جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
Collapse
X
-
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
مرگ جنایتکار نازی در دمشق پس از سالها خدمت به رژیم سوریه
آلوئیس برونر، معاون آدولف آیشمان افسر بلندپایه حزب نازی، یکی از جنایتکاران جنگی بود که موفق به فرار از چنگ عدالت شد. تمام تلاشها برای دستگیری و قتل وی نافرجام ماند. حال گفته میشود وی در سن ۹۸ سالگی در دمشق درگذشته است.
مردی که در دوران نازیها صدها هزار یهودی را به کام مرگ فرستاده بود، پیش از آنکه یک مهمان اتریشیاش را بدرقه کند، رو به او گفت: «دوست جوان، سلام من را به وین زیبا برسانید و خوشحال باشید که من این شهر را برای شما از شر یهودیان پاک کردم.»
این یکی از آخرین جملاتی است که آلوئیس برونر، جنایتکار جنگی حزب نازی، قبل از آنکه ردش برای همیشه گم شود، بر زبان راند. جملهای که او در سال ۱۹۸۷ خطاب به یک خبرنگار اتریشی بر زبان آورد و بعد از آن برای همیشه در سوریه ناپدید شد.
در تمام این سالها هیچکس از سرنوشت مردی که خون صدها هزار یهودی را به زمین ریخته بود، خبری نداشت. اما به تازگی "مرکز سیمون ویزنتال" به این بیخبری پایان داد. طبق اعلان این سازمان یهودی غیردولتی، آلوئیس برونر در سن ۹۸ سالگی در خاک سوریه درگذشته است.
اطلاعات موثق اما غیرقابل تأیید
برونر در دوران حکمرانی نازیها، یکی از معتمدان آدولف آیشمان، مسئول اداره مربوط به امور یهودیان در "دفتر مرکزی امنیت رایش" بود. این دو در کار اخراج یهودیان از برلین، وین، فرانسه و یونان با یکدیگر همکاری داشتند. آلوئیس برونر که زاده اتریش بود، همچنین بر انتقال یهودیان به اردوگاه کار اجباری "آشوویتس" نظارت داشت.
آدولف آیشمن که به جلاد اردوگاههای مرگ معروف است، در سال ۱۹۶۰ توسط مأموران اطلاعاتی اسرائیل در آرژانتین شناسایی و ربوده شد. او در دادگاه اورشلیم به اعدام محکوم شد. اما آلوئیس برونر در تمام این سالها از چنگ قانون در امان ماند.
خبر درگذشت برونر به گفته رئیس مرکز سیمون ویزنتال، توسط یک مأمور مخفی سابق آلمان که در خاورمیانه فعالیت داشته به اطلاع این سازمان رسیده است. طبق اطلاعات ارائه شده توسط این مأمور مخفی، جسد برونر در دمشق خاک شده است.
وضعیت بحرانی کنونی در سوریه اجازه بررسی صحت و سقم این خبر را نمیدهد، اما افریم زوروف، رئیس مرکز سیمون ویزنتال در اورشلیم میگوید، منبع خبری که این اطلاعات را در اختیار آنان قرار داده، "بسیار قابل اعتماد" بوده است.
ابداع صندلی شکنجه
آلوئیس برونر پس از پایان جنگ تا موقع فرار، با نام مستعار در شهر اسن آلمان سکونت داشت. او سپس در دهه ۱۹۵۰ میلادی با استفاده از گذرنامه یکی از دوستان سابقش در حزب نازی به نام گئورگ فیشر، از آلمان گریخت و راهی سوریه شد.
برونر در جریان دو سوءقصد به جانش، یک چشم و دست چپ خود را از دست داده بود
برونر در جریان دو سوءقصد به جانش، یک چشم و دست چپ خود را از دست داده بود
برونر تحت همین نام جعلی در دمشق سکونت گزید و مغازهای کوچک باز کرد که در آن اجناس خارجی را به مشتریان اروپایی ساکن در دمشق میفروخت.
به گزارش اشپیگیل آنلاین، اندکی بعد مأموران اطلاعاتی سوریه به برونر مشکوک شده و همین امر سبب شد تا وی وارد همکاری با رژیم سوریه شود. گفته میشود او ابداعکننده یکی از ابزارهای شکنجه رژیم سوریه به نام "صندلی آلمانی" بوده است.
تمامی اجزای این صندلی متحرک بوده، به طوری که پس از نشاندن زندانی روی آن، بدن وی در جهات مختلف به حرکت درآمده و منجر به شکستن ستون فقرات قربانی میشود.
مصاحبه جنجالی
برپایه گزارش اشپیگلآنلاین در تمام این سالها رژیم سوریه آلوئیس برونر را تحت حفاظت خود داشت. یک دادگاه فرانسوی دو مرتبه این جنایتکار نازی را به اعدام و یکبار به حبس ابد محکوم کرد. در این میان دستگاههای اطلاعاتی آلمان نیز جایزهای به مبلغ ۵۰۰ هزار مارک (۲۵۰ هزار یورو) برای اطلاعاتی که منجر به شناسایی محل زندگی برونر شود، تعیین کردند.
رژیم حافظ اسد در تمام این مدت منکر داشتن هر گونه اطلاعاتی در مورد آلوئیس برونر شده بود.
سرانجام در سال ۱۹۸۵ برونر پس از سالها زندگی به دور از خطر در دمشق، با مجله آلمانی "بونته" گفتوگو کرد. او در این مصاحبه به همکاریاش با رژیم نازی در تعقیب و قتل یهودیان اعتراف کرد و گفت که از این کار احساس پشیمانی نمیکند.
DW.DE
"عامل هولوکاست در گورستان یهودیان برلین دفن شده است"
جنایتکار نازی در سن ۱۰۰ سالگی درگذشت
وقتی افسران ارشد نازی جاسوسان آمریکا شدند
برونر که در آنزمان ۷۲ سال داشت، در این مصاحبه چنان علیه یهودیان نفرتپراکنی کرده بود که مسئولان این مجله مجبور به انتشار نسخه سانسورشده این گفتوگو شدند.
دوسال بعد از آن یک خبرنگار اتریشی موفق به یافتن رد برونر در دمشق شد و با وی مصاحبه کرد. سخنان سراسر نفرت و نژادپرستانه آلوئیس برونر منجر به جلب توجه جامعه جهانی شد و حافظ اسد رئیسجمهور وقت سوریه را مجبور کرد برای بازگرداندن برونر به آلمان گفتوگوهایی با مقامات آلمان شرقی انجام دهد.
او در این مصاحبه از جمله به خبرنگار اتریشی گفته بود:«سلام من را به وین زیبا برسانید و خوشحال باشید که من این شهر را برای شما از شر یهودیان پاک کردم.»
اما واقعه فروپاشی دیوار و اتحاد دو آلمان ناجی برونر شد و وی به دستور حافظ اسد به مهمانخانهای دولتی در روستای "صلنفه" واقع در استان لاذقیه انتقال داده شد.
