کاربران گرامی بورسی، با توجه به تغییرات اخیر سایت در صورت وجود هر گونه مشکل در استفاده از سایت (درج پیام، عضویت و...) با ایمیل boursy.com[@]gmail.com در ارتباط باشید یا موضوع را در تاپیک «شما بگویید...» درج کنید.
چاه است و راه و دیده ی بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
درود بر کاربر چستر گرامی،
در اثر تایپ زیاد و کار با گوشی های هوشمند که وزنی بین 200 تا 220 گرم دارند به انواع سندروم ها و بلایایی که میشه برای دست نام برد دچار شده ام....از سندروم کارپال تونل بگیرید الی تنیس البو!
نوشتن برام بسیار مشکله....اما در مجموع در سایت فعالم و اوقاتی که بتونم و چیزی برای عرضه باشه می نویسم و در دیگر مواقع از نوشته های شما و دوستان بهره می برم....
فول سهمم و به همراه الباقی سهامداران از "حمیمِِ آن" بازار سرمایه رفع استسقا میکم!
.................
نوروز باستانی و فرا رسیدن بهار را همینجا خدمت شما و الباقی دوستان تبریک عرض می کنم و امیدوارم سال خوبی رو شروع کنیم....
سلامت و پایدار باشید.
زی تیر نگه کرد پر خویش بر او دید***گفتا ز که نالیم که از ماست که بر ماست
چاه است و راه و دیده ی بینا و آفتاب
تا آدمی نگاه کند پیش پای خویش
درود بر کاربر چستر گرامی،
در اثر تایپ زیاد و کار با گوشی های هوشمند که وزنی بین 200 تا 220 گرم دارند به انواع سندروم ها و بلایایی که میشه برای دست نام برد دچار شده ام....از سندروم کارپال تونل بگیرید الی تنیس البو!
نوشتن برام بسیار مشکله....اما در مجموع در سایت فعالم و اوقاتی که بتونم و چیزی برای عرضه باشه می نویسم و در دیگر مواقع از نوشته های شما و دوستان بهره می برم....
فول سهمم و به همراه الباقی سهامداران از "حمیمِِ آن" بازار سرمایه رفع استسقا میکم!
.................
نوروز باستانی و فرا رسیدن بهار را همینجا خدمت شما و الباقی دوستان تبریک عرض می کنم و امیدوارم سال خوبی رو شروع کنیم....
سلامت و پایدار باشید.
zorba ی گرامی تبریک سال نو من را پذیرا باشید امیدوارم در سال جدید سلامت و تندرست و برقرار باشید.
.
سال نو همه ی دوستان مبارک . برقرار و شاد باشید و کمک به کسایی که توو این موج تورمی فرسنگ ها از حداقل خواسته هاشون فاصله گرفتند و فقط رویاهاشون زیاد تر شد فراموش نکنید...
محدوده 274 تا 357 میلیارد دلار، سقف کانال فعلی نقدینگی کل کشور هست
در صورت رسیدن به این حدود حتما باید نزولی شود واین یعنی بازجهش بسیار بزرگ ارزی در این محدوده اتفاق می افتد
الان نقدینگی کل بالغ بر 3200 هزار میلیارد تومان هست که با تقسیم برقیمت دلار 25 هزار تومانی میشود: 128 میلیارد دلار.
با توجه به رشد حدود 25% سالیانه و اینکه عدد فعلی 128 تا سقف یعنی محدوده (357 تا 274) ، بیش از 100% فاصله دارد که حدود 4 سال زمان میبرد
البته درمحدوده 195 هم شاید بازی داشته باشد ولی جهش بزرگ اصلی همان است که در بالا ذکر شد
بااین حساب ساده و قاطع، اعدادمانند دلار 8000 تومانی به تاریخ پیوسته.چرا که به معنای نقدینگی 400 میلیارد دلاری هست که با سقف کانال نقض فرض میکند
البته گفته های فوق بر اساس روند عملکرد 32 ساله ی اخیر است. در صورت تغییر رویه ، آنچنان که در پست های گذشته ی همین تالار عرض کردم امکان دارد نقدینگی دلاری بالای حتی 600 میلیارد دلاری برسد اما اصلا جهش ارزی نذاشته باشیم(یعنی کشور واقعا پولدار شود) که این مستلزم اصلاحاتی است که با این دولتها و این مجلس ها و این جهت دهی های رهبری در سخنرانی دیروز، احتمالش صفر است.بنابراین بهتره گفته های نمودار فوق را قاطعانه حتمی بدانیم.
