم تا به آغوش خانواده اش برگردد و کودکان دوست داشتنی اش را بزرگ کند....


                  *««امیدوارم هیچ کودکی چون من بی مادر بزرگ نشود»»*


                  امروزدر پانسیون لاوارنیه که مخصوص اساتید بازنشسته سوربون است زندگی میکنم و روزی یکی دو ساعت پرونده هایی که به من ارجاع میشود بررسی میکنم ....

                  *زندگی پر بار و با ارزشی داشتم و دیگر هیچ آرزویی ندارم جز مرگی آرام و راحت...*🍀


                  او اولین متخصص زنان و فوق تخصص سرطان های زنان بود.

                  عرض تسلیت به بانوان قدرتمند و مستقل ایران...

                  *روحش شاد، نامش تا ابد ماندگار....*


                  🪴



                  *کوچکترین کاری که میتوانیم برای این استاد افتخار ایران زمین بکنیم این مطلب را نشر دهیم همه ملت ایران این بانوی بزرگ را بشناسند .*
                  🌹 ☘☘☘☘☘

                  روح شریفش شاد و قرین رحمت خداوند مهربان باد


                  واما در مورد روند شاخص باید عرض کنم که با توجه به ریز موج ها و تثبیت کف ها روند صعودی ادامه دار خواهد بود حتی بیشتر از از ارقام ارائه شده
                  درود

                  روحش شاد و یادش گرامی

                  همچون بزرگانی داشته و داریم

                  که عده ای غاصب ظالم شالاتن و دزد مملکت را غصب کردند...

                  عوعو این سگان کثیف و وحشی هم بگذرد...

                  به قول حافظ وای اگر از پس امروز بود فردایی....


                  جناب طیب گرامی نه تنها تایپیک که تمام سایت متعلق به فرهیختگانی چون شماست

                  100/000 لایک هم کفایت مطلب عالی شما نمی کند

                  نظر

                  • مگنوس کارلسن
                    عضو فعال
                    • Jan 2022
                    • 1623

                    #14004
                    در اصل توسط بهرام خان حانان پست شده است View Post

                    درود

                    روحش شاد و یادش گرامی

                    همچون بزرگانی داشته و داریم

                    که عده ای غاصب ظالم شالاتن و دزد مملکت را غصب کردند...

                    عوعو این سگان کثیف و وحشی هم بگذرد...

                    به قول حافظ وای اگر از پس امروز بود فردایی....


                    جناب طیب گرامی نه تنها تایپیک که تمام سایت متعلق به فرهیختگانی چون شماست

                    100/000 لایک هم کفایت مطلب عالی شما نمی کند
                    بله....قبلا یه عده...درتاپیک همه چیز درهم...موجب رنجش جناب طیب شدند...سبب شد که ایشون دیگه اونجا مطلب نزنند....به هرحال...خوشحالم که ایشون اینجا مطالب ارزشمندشون را نشر میدن....ومنتظر برگشتشون به تاپیک خودشون....
                    اما...کم کم دارم به این نتیجه میرسم که خودمن هم چندان با آزادی بیان موافق نیستم.....مسوولان حکومتی...بعداز هرلب باز کردنی...یه بلایی سر مردم آوردند تاحالا....وقتی طرفدارهای حکومتی...مطالب سخیف ودرراستای تخریب وتحقیر منافع ملی را بازنشرمیکنند....هرانسان شریفی ...آزرده میشه....آزادی بیان....وسیله ای برای رسیدن به اهداف شوم...یارو یه عمره میگه مرگ برآمریکا...حالا میگه بیا هرجاروخواستی بگرد...اکه چیزی پیدا کردی خرابش کن.!!..این حداز تحقیر وزبونی....حکومت کثیف غیرجمهوری و غیرانسانی وغیراسلامی.....باطرفداران کودن وبی بته وبی شرف...ودریک کلمه...بی همه چیز

                    نظر

                    • 2FAN
                      عضو فعال
                      • Nov 2020
                      • 1049

                      #14005
                      سلام ببخشید اینجا سوال پرسید
                      دنبال سایت خارجی برا ساخت ایمیل ام
                      که راحت باشه و شماره موبایل و اینا نخواد
                      بتونم ریع ساخت و ایمیل زد هرجا دوست داشت
                      کسی توانست کمک کرد مرسی
                      https://chromewebstore.google.com/detail/free-vpn-for-chrome-vpn-p/majdfhpaihoncoakbjgbdhglocklcgno/reviews

                      نظر

                      • بهرام خان حانان
                        ستاره‌دار(4)
                        • Sep 2020
                        • 769

                        #14006
                        image.pngخاور نیست بنز است بنز

                        باید خریدارم شوی

                        تامن خریدارت شوم

                        وز جان و دل یارم شوی

                        تا عاشق........

