نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • orumbourse
    ستاره دار (1)
    • Nov 2011
    • 10191

    #1741
    پاسخ : جــــو بــــازار

    لطفا پست های سیاسی رو تو تایپک مربوطه بزارید.
    "مطالب و پست های ارسالی اینجانب به هیچ وجه توصیه به خرید یا فروش برای کسی نیست، صرفا نظرات شخصی اینجانب درمورد سهام بازاربورس می باشد والبته ممکنه تمامی اون مطالب اشتباه هم باشد"

    نظر

    • Senator1989
      عضو فعال
      • Feb 2015
      • 2577

      #1742
      پاسخ : جــــو بــــازار

      جالبه جولیان اسانژ در یک سند افشاگری لو داد رئیس شرکت پارس انرژی با اعمال نفوذ دولت دهم و برادران 220 میلیون دلار بودجه ساخت راه اهن گرگان به ترکنستان رو گذاشته تو جیبش و رفته خارج کشور این داستان قبل دهه 90 شمسی هست و الان ما باید از ویکی لیکس امارش رو در بیاریم که شخصی 750 میلیارد تومن مال بیت المال رو خرده برده

      نظر

      • FARIBORZ NAEL
        ستاره دار(2)
        • Jan 2015
        • 1839

        #1743
        پاسخ : جــــو بــــازار

        در اصل توسط Senator1989 پست شده است View Post
        مثلا قیافه اون بدبخت عباس پالیزدار شبیه بیل کلینتون بود یا مسعود بهنود !!! هشت سال زندان رفت بخاطر لو دادن اخوندهای ریا کار دزد بعد انقلاب!
        بنده کلی عرض کردم ،دیگه خود،دانی!!!

        پ.ن:در جریان اعتراضات سال 88 تصاویری که با موبایل گرفته شده بود و موجب افشای هویت معترضان شد توسط بدحجابترین دختران،که از عوامل سازمان اطلاعات جمهوری اسلامی بودند،تهیه شده بود!!

        نالیدی و تقدیر همان است که بودست
        آن حلقه زنجیر همان است که بودست
        نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز.

        نظر

        • خوشبخت
          عضو فعال
          • Jul 2012
          • 5464

          #1744
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
          اعتراف جالبی است !

          معلوم میشه به قول خودشون "حجم عظیمی" از کار و فعالیت در دولت احمدی نژاد صورت گرفته !

          معلوم میشه پول نفتی که دولت بی تدبیر و معاون اولش میپرسن کجا رفته توی همین پروژه ها رفته !

          معلوم میشه بسیاری از حرف هایی که دولت راستگویان ! تا حالا زده در مورد عملکرد دولت قبل دروغ بوده !!






          ناگفته‌های رئیس کمیسیون برنامه‌ و‌ بودجه کشور
          بابک‌ زنجانی چند میلیارد به‌ تاجیکستان برد؟




          در دفترش کارش نشسته و کت و شلوار آبی-سورمه‌ای کم‌رنگی به تن دارد. از معدود اصلاح‌طلبان حاضر در مجلس نهم است؛ مردی که پیش‌تر در دولت اصلاحات معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود؛ همان سازمانی که محمود احمدی‌نژاد به‌کل منحلش کرد.

          او این روزها رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس است. رسیدن به این سمت سیاسی و اقتصادی در مجلسی سراسر اصولگرا به‌جز تسلط به حوزه کاری میسر نبوده است. «غلامرضا تاجگردون»، نماینده گچساران این روزها در تعطیلات مجلس باید مدام در جلسه‌های کمیسیون ویژه بررسی «برجام» حاضر شود؛ به‌همین‌دلیل از اواسط گفت‌وگو به بعد، می‌توان آثار خستگی را در چهره‌اش دید. گفت‌وگو با او درست جایی که از سفر خانوادگی‌اش به تاجیکستان می‌گوید، اوج می‌گیرد. در سفر به تاجیکستان ردپای پررنگی از بابک زنجانی دیده و پول‌هایی که با توجیه دورزدن تحریم‌ها چمدان‌چمدان راهی کشور همسایه می‌شد و حالا به نام ایران است و به کام دیگران. توصیه‌اش به دولت روحانی این است که به‌جای سکوت اقتصادی در برابر فاجعه‌ای که ذیل تحریم‌ها در سال‌های دولت احمدی‌نژاد رخ داده، افشاگری کند و از ناگفته‌های فشار تحریم‌ها بر اقتصاد ایران بگوید. او به‌صراحت تأکید می‌کند: «فساد در اقتصاد ایران از فاز عادی خارج شده و به ورطه‌ای سیستمی و ساختاری رسیده است». شرایطی که آژیر خطر را برای مقام‌های مسئول به صدا درآورده است. او برای پیگیری آنچه در تاجیکستان به چشم دیده، به مقامات نامه نوشته و حالا با گذشت دو ماه از آن تاریخ، هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرده است؛ سؤال مشخص رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس ایران، این بوده که تکلیف مالکیت «خانه ایران»، «تلویزیون نوروز» و بسیاری دیگر از اموال ایرانی چه می‌شود و چرا یکباره همه این‌ها به نام فرد -و نه منافع ملی- سند خورده است.