البته البته، اعداد، دولت آخری( روحانی ) را به شکل متمایزی ضعیفتر نشان میدهد. آدم احساس چندش آوری میکند
"بدبختی اجتماعی" اینجاست که با حمایت جاهلانه ی تهرانی ها رییس جمهور شد. این نشان می دهد "مدنیت بیشتر"، کمکی به انتخاب بهتر بین "بد و بدتر" نبود
این یعنی جامعه ی ایران فاصله ی زیادی تا بلوغ فکری در مسائل اقتصادی دارد. گلوی انسان پر از بغض می شود
به حاک ایران قسم میخورم، تمام کلمات این پست را بدون قصد و غرض نوشتم.از همه ی اینها بدتر بالغ بر 90% مشکلات ، فقط راه حل داخلی دارد و هیچ ربطی به تحریم ندارد.
بگذریم....
علی رغم اینکه دولت تمام تلاش خودش را برای تثبیت قیمت ارز تا انتخابات انجام میده ولی اگر روابط بین الملل بهبود پیدا نکنه دلار ممکنه ۳۰ را رد کنه حتی در همین دولت...
درود فراوان
و سپاس بابت به اشتراک گذاشتن نسبتی چنین با اهمیت (کاش میگفتین چه پلتفرمی این نسبت رو در اختیار میگذاره)
اما در باب نتیجه گیریهایی که به استناد تغییر این نسبتها در طول این 32 سال مطرح کردین سوالاتی پیش میاد که در متن به مبناشون اشاره ای نکردین و خب جسارت میکنم و مطرح میکنم
محدوده 274 تا 357 میلیارد دلار، سقف کانال فعلی نقدینگی کل کشور هست
در صورت رسیدن به این حدود حتما باید نزولی شود واین یعنی بازجهش بسیار بزرگ ارزی در این محدوده اتفاق می افتد
چرا حتما باید نزولی شود؟ این رو بر مبنای تکرار پذیری نمودار میفرمایین یا بنا به دانش زمینه ای اقتصاد کلان؟ به عبارتی دیگر چرا آنچه در سال 93-94 رخ داد و سقف پیشین نمودار در سال 90 فتح شد ، نشود؟ یعنی به نظر یک بار رخداد یک امر مبنای استقرایی کافی برای حکم صادر کردن در باب اینکه مجددا آن امر تکرار میشود نیست، چه برسد به اینکه در این نمودار اصلا امری تکرار نشده (واکنش به سقف را عرض میکنم) که انتظار تکرارش را داشته باشیم...نتیجتا گمانم این حکم که "حتما باید نزولی شود" را بر مبنای دانش زمینه ای دیگری که در متن تصریح نشده بیان کرده اید...لطف میکنید اگر شفافش کنید.
الان نقدینگی کل بالغ بر 3200 هزار میلیارد تومان هست که با تقسیم برقیمت دلار 25 هزار تومانی میشود: 128 میلیارد دلار.