زندگی بدون یک چشم و یک دست
به نوشته اشپیگل آنلاین حدود سال ۲۰۰۰ آلوئیس برونر برای آخرین بار در یکی از هتلهای لوکس شهر دمشق دیده شد و پس از آن هرگونه ردی از وی محو شد.
برونر نه تنها از دست مأموران اطلاعاتی آلمان که به دنبال شکار چهرههای با نفوذ حزب نازی بودند، جان سالم به در برد، بلکه عملیات مأموران مخفی اسرائیل نیز برای کشتن وی نافرجام ماند. سازمان جاسوسی اسرائیل، موساد، یکبار در سال ۱۹۶۱ و یکبار در سال ۱۹۸۰ دو نامه حاوی مواد منفجره به آدرس آلوئیس برونر فرستاد. در جریان این دو سوءقصد برونر یک چشم و دست چپ خود را از دست داد.
وی تا زمان مرگ در سال ۲۰۰۹ در این وضعیت جسمانی، با ذهن و احساسی آکنده از نفرت و نژادپرستی، روزگار را پشت سر گذاشت.https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
آلمانیها یک ضربالمثل معروف دارند که میگوید "آنکه در خانه شیشهای نشسته، نباید سنگ پرت کند".«Wer im Glashaus sitzt, sollte nicht mit Steinen werfen». روایت این ضرب المثل حالا گریبانگیر جمهوری اسلامی شده است. سالها "سنگ" طلاق و "بنیانهای سست خانواده در غرب" را به سوی غرب پرتاب کردند، تا اینکه آمارهای طلاق دیوارهای شیشهای خانهشان را شکست.https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
یک سال پیش سردار نقدی، فرمانده بسیج در سخنانی گفته بود که "۴۰ درصد مردم آمریکا حرامزاده" هستند و او این را نشان از "زوال فرهنگی" دانسته بود.https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
اربعین نزدیک است
خدا به بوش پسر خیر دهد این راه را باز کرد..
هر ثوابی ببرند زایران دوبل میشود یکیش میرود برای روح بوش...
بیخود نیست خدا انها را از نفت گاز خاورمیانه بی نیاز کرد....https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postقبلا بهت گفتم پستهایت را بگذار تاپیک دیگر...
نمیدانم این اراجیف را برای چی میگذاری
شما قبلاً به خیلی ها فرموده بودید که به کسی ربط نداره که مطالبم (خودتان) با عنوان تاپیک سنخیت نداره! حال این به شما چه ربطی داره که اینجا کی، چی مینویسه؟
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
اندیشه
«اروپا از بسیاری جنبهها نژادپرستتر از آمریکا است»
۱۳۹۳/۰۹/۱۴
رامین جهانبگلو، اندیشمند و فیلسوف ایرانی، گفتوگوی ویژهای با نوام چامسکی، زبانشناس، فیلسوف و نظریهپرداز آمریکایی در مورد «خشونتپرهیزی»، مارتین لوتر کینگ و فعالیتهای او، «نژادپرستی» در آمریکا و اروپا، جنگ، افراطیگری و… انجام داده است که متن آن را در زیر میخوانید:
به تازگی در مصاحبهای گفته بودید که یک صلح طلب شش دانگ نیستید، اما از آن طرف براندازی دولتهای کنونی از طریق خشونت را «ایدهای سؤال برانگیز» میدانید. آیا خشونت پرهیزی هیچگاه در اندیشه و منش شما نقشی داشته؟
نوآم چامسکی: خوب، «دِیو مکرینولدز»، رئیس اتحادیه مخالفان جنگ، زمانی من را «همسفر» خودش خوانده بود. من نیز با او موافقم مادامی که این مخالفت به صورت موردی در موارد خاص باشد، اما با این موضع به عنوان یک اصل کُلی موافق نیستم. فکر نمیکنم که بتوان به صورت فلهای گفت که خشونت هیچگاه قابل دفاع نیست، برای مثال خشونت ورزی در دفاع از خود. در موارد واقعی، فکر میکنم که همیشه نوعی پیشفرض باطل وجود دارد که آن را میپذیرید مگر آنکه استدلالی قوی در مقابل آن قرار داشته باشد. که به ندرت پیش میآید.
در دهه ۶۰ میلادی، زمانی که خیلی در زمینه جنبش حقوق مدنی در آمریکا فعال بودید، آیا هیچوقت با جنبش مارتین لوتر کینگ تماسی داشتید؟ آیا هیچگاه با مارتین لوتر کینگ ملاقات کردید؟
نوآم چامسکی: هرگز با او ملاقاتی نداشتم، اما بسیاری از اعضای کمیته دانشجویی هماهنگی خشونت پرهیزی (SNCC) را میشناختم، آن موقعها در جنوب زندگی میکردم.
آیا فعالیتهای خشونت پرهیزی آنها مورد تأیید شما بود؟
نوآم چامسکی: بله، فکر میکردم که این چنین کارهایی خیلی مؤثر است، به خصوص «سَواران آزادی» [Freedom Riders] که به باور من آدمهای خیلی شجاعی بودند. من گاهی هم در تظاهراتشان شرکت میکردم.
در سال ۲۰۱۸ پنجاهمین سالگرد ترور مارتین لوتر کینگ را داریم. فکر میکنید که پیام راه او برای آمریکای امروز چیست؟
نوآم چامسکی: من در سالگرد ترور در مِمفیس سخنرانی داشتم. همانطور که میدانید، روایت رسمی دستاوردهای کینگ به همان جمله معروف «رؤیایی دارم» ختم میشود. اما واقعیت این است که او خیلی فراتر از آن جمله رفت. او دغدغههای بسیار بیشتری داشت، و در آن زمان از خاطره محو شد. او شروع کرده بود به صحبت کردن درباره موضوع [جامعه] طبقاتی و پرخاش، در مقابل نیز حاکمیت لیبرال سفیدپوست مایل نبود این صدا را بشنود. به همین دلیل خیلی کم به فعالیتهای آخر زندگیش، از جمله لحظه ترور وی، پرداخته شده - یادمان باشد که مارتین لوتر کینگ برای حمایت از اعتصاب کارگران بیرون رفته بود. بعد از ترور او، تظاهرات برگزار شد و «کورِتا کینگ» آن را رهبری کرد. به شهرهای بزرگ جنوب رفتند - جایی که برنامههای وسیعی تدارک دیده بودند که وقایع «سِلما» یکی از آنها بود و در نهایت به واشینگتن رسیدند. شهرکی از چادر برپا کرده بودند و اجازه گرفته بودند که مدتی در همانجا بمانند، اما ناگهان پلیس نیمههای شب به آنها حمله کرد تا از آنجا بیرونشان کند و به این ترتیب جنبش مردمان نیازمند به پایان رسید. این گردهمایی آزادیخواهانهترین تجمع از نوع خود در تاریخ آمریکا بود اما گوش شنوایی نداشت. بنابراین به این نتیجه میرسیم که رویارویی با کلانترهای نژادپرست در آلاباما ایرادی ندارد، اما مبارزه با سرکوب طبقاتی ممنوع است.
