نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Nay
    Banned
    • Aug 2014
    • 641

    #1156
    پاسخ : نبض سیاست

    حبیب حسینی فرد، تحلیلگر سیاسی ساکن آلمان:

    «می‌شود گفت در این چند روز باقی مانده تا پایان ضرب‌الاجل، همه چیز همچنان با علامت سئوال بزرگی روبروست. چون الان به سمت توافق جامع می‌روند طبیعی‌ است این حجم از تبلیغات، حجم از فشارها و حجم از طرح خواست‌ها خیلی بیشتر باشد.

    به نظر می‌رسد که به لحاظ سیاسی با توجه به نیازهایی که هر دو طرف به هم دارند، می‌خواهند به توافق برسند. همه این عوامل دست به دست هم داده اند تا در این شرایط تبلیغات مربوط به خط قرمزها و محدودیت‌های دو طرف، بیش از پیش پررنگ شود».

    نظر

    • Nay
      Banned
      • Aug 2014
      • 641

      #1157
      پاسخ : نبض سیاست

      Kazem Naderali

      فکر نکنید اینا جوک بلکه همگی اتفاق افتاده اونم توسط دولت پاکدست احمدی نزاد که رهبری نظرش به این شخص نزدیکتر بود و الانم راست راست داره ازاد ول میگرده


      1. [*=right]وثیقه گذاشتن کویر لوت برای گرفتن وام میلیاردی

        [*=right]گم شدن دکل80میلیون دلاری شرکت ملی نفت

        [*=right]فروش فرودگاه قشم

        [*=right]واگذاری چند منطقه شکارگاهی به شیخ اماراتی

        [*=right]گم شدن35میلیارد دلار پول وزارت نفت

        [*=right]تخلفات 66 میلیارد دلاری در بودجه سال 86؛ حیف میل کردن درآمدهای افسانه ای نفت

        [*=right]گم شدن1000میلیاردتومان درامد نفتی در سال87

        [*=right]گم شدن هدایای ویزه وزارت نفت

        [*=right]گم شدن و بیرون کشیدن 12کامیون پر از هدایای ویزه ریاست جمهوری

        [*=right]گم شدن اشیاء تاریخی از سازمان میراث فرهنگی و گردشگری تحت مدیریت بقایی و مشایی

        [*=right]گم شدن 2.7میلیارد دلار پول فروش نفت توسط بابک زنجانی

        [*=right]گم شدن 400میلیون یورو ارز صادراتی شرکت ملی مس (پوستین دوز3سال پیش)

        [*=right]گم شدن و اختلاس 420میلیون یورو ارز صادراتی پتروشیمی توسط سلطان پتروشیمی

        [*=right]گم شدن صدها ماشین گران قیمت دولتی و عدم برگرداندن آن به بیت المال

        [*=right]بجای گذاشتن 120هزار میلیاردتومان مطالبات معوق که80 %این مطالبات بابت 900نفر نور چشمی است.

        [*=right]باجدهی به چین قرارداد ترکمنچای ارزی بلوکه شدن100میلیارد دلار بانکهای چین که بهره بهش تعلق نمیگیره و چین این را بعنوان ضمانت برای طرحههای فاینانس بکار گرفته و با پول خودمون به شرکتهای مان فاینانس با بهره 10-14درصدی میدهد به شرط خرید70%تجهیزات طرح از چین!!!

        [*=right]بازی با نرخ ارز و سود7هزارمیلیاردتومانی چند صراف وابسته به عیادی بانک مرکزی و دولت

        [*=right]اختلاس3هزار میلیاردتومانی بانکی

        [*=right]اختلاس از بنیاد شهید توسط افراد معرفی شده دولت

        [*=right]اختلاس از صندوق رجایی و باهنر نهاد ریاست جمهوری و وامهای کلانی که به وزرا داده شد

        [*=right]اختلاس هزار میلیاردتومانی سعید مرتضوی در تامین اجتماعی و اختلاس10هزارمیلیاردتومانی در شستا

        [*=right]اختلاس یا بعبارتی تسهیلات 6500 میلیاردتومانی از بانک پارسیان و...(محمدرضا رستمی صفا)

        [*=right]واگذاری صدها هکتار زمینهای مرغوب به قمت مفت به شرکت سمگا(که توسط بقایی و مشایی و جهانگیری تاسیس شد)

        [*=right]واگذاری داراییهای با ارزش سود اور به نهادهای نظامی و حزب موتلفه و جبهه پایداری و...با قیمت بسیار نازل

        [*=right]فروش سوالات کنکور و آزمون دکترا و بورسیه های قلابی و اعضای هیات علمی قلابی و...توسط کامران دانشجو


      و غیر از این دزدیها، سوء مدیریتی که باعث شد بسیاری از فرصتها از دست بره؛ مثل برداشت چند برابری قطر از میادین مشترک گاز

      در دولت احمدی نزاد ایران از رتبه 60فساد اداری اقتصادی در دنیا به رتبه144صعود کرد و بین177کشور جهان یعنی بعد از ونزوئلا و سومالی و کره شمالی و لیبی و...فاسدترین اقتصاد داشت.
      و بین دولتهای جهان جزو فاسدترین دولتها بود که بیشترین فساد اداری و اقتصادی را داشت.

      در دولت احمدی نژاد با صادرات 3میلیون بشکه نفت و1.5میلیون بشکه میعانات نفت و گازی و درامدهای افسانه ای در سال ساخت یه پالایشگاه2%پیشرفت فیزیکی داشت!!!!!
      و هر چی مجتمع پتروشیمی و پالایشی و....افتتاح شد در دوره خاتمی ساخته شده بود و بالای70-90درصد یشرفت فیزیکی داشت و احمدی نژاد فقط افتتاحش کرد!!!

      آیا میدانید در دولت خاتمی سالانه300کیلومتر راه اهن ساخته شد اونم با نفت20دلاری
      ولی در دولت احمدی نزاد با نفت100دلاری سالانه 50کیلومتر راه اهن هم ساخته نشد!!!

      غیر از این دسته گلهایی که احمدی نژاد انجام داده

      واگذاری غیر قانونی 600هکتار زمین مرغوب تهران توسط سردار قالیباف به سپاه و تصرف818هکتار زمینهای شمیرانات تصرف نیروهای مسلح
      اختلاس1200میلیاردتومانی تعاونی نیروی انتظامی


      و خیلی دزدیهای کلان مسئولان دلسوز و خدمتگذار

      حالا بنظر شما مشکلات اقتصادی ایران صرفا بخاطر تحریم است یا سوء مدیریت و فساد سنگین مسئولان و حاکمان؟

      تحریمها سالانه 70-100میلیارد دلار ضرر به اقتصاد ما تحمیل میکند.
      اما سوء مدیریت و فساد مسئولان و حاکمان و فرار نخبه ها و بروی کار اومدن تحفه ها و ذوبیدگی و اختلاسیدگی و پلاسیدگی و ...

      طبق آمار موثق از فرار مغزها سالانه60-70میلیارد دلار بخاطر فرار مغزها اقتصاد ما ضربه میخورد
      پرونده های اختلاس و فساد و...نگاه کنید سالانه میانگین دهها میلیارد دلار اختلاس و فساد و رانت و دزدی داریم.
      سوء مدیریت ها سبب شده سالانه دهها میلیاردلار بابت برداشت قطر از میادین مشترک و از دست دادن خیلی از فرصتها و سرمایگذاریها ضربه بخوریم.

      با یک حساب ساده میشه فهمید سالانه حداقل170-180میلیارد دلار بخاطر سیاستهای اشتباه دولت و حاکمیت و فساد و تحریم و...اقتصاد ما زیان میبیند

      اینکه همه مشکلات کشور بخاطر تحریم است حرف بیهوده ای است

      در زمانی که تحریم نبودیم احمدی نژاد 700میلیارد دلار درامد ارزی را به باد داد و120هزار میلیاردتومان مطالبات معوق دست سیسم بانکی باقی گذاشت و 130هزار میلیاردتومان بدهی دولتی به بانکها و بانک مرکزی و پیمانکاران برق و راه سازی و اب و.. بجای گذاشت و بسیاری از اموال دولتی و بیت المال هم گم و ناپدید کرد منابع آب زیر زمینی و محیط زیست و...هم ویران نابود کرد .

      درست که نیاز به توافق داریم ولی مشکل اقتصاد ما فراتر از تحریمهاست

      مشکل مملکت ما تفکر احمدی نژادیسم

      اینها افرادی هستند که برای عوام فریبی و ظاهرسازی پای پیاده از تهران به کربلا میروند ولی وسط اتوبان و بزرگراه حاظر نیستند از روی پل عابر پیاده عبور کنند.

      در ظاهر فریاد عدالت و مبارزه با فساد سر میدهند ولی در عمل بیشترین فساد و دزدی خودشون مرتکب میشند.

      ظاهرسازی-عوام فریبی - استفاده ابزاری از دین و مذهب و... این دنیا را تبدیل به جهنم میکنند بعد ادعا میکنند اون دنیا به بهشت میبریمتون

      در یک مسابقه اسب دوانی وقتی به اسبها اجازه مسابقه داده نشود الاغها برنده می شوند.(واقعیت کشور ما )


      ------------------------------------------

      این هم من اضافه کنم

      اصولاً غائله اتمی برای لاپوشونی همین دزدی ها، تدبیر شد

      وگرنه از خودتون بپرسید، چه کسی خونه میسازه، بعد براش درب نمیذاره، اون هم تو ایران؟

      انحلال سازمان برنامه و بودجه، به مثابه کندن درب خانه بود!

      باید بپذیریم که طرف یا نادان بود یا خائن


      در هر دو صورت، معرفین و مبلغین و نظربازان و همنظران، همتراز ایشان مقصر و مستوجب عقوبت

      نظر

      • Nay
        Banned
        • Aug 2014
        • 641

        #1158
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط rio پست شده است View Post
        http://www.aparat.com/v/3hs15/%D9%85...A7%D9%88%D9%84

        لینک بالا
        فیلم مصاحبه با آقای حسن نزاد عضو کمیسیون اقتصادی مجلس و فعالین اسبق بورس که نکات درخوری رو اشاره کرده اند : از جمله اینکه
        فرموده اند :


        ...شاید
        دوستانی که الان به منفی ی یک درصد و نیم درصد واکنش نشون می دن ؛ خوب بود اون روزها ( زمانی که شاخص از 25 هزار رسید به حوالی ی 90 هزار ) واکنش نشون می دادن که چرا بورس هر روز 3 درصد و چهاردرصد (+) می خوره وقتی که رشد اقتصادی ی ما منفی هستش
        !( دقیقه 4 فیلم روی آپارات )

        در جای دیگر هم می فرمایند :

        این اتظارات ( از مذاکرات ) بر آورده نشد ( در شهریور و مهر 92 تا دی 92) و
        بازار دنبال بهانه ای بود تا خودش رو تعدیل کنه و کلید این بهانه توی
        17 دی ماه سال 92 با افزایش نرخ خوراک پتروشیمی ها
        زده شد و عملا اون بهانه ای بود واسه ریزش
        و عملا هم از اون تاریخ به بعد بورس روز خوشی به خود ندید !
        حضوری گر همی خواهی، ازو غایب مشو حافظ

        و اگر میخواهیم که از بازار بهره ای در خور ببریم، باید حضوری در خور هم داشته باشیم

        صعود بازار طی مرداد 91 الی دی ماه 92، بر دوش افزایش نرخ دلار ممکن شد و رابطه معنی دار دلار 3500 تومانی با شاخص تقریباً 3 برابر شده (از مبنای دلار 1226) حکایت از تعدیل و تجدید ارزیابی ریال داشت تا سود سازی واقعی، چون شرکت های فشل ما، اصولاً تغییر رویه ای در سود سازی خود نداشتند، جز افزایش قیمت دلار و نتیجتاً، شناسایی سود بیشتر ناشی از تطابق قیمت بالاتر خرید در مراحل بعدی بودجه بندی

        اما این یک ور قضیه بود

        قسمت بعدی ماجرا بر میگرده به ترنزیشن قوا و پتانسیل های سیاسی سهم ها که تماما ناشی از انحصاری بودن صنایع در ایرانه، پس بحث سود سازی توش منتفی است

        اتفاق دیگه ای که همزمان در جریان بود، بحث خصوصی سازی بود و اینکه، شرکت ها برای این حالا دارند سود میسازند، زیرا مدیریتشون داره به بخش خصوصی منتقل میشه، پس سود آور شده اند. اما تو افتصاد سیاست زده ما که حتی یک جرعه آب بدون اجازه از بالا قابل آشامیدن نیست، آیا باور پذیره که بخش خصوصی هم داریم؟

        یا اینکه، بخش نور چشمی و خصولتی و شبه دولتی و منافع شخصی و جناحی برای تضمین اینده سیاسی دسته ای خاص؟

        چرا زیاد به دور بریم. همین پالایشی ها رو تو پریود 3 ماهه از شب قبل از عید و اون بازگشایی، تا اعلام تعدیل های منفی مجدد، بعد از بازگشایی با گین 100 درصدی تو یک بازه یک ماهه و بسته شدن و دوباره باز شدن تو برهه ای که دوباره چو انداخته اند سود های نجومی خواهند ساخت و روز از نو و روزی از نو!

        وقتی میشه با چرخش قلم، حساب سازی کرد و تو این مملکت هم، شتر با بارش گم میشه، ساربون رو سین جیم نمیکنند، چرا اصولاً کار کرد؟

        پس با یک هشدار نصفه و نیمه و انداختن مسئولیت به گردن تریدر و سهامدار، خودشون رو از ارائه اطلاعات شفاف خلاص میکنند و در دادگاه ها هم راه برای تبرئه شدن بسیار همواره، زیرا سیستم اطلاع رسانی کاملا در راستای سو استفاده تنظیم شده و عمدی در کاره تا سیستم اصلاح نشه تا بتوان از آب گل آلود، ماهی های گنده گنده گرفت.