با توجه به رشد حدود 25% سالیانه و اینکه عدد فعلی 128 تا سقف یعنی محدوده (357 تا 274) ، بیش از 100% فاصله دارد که حدود 4 سال زمان میبرد
البته درمحدوده 195 هم شاید بازی داشته باشد ولی جهش بزرگ اصلی همان است که در بالا ذکر شد
سوال اساسی تر اینکه چرا اصلا فکر میکنید نوسان آتی در جهت بازی کردن با سقف باشد و نه بازی کردن با کف؟! یعنی چرا فکر میکنید اساسا دلار مدتی (مثلا 3 یا 4 سال) در محدوده ی فعلی کنترل میشود و نتیجتا نقدینگی دلاری به سقف میرسد و سپس مجدد بر میگردیم همینجا؟ چرا این گزینه که نقدینگی دلاری به مثلا 30 و 20 و 10 واحد برسد فکر نمیکنید؟ یا شاید فکر میکنید و آن را اصلا شایسته جدی گرفتن نمیبینید! جسارت است، اما احیانا به این خاطر که سناریوهای فوق الذکر یعنی دلار 100 تا 300 هزار تومنی و این سخنِ شاذ و نادریست؟ و این روزها سخن از تفاهم و مذاکره است؟
به هر روی، درین باب هم که چه طور این سناریوها را رد میکنید و یا به هر طریق جدی نمیگیرید هم ، خوب است اگر شفاف سازی نمایید.
سپاس فراوان
Dexter is to kill killers
DEXTEROUS too
من خار به چشمان یک عده قرمساقم
درود فراوان
و سپاس بابت به اشتراک گذاشتن نسبتی چنین با اهمیت (کاش میگفتین چه پلتفرمی این نسبت رو در اختیار میگذاره)
اما در باب نتیجه گیریهایی که به استناد تغییر این نسبتها در طول این 32 سال مطرح کردین سوالاتی پیش میاد که در متن به مبناشون اشاره ای نکردین و خب جسارت میکنم و مطرح میکنم
چرا حتما باید نزولی شود؟ این رو بر مبنای تکرار پذیری نمودار میفرمایین یا بنا به دانش زمینه ای اقتصاد کلان؟ به عبارتی دیگر چرا آنچه در سال 93-94 رخ داد و سقف پیشین نمودار در سال 90 فتح شد ، نشود؟ یعنی به نظر یک بار رخداد یک امر مبنای استقرایی کافی برای حکم صادر کردن در باب اینکه مجددا آن امر تکرار میشود نیست، چه برسد به اینکه در این نمودار اصلا امری تکرار نشده (واکنش به سقف را عرض میکنم) که انتظار تکرارش را داشته باشیم...نتیجتا گمانم این حکم که "حتما باید نزولی شود" را بر مبنای دانش زمینه ای دیگری که در متن تصریح نشده بیان کرده اید...لطف میکنید اگر شفافش کنید.
سوال اساسی تر اینکه چرا اصلا فکر میکنید نوسان آتی در جهت بازی کردن با سقف باشد و نه بازی کردن با کف؟! یعنی چرا فکر میکنید اساسا دلار مدتی (مثلا 3 یا 4 سال) در محدوده ی فعلی کنترل میشود و نتیجتا نقدینگی دلاری به سقف میرسد و سپس مجدد بر میگردیم همینجا؟ چرا این گزینه که نقدینگی دلاری به مثلا 30 و 20 و 10 واحد برسد فکر نمیکنید؟ یا شاید فکر میکنید و آن را اصلا شایسته جدی گرفتن نمیبینید! جسارت است، اما احیانا به این خاطر که سناریوهای فوق الذکر یعنی دلار 100 تا 300 هزار تومنی و این سخنِ شاذ و نادریست؟ و این روزها سخن از تفاهم و مذاکره است؟
به هر روی، درین باب هم که چه طور این سناریوها را رد میکنید و یا به هر طریق جدی نمیگیرید هم ، خوب است اگر شفاف سازی نمایید.
سپاس فراوان
سلام عزیز.احوال روحی درستی ندارم اما در حد چند سطر به جهت رعایت "ادب پاسخ دادن" مینویسم
اول به نظرم خودتان کاملا واقفید.بنده حقیر را محک میزنید. و اما بعد:
اصلا بحث تکنیکال نیست که آینده را با نمودار گذشته پیشبینی کنیم. آخه نقدینگی یک کشور که تکنیکال بردار نیست.وابسته به پارامترهای اقتصادی است.
