اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

Collapse
به این موضوع پاسخ داده شده است.
X
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Davar
    عضو فعال
    • May 2017
    • 3098

    #466
    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

    در اصل توسط shabah پست شده است View Post
    پاسخ شما منطقی هست

    جناب داور هم پاسخ تکمیلی داد

    ولی بعضی وقتها جوابهای ما از ته دلمون نیست امیدوارم اینطوری نبوده باشه. من خواستم هر کدوممون پیش وجدانمون به خودمون هم جواب بدیم

    پس منافع مشترک میشه وطن.

    پس اگر منافع یه نفر به خطر افتاد اون شخص میتونه وطنپرست نباشه؟


    تک تک ایرانی ها تو حرف خوب در مورد وطن صحبت میکنن ولی در عمل خیلی وقتها وطن به بخش محدودی گفته میشه

    همین خوزستان مگه کل ایران رو ساپورت نمیکنه و ایران با نفت اونها نیست که سر پا هست؟ مگه ماها عرب ها رو مسخره نمیکنیم؟ مگه خوزستان جزو توسعه نیافته ترین مانده ترین شهرهای ایران

    مگه برای همین آذربایجان و ترک ها انواع جوک ها ساخته نشد؟ ولی موقع دفاع از وطن شد باید باکری ها ایجاد بشن

    موقع توسعه ولی فولاد و ذوب و صنایع رفتن تو شهرهایی مثل اصفهان و اصفهان شد نصف جهان که نه تمام جهان

    میخوام بگم انسان همیشه منطقی فکر میکنه. دو دو تا چهار تا رو انجام میده. اگه فکر میکنید که تفکر تجزیه طلبی تو ایران زیاد شده اول باید برگردیم ببینیم چی کردیم. نگیم ما خوب بودیم که اگه خوب بودیم این نبود

    تفکر فعلی مردم ایران نژادپرستانه هست. هر چند تو دنیا هیچی حساب نمیشیم ولی داخل ایران طبقات زیادی از نژاد ها رو برای خودمون ترسیم کردیم. همه ایرانی هستن ولی برخی ایرانی تر هستن!

    در عمل باید مساوات و برابری رو ایجاد کرد. اونوقت همه خودبخود وطن پرست میشن. با شعار دادن وطن پرستی ایجاد نمیشه

    این کار هم فقط کار دولت و حکومت نیست. خود ما هم باید در رفتارهامون اینو نشون بدیم. من صادقانه بگم خودم خیلی وقتها می بینم نژآدپرست هستم. تفکری هست که یاد گرفتیم ولی حداقل در سطح یک کشور باید همه به همدیگه به یه چشم نگاه کنن
    دورد

    حضرت عالی دقیقا از تاریخ چندهزار ساله ایران فقط اتفاقاتی که در 40 سال اخیر رخ داده رو مد نظر قرار دادید و همه رو بردید زیر سوال!!!

    اهمیت به اصفهان و یزد و کرمان در همین مدت رخ داد و اون هم به خاطر جنگ و اندکی نیز به خاطر مسئولین رد بالا.

    اینکه مردم از اعراب بد میگن و مسخره میکنند به خاطر تنفرشون از قوم عرب هزار سال پیش هست نه اعراب فعلی ایران

    حالا این وسط عده ای هم پیدا بشن به اعراب فعلی چرت و پرت بگن! دلیل نمیشه به حساب همه بنویسیم

    در ضمن در خوزستان جمعیت زیادی هم لر و اقوام دیگه هم هستند فقط عرب نیست.

    واسه ترکا جوک ساختن واسه اصفهانیا نساختن؟؟ واسه مشهدیا چطور؟؟

    همین تبریزی ها هیچ کسی غیر از خودشون رو قبول ندارن

    حتی ترکهای حومه تبریز رو آدم حساب نمیکنند وای به حال بقیه ترکا و دیگر نقاط ایران!!

    و از همه مهمتر اینکه شما در این فرهنگ بزرگ شدید و از تمام زوایای اون اطلاع دارید

    آیا مردم آلمان و فرهنگ آلمانی این مشکلات رو ندارن؟؟ یا همین ترکیه.

    میخوام بگم که این اتفاقات در همه کشورها و در همه فرهنگ ها ممکنه رخ بده و این،

    عدم وطن پرستی اتباع اون کشورها رو توجیه نمیکنه.

    در مورد سوالتون هم مثال کشتی و سرنشینان کشتی، بهترین پاسخ هست.

    اینکه همه ایرانی هستند و برخی ایرانی تر

    به خاطر سطح سواد و درآمد و محل زندگی افراد و .... هست

    که بعضی ایرانی تر هستند و وظیفه حکومت هستش که برابری ایجاد بکنه

    اینکه حکومت فعلی اهمیتی به منافع ملی نمیده، باید حکومت رو عوض کرد نه وطن رو.
    آخرین ویرایش توسط Davar؛ 2022/06/20, 08:39.