        به این میگن ریسک سیستماتیک و هر کس این ریسک رو تو محاسباتش نیاره، قطعاً بازنده است.

        بنابراین برای منتفع شدن از چنین سیستمی، حضوری دائمی در آن داشت و به همه جا سرک کشید،به خصوص اگر محل اصلی و ممر درآمدمون، تنها از این طریق باشه!

        دلیل اصلی متضرر شدن حقیقی ها هم همینه، عمدتاً حرفه ای نیستند و به حاضر آماده خوری هم که عادت کرده اند، فکر میکنند بورس، مثل درخت سکه پینوکیوست، فقط کافی است سکه رو بکاری و بهش آب ( و تاب) بدی و با دو زار تبلیغ، میشه قیمت ها رو جا بجا کرد.... اما این سیستم اینجور کار نمیکنه، چون طبق معمول، سرش دست خودشونه و پول بزرگتره که میتونه پول کوچیکتر رو جذب و هضم کنه، نه بالعکس.

        برای سود بردن در این بازار، یا باید جزئی از سیستم شد، یا حضوری همیشگی داشت و برای خود سیستم درست کرد، الباقی با موجهای بازار، فقط بالا و پایین میشن و اگر موج بزرگی سرشون رو زیر آب نکنه، دست آخر کشتیشون به گل مینیشینه و سرجای اولند

        بنابراین

        ذی فن به جهان، به ز ذی فنون

        نظر

        • MAGDAD2015
          عضو فعال
          • Feb 2015
          • 342

          #1159
          پاسخ : نبض سیاست

          در اصل توسط Nay پست شده است View Post
          بیشتر مطالعه کنید، شاید خط فکری من برایتان روشن تر شود وگرنه تا زمان ظهور، منتظر بمانید، آنوقت بلاهت من بر شما اثبات خواهد شد

          شکسته نفسی نفرماید در نگارش بلاغت داریدبا تبحر خاصی که عرض کردم* تجزیه تان هم بعضا کمی تا قسمتی خوب است ولی افسوس از ترکیب و نتیجه گیری

          آنها * که اگر بدور از( رئالیسم ظن خودی)بکار برید هم حق آزادی عقیده و بیان را بجا آوردید و هم انصاف در کلام را *

          ولذا اگر منظور از زمان ظهور کنایه ای و بر مدعیان کاسب مزاج است که فبها *

          و اگردر گفتار صاحب حضورش را نشانه رفته اید ( علم جلو زده از دایره عقل و معرفت را ) کمی به عقب رانید شاید در پس فردا چیزی بهتر از امروز یافتید.


          و بقول بزرگی (گر تقلید اطبائ دوای کار نبود شاید حکمت تکوینی شفا باشد) (که جوینده پاک ستان قطعا یابنده خواهد بود)

          نظر

          • Nay
            Banned
            • Aug 2014
            • 641

            #1160
            پاسخ : نبض سیاست

            در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
            شکسته نفسی نفرماید در نگارش بلاغت داریدبا تبحر خاصی که عرض کردم* تجزیه تان هم بعضا کمی تا قسمتی خوب است ولی افسوس از ترکیب و نتیجه گیری

            آنها * که اگر بدور از( رئالیسم ظن خودی)بکار برید هم حق آزادی عقیده و بیان را بجا آوردید و هم انصاف در کلام را *

            ولذا اگر منظور از زمان ظهور کنایه ای و بر مدعیان کاسب مزاج است که فبها *

            و اگردر گفتار صاحب حضورش را نشانه رفته اید ( علم جلو زده از دایره عقل و معرفت را ) کمی به عقب رانید شاید در پس فردا چیزی بهتر از امروز یافتید.


            و بقول بزرگی (گر تقلید اطبائ دوای کار نبود شاید حکمت تکوینی شفا باشد) (که جوینده پاک ستان قطعا یابنده خواهد بود)
            حقیقتاً چیزی از پست بالا سر در نیاوردم

            به قول قدیمی ها، نه سرم رو بشکن، نه تو دامنم گردو بریز

            شما هم لطف کن و نه بنده را پست و رذل بخوان و صاحب بلاهت، نه صاحب سبک و دارای بلاغت، البته در هر دو صورت هم آزادی و مختار به ابراز عقیده و بیان حقایق


            اما واقعاً نفهیمدم، کجا بی انصافی کردم، علی الخصوص توی این پست های اخیر

            تقریباً تمامی پستها از خبر مذاکرات بود و بقول دوست صمیمی مون، بنده هم سر سری و هم ساده لوحانه، با کلمات بازی کردم و یک تفسیر آبکی زدم روش

            البته انصافاً تشخیص ایشون در مورد اینکه بنده سیاسی نیستم، درسته! که ایکاش من هم یک سیاستمدار بودم

            و اگر منظورتون از بی انصافی، هجمه وارد کردن به احمدی نژاده که بنده با ایشان اصلا کاری ندارم.... ایشون کارنامه اش اظهر من الشمسه دیگه و فقط بنده ظریف ترین نکات رو یادآوری میکنم که معمولاً از نظرها مغفول مانده، مثل انحلال سازمان برنامه بودجه که در حقیقت برنامه ریزی ای بوده برای دست اندازی های آینده به بیت المال و عدم پس دادن حساب و کتاب که دیدیم اینطور شد!

            بنده همیشه جویای جنباننده بوده ام تا جنبده و

            صد البته

            جوینده، یابنده است

            تو همانی که در پی آنی


            بقول مولوی

            تا در طلب گوهر کانی، کانی

            تا در هوس لقمهٔ نانی، نانی




            این نکتهٔ رمز اگر بدانی، دانی

            هر چیزی که در جُستن آنی، آنی




            آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/06/26, 11:34.

            نظر

            • negarminavi
              عضو فعال
              • May 2013
              • 35714

              #1161
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط Hessam پست شده است View Post
              آیت‌الله هاشمی: تزریق نقدینگی در 8 سال دولت قبل مانند مرض هاری بود/ روحانیت در معرفی احمدی نژاد مقصر است
              مثلا می گفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان(عج) است. علنی نمی شود این حرفها (رو زد) ولی هنوز هم می زنند. آنطرف تر که رفتند می زنند این حرف ها را. روحانیت هم انصافا مقصرند در معرفی او (احمدی نژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلی هایشان دست برنداشته اند!.
              پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
              آیت‌الله هاشمی: تزریق نقدینگی در 8 سال دولت قبل مانند مرض هاری بود/ روحانیت در معرفی احمدی نژاد مقصر است

              پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی بخش هایی از سخنان او را در جمع مردم دزفول منتشر کرده است.

              آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی منتشر نشده در جمع مردم دزفول تاکید کرد: دوران جنگ دوران دوران مجاهدت بود و کارهای خلاف اخلاقی خیلی زمینه ای نداشت و شرایط به گونه دیگری بود ولی کم کم وقتی که وارد مسائل دیگر شدیم رفته رفته به این روز رسیدیم و در آن 8 سال دوره دولت سابق آن موج بزرگ را بلند کرد برای اینکه اخلاق را فرو بریزد و ضربه کاری خوردیم.

              متن سخنان هاشمی رفسنجانی بدین شرح است:

              دزفول هم از لحاظ فرهنگی عقیدتی و ایمانی و اخلاقی جزو بهترین اینها بودند ولی حالا من می بینم شما یکی از گله ها و ناراحتی تان این است که الان چرا اینجوری شده است و وضع اخلاق در جامعه متزلزل شده؟ . بله این اتفاق بد افتاده در کشوری که واقعا برای اخلاق اسلامی انقلاب کرده بود. مردمی که یک مقدار زیادی از ادله خشم شان به رژیم سابق این بود که اخلاق داشت آسیب می دید.

              دوران جنگ دوران دوران مجاهدت بود و کارهای خلاف اخلاقی خیلی زمینه ای نداشت و شرایط به گونه دیگری بود ولی کم کم وقتی که وارد مسائل دیگر شدیم رفته رفته به این روز رسیدیم و این 8 سال دوره دولت سابق آن موج بزرگ را بلند کرد برای اینکه اخلاق را فرو بریزد و ضربه کاری خوردیم. ما تا آن موقع آلودگی به آن شکل وسیع نداشتیم، چیزی بود که در همه جا دیده می شد در اینجا هم دیده می شد، (اما در آن 8 سال) یکدفعه مردم مواجه شدند با یک چیزهای عجیب غریبی.

              این موضوع عوامل زیادی دارد. یکی از عوامل این در جامعه ما، افراط کاری هاست. افراط کاری ها خیلی جاها را فلج می کند. فقط به اخلاق صدمه نمی زند. اتفاقا به نام اخلاق، افراط کاری ها انجام می شود!. یعنی کسانی که دنبال این افراط کاری می روند شعارشان مسائل اخلاقی و از این چیزهاست که انجام می دهند. گاهی هم شعارهای سیاسی افراطی دارند. با این حرکتی که می کنند مثل خوره در جان مردم در پیکر جامعه واقع می شوند و جامعه را اینجوری به این صورت در می آورند.

              یکی دیگر از مسائلی که شما مطرح کردید بیکاری جوان هاست. بله حقیقتا بیکاری جوان ها هم خانواده را متزلزل می کند که کرده و هم خود جوان را از پا در می آورد و سرایتش بسیار جدی است. اشاره کردند به وسعت پرونده ها و آسیبی که از این ناحیه جامعه مان می بیند، نه اینکه نباید کاری می شد حتما باید می شد اما بالاخره کسانی هستند که ریشه اصلی این اعتیاد در کشورند. این چندتا آدمی که توی خیابانها آلوده می شوند در زندان می افتند از آنجا هم دزد بیرون می آید و خانواده اش اینجا متلاشی می شود. این به خاطر فقر و خیلی از عوامل دیگر است.

              اینها به هم مربوط است مثل یک زنجیر و دارد رنج می دهد کشور را. (یکی دیگر از عوامل رشد) بیکاری که باز به همین مربوط می شود این است ما در دولت سابق چیزهای عجیبی برایمان اتفاق افتاد. با تضادهای غیر قابل تصور!. هرچه ارز می خواستیم داشتیم. معنای داشتن ارز یعنی پشتوانه اسکناس. هرچه اسکناس می خواستند چاپ کردند.

              اصلا وقتی که دولت را تحویل گرفتند کمتر از صد هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. وقتی که تحویل دادند بیش از 600 هزار میلیارد تومان نقدینگی بود. نقدینگی خودش یک عامل خطرناک و ویروسی است که در جامعه ما افتاده. آن 8 سال کافی است برای این که مدت ها مثل هاری در بدن جامعه ما دائما تزریق سم بکند. مثل مرض هاری این حالت را دارد به جامعه ما می دهد و همش هم شعار بود. مثلا می گفتند عصر ظهور و آمدن امام زمان(عج) است. علنی نمی شود این حرفها (رو زد) ولی هنوز هم می زنند. آنطرف تر که رفتند می زنند این حرف ها را. روحانیت هم انصافا مقصرند در معرفی او (احمدی نژاد) و حمایت از او که هنوز هم خیلی هایشان دست برنداشته اند!.
              طبق آمار بانک مرکزی :

              نقدینگی در دولت هاشمی از سال 1369 تا 1376 : 5.84 برابر

              نقدینگی در دولت خاتمی از سال 1377 تا 1384 : 5.74 برابر

              نقدینگی در دولت احمدی نژاد از سال 1385 تا 1392 : 4.63 برابر

              حالا اگر 4.63 برابر شدن نقدینگی مرض هاری باشد ! اونوقت 5.74 برابر شدنش چه مرضی هست؟ شاید هاری پیشرفته ! یا هاری پلاس !!

              اونوقت 5.84 برابر شدنش چه مرضی میشه؟؟ شاید هاری فوق پیشرفته یا هاری پلاس پلاس !!!

              نظر

              • rajabi
                عضو فعال
                • Dec 2014
                • 936

                #1162
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                طبق آمار بانک مرکزی :

                نقدینگی در دولت هاشمی از سال 1369 تا 1376 : 5.84 برابر

                نقدینگی در دولت خاتمی از سال 1377 تا 1384 : 5.74 برابر

                نقدینگی در دولت احمدی نژاد از سال 1385 تا 1392 : 4.63 برابر

                حالا اگر 4.63 برابر شدن نقدینگی مرض هاری باشد ! اونوقت 5.74 برابر شدنش چه مرضی هست؟ شاید هاری پیشرفته ! یا هاری پلاس !!

                اونوقت 5.84 برابر شدنش چه مرضی میشه؟؟ شاید هاری فوق پیشرفته یا هاری پلاس پلاس !!!
                اتفاقا من همون موقعی که ایشون این پست رو گذاشت می خواستم این آمار رو بگم ولی دیدم نرود میخ آهنین در سنگ
                بعد تازه یکی از این افراد مدام ادعا داره که من با عدد و ارقام حرف می زنم و شما هم باید با عدد و ارقام حرف بزنید
                ولی وقتی عدد و ارقام گذاشته میشه این افراد گم می شن و اصلا انگار این پست ها رو نمی خونن
                تاپیک مربوط به احمدی نژاد پر است از اعداد و ارقام رسمی کشور در محکومیت ادعای ای دولت بی سواد ولی هیچ کس نمی خوندش

                نظر

                • Nay
                  Banned
                  • Aug 2014
                  • 641

                  #1163
                  پاسخ : نبض سیاست

                  ۱۳۹۴/۰۴/۰۴


                  «منابع رسمی» به خبرگزاری رویترز اطلاع داده‌اند که جان کری، وزیر خارجه آمریکا در تماس‌هایی تلفنی با همتای ایرانی خود به او گفته است که ایران اگر خواهان توافق هسته‌ای است باید به پرسش‌ها درباره تحقیقات اتمی سابق خود پاسخ بدهد که آیا این تحقیقات در ارتباط با تولید سلاح بوده است یا نه.




