نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • ahmoeini
    عضو فعال
    • Jan 2011
    • 2562

    #1006
    پاسخ : نبض سیاست

    در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
    معلوم است که شما و همفکرانتان درک درستی از 700 میلیارد دلار نداشتید و شروع کردید به توهین و فحاشی به دولت و سطل آشغال آتیش زدن و ....

    آن مرد این پول را از دهان همین گرگ هایی که امروز دولت روحانی می نشیند و با آنها می خندد بیرون کشید !

    اما همین روحانی و ژنرال پکیده ای مثل زنگنه وقتی آمدند سر کار به راحتی نصف درآمد کشور را دود کردند در حالیکه هزینه های کشور افزایش هم یافته است !

    حالا امثال شما تازه یادتان افتاده که 700 میلیارد چی بود و چه جوری بدست آمد ؟

    تازه این رقم معادل درآمد دولتهای قبل است با جمعیت کمتر در کشور و هزینه های به مراتب پایین تر در زمان دولتهای خاتمی و هاشمی !

    درست فهمیدید امثال شما واقعا درک درستی از 700 میلیارد ندارید و حالا حالاها زمان میبرد تا درک کنید


    بعد از انقلاب سر هر کوچه و بازار میرفتی بحث و مناظره بود بین چریکها و مجاهدین و توده ایها
    یه وقت متوجه شدند همشون منحله اعلام شدند
    فکر میکنم شما چند نفر هم آخر سر متوجه بشین رو این قبرهایی که دارین گریه میکنین مرده نیست

    /:.rolleyessmileyani

    نظر

    • daylaq
      عضو عادی
      • Jul 2013
      • 292

      #1007
      پاسخ : نبض سیاست

      خیلی ها ادعا می کنند که این مملکت گل و بلبله و میگن چنین و چنان، چرا هیچ کسی از این کشورهای عقب مانده خارجی حتی آفریقایی نمیاد مهاجرت کنه بیاد در آسایش و رفاه زندگی کنه؟
      عوضش برخی آدمهای بی انصاف و از خدا بی خبر، کفران نعمت کرده و جون خودشون رو به خطر میندازن و دل به دریا میزنن که برن در فساد، تباهی و فقر و فزون بر آن غربت زندگی کنن. واقعاً بعضیا خیلی بی انصافن که میرن اونطرف!!!!!
      ریشه اعتقاد از آنجا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند. برتولد برشت

      نظر

      • negarminavi
        عضو فعال
        • May 2013
        • 35715

        #1008
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط ahmoeini پست شده است View Post
        شما هم همش میگردی اخبار منفی رو اینجا کپی پیست میکنی
        البته از زحمتی که میکشید خیلی تشکر میشه
        ولی بعضی وقتها اخبار خوب رو هم بزنید
        ثواب داره
        ما شمارو به خاطر همین پافشاریتون به دوست داشتن احمدی نژاد قبول داریم
        ما که هیچکدوم اینارو دوست نداریم چیکار باید بکنیم
        خبر مثبتی باشد بنده منعکس می کنم، اما شما یه سری به تاپیک مذاکرات هسته ای بزنید لطفا !

        2 سال است خبرهای خوب درج می شود در این تاپیک !

        از لغو مکرر تحریمها بگیرید تا اینکه توافق نهایی شد و امضا شد و این چیزها شو و بازی هست و ...

        اینهمه خبر خوب در آن تاپیک است، برخی دوستان هی می نویسند که بورس دیگر به اخبار مثبت هم واکنش نشان نمی دهد !!!

        برای اینکه خبر مثبتی نیست ! آیا کاهش نرخ سود بانکی دروغ نبود؟؟؟ چرا باید به خبر دروغ واکنش مثبت نشان بدهد بازار !!!؟؟؟

        اخبار تلویزیون را ببنید در این 2 سال اخیر چگونه شده :

        1 خبر از عراق
        1 خبر از یمن
        1 خبر از سخنرانی روحانی یا مسولان دیگر (اگر مناسبتی باشد)
        نهایتا 1 خبر در ماه از افتتاح پروژه هایی که در دولت قبل ایجاد و اجرا شده !
        بعدش خبر ورزشی و دری وری از سایر نقاط جهان

        خبری نیست در کشور ! همه چیز تعطیل است و خواب ! رکود مطلق !

        نظر

        • ahmoeini
          عضو فعال
          • Jan 2011
          • 2562

          #1009
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
          خبر مثبتی باشد بنده منعکس می کنم، اما شما یه سری به تاپیک مذاکرات هسته ای بزنید لطفا !

          2 سال است خبرهای خوب درج می شود در این تاپیک !

          از لغو مکرر تحریمها بگیرید تا اینکه توافق نهایی شد و امضا شد و این چیزها شو و بازی هست و ...

          اینهمه خبر خوب در آن تاپیک است، برخی دوستان هی می نویسند که بورس دیگر به اخبار مثبت هم واکنش نشان نمی دهد !!!

          برای اینکه خبر مثبتی نیست ! آیا کاهش نرخ سود بانکی دروغ نبود؟؟؟ چرا باید به خبر دروغ واکنش مثبت نشان بدهد بازار !!!؟؟؟

          اخبار تلویزیون را ببنید در این 2 سال اخیر چگونه شده :

          1 خبر از عراق
          1 خبر از یمن
          1 خبر از سخنرانی روحانی یا مسولان دیگر (اگر مناسبتی باشد)
          نهایتا 1 خبر در ماه از افتتاح پروژه هایی که در دولت قبل ایجاد و اجرا شده !
          بعدش خبر ورزشی و دری وری از سایر نقاط جهان

          خبری نیست در کشور ! همه چیز تعطیل است و خواب ! رکود مطلق !