    نظر

    • Bikhabar
      ستاره‌دار(22)
      • Sep 2020
      • 1189

      #467
      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

      در اصل توسط shabah پست شده است View Post
      پس اگر منافع یه نفر به خطر افتاد اون شخص میتونه وطنپرست نباشه؟
      فکر میکنم اگر هر کسی بخواد اینجوری نگاه کنه که منفعتش به من نمیرسه یا فقط مشکلاتش برا منه. این در نهایت همون میشه که هیچ اتحادی در کشور وجود نداره و کشور، تبدیل به یک کشور ضعیف، بدبخت و توسری خور میشه (مطمئن باشید اغلب افراد فکر میکنن حقشون خورده شده). همین میشه که به راحتی به همه ما ظلم میشه و ببخشید هیچ غلطی هم نمیتونیم بکنیم. اگر صحبت از وطن میکنیم و برامون مهمه، یعنی برای به دست آوردن اون منفعت جمعی و برای مبارزه با مشکلات کشور با همدیگه همراه باشیم. اینکه هستیم یا نه یه بحث دیگست. ما دوست داریم که اینجوری باشه و سعی میکنیم که به این سمت حرکت کنیم (به عنوان یک فرد بیش از این کاری از دستمون برنمیاد) و وقتی کسی میاد خلاف این موضوع حرکت میکنه، یعنی داره اون اتحاد رو از بین میبره و بذر نفاق و دشمنی جاش میپاشه، خب این کاملا بر خلاف عقاید ماست و در حد توان سعی میکنیم جلوش بایستیم.
      در اصل توسط shabah پست شده است View Post
      همین خوزستان مگه کل ایران رو ساپورت نمیکنه و ایران با نفت اونها نیست که سر پا هست؟
      به نظرم اینکه نفت زیر پای اونهاست به این معنا نیست که متعلق به اونهاست. پس اون همه تلاش برای ملی شدن صنعت نفت برای چی بود؟
      در اصل توسط shabah پست شده است View Post
      مگه ماها عرب ها رو مسخره نمیکنیم؟ مگه برای همین آذربایجان و ترک ها انواع جوک ها ساخته نشد؟
      شخصا هرگز ندیدم و نشنیدم که عرب‌های ایران رو مسخره کنند. در مورد ترک‌ها (و خیلی از شهرها و قومیت‌های دیگه) بله، خب از بچگی این جوک‌ها رو شنیدیم ولی از وقتی که تا حدی از لحاظ فکری بالغ شدم، هرگز دیگه چنین جوک‌هایی نگفتم. ولی موضوع اینه که آیا باید یه رفتار بد رو با یه رفتار بدتر پاسخ داد؟! من خودم فارس هستم ولی بهترین دوستانم ترک بودند، هرگز با هم مشکلی نداشتیم. اصلا چرا من باید با یه ترک مشکل داشته باشم؟ من هیچ‌وقت تبریز نرفتم. پسرداییم، تبریز دانشجو بود و میگفت بعضی افراد، وقتی میبینن فارس هستی، نگاه یا برخورد خوبی باهات ندارن. (راست و دروغش پای خودش) اون جوک گفتن یا تمسخر هم، اگه همون اتحاد وجود داشته باشه، میشه به تدریج بساطش رو برای همیشه جمع کرد. ولی متاسفانه، الان کار از جوک گفتن گذشته و میبینیم که مثلا تو ورزشگاه‌ها، بدترین و رکیک‌ترین حرف‌ها رو ترک‌ها و فارس‌ها، نثار همدیگه میکنن. خب همون تفرقه‌افکنی و نفاق هست که ما رو به اینجا میرسونه. یا در مورد خوزستان و آبادان، مگه خیلی از مردم، سعی نکردند خیلی جلوتر از حکومت، از اون‌ها حمایت کنن، با اون‌ها همدردی کنن؟ خیلی هم نباید بی‌انصاف بود.
      در نهایت حکومت داره به همه ظلم میکنه (اینکه به کی داره بیشتر ظلم میشه، تشخیصش ساده نیست) ولی اگر -فرض محال- قرار باشه اتفاق مثبتی بیافته، این اتفاق فقط تو سایه‌ی اتحاد قابل انجامه و تفرقه و دشمنی، چیزی جز بدبختی برای ما نخواهد داشت.

      نظر

      • MOSTAFAVI
        ستاره‌دار(1)
        • Jun 2012
        • 5633

        #468
        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

        بحران بعدی جهان بعد از اوکراین

        ✍️محمد حسین ادیب

        در دهه نود میلادی تکنولوژی موج سوم ، جایگزین تکنولوژی موج دوم شد و تولید جهان دو برابر شد و جمعیت ۶٠٠ میلیونی غرب نمی توانست دو برابر شدن تولید را در جهان جذب کند و یک فروپاشی در غرب محتمل بود

        با پنج برابر شدن قیمت نفت ، ۶٠٠ میلیون جمعیت کشورهای نفت خیز ، اضافه تولید جهان را جذب کردند و مشکل حل شد

        در سال ٢٠١۴ قیمت نفت به شدت سقوط کرد و جهان با اضافه تولید مواجه شد و بیم یک سقوط اقتصادی در جهان تقویت شد که چین به شدت سیاست انبساطی پولی در پیش گرفت و چینی ها به شدت مصرف را بالا بردند و اضافه تولید جهان را به جای کشور های نفتی جذب کردند و مشکل حل شد

        یک سال است که نفت به شدت گران شده و کشورهای نفتی مجددا اضافه تولید جهان را جذب می کنند و چینی ها مجددا باید برگردند به دوران مصرف در دوران کمونیستها

        اگر همزمان چین الگوی مصرف خود را به شدت کاهش ندهد و کشورهای نفتی نیز مثل سابق مصرف کنند جهان با اضافه تقاضا مواجه شده و اضافه تقاضا به شدت در جهان تورم ایجاد می کند

        تورم موجود جهانی به سبب حضور چینی ها در بازار مصرف جهان است

        این سطح از تورم در جهان قابل تحمل نیست و چینی ها به سرعت باید بازگردند به مصرف حداقلی