امروز ترور مارتین لوتر کینگ همچنان در هالهای از راز قرار دارد. بعضی فکر میکنند که «اف بی آی» در آن عملیات نقش داشت.
نوآم چامسکی: در میان تمامی پروندههای مرتبط با تئوریهای توطئه به باور من، درباره این یک مورد، دلایل موجهی وجود دارد که شک برانگیزد.
چرا فکر میکنید که کینگ، بعد از آن سخنرانی مهماش علیه جنگ ویتنام در نیویورک در سال ۱۹۶۷، سیاست خارجی ایالات متحده را به انتقاد گرفت؟ بخصوص که او قبل از آن فقط یک رهبر حقوق مدنی بود.
نوآم چامسکی: خوب فقط او نبود. جنبش حقوق مدنی در کل آن کار را کرد. برای نمونه کمیته دانشجویی هماهنگی خشونت پرهیزی را در نظر بگیرید که لبه تیز جنبش حقوق مدنی بود - آنها خودشان به یک جنبش قدرتمند ضدجنگ تبدیل شدند. من از نزدیک با مقاومت ضدجنگ در ارتباط بودم، و آنها هم روابط نزدیکی با کمیته دانشجویی هماهنگی خشونت پرهیزی داشند. آنها در گروه ما نماینده داشتند. برای همین، مطمئن هستم که وقتی در هند بودم چند نفر از آنها را دیدم و از تشکیلاتشان دیدن کردم.
کینگ بسیار پیشتر از اینها از جنگ انتقاد کرده بود اما تا اواخر دهه ۶۰، بدترین جنایت از زمان جنگ جهانی دوم رخ داده بود و صحبت نکردن درباره آن کاملاً غلط بود. اما جالب است که به محض اینکه او به این جنبش پیوست به سرعت شخصیتش را تخریب کردند، و در میان مخالفانش از جمله لیبرالهای شمالی به چشم میخوردند که حامی جنگ بودند. البته آنها خودشان با این روایت موافق نیستند، اما اگر به وقایع آن دوران رجوع کنید، خواهید دید که از جنگ حمایت میکردند.
آیا هیچگاه از دید نظری به گاندی یا دنبالهروهای مهاتما گاندی، مثل مارتین لوتر کینگ، نزدیک بودهاید؟ آیا فکر میکنید که نوشتههای آنها مفید یا جالب بوده؟
نوآم چامسکی: وقتی در هند بودم چند نفر از آنها را دیدم و از تشکیلاتشان دیدن کردم. من طرفدار گاندی نیستم. گاندی شخصیتی به شدت پیچیده بود. قصد هم ندارم که دیدگاههایش را خلاصه کنم، اما بعضی از بخشهای آن را نمیپسندیدم. به نظرم [دکتر بابا صاحب] آمبدکار خیلی جالبتر بود.
مشکلی دیگر که کشورهایی مانند ایالات متحده، کانادا، استرالیا و بسیاری از کشورهای اروپایی با آن روبهرو هستند ناامیدی جمعیت جوان مسلمانان آن کشورها است. هیچ توضیحی برای این حقیقت وجود ندارد که چگونه جوانانی از کشورهای اروپایی و آمریکا به داعش پیوستند. برخی فکر میکنند که اسلامهراسی، که در این کشورها رو به افزایش است، این جوانان را به این سو سوق داد که به دنبال هویتی برای خود بگردند.
نوآم چامسکی: فکر میکنم اوضاع اروپا از اینجا بدتر باشد. همیشه حس کردهام که اروپا از بسیاری جنبهها نژادپرستتر از ایالات متحده است. اینکه در اروپا بروز پیدا نمیکرد به این خاطر بود که آنجا یکدست تر بود. اما به محض اینکه این یکدستی کمی به هم ریخت، اوضاع به شدت کریه میشود. به عنوان مثال چند هفته پیش قرار بود یک کنفرانس زبانشناسی در اینجا برگزار شود، و بسیاری از دانشجویان سابق برگشته بودند. یکی از آنها زن جوانی بود که در لندن بزرگ شده بود. این خانم کاملاً بریتانیایی است با این تفاوت که پوستش تیره است. اصالتاً اهل گجرات است. وضع او در انگلیس خوب بود و هیچ مشکلی نداشت. با یک دانشجوی دیگر که اتریشی بود ازدواج کرده بود و با هم به اتریش رفته بودند. اما نمیتوانست اوضاع آنجا را تحمل کند. نژادپرستی در اتریش آنقدر شدید بود که حتی نمیتوانست به راحتی در خیابان قدم بزند. دانشجویانش به او توهین میکردند. این بود که تصمیم گرفتند به «توبینگن» [در آلمان] بروند. همان داستان تکرار شد. در این محیط نمیتوانست ادامه دهد. آنجا، یعنی در آلمان، بعضی جاها فکر میکردند تُرک است. در فرانسه فکر میکردند عرب است. میدانید، چیزهایی را برای من تعریف کرد که تقریباً غیرقابل باور بودند. یک چنین چیزهایی در آمریکا اتفاق نمیافتد.
من خودم در اسکاندیناوی این نژادپرستی را که دربارهاش صحبت کردید، به چشم دیدهام. خیلی شبیه آن نوع نژادپرستی ای است که در ایالات متحده در دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ علیه سیاهپوستها وجود داشت. فکر میکنم که اسلامهراسی در این کشورها مسلمانان جوان را به سوی نومیدی سوق میدهد و واکنش خشونت آمیز آنها را موجب میشود. چطور میتوانیم این مسأله را حل کنیم؟
نوآم چامسکی: همانطور که هر مشکلی را میشود حل کرد: اینکه ببینیم سرمنشأ این مشکل کجاست و با ریشهاش مبارزه کنیم. شما نمیتوانید با نشانهها مبارزه کنید. مثل این است که بخواهید با چسب زخم سرطان را درمان کنید. باید اول ببنید که دلیل آن چیست. اسلامهراسی و نژادپرستی بخش بزرگی از این مسأله هستند. در مورد اروپا، شرایط تکاندهنده است. برای مثال، چند هفته پیش ایتالیا اعلام کرد که تلاش نخواهد کرد کسانی را که از آفریقا فرار میکنند، نجات دهد. اول از همه، چرا مردم از آفریقا فرار میکنند؟ چرا اروپاییها به آفریقا فرار نمیکنند؟ خوب، قرنها خشونت امپریالیستی [دلیلش است]. شما آفریقا را نابود میکنید، کاری میکنید که مردم به نزدیکترین جا فرار کنند، که دست بر قضا همان جایی است که [آفریقا] را نابود کرد. صدها هزار نفر در حال فرار هستند و بسیاری از این افراد در دریا از بین میروند. ایتالیا گفت که نمیخواهد دیگر هزینهای برای نجات این افراد متقبل شود. اتحادیه اروپا این مسئولیت را بر عهده گرفت، اما با یک یارانه بسیار ناچیز، و بریتانیا هم گفت که هیچ کمکی نخواهد کرد. کسی به این عمل نژادپرستی نمیگوید، اما پس اسمش را چه میگذارید؟ این شرایط با آنچه اینجا در مرز مکزیک رخ میدهد قابل مقایسه است. اول ما کشورها را نابود میکنیم و بعد وقتی آدمها فرار میکنند، سوار کامیون میکنیمشان و آن طرف مرز رهایشان میکنیم. اگر مردم ناامید و خشمگین شوند و دست به جنایت بزنند - و البته که نباید چنین کنند - [اما اگر این کار را کردند] دلایلی دارد. همین امروز صبح را در نظر بگیرید. جنایت وحشتناکی در اورشلیم اتفاق افتاد. کجا بود؟ اگر در روزنامهها بخوانید، آن پایین گزارش به اسم محل جنایت اشاره کرده، اسمش «دِیر یاسین» است، مکان وقوع بدترین جنایت اسرائیل در جریان جنگ ۱۹۴۸. این واقعیت جنایت اورشلیم را توجیه نمیکند، اما بیربط هم نیست.