آن نمودار که دیدید حاصل از به هم پیوستن 30 40 تا نقطه است که دائما هم از مبانی رسمی کشور اعلام شده (که من هم جایی دیدمش خب معتبر بود). بقیه ش هم ریاضیات ساده است.
بقیه ش مباحث ابتدایی اقتصاد کلان است
وقتی رشد نقدینگی از رشد اقتصادی کشور بیشتر شود نتیجه ش می شود تورم.در این 47 سال میانگین رشد نقدینگی بالای 25% و میانگین رشد اقتصادی حدود 2% بوده .
خب مسلمه که تفاوت اینها که محدوده 22% هست میشود میانگین تورم سالانه.
بنابراین اگر جهش ارزی ایجاد نکنند و قیمت ها را با نرخ جدید ارز هماهنگ نسازند مشکلات غیر قابل کنترلی بوجود میآید که اولین آنها قاچاق انواع محصولات به خارج و بعضی به داخل خواهد بود. بقیه ش بماند...
از طرفی اقتصاد ایران در این ده سال ، عادت کرده به عددهای بالای 300 میلیارد دلار برای GDP . باید یک تناسبی معقولی بین محدوده ی نوسان نقدینگی ( کف تا سقف) و GDP باشد .
آخه نمیشه که برادر من نقدینگی بشه مثلا 30 میلیارد دلار که فرمودید، بعد GDP پانصدمیلیارد دلار باشه. همه ی شرکت ها ورشکسته می شوند بله اونوقت میشه.
خب مغلومه که اون اعداد پایینی که فرمودید محلی از اعراب ندارند
ثبات اقتصادي در ايران و كاهش نرخ تورم مستلزم کنترل نرخ رشد نقدينگي و آن نيز نيازمند استقلال بانك مركزي، اصلاح ساختار نظام بانكي، افزايش انضباط مالي، اصلاح ساختار بودجه دولت و كاهش هزينههاي دولت است.دقیقتر بگویم اصلاح نظام مالیاتی را میطلبد. مبارزه ملی با قاچاق را میطلبد .بانکداری باسود زیر 5% را میطلبد.
خب مطالب فوق نه به طور جدی و هماهنگ در دستور کار مجلس است . دولت هم که فقط به فکر گذران امروز به هر ترفندی است رهبری هم که در سخنرانیش اصلا و ابدا به مشکل "مشکلات مدیریتی" آنگونه که در چند سطر بالا نوشتم حتی اشاره یی هم نداشت.
حالا من به چه امیدی باید منتظر تقویت ریال در برابر دلار باشم.
راستش بگم همون 4سالی هم که برای جهش نرخ دلار گفتم هم در صورتی که یکی مثل روحانی سر کار بیاد ممکنه تبدیل به 2 سال بشه.
هیچی ربطی به تحریم ها هم نداره. آخه اون چیزهایی که ما میخوایم و در بالا اشاره کردم و ایجاد ثبات اقتصادی می کنه الان هم در دسترسه .
وگرنه تحریرمها رو بردارن 10 برابر ش هم زیادی به ایران بدن . اقتصاد ایران با این ساختار و مدیریت، مثل سیاهچاله ،همهش رو میبلعه وضع بدتر میشه که بهتر نمیشه.
سعی کردم جواب دهم. البته نامرتب است و احتیاج به دقت بیشتر.
کاش بنده هم مثل اکثر حضرات اینجا ، معامله گری میدانستم
به روندها نگاه کنید. سال 92 نقدینگی 65% نسبت به GDP بود سال 98 از GDP هم زد جلو .
حالا ببینید کجای کار هستیم با این گندی که روحانی زد.
بعد میگن مودب باش فحش نده.
سلام عزیز.احوال روحی درستی ندارم اما در حد چند سطر به جهت رعایت "ادب پاسخ دادن" مینویسم
اول به نظرم خودتان کاملا واقفید.بنده حقیر را محک میزنید. .
