کارگاه

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

اما چگونگی و مکانیزم این بالا پایین شدن ها و انتقال آن به سایر نمادها چگونه است؟

خوب که نگاه کنید می بینید پالس ها دیروز به صورت واضح آمد...
ولی نمادهایی مانند وشمال و کقزوی هماهنگ نبودند و این پالس ها را نگرفتند...
ولی در خیلی از نمادها به وضوح می توانستیم ببینیم که یک دستی دارد در نمادهای دیگر همراهی با خصدرا یا هماهنگی با یک جریان و یک باند را اعمال می کند...

اصلا مگر می شود؟؟؟ به این سرعت؟ تمام بازار یک باره کله پا شود؟؟؟
روند مثبت کامل به این سرعت تبدیل به روند منفی کامل شود؟
مگر داریم؟ مگر می شود؟؟؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای مشاهده ی دست نامرئی باید بازارخوانی دیروز و پریروز و پس پریروز را انجام دهیم که متاسفانه من داده های آنها را ندارم...

نمی دانم کسی چیزی یادش هست بگوید؟ مثلا فروش بیش از حد حقوقی ها یا حقیقی های خاص و قوی در نمادهای مطرح پیش از (یا در هنگام) وقوع حادثه...

بازار امروز را نگاه می کردم چیز خاصی دستگیرم نشد...

[gholamk]

پاسخ : کارگاه

خوب بگذارید خلاصه ی خلاصه اش را همین جا بگویم... البته این را هم بگویم که باید چشممان را قوی کنیم و نمودار زیاد ببینیم و شبکه ی عصبی درون مغزمان را تمرین بدهیم تا خود به خود وقتی حجم می بیند بفهمد الان دارند می خرند یا می فروشند....
حجم می رود بالا دو معنی دارد ... نه... در حقیقت یک معنی دارد! یعنی همزمان هم خریدار زیادی برای نماد وجود دارد و هم فروشنده ی زیاد!
این 1
2 اینکه ...
پیش از شروع 2 عرض کنم که این نکات را سریع نگذرید... باید مفهوم را کامل دریافت کنید. یعنی خودتان را بگذارید در یک نمادی که دارد الان حجمش زیاد می شود و خودتان را بگذارید جای یک نفر که در آن زمان است و ببینید که هم خریدار زیاد شده و هم فروشنده که این همه حجم دارد می خورد... باید با گوشت و پوست خودتان احساس کنید...
داشتم می گفتم... 2- اینکه باید از خودمان بپرسیم چه شد که حجم زیاد شد؟ (همان طور که گفتم ما از نمودار می رویم به دل واقعیت و از واقعیت وقایع بعدی را پیشبینی می کنیم و به نمودار منتقل می کنیم...) 3- حالا این چه شد که حجم زیاد شد دو حالت دارد... الف. یا اینکه الان ما در وضعیتی هستیم که همه ی ما سهامداران که منتظر فروش سهممان هستیم و کسی نمی آید از ما بخرد و یک باره حجم می رود بالا... یا اینکه ب. صف خرید قفل شده و یک عدد سهم گیر خریدار ها نمی آید و همه به التماس دنبال یک عدد سهم هستند و بعد حجم می رود بالا
4- ما باید این دیدگاه را داشته باشیم که الان چه کسی به چه نیتی دارد کفه ی ترازویی که تا الان بالا بوده را می آورد پایین. و قدرت و ماهیت و نیت او را تخمین بزنیم. الف. آیا حقیقی است؟ آیا حقوقی است؟ ب. قوی است؟ ضعیف است؟ ج. موقت است؟ دائم است؟ د. انگیزه اش چیست؟ کنترل قیمت برای اینکه از مافوق یا ارباب رجوع یا سهامداران شرکتش حرف نشنود؟ بازارگردانی؟ سفته بازی؟
5- نوع افزایش و کاهش حجم هم باید مورد لحاظ واقع شود... بهترین حجم حجمی است که آهسته و پیوسته بالا برود و با افت قیمت افت نکند یا دست کم به همان میزان افت نکند... حجمی که یک باره زیاد شود به درد نمی خورد... باز هم می گویم شما باید حجم را تنظیم کنید تا به صورت میانگین نشان داده شود... بهترین تنظیم هم میانگین 5 روزه است... حجم های ضربه ای کار را خراب می کنند که درست نمی کنند...
6- حالا با این دیدگاه می رویم سراغ الیوت... اصلا لازم نیست الیوت زیاد بدانیم... همین که بتوانیم موج 1 و 3 و 5 را تشخیص بدهیم (از بین ده بیست تا موج) کافی است. موج 3 بعد از موج 1 می آید و تشخیصش از موج 1 راحت تر است ولی باید موج 1 تشخیص داده شود که موج 3 تشیخص داده شود...
تشخیص موج 1 اینگونه است که معمولا بعد از یک افت طولانی و خسته کننده یک باره یک بارقه ای از امید در نمودار نمایان می شود... یک باره یک افزایش قیمت اتفاق می افتد که شیب آن و اندازه ی آن با بالا پایین های معمولی که تا الان وجود داشته فرق می کند و این تغییر به وضوح قابل حس کردن است... (باید یک وقتی بگذارید و چشمتان را به دیدن این امواج 1 عادت بدهید...)
خلاصه... 1 تمام می شود و 2 هم تا 38 یا 62 درصد فیبوناچی اصلاح می کند و اینجا است که حجم وارد کار می شود... حجم یواش یواش شروع به افزایش می کند و تعجب بر انگیز است! چون آدم خیال نمی کند برای نمادی که در موج های کاهشی رقبتی به آن نمی رفت، کسی پولی پرداخت کند... ولی با کمال تعجب مشاهده می شود که پرداخت می شود... خوب هم پرداخت می شود... و به قول معروف این تو بمیری از آن تو بمیری ها دیگر نیست... و جالب اینجا است که با اینکه قیمت از آن موج 1 هم فراتر رفته باز حجم دارد زیاد می شود... و اینجا است که ما می گوییم عجب حجم خوبی! اینجا حجم بالا خوب است...
(البته من یک مقدار کار کرده ام و فکر کنم پیش از این موعد بتوانم این حرف را بزنم... یعنی در شروع موج 3 یا 2 یا 1 حتی...)
مطلب خیلی زیاد است... فکر کنم همین هم که نوشتم از حوصله خواننده ی مطلب خارج باشد... خودم هم خسته شدم... باز هم خیلی مطلب مانده... یکی از بهترین کارها این است که آدم چشمش را عادت بدهد...