آخرین نکته، شما در جایگاهی هستید که درباره این موضوع نظر بدهید که البته به دلیل دخالتهای قبلیتان درباره مسائل خاورمیانه است. هیچ راه برون رفتی از خاورمیانه وجود ندارد مگر آنکه کشورهای غربی سیاست خارجی خود را در این منطقه تغییر دهند، و اگر به این رویه جنگافروزانه ادامه دهند - آنطور که در عراق و افغانستان دیدیم - و به دنبال پایان این روند نباشند، در آن صورت شاهد بدتر شدن اوضاع خواهیم بود.
نوآم چامسکی: اوضاع را برای مردم خاورمیانه بدتر میکنند، اما این مسئله دغدغه آنها نیست. امپریالیسم نمُرده، فقط شکل جدیدی گرفته، بدترین حملات تروریستی در خاورمیانه و در واقع در بیشتر دنیا، کارزار تهاجمهای پهپادهای اوباما است. این عملیات کارزار تروریستی بزرگی است. تصمیم میگیرند فردا چه کسی را میخواهند ترور کنند و بعد ترورش میکنند. افراد مشکوک و هرکسی که دور و برش باشد [را میکُشند]. این نوع تروریسم در مقیاسی است که داعش خوابش را هم نمیبیند، اما بدون اینکه کسی دربارهاش چیزی بگوید انجام میشود.
انگاری که هیچ پایانی برایش وجود ندارد.
نوآم چامسکی: خوب به نوعی جالب توجه است - منظورم این است که من بیشتر دغدغه اینجا را دارم، اما جامعه نخبگان آمریکا را در نظر بگیرید. بعضی از رویدادهای اینجا را که نگاه کنید واقعاً تکاندهنده هستند، حدود دو هفته پیش یک مقالهای خواندم که تیتر اول نیویورک تایمز بود و به انتشار یک سند «سیا» پرداخته بود که تازه منتشر شده و دخالتهای ایالات متحده را بررسی کرده، بر اساس این مقاله پژوهش فوق که ظاهرا به دستور اوباما انجام شده، چند دخالت اخیر آمریکا را مورد بازبینی قرار داده و بررسی کرده که کدامها موفق شدند و کدامها موفق نشدند و چه واشینگتن در هرکدام چه اشتباههایی مرتکب شده است. نویسنده مقاله نوشته بود که بعد از مطالعه نتایج این پژوهش اوباما مأیوس شده که میزان موفقیت دولت آمریکا بیش از این نبوده. اما این دخالتها کدامها بودهاند؟ در مقاله به سه نام اشاره شده بود: کوبا، نیکاراگوآ و آنگولا. همه این موارد قساوتهای بزرگ تروریستی بودند، قساوتهایی بسیار بزرگ. و جالب آنکه حتی مخفی هم نیستند، اسنادشان در برابر چشمان ما قرار دارد. جنگهای تروریستی بزرگ را که راه انداختهایم نگاه میکنیم و فقط یک سؤال میپرسیم که آیا این جنگها کارآیی داشتند؟ آب هم از آب تکان نمیخورد. من شخصاً جُز این مقالهای که گفتم چیز دیگری در این باره ندیدهام.
چرا فکر میکنید بین نخبگان بیتفاوتی وجود دارد؟
نوآم چامسکی: چون اکثر این نخبگان در طول تاریخ تنها ثنای قدرت را گفتهاند. ما به مخالفان توجه میکنیم، اما اینها یک جماعت خیلی کوچکی هستند - آدمهایی مثل خود شما. اینجا هم اوضاع همین طور است. همه جا همین طور است. به عقب که برویم تا خودِ آغاز تاریخ مکتوب همین طور بوده، نخبگان خادمان قدرت بودهاند. در حقیقت، بخشی از شرط نخبه شدن همین بوده، چه چیز یک شخص را در زمره نخبگان وارد میکند؟ خوب، باید از سطح خاصی از برتری، احترام و اعتبار برخوردار شوند. و این همه را هم از طریق انتقاد از قدرت به دست نخواهید آورد.
و در واقع شما با همه این موارد تفاوت دارید.
نوآم چامسکی: خوب همیشه یک حاشیهای وجود دارد. حاشیهای از آدمهای متفاوت وجود دارد. شما متفاوت هستید. و چنین آدمهایی اغلب زجر میکشند، آنچنان که شما نیز کشیدید. تاریخ است دیگر. در واقع، در این زمان خیلی جالبتر هم شده، مثلاً همین امروز صبح کُلی خبر و گزارش درباره تخریب دیوار برلین وجود داشت. ۱۶ نوامبر ۱۹۸۹ [۲۵ آبان ۱۳۶۸] اتفاق دیگری افتاد، که در آن تابلو در آنجا نقش بسته: یک گُردان ویژه از ارتش اِلسالوادور به دستور فرماندهی عالی به صحن دانشگاه وارد شدند و شش نخبه آمریکای لاتین را کُشتند. کشیشهای مسیحی. این نقطه اوج یک دهه وحشت بود که با ترور یک اُسقُف در حال به جا آوردن مراسم عشای ربانی آغاز شد. بیست و پنجمین سالگردش بود. آیا مراسم یادبودی برایش برگزار میشود؟ جایی در کلیسایی کسی، ولو به قصد آموزش، کلمهای درباره آن شش تن حرف میزند؟ نه، چون قساوت ما ایجاب میکند که این چنین باشد. در حقیقت، آن گُردانی که دست به آن کشتار زد به تازگی از دوره آموزش عالی نظامی در مدرسه ضداغتشاش «جان اف کندی» در کارولینای شمالی برگشته بود. اما چه کسی اهمیت میدهد؟ این تاریخِ نخبگان است، که تقریباً بدون استثنا دارد تکرار میشود. آیا شما استثنایی را سراغ دارید؟
خوب، راستش نه. اما آیا هیچ راهی برای تغییر وجود دارد؟
نوآم چامسکی: تحولاتی بوده، مثلاً مارتین لوتر کینگ و ویتنام را در نظر بگیرید. سالها طول کشید که توانست به جنگ ویتنام اعتراض کند. تا آن موقع که کینگ علیه جنگ حرف زد، جنوب ویتنام تقریباً با خاک یکسان شده بود و شاید چند میلیون نفر هم کشته شده بودند.کشور به کُل به ویرانه تبدیل شده بود و اعتراضها تازه داشت شروع میشد. پس بله، تغییراتی بوده. به شدت کُند بوده، اما صفر هم نبوده است.
