سابقه تاریخی :
محمدرضاشاه فکر میکرد
حالا که چشمآبیها نیازمند حمایت نفتی من هستند
نباید در برابر من ادعای ابرقدرتی داشته باشند
چون قدرت در دست کسی است که نیازها رو برآورده میکنه !
شاه بعد از سقوط فهمید که قدرت فقط نفت نیست
شما ملتی دارید که ابرقدرتها بهتر از خودتون بهشون تسلط دارند
به راحتی مردم را بر علیه شاه میشورونند
در حالی که شاه نتونست مردم رو قانع کنه که
خیر و صلاحشون در پشتیبانی از شاه است...
شاعر میفرماید :
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی !
شاه میدونست که هواپیمای F14 غربی ،
نمیتونه اسباب بزرگی در برابر غرب باشه
ولی فکر میکرد در اختیار داشتن منابع نفتی
آن هم در آن برهه حساس دهه 70 میلادی
اسباب بزرگی در برابر غرب محسوب میشه
شاید هریک از ما در اون مقطع زمانی بودیم ،
این تحلیل به ظاهر منطقی رو قبول میکردیم
یا اگر شاه از این فرصت استفاده نمیکرد
آیندگان اونو به بدی قضاوت میکردند
که با وجود اون منابع عظیم ،
جرأت قد علم کردن جلوی غرب رو نداشت
کما اینکه دزدی با چوبدستی بر نگهبانی که تفنگ داره غلبه کنه !
پس شاه میبایست شانس خودشو امتحان میکرد
و البته که ریسک بزرگی رو متحمل شد و متاسفانه باخت !
بعد از سقوط فهمید که قدرت غرب
در نیروی هوایی آمریکا و نیروی دریایی انگلیس نبود
بلکه شناخت و سلطه بر اذهان ملتها بود
و ما این رو قبلاً در تجزیه پاکستان از هند هم شاهد بودیم
وگرنه هند چند دهه زودتر میتونست به جایگاه فعلی برسه
به عبارتی پتانسیل عظیم هند رو شکست و خردش کرد
و پیشرفت اونو برای چندین دهه به تاخیر انداخت.
حکایتهای زیادی در این زمینه داریم
از جمله بوسیدن دم گاو...
ایضاً کمک انگلیس به روسیه برای تجزیه ایران در زمان فتحعلیشاه
و قطع ارتباط استراتژیک ایران با اروپا از طریق دریای سیاه
با جدایی گرجستان و... از ایران
باعث کاهش پتانسیل ابرقدرتی استراتژیک ایران شد
در حالی که تاثیر زیادی به حال روسیۀ رقیب نداشت
( از نظر راسل هم قدرتمندترین سازمان تاریخی ، کلیسای کاتولیک بود
یعنی سلطه و کنترل اذهان عمومی مردم )
محمدرضاشاه فکر میکرد
حالا که چشمآبیها نیازمند حمایت نفتی من هستند
نباید در برابر من ادعای ابرقدرتی داشته باشند
چون قدرت در دست کسی است که نیازها رو برآورده میکنه !
شاه بعد از سقوط فهمید که قدرت فقط نفت نیست
شما ملتی دارید که ابرقدرتها بهتر از خودتون بهشون تسلط دارند
به راحتی مردم را بر علیه شاه میشورونند
در حالی که شاه نتونست مردم رو قانع کنه که
خیر و صلاحشون در پشتیبانی از شاه است...
شاعر میفرماید :
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگی همه آماده کنی !
شاه میدونست که هواپیمای F14 غربی ،
نمیتونه اسباب بزرگی در برابر غرب باشه
ولی فکر میکرد در اختیار داشتن منابع نفتی
آن هم در آن برهه حساس دهه 70 میلادی
اسباب بزرگی در برابر غرب محسوب میشه
شاید هریک از ما در اون مقطع زمانی بودیم ،
این تحلیل به ظاهر منطقی رو قبول میکردیم
یا اگر شاه از این فرصت استفاده نمیکرد
آیندگان اونو به بدی قضاوت میکردند
که با وجود اون منابع عظیم ،
جرأت قد علم کردن جلوی غرب رو نداشت
کما اینکه دزدی با چوبدستی بر نگهبانی که تفنگ داره غلبه کنه !
پس شاه میبایست شانس خودشو امتحان میکرد
و البته که ریسک بزرگی رو متحمل شد و متاسفانه باخت !
بعد از سقوط فهمید که قدرت غرب
در نیروی هوایی آمریکا و نیروی دریایی انگلیس نبود
بلکه شناخت و سلطه بر اذهان ملتها بود
و ما این رو قبلاً در تجزیه پاکستان از هند هم شاهد بودیم
وگرنه هند چند دهه زودتر میتونست به جایگاه فعلی برسه
به عبارتی پتانسیل عظیم هند رو شکست و خردش کرد
و پیشرفت اونو برای چندین دهه به تاخیر انداخت.
حکایتهای زیادی در این زمینه داریم
از جمله بوسیدن دم گاو...
ایضاً کمک انگلیس به روسیه برای تجزیه ایران در زمان فتحعلیشاه
و قطع ارتباط استراتژیک ایران با اروپا از طریق دریای سیاه
با جدایی گرجستان و... از ایران
باعث کاهش پتانسیل ابرقدرتی استراتژیک ایران شد
در حالی که تاثیر زیادی به حال روسیۀ رقیب نداشت
( از نظر راسل هم قدرتمندترین سازمان تاریخی ، کلیسای کاتولیک بود
یعنی سلطه و کنترل اذهان عمومی مردم )
نظر