انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

[امیدازاد]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

این مناظره امشب هم در نوع خودش جالب هست ...همه شون به جد مخالف اینترنت آزاد ..فضای آزاداطلاعات ...آزادی پوشش و مدافع حجاب اجباری هستن ....

[hasan666]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

ول کنید دیگه ....تمومه
خیلی ها امیدوار به پزشکیان بودند
اصلا هیچی نداره ...از خاتمی و ظریف مایه میذاره

حیف عمرمون......

[امیدازاد]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

ول کنید دیگه ....تمومه
خیلی ها امیدوار به پزشکیان بودند
اصلا هیچی نداره ...از خاتمی و ظریف مایه میذاره

حیف عمرمون......

شخصیت و جنم ریاست جمهوری رو نداره ...

[دفتردار]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

امشب اصلا تی وی ریش نگاه نکردم! خبری بود؟

[ایرانی]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

زاکانی: اصلاً حجاب بان نداریم.

تصویر زیر را نگاه کنید. استخدام حجاب بان

[امیدازاد]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

..پزشکیان میخواهد هر چی رو که آخوندها یه عمر با حدیث و نهج البلاغه و قران خوندن کاسب شدن رو تو یکی دو شب با چندتا آیه و حدیث و اشعار نهج البلاغه از دستشون دربیاره !!

[ordeal]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

فرق بین اصول گرا و اصلاح طلب می خوام ملموس واستون توصیف کنم
اصلاح طلب نوسان گیر قهار بوده و متخصص و تحصیلکرده است او دلار را دو بار به ۱۰۰ درصد نوسان رسانده است مصداق عینیش دلار تا ۱۹ برگشت به ۱۱ یا دلار رسید به ۳۲ برگشت به ۲۴
اما اصول گرا متدین و معتقد هست و برای او اعتقاد مهمتر از تحصیلات هست او نوساگیر خوبی هست اما او بخدا معتقد هست و نوسان را بین ۲۰ تا ۵۰ درصد حلال می داند مصداق عینیش دلار تا ۶۰ بعدش اومد تا ۴۵ یا دلار تا ۶۷ اومد تا ۴۹ این وسط ها چند نوسان ریز ۱۰ درصدی هم نوش جان کرده است
حالا تو این انتخابات پیشرو بعضی ها هوس نوسان ۵۰ درصدی دارند و خیلی ها هم تشنه نوسان ۱۰۰ درصدی هستند

[بهرام نامدار]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

بهرام خان ...رییس جمهور میتونه در باره مذاکرات و لغو تحریم ها و اف ای تی اف تصمیم بگیره ؟؟؟میتونه در مورد فیلترینگ و طرح حجاب تصمیم بگیره ؟ میتونه در مورد رفع حصر تصمیم اجرایی بگیره در مورد زندانیان سیاسی چطور؟میتونه از هولدینگ های مالی زیرمجموعه رهبری و دیگر نهادها حساب کتاب بکشه و مالیات بگیره ؟؟؟میتونه دخالت و هزینه کرد در جنگ هایی که به منافع ملی ما ربطی ندارن رو متوقف کنه ؟؟؟؟؟؟؟میتونه سرمایه های خارجی رو مجاب کنه بیان تو انرژی و تولید ما؟؟

درود بر امید ...

بله برخی از همین موارد را میتونه ...

اگر همه را می تونست که ایده آل بود ...

بخش آخر را که از سرمایه خارجی گفتید مثال میزنم : شرکت توتال فرانسه، و انی ( احتمالا ایتالیا) زمان خاتمی وارد کشور شدند ...

پژو و رنو هم اومدن

پروژه لوگان ( ,همان ال ۹۰) که خاطرتان هست ؟

گفتم ، دنیای ایده آل خوبه و زیبا ...

اما واقعیت ، اینه که در ساختار جمهوری اسلامی داریم زندگی می کنیم ...

خودمون کنار بکشیم ، عملا روزنه های تغییر را می بندیم...