          ‌آقای صفایی فراهانی در گفت‌وگویی مدام بر شکل‌گیری فساد ساختاری تأکید کرده بودند، چقدر با سخن ایشان موافقید؟
          فساد در ایران ساختاری و سیستمی شده و در این مسئله تردیدی نیست. نباید راحت از کنار فساد گذشت. اینکه صرفا با عوامل، برخورد شود هم کافی نیست؛ اینکه صرفا بیاییم و با شخص زنجانی برخورد کنیم. زنجانی تمام نشده، یک پرونده دیگر مشابه او ‌رو می‌شود؛ بنابراین باید دقت کرد و برای از‌بین‌بردن این ساختارهای فساد کوشید. فساد ساختاری، برای سرنوشت یک کشور خطرناک است. یادم هست سال ٨٣ در اجلاس بانک جهانی شرکت کرده بودم و همان‌موقع شعار اجلاس «شفافیت» اقتصادی بود. برای ایران هم توصیه‌ای جز این نمی‌توان داشت؛ شفافیت اقتصادی باید جایگزین فضای رانتی و پارتی‌بازی‌های معمول شود. در دولت احمدی‌نژاد نفت ١٠٠ و ١٤٠ دلاری فروخته شد و نتیجه‌اش سرریز فساد به لایه‌های مختلف بود؛ همان منابع مالی که می‌توانست هزینه زیرساخت‌ها و پیشبرد پروژه‌های عمرانی کشور شود.
          ‌به‌عنوان اقتصاد‌دانی که حالا نماینده مجلس و رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه هم هست، تحلیل‌تان از دلایل شکل‌گیری این فساد سیستمی چیست؟
          علاوه بر ساختار معیوب و نظارت ناقص و قوانین اجرا‌نشده، گاهی عوامل انسانی نیز در بروز فساد مؤثرند؛ مانند اینکه در دولت احمدی‌نژاد شاهد بودیم که افراد نپخته و کارنابلد و غیرشایسته امضاها و تصمیم‌های طلایی را در اختیار داشته و در سیستم پولی و مالی کشور به موقعیت‌های حساسی رسیدند. آنها یک شبه با آسانسور رانت بالا رفتند و پشت میزهایی نشستند که حالا آثار سوء آن برای اقتصاد کشور بیش از هر موقع دیگری درک‌شدنی است.
          ‌چه افراد و نهادهایی این امضاهای طلایی را به دست عده‌ای معدود سپردند؟
          پاسخ به این سؤال کار ساده‌ای نیست. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم؛ یادم هست سال ٨٥ یا ٨٦ بود که سر کلاس درس «اقتصاد ایران» بودم و یکی از دانشجویان از من پرسید که چرا فلانی شده رئیس ستاد مبارزه با مفساد اقتصادی؟ مانده بودم که چطور هم کلاس سیاسی نشود و هم بتوانم پاسخ دانشجو را بدهم؛ تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که به آن دانشجو گفتم: «از بچگی دانش‌آموز فضول را مبصر کلاس می‌گذاشتند». خب، آن موقع ماجرای فساد پرونده بیمه‌، رو شده بود و حاشیه‌های فراوانی پیرامون انتصاب رحیمی شنیده می‌شد. البته فساد در همه جریان‌‏ها رخنه کرده و بدتر از همه اینکه میان بگومگوهای سیاسی گاهی می‌بینیم که این جناح به فساد جناح دیگر اشاره می‌کند.
          ‌مثل شهرام جزایری در برابر بابک زنجانی؟
          البته در ماجرای جزایری و اینکه چه کسانی پشت او بودند، ناگفته زیاد است.
          ‌سیاست و اقتصاد رفت‌و‌آمد زیادی با هم دارند؛ یکی از نگرانی‌ها همیشه سرریز فساد اقتصادی در مبانی سیاست و برخی کارزارهای انتخاباتی است. به‌عنوان فردی سیاسی چقدر این خطر را احساس می‌کنید؟
          به‌هرحال نگرانی در‌این‌زمینه وجود دارد، ولی نه به شکل سازمان‌دهی‌شده؛ اما اینکه فردی با پول‌های بادآورده بخواهد روی فلان نامزد انتخاباتی سرمایه‌گذاری کند، این نکته محتمل است.
          ‌در ماجرای زنجانی یک‌بار از گزارش دیوان محاسبات گفتید. آیا اطلاع جدیدی از پرونده زنجانی به کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس رسیده است؟
          زمانی در ابتدای فعالیت زنجانی یادم هست که در جلسه‌ها می‌گفتند یک میلیون دلار از پول‌های زنجانی از طریق صرافی‌ها وارد کشور شده است. آخر اگر این حرف‌ها صحت می‌داشت که مبدأ و مقصد صرافی‌ها مشخص بود؛ خب چه شد که هیچ خبری از این پول‌ها نشد. آن موقع همه این صرافی‌بازی‌ها با توجیه دور‌زدن تحریم بود. خب حالا هم آقای روحانی باید بیاید و درباره همین تخلف‌ها، جزئیات را به مردم بگوید؛ اینکه کشور به خاطر تحریم‌ها چه ضرری کرد و تا کجا پیش رفت. این پول‌هایی که حالا حرف‌زدن درباره آن هم تکراری شده، حق مردم و بیت‌المال است که به اسم آقای زنجانی و خیلی‌های دیگر، حالا از کشور خارج شده و معلوم نیست اصلا بتوان این منابع را به کشور برگرداند یا نه.
          ‌البته دولت در‌این‌باره کم نگفته؛ اما هرچه می‏گویند هم دریای بی‌کرانی است که پایانی ندارد.
          این یک بزنگاه است و باید در این بزنگاه که خیلی‌ها نقد هسته‌ای می‌کنند و همه دستاوردهای هسته‌ای را هیچ می‌دانند، دولت باید یک بیلان مشخص از ضرر اقتصادی وارد‌شده در سال‌های تحریم ارائه کند؛ این‌طور که باشد مردم خیلی بهتر تکلیف‌شان را می‌فهمند.
          ‌آقای تاجگردون نگفتید در پرونده زنجانی خبر تازه‌ای به شما رسیده یا نه؟
          خبر رسمی که خیر، اما چندی پیش خانوادگی سفری به تاجیکستان داشتیم؛ یکی از دوستانی که آنجا بود ما را به بازدید از چند جا برد؛ می‏‌گفت هر‌چه تاکسی در تاجیکستان می‌بینی مال بابک زنجانی است. بعد هم ما را برد به یک ترمینال بزرگ که آن هم متعلق به زنجانی بود و بانکی که حالا دولت تاجیکستان درباره آن ادعا دارد. علاوه بر اینها هواپیماهایی دیدیم که آن هم به زنجانی تعلق داشت.
          ‌پس سفر پرباری داشتید و پر از اخبار بابک زنجانی.
          البته همه اخبار به زنجانی محدود نشد. عمق فاجعه این بود که در بازدید از «خانه ایران» متوجه شدیم که با سرمایه و پول ایران در تاجیکستان سرای فرهنگی بزرگی ساخته‌اند و تابلوهای نفیس در آن به نمایش در‌آورده‌اند و اتفاقا فروردین ٩١ شخص آقای احمدی‌نژاد برای افتتاح «خانه ایران» روانه تاجیکستان می‌شود و نوروز در کنار ١٠ کشور همسایه جشن گرفته می‌شود. حالا اسناد و یافته‌ها نشان از آن دارد که «خانه ایران» متعلق به ایران نیست و به نام یک فرد ثبت شده.
          ‌مگر «خانه ایران» در تاجیکستان با پول ایران ساخته نشده؟
          گویا پول‌ها را به خاطر تحریم‌ها چمدان‌چمدان به تاجیکستان برده‌اند و در‌حال‌حاضر هم پیگیری‌های من، نشان از آن دارد که هیچ سندی از ثبت و سرمایه‌گذاری ایران در ساخت «خانه ایران» نزد طرف ایرانی وجود ندارد.
          ‌یعنی مالکیت این سازه در‌حال‌حاضر فردی است.
          تا جایی که پیگیری‏های ما نشان داده، بله.
          ‌به‌جز «خانه ایران»، در سفر به تاجیکستان با مورد دیگری هم برخورد کردید؟
          بله، متأسفانه از این دست موارد بسیار است؛ از‌جمله می‌توان به مرکز تلویزیون ایران که به نام «تلویزیون نوروز» معروف شده اشاره کرد. در مرکز بهداشت و درمانی مجهزی در تاجیکستان نیز سرمایه و پول ایرانی آمده و حالا هیچ ردپایی از مالکیت دولت ایران وجود ندارد؛ تازه شما فکر کنید من به یک کشور کوچک رفته‌ام و این همه داستان وجود دارد.
          ‌با سفیر ایران در تاجیکستان برخوردی نداشتید؟
          چرا، اتفاقا آقای سفیر را هم دیدم، ایشان گفت «خدا را شکر دست‌کم تو پیگیری کرده‌ای، پاسخ من را هم نداده‌اند».
          ‌خب سفر شما خانوادگی و سیاحتی بود اما گویا تحقیقات سفر کامل بوده. نتیجه را به نهادهای مسئول اطلاع‌رسانی کردید؟
          بله، گزارش مبسوطی از آنچه در تاجیکستان دیده بودم برای جناب آقای اسحاق جهانگیری، معاون‌اول رئیس‌جمهوری، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و کمیسیون اصل ٩٠ مجلس فرستادم.
          ‌و نتیجه تا به اینجای کار چه بوده؟
          بنده به‌عنوان رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس تا به همین لحظه هیچ پاسخی دریافت نکرده‌ام.
          ‌لطفا درباره اسناد به‌دست‌آمده کمی بیشتر توضیح بدهید؛ چطور می‌گویید در طرف ایرانی سندی از فروش و سرمایه‌گذاری وجود ندارد؟
          تا‌جایی‌که جست‌وجوها نشان داده گویا پول‌ها را به خاطر تحریم با چمدان و به وسیله اشخاص به تاجیکستان منتقل کرده‌اند و حالا هیچ دسترسی ملی به این منابع پولی وجود ندارد. البته سرجمع این پول‌ها شاید ١٠٠ میلیارد تا ٢٠٠ میلیارد تومان باشد و در مقایسه با ارقام دیگر شاید رقم چندانی نباشد، اما فساد، فساد است.
          ‌درخواست شما از مسئولانی که با آنها نامه‌نگاری کرده‌اید، چه بوده؟
          اینکه گروهی از ایران برای بررسی جزئیات این سرمایه‌گذاری‌ها به تاجیکستان رفته و گزارشی در این زمینه به مجلس ارائه شود.
          ‌آیا متوجه شده‌اید چه افراد و نهادهایی در جابه‌جایی چمدانی پول به این کشور نقش داشته‌اند؟
          مجموعه عواملی که در مناصب تصمیم‌گیری قرار گرفتند، اینها افراد صاحب صلاحیت نبودند و مسیر درستی را نرفتند و حالا هم زبان خیلی از همان آقایان دراز است.

          منبع: روزنامه شرق

          زندگی بدون تحریم سلام....

          نظر

          • FARIBORZ NAEL
            ستاره دار(2)
            • Jan 2015
            • 1839

            #1745
            پاسخ : جــــو بــــازار

            بله اینطوریاس!!
            کپ کردین؟؟؟/:.coolsmiley02:./

            نالیدی و تقدیر همان است که بودست
            آن حلقه زنجیر همان است که بودست
            نومید مشو ناله کشیدن دگر آموز.

            نظر

            • negarminavi
              عضو فعال
              • May 2013
              • 35715

              #1746
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط خوشبخت پست شده است View Post
              وزیر دولت نهم: احمدی نژاد تمام شد و رفت/ خودشیفتگی خصلت اوست


              سیاست > احزاب و شخصیت‌ها - سیدمحمدجهرمی در مصاحبه با روزنامه اعتماد در باره مشایی و احمدی نژاد اظهارنظر کرد.


              در اصل توسط خوشبخت پست شده است View Post
              کریمی اصفهانی: احمدی نژاد سردسته جریان انحرافی و خط قرمز اصول گرایان است/ حرف آخر در وحدت را جامعتین می‌زنند





              صبح دنا”ما شورای هماهنگی را پی‌گیری می‌کنیم و معتقدیم همه اصولگرایان باید زیر چتر حقوقی اصولگرایان بروند، أفراد برای ما محترم هستند اما جامعتین و شورای هماهنگی حرف آخر را می‌زنند .

              به گزارش صبح دنا” دبیرکل اصناف و بازار در خصوص سرانجام موضوع وحدت اصولگرایی به خبرنگار نامه نیوز گفت:با توجه به اینکه مقام معظم رهبری هم اشاره کردند که نباید به این موضوعات به زودی پرداخته شود، اما اکنون صحبت‌های را کرده اند که ما نیز به عنوان وظیفه باید دنباله رو این مسیر باشیم و آن را پی‌گیری کنیم.

              وی ادامه داد: طبیعی است برای وحدت اصولگرایان کارهای را شروع کرده ایم و امیدواریم با حضوری بهتر از دوره‌های قبل وارد عرصه انتخابات شویم؛ البته تا کنون شرایط برای وحدت بسیار مناسب و مثبت است.

              کریمی اصفهانی با اشاره به وحدت برخی از احزاب اصولگرایان، مانند پایداری و موتلفه خاطر نشان کرد: اصلا اینگونه نیست ! ما شورای هماهنگی را پی‌گیری می‌کنیم و معتقدیم همه اصولگرایان باید زیر چتر حقوقی اصولگرایان بروند، أفراد برای ما محترم هستند اما جامعتین و شورای هماهنگی حرف آخر را می‌زنند .

              این فعال سیاسی اصولگرا در خصوص ورود أفراد تأثیر گذاری همچون دکتر قالیباف و علی لاریجانی به عرصه انتخابات؛ تصریح کرد: اصولا حضور تشکل‌های حقوقی و أفراد حقیقی برای رسیدن به وحدت مد نظر است. تمام افراد و تشکل ‌ها در مجموعه ای تحت عنوان شورای هماهنگی مطرح می‌شوند، و هیچ فردی بر فرد دیگر برتری ندارد.

              عضو جبهه پیروان همچنین در خصوص جایگاه احمدی نژاد در میان اصولگرایان، گفت: احمدی نژاد اصلا اصولگرا نیست، وی عامل انحراف است، ما اصولگرایان دو خط قرمز داریم! یکی عاملین فتنه سال ٨٨ و دیگری جریان انحراف است که احمدی نژاد سر دسته این جریان انحرافی است ، طبیعی است که احمدی نژاد هیچ جایگاهی میان اصولگرایان ندارد و نخواهد داشت.
              تا دیروز می نوشتند احمدی نژاد مرد و تمام شد !

              حالا هی می نویسند که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری بیاید !

              فلانی و بهمانی گفته اند ما از احمدی نژاد حمایت نمی کنیم ! و خط قرمز ماست و ... !

              چقدر برای یک آدمی که مرده ! و تمام شده !! وقت می گذارند !!! و چقدر می ترسند !!!

              نظر

              • گیلان
                عضو فعال
                • Jul 2011
                • 2178

                #1747
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                تا دیروز می نوشتند احمدی نژاد مرد و تمام شد !

                حالا هی می نویسند که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری بیاید !

                فلانی و بهمانی گفته اند ما از احمدی نژاد حمایت نمی کنیم ! و خط قرمز ماست و ... !