آقا محمد حسین این مطلبت واقعا عالی بود عالی
دمت گرم:D

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خکاوه هم باز شد...
باید حتما رصد کنیم برای خرید.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خاذین خزامیا خکاوه... (شاید مقداری هم خساپا و خپارس و خاور...)
اینها اسم هایی هستند که به نظر من باید در ذهن داشته باشیم و به یاد بسپاریم...

تا دو ماه دیگر به نظر من اینها بازدهی خوبی خواهند داشت...

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

هوا ابری است ولی دلم آفتابی...
اخم های بورس در هم رفته ولی من (نمی دانم چرا) دل من قرص است...
مقدار اعتماد به نفس در پیشبینی هایم بالا رفته...
این روزها بخش پیشبینی کننده ی وجودم به بخش مذبذبم (که حال بد بورس را دیده و ترسیده) می گوید:

یوسف گم گشته بازآید به کنعان غم مخور
کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور

ای دل غمدیده حالت به شود دل بد مکن
وین سر شوریده باز آید به سامان غم مخور

گر بهار عمر باشد باز بر تخت چمن
چتر گل در سر کشی ای مرغ خوشخوان غم مخور

دور گردون گر دو روزی بر مراد ما نرفت ^(نگشت)
دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور

هان مشو نومید چون واقف نهای از سر غیب
باشد اندر پرده بازیهای پنهان غم مخور

ای دل ار سیل فنا بنیاد هستی بر کند
چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور

در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور

گر چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور

حال ما در فرقت جانان و ابرام رقیب
جمله میداند خدای حال گردان غم مخور

حافظا در کنج فقر و خلوت شبهای تار
تا بود وردت دعا و درس قرآن غم مخور

من: /:.coolsmiley02:./
نوح(ع) : /:.weirdsmiley.:/ /:.zzzzzz.:/
طوفان: /.:biggrinsmiley.:/ =))

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

آری...
این تجربه باید بالاخره یک جایی به کارمان بیاید یا نه؟
خلاصه اینکه من به شما اطمینان نمی دهم اصلا، ولی خودم خیلی به بررسی ها و پیشبینی های این روزهای خودم اطمینان دارم...
وقتی می گویم وقوام را نفروشیم خیلی مطمئن هستم...
وقتی می گویم کقزوی بخریم خیلی مطمئن هستم...
روی خزامیا و آن چند خودرویی دیگر و فاذر و سایر دوستان حساب کرده ام... حسابی...
و مهم هم همین است!
که آدم به کاری که دارد می کند باور داشته باشد...
باور کنید...
که همین قدرت و باور در کار از نتیجه ی مثبت قدرت مند تر و مهم تر است...
و سرانجام کار، همین باور و نگرش مثبت هم می شود نتیجه!
باور بفرمایید.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

آری ای مذبذب... فقط بنشین یک گوشه ببین ما در این دریای طوفانی چه غوغایی کنیم!
چنان پیشبینی کنیم که خود بازیگران هم فکرش را نکنند!

مگر الکی است؟ روز و شب وقت بگذاریم برای این بورس و نفهمیم چه به چه است؟ اگر این طوری است پس باید این همه تجربه و نمودار دیدن و بالا پایین کردن بازار را ببوسیم بگذاریم کنار... خیر. این طور نیست.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

پیش از ادامه بگویم:
تذبذب یا دودلی دو گونه دارد. (همان طور که ترس و طمع و احساس و ... هم دو گونه دارند.)
یکی درست است و یکی نادرست...