          مشکل ما اینه که اینها اخبار نیست
          خبری که گفته میشود و بعد تکذیب میشود که خبر نیست
          دولتمردان نون رو به نرخ روز میخورن
          امروز میخان برن مجلس یه خبر برای خوشایند مجلس میگن
          فردا راه پیمائیه یه خبر در مورد تاپیکش میزنند
          دو روز تعطیل رسمیه یه خبر از ایرانگردی میزنند
          اینها خبر نیست
          قابل اتکا هم نیست
          برای همین نمیشه از اینها برای اثبات حرف استفاده کرد
          وضعیت سیاسی مملکت رو کف خیابونها مشخص میشه
          مردم فرصت سر خاراندن ندارند
          نه اینکه مشغول فعالیت باشند
          بلکه دستاشون تو جیبه دیگرانه
          برای همین میگم مثبت و منفی اخبار به فراخور حال سیاسیونه
          فریب نباید خورد

          نظر

          • Nay
            Banned
            • Aug 2014
            • 641

            #1010
            پاسخ : نبض سیاست

            جو این روزهای بورس، متضاد همیشه بحبوحه ضرب الاجل مذاکرات بوده
            تا حالا سر تمامی مذاکرات، جو خوشبینی رایج بود، اما اینبار واکنش بازار انگاری از شکست مذاکرات حکایت داره

            طبق قانون نانوشته افعال معکوس و فرهنگ تظاهری و ریاکارانه ملت ما، احتمالش کم نیست که توافق تا 10 تیر انجام بشه، هر چند خودم بهش اعتقادی ندارم، اما حال و هوای این روزها، عجیب با دست پس بزن و با پا پیش بکش، عجین شده

            همگی دارند مخالفت میکنند و گنده گنده حرف میزنند، اما طبق معمول، خلافش رو باید مد نظر داشت

            سناریوی احتمالی رو من تمدید این دوره پیش بینی کرده ام، اما هیچ بعید نیست که یه توافق از نوع از این ستون به اون ستونی (جهت سوپاپ اطمینان مشکلات داخل) بکنند و شمشیرها رو تیز کنند برای انتخابات مجلستین

            به هر حال، سناریوی فشار از طرف دولت، مو به مو در حال اجراست و آخریش همین دستگیری بقایی و تو نوبت بودن بقیه

            واقعاً پیش بینی این روزهای سیاست در حال جریان، خیلی خیلی سخت شده و همه چیز دقیقه نود ممکنه مغلوبه بشه
            آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/06/09, 10:32.

            نظر

            • elyas_i
              عضو عادی
              • Jan 2012
              • 63

              #1011
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
              معلوم است که شما و همفکرانتان درک درستی از 700 میلیارد دلار نداشتید و شروع کردید به توهین و فحاشی به دولت و سطل آشغال آتیش زدن و ....

              آن مرد این پول را از دهان همین گرگ هایی که امروز دولت روحانی می نشیند و با آنها می خندد بیرون کشید !

              اما همین روحانی و ژنرال پکیده ای مثل زنگنه وقتی آمدند سر کار به راحتی نصف درآمد کشور را دود کردند در حالیکه هزینه های کشور افزایش هم یافته است !

              حالا امثال شما تازه یادتان افتاده که 700 میلیارد چی بود و چه جوری بدست آمد ؟

              تازه این رقم معادل درآمد دولتهای قبل است با جمعیت کمتر در کشور و هزینه های به مراتب پایین تر در زمان دولتهای خاتمی و هاشمی !

              درست فهمیدید امثال شما واقعا درک درستی از 700 میلیارد ندارید و حالا حالاها زمان میبرد تا درک کنید
              صم بکم عمیون فهم لا یعقلون

              نظر

              • ahmoeini
                عضو فعال
                • Jan 2011
                • 2562

                #1012
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط elyas_i پست شده است View Post
                صم بکم عمیون فهم لا یعقلون
                اینی که نوشتید یعنی چی؟

                نظر

                • elyas_i
                  عضو عادی
                  • Jan 2012
                  • 63

                  #1013
                  پاسخ : نبض سیاست

                  یعنی نرود میخ آهنی بر سنگ.یعنی هرچی به خانم مینوی میگیم بابا این مرد با ناشی گریهاش.با ندانم کاریهاش با لجاجتهاش خسارتهای زیادی به این مردم زد.فرصتهای زیادی رو سوزوند و گرفتاریهای زیادی برا مردم و دولت فعلی باقی گذاشت ولی خانم.چشم و گوشش رو بسته و نمیخواد بپذیره مثل ابوجهل
                  ما از حسن هم دفاع نمیکنیم اون هم دروغ میگه.سرکار میذاره مملکتو با وصل کردن به توافق داره به فنا میبره.شایدم چیزی میدونه ما نمیدونیم.شایدم توافق کرد و یه خدا پدر و مادرشو بیامرزه از همه ملت گرفت و عاقبت به خیر شد.
                  ولی گنداش هنوز به گندای اون نرسیده.شاگرد اول هنوز مموتیه
                  ولی خانم میگه حسن اخ.مموتی فرشته.
                  واسیه همین میگم بیخیال شیم.حسنی به دین خود.حسینی به دین خودش.ما نخاهیم همدیگرو متقاعد کنیم چیکار باید بکنیم

                  نظر

                  • B A R A N
                    عضو فعال
                    • Mar 2015
                    • 677

                    #1014
                    پاسخ : نبض سیاست

                    کپی از آراد (ثروتمند): با اندکی دخل و تصرف

                    ما ملت ایران کور خود و بینای دیگران شده ایم.
                    نمی خواهم بجای مرگ بر امریکا بگویم مرگ بر ما، اما میگویم ...