                چقدر برای یک آدمی که مرده ! و تمام شده !! وقت می گذارند !!! و چقدر می ترسند !!!
                همانطور که خودتان بهتر میدانید اغلب اینها که ابراز انزجار و دوری از احمدینژاد میکنند زمان ریاست ایشان همکاسه تیم ایشان بودند و با آمارهایی که هر روزه مخابره میشود تنها میدزدیدند و خیانت میکردند! و با عقل هم جور در میآید الانه که ایشان مهره سوخته ایی شده است و به لعنت خداوند نیز ارزشی ندارد از ایشان دوری میجویند...
                اما در مجموع برخی جریانات فکری خائن و پلید(که کم هم نیستند !) مانند آنچه در دوران ریاست احمدینژاد میگذشت , مرده شان هم برای هر ملتی فلاکت بار وخطرناک است چه برسد به زنده شان !
                آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/09/16, 11:45.
                هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                نظر

                • Rudel
                  عضو فعال
                  • Apr 2014
                  • 2164

                  #1748
                  پاسخ : نبض سیاست

                  بنده به خاطر کارم در این 5-6 سال اخیر شاید بگم 60-70 تا کارخونه این مملکت رو دیدم هیچ کدوم نیستند به احمدی نژاد فحش ندن این حجم کار عظیم کجا انجام شده
                  آقا میرفت تو روستا استخر و زمین فوتبال افتتاح می کرد

                  من اینجا شرط می بندم اینهایی که از احمدی نژآد دفاع می کنند حتی یک کارخونه این مملکت رو در این ده سال ندیدند حتی یک دونه حرف پای اینترنت زدن و کاغذ و نمودار نگاه کردن فقط

                  نظر

                  • گیلان
                    عضو فعال
                    • Jul 2011
                    • 2178

                    #1749
                    پاسخ : نبض سیاست

                    در اصل توسط Rudel پست شده است View Post
                    بنده به خاطر کارم در این 5-6 سال اخیر شاید بگم 60-70 تا کارخونه این مملکت رو دیدم هیچ کدوم نیستند به احمدی نژاد فحش ندن این حجم کار عظیم کجا انجام شده
                    آقا میرفت تو روستا استخر و زمین فوتبال افتتاح می کرد
                    در کشورهایی که مردمش منابع طبیعی دارند و شعور اجتماعی ندارند(یا نمیگذارند که کسب کنند !) قوانین به نفع دزدها طراحی و نوشته میشود و اینطور است که احمدی نژاد هم مانند همه سیاسیون چنین کشورهایی با خیانت به مردم به قدرت میرسند و در قدرت هم که قرار میگیرند ضربه نهایی را میزنند و خلاص !...و جایشان را میدهند به نفر بعدی ...
                    منتها احمدینژاد با مدیریت و سیاستهای کلان اقتصادیش (به عنوان نمونه جراحی اقتصادی که از آن نام میبردند ), بلایی بر سر کشور آوردند که علاوه بر اینکه زیر ساختهای فرهنگی و فکری به کل به نابودی کشانده شد , رسما تا نسلها هم راه دزدی و خیانت را گشاد و هموار کردند و هر دولتی با استناد به رویه مشهود و آشکار ایشان غارت میکند و حرفی هم که زده شود گفته میشود : از زمان احمدی نژاد که بهتریم ! (البته به نظر من راست هم میگویند !)...
                    هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                    نظر

                    • خوشبخت
                      عضو فعال
                      • Jul 2012
                      • 5464

                      #1750
                      پاسخ : نبض سیاست

                      در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                      تا دیروز می نوشتند احمدی نژاد مرد و تمام شد !

                      حالا هی می نویسند که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری بیاید !

                      فلانی و بهمانی گفته اند ما از احمدی نژاد حمایت نمی کنیم ! و خط قرمز ماست و ... !

                      چقدر برای یک آدمی که مرده ! و تمام شده !! وقت می گذارند !!! و چقدر می ترسند !!!



                      فساد در "خانه"ای که احمدی نژاد افتتاح کرد


                      تاریخ انتشار : چهارشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۳۲


                      رئیس کمیسیون برنامه و بودجه مجلس می‌گوید: با پول ایران در تاجیکستان سرای فرهنگی بزرگی ساخته‌اند فروردین ٩١ شخص احمدی‌نژاد برای افتتاح «خانه ایران» روانه تاجیکستان شد و نوروز را در کنار ١٠ کشور همسایه جشن گرفتند. حالا یافته‌ها نشان می‌دهد «خانه ایران» متعلق به ایران نیست و به نام یک فرد ثبت شده است.
                      به گزارش بلاغ، روزنامه شرق آورده است: در دفترش کارش نشسته و کت و شلوار آبی - سورمه‌ای کم‌رنگی به تن دارد. از معدود اصلاح‌طلبان حاضر در مجلس نهم است؛ مردی که پیش‌تر در دولت اصلاحات معاون سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود؛ همان سازمانی که محمود احمدی‌نژاد به‌کل منحلش کرد. او این روزها رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس است. رسیدن به این سمت سیاسی و اقتصادی در مجلسی سراسر اصولگرا به‌جز تسلط به حوزه کاری میسر نبوده است.

                      «غلامرضا تاجگردون»، نماینده گچساران این روزها در تعطیلات مجلس باید مدام در جلسه‌های کمیسیون ویژه بررسی «برجام» حاضر شود؛ به‌همین‌دلیل از اواسط گفت‌وگو به بعد، می‌توان آثار خستگی را در چهره‌اش دید. گفت‌وگو با او درست جایی که از سفر خانوادگی‌اش به تاجیکستان می‌گوید، اوج می‌گیرد. در سفر به تاجیکستان ردپای پررنگی از بابک زنجانی دیده و پول‌هایی که با توجیه دورزدن تحریم‌ها چمدان‌چمدان راهی کشور همسایه می‌شد و حالا به نام ایران است و به کام دیگران. توصیه‌اش به دولت روحانی این است که به‌جای سکوت اقتصادی در برابر فاجعه‌ای که ذیل تحریم‌ها در سال‌های دولت احمدی‌نژاد رخ داده، افشاگری کند و از ناگفته‌های فشار تحریم‌ها بر اقتصاد ایران بگوید.

                      او به‌صراحت تأکید می‌کند: «فساد در اقتصاد ایران از فاز عادی خارج شده و به ورطه‌ای سیستمی و ساختاری رسیده است». شرایطی که آژیر خطر را برای مقام‌های مسئول به صدا درآورده است. او برای پیگیری آنچه در تاجیکستان به چشم دیده، به مقامات نامه نوشته و حالا با گذشت دو ماه از آن تاریخ، هیچ پاسخی از مسئولان دریافت نکرده است؛ سؤال مشخص رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس ایران، این بوده که تکلیف مالکیت «خانه ایران»، «تلویزیون نوروز» و بسیاری دیگر از اموال ایرانی چه می‌شود و چرا یکباره همه این‌ها به نام فرد - و نه منافع ملی - سند خورده است.

                      ‌آقای صفایی فراهانی در گفت‌وگوی اخیرشان با «شرق» مدام بر شکل‌گیری فساد ساختاری تأکید کرده بودند، چقدر با سخن ایشان موافقید؟

                      فساد در ایران ساختاری و سیستمی شده و در این مسأله تردیدی نیست. نباید راحت از کنار فساد گذشت. اینکه صرفا با عوامل، برخورد شود هم کافی نیست؛ اینکه صرفا بیاییم و با شخص زنجانی برخورد کنیم. زنجانی تمام نشده، یک پرونده دیگر مشابه او ‌رو می‌شود؛ بنابراین باید دقت کرد و برای از‌بین‌بردن این ساختارهای فساد کوشید. فساد ساختاری، برای سرنوشت یک کشور خطرناک است. یادم هست سال ٨٣ در اجلاس بانک جهانی شرکت کرده بودم و همان‌موقع شعار اجلاس «شفافیت» اقتصادی بود. برای ایران هم توصیه‌ای جز این نمی‌توان داشت؛ شفافیت اقتصادی باید جایگزین فضای رانتی و پارتی‌بازی‌های معمول شود. در دولت احمدی‌نژاد نفت ١٠٠ و ١٤٠ دلاری فروخته شد و نتیجه‌اش سرریز فساد به لایه‌های مختلف بود؛ همان منابع مالی که می‌توانست هزینه زیرساخت‌ها و پیشبرد پروژه‌های عمرانی کشور شود.

                      ‌به‌عنوان اقتصاد‌دانی که حالا نماینده مجلس و رئیس کمیسیون برنامه‌و‌بودجه هم هست، تحلیلتان از دلایل شکل‌گیری این فساد سیستمی چیست؟

                      علاوه بر ساختار معیوب و نظارت ناقص و قوانین اجرا‌نشده، گاهی عوامل انسانی نیز در بروز فساد مؤثرند؛ مانند اینکه در دولت احمدی‌نژاد شاهد بودیم که افراد نپخته و کارنابلد و غیرشایسته امضاها و تصمیم‌های طلایی را در اختیار داشته و در سیستم پولی و مالی کشور به موقعیت‌های حساسی رسیدند. آنها یک شبه با آسانسور رانت بالا رفتند و پشت میزهایی نشستند که حالا آثار سوء آن برای اقتصاد کشور بیش از هر موقع دیگری درک‌شدنی است.

                      ‌چه افراد و نهادهایی این امضاهای طلایی را به دست عده‌ای معدود سپردند؟

                      پاسخ به این سؤال کار ساده‌ای نیست. اجازه بدهید مثالی برایتان بزنم؛ یادم هست سال ٨٥ یا ٨٦ بود که سر کلاس درس «اقتصاد ایران» بودم و یکی از دانشجویان از من پرسید که چرا فلانی شده رئیس ستاد مبارزه با مفساد اقتصادی؟ مانده بودم که چطور هم کلاس سیاسی نشود و هم بتوانم پاسخ دانشجو را بدهم؛ تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که به آن دانشجو گفتم: «از بچگی دانش‌آموز فضول را مبصر کلاس می‌گذاشتند». خب، آن موقع ماجرای فساد پرونده بیمه‌، رو شده بود و حاشیه‌های فراوانی پیرامون انتصاب رحیمی شنیده می‌شد. البته فساد در همه جریان‌‏ها رخنه کرده و بدتر از همه اینکه میان بگومگوهای سیاسی گاهی می‌بینیم که این جناح به فساد جناح دیگر اشاره می‌کند.

                      ‌مثل شهرام جزایری در برابر بابک زنجانی؟

                      البته در ماجرای جزایری و اینکه چه کسانی پشت او بودند، ناگفته زیاد است.