تحریم انتخابات، نتیجه اش شد رئیسی

نتیجه اش شد زاکانی ( تحریم انتخابات شورای شهر )

نتیحه اش شد معجزه ی هزاره

حدود ۴۰ درصد قدرت میشه از چنگشون درآورد و این ۴۰ درصد میتونه سکوی پرش ملت بشه برای تغییرات

پزشکیان اهل حرف نیست ، اهل عمل هست

چون اخراجی دانشگاه آورد به عنوان مشاور ، و خیلی حرفه ، شجاعت عالی داشته در این مورد

ظریف هم در کاشان ، سخنرانی کوبنده ای داشته ...

فایل سخنرانی ظریف در کاشان گوش کن حتما

[joey_tribbiani]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

خامنه ای :انتخابات نشان دهندهى اعتماد مردم به نظام است...
هر یک رأی، در واقع رأی به نظام جمهوری اسلامی است.

44545354.JPG

[b4city]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

بهرام خان ...رییس جمهور میتونه در باره مذاکرات و لغو تحریم ها و اف ای تی اف تصمیم بگیره ؟؟؟میتونه در مورد فیلترینگ و طرح حجاب تصمیم بگیره ؟ میتونه در مورد رفع حصر تصمیم اجرایی بگیره در مورد زندانیان سیاسی چطور؟میتونه از هولدینگ های مالی زیرمجموعه رهبری و دیگر نهادها حساب کتاب بکشه و مالیات بگیره ؟؟؟میتونه دخالت و هزینه کرد در جنگ هایی که به منافع ملی ما ربطی ندارن رو متوقف کنه ؟؟؟؟؟؟؟میتونه سرمایه های خارجی رو مجاب کنه بیان تو انرژی و تولید ما؟؟

درود
اگر بنا بر میتونه باشه که لیست بسی بلند بالاتر است
اصلی ترین کارتی که دست رئیس جمهور نیست ولو اینکه بخواد در این حوزه هم کاری بکنه ، سیاست خارجی و روابط بین الملل است که هیچ اختیاری ندارد و این مبحث بسیار مفصل است
رئیس جمهور میتونه مشخص کنه شما بگو حتی 1 ریال کمتر در فلان کشور و برای فلان گروه های ستیزه جو کمتر خرج کنیم ؟ هرگز

رئیس جمهور در ایران حتی در حدی نیست که اگر یکی از وزیراش خواست به گونه ای دیگر لباس بپوشه یا ریشش را مرتب کنه ، او را بپذیرد و بتونه از او دفاع کند
همین خاتمی که بهرام براش یقه درانی میکنه ، یکی از وزیراش کتک هم خورد و این مردک صدائی ازش در نیامد

اصلا یه چیز دیگه ... رئیس جمهوری که قوای مسلح تحت فرمانش نیست نمیدونم اسمش چی باید باشه و به چه دردی میخوره
البته بی انصافی نکنیم !!!
دعوا بر سر پول است

دولت کنترل کننده اصلی صادرات واردات است تا جد زیادی و اینم نه بطور کامل از نفت بگیر تا سایر موارد ، و این پو.ل های کلان است که میاد و میره و شهوت قدرت میاره
به نوعی کاریابی فامیلی هم هست . فک و فامیلش را کوره دهات به نون و نوائی برسونه

یه کارای دیگه هم میکنه
ساعت کشور را تصمیم میگیره عقب و جلو بشه یا نشه و از این موارد دست چندمی
مالیات را کم و زیاد کنه و یه سری از این تدارکات چی بازی ها

[سعید سعیدی]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

دوران ریاست جمهوری رفسنجانی درست یکسال پس از جنگ شروع شد. دورانی که باصطلاح دوران سازندگی نامگذاری شده بود. در انتهای این دوره طی سالهای 73 و 74 که عادلی رئیس بانک مرکزی بود، مشکلات ارزی بسیار زیادی پیش اومد. نحوه مدیریت تعهدات ارزی در اون سالها در واقع دولت ایران رو تا مرز ورشکستگی پیش برد. اون اتفاقات باعث شد حاکمیت تصمیم بگیره برای بازسازی اقتصاد و نجات از اون شرایط شیوه دیگه ای رو در پیش بگیره.