@};- درود به شما
دخل و تصرفی در کائنات که از دستم بر نمیاد، اما آرزو میکنم حالتون بهتر بشه@};-
در مورد "واقف بودن" که حدس زدین، نه راستش، سوالی واقعی بود که مطرح کردم، و خب ممنون که جوابی واقعی گرفتم.
و اما بعد:
اصلا بحث تکنیکال نیست که آینده را با نمودار گذشته پیشبینی کنیم. آخه نقدینگی یک کشور که تکنیکال بردار نیست.وابسته به پارامترهای اقتصادی است.
آن نمودار که دیدید حاصل از به هم پیوستن 30 40 تا نقطه است که دائما هم از مبانی رسمی کشور اعلام شده (که من هم جایی دیدمش خب معتبر بود). بقیه ش هم ریاضیات ساده است.
بقیه ش مباحث ابتدایی اقتصاد کلان است
وقتی رشد نقدینگی از رشد اقتصادی کشور بیشتر شود نتیجه ش می شود تورم.در این 47 سال میانگین رشد نقدینگی بالای 25% و میانگین رشد اقتصادی حدود 2% بوده .
خب مسلمه که تفاوت اینها که محدوده 22% هست میشود میانگین تورم سالانه.
بنابراین اگر جهش ارزی ایجاد نکنند و قیمت ها را با نرخ جدید ارز هماهنگ نسازند مشکلات غیر قابل کنترلی بوجود میآید که اولین آنها قاچاق انواع محصولات به خارج و بعضی به داخل خواهد بود. بقیه ش بماند
به عبارتی منظورتون اینه که با توجه به ساختارهای موجود و مشکلاتی که پیش میاد و سطحی از مدیریت که در برابرشون ممکن خواهد بود اساسا، نمیشود که نقدینگی دلاری از مثلا 354 واحد بالاتر بره و جهش ارزی مجددی نداشته باشیم؟ درسته؟ به عبارتی مبنای اهمیت یافتن اون سطح 354 واحد این هست که به تجربه دریافته اید اونجا جایی ست که دیگه روال امور از دست خارج میشه، آره؟
از طرفی اقتصاد ایران در این ده سال ، عادت کرده به عددهای بالای 300 میلیارد دلار برای GDP . باید یک تناسبی معقولی بین محدوده ی نوسان نقدینگی ( کف تا سقف) و GDP باشد .
آخه نمیشه که برادر من نقدینگی بشه مثلا 30 میلیارد دلار که فرمودید، بعد GDP پانصدمیلیارد دلار باشه. همه ی شرکت ها ورشکسته می شوند بله اونوقت میشه.
خب مغلومه که اون اعداد پایینی که فرمودید محلی از اعراب ندارند
یعنی به عبارتی آن شیفت رو به بالای بزرگی که در آن 12 سال سیاست "ثبات نرخ ارز" مشاهده کردیم دلیل بنیادینش افزایش GDP بوده؟
خب اگر چنین است (عجالتا فرض میگذارم که درست فهمیده باشم) آنگاه اگر فرضاً GDP به دلیل تغییر در قیمتهای جهانی، یا ادامه تحریمها یا ... کاهش پیدا کند،مثلا به سطح 100 میلیارد دلار( به سطحی که گویا سابقه هم دارد در ایام دور بودنش در آنجا) آنگاه نقدینگی 30 میلیارد دلاری ممکن میشود؟ (به سطح 30 درصد GDP که گمانم آن هم سابقه داشته) یا موانعی الان هست که مثلا بیست سال پیش که نسبتها چنان بودند وجود نداشت؟ (میدانم البته که در آن صورت فلاکت همه جا را خواهد گرفت، اما رخدادهای بیرونی که چشمشان به مفلوک شدن یا نشدن ما نیست که رخ بدهند یا نه که)
.
.
. کاش توضیح ولو مختصری هم میدادین که چه طور (طبق چه مکانیسمی) تفاوت زیاد GDP و نقدینگی دلاری عامل ورشکستگی میشود.
نظر