                  وزیر خارجه ایالات متحده هفته گذشته گفت که ایالات متحده بر فعالیت‌های گذشته ایران «متمرکز نیست» چرا که از آن «کاملا باخبر» است و به جای گذشته نگران آینده است.


                  این سخنان انتقاداتی را به دنبال داشت و برخی مقامات غربی ابراز نگرانی کردند که کری از برخی خواسته‌های مهم غرب در مذاکرات هسته‌ای عقب بنشیند.

                  اما وزارت خارجه ایالات متحدهتاکید کرد که چنین تفسیری از سخنان آقای کری درست نیست و وی هیچ گاه نگفته که فعالیت‌های نظامی احتمالی ایران در گذشته اهمیتی ندارند.



                  یک مقام ایرانی اظهار داشت: «کری دو بار با ظریف تماس گرفت که در این مکالمات موضع خود را تصحیح کرد... او به آقای ظریف گفت که از سخنانش برداشت اشتباه شده و فعالیت‌های گذشته مهم هستند و باید روشن شوند.»


                  به گفته وی، آقای کری همچنین تاکید کرده که ایران باید در رابطه با فعالیت‌های گذشته خود صادق باشد.


                  تهران همواره عنوان کرده که برنامه هسته‌ای آن صرفا صلح‌آمیز بوده و هیچ گونه فعالیتی در رابطه با تولید سلاح هسته‌ای نداشته است.
                  --------------------------------------------------------

                  حالا ایران چطور میخواد ثابت کنه که برنامه هسته ایش، همواره صلح آمیز بوده؟

                  طبق گفته کارشناسان، آب سنگین اراک، غیر از تولید سلاح برای منظور دیگری ساخته نشده، زیرا پلوتونیوم غنی شده محصول آن است و پلوتونیوم صرفاً برای تولید سلاح هسته ایست!

                  اونوقت انتظار داریم که غربی ها به فتوی دلخوش باشند؟ یعنی قسم حضرت عباس؟ .... به خدا

                  نظر

                  • samx
                    عضو عادی
                    • Mar 2015
                    • 40

                    #1164
                    پاسخ : نبض سیاست

                    نظرات شخصی بنده و ممکن اشتباه باشه از توافق هسته ای ....

                    اولا که من بعنوان یه فرد عادی جامعه این نظرات رو مینویسم و برداشت شخصی من تخصص خاصی در این زمینه ندارم

                    قصه مذاکرات در دولت روحانی به لوزان رسید در لوزان بسیازی از مسائل مورد اختلاف نظر حل شد و به راه حل هایی رسیدند که برخلاف خواسته ظریف در فکت شیت امریکا اومد و ظریف از این قضیه خیلی ضربه خورد این توافقات بدون همانگی انجام شدبه نظر من ! ولی قصد داشتن روزی که توافق امضا و اجرا میشه از جزییاتش مردم خبردار بشن که چون تحریم ها لغو میشدن دیگر به ایرادات این توافق مثلا پروتکل و دسترسی های به سایت های غیر هسته ای و یا محدودیت های 10 -15 25 و در برخی دائمی کسی مخالفت نکند به نوعی ایران رو در عمل انجام شده بزارن که با انتشاز فکت شیت این برنامه کاملا بهم ریخت ، اگه یادتون باشه توییت ظریف بعد از توافق که هنوز روده لطفا تا روز امضا فکت شیت بیرون ندین و صحبت از فکت شیت زوده !! این موجوده در تویتر
                    (در لوزان ایران پذیرفته بود محدویدت ها رو تاسیسات جدید هم قبول کرده بود نسازه (چون صالحی گفت ما اصلا نیازیم فعلا نداریم به تاسیسات جدیدی) و پروتکل الحاقی رو هم تمام کمال باضافه یسری بازرسی های بیشتر پذیرفتن).

                    چیزی که ایران صریحا پذیرفته بود مصاحبه با دانشمندان برای حل PMD بود که عراقچی گفت صراحتا ما در لوزان پذیرفتیم اومدیم تهران مخالفت شد و دنبال راه حل جدید هستیم!!! اینم مصاحبه اش هست.


                    2- این توافق و جزئیاتش امد بیرون و با مشخص شدن بسیاری از موضوعات، دلواپسان با مستند های پر از غلط و درست به صورت مخلوط به صحنه اومدن و از بعضی از اساتید دانشگاه بهره گرفتن که نتنها هسته ای بلکه امنیت مارو به به باد میدن با پروتکل الحاقی و سرنوشت عراق رو برای ایران متصور شدن این مستند ها به قدری قدرتمند بود که دست بالا رو به مخالفان توافق لوزان داد، بعد از این صحبت ها بود که رهبری خطوط قرمز رو واضحا به مردم و مسئولین گفتن !

                    امروز اخبار سیما رو در همین الان نگاه میکردم که از ترس اینکه امریکا بیاد ایران رو مسئول شکست مذاکرات و دبه کردن متهم کنه با اونچه در لوزان توافق کرده بودن در گزازشی عنوان کرد که درلوزان تفاهم سیاسی بوده و هیچ چیز تعهد اوری ایران نداده پس امریکا حق ندارد ایران رو به دبه کردن متهم کنه ، کاری که صدا و سیما بارها خودش علیه امریکا انجام داد و گفت دارن دبه میکنن که تحریم ها رو تدرجی بر میدارن تازه اینهم ایران پذیرفته بود چطور اونجا الزام اور بوده اینجا نیست !!

                    در کل من رای به شکست مذاکرات میدم و مسئول اصلی این شکست ظریف روحانی و عراقچی هستند که قبل از توافق خوب با رهبری ننشستند حرف بزنن استدلال های طرف مقابل رو انتقال ندادن و بروی خطوط قرمز کار نکردن !

                    نظر

                    • Nay
                      Banned
                      • Aug 2014
                      • 641

                      #1165
                      پاسخ : نبض سیاست

                      لینک فوق، مربوط به سخنان اخیر آقای خامنه ایست و اینجا میخوام قدری روی نکات کلیدیش با دوستان، رایزنی کنیم

                      تمامی منصفین و عادلان، دعوتند

                      سخنرانی رو قدری کوتاه کرده ام و کسانی که مایل به بررسی بیشتر و صحت و سقم مطالب هستند و به نقد بنده ایراد دارند، از لینک فوق میتونند راستی آزمایی کنند

                      بنابراین برای سهولت در خواندن مطلب، بنده تا حدی چینش جملات و پاراگراف بندی رو تغییر داده ام و به زعم خود، مطالب مهم را هایلایت و بولد



                      در این جلسه‌ی بسیار حسّاس و مهم، بنده سه موضوع را در نظر گرفته‌ام که عرض بکنم.
                      1. [*=right]یکی مسئله‌ی اقتصاد است که در بیانات رئیس جمهور محترممان اشاره‌ای به آن شد و بیانات خوبی را بیان کردند و آمارهای خوبی را دادند؛ بنده یک نگاهی دارم در این زمینه که عرض میکنم.
                        [*=right]یکی مسئله‌ی هسته‌ای است که امروز محور بسیاری از تلاشهای ما، چه تلاشهای خارجی، چه حتّی تلاشهای داخلی ما هم این مسئله شده است، نظراتی را لازم است که عرض بکنم و بیان کنم؛
                        [*=right]اگر رسیدیم یک اشاره‌ای هم به مسائل منطقه عرض خواهم کرد.


                      تقوای جامعه و اقتصاد مقاومتی

                      الگویی مستحکم و قابل اجرا
                      سیاستهای اقتصاد مقاومتی که تنظیم شده است و ابلاغ شده است، یک امر دفعی و من‌درآوردی و متّکی به نظر شخصی نیست؛ این محصول یک عقل جمعی است؛ محصول مشورتهای طولانی است. بعد از آنکه اقتصاد مقاومتی با همین خصوصیّات ابلاغ شد و گفته شد و در رسانه‌ها مطرح شد و دوستان و همکاران در دولت محترم فعّالیّتهایی را در این زمینه شروع کردند و تکرار کردند، از سوی بسیاری از صاحب‌نظران اقتصادی تأیید شد؛ بر آن تکیه کردند و این تعبیر «اقتصاد مقاومتی» وارد فرهنگ رایج اقتصادی کشور شد و در ادبیّات اقتصادی کشور جایی برای خودش باز کرده است. این نشان‌دهنده‌ی صحّت و استحکام این راه است.
                      اقتصاد مقاومتی در مقابل مدل قدیمی دیکته‌شده‌ی از سوی قدرتها برای کشورهای به اصطلاح در حال توسعه یا به اصطلاح جهان سوّم است. یک مدلی را آنها - که من حالا شرح آن مدل را نمیخواهم بدهم - دیکته کردند که اگر کشورهای جهان سوّم میخواهند به رشد اقتصادی، رونق اقتصادی و به سطح اقتصاد جهانی برسند، باید این مدل را دنبال کنند که عمده‌ی تکیه‌ی آن، نگاه به بیرون با تفاصیل خودش است. این اقتصاد مقاومتی نقطه‌ی مقابل آن است؛ این یک الگوی کاملاً مغایر با آن چیزی است که در آن مدل قدیمی تکیه میشد و تکرار میشد؛ هنوز هم گوشه و کنار کسانی از آن ذکر میکنند و یاد میکنند. [در اقتصاد مقاومتی‌] تکیه به ظرفیّتهای داخلی است.ممکن است کسانی تصوّر کنند که این الگو الگوی مطلوبی است امّا در امکان آن تردید کنند. من قاطعاً عرض میکنم این الگو یک الگوی ممکن در کشور ما است؛ الگوی اقتصاد مقاومتی کاملاً امکان‌پذیر در شرایط کنونی کشور است.

                      توجه به ظرفیت‌های درونی کشور
                      ظرفیّتهایی که ما برای این کار داریم، ظرفیّتهای استفاده نشده‌ی فراوان [از جمله‌]؛ یکی سرمایه‌ی انسانی است؛ یعنی جوان تحصیل‌کرده‌ی دارای تخصّص و دارای اعتماد به نفس در کشور ما فراوان است و این از برکات انقلاب اسلامی است. البتّه اگر سیاستهای غلط موجب نشود که جامعه‌ی ما به سمت پیری پیش برود.فعلاً اینجور است؛ فعلاً یک رقم قابل توجّه بالایی از نیروی کار کشور بین بیست سال و چهل سالند؛ با تحصیلات خوب، با آمادگی‌های خوب ذهنی و فکری، با روحیه‌ی بالا، با اعتماد به نفس. ما امروز ده میلیون فارغ‌التّحصیل دانشگاهی داریم، بیش از چهار میلیون دانشجوی در حال تحصیل داریم که این، حدود ۲۵ برابرِ اوّل انقلاب است. از اوّل انقلاب تا حالا، جمعیّت کشور دو برابر شده و جمعیّت دانشجو ۲۵ برابر شده است؛ این جزو افتخارات انقلاب اسلامی است؛ این سرمایه‌ی انسانی است؛ این یک فرصت بسیار بزرگ است.

                      ظرفیّت دیگر، جایگاه اقتصادی کشور ما است. طبق آمارهای رسمی جهانی، رتبه‌ی بیستم در اقتصاد دنیا متعلّق به جمهوری اسلامی است؛ ما در رتبه‌ی بیستم قرار داریم و ظرفیّت لازم برای رسیدن به رتبه‌ی دوازدهم را هم داریم؛ چون هنوز ظرفیّتهای استفاده نشده در کشور زیاد است؛ منابع طبیعی داریم، نفت داریم، در نفت و گاز، رتبه‌ی اوّل جهانیم؛ مجموع نفت و گاز ما از همه‌ی کشورهای جهان بیشتر است؛ معادن فراوان دیگری هم داریم.
                      ظرفیّت دیگر، موقعیّت جغرافیایی ممتاز کشور است؛ در جغرافیای منطقه و جهان، ما نقطه‌ی اتّصال شمال به جنوب و شرق به غربیم که این برای مسئله‌ی ترانزیت، برای حمل‌ونقل انرژی و کالا و غیره دارای اهمّیّت بسیار فوق‌العاده‌ای است.
                      ظرفیّت دیگر، همسایگی با پانزده کشور است با ۳۷۰ میلیون جمعیّت؛ یعنی یک بازار دَمِ دست، بدون نیاز به طیّ راه‌های طولانی.
                      ظرفیّت دیگر، بازار داخلی هفتاد میلیونی است که اگر ما همین بازار داخلی را منعطف بکنیم به تولید ملّی و تولید داخلی، وضع تولید دگرگون خواهد شد.

                      ظرفیّت دیگر، وجود زیرساخت‌های اساسی است در انرژی، در حمل‌ونقل ریلی و جادّه‌ای و هوایی، در ارتباطات، در مراکز بازرگانی، در نیروگاه‌ها، در سد؛ اینها زیرساخت‌هایی است که در طول این سالها با همّت دولتها و همّت مردم و کمک مردم به‌وجود آمده است و امروز در اختیار ما است.
                      علاوه‌ی بر همه‌ی اینها، تجربه‌های مدیریّتی متراکم [است‌] که خود این تجربه‌ها کمک کرده است به اینکه ما در سالهای اخیر، رشد صادرات غیر نفتی داشته باشیم؛ همین‌طور که رئیس جمهور محترم آمار سال ۹۳ را دادند، و سالهای قبل [از آن] هم رشد صادرات غیر نفتی در کشور محسوس بوده است که این یک الگو است.
                      این ظرفیّتها در کشور وجود دارد و البتّه اینها بخشی از ظرفیّتها است. صاحب‌نظرانی که با ما می‌نشینند و صحبت میکنند و گاهی گزارش مینویسند برای من، یک فهرست طولانی از ظرفیّتهای موجودی که برای اقتصاد کشور میتواند مفید باشد ارائه میکنند و همه‌ی اینها درست است؛ از این ظرفیّتها بایستی استفاده کرد.

