نبض سیاست

Collapse
X
 
  • زمان
  • نمایش
Clear All
new posts
  • Nay
    Banned
    • Aug 2014
    • 641

    #1306
    پاسخ : نبض سیاست

    در اصل توسط B A R A N پست شده است View Post
    جناب نی درود

    لطفا بیشتر توضیح دهید؟


    .
    عرض ادب و احترام

    همونطور که خدمتتون عرض کرده ام، بنده هم خودم تحقیق میکنم و هم تحقیق ها رو دنبال

    از اون طرف ما توی دنیای تخصص ها داریم زندگی میکنیم، پس شما نمیتوانید به ترازوی خودت، به تنهایی اتکا کنی! این خودش مغایر با عقلانیته!

    همچنین در هزار توی عقل، مدام انسان نباید خودش رو به شک بیاندازه، پس آخرین دستاورد را، باید مطلق فرض کنه، تا مگر، کامل تر پیدا بشه! یعنی ناچاری برای صیانت از داشته ها و انرژی ات، یک حد اقل هایی را رعایت کنی، استانداردی برای خودت دست و پا کنی! این استاندارد هر چند خودش نا کامله، اما قابل آپدیت شدنه و تا آپدیت بعدی، شما با فراغ بال، قادر خواهی بود از زندگی بود، لذت ببری!

    پس دنیای امروز، شد دنیای جزئیات و در دنیای جزئیات، از کلیات سخن گفتن و نسخه کلی دادن، نابخردی است!

    یعنی، دل هر ذره را که بشکافی، آفتابیش در میان بینی!

    پس، از آنجایی که ره یافتن به بطن ماجرا و پی بردن به منطق وجودی هر چیزی، مستلزم تدقیق و کاوش و آزمایش و راستی آزمایی است، به تدریج و به درست، مراکز راستی آزمایی و مرجعیت، بوجود آمدند! مثل شرکت های اعتبار سنجی و رتبه دهند، بازرسی، استاندارد سازی، مدرک سنجی و در یک کلام، کالیبراسیون!

    بشر همیشه بدنبال کمال بوده و آخرین دست آورد، یعنی کامل ترین و این یک جایی ثبت میشه، تا نقض غرض حادث بشه، یعنی شخص دیگری، بالای قبلی، رکوردی ثبت کنه، یا دست بالای دست بشه!

    این مقدمه ای مجمل بر نتیجه گیری ای نسبتاً دم دستی و سریع برای آنچه میخواهم استنتاج کنمه

    یعنی بشر، بدنبال انتهاست و در برخی موارد به انتها هم رسیده (فرضاً صفر مطلق کلوین یا -273.15 درجه سانتی گراد، جاییکه حتی الکترون از حرکت باز می ایسته)... وقتی همه چیز، تهش در آمد، یعنی ما با مجموعه ای از مطلق ها سر و کار داریم و چون جا برای کشف حقایق بسیاره، فعلاً به سر منزل مقصود نرسیده ایم.

    بعبارتی، همه چیز مطلقه، اما اون اطلاق، برای ما اثبات نشده و این به این معنی نیست که چون ثابت نشده، مطلق نیست! درست مثل همین پیشرفت هایی که تا کنون بشر داشته و یک زمانی غیر قابل باور می نمود!

    اینجاست که بشر برای اجتناب از اسیر شدن در سیر باطلِ دست یابی به مطلق، به دست یافته حاضر اهمیت 99 درصدی میده و آماده بهره برداریش میکنه و با یک درصد توان، ادامه مسیر و بهینه سازی رو پیش میگیره. یعنی تحقیق و توسعه یا همون R&D

    (قصه نی و آروزی کمال، در عین حال کاشتن تربچه، برای گذران زندگی تا توشه راه سعادت کنی.... دست آوردهای امروزین، همون کاشت تربچه و زنده ماند و کاوش و کنجکاوی، بدون داشتن حتی سر نخ، حکم آرزوی نی و معجزه بامبوی چینی رو ایفا میکنه، چون در وجود ما، این کوئست، به ودیعه نهاده شده که بایست، رو به کمال رفت)

    تحرک دنیا، ماحصل تقابل نیرو های اصلی ای چون گرانش، الکترو مغناطیس، نیروی هسته ای و نیروی فید بک ضعیف مواد، در سطوح تجزیه مداوم یا همون نیمه عمر که ازش بعنوان چهار نیروی بنیادین یاد میکنند!

    یعنی

    1- نیروی قوی
    2- نیروی الکترو مغناطیس
    3- نیروی ضعیف
    4- نیروی گرانش

    برآیند این نیروها با همه که سمت و سوی کنش و واکنش را در جهان رقم میزنه و تعادل را به وجود میاره و دائماً بر هم در حال نیرو وارد کردن هستند

    عین این نیروها رو میشه در سطوح اخلاقی و غریزی تصور کرد

    مثل ترس، خشم، گرسنگی، سکس، عزت نفس، امنیت، آرامش، لذت جویی، دوست یابی و مورد پذیرش جمع بودن که در هرم مازلو میگنجه!

    برخی بنیادین و برخی دیگر جهش یافته و متاثر از برخورداری از نیازهای اولیه. که اگر نیازهای اولیه برآورده نشه، خود بخود از سطوح بالاتر خبری نیست و جهشی رخ نخواهد داد و اگر اتفاقی هم شما برید به پله های بالاتر، بدلیل عدم احراز صلاحیت، قل میخورید و میافتید تو جایگاه واقعی و حقانیتون، چون انرژی بقا رو پاس نکرده اید! یا اینکه با زور میکشنتون از صندلی قدرت پایین، چون انرژی حسادت، شما رو مغلوب خواهد کرد، بعنوان یکی از نیروهای تاثیر گذار در عالم معنی!


    حالا اینکه شما از این زندگی، چه چیزی بخواهید، بر میگرده به ظرفیت شما، به علمتون!

    آرزو میخواه، لیک اندازه خواه
    بر نتابد کوه را یک برگ کاه

    و صد البته، ظرفیت قابل تغییر و افزایشه، اگر به طریق اولی، راه درستش رو پیدا کنی!

    هم میشه با خیانت و جنایت، مسیر رشد و ترقی رو پیش گرفت، علی الخصوص در دنیای سیاست با کارهایی مثل قصه سازی از جنس شب

    یا از همون اول، با ایمان به درستی و درست کاری، با تجربیاتی که از بدو تولد کسب میکنیم، با گرفتن فیدبکهای دوران کودکی از زوگویی ها و زور شنوی ها، از جلب توجه کردن ها و راضی سازی ها،از ظرفیت مغز و پذیرا بودن حقایق، از ضریب هوشی، تلاش کرد و پله پله، هرم مازلو رو طی کرد ودست اخر به خود شکوفایی رسید... مقدماتی که در وهله اول، برای بقا در ما به ودیعه گذاشته شده، بدون اینکه به ماورا کاری داشته باشیم اصولاً!

    اونوقته که کسی نمیتونه چیزی رو از ما بگیره، چون عزت نفس، درونی است و غیر قابل تصرف، یعنی مطلق

    بعبارت دیگر، هر کسی در شرایط زمانی و مکانی خودش، منحصر به فرده، یعنی کسی مانند او نیست، پس در نقطه، مطلقه!

    اگر هر فردی، بر اساس استعدادهای خدا دادی خودش تلاش بکنه و ثابت قدم بمونه، بعد از مدتی تمامی نیروهای درونی اش، جاذبه ای براش فراهم میکنند که مثل نیروی گرانش، دیگران رو به سوی خودش جلب میکنه. فیدبک نیروی درون و بیرونه که بهش سمت و سوی ادامه مسیر رو میده!

