<<از جنجال های فوتبال تا دنیای ورزش>>

[roohe-khashen]

بهنام جان شما که اون موقع نبودید ولی همین پارسال ارژانتین 6 تا از ونزوئلا خورد حالا تیم ارژانتین کجا و تیم ونزوئلا کجا اون 6 تا هم اتفاق بوده زیاد اتفاقات فوتبال رو جدی نگیر!:d

[behnam]

بهنام جان شما که اون موقع نبودید ولی همین پارسال ارژانتین 6 تا از ونزوئلا خورد حالا تیم ارژانتین کجا و تیم ونزوئلا کجا اون 6 تا هم اتفاق بوده زیاد اتفاقات فوتبال رو جدی نگیر!:d

من هم دارم همین رو میگم عزیزم:d
الآن جایگاه شما اتفاقی در صدر جدوله :d
به زودی این سوء تفاهم حل میشه و شما به جایگاه واقعی خودتون برمی گردین:d=))
یعنی همون تیمی که شیش تا شیش تا گل می خوره=))=))

[آمن خادمی]

فرهاد مجیدی: پارسال میداودی مصدوم نمیشد صد در صد قهرمان بودیم

فرهاد مجیدی، میلاد میداودی را مهرهای موثر برای استقلال میداند.

به گزارش خبرآنلاین، فرهاد مجیدی کاپیتان استقلال که موقعیت گل خود را در اختیار میلاد میداودی قرار داد تا پای این مهاجم به گل باز شود در مورد میلاد میگوید: «اجازه بدهید درباره میلاد توضیحی بدهم. او مهاجم بسیار خوبی است. اگر فصل قبل مصدوم نمیشد مطمئن باشید ما صددرصد قهرمان میشدیم. پاس گل را هم به این دلیل دادم که دوست داشتم او زودتر به جمع ما برگردد. فوتبالیستی که یک مدت به دلیل مصدومیت از میدان دور بوده خیلی دوست دارد با گل برگردد. من پاس دادم و او هم خیلی خوب گل زد تا برگشتنش را جشن بگیرد. میلاد امسال خیلی میتواند به استقلال کمک کند. ما امسال جو خیلی خوبی داریم و همه کنار هم هستیم. امیدوارم این فضای صمیمی به قهرمانی ما منجر شود.»

[آمن خادمی]

مديرعامل پيشين ذوب آهن بازداشت شد

مديرعامل و قائم مقام پيشين باشگاه ذوب آهن بازداشت شدند.

به گزارش ايسنا، اصغر دليلي مديرعامل اسبق باشگاه ذوب آهن و فرشته سموعي قائم مقام باشگاه به اتهام اختلاس مالي بازداشت شدند.

اين خبر را بخش خبر ورزشي شبكه سوم سيما اعلام كرد.

اين دو، سه شنبه هفته گذشته از سمتشان بركنار شده بودند اما هيئت مديره باشگاه ذوب آهن علت كنار رفتنشان را استعفاي شخصي عنوان كرده بود!

[آمن خادمی]

بدل فردوسی پور از «خنده بازار» جدا شد

سامان گوران بنا به حاشیه های که برنامه «خنده بازار» برایش درست کرده بود، از این گروه جدا شد.

به گزارش «24»، سامان گوران، بازیگر جوانی که برگ برنده اصلی برنامه «خنده بازار» در تقلید صداوچهره چهره های شناخته شده ورزشی و هنری کشور بود، از این گروه جدا شد تا آیتمهای مربوط به او هم دیگر در «خنده بازار» پخش نشود.

شهاب عباسی، کارگردان برنامه «خنده بازار» هم با تایید خبر جداشدن گوران از تیم کاریشان در توضیح این جدایی گفته است: «اگر سامان مدیریت برخی اتفاقات را به ما واگذار میکرد و بیجهت در بعضی محافل مصاحبه نمیکرد، خیلی از اتفاقات و حاشیه ها به وجود نمیآمد و خیلی جاها من از عملکردمان دفاع میکردم اما او کار را از عذرخواهی به دستبوسی رساند!»

وی در خصوص حذف آیتم نود در خنده بازار هم گفت: «اگر لازم ببینیم در سری جدید آن را می سازیم اما متکی به شخص نیستیم اگر کسی دوست نداشته باشد با ما کار کند، اصرار نمیکنیم. الان هم چون مساله گروه این نیست، به جایگزین گوران فکر نکردهام.»

به گزارش «24»، خود سامان گوران نیز اخیرا در گفتگویی اعلام کرده بود: «اصلا داستان دستبوسی علی دایی اتفاق نیفتاده! فکر کنید اینطور شده باشد و آنقدر هم بیسروصدا تمام شود! حتی تکذیبیه این خبر هم منتشر شد؛ این اتفاق خیلی جزئی افتاده. من گفته بودم که اگر علی دایی را قبل از کار میدیدم از او دلجویی میکردم.» وی در پاسخ همشهری جوان مبنی بر اینکه چرا از گروه خندهبازار جدا شدید، گفته است: «بعضی حرمتها را نگه نداشتند. من در این کار خیلی با همهشان رفاقت کردم ولی یک سری بازیهایی رخ داد که باعث شد من از آنها جدا شوم. این جدا شدن هیچ ربطی به ماجرای علی دایی نداشت. اصلا اگر من در آن کار نبودم کسی کار را نمی دید.»

بنابراین گزارش، او در این گفتگو از رضا صادقی به خاطر متن ضعیف برنامه، عذرخواهی کرده و گفته: قبلا با رضا صادقی دیدار داشتهام و او از من به خاطر این برنامه تشکر کرده و دوست داشته حتی در کنسرت او، پیش از اجرا، صدایش را تقلید کنم.

[سرداربورسی]

فردوسی پور: حقوق من فقط یک و نیم میلیون است!

مجری برنامه نود مبلغ حقوق خود را اعلام کرد.

عادل فردوسی پور مجری برنامه نود شب گذشته در پاسخ به این خبر که وی برای تهیه برنامه اش دقیقه ای 60 هزار تومان حقوق می گیرد به اعلام ریز درآمدها و مخارج برنامه اش پرداخت. وی ضمنا به مبلغ حقوق خود در این برنامه پرداخت و گفت: بنده حقوق ماهیانه ام در حدود یک و نیم میلیون تومان است. فردوسی پور ضمنا به شوخی گفت که باید برای کارکنان برنامه نود گلریزان ترتیب بدهند.