                      مشکل اصلی کشور چیست؟
                      مسئله‌ی کنونی کشور ما این نیست که ما طرح نداریم، حرفِ درست نداریم؛ مسئله‌ی ما این است که حرف درست و طرح درست را آن‌چنان‌که شایسته است دنبال نمیکنیم؛ این اساس مسئله است. در محیطهای نخبگانی هم این معنا تکرار میشود که مشکل جمهوری اسلامی، مشکلِ نداشتنِ حرف درست نیست؛ حرف درست، زیاد زده میشود؛ مشکل این است که ما این حرفهای درست را بایستی در عمل آن‌چنان دنبال کنیم که به نتایج آن دسترسی پیدا کنیم؛ نتایج آن را بالعیان و بالمشاهده ببینیم.
                      خب، چالشهایی وجود دارد؛ این چالشها اصطکاک به‌وجود می‌آورد؛ اصطکاک، فرسایش و ساییدگی به‌وجود می‌آورد، مشکل ایجاد میکند. این چالشها را بایستی علاج کرد.
                      یکی از چالشها چالشهای درونی خود ما است: ساده و سطحی نگریستن به مسئله؛ به برخی از کارهایی که میکنیم، دل خوش کنیم و عمق مسئله را درنیابیم.

                      مباحث لفظی و محفلی و روشنفکری کار را پیش نمیبرد؛ حرکت و اقدام لازم است.سهل‌انگاری در عمل، چالشِ بزرگ ما است. گاهی نتیجه‌گیری‌ها و استنتاجها کوتاه‌مدّت نیست، طولانی است و این بعضی‌ها را سرخورده میکند. این یکی از چالشها است. کارهای بزرگ ممکن است گاهی در طول یک نسل به دست بیاید؛ باید دنبال کرد، باید حرکت کرد. خیلی از کارها هست که ما اگر ده‌سال پیش، پانزده‌سال پیش این کارها را شروع میکردیم، امروز به نتایجی رسیده بودیم.خیلی از کارها هست که از ده‌سال پیش، پانزده‌سال پیش شروع کردیم و امروز نتایجش را داریم می‌بینیم. آن‌روزی که در دانشگاه‌های گوناگون راجع به نهضت علمی در کشور حرفهایی زده شد، با جمعهای مختلف گفته شد، کسی تصوّر نمیکرد که این حرکت علمی که در این ده پانزده‌سال به‌وجود آمده است به‌وجود بیاید امّا به‌وجود آمد؛ اساتید ما، دانشمندان ما، دانشگاه‌های ما، جوانان بااستعداد ما همّت کردند. ما امروز در مقایسه‌ی با دوازده سیزده سال قبل، از لحاظ علمی حرکت مهمّی انجام دادیم و پیشرفت چشمگیر و بعضاً خیره‌کننده‌ای در بعضی از زمینه‌ها داریم. کار را امروز شروع کنیم، پانزده‌سال دیگر، بیست‌سال دیگر نتیجه‌ی آن را بگیریم.

                      چند چالش درونی مدیریت کشور
                      یکی از چالشهای ما راه‌های موازی و آسان ولی مهلک [است‌]؛ این یکی از چالشهای ما است. بنده فراموش نمیکنم زمان ریاست‌جمهوری خودم - صحبتِ ۲۵ سال [قبل‌] است - برای واردات یک کالای مورد نیاز جامعه، که ما با زحمت زیاد آن را از اروپایی‌ها میگرفتیم، آفریقایی‌ها همان کالا را داشتند، خوبش را هم داشتند، [امّا] دوستان دست‌اندرکار آماده نبودند. توصیه شد، تأکید شد، در جلسه که نشستیم، تأیید هم کردند، تصدیق هم کردند، منتها سخت بود؛ کار با اروپا آسان‌تر بود. راه موازیِ آسان امّا درعین‌حال مضر، که انسان را در تنگنا نگه میدارد، دوستانِ انسان را ضعیف میکند، دشمنان انسان را قوی میکند و زمام اختیارِ امری را در داخل کشور به دستِ کسانی که در دل با ما دشمنند قرار میدهد.
                      · یکی از چالشها این است که کسی تصوّر کند که ما اگر از مبانی اعتقادی خود، مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی دست برداریم، راه‌ها باز خواهد شد و دروازه‌های بسته گشوده خواهد شد که این خطای بسیار بزرگ و اساسی است.
                      البتّه برادران ما در دولت خدمتگزار با اعتقاد عمل میکنند؛ واقعاً معتقد به انقلاب، معتقد به مبانی انقلاب، معتقد به اصول انقلابند؛ از اینها ما گله‌ای نداریم، لکن در مجموعه‌ی دست‌اندرکاران ما کسانی هستند که تصوّر میکنند اگر از برخی از اصول خود و مبانی خود کوتاه بیاییم، خیلی از درهای بسته به روی ما گشوده خواهد شد؛ درحالی‌که این‌جور نیست؛ این خطای بزرگی است و ما نتایج این خطا را در برخی از کشورهای دیگر - که نمیخواهم اسم بیاورم - در همین دوره‌ی چندساله‌ی اخیر مشاهده کردیم. راه پیشرفت، ایستادگی است؛ پافشاری بر مبانی است.
                      · یکی از چالشها هم این است که کسی تصّور کند که مردم تحمّل نمیکنند؛ نه، مردم مشکلات را تحمّل کرده‌اند. اگرحقیقتاً برای مردم بدرستی تبیین بشود، با صداقت لازم حقایق امور برای مردم بیان بشود، مردم ما مردم وفاداری‌اند؛ می‌ایستند، مقاومت میکنند.
                      · یکی از چالشها، تردید در توانایی‌های درونی است؛ [اینکه‌] به جوان دانشمند خودمان اعتماد نکنیم، به مجموعه‌های مردمی و غیر دولتی در امور اقتصادی اعتماد نکنیم، یکی از چالشها است. بایستی اعتماد کرد، بایستی مردم را وارد جریان عظیم اقتصادی کشور کرد.

                      عبور از گذرگاه دشوار با کمک به دولت
                      بالاخره آنچه ما لازم است در زمینه‌ی مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتی انجام بدهیم، یکی عزم راسخ است؛ بایستی با عزم جدّی دنبال این باشیم که اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی کلمه در داخل تحقّق ببخشیم؛ [همچنین‌] پرهیز از سهل‌انگاری، پرهیز از راحت‌طلبی و تکیه‌ی بر مدیریّتهای جهادی؛ مدیریّت جهادی که بنده سال گذشته مطرح کردم(۸) و تأکید هم کردم که این مربوط به امسال نیست، مربوط به همیشه است؛ ما احتیاج داریم به مدیریّت جهادی.
                      در سالهای اوّل انقلاب، در دوران جنگ و در طول این سی و چند سال، هرجا به مدیریّت جهادی تکیه کردیم، موفّق شدیم. مدیریّت جهادی ممکن است یک وقتهایی پِرت هم داشته باشد امّا پیشرفت خواهد داشت و کار را پیش خواهد برد. تکیه‌ی به قدرت الهی، توکّل به خدای متعال، کار را با تدبیر و عقلانیّت امّا با عزم راسخ، بدون تردید و بدون ترس از جوانب پیش بردن؛ این مدیریّت جهادی است. البتّه ترویج دائمیِ فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی هم لازم است؛ همه، هم صداوسیما، هم مسئولین مطبوعات و رسانه‌ها، هم مسئولین دولتی، مسئولین قوّه‌ی مقنّنه، ائمّه‌ی جمعه‌ی سراسر کشور و هر کسی که منبری دارد و میتواند با مردم حرف بزند، فرهنگ متناسب با اقتصاد مقاومتی، ازجمله صرفه‌جویی را، ازجمله مصرف تولیدات داخلی را باید ترویج کند. البتّه در مورد صرفه‌جویی و همچنین در مورد مصرف تولیدات داخلی، خطاب عمده به مسئولین کشور است، چون یکی از مهم‌ترین مصرف‌کنندگان کشور، خود دولت است؛ دولت اصرار داشته باشد و خود را موظّف و مقیّد بداند که از تولیدات داخلی استفاده کند؛ حتّی با مقداری اغماض؛ عیبی ندارد.

                      گاهی میگویند فلان چیز، کیفیّت خارجی را ندارد؛ اشکال ندارد؛ اگر میخواهیم کیفیّت پیدا کند، باید کمکش کنیم. [اگر] کمک بکنیم، کیفیّتش هم بالا خواهد رفت والّا روزبه‌روز تنزّل پیدا خواهد کرد. مقابله‌ی جدّی با واردات بی‌منطق، یکی از کارهای لازم است؛ مقابله‌ی جدّی با قاچاق، یکی از کارهای لازم است؛ پرداختن به کارگاه‌های تولیدی کوچک و متوسّط - که من امسال، اوّل سال هم روی این تکیه کردم(۹)
                      · یکی از کارهای بسیار لازم است؛ بازنگری در سیاستهای پولی و فعّالیّتهای نظام بانکی کشور، که به این هم من اوّل سال اشاره کردم و صاحب‌نظران و دلسوزان، در این زمینه حرفهای مهمّی دارند که باید این حرفها شنیده شود و به آنها توجّه بشود. اینها کارهایی است که بایستی انجام بدهیم.
                      البتّه شرط اصلی تحقّق اینها هم همین همدلی و هم‌زبانی و همین انسجامی است که رئیس‌جمهور محترم بیان کردند؛ باید دولت را کمک کرد، باید مسئولین را کمک کرد، [چون‌] اینها وسط میدانند. از تعارضهای زائد و حاشیه‌سازی‌های زائد باید پرهیز بشود؛ حاشیه‌سازی از هرطرفی غیر مقبول و نامطلوب است. همه کمک کنند و این حرکت عظیم ان‌شاءالله به نتیجه برسد. این عرض ما در زمینه‌ی مسائل اقتصاد. اعتقاد بنده این است که ما میتوانیم در زمینه‌ی اقتصاد کارهای بزرگی را انجام بدهیم و امیدوار باشیم که ان‌شاءالله از این گذرگاه دشوار عبور خواهیم کرد.

                      جلسات خصوصی، تیم مذاکره کننده و منتقدان هسته‌ای
                      در مسئله‌ی هسته‌ای، سه نکته را ابتدائاً و مقدّمتاً عرض میکنم، بعد هم مطالبی را که در این زمینه هست، به عرض میرسانم.
                      1. نکته‌ی اوّل اینکه آنچه بنده اینجا در این جلسه یا در جلسات عمومی میگویم، عیناً همان حرفهایی است که در جلسات خصوصی به مسئولین، به رئیس‌جمهور محترم و به دیگران میگویم. این خطّ تبلیغی‌ای که دیدیم و می‌بینیم دنبال میکنند که بعضی از خطّ قرمزهایی که رسماً اعلام میشود، در جلسات خصوصی از آنها صرف‌نظر میشود، حرف خلاف واقع و دروغی است. آنچه ما اینجا به شما میگوییم یا در جلسات عمومی میگوییم، عیناً همان حرفهایی است که به دوستان، به مسئولین، به هیئت مذاکره‌کننده، همانها را بیان میکنیم؛ حرفها یکی است.
                      2. نکته‌ی دوّم، بنده هیئت مذاکره‌کننده را - همین دوستانی که این مدّت این زحمات را بر دوش گرفته‌اند - هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند. اکثر حضّاری که اینجا تشریف دارید، از محتوای مذاکرات خبر ندارید؛ اگر شما هم از محتوای مذاکرات و جزئیّات مذاکرات و آنچه در مجالس میگذرد مطّلع بودید، به بخشی از آنچه بنده گفتم، حتماً اذعان میکردید. من البتّه علاوه‌ی بر اینها، بعضی از این دوستان را از نزدیک می‌شناسم، بعضی را از دور با سوابقشان می‌شناسم؛ اینها مردمانی هستند متدیّن و امین؛ اینها امینند؛ قصدشان این است که کار کشور را پیش ببرند، گره را باز کنند و دارند تلاش میکنند برای این کار. انصافاً غیرت ملّی هم دارند، شجاعت هم دارند، در مقابل یک تعداد کثیری از کسانی قرار میگیرند - که حالا نمیخواهم تعبیرِ متناسب واقعی را بکنم، چون گاهی تعبیرهایی هست که واقعاً شایسته‌ی آن تعبیرند امّا خب، مناسب نیست که ما به زبان بیاوریم - و انصافاً در مقابل آنها با شجاعت کامل، با دقّت کامل مواضع خودشان را بیان میکنند، دنبال میکنند و تعقیب میکنند.
                      3. نکته‌ی سوّم در مورد منتقدین محترم است. بنده با انتقاد مخالف نیستم، عیبی ندارد، انتقاد لازم است و کمک‌کننده است، منتها این را همه توجّه داشته باشند که انتقادکردن آسان‌تر از عمل‌کردن است. عیبهای طرف مقابل را در آن عرصه‌ای که قرار دارد، ما راحت می‌بینیم، درحالی‌که خطرات او، دشواری‌های او، نگرانی‌های او، مشکلات او را انسان نمی‌بیند. مثل این است که شما کنار یک استخری ایستاده‌اید، دارید تماشا میکنید؛ یک‌نفر هم رفته است روی ارتفاع، از ده‌متری میخواهد شیرجه بزند. خب، شیرجه میزند، شما که اینجا کنار استخر ایستاده‌اید، میگویید هان! این پایش خم شد، زانویش خم شد؛ این یک اشکال. بله، این اشکال است امّا شما زحمت بکشید از این دایو بروید بالا، سرِ آن ده‌متری به آب یک نگاهی بکنید، آن‌وقت قضاوت بکنید! انتقادکردن آسان است. [البتّه‌] این حرف من مانع از انتقاد نشود؛ انتقاد بکنید لکن توجّه داشته باشید که انتقادها با لحاظِ این معنا باشد که آن طرف مقابل بعضی از عیوبی را که ما در انتقادمان ذکر میکنیم ممکن است میدانند، [امّا] خب به این نتیجه رسیده‌اند یا ضرورتها آنها را به اینجا کشانده یا به هر دلیل دیگری. البتّه بنده نمیخواهم بگویم اینها معصومند؛ نه، معصوم نیستند؛ ممکن است انسان یک‌جاهایی در تشخیص، در عمل خطا هم بکند، امّا مهم این است که به امانت اینها و به دیانت اینها و به غیرت اینها و به شجاعت اینها ما اعتقاد داریم. این سه نکته‌ی لازمی که در مقدّمه‌ی عرایضم عرض کردم.