                    مرگ بر ملتی که جز خارج کردن نفت خدادادی از چاه و فروش آن کار دیگری بلد نیستن.

                    مرگ بر ملتی که بهترین و نخبه ترین جوانانش از کشور خود گریزانند و بالاترین آمار فرار مغزها را دارد که معادل 200 میلیارد دلار در سال بابت این موضوع زیان میدهد.

                    مرگ بر ملتی که در آمارهای خوب در ته جدول و در آمارهای بد در صدر جداول قرار دارد.

                    مرگ بر ملتی که سرانه مطالعه شان زیر 20 دقیقه در سال است.

                    مرگ بر ملتی که کار مفید آن در اداراتش زیر 20 دقیقه در روز است و همزمان میخواهد دنیا را رهبری کند.

                    مرگ بر ملتی که از دسترنج و تکنولوژی و فکر و زحمت دیگران (دارو و تجهیزات پزشکی ....) استفاده می کند و در جواب مرگ بر آن کشور می گوید.

                    مرگ بر ملتی که هواپیمای ایرباس سوار می شود و پرچم کشور سازنده آن را آتش می زند.

                    مرگ بر کشوری که یکی از ناامن ترین خطوط هوایی دنیا را در اختیار دارد و جان شهروندانش برایش ارزشی ندارد.

                    مرگ بر ملت مصرف کننده ای که هنوز آسفالت کوچه ها و خیابانهایش درست انجام نمی شود اما ادعای رهبری بشریت را دارند.

                    مرگ بر ملتی که ساخت یک جاده در آن 30 تا 40 سال طول می کشد.

                    مرگ بر ملتی که به جای آموزش صحیح فرهنگ رانندگی و اصلاح جاده های ناامن وخودروهای بی کیفیتش ( مرگ 70 نفر روزانه) فریاد مرگ بر سایر کشورها سر میدهد.

                    مرگ بر ملتی که اولین جاذبه برای گردشگران اروپایی، تماشای رانندگی وحشیانه و بی قانون مردم آن کشور است و همزمان قوانین سازمان ملل را نقد می کند.

                    مرگ بر ملتی که متوهم ترین و دروغگو ترین فرد کشور، 8 سال رئیس دولتشان می شود و آن را تا آخرین لحظه تحمل می کنند و همزمان 10 روز در سال عزادار و داغدار مظهر آزادگی مذهب شیعه است و برای او نذری می دهد و چه کارها که نمی کند.

                    مرگ بر ملتی که طبیعت زیبای کشور خود را به گند کشیده اند و با دیدن جلوه های طبیعت سایر کشورها به به و چه چه می کند.

                    مرگ بر ملتی که مدیریت علمی در آن جایی ندارد.

                    مرگ بر ملتی که خود را الگوی دیگران میداند اما هیچ چیز باارزشی برای ارائه ندارد.

                    مرگ بر ملتی که تمام افتخاراتش مربوط به قرون پیش است و امروز چیزی یرای ارائه ندارد.

                    مرگ بر ملتی که با 2500 سال تاریخ هنوز نتوانسته نحوه صحیح ایستادن در صف و رعایت حقوق دیگران را به او یاد داد.

                    مرگ بر ملتی که تمام جاذبه های تاریخی آن به دلیل سوء مدیریت در حال نابودی است.

                    مرگ بر.....

                    مرگ بر امریکا




                    .

                    نظر

                    • Nay
                      Banned
                      • Aug 2014
                      • 641

                      #1015
                      پاسخ : نبض سیاست

                      در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
                      کپی از آراد (ثروتمند): با اندکی دخل و تصرف

                      ما ملت ایران کور خود و بینای دیگران شده ایم.
                      نمی خواهم بجای مرگ بر امریکا بگویم مرگ بر ما، اما میگویم ...

                      مرگ بر ملتی که جز خارج کردن نفت خدادادی از چاه و فروش آن کار دیگری بلد نیستن.

                      مرگ بر ملتی که بهترین و نخبه ترین جوانانش از کشور خود گریزانند و بالاترین آمار فرار مغزها را دارد که معادل 200 میلیارد دلار در سال بابت این موضوع زیان میدهد.

                      مرگ بر ملتی که در آمارهای خوب در ته جدول و در آمارهای بد در صدر جداول قرار دارد.

                      مرگ بر ملتی که سرانه مطالعه شان زیر 20 دقیقه در سال است.

                      مرگ بر ملتی که کار مفید آن در اداراتش زیر 20 دقیقه در روز است و همزمان میخواهد دنیا را رهبری کند.

                      مرگ بر ملتی که از دسترنج و تکنولوژی و فکر و زحمت دیگران (دارو و تجهیزات پزشکی ....) استفاده می کند و در جواب مرگ بر آن کشور می گوید.

                      مرگ بر ملتی که هواپیمای ایرباس سوار می شود و پرچم کشور سازنده آن را آتش می زند.

                      مرگ بر کشوری که یکی از ناامن ترین خطوط هوایی دنیا را در اختیار دارد و جان شهروندانش برایش ارزشی ندارد.

                      مرگ بر ملت مصرف کننده ای که هنوز آسفالت کوچه ها و خیابانهایش درست انجام نمی شود اما ادعای رهبری بشریت را دارند.

                      مرگ بر ملتی که ساخت یک جاده در آن 30 تا 40 سال طول می کشد.

                      مرگ بر ملتی که به جای آموزش صحیح فرهنگ رانندگی و اصلاح جاده های ناامن وخودروهای بی کیفیتش ( مرگ 70 نفر روزانه) فریاد مرگ بر سایر کشورها سر میدهد.

                      مرگ بر ملتی که اولین جاذبه برای گردشگران اروپایی، تماشای رانندگی وحشیانه و بی قانون مردم آن کشور است و همزمان قوانین سازمان ملل را نقد می کند.