[بابي چارلتون]

دوستان تاپيک مرتبط ديگه اي رو گير نيوردم ، گفتم در مورد سر بابي چارلتون که آي ديم هست بنويسم ، اخه شايد خانوما که فوتبالي نيستن بگين اين آي دي يعني چي :-/
دوستان اگه زندگي نامه يا خبر هاي داغ فوتباليست ها رو هم داخل اين تاپيک بگيم بد نيست >:D<

متولد: 11 اکتبر 1937
ملیت: انگلیسی
پست: مهاجم
ویژگی ها: جنگنده - شوت های ویران کننده >:D<

افتخارات مهم شخصی:

بهترین بازیکن اروپا در سال 1966
بهترین بازیکن جام جهانی 1966
بهترین گلزن تاریخ تیم انگلیس


افتخارات ملی :

قهرمان جام جهانی 1966


افتخارات باشگاهی :

قهرمان لیگ فوتبال انگلستان در سالهای 1957 ، 1965 و 1967
قهرمان FA cup : در سال 1963
قهرمان لیگ اروپا در سال 1968
قهرمان FA Community Shield در سالهای 1956 ، 1957 ، 1965 و 1967

بابی چارلتون با نام کامل روبرت بابی چارلتون اسطوره فوتبال انگلیس و یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان به تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۳۷ در اشتینگتون کانتی ردهام انگلستان متولد شد . وی فوتبال خود را از باشگاه منچستر یونایتد شروع کرد.

زندگی نامه ورزشی وی خیلی کوتاه خواهد بود چون او کل دوران اوج خود را در یک تیم سپری کرد. وی در تیم مدرسه فوتبال ایست نورث امبرلند کشف شد و در 19 سالگی و در سال 1956 به منچستر پیوست و تا سال 73 در منچستر ماندگار شد.

او در هفده سالگی با تیم منچستر یونایتد قراداد امضاد نمود و به جرگه بازیکنان این تیم پیوست. او نخستین بار در فصل 1956-57 برای منچستر در لیگ انگلیس به میدان رفت و در طی 14 مسابقه 10 گل به ثمر رساند و همراه این تیم فاتح مسابقات لیگ شد.
سال بعد در جریان سقوط هواپیمای حامل بازیکنان یونایتد در فرودگاه مونیخ از این حادثه جان سالم به در بردند و در فینال جام حذفی حضور یافت هر چند این مسابقه دو بر صفر به سود بولتون به پایان رسید. در همین سال او نخستین بازی ملی اش را برای تیم ملی انگلستان در برابر اسکاتلند انجام داد که با پیروزی 4 بر صفر انگلیس به پایان رسید. بالاخره چارلتون به همراه منچستر در دیدار پایانی جام حذفی 1963 مقابل لستر به پیروزی رسید تا فاتح این جام شود.

در جام جهانی 1962 به همراه تیم ملی انگلیس حضورداشت ولی علیرغم ارائه بازیهای بسیار خوب به موفقیتی دست نیافت. در دهه 1960 او به همراه جرج بست و دنیس لاو مثلثی فوقالعاده در تیم منچستر یونایتد تشکیل داد که دو مقام قهرمانی لیگ و یک مقام قهرمانی جام باشگاههای اروپا دستاورد آن بود. اما اوج هنر چارلتون جام جهانی 1966 بود که به همراه تیم ملی انگلیس به مقام قهرمانی جهان رسید. در این مسابقات رهبری فوقالعاده او و گلهای حساسی که به ثمر رساند به خصوص دو گلی که به پرتغال در نیمهنهایی زد پایهگذار اولین و آخرین قهرمانی انگلیس در جم جهانی بود. در پایان جام جهانی 1966 او عنوان بهترین بازیکن جام را کسب نمود و در این سال صاحب توپ طلای بهترین بازیکن فوتبال اروپا هم شد.

در دیدار تیمهای ملی انگلیس و آلمان غربی در مرحله یک چهارم پایانی جام جهانی 1970 که به شکست سه بر دو آنها انجامید، چارلتون یک صدوششمین و آخرین بازی ملی خود را انجام داد و رکورد 49 گل ملی را از خود بر جای نهاد که تا امروز شکسته نشده است.
سه سال بعد پس از انجام 606 بازی در لیگ انگلیس و به ثمر رساندن 199 گل برای منچستر یونایتد از فوتبال حرفهای کنارهگیری نمود. بابی چارلتون در سال 1994 به پاس خدمات فراوانش به لقب «سر» مفتخر گشت.

17 سال بازی در منچستر نشان از علاقه، تعصب و آمادگی بدنی وی دارد.

چارلتون در 606 بازی در منچستر 199 گل به ثمر رسانده ، رکورد بیشترین حضور او توسط رایان گیگز در فینال مسکو سال 2008 شکسته شد.

در سال 73 وی منچستر را به قصد پرستون نورث اند ترک می کند و یک فصل را در این تیم بازی می کند که در 38 بازی 8 گل به ثمر میرساند.

و بالاخره در سن 37 سالگی تصمیم به خداحافظی از مستطیل سبز میگیرد.

در رده ملی وی در 3 دوره جام جهانی (1962 - 1966 - 1970) بازی کرد که اوج قدرت وی در جام جهانی 66 لندن بود که چشم ها را خیره کرد.

وی در جام جهانی 66 با بازیهای درخشان خود و با غلبه بر آلمان به مقام قهرمانی رسیدند که چارلتون به عنوان بهترین بازیکن جام هم برگزیده شد اما این پایان کار نبود و چارلتون در همین سال توپ طلای اورپا را هم مال خود کرد و بهتربن بازیکن اروپا شناخته شد.

در این سال انگلستان با بزرگان خود از جمله بنکس در دروازه - بابی مور - هورست - هانت و ... آلمان آماده را مغلوب کرد تا کاپ قهرمانی به خانه برگردد.

در دوره مربیگری هم از سال 74 تا 84 برای تیم ویگان اتلتیک خدمت کرد و از سال ۱۹۸۴ تاکنون هم عضو دائمی هیئت مدیره باشگاه منچستر یونایتد بوده است.



درخشش بابی چارلتون در عرصه نگارش


سر بابی چارلتون این بار نه عنوان برترین فوتبالیست که عنوان بهترین اتوبیوگرافی نویس انگلیس را از آن خود کرد.

کتاب سالهای بازی من در منچستر یونایتد که توسط بابی چارلتون، فوتبالیست اسطوره ای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 انگلیس نوشته شده، به عنوان بهترین زندگینامه خود نوشت از سوی منتقدان این کشور شناخته شد.

این کتاب با اشاره های تاریخی این فوتبالیست مشهور به رویدادهای ورزشی، توانسته است توجه فوتبال دوست های جزیره را به خود معطوف کند.

بابی چارلتون که به عنوان شوالیه ای مبارز در عرصه فوتبال، محبوب مردم انگلیس بود و به همین دلیل هم موفق به دریافت جایزه افتخار و لقب «سر» شد، همواره به عنوان شخصیتی متفاوت و لجباز مطرح بوده است.