                      تاریخچه مذاکرات؛ از درخواست امریکا تا میز مذاکره
                      من یک تاریخچه‌ی کوتاهی از این مذاکرات عرض بکنم. این مذاکراتی که در واقع فراتر از مذاکرات ما با پنج به علاوه‌ی یک است؛ مذاکره‌ی با آمریکایی‌ها است. متقاضیِ این مذاکرات آمریکایی‌ها بودند. مربوط به زمان دولت دهم هم هست. قبل از آمدن این دولت این مذاکرات شروع شد. آنها درخواست کردند، واسطه‌ای قرار دادند و یکی از محترمینِ منطقه، آمد اینجا با من ملاقات کرد، گفت که رئیس‌جمهور آمریکا با او تماس گرفته و از او خواهش کرده و گفته است که ما میخواهیم مسئله‌ی هسته‌ای را با ایران حلّ‌وفصل کنیم و تحریمها را هم میخواهیم برداریم. دو نقطه‌ی اساسی در حرف او وجود داشت:
                      یکی اینکه گفت ما ایران را به‌عنوان یک قدرت هسته‌ای خواهیم شناخت؛
                      دوّم اینکه گفت ما تحریمها را در ظرف شش‌ماه بتدریج برمیداریم. بیایید بنشینید مذاکره کنید، این کار انجام بگیرد.
                      من به آن واسطه‌ی محترم گفتم که ما به آمریکایی‌ها اطمینانی نداریم، به حرف اینها اطمینانی نیست. گفت حالا امتحان کنید؛ گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات این‌جوری شروع شد.

                      میدان دیپلماسی و میدان واقعیت
                      یک نکته‌ای را من عرض بکنم برای توجّه مسئولین، و همه توجّه داشته باشند: در هماوردی‌های جهانی، منطقِ هماوردیِ جهانی ایجاب میکند که ما دو میدان را مورد نظر داشته باشیم.
                      · یک میدان، میدان واقعیّت و عمل است؛ که این میدان، میدان اصلی است. در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولی که دنبال فعّالیّت است، دارایی‌هایی را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند؛ این یک میدان.
                      · یک میدان، میدان دیپلماسی و سیاست است که دارایی‌ها را در این میدان دیپلماسی و سیاست و مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز برای کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّی. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالی باشد، در میدان دوّم کاری از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنی میدان عمل، میدان واقعیّت، روی زمین - دستاورد داشته باشد، دارایی داشته باشد.

                      ما آن روزی که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّی داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوی داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز ما از جمله این بود که ما توانسته بودیم درحالی‌که همه‌ی قدرتهای هسته‌ای دنیا امتناع کردند که به ما سوخت بیست درصد را برای مرکز [تحقیقاتی‌] تهران بدهند - که احتیاج به داروهای هسته‌ای داشتیم - ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحه‌ی سوخت و از آن استفاده کنیم.
                      طرف مقابل مات شد!
                      داستان مفصّلی دارد، شاید خیلی از شماها هم در جریانید؛ طی مذاکرات طولانی، حاضر نشدند به ما [سوخت‌] بیست درصد را بدهند - یعنی بفروشند - یا اجازه بدهند که آن را کس دیگری به ما بفروشد. ما گفتیم در داخل تولید میکنیم؛ جوانهای ما، همین دانشمندان ما، همین قشر زحمتکش پرامید متّکی به نفس، توانستند چشم طرف را خیره کنند؛ [سوخت‌] بیست درصد را تولید کردند. و شما توجّه دارید، من شاید یک بار دیگر هم گفته‌ام،(۱۰)
                      · در حرکت غنی‌سازی هسته‌ای بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلی ساده‌ای است.
                      وقتی کسی به بیست درصد رسید، مراحل بعدی بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت ۳.۵ درصد تا بیست درصد است. این راه دشوار را جوانهای ما رفتند و [سوخت‌] بیست درصد را تولید کردند و صفحه‌ی سوخت را تولید کردند؛ این یکی از دستاوردهای ما بود. ما با این روحیّه وارد مذاکره شدیم.
                      راهبرد ایستادگی و تاب‌آوری در مقابل فشارها جواب داد. آمریکایی‌ها اذعان کردند که تحریم اثری ندارد، همچنان‌که اشاره کردند؛ این کاملاً تحلیل درستی است. آمریکایی‌ها به این نتیجه رسیدند که تحریم، دیگر اثر مطلوب آنها را ندارد. دنبال راه دیگری بودند - وقت دارد تمام میشود؛ من باید تندتند مطالب را عرض بکنم - فهمیدند ما بدون وابستگی میتوانیم به فنّاوری پیشرفته دست پیدا کنیم؛ ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم.
                      البتّه احتیاط را از دست ندادیم. از اوّل نگاه ما به مذاکره‌کنندگان و طرف آمریکایی نگاه شکّ‌آلود بود. طبق تجربه‌هایی که داشتیم، به اینها اطمینان نداشتیم، [لذا] از اوّل با ملاحظه وارد شدیم. نظرمان هم این بود که
                      اگرچنانچه اینها سرِ حرف خودشان ایستادند که خب اشکالی ندارد؛ ما حاضر بودیم هزینه هم بدهیم، یعنی ما عقیده نداریم که در یک مذاکره هیچ هزینه‌ای نباید داد، هیچ عقب‌گردی نسبت به بخشی از موضوعات نباید کرد؛ نه، به‌قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم.
                      من این را همین‌جا عرض بکنم: ما هم میگوییم توافق خوب، آمریکایی‌ها هم میگویند توافق خوب؛ منتها ما که میگوییم توافق خوب، منظورمان توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامت‌خواهانه است. اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیاده‌خواهی‌های حضرات شروع شد؛ هرروز یک حرفی، یک بهانه‌ای؛ شش ماه تبدیل به یک سال شد، طولانی‌تر شد، مذاکرات شکلهای گوناگونی پیدا کرد، چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّی تهدید به بکارگیری نظامی‌گری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میزو این حرفهایی که شنیده‌اید.(۱۱) این رفتار این حضرات تا امروز بوده.
                      هرکس روند مطالبات آمریکایی‌ها را در این مدّت مطالعه کند و کیفیّت حرفهای اینها را نگاه کند، به این نتیجه میرسد؛ یکی از دو نکته‌ی اساسی این است:
                      هدف اینها ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور است؛
                      هدف این است، دنبال این هستند؛ قصدشان این است که ماهیّت هسته‌ای کشور را از بین ببرند؛ ولو حالا یک اسمی، یک تابلوی بی‌محتوایی، یک چیز کاریکاتوری‌ای وجود داشته باشد، امّا اینها قصد دارند که نگذارند این حرکت هسته‌ای کشور، صنعت هسته‌ای یک کشور با اهدافی که نظام جمهوری اسلامی دارد تحقّق پیدا کند.
                      ما اعلام کردیم تا یک سررسید معیّنی بایست بیست‌هزار مگاوات برق هسته‌ای داشته باشیم، این نیاز کشور است؛ بیست‌هزار مگاوات برق هسته‌ای نیاز ضروری کشور است؛ این محاسبه‌شده‌ی دستگاه‌های محاسبه‌کننده‌ی کشور است که البتّه در حاشیه‌ی آن، منافع زیاد و برآوردن نیازهای فراوان دیگر هم وجود دارد؛ اینها میخواهند این اتّفاق نیفتد.
                      البتّه در عین اینکه این صنعت را میخواهند نابود کنند، فشار را هم میخواهند حفظ کنند، قصد برداشتن تحریمها به‌صورت کامل را هم - همین‌طور که ملاحظه میکنید - ندارند، تهدید هم میکنند که تحریمهای بیشتری را تحمیل خواهیم کرد. این یک نکته است.

                      خطوط قرمز و زیاده خواهی طرف مقابل
                      نکته‌ی دوّم این است که طرف مقابل ما، یعنی دولت کنونی و مدیریّت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد؛ این هم یک طرف دیگر قضیّه است؛ اینها نیاز دارند به این؛ یک پیروزی بزرگی برای آنها محسوب میشود اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند.این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است؛ پیروزی بر ملّتی است که داعیه‌ی استقلال دارد؛ پیروزی بر کشوری است که میتواند الگوی کشورهای دیگر باشد؛ دستگاه مدیریّت آمریکا به این [توافق‌] نیازمند است.
                      همه‌ی بگومگوها و چک‌وچانه‌ها و بدعهدی‌ها و تقلّبهایی که حضرات میکنند، بر محور این دو موضوع میچرخد.
                      ما از اوّل، منطقی وارد شدیم، منطقی حرف زدیم، زیاده‌خواهی نکردیم؛ ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانه‌ای را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلی خب، این یک بده‌بستان است، حرفی نداریم که در این زمینه یک چیزی بدهیم، یک چیزی بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هسته‌ای متوقّف نباید بشود، لطمه نباید بخورد؛ این حرف اوّل است؛ از اوّل این حرف را زدیم و دنبال کردیم تا امروز.

                      اهمّ خطوط قرمزی هم که وجود داشته اینها است که من عرض میکنم. ما یک چیزهایی را به‌عنوان نقاط اصلی ذکر کردیم؛ مهم‌ترین‌هایش اینها هستند؛ البتّه غیر از اینها هم چیزهایی هستند.
                      یکی اینکه آنها اصرار دارند بر محدودیّت بلندمدّت؛ ما گفتیم ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم؛ ده سال یک عمر است؛ همه‌ی آنچه ما در این مدّت به دست آوردیم، در حدود ده سال طول کشیده است! بله، سابقه‌ی هسته‌ای در داخل کشور بیش از اینها است که بعضی اوقات هم گفته میشود در بعضی از بیانات، لکن در آن سالهای اوّل در واقع کاری انجام نگرفته بود؛ کار اساسی و عمده مال همین حدود ده پانزده سال اخیر است. محدودیّت ده‌ساله را ما قبول نداریم؛ ما مقدار سالهای معیّنی را که مورد قبول ما است به مجموعه‌ی هیئت مذاکره‌کننده گفته‌ایم که چه مقدار، محدودیّت را قبول کرده‌ایم، امّا تعداد سالهای محدودیّت را گفته‌ایم ده سال و دوازده سال و این چیزهایی که این حضرات میگویند قبول نداریم.

                      در همین مدّتِ محدودیّت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا کند، که این هم از جمله‌ی خطوط قرمزی است که مسئولین محترم روی آن تکیه کردند؛ گفتند ما حاضر نیستیم از تحقیق و توسعه دست برداریم؛ حق با اینها است. در طول این سالهای محدودیّت هم، بایست تحقیق و توسعه ادامه داشته باشد. آنها حرف دیگری میزنند؛ آنها میگویند شما ده سال دوازده سال یا بیشتر هیچ کاری نکنید، بعد از آن شروع کنید به تولید، شروع کنید به ساخت! که این حرف زور مضاعفی است، حرف غلط مضاعفی است.
                      ازجمله‌ی نقاط مهم این است:
                      بنده تصریح میکنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگره‌ی آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقت‌نامه لغو بشود؛ بقیّه‌ی تحریمها هم در فاصله‌های معقول [لغو بشود].
                      البتّه آمریکایی‌ها در زمینه‌ی تحریمها یک فرمول پیچیده‌ی چند لایه‌ی عجیب و غریبی را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست؛ از انتهای آن چه در می‌آید هیچ معلوم نیست. عرض کردم بنده بیانم بیان صریح است، تعبیرات دیپلماسی را بنده خیلی بلد نیستم؛ آنچه ما میگوییم صریح و همین [است‌] که گفتیم؛ این مورد نظر ما است.
                      یک نکته‌ی اساسی دیگر اینکه لغو تحریمها منوط به اجرای تعهّدات ایران نیست؛
                      نمیشود بگویند: شما رآکتور آب سنگین اراک را خراب بکنید، سانتریفیوژها را به این تعداد کاهش بدهید، این کارها را بکنید، آن کارها بکنید، بعد که کردید، بعد آن‌وقت آژانس بیاید شهادت بدهد، گواهی کند که شما راست میگویید و این کارها را انجام داده‌اید، بعد ما تحریمها را برداریم! نه، این را ما مطلقاً قبول نداریم؛ لغو تحریمها منوط به اجرای تعهّداتی که ایران میکند نیست. البتّه لغو تحریم یک مراحل اجرائی‌ای دارد، ما این را قبول داریم؛ اجرائیّات لغو تحریم با اجرائیّاتی که ایران به عهده میگیرد، باید متناظر باشند؛ بخشی از این در مقابل بخشی از آن، بخش دیگری از این در مقابل بخش دیگری از آن.