                      مرگ بر ملتی که متوهم ترین و دروغگو ترین فرد کشور، 8 سال رئیس دولتشان می شود و آن را تا آخرین لحظه تحمل می کنند و همزمان 10 روز در سال عزادار و داغدار مظهر آزادگی مذهب شیعه است و برای او نذری می دهد و چه کارها که نمی کند.

                      مرگ بر ملتی که طبیعت زیبای کشور خود را به گند کشیده اند و با دیدن جلوه های طبیعت سایر کشورها به به و چه چه می کند.

                      مرگ بر ملتی که مدیریت علمی در آن جایی ندارد.

                      مرگ بر ملتی که خود را الگوی دیگران میداند اما هیچ چیز باارزشی برای ارائه ندارد.

                      مرگ بر ملتی که تمام افتخاراتش مربوط به قرون پیش است و امروز چیزی یرای ارائه ندارد.

                      مرگ بر ملتی که با 2500 سال تاریخ هنوز نتوانسته نحوه صحیح ایستادن در صف و رعایت حقوق دیگران را به او یاد داد.

                      مرگ بر ملتی که تمام جاذبه های تاریخی آن به دلیل سوء مدیریت در حال نابودی است.

                      مرگ بر.....

                      مرگ بر امریکا




                      .
                      البته بر ملتی مرده، مرگ بر ... گفتن چه فایده؟

                      نفرت را با نفرت پاسخ گفتن!!!!!!!!!!!! خودش نابخردیه!

                      تمامی موارد فوق در دسته بندی های روانشناسانه، در دسته مکانیسم های دفاعی طبیعی انسان برشمرده میشوند، از انکار گرفته تا سرکوب، جایگزینی، تحقیر و بسیاری دیگر مکانیسم های دفاعی مفید و مضر

                      مشکل بشر نادانی اوست و ایرانی ها جزء نادان ترین ها هستند، زیرا در پی ساخت مجدد چرخ هستند، برای همین روی میاورند به فرافکنی!

                      مکانیسم های تدافعی انسان:



                      نظر به مکانیسم های فوق و به علاوه نیازهای انسانی دسته بندی شده در هرم مزلو، خواهیم فهمید چرا ایرانی رشد نمیکنه! زیرا هنوز در گیر و دار سطح نیازهای اولیه یا کف هرم، باقی مونده و هرگونه ارتقایی به سطوح بالاتر، ناپایدار بوده، لاجرم بر میگردند سر خونه اول. یعنی عدم ضمانت اجرایی (فرهنگ مخدوش) و عمد برای تحمیق و استحمار (دین) باعث میشه، یک ملت به فنا بره (که رفته، فقط گرم هستند، حالیشون نیست!)

                      (نی)
                      ------------------
                      پی نوشت:
                      واقعاً در آمدن از سیکل معیوب فوق، کار حضرت فیله و صبر ایوب میخواد، اون هم وقتی که تو چنگال دیو دین، اسیر گشته ای

                      نظر

                      • rio
                        عضو عادی
                        • Mar 2015
                        • 175

                        #1016
                        پاسخ : نبض سیاست

                        شما نمی توانید وارد سایت شوید ! دسترسی شما به دلیل زیر قطع شده است :

                        هیچ دلیلی اتخاذ نشده است .

                        پایان مدت محرومیت شما : پنجشنبه 20 خرداد 95 ساعت 18.00

                        ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


                        ((گیرم که پرواز را علامت
                        ممنوع می زنید ...))

