پاسخ : نبض بازار...
سلام
شاهبیت اصلی تغییرات همین بند 11 است. در بازار عادی با نوسان 5 درصد با فرض اینکه نمادی تمام هفته را در صف خرید باشد کل هفته بدون احتساب سود مرکب بازده 25 درصد راداریم.
این نوسانات برای بازار قبل که 10 درصد بود به 50 درصد در هفته میرسید با همان فرضیات البته. که الآن رسیده به 22 درصد برای بازار زرد.
برای نارنجی 18 درصد و برای قرمز 14 درصد.
روال هم به این صورت است که احتمالاً نمادها در روز دوشنبه بتوانند تا 10 درصد نوسان کنند.
نکته مثبت این بند معاملات در همه روزها است. همینکه سازمان از یک اشتباه صرفاً روزهای زوج دست کشید قدم خوبی است
نکته بعد اینکه کسانی که به دنبال سهام بعضاً بنیادی این بازار هستند که غالباً هم در بازار زرد حضور دارند همان 22 درصد عملکرد کفایت میکند و میتوانند به مقصود برسند و از طرفی اگر این فرضیه درست باشد که نوسانات 10 درصدی باعث جذب سفتهبازها و متخلفین شده همین تفاوت 3 درصدی شاید عمل کند.
ولی اشکالی که همواره وجود دارد این است که چرا آن 10 درصد نوسان را در هفته قرار دادهاید؟!
منشأ ایجاد این تفاوتها چیست؟ چرا با معامله گران چنین موضوعاتی را به مشورت نمیگذارید.
از الآن میشود پیشبینی کرد که روزهای حراج پایانی به تعبیر دستورالعمل روزهای داغ سفتهبازان شود. خب چرا تفاوت ایجاد میکنید که قرار باشد مدام قوانین جدید بگذارید و مدام اصلاح کنید.
البته نکته اصلی که دارد نبض بازار پایه را بهشدت میزند، جای دیگری است. که سازمانیها متوجه آن نیستند و دوستان با سوابق بالا هم گو از درکش غافل هستند.
اصلیترین موضوع این بازار بحث شناوری سهام است. نوسان 10 درصد که مال روزهای اخیر نیست. مدتهاست که این بازار بوده ولی داغی ازآنجا شروع شد که قانونگذار خودش با دست خودش ابزاری را در اختیار این شرکتها گذاشته تا اگر عاقل باشند به سروسامان برسند. و آن تجدید ارزیابی داراییها است.
مگر تجدید دارایی چیز تازهای است که این را عنوان میکنم. خیر
ولی تجدید دارایی در کشوری که قریب به 24 سال تورمی را پشت سر گذاشته تراکمی از افزایش نرخ داراییها را رقمزده است.
شاید تا پیش از نیمه دوم سال 97 تنها لک ما بود که توانست مجوز بالای 2000 درصدی تجدید دارایی را بگیرد
ولی در پایان سال 97 تعداد شرکتهای کوچک که میتوانستند از این اهرم استفاده کنند زیاد شد.
قشرین 5 هزار درصد.
سفاسی 2 هزار درصد
وسدید 4 هزار درصد
فبیرا 2 هزار درصد
...
این روزها هم بهکرات تجدید دارایی بالای 5 هزار درصدی شنیده میشود.
حالا مگر این کار عیبی دارد؟ خیر
سازمان خود را برای چنین مواقعی آماده نکرده بود.
رقیق شدن سهام شرکتها بعد از اعمال افزایشهای بالای 1000 درصدی باعث توجه مخاطب معقول و غیرمعقول بازار شد.
تپکو را ببینید. با چه حجمی معامله میشود.
این حجم از سهام در یک بازه زمانی یکیدوماهه توسط برخی جمعآوری میشود و آماده یک صعود حسابی میگردند.
این اتفاق در مورد چندین نمادی که نام بردم انجامشده.
تا پیشازاین واقعه معاملات بازار پایه بهشدت کم رونق بود چراکه سهم شناوری در اختیار افراد نبود. غالباً سهام دست کسانی بود که بهصورت بلندمدت جایی برای خود در میان سهامدار حقوقی پیداکرده بودند و تمایلی هم به سفتهبازی نداشتند. پول بادآورده که احتمالاً به توصیه در یک سهم پارک شده بود.
تجدید ارزیابی غول شناوری سهام این شرکت را به جنبوجوش درآورد و دامن دیگر سهام این بازار را گرفت.