ادامه حرفم رو با مرور مقداری از تجربیات کاری خودم میگم. من در اوایل سال 76 دوران ریاست جمهوری خاتمی در شرکتی شروع بکار کردم که بعدها دومین درامد ارزی کشور رو داشت. در هفته های اول کارم پرونده ای رو به من دادن که مربوط به قرار داد با شرکت Daewoo Corporation بود به مبلغ 500 میلیون دلار که همون ابتدا هم گفتن فعلا در مورد این قرارداد، کاری نمی خواد انجام بدی. قرار داد مربوط میشد به اواخر دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و از اون زمان تا اون موقع که در اختیار من قرار گرفت حتی یک سنت از این مبلغ بازپرداخت نشده بود. در حالیکه باید در پایان هر کوارتر با بهره مشخص اقساط پرداخت میشد. تعدادی از سهامداران اصلی دوو، امریکایی بودن، یعنی این مبلغ در دوران رفسنجانی با تائید امریکائیها در اختیار ایران قرار گرفته بود. این قرارداد تا چند سال بدون هیچ اقدامی پیش من بود تا اینکه تماس گرفتن و طی نامه ای شماره حسابی اعلام کردن و ما هم بدون پرداخت حتی یک سنت بهره این مبلغ رو به حسابشون واریز کردیم.

این رو صرفا بعنوان یه نمونه عرض کردم. در اواخر دوران رفسنجانی تعدادی از این تیپ قراردادها بسته شده بود و مبالغی ارز در اختیار کشور قرار گرفته بود که در اون اوضاع که وصفش رفت، بسیار مهم و اثر گذار بود.

این موارد که اشاره شد در واقع شروع یک تسهیل در روابط و کمک هایی بود که غربیها مستقیم یا با واسطه از طریق کشورهایی همچون کره جنوبی شروع کردن. این اتفاق صرفا با مذاکرات و تضمین هایی بوده که رژیم با طرفهای غربی داشت و در دورانی که کشور دچار مشکلات بسیار زیادی بود تونست شروع یک روندی باشه که تا چند سال ادامه داشت. چیزی که می خوام بگم اینه که در واقع این موضوع هیچ ربطی به ریاست جمهوری رفسنجانی و در ادامه خاتمی نداشت. تصمیم و اقدامی بود که در سطحی بالاتر از ریاست جمهوری و به قول خودشون در حاکمیت به این نتیجه رسیده بودن.

این روند ادامه پیدا کرد و ما در ادامه تونستیم از بزرگترین بانکهای اروپایی مبالغ بسیار زیادی دریافت کنیم که در طرح های بزرگی مورد استفاده قرار گرفت. ما از بانکهایی مثل درزدنر - پاریبا پاریس که بعدها با ادغامی که با بانک دیگری داشت، شد بی ان پ پاریبا - بی اچ اف - اچ اس بی سی - استاندارد چارترد - یو بی اس - سوئیس بنک کورپوریشن - دویچه بنک - گروه بانکی یونیکو و تعدادی دیگه از بانکها وامهای متعددی دریافت کردیم که کار تا به اونجا پیش رفت که حتی برای مبالغ بالا ما Sovereign Guarantee به کسی نمی دادیم و صرفا تعهدات شرکت ما قابل قبول بود. توضیح اینکه این کلمه یعنی تعهد دولتی و شرایط کاری و اعتبار ما به حدی بود که چنین ضمانتی رو از ما درخواست نمیکردن.

تمام این مطالب رو از این بابت گفتم که به این نکته برسم که هیچ چیزی رو به پای رفسنجانی و خاتمی ننویسید. این اتفاقات و تغییر در شرایط اداره کشور صرفا بواسطه تغییر در سیاستهای کلی رژیم رخ داد. در رژیمی مثل رژیم حاکم که انتخابات رو صرفا یک زینت عنوان میکنن و روسای جمهور به اذعان خودشون تدارکاتچی بیش نیستن، هر گونه تغییر در سیاستها بواسطه تصمیم گیری در جای دیگر و توسط شخص دیگری است، و چیزی رو به پای هیچ رئیس جمهوری ننویسید که در غیر اینصورت و در پیش گرفتن سیاستی در جهت عکس توسط فردی که در جایگاه شخص اول مملکت هست امکان نداره که تسهیل و گشایشی ایجاد بشه. حالا هر کسی که می خواد رئیس جمهور بشه. اون هم در انتخاباتی با مشخصاتی که در این چهل و چند ساله وجود داشته. لذا تعدادی از دوستان سعی نکنن واقعیت رو طور دیگه ای جلوه بدن که با شیوه حکمرانی که سالهاست در کشور حاکمه هم خوانی نداره. من در این مطلب کاری به رای دادن یا ندادن کسی ندارم. صرفا حرفم این هست که تلاش نکنید دولت اصلاحات یا جناح اصلاحات رو متفاوت معرفی کنید. اینجا هر رئیس جمهوری روی کار بیاد، نحوه تعیینش کاملا واضح و تجربه شده است و سیاستهای کلی نظام رو دنبال خواهد کرد. اگر هم در دوره رئیس جمهوری، شاهد وقایع متفاوتی بودید اون شرایط رو به اون رئیس جمهور ربط ندید که مشخصا از جای دیگری تصمیمات اتخاذ میشه.