    حالا اگر عاقل باشه، کاری نمیکنه که مورد حسادت واقع بشه، چون حسادت یکی از سدهای پیشرفتشه و اگر عاقل نباشه و زاهد باشه، دچار عُجب و تکبر، حتماً یکی دیوانه تر از خودش پیدا میشه و میزدندش کنار و مدام باید مراقب باشه که پاش روی پوست خربزه نره!

    دانه باشی، مرغکانت برچنند
    غنچه باشی، کودکانت بر کنند

    یعنی یکی پیدا میشه که حالت رو بگیره

    اما این حالت ایده آله و مطلوب همه نیست، چون ایمان نیست و ایمان یعنی، رسیدن عقل به کمال!

    اینجاست که یا باید سوخت و ساخت (مدارا و آسایش) یا مروت کرد و از خود گذشت (آرامش و آسایش)

    اینکه ما همیشه در تقابل نیرو ها هستیم، یعنی امری بدیهی، دلیل بر انتخاب ماست. یعنی جبر! و اینکه چقدر انرژی داشته باشیم تا به مطلوب برسیم، بر میگرده به اراده (نیروهای درونی) ما که باز هم یعنی جبر!
    اما اینکه در کدام نقطه آرام میگیریم، تقابل (تفاضل) این جبر اندر جبره، پس گمان میکنیم که اختیار داشته ایم که اینجور نیست. ما فقط زورمان نرسیده و در نقطه تعادلی، فرود میاییم. همین

    در حد وسعم بود جناب باران، ببخشید اگر ناقص یا حتی پارادوکسیکاله، چون در حال تکمیله

    (نی)

    نظر

    • Nay
      Banned
      • Aug 2014
      • 641

      #1307
      پاسخ : نبض سیاست

      در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
      باسلام

      بر جناب (نی )

      من در رواق بنده گی خودم موندم حال چگونه برای کسی نسخ سکولاری بپیچم و لاییک بخوانمش !!!!!!

      ولذا (پارانویا ) را جدی بگیریم که در مباحثه و تبادل افکار در چند قدمی ماست*
      ************************************************** ******
      راستی نی عزیز 2زاری شما هم ظاهرابا اشکال مواجه است .قدیمی ها می گفتند وقتی 2زاریت نیافتد یه نگاه بهش بنداز شاید سکه ات کچ باشد*


      بدین رواق زبرجد نوشته‌اند به زر

      که جز نکویی اهل کرم نخواهد ماند





      تا بعدی دگر بدرود که تعامل اندیشه ام آرزوست *
      در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
      باسلام

      بر جناب ( نی )

      در این دایره مینا آدمها چه زود بهم می رسند .خب شما هم که داری حرف مرشد و بزرگ مارو می زنی


      در میخانه گشاید بروی شب و روز

      که من از مسجد از مدرسه بیزار شدم

      جامه زهد و ریا کندم برتن کردم

      خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم

      تا بعدی دگر بدرود
      بالاخره دو زاری من کجه یا راست، تکلیف من رو روشن کنید لطفاً

      با سپاس

      ----------------------------------

      از شوخی گذشته، همه راه ها به رُم ختم میشه، یا قُم؟

      از یه فرانسوی بپرسی، میگه قم، اما منظورش همون رُمه! شاید هم این ره منتهی به ترکستان است! دلم اما با همین آسمون ریسمون کردن ها خوش است!

      اما مولوی یک شبهه جدی انداخته تو ذهن مدعیان و گفته



      ای قوم به حج رفته، کجایید کجایید
      معشوق همین جاست بیایید بیایید

      معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
      در بادیه سرگشته شما در چه هوایید


      گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
      هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

      ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
      یک بار از این خانه بر این بام برآیید

      آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
      از خواجه آن خانه نشانی بنمایید1

      یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
      یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید


      با این همه آن رنج شما گنج شما باد
      افسوس که بر گنج شما، پرده شمایید

      -----------------------------------

      مولوی اینجا داره با احمدی نژاد سخن میگه، و اقوام احمدی نژاد ، همونهایی که توی قٌـم ساکنند و برای خودشون، قومی درست کرده اند و نـَـخودی ها رو تو خودشون راه نمیدهند

      همونهایی که قرار بود حکومت نکنند و رییس جمهور نشوند
      همونهایی که نظراتشون درسته و بصیرت مندانه، اما مرد عملی نیست تا فرمایش ها رو به منصه ظهور برسونه

      ده بار از یک سوراخ گزیده شده اند، باز میگن ما عاقلیم

      میگن نه شرقی و نر غربی، اما بادیه به دست، در بادیه، دنبال انرژی هسته ای هستند، یکبار نیامدند از راهش وارد شوند و رو راست بگن، چه مرگشونه و چی میخوان! همه اش تو سوراخ خودشون هستند و مدام فیلـــتر و فیلـــتر، حتی یکبار روی پشت بام خانه نرفته اند تا ستاره ها رو ببینند، چون از خودشون بهتر سراغ ندارند، و به این میگن، زهد و تقوی و عجب و خود بینی

      غیب میکنند، اما
      پرستیژ اون رو ندارند که به ظهور برسونند

      پرستیژ یعنی، اونی که از نظرها غایب کرده ای، دوباره به انظار بر گردونی ... حالا یکی دوست داره منتظر بمونه کی ظاهر میشه، خودش میدونه و عقل خودش و عشق خودش و ایمان خودش و دعاگویی هاش1



      -----

      تعامل با دوستان، تقابل با دشمنان، تعاقل و تجاهلم آرزوست
      آخرین ویرایش توسط Nay؛ 2015/07/03, 15:20.

      نظر

      • H.samimi
        عضو فعال
        • Jan 2014
        • 2092

        #1308
        پاسخ : نبض سیاست

        در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
        باسلام

        بر جناب ( نی )

        در این دایره مینا آدمها چه زود بهم می رسند .خب شما هم که داری حرف مرشد وبزرگ مارو می زنی


        در میخانه گشاید بروی شب و روز

        که من از مسجد از مدرسه بیزار شدم

        جامه زهد و ریا کندم برتن کردم

        خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم

        تا بعدی دگر بدرود

        نظر

        • Nay
          Banned
          • Aug 2014
          • 641

          #1309
          پاسخ : نبض سیاست

          جناب صمیمی

          ممنون از دقت نظر شما

          همچنین دقت فرمایید



          غم ايرانِ تازي فکند بجانم شرري، لکن

          شوکراني سر کشيدم و سخره بازار شدم


          (غم دلدار فکنده است به جانم، شرری
          که به جان آمدم و شهره بازار شدم )

          -------------------------------------------------

          ایشان فرمودند، روحانیون رییس جمهور نشوند، ولی نگفته بودند که خودشون رهبر نشوند

          و آنقدر هل من مبارز طلبیدند که دست آخر مجبور شدند جام زهر بنوشند

          حالا این جام زهر با نوش چه سنخیتی داره بماند، زیرا موقع سر کشیدن جام زهر، از رضایت باطنی خبری نبود...

          یعنی یا بایدبپذیریم که در راه خدا مجاهدت میکرده اند و نه حکومت، یا جام زهر را با طیب خاطر و رضایت کامل، بخاطر درستی و پافشاری بر اعتقاداتشان و مجری بودن و نظارت کامل بر احکامشان ، می پذیرفتند. نه اینکه از نحوه بیانش، غم و اندوه فراوان جاری و ساری باشد!



          سقراط هم ادعای راستی و درستی میکرد، اما وقتی شوکران را دادند دستش، گریه و زاری نکرد، مردانه سر کشید، به سلامتی صداقت و درستی گفتار و اعتقاداتش که ثابت کرد به دیگران، آمریکا هیچ غلطی نمیواند بکند!