        بازگشت چین به الگوی مصرف قبل فقط با یک سقوط مالی در چین ممکن است

        نظر

        • MOSTAFAVI
          ستاره‌دار(1)
          • Jun 2012
          • 5633

          #469
          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

          محمد حسین ادیب

          بحران اوکراین از الویت خبری جهان خارج شده است

          بزودی یک بحران جدید در دنیا جایگزین بحران اوکراین میشود

          بحران اوکراین به تضعیف اروپا به استثنای انگلیس انجامید ، بحران جدید به تضعیف شرق آسیا ، منجر میشود

          بازار های جهانی با بحران جدید شخم زده میشود

          شرق آسیا که با کرونا موقعیت خود را به شدت تقویت کرد آنچه را که در کرونا بدست آورد یکجا به اضافه آنچه که در ٢٠ سال گذشته بدست آورده بود از دست می دهد

          وزیر خارجه روسیه جمله قشنگی گفت : ٣٠٠ میلیارد دلار از پس انداز خارجی روسیه مسدود شد و این معادل ارزش گاز صادراتی روسیه در سی سال گذشته بود
          روسیه یک عمر گاز اش را رایگان صادر کرد فقط خودش نمی دانست

          بر شرق آسیا همان می رود که بر صادرات گاز روسیه رفت

          در دهه نود میلادی، ایرلند به عنوان الگوی توسعه در جهان معرفی می شد چیزی شبیه چین امروز

          امروز ایرلند غرق در بدهی خارجی است ، ایرلندی ها مفهوم تامین مالی را نمی فهمند ، ایرلندی ها باید تا ١٠٠ سال دیگر کار کنند و نزول پول بدهند

          ایرلندی ها مفهوم بدهی را نمی فهمند ، روس ها گاز را نمی فهمند و شرق آسیا مفهوم توسعه را

          چینی ها در پنج سال آینده از روس ها و ایرلندی ها باید چیز های زیادی یاد بگیرند

          از سال ٢٠٠٢ تمرکز بحران از شرق آسیا به خاورمیانه منتقل شد و ٢٠ سال خاورمیانه در گیر بحران بود اکنون بحران از خاورمیانه به شرق آسیا منتقل میشود و خاورمیانه فرصت پیدا می کند تا نفس بکشد

          همیشه شعبان یک دفعه هم رمضان

          شرق آسیا تحویل بگیرد !؟

          البته بحران های اقتصادی یک مقدار دیر تر از آنچه شرایط ایجاب می‌کند رخ می دهد این را بخاطر داشته باشید ، بحران ها یک دوره پزامندگی دارند

          ‏?جیمی دیمون، رئیس شرکت مالی جی پی مورگان، نسبت به یک "طوفان اقتصادی" قریب الوقوع هشدار داد. ‏ جیمی دیمون (مدیرعامل جی‌پی مورگان، بزرگترین بانک جهان) می‌گوید یک طوفان در حال ضربه زدن به اقتصاد ایالات متحده است و «بهتر است خودتان را آماده کنید». او ادامه داد:می‌دانید، من گفتم که ابرهای رعد و برق در راه هستند، اما اکنون به شکل دیگری می‌گویم: این یک طوفان است. ‏همه فکر می کنند فدرال رزرو(بانک مرکزی آمریکا ) می تواند از عهده آن برآید. اما این طوفان درست در مقابل ماست. او به ما نزدیک می شود. ما فقط نمی دانیم که آیا این یک طوفان کوچک خواهد بود یا یک طوفان فوق العاده بزرگ! مصرف کنندگان آمریکایی در عرض شش تا نه ماه پولشان تمام خواهد شد. ‏قیمت نفت تا ۱۷۵ دلار افزایش خواهد یافت. ما هیچ کاری برای محافظت از اروپا در برابر این امر انجام نداده ایم.

          نظر

          • shabah
            عضو فعال
            • Jan 2022
            • 764

            #470
            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

            در اصل توسط Bikhabar پست شده است View Post
            فکر میکنم اگر هر کسی بخواد اینجوری نگاه کنه که منفعتش به من نمیرسه یا فقط مشکلاتش برا منه. این در نهایت همون میشه که هیچ اتحادی در کشور وجود نداره و کشور، تبدیل به یک کشور ضعیف، بدبخت و توسری خور میشه (مطمئن باشید اغلب افراد فکر میکنن حقشون خورده شده). همین میشه که به راحتی به همه ما ظلم میشه و ببخشید هیچ غلطی هم نمیتونیم بکنیم. اگر صحبت از وطن میکنیم و برامون مهمه، یعنی برای به دست آوردن اون منفعت جمعی و برای مبارزه با مشکلات کشور با همدیگه همراه باشیم. اینکه هستیم یا نه یه بحث دیگست. ما دوست داریم که اینجوری باشه و سعی میکنیم که به این سمت حرکت کنیم (به عنوان یک فرد بیش از این کاری از دستمون برنمیاد) و وقتی کسی میاد خلاف این موضوع حرکت میکنه، یعنی داره اون اتحاد رو از بین میبره و بذر نفاق و دشمنی جاش میپاشه، خب این کاملا بر خلاف عقاید ماست و در حد توان سعی میکنیم جلوش بایستیم.