در انتها مطلب دیگه ای یادم اومد. وگه خاطرتون باشه بعد از برجام یکی از خودرو سازهای امریکایی قرار بود تو ایران نمایندگی داشته باشه و حتی تو تهران تو برج نگین بالای میدون ونک یه دفتر هم گرفته بودن اگه اشتباه نکنم و تبلیغ کامارو میکردن. کمی بعد طرف اومد یه سنخرانی تند کرد و گفت قرار نیست که کالاهای امریکایی بیاد ایران. و همه چی بهم خورد و اون شرکت هم کارش متوقف شد. یکی از مواردی که بعد از اینکه ترامپ روی کار اومد و بهش اشاره کرد این بود که گفت امریکا از منافع برجام بهره مند نیست. این رو گفتم که یه اشاره مجدد کنم که به هیچ وجه فکر نکنید اگه فلان شرکت اومد ایران، بواسطه تصمیم فلان رئیس جمهور بوده. این مطالبی که دوستان میفرمایند متاسفانه ادرس غلط دادنه.

[رادین1]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

اصطلاحا می گویند هیچ مسلمانی دو بار از یک سوراخ گزیده نمی شود!!!!!!!!!اما ظاهرا بخش زیادی ازمردم هر چهارسال یکبار گزیده می شوند!

[مرشد]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

پزشکیان: ما نمیگوییم با اسراییل دوست شویم اما چه لزومی داشت سفارت عربستان و انگلستان را تخریب کنیم؟
میلیاردها دلار هزینه ایجاد شد چون نتوانستیم روابطمان با کشورهای دیگر را درست کنیم. با خیلی از کشورها میتوانیم با زبان دیپلماتیک حرف بزنیم. در برنامههای توسعه قرار بود دولت بزرگ نشود اما همه دولتها خلاف آن عمل کردند.

[vion]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403

دوران ریاست جمهوری رفسنجانی درست یکسال پس از جنگ شروع شد. دورانی که باصطلاح دوران سازندگی نامگذاری شده بود. در انتهای این دوره طی سالهای 73 و 74 که عادلی رئیس بانک مرکزی بود، مشکلات ارزی بسیار زیادی پیش اومد. نحوه مدیریت تعهدات ارزی در اون سالها در واقع دولت ایران رو تا مرز ورشکستگی پیش برد. اون اتفاقات باعث شد حاکمیت تصمیم بگیره برای بازسازی اقتصاد و نجات از اون شرایط شیوه دیگه ای رو در پیش بگیره.

ادامه حرفم رو با مرور مقداری از تجربیات کاری خودم میگم. من در اوایل سال 76 دوران ریاست جمهوری خاتمی در شرکتی شروع بکار کردم که بعدها دومین درامد ارزی کشور رو داشت. در هفته های اول کارم پرونده ای رو به من دادن که مربوط به قرار داد با شرکت Daewoo Corporation بود به مبلغ 500 میلیون دلار که همون ابتدا هم گفتن فعلا در مورد این قرارداد، کاری نمی خواد انجام بدی. قرار داد مربوط میشد به اواخر دوران ریاست جمهوری رفسنجانی و از اون زمان تا اون موقع که در اختیار من قرار گرفت حتی یک سنت از این مبلغ بازپرداخت نشده بود. در حالیکه باید در پایان هر کوارتر با بهره مشخص اقساط پرداخت میشد. تعدادی از سهامداران اصلی دوو، امریکایی بودن، یعنی این مبلغ در دوران رفسنجانی با تائید امریکائیها در اختیار ایران قرار گرفته بود. این قرارداد تا چند سال بدون هیچ اقدامی پیش من بود تا اینکه تماس گرفتن و طی نامه ای شماره حسابی اعلام کردن و ما هم بدون پرداخت حتی یک سنت بهره این مبلغ رو به حسابشون واریز کردیم.