                      یک نکته‌ی اساسی دیگر این است که ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ آژانس نشان داده که هم مستقل نیست، هم عادل نیست؛ مستقل نیست زیرا تحت تأثیر قدرتها است؛ عادل نیست [چون] بارها و بارها برخلاف عدالت حکم کرده و نظر داده. به‌علاوه، اینکه بگویند «آژانس باید بیاید اطمینان پیدا کند که فعّالیّت هسته‌ای در کشور نیست» این یک حرف غیر معقولی است. خب، چه‌جور میشود اطمینان پیدا کند؟ اصلاً اطمینان پیدا کردن [یعنی چه‌]؟ مگر تک تک خانه‌ها و وجب به وجب سرزمین کشور را اینها بگردند! چه‌جوری میشود اطمینان پیدا کرد؟ موکول کردن به این مسئله، نه منطقی است، نه عادلانه است.
                      با بازرسی‌های غیر متعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرس‌وجوی از شخصیّت‌ها را هم به‌هیچ‌وجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم همچنان که قبلاً هم گفتیم؛ زمانهای ۱۵ سال و ۲۵ سال - که مدام میگویند ۱۵ سال برای فلان چیز، ۲۵ سال برای فلان چیز - و این زمانهای این‌جوری را هم ما قبول نداریم؛ مشخّص است، این زمان اوّل و آخری دارد و تمام خواهد شد.
                      اینها موارد عمده و مهمّی است که روی آن تکیه داریم؛ البتّه خطوط قرمز فقط اینها نیست؛ دوستان مذاکره‌کننده در جریان نظرات ما هستند؛ جزئیّات را با آنها در میان گذاشته‌ایم؛ [البتّه] جزئیّات مورد نظر و آن چیزهایی که بنده وارد میشوم؛ در خیلی از جزئیّات هم ما وارد نمیشویم.

                      ما دنبال توافق هستیم
                      ما دنبال توافقیم. اگر کسی بگوید که در مسئولین جمهوری اسلامی کسی هست که توافق را نمیخواهد، خلاف گفته؛ این را همه بدانند. مسئولین جمهوری اسلامی - بنده، دولت، مجلس، قوّه‌ی قضائیّه، دستگاه‌های گوناگون امنیّتی، نظامی، غیره - همه در این جهت متّفقیم و موافقیم که توافق باید انجام بگیرد. در این جهت هم باز همه متّفقند که این توافق باید عزّتمندانه باشد، مصالح جمهوری اسلامی بدقّت و با وسواس باید در آن رعایت بشود؛ در این هم هیچ اختلافی نیست؛ دولت، مجلس، بنده، دیگران و دیگران همه در این جهت متّفقیم، نظرمان یکی است. توافق بایستی توافقی باشد منصفانه و منافع جمهوری اسلامی را بایستی تأمین بکند.
                      این را هم عرض بکنیم ما دنبال از بین بردن و برداشتن تحریمها هستیم؛ هدف ما از این مذاکرات لغو تحریمها است؛
                      جدّاً دنبال این هستیم که این تحریمها لغو بشود؛ امّا درعین‌حال خود این تحریمها را ما فرصت میدانیم.
                      این‌جور نباشد که بعضی‌ها تعجّب کنند که چطور تحریم فرصت است؛ چطور تحریم - چیز به این بدی - فرصت است؟
                      این تحریم موجب شد ما به خودمان برگردیم؛ این تحریم موجب شد ما به نیروی داخلی خودمان بیندیشیم، دنبال ظرفیّتهای داخلی باشیم؛ اینکه همه چیز را از بیرون وارد کنیم با پول نفت، برای یک کشوری مثل کشور ما بدترین بلیّه و بزرگ‌ترین مشکل است که متأسّفانه از قبل از انقلاب این مشکل گریبان‌گیر کشور ما شده و هنوز هم تا حدود زیادی ادامه دارد که بایستی این را قطع کنیم. ما در علم، در فنّاوری، در کارهای گوناگون دنبال ظرفیّتهای داخلی آمدیم، ان‌شاءالله در مورد اقتصاد هم همین‌جور [بشود]. این عرایض ما در مورد هسته‌ای است. البتّه در مورد مسائل منطقه هم عرایضی اینجا یادداشت کردیم که بگوییم لکن به ساعت که من نگاه میکنم میبینم مثل اینکه اذان شده؛ بیش از این دیگر مزاحم شما نمیشویم.
                      این از مقدمات، تفسیر و تحلیل در پست بعدی

                      نظر

                      • H.samimi
                        عضو فعال
                        • Jan 2014
                        • 2092

                        #1166
                        پاسخ : نبض سیاست

                        [QUOTE=Nay;619778]
                        در اصل توسط H.samimi پست شده است View Post

                        یه بار با یک نفر بحث اخلاقی سر گرفت، حرف جالبی زد و گفت، توی اخلاق، همه میتونند نظر بدند، چون سلیقه ایست (البته نظر اوشون بود، بنده معتقدم اخلاق، مطلقه)

                        اما بحث سیاسی با علوم سیاسی قدری از هم جدا هستند

                        بنده رشته ام علوم سیاسی نیست، بلکه در حال مطالعه سیاست هستم (و علاقمند به علوم سیاسی، نه دنبال مدرکش)، بلکه چیزی ازش سر در بیارم، البته با کمک رشته تحصیلیم که مترجمی است و اتفاقاً ادبی و روانشناسی هم خوانده ام

                        کاری هم که دارم الان انجام میدم، تحلیل کلامی و رفتاری و یافتن ارتباط بین حوادث و گفتار و تحرکاته که فرضاً سرسری و ساده لوحانه، اما از انفعال و صرفاً ریزه خواری اخبار دست دوم و سوم، به نظرم بهتره


                        چه کند بینوا، بضاعت من هم همینه، برگ سبزی است تحفه درویش


                        در مورد مطلبی که بولد کردی یادآوری میکنم که عاقلان دانند، درست مثل ادبیات ممه رو لولو برد و آب ریخت اونجاش، یک سیاستمدار تو سطح کلان، ادبیات چاله میدونی نباید داشته باشه و اگر داره،

                        خلایق ، آنچه لایق
                        آقای نای سلام
                        پست من پاسخ به پست شما نیست
                        باشتباه نوشته (نوشته اصلی توسط نای)
                        همانند پست شما (نوشته اصلی توسط rio) // متشکرم

                        نظر

                        • Nay
                          Banned
                          • Aug 2014
                          • 641

                          #1167
                          پاسخ : نبض سیاست

                          خیلی سعی کردم که تا حد ممکن موجزباشه و به قول دوست خوبمون جناب ریو، مناسب حال حاضر آماده خوران محترم که فقط میگن
                          بگو
                          فقط یک کلمه، آره یه نه بگو، آره یا نه بگو، آره یا نه!!!

                          اقتصاد و مذاکرات در دو بخش با حروف مشخص، مجزا شده که در ادامه به جزییات میپردازم و نظرات خودم رو هم میزنم تنگش


                          1. سیاستهای اقتصاد مقاومتی محصول یک عقل جمعی است
                          2. من قاطعاً عرض میکنم این الگو یک الگوی ممکن در کشور ما و کاملاً امکان‌پذیر در شرایط کنونی کشور است.
                          3. سرمایه‌ی انسانی تحصیل‌کرده‌ی دارای تخصّص و دارای اعتماد به نفس در کشور ما فراوان است و این از برکات انقلاب اسلامی است
                          4. جایگاه اقتصادی کشور ما و دارا بودن رتبه‌ی بیستم در اقتصاد دنیا . داشتن ظرفیّت لازم برای رسیدن به رتبه‌ی دوازدهم
                          5. در نفت و گاز، رتبه‌ی اوّل جهانیم
                          6. موقعیّت جغرافیایی ممتاز کشور که این برای مسئله‌ی ترانزیت، برای حمل‌ونقل انرژی و کالا و غیره دارای اهمّیّت بسیار فوق‌العاده‌ای است
                          7. همسایگی با پانزده کشور است با ۳۷۰ میلیون جمعیّت؛ یعنی یک بازار دَمِ دست، بدون نیاز به طیّ راه‌های طولانی
                          8. بازار داخلی هفتاد میلیونی است که اگر ما همین بازار داخلی را منعطف بکنیم به تولید ملّی و تولید داخلی، وضع تولید دگرگون خواهد شد
                          9. وجود زیرساخت‌های اساسی است در انرژی، در حمل‌ونقل ریلی و جادّه‌ای و هوایی، در ارتباطات، در مراکز بازرگانی، در نیروگاه‌ها، در سد
                          10. تجربه‌های مدیریّتی متراکم که خود این تجربه‌ها کمک کرده است در سالهای اخیر، رشد صادرات غیر نفتی داشته باشیم
                          11. مشکل اصلی کشور این است که ما حرفهای درست را بایستی در عمل آن ‌چنان دنبال کنیم که به نتایج آن دسترسی پیدا کنیم؛ نتایج آن را بالعیان و بالمشاهده ببینیم.
                          12. مباحث لفظی و محفلی و روشنفکری کار را پیش نمیبرد؛ حرکت و اقدام لازم است. سهل‌انگاری در عمل، چالشِ بزرگ ما است.
                          13. کارهای بزرگ ممکن است گاهی در طول یک نسل به دست بیاید
                          14. خیلی از کارها هست که ما اگر ده‌سال پیش، پانزده‌سال پیش این کارها را شروع میکردیم، امروز به نتایجی رسیده
                          15. یکی از چالشهای ما راه‌های موازی و آسان ولی مهلک . واردات یک کالای مورد نیاز جامعه، که ما با زحمت زیاد آن را از اروپایی‌ها میگرفتیم، آفریقایی‌ها همان کالا را داشتند، خوبش را هم داشتند، [امّا] دوستان دست‌اندرکار آماده نبودند. کار با اروپا آسان‌تر بود. راه موازیِ آسان امّا درعین‌حال مضر، که انسان را در تنگنا نگه میدارد، دوستانِ انسان را ضعیف میکند، دشمنان انسان را قوی میکند و زمام اختیارِ امری را در داخل کشور به دستِ کسانی که در دل با ما دشمنند قرار میدهد.
                          16. اگر از مبانی اعتقادی خود، مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی دست برداریم، راه‌ها باز خواهد شد و دروازه‌های بسته گشوده خواهد شد که این خطای بسیار بزرگ و اساسی است.
                          17. در مجموعه‌ی دست‌اندرکاران ما کسانی هستند که تصوّر میکنند اگر از برخی از اصول خود و مبانی خود کوتاه بیاییم، خیلی از درهای بسته به روی ما گشوده خواهد شد
                          18. راه پیشرفت، ایستادگی است؛ پافشاری بر مبانی است.
                          19. اگر حقیقتاً برای مردم بدرستی تبیین بشود، با صداقت لازم حقایق امور برای مردم بیان بشود، مردم ما مردم وفاداری‌اند؛ می‌ایستند، مقاومت میکنند.
                          20. تردید در توانایی‌های درونی ؛ [اینکه‌] به جوان دانشمند خودمان اعتماد نکنیم، به مجموعه‌های مردمی و غیر دولتی در امور اقتصادی اعتماد نکنیم، یکی از چالشها است. بایستی اعتماد کرد، بایستی مردم را وارد جریان عظیم اقتصادی کشور کرد.
                          21. عبور از گذرگاه دشوار با کمک به دولت. بالاخره آنچه ما لازم است در زمینه‌ی مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتی انجام بدهیم، یکی عزم راسخ است؛ بایستی با عزم جدّی دنبال این باشیم که اقتصاد مقاومتی را به معنای واقعی کلمه در داخل تحقّق ببخشیم
                          22. ما احتیاج داریم به مدیریّت جهادی. مدیریّت جهادی ممکن است یک وقتهایی پِرت هم داشته باشد امّا پیشرفت خواهد داشت و کار را پیش خواهد برد. تکیه‌ی به قدرت الهی، توکّل به خدای متعال، کار را با تدبیر و عقلانیّت امّا با عزم راسخ، بدون تردید و بدون ترس از جوانب پیش بردن؛ این مدیریّت جهادی است.
                          23. دولت اصرار داشته باشد و خود را موظّف و مقیّد بداند که از تولیدات داخلی استفاده کند؛ حتّی با مقداری اغماض؛ عیبی ندارد.
                          24. گاهی میگویند فلان چیز، کیفیّت خارجی را ندارد؛ اشکال ندارد؛ اگر میخواهیم کیفیّت پیدا کند، باید کمکش کنیم. [اگر] کمک بکنیم، کیفیّتش هم بالا خواهد رفت والّا روزبه‌روز تنزّل پیدا خواهد کرد.
                          25. مقابله‌ی جدّی با واردات بی‌منطق، یکی از کارهای لازم است؛
                          26. مقابله‌ی جدّی با قاچاق، یکی از کارهای لازم است؛
                          27. پرداختن به کارگاه‌های تولیدی کوچک و متوسّط
                          28. بازنگری در سیاستهای پولی و فعّالیّتهای نظام بانکی کشور
                          29. شرط اصلی تحقّق اینها همدلی و هم‌زبانی و همین انسجامی است که رئیس‌جمهور محترم بیان کردند؛ باید دولت را کمک کرد، باید مسئولین را کمک کرد، [چون‌] اینها وسط میدانند. از تعارضهای زائد و حاشیه‌سازی‌های زائد باید پرهیز بشود؛ حاشیه‌سازی از هرطرفی غیر مقبول و نامطلوب است. همه کمک کنند و این حرکت عظیم ان‌شاءالله به نتیجه برسد. این عرض ما در زمینه‌ی مسائل اقتصاد.
                          30. اعتقاد بنده این است که ما میتوانیم در زمینه‌ی اقتصاد کارهای بزرگی را انجام بدهیم و امیدوار باشیم که ان‌شاءالله از این گذرگاه دشوار عبور خواهیم کرد.