            به نظرم اینکه نفت زیر پای اونهاست به این معنا نیست که متعلق به اونهاست. پس اون همه تلاش برای ملی شدن صنعت نفت برای چی بود؟

            شخصا هرگز ندیدم و نشنیدم که عرب‌های ایران رو مسخره کنند. در مورد ترک‌ها (و خیلی از شهرها و قومیت‌های دیگه) بله، خب از بچگی این جوک‌ها رو شنیدیم ولی از وقتی که تا حدی از لحاظ فکری بالغ شدم، هرگز دیگه چنین جوک‌هایی نگفتم. ولی موضوع اینه که آیا باید یه رفتار بد رو با یه رفتار بدتر پاسخ داد؟! من خودم فارس هستم ولی بهترین دوستانم ترک بودند، هرگز با هم مشکلی نداشتیم. اصلا چرا من باید با یه ترک مشکل داشته باشم؟ من هیچ‌وقت تبریز نرفتم. پسرداییم، تبریز دانشجو بود و میگفت بعضی افراد، وقتی میبینن فارس هستی، نگاه یا برخورد خوبی باهات ندارن. (راست و دروغش پای خودش) اون جوک گفتن یا تمسخر هم، اگه همون اتحاد وجود داشته باشه، میشه به تدریج بساطش رو برای همیشه جمع کرد. ولی متاسفانه، الان کار از جوک گفتن گذشته و میبینیم که مثلا تو ورزشگاه‌ها، بدترین و رکیک‌ترین حرف‌ها رو ترک‌ها و فارس‌ها، نثار همدیگه میکنن. خب همون تفرقه‌افکنی و نفاق هست که ما رو به اینجا میرسونه. یا در مورد خوزستان و آبادان، مگه خیلی از مردم، سعی نکردند خیلی جلوتر از حکومت، از اون‌ها حمایت کنن، با اون‌ها همدردی کنن؟ خیلی هم نباید بی‌انصاف بود.
            در نهایت حکومت داره به همه ظلم میکنه (اینکه به کی داره بیشتر ظلم میشه، تشخیصش ساده نیست) ولی اگر -فرض محال- قرار باشه اتفاق مثبتی بیافته، این اتفاق فقط تو سایه‌ی اتحاد قابل انجامه و تفرقه و دشمنی، چیزی جز بدبختی برای ما نخواهد داشت.
            در کل اینو بگم ایران به نظرم نسبت به 20 سال پیش در زمینه احترام به قومیت ها و زبان ها بهتر شده. یعنی مردم ایران بهتر شدن نه این که آموزشی از طرف حکومت بهشون داده شده باشه

            در مورد مورد اول، میخواستم پاسخی که دوستی در صفحه قبل داده بود که وطن یعنی منافع مشترک رو یکم حلاجی کنم که اگر منافع هست پس میتونه تغییر هم بکنه

            در مورد اینکه نفت برای خوزستان هست که من این عقیده رو دارم بله

            در مورد تمسخر اعراب ایران و غیر ایران نداریم. وقتی مسخره میکنیم یعنی یه زبان و فرهنگ رو مسخره میکنیم

            بحث کلی من این بود که اگر تفکر تجزیه طلبی ایجاد شده باید ببینیم چرا ایجاد شده، ریشه یابی کنیم و حداقل خودمون حلش کنیم. با فقط حرف زدن که نمیشه. عمل هم بکنیم. به همه قوم ها و زبان ها احترام بزاریم. شهروند درجه 1 و درجه 2 درست نکنیم. سخت هست چون عادت کردیم ولی برای داشتن مفهوم وطن باید این هزینه ها رو هم بکنیم

            نظر

            • Morteza Dalahoo
              عضو عادی
              • Jun 2022
              • 31

              #471
              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

              در اصل توسط امیدازاد پست شده است View Post
              به ..چه افتخاری ...واجب شد این بار آمدم کرمانشاه ...امیدوارم ...سعادت این رو داشته باشم .وفرصتی باشه ..برای عرض ادب خدمت برسم ..ولی علاقه مند شدم در مورد مرحوم دایی بیشتر بدونم ..من واقعا به اون منطقه از قصر و ذهاو ..دشت سنجابی گرفته تا صحنه و مردمانش علاقه خاصی دارم...بیشتر اون مناطق رو گشتم ..فقط ریژاو و دالاهو فرصت نشده برم ...به خصوص شخصیت های تاریخی اون خطه رو خیلی علاقه مندم بیشتر بشناسم ...این سفر آخر رو هم خواستم برم سر مزار یارمحمدخان که اجازه بازدید ندادند...

              امید جان من اینجا در تهران در خدمت شما هستم، من سال 44 که دانشگاه قبول شدم دیگه تهران ،فرانسه ، آمریکا و برگشت به ایران برای سر زدن به خانواده که دوست و همشهریم مهندس افخمی معاون وزیر کار در سال 59 با بزو بچه ها آمدن دیدار من و گفت برنامهات چیه که من گفتم من نیامدم که بمونم و ایشون گفت که جنگ شده و فعلآ مجبوری بمونی و موقع خدا حافظی گفت فردا ساعت 5 بعد از ظهر در وزارت کار منتظرتم، رفتن پیش علی اشرف خان افخمی همانا و ماندن هماتا، یک حکم جلو من گذاشت و گفت این کفش ملی روزی 2 ساعت وقت منو میگیره، شما که از قبل از انقلاب مار قبول نداشتی و با اینها دمخور بودی، یا علی حکم و بردار و فردا برو آنجا ولی مواظب باش با انجمن اسلامی در گیر نشی!!!!! شما که قبل از انقلاب با انگیسی ها کار کردی و خیلی موفق بودی و از علی شنیدم که در آمریکا هم ارتباطت را با آنها در کار کردن در واحد تحقیقاتی شرکت باروز ولکام اینتر نشنال ادامه داده اید، گفتم بله این توافقی بود، الان هم که برگشتم رفتم آنجا و یک مشکلی داشتند که رفتم زندان اوین و مشکل آنها را حل کردم، آخه مثلآ ما خودی هسیم.ولی سال 68 از سازمان صنایع ملی ایران و علی اشرف که آنموقع معاون وزیر صنایع و مدیر عامل سازمان صنایع ملی ایران بود خدا حافظی کردم و با دست خالی اولین شرکت خودمو درست یک ماه بعد از اینکه مرحوم رفسنجانی رییس جمهور شد، ثبت کردم و................................................. .................................................. .................................................. .............
              آخرین ویرایش توسط Morteza Dalahoo؛ 2022/06/20, 19:46.