----------------------------------------------
نردبان این جهان ما و منی است
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postجهان در اینده با بلند پروازیهای ایران نا امنتر می شود و مسئولیتش گردن ملت ایران است
بسیاری از کشورها در معاهده پنهان متعهد بودند غنی سازی نکنند در قبال کشورهای امرکیا روسیه و...سوخت را با قیمت نازل بدهند...
نمیدانم اورانیوم غنی شده زیر2000دلار خیلی گران است اینها بروند غنی کنند
در واقع عدم غنی کردن بسیاری کشورها بخاطر عدم دانش فنی نیست بخاطر سطح شعور و فرهنگ است ...وگرنه کره جنوبی مستحقترین کشور است برای غنی سازی حتی بمب اتم با همسایه دیوانه شمالیش...همینطور ژاپن بعد تایوان ویتنام مالزی.....که در معرض حمله چینیها هستند...تا ترکیه عربتسان امارات قطر مصر...که با تهدیدات ایران یا اسرائیل روبرو هستند...تا اروپای شرقی که روسیه چشم طمع به انها دوخته....
جنایتکارانی که با حمله به اتن پایتخت علم ادب دنیا را نابود میخواستند بکنند و نتوانستند اکنون قصد نابودی ازادی را دارند....
اما حرف بنده به تامی
خب جنایتکارانی که همیشه آواره اند و هنوز مکان مشخصی ندارند و روز و شب را با جنایت پشت سر میگذارند اکنون قصد نابودی ازادی در جهان و خاورمیانه را دارند.
عمو تامی پست هایت در این تاپیک وچند تاپیک وسایت دیگر را بالا خواهم اورد که همه به دلیل پست های ضد ایرانیت که طبق قوانین سایت توهین به یک قوم و ایران است پی ببرند.پس ناظر چکارست؟
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط mafmaf پست شده است View Postخب اصلا طرف بحثم با دیگر دوستان نیست و لطفا وارد بحث نشوند. ولی کمی کاوش در پست های این آیدی در این سایت و آدان وچند سایت دیگر خیلی چیزها را مشخص میکنه.بنده متوهم نیستم ولی یکم ....
اما حرف بنده به تامی
خب جنایتکارانی که همیشه آواره اند و هنوز مکان مشخصی ندارند و روز و شب را با جنایت پشت سر میگذارند اکنون قصد نابودی ازادی در جهان و خاورمیانه را دارند.
عمو تامی پست هایت در این تاپیک وچند تاپیک وسایت دیگر را بالا خواهم اورد که همه به دلیل پست های ضد ایرانیت که طبق قوانین سایت توهین به یک قوم و ایران است پی ببرند.پس ناظر چکارست؟
این پست کاملا مشخص است و این بی سوادی توست و ناظر ادان هم مثل توست که بجرم یک پست که جنایتکار خواندن حمله خشایار شاه احمق و داریوش گوسفند به مرکز تمدن بشریت اتن ای دی را ببندد ....چنین ناظری اندازه تاریخ دبیرستان هم سواد نداشته است
حال اول بگو کجای این پست کلمه ایرانی اورده شده که بی پسوادی مثل تو می ایدایراد بگیرد
انهم با چند ای دی که پشتش قایم شده ای و جرات و وجود نداری با ای دی اصلیت بنویسی....
در ضمن تا کنون ایرانی قوم نبود کل سکانان ایران بوده و ترک لر عرب که برایشان جوک می سازید قومیت بوده
فعلا زیر همین جواب له شو....حوصله خواندن اراجیفت ندارم بنویس دیگران بخوانند منهم مینویسم بخوانندآخرین ویرایش توسط tom cruise؛ 2014/12/06, 21:49.https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
اقای دادستان اقای ناظر کجایی ببینی نژاد اصیل ایرانی دامنش لکه دار شد این زیبا کلام بزغاله گوساله بی سواد ..که یک جو سواد ندارد این نبوی نادان چه توهینها به نژاد اجداد ما نکردند بدو بیا ای دی زیبا کلام نبوی ...ببند...:D:D:D:D:D
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postابراهيم نبوي
راستش را بخواهید من هنوز نمی دانم که چرا سوسمار خوردن یک مشکل وحشتناک برای ماست که لابد نشان می دهد که این سوسماری که عربها می خورند، جز در معده بلکه توی شکم و مغز و ذهن همه عربهای دنیا در تمام تاریخ هست و ما بدجوری گرفتار این موضوع هستیم.
وقتی قبل از انقلاب در حدود سال 1350 در کرمان زندگی می کردم در آن زمان آنها چیزی می خوردند به نام "چنزو" شبیه سوسک بود یا ملخ، اتفاقا یک بار یکی از آنها را خوردم و خیلی هم بدم نیامد. هنوز نمی دانم که چرا مثلا سوسمار خوردن عرب ها خیلی چیز بدی است و موش و گربه و سگ خوردن چینی ها و تایلندی ها اشکالی ندارد؟ یا مثلا انواع موجودات دریایی که با بوی گند سوشی خورده می شود باعث نمی شود به ژاپنی ها بگوئیم ژاپنی های لجن خوار. لابد دیده اید احساس فرنگی ها را در مورد فسنجان ما که غدایی بس خوشمزه است با قیافه ای که، راستی احمدی نژاد تازگی ها حرف خاصی نزده؟- داشتم حرف احمدی نژاد را می زدم که زمانی به او می گفتند الفنون و فسنجان و کشک بادمجان هم بخصوص مزه کشک برای خیلی از مردم در دنیا مزه عنیفی است.
من واقعا نمی دانم که چرا ما ایرانی ها که کله پاچه را با همه مخلفاتش که به نظر اکثر مردم دنیا اصلا چیز جالبی نمی آید می خوریم، اما مثلا به کله ماهی گیلک ها یا سوسمار عرب ها گیر می دهیم و مغزمان هم فقط همین را می گیرد. مطمئنم که ما با مردم سوریه و لبنان خیلی مشکل نداریم، و آنها را جزو سوسمارخورها حساب نمی کنیم، در حالی که حکومت امارات یا عربستان هر چه که باشد، یا مردمش هر چه که باشند، حداقل یک کشور تمیز و مرتب دارند.