          نظر

          • H.samimi
            عضو فعال
            • Jan 2014
            • 2092

            #1310
            پاسخ : نبض سیاست









            شهلا آراسته
            ۱۳۹۴/۰۴/۱۱ | ۱۸:۴۶

            ژنرال مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا، روز چهارشنبه در جلسه خبری پنتاگون استراتژی ملی نظامی آمریکا را اعلام کرد.
            در این استراتژی برنامه اتمی ایران و حمایت تهران از تروریسم جهانی همچنان به عنوان نگرانی های امنیتی آمریکا و کشورهای خاورمیانه مطرح شده است.
            استراتژی جدید نظامی آمریکا، از روسیه و چین بعنوان متجاوز و تهدید کننده منافع امنیتی آمریکا نام برده و همزمان ایران و کره شمالی را در فهرست دولت هایی که نگرانی جدی آمریکا و متحدانش را موجب شده اند، قرار میدهد.
            ژنرال دمپسی نسبت به چالش های رو به افزایش تکنولوژیکی و وخیم شدن ثبات جهانی هشدار داد.
            او گفت: «از تاریخ انتشار آخرین استراتژی ملی نظامی در چهار سال پیش تا کنون، آشفتگی جهانی رو به افزایش گذاشته، و همزمان برخی از مزیت های نسبی ما فرسوده شده است.»
            خبرنگاران در جلسه خبری از اشتون کارتر، وزیر دفاع آمریکا سوال کردند در صورت شکست مذاکرات اتمی با ایران وضعیت استفاده ازگزینه نظامی علیه تاسیسات اتمی ایران و موثر بودن آن راچگونه برآورد می کند؟
            آقای کارتر در پاسخ گفت: «واقعیت های اساسی تغییری نکرده. ما کماکان اهرم های اقدام نظامی را در اختیار داریم و بدلیل اینکه رئیس جمهوری مصمم به بازداشتن ایران از دست یابی به سلاح اتمی است، از ما خواسته گزینه نظامی را حفظ کنیم.»
            وزیر دفاع آمریکا گفت «البته وزیر خارجه برای رسیدن به توافق (اتمی) کار می کند و ما تحت دستورالعمل باقی هستیم.»
            به گفته وزیر دفاع آمریکا گزینه نظامی برنامه اتمی ایران را چندین سال به عقب می راند ولی از بازسازی دوباره آن جلوگیری نمی کند.
            ژنرال دمپسی در توضیحی افزود فرضیه این نیست که ما از اقدام نظامی تنها یک بار استفاده می کنیم و بعد آنرا کنار می گذاریم. گزینه نظامی در جای خود باقی می ماند.
            ژنرال دمپسی در این جلسه گفت روسیه مکرر نشان داده که به حق حاکمیت همسایگانش احترام نمی گذارد و حاضر است برای رسیدن به اهداف خود به زور متوسل شود.
            در مورد داعش ژنرال دمپسی گفت ما با متحدان برای بازداشتن و در صورت لزوم شکست دشمنان کار می کنیم و همزمان برای ساختن و رهبری یک شبکه وسیع علیه داعش تلاش می کینم.

            نظر

            • MAGDAD2015
              عضو فعال
              • Feb 2015
              • 342

              #1311
              پاسخ : نبض سیاست

              در اصل توسط Nay پست شده است View Post
              بالاخره دو زاری من کجه یا راست، تکلیف من رو روشن کنید لطفاً
              *************************************************
              باسپاس
              ******

              از شوخی گذشته، همه راه ها به رُم ختم میشه، یا قُم؟

              از یه فرانسوی بپرسی، میگه قم، اما منظورش همون رُمه! شاید هم این ره منتهی به ترکستان است! دلم اما با همین آسمون ریسمون کردن ها خوش است!

              اما مولوی یک شبهه جدی انداخته تو ذهن مدعیان و گفته



              ای قوم به حج رفته، کجایید کجایید
              معشوق همین جاست بیایید بیایید

              معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار
              در بادیه سرگشته شما در چه هوایید


              گر صورت بی‌صورت معشوق ببینید
              هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید

              ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
              یک بار از این خانه بر این بام برآیید

              آن خانه لطیفست نشان‌هاش بگفتید
              از خواجه آن خانه نشانی بنمایید1

              یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید
              یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید


              با این همه آن رنج شما گنج شما باد
              افسوس که بر گنج شما، پرده شمایید

              -----------------------------------

              مولوی اینجا داره با احمدی نژاد سخن میگه، و اقوام احمدی نژاد ، همونهایی که توی قٌـم ساکنند و برای خودشون، قومی درست کرده اند و نـَـخودی ها رو تو خودشون راه نمیدهند

              همونهایی که قرار بود حکومت نکنند و رییس جمهور نشوند
              همونهایی که نظراتشون درسته و بصیرت مندانه، اما مرد عملی نیست تا فرمایش ها رو به منصه ظهور برسونه

              ده بار از یک سوراخ گزیده شده اند، باز میگن ما عاقلیم

              میگن نه شرقی و نر غربی، اما بادیه به دست، در بادیه، دنبال انرژی هسته ای هستند، یکبار نیامدند از راهش وارد شوند و رو راست بگن، چه مرگشونه و چی میخوان! همه اش تو سوراخ خودشون هستند و مدام فیلـــتر و فیلـــتر، حتی یکبار روی پشت بام خانه نرفته اند تا ستاره ها رو ببینند، چون از خودشون بهتر سراغ ندارند، و به این میگن، زهد و تقوی و عجب و خود بینی

              غیب میکنند، اما
              پرستیژ اون رو ندارند که به ظهور برسونند

              پرستیژ یعنی، اونی که از نظرها غایب کرده ای، دوباره به انظار بر گردونی ... حالا یکی دوست داره منتظر بمونه کی ظاهر میشه، خودش میدونه و عقل خودش و عشق خودش و ایمان خودش و دعاگویی هاش1



              -----

              تعامل با دوستان، تقابل با دشمنان، تعاقل و تجاهلم آرزوست

              باسلام

              جناب نی گرامی

              بنظر 2زاری شما مقداری نا حدودی کچ باشد چرا ؟

              در دو نگارش متضاد به فاصله دو روز*
              در یکجا می فرماید*

              با دوستان مروت با دشمنان مدارا
              ************************
              و در نوشته دیگر

              تعامل با دوستان تقابل با دشمنان
              *************************
              این دو اندیشه و باور چه سنخیتی با هم دارند
              این پریشان نویسی از چه روی و چه مصلحتی در نگارش شما هوایدست

              ولذا جنابعالی که گفتار گذشته بزرگان را با اقتضائ زمان و عمل آینده ایشان مرتبط ساخته و به سخریه می گیرد

              آیا به سخنان متضاد خود در فاصله یک آفتاب و مهتاب لب خندی خواهید زد*

              تا بعدی دگر بدرود *

              نظر

              • Nay
                Banned
                • Aug 2014
                • 641

                #1312
                پاسخ : نبض سیاست

                در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
                باسلام

                جناب نی گرامی

                بنظر 2زاری شما مقداری نا حدودی کچ باشد چرا ؟

                در دو نگارش متضاد به فاصله دو روز*
                در یکجا می فرماید*

                با دوستان مروت با دشمنان مدارا
                ************************
                و در نوشته دیگر

                تعامل با دوستان تقابل با دشمنان
                *************************
                این دو اندیشه و باور چه سنخیتی با هم دارند
                این پریشان نویسی از چه روی و چه مصلحتی در نگارش شما هوایدست

                ولذا جنابعالی که گفتار گذشته بزرگان را با اقتضائ زمان و عمل آینده ایشان مرتبط ساخته و به سخریه می گیرد

                آیا به سخنان متضاد خود در فاصله یک آفتاب و مهتاب لب خندی خواهید زد*

                تا بعدی دگر بدرود *
                شما هم به زور میخواهید 2 زاری بندازید توی تلفن کارتی