در این کتاب مطالب جالبی به چشم میخورد؛ از رابطه او با ران آتکینسون که او را با صفت «غرغروی کبیر» می نامید گرفته تا چگونگی روی آوردن او به فوتبال و... او ضمن معرفی زادگاهش و خانواده ای که در آن به دنیا آمد و بیشترشان هم از طبقه معدن چیان اشینگتون بودند، استعداد ویژه خود را در فوتبال ارثیه ای از سوی خانواده مادری اش می داند که بیشترشان به صورت ژنتیک فوتبالیست بودند.

کلی میلبورن، از مشهورترین این بستگان است که در نیوکاسل توپ میزد.

برای نسلی که هرگز شاهد فوتبال بابی چارلتون نبوده، این میتواند جالب باشد که سبک او به عنوان فصلی متفاوت از فوتبال، سالهاست که در مدرسه های فوتبال اروپا تدریس میشود. بکهام نیز در دوران رشد خود در این مدرسه فوتبال را فرا گرفت.

بهترین تیم تاریخ از نگاه سر بابی چارلتون

سر بابی چارلتون بازیکن اسطوره ای منچستر یوناید بهترین تیم تاریخ فوتبال از دیدگاه خود را روی کاغذ آورده است. او بهترین ها را از میان بازیکنان سالهای دور انتخاب کرده و تنها بازیکنان که هم عصر او نبوده اما در سیاهه بهترین ها حضور یافته اند، پیتر اشمایکل و روی کین هستند.

دروازه بان : گوردون بنکس

نمی توانستم از بین بنکس و اشمایکل یکی را انتخاب کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم گوردون را برگزینم زیرا در طول دوران بازیگری خود با او روبه رو شده بودم. بازی مقابل گوردون شبیه یک کابوس بود. شما به عنوان یک مهاجم روحیه ی خود را از دست میدادید زیرا او همه ی توپ ها را مهار میکرد. در انگلستان با او هم تیمی بودم . بدون تعارف میگویم وقتی او را در درون دروازه داشتیم، خیالمان از بابت گل نخوردن راحت بود. او یک قهرمان بود. فکر میکنم انتخاب درستی انجام دادهام.

دفاع راست: ژلما سانتوس

او بین سالهای 54 تا 66 در چهار جام جهانی شرکت کرد و بهترین مدافع راستی است که تاکنون دیدهام. او را در نقش دفاع وسط نیز دیده بودم ولی به نظر من او میتوانست در همه جای زمین بازی کند.

دفاع میانی: بابی مور

برای انتخاب بهترین بازیکن این پست نیز به مشکل برخوردم. نمیتوانستم "جان چارلز" را در این تیم جا ندهم ولی بابی نیز فوقالعاده بود و ترکیب وی با "بکنباوئر" را بیشتر میپسندم. بابی میتوانست بازی را پیشبینی کند حتی میتوانست حرکت مهاجم روبرویش را حدس بزند و مانع از ادامهی کارش شود.

دفاع میانی: فرانتس بکنباوئر

کیفیت بازی وی شباهت بسیاری با بابیمور داشت. بسیار عالی تکل میزد و با یک پاس میتوانست جریان بازی را تغییر دهد. همیشه کنترل خوبی بر شرایط بازی داشت و هیچگاه نمیترسید. بازی در برابر او کار بسیار مشکلی بود.

دفاع چپ: سیلویو مارزولینی

او در طول دههی 60 برای آرژانتین درخشید. بازیکن بسیار محکمی بود و در پست خود بهترین به شمار میرفت. سرعت زیادی نداشت ولی قدرت بازی خوانی او چیزی بود که همه را به تحسین وامیداشت. اوج هنرنمایی وی جام جهانی 1966 انگلیس بود. نوع بازی وی به شکلی بود که کنترل بسیار خوبی بر روی توپ داشت و همین مساله به وی فرصت میداد توپ را با خیال راحت از منطقهی خطر دور کند.

هافبک راست: میشل پلاتینی

هافبکهای زیادی مدنظر من بودند، ولی کلاس پلاتینی با سایرین تفاوت دارد. او میتوانست در کمترین فضاها پاسها را ارسال کند، کاری که هیچ کس نمیتوانست آن را انجام دهد. به عنوان یک هافبک گلهای بسیاری به ثمر میرساند و در زمان خود بهترین بود.

هافبک میانی: آلفردو وی استفانو

کاپیتان تیم، باهوشترین بازیکنی که تاکنون وارد زمین فوتبال شده. نخستین باری که او را دیدم در جام قهرمانی باشگاههای اروپا بود و من از روی صندلیهای برنابئو شاهد بازی او بودم. نمیتوانستم از او چشم بردارم. با پاسهای دقیق میتوانست توپ را به همه جای زمین برساند. خوب گل میزد و به تیم اقتدار خاصی میداد.

هافبک میانی: دانکن ادواردز

حاکم مطلق میدان بود و غیر قابل مهار. فیزیک بدنی بسیار عالی داشت و میتوانست به هر شکلی که شده توپ را از چنگ حریف درآورد. متاسفانه او در فاجعهی مونیخ کشته شد و این مساله فقدان بزرگی هم برای منچستریونایتد و هم برای انگلیس بود. در فوتبال امروز هیچ بازیکنی را نمییابم که به خوبی او باشد. او با هر مقیاسی فوقالعاده بود.

هافبک چپ: یوهان کرایف

بسیار باهوش. مغزش برای فوتبال ساخته شده بود. کنترلهایش بر روی توپ بسیار عالی بودند و به شکل غریزی میتوانست توپهای بسیار خوبی برای هم تیمیهایش ارسال کند. با استعداد بود و گلهای زیادی به ثمر میرساند. حضور او در زمین به سایر بازیکنان روحیه میداد.

مهاجم: پله

برای انتخاب مهاجم بین سه گزینه فکر میکردم. پله، مارادونا و پوشکاش ولی نتوانستم پله را خارج از ترکیب قرار دهم. بیشتر مردم نیز پله را به پوشکاش ترجیح میدهند، زیرا چیزهای بیشتری راجع به او شنیدهاند. شاید پله بیش از حد مورد توجه قرار گرفته باشد ولی اگر این دو را با هم مقایسه کنید، فاصله زیادی بین آنها نیست. زمانی که پله هزارمین گل خود را به ثمر رساند، تمام نشریههای دنیا عکس او را چاپ کردند و مطلب بسیاری درموردش نوشتند. وقتی این موضوع را به پوشکاش گفتم، وی در جواب گفت: «من هزارمین گلم را پنج سال پیش به ثمر رساندم!» شاید بهتر است پله و پوشکاش در بین دو نیمه با هم تعویض شوند!

مهاجم: دیگو مارادونا

او با سرعت زیادی توپ را حمل میکرد. دیگر هیچ بازیکنی را همانند او ندیدهام. حضور وی در تیم حریف شما را به وحشت میانداخت. به سختی میتوانستند او را متوقف کنید و همیشه خودش را در موقعیتی قرار میداد که بتواند گلزنی کند.