قاطعیت در هنگام بررسی درست نیست.
ولی وقتی حسابی نشستی و ترس و دودلی ات را هم به عنوان یکی از مشاهداتت آوردی روی میز و حسابی در کنار سایر داده هایت رویشان کار کردی...
دیگر زمان تصمیم گیری است...
و اینجا دیگر دودلی مجاز نیست.

مذبذب نبودن به این معنی نیست که آدم در هر شرایطی پیشبینی ای قوی بکند... خیر... گاهی لازم است آدم بگوید دو دلم. در کمال قاطعیت بگوید دو دلم! بگوید اینجا نمودار برایم نامعلوم است... بگوید نمی فهمم...

ولی وقتی تصمیم گرفته شد... مردانه عمل کن...

و باز هم اگر شرایط تغییر کرد در گردن_خری گیر نکن... اینجا مردانه پای حرف خود ایستادن حکم حماقت را دارد!
اگر شرایط تغییر کرد در طرفة العینی تو هم پیشبینی ات را تغییر بده و باز مردانه روی پیشبینی جدیدت بایست!
(این همان تفسیر حرف اولمان است که گفتیم: هنگام بررسی دودلی و ترس و هزار فکر... هنگام تصمیم گیری یک دلی و استحکام و پای مردی...)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

آری...
بگذریم...
برویم سراغ اصل کارمان...

من اگر بخواهم بگویم روند وقوام منفی شده باید از خودم بپرسم: چه شد؟ آن قدرتی که وارد نماد شد چه شد؟ آن حقوقی صد هزارتایی چه شد؟ آن قدرتی که کاملا دستش مشهود بود و در این جستار با هم بررسی اش کردیم چه شد؟

آیا از نماد بیرون رفت؟؟؟
خیر!
اتفاقا قدرتش بیشتر هم به بنده ثابت شد...
و نشان داد این کاره است...
و او تا 1500 ریال را نگیرد از نماد بیرون نمی رود! و ما نیز.

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

خزامیا و خاذین و خساپا و خکاوه و سایر دوستان هم همین اند...
قدرت وارد شده باید خارج شود و خارج نشده...
من بچه نیستم و گول نمی خورم.

(البته هر کسی ممکن است اشتباه کند... ولی مطمئن باشید تا وقتی مطمئنم خارج نشده اند، با اطمینان در نماد خواهم ماند و اگر هر لحظه بفهمم اشتباه کرده ام همان روز 180 درجه نظرم را تغییر خواهم داد و خواهم گفت پیشبینی پیشین اشتباه بوده و باید با آستانه زیان از نماد خارج شوم...)

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

برای مشاهده ی دست نامرئی باید بازارخوانی دیروز و پریروز و پس پریروز را انجام دهیم که متاسفانه من داده های آنها را ندارم...

نمی دانم کسی چیزی یادش هست بگوید؟ مثلا فروش بیش از حد حقوقی ها یا حقیقی های خاص و قوی در نمادهای مطرح پیش از (یا در هنگام) وقوع حادثه...

بازار امروز را نگاه می کردم چیز خاصی دستگیرم نشد...

حقیقتش این است که این دنبال کردن زمان زیادی می طلبد...

و من نمی دانم حوصله و وقت می کنم این مطلب را ادامه دهم یا خیر؟

اگر حوصله داشتم بعدا رویش فکر کنم...

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

فنرژی برای آنهایی که اهل خطر هستند یک نماد فوق العاده است...
کسی که می خواهد قمار کند حتما حتما حتما مقداری فنرژی بخرد...
خودم هم شاید یک مقدار خریدم... فقط مقداری برای اینکه در سبدم، جلوی چشمم باشد...

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

چه زمانی بخریم؟

من که امروز مقداری خریدم... خوب اگر می دانستم بازار قرار است این گونه شود و پای رایانه بودم خیلی سریع سفارش های خرید را بر می داشتم...
حالا البته پول فروش خپارسح را امروز گرفته ام و نقدینگی دارم...

ولی آیا فردا زمان خرید است؟ یا پس فردا؟ یا شاید هم همین امروز زمان خرید بود؟؟؟

[mhjboursy]

پاسخ : کارگاه

یک مقدارش بر می گردد به همان مسئله ای که حوصله ی بررسی اش را نداشتیم... باید می رفتیم مرور می کردیم بازار را چگونه کنترل کردند و چه کسی این کار را کرد... که مستلزم هزینه ی زمانی زیادی بود... ولی تا وقتی ندانیم چه کسی و در چه نمادی اولین بار آغاز (Start) روند نزولی را زد نمی توانیم حکم کنیم...

دیدم در خساپا، ورنا 26 میلیون فروخته... شاید این سرآغاز کار بوده... باید برویم فیلم آن روز را در آن نماد ببینیم... بعد فیلم چند نماد مطرح دیگر را هم ببینیم، و مقایسه کنیم کدام زودتر ماشه را چکانده؟