                اون نظر حافظه و نظر من قدری متفاوته با حافظ، ضمن احترام به نظر بزرگان، بنده همانطور که با قاطعیت خدمتتان عرض کردم، فلسفه و مکتب اعتقادی خودم رو دارم و برام نقطه نظرات مخالف، اهمیتی نداره، علی الخصوص ایدئولوژی دینی

                این رو هم ذکر کردم:

                حافظ تو دوره ای میزیسته که احتمالاً بزرگترین خشونت زندگیش، عرعر 70 دسی بلی خران بوده، رشته افکارش رو پاره میکرده، اینه که دم از مدارا و تحمل میزده، اگر امروزه با این همه ناهنجاری و دروغ و دغل که واعظان بر محراب و منبر میکنند و داور را شرمنده خود از این همه بی عدالتی، احتمالاً ابیات مستثنی ها اضافه میکرد و از کوبیدن سر خصم به سنگ خارا هم، آپشن میداد
                وقتی میشه با یک ترفند، یک راه حل، یک تدبیر، یک فتوی، شر مزاحم را برای همیشه کم کرد، چرا تحمل و مدارا؟

                مدارا مال وقتیه که هزینه تقابل، به تحمل، بچربه! مثل مدارا با فتنه 88. اما کیه که ندونه، به خون سرانشون تشنه اند و دارند بحران را اداره میکنند!

                مثلا شاید مثل حسین بازجو، اینجوری میگفته:

                آسایش دو گیتی، تفسیر این سه جمله ست
                با دوستان مروت، با دشمنان دو کارا

                گر قدرتت بچربد، بر سنگ زنی سر خصم
                یا ناتوانی، تدلیس، هست باید و مدارا


                اصولاً با دشمن، مروت محلی از اعراب نداره

                یا امام حسنی برخورد میکنی، یا امام حسینی
                اگه کارت راه افتاد؛ میشی بصیر، اگر نه، میشی شهید


                خلاصه؛ هر چی ما بگیم

                یا دو زاری میافته، یا با چکش باید صافش کرد، اگه دوزاری خور باشه تازه!

                پس همیشه 3 حالت وجود داره

                1- ما بصیریم
                2- اونا ظالمند

                نظر

                • MAGDAD2015
                  عضو فعال
                  • Feb 2015
                  • 342

                  #1313
                  پاسخ : نبض سیاست

                  در اصل توسط Nay پست شده است View Post
                  شما هم به زور میخواهید 2 زاری بندازید توی تلفن کارتی
                  ***********************************************

                  اون نظر حافظه و نظر من قدری متفاوته با حافظ، ضمن احترام به نظر بزرگان، بنده همانطور که با قاطعیت خدمتتان عرض کردم، فلسفه و مکتب اعتقادی خودم رو دارم و برام نقطه نظرات مخالف، اهمیتی
                  ************************
                  نداره، علی الخصوص ایدئولوژی دینی
                  **************************

                  این رو هم ذکر کردم:

                  وقتی میشه با یک ترفند، یک راه حل، یک تدبیر، یک فتوی، شر مزاحم را برای همیشه کم کرد، چرا تحمل و مدارا؟

                  مدارا مال وقتیه که هزینه تقابل، به تحمل، بچربه! مثل مدارا با فتنه 88. اما کیه که ندونه، به خون سرانشون تشنه اند و دارند بحران را اداره میکنند!

                  مثلا شاید مثل حسین بازجو، اینجوری میگفته:

                  آسایش دو گیتی، تفسیر این سه جمله ست
                  با دوستان مروت، با دشمنان دو کارا

                  گر قدرتت بچربد، بر سنگ زنی سر خصم
                  یا ناتوانی، تدلیس، هست باید و مدارا


                  اصولاً با دشمن، مروت محلی از اعراب نداره

                  یا امام حسنی برخورد میکنی، یا امام حسینی
                  اگه کارت راه افتاد؛ میشی بصیر، اگر نه، میشی شهید


                  خلاصه؛ هر چی ما بگیم

                  یا دو زاری میافته، یا با چکش باید صافش کرد، اگه دوزاری خور باشه تازه!

                  پس همیشه 3 حالت وجود داره
                  ************************

                  1- ما بصیریم
                  **********
                  2- اونا ظالمند
                  **********


                  باسلامی دگر باره به جناب (نی)

                  نی عزیز زور کجا بود *در جای که شما میفرماید نظر گرامیتان با حضرت حافظ تفاوت داره *دیگه امثال بنده عددی نیستم که بخواهیم

                  اسائه ادب نمود چیزی را به زور بشما تحمیل نمایم *

                  ولذا بنظر می رسد می بایست نوده گان بقراط و سقراط و افلاطون را جسته و در جلو پای شما بخط کرد تا شاید در مباحثه باایشان *حضرت کلامی را
                  را برتابید (البته شاید)

                  توضیحا (نی) عزیز و مستعد در (ظن و افکار خودی)مرحمت نموده *

                  چون از (3حالت وجود دارد فقط به 2 نکات اشاره نمودید) *درصورت امکان نکته سوم را نیز بیان فرماید *که هم شیفتگان نگارش تان از خماری درآیند*

                  و هم مفلسینی مانند بنده از توهم پریشان گویی شما *

                  ضمنا شما چند ساعت پیش فرمودید که سکولار و لاییک نیستید .الان هنوز آفتاب ومهتابی از آن سخنان شما نگذشته میفرماید برام نقطه
                  *****************
                  نظرات مخالف اهمیتی نداره علی الخصوص ایدئولوژی دینی . ولذا نی عزیز (بگو با که دوستی تا مفلسین بگویند تو کیستی)
                  **********************

                  تا بعدی دگر بدرود

                  نظر

                  • Nay
                    Banned
                    • Aug 2014
                    • 641

                    #1314
                    پاسخ : نبض سیاست

                    در اصل توسط MAGDAD2015 پست شده است View Post
                    **********


                    باسلامی دگر باره به جناب (نی)

                    نی عزیز زور کجا بود *در جای که شما میفرماید نظر گرامیتان با حضرت حافظ تفاوت داره *دیگه امثال بنده عددی نیستم که بخواهیم

                    اسائه ادب نمود چیزی را به زور بشما تحمیل نمایم *

                    ولذا بنظر می رسد می بایست نوده گان بقراط و سقراط و افلاطون را جسته و در جلو پای شما بخط کرد تا شاید در مباحثه باایشان *حضرت کلامی را
                    را برتابید (البته شاید)

                    توضیحا (نی) عزیز و مستعد در (ظن و افکار خودی)مرحمت نموده *

                    چون از (3حالت وجود دارد فقط به 2 نکات اشاره نمودید) *درصورت امکان نکته سوم را نیز بیان فرماید *که هم شیفتگان نگارش تان از خماری درآیند*

                    و هم مفلسینی مانند بنده از توهم پریشان گویی شما *

                    ضمنا شما چند ساعت پیش فرمودید که سکولار و لاییک نیستید .الان هنوز آفتاب ومهتابی از آن سخنان شما نگذشته میفرماید برام نقطه
                    *****************
                    نظرات مخالف اهمیتی نداره علی الخصوص ایدئولوژی دینی . ولذا نی عزیز (بگو با که دوستی تا مفلسین بگویند تو کیستی)
                    **********************

                    تا بعدی دگر بدرود
                    با دشمنان از رازهای نهان سخن نتوان گفت

                    آنکس که نداند و نداند که نداند
                    خود در خماری تا ابد الدهر بماند

                    نظر

                    • نجاT...
                      عضو فعال
                      • Dec 2013
                      • 2639

                      #1315
                      پاسخ : نبض سیاست

                      داعش 3 راکت به خاک اسرائیل پرتاپ کرد...
                      انتقال ثروت از كوتاه مدتي ها به بلند مدت ها !