                          جلسات خصوصی، تیم مذاکره کننده و منتقدان هسته‌ای
                          (A)این خطّ تبلیغی‌ای که دیدیم و می‌بینیم دنبال میکنند که بعضی از خطّ قرمزهایی که رسماً اعلام میشود، در جلسات خصوصی از آنها صرف‌نظر میشود، حرف خلاف واقع و دروغی است.
                          (B)بنده هیئت مذاکره‌کننده را هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند..
                          (C) متقاضیِ این مذاکرات آمریکایی‌ها بودند
                          (D) ما به آمریکایی‌ها اطمینانی نداریم، گفتیم خیلی خب، این دفعه هم امتحان میکنیم. مذاکرات این‌جوری شروع شد.
                          (E) در میدان واقعیّت و در میدان عمل، مسئولی که دنبال فعّالیّت است، دارایی‌هایی را در میدان عمل ایجاد میکند، تولید میکند. میدان دیپلماسی و سیاست است که دارایی‌ها را با مذاکره، تبدیل میکند به امتیاز برای کشور، تبدیل میکند به منفعت ملّی. اگر در آن میدانِ اوّل دست انسان خالی باشد، در میدان دوّم کاری از انسان ساخته نیست؛ باید در میدان اوّل - یعنی میدان عمل، میدان واقعیّت، روی زمین - دستاورد داشته باشد، دارایی داشته باشد.
                          (F) ما آن روزی که وارد این مذاکرات شدیم، دستاورد قابل قبول و مهمّی داشتیم؛ احساس کردیم با دست قوی داریم وارد میشویم. دستاورد آن روز علیرغم کمک دیگران ما خودمان توانستیم در شرایط تحریم، سوخت بیست درصد را تولید کنیم، [بعد] این سوخت بیست درصد را تبدیل کنیم به صفحه‌ی سوخت و از آن استفاده کنیم. طرف مقابل مات شد!
                          (G) در حرکت غنی‌سازی هسته‌ای بخش مهم و دشوار، حرکت از سه درصد و چهار درصد به بیست درصد است؛ از بیست درصد تا نود درصد یک حرکت خیلی ساده‌ای است. وقتی کسی به بیست درصد رسید، مراحل بعدی بسیار آسان است. بخش دشوار و مهم، این قسمت ۳.۵ درصد تا بیست درصد است.
                          (H) آمریکایی‌ها فهمیدند ما بدون وابستگی میتوانیم به فنّاوری پیشرفته دست پیدا کنیم؛ ما هم با این منطق، توکّل کردیم و وارد مذاکره شدیم. البتّه احتیاط را از دست ندادیم
                          (I) به‌قدر صحیح و منطقی و عقلایی حاضر به هزینه دادن هم بودیم؛ منتها ما دنبال توافق خوب بودیم.
                          (J) ما منظورمان از توافق خوب، توافق منصفانه و عادلانه است؛ آنها که میگویند توافق خوب، توافق تمامت‌خواهانه است.
                          (K) اندکی در مذاکرات پیش رفته بودیم که زیاده‌خواهی‌های حضرات شروع شد؛ چانه‌زنی‌ها و زیاده‌خواهی‌ها مذاکرات را طولانی کرد، تهدید کردند، تهدید به تحریم بیشتر، حتّی تهدید به بکارگیری نظامی‌گری؛ این تهدیدها را کردند؛ روی میز و زیر میز و این حرفهایی که شنیده‌اید.
                          (L) هدف اینها ریشه‌کن کردن و از بین بردن صنعت هسته‌ای در کشور است؛
                          (M) مدیریّت کنونی آمریکا، به این توافق احتیاج دارد. اگر بتوانند به آن مقصود خودشان در اینجا برسند. این در واقع پیروزی بر انقلاب اسلامی است
                          (N) ما از اوّل، منطقی وارد شدیم، ما گفتیم طرف، یک تحریم ظالمانه‌ای را تحمیل کرده است، ما میخواهیم این تحریم برداشته بشود؛ خیلی خب، این یک بده‌بستان است، حرفی نداریم که در این زمینه یک چیزی بدهیم، یک چیزی بستانیم تا تحریمها برداشته بشود؛ امّا صنعت هسته‌ای متوقّف نباید بشود
                          (O) ما گفتیم ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند اینها را قبول نداریم
                          (P) در همین مدّتِ محدودیّت هم که ما قبول میکنیم، کار تحقیق و توسعه و ساخت و ساز باید ادامه پیدا ک
                          (Q) بنده تصریح میکنم، تحریمهای اقتصادی و مالی و بانکی، چه آنچه به شورای امنیّت ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به کنگره‌ی آمریکا ارتباط پیدا میکند، چه آنچه به دولت آمریکا ارتباط پیدا میکند، همه باید فوراً در هنگام امضای موافقت‌نامه لغو بشود؛
                          (R) آمریکایی‌ها در زمینه‌ی تحریمها یک فرمول پیچیده‌ی چند لایه‌ی عجیب و غریبی را مطرح میکنند که اصلاً اعماق آن معلوم نیست
                          (S) بنده بیانم بیان صریح است، تعبیرات دیپلماسی را بنده خیلی بلد نیستم
                          (T) لغو تحریمها منوط به اجرای تعهّدات ایران نیست؛ اجرائیّات لغو تحریم با اجرائیّاتی که ایران به عهده میگیرد، باید متناظر باشند؛ بخشی از این در مقابل بخشی از آن
                          (U) ما با موکول کردن هر اقدامی به گزارش آژانس مخالفیم. ما به آژانس بدبینیم؛ با بازرسی‌های غیر متعارف هم بنده موافق نیستم؛ پرس‌وجوی از شخصیّت‌ها را هم به‌هیچ‌وجه قبول ندارم و موافق نیستم؛ بازرسی از مراکز نظامی را هم نمیپذیریم
                          (V) ما دنبال توافق هستیم جدّاً دنبال این هستیم که این تحریمها لغو بشود؛ امّا درعین‌حال خود این تحریمها را ما فرصت میدانیم
                          (W) این تحریم موجب شد ما به خودمان برگردیم؛ این تحریم موجب شد ما به نیروی داخلی خودمان بیندیشیم، دنبال ظرفیّتهای داخلی باشیم؛
                          (X) اینکه همه چیز را از بیرون وارد کنیم با پول نفت، برای یک کشوری مثل کشور ما بدترین بلیّه و بزرگ‌ترین مشکل است که متأسّفانه از قبل از انقلاب این مشکل گریبان‌گیر کشور ما شده و هنوز هم تا حدود زیادی ادامه دارد که بایستی این را قطع کنیم.
                          (Y) ما در علم، در فنّاوری، در کارهای گوناگون دنبال ظرفیّتهای داخلی آمدیم، ان‌شاءالله در مورد اقتصاد هم همین‌جور [بشود]
                          اول از همه خدمت دوستان عرض کنم که حال و هوای این نشست تا حدی اتمام حجت و تا حدی هم آماده سازی اذهان برای شکست مذاکرات بود و یک جور آماده شدن برای سرکشیدن جام زهر
                          ایشان با اقتصاد مقاومتی شروع کردند و خاطر نشان کردند که شریک دارند و نظر شخصی نیست، ایشون فقط مبلغ نهایی بودند و سخنگوی کارگروه طرح
                          پس کسی به شخص ایشون خورده نمیتونه بگیره که اقتصاد مقاومتی اختراع ایشونه( که همون گرته برداری از اقتصاد ریاضتی است و طبق معمول فقط ابتکارشون در حد تغییر حروفه)
                          بعد هم کلی مقدمه چینی و خاطره تعریف کردن و فکت شیت های صد من یه غاز که ما چنین و چنان هستیم، اما نمی فرمایند بعد از 36 سال مدیریت، هنوز باید با اما و اگر و بایست و نبایست سخن گفت، پس بصیرت کجا رفته؟
                          مثلا بند 7 و بازار داخلی هفتاد میلیونی چرا در سیطره کامل چینه با این همه ادعایی که میفرمایید... یعنی الان تازه باید به فکر بیافتیم که تولید داخلی کنیم؟ قسم حضرت محمود یا دم خروس چینی؟
                          البته ایشون فرموده بودند که با انتقاد مخالف نیستند، اما منصفانه، پس بنده هم سعی دارم کاملاً مستند و مستدل با تکیه بر همین سخنرانی و آمار موجود سخن بگم
                          مثلا در بند 11 مدعی هستند که مشکل کشور با وجود این تجربیات ومنابع و موقعیت، هنوز درگیر موجود نبودن مرد عمله و درحالیکه مدعی هستند ما جوانان تحصیلکرده ای داریم که دارای اعتماد به نفس کافی هم هستند. در بند 12 به روشنفکری اعتقادی ندارند و در بند 13 متذکر میشوند که کارهای بزرگ، گاه تا یک نسل زمان میبره. بند 14 از یک اما و اگر دیگه، چرا اقدام نکردید و فقط حرفش را میزنید؟ از این خیلی کارها، 4 تا نمونه نام می بردید که دلمون خوش باشه که تو فکرش بوده اید!
                          بند 15 چالش موازی کاری را عنوان کرده اندو بعد یهو، آفریقا رو گذاشته اند در کنار اروپا، اونهم در کیفیت!

                          ما با ایتالیایی ها کار میکردیم، بعد میگفتیم چرا قیمتتون اینقدر بالاست و چینی ها دارند یک چهارم قیمت شما ، قیمت میدن. گفت خود چینی ها مشتری محصولات و ماشین آلات ما هستند، چی دارید میگید؟؟؟؟؟ با سند و ما مجاب شدیم، رو هوا چیزی نگیم!!!! وفقط بگیم چشم! چون محتاج بودیم!
                          همیشه یاد گرفته ام که ارزش همه چیز، صرفاً به کیفیت محصول نیست، خدمات پس از فروش و مشتری مداری هم بسیار بسیار مهمه و این خصلت در آفریقایی ها و چینی ها نیست، این هم از بصیرت ایشان با ذکر این خاطره که اروپا رو با این حرفش نابود کرد، اما باز قسم حضرت اقا رو قبول کنیم، یا مستشاران اروپایی حاضر در پروژه ها رو؟ چرا آفریقایی ها رو دعوت نمیکنیم برامون کار کنند؟ اصلا چرا این ایرانی های باهوش و مقتدر و با اعتماد به نفس بر امور مسلط و سوار نیستند؟


                          بند 16 کاملا درسته و ترس حاکمیت دقیقاً همین نقطه است که اگر آب تُنگ ایران با آب اقیانوس غرب مخلوط بشه، این بمنزله نابودی کامل دستاوردهای این چند ساله است
                          بند 17 همان تاکیده، اما مسئولین تصور نمیکنند، بلکه میدانند چاره ای جز این امتزاج نیست، پس میخواهند خودشون رو از این تنگنا و تُنگ آب شور با این همه کوسه خطرناک، رها شوند و به اقیانوس بیکران جهانی بپیوندند
                          بند 18 یه شعاره
                          بند 19 خیلی جالبه، یعنی تا الان حقیقتاً برای مردم تبیین نشده، با مردم صادق نبوده اید؟
                          بندهای 20 الی 22 که باز شعاره و صحبت از مدیریت جهادی یا همون شور حسینی درمقابله با مدیریت نوین قرار میگیره که اگر مدیریت جهادی مد نظر ایشون اینقدر کارآیی داشت با پرت اندک، پس چرا به این نقطه رسیده ایم که باید با غرب به تقابل بپردازیم؟ چرا زود تر خود کفا نشدیم که واقعاً محتاجشون نشیم.
                          تحریم ها به همه ثابت کرد که هیچی نیستیم، چون تا حتی زیر شلواریمون هم مارک چینی داره و تولید داخلش توجیه اقتصادی نداره، آیا اینه ماحصل اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی که از اون ور دنیا کالا میاد از هزینه حمل داخل کمتر است قیمتش؟
                          و بندهای 23 الی 25 هم که تکرار مکررات و شعاره.... ضدیت آشکار با بند 11 سخنان خودش که یا باید پذیرفت که مرد عمل نداریم، یا حرف درست نمیدانیم چیست که بعد از نزدیک 4 دهه، تازه دنبال راهکار هستیم و از اجرا نشدنش، شاکی
                          و در بند 30 معتقدند که ما میتوانیم. یک جمله شرطی دیگه که اگر میتوانید، چرا کاری نمیکیند، نکنه مرد عمل نیستید؟

                          این از اقتصاد فشل ما بعد از 4 دهه، هنوز پر است از اما و اگر و چنین کنیم تا چنان شود، اما چنین نمی کنند تا چنان شود .... به خدا