                      ‌سیاست و اقتصاد رفت‌و‌آمد زیادی با هم دارند؛ یکی از نگرانی‌ها همیشه سرریز فساد اقتصادی در مبانی سیاست و برخی کارزارهای انتخاباتی است. به‌عنوان فردی سیاسی چقدر این خطر را احساس می‌کنید؟

                      به‌هرحال نگرانی در‌این‌زمینه وجود دارد، ولی نه به شکل سازمان‌دهی‌شده؛ اما اینکه فردی با پول‌های بادآورده بخواهد روی فلان نامزد انتخاباتی سرمایه‌گذاری کند، این نکته محتمل است.

                      ‌در ماجرای زنجانی یک‌بار از گزارش دیوان محاسبات گفتید. آیا اطلاع جدیدی از پرونده زنجانی به کمیسیون برنامه‌و‌بودجه مجلس رسیده است؟

                      زمانی در ابتدای فعالیت زنجانی یادم هست که در جلسه‌ها می‌گفتند یک میلیون دلار از پول‌های زنجانی از طریق صرافی‌ها وارد کشور شده است. آخر اگر این حرف‌ها صحت می‌داشت که مبدأ و مقصد صرافی‌ها مشخص بود؛ خب چه شد که هیچ خبری از این پول‌ها نشد. آن موقع همه این صرافی‌بازی‌ها با توجیه دور‌زدن تحریم بود. خب حالا هم آقای روحانی باید بیاید و درباره همین تخلف‌ها، جزئیات را به مردم بگوید؛ اینکه کشور به خاطر تحریم‌ها چه ضرری کرد و تا کجا پیش رفت. این پول‌هایی که حالا حرف‌زدن درباره آن هم تکراری شده، حق مردم و بیت‌المال است که به اسم آقای زنجانی و خیلی‌های دیگر، حالا از کشور خارج شده و معلوم نیست اصلا بتوان این منابع را به کشور برگرداند یا نه.

                      ‌البته دولت در‌این‌باره کم نگفته؛ اما هرچه می‏گویند هم دریای بی‌کرانی است که پایانی ندارد.

                      این یک بزنگاه است و باید در این بزنگاه که خیلی‌ها نقد هسته‌ای می‌کنند و همه دستاوردهای هسته‌ای را هیچ می‌دانند، دولت باید یک بیلان مشخص از ضرر اقتصادی وارد‌شده در سال‌های تحریم ارائه کند؛ این‌طور که باشد مردم خیلی بهتر تکلیفشان را می‌فهمند.

                      ‌آقای تاجگردون نگفتید در پرونده زنجانی خبر تازه‌ای به شما رسیده یا نه؟

                      خبر رسمی که خیر، اما چندی پیش خانوادگی سفری به تاجیکستان داشتیم؛ یکی از دوستانی که آنجا بود ما را به بازدید از چند جا برد؛ می‏‌گفت هر‌چه تاکسی در تاجیکستان می‌بینی مال بابک زنجانی است. بعد هم ما را برد به یک ترمینال بزرگ که آن هم متعلق به زنجانی بود و بانکی که حالا دولت تاجیکستان درباره آن ادعا دارد. علاوه بر اینها هواپیماهایی دیدیم که آن هم به زنجانی تعلق داشت.

                      ‌پس سفر پرباری داشتید و پر از اخبار بابک زنجانی.

                      البته همه اخبار به زنجانی محدود نشد. عمق فاجعه این بود که در بازدید از «خانه ایران» متوجه شدیم که با سرمایه و پول ایران در تاجیکستان سرای فرهنگی بزرگی ساخته‌اند و تابلوهای نفیس در آن به نمایش در‌آورده‌اند و اتفاقا فروردین ٩١ شخص آقای احمدی‌نژاد برای افتتاح «خانه ایران» روانه تاجیکستان می‌شود و نوروز در کنار ١٠ کشور همسایه جشن گرفته می‌شود. حالا اسناد و یافته‌ها نشان از آن دارد که «خانه ایران» متعلق به ایران نیست و به نام یک فرد ثبت شده است.

                      ‌مگر «خانه ایران» در تاجیکستان با پول ایران ساخته نشده؟

                      گویا پول‌ها را به خاطر تحریم‌ها چمدان‌چمدان به تاجیکستان برده‌اند و در‌حال‌حاضر هم پیگیری‌های من، نشان از آن دارد که هیچ سندی از ثبت و سرمایه‌گذاری ایران در ساخت «خانه ایران» نزد طرف ایرانی وجود ندارد.

                      ‌یعنی مالکیت این سازه در‌ حال‌ حاضر فردی است.

                      تا جایی که پیگیری‏‌های ما نشان داده، بله.

                      ‌به‌جز «خانه ایران»، در سفر به تاجیکستان با مورد دیگری هم برخورد کردید؟

                      بله، متأسفانه از این دست موارد بسیار است؛ از‌جمله می‌توان به مرکز تلویزیون ایران که به نام «تلویزیون نوروز» معروف شده اشاره کرد. در مرکز بهداشت و درمانی مجهزی در تاجیکستان نیز سرمایه و پول ایرانی آمده و حالا هیچ ردپایی از مالکیت دولت ایران وجود ندارد؛ تازه شما فکر کنید من به یک کشور کوچک رفته‌ام و این همه داستان وجود دارد.

                      ‌با سفیر ایران در تاجیکستان برخوردی نداشتید؟

                      چرا، اتفاقا آقای سفیر را هم دیدم، ایشان گفت «خدا را شکر دست‌کم تو پیگیری کرده‌ای، پاسخ من را هم نداده‌اند».

                      ‌خب سفر شما خانوادگی و سیاحتی بود اما گویا تحقیقات سفر کامل بوده. نتیجه را به نهادهای مسئول اطلاع‌رسانی کردید؟

                      بله، گزارش مبسوطی از آنچه در تاجیکستان دیده بودم برای جناب آقای اسحاق جهانگیری، معاون‌ اول رئیس‌ جمهور، وزیر امور خارجه، وزیر اطلاعات و کمیسیون اصل ٩٠ مجلس فرستادم.

                      ‌و نتیجه تا به اینجای کار چه بوده؟

                      بنده به‌عنوان رئیس کمیسیون برنامه‌ و‌ بودجه مجلس تا به همین لحظه هیچ پاسخی دریافت نکرده‌ام.

                      ‌لطفا درباره اسناد به‌دست‌آمده کمی بیشتر توضیح بدهید؛ چطور می‌گویید در طرف ایرانی سندی از فروش و سرمایه‌گذاری وجود ندارد؟

                      تا‌ جایی‌ که جست‌وجوها نشان داده گویا پول‌ها را به خاطر تحریم با چمدان و به وسیله اشخاص به تاجیکستان منتقل کرده‌اند و حالا هیچ دسترسی ملی به این منابع پولی وجود ندارد. البته سرجمع این پول‌ها شاید ١٠٠ میلیارد تا ٢٠٠ میلیارد تومان باشد و در مقایسه با ارقام دیگر شاید رقم چندانی نباشد، اما فساد، فساد است.

                      ‌درخواست شما از مسئولانی که با آنها نامه‌نگاری کرده‌اید، چه بوده؟

                      اینکه گروهی از ایران برای بررسی جزئیات این سرمایه‌گذاری‌ها به تاجیکستان رفته و گزارشی در این زمینه به مجلس ارائه شود.

                      ‌آیا متوجه شده‌اید چه افراد و نهادهایی در جابه‌جایی چمدانی پول به این کشور نقش داشته‌اند؟

                      مجموعه عواملی که در مناصب تصمیم‌گیری قرار گرفتند، اینها افراد صاحب صلاحیت نبودند و مسیر درستی را نرفتند و حالا هم زبان خیلی از همان آقایان دراز است.

                      بر اساس این گزارش، ایرنا روز 10 فرودین 1391 خبر داده بود: در پنجمین‌روز از فصل بهار، تاجیکستان، سرزمین طبیعت و کوهستان و زادگاه نیاکان فارس‌زبان، میزبان محمود احمدی‌نژاد رئیس‌جمهوری اسلامی ایران و پایه‌گذار جشن جهانی نوروز است. سفر محمود احمدی‌نژاد به دعوت رسمی «امامعلی رحمان» همتای تاجیک خود برای حضور در سومین جشن جهانی نوروز و شرکت در پنجمین اجلاس اقتصادی افغانستان انجام می‌شود. سخنرانی در سومین جشن جهانی نوروز و افتتاح خانه ایران از مهم‌ترین برنامه‌های رئیس‌جمهوری کشورمان در این سفر است/م

                      زندگی بدون تحریم سلام....

                      نظر

                      • خوشبخت
                        عضو فعال
                        • Jul 2012
                        • 5464

                        #1751
                        پاسخ : نبض سیاست

                        در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                        تا دیروز می نوشتند احمدی نژاد مرد و تمام شد !

                        حالا هی می نویسند که می خواهد برای انتخابات ریاست جمهوری بیاید !

                        فلانی و بهمانی گفته اند ما از احمدی نژاد حمایت نمی کنیم ! و خط قرمز ماست و ... !

                        چقدر برای یک آدمی که مرده ! و تمام شده !! وقت می گذارند !!! و چقدر می ترسند !!!


                        هشدار آیت الله خزعلی به احمدی‌نژاد چه بود؟




                        وی بر همین اساس به حضور جریان انحرافی و نفوذی در دولت اشاره و تصریح ‌کرد: آقای احمدی‌نژاد نباید اجازه دهد که نفوذی‌ها بر وی تاثیر گذاشته و فرصت چنین برنامه‌ها و اقداماتی را داشته باشند.


                        به گزارش پارس به نقل از فارس ، آیت‌الله ابوالقاسم خزعلی در اردیبهشت ماه سال۱۳۹۰ با اشاره به مخالفت رهبر انقلاب با برکناری وزیر اطلاعات گفت: همه مسوولان موظفند از فرمایشات مقام معظم رهبری تبعیت کنند.

                        وی بر همین اساس به حضور جریان انحرافی و نفوذی در دولت اشاره و تصریح ‌کرد: آقای احمدی‌نژاد نباید اجازه دهد که نفوذی‌ها بر وی تاثیر گذاشته و فرصت چنین برنامه‌ها و اقداماتی را داشته باشند.

                        عضو مجلس خبرگان رهبری با تأکید بر اینکه وقتی رهبر معظم انقلاب دستور داده‌اند که آقای مصلحی در سمت خود باقی بماند، هیچ کس حق تخلف از نظر ایشان را ندارد، خاطر‌نشان‌ کرد: ما به‌طور قاطع از نظر رهبر انقلاب حمایت می‌کنیم.
                        زندگی بدون تحریم سلام....