                        سلام :
                        ما را در آدان محروم کردند . اگر جویای دلیل اش باشیم که در بالا با خط قرمز دلیل محکمی ارائه شده : (( هیچ دلیلی اتخاذ نشده است ))
                        اما جریان اش از این قرار بود که اقای علی رضا نامی که ابزار مدیریتی را هم به تناسب کیفیت مدیریت شان ! لابد یدک می کشند , یکسره و مدام دولت را مسبب ضرر و زیان خود و دیگران می دانستند(( و ما هم همیشه گفته بودیم از دولت هرچه می خواهیم انتقاد کنیم اما در ضمن حواس مان باشد که احمدی نژادی ها نتوانند از ما سوء استفاده کنند و برای خودشان نمدی ببافند از این همه .
                        علی ایحال امروز دیدیم این مدیر با صلابت و با قدرت آدان تحلیل ؛ از توافق چنین یاد کرده :
                        ((توافق ننگین )) !
                        ما متعجب شدیم و از ایشان پرسیدیم: شما که دائم سنگ سهامدار را به سینه می زنی مگر نمی دانی که نجات بورس به همین توافق وابسته است ؟ چطور از چنین لفظی با چنین بار روانی و معنایی ی منفی که اثر مضعف بر حصول توافق دارد استفاده می کنید ؟
                        فرمودند : من مخالف توافق ننگین هستم : توافقی که پای بیگانگان را به مراکز حساس ما باز کند و اگر چنین شود ما امنیت مان از دست می رود !
                        ما هم پرسیدیم :
                        بدون توافق، امنیت تان محفوظ می ماند ، این چه جنس امنیتی خواهد بود ؟ ( ظاهرا ایشان فضای امنیتی را مترادف امنیت می دانند )
                        ایشان هم به جای پاسخ گویی ما را متهم کردند به جیره خواری و اینکه چرا با نام ریو می نویسی و اینکه خودت چه گلی به سر دیگران زده ای و چه و چه ....
                        ما هم در کمال احترام گفتیم : ما ادعایی نداریم و نداشته ایم و شعارمان (( تا بدانم همی که نادانم بوده و خواهد بود )) و تنها تلاش می کنیم به دیگران ضرری نرسانیم , سود پیشکش ...و در ادامه خلاصه ای و شمه ای از عملکرد ایشان را ایینه وار گذاشتیم جلوی چشم شان از جمله اینکه :
                        شما یان که مدت هاست صریحا دیگران را تشویق و ترغیب و تحریک به ورود به بورس کرده و می کنید ؛ اگر سود کردند از شما تشکر می کنند و اگر ضرر کردند شما حوالتشان می دهی به دولت و وزیر و وکیل که بروید یقه آنها را بگیرند !
                        اسم این رفتار شما چیست ؟ و جویای جواب شدیم ...
                        فرمودند : سهامدار خودش مسئول ترید خودش است و به ما و دیگر آدانی ها (که مدام به گوش شان خواندیم : بخر و بمان و نرو و نفروش ) اصلا و ابدا ربطی ندارد .
                        ما پرسیدیم : اگر سهامدار مسئول ضرر خودش است پس چطور است که شما و دوستان تان مدام وکیل و وزیر و رییس را مسئول ضرر هاشان می دانی؟
                        که باز هم طبق معمول در موارد این چنینی در همه جا : به جای جواب به سوالات و نقد ها ما
                        را تهدید کردند به استفاده از قدرت مدیریتی شان ؛ و ما هم ایشان را از چنین عملی بر حذر داشتیم ؛ نه به خاطر خودمان ...باشد که جواب مخالفین نظراتمان را با ابراز نظر و اقناع مخاطب بدهیم نه با حذف و تهدید و روش های نخ نمای این چنینی ...
                        در هر حال شب از سر کار آمدیم دیدیم ما را محروم کرده اند تعجب نکردیم که هیچ ؛ جز این هم انتظاری از ایشان و آدان نمی رفت ....
                        این ها را امتیاز منفی ی بزرگی می دانم برای اقای بهزاد ب که مدیر آدان هستند ....امید که راه رفته را برای خودشان به صلاح برگردند وگرنه از ما که گذشت .. من تا جایی که می توانستم سعی کردم از گروهی جوانا ن با متوسط سنی ی زیر 25 که در آنجا سرمایه شان را به حساب تحلیل های برخی دود کرده اند , در حد وسع ناچیز خودم همفکری کنم ....تا اگر شده اندکی عمیق تر ببینند و به ما هم یاد بدهند ....
                        بی تعارف بگویم بسیاری از دوستان و کاربران آدانی , جوانانی کم تجربه و جویای نام و مال اند و به گرد هر کسی که چهار تا سپاس و ستاره پایین و بالای پست اش زده باشند , رنگ سبزی هم به نام کاربری اش زده باشند ؛ گرد می شوند و مال و عمر و اعصاب شان خام خام هزینه می شود که با ضرر های مالی کسب تجربه کنند تا بیشتر دنیای بی رحم بورس را بشناسند و اهالی و اعوان و انصارش را ...
                        فی الحال آدان تحلیل برای من رفت در لیست سیاه ....یاد حکایتی افتادم :
                        مردی با زنش نزاعشان شد و مرد رفت و بعد از چند ساعتی برگشت و به همسرش گفت : تو را بدبخت کردم !
                        همسرش با تعجب گفت :
                        چگونه ؟
                        مرد گفت : خود را مقطوع النسل کردم !
                        همسرش آهی از سر راحتی ی خیال کشید و گفت :
                        تو خودت را بدبخت کردی نه من را ....

                        حالا هم نه اینکه من اش دهن سوزی بوده باشم اما مدیریت آدان تحلیل ؛ شما با محروم کردن کاربران تان ؛ خودتان را محروم می کنید .
                        مدیری که نداند , یک محیط مجازی اعتبارش را از کاربرانش می گیرد ؛همان بهتر که زودتر بداند وگرنه که باید دلخوش باشد به تکرار چندین باره ی اشتباهات در تحلیل شرایط و تکرار مکرر عذر خواهی و حلالیت طلبی در کنار به به و چه چه های کاربرانی که هیچ یک حتی یک بار هم اعتراضی به این همه خطا ی در تحلیل و رفتار و کردار و گفتار مدیران فروم شان نمی کنند ! و ....تازه اصالت همین به به و چه چه ها و نامهای کاربری هم در تمام محیط های مجازی زیر سوال است ...
                        البته گیر دادن های امثال منی هم هست که همان ها هم , تحمل نمی شوند و حذف می شوند .....
                        بدانیم که یک مدیر در لحظات سخت و تحت فشار ؛ درونمایه اش را بروز می دهد و نشان می دهد چگونه نظام باور و اعتقادی دارد ....
                        القصه
                        آدان شده چنین جایی ...روزگاری می شد چیزکی هم از آنجا فرا چنگ آورد از متاع بینایی و دانایی ؛ اما فی الحال دیگر کمتر چنین می شود ....
                        برخی کاربرانش آنقدر آواتار هایشان و نظرات شان را به نرخ روز عوض می کنند که سر گیجه می گیری .....البته در هر جایی انسان های شریف و درخور هم یافت می شوند ...اما اکثریت مثل خود من نادان و کم دان انند ؛ اما خدا را شکر لا اقل ابزار مدیریتی دست شان نیست .....!و دست اهلش است ...همان هایی که بلدند جواب نقد و مخالف را چگونه با فشار یک دکمه بدهند ...