                          بخش دوم، مذاکرات
                          A-D
                          لفاظی
                          E-G
                          ما دنبال بمب اتم بودیم
                          H
                          آمریکایی ها دست ما رو خوندند و فهمیدند که دنبال بمب اتم هستیم، برای همین تحریم های سازمان ملل را علم کردند، علاوه بر تحریم های خودشون
                          I
                          چرا باید به ظالم هزینه داد (باج). مگر نگفتی ( بند 18) راه پیشرفت، ایستادگی است؛ پافشاری بر مبانی است ... وانگهی، مگر کار اشتباهی کرده ای که باید باج بدهی، شما دنبال حق مسلم خود بوده اید که ... به خدا
                          J
                          توافق عادلانه با یک کشور زور گو، ممکنه؟ با کشوری که بهش اطمینان نداری؟
                          K
                          زور گوست دیگه، میخواستی با کسیکه حرف حساب حالیش نیست، با منطق صحبت کنی؟ پس به معترضین انتخابات 88 چرا مجال سخن نداید؟
                          L
                          بر منکرش لعنت.. شما خودتون اعتراف کردید که دنبال بمب اتمید(آب سنگین اراک فقط مصرف تسلیحاتی داره و بالابردن غنی سازی به سطح بالای سه و نیم درصد هم، قسم حضرت عباس تلقی میشه) به خدا
                          M
                          این یک توهمه. آمریکا میخواد هزینه کمتری بده وگرنه مجبور بشه، پای همه چیز ایستاده، مثل همین بمب 15 تنی و اهداف عمیق زن
                          N
                          منظور منطقی وارد شدن رو هم فهمیدیم، دهن کجی به قطعنامه های بین المللی و تن دادن به تحریم های ظالمانه ای که هیچ تاثیری تو ایمان و اراده مردم غیور ایران نداره
                          O-P
                          شما لطف میکنید، حق انتخاب میذارید. ایول
                          Q
                          بقول رضا عطاران، حَکمَنت
                          R-S
                          قسمت بامزه همینجاست، اونجایی که براش صرف نمیکنه، میزنه کانال لرستان. خب این همه خدم و حشم که بهشون اعتماد داری { (بند A) بنده هیئت مذاکره‌کننده را هم امین میدانم، هم غیور میدانم، هم شجاع میدانم، هم متدیّن میدانم؛ این را همه بدانند.} اینها لولو سر خرمن هستند.... ازشون بخواه تا برات این لایه ها را باز کنند.. میز مذاکره است نا سلامتی، منطقی که مدعیش بودی همین بود، دیپلماسی بلد نیستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ خب اگر بلد نیستی، چرا دخالت میکنی و مذاکره!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
                          T-U
                          به طریق اولی، در موقعیتی نیستید که تعیین تکلیف کنید، چون
                          V
                          جدا دنبال توافق هستید، پس باید تحمیل های طرف مقابل را بپذیرید
                          W
                          چون این تحریم ها موجب شد شما بفهمید تمام دور و بری هاتون، دروغ گو، چاپلوس، بی عرضه، بیسواد، دروغ زن، متقلب و بی صلاحیت هستند که البته برای دانستی این همه اطلاعات، هزینه خیلی بالایی دادید که متناسب با بصیرت شماست
                          X-Y
                          رجوع شود به بند w و فرصت های عزیزی که در اختیارتون قرار گرفته

                          مخلص کلام
                          Z
                          خیلی خلاصه بگم، ترس ایران فقط و فقط ترس بقاست و میدونه که هرگونه باز شدن پای بیگانه به ایران، مساوی است با تزلزل و فرو ریزی پایه های حکومتش
                          ترس اصلی همانا ترس حقوق بشری و ایدئولوژیکه و هسته ای واقعاً بهانه است، چون اتفاقاً همین هسته ای طبق ادعای خودشون، فقط بخاطر تحصیل بمب بوده (بند های E-G) و این اشتباه استراتژیک، گزک داده دست غرب تا با تمامی قوا بخواد ایران را سر جایش بنشاند تا هوای اتمی شدن و زور گویی های بعدیش (دست پر مدعاشون) مثل پاکستان و هند و کره شمالی به سرش نزنه
                          برای همین، میز مذاکرات داره به میز قمار تبدیل میشه و این ایرانه که میخواد بزنه زیر میز، چون دیپلماسی بلد نیست! (بند s تعبیرات دیپلماسی را بنده خیلی بلد نیستم)
                          پس اون ادعای میدان عمل و میدان سیاست چی میشه.... 36 سال بضاعت ما این شد که الان بگیم دیپلماسی خیلی بلد نیستیم؟ پس اون بصیرت کجا رفته؟

                          تقدیم به دوستان
                          قضاوت با خودتان

                          (نی)
                          آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/06/26, 16:59.

                          نظر

                          • B A R A N
                            عضو فعال
                            • Mar 2015
                            • 677

                            #1168
                            پاسخ : نبض سیاست

                            محمد غرضی : پرونده هسته ای حل می شود

                            جمعه، 5 تیر 1394

                            محمد غرضی یکی از رقبای کم شانس حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در گفت و گوی کوتاهی که با نشان آنلاین داشت، با اشاره به فضای هسته ای به وجود آمده اظهار داشت: پیش از اینکه درباره نوع مذاکراتی که در 2 سال اخیر انجام شده صحبتی داشته باشم، تاکید می کنم که ایالات متحده تمایل زیادی دارد تا این پرونده پیچیده به نوعی حل و فصل شود، چرا که دموکراتها با این هدف اوباما را به کاخ سفید بردند که فعالیتهای ضد جنگ را سرلوحه خود قرار دهد و دقیقا به همین دلیل اصرار دارند تا پرونده هسته ای جمهوری اسلامی به صورت مسالمت آمیز حل شود تا بلکه بتوانند در انتخابات 2016 از آن به نفع خود استفاده کنند و برای سومین بار متوالی، دولت آمریکا را در حیطه حزب خود ببینند.

                            او همچنین گفت: اینکه دولت یازدهم با چه سیاستی، سیاستهایی هسته ای نظام را جلو برد باید اینطور گفت که تصمیم گیران فعلی دقیقا بر خلاف تیمی که در چارچوب دولت پیشین مذاکرات را انجام می داد با تکیه بر واقع بینی و منطق مداری، شرایطی را به وجود آورد که موجب شد تا نوعی امیدواری در خصوص پرونده هسته ای در دنیا به وجود بیاید. پس نمی توان به دستگاه خارجی دولت نمره قبولی نداد.

                            غرضی در واکنش به فعالیتهای تخریبی که علیه دیپلماسی دولت یازدهم انجام می گیرد، گفت: به هرحال هر مجموعه ای، یکسری مخالف و گروهی موافق دارد که امری کاملا طبیتعی است. مهم، اما این است که همه با هر نگاه و سلیقه ای که دارند، فقط به فکر اعتلای نظام و اهداف کشور باشند تا رفتارهای نابخردانه خدای ناکرده آسیبی به منافع ملی نرساند. همچنین باید متذکر شد که "نقدِ دولت" به نفع دولت است و هیچ دولتی نمی تواند خودش را از انتقاد مبرا بداند.

                            محمد غرضی در پایان صحبتهایش گفت: پرونده هسته ای حل می شود و شواهد چیز دیگری نشان نمی دهد. پس لازم است تا همه دستگاه ها و نهادها در کنار هم، آماده شوند تا شرایط بعد از توافق را به طور صحیح مدیریت کنند تا به امید خدا مشکلات به قدری کاهش پیدا کند که مردم بعد از سالها اذیت شدن، بالاخره رنگ آرامش را ببیند که باید گفت از نظام اسلامی غیر از این هم انتظار نمی رود.



                            ===========================================


                            غرضی قاطعانه می گوید که پرونده هسته ای حل می شود.و حتی از همه دستگاهها و نهادها میخواهد که خود را از همین الان برای بعد از توافق آماده کنند.(چرا که احتمال آشوب نیروهای افراطی وایدئولوژیکی ضد توافق وجود دارد)

                            گویاست که از پشت پرده ی این شوی هسته ای ،خبرهایی دارد که بقیه نسبت به آن نامحرمند.
                            ایشان اکنون چند روز مانده به 30 ژوئن ،این بیانات را مطرح میکند تا تاریخ و مردم این گفته های قبل از وقوع توافق را به حساب ، آنالیزور بودن و کار بلد بودن ایشان بگذارند.

                            البته دلیل دیگری نیز وجود دارد ، نظام بواسطه افرادی مثله غرضی در حال فیدبک گرفتن از جامعه است.



                            .

                            نظر

                            • Nay
                              Banned
                              • Aug 2014
                              • 641

                              #1169
                              پاسخ : نبض سیاست

                              [QUOTE=H.samimi;619852]
                              در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                              آقای نای سلام
                              پست من پاسخ به پست شما نیست
                              باشتباه نوشته (نوشته اصلی توسط نای)
                              همانند پست شما (نوشته اصلی توسط rio) // متشکرم
                              سلام
                              ممنون بابت شفاف سازی

                              الان یک ربعه دارم تلاش میکنم تا اشکال بهم ریختگی فرمت نوشته ام را اصلاح کنم (اشکال فنی بخاطر انتقال نوشته از ورد مایکروسافت به ویرایشگر متن تالار بورسی) تا بالاخره موفق شدم، چون کلی ریفرنس نامبر توش بود که اگر اصلاح نمیکردم، تمامی تلاش چند ساعته ام به هدر میرفت

                              واقعاً انتقاد کردن خیلی ساده است، اما گاه یه انتقاد ساده کردن هم، واقعاً زحمت داره و ممکنه سو تعبیر بشه ازش، علی الخصوص که آدرس انتقاد، دچار نقص فنی بشه، مثل مورد شما و قاطی شدن نقل قول ها و معلوم نبودن مخاطب

                              به هر حال، از شما دوباره بابت شفاف سازی سپاسگزاری میکنم و اگر سو تفاهم شد، بنده را ببخشید

                              (نی)

                              نظر

                              • Nay
                                Banned
                                • Aug 2014
                                • 641

                                #1170
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
                                محمد غرضی : پرونده هسته ای حل می شود

                                ...

                                محمد غرضی در پایان صحبتهایش گفت: پرونده هسته ای حل می شود و شواهد چیز دیگری نشان نمی دهد. پس لازم است تا همه دستگاه ها و نهادها در کنار هم، آماده شوند تا شرایط بعد از توافق را به طور صحیح مدیریت کنند تا به امید خدا مشکلات به قدری کاهش پیدا کند که مردم بعد از سالها اذیت شدن، بالاخره رنگ آرامش را ببیند که باید گفت از نظام اسلامی غیر از این هم انتظار نمی رود.



                                ===========================================


                                غرضی قاطعانه می گوید که پرونده هسته ای حل می شود.و حتی از همه دستگاهها و نهادها میخواهد که خود را از همین الان برای بعد از توافق آماده کنند.(چرا که احتمال آشوب نیروهای افراطی وایدئولوژیکی ضد توافق وجود دارد)

                                گویاست که از پشت پرده ی این شوی هسته ای ،خبرهایی دارد که بقیه نسبت به آن نامحرمند.
                                ایشان اکنون چند روز مانده به 30 ژوئن ،این بیانات را مطرح میکند تا تاریخ و مردم این گفته های قبل از وقوع توافق را به حساب ، آنالیزور بودن و کار بلد بودن ایشان بگذارند.

                                البته دلیل دیگری نیز وجود دارد ، نظام بواسطه افرادی مثله غرضی در حال فیدبک گرفتن از جامعه است.



                                .
                                سلام جناب باران

                                ارکان نظام جمهوری اسلامی،از تَرَک و بد اخلاقی و اختلافات سطحی سلیقه دیگه کارش گذاشته، دچار شکافهای عمیق و اعتقادی شده. برای همین در این برهه حساس، شاهدیم همه دنبال یک فرصت میگردند تا رقیب رو کله پا کنند و خودشون رو برای مدت بیشتری در منصب اشغالی فعلی ابقا و حتی ارتقا

                                یکی از مشکلات اساسی غرب با ایران هم همین بوده که ایران کشور چند صدایی هاست و سگ، صاحبش رو نمیشناسه.

                                به صحبت اخیر کری دقت کنید که گفته، علیرغم اظهارات اخیر سخنان رهبر ایران، ما به کارمون ادامه میدهیم. ما توییت نمیکنیم و پرزیدنت اوباما هم ایضاً، سخنرانی نمیکنیم.

                                در حقیقت اشاره داره به سند امضا شده در لوزان و میگه ما بر اساس فکت داریم میریم جلو، جرات دارید، بزنید زیرش! plan B یار و یاور شما خواهد بود!

                                اینها همه حاکی از اینه که ابتکار عمل از رهبری گرفته شده، برای همین روی آورده اند به سیاست همیشگی شلوغ بازی و دست آخر بگن ، کی بود کی بود من نبودم. وگرنه، اگر شما دیپلمات میفرستی پای میز مذاکره، دیگه حرف اضافی زدن محلی از اعراب نداره!

                                سخنرانی اخیر رو گذاشتم تا همه بخونند و بدونند که مدیریت جهادی ایشون، ره به کجا خواهد داشت.... دست آوردمون فقط این شد تا بفهمیم همی نادانیم! و هیچی تو چنته نداریم، نه حتی یک سردار واقعی برای راهبرد جنگی. تنها هنرمون شده انفعال و اقتصاد مقاومتی که حتی شهامت این رو هم ندارند بگن پیشنهاد کی بوده!!!! میگن کار یک تیم بوده تا مسئولیت فردی نداشته باشند و شریک جرم میتراشند. به این میگن بصیرت!
                                بعد از سی و چند سال تازه فهمیده اند که تحریم ها فرصته و انشالله که بتونند صاردات غیر نفتی را بیشتر کنند! عجبا از این درایت و بصیرت!

                                حیرتا

                                الان دعوای درونی بر سر چرایی این رنج بی دلیلی است که متحمل شده ایم و برای همین، دیگه کسی برای سیاستگذران، تره خورد نمیکنه و بحث همدلی و همزبانی هم از همین ناحیه ،ناشی میشه!

                                و وقتی شما از ولینعمتت، معجزه نبینی، تبدیلش میکنی به ولی نقمت ... به خدا

                                نظر

                                در حال کار...
                                X