"" شغل اصلی بچه های بورسی چیه؟؟؟ ""

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • sohrab142
    عضو عادی
    • Nov 2010
    • 83

    #181
    سهراب هستم از نور مازندران لیسانس حسابداری و فوق لیسانس مدیریت سابقه ورود به بورس از سال 73 با خرید سهام سرمایه گذاری ملی که آنوقت حدود 100درصد سود کرده بودم که شروع خوبی بود
    آرزوی سلامتی را برای همه دوستان دارم

    نظر

    • sofia
      عضو عادی
      • May 2011
      • 170

      #182
      :x:xصوفیا هستم کارشناس مامایی فارغ تحصیل 77 منبع درامدم مطبم است و صرفا در سال 89برای هیجان وارد بورس شدم و البته هیجانش کمی زیاد است :D:Dولی من دوستش دارم واز تمامی دوستان این سایت بخصوص پانی عزیز تشکر میکنم:*:*

      نظر

      • rajabnejad
        عضو فعال
        • Jan 2012
        • 4331

        #183
        در اصل توسط sofia پست شده است View Post
        :x:xصوفیا هستم کارشناس مامایی فارغ تحصیل 77 منبع درامدم مطبم است و صرفا در سال 89برای هیجان وارد بورس شدم و البته هیجانش کمی زیاد است :D:Dولی من دوستش دارم واز تمامی دوستان این سایت بخصوص پانی عزیز تشکر میکنم:*:*
        شما دیگه چرا ؟کارتون که به اندازه کافی هیجان داره ...:((:(( هم جیغ داره هم فریاد;)
        هرگاه زندگی را جهنم دیدی, سعی کن پخته بیرون آیی, سوختن رو همه بلدند ....

        نظر

        • سهامدار 67
          عضو فعال
          • Jan 2011
          • 3443

          #184
          با سلام: بنده هم عیسی هستم افسر کشتیرانی از اواخر سال 67 تا به الان در بورس فعالم البته دو سالی میشه که حرفه دریانوردی را فعلآ گذاشتم کنار و بطور جدی در بورس فعالم 41 سال سن دارم و در مهرشهر کرج زندگی میکنم تحصیلاتم را در مقطع کارشناسی دریانوردی یا همان مهندسی دریایی در کشور بلژیک گذراندم.به مقدار کمی هم در بازارهای موازی طلا( وآتی ) و ملک نیز فعالیت دارم .هر چند بناچار باید اعتراف کرد گرچه برای بسیاری از فعالین بورس سال 90 سیاه ترین سالی بود که در طی این چند سال اخیر تجربه شد و آن هم به دلایل متعدی چون دعواهای سیاسی و اختلاس 3000 میلیاردی و مسائل دیگر که در کل بر بازار تاثیر منفی گذاشت و در نهایت باعث نزول شدید قیمت سهمها خصوصآ در بعضی از گروهها و کلیت بازار شده و متاسفانه باعث متضرر شدن بسیاری از سهامداران از جمله بعضی از دوستان بنده گردید ولی بنده به امسال و آینده بورس خوشبین می باشم.
          آخرین ویرایش توسط سهامدار 67؛ 2012/04/30, 17:33.

          نظر

          • sofia
            عضو عادی
            • May 2011
            • 170

            #185
            در اصل توسط rajabnejad پست شده است View Post
            شما دیگه چرا ؟کارتون که به اندازه کافی هیجان داره ...:((:(( هم جیغ داره هم فریاد;)
            راستش آدم تو مطب با افراد بیماروبیشتر مواقع ناراحت برخورد میکنه :((:((که تو درازمدت باعث کسلی میشه وآدم نیاز به تغییر روند داره ;)ومن بورس را انتخاب کردم:d:d

            نظر

            • ماهور
              عضو فعال
              • Feb 2011
              • 1239

              #186
              در اصل توسط نرگس پست شده است View Post
              چرا تاریخ عضویت بعضیا1348؟
              مثل مال من :-?:-?
              شاید متولد سال 48 هستیم =)):d
              چو قسمت ازلی بی حضور ما کردند
              گر اندکی نه به وفق رضاست خرده مگیر...