مربی: سرالکس فرگوسن

فکر نمیکنم برای این تیم نیازی به مربی باشد. فقط باید به آنها بگویید با سیستم 3-3-4 بازی کنند یا 2-4-4 ولی اگر بخواهم کسی را برای مربیگری انتخاب کنم کسی جز الکس نخواهد بود. او تنها کسی است که میتواند هدایت چنین بازیکنانی را در دست بگیرد.

نیمکت نشینان:

پیتر اشمایکل:

یک دروازهبان فوقالعاده. بهترین دروازهبانی که یونایتد در تمام تاریخ داشته است.

جان چارلز:

اگر بخواهید به صورت رندوم تیمی را انتخاب کنید، نمیتوانید چارلز را در آن جای ندهید. بازیکن بسیار بزرگی بود و روی تمام توپهای هوایی تاثیرگذار بود.

رویکین:

یکی رهبر مادرزاد بود و در زمین بازیهای زیبایی ارایه میداد. در طول دوران بازیکنیاش اشتباههای زیادی انجام نداد ولی هرگاه مرتکب اشتباه میشد، پایش میایستاد.

فرانس پوشکاش:

هیچ گاه موقعیتهای تک به تک را از دست نمیداد و همهی آنها را تبدیل به گل میکرد. رکورد گلهای ملی او حیرتآور است. او در ترکیب رئال نیز گلهای بیشماری به ثمر رسانده است

البته به دليل ادغمي که صورت مي گيره لام حذف شده :D
مخلص همه دوستان بابک :">

[آريامنش]

فوتبال ما آدم بزرگ ندارد
يكي از مباحثي كه در هر مقوله اجتماعي مهمترين فاكتور محسوب مي شود پديده اي به نام " فرهنگ " است از فر هنگ گاه به گاهي به نام شخصيت و كاراكتر فردي هم ياد مي شود و اصولا گفته مي شود اين شخصيت افراد است كه باعث ارتقا خود فرد و گروه وابستگانش مي شود و اگر نگاهي به مسائل تاريخي و اجتماعي داشته باشيم بخوبي متوجه مي شويم كه مردان بزرگ توانسته است كارهاي بزرگي انجام دهند فوتبال ما خصوصا در سالها و شايد دهه هاي اخير بسختي از مقوله كمبود و كاستي هاي فرهنگي ضربه خورده است وقتي ستارگان دور و نزديك فوتبال ما شخصيت بزرگي نداشته و تنها به دنبال خود خواهي ها باشند به طور حتم فوتبال ما بايد در روز مرگي باشد و براي رفتن به جام جهاني هنوز چشم به ستارگاني چون فرهاد مجيدي داشته كه در اواسط دهه 90 ميلادي بعنوان چهره شناخته شده است و امروز در 35 سالگي بهترين است و يا به دنبال علي كريمي باشد كه اوج كارش را در بازيهاي آسيائي 1998 و مسابقات مقدماتي جام جهاني 2002 و بازيهاي جام ملتهاي آسيا 2004 شاهد بوديم در چند روز گذشته شاهد حركت مشابهي كه قبلا مابين اتحاديه بازيكنان و باشگاهها در اسپانيا بود اين بار در ايتاليا بوديم توماژي بازيكن سابق تيم رم ايتاليا بعنوان رئيس اتحاديه بازيكنان فوتباليا ايتاليا مشغول مذاكره براي احقاق حق بازيكنان با باشگاهها بود نگاهي به چهره و رفتارهاي او مي كنيم و ناخود آگاه از وقار و شخصيت او لذت مي برم و از خود مي پرسم به چه دليل فوتبال ما از كمبود شخصيت رنج مي برد ؟ نگاهي به حسن رفتار و سخنان سنجيده بازيكن نه چندان بزرگ سالهاي نه چندان دور ايتاليا مي كنيم و آن را با رفتارهاي مربيان و بازيكنان خود مي كنم و اين نمونه ها را بخاطر مي آورم

1/ محمد مايلي كهن براي چندين بار به كميته انضباطي مي رود تا با دعواي بي جائي كه با علي فتح الله زاده داشته مورد سوال قرار گيرد اين آقاي كه خود را مدير مي داند هنوز در گير توهم تباني ساليان پيش است او كه خود را مدير مي داند در كجاي اين فوتبال قرار دارد ؟ او چند بار براي مسائل مهم سخن گفته است ؟ چند بار او براي حرفهاي درست به مراجع قضائي و انضباطي رفته است ؟ چرا او داراي شخصيت و فكر بزرگ نبوده و نيست ؟

2/ امير قلعه نوعي كسي كه مي گويد "به قول علي آقا ( پروين ) هر قهرماني تنها 48 ساعت در ذهن مردم هست و به همين دليل بايد به همه بزرگترها احترام گذاشت و در گير مسائل رسيدن به قهرماني نشد " مي پرسيم مگر مي شود كه قهرماني فقط قدمت 48 ساعته داشته باشد ؟ قهرماني سه گانه ما در جام ملتهاي آسيا مگر فراموش نشدني است ؟ قهرماني هاي باشگاهها ي ما در آسيا مگر از ياد رفتني است ؟ چه كسي برد در برابر آمريكا در جام جهاني 1998 از يادش رفته است ؟ تساوي در برابر اسكاتلند 1978 هنوز در خاطره ها است شوت زيباي قليچ خاني و گل بهزادي كه اولين قهرماني در جام ملتهاي آسيا را برايمان به ارمغان آورد را از ياد برديم ؟ چه كسي برد در استراليا در راه مسابقات جام جهاني 1978 را فراموش كرده است خود پروين سالها نان گل خود را فينال جام ملتهاي آسيا 1976 در برابر كويت را خورد ... نه اين گونه نيست اما آن چيزي كه قهرماني ها را از ياد برده است قهرماني هائي است كه با حرف و حديث و بازيهاي زشت بدست مي آدي آن چيزي كه نمي توان فراموش كرد همين سخنان است كه شخصي چون قلعه نوعي قهرمان شد اما هيچگاه حرمت بزرگاني چون ناصر خان حجازي را نگاه نداشت درد فوتبال ما قهرماني نبود درد فوتبال ما پهلوان نبودن قهرمانان ما است زيرا داراي شخصيت بزرگي نبودند

3/از اسطوره ديگري صحبت مي كنيم كه هيچگاه شخصيت بزرگي نداشت خدادا عزيزي را مي گوئيم كه در آخرين مصاحبه خود بار ديگر حرفهائي از نوع خداداد عزيزي گفته است او مي گويد بلاژويچ بيست سال پيش مربي بوده است و پدر او سر حال تر از بلاژويچ است او مي گويد براي حضور در ليگ برتر ايران بايد پاچه خواربود و...