                        راستی من را تا 20 خرداد 95 محروم کرده اند ....یعنی اینقدر از پاسخ گویی به نقدی که به ما شده عاجز باشیم که چنین کنیم ؟ ناتوانی تا این حد ؟
                        نمی دانم این حضرات اگر قدرتی از نوع واقعی اش دست شان بود با جماعت چه می کردند ......شکر که با همین ابزار مدیریتی در محیط مجازی ارضاء می شوند ؛ وگرنه که در دنیای واقعی اگر صاحب اندک قدرتی بودند ؛ ابزار حذف شان لابد از نوع دیگر بود ... !
                        زهی تاسف ....
                        اما این ها را نگفتم تا عقده گشایی کنم ....گفتم تا اقای بهزاد ب را اشارت دهم به این ابیات معروف :

                        .....
                        گیرم که پرواز را علامت ممنوع می زنید
                        با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید ؟
                        با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید ؟


                        باشد که خواب و خراب صد دانه تشکر پای پست هایمان ؛ نشویم و نشوند وبدانیم انسان به همان نسبتی که داناتر می شود و رشد می کند , وسعت نظر هم پیدا می کند , جز این باشد ؛ رشد معکوس کرده یا به قول جناب شان دچارانحراف معیار اما از نوع شدید اش می گردد ....
                        دوستانی هم که در اینجا یند و کاربر آدان هستند ,به رسم امانت داری و پیام رسانی ( اگر از محرومیت و امثالهم ابایی ندارند ), این پست را به جای تقدیم احترام من به دوستان آدانی در آدان به معرض دید عموم بگذارند .
                        قول می دهم که به محض رویت ؛ دچار ؛ به ابزار مدیریتی شود .
                        اگر نشد یعنی که ؛ انحراف معیار شان در منفی در جا زده ...امید که به تدریج به سمت مثبت هم میل کند .
                        ..

                        با مهر و سپاس
                        ((
                        نظرات شخصی و ای بسا اشتباه ))

                        بعد التحریر :
                        توصیه می کنم که محرومیت ام را تمام نکنید ؛ چون به محض امکان نقد عملکرد تان را با بالا آوردن تک تک پست ها و دست گذاشتن , روی محل ایراد و اشکال ؛ شروع می کنم ....شما هم که نشان دادید چقدر نقد پذیرید و چقدر دلبسته ی تشکر های پای پست هایتان نیستید !...پس چنین نکنید که به نفع تان است ...
                        البته این قصه را در هر جا که صلاح بدانم ذکر می کنم ...شما - جمع شجاعان - هم همانجا تنها به قاضی بروید و راضی برگردید ....بیش از این هم کاری از شما ساخته نیست ....
                        [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                        نظر

                        • نجاT...
                          عضو فعال
                          • Dec 2013
                          • 2639

                          #1017
                          پاسخ : نبض سیاست

                          در اصل توسط rio پست شده است View Post
                          شما نمی توانید وارد سایت شوید ! دسترسی شما به دلیل زیر قطع شده است :

                          هیچ دلیلی اتخاذ نشده است .

                          پایان مدت محرومیت شما : پنجشنبه 20 خرداد 95 ساعت 18.00

                          ------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------


                          ((گیرم که پرواز را علامت
                          ممنوع می زنید ...))

                          سلام :
                          ما را در آدان محروم کردند . اگر جویای دلیل اش باشیم که در بالا با خط قرمز دلیل محکمی ارائه شده : (( هیچ دلیلی اتخاذ نشده است ))
                          اما جریان اش از این قرار بود که اقای علی رضا نامی که ابزار مدیریتی را هم به تناسب کیفیت مدیریت شان ! لابد یدک می کشند , یکسره و مدام دولت را مسبب ضرر و زیان خود و دیگران می دانستند(( و ما هم همیشه گفته بودیم از دولت هرچه می خواهیم انتقاد کنیم اما در ضمن حواس مان باشد که احمدی نژادی ها نتوانند از ما سوء استفاده کنند و برای خودشان نمدی ببافند از این همه .
                          علی ایحال امروز دیدیم این مدیر با صلابت و با قدرت آدان تحلیل ؛ از توافق چنین یاد کرده :
                          ((توافق ننگین )) !
                          ما متعجب شدیم و از ایشان پرسیدیم: شما که دائم سنگ سهامدار را به سینه می زنی مگر نمی دانی که نجات بورس به همین توافق وابسته است ؟ چطور از چنین لفظی با چنین بار روانی و معنایی ی منفی که اثر مضعف بر حصول توافق دارد استفاده می کنید ؟
                          فرمودند : من مخالف توافق ننگین هستم : توافقی که پای بیگانگان را به مراکز حساس ما باز کند و اگر چنین شود ما امنیت مان از دست می رود !
                          ما هم پرسیدیم :
                          بدون توافق، امنیت تان محفوظ می ماند ، این چه جنس امنیتی خواهد بود ؟ ( ظاهرا ایشان فضای امنیتی را مترادف امنیت می دانند )
                          ایشان هم به جای پاسخ گویی ما را متهم کردند به جیره خواری و اینکه چرا با نام ریو می نویسی و اینکه خودت چه گلی به سر دیگران زده ای و چه و چه ....
                          ما هم در کمال احترام گفتیم : ما ادعایی نداریم و نداشته ایم و شعارمان (( تا بدانم همی که نادانم بوده و خواهد بود )) و تنها تلاش می کنیم به دیگران ضرری نرسانیم , سود پیشکش ...و در ادامه خلاصه ای و شمه ای از عملکرد ایشان را ایینه وار گذاشتیم جلوی چشم شان از جمله اینکه :
                          شما یان که مدت هاست صریحا دیگران را تشویق و ترغیب و تحریک به ورود به بورس کرده و می کنید ؛ اگر سود کردند از شما تشکر می کنند و اگر ضرر کردند شما حوالتشان می دهی به دولت و وزیر و وکیل که بروید یقه آنها را بگیرند !
                          اسم این رفتار شما چیست ؟ و جویای جواب شدیم ...
                          فرمودند : سهامدار خودش مسئول ترید خودش است و به ما و دیگر آدانی ها (که مدام به گوش شان خواندیم : بخر و بمان و نرو و نفروش ) اصلا و ابدا ربطی ندارد .
                          ما پرسیدیم : اگر سهامدار مسئول ضرر خودش است پس چطور است که شما و دوستان تان مدام وکیل و وزیر و رییس را مسئول ضرر هاشان می دانی؟
                          که باز هم طبق معمول در موارد این چنینی در همه جا : به جای جواب به سوالات و نقد ها ما
                          را تهدید کردند به استفاده از قدرت مدیریتی شان ؛ و ما هم ایشان را از چنین عملی بر حذر داشتیم ؛ نه به خاطر خودمان ...باشد که جواب مخالفین نظراتمان را با ابراز نظر و اقناع مخاطب بدهیم نه با حذف و تهدید و روش های نخ نمای این چنینی ...
                          در هر حال شب از سر کار آمدیم دیدیم ما را محروم کرده اند تعجب نکردیم که هیچ ؛ جز این هم انتظاری از ایشان و آدان نمی رفت ....
                          این ها را امتیاز منفی ی بزرگی می دانم برای اقای بهزاد ب که مدیر آدان هستند ....امید که راه رفته را برای خودشان به صلاح برگردند وگرنه از ما که گذشت .. من تا جایی که می توانستم سعی کردم از گروهی جوانا ن با متوسط سنی ی زیر 25 که در آنجا سرمایه شان را به حساب تحلیل های برخی دود کرده اند , در حد وسع ناچیز خودم همفکری کنم ....تا اگر شده اندکی عمیق تر ببینند و به ما هم یاد بدهند ....
                          بی تعارف بگویم بسیاری از دوستان و کاربران آدانی , جوانانی کم تجربه و جویای نام و مال اند و به گرد هر کسی که چهار تا سپاس و ستاره پایین و بالای پست اش زده باشند , رنگ سبزی هم به نام کاربری اش زده باشند ؛ گرد می شوند و مال و عمر و اعصاب شان خام خام هزینه می شود که با ضرر های مالی کسب تجربه کنند تا بیشتر دنیای بی رحم بورس را بشناسند و اهالی و اعوان و انصارش را ...
                          فی الحال آدان تحلیل برای من رفت در لیست سیاه ....یاد حکایتی افتادم :
                          مردی با زنش نزاعشان شد و مرد رفت و بعد از چند ساعتی برگشت و به همسرش گفت : تو را بدبخت کردم !
                          همسرش با تعجب گفت :
                          چگونه ؟
                          مرد گفت : خود را مقطوع النسل کردم !
                          همسرش آهی از سر راحتی ی خیال کشید و گفت :
                          تو خودت را بدبخت کردی نه من را ....