البته که اعراب در 1400 سال قبل به ایران حمله کردند و خیلی ها را هم کشتند، الهی داغ شان به دل مادرشان بیاید، ولی چرا حالا یادمان افتاده؟ از آن واقعه 1400 سال گذشته است. نه آن عرب این عرب است، نه این ایرانی آن ایرانی. اگر به عنوان شیعه از ظلمی که به ائمه توسط اعراب رفت ناراحتیم، که بیجا می کنیم، ائمه از بیخ عرب بودند، عبیدالله زیاد هم که امام حسین را به شهادت رساند، می گویند ایرانی بود.
البته نادرشاه که ما خیلی دوستش داریم و اگر وقت پیدا می کنیم به رشادت و دلیری اش افتخار هم می کنیم لابد انساندوست بوده و به خصوص به حقوق باکرگان توجهی مبسوط داشته است، باز خدا را هزار بار شکر که ما متجاوز نیستیم، اصلا کی بود حمله کرد به هند؟ ما که نبودیم؟ بودیم؟ جواهرات سلطنتی را خودمان از توی جوب آب پیدا کردیم. تازه! اگر هم نادرشاه حمله کرده 400 سال قبل بوده، به ما ربطی ندارد. ما فقط در مورد 1400 سال قبل حساسیت داریم، مغولها هم حالا یک غلطی کردند، اصلا تخم ترکه ای نگذاشتند و در خون ما اثری از آن ها نیست، این ها هشتصد سال قبل آمدند و زدند و کشتند و سوختند و بعد هم رفتند. وگرنه ما که خودمان اصلا از این کارها نمی کنیم. مثلا همین آقای آقامحمدخان قاجار، حالا چند تا سر برید و چند تا چشم درآورد، حالا که مرده، آدم پشت سر مرده ایرانی حرف نمی زند. فقط پشت سر مرده عرب باید حرف بزنیم. مرده عرب و زنده افغانی. همین عرب ها 1400 سال قبل چه برخورد بدی با ما کردند؟ در عوض ما الآن چه برخورد خوبی با افغانی ها می کنیم؟ به آنها می گوئیم دزد و هیز و وحشی و عمله و هزار حرف دیگر. چه کنیم؟ مائی که از کوروش و داریوش نسب برده ایم و تا پریروز نسبنامه درست می کردیم که به اامام جعفر صادق مربوطمان کند با هشت پشت، اما حالا نسبنامه هائی یافته ایم که ما را به داریوش و آتوسا و ماندانا می رساند، مبادا با آخوندها فامیل باشیم.
هنر نزد ایرانیان است و بس. تمام تاریخ افغانستان را بگردیم ببینیم یک حافظ مثل ما دارند؟ یا مثلا یک اقبال لاهوری مثل اقبال لاهوری ما دارند؟ یا مثلا یک کمال خجندی در میان همه مردم تاجیک و افغانستان پیدا می شود؟ یا همین سوزنی سمرقندی خودمان، یا بیدل دهلوی که در همین دهلی بندرعباس به دنیا آمده. اصلا مگر اینها همه قبلا مال ما نبودند؟ بده بیاد بینیم بابا! البته روسیه فرق می کند، قراردادی بستیم و تمام شد رفت. روس ها که سوسمار نمی خورند، خاویار می خورند و ودکا، آن هم که مشکلی ندارد. این خارجی ها، یعنی کلا هر کسی که عضو خانواده ما نیست یا همشهری ما نیست، خارجی هستند. کی آدم شدند که ما نفهمیدیم؟ اصلا ما آمریکا را داخل آدم حساب نمی کنیم، یک مشت وحشی اروپایی رفتند سرخپوست های عزیز دل ما را کشتند و حالا هم دارند بقیه شان را تکه تکه می کنند، چند میلیون ایرانی هم رفته اند آمریکا برای نجات دادن بقیه سرخپوست ها، وگرنه ما از همان اول می گفتیم سیاه و سفید برادرند. مثل همین بلال حبشی که خود کوروش دستش را گرفت و گفت بیا اپرای کارمن را بالای مناره اولین بار اجرا کن.
ما که هیچ وقت عمرا از این کارها نکردیم. عرب ها یک میلیون نفر از ما را کشتند، حالا آلمانی ها و فرانسوی ها و بلژیکی ها و انگلیسی ها و اسپانیایی ها و پرتغالی ها تمام قاره آمریکا و آفریقا را قتل عام کردند و دهها میلیون نفر و دو رنگ انسانی را نابود کردند و صدها زبان را از بین بردند، خوب، اتفاقی است پیش آمده، مال پانصد سال قبل بود، اگر 1400 سال قبل کشته بودند به آنها هم می گفتیم سوسمارخوار!
واقعا و جدی چرا اینقدر از خودراضی هستیم؟ مثلا اگر همین امارات در سی سال گذشته دست ما بود، الآن ویرانه ای مثل بندرلنگه نبود؟ اگر مکه و مدینه دست ما بود مثل مشهد و قم با خزبازی و بدسلیقگی درب و داغانش نمی کردیم؟ یک کمی واقعگرا باشیم.
یک سال ایرانی ها تحصیلکرده ترین مهاجرین آمریکا بودند، الآن دیگر نیستند. اتفاقا عربها و پاکستانی ها و هندی ها جزو تحصیلکرده ترین مهاجرین هستند. ضریب هوشی ما از همه دنیا بالاتر نیست، ضریب هوشی سگ و گربه و موش و سوسمار خورها اندازه ماست. شجاع ترین مردم دنیا هم نیستیم، خودمان هم می دانیم نیستیم، وگرنه اینقدر حسادت نمی کردیم و فحش اختراع نمی کردیم، ولی بخدا مردم خوبی هستیم. مردم مهربانی هستیم، مردم باهوشی هستیم. ما توانایی های زیادی همین امروز، قابلیت بزرگ تحول اجتماعی، قدرت سازگاری خوبی با فرهنگ ها، تاریخ ادبیات درخشان، زبانی بسیار غنی و سرزمینی بسیار زیبا و ثروتمند داریم. چرا به چیزی که داریم افتخار نمی کنیم و به چیزی که نداریم افتخار می کنیم؟
هنر نزد ایرانیان نیست. نه در نقاشی و داستان نویسی و نمایش و مجسمه سازی و موسیقی ما بهترین های دنیا نیستیم، اصلا نه نقاشی به معنای نقاشی داریم، نه مجسمه سازی، نه موسیقی ما به گستردگی و نظم موسیقی در خیلی کشورهاست و نه نمایش و ادبیات داستانی در کشور ما ریشه جدی دارد. ما در شعر برجسته ایم. شاعران ما شاعران بزرگی هستند. نوبل ادبی را انگلیسی های چشم چپ از ما ندزدیدند، اندازه نوبل ادبی نبودیم. نیستیم. آدمی در آن اندازه نداشتیم. صادق هدایت مان خیلی بزرگ بود، اما او هم ضدیهودی و گاهی فاشیست بود. البته امیدوارم زمانی داشته باشیم. سینمای ما در سالهای اخیر رشد کرده، ولی ما فقط یک جایزه اسکار خارجی و دهها جایزه بزرگ جهانی گرفته ایم که می شویم یکی از ده سینمای مهم جهان، آن هم تا چند سال قبل که موج مهمی در سینمای ما ایجاد شد. دروغ و غرور و خشکسالی خیلی چیزهای بدی است. غرورش را خودم گذاشتم که زیادی هوا برمان ندارد.در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postزیباکلام در گفتگو با صبح آزادی:خیلی از ما ایرانیها، نژادپرست هستیم.