در اصل توسط Mehdi1400 پست شده است
View Post
شاهبیت اصلی تغییرات همین بند 11 است. در بازار عادی با نوسان 5 درصد با فرض اینکه نمادی تمام هفته را در صف خرید باشد کل هفته بدون احتساب سود مرکب بازده 25 درصد راداریم.
این نوسانات برای بازار قبل که 10 درصد بود به 50 درصد در هفته میرسید با همان فرضیات البته. که الآن رسیده به 22 درصد برای بازار زرد.
برای نارنجی 18 درصد و برای قرمز 14 درصد.
روال هم به این صورت است که احتمالاً نمادها در روز دوشنبه بتوانند تا 10 درصد نوسان کنند.
نکته مثبت این بند معاملات در همه روزها است. همینکه سازمان از یک اشتباه صرفاً روزهای زوج دست کشید قدم خوبی است
نکته بعد اینکه کسانی که به دنبال سهام بعضاً بنیادی این بازار هستند که غالباً هم در بازار زرد حضور دارند همان 22 درصد عملکرد کفایت میکند و میتوانند به مقصود برسند و از طرفی اگر این فرضیه درست باشد که نوسانات 10 درصدی باعث جذب سفتهبازها و متخلفین شده همین تفاوت 3 درصدی شاید عمل کند.
ولی اشکالی که همواره وجود دارد این است که چرا آن 10 درصد نوسان را در هفته قرار دادهاید؟!
منشأ ایجاد این تفاوتها چیست؟ چرا با معامله گران چنین موضوعاتی را به مشورت نمیگذارید.
از الآن میشود پیشبینی کرد که روزهای حراج پایانی به تعبیر دستورالعمل روزهای داغ سفتهبازان شود. خب چرا تفاوت ایجاد میکنید که قرار باشد مدام قوانین جدید بگذارید و مدام اصلاح کنید.
البته نکته اصلی که دارد نبض بازار پایه را بهشدت میزند، جای دیگری است. که سازمانیها متوجه آن نیستند و دوستان با سوابق بالا هم گو از درکش غافل هستند.
اصلیترین موضوع این بازار بحث شناوری سهام است. نوسان 10 درصد که مال روزهای اخیر نیست. مدتهاست که این بازار بوده ولی داغی ازآنجا شروع شد که قانونگذار خودش با دست خودش ابزاری را در اختیار این شرکتها گذاشته تا اگر عاقل باشند به سروسامان برسند. و آن تجدید ارزیابی داراییها است.
مگر تجدید دارایی چیز تازهای است که این را عنوان میکنم. خیر
ولی تجدید دارایی در کشوری که قریب به 24 سال تورمی را پشت سر گذاشته تراکمی از افزایش نرخ داراییها را رقمزده است.
شاید تا پیش از نیمه دوم سال 97 تنها لک ما بود که توانست مجوز بالای 2000 درصدی تجدید دارایی را بگیرد
ولی در پایان سال 97 تعداد شرکتهای کوچک که میتوانستند از این اهرم استفاده کنند زیاد شد.
قشرین 5 هزار درصد.
سفاسی 2 هزار درصد
وسدید 4 هزار درصد
فبیرا 2 هزار درصد
...
این روزها هم بهکرات تجدید دارایی بالای 5 هزار درصدی شنیده میشود.
حالا مگر این کار عیبی دارد؟ خیر
سازمان خود را برای چنین مواقعی آماده نکرده بود.
رقیق شدن سهام شرکتها بعد از اعمال افزایشهای بالای 1000 درصدی باعث توجه مخاطب معقول و غیرمعقول بازار شد.
تپکو را ببینید. با چه حجمی معامله میشود.
این حجم از سهام در یک بازه زمانی یکیدوماهه توسط برخی جمعآوری میشود و آماده یک صعود حسابی میگردند.
این اتفاق در مورد چندین نمادی که نام بردم انجامشده.
تا پیشازاین واقعه معاملات بازار پایه بهشدت کم رونق بود چراکه سهم شناوری در اختیار افراد نبود. غالباً سهام دست کسانی بود که بهصورت بلندمدت جایی برای خود در میان سهامدار حقوقی پیداکرده بودند و تمایلی هم به سفتهبازی نداشتند. پول بادآورده که احتمالاً به توصیه در یک سهم پارک شده بود.
تجدید ارزیابی غول شناوری سهام این شرکت را به جنبوجوش درآورد و دامن دیگر سهام این بازار را گرفت.
نظر