                      نظر

                      • negarminavi
                        عضو فعال
                        • May 2013
                        • 35714

                        #1316
                        پاسخ : نبض سیاست

                        در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                        گزارش سانسور شده میدان 72 از پشت پرده دکل گمشده؛
                        چپ، راست، کارگزار همه بر سر سفره دکل؟!

                        وقتی زنگنه از گم شدن دکل نفتی سخن می گوید مثل این است که بگوید ساختمان وزارت نفتمان گم شده است! با این موضوع هم کار نداریم که گویا اصلا گم شدنی در کار نبوده و شرکتی که این دکل را خریداری کرده است، تحویل نگرفته است.

                        میدان 72/ تصویر زیر یک دکل نفتی است، کاری با این حقیقت نداریم که اساسا دکل نفتی گم شدنی نیست و وقتی زنگنه از گم شدن دکل نفتی سخن می گوید مثل این است که بگوید ساختمان وزارت نفتمان گم شده است! با این موضوع هم کار نداریم که گویا اصلا گم شدنی در کار نبوده و شرکتی که این دکل را خریداری کرده است، تحویل نگرفته است. حتی با اینکه چرا زنگنه بعد از یکسال مجددا قضیه این دکل را مطرح کرده است و گویی کشف جدیدی داشته، کاری نداریم! اما چند نکته در مورد شرکتی که قرار بود این دکل را خریداری کند هست که عمق اشتراک منافع موجود درپس پرده ی جریان های به ظاهر متقابل سیاسی را نشان می دهد!

                        شرکت تاسیسات دریایی

                        جالب است بدانید ریاست هیئت مدیره این شرکت در گذشته با مهدی هاشمی بوده است! قضیه وقتی جذابتر می شود که بدانیم مدیر عامل این شرکت، مسعود سلطانپور بوده است. اما مسعود سلطانپور کیست؟!

                        به یاد داریم که آبان ماه سال گذشته که پرونده کرسنت بسیار داغ بود، دنبال مناظره ای در یکی از دانشگاه ها بودیم بر سر اینکه حقیقت قضیه کرسنت چیست؟ از جناح مخالف اقای زنگنه آنروزها علاوه بر آقای میرکاظمی که به صورت جدی پیگیری روشن شدن قضیه بود، آقای “ع.ز” نماینده مدعی عدالتخواهی! هر از گاهی سرصداهایی می کرد! ابتدا با اقای میرکاظمی تماس گرفتیم، ایشان وقت نداشتند و سرانجام آقای ” ع.ز “از حضور در مناظره استقبال کردند. از جناح مدافع عملکرد اقای زنگنه در قرارداد کرسنت هم باید کسی می آمد، تقریبا تمام معاونان حال و وقت آقای زنگنه به غیر از همین آقای سلطانپور که از معاونین آقای زنگنه بود، هیچ کسی قبول نکرد که از این قراداد دفاع کند.

                        اما ایشان وقتی فهمید طرف مناظره “ع.ز” است با بهانه هایی واقعا بی مورد گفت با ایشان مناظره نمی کند! جالب است بدانید که آقای “ع.ز” هم وقتی فهمید که طرف مناظره سلطانپور است گفت با ایشان مناظره نمی کنم! بعدها فهمیدیم که بله هر دوی رفقا در جمعیت ایثارگران، یکی از تشکل های سیاسی اصولگرایان ارتباطاتی با هم دارند.

                        رمز آلود بودن داستان زمانی عیان تر میشود که بدانید مسعود سلطانپور، از هیئت امنا گروهک ” ا.ح” هم می باشد! حالا شاید مشخص شود که چرا هر وقت آن پیرمرد محترم و بازنشسته! نیاز به حاشیه سازی و منحرف شدن اذهان دارند سر و کله این گروه پیدا می شود. جالب است بدانید که این گروه شاید به هیچ مسئله ای که اولویت اول و پاشنه آشیل آن پیرمرد محترم و بازنشسته! بوده تا به حال گیر نداده اند.

                        نقش پسر وزیر اصلاحات در گم شدن دکل تفتی

                        رضا مصطفوی طباطبایی و محمد مهاجرانی – فرزند عطا الله مهاجرانی از مالکین شرکت سپنتا اینترنشنال با یکی از مدیران شرکت نفت و گاز پارس، موضوع دکل مورد نظر را مطرح می کنند که حاضرند آن را برای تاسیسات دریایی خریداری کنند. مدیر مذکور بدون اطلاع از ماهیت این دو دلال نفتی، به شرکت تاسیسات دریایی توصیه می کند که برای عقب نماندن از برنامه حفاری فاز ۱۴ بررسی و خرید این دکل را در دستور کار قرار دهند. به بیان روشن تر، این دو دلال نفتی به جای ارائه این پیشنهاد به پیمانکار حفاری، به سراغ کارفرما رفته و وی را مجاب کردند که به تاسیسات توصیه شود تا ایده این موضوع را بررسی کند.

                        با توجه به اطلاعات واصله از فروشنده اصلی شرکت GSP، آقای (س.ه) یکی از اقوام نزدیک به رضا مصطفوی طباطبایی به عنوان طرف مذاکره کننده از سوی این دلال نفتی به عنوان پوشش به مذاکره با مالکین دکل و مسولان تاسیسات دریایی می نشیند. باتوجه به موضع گابریل کومانسکو مدیرعامل شرکت رومانیایی GSP مبنی بر مشکلات این شرکت برای دور زدن تحریم ها و معامله با ایران، دلال معروف با مطرح نمودن شرکت DEAN، عمر کامل السواده اردنی را به عنوان همه کاره این شرکت به جلو می اندازد.

                        با پرداخت قسط اول، اقساط دوم و سوم نیز واریز شد اما خبری از دکل نبود؛ عمر کامل السواده، شرکت DEAN و رضا طباطبایی به یکباره ناپدید شدند و به گروهی که از ایران برای بازدید از دکل عازم ترکیه شده بودند نیز اجازه ورود به سایت داده نمی شد!

                        با پرداخت ۸۷ میلیون دلار به حساب این شرکت در چهار قسط، طباطبایی و DEAN اعلام می کنند که پرونده در خصوص پیش پرداخت در دادگاه مطرح است ولی هیچگونه آمار و اطلاعات رسمی ارائه نمی دهند.

                        بعدها نیز گفته شد ۸۷ میلیون دلار بعلت تحریم توسط پلیس امارات بلوکه شده است و زمانی همه چیز عیان شد که پول ها با مدیریت دلال فراری و کارگزاری عمر برای طباطبایی جا به جا و سرمایه گذاری می شود. مسئولین DEAN متواری شده و طباطبایی شایعه می کند که عمر و DEAN را نمی شناسد. طباطبایی یکی از قماربازان قهار کازینوها بوده و در ماجرای پرونده کرسنت دارای پیشینه جالبی است.

                        به بیان ساده تر، دلال های نفتی با زیرکی هرچه تمام، ایرانی ها را پله به پله راهبری کرده و آن ها را به نقطه رساندند که مجبور شوند به همه خواسته آن ها تن دهند. با تغییر دولت نیز مسولان شرکت تاسیسات دریایی و سایر مدیران نفتی نیز حاضر به پاسخگویی در این باره نیستند و مشخص نیست تکلیف دکل ۸۷ میلیون دلاری چه خواهد شد؟!

                        درباره شرکت تأسیسات دریایی

                        رئیس کمیسیون انرژی مجلس از طرح تحقیق و تفحص از شرکت تاسیسات دریایی از ابتدای تاسیس تا کنون خبر داد.

                        این گزارش حاکی است، مواردی چون تعیین تکلیف دکل 78 میلیون دلاری این شرکت، عملکرد شرکت‌هایی که با پول این شرکت و به نام بخش خصوصی تشکیل شده‌ و از این شرکت پروژه دریافت کرده‌اند، دکل دیگری که سال‌ها پیش خریداری شده اما به دلیل مشکلات متعدد سال‌هاست که در بندر شارجه مانده و اساسا در کشور مورد استفاده قرار نگرفته است و موارد مربوط به خرید اقلام و تجهیزات مربوط به کار در پارس جنوبی از جمله ابهاماتی هستند که نمایندگان مجلس را برای تحقیق و تفحص از این شرکت از ابتدای تشکیل آن ترغیب کرده است.