              نظر

              • behnam
                عضو فعال
                • May 2011
                • 9603

                #187
                در اصل توسط ماهور پست شده است View Post
                مثل مال من :-?:-?
                شاید متولد سال 48 هستیم =)):d
                این نشون میده ما اولین افرادی هستیم که در یک فروم بورسی عضو شدیم
                با 43 سال سابقه ::Od
                من از طرف همه به خودمون تبریک میگم =))
                افراد موفق کارهای متفاوت انجام نمی دهند، بلکه کارها را به گونه ای متفاوت انجام می دهند.
                (کوروش بزرگ)

                نظر

                • آمن خادمی
                  مدیر
                  • Jan 2011
                  • 5243

                  #188
                  در اصل توسط ماهور پست شده است View Post
                  مثل مال من :-?:-?
                  شاید متولد سال 48 هستیم =)):d
                  ماهور جونم خدا نکنه یه روزی ما متولد 48 بشیم و عقلمون در جا بزنه عزیزم.. بزار حساب و کتاب کنم متولد 48 یعنی چند سال ؟؟؟یعنی 43 سال.............اوووووووووووووووووووووووووووووووو ..خیلی زیادددددددددددددددده...
                  می دونی تا اون موقع چند تا کتاب خوندیم،چندصدتا آدم خوب و بد دیدیم؛چقدر مرام و معرفت از پدرامون یاد گرفتیم و بزرگ شدیم؟؟ چقدر پخته و جافتاده شدیم ؟؟یه 14 سالی وقت داریم؛ البته من
                  مثل اون تبلیغ صاایران نباید بشیم .... که ملت پشت سرمون بگن هر روز بدتر از دیروز ...
                  to continue, please follow me on my page

                  نظر

                  • rezael
                    عضو فعال
                    • Nov 2011
                    • 385

                    #189
                    در اصل توسط the.end پست شده است View Post
                    سلام
                    علی هستم
                    22 سالمه
                    دانشجوی رشته مهندسی مواد در مقطع کارشناسی ارشد
                    سال 88 بود که به توصیه یکی از دوستام وارد بورس شدم و دیگه نتونستم ازش خارج شم !!!
                    واسه همه ی شما دوستان عزیزم آرزوی موفقیت و سلامتی دارم
                    آفرین رنج سنیت خیلی خوبه واس فعالیت در بورس
                    پیامبر اسلام فرمودند: آنکه بدون علم به عمل برخیزد، پیش از آنکه اصلاح کند باعث تباهی می شود.

                    نظر

                    • rezael
                      عضو فعال
                      • Nov 2011
                      • 385

                      #190
                      رضا 27 ساله مهندس !!!

                      خلاصه !!!
                      پیامبر اسلام فرمودند: آنکه بدون علم به عمل برخیزد، پیش از آنکه اصلاح کند باعث تباهی می شود.

                      نظر

                      • نرگس
                        عضو جدید
                        • Apr 2012
                        • 7

                        #191
                        در اصل توسط آمن پست شده است View Post
                        ماهور جونم خدا نکنه یه روزی ما متولد 48 بشیم و عقلمون در جا بزنه عزیزم.. بزار حساب و کتاب کنم متولد 48 یعنی چند سال ؟؟؟یعنی 43 سال.............اوووووووووووووووووووووووووووووووو ..خیلی زیادددددددددددددددده...
                        می دونی تا اون موقع چند تا کتاب خوندیم،چندصدتا آدم خوب و بد دیدیم؛چقدر مرام و معرفت از پدرامون یاد گرفتیم و بزرگ شدیم؟؟ چقدر پخته و جافتاده شدیم ؟؟یه 14 سالی وقت داریم؛ البته من
                        مثل اون تبلیغ صاایران نباید بشیم .... که ملت پشت سرمون بگن هر روز بدتر از دیروز ...
                        آمن عزیز
                        مگه تا 43سالگیمون چه قدر راهه؟:-/مگه این بیست و چند سال خیلی طول کشید؟
                        بنشین برلب جوی و گذر عمر ببین.