                        نظر

                        • گیلان
                          عضو فعال
                          • Jul 2011
                          • 2178

                          #1752
                          پاسخ : نبض سیاست

                          BBC:

                          ابوالقاسم خزعلی، از روحانیون محافظه کار جمهوری اسلامی و عضو مجلس خبرگان از استان خراسان رضوی درگذشته است.

                          او در هفته های اخیر در بیمارستان بستری بود اما اخیرا به خانه خود انتقال یافته بود و صبح روز چهارشنبه، ٢٥ شهریور (١٦ سپتامبر) در خانه شخصی خود در تهران در سن ٩١ سالگی درگذشت.

                          ابوالقاسم خزعلی در سال ١٣٠٤ در بروجرد متولد شد و تا سن ١٧ سالگی در دوره‌های دبستانی و دبیرستانی تحصیل کرد اما سپس به تحصیل علوم حوزوی در مشهد و قم روی آورد.

                          به نوشته خبرگزاری تسنیم، او از طرفداران آیت‌الله روح‌الله خمینی، موسس جمهوری اسلامی بود و در فعالیت‌های سیاسی و مذهبی علیه حکومت سلطنتی ایران، از امضاکنندگان بیانیه های حمایت از آیت الله خمینی بود.

                          ابوالقاسم خزعلی پس از انقلاب، وارد فعالیت‌های حکومتی شد که از جمله شامل عضویت در مجلس خبرگان قانون اساسی، عضویت در شورای نگهبان و سه دوره متوالی عضوت در مجلس خبرگان رهبری از استان خراسان بود.
                          .
                          او به داشتن مواضع محافظه‌کارانه در جمهوری اسلامی شهرت داشت. او مانند محمدتقی مصباح یزدی، یکی دیگر از روحانیون محافظه‌کار، به خصوص در دوره اول ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد، رئیس جمهوری سابق، به شدت از او حمایت می‌کرد.

                          پس از اعتراضات به نتیجه اعلام شده انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، آقای خزعلی این اعتراضات و نامزدهای معترض را محکوم کرد. وی در واکنش به مخالفت فرزندش مهدی خزعلی با نتیجه انتخابات، از او "اعلام برائت" کرد.

                          خزعلی در بیانیه ای در مورد پسرش گفت: "مدت مدیدی است پسرم مهدی خزعلی از راه مستقیم منحرف شده درست در خط مقابل قرار گرفته هر چه نصحیت می‌کنم و برای هدایتش متوسل به اولیای خدا می‌شوم اثر نمی‌کند. با بعضی از علمای بزرگ صحبت کردم، فرمود دست نگه دار شاید به راه بیاید. دیگر کاسه صبرم لبریز شده، دیگر با او صحبت نمی‌کنم و حرف‌های نامناسب او را بر نمی‌تابم. ملت انقلابی عزیز همیشه در صحنه ما بدانند او از ما جدا هست و هر چه از من نقل کند، نپذیرند. با من ارتباطی ندارد ولی الان هم دعا می‌کنم خداوند به او توفیق دهد که از راه انحرافی که پیش گرفته است برگردد و گرنه خداوند مقتدر، اسلام و انقلاب و امام و رهبر و رئیس جمهور و مسلمین عزیز را از شر او مصون و محفوظ بفرماید."
                          .

                          مهدی خزعلی به خاطر اظهارنظرهای مخالف دولت چند بار بازداشت و زندانی شد. وی در واکنش به موضعگیری پدرش گفت: "می فرمايند اگر پدر راضی نباشد روزه مستحبی حرام است. می گويم بلی، اما جهاد واجب را می‌شود به امر پدر ترک کرد؟ مسئله رفع ظلم و استبداد است و بر همگان واجب و اذن پدر شرط نيست." او متقابلا در مورد پدرش "دعا کرده" و گفته است: "از صمیم قلب دعا می‌کنم که این پیر فرزانه عابد به صفوف ملت بپیوندند و از همه کسانی که می‌توانند حقایق را به گوش معظم له برسانند ، عاجزانه تقاضا دارم از هیچ تلاشی مضایقه نفرمایند."
                          .
                          محمد حسین، فرزند دیگر ابوالقاسم خزعلی، از خوانندگان پاپ است که با نام مستعار سمیر زند فعالیت هنری دارد.

                          در انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، ابوالقاسم خزعلی از سعید جلیلی، نامزد جناح محافظه کار در جمهوری اسلامی حمایت می کرد که همراه با نامزدهای دیگر این انتخابات، در دور اول رای‌گیری از حسن روحانی شکست خوردند.

                          ابوالقاسم خزعلی از حامیان انتقال تعطیلات عید نوروز به عید غدیر خم بود.
                          هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                          نظر

                          • B A R A N
                            عضو فعال
                            • Mar 2015
                            • 677

                            #1753
                            پاسخ : نبض سیاست

                            عشوه و رشوه در قوه قضاییه افزایش پیدا کرده است

                            چهارشنبه ۲۵ شهريور ۱۳۹۴


                            معاون فرهنگی قوه قضاییه گفت:
                            در شرایط فعلی عشوه و رشوه در قوه قضاییه افزایش پیدا کرده،
                            بر همین اساس یکی از رویکردهای اصلی معاونت فرهنگی قوه قضاییه سلامت قضایی کارکنان است.


                            =================================

                            هر چه بگندد نمکش میزنند

                            وای به روزی که بگندد نمک




                            .

                            نظر

                            • گیلان
                              عضو فعال
                              • Jul 2011
                              • 2178

                              #1754
                              پاسخ : نبض سیاست

                              BBC:
                              .
                              فرجام ۳۶ سال شکست گفتگو های ایران و آمریکا با 'اتفاقات ناگهانی'
                              حسین باستانی بی‌بی‌سی




                              امروز ۲۶ شهریور (۱۷ سپتامبر) مهلت رد توافق جامع هسته ای در کنگره آمریکا سپری خواهد شد. با سپری شدن این مهلت، آخرین مانع جدی در مقابل شروع اجرای این توافق از میان برداشته می شود.

                              اگر، چنانکه تصور می شود، توافق هسته ای در مجلس ایران هم به بن بست برنخورد، معنای تأمل برانگیزی دارد: اینکه برای نخستین بار بعد از ۳۶ سال، مذاکرات ایران و آمریکا بر سر موضوعی مشخص، بدون مواجه شدن با اتفاقی پیش بینی نشده به مرحله اجرا رسیده است.

                              از سال ۱۳۵۸ تاکنون، تهران و واشنگتن حداقل ۶ بار کوشیده اند برای رسیدن به نتایجی درازمدت مذاکره کنند که هر بار، تلاش آنها بر اثر نوعی 'خرابکاری' به هم خورده است

                              اهمیت این موضوع وقتی بیشتر می شود که توجه داشته باشیم که از سال ۱۳۵۸ تاکنون، تهران و واشنگتن حداقل ۶ بار کوشیده اند برای رسیدن به نتایجی درازمدت مذاکره کنند که هر بار، تلاش آنها بر اثر نوعی "خرابکاری" به هم خورده است.
                              "سورپریز اکتبر"

                              در پاییز ۱۳۵۹، مسیری طولانی از گفتگوهای پشت پرده میان تهران و واشنگتن برای آزادی دیپلمات های گروگان آمریکایی در ایران، دو طرف را به توافقی برای حل بحران نزدیک کرد.

                              در جریان این گفتگوها، که مرحله نهایی آن در الجزایر انجام شد، دو کشور به توافق رسیدند که در ازای آزادی گروگان ها در ماه اکتبر (آبان)، واشنگتن دارایی های مسدود شده ایران در ایالات متحده را آزاد کند و برخی تجهیزات نظامی آمریکایی را، که در جریان جنگ با عراق به شدت مورد نیاز ایرانی ها بود، به این کشور تحویل بدهد.

                              این توافق در شرایطی به دست آمد که مشخص بود آزادی گروگان ها در مهلت تعیین شده، به افزایش شدید وجهه جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا و پیروزیش در انتخابات نوامبر ۱۹۸۰ (آبان ۱۳۵۹) منجر می شود. اما ایران، درست قبل از نهایی کردن توافق پیش بینی شده، گفتگوها را متوقف کرد و حتی جلسه مجلس برای تصمیم گیری در مورد آزادی گروگان ها، که تنها چهار روز پیش از انتخابات آمریکا برگزار شد، با آبستراکسیون بی سابقه جمعی از نمایندگان بی نتیجه ماند.

                              در سال ۱۳۵۹ نمایندگانی از حزب جمهوری خواه آمریکا با مقام های ایرانی مذاکره کردند و از آنها خواستند تا گروگان‌ها قبل از انتخابات آمریکا آزاد 'نشوند' تا جیمی کارتر رقابت را به رقیب جمهوری خواه خود (رونالد ریگان) واگذار کند. در نهایت، کارتر در این انتخابات شکست سختی خورد و ایران گروگان‌هایش را تنها ۵ دقیقه بعد از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایالات متحده آزاد کرد

                              بعدها مشخص شد که دلیل بی علاقه شدن جمهوری اسلامی به آزادی گروگان ها در موعد مقرر، مذاکرات محرمانه نمایندگانی از حزب جمهوری خواه آمریکا با مقام های ایرانی با هدفی مشخص بوده است: اینکه ایران، گروگان ها را قبل از انتخابات آمریکا آزاد "نکند" تا کارتر بی اعتبار شود و رقابت را به رقیب جمهوری خواه خود (رونالد ریگان) واگذار کند. مذاکره کنندگان حزب جمهوری خواه، در عوض به ایرانی ها قول داده بودند که در صورت آزاد شدن گروگان ها بعد از انتخابات، تجهیزات بیشتری را به ایران بفروشند.

                              به دنبال این توافق، کارتر در انتخابات شکست سختی خورد و ایران گروگان هایش را تنها ۵ دقیقه بعد از مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید ایالات متحده آزاد کرد. هرچند بعد از کمک تعیین کننده ایران به روی کار آمدن رونالد ریگان، نه تنها روابط دو کشور بهبود نیافت، که به دلایل گوناگون – و از جمله وقایع لبنان – به شدت بحرانی شد.
                              ماجرای مک فارلین

                              حمله اسراییل به جنوب لبنان در ژوئن ۱۹۸۲ (خرداد ۱۳۶۱) به نقطه عطفی در روابط ایران و ایالات متحده تبدیل شد.