              نظر

              • امیدازاد
                عضو فعال
                • Sep 2020
                • 3750

                #472
                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                در اصل توسط Morteza Dalahoo پست شده است View Post

                امید جان من ایجا در تهران در خدمت شما هستم، من سال 44 که دانشگاه قبول شدم دیگه تهران ،فرانسه ، آمریکا و برگشت به ایران برای سر زدن به خانواده که دوست و همشهریم مهندس افخمی معاون وزیر کار در سال 59 با بزو بچه ها آمدن دیدار من و گفت برنامهات چیه که من گفتم من نیامدم که بمونم و ایشون گفت که جنگ شده و فعلآ مجبوری بمونی و موقع خدا حافظی گفت فردا ساعت 5 بعد از ظهر در وزارت کار منتظرتم، رفتن پیش علی اشرف خان افخمی همانا و ماندن هماتا، یک حکم جلو من گذاشت و گفت این کفش ملی روزی 2 ساعت وقت منو میگیره، شما که از قبل از انقلاب مار قبول نداشتی و با اینها دمخور بودی، یا علی حکم و بردار و فردا برو آنجا ولی مواظب باش با انجمن اسلامی در گیر نشی!!!!! شما که قبل از انقلاب با انگیسی ها کار کردی و خیلی موفق بودی و از علی شنیدم که در آمریکا هم ارتباطت را با آنها در کار کردن در واحد تحقیقاتی شرکت باروز ولکام اینتر نشنال ادامه داده اید، گفتم بله این توافقی بود، الان هم که برگشتم رفتم آنجا و یک مشکلی داشتند که رفتم زندان اوین و مشکل آنها را حل کردم، آخه مثلآ ما خودی هسیم.ولی سال 68 از سازمان صنایع ملی ایران و علی اشرف که آنموقع معاون وزیر صنایع و مدیر عامل سازمان صنایع ملی ایران بود خدا حافظی کردم و با دست خالی شرکت خودمو درست یک ماه بعد از اینکه مرحوم رفسنجانی رییس جمهور شد، ثبت کردم و................................................. .................................................. .................................................. .............
                ...خیلی خوشوقت شدم از آشناییتون ..با این موقعیت و این شخصیت ..مایه افتخار ..ماهستید ...به هرحال هرکجا که تشریف داشته باشید براتون آرزوی موفقیت و سلامتی دارم ...چه اورمیه و چه کرمانشاه قابل بدانید در خدمتیم

                نظر

                • Morteza Dalahoo
                  عضو عادی
                  • Jun 2022
                  • 31

                  #473
                  پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                  به ..چه افتخاری ...واجب شد این بار آمدم کرمانشاه ...امیدوارم ...سعادت این رو داشته باشم .وفرصتی باشه ..برای عرض ادب خدمت برسم ..ولی علاقه مند شدم در مورد مرحوم دایی بیشتر بدونم ..من واقعا به اون منطقه از قصر و ذهاو ..دشت سنجابی گرفته تا صحنه و مردمانش علاقه خاصی دارم...بیشتر اون مناطق رو گشتم ..فقط ریژاو و دالاهو فرصت نشده برم ...به خصوص شخصیت های تاریخی اون خطه رو خیلی علاقه مندم بیشتر بشناسم ...این سفر آخر رو هم خواستم برم سر مزار یارمحمدخان که اجازه بازدید ندادند...[/QUOTE]
                  امید جان من اینجا در تهران در خدمت شما هستم، من سال 44 که دانشگاه قبول شدم دیگه تهران ،فرانسه ، آمریکا و برگشت به ایران برای سر زدن به خانواده که دوست و همشهریم مهندس افخمی معاون وزیر کار در سال 59 با برو بچه ها آمدن دیدار من و گفت برنامهات چیه که من گفتم من نیامدم که بمونم و ایشون گفت که جنگ شده و فعلآ مجبوری بمونی و موقع خدا حافظی گفت فردا ساعت 5 بعد از ظهر در وزارت کار منتظرتم، رفتن پیش علی اشرف خان افخمی همانا و ماندن هماتا، یک حکم جلو من گذاشت و گفت این کفش ملی روزی 2 ساعت وقت منو میگیره، شما که از قبل از انقلاب مار قبول نداشتی و با اینها دمخور بودی، یا علی حکم و بردار و فردا برو آنجا ولی مواظب باش با انجمن اسلامی در گیر نشی!!!!! شما که قبل از انقلاب با انگیسی ها کار کردی و خیلی موفق بودی و از علی شنیدم که در آمریکا هم ارتباطت را با آنها در کار کردن در واحد تحقیقاتی شرکت باروز ولکام اینتر نشنال ادامه داده اید، گفتم بله این توافقی بود، الان هم که برگشتم رفتم آنجا و یک مشکلی داشتند که رفتم زندان اوین و مشکل آنها را حل کردم، آخه مثلآ ما خودی هسیم.ولی سال 68 از سازمان صنایع ملی ایران و علی اشرف که آنموقع معاون وزیر صنایع و مدیر عامل سازمان صنایع ملی ایران بود خدا حافظی کردم و با دست خالی اولین شرکت خودمو درست یک ماه بعد از اینکه مرحوم رفسنجانی رییس جمهور شد، ثبت کردم و................................................. .................................................. .................................................. .............
                  آخرین ویرایش توسط Morteza Dalahoo؛ 2022/06/20, 19:59.