                        نظر

                        • Anssa
                          عضو عادی
                          • Feb 2012
                          • 63

                          #192
                          احمد هستم از مشهد
                          درگير ارشد ميكروبيولوژي ام
                          28 سالمه و فعلا نياز مالي ندارم و به غير از درس تمام وقت تمركزم در بورسه البته قبلش روزي 12 ساعت توي فيسبوك بودم و چند تا گروه و پيج مديريت مي كردم كه ديگه حضورمو كمتر كردم چون اين روزاي آخر تجـــــــــــــرد هم داره يواش يواش مي گذره و بايد به فكر اقتصاد خانواده بود....

                          از اين گروه چيزاي خوبي ياد گرفتم و سعي مي كنم اگه نكته اي ياد بگيرم كه به درد دوستان بخوره توي اين انجمن بگم :)

                          شاد باشيد.... ;;)

                          نظر

                          • payan
                            عضو عادی
                            • Apr 2011
                            • 148

                            #193
                            در اصل توسط نرگس پست شده است View Post
                            آمن عزیز
                            مگه تا 43سالگیمون چه قدر راهه؟:-/مگه این بیست و چند سال خیلی طول کشید؟
                            بنشین برلب جوی و گذر عمر ببین.
                            انگار دیروز بود 17 یا 18 سالم بود و همیشه آرزو میکردم 24 ساله بشم . خوش تیپ بشم . بزرگ بشم ...
                            ولی حیف که یه وقت به تقویم نگاه کردم دیدم از 24 سالکی ام 16 سالم گذشته . هیچ نفهمیدم چطور گذشت .
                            ولی خاطره هاش خیلی قشنگه ...
                            پیرشید جوونا
                            همچیییییییین ، انگاری من پیرم:d:d:d
                            تقدیر , تقویم انسانهای عادی و تغییر , تدبیر انسانهای عالی است ...

                            نظر

                            • saeed_kazemiyan
                              عضو جدید
                              • Apr 2011
                              • 19

                              #194

                              سعید هستم
                              31 ساله
                              فوق دیپلم حسابداری
                              کرمانشاه
                              کارمند بیمه آسیا
                              از سال 89 در بورس فعالیت می کنم

                              نظر

                              • مهربان
                                عضو فعال
                                • Mar 2011
                                • 1675

