پاسخ : اینجا همه چی درهمه...جستاری برای مباحث سیاسی، فرهنگی، اجتماعی
درود افشین جان
شکم حاکم هم بالاخره یک روزی سیر میشه...
ابتدایی ترین سطح لذت و کِیف ، لذت شکمی است
که در سنین پایین اتفاق میافته
بچه ها ، از خودن خوراکیها ، نهایت لذت رو میبرند
و هیچ لذتی بزرگتر از اون رو متصور نمیشوند.
با افزایش سن ، لذتهای بهتری ظاهر میشه
و لذت های قبلی کمکم رنگ میبازه و بیارزش میشه.
در هرم مازلو ، ارضای هر نیاز طبقه بالاتر ، لذت بیشتری داره
همینطور پله پله از هرم مازلو بالا میریم
تا به یک لذت خاص میرسیم ؛
هر انسانی یک چیزی داره به نام " ابلیسِ درون "
" لذت " واقعی وقتی به حد کمال خودش میرسه
که شما بتونی اون " ابلیسِ درونِ " خودتو ارضاء کنی .
در ضمن این رو هم اضافه کنم که
ارضا شدنِ ابلیس درون هرکس ،
رابطه مستقیم داره با میزان قدرت اون شخص.
پس لذت یعنی " اعمالِ قدرت " ، بدون اینکه کسی کوچکترین اعتراضی در دلش داشته باشه.
توضیح بیشتر اینکه ؛
شما فرض کن روز سهشنبه دستور میدی مردم بیایند نماز جمعه بخوانند
همه مردم بدون هیچ اعتراضی در نماز جمعه یِ سهشنبه شرکت میکنند
و مهمتر اینه که
بعد از نماز ، همگان از شما بابت این حرکت حکیمانه قدردانی میکنند
و خدا رو شکر میکنند که سایه شما بر سرشان است.
و باز هم مهمتر اینکه مطمئن باشی که
مردم این کار رو از روی ترس و اجبار انجام نداده اند
اگه بتونی خودتو در این شرایط تصور کنی
اونوقت میفهمی که مفهوم لغت " کِیف "
خیلی بیشتر از چیزیه که برای ما معمولی ها قابل تصوره .
اینکه میگم کِیف های قبلی کمکم رنگ میبازه و بیارزش میشه
مثلاً فرض کن شما بعد از اجرای نمازجمعه مذکور ،
دمپاییهای تَرَک خورده خود را از پا در میاری
و برای نهار یک تکه نان خشک و پنیر تا حداکثر مقداری عدسی میخوری
ندیمان هم از این سفره عکس میگیرند و منتشر میکنند
و رعایا مطمئن میشوند که لذتهای دنیوی برای شما پشیزی ارزش نداره
در حالی که شما اون روز بالاترین حد کمال لذت رو تجربه کردید
لاکن این لذت به قدری بزرگه که در مخیله رعایا نمیگنجد !
.
در اصل توسط afshinamin پست شده است
View Post
شکم حاکم هم بالاخره یک روزی سیر میشه...
ابتدایی ترین سطح لذت و کِیف ، لذت شکمی است
که در سنین پایین اتفاق میافته
بچه ها ، از خودن خوراکیها ، نهایت لذت رو میبرند
و هیچ لذتی بزرگتر از اون رو متصور نمیشوند.
با افزایش سن ، لذتهای بهتری ظاهر میشه
و لذت های قبلی کمکم رنگ میبازه و بیارزش میشه.
در هرم مازلو ، ارضای هر نیاز طبقه بالاتر ، لذت بیشتری داره
همینطور پله پله از هرم مازلو بالا میریم
تا به یک لذت خاص میرسیم ؛
هر انسانی یک چیزی داره به نام " ابلیسِ درون "
" لذت " واقعی وقتی به حد کمال خودش میرسه
که شما بتونی اون " ابلیسِ درونِ " خودتو ارضاء کنی .
در ضمن این رو هم اضافه کنم که
ارضا شدنِ ابلیس درون هرکس ،
رابطه مستقیم داره با میزان قدرت اون شخص.
پس لذت یعنی " اعمالِ قدرت " ، بدون اینکه کسی کوچکترین اعتراضی در دلش داشته باشه.
توضیح بیشتر اینکه ؛
شما فرض کن روز سهشنبه دستور میدی مردم بیایند نماز جمعه بخوانند
همه مردم بدون هیچ اعتراضی در نماز جمعه یِ سهشنبه شرکت میکنند
و مهمتر اینه که
بعد از نماز ، همگان از شما بابت این حرکت حکیمانه قدردانی میکنند
و خدا رو شکر میکنند که سایه شما بر سرشان است.
و باز هم مهمتر اینکه مطمئن باشی که
مردم این کار رو از روی ترس و اجبار انجام نداده اند
اگه بتونی خودتو در این شرایط تصور کنی
اونوقت میفهمی که مفهوم لغت " کِیف "
خیلی بیشتر از چیزیه که برای ما معمولی ها قابل تصوره .
اینکه میگم کِیف های قبلی کمکم رنگ میبازه و بیارزش میشه
مثلاً فرض کن شما بعد از اجرای نمازجمعه مذکور ،
دمپاییهای تَرَک خورده خود را از پا در میاری
و برای نهار یک تکه نان خشک و پنیر تا حداکثر مقداری عدسی میخوری
ندیمان هم از این سفره عکس میگیرند و منتشر میکنند
و رعایا مطمئن میشوند که لذتهای دنیوی برای شما پشیزی ارزش نداره
در حالی که شما اون روز بالاترین حد کمال لذت رو تجربه کردید
لاکن این لذت به قدری بزرگه که در مخیله رعایا نمیگنجد !
.
نظر