                  نظر

                  • EHSANI
                    ستاره‌دار(3)
                    • Sep 2020
                    • 2093

                    #474
                    پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                    در اصل توسط Davar پست شده است View Post
                    درود

                    دوست من، چشم بسته غیب گفتی؟

                    حالا بگو ببینم پادشاهی پهلوی بهتر بود یا قاجار و حکومت اسلامی؟

                    همشون هم از اول نمیخواستند حکومت بکنند ولی کردند

                    قطعا اینکه چه کسی حکومت بکنه خیلی مهمه

                    کسی که دغدغه وطن داره مثل پهلوی یا کسی که دغدغه کوفه و اسلام 1400 سال پیش داره؟

                    یا کسی که دغدغه حرم سرای قاجاری داره؟

                    چون نیت حکومت کننده از حکمرانی مشخص نیست باید ببنیم طرفمون دغدغه چی رو داره.

                    اول آخر باید یکی حکومت بکنه اینکه چه کسی حکومت بکنه خیلی مهمه.
                    درود داور جان ،
                    عجیبه ! اون روز با گوشی جواب پست شما رو دادم،
                    همین مسافرین کشتی رو هم مثال زدم ولی نمیدونم چرا ارسال نشد!
                    به هر حال...
                    در این جور مباحثات نباید با تعصب به مطالب همدیگه نگاه کنیم !
                    در سیاست، تشخیص حق از باطل ساده نیست،
                    اتفاقاً در این ایام ، بازخوانی و مرور تاریخ و خاطرات 57 میتونه سودمند باشه. شاید بشه از گذشته درس گرفت و اشتباهات قبلی رو تکرار نکرد...

                    -----------------------------------

                    در ضمن، پاسخ به پست اون کاربری که پست من رو ریپلای کرد هم ، چون مسدود شدند، منتفی است، خدا همه ما را به راه راست هدایت کنه.
                    نگرش ، همه چیز است .

                    نظر

                    • MOSTAFAVI
                      ستاره‌دار(1)
                      • Jun 2012
                      • 5633

                      #475
                      پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                      خواندنی‌های تاریخ| روایت ناصرالدین شاه از دیدار با ملکه ویکتوریا

                      ناصرالدین قاجار در نخستین سفر فرنگ، به انگلیس و به دیدار ملکه ویکتوریا رفت و درباره این دیدار نوشت: «در صبح از خواب برخاسته، رفتیم برای قصر ویندزور که مقر ملکه ویکتوریای انگلیس است. دم قصر زیر پله پیاده شدیم، ملکه تا زیر پله استقبال کرد، پایین آمده دست ملکه را گرفتیم، بازو دادیم رفتیم بالا... ملکه برخاسته به دست خودشان نشان به ما زده و حمایلش را انداخت... نشانی که دادند مکلل[مرصع، مزین] به الماس بود... خلاصه نشان را با تعظیم زیاد گرفته... نشستیم. من هم نشان و حمایل اختراعی آفتاب را مکلل به الماس با نشان تصویر خودم به ملکه دادم، او هم با کمال احترام قبول کرد و زد به خودش.

                      ...الماس [کوه نور] را در لندن تراشیده برلیان کرده‌اند، ملکه سنجاق سینه کرده به سینه می‌زند. روزی که به ویندزور برای وداع ملکه رفته بودم به سینه‌اش زده بود، بسیار الماس خوبی است».

                      ناصرالدین در سفر سوم فرنگ پس از ۱۶ سال دوباره به دیدار ملکه ویکتوریا می‌رود و در خاطراتش نوشته است: «کالسکه حاضر شد. ما و ویکتور آلبر که ادوارد هم می‌گویند پسر بزرگ ولیعهد، و ملکم در کالسکه نشسته راندیم برای گار [ایستگاه راه‌آهن] ویندزور... به‌طوری جمعیت که حساب ندارد، متصل هورا می‌کشیدند و مثل شغال زوزه می‌کشیدند و فریاد می‌کردند، نمی‌گذاشتند که هیچ‌جا را تماشا کنیم و باید هی دست بالا کرده، تعارف کنیم تا اینکه راندیم و رسیدیم به گار ویندزور.

                      من از سفر سابق خاطرم بود که کجا می‌رویم و راه را بلد بودیم، رسیدیم به گار... به‌قدر نیم ساعت یا بیش‌ترک راندیم. خیلی هم تند می‌رفت تا رسیدیم به ویندزور.

                      ملکه و دخترهایش... همه در پای پله ایستاده بودند، ملکه عصای سیاهی در دست گرفته لباس سیاهی هم پوشیده بود، مختصر جواهر و مروارید هم به خود زده بود، پیاده شده با ملکه دست داده خیلی تعارفات... گرمی به عمل آمد... دست ما را گرفته از پله بالا رفتیم. حقیقتاً این وضع ملکه به نظر من خیلی با عظمت آمد. ملکه خیلی پیر شده، پله‌ها هم زیاد، ما هم با احتیاط بالا می‌رفتیم...گذشتیم به اتاقی که شانزده سال قبل همان جا رفتیم، وارد شدیم با ملکه در روی نیم تختی نشستیم، ملکم خان ترجمه می‌کرد و صحبت می‌کردیم، بعد ملکه چند نفر از اعیان را معرفی کرد. زن لرد سالزبوری بسیار زن محترم قدکوتاه پلتیک‌دان[سیاست‌دان] عاقل خوبی است، تمام فنون پلتیک را می‌داند، در حقیقت وزیر خارجه است.