                          حالا هم نه اینکه من اش دهن سوزی بوده باشم اما مدیریت آدان تحلیل ؛ شما با محروم کردن کاربران تان ؛ خودتان را محروم می کنید .
                          مدیری که نداند , یک محیط مجازی اعتبارش را از کاربرانش می گیرد ؛همان بهتر که زودتر بداند وگرنه که باید دلخوش باشد به تکرار چندین باره ی اشتباهات در تحلیل شرایط و تکرار مکرر عذر خواهی و حلالیت طلبی در کنار به به و چه چه های کاربرانی که هیچ یک حتی یک بار هم اعتراضی به این همه خطا ی در تحلیل و رفتار و کردار و گفتار مدیران فروم شان نمی کنند ! و ....تازه اصالت همین به به و چه چه ها و نامهای کاربری هم در تمام محیط های مجازی زیر سوال است ...
                          البته گیر دادن های امثال منی هم هست که همان ها هم , تحمل نمی شوند و حذف می شوند .....
                          بدانیم که یک مدیر در لحظات سخت و تحت فشار ؛ درونمایه اش را بروز می دهد و نشان می دهد چگونه نظام باور و اعتقادی دارد ....
                          القصه
                          آدان شده چنین جایی ...روزگاری می شد چیزکی هم از آنجا فرا چنگ آورد از متاع بینایی و دانایی ؛ اما فی الحال دیگر کمتر چنین می شود ....
                          برخی کاربرانش آنقدر آواتار هایشان و نظرات شان را به نرخ روز عوض می کنند که سر گیجه می گیری .....البته در هر جایی انسان های شریف و درخور هم یافت می شوند ...اما اکثریت مثل خود من نادان و کم دان انند ؛ اما خدا را شکر لا اقل ابزار مدیریتی دست شان نیست .....!و دست اهلش است ...همان هایی که بلدند جواب نقد و مخالف را چگونه با فشار یک دکمه بدهند ...

                          راستی من را تا 20 خرداد 95 محروم کرده اند ....یعنی اینقدر از پاسخ گویی به نقدی که به ما شده عاجز باشیم که چنین کنیم ؟ ناتوانی تا این حد ؟
                          نمی دانم این حضرات اگر قدرتی از نوع واقعی اش دست شان بود با جماعت چه می کردند ......شکر که با همین ابزار مدیریتی در محیط مجازی ارضاء می شوند ؛ وگرنه که در دنیای واقعی اگر صاحب اندک قدرتی بودند ؛ ابزار حذف شان لابد از نوع دیگر بود ... !
                          زهی تاسف ....
                          اما این ها را نگفتم تا عقده گشایی کنم ....گفتم تا اقای بهزاد ب را اشارت دهم به این ابیات معروف :

                          .....
                          گیرم که پرواز را علامت ممنوع می زنید
                          با جوجه های نشسته در آشیان چه می کنید ؟
                          با رویش ناگزیر جوانه چه می کنید ؟