                        مدیران عامل این شرکت به ترتیب مهدی هاشمی رفسنجانی، مسعود سلطانپور و علی طاهری مطلق بوده‌اند که در فروردین ماه امسال غلامرضا منوچهری، مدیرعامل سابق پتروپارس جایگزین طاهری مطلق در شرکت تاسیسات دریایی شد.

                        لازم به ذکر است میدان 72 آمادگی شنیدن توضیحات جهت شفاف تر شدن موضوع را داشته و پیگیر این مساله می باشد.

                        http://72sq.com/62343/%DA%86%D9%BE%D...A9%D9%84%D8%9F
                        در اصل توسط mjtb پست شده است View Post

                        دکلیات



                        از خانه زنبور عسل میدزدید
                        مو را ز سر فرد کچل میدزدید
                        چون چاه دگر ز بیخ و بن نفت نداشت
                        در دولت
                        محمود دکل میدزدید
                        (هاله نور)

                        مو از سر بی موی کچل دزدیدند
                        با نام خدا، کوه و کتل دزدیدند
                        در پاک ترین دولت طول تاریخ
                        محمود و برادران دکل دزدیدند

                        (استاد مرتضی کیوان هاشمی)

                        دزدان دغل، بغل بغل میدزدند
                        از گله ی اشتران جمل میدزدند
                        چون ارزش پولمان تنزل کرده
                        این بار
                        برادران دکل میدزدند

                        (خلیل جوادی)

                        خوب این ماجرای دکل هم مثل ماجرای رحیمی برای سیاسیون شد تف سر بالا به قول قدیمی ها !

                        دکل را شرکت خصوصی مهدی هاشمی و دوستانش خریده !

                        دلالی خریدش را پسر مهاجرانی وزیر فراری دولت خاتمی کرده !

                        بعد تیتر می زنند که : "یک دکل در دولت احمدی نژاد گم شد" !

                        جالبتر افرادی هستند که با این خبرها مدیریت می شوند ! کلی گزارش نوشتند و طنز و شعر و ... بعد معلوم شد که این هم زیر سر خودشان بوده است !

                        قطعا این دروغ ها در آینده بی تاثیر نخواهد بود ! و البته اجر و پاداش این دروغ پردازان محفوظ است هم در این دنیا هم در آن دنیا !

                        صد البته شاعرانی هم که به دروغ شعر می گویند و طنز می سازند بی بهره نخواهند ماند !



                        از خانه زنبور عسل میدزدید
                        مو را ز سر فرد کچل میدزدید
                        چون راه دگر به شرکت نفت نداشت
                        مهدی هاشمی اینبار دکل میدزدید

                        مو از سر بی موی کچل دزدیدند
                        با نام خدا، کوه و کتل دزدیدند
                        آقازاده های دولت اصلاحات
                        همراه شدند و یک دکل دزدیدند

                        دزدان دغل، بغل بغل میدزدند
                        از گله ی اشتران جمل میدزدند
                        چون ارزش پسته شان تنزل کرده
                        با زینت خاتمی دکل میدزدند

                        نظر

                        • ahmoeini
                          عضو فعال
                          • Jan 2011
                          • 2562

                          #1317
                          پاسخ : نبض سیاست

                          روحانی: احمدی نژاد گفت پول آژانس را من حساب می کنم!
                          آقای احمدی‌نژاد گفت: هزینه‌های آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمی‌دانم. مثلاً چند صد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت می‌کنیم.

                          به گزارش باشگاه خبرنگاران، "حسن روحانی" در کتاب خاطرات خود درباره پرونده هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و دغدغه رییس جمهور سابق در روزهای اول شروع به‌کار خود برای خریدن کل آژانس انرژی اتمی، می‌نویسد: در تاریخ 18/5/1384 قرار بود در آژانس، جلسه اضطراری شورای حکام تشکیل شود؛ آقای احمدی‌نژاد دو روز قبل از آن (16/5/1384) به من زنگ زدند و خواستند ملاقاتی با هم داشته باشیم و لذا به ریاست جمهوری رفتم.

                          در آن ملاقات بحث ما عمدتاً پیرامون مسئله هسته‌ای و اجلاس آتی شورای حکام بود. ایشان گفتند چرا آژانس می‌خواهد جلسه فوق‌العاده تشکیل دهد؟ گفتم می‌خواهند مسئله راه‌اندازی اصفهان را بررسی کنند. گفتند آژانس حق ندارد چنین کاری بکند، چون ما کار خلافی نکرده‌ایم، خوب است با البرادعی تلفنی صحبت کنید. گفتم این‌طور نیست که مدیرکل همه‌کاره باشد، اعضای شورای حکام آژانس، سفرای 35 کشور هستند که بر اساس گزارش مدیرکل تصمیم می‌گیرند. بعد بحث شد که آژانس تحت نفوذ غرب است. پرسیدند چرا آژانس تحت نفوذ آن‌هاست؟ گفتم برای اینکه هم بیشتر بودجه آژانس را آن‌ها می‌دهند و هم بر اکثر کشورهای عضو نفوذ دارند.

                          [آقای احمدی‌نژاد] گفت: هزینه‌های آژانس در سال چقدر است؟ گفتم نمی‌دانم. مثلاً چند صد میلیون دلار. گفتند شما همین حالا به البرادعی زنگ بزنید و بگویید ما کل مخارج آژانس را پرداخت می‌کنیم. گفتم اولاً آژانس نمی‌تواند بپذیرد، چون برای مخارج آژانس و بودجه آن، مقرراتی وجود دارد و ثانیاً ما همچنین اختیاری نداریم، چون اگر به‌جایی بخواهیم کمک بلاعوض کنیم، مجلس باید تصویب کند. [آقای احمدی‌نژاد] گفتند: من به شما می‌گویم، شما چه‌کار دارید! گفتم روش کاری من این‌طور نیست و من چنین کاری نمی‌کنم. اگر اصرار دارید، خودتان با البرادعی صحبت کنید.

                          در ادامه گفتم شما من را خواستید تا به من چنین توصیه‌ای بکنید یا مسائل مربوط به هسته‌ای را از من بپرسید؟! گفتند من نظرم را به شما می‌گویم. گفتم من فکر کردم من را خواسته‌اید تا به شما مشورت بدهم. اگر می‌خواهید چنین دستوراتی را بدون مشورت و تصویب در جلسه سران بدهید، خوب است زودتر، دبیر جدیدی را منصوب کنید و این دستورات را به او بدهید و با او خداحافظی کردم.

                          نظر

                          • ahmoeini
                            عضو فعال
                            • Jan 2011
                            • 2562

                            #1318
                            پاسخ : نبض سیاست

                            مذاکره کننده ارشد آمریکا در دوران احمدی نژاد:
                            مذاکرات زمان جلیلی به شنیدن نطق درباره تاریخ اسلام و ایران می گذشت/ حسابی تاریخ آموختیم

                            هم مذاکره کنندگان امریکایی و هم مذاکره کنندگان ایرانی با مخالفت های داخلی قابل توجهی مواجهند، برخی از این منتقدان با هر توافقی مخالف هستند.
                            مذاکره کننده ارشد آمریکا در دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد اظهار کرد که بخش اعظمی از زمان مذاکرات 1+5 و سعید جلیلی رئیس سابق تیم مذاکره کننده هسته ای به بیان نطق و تاریخ اسلام می گذشته و به همین دلیل مذاکرات پیشرفت نداشته است.