                      برخاسته رفتیم به اتاق... آنجا یک شطرنجی روی میز حاضر بود، پرسیدم از شماها کی بازی می‌تواند بکند، زن لرد سالزبوری که زن پیر ناقلای غریبی است و با آنکه سنی دارد خوش‌بنیه و گردن کلفت است، او گفت من حاضرم. نشستیم، شروع به بازی کردیم، با اینکه هم خود زن سالزبوری، شطرنج می‌دانست و هم سایر اعیان و اشراف انگلیس بودند و به او یاد می‌دادند، چند بازی طول نکشید او را مات کرده و بازی را از او بردم».

                      نظر

                      • MOSTAFAVI
                        ستاره‌دار(1)
                        • Jun 2012
                        • 5633

                        #476
                        پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                        بحران کم‌آبی پایتخت در دوره قاجار

                        ساکنان پایتخت کوهپایه‌ای ایران به برکت مجاورت با رشته‌کوه البرز و وجود قنات‌ها و چشمه‌ها همواره به آب دسترسی داشته‌اند. با این حال آب همواره محدود هم بود و از دوره قاجار که تهران شلوغ و شلوغ‌تر شد برای مصارف کشاورزی و آبیاری باغات بر سر آب دعوا هم بود. معلوم است آب‌ تمیز و باکیفیت برای مصارف شرب و نظافت نیز خواهان بیشتری داشت. «مری وولف شیل» همسر وزیرمختار انگلیس در ایرانِ اوایل دوره ناصری در خاطراتش در سال ۱۲۲۹ شمسی درباره وضعیت آب تهران روایتی دارد، شنیدنی: «در این روز اتفاقی افتاد که ما را کاملا به قدر و قیمت آب در مملکت ایران واقف نمود، به این ترتیب که دو باغبان همراه سه تن از سربازان ایرانی محافظ در ورودی سفارتخانه دوان‌دوان خود را به اتاقی که ما در آن نشسته بودیم، افکندند و من متوجه شدم که یکی از باغبان‌ها مشتی از موهای ریشش را که کنده شده بود در دست دارد و یکی از سربازان نیز دستمالی روی دهانش گرفته که نشان می‌داد دندان‌هایش شکسته است. لباس‌های آن‌ها از بالا تا پایین پاره‌پاره بود. مدام فریاد می‌زد: برای نگهداری باغ وزیرمختار کشته شدم، مُردم! این چه رفتاری است که با باغبان وزیرمختار می‌کنند؟! کاملا معلوم بود که به‌خاطر آبیاری باغ سفارتخانه این معرکه بر پا شده است.

                        مقداری از آب مصرفی شهر تهران از چاه تامین می‌شود ـ که بسیار کثیف و غیرقابل شرب است ـ و مقداری نیز از قنات‌هایی است که از اطراف به‌نوبت به داخل شهر هدایت شده‌اند. هر هفته به مدت دو روز و دو شب نوبت آب سفارتخانه ماست که باید به‌وسیله یکی از همین قنات‌ها، آب مورد لزوم به سمت سفارتخانه جاری شود ولی چون آب این قنات‌ها معمولا از شمال شهر می‌آید... لذا باید پس از عبور مسافتی در حدود یک مایل و نیم در میان جوی‌های مختلف و محلات لب‌تشنه تهران به ما برسد که البته امر مشکلی است و برای جلوگیری از انحراف مسیر آب، ما محافظین متعددی قدم به قدم در سر راه می‌گذاشتیم تا مواظب باشند که در بین راه، آب به سوی دیگری هدایت نشود و دست‌نخورده به مقصد برسد.

                        مسلم است که این کار به آسانی انجام‌پذیر نبود و... به مجردی که یکی از محافظین غفلت کند یا از سر پست خود دور شود و یا این‌که به طریقی سبیل او را چرب کنند بی‌درنگ مسیر آب تغییر می‌کند و هر کسی که زورش برسد برای پر کردن حوض و آب‌انبار خود به تکاپو می‌افتد، که نتیجه آن بی‌آب ماندن سفارتخانه و عدم استفاده از جیره نوبتی آب خواهد بود.

                        برخی افراد مجرایی در زیرزمین از محل جوی تا حوض منزل خود تعبیه کرده‌اند تا بتوانند به این وسیله جریان آب را از جوی به داخل منزل هدایت کنند و البته با توجه به حیاتی‌بودن مسئله آب و نیاز همگانی به آن، این‌گونه سوء‌استفاده از آب مورد احتیاج مردم باعث ناراحتی دیگران می‌شود و غالبا کار را به زد و خورد می‌کشاند و نمونه آن همین بلایی بود که بر سر باغبان‌ها و محافظین سفارتخانه آمد و آن‌ها به‌دلیل آن‌که موضع ضعیف‌تری در برابر سارقین آب ـ که معمولا از پشتیبانی عده‌ای برخوردارند ـ داشتند، کتک مفصلی خورده بودند و نالان و مجروح برای تظلم به نزد ما آمدند...