این رو صرفا بعنوان یه نمونه عرض کردم. در اواخر دوران رفسنجانی تعدادی از این تیپ قراردادها بسته شده بود و مبالغی ارز در اختیار کشور قرار گرفته بود که در اون اوضاع که وصفش رفت، بسیار مهم و اثر گذار بود.

این موارد که اشاره شد در واقع شروع یک تسهیل در روابط و کمک هایی بود که غربیها مستقیم یا با واسطه از طریق کشورهایی همچون کره جنوبی شروع کردن. این اتفاق صرفا با مذاکرات و تضمین هایی بوده که رژیم با طرفهای غربی داشت و در دورانی که کشور دچار مشکلات بسیار زیادی بود تونست شروع یک روندی باشه که تا چند سال ادامه داشت. چیزی که می خوام بگم اینه که در واقع این موضوع هیچ ربطی به ریاست جمهوری رفسنجانی و در ادامه خاتمی نداشت. تصمیم و اقدامی بود که در سطحی بالاتر از ریاست جمهوری و به قول خودشون در حاکمیت به این نتیجه رسیده بودن.

این روند ادامه پیدا کرد و ما در ادامه تونستیم از بزرگترین بانکهای اروپایی مبالغ بسیار زیادی دریافت کنیم که در طرح های بزرگی مورد استفاده قرار گرفت. ما از بانکهایی مثل درزدنر - پاریبا پاریس که بعدها با ادغامی که با بانک دیگری داشت، شد بی ان پ پاریبا - بی اچ اف - اچ اس بی سی - استاندارد چارترد - یو بی اس - سوئیس بنک کورپوریشن - دویچه بنک - گروه بانکی یونیکو و تعدادی دیگه از بانکها وامهای متعددی دریافت کردیم که کار تا به اونجا پیش رفت که حتی برای مبالغ بالا ما Sovereign Guarantee به کسی نمی دادیم و صرفا تعهدات شرکت ما قابل قبول بود. توضیح اینکه این کلمه یعنی تعهد دولتی و شرایط کاری و اعتبار ما به حدی بود که چنین ضمانتی رو از ما درخواست نمیکردن.

تمام این مطالب رو از این بابت گفتم که به این نکته برسم که هیچ چیزی رو به پای رفسنجانی و خاتمی ننویسید. این اتفاقات و تغییر در شرایط اداره کشور صرفا بواسطه تغییر در سیاستهای کلی رژیم رخ داد. در رژیمی مثل رژیم حاکم که انتخابات رو صرفا یک زینت عنوان میکنن و روسای جمهور به اذعان خودشون تدارکاتچی بیش نیستن، هر گونه تغییر در سیاستها بواسطه تصمیم گیری در جای دیگر و توسط شخص دیگری است، و چیزی رو به پای هیچ رئیس جمهوری ننویسید که در غیر اینصورت و در پیش گرفتن سیاستی در جهت عکس توسط فردی که در جایگاه شخص اول مملکت هست امکان نداره که تسهیل و گشایشی ایجاد بشه. حالا هر کسی که می خواد رئیس جمهور بشه. اون هم در انتخاباتی با مشخصاتی که در این چهل و چند ساله وجود داشته. لذا تعدادی از دوستان سعی نکنن واقعیت رو طور دیگه ای جلوه بدن که با شیوه حکمرانی که سالهاست در کشور حاکمه هم خوانی نداره. من در این مطلب کاری به رای دادن یا ندادن کسی ندارم. صرفا حرفم این هست که تلاش نکنید دولت اصلاحات یا جناح اصلاحات رو متفاوت معرفی کنید. اینجا هر رئیس جمهوری روی کار بیاد، نحوه تعیینش کاملا واضح و تجربه شده است و سیاستهای کلی نظام رو دنبال خواهد کرد. اگر هم در دوره رئیس جمهوری، شاهد وقایع متفاوتی بودید اون شرایط رو به اون رئیس جمهور ربط ندید که مشخصا از جای دیگری تصمیمات اتخاذ میشه.