                            به گزارش عصرایران، رابرت جی اینهورن مصاحبه ای با هفته نامه طلوع صبح داشته که مشروح آن را در ادامه می خوانید:

                            پس از بیانیه لوزان، برخی از تحلیلگران ایرانی و امریکایی عنوان کردند که شانس دستیابی به توافق بیش از پنجاه درصد است، از نظر شما چقدر تا یک توافق خوب و پایدار فاصله داریم؟

                            پیشرفت های بسیاری در راستای یک توافق خوب و پایدار حاصل شده است، اما موفقیت دور از این است که بگوییم تضمین شده است. سخنان ایرانیها در مغایرت است با آنچه مذاکره کنندگان توافق کرده بودند! تا زمانیکه ایران به نقاط توافق پیشین بازنگردد و انعطاف پذیری معقولانه در مورد مسائل حل نشده باقی مانده در لوزان نشان ندهد، امید کمی برای یک توافق جامع وجود دارد.

                            اخیرا آقای کری اعلام کردند که جهان از ماهیت فعالیت هسته ای گذشته ایران آگاه است و مذاکرات کنندگان برای اجبار تهران به اشکار ساختن فعالیت های سابقش اصراری ندارد. باتوجه به این سخن، آیا فکر می کنید که مسئله ی «پی ام دی» حل شده است؟ اگر نه، چه راه حلی باتوجه به اینکه هیچ یک از طرفین حاضر به مصالحه در این مورد نیستند، وجود دارد؟

                            مسئله ی «پی ام دی» هنوز مسلما حل نشده است. وزیر خارجه کری روشن ساخت که آمریکا بر روی اذعان کامل ایران در مورد فعالیت های گذشته ی خود در رابطه با توسعه تسلیحات هسته ای اصرار نمی کند. اما واشنگتن معتقد است که این ضروری است که ایران نسبت به تاکنون باز تر باشد، از جمله در ماجرای اجازه به آژانس برای مصاحبه با دانشمندان ایرانی و بازدید از برخی محل های معین. در گذشته، مسئولان ایرانی گفته اند که ایران اماده است که تا جای ممکن شفاف عمل کند تا نگرانی های جامعه بین المللی از بین رود. اما اخیرا ایرانی ها به نظر از این قول خود برای شفاف بودن گامی به عقب گذاشته اند!

                            اخیرا برخی از رسانه های ایران مدعی شدند که در طول دوره ی سعید جلیلی در مذاکرات هسته ای، لیستی برای مصاحبه با مسئولان ایرانی به او داده شده است، ایا این حقیقت دارد؟

                            من در این مورد بی اطلاع هستم.

                            تفاوت بین روش مذاکره اقای ظریف و اقای جلیلی در چیست؟ برای مثال برخی می گویند که اقای جلیلی در طول مذاکرات، در مورد تاریخ اسلام سخنرانی می کرده است، ایا این حقیقت دارد؟

                            ما در بسیاری از ساعاتی که به سخنرانی های اقای جلیلی گوش می دادیم، بسیار در مورد تاریخ ایران و گله های ایران یاد گرفتیم. متاسفانه پیشرفت های کمی در مذاکرات آن دوره ایجاد شد. از تابستان سال 2013، مذاکرات به شکلی بسیار جدی تر و حرفه ای تر ادامه پیدا کرده و زمان بسیار کمی روی ایراد نطق صرف شده و اکثر زمان بر روی نشست های کاری حرفه ای و غیررسمی صرف شده است.

                            جلیلی در مذاکرات، نطق می کرد و «تاریخ اسلام و ایران» می گفت، حسابی تاریخ آموختیم

                            در پی حملات تندی که به اقای ظریف پس از پیاده روی با اقای کری انجام شد، برخی از رسانه های ایرانی ادعا کردند که آقای جلیلی نیز با نیکولاس برنز پیاده روی کرده است، ایا این صحت دارد؟

                            من در آن زمان در دولت امریکا خدمت نمی کردم و اطلاعاتی در مورد این ادعا ندارم.

                            یک هفته پیش، آقای جواد لاریجانی دیپلمات سابق ایرانی عنوان کرد که مذاکرات ممکن است چهار ماه دیگر تمدید شود، به نظر شما توافق تا سی ام ژوئن امکان پذیر است و ایا از نگاه شما تمدید مذاکرات، مجددا اتفاق می افتد؟

                            مذاکرات تا سی ام ژوئن به نتیجه نمی رسد، تمام طرف ها در مذاکرات این مسئله را علنا گفته اند. سئوال اکنون این است که انها چه مقدار زمان بیشتر نیاز دارند. چند هفته؟ چند ماه؟ نظر من این است که آنها تا انجایی که نیاز دارند تا به یک توافق پایدار و درست برسند، باید زمان بگذارند.

                            در ایران، برخی از سیاسیون و نمایندگان مجلس به اقای ظریف با عنوان اینکه از خطوط قرمز عبور کرده اید، حمله می کنند، در آمریکا نیز مخالفان تندی بر سر راه مذاکرات وجود دارد که بسیار پرسروصدا هستند، ارزیابی شما از این انتقادات چیست؟

                            هم مذاکره کنندگان امریکایی و هم مذاکره کنندگان ایرانی با مخالفت های داخلی قابل توجهی مواجهند، برخی از این منتقدان با هر توافقی مخالف هستند. برخی دیگر خواستار توافق هستند اما به دنبال مفاد با صرفه تر هستند. با تصویب لایحه کورکر- کاردین که به کنگره اجازه بازبینی هر نوع توافقی را می دهد، کنگره امریکا می تواند سعی در جلوگیری از اجرای توافق توسط پرزیدنت اوباما کند. اما اعضای کنگره نیازمند دو سوم آرا برای متوقف ساختن توافق هستند و مخالفان مسلما چنین ارایی را نخواهند بدست آورد. بنابراین پرزیدنت اوباما قادر خواهد بود که هر گونه توافقی که معقتد است در جهت منافع امریکا است را به نتیجه رسانده و پیاده کند. من معتقدم که مانع اصلی داخلی برای یک توافق در طرف ایرانی است!! اگر توافقی حاصل شود، ایران باید تصمیم بگیرد که خواهان یک توافق است و اماده ی تصمیم گیری های سخت است تا به آن دست یابد و سپس قادر خواهد بود که منتقدان ایرانی را نیز با این توافق همراه کند.

                            رسانه های غربی معتقدند اگر توافق هسته ای حاصل شود، روابط ایران و امریکا نیز دچار تغییر می شود. نظرتان در این مورد چیست؟

                            گام بعدی اطمینان حاصل کردن از پیاده سازی و اجرای منظم توافق است. اگر بلافاصله مسائلی در مورد اجرا و و برآوردن تعهدات بوجود آید، توافق به جای آنکه روابط ایران و آمریکا را خوب کند، می تواند خراب تر کند. بسیاری امیدوارند که یک توافق هسته ای به بهبود بنبایی روابط دوجانبه منجر خواهد شد، اما باتوجه به سطح فعلی از بی اعتمادی، چنین بهبود رابطه ای زمان معینی را خواهد گرفت و باید در این رابطه محتاطانه و قدم به قدم حرکت کرد.

                            باتوجه به اقدامات خشمگینانه مذاکره کنندگان فرانسوی پیش از توافق ژنو، به نظر شما، آیا مسئولان فراسنوی همچنان نگرای توافق ایران و امریکا پشت درهای بسته هستند؟ و فکر می کنید مواضع سرسختانه انها واقعی است یا صرفا نمایشی برنامه ریزی شده برای جذب پول های نفتی کشورهای عرب منطقه خلیج فارس است؟

                            استاندارهای فرانسوی ها برای یک توافق موثر در سطح اعلایی قرار دارد و کمک های آنها به مذاکرات مثبت بوده است. با این حال، معتقد نیستم که آنها در راه توافقی که مورد حمایت امریکا، ایران و دیگر طرف ها است، خواهند ایستاد.