                        نظر

                        • بهرام خان حانان
                          ستاره‌دار(4)
                          • Sep 2020
                          • 769

                          #14007
                          در اصل توسط بهرام پست شده است View Post


                          بازاربالاخره متوجه خواهد شد که فضای تیره و تار دوران سیاه خاندوزی و عشقی پایان یافته ...













                          دوران سیاه پایداری چی ها , خاندوزی ها , عشقی ها , جلیلی و معجزه ی هزاره سوم محمود افغان به تاریخ پیوست ....

                          دکترا اقتصاد

                          سلطان اقتصاد

                          دکتر همتی رفت

                          به جایش یه بچه دهه شستصی می اید

                          علی مدنی زاده ....
                          وزیر پیشنهای
                          به سوسولی مثل اذری جهرمی...
                          مدنی زاده کیست

                          هیچ کس

                          دوزار هم نمی ارزد ....

                          نظر

                          • shahin
                            عضو فعال
                            • May 2011
                            • 2170

                            #14008
                            حکایت مورگان شوستر ، یک بار دیگر در تاریخ ایران تکرار شد
                            البته این بار در مورد یک مدیر لایق ایرانی ، دکتر همتی .

                            تنها فایده اش این بود که منشا تمام بدبختی ها و استخوان لای زخم ایران ، یک بار دیگر ، این بار در قرن بیست و یک آشکار شد.
                            کمتر صدایی از این مردم و نامسئولان خودفروش بلند شد.
                            یکبار دیگر مشخص شد ایران و حاکمیتش همچنان سرتا پا ویروسی هستند و متاسفانه این مردم حتی در قرن بیست ویک همچنان در خواب.

                            https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B4%D9%88% D8%B3%D8%AA%D8%B1

                            ***********************************

                            این مدنی زاده هر کی هست ، همونیه که همراه با اون بیست چهار الاغ اقتصاد خوان خود فروش دیگر ، میلیاردها دلار سرمایه را از ایران با عظمت فراری دادند و به این فلاکت تاریخی انداختند.

                            نظر

                            • شاخص بورس جعلی است
                              عضو فعال
                              • Jan 2022
                              • 396

                              #14009
                              در اصل توسط shahin پست شده است View Post
                              حکایت مورگان شوستر ، یک بار دیگر در تاریخ ایران تکرار شد
                              البته این بار در مورد یک مدیر لایق ایرانی ، دکتر همتی .

                              تنها فایده اش این بود که منشا تمام بدبختی ها و استخوان لای زخم ایران ، یک بار دیگر ، این بار در قرن بیست و یک آشکار شد.
                              کمتر صدایی از این مردم و نامسئولان خودفروش بلند شد.
                              یکبار دیگر مشخص شد ایران و حاکمیتش همچنان سرتا پا ویروسی هستند و متاسفانه این مردم حتی در قرن بیست ویک همچنان در خواب.

                              https://fa.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D9%88%D8%B1%DA%AF%D8%A7%D9%86_%D8%B4%D9%88% D8%B3%D8%AA%D8%B1

                              ***********************************

                              این مدنی زاده هر کی هست ، همونیه که همراه با اون بیست چهار الاغ اقتصاد خوان خود فروش دیگر ، میلیاردها دلار سرمایه را از ایران با عظمت فراری دادند و به این فلاکت تاریخی انداختند.
                              اگه یکی از ان 25 گاو معروف باشد بورس در حال موت حتما بواقع نابود خواهد شد. خدا شر همه مفسدان را از سر این کشور و ملت بفوریت کم کند.آمین

                              نظر

                              • بهرام خان حانان
                                ستاره‌دار(4)
                                • Sep 2020
                                • 769

                                #14010
                                الهی در کمند زن نیفتی

                                وگر افتی به روز من نیفتی

                                میان بربسته چون خونخواره دشمن

                                دل‌آزاری به آزار دل من

                                دلم از خوی او دمساز درد است

                                زن بدخو بلای جان مرد است

                                زنان چون آتشند از تندخویی

                                زن و آتش ز یک جنسند گویی

                                نه تنها نامرادان دل‌شکن باد

                                که نفرین خدا بر هرچه زن باد

                                نباشد در مقام حیله و فن

                                کم از ناپارسا زن پارسا زن

                                زنان در مکر و حیلت گونه‌گونند

                                زیانند و فریبند و فسونند

                                چو زن یار کسان شد مار زو به

                                چو تر دامن بود گل، خار زو به

                                رهی معیری

                                نظر

                                در حال کار...
                                X