ما ایرانیها در مجموع هیچ تفاوتی با افغانیها با عراقیها با اماراتیها با پاکستانیها با هندیها با ژاپنیها با نروژی ها با آمریکایی ها با انگلسی ها با فرانسویها با بزیلیها و با هیچ بنی بشر دیگری نداریم. هیچ فرقی نداریم هیچ تفاوتی نداریم.
اصغر زارع: رونالد دورکین، فیلسوف حقوق دانشگاه نیویورک، دیدگاه های منحصر به فردی درباره برابری، تبعیض نژادی، عدالت، اخلاق و حقیقت دارد. به نظر شما، نسبت یا وضعیت ما ایرانی ها با این واژه ها چگونه است ؟ ما چقدر عادل هستیم و چقدر بی انصاف؟ چقدر به برابری اعتقاد داریم و چقدر تبعیض آمیز عمل می کنیم؟ پرسش مشابه دیگری که میخواستم با شما در میان بگذارم این است که برخی از متفکران، و صاحب نظران، ادعاهای کلانی مطرح می کنند و حکم کلی می دهند مثلا می گویند؛ ما ایرانی ها از اندیشیدن امتناع داریم ، یا ما ایرانی ها، باهوش و تمدن ساز هستیم. آیا شما اساسا با این دست نظرات در خصوص ایرانیان موافقید؟
ببینید من به عنوان یک قاعده کلی با تمام گزاره هایی که اینگونه شروع می شوند: ما ایرانی ها و بعد یک صفت، یک ویژگی، یک الگوی رفتاری و یک هنجار فرهنگی به دنبالش ذکر می کنند مخالفم. یا اگر بخواهم درست تر و علمی تر بگویم، من اساسا هیچ کدام از اینها را قبول ندارم. چه مثبت و چه منفی. چون فقط منفی نیست. چیزی را که الان شما مطرح می کنید و می گویید؛ ما ایرانی ها و بَعدش این جمله منفی که ما ایرانی ها خیلی اهل اندیشیدن نیستیم و اندیشه ورزی نمی کنیم؛ من این را قبول ندارم. عکسش را هم اگه می گفتید باز هم خیلی قبول نمی داشتم. مثلا اگه شما می گفتید خیلی از متفکرین و اندیشمندان معتقدند که در بین مردم منطقه خاور میانه یا اسیای مرکزی ایرانی ها از نظر اندیشه خصوصا اندیشه سیاسی خیلی جلو هستند، باز من می گفتم که همچو چیزی نیست. ما ایرانی ها در مجموع هیچ تفاوتی با افغانیها با عراقی ها با اماراتی ها با پاکستانی ها با هندی ها با ژاپنی ها با نروژی ها با آمریکایی ها با انگلسی ها با فرانسوی ها با برزیلی ها و با هیچ بنی بشر دیگری نداریم. هیچ فرقی نداریم هیچ تفاوتی نداریم. تمام این گزاره ها که یا دسته گل برای ما می فرستند یا به عکسش بر سر ما می کوبند و ما را محکوم می کنند به داشتن این یا آن خصلت ناشایست، پایه و اساسی ندارند. من این ها را در حقیقت یک جور نژاد پرستی و راسیسم می دونم.
یعنی شما حکم های منفی را نمی پذیرید ولی درباره ادعاهای مثبت، اعتقاد دارید که در بطن این ادعاها، یک جور، برتری طلبی و نژادپرستی حاکم است؟
یک چیزی را من قبول دارم خیلی از ما ایرانی ها متاسفانه نژاد پرست هستیم. شما اگر دقت کنید می بینید که در فرهنگ های دیگر هم علیه قومیت ها ، ملیت ها و اقوام اقلیت شان جوک می سازند ولی فکر نمی کنم مثل ایران باشد که اینقدر علیه ترک ها و لرها هتاکی می کنند.
کسانی که چنین جوک هایی را نقل می کنند، ادعا می کنند، تنها یک جوک است و چیز دیگری نیست.
خب ببینید این درست است که جوک بی آزار است و بیشتر برای تفریح و انبساط خاطر است ولی یادتان باشد که درون این جوک ها، یک عنصر نژاد پرستی تلخی هم نهفته است. در حقیقت در پس آن ها، نگاه بدی به ترک ها ، گیلانی ها و لرها وجود دارد. یا نگاه ما ایرانی ها به اعراب مثال دیگری از نژاد پرست بودن ما ایرانیان را به نمایش میگذارد. من معتقدم که خیلی از ایرانی ها از اعراب بدشان می آید و فرقیهم نمی کند چه ایرانی های بی دین و چه ایرانی های دیندار. ولی شاید شما بگویید که آقای دکتر خیلی از عرب ها هم از ما ایرانی ها بدشان می آید. آره من قبول دارم. خیلی از عرب ها هم از ما ایرانی ها واقعا بدشان می آید حالا این مورد بحث ما نیست.در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postدکتر زیباکلام: اگر بخواهم ایرادهای "ما" را بگویم، اولین و مهمترین آن این است که ما نژاد پرستیم؛ بغض و کینه و نفرت داریم از اعراب، بغض و کینه و نفرت داریم از افغانیها، برای خودمان خیلی دسته گل های الکی میفرستیم؛ مثل: «ملت بزرگ ایران»، «ملت قهرمان ایران»، «ملت شجاع، سرافراز و ...» که به نظر بنده همه قلابی هستند!در اصل توسط mafmaf پست شده است View Postخب اصلا طرف بحثم با دیگر دوستان نیست و لطفا وارد بحث نشوند. ولی کمی کاوش در پست های این آیدی در این سایت و آدان وچند سایت دیگر خیلی چیزها را مشخص میکنه.بنده متوهم نیستم ولی یکم ....
اما حرف بنده به تامی
خب جنایتکارانی که همیشه آواره اند و هنوز مکان مشخصی ندارند و روز و شب را با جنایت پشت سر میگذارند اکنون قصد نابودی ازادی در جهان و خاورمیانه را دارند.
عمو تامی پست هایت در این تاپیک وچند تاپیک وسایت دیگر را بالا خواهم اورد که همه به دلیل پست های ضد ایرانیت که طبق قوانین سایت توهین به یک قوم و ایران است پی ببرند.پس ناظر چکارست؟
https://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postتا بحال ایرانی قوم نشده ان ترک لر عرب است ..این را احمق یمثل تو باید بفهمد
اگر توهین است پس غلط میکنید 2500سال ستمشاهی .. طاغوت و...اگر توهین نیست..پس غلط میکنید...می روید سراغ ناظر حال تکلیف را مشخص کن کدام شاخه ای هستی...