                            برخی از کاندیداهای جمهوریخواه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا می گویند که انها به محض پیروزی در انتخابات، توافق هسته ای با ایران را پاره می کنند، ارزیابی شما از این سخنان چیست؟

                            در طول کمپین این افراد برای نامزدی ریاست جمهوری، ما می توانیم انتظار داشته باشیم که کاندیداها نظرات به شدت منفی در مورد مذاکرات هسته ای ابراز کنند. اگر هر یک از انها رئیس جمهور شوند، فضا متفاوت می شود. اینکه یک رئیس جمهور جمهوریخواه توافق را حفظ خواهد کرد یا نه به طور قابل توجهی بستگی به آن دارد که این توافق چقدر خوب عملی شود. اگر توافق به شکلی منظم با ادای تعهدات تمام طرفین همراه باشد، رئیس جمهور به احتمال زیاد مایل خواهد بود که آن را ادامه دهد.

                            نظر

                            • rio
                              عضو عادی
                              • Mar 2015
                              • 175

                              #1319
                              پاسخ : نبض سیاست

                              [QUOTE=B A R A N;621181] ریوی عزیز درود
                              ....
                              به هر روی، سوال و شگفتی ام از اینجاست که شما با توجه به اینکه با مفاهیم روانشناسی آشنا و مانوس هستید مثله همین پست امروزتان ،که نشاندهنده ی اینست که میدانید شخصیت آدمی ثابت است و غیر قابل تغییر(همون شخصیتی که صفحه اش تا 7 سالگی بسته میشود و بندرت قابل اصلاح است) ....(اخیرا حتی مبحث شخصیت ژنتیکی در حال بررسی است که میگوید بعضی خصوصیات شخصیتی آدمی بصورت ژنتیکی به فرد انتقال می یابد و فرد در بود و نبود این رفتار هیچ نقشی ایفا نمی کند) اما با این حال باز اصرار عجیبی بر تغییر فکر و رویکرد دیگران دارید.

                              -------------------------

                              محمد
                              نوشته در جواب باران :


                              "، لازم دیدم مطالبی را مطرح کنم. (با توجه به مطالعات 20 ساله تئوری و عملی ام در حوزه روان شناسی و به خصوص در زمینه تغییر):
                              - چون می دانم که اهل تفکر هستید سوال می کنم: به نظر شما اگر تغییر آدم و شخصیت ممکن نبود، پس این همه مباحث روان شناسی در زمینه تغییر برای چه است؟! این همه تئوری های مختلف؟!
                              اگر قرار باشد که همه قضیه تا 7 سالگی بسته شده و دیگر هیچ چیز قابل تغییر نباشد واقعا این همه مشاوره و روان درمانی برای چه است؟!
                              تجربه خودم را می گویم: تغییر واقعا سخت است. انسان باید یک خانه تکانی اساسی در خود انجام بدهد. این واقعا مشکل است. لحظاتی می رسد که آدم از همه چیز زده می شود، اما غیرممکن نیست به خصوص اگر سیستماتیک و به صورت تدریجی باشد.

                              - بحث انتقال خصوصیات از طریق ژن، بحث جدیدی نیست. بله رفتار و خصوصیات انتقال می یابد و اتفاقا در بعضی کتابهای تغییر این را به عنوان یک انگیزه مطرح کنند که اگر شما تغییر کنید بعدا فرزندانتان احتمالا اینها را به صورت ذاتی خواهند داشت. بستگی دارد که استاد این کار که باشد و متد کار چه متدی باشد.

                              - اینکه کسی اصرار در تغییر فکر دیگران داشته باشد واقعا کار عبثی است؟! آدمی اگر بتواند خودش را تغییر دهد سخت ترین کارهای دنیا را کرده است (برای همین می گویند ترک عادت (تغییر در واقع) باعث مرض است! یعنی آنقدر عادات و صفات ریشه دار است که آدم در هنگام تغییر حتی مریض می شود! که این را به کرات در هنگام تغییرات اساسی اشخاص (منجمله خودم) مشاهده کرده ام. اما این نافی مطرح کردن و نقد کردن و ... نمی باشد.
                              صادقانه و دوستانه بگویم: جناب ریو اگر در پی تاباندن نور به صحنه هستند (که قبلا این را اشاره کرده اند) کاری بسیار عالی دارند می کنند و این به رضایت درونی هم می تواند منجر بشود اما اگر در پی این هستند که شخص مقابل لزوما حرفهای ایشان را ولو منقطقی باشد بپذیرند یا تصدیق کنند یا در شق نهایی تغییر کنند در وادی استرس و اعصاب خردی پا گذاشته اند.
                              ما در بحث روان شناسی 10 خطای شناختی عمده داریم. این خطاها به شدت بر درک قضایا اثر می گذارند. تنها با دانستن بحث های منطق، تفکر و ... + پالایش درونی می شود ذهن را بهبود بخشید والا با سیستم غبار گرفته ذهن که نتیجه تاثیر بسیاری از عوامل ژنتیکی، تربیتی، محیطی است نباید انتظار داشت که ذهن خیلی کارکرد خاصی داشته باشد.

                              مثلی داریم که اگر شاگرد آماده باشد استاد از راه می رسد. اگر واقعا کسی ظرفیت پذیرش حرفهای جناب ریو را داشته باشد این حرفها برایش می تواند یاریگر باشد والا کسی که ظرف درونی اش توانایی پذیرش ندارد نه حرفهای جناب ریو که هر حرفی که روشنگر باشد کمکش نخواهد کرد.

                              ممنون



                              [COLOR=#ff8c00][SIZE=3][B]تا بدانم همی که نادانم . . .[/B][/SIZE][/COLOR]

                              نظر

                              • mjtb
                                عضو فعال
                                • Dec 2013
                                • 527

                                #1320
                                پاسخ : نبض سیاست

                                در اصل توسط negarminavi پست شده است View Post
                                خوب این ماجرای دکل هم مثل ماجرای رحیمی برای سیاسیون شد تف سر بالا به قول قدیمی ها !

                                دکل را شرکت خصوصی مهدی هاشمی و دوستانش خریده !

                                دلالی خریدش را پسر مهاجرانی وزیر فراری دولت خاتمی کرده !

                                بعد تیتر می زنند که : "یک دکل در دولت احمدی نژاد گم شد" !

                                جالبتر افرادی هستند که با این خبرها مدیریت می شوند ! کلی گزارش نوشتند و طنز و شعر و ... بعد معلوم شد که این هم زیر سر خودشان بوده است !

                                قطعا این دروغ ها در آینده بی تاثیر نخواهد بود ! و البته اجر و پاداش این دروغ پردازان محفوظ است هم در این دنیا هم در آن دنیا !

                                صد البته شاعرانی هم که به دروغ شعر می گویند و طنز می سازند بی بهره نخواهند ماند !



                                از خانه زنبور عسل میدزدید
                                مو را ز سر فرد کچل میدزدید
                                چون راه دگر به شرکت نفت نداشت
                                مهدی هاشمی اینبار دکل میدزدید

                                مو از سر بی موی کچل دزدیدند
                                با نام خدا، کوه و کتل دزدیدند
                                آقازاده های دولت اصلاحات
                                همراه شدند و یک دکل دزدیدند

                                دزدان دغل، بغل بغل میدزدند
                                از گله ی اشتران جمل میدزدند
                                چون ارزش پسته شان تنزل کرده
                                با زینت خاتمی دکل میدزدند
                                آخـــــــی!

                                فک نمیکردم انقدر تو روحیه ت تأثیر منفی بذاره نگار جون که تا این حد تابلو مجبور شی ماله بکشی! اسکی رفتن هم که ماشالا خوب بلدید :D

                                نظر

                                در حال کار...
                                X