در انتها مطلب دیگه ای یادم اومد. وگه خاطرتون باشه بعد از برجام یکی از خودرو سازهای امریکایی قرار بود تو ایران نمایندگی داشته باشه و حتی تو تهران تو برج نگین بالای میدون ونک یه دفتر هم گرفته بودن اگه اشتباه نکنم و تبلیغ کامارو میکردن. کمی بعد طرف اومد یه سنخرانی تند کرد و گفت قرار نیست که کالاهای امریکایی بیاد ایران. و همه چی بهم خورد و اون شرکت هم کارش متوقف شد. یکی از مواردی که بعد از اینکه ترامپ روی کار اومد و بهش اشاره کرد این بود که گفت امریکا از منافع برجام بهره مند نیست. این رو گفتم که یه اشاره مجدد کنم که به هیچ وجه فکر نکنید اگه فلان شرکت اومد ایران، بواسطه تصمیم فلان رئیس جمهور بوده. این مطالبی که دوستان میفرمایند متاسفانه ادرس غلط دادنه.

درود جناب آقای سعیدی عزیز
فرمایشات تون کاملا صحیح است.اما از یاد نبریم که در بازه زمانی ۶۸ تا ۸۴ دولت هایی در ایران در راس کار بودن که حداقل تنش را با غرب داشته و یا تنش ها مدبریت شده بوده.
سیاست غرب(آمریکا) در قبال ایران از پاییز ۸۰ و با حادثه ۱۱ سپتامبر تغییر کرد.
بهتر مبدونین که چرا
برای روشن شدن مطلب خدمت دوستان جوان تر کمی به گذشته میرویم.
نفت در ایران پس از صرف مرارت ها و هزینه های زباد توسط شرکت ویلیام دارسی کشف شد.اهمبت نفت در جهان صنعتی چون خون در اعضای موجودات زنده است
پس از کشف اولین چاه های نفت در مسجد سلیمان ، ایران اهمیت مضاعف یافت.شرکت دارسی که بعدها به bp واگذار شده به عنوان کاشف نفت سهم عمده از درآمد های نفت را تصاحب میکرد و فربه و فربه تر میشد.اندک اندک بین قشر حاکم و روشنفکران ایران ابن عقیده به وحود آمد که چرا یک شرکت خادجی باید مالک منابع طبیعی ایران باشد.
چالش های ایرانیان با bp گسترش یافت تا آن که نهایت با روی کار آمدن دولت محمد مصدق نفت ایران ملی شد.ایرانیان کلیه هزینه های bpرا پرداخت و از ایران اخراج شدند
در وافع ایرانیان با اخراج bpعزم و اراده و استقلال خود را پس از سالها تحقیر نشان دادن..
و طبیعی بود که این به مذاق قدرت های بزرگ خوشایند نباشد.
باری دولت مصدق مورد تحریم واقع شد و ایران که تا ان زمان کشتی های نفت کش چندانی در اختیار نداشت نتوانست نفت قابل توجهی در بازار های جهانی بفروشد.
سپس در سال ۳۲ کودتا شد و دولت مصدق سقوط کرد.
پس از سقوط دولت مصدق علی امینی وارد مذاکره با bpو طرف های غربی شد و...نفت ایران دوباره در اختیار خارجی ها قرار گرفت اما این بار در قالب کنسرسیوم ۲۵ ساله.
کنسرسیوم چه بود .کنسرسیوم ترکیبی از شرکت های خارجی و ایرانی بودن که پس از کودتا مقرر کردن نفت را در ایران استخراج کنن و پس از کسر هزینه های تولید و فروش.۵۰ درصد سهم ایران و ۵۰ درصد سهم شرکت های خارجی باشد.
کنسرسیوم در سال ۱۳۵۸ تقریبا مقارن با انقلاب ایران به پایان رسید و دیگر تمدید نشد..در واقع پس از ۵۸ نفت دوباره ملی شد.
سپس جنگ شروع شد و زیر ساخت ها اسیب دید و تولید و فروش نفت کاهش یافت...
پس از جنگ نظام راه آشتی نسبی با غرب در پیش گرفت و...و طبق فرمایشات شما و تجربه کاری که فرمودین گشایش های نسبی در اقتصاد حاصل گردید.