سلسله هخامنش به حکم رهبری یک سلسله طاغوتی است ....ملی گرایانی مثل تو هم هیچ پخی نیتسند هیچ غلط یهم نمی توانند بکنند بجز عربده کشی....اینجا محله تان نیست عربده کشی بکنید....
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postاقای دادستان اقای ناظر کجایی ببینی نژاد اصیل ایرانی دامنش لکه دار شد این زیبا کلام بزغاله گوساله بی سواد ..که یک جو سواد ندارد این نبوی نادان چه توهینها به نژاد اجداد ما نکردند بدو بیا ای دی زیبا کلام نبوی ...ببند...:D:D:D:D:D
.زیبا کلام اگر گفته که همه نزادها برادران افغانی و عراقی عرب و لر و ... برابرند حرفش کاملا متین است.ایشان یک منتقد است و رونشنفکر نه مثل شما توهین کننده به همه بجز خودت.نقد بدون توهین با فحش وناسزا تفاوت دارد.
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط mafmaf پست شده است View Postشما چرا من را به حکومت ربط میدی بنده بسیار از شما مخالفترم.حالا خیلی ها شاید بگویند ایرانی و عرب و یهود و غربی پخ اند.به من چه؟چرا به صحرای کربلا زدی؟بنده کاملا ارام ومتین پست زدم.این شمایی که داری عربده میزنی.و کنترل خودت را از دست دادی.اینجا محله شما نیست ونخواهد بود.هخامنشی را چرا به من ربط میدی؟از نظر شما کسی که به کشورش توهین شود ودفاع کند به حکومت وابسته است.
تو اصلا فهمیدی چه نقل کردی بی سواد
نوشتم جنایتکارانی اتن را اتش زدند انوقت میگویی به هخامنشی چه ربطی دارد توهین شد....
تازه ننوشتم چه کسانی...
کجایش نوشتم ایران...
اگر سواد داشتی می فهمیدی کی اینکار را کرد و این هیچ منعی ندارد من همچنان می نویسمهخامنشان پایه گذار استبداد در تاریخ بوده است و احمقهای مثل داریوش و خشایار شا...
اگر مخالفی بیخود میکنی مخالفید چون طاغوت2500ساله بوده هست ....
برو سوادت را زیاد کن بعد برو بحث کن...تو را خدا ببین کی امده بحث کند....برو با ولیت بیا ...
در ضمن هر چه خواهی بنویس...کسی حوصله داشت بخواند نه به درک....
هر پستی هم توهین بود بزن به ناظر خودش خواست پیام خصوصی می پرسد منهم میگویم...حوصله هدایت امثال تو ندارمhttps://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط tom cruise پست شده است View Postاز بس بی سوادی پستی نقل کردی جوابت را دادم
تو اصلا فهمیدی چه نقل کردی بی سواد
نوشتم جنایتکارانی اتن را اتش زدند انوقت میگویی به هخامنشی چه ربطی دارد توهین شد....
تازه ننوشتم چه کسانی...
کجایش نوشتم ایران...
اگر سواد داشتی می فهمیدی کی اینکار را کرد و این هیچ منعی ندارد من همچنان می نویسمهخامنشان پایه گذار استبداد در تاریخ بوده است و احمقهای مثل داریوش و خشایار شا...
اگر مخالفی بیخود میکنی مخالفید چون طاغوت2500ساله بوده هست ....
برو سوادت را زیاد کن بعد برو بحث کن...تو را خدا ببین کی امده بحث کند....برو با ولیت بیا ...
در ضمن هر چه خواهی بنویس...کسی حوصله داشت بخواند نه به درک....
هر پستی هم توهین بود بزن به ناظر خودش خواست پیام خصوصی می پرسد منهم میگویم...حوصله هدایت امثال تو ندارم
هخامنش یا هر سلسله ای بدی وخوبی هایی دارد.به من چه.بنده تاریخ دان نیستم.امریکا که شما برایش دل میدهی در سرزمین بومیان امریکا زندگی میکند ان هم با قتل عام اکثرشان.اسراییل هم که جز ایده ال شماست/:.grlim:./ مسلمانان یک کشور را.ضمنا شما بحث را چه میدانی.از ابتدای بحث بدون دلیل مشخص مرا به امثال شریعتمداری و عسگر اولادی ربط دادی.توهم تا کجا.البته منظورم را فکر نکنم گرفتی./.:biggrinsmiley.:/آخرین ویرایش توسط mafmaf؛ 2014/12/06, 22:15.
نظر
-
پاسخ : جنگ کره شمالی و تاثیر آن بر ایران
در اصل توسط mafmaf پست شده است View Postبنده هم نگفتم با حکومت مخالفم /:.yead.:/ بنده کجا گفتم که که شما پست مرا نقل قول کردی باسواد.ضمنا شما کنترل خودت را از دست دادی.ارامتر جوان.شما مثل کسی هستی که با حرفهای متناقض با هم یک چیز را به موردی دیگر ربط میدهی.ضمنا این ایدی اصلی من است ولی کلا پست نمیزنم.ضمنا توهین در تمام کلامت ریشه دوانده.ادب مرد به از دولت اوست.
هخامنش یا هر سلسله ای بدی وخوبی هایی دارد.به من چه.بنده تاریخ دان نیستم.امریکا که شما برایش دل میدهی در سرزمین بومیان امریکا زندگی میکند ان هم با قتل عام اکثرشان.اسراییل هم که جز ایده ال شماست/:.grlim:./ مسلمانان یک کشور را.ضمنا شما بحث را چه میدانی.از ابتدای بحث بدون دلیل مشخص مرا به امثال شریعتمداری و عسگر اولادی ربط دادی.توهم تا کجا.البته منظورم را فکر نکنم گرفتی./.:biggrinsmiley.:/
تمام شد.... سر همان بحث کن حاشیه نرو..من جمله قرمز شده ات را جواب دادم...خودت هم نفهمیدی چی گفته بودی...
انهم به این دلیل که به نظار گیر دادی گفتی چرا برخورد نکرده...به توهین به اقلیت ایرانی....از کی تا الان ایرانی شده اقلیت نمیدانم...
وگرنه نظراتت برایم مهم نیست...صرفا چون به ناظر گیر دادی گفتم جوابت بدهم...اینکه تو فکر کنی ایده ال من کیست از اندازه عقلت خارج است ...اگر هم فکر کنی مثل ادان میتوانی ناظر بفریبی بعید میدانم...خودش فرض میکند مثلا من گفته باشم زنده باد صدام..بعد با خودش بحث میکند چرا گفته اام....
فعلا برو جواب زیبا کلام مطهری نبوی را بده...پستهای زیبا کلام هر روز نقل میکنم تا خوب برود در چشمهای تو و دیگر منتقدانhttps://www.facebook.com/profile.php?id=10001066806953
tom cruise in face book
نظر
نظر