                        زارعین نیز برای تصاحب آب به همین‌گونه رفتار می‌کنند ولی چون هستی و زندگی آن‌ها به محصول مزرعه و آبیاری آن بستگی دارد لذا برخورد و مرافعه آنان بر سر آب معمولا شدیدتر است».

                        نظر

                        • MOSTAFAVI
                          ستاره‌دار(1)
                          • Jun 2012
                          • 5633

                          #477
                          پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                          تهران در سال ۱۸۹۵، اثر نقاش روس

                          نظر

                          • MOSTAFAVI
                            ستاره‌دار(1)
                            • Jun 2012
                            • 5633

                            #478
                            پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                            نظر

                            • naderi1
                              ستاره‌دار(26)
                              • Sep 2020
                              • 792

                              #479
                              پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                              هرچند اعتقاد به برخورد خشن ندارم اما با برخی افراد که دنبال تجزیه و به قول خودشان عستقلال! و... هستن باید با مشت محکم جواب داد و استخوانهایشان را خورد کرد تا دیگر در فکرشان هم از این غلطها نکنن. انتقاد به وضع موجود دلیل نمیشود دنبال وطن فروشی و ... بود. البته جالب است که هرزمان حرف از کشور بیگانه ای مانند اذربایجان و ترکیه و... میشود برخی وطن فروشان برا کشور بیگانه و اجنبی رگ غیرتشان بلند میشود. ایرانی بودن لیاقت میخواهد.
                              اگر جرات زدن حرف حق را نداری لااقل برای کسانی که حرف ناحق می زنند دست نزن

                              نظر

                              • امیدازاد
                                عضو فعال
                                • Sep 2020
                                • 3750

                                #480
                                پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی

                                در اصل توسط مایکل داگلاس پست شده است
                                پست حذف شده
                                ..شنیدید که می گن حرف رو بندازی زمین صاحبش بر میداره ؟؟؟حکایت مرتضی بوزگورد خودمان هست این آقا مرتضی _ .ح..فهمش از تاریخ در حد همون جزوه هایی هست که رحمان یالانچی تحت عنوان تاریخ در طبقه بالای پاساژ الف سرهم می کنه ...البته تا چندسال قبل از جلفا وارد می کرد ...چند سری هم خودم براش آوردم ..ولی وقتی متوجه شدم اصل داستان چی هست و دنبال چی هستن و از کجا خط می گیرن..تو محافلی که اون وکیل دادگستری ..ن...صاحب باشگاه معروف ق..و زمینخوار معروف و مرحوم که اسمش رو نمیارم و تعدادی دیگر از همشهریان که البته اصالتا متعلق به جاهای دیگر منطقه هستند ..اغلب حضور داشتم .قیدشون رو زدم ...این ها رو گفتم که مرتضی حساب کار دستش باشه ...وبدونه این امامزاده رو کی و کجا چال کردیم ...اما ...وقتی میگم مرتضی ..و دیگر رفقاش تاریخ رو نمی فهمند پر بیراه نگفتم ..وقتی میگم این ها نسبت به خادمان وطن نمک نشناس و نان کور هستن بازهم پر بیراه نگفتم پشت نام باکری و امینی قایم میشن اما اگر این سرداران زنده بودند رفتار بدتری از خرم با آن ها می کردند ...به هرحال تاریخ پیش روی ما هست ..ناسپاسی در خون این جماعت هست ...خدمتی که سیمیتکو با از میان برداشتن مارشیمون به این ها کرد را با خیانت پاسخ دادند ...و خدمت بزرگتر رضاشاه در مقام وزیرجنگ‌ را که مردم را از بلای سیمیتکو رها کرد ..فراموش کرده اند...از یاد برده اند که چگونه قوام و دولت پهلوی ..آذربایجان را از تصرف و الحاق به دست شوروی نجات داد ..وحالا ناسپاسی و فحاشی به پهلوی ها را پیشه کرده اند...این جریان زمانی نوکر شوروی بود و حالا نوکر جمهوری باکو و ترکیه ..یک صدم ارادت و عشقی که این جماعت به اردوغان و علیف دارند نسبت به مقامات کشور و حتی مدیران میانی و محلی خودشان ندارند..همین هایی که تا دیروز با جریان به اصطلاح هویت طلب ..نماینده مجلس ..و شهردار و شورا ..دور یک سفره بودند امروز از هم تبرا می جویند ودرپی انکار آنان و انکار خویشند ...اما در باب ..این داستان هایی که به نام مهاجرت و امثالهم خودشان نشر می دهند والبته خودشان هم باور ندارند و با شدت تمام در حال جعل و تحریف تاریخ هستند ...اما واقعیات تاریخی و جغرافیایی قابل انکار و تحریف نیست .‌.اما مخلص کلام ...این قبری که این ها بالای سرش گریه می کنند ..مرده ای توش نیست ..هویت و تنوع قومی زبانی مذهبی آذربایجان نه قابل انکار است نه قابل تحریف و تغییر ..قابل مصادره هم نیست ..این جریان اساسا بیش از انکه به فکر توسعه و پیشرفت منطقه باشد بلندگو و آلت دست کشورهای بیگانه است ...ادامه این جریان بیش از پیش موجب فرار سرمایه ..عدم سرمایه گذاری و عقب ماندگی منطقه در مقایسه با دیگران میشود ...ما آنچه شرط بلاغ بودیم گفتیم ..
                                آخرین ویرایش توسط BOURSY؛ 2022/06/25, 18:03. دلیل: نقل قول پست حذف شده

                                نظر

                                در حال کار...
                                X