                              در اکتبر ۱۳۸۳ (آبان ۱۳۶۲)، انفجار مقر تفنگداران آمریکایی و فرانسوی، که متحدان ایران در لبنان آنها را حامی اسراییل می دانستند، به ترتیب به مرگ ۲۴۳ و ۵۸ نیروی ویژه این دو کشور انجامید. در پی این انفجارها، که توسط گروه های منسوب به تهران انجام شدند، موجی از گروگانگیری اتباع غربی در لبنان به راه افتاد که طی ۵ سال بعد، به ربوده شدن حداقل ۴۰ نفر منجر شد.

                              اگرچه وقایع لبنان روابط ایران با آمریکا و فرانسه را به شدت بحرانی کرد، اما با گذشت چند سال هر دو کشور غربی به این نتیجه رسیدند که تنها راه آزادی گروگان هایشان، معامله با تهران است. در چنین وضعیتی بود که به دنبال گفتگوهای محرمانه ایران و آمریکا، از اوت ۱۹۸۵ (مرداد ۱۳۶۴) به بعد، به تدریج تعدادی از گروگان های ایالات متحده در ازای ارسال محموله های پراکنده اسلحه و لوازم یدکی آمریکایی به ایران آزاد شدند. نقطه عطف این روند، سفر رابرت مک فارلین مشاور سابق امنیت ملی آمریکا به تهران در مه ۱۹۸۶ (خرداد ۱۳۶۵) با هدف گفتگوی مستقیم با مقام های ارشد حکومت ایران بود که بی نتیجه ماند.

                              اما بدترین قسمت ماجرا، در ماه نوامبر (آبان) اتفاق افتاد که مخالفان عادی سازی روابط تهران و واشنگتن در ایران، خبر سفر محرمانه مک فارلین را به یک روزنامه لبنانی (الشراع) رساندند. افشای خبر، منجر به سر شکستگی بزرگی برای حاکمان آمریکا و ایران شد که سعی در سازش ناپذیر نشان دادن خود در مقابل همدیگر داشتند.

                              مخالفان عادی سازی روابط تهران و واشنگتن در ایران، خبر سفر محرمانه مک فارلین به تهران در آبان ۱۳۶۵ را به یک روزنامه لبنانی (الشراع) رساندند. این افشاگری، تیر خلاصی به مذاکرات محرمانه ایران و آمریکا بود و روابط دو کشور را از گذشته هم بحرانی‌تر کرد

                              تبعات حیثیتی افشاگری ها برای ایران و آمریکا، به دلایل مشخص تری هم سنگین بود: برای جمهوری اسلامی، به این علت که معلوم شد تسلیحات آمریکایی، توسط اسرائیل به ایران فرستاده شده است؛ و برای آمریکا، از آن جهت که پول حاصل از معامله اسلحه، بر خلاف مصوبه کنگره آمریکا در ممنوعیت کمک به ضدانقلابیون نیکاراگوئه، صرف کمک به همان‌ها شده بود.

                              در نهایت، هرچند در نتیجه مذاکرات محرمانه دو کشور، چند گروگان آزاد و محموله هایی از اسلحه آمریکایی به ایران تحویل داده شد، اما تبعات بعدی مذاکرات، روابط دو کشور را از گذشته هم بحرانی تر کرد.
                              انفجار سفارت اسرائیل در آرژانتین

                              در ژانویه ۱۹۸۹ (دی ۱۳۶۷) جورج بوش پدر در سخنرانی خود به مناسبت شروع دوران ریاست جمهوری، به طور غیر مستقیم خواستار کمک ایران برای آزادی گروگان های باقی مانده در لبنان شد و وعده داد که کشورش چنین اقدامی را تلافی خواهد کرد. او مشخصا با اشاره به وضعیت گروگان های آمریکایی گفت کمک به آزادی آنها "برای مدتی طولانی در خاطر خواهد ماند" و تأکید کرد: "حسن نیت، به حسن نیت منجر می شود".

                              ابراز تمایل آمریکایی ها به همکاری با ایران، که چند ماه بعد از پایان جنگ ایران و عراق و ایجاد انتظارات جدید برای بهبود روابط جمهوری اسلامی و غرب صورت گرفته بود، با میانجیگری های پی گیرانه خاویر پرز دکوئیار دبیر کل وقت سازمان ملل متحد وارد مراحل عملی شد: نماینده دبیر کل، شخصا با رئیس جمهور وقت ایران اکبر هاشمی رفسنجانی گفتگو کرد و در مورد شرایط کمک ایران به حل مشکل گروگان ها به توافق رسید که نهایتا، به آزادی همه آنها تا فوریه ۱۹۹۲ (بهمن ۱۳۷۱) منجر شد.

                              بعد از آزادی گروگان ها، قاعدتاً نوبت حسن نیت متقابل آمریکایی ها بود که می توانست به نقطه عطفی در روابط دو کشور تبدیل شود. اما تنها یک ماه بعد از آزادی آخرین گروگان، و در میانه تصمیم گیری دولت آمریکا برای "اقدام متقابل" در مورد ایران، بمبی در سفارت اسراییل در آرژانتین منفجر شد که به کشته شدن ۲۹ و زخمی شدن صدها نفر انجامید.

                              بعد از آزادی گروگان‌های آمریکایی در لبنان به کمک تهران، جمهوری اسلامی منتظر اقدام متقابل واشنگتن بود. اما تنها یک ماه بعد از آزادی آخرین گروگان، و در میانه تصمیم گیری دولت آمریکا برای 'اقدام متقابل'، بمبی در سفارت اسراییل در آرژانتین منفجر شد که به کشته شدن ۲۹ و زخمی شدن صدها نفر انجامید

                              دولت اسرائیل مدعی شد که عاملان این انفجار به ایران وابسته اند و ایران، هرگونه نقش خود در این واقعه را رد کرد. اما هر چه بود، انفجار سفارت اسراییل در برئنوس آیرس، کسانی را که در واشنگتن مخالف اقدام متقابل آمریکا در قبال آزادی گروگان هایش بودند، در موضع مسلط قرار داد.

                              تنها چند ماه بعد، ترور رهبران حزب دموکرات کردستان ایران در خاک آلمان (ماجرای میکونوس)، که این بار نقش نیروهای امنیتی ایران در آن قابل انکار نبود، به خروج دستجمعی سفرای کشورهای اروپایی از تهران منجر شد و به نوبه خود، آخرین روزنه های تنش زدایی میان جمهوری اسلامی و ایالات متحده را نیز مسدود کرد.
                              بازگشایی پرونده انفجار "خبر"

                              با روی کارآمدن محمد خاتمی در ایران و تأکید دولت او بر سیاسیت تنش زادیی با غرب، تلاش های جدیدی برای ایجاد تغییر در وضعیت روابط تهران و واشنگتن به جریان افتاد. این بار، سهم اصلی در نزدیکی دو کشور را دیپلماسی عمومی به عهده داشت که نتیجه آن، اتفاقاتی همچون مصاحبه مسالمت جویانه محمد خاتمی با شبکه سی ان ان آمریکا، ابراز تاسف وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده از نقش کشورش در کودتای ۲۸ مرداد و اعلام تمایل دولت کلینتون برای نزدیکی به ایران بود.

                              اما این بار هم اتفاقی در پیش بود که کمتر کسی ممکن بود آن را پیش بینی کند: خبرساز شدن پرونده انفجار برج های "خبر" در ژوئن ۱۹۹۶ (تیر ۱۳۷۵) که به کشته شدن ۱۹ آمریکایی انجامیده بود و وقوع آن، به یک سال "پیش از" ریاست جمهوری محمد خاتمی بر می گشت.

                              سه سال بعد از وقوع انفجار برج های خبر، اف بی آی بر مبنای نتایج بازجویی از کسانی که به خاطر نقش خود در انفجار در عربستان سعودی زندانی بودند اعلام کرد که سپاه پاسداران ایران در این ماجرا دست داشته است.

                              در میانه تلاش های دولت محمد خاتمی برای 'تنش زدایی'، پرونده انفجار برج های 'خبر' عربستان خبرساز شد که به کشته شدن ۱۹ آمریکایی انجامیده بود و وقوع آن، به یک سال 'پیش از' ریاست جمهوری محمد خاتمی (تیر ۱۳۷۵) بر می گشت. سه سال بعد از وقوع انفجار برج های خبر، اف بی آی بر مبنای نتایج بازجویی از کسانی که به خاطر نقش خود در انفجار در عربستان زندانی بودند اعلام کرد که ایران در این ماجرا دست داشته است

                              اعلام این جمع بندی در شرایطی که پیشتر القاعده متهم ردیف اول این انفجار شناخته می شد، آن هم درست در میانه تلاش های دولت های بیل کلینتون و محمد خاتمی برای تنش زدایی، از نظر بعضی از ناظران شک‌برانگیز بود. اما هر چه بود، تأثیر خود را بر گام های لرزان دو طرف به سوی همدیگر برجا گذاشت. با توجه به مصر بودن دستگاه های اطلاعاتی آمریکا بر نقش داشتن ایران در انفجار خبر، دولت کلینتون از طریق عمان نامه ای رسمی را به دولت ایران فرستاد که در آن، از این دولت می خواست با عاملان بمب گذاری سال ۱۹۹۶ برخورد کند.

                              دولت خاتمی از قبول کردن این درخواست، که به معنی پذیرش دست داشتن تهران در واقعه بود، خودداری کرد؛ و این در حالی بود که حتی در صورت قبول چنان درخواستی نیز، طبیعتا قدرت حساب کشی از کسانی که بر سر انفجار خبر متهم شده بودند را نداشت.

                              رد رسمی درخواست دولت ایالات متحده، فضایی سنگین را در روابط میان دو کشور ایجاد کرد. اگر چه بیل کلینتون، از وارد آوردن فشار بیشتر بر دولت خاتمی بر سر ماجرای خبر خودداری کرد، اما پرونده این انفجار، فضایی را در روابط دو کشور ایجاد کرد که در آن، توقع نزدیک شدن بیشتر دو کشور واقع بینانه به نظر نمی رسید.
                              ماجرای کشتی "کارین اِی"

                              به دنبال واقعه ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱، آمریکایی ها در اکتبر (مهر) همان سال به افغانستان حمله کردند و این در حالی بود که به علت ویرانی آن کشور بر اثر حداقل دو دهه جنگ داخلی و پراکندگی نیروهای طالبان، سلاح های "ویرانگر" آمریکایی در جریان جنگ جدید کاربرد چندانی نداشتند.