                          باشد که خواب و خراب صد دانه تشکر پای پست هایمان ؛ نشویم و نشوند وبدانیم انسان به همان نسبتی که داناتر می شود و رشد می کند , وسعت نظر هم پیدا می کند , جز این باشد ؛ رشد معکوس کرده یا به قول جناب شان دچارانحراف معیار اما از نوع شدید اش می گردد ....
                          دوستانی هم که در اینجا یند و کاربر آدان هستند ,به رسم امانت داری و پیام رسانی ( اگر از محرومیت و امثالهم ابایی ندارند ), این پست را به جای تقدیم احترام من به دوستان آدانی در آدان به معرض دید عموم بگذارند .
                          قول می دهم که به محض رویت ؛ دچار ؛ به ابزار مدیریتی شود .
                          اگر نشد یعنی که ؛ انحراف معیار شان در منفی در جا زده ...امید که به تدریج به سمت مثبت هم میل کند .
                          ..

                          با مهر و سپاس
                          ((
                          نظرات شخصی و ای بسا اشتباه ))

                          بعد التحریر :
                          توصیه می کنم که محرومیت ام را تمام نکنید ؛ چون به محض امکان نقد عملکرد تان را با بالا آوردن تک تک پست ها و دست گذاشتن , روی محل ایراد و اشکال ؛ شروع می کنم ....شما هم که نشان دادید چقدر نقد پذیرید و چقدر دلبسته ی تشکر های پای پست هایتان نیستید !...پس چنین نکنید که به نفع تان است ...
                          البته این قصه را در هر جا که صلاح بدانم ذکر می کنم ...شما - جمع شجاعان - هم همانجا تنها به قاضی بروید و راضی برگردید ....بیش از این هم کاری از شما ساخته نیست ....
                          ریو عزیز!
                          بسیار متاثر و متاسف شدم, به هرحال گاهی اوقات بعضی مدیران از ابزار قدرت و فشار استفاده می کنند, اما همانطور که خودتان به خوبی اشاره کردید, آنها متوجه نیستند که با اعتبار خود بازی می کنند...
                          انتقال ثروت از كوتاه مدتي ها به بلند مدت ها !

                          نظر

                          • daylaq
                            عضو عادی
                            • Jul 2013
                            • 292

                            #1018
                            پاسخ : نبض سیاست

                            توهم توطئه: شاید یکی از دلایل رکود تورمی و دامن زدن به آن خود دولت باشد تا با این کار به مردم این سیگنال را بدهد که اگر توافق نشود کارها درست بشو نیست. الان دقیقاً در چنین فضایی قرار داریم. در هر جمعی از مردم که باشید نا امیدی و یاس رو در تمام جملات آنها میشه دید. و اینکه باید توافق بشه.
                            ریشه اعتقاد از آنجا خشک می شود که بخواهند تحمیلش کنند. برتولد برشت

                            نظر

                            • TAJ2014
                              عضو فعال
                              • Dec 2014
                              • 1027

                              #1019
                              پاسخ : نبض سیاست

                              در اصل توسط daylaq پست شده است View Post
                              توهم توطئه: شاید یکی از دلایل رکود تورمی و دامن زدن به آن خود دولت باشد تا با این کار به مردم این سیگنال را بدهد که اگر توافق نشود کارها درست بشو نیست. الان دقیقاً در چنین فضایی قرار داریم. در هر جمعی از مردم که باشید نا امیدی و یاس رو در تمام جملات آنها میشه دید. و اینکه باید توافق بشه.
                              شاید نه بلکه قطعا همین طوره این دولت خیلی بیش از انکه فکر کنیم کثیف است

                              نظر

                              • omidvar
                                عضو فعال
                                • Dec 2011
                                • 796

                                #1020
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط ahmoeini پست شده است View Post
                                بعد از انقلاب سر هر کوچه و بازار میرفتی بحث و مناظره بود بین چریکها و مجاهدین و توده ایها
                                یه وقت متوجه شدند همشون منحله اعلام شدند
                                فکر میکنم شما چند نفر هم آخر سر متوجه بشین رو این قبرهایی که دارین گریه میکنین مرده نیست

                                /:.rolleyessmileyani
                                جناب معینی خدا قوت اینها قبر نیستن واقعیتهای زنده این مرزو بومند ولی این روزها انصاف از میان رفته فرا فکنی مد شده کسی مردانه حاضر به اعتراف به تقصیر خود نیست ان روزها را بنده بیاد دارم وبعضا خود نیز در یکی از این طرفهای مجادله میبودم ولی انروزها همه چی گنگ و ناپیدا ومبهم بود ولی اکنون خیلی واضح در پشت تریبونها ی ملیونی مثل اب خوردن دروغ میگویند وعده میدهند تهمت میزنن بد دهانی میکنند ودر حالی که دم از ازادی بیان وعقیده میزنند معترضان را با تهدید وادار به سکوت میکنند و بیحدو اندازه از کارهای نکرده خود تبلیغ وتعریف میکنند وکلا کارهی انجام شده توسط دیگران را انکار میکنند ودر پایان نتیجه را سه بر هیچ به نفع خود اعلام میکنند وانقدر حرف ای عمل میکنند که گاهی مثلا ما که در جناح مقابلشان قرار داریم به نظرات مبثوت فکری خود شک میکنیم وبعضا ملت هم که از جزییات بیخبرند به تشکیک افتاده نمیدانند کدام درست میگویندخلاصه اینکه از علایم اخرالزمان یکی اینست که نگهداری دین سخت تر از نگهداری اتش در کف دست میباشد خدا وند هدایتمان کند ارادتمند شما
                                شمس وقمر هردو چو پنهان شوند

                                شب پره بازیگر میدان شود

                                نظر

                                در حال کار...
                                X