                                #195
                                ....مهربانم....قطره بارانم...سوسکم...:D...متولد اول اذر 56....سنه 17 جمادی الاول 1389...4 اوگوست 1979....2585 یزدگردی....14 برومیر مطابق با تقویم انقلاب فرانسه....خلاصه کاری نداریم ما اومدیم دیگه...به هر چیزی میخورم بجز پزشک...از هنر پیشه سینما بگیر تا دوبلور وخواننده و مواد فروش بگیر تا راهزنو قطاع الطریق به من چسبوندن...دشمن غریزی سهم بندازو سهم چاق کنو سفته بازو کفتر بازو تل باز....
                                ...چندین مدالو کاپ و لوح تقدیر :D:Dاز مبارزاتم در فرومهای مختلف بورسی به ارمغان دارم و بارها در تالارهای مختلف در مقاطع زمانی خاص تاریخ ساز شدم.....اهم اونها نابود کردن تالار بورس بمدت 4 روز طوری که سایت تعطیل شد...5 بار بسته شدن ایدی در سایت بورکس علیرغم اینکه فرزاد نون قندی رفیق فاب منه....فحش کاری با نصف تحلیلگرای الکی تالارها و قرار دعوا گذاشتن...باور کنید با حمید اعرابی قرار خون گذاشتم سالعت 4 شب که کاظم نانچکو واسطه شد.....البته حمید الان از دوستای خوبو عزیز منه....فقط یه مقدار دودره و بیو جدانه که من برا همین بیشتر از قبل دوسش دارم...
                                ...حالا میگید شغلم چیه...هیچی ...الکی الکی...اقایون بخونند ..می ..می...پزشک شدم...بی هیچ علت خاص و دلیل مشخصی...اینرشته رو از مولای جان و جهانم ابا عبدالله دارم...بعدا قضیه اشو مفصل براتون تعریف میکنم...تا جونتون در اد...;)...البرز درس خوندم...سال سوم کمترین نمره انضباط یه بخشو گرفتم...از بس از دیوار دبیرستان میپریدم میرفتم جلوی دبیرستان دخترانه....یاد پریناز بخیر...هییی... چقدر مثبت بودم اونروزا....B-)..میخواستم مرد زندگیش بشم...سعادت نصیبش نشد....خدا از ناظم سال 4 نگذره انقدر منو با خط کشو کابل زد..همشم بخاطر فرار ازم درسه... دستش زیر ساطور....
                                ....پزشکیرو دانشگاه ازاد تهران خوندم...بهترین دوران زندگی من بود....و فراموش نشدنی....چقدر بخشارو دودر میکردیم...کار عملیم 20 بود...بخیه سوند ختنه cpr....فقط یه بار افتادم اونم اناتومی عملی تنه بود سال 3...تموم شد رفتیم لرستان...اخه عاشق شده بودم شیکست عشقی خوردم گفتم برم یه جایی خودمو گم و گور کنم....اما ..نم پاره شد...اخه بگو کسی بخاطر دختر جلای وطن میکنه....هر شب فحشش میدم......شرمنده ام...من دروغ تو خونم نیست...پدرم لرستان دراومد 4 سال...در عین اینکه بهترین دوران زندگیم بود...اونجا از سوسولی دراومدم مرد شدم....قبلش سیبیل داشتم ولی مرد نبودم...ولی اونجا مرد شدم...
                                ...اونجا همه چی یاد گرفتم...صداقت..مردی...روراستی...کلی حرف زشت وفحشای چارواداری و حرکات قبیح یاد گرفتم...خیلی بدردم خورد....:D...و البته الانم میخوره...
                                ....بورسم از سال اول دانشگاه....18 ساله که بورس بازم...واقعنا...جدی میگم....سابقه ام از همه تون بیشتره...اما قد کلمم از صورتای مالی و تکنیک مکنیک سرم نمیشه....بزار برم بالا رو بخونم ببینم بقیه دیگه چی نوشتن...
                                ...بچه ندارم...البته زن هم ندارم...ولی نمیدونم شاید بچه داشته باشم...ولی چطور ممکنه؟...اخه زن ندارم...حالیم نمیشه...
                                .....اولین سهمی که خریدم ازمایش بود...بعد گروه بهمن...سود های هنگفت و ضررهای هنگفت گردم.....صبحها مسوول فنی یه کلینیک ترک اعتیادم بعد از ظهر هم میرم بیمارستانی کلینیکی درمانگاهی کشیک میدم....خلاصه زندگی میگذره...توقع زیادی از سرزمین ادما نداریم....
                                ....به عدد موهای سرم دوست و رفیق دارم....از رییس شرکتو کارگزار و ابدارچی و تحلیلگر تکنیکال کارو فاندامنتال کار و گچ کارو بنا و....خلاااصهه...
                                ...ایدی مهربان پسر منه....با همین وضعیت نامانوس و بیقاعده خلقش کردم و پرورشش دادم و بزرگش کردم و به اینجور نوشتن و نثر عادتش دادم و اصرار دارم....
                                ...مخلص همه تونم هستم...صداقت بی ریایی و رک بودن رو دوست دارم...پولم خیلی دوست دارم....
                                ...میمیرم برا این تاپیکای معارفه...هی میشینی خالی بندی مینویسی از خودت تعریف میکنی...بقیه رم گاگول فرض میکنی......:D;):x.....
                                [B]....ای امید لحظه های ناگزیر.....ساقی بی دست دستم رابگیر....

                                نظر

                                در حال کار...
                                X