                              اما در شرایطی که به واسطه وضعیت بی سابقه جنگ جدید، نیروهای ایالات متحده در شروع تهاجم خود نسبتا سردرگم بودند، توانستند با همکاری متحدان جمهوری اسلامی در آن کشور (ائتلاف شمال) و استفاده از همکاری موثر امنیتی و نظامی ایران (مشخصا سپاه پاسداران) به سرعت دولت طالبان را ساقط کنند.

                              همکاری نظامی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی با ایالات متحده، طبیعتا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بی سابقه به نظر می رسید و متناسب با آن، ایران انتظار اقدام متقابل دولت جورج بوش را داشت.

                              اما این بار هم، مانند دفعات گذشته، اتفاقی غیرمنتظره بر سیر وقایع تاثیر گذاشت که زمان وقوع آن، حدود سه ماه بعد از سقوط طالبان و کمتر از یک ماه بعد از تعیین تکلیف دولت آینده افغانستان در کنفرانس بن بود: در ژانویه ۲۰۰۲ (آذر ۱۳۸۰) اسرائیلی ها خبر از کشف یک کشتی "اسلحه ایرانی" به نام "کارین اِی" در دریای سرخ دادند که ظاهرا عازم غزه بود.

                              حدود سه ماه بعد از سقوط طالبان با همکاری بی‌سابقه امنیتی ایران، اسرائیلی ها خبر از کشف یک کشتی 'اسلحه ایرانی' به نام 'کارین اِی' در دریای سرخ دادند که به گفته آنها عازم غزه بود. تنها ۲۶ روز بعد از این واقعه بود که جورج بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در سخنانی غیرمنتظره ایران را عضو 'محور شرارت' دانست

                              ماجرای کشتی کارین اِی، پوشش خبری گسترده رسانه های غربی را به دنبال داشت و با واکنش شدید دولت های اسرائیل و ایالات متحده آمریکا مواجه شد. تنها ۲۶ روز بعد از این واقعه بود که جورج بوش رئیس جمهور وقت ایالات متحده، در سخنانی غیرمنتظره ایران را عضو "محور شرارت" دانست.

                              نمی توان با قاطعیت گفت که ماجرای کشتی کارین اِی، ساخته و پرداخته نیروهایی در ایران بود یا اسرائیل، ولی شکی وجود ندارد که این ماجرا، بر فرایند لرزان نزدیکی ایران و ایالات متحده تاثیر ویرانگری بر جای گذاشت.

                              این واقعه، به ویژه تاثیر ذهنی درازمدتی بر فضای سیاسی ایران بر جای گذاشت. تحلیل محتوای اظهارات آیت الله خامنه ای نشان می دهد که وی درسال های بعد، به کرات نتیجه تلاش های انجام شده در آن زمان برای تنش زدایی با واشنگتن را، "جسورتر شدن" آمریکایی ها و قرار گرفتن ایران در "محور شرارت" دانسته است.
                              ابتکار هسته ای ۲۰۰۶

                              به فاصله سه سال از اشتغال نظامی عراق از سوی آمریکا در آوریل ۲۰۰۳ (فروردین ۱۳۸۲) کار ایالات متحده در خاک همسایه غربی ایران به شدت گره خورد. در آن زمان، از سویی برنامه های واشنگتن برای اداره عراق بعد از صدام حسین شکست خورده بود و از سوی دیگر، تلفات نیروهای آمریکایی در درگیری های مسلحانه، مدام در حال افزایش بود.

                              دولت جورج بوش، ایران را مسئول بخش مهمی از مشکلات نظامی و امنیتی خود در عراق می دانست و در واشنگتن، راه حل های مختلفی – از جمله اقدام نظامی – برای مهار نقش تهران مطرح شده بود. اما در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا، طرحی متفاوت را به رئیس جمهور ارائه کرد که مبنای آن، تلاش برای جلب همکاری موثر ایران برای کنترل اوضاع عراق در ازای دادن مجموعه ای از امتیازات بود.

                              متعاقباً، خاویر سولانا مسئول وقت سیاست خارجی آمریکا بسته پیشنهادی ایالات متحده را رسماً به علی لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و مذاکره کننده ارشد هسته ای ایران ارائه کرد. مطابق بسته پیشنهادی، اگر جمهوری اسلامی غنی سازی اورانیوم را متوقف و بر سر عراق همکاری می کرد، در عوض نیروگاه های پیشرفته آب سبک در اختیار تهران قرار می گرفت و سانتریفوژهای تحقیقاتی ایران فعال می ماند (آمریکا در زمان محمد خاتمی حاضر به پذیرش فعالیت این سانتریفوژها نشده بود). آمریکا نیز، با حرکت به سمت لغو تحریم هایی که تا آن زمان علیه ایران وضع شده بود، سیاست تغییر رژیم را کنار می گذاشت و به "پذیرش ایران در جامعه بین المللی" کمک می کرد.

                              در پی مذاکرات پشت پرده ایران و غرب، جورج بوش در سخنرانی خود در مجمع عمومی در سال ۲۰۰۶ گفت که آمریکا هیچ مخالفتی با پی گیری یک 'برنامه واقعا صلح آمیز هسته ای' از سوی ایران ندارد و چشم انتظار روزی است که دو کشور بتوانند 'دوستان خوب و شرکای نزدیکی' باشند. محمود احمدی نژاد اما در سخنان یک روز بعد خود، گفت که پرونده کشورش قرار است از شورای امنیت به آژانس بین المللی انرژی اتمی بازگردد و اساسا از نظر او موضوع هسته ای ایران خاتمه یافته تلقی می شود. این در حالی بود که شورای امنیت کمتر از دو ماه پیش اولین قطعنامه خود علیه برنامه اتمی ایران را صادر کرده بود و سه ماه بعد قرار بود قطعنامه دوم (شامل اولین سری تحریم های هسته ای) را صادر کند

                              به دنبال گفتگوهای طرفین بر سر این بسته پیشنهادی، قرار شد که علی لاریجانی در نشست سالانه مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک حضور یاید و توافق با ایران، در جلسه ای با حضور وزرای امور خارجه سه قدرت اروپایی، چین، روسیه و آمریکا نهایی شود.

                              این بار، عامل غیر منتظره ای که بازی را بر هم زد، شخص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور وقت بود که علاقه ای به "دور زده شدن" خود توسط دبیر شورای عالی امنیت ملی نداشت. در نتیجه، سفر هماهنگ شده علی لاریجانی اساساً صرت نگرفت و به جای او، محمود احمدی نژاد بود که در مجمع عمومی سازمان ملل خبر ساز شد و البته بعد از بازگشت به ایران هم، سعید جلیلی را جانشین آقای لاریجانی کرد.

                              یک روز پیش از سخنرانی آقای احمدی نژاد در مجمع عمومی، جورج بوش در سخنرانی خود گفت که آمریکا هیچ مخالفتی با پی گیری یک "برنامه واقعا صلح آمیز هسته ای" از سوی ایران ندارد و چشم انتظار روزی است که دو کشور بتوانند "دوستان خوب و شرکای نزدیکی" باشند. محمود احمدی نژاد اما در سخنان خود در مجمع عمومی، بعد از تاکید بر لزوم تغییر سازوکار اداره جهان، گفت که پرونده کشورش قرار است از شورای امنیت به آژانس بین المللی انرژی اتمی بازگردد و اساسا از نظر او موضوع هسته ای ایران خاتمه یافته تلقی می شود.

                              سخنان آقای احمدی نژاد، ظاهرا باعث شگفتی شنوندگانش شد. چون شورای امنیت کمتر از دو ماه قبل اولین قطعنامه خود علیه برنامه اتمی ایران را صادر کرده بود، سه ماه بعد قرار بود قطعنامه دوم (شامل اولین سری تحریم های هسته ای) را صادر کند و مطلقا، هیچ نشانه ای وجود نداشت که از "بازگشتن پرنده ایران از شورای امنیت به آژانس" حکایت داشته باشد.
                              مذاکرات محرمانه مسقط

                              در دوران بعد از وضع تحریم های هسته ای علیه ایران، حداقل یک ابتکار محرمانه دیگر نیز برای نزدیک کردن جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا به جریان افتاد که برخی جزئیات آن، اخیرا منتشر شده است.

                              این اقدام، در اواخر دوران ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد و با میانجیگری کشور عمان صورت گرفت و به نتیجه نهایی منجر نشد، اگرچه نمی توان آن را شبیه شش اقدام قبلی دانست که با نوعی "خرابکاری" بر هم خورده بودند.

                              در توضیح ابتکار عمان، هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق آمریکا، در کتاب خاطرات خود به نام "گزینه های دشوار" توضیحاتی را ارائه کرده که کمابیش با صحبت های مرداد ماه گذشته علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه سابق ایران در مصاحبه با روزنامه ایران همخوانی دارد.

                              خانم کلینتون می گوید که سلطان قابوس پادشاه عمان، در ژانویه ۲۰۱۱ به ایالات متحده پیشنهاد داده که میان این کشور و ایران میانجیگری کند واین پیشنهاد پذیرفته شده است. هرچند نهایتا، در اواخر سال ۲۰۱۲ (به عبارت دیگر، چند ماه بعد از اجرای تحریم های بی سابقه بانکی و نفتی آمریکا و اروپا علیه ایران) بوده که عمانی ها خبر از آمادگی ایران برای گفتگوی جدی با ایالات متحده در سطح معاونان وزارت امور خارجه داده اند.

                              سلطان قابوس پادشاه عمان، در ژانویه ۲۰۱۱ به ایالات متحده پیشنهاد داد که میان این کشور و ایران میانجیگری کند واین پیشنهاد پذیرفته شد. هرچند نهایتا، در اواخر سال ۲۰۱۲ (به عبارت دیگر، چند ماه بعد از اجرای تحریم های بی سابقه بانکی و نفتی آمریکا و اروپا علیه ایران) بود که عمانی ها خبر از آمادگی ایران برای گفتگوی جدی با ایالات متحده در سطح معاونان وزارت امور خارجه دادند

                              علی اکبر صالحی وزیر امور خارجه وقت ایران، در توضیحی جداگانه در مصاحبه با روزنامه ایران می گوید که ۸ ماه قبل از ملاقات معاونان (که نهایتاً در مارس ۲۰۱۳ یا اسفند ۱۳۹۱ انجام می گیرد) نامه پادشاه عمان در مورد میانجیگری بین تهران و واشنگتن را به آیت الله خامنه ای داده و شورای عالی امنیت ملی را در جریان گذاشته است. او می افزاید که وجود اختلاف نظر در داخل حکومت، به تاخیر در تصمیم گیری انجامیده تا نهایتاً، در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نوامبر ۲۰۱۲ آمریکا (آبان ۱۳۹۱) آمریکایی ها خواستار توقف تماس های محرمانه تا زمان روشن شدن نتایج انتخابات آمریکا شده اند.