رفته رفته در غرب تحولات دیگری در پیش بود و ان تحولات نیو کان ها یا تند روهای آمریکایی بودن که پس از فروپاشی شوروی سودای حاکمیت تام و تمام بر جهان را داشتن و این حاکمیت از راه دسترسی کامل به شاهرگ های حیاتی دنیا میگذشت و بکی از عمده ترین این شاهرگ ها منابع نفت و گاز دنیا بود.
ابران سهم عمده ای از منابع نفت و گاز را در اختیار داشت و جغرافیای خاص این کشور مورد توجه قرار گرفت.
پس از ۱۱ سپتامبر ایران در محور شرارت قرار گرفت و فشار ها به ایران فرونی گرفت...
هدف تغییر سیستم حاکم و یا اصلاح رویه هاست.برای دسترسی کامل به منابع فسیلی و عقد قرار دادی مشابه کنسرسیوم ۱۳۳۳ و با زمانی به مراتب طولانی تر
از سال ۸۰ فشار ها آرام آرام شروع شد و دولت متمایل به غرب خاتمی در تنگنای بیشتری قرار گرفت.نهایت در سال ۸۴ دولت احمدی نژاد با موضع تهاجمی در برابر ِغرب در ایران روی کار آمد که نهایت پس ار ۸ سال کنار رفت..
درمدت ۸ سال سپری شده سیاست نیو کان ها در اقصی نقاط جهان مورد شکست نسبی قرار گرفت و با بحران اقتصادی امریکا در اواخر شهریور سال ۱۳۸۷..نیوکان ها در افکار عمومی امریکا در استانه شکست کامل قرار گرفتند و در انتخابات چند ماه بعد به حزب دموکرات و اوباما باختند.
روی کار آمدن اوباما و پیام های سری رد و بدل شده حاکمیت ایران را بر آن داشت تا بر سر مسایل مرتبط با انرژی هسته ای با غرب وارد مذاکره شود و نهایتا در زمستان ۹۱ این مذاکرات به ثمر نشست و در انتخابات چند ماه بعد ایران دولت مصالحه جو ی روحانی بر سر کار آمد.
دولت روحانی با تصور حل مشکلات با غرب بر سر کار آمد و حاصلش شد برجام، که حاکمیت صراحتا اعلام کرد چنانچه در این قرار داد توفیق نسبی داشته باشیم میتوانیم در سایر عرصه ها نیز وارد مذاکره شویم.
این رویه حدود ۴ سالی ادامه داشت و اقتصاد ایران در حال خروح از بار تحریم ها و فشار ها بود.
اما اوضاع به همین سادگی پیش نرفت.در غرب نیوکان ها تجدید سازمان کردند و نهایتا در پاییز ۱۳۹۵ دونالد ترامپ در آمریکا بر سر کار آمد.
ترامپ طبق وعده انتخاباتی از برجام خارج شد و ان را بیهوده دانست..ترامپ و نیوکان ها میدانستن که اگر به ایران امتیاز دهند در مذاکرات آتی دست پایین تری خواهند داشت.تصور ابتدایی شان این بود که اقتصاد ایران در لبه فروپاشی قرار خواهد گرفت و فشارها ایرانیان را وادار خواهد کرد که قرار دادی دراز مدت تر و چرب تر با غرب امضاء کنند.
از این روی دولت بایدن نیز که پس از ترامپ روی کار آمد همان سیاست را ادامه داد.
این که ته این فشارها به کجا ختم خواهد شد چیزی نمیدانم.
اما بر گردیم به انتخابات پیش روی
مسنحضر هستین که چه دیدگاه هایی و با چه رویکرد هایی در انتخابات اخیر حضور دارند و چه منافعی دنبال میکنند..
بنابر این چنانچه هر یک از این رویکرد های متفاوت بر سر کار آیند قطعا سیاست های خود را دنبال میکنند.
چه ان که مصالحه جویان سر کار آیند طریق مذاکره را در پیش میگیرند و چه آن که مبارزه جویان سر کار آیند طریق مبارزه را.
بنابر این ان چه گفته میشود رای من و شما تاثیری در آینده ما ندارد وتمام برنامه ها در اتاق های دربسته نوشته میشود ، صرفا خیال بافی است.

[Davar]

پاسخ : انتخابات زود هنگام ریاست جمهوری تیر ماه 1403