چرا اين مرد بزرگ نمي شود ؟ آيا خود او هيچگاه بزرگ بوده است ؟ او يادش رفته كينه او با بلاژويچ باعث شد تيم ملي ايران در راه مسابقات جام جهاني 2002 يكي از بهترين مهره هاي خود را از دست دهد ؟ دليل اين كينه چه بود ؟ تنها شماره پيراهن بهانه جناب بزرگ فوتبال ما شد ؟ همين آقا كسي بود كه خبرنگاري را كتك زد و تازه مي گفت باز هم او را مي زند ؟ او كسي بود كه با مدير عامل وقت باشگاهش در كنار زمين كتك كاري كرد و حالا سخن از شايستگي هايش مي كند او يادش رفته بلاژويچ تا همين چندي پيش در ليگ چين براي قهرماني با تيمي رقابت مي كرد كه سر مربيش شاگردش برانكو بود او يادش رفته كه در راه مسابقات جام جهاني 2010 او سر مربي تيم بوسني بود كه به واقع بسياري از تيمها را به وحشت انداخته بود چرا او از حضو.ر بلاژويچ مي ترسد ؟ حضور امثال بلاژويچ ها در فوتبال ما بسيار بهتر از امثال او است كه شايد بازيكن خوبي با افت هاي زياد بودند اما هيچگاه نه بزرگ بودند و نه شخصيت بزرگي داشتند

قصه ها زياد است مگر علي دائي همين چند وقت پيش دوربين نمي شكست ؟ مگر مرفاوي به تيم سابقش كه همه چيزش از او است لقب تيم جادو گري نداد ؟مگر رفتارهاي ميثاقيان در كنار زمين از يادمان رفته است ؟ مگر پيرواني حاضر شد بخاطر كسب نتايج ضعيف با شبه تيم اميد ايران عذر خواهي كند ؟ نتيجه 3 بر صفر عراق در برابر ايران در سايت فدراسيون سانسور مي شود تا كميسيون ورزش و جوانان مجلس دو باره از خواب بيدار نشود و حكايت كوچك بودن آدمهاي فوتبالي ما زياد است و چنين بوده كه امثال كفاشيان رئيس قدراسيون فوتبال مي شود و آدمهاي ديگري كه هيچ محلي از اعراب در فوتبال ما نداشته اند داراي پستهاي مختلف در فدراسيون و باشگاهها ي ما مي شوند آري فوتبال ما بيش از هر چيز درد نبود شخصيت آدمهايش را دارد افسوس
نويسنده : تورج عاطف

[ماهور]

استعفای کاشانی تکذیب شد

ورزشی - استعفای حبیب کاشانی از سرپرستی باشگاه پرسپولیس تکذیب شد.

آخرین اخبار از باشگاه پرسپولیس تهران به شرح ذیل است:

*استعفای حبیب کاشانی از سرپرستی پرسپولیس تکذیب شد. پیش از این در برخی نشریات عنوان شده بود که کاشانی به خاطر بیماری اش قصد ندارد کار کند، اما مسوولان پرسپولیس این خبر را رد کردند و سرپرست پرسپولیس به فعالیتش ادامه خواهد داد. کاشانی ظرف چند روز آینده دیسک کمر خود را عمل خواهد کرد.

*بازیکنان پرسپولیس بعد از ورود به مشهد تمرینات خود را از امروز دنبال می کنند.

*جلسه کمیته انضباطی مازیار زارع به احتمال فراوان قبل از بازی سرخپوشان با ذوب آهن اصفهان تشکیل می شود.

*جواد کاظمیان که شب گذشته در برنامه نود حضور داشت، امروز به جمع سرخپوشان ملحق شد.

*مهرداد اولادی و هادی نوروزی که با مصدومیت مواجه هستند، در مشهد حضور دارند و با تیم تمرین می کنند.

*پاداش برد برابر صنعت نفت آبادان در این اردو به بازیکنان تعلق می گیرد.

[hamed89]

با وجود تیمی به نام لیورپول منچستر بره بوفش و بزنه
منچستر فقط یه اریک کانتونا ادم بود!

دوستان تاپيک مرتبط ديگه اي رو گير نيوردم ، گفتم در مورد سر بابي چارلتون که آي ديم هست بنويسم ، اخه شايد خانوما که فوتبالي نيستن بگين اين آي دي يعني چي :-/
دوستان اگه زندگي نامه يا خبر هاي داغ فوتباليست ها رو هم داخل اين تاپيک بگيم بد نيست >:D<

متولد: 11 اکتبر 1937
ملیت: انگلیسی
پست: مهاجم
ویژگی ها: جنگنده - شوت های ویران کننده >:D<

افتخارات مهم شخصی:

بهترین بازیکن اروپا در سال 1966
بهترین بازیکن جام جهانی 1966
بهترین گلزن تاریخ تیم انگلیس


افتخارات ملی :

قهرمان جام جهانی 1966


افتخارات باشگاهی :

قهرمان لیگ فوتبال انگلستان در سالهای 1957 ، 1965 و 1967
قهرمان FA cup : در سال 1963
قهرمان لیگ اروپا در سال 1968
قهرمان FA Community Shield در سالهای 1956 ، 1957 ، 1965 و 1967

بابی چارلتون با نام کامل روبرت بابی چارلتون اسطوره فوتبال انگلیس و یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال جهان به تاریخ ۱۱ اکتبر ۱۹۳۷ در اشتینگتون کانتی ردهام انگلستان متولد شد . وی فوتبال خود را از باشگاه منچستر یونایتد شروع کرد.

زندگی نامه ورزشی وی خیلی کوتاه خواهد بود چون او کل دوران اوج خود را در یک تیم سپری کرد. وی در تیم مدرسه فوتبال ایست نورث امبرلند کشف شد و در 19 سالگی و در سال 1956 به منچستر پیوست و تا سال 73 در منچستر ماندگار شد.

او در هفده سالگی با تیم منچستر یونایتد قراداد امضاد نمود و به جرگه بازیکنان این تیم پیوست. او نخستین بار در فصل 1956-57 برای منچستر در لیگ انگلیس به میدان رفت و در طی 14 مسابقه 10 گل به ثمر رساند و همراه این تیم فاتح مسابقات لیگ شد.
سال بعد در جریان سقوط هواپیمای حامل بازیکنان یونایتد در فرودگاه مونیخ از این حادثه جان سالم به در بردند و در فینال جام حذفی حضور یافت هر چند این مسابقه دو بر صفر به سود بولتون به پایان رسید. در همین سال او نخستین بازی ملی اش را برای تیم ملی انگلستان در برابر اسکاتلند انجام داد که با پیروزی 4 بر صفر انگلیس به پایان رسید. بالاخره چارلتون به همراه منچستر در دیدار پایانی جام حذفی 1963 مقابل لستر به پیروزی رسید تا فاتح این جام شود.

در جام جهانی 1962 به همراه تیم ملی انگلیس حضورداشت ولی علیرغم ارائه بازیهای بسیار خوب به موفقیتی دست نیافت. در دهه 1960 او به همراه جرج بست و دنیس لاو مثلثی فوقالعاده در تیم منچستر یونایتد تشکیل داد که دو مقام قهرمانی لیگ و یک مقام قهرمانی جام باشگاههای اروپا دستاورد آن بود. اما اوج هنر چارلتون جام جهانی 1966 بود که به همراه تیم ملی انگلیس به مقام قهرمانی جهان رسید. در این مسابقات رهبری فوقالعاده او و گلهای حساسی که به ثمر رساند به خصوص دو گلی که به پرتغال در نیمهنهایی زد پایهگذار اولین و آخرین قهرمانی انگلیس در جم جهانی بود. در پایان جام جهانی 1966 او عنوان بهترین بازیکن جام را کسب نمود و در این سال صاحب توپ طلای بهترین بازیکن فوتبال اروپا هم شد.

در دیدار تیمهای ملی انگلیس و آلمان غربی در مرحله یک چهارم پایانی جام جهانی 1970 که به شکست سه بر دو آنها انجامید، چارلتون یک صدوششمین و آخرین بازی ملی خود را انجام داد و رکورد 49 گل ملی را از خود بر جای نهاد که تا امروز شکسته نشده است.
سه سال بعد پس از انجام 606 بازی در لیگ انگلیس و به ثمر رساندن 199 گل برای منچستر یونایتد از فوتبال حرفهای کنارهگیری نمود. بابی چارلتون در سال 1994 به پاس خدمات فراوانش به لقب «سر» مفتخر گشت.

17 سال بازی در منچستر نشان از علاقه، تعصب و آمادگی بدنی وی دارد.

چارلتون در 606 بازی در منچستر 199 گل به ثمر رسانده ، رکورد بیشترین حضور او توسط رایان گیگز در فینال مسکو سال 2008 شکسته شد.

در سال 73 وی منچستر را به قصد پرستون نورث اند ترک می کند و یک فصل را در این تیم بازی می کند که در 38 بازی 8 گل به ثمر میرساند.

و بالاخره در سن 37 سالگی تصمیم به خداحافظی از مستطیل سبز میگیرد.

در رده ملی وی در 3 دوره جام جهانی (1962 - 1966 - 1970) بازی کرد که اوج قدرت وی در جام جهانی 66 لندن بود که چشم ها را خیره کرد.

وی در جام جهانی 66 با بازیهای درخشان خود و با غلبه بر آلمان به مقام قهرمانی رسیدند که چارلتون به عنوان بهترین بازیکن جام هم برگزیده شد اما این پایان کار نبود و چارلتون در همین سال توپ طلای اورپا را هم مال خود کرد و بهتربن بازیکن اروپا شناخته شد.

در این سال انگلستان با بزرگان خود از جمله بنکس در دروازه - بابی مور - هورست - هانت و ... آلمان آماده را مغلوب کرد تا کاپ قهرمانی به خانه برگردد.

در دوره مربیگری هم از سال 74 تا 84 برای تیم ویگان اتلتیک خدمت کرد و از سال ۱۹۸۴ تاکنون هم عضو دائمی هیئت مدیره باشگاه منچستر یونایتد بوده است.



درخشش بابی چارلتون در عرصه نگارش


سر بابی چارلتون این بار نه عنوان برترین فوتبالیست که عنوان بهترین اتوبیوگرافی نویس انگلیس را از آن خود کرد.

کتاب سالهای بازی من در منچستر یونایتد که توسط بابی چارلتون، فوتبالیست اسطوره ای اواخر دهه 60 و اوایل دهه 70 انگلیس نوشته شده، به عنوان بهترین زندگینامه خود نوشت از سوی منتقدان این کشور شناخته شد.

این کتاب با اشاره های تاریخی این فوتبالیست مشهور به رویدادهای ورزشی، توانسته است توجه فوتبال دوست های جزیره را به خود معطوف کند.

بابی چارلتون که به عنوان شوالیه ای مبارز در عرصه فوتبال، محبوب مردم انگلیس بود و به همین دلیل هم موفق به دریافت جایزه افتخار و لقب «سر» شد، همواره به عنوان شخصیتی متفاوت و لجباز مطرح بوده است.

در این کتاب مطالب جالبی به چشم میخورد؛ از رابطه او با ران آتکینسون که او را با صفت «غرغروی کبیر» می نامید گرفته تا چگونگی روی آوردن او به فوتبال و... او ضمن معرفی زادگاهش و خانواده ای که در آن به دنیا آمد و بیشترشان هم از طبقه معدن چیان اشینگتون بودند، استعداد ویژه خود را در فوتبال ارثیه ای از سوی خانواده مادری اش می داند که بیشترشان به صورت ژنتیک فوتبالیست بودند.

کلی میلبورن، از مشهورترین این بستگان است که در نیوکاسل توپ میزد.

برای نسلی که هرگز شاهد فوتبال بابی چارلتون نبوده، این میتواند جالب باشد که سبک او به عنوان فصلی متفاوت از فوتبال، سالهاست که در مدرسه های فوتبال اروپا تدریس میشود. بکهام نیز در دوران رشد خود در این مدرسه فوتبال را فرا گرفت.

بهترین تیم تاریخ از نگاه سر بابی چارلتون

سر بابی چارلتون بازیکن اسطوره ای منچستر یوناید بهترین تیم تاریخ فوتبال از دیدگاه خود را روی کاغذ آورده است. او بهترین ها را از میان بازیکنان سالهای دور انتخاب کرده و تنها بازیکنان که هم عصر او نبوده اما در سیاهه بهترین ها حضور یافته اند، پیتر اشمایکل و روی کین هستند.

دروازه بان : گوردون بنکس

نمی توانستم از بین بنکس و اشمایکل یکی را انتخاب کنم اما در نهایت تصمیم گرفتم گوردون را برگزینم زیرا در طول دوران بازیگری خود با او روبه رو شده بودم. بازی مقابل گوردون شبیه یک کابوس بود. شما به عنوان یک مهاجم روحیه ی خود را از دست میدادید زیرا او همه ی توپ ها را مهار میکرد. در انگلستان با او هم تیمی بودم . بدون تعارف میگویم وقتی او را در درون دروازه داشتیم، خیالمان از بابت گل نخوردن راحت بود. او یک قهرمان بود. فکر میکنم انتخاب درستی انجام دادهام.

دفاع راست: ژلما سانتوس

او بین سالهای 54 تا 66 در چهار جام جهانی شرکت کرد و بهترین مدافع راستی است که تاکنون دیدهام. او را در نقش دفاع وسط نیز دیده بودم ولی به نظر من او میتوانست در همه جای زمین بازی کند.

دفاع میانی: بابی مور

برای انتخاب بهترین بازیکن این پست نیز به مشکل برخوردم. نمیتوانستم "جان چارلز" را در این تیم جا ندهم ولی بابی نیز فوقالعاده بود و ترکیب وی با "بکنباوئر" را بیشتر میپسندم. بابی میتوانست بازی را پیشبینی کند حتی میتوانست حرکت مهاجم روبرویش را حدس بزند و مانع از ادامهی کارش شود.

دفاع میانی: فرانتس بکنباوئر

کیفیت بازی وی شباهت بسیاری با بابیمور داشت. بسیار عالی تکل میزد و با یک پاس میتوانست جریان بازی را تغییر دهد. همیشه کنترل خوبی بر شرایط بازی داشت و هیچگاه نمیترسید. بازی در برابر او کار بسیار مشکلی بود.

دفاع چپ: سیلویو مارزولینی

او در طول دههی 60 برای آرژانتین درخشید. بازیکن بسیار محکمی بود و در پست خود بهترین به شمار میرفت. سرعت زیادی نداشت ولی قدرت بازی خوانی او چیزی بود که همه را به تحسین وامیداشت. اوج هنرنمایی وی جام جهانی 1966 انگلیس بود. نوع بازی وی به شکلی بود که کنترل بسیار خوبی بر روی توپ داشت و همین مساله به وی فرصت میداد توپ را با خیال راحت از منطقهی خطر دور کند.

هافبک راست: میشل پلاتینی

هافبکهای زیادی مدنظر من بودند، ولی کلاس پلاتینی با سایرین تفاوت دارد. او میتوانست در کمترین فضاها پاسها را ارسال کند، کاری که هیچ کس نمیتوانست آن را انجام دهد. به عنوان یک هافبک گلهای بسیاری به ثمر میرساند و در زمان خود بهترین بود.

هافبک میانی: آلفردو وی استفانو

کاپیتان تیم، باهوشترین بازیکنی که تاکنون وارد زمین فوتبال شده. نخستین باری که او را دیدم در جام قهرمانی باشگاههای اروپا بود و من از روی صندلیهای برنابئو شاهد بازی او بودم. نمیتوانستم از او چشم بردارم. با پاسهای دقیق میتوانست توپ را به همه جای زمین برساند. خوب گل میزد و به تیم اقتدار خاصی میداد.

هافبک میانی: دانکن ادواردز

حاکم مطلق میدان بود و غیر قابل مهار. فیزیک بدنی بسیار عالی داشت و میتوانست به هر شکلی که شده توپ را از چنگ حریف درآورد. متاسفانه او در فاجعهی مونیخ کشته شد و این مساله فقدان بزرگی هم برای منچستریونایتد و هم برای انگلیس بود. در فوتبال امروز هیچ بازیکنی را نمییابم که به خوبی او باشد. او با هر مقیاسی فوقالعاده بود.

هافبک چپ: یوهان کرایف

بسیار باهوش. مغزش برای فوتبال ساخته شده بود. کنترلهایش بر روی توپ بسیار عالی بودند و به شکل غریزی میتوانست توپهای بسیار خوبی برای هم تیمیهایش ارسال کند. با استعداد بود و گلهای زیادی به ثمر میرساند. حضور او در زمین به سایر بازیکنان روحیه میداد.

مهاجم: پله

برای انتخاب مهاجم بین سه گزینه فکر میکردم. پله، مارادونا و پوشکاش ولی نتوانستم پله را خارج از ترکیب قرار دهم. بیشتر مردم نیز پله را به پوشکاش ترجیح میدهند، زیرا چیزهای بیشتری راجع به او شنیدهاند. شاید پله بیش از حد مورد توجه قرار گرفته باشد ولی اگر این دو را با هم مقایسه کنید، فاصله زیادی بین آنها نیست. زمانی که پله هزارمین گل خود را به ثمر رساند، تمام نشریههای دنیا عکس او را چاپ کردند و مطلب بسیاری درموردش نوشتند. وقتی این موضوع را به پوشکاش گفتم، وی در جواب گفت: «من هزارمین گلم را پنج سال پیش به ثمر رساندم!» شاید بهتر است پله و پوشکاش در بین دو نیمه با هم تعویض شوند!

مهاجم: دیگو مارادونا

او با سرعت زیادی توپ را حمل میکرد. دیگر هیچ بازیکنی را همانند او ندیدهام. حضور وی در تیم حریف شما را به وحشت میانداخت. به سختی میتوانستند او را متوقف کنید و همیشه خودش را در موقعیتی قرار میداد که بتواند گلزنی کند.

مربی: سرالکس فرگوسن

فکر نمیکنم برای این تیم نیازی به مربی باشد. فقط باید به آنها بگویید با سیستم 3-3-4 بازی کنند یا 2-4-4 ولی اگر بخواهم کسی را برای مربیگری انتخاب کنم کسی جز الکس نخواهد بود. او تنها کسی است که میتواند هدایت چنین بازیکنانی را در دست بگیرد.

نیمکت نشینان:

پیتر اشمایکل:

یک دروازهبان فوقالعاده. بهترین دروازهبانی که یونایتد در تمام تاریخ داشته است.

جان چارلز:

اگر بخواهید به صورت رندوم تیمی را انتخاب کنید، نمیتوانید چارلز را در آن جای ندهید. بازیکن بسیار بزرگی بود و روی تمام توپهای هوایی تاثیرگذار بود.

رویکین:

یکی رهبر مادرزاد بود و در زمین بازیهای زیبایی ارایه میداد. در طول دوران بازیکنیاش اشتباههای زیادی انجام نداد ولی هرگاه مرتکب اشتباه میشد، پایش میایستاد.

فرانس پوشکاش:

هیچ گاه موقعیتهای تک به تک را از دست نمیداد و همهی آنها را تبدیل به گل میکرد. رکورد گلهای ملی او حیرتآور است. او در ترکیب رئال نیز گلهای بیشماری به ثمر رسانده است

البته به دليل ادغمي که صورت مي گيره لام حذف شده :D
مخلص همه دوستان بابک :">

[بابي چارلتون]

با وجود تیمی به نام لیورپول منچستر بره بوفش و بزنه
منچستر فقط یه اریک کانتونا ادم بود!

بابا تعصب ;)
همه از شياطين سرخ مي ترسن ، نمي دونم چرا !!!!! :D

و اما بعد .................
کانتونا فوتبال حرفهای خود را خیلی سریع آغاز کرد، او در سن ۱۷ سالگی به باشگاه اوسر AJ Auxerre رفت . او مدت دو سال را در این باشگاه گذراند .او پس از این باشگاه به اف ثی مارتیگو FC Martigues رفت .او پس از بازی خوب در این دو باشگاه از طرف تیم ملی زیر ۲۱ سال فرانسه دعوت شد او در آن سال توانست جام اروپا زیر ۲۱ سال را دریافت کند.این اولین افتخار ملی او بود . او پس از این قهرمانی به باشگاه المپیک مارسی دعوت شد، پس از این باشگاه در باشگاههای جیرونیز بوردو و مون پلیه بازی کرد .او در این باشگاهها همبازیان حرفهای و با تجربهای هم داشت همانند کارلوس والدراما کلمبیایی و لوران بلان . کم کم اریک داشت پخته میشد .

او در سال۱۹۹۲از یک باشگاه انگلیسی دعوت به همکاری دریافت کرد.این باشگاه باشگاه لیدز یونایتد بود .او مدت زیادی در باشگاه لیدز نبود فقط نیم فصل و در ترانسفرهای نیم فصل او به باشگاه بزرگ منچستر یونایتد منتقل شد مبلغ قرار داد او ۱٫۲ میلیون پوند بود.او در جام حذفی انگلستان در سال ۱۹۹۴ منچستر توانست با ۴گل که۲گل آنرا اریک کانتونا زده بود چلسی را ببرد.او درسال۱۹۹۵ یک گل زیبا هم به ثمر رساند این گل با یک حرکت کونگ فو به تیم کریستال پالاس زده شد.فرگوسن دربارهٔ این بازیکن ماندگار گفته بود این بازیکن کلیدی ای است برای من و او رااز دست نخواهم داد. در سال۱۹۹۷ اریک کانتونا.رایان گیگز.بکهام جوان و گری نویل و پل اسکولز با هم دایرهٔ خطرناکی برای حریف ساخته بودند.اریک کانتونا در ۱۸۱بازی ای که برای منچستر انجام داد ۸۰گل به ثمر رساندهاست.او پس از خداحافظی از فوتبال مدتی هم سرمربی جوانان منچستر بود اما رها کرد و به کارهای تلویزیونی پرداخت.

اين چند تا عکس هم خالي از لطف نيست

http://www.pic.iran-forum.ir/images/s2l01e8blypv5f4sh4.jpg

http://www.pic.iran-forum.ir/images/...6b05c6x6zr.jpg

ولي حامد جان خودم هوادار منچستر نيستم و نبودم و نخواهم بود :D ، فقط رئال رو عشقو بس
بزنيد اون دست قشنگه رو براي رئال قهرمان :*:*:*

[آريامنش]

وقتي فرگوسن فسيل شده اجازه مربيگري در ليگ برتر ايران را ندارد!!!!!! . . . . . .
در گرما گرم بحث بين كارشناسان فوتبال ايران در مورد قانون جديد فدراسيون فوتبال، شاهد از «جزيره» رسيد و منچستر يونايتد با سرمربى ۶۹ ساله اش توانست آرسنال را با نتيجه باور نكردنى ۸ بر ۲ شكست دهد. پيروزى خيره كننده منچستر يونايتد در حالى رخ داد كه فرگوسن ۶۹ ساله از ديد مسئولان فدراسيون ناكام و ناموفق فوتبال ما، اجازه كار در ليگ برتر را ندارد و اگر تيمى بتواند با او مذاكره كند هم اجازه عقد قرارداد با اين مربى سرشناس را نخواهد داشت! باور كردن اين قضيه كه در روز درخشش اين مربى ۶۹ ساله و پيروزى تاريخى و تكرار ناشدنى اش، فدراسيون فوتبال ايران دست به تصويب چنين قانون مضحكى مى زند چندان كار ساده اى نيست اما چه مى شود كرد؟! در فوتبال ايران هر اتفاقى قابل رخ دادن است. در فوتبال ايران يك نفر مى تواند در فدراسيون فوتبال ۳ شغل داشته باشد. در فوتبال ايران يك تيم مى تواند چند مالك داشته باشد. در فوتبال ايران يك تيم براى گرفتن حق قانونى اش بايد حتماً در دادگاه شركت كند.در فوتبال ايران هر اتفاقى رخ مى دهد و هر كسى هر چه مى خواند مى گويد و هر كس كه زورش برسد هر قانونى را كه بتواند تصويب مى كند! بامزه و مسخره نيست؟

[behnam]

فقط رئال رو عشقو بس
بزنيد اون دست قشنگه رو براي رئال قهرمان :*:*:*

فقط بارسلونا>:d<
رئال هر تیمی رو که ببره باز میاد 5 تا گل از بارسلون میخوره
البته رئال سابقه شیش تایی شدن تو خونه خودش رو هم داره که از این جهت خیلی به استقلال شبیهه:D

[hamed89]

فقط بارسلونا>:d<
رئال هر تیمی رو که ببره باز میاد 5 تا گل از بارسلون میخوره
البته رئال سابقه شیش تایی شدن تو خونه خودش رو هم داره که از این جهت خیلی به استقلال شبیهه:D

سلام بهنام جان
شما خودتون از ما(ریال) 6 تا خوردید
بارسا تیمیه که منطقی نگاه کنیم تا الان چیزی کم نداشت!بازیکن که داره مربی داره..ولی اینا همش تا امسال بود..توی بازی های جدید بارسا دیگه شما تیکی تاکایی نمیبینی..
ریال هم تیمی نیست که پنج شش سال با وجود ستاره هاش تیم شده باشه! ریال تیمیمه که از قبل بازی دی استفانو تیم بود! شما کجا بودید اون موقع؟
متعصب های کاتالانی@@

تیم فقط لیورپول و ریال!!!!!!!!!!!سر بازی هاش با هر کی باشه شرط میبندم@

[behnam]

سلام بهنام جان
شما خودتون از ما(ریال) 6 تا خوردید
بارسا تیمیه که منطقی نگاه کنیم تا الان چیزی کم نداشت!بازیکن که داره مربی داره..ولی اینا همش تا امسال بود..توی بازی های جدید بارسا دیگه شما تیکی تاکایی نمیبینی..
ریال هم تیمی نیست که پنج شش سال با وجود ستاره هاش تیم شده باشه! ریال تیمیمه که از قبل بازی دی استفانو تیم بود! شما کجا بودید اون موقع؟
متعصب های کاتالانی@@

تیم فقط لیورپول و ریال!!!!!!!!!!!سر بازی هاش با هر کی باشه شرط میبندم@

سلام حامد جان
بارسلونا هم بازیکنان بزرگی داشته
روماریو-رونالد کومان-استوییچکف-
اگه بخواهیم بریم عقب تر بازیکنانی مثل یوهان کرایوف
البته من دیگه عقب تر نمیرم
فکر کنم به سن و سال شما بیشتر می خوره:d
این جوری که از زمان دی استفانو و قبلش گفتی،فکر کنم شیرین 90 سال رو داری شایدم 100:d=))
با لیگ انگلیس زیاد حال نمیکنم ولی عاشق لالیگام
از همین حالا سر بازی ال کلاسیکوی رفت که حدود 3 ماه دیگه تو خونه رئاله باهات شرط می بندم
بارسلون این فصل هم قهرمان میشه
در مورد تیکی تاکا هم بازی فینال سوپر جام اسپانیا که توی نیوکمپ بود نمونه بارزش بود
فقط بارسلونا