                              چهار ماه بعد از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، سرانجام ملاقات محرمانه معاونان وزرای امور خارجه ایران و آمریکا در مسقط عمان برگزار می شود.

                              اما این ملاقات، حدود سه ماه تا انتخابات ریاست جمهوری ایران فاصله دارد و این بار آیت الله خامنه ای است که، به گفته علی اکبر صالحی، خواستار متوقف شدن مذاکرات تا زمان بعد از انتخابات می شود. خواسته ای که شاید ریشه در تردید رهبر ایران در "رازنگه داری" تیم آقای احمدی نژاد در مورد مذاکرات محرمانه داشته و شاید هم به سادگی، نوعی مقابله به مثل در واکنش به اقدام قبلی آمریکایی ها در تعویق مذاکرات تا روشن شدن نتیجه انتخاباتشان بوده است.

                              به هر ترتیب، اگر چه ابتکار عمان، همچون شش ابتکار قبلی در رابطه ایران و آمریکا به عقب گردهای خبرساز نینجامیده، اما از یک جهت به موارد سابق شباهت داشته و آن اینکه برای چندمین بار، تلاش هایی پشت پرده برای نزدیکی مواضع دو کشور بی نتیجه مانده است.

                              به گفته علی اکبر صالحی، بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ۱۳۹۲، او رئیس جمهور جدید را در جریان مذاکرات پشت پرده ای که در دوره دوم آقای احمدی نژاد و با اذن آیت الله خامنه ای با آمریکایی ها انجام شده قرار داده و اطلاع از این موضوع، "تعجب" آقای روحانی را برانگیخته است.
                              دوره مذاکرات علنی

                              به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، برای اولین بار موفق شده اند با کنترل عوامل بازدارنده داخلی و خارجی، از گفتگوهای دوجانبه به نتایجی که انتظار داشته اند برسند. هرچند هنوز تضمینی وجود ندارد که در مسیر هشت ساله اجرای توافق جامع هسته ای، نیروهایی در ایران، آمریکا، اسرائیل یا کشورهای دیگر، برگ های پیش بینی نشده ای را برای برهم زدن این توافق رو نکنند

                              مذاکرات ایران و آمریکا در زمان دولت جدید، اگر چه بخش های غیر علنی نیز داشته، اما دارای تفاوتی بنیادین با سایر ابتکارهای مورد اشاره بوده است: اینکه نفس انجام مذاکره میان دو کشور محرمانه نبوده و افکار عمومی از زمان، مکان و موضوع گفتگوها (هر چند نه مضون دقیق آنها) اطلاع داشته است.

                              با ناکام ماندن تلاش های کنگره ایالات متحده در جلوگیری از ابطال توافق جامع هسته ای وین، و در صورت پذیرش این برداشت عمومی که قرار نیست مجلس ایران مشکلی برای اجرای توافق جامع هسته ای ایجاد کند، از امروز زمینه ورود این توافق به مرحله اجرایی فراهم شده است.

                              اکنون به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا، برای اولین بار موفق شده اند با کنترل عوامل بازدارنده داخلی و خارجی، از گفتگوهای دوجانبه به نتایجی که انتظار داشته اند برسند، بدون آنکه خراب‌کاری هایی با منشا معلوم یا نامعلوم، جلوی اجرای توافقات را بگیرند.

                              هرچند با وجود تمام تحولات اخیر، هنوز تضمینی وجود ندارد که در مسیر هشت ساله اجرای توافق جامع هسته ای، نیروهایی در ایران، آمریکا، اسرائیل یا کشورهای دیگر، برگ های پیش بینی نشده ای را برای برهم زدن این توافق رو نکنند.
                              آخرین ویرایش توسط گیلان؛ 2015/09/18, 00:05.
                              هیچ تمدنی از بیرون مغلوب نخواهد شد , مگر آنکه از درون نابود شده باشد !...ویل دورانت

                              نظر

                              • negarminavi
                                عضو فعال
                                • May 2013
                                • 35715

                                #1755
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                                واکنش نایب رئیس کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس به بی شرف خواندن مردم؛
                                احمدی نژاد نگذاشت از بیت المال سواستفاده کنند/ دولت اعتدال ۵۴۰۰ هکتار از زمین های بم را به طیف مرعشی تقدیم کرده

                                حجت‌الاسلام موسی غضنفرآبادی در واکنش به توهین‌ها از سوی مرعشی به رای‌دهندگان دولت قبلی که آنها را بی‌شرف خوانده است، اظهار داشت: صحبت‌های مرعشی علیه دولت قبلی به این دلیل بوده است که وی و اطرافیانش در دوران احمدی‌نژاد نتوانستند از بیت‌المال سوءاستفاده کنند.

                                به گزارش میدان ۷۲، حجت‌الاسلام موسی غضنفرآبادی در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در کرمان در واکنش به توهین‌ها از سوی مرعشی به رای‌دهندگان دولت قبلی که آنها را بی‌شرف خوانده است، اظهار داشت: صحبت‌های مرعشی علیه دولت قبلی به این دلیل بوده است که وی و اطرافیانش در دوران احمدی‌نژاد نتوانستند از بیت‌المال سوءاستفاده کنند.

                                نماینده مردم بم، ریگان، فهرج و نرماشیر در مجلس شورای اسلامی ادامه داد: اما بعد از روی کار آمدن دولت یازدهم، طبق تصویب دولت ۵ هزار و ۴۰۰ هکتار از زمین‌های بم به آنها داده شد.

                                وی افزود: قبل از این هم مرعشی و دوستان وی مجموعه‌ای در کرمان با عنوان هفت باغ داشتند که دولت‌های قبل از احمدی‌نژاد در اختیار آنها گذاشته بودند و عصبانیت آنها از دولت قبل این است آن طوری که در دولت‌های گذشته از بیت‌المال استفاده می‌کردند، نتوانستند استفاده کنند.

                                غضنفرآبادی تصریح کرد: البته جای نگرانی وجود دارد، دولت اعتدال که خود را حامی ارزش‌های نظام، انقلاب و امام خمینی (ره) می‌داند چه اتفاقی افتاده است که یک محکوم فتنه باید این چنین گستاخانه اظهار نظر کند و به عنوان یک بازیگر دولت نقش ایفا کند.

                                نایب رئیس کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس خاطرنشان کرد: این صحبت مرعشی از لحاظ حقوقی جرم و قابل پیگیری است، دادستان کل و همه دادستان‌های شهرهای مختلف می‌توانند اعلام جرم کنند، چراکه این یک مسئله فراگیر است و به همه مردم ایران توهین شده است.

                                http://72sq.com/74086/%D8%A7%D8%AD%D...AA%D9%81%D8%A7
                                [QUOTE=خوشبخت;637725]
                                در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                                واکنش نایب رئیس کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس به بی شرف خواندن مردم؛
                                احمدی نژاد نگذاشت از بیت المال سواستفاده کنند/ دولت اعتدال ۵۴۰۰ هکتار از زمین های بم را به طیف مرعشی تقدیم کرده




                                بنده خدا راست میگه سو استفاده نشد غارت و چپاول شد!!!
                                شما یا هنوز متوجه نشدی که اینها فقط از بغض و کینه ای که امثال شما نسبت به احمدی نژاد دارید، دارن نهایت استفاده رو میکنن و شماها رو مدیریت میکنن تا پای این دولت و گندکاریهاش بمونید یا متوجه شدی و بازم اجازه میدی مدیریتت کنن !!!

                                اینهمه خبر زدی به دروغ از اینکه بقایی اینقدر پول برده خارج ! بقایی چندصد هزار هکتار زمینهای فلا جا رو فروخت ! در حالیکه مساحت کل اون منطقه مورد نظر اندازه نصف اون چیزی هم که میگفتن بقایی فروخته نبود. دروغ بودنش مثل روز روشن بود !

                                اما اینها میدانند که هر دروغی را به احمدی نژاد ببندند امثال شما چشم و گوش بسته و با ذوق و شوق فراوان قبول می کنید و این ساده ترین راه برای مدیریت امثال شماست توسط آقایون !

                                حالا سخنگوی قوه قضاییه اومده میگه همه چیزایی که در مورد بقایی نوشتن دروغ بوده ! و ما واسه چیز دیگری گرفتیمش که نمیتونیم اعلام کنیم ! البته توی خبری که شما از تابناک گذاشتید این قسمت از حرفهای اژه ای سانسور شده ! چون خیلی از همین دروغها رو خود تابناک هم منتشر کرد.

                                دلیل گرفتن بقایی و امثال بقایی هم اینه که به احمدی نژاد فشار بیارن تا جلوی اصولگرایان !!! قلابی سر خم کنه و بگه هر چی شما بگید قبول !!!

                                اخیرا هم به احمدی نژاد پیشنهاد دادن ما دوباره میذاریم رییس جمهور بشی (برای همینه که امثال مرعشی تنشون دوباره به لرزه افتاده) اما ! شرطش اینه که حرف ما رو گوش بدی و مطابق نظر ما عمل کنی اگه قبول نکنی هم معلوم نیست عاقبت بقایی و امثال بقایی چی بشه !!!

                                فساد در بدنه همه دولتها بوده، اگر مسئول فساد هر دولتی رییس اون دولت هست پس در مورد دولتهای قبل هم همینطور باید باشه.

                                تازه همه این چیزی که شما بهش میگی غارت و چپاول رو در دوره احمدی نژاد جمع بزنید حتی اونایی که دروغ بوده هم جمع کنید به اندازه فساد و چپاولی که فقط خاندان هاشمی کردن در این کشور و هنوز هم دارن میکنن نمیشه


                                سخنگوی قوه قضاییه؛
                                قرار بازداشت موقت بقایی تمدید شد/ مطالب مطرح شده در مورد خروج اموال توسط بقایی از کشور صحت ندارد

                                اژه‌ای در رابطه با علت بازداشت بقایی و اتهامات وی گفت: برخی از اقدامات مطرح شده توسط رسانه‌ها همچون خروج اموال ملی از کشور و نظیر آن صحیح نبوده است اما ایشان همچنان در بازداشت هستند و آزاد نشده‌اند و قرار بازداشت موقتشان تمدید شده است.

                                نظر

